دسته: ویژه ها

  • باغ وحش یا باغ خجالت؟

    دیده بان حقوق حیوانات: چه‌خبر خوبی. می‌گفتید کل شهر را هم خبر می‌کردیم. اصلا می‌توانستیم یک سور حسابی بدهیم. راستی مسوولان باغ‌وحش تهران که توانستند ببر ماده را نجات دهند پاداش‌های میلیونی گرفته‌اند یا خیر؟ حواس‌تان جمع باشد که یک موقع از قلم نیندازید.

    چون این مسوولان دلسوز و عزیز خیلی کارشان درست است. می‌توانند یک ببر نر را بکشند مثل آب خوردن و آن‌وقت در بوغ و کرنا کنند که ناراحت نباشید ما جلوی مرگ ببر ماده را گرفته‌ایم. آخر این هم شد حرف. آنقدر حرف باحساب و کتاب در اینجا گفته نمی‌شود که چنین حرف‌هایی منطقی و قانونمند به نظر می‌آید. من نمی‌دانم مثلا قرار بود همسایه من بیاید و از این ببر‌ها و شیرها نگهداری کند یا همین مسوولان باغ‌وحش.  من که در آنجا یک حیوان درست و حسابی ندیدم. همه‌شان مشکل روحی و روانی داشتند. پلنگی آنجا دیدم که چند ساعت رو به دیوار نشسته بود و هیچ سرش را به طرف مردم برنمی‌گرداند. چرا؟ چون از همه‌کس و همه‌چیز متنفر شده است. به نظر من اگر مسوولان باغ‌وحش تهران و اصلا مسوولان شهرداری می‌خواهند یک کار مثبت انجام دهند، یک کار مثبت فقط، آن هم این خواهد بود که باغ‌وحش تهران را تعطیل کنند و همه حیوانات را یا بکشند یا به طبیعت بازگردانند. باور کنید مرگ برای این حیوانات عروسی است.
    ای کاش سهراب سپهری زنده بود و شعری درباره باغ‌وحش تهران می‌گفت که به نظر من باغ خجالت است و باغ حیوانات مریض و مسوولان بی‌تفاوت.
    من در آنجا خرسی دیدم که دندان مصنوعی داشت
    پشت باغ‌وحش اردو زده‌ایم
    باغ‌وحش نبود، میدان خجالت بود
    آنجا شیری دیدم که ما ما می‌کرد
    من پلنگی دیدم که دانه از زمین برمی‌چید
    من مردی دیدم که بی‌تفاوت بود
    دامپزشکی دیدم که سیرک داشت
    من در آنجا گرگی دیدم که از میمون می‌ترسید
    مردمانی دیدم همه سخت ناراحت…

    * منبع: فرهیختگان

    ______________

    باغ وحش، آری یا نه؟/ بخش سوم: ظلم بزرگ به گونه های بزرگ

    باغ وحش، آری یا نه؟/ بخش دوم: جهنمی با نام بهشت

    باغ وحش، آری یا نه؟/ بخش یکم

    تاریخچه باغ وحش و نگهداری حیوانات وحشی در ایران/ مجمع الوحوش ناصری یا باغ وحش تهران

     

  • برگزاری تور رسمی شکار در ایران

    دیده بان حقوق حیوانات ایران: یک کارشناس محیط زیست از اقدام یک موسسه برای برگزاری تور شکار در ایران خبر داد و گفت: با توجه به شرایط نامطلوب حیات وحش ایران، مشخص نیست این موسسه با مجوز چه سازمانی این تورها را برگزار می‌کند.

    مزدک دربیکی در گفتگو با خبرنگار مهر افزود: این موسسه که ظاهرا زیرمجموعه یک گروه گردشگری است و دفتری هم در تهران دارد در حالی اقدام به برگزاری تور شکار در ایران می کند که هیچ توضیحی در سایت آن درباره مجوزها داده نشده است.
    به گفته وی، این سایت عکسهای زیادی از شکار قهرمانانه شکارچیان که با افتخار با شکار خود عکس یادگاری انداخته اند منتشر کرده است.
    دربیکی با بیان اینکه در صورت مطلوب بودن جمعیت حیات وحش، برگزاری تور شکار بد نیست (البته فقط از جنبه توجیه اقتصادی صرف و نه اخلاقی) تصریح کرد: با توجه به وضعیت نامطلوب جمعیت حیات وحش ایران، این فعالیتها هیچ توجیهی ندارد.به گفته وی، جالب آن است که این سایت فقط به زبان انگلیسی است یعنی جمعیت مخاطب آن سوی آبها را در نظر دارد.

  • دولت آمریکا ورود مارهای پیتون را ممنوع کرد

    دیده بان حقوق حیوانات: مارهای پیتون به سبب بلعیدن انواع حیوانات در امریکا منجر به کاهش جمعیت حیوانات این قاره شده است.

    به گزارش خبرگزاری پانا، بسیاری از حیواناتی مانند خرگوش ها، راکون ها، روباه ها و سایر حیوانات جنوب ایالت فلوریدا در اثر بلعیده شدن توسط مارهای پیتون در خطر انقراض قرار گرفتند.
    براساس گزارش محققان موسسه علمی امریکا، مارهای پیتون بومی جنوب شرق آسیا هستند که در این ایالت وجود دارند، این مارها خطر بسیار بزرگی برای جمعیت حیوانات ایالت فلوریدا به شمار می آید.
    دولت امریکا چندی پیش وارد کردن این گونه از مارها را به این قاره ممنوع اعلام کردند اما همچنان شمار بسیاری از این مارها از طریق غیر قانونی وارد این کشور می شود.
    محققان امریکایی وجود مار پیتون را تهدید جدی برای اکو سیستم این کشور می دانند.

  • كشف و ضبط يك مركز نگهداري غير مجاز حيوانات وحشي در چناران

    دیده بان حقوق حیوانات: ماموران يگان حفاظت محيط زيست شهرستان چناران موفق به كشف و ضبط يك مركز غير مجاز نگهداري حيوانات وحشي در اين شهرستان شدند.
    به گزارش روابط عمومي حفاظت محيط زيست استان خراسان رضوي ،رئيس اداره حفاظت محيط زيست شهرستان چناران با بيان اين مطلب گفت: برابر تحقيقات به عمل آمده توسط يگان حفاظت محيط زيست اداره كل و همكاري پليس پيشگيري ، اداره اطلاعات و دستور مقام قضايي اين مركز نكهداري غير مجاز حيوانات وحشي شناسايي و تعطيل شد.

    حسين رشيد آبادي افزود: پرونده متشكله به همراه متهم پس از تنظيم و بررسي مدارك به مراجع قضايي معرفي شد.

    او ادامه داد :از اين مركز غير مجاز تعداد 6 راس پستاندار علف خوار وحشي شامل 4 راس قوچ و ميش اوريال و يك جفت آهو و تعداد 32 قطعه پرنده وحشي شامل طاووس ، قرقاول ، اردك ، كبوتر وحشي ، طاووسك و چنگر كشف و ضبط شد.

    وي تصريح كرد: خريد و فروش ، حمل و نقل ، نگهداري يا پرورش حيوانات وحشي به استناد قوانين شكار و صيد مي بايد با اخذ مجوز از سازمان حفاظت محيط زيست ، دامپزشكي و ساير مراجع ذيربط باشد و هيچ اداره يا سازماني نمي تواند بدون رعايت ضوابط زيست محيطي اقدام به صدور مجوز پرورش حيوانات وحشي از قبيل كبك ، تيهو ، بلدرچين و غيره كند.

    رشيد آبادي ادامه داد: در صورت مشاهده  هرگونه تخلف مراتب از طريق مراجع محترم قضايي پيگيري خواهد شد .

  • شکار سیمرغ توسط پلنگ ایرانی

     دیده بان حقوق حیوانات: دقایقی پیش و با خاتمه جشنواره فیلم فجر، سیمرغ بلورین بهترین فیلم مستند به کارگردان «در جست‌وجوی پلنگ ایرانی» اهدا شد.
    کارگردان این فیلم فتح‌الله امیری و به سفارش صداوسیمای مرکز مازندران رسید.
    دیده بان حقوق حیوانات، ضمن گرامی داشتن تلاش عزیزان، این رخداد مبارک را به تمام دست اندرکاران تهیه و تولید این فیلم تبریک می گوید.
    _____________________
    عوامل تولید مستند «در جستجوی پلنگ ایرانی»

    نویسنده، تهیه کننده و کارگردان: فتح الله امیری

    گروه پژوهش: باقر نظامی بلوچی، محمدصادق فرهادی نیا

    محیط بانان یزدان سینکایی و رحمان اسحاقی

    گروه تصویربرداری: فتح الله امیری، باقر نظامی بلوچی، مهدی نورمحمدی، مرتضی اسلامی دهکردی، نیما عسگری، مسعودحاضری، احسان جنتی، علی هاشم پور

    تدوین: مجید محمد دوست

    آهنگساز: بابک میرزاخانی

    پشتیبانی فنی و ساخت تجهیزات: مهندس جواد رضانژاد گتابی، مهندس پوریا محمدی

    مدیر برنامه: باقر نظامی بلوچی

    مدیرتولید: مرتضی اسلامی دهکردی، علی احمدی زرین کلاهی

    صدابردار: احسان امیری

    صداگذار: مهدی رمضانی

    گرافیست: جواد زارعی، احسان جنتی

    دستیار تهیه: صدیقه قاسمی مرزبالی

    تولید سیمای مازندران شبکه تبرستان به سفارش مرکز سیمای استانها

    ________________
  • حیوانات آزمایشگاهی، آنها که هیچ حقوقی ندارند

    حقوق حیوانات آزمایشگاهی

    دیده بان حقوق حیوانات/ ارمیا محمودیان: مدافعین آزمایشات حیوانی ادعا دارند که این امر نقشی حیاتی در تمامی پیشرفتهای علم پزشکی داشته است.

    با این وجود، تعدادی از تاریخ نویسان علم پزشکی نیز معتقدند که کشفیات کلیدی این حیطه ها همچون قلب، سرطان، ایمونولوژی، بیهوشی و روانپزشکی در حقیقت با تحقیقات بالینی، مشاهده بیماران و تشریح اجساد انسان بدست آمده اند.

    اطلاعات انسانی بصورت تاریخی در روشنای داده های آزمایشگاهی حاصل از حیوانات غیر انسان بدست آمده اند. و این مساله منجر به عواقب ناخوش آیند پزشکی شده است. به عنوان مثال، تا سال 1963 مطالعات آینده نگر و گذشته نگر روی افراد بیمار، پیشاپیش ارتباط عمیق میان مصرف سیگار و سرطان ریه را ثابت کرده بود.

    برعکس، تقریبا تمامی تلاش های آزمایشی برای ایجاد سرطان ریه در حیوانات با شکست مواجه شده بودند. در نتیجه، Clarenc Little، یکی از آزمایشگران حیوانی برای درمان سرطان نوشت: “شکست تعداد زیادی از محققین در ایجاد سرطانهای آزمایشی در طول 50 سال، تردیدهایی جدی را روی اعتبار تئوری سرطانزا (سرطان ریه) بودن سیگار ایجاد میکند.”

    از آنجایی که داده های انسانی و حیوانی تطابق نداشتند، این محقق و سایر محققین به داده های قابل اعتماد انسانی به دید تردید نگریستند و متعاقب آن، اعلام خطر سیگار برای سلامت تا سالها به تعویق افتاد و هزاران نفر بر اثر سرطان ریه مردند

    در اوایل دهه 40، مطالعات بالینی انسانی قویا نشان میداد که پنبه نسوز سرطانزاست. با این وجود، آزمایشات حیوانی برای اثبات این موضوع دائما با شکست مواجه میشدند و به همین دلیل پیشیگیری های متناسب در آمریکا تا دهه ها به تعویق افتاد.

    بطور مشابه، مطالعات روی جمعیت های انسانی خطر آشکار قرار گرفتن در معرض تابش های یونیزه کننده سطح پایین اشعه ایکس تشخیصی متصاعد شده از زباله های هسته ای را نشان دادند

    اما مطالعات حیوانیِ متناقض موجب به تاخیر افتادن احتیاط و وضع قوانین شد.

    به همین ترتیب، در حالیکه ارتباط میان مصرف الکل و بیماری جگر در انسان انکارناپذیر است، تلاشهای متعدد برای ایجاد بیماری جگر با خوراندن الکل بیش از حد به تمام حیوانات غیر انسان به جز بابونها با شکست مواجه شده و حتی نتایج آزمایشات روی بابونها هم ناسازگارند.

    بسیاری از پیشرفتهای عظیم پزشکی به دلیل داده های گمراه کننده حاصل از مدلهای حیوانی به تعویق افتاده اند. مثلا مدل حیوانی فلج اطفال منجر به بدفهمی مکانیزم آلوده سازی آن شد. مطالعه روی میمونها به اشتباه اینطور ثابت کرد که ویروس فلج اطفال از طریق مجاری تنفسی منتقل می شود و نه بلع.

    این فرض نادرست باعث شد راه کارهای پیشگیرانه منحرف شوند و متدهای کشت بافت کشف واکسن را به تعویق انداخت .

    اگرچه بعدها از سلولهای کشت شده میمونها برای ساخت واکسن استفاده شد اما تحقیقات روی سلول های کشت شده انسانی بود که برای اولین بار نشان داد ویروس فلج اطفال را میتوان روی بافتهای غیرعصبی کشت نمود.

    آزمایش روی سگها از توسعه اعمال جراحی برای جایگزین سازی رگهای گرفته با رگهای خود بیمار ممانعت کرد چرا که به اشتباه نشان داد این رگها قابل استفاده نیستند.

    پس زده شدن سریع کلیه پیوندی در سگهای سالم برای مدتی طولانی در مورد انسانهای بیمار نیز صادق پنداشته میشد. ولی میدانیم که نارسایی کلیه، سیستم ایمنی را تحت تاثیر قرار میدهد که این امر تحمل پذیرش بافت خارجی بدن را بالا میبرد.

    با تمام این اوصاف، جامعه به حمایت از آزمایشات حیوانی ادامه میدهد، عمدتا به این دلیل که اکثر مردم معتقدند این کار برای غالب پیشرفتهای پزشکی حیاتی بوده است.

    ___________________

    بررسی نقادانه آزمایشات حیوانی ۱

    پیروزی تاریخی برای حیوانات آزمایشگاهی

    حیوانات آزمایشگاهی، قربانیان خاموش پیشرفت علم

    موشها هم احساس همدردی دارند

    نامه ای برای دامپزشکان: زمان تغییر فرا رسیده است!

    به بهانه عکس یادگاری با سر بریده حیوانات

    لزوم نظارت بر دانشکده های دامپزشکی ۲/ تصویر

    لزوم نظارت بر دانشکده های دامپزشکی/ تصاویر

    به بهانه عکس یادگاری با سر بریده حیوانات

    استفاده از جسد حیوانات برای کار علمی و نجات جان یک حیوان آموزشی/ تحولی ارزشمند در آموزش دامپزشکی کشور

    کدم محصول آرایشی بهداشتی ناقض حقوق حیوانات است؟/ لیست محصولات

    گزارش بازدید از وضعیت حیوانات در مرکز تحقیقات دانشکده دندانپزشکی دانشگاه اصفهان (پروفسور ترابی نژاد)

    رهایی دوباره سگ‌ها از دانشکده دامپزشکی؛ آیا می‌توانیم آنها را نکشیم؟

    آزار حیوانات در مرکز علمی تازه افتتاح شده/ تصاویر نقض حقوق حیوانات

    برگزاری سمینار ابزار های جایگزین آموزش و تحقیقات دامپزشکی در دانشگاه تهران

    عطش خون یا اشتیاق به یادگیری؟ عکسهایی با عنوان فقط برای شوخی!/ تصویری

  • انتقال سرور و مشکلات دسترسی به سایت دیده بان حقوق حیوانات

    دیده بان حقوق حیوانات

    دیده بان حقوق حیوانات/ سردبیر: مدتی است که دسترسی دیده بان با مشکلاتی مواجه شده است.

    از چندی قبل به دلیل تحریم های جدید و جلوگیری از بروز مشکلات، دیتابیس دیده بان حقوق حیوانات از طرف شرکت میزبان، از آمریکا خارج شده است. در این مدت مخاطبان بسیاری جویای دلیل بودند و برخی هم  علت خاتمه فعالیت دیده بان را می پرسیدند!

    به دلیل تغییر آی پی، اصلاح بخش بزرگی از مسایل خارج از کنترل ما بوده و به میزان به روز بودن شرکت های خدمات دهنده اینترنت بستگی دارد. برای رفع مشکل عدم دسترسی که گه گاه رخ می دهد از این راهنمایی استفاده کنید. امیدواریم هرچه زودتر مشکل معدود عزیزانی که از اینترنت برخی شرکت ها استفاده می کنند نیز حل شود.

    ضمن عذرخواهی از مخاطبان عزیز بابت مشکلات رخ داده، به اطلاع می رسانیم که فعالیت دیده بان خاتمه نیافته و به زودی مجاز خواهد بود از کمک عزیزان در نگارش خبر نیز استفاده کند. در همین راستا با عزیزانی که پیش تر از طریق پرکردن فرم های همکاری داوطلبانه اعلام آمادگی کرده بودند، مکاتبه خواهد شد.

  • وال کوسه عظیم الجثه در بندر ماهیگیری پاکستان/ تصویری

    دیده بان حقوق حیوانات: یک وال کوسه (whale shark) عظیم الجثه که سه شنبه گذشته در نزدیکی بندر ماهیگیری کراچی آب به ساحل آورده بود به مبلغ 1.7 میلیون روپیه (معادل حدود 19000 دلار) فروخته شد.

    پس از کشف جسد این وال کوسه، مردم محلی برای تماشای بیرون کشیدن جسدش توسط جرثقیل در این بندر جمع شدند.

    Whale shark وال کوسه

    Whale shark وال کوسه

    Whale shark وال کوسهمردی پیش از بیرون کشیدن این وال کوسه روی شکمش ایستاده است.

    به گزارش دیده بان حقوق حیوانات وال کوسه، یکی از کم خطرترین کوسه هاست که علی رغم جثه بزرگش، از پلانکتون ها (گیاهان و جانوران میکروسکوپی) و گاه ماهی های بسیار ریز تغذیه می کند. این کوسه بزرگترین گونه در خانواده خود بوده و طبق گزارش های تایید شده تا  12.65 متر طول و وزنی معادل 21.5 تن رشد می کند. گزارش های تایید نشده زیادی نیز از رکوردهای بیشتری برای این کوسه بزرگ وجود دارد. این حیوان میتواند تا 70 سال زندگی کند.

    نام وال کوسه (Whale shark) به دلیل بزرگی جثه این کوسه و همچنین استفاده از فیلترهای صید پلانکتون، که در بسیاری گونه های وال ها شایع است برای آن انتخاب شده.

    __________________

    نجات یک وال کوسه توسط بومیان بندر چابهار

    در صورت مشاهده پستانداران دریایی به گل نشسته چه کنیم؟/ تصویر

    لاشه یک دلفین در سواحل بوشهر کشف شد

    مرگ دسته‌جمعی۶۰ وال پایلوت در نیوزیلند

    مرگ غریب یک غول مهربان/ تصاویر

    خودکشی یک نهنگ در ساحلی در شیلی

    مرگ نهنگ بیست تنی در جاسک

    مرگ نهنگ ‌٢٠ تنی در پی برخورد با موتور کشتی (گزارش تصویری)

    جزئیات مرگ نهنگ ۸ متری در بندر جاسک

    بیشترین مرگ و میر دلفینها و نهنگها در جاسک اتفاق می افتد

    شناورهای صید قاتل پستانداران دریایی خلیج فارس

    تلف شدن ۱۰۷ نهنگ در سواحل نیوزلند

    تصاویر ۱۰ مرگ دسته جمعی حیوانات

    تنگه هرمز مثلث برمودای آبزیان در معرض انقراض

    رهاسازی سفره‌ماهی ۳۰۰ کیلویی/ عکس

    بچه نهنگی که سونامی به مزارع برنج انداخت/ عکس

    نهنگ‌ها از سر و صدای غیرعادی وحشت دارند

     

  • سي و سه قطعه هوبره در منطقه حفاظت شده شاسكوه رها سازي شد

    هوبره

    دیده بان حقوق حیوانات: به مناسبت سي و سومين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي ايران سي و سه قطعه هوبره در منطقه حفاظت شده شاسكوه رها سازي شد به مناسبت سي و سومين سالگرد پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي ايران تعداد سي و سه قطعه هوبره در منطقه حفاظت شده شاسكوه در خراسان جنوبي رها سازي شد.

    به گزارش روابط عمومي حفاظت محيط زيست استان خراسان جنوبي،‌در اين مراسم كه استاندار و جمعي از مسئولان استاني حضور داشتند تعداد 500 عدد تله هوبره گيري نيز منهدم گشت.

    شايان ذكر است چندي پيش با تلاش مأموران يگان حفاظت محيط زيست خراسان جنوبي و نيروهاي امنيتي و اطلاعاتي بزرگترين باند بين المللي قاچاق هوبره كشور در خراسان جنوبي كشف و ضبط شد.

    در اين مدت اين پرندگان در محل قرنطينه سايت هوبره واقع در منطقه حفاظت شده شاسكوه، تيمار و نگهداري و روز گذشته توسط استاندار خراسان  جنوبي رها سازي شدند.

  • موسیقی برای حیوانات و محیط زیست/ آهنگی برای محیطبان، جنگلبان و همه دوستداران محیط زیست …

    دیده بان حقوق حیوانات: گروه “خورشید سیاه” برای محیط زیست ترانه می خواند.

    گروه موسیقی «خورشید سیاه» اقدام به انتشار چند ترانه زیبا در حمایت از حیوانات و محیط زیست کرده است. طاهر رمضانی سرپرست این گروه با ارسال 2 آهنگ راک با نام های «بگذريم…» و «خرس سیاه بلوچی» از انتشار سومین قطعه این گروه خبر داده است.

    «بگذريم…» آهنگی برای محیطبان ، جنگلبان و همه دوستداران محیط زیست و «خرس سیاه بلوچی» آهنگی برای جلب توجه به گونه نادر و در معرض خطر خرس سیاه است که به تعداد اندک در جنوب شرق ایران زیست می کند.

    این گروه در یکی از شبکه های اجتماعی صفحه ای با نام khorshidehsiah دارد.

    برای دریافت این دو آهنگ زیبا از لینک های زیر استفاده کنید.

    «خرس سیاه بلوچی»

    گروه خورشید سیاه موسیقی حیوانات محیط زیست

    «بگذريم…»

    گروه خورشید سیاه موسیقی حیوانات محیط زیست

  • حیوانات رها شده در فوکوشیما/ تصویری

    دیده بان حقوق حیوانات: یک سال پس از زلزله ویرانگر ژاپن فوکوشیما به منطقه ای متروکه تبدیل شده است. منطقه ای که به دلیل آسیب دیدن نیروگاه اتمی واقع در آن به سرعت تخلیه شد تا تشعشعات هسته ای ناشی از نیروگاه اتمی این کشور زندگی ساکنین این منطقه را به خطر نیندازد. اتفاقی که باعث شد منطقه ای به شعاع 20 کیلومتر در این کشور به یک قرنطینه بزرگ تبدیل شود و مردم خانه و زندگی خود را رها کنند و این منطقه را ترک کنند. یکی از چیزهای که پس از یک سال در فوکوشیما بیش از پیش به چشم می خورد حیوانات خانگی رها شده در این منطقه هستند که ساکنان فوکوشیما در هنگام ترک این منطقه به دلیل وضعیت بحرانی خود امکان بردن انها را نداشته اند. به تازگی گروهی از امداد گران ژاپنی با دیدن تمهیدات لازم به منطقه قرنطینه شده فوکوشیما رفته اند تا حیوانات خانگی سرگردان در خیابان های متروک فوکوشیما را جمع اوری و ساماندهی کنند.

    UKC یک جمعیت حمایت از حیوانات در ژاپن است که داوطلب جمع اوری حیوانات خانگی رها شده در فوکوشیما شده است.
    Reuters/Issei Kato
    فوکوشیما پس از زلزله به منطقه ای متروکه تبدیل شده است. بزرگترین سونامی 25 سال گذشته این کشور و نیروگاه اتمی فوکوشیما دست به دست هم دادند تا ساکنان این منطقه خانه و زندگی خود را رها کنند. روی این تابلو در یکی از خیابان های فوکوشیما نوشته شده است: “انرژی هسته ای، انرژی ای برای زندگی بهتر”؛ در این عبارت کنایه بسیاری برای اهالی فوکوشیما نهفته است.
    Reuters/Stringer
    گاوهای رها شد در مزرعه ای در تومیکا در نزردیکی فوکوشیما که در شعاع بیست کیلومتری قرنطینه واقع شده و ساکنانش مجبور به ترک آن شدند.
    Reuters/Stringer
    یاشیرو هوسو مدیر جمعیت UKC است که داوطلب انداد رسانی به جیوانات رها شده در فوکوشیما شده است. وی در 28 ژانویه به همراه داوطلبان دوست دار حیوانات با پذیرفتن خطر وارد شدن به مناطق قرنطینه شده وارد فوکوشیما شدند تا جان حیوانات رها شده در این منطقه را نجات دهند.
    Reuters/Issei Kato
    نجات یک سگ در شهر نامیه توسط گروه UKC
    Reuters/UKC Japan
    یک شتر مرغ رها شده در حوالی در تومیکا در نزردیکی فوکوشیما
    Reuters/Stringer
    گاوهای رها شده در حوالی شهر نامیه در منطقه حفاظت شده فوکوشیما، نزدیک شدن زمستان سرد امسال گروه UKC را بر ان داشت تا به کمک حیوانات رها شده در این منطقه بشتابد.
    Reuters/UKC Japan
    یکی از داوطلبان میزان تشعسعات هسته ای این منطقه فوکوشیما را با یک دستگاه سنجش دقیق بررسی می کند. میزان تشعشات هسته ای در این منطقه حتی برای زندگی حیوانات هم مناسب نیست.
    Reuters/Issei Kato
    هدایت کردن یکی از گاوهای رها شده شهر نامیه، نزدیکی زمستان و پیدا نشدن غذای مناسب امسال گروه UKC را بر ان داشت تا به کمک حیوانات رها شده در این منطقه بشتابد.
    Reuters/UKC Japan
    یک گربه که از منطقه اوکوما واقع در منطقه حفاظت شده نجات پیدا کرده در قفسی در شهر ساموکاوا نگهداری می شود.
    Reuters/Issei Kato
    مرکز نگهداری حیوانات نجات یافته از فوکوشیما در شهر ساموکاوا
    Reuters/Issei Kato
    Reuters/Issei Kato
    Reuters/Issei Kato
    Reuters/Issei Kato
  • يوزها دور از کوير مي ميرند

    ديده بان حقوق حيوانات: تکثیر یوز ایرانی در اسارت خبر چند روز گذشته رسانه های ایرانی بود. رخدادی که قرار است پس از پروژه احیای ببر مازندران از پدر و مادر سیبریایی، تا سال آینده اجرایی شود. در این میان نظر یکی از نویسندگان ایرن مبنی بر خطر جدی انقراض یوز جالب توجه است. نظری که اگر واقعیت داشته باشد، دلیل روی آوردن سازمان محیط زیست به تکثیر یوز در اسارت را به خوبی توجیه می کند: تعداد اندک یوز باقی مانده و قطع بودجه بین المللی. این در حالی است که مسوولین پروژه یوز از وجود حد اقل 100 یوز در طبیعت ایران خبر می دهند و دکتر کهرم معتقد است آمار ها تا دو برابر این عدد نیز ممکن است.

    به گزارش ایرن معدود يوزهاي باقي مانده ايران عادت هاي تازه اي پيدا کرده اند. از جمله اينکه به جاي آهو به کل و بز هجوم مي برند و به تدريج ساکن دامنه ها شده اند. يعني گريزان از دشتها پناه آورده اند به سنگلاخهاي پايکوهي در جاهايي مثل خارتوران و احيانا خوش ييلاق. اين عادت هاي تازه آيا نوعي انطباق با جبر زمانه است و مي تواند به بقاي آنها کمک کند؟
    مطلقاً نه! يوز يک حيوان دشت زي است. براي شکار عرصه گسترده اي مي خواهد که در آن سرعتش در دويدن و ناگهان از جا کندن را به کار گيرد. در دامنه ها توانايي يوز محدود مي شود. به واقع با کاهش امکان استارت زدن سريع و دويدن صد متر مسافت به سمت طعمه در کمتر از چهار ثانيه، يوز از نظر توانايي هاي جسمي به حيواني در حد روباه و شغال تقليل پيدا مي کند. اما يوز نه قدرت انطباق روباه را دارد و نه امکان همه چيزخواري شغال را. پس، وقتي صحبت از طرح احياي نسل يوز و افزايش جمعيت آن را مي کنيم مي بايست در وهله اول به دنبال بازگرداندن يوزهاي باقي مانده به دشتها و زيستگاه هاي ديرپا و طبيعي آن باشيم. اما کدام دشت و کدام زيستگاه؟
    بعد: يوزها از سر شکم سيري دشتها را ترک نکردند! ماشينها و موتورسيکلتها آمده بودند و کف دستي زمين هموار از هجوم آنها در امان نمانده بود. پس يوزها به ناچار از دشتها دورتر و دورتر شدند و به دامنه ها پناه بردند. آما آنجا ناامني بود و اينجا گرسنگي. فرقي نمي کرد در هر دو حال جمعيت يوز بايد رو به کاهش مي رفت، که رفت. شايد در دامنه ها آن اوايل شرايط بهتر بود. اما ماشينها و موتورسيکلتها و لودرها و کمپرسي ها و . . به تدريج دامنه ها را هم تسخير کردند. ظاهرا براي يوزها نه راه پس هست و نه راه پيش. پارک ملي کوير روزگاري بهشت يوزها بوده است. اما وقتي همه جاي اين بيابان بي انتها به اشغال در آمده و حتي در حساسترين زون زيستي آن يعني سياهکوه بساط آوردهاي مجازي چند صد نفره برپا مي شود چطور مي توان اميدوار بود به بازگشت يوزها؟ مي گويند بايد خارتوران به زيستگاه ويژه يوزها تبديل شود. زيستگاه ويژه پيشکش! اگر مي توانيد چندتايي تردد ماشينها را در اين پارک ملي! کم کنيد. که نتوانسته ايد و نشده است. بهشت يوزها بهشت لودرها شده، روزگار لودرهاست.
    سرانجام: چند تا يوز باقي مانده؟ احتمالا کمتر از چهل تا. مديران پروژه حفاظت از يوز آسيايي مدعي بقاي بيش از صد يوز هستند. البته منتقدان آنها مي گويند اعلام آماري اينقدر خوشبينانه فقط ترفندي است براي بقاي پروژه مذکور و عدم قطع اعتبار چرب و چيل مالي اش که بخش عمده آن از خارج مي آيد. اما اگر همين آمار خوشبينانه را هم ملاک قرار بدهيم باز هم چندان اميدي به بقاي يوز آسيايي، اين سريعترين دونده جهان، نيست. صد تا حداقل تعداد لازم براي بقاي يک گونه است. مضاف بر آن زيستگاه امن و مناسب و اراده کافي براي حفاظت هم لازم است. اولي مطلقا وجود ندارد و دومي هم به شدت مورد ترديد است. يک خشکسالي ديگر، يک بيماري واگير تازه و . . يوز ايران را به همانجا خواهد فرستاد که شير ايراني و ببر مازندران رفتند. پارک ملي کوير آنقدر بي برگ و بار شده که صحبت از انحلال و خروج آن از فهرست مناطق حفاظت شده هست. دامنه ها هم که جاي ماندن نيست. نه، نيم قرن سياه طبيعت ايران ( تا پنجاه سال پيش اميد به بقاي گونه هاي بي نظيري مثل شير و ببر وجود داشت و در همين پنجاه سال هم جمعيت حيات وحش ايران دست کم نود درصد کاهش يافته است) باز هم قرباني خواهد گرفت. نوبت يوز است و بعيد است که يوز آخرين باشد.

    کوشکی یوز اسیر ایرانی
    فضای زیست کوشکی تنها یوز اسیر ایرانی
    خانه کوشکی
    خانه کوشکی، تنها یوز ایرانی در شرایط نیمه اسارت
  • ده کودک وحشی که توسط حیوانات بزرگ شده‌اند/ تصویری

    Feral child کودک وحشی

    دیده بان حقوق حیوانات: کودک وحشی (Feral Child)، به کودکی اطلاق می‌شود که از سنین بسیار پایین، دور از اجتماع انسانی زیسته است و از مراقبت و عواطف انسانی، رفتارهای اجتماعی و از همه مهم‌تر زبان بشری، چیزی نمی‌داند.

    از قرون کهن تا عصر حاضر در تاریخ، همیشه داستان‌هایی از بچه‌های جنگلی به چشم می‌‌خورد. موجوداتی وحشی که چهار دست و پا راه می‌‌روند و در جنگل زندگی می‌‌کنند. آنها نه شبیه به انسان‌ها هستند و نه شبیه به جانوران و در سنین پایین به ‌گونه‌ای از جامعه انسانی کنار گذاشته شده‌اند، گم شده‌اند، دزدیده شده‌اند و یا در دامان جنگل رها شده‌اند. این کودکان که از مردم دور مانده‌اند، توسط حیوانات تغذیه شده‌اند و به هر صورت ممکن خود را زنده نگه داشته‌اند ولی قادر به تکلم نیستند و اغلب نمی‌‌توانند راه بروند و رفتاری کاملا حیوانی و غریزی دارند. آنها چه دختر باشند و چه پسر، چه در کنار گرگ پرورش یافته باشند چه میمون، خرس و شترمرغ تنها یک نقطه اشتراک دارند و آن این‌که گذشته آنها تا ابد اسرارآمیز خواهد ماند.

    اولین کودک جنگلی معروف و شناخته شده “پیتر وحشی” بود. یک موجود عریان قهوه‌ای رنگ با موهایی سیاه که در سال 1724 در “هانوور” کشف شد و در آن زمان حدودا 12 سال داشت. او به آسانی از درخت بالا می‌‌رفت و گیاهان را می‌‌خورد و ظاهرا توانایی تکلم نداشت. او نان را رد می‌‌کرد و ترجیح می‌‌‌داد پوست شاخه‌های سبز گیاهان را بکند و شیره آنها را بمکد ولی به تدریج یاد گرفت سبزیجات و میوه‌ها را بخورد. پیتر شصت و هشت سال در میان مردم زندگی کرد ولی هیچ‌گاه نتوانست جز دو کلمه ” پیتر” و “شاه جورج” حرف دیگری بزند.

    بعضی از این کودکان وحشی توسط دیگران(معمولاً والدین خودشان) زندانی بوده‌اند؛ گاه، والدینی که نمی‌توانند از پس اختلالات جسمی و ذهنی کودکانشان بربیایند، آنان را به حال خود رها می‌کنند. کودکان وحشی پیش از آن که به حال خود رها شوند یا از خانه فرار کنند، ممکن است مورد سوء استفاده‌ی شدیدی قرار گرفته باشند یا آسیب‌های روانی جدی بر آن‌ها وارد آمده باشد. طبق گزارش‌ها، برخی از این کودکان، توسط حیوانات، بزرگ می‌شوند و برخی دیگر، به تنهایی در طبیعت وحشی، روزگار می‌گذرانند. بیش از صد مورد کودک وحشی گزارش شده است. در این مجال 10 نمونه از آن‌ها را که در زمان خود سر و صدای زیادی بپا کردند و معروف شده‌اند، معرفی خواهیم کرد.

    دینا سانیچار، پسر گرگی هند (Dina Sanichar, the Indian Wolf Boy)

    Feral child کودک وحشی

    تاریخ پیدا شدن: 1867
    سن هنگام پیدا شدن: 6
    محل: سکندرا
    مدت زمان زندگی در طبیعت: 6 سال
    حیوانات: گرگ‌ها

    گفته می‌شد «دینا سانیچار»، یکی از پسرهایی که در پرورشگاه سکندرا زندگی می‌کرد، دچار معلولیت‌های ذهنی است. او را در سال 1867، هنگامی که شش سال سن داشت، از غار گرگ‌ها بیرون آوردند. چند شکارچی در جنگل‌های «بلندشهر» از دیدن پسری که روی چهار دست و پا دویده و به دنبال یک گرگ، وارد لانه‌ی گرگ‌ها شد، در شگفت ماندند. این چنین بود که دینا سانیچار پیدا شد. آن‌ها با استفاده از دود، گرگ و همراهش را بیرون آوردند و گرگ را با شلیک گلوله کشتند.

    دینا، در ابتدا، عادات یک حیوان وحشی را از خود بروز می‌داد؛ او جامه‌هایش را می‌درید و از زمین غذا می‌خورد. دینا سرانجام غذای پخته را با غذای خام جایگزین ساخت اما هرگز صحبت کردن نیاموخت. ظاهراً دینا به تنباکو هم معتاد شد. وی در سال 1895 مُرد.

    کامالا و آمالا، دختران گرگی میدناپور (Kamala and Amala, the Wolf Girls of Midnapore)

    تاریخ پیدا شدن: 1920
    سن هنگام پیدا شدن: 8 (کامالا)، 5/1 (آمالا)
    محل: میدناپور، هند
    مدت زمان زندگی در طبیعت: 8 سال ، 1 سال
    حیوانات: گرگ‌ها

    شاید یکی از مشهورترین و بحث‌برانگیزترین ماجراهای مربوط به کودکان وحشی، ماجرای «کامالا» و «آمالا» باشد. کامالا و آمالا، دو تن از جالب‌ترین افراد، در میان کودکان وحشی هستند. این دختران گرگی، کنار هم، در لانه‌ی گرگ‌ها پیدا شدند. در آن زمان، آمالا 18 ماهه بود و کامالا هشت سال داشت. با این حال، گفته می‌شد این دو خواهر نیستند، بلکه در سال‌های متفاوتی، به حال خود رها شده‌اند یا این که گرگ‌ها آن‌ها را برداشته‌اند.

    در همان سال، کشیش «جوزف سینگ» (Joseph Singh)، یک مبلغ مذهبی که اداره‌ی پرورشگاهی در شمال هند را بر عهده داشت، شایعاتی شنید درباره‌ی دو موجود شبح‌مانند، که در جنگل بنگال، در نزدیکی «میدناپور»، دسته‌ای از گرگ‌ها را همراهی می‌کنند. روستاییان محلی از این ارواح می‌ترسیدند، اما بر اساس عرف منطقه، حق نداشتند به گرگ‌ها آسیبی برسانند.

    سینگ، که کنجکاو شده بود، بر بالای یک درخت، مخفیگاهی ساخت مشرف به لانه‌ی دسته‌ی گرگ‌ها. لانه، در واقع، یک پشته‌ی قدیمی ده پایی موریانه‌ها بود که با گذشت زمان، گود و میان‌تهی گشته بود. با بالا آمدن ماه، سینگ، گرگ‌ها را دید که یکی یکی بیرون می‌آیند. سپس، دو موجود خمیده و ترسناک ظاهر شدند. این دو موجود سرهای خویش را کمی بیرون آوردند، هوای شبانه را بو کشیدند و آن‌گاه به بیرون جهیدند. این «اشباح» بر اساس توصیفات سینگ در دفتر خاطراتش، موجوداتی بودند: «…بسیار مخوف و ترسناک…دست، پا و بدنی همچون انسان داشتند، اما سرهایشان، جسم گردی بود از چیزی که شانه‌ها و قسمت فوقانی بالاتنه‌شان را می‌پوشاند…چشم‌هایشان، درخشان و نافذ بود و شباهتی به چشم انسان‌ها نداشت…هر دوی آن‌ها روی چهار دست و پا می‌دویدند».

    ظاهرا،ً در این دخترها، اثری از رفتار و افکار انسانی نبود. گویی آن‌ها ذهن یک گرگ را داشتند. هر لباسی که به تنشان پوشانده می‌شد را پاره می‌کردند، فقط گوشت خام می‌خوردند، هنگام خواب به صورت دایره‌ای و خمیده به هم می‌چسبیدند، در خواب تکان‌های ناگهانی می‌خوردند و خرناس می‌کشیدند، تنها بعد از طلوع آفتاب بیدار می‌شدند، زوزه می‌کشیدند و می‌خواستند دوباره آزاد شوند. کامالا و آمالا آن‌قدر چهار دست و پا راه رفته بودند که تاندول‌ها و مفاصلشان کوتاه شده بود، به همین دلیل قادر نبودند پاهایشان را راست نگه دارند یا حتی برای راه رفتن روی دو پا، کوششی نشان دهند. آن‌ها هرگز لبخند نزدند و علاقه‌ای به ارتباط با انسان‌ها نشان ندادند. تنها احساسی که در چهره‌شان دیده می‌شد، ترس بود. حتی حواس این دو نیز همچون حواس گرگ‌ها شده بود. به گفته‌ی سینگ، شب‌ هنگام، چشمان آنان بینایی خارق‌العاده‌ای داشت و مثل چشم گربه‌ها می‌درخشید. قدرت شنوایی آن‌ها نیز بسیار قوی بود، اما به نظر می‌رسید صدای انسان‌ها برای گوش‌هایشان غریب و غیر قابل شنیدن است.

    سینگ، به عنوان مردی فقیر اما تحصیل‌کرده، تمام تلاش خود را کرد تا وظیفه‌ی خود مبنی بر بهبود حال کامالا و آمالا را به بهترین نحو ممکن انجام دهد. وی که به نظریه‌ی رشد گیاه‌وار کودکان اعتقاد داشت، این طور نتیجه گرفت که عادات گرگی کامالا و آمالا، به نحوی مانع از بروز آزادانه‌ی خصایل انسانی آن‌ها می‌شود. سینگ احساس می‌کرد وظیفه دارد (حداقل به دلایل مذهبی) که این این دو دختر را از روش زندگی گرگ‌وارشان جدا کند و زمینه‌ی ظهور انسانیت دفن‌شده‌ی آنان را فراهم آورد. متأسفانه، پیش از آن که کار پژوهشی وی پیشرفت کند، دختر کوچکتر، آمالا، بیمار شد و جان داد. این واقعه، برای کامالا که تازه ترسش از انسان‌های دیگر و محیط پرورشگاه ریخته بود، ضربه‌ی مهلکی محسوب می‌شد. کامالا مدت زیادی عزا گرفت و سینگ، می‌ترسید او هم جانش را از دست بدهد. اما سرانجام کامالا بهبود یافت و سینگ برنامه‌ی بهبودی بیمار را آغاز کرد.

    دانیل، پسر بزی آند (Daniel, The Andes Goat Boy)

    Feral child کودک وحشی

    تاریخ پیدا شدن: 1990
    سن هنگام پیدا شدن: 12
    محل: آند، پرو
    مدت زمان زندگی در طبیعت: 8 سال
    حیوانات: بزها

    پسر بزی آند در سال 1990 در آند، پرو پیدا شد و گفته می‌شود که هشت سال توسط بزها بزرگ شده است. وی با خوردن شیر آن‌ها و تغذیه از ریشه‌ها و دانه‌ها زنده مانده بود. دانیل در طبیعت، و با مشخصه‌های بارز زندگی وحشی بزرگ شده بود.

    او روی چهار دست و پا راه می‌رفت و دست‌ها و پاهایش آن‌قدر زخم شده‌بودند که سفت شده و برایش حکم سم را پیدا کرده بودند. وی می‌توانست با بزها ارتباط برقرار کند اما نتوانست زبان بشر را یاد بگیرد.

    پسر بزی آند پس از پیدا شدن، توسط تیمی از دانشگاه پزشکی «کانزاس» تحت بررسی و آزمایش قرار گرفت. نام او را «دانیل» گذاشتند.

    پسر آهوی کوهی سوریه‌ای (The Syrian Gazelle Boy)

    Feral child کودک وحشی

    تاریخ پیدا شدن: 1946
    سن هنگام پیدا شدن: تقریباً 10
    محل: صحرای سوریه
    مدت زمان زندگی در طبیعت: 9 سال
    حیوانات: آهوان کوهی

    پسری که حدوداً 10 سال سن داشت در میان گله‌ای آهوان کوهی در صحرای سوریه پیدا شد. او را به کمک یک جیپ عراقی گرفتند، چون می‌توانست با سرعت 50 کیلومتر در ساعت بدود. اگرچه وی به طرز وحشتناکی لاغر بود، اما می‌گفتند بسیار سالم و تندست است و عضلاتی پولادین دارد. این پسر را گرفتند و دست و پایش را بستند.

    به گفته‌ی آرمن، پسر-آهوی کوهی سوریه‌ای در سال 1955 هنوز زنده بود و سعی کرده بود از وضعیت نامطلوبی که در آن زندانی شده بود، فرار کند. من احساسات شما را با بیان کارهایی که برای جلوگیری از این اقدام او انجام گرفت، جریحه‌دار نمی‌کنم.

    آنچه که Magazine Life در تاریخ 9 سپتامبر1946نوشته بود، تا حد زیادی با گزارش‌های دیگر مطابقت دارد. گزارش می‌گوید یک ماه پیش، گروهی از شکارچیان، پسری پیدا کرده‌اند که وحشی و آزاد در میان گله‌ای از آهوان کوهی، در دشت سوریه می‌دویده است. گویا، وی، که در زمان پیدا شدن 10 الی 14 سال داشت، در کودکی به حال خود واگذاشته شده بود. بعد از پیدا شدن، او را به آسایشگاه بیماران روانی انتقال داده بودند. Sunday Express نیز گزارش مشابهی ارائه کرده، با این تفاوت که سرعت پسر را 50 متر در ساعت قلمداد کرده است نه 50 کیلومتر در ساعت.

    بلو، پسر شامپانزه‌ای نیجریه‌ای (Bello, the Nigerian Chimp Boy)

    Feral child کودک وحشی

    تاریخ پیدا شدن: 1996
    سن هنگام پیدا شدن: 2
    محل: نیجریه
    مدت زمان زندگی در طبیعت: 1 سال
    حیوانات: شامپانزه‌ها

    «بلو»، پسر شامپانزه‌ای نیجریه‌ای را هنگامی که دو سال داشت، در سال 1996 پیدا کردند. والدینش احتمالاً وی را که دچار معلولیت جسمی و ذهنی بود، در شش ماهگی رها کرده بودند، کاری که معمولاً چادرنشینان «فولانی»، ساکنان بخش عمده‌ای از منطقه‌ی «ساحل» در غرب آفریقا، با کودکان معلولشان انجام می‌دهند و امری عادی محسوب می‌شود.

    بلو که گفته می‌شود توسط شامپانزه‌ها سرپرستی و بزرگ شده بود، میان یک خانواده‌ی شامپانزه، در 150 کیلومتری جنوب «کانو» واقع در شمال نیجریه پیدا شد. زمانی که این ماجرا، شش سال بعد در سال 2002 به چند خبرگزاری رسید، بلو در خانه‌ی بی‌سرپرستان Tudun Maliki Torrey در کانو ساکن شده بود.

    بلو، زمانی که تازه پیدا شده بود، مثل یک شامپانزه راه می‌رفت، او از پاهایش بهره می‌گرفت اما دست‌هایش را روی زمین می‌کشید. وی شب‌ها در خوابگاه به این سو و آن سو می‌پرید، بچه‌های دیگر را آشفته می‌کرد و همه چیز را پرت می‌کرد و می‌شکست. شش سال بعد، بلو بسیار آرام‌تر شده بود، اما همچنان مثل شامپانزه‌ها به این سو و آن سو می‌پرید، صداهای شامپانزه‌وار در می‌آورد و چند بار با مشت به سرش می‌زد. بلو در سال 2005 از دنیا رفت.

    جان سبونیا، میمون-پسر اوگاندایی (John Ssebunya, the Ugandan Monkey Boy)

    Feral child کودک وحشی

    تاریخ پیدا شدن: 1991
    سن هنگام پیدا شدن: 6
    محل: اوگاندا
    مدت زمان زندگی در طبیعت: 3 سال
    حیوانات: میمون‌ها

    «جان سبونیا» در اوایل دهه‌ی 1980 به دنیا آمده بود. وی بعد از مشاهده‌ی قتل مادرش به دست پدر خودش، از خانه فرار کرده بود (احتمالاً در آن زمان حدود سه سال داشته). باور عام و پذیرفته بر این است که میمون‌های سبز آفریقایی (green African vervet monkeys) حداقل تا اندازه‌ای مراقبت از او را در جنگل بر عهده گرفته‌اند. جان، در سال 1991، وقتی در درختی پنهان شده بود، توسط یک زن یا دختر قبیله (به نام میلی) پیدا شد. «میلی» با اهالی روستا بازگشت و در این مورد، نه تنها خود جان در برابر اسیر شدن مقاومت کرد- چیزی که معمولاً اتفاق می‌افتد- بلکه خانواده‌ای که سرپرستی‌اش را بر عهده گرفته بودند نیز، با پرتاب چوب به سمت روستاییان، به دفاع از او برآمدند.

    گزارشات اولیه حاکی است که تمام بدن جان با موهایی موسوم به هایپرتریکوسیس (hypertrichosis) پوشیده شده بود. در مدفوع وی، کرم‌هایی به طول نیم متر وجود داشت. وقتی او را گرفتند و تمیزش کردند، معلوم شد تمام تنش پر از شکاف و خراش است و زانوهایش به دلیل چهار دست و پا راه رفتن، زخمی است. هویت جان سبولینا در همین زمان مشخص شد. میلی، جان را به «پل و مولی واسوا»، مدیران یک مؤسسه‌ی خیریه، سپرد. جان در ابتدا نمی‌توانست حرف بزند یا گریه کند اما بعدها یاد گرفت صحبت کند. این بدان معناست که وی پیش از زندگی در طبیعت، تا حدی حرف زدن را یاد گرفته بود.

    او حالا نه تنها حرف می‌زند، بلکه آواز نیز می‌خواند و همراه گروه کر کودکان «مروارید آفریقا» به سفر می‌رود. بی‌بی‌سی، مستندی از ماجرای جان ساخت به نام «گواه زنده» (Living Proof). این مستند در 13 اکتبر 1999 به نمایش درآمد.

    ترایان کالدارار، پسر سگی رومانیایی (Traian Caldarar, the Romainian Dog Boy)

    Feral child کودک وحشی

    تاریخ پیدا شدن: 2002
    سن هنگام پیدا شدن: 7
    محل: براشوف، رومانی
    مدت زمان زندگی در طبیعت: 3 سال
    حیوانات: سگ‌ها

    «ترایان کالدارار»، پسری رومانیایی بود که سه سال، دور از خانواده‌اش، یک زندگی وحشی در پیش گرفته بود. گفته می‌شود او به دلیل خشونت‌های خانوادگی، خانه‌اش را ترک کرده بود. مادرش، «لینا کالدارار»، گفت که پسرش را دوست می‌داشته، اما همسرش مرد خشنی بوده و همواره لینا را کتک می‌زده. وقتی او ترایان را گم کرد، بسیار آزرده‌خاطر شد و این امید را در خود پرورش داد که شاید خانواده‌ی دیگری، سرپرستی ترایان را بر عهده گرفته‌اند. او گفت: «وقتی فرار کردم، ارتباطم با ترایان قطع شد، با این حال، سعی کردم او را پس بگیرم. هر کاری کردم، او ]پدر ترایان[ اجازه نداد بچه‌ام را پس بگیرم. او گفت بچه مال خودش است».

    اگرچه ترایان کالدارار وقتی پیدا شد، هفت ساله بود، اما جسم یک بچه‌ی سه ساله را داشت. او نمی‌توانست صحبت کند، لخت بود و در یک جعبه‌ی مقوایی پوشیده با پلی‌اتیلن زندگی می‌کرد. وی از نرمی استخوان شدیدی رنج می‌برد، زخم‌های عفونی داشت و جریان خونش احتمالاً به دلیل سرمازدگی، بسیار ضعیف بود. به اعتقاد دکترها، امکان نداشت ترایان به تنهایی زنده مانده باشد. آنان این طور نتیجه گرفتند که تعداد زیادی از سگ‌های ولگرد حومه‌ی شهر ترانسیلوانیا به او یاری رسانده‌اند. وقتی ترایان پیدا شد، جسد سگی در کنارش بود که ظاهراً وی از آن تغذیه می‌کرده.

    ترایان کالدارار، بعد از آن ‌که اتومبیل یک چوپان به نام «مونالسکو یوان» از کار افتاد، پیدا شد. آقای یوان مجبور شده بود پیاده از مرتع خود بازگردد. در این زمان او کودک را پیدا کرده، به پلیس خبر داده بود. پلیس کمی بعد ترایان را گرفت. ترایان همچون یک شامپانزه راه می‌رفت و خوابیدن زیر تخت را به خوابیدن روی آن ترجیح می‌داد. به گزارش دکتر «مرسیا فلوریا»: «او را در وضعیتی حیوانی یافته بودند و حرکات او نیز حیوان‌گونه است. این شواهد نشان می‌دهند که وی در یک محیط اجتماعی رشد نیافته. وی در نبود غذا، بسیار آشفته می‌شود. تو تمام مدت به دنبال غذاست. وی بعد از خوردن غذا می‌خوابد».

    راچام پنگینگ، دختر جنگل کامبوج (Rochom P’ngieng, Cambodian Jungle Girl)

    Feral child کودک وحشی

    تاریخ پیدا شدن: 2007
    سن هنگام پیدا شدن: 29
    محل: جنگل کامبوج
    مدت زمان زندگی در طبیعت: 19 سال
    حیوانات: حیوانات مختلف

    دختر جنگل کامبوج، زنی کامبوجی است که در 13 ژانویه‌ی 2007، در جنگل «ایالت راتانکیری» پیدا شد. خانواده‌ای در یک روستای نزدیک به محل، ادعا کردند که این زن، دختر آن‌ها، «راچام پنگینگ» است که 29 یا 30 سال دارد (متولد 1979) و 18 یا 19 سال پیش ناپدید شده. ماجرای راچام، به عنوان یک کودک وحشی که سال‌های زیادی از عمر خود را در جنگل گذرانده است، پوشش خبری وسیعی داشت.

    راچام، پس از آن که در 13 ژانویه‌ی 2007، ژولیده، لخت و وحشت‌زده، در جنگل‌های انبوه ایالت راتانکیری واقع در دورترین نقطه‌ی شمال شرقی کامبوج پیدا شد، مورد توجه بین‌المللی قرار گرفت. وقتی یک روستایی متوجه شد از غذای موجود در جعبه‌ی ناهار خبری نیست، آن ناحیه را تحت نظر گرفت، چشمش به این زن افتاد و چند تن از دوستانش را برای گرفتن او گرد آورد.

    پدر راچام، افسر پلیس، کسور لو لانگ، او را از روی زخمی که روی پشتش داشت شناسایی کرد. وی اظهار داشت راچام پنگینگ در سن 8 سالگی، هنگامی که همراه خواهر شش ساله‌اش، گله‌ی گاوها را هدایت می‌کرد، ناپدید شده بود(خواهرش نیز همین‌طور). یک هفته بعد از پیدا شدن، راچام در تطبیق خود با زندگی متمدن، دچار مشکل شد. به گزارش پلیس محلی، او تنها می‌توانست سه کلمه بگوید: «پدر»، «مادر» و «شکم‌درد».

    یک روانشناس اسپانیایی که این دختر را دیده بود، گفت او «می‌تواند چند کلمه بگوید و با دیدن بازی‌هایی که در آن‌ها آیینه و اسباب‌بازی‌هایی به شکل حیوانات وجود دارد، لبخند می‌زند» اما راچام هرگز به زبانی که قابل درک باشد، صحبت نکرد. او هنگام گرسنگی و تشنگی، به دهانش اشاره می‌کرد و ترجیح می‌داد به جای این‌که به صورت قائم قدم بردارد، روی چهار دست و پا راه برود. خانواده‌ی راچام مجبور بودند تمام مدت مراقبش باشند تا به جنگل فرار نکند.

    راچام پنگینگ بارها سعی کرده بود به جنگل بازگردد. مادرش مرتب ناچار بود لباس‌های راچام را را تنش کند زیرا او می‌خواست آن‌ها را از تنش بیرون بیاورد. بر اساس اظهارات یکی خبرنگار از «گاردین»، خانواده‌ی راچام، مراقبت فراوانی از وی به عمل می‌آوردند و این زن غمگین و بی‌توجه می‌نمود، هرچند شب‌ها بی‌قرار می‌شد. در ماه مه 2010، راچام پگینگ به جنگل فرار کرد. علی‌رغم جست و جوها، کسی نتوانسته او را پیدا کند.

    پسر پرنده‌ای روسی (The Russian Bird Boy)

    Feral child کودک وحشی

    تاریخ پیدا شدن: 2008
    سن هنگام پیدا شدن: 7
    محل: ولگوگراد، روسیه
    مدت زمان زندگی در طبیعت: 7 سال
    حیوانات: پرندگان

    در سال 2008، مددکاران روسی، یک «پسر پرنده‌ای» پیدا کردند، که مادرش او را در لانه‌ی پرندگان بزرگ کرده بود. این پسر تنها می‌توانست از طریق جیک جیک کردن ارتباط برقرار کند. به گفته‌ی مقامات، این بچه‌ی وانهاده‌شده را در یک آپارتمان کوچک دو اتاقه در حالی یافته بودند که با قفس‌هایی پر از پرنده، غذای پرندگان و مدفوع آنان، احاطه شده بود.
    به گزارش روزنامه‌ی روسی «پراودا» پسر پرنده‌ای از زبان انسانی چیزی نمی‌فهمید و با جیک جیک کردن و تکان دادن بازوانش، ارتباط برقرار می‌کرد. فعال اجتماعی، «گالینا ولسکایا»، که در نجات کودک از خانه‌اش در «کروسکی»، ولگوگراد، شرکت داشت، اظهار کرد مادر 31 ساله‌ی این پسر، با او همچون سایر حیواناتش رفتار می‌کرده و هرگز با وی سخن نمی‌گفته. خانم ولسکایا گفت: «وقتی با او حرف می‌زنیم، جیک جیک می‌کند».

    مقامات روسی اعلام کردند که کودک از لحاظ جسمی آسیبی ندیده است اما از «سندروم ماگلی» (Mowgli Syndrome) رنج می‌برد و قادر به برقراری ارتباط عادی با انسان‌ها نیست. نام این سندروم، از شخصیت «کتاب جنگل» گرفته شده؛ ماگلی در این داستان، پسربچه‌ای است که توسط حیوانات وحشی بزرگ می‌شود.

    پراودا این گونه نوشت: « (مادر وی) از پرندگان خانگی نگهداری می‌کرد و به پرندگان وحشی غذا می‌داد. (او) هرگز نه پسرک را زده بود و نه بدون غذا رهایش کرده بود، اما هیچ وقت با او صحبت نکرده بود. این پرندگان بودند که با وی ارتباط برقرار کرده، زبان پرنده‌ای یادش داده‌اند. او فقط جیک‌جیک می‌کند و وقتی می‌فهمد کسی منظورش را متوجه نشده، دست‌هایش را مثل پرنده‌ها تکان می‌دهد». این مادر، بعد از آن‌ که پسرک پیدا شد، یک فرم رضایت امضا کرد. براساس این فرم، وی باید کودکش را آزاد می‌کرد تا تحت مراقبت قرار گیرد. گزارش‌ها حاکی از آن هستند که پسر پرنده‌ای موقتاً به یک آسایشگاه روانی منتقل شده بود، اما بعد از مدت کوتاهی، او را به مرکز مراقبت‌های روانپزشکی فرستاده‌ بودند.

    اکسانا مالایا، دختر سگی اوکراینی (Oxana Malaya, The Ukrainian Dog Girl)

    Feral child کودک وحشی

    تاریخ پیدا شدن: 1991
    سن هنگام پیدا شدن: 8
    محل: بلاگوشچنکا، اوکراین
    مدت زمان زندگی در طبیعت: 5 سال
    حیوانات: سگ‌ها

    «اوکسانا مالای» نه یک کودک وحشی بود، نه یک کودک محبوس، بلکه کودکی بود وانهاده، که بیشتر دوران طفولیت خود را از 3 تا 8 سالگی، در لانه‌ی سگ‌ها، پشت باغچه‌ی خانه‌ی خانوادگی خود در «نوایا بلاگوشچنکا»، اوکراین، گذرانده بود، هر چند، گاهی به خانه می‌آمد و والدین الکلی و اهمال‌گر خویش را ملاقات می‌کرد.

    والدین دائم‌الخمر اکسانا، نمی‌توانستند از او نگهداری کنند و به همین دلیل اکسانا در سه سالگی از خانه‌اش تبعید شد. آنان در منطقه‌ای فقیرنشین زندگی می‌کردند و سگ‌های وحشی بسیاری در آن خیابان‌ها پرسه می‌زدند. اکسانا در یک کپر، که محل زندگی این سگ‌ها بود و پشت خانه‌اش قرار داشت، پناه جست.

    وی تحت مراقبت سگ‌ها قرار گرفت و حرکات و رفتارهای آنان را آموخت. رابطه‌ی اکسانا با سگ‌ها آن‌قدر قوی بود که وقتی مقامات برای نجاتش آمدند، در ابتدا توسط سگ‌ها رانده شدند. اعمال و صداهای او، تقلیدی از سرپرستانش بود. دختر سگی خرناس می‌کشید، پارس می‌کرد، روی چهار دست و پا راه می‌رفت، مثل یک سگ وحشی قوز می‌کرد، پیش از خوردن غذا آن را بو می‌کشید و دارای حواس بسیار قوی بینایی، شنوایی و بویایی بود. وقتی اکسانا را نجاتش دادند، او تنها کلمات «بله» و خیر» را می‌دانست.

    اکسانا، بعد از پیدا شدن، کسب مهارت‌های عادی اجتماعی و عاطفی انسانی را دشوار یافت. وی، محروم از هرگونه محرک اجتماعی و فکری، تنها، از حمایت عاطفی سگ‌های همراهش برخوردار گشته بود. از آن‌جایی که اکسانا در محیط اجتماعی از زبان استفاده نکرده بود، وی در بهبود مهارت‌های زبانی با مشکل مواجه می‌شد.

    اوکسانا در سال 2010، 26 ساله است. او در محل نگهداری معلولین ذهنی نگهداری می‌شود و در مراقبت از گاوهای مزرعه‌ی کلینیک کمک می‌کند. وی گفته است وقتی کنار سگ‌هاست، از همیشه خوشحال‌تر است.

  • هدیه رئیس‌جمهور را پس بفرستید!

    فیل باغ وحش ارم پیناوالا

    دیده بان حقوق حیوانات: سخن از دیرکرد در اجرای یک پروژه که به میان می‌آید، ناخودآگاه به یاد اتوبان تهران ـ شمال می‌افتیم و وعده‌های پی‌درپی افتتاح نیروگاه بوشهر، آرامش خاطرمان را مشوش می‌کند؛ اما جنس این دیرکرد فرق می‌کند؛ هدیه رئیس‌جمهور سریلانکا برای فرستادن به ایران حاضر است، ولی ما برای این تحفه سنگین وزن جایی نداریم! پروژه انتقال تأخیر دارد، تاخیری که زیاد هم بد نیست …

    رئیس اداره اجرایی شکار و صید سازمان حفاظت محیط زیست (باور کنید نام اداره درست نوشته شده) درباره آخرین وضعیت ورود فیل‌های سریلانکایی گفت: باغ وحش ارم، هنوز شرایط نگهداری یک جفت فیل سریلانکایی را ندارد و صدور مجوز برای ورود این دو توله فیل به باغ وحش، مشروط به آماده‌سازی مکان مناسب برای نگهداری از آنهاست که فعلا هیچ یک از شرایطی که برای نگهداری این گونه‌های گرمسیری لازم است، آماده نشده است.

    به گزارش مهر رضا فرجی گفت: این فیل‌ها به دلیل جثه بزرگ خود، نیازمند شرایط و نوع تغذیه‌ای خاص هستند که هم‌اکنون باغ وحش ارم، قادر به فراهم آوردن این شرایط نیست. فیل‌ها گونه‌ای علاقه‌مند و نیازمند به آب هستند و در روز باید مکان‌هایی برای آبتنی و آب‌بازی آنها مانند یکسری استخرهای کوچک و بزرگ فراهم باشد که چنین مکان‌هایی هنوز در ارم ساخته نشده است؛ افزون بر این، این موجودات از گونه‌های گرمسیری هستند و برای حفاظت از آنها در شرایط برف و باران و هوای سرد زمستانی، ساختمان‌هایی نیاز است که ساخته نشده است.

    به گزارش «تابناک»، این نخستین بار نیست که انتقال یک گونه حیوان به کشور بسیار سخت و حتی ناممکن شده است؛ انتقالی که کاملا قانونی است و حتی با حمایت همه جانبه مسئولین، از سختی‌هایش کاسته نشده و مقرون به شکست شده؛ البته با این تفاوت که پیشتر می‌خواستیم نسل یک حیوان را در کشورمان احیا کنیم و این بار جایی نداریم تا هدیه یک رئیس‌جمهور را جا دهیم!

    هنوز از هنگامی که طرح احیای ببر مازندران، در همین باغ وحش پایان یافت، یک سال نگذشته است؛ پروژه پر سر و صدایی که با معاوضه چهار قلاده پلنگ ایرانی با دو قلاده ببر سیبری آغاز شد تا شاید این دو حیوان روزی به طبیعت برده شوند و از زاد و ولد احتمالی‌شان، ببر مازندران تولید شود! (گویا ببری که در مازندران به دنیا آمده، پسوند مازندران می‌گیرد و اگر این اتفاق مثلا در تهران رخ بدهد، «ببر تهران» خواهیم داشت!)؛ پروژه‌ای با رنگ و بوی ملی که طرحش در میانکاله مازندران تعریف شده بود و با مرگ ببر نر پس از چند ماه اقامت در باغ وحش تهران پایان یافت؛ مرگی بر اثر یک بیماری به نام «مشمشه» که از طریق گوشت الاغ بیمار سرایت کرده بود و جز ببر بینوا، هشت تا چهارده قلاده شیر (آمار دقیق است!) را نیز با گلوله به کام مرگ فرستاد.

    هنوز یک سال نگذشته و با وجود این، قرار است دو توله فیل اهل سیلان، ساکن همان باغ وحشی بشوند که مشمه داشته و احتمالا اکنون پاکِ پاک شده است. توله‌های یک و نیم تنی که قرار است ناخوانده به سرزمینمان گسیل شوند و با وجود اینکه هدیه شده‌اند، هنوز در دل مسئولان کشورشان ارج و قرب دارند.

    به گفته فرجی، «طرف سریلانکایی که قرار است این یک جفت فیل را به ایران بدهند، درباره فراهم بودن شرایط برای این گونه بسیار سخت‌گیر است و تا زمانی که همه امکانات فراهم نشود، این اجازه صدور آنها را نمی‌دهد»؛ حمایتی که ببرهای نگون بخت سیبریایی از آن بی‌نصیب بودند.

    داستان اما فرق بسیاری نکرده است. ببرها به این دلیل ساکن باغ وحش شدند که طرف روسی عجله داشت، چهار قلاده پلنگ زنده‌گیری شده‌اش را هر چه سریعتر به کشورش انتقال دهد و در محدوده در نظر گرفته شده برای احیای نسل پلنگ قفقاز (بله! درست متوجه شدید) رهایشان کند و از این روی، ببرها را در حالی به ایران تحویل داد که مسئولین در باد شعار اجرای یک طرح ملی خوابیده بودند و یادشان رفته بود که محدوده رهاسازی ببرها در میانکاله را آماده کنند؛ جالب اینکه محل نگهداری فیل‌ها نیز قرار بوده اسفند ماه 89 آماده شود.

    هر دو پروژه دچار تأخیری در فراهم سازی محل زیست شدند؛ وعده‌‌ای از جنس همان وعده‌های پس از مرگ ببر نر که می‌گفتند: «به زودی چهار قلاده ببر دیگر خواهیم آورد و در میانکاله که تا آن وقت فراهم شده، رها خواهیم کرد». *

    طرح انتقال فیل‌های سریلانکایی تا امروز شکست خورده است و با این پیشرفت فیزیکی در پروژه ساختن قفس مورد نیاز برای این حیوانات، به نظر نمی‌رسد که به زودی فعل و انفعال خاصی صورت بگیرد، به ویژه که بر خلاف طرح شکست خورده پیشین، عزم خاصی هم برای رفع موانع این انتقال دیده نمی‌شود، به جز وفای عهد طرف هدیه دهنده؛ شکستی که با تدبیر امروز مسئولان، می‌تواند هم از این شکست خلاصمان کند و هم راهکاری باشد برای پروژه‌ها اینچنینی در آینده.

    به عبارت ساده‌‌تر، هنوز دیر نشده است. شاید بهتر باشد که مسئولان سازمان محیط زیست، یک بار برای همیشه این پرونده را بررسی کنند و یا حکم به انتقال فیل‌ها بدهند و یا با کمال ادب، پذیرش هدیه رئیس‌جمهور سریلانکا را وتو کنند. اگر رأی، انتقال و پذیرش این هدیه سنگین وزن** باشد، لازم است که محل اسکان این موهبت ناخواسته به خوبی فراهم شود و چه بهتر که به جای باغ وحش ارم که در یک‌ سال اخیر نام خوبی نداشته، فیل‌ها را به شهری انتقال دهیم که شرایط آب و هوایی نزدیکتر به وطنشان دارد و شاید بتوانیم به گردشگری شهر میزبان هم سر و سامانی بدهیم. چه اگر قرار است این دو زبان بسته به سرنوشت ببر و شیرهای باغ وحش پر ایراد پایتخت دچار شوند، بهتر است راه دوم را برگزینیم و اصلا بی‌خیال انتقالشان بشویم که تکرار خطا تبعاتش بزرگتر است. ***

    بیایید فارغ از مسایل سیاسی و به دور از احساسات، یک تصمیم اصولی بگیرید که در موارد مشابه آتی هم قابل تکیه باشد. آیا بهتر نیست، با تشکیل کارگروهی متشکل از کارشناسان گوناگون در این باره تصمیم‌گیری کنید تا همه جوانب امر سنجیده شود و خدای نکرده اشتباهات آتی یک مقام مسئول، منجر به بحث‌هایی مانند آنچه در مرگ ببر رخ داد، نشود که اصولا نباید گوشت خر را به خورد ببری می‌داده‌اند که  گوشت گوساله غذایش است و … .

    چه ایرادی دارد که این دیرکرد را به فال نیک بگیریم و از اینکه دو فیل از سرزمین ببرهای تامیل، به مدت هشت ماه در کمال آسایش در وطنشان پذیرایی شده‌اند و سرنوشتشان به ببرهای سیبری دچار نشده، خرسند باشیم؟ به راستی “شاید حکمتی در کار باشد؟!”

    وزن توله‌های اهدایی فیل سریلانکایی یک و نیم تن است. وزن این گونه از فیل در بلوغ به پنج تن می‌رسد.

    تصور کنید که از شنیدن خبر مرگ دو رأس «آهوی ایرانی» هدیه شده از جانب رئیس سازمان محیط زیست کشورمان به امیر قطر چه حالی خواهید شد!

    ______________________

    خبر مرتبط:

    باغ وحش ارم برای ورود فیل‌های سریلانکایی آماده نیست/ ابراز نگرانی دیده بان حقوق حیوانات

    ورود فیلهای سریلانکایی منوط به صدور گواهی سلامت است

  • کوسه های خلیج فارس در آکواریوم های تهران

    دیده بان حقوق حیوانات: مدیر عامل اتحادیه تعاونی های تکثیر، پرورش و صادرات آبزیان ایران گفت: کوسه های عرضه شده در واحدهای توزیع ماهیان زینتی وارداتی نیست.

    ارسلان قاسمی، مدیر عامل اتحادیه تعاونی های تکثیر، پرورش و صادرات آبزیان ایران در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری موج با بیان این مطلب اظهار داشت: این کوسه ها در آبهای جنوبی ایران صید می شود.
    وی افزود: بنا به دلایلی، کوسه های صید شده به تهران منتقل می شوند و در مراکز توزیع ماهیان زینتی به فروش می رسند.
    قاسمی خاطر نشان ساخت: اگر کوسه های عرضه شده در مراکز توزیع ماهیان زینتی وارداتی باشد، باید واردات آن از مبادی رسمی انجام شود اما هیچ گزارشی در این زمینه در گمرک ثبت نشده است.
    وی افزود: کوسه نیاز به آب شور دارد و نگهداری آن کار بسیار دشواری است بنابراین تعداد کوسه هایی که از جنوب به تهران منتقل می شوند، خیلی کم و محدود است.

    مدیر عامل اتحادیه تعاونی های تکثیر، پرورش و صادرات آبزیان ایران گفت: درصد کمی از مردم حاضرند کوسه خریداری کرده و در آکواریوم ها نگهداری کنند.
    وی ادامه داد: به درستی مشخص نیست که چند درصد مردم در این تب همه گیر مشارکت کرده و اقدام به خرید کوسه می کنند.
    قاسمی خاطر نشان ساخت: انتقال کوسه های غیربومی به صورت قاچاق نیز باید از آبهای جنوبی ایران یعنی خلیج فارس و دریای عمان انجام شود اما به نظر می رسد هزینه این نقل و انتقالات بسیار زیاد باشد.
    وی تاکید کرد: کوسه مدت زمان زیادی در آکواریوم دوام نخواهد آورد و هزینه نگهداری از این آبزی بسیار زیاد است.

  • کشتار هوبره آزاد شد/ سخنان جانکاه یک محیط بان جنوبی

    دیده بان حقوق حیوانات: فردی که ظاهرا از محیط بانان جنوبی این مرز و بوم است، در تماسی با دکتر کهرم خواسته ای را مطرح می کند که خبر از رخدادی ناگوار در جنوب ایران دارد. گزارش ایرن از این تماس چنین است:

    صدایش می لرزید از خشم و یا بغض کردن نمی دانم. وقتی تلفنم زنگ زد نگاهی به شماره روی موبایل انداختم، آنرا نشناختم واز تهران هم نبود.

    لهجه جنوبی پر از غم او مرا تکان داد. نام مرا برد و تاکید کرد که خودم هستم. گفت شما را به خدا آقا، صدای شما بلندتر از ما است بگویید که ما چه می کشیم. فهمیدم که نمی خواست خودش را معرفی کند. از اینگونه تلفن ها که از همه جای ایران دریافت می کنیم، زیاد است. اغلب گزارش از تخریب ها، شکارهای بی رویه، برداشت از جنگل و یا تصاحب زمین، و خلاصه تخریب و نابودی محیط زیست است و شاکی ها اغلب در سازمان محیط زیست فعال هستند و از مشاهده تخریب، کارد بر استخوانشان رسیده واز بنده می خواهند که صدای (ناشناس) آنها را منعکس کنیم.

    این یکی با صدای غمباری گفت آقا ما پسر عموی خودمان را برای شکار یک کبک می گیریم، می بندیم و جریمه می کنیم و آنوقت عرب ها می آیند از قطر به نام سرمایه گذاری 12چرخ ویلچری با خود آورده اند. بچه های با غیرت که مثل جانشان از هوبره محافظت می کنند تحمل نمی آورند. اینها تحت عنوان سرمایه گذاری از قطر آمده اند برای شکار هوبره با پرندگان شکاری تعلیم دیده. عجیب است که این پرندگان شکاری نیز که به آنها چرخ یا بالابان می گوییم و یا بحری (سریع ترین موجود روی زمین با سرعت حدود 240 [؟] کیلومتر در ساعت در حال شیرجه روی بال های نیمه بسته) در ایران، بطور غیر قانونی به اسارت در می آیند. به کشورهای جنوبی خلیج فارس قاچاق می شوند، تعداد زیادی در راه از بین می روند و آنها که که به سلامت به مقصد می رسند یک دوره زجر و شکنجه را در اطاق تاریک و یا دوختن پلک چشم ها، پشت سر می گذارند تا باز هم آنها که قصر در می روند روی ساعد یک شیخ بنشینند و به فرمان او به دنبال یک هوبره به هوا برخیزد. علاقه شیوخ به این بچه بازی مانند علاقه یک کودک است به عروسک کوکی. آنها برای این تفریح خود میلیونها دلار هزینه می کنند. چند سال پیش که آنها برای شکار هویزه به ایران آمدند، چندین دستگاه ماشین راهور را به ایران هدیه دادند! سازمان حفاظت محیط زیست تعدادی از آنها را برداشت و بقیه را به دولت تحویل داد. آنچه این نوع شکاررا برای حضرات لذت بخش می کند آنست که هوبره که تحت تعقیب بال بان و بحری قرار گرفته، فضله چسبناک خود را به صورت گلوله ای به سوی بحری پرتاب می کند. این بمب چنان چسبناک است که پر و بال بحری را بهم می پیچد و پرنده از اوج آسمان به زیر سقوط می کند. مقداری از تفریح حضرات مربوط به زمانی است که صاحب این پرنده شکاری باید فضله را از پر وبال پرنده خود بزداید و مورد خنده و استهزاء رقبا قرار می گیرد. اگر بحری موفق شود و بر پشت هوبره در حال پرواز فرود آید هم موجب شادی صاحب خود می شود. همین! جالب آنست که هوبره پرنده حمایت شده در ایران است و اگر یک هموطن ما آن را شکار کند باید به دادگاه برود و جریمه شود! یادش بخیر چند سال پیش همکاران پاکستانی ما در لاهور به ما گفتند: ما به ایران افتخار می کنیم که در مقابل دام شیخ نشین، مقاومت کردند و اجازه ندادند که آنها هوبره ها را در ایران شکار کنند در در پاکستان و ترکمنستان، آنها راه خود را با بولدوزر،دلارها گشودند!

    به نظر می رسد که این بولدوزر، همه جای عالم راه خود را می گشاید!

    بحری قطر قوش بازی

  • حفظ محيط زيست و دفاع از ‌آن وظيفه شرعي است

    دیده بان حقوق حیوانات: رئيس شوراي سياستگذاري ائمۀ جمعه وجماعت كشور: حفظ محيط زيست و دفاع از ‌آن وظيفه شرعي است رئيس شوراي سياستگذاري ائمۀ جمعه وجماعت گفت:‌ به عنوان ائمه جمعه و جماعت وظيفه شرعي خود مي دانيم كه از محيط زيست دفاع كنيم

    به گزارش سايت اطلاع‌رساني هواي پاك سازمان حفاظت محيط زيست در ديار حجت­الاسلام والمسلمين سيدرضا تقوي با محمد جواد محمدي‌زاده رييس سازمان حفاظت محيط زيست كشور،  علي محمد شاعري معاون محيط زيست انساني و محمد اسفندياري مشاور رييس سازمان در امور رسانه و اطلاع رساني حضور داشتند.
    در اين جلسه رئيس ستاد ائمه جمعه و جماعت كشور در خصوص فرهنگ سازي محيط زيست گفت: بايد به سراغ مردم برويد، آموزش آحاد مردم ،توسعه و رشد محيط زيست جز اهداف اصلي  و اولويت هاي محيط زيست باشد.
    ايشان در ادامه افزود: فرهنگ سازي  محيط زيست مي بايست به عنوان يك مسئله راهبردي در اولويت قرار گيرد.
    حجت­الاسلام والمسلمين سيدرضا تقوي تصريح كرد: جامعه امروز حساسيتش نسبت به محيط زيست زياد شده است ،شما نيز سطح آموزش را بالا ببريد به طوريكه كه در دانشگاه ها مطرح و براي آنان تبين كنيد.
    وي در ادامه با بيان اين‌كه رسانه تخصصي ايجاد كنيد، گفت: اين نوع ارتباطات براي فرهنگ سازي لازم است؛ با ايجاد رسانه تخصصي ارتباطات و فرهنگ سازي را تسريع كنيد.
    حجة الاسلام و المسلمين آقاي تقوي خاطر نشان كرد: NGO ها و تشكل هاي مردم نهاد را تحويل بگيريد براي آنان فعاليت، تعريف و كاربه آنها واگذار كنيد آنان را نسبت به محيط زيست حساس تر كنيد.
    وي با تاكيد براهميت سازماندهي تشكل هاي مردم نهاد گفت: در بعضي از كشورهاقدرتمند ترين تشكل ها، تشكل هاي محيط زيستي هستند .

    حجت­الاسلام والمسلمين سيدرضا تقوي با اشاره به اينكه ائمه جمعه جايگاه خوبي براي هماهنگي بين محيط زيست و مردم هستند، افزود: ائمه جماعات، يك تشكل عظيم ومنسجم وارتباط بسيار قوي با مردم دارند.
    وي ادامه داد: محيط زيست به تنهايي نمي تواند مشكل آلودگي هوا را حل كند، به نظر من: قوه قضائيه بايد در اين كار به عنوان مدعي العموم دخالت كند.
    حجة الاسلام و المسلمين حاج آقا تقوي با ابراز تاسف از اينكه مردم در شرايط بد آلودگي هوا زندگي مي كنند، گفت:همه دستگاه هاي مرتبط مسئولند و قوه قضاييه  به عنوان  مدعي العموم ، جلوي امور خلاف قانون  را بگيرد واضافه برآن بايد فعاليت فرهنگي و تنوير افكار عمومي را انجام دهيم؛ دفاع از محيط زيست براي سلامت انسانها ضروري است.

    *كارشناسان در شوراي فرهنگ عمومي استان‌ها محيط زيست را فرياد بزنند

    حجت­الاسلام والمسلمين سيدرضا تقوي از عملكرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در خصوص فرهنگ سازي ضمن ابراز ناخرسندي افزود: براي فرهنگ سازي بايد يك موج فرهنگي ايجاد شود و كارشناسان شمادر شوراي اداري و شوراي فرهنگ عمومي استانها موضوع محيط زيست را فرياد بزنند.
    وي ادامه داد: اگر فرهنگ محيط زيست در بين مردم گسترش نيابد، مردم نمي توانند به راحتي زندگي كنند.
    رئيس شوراي سياستگذاري ائمۀ جمعه نقش صدا و سيما را در مقوله فرهنگ سازي كليدي خواند و گفت: صداو سيما بايد در مقوله ايجاد فرهنگ محيط زيست كشورنقش پررنگ تري ايفا نمايد ، در تهران و شهرستانها در فضاي عمومي نماز جمعه ها تبليغات محيط زيست حاكم شود.
    وي ياد آورشد: تشكل هاي مردم نهاد، دانش آموزان و دانشجويان بايد با محيط زيست هماهنگ شوند و آنها بعنوان ماموران محيط زيست ، وظيفه پاسداري از محيط زيست را به عهده داشته باشند.
    محمد جواد محمدي زاده معاون رئيس جمهور و رئيس سازمان حفاظت محيط زيست دراين گفت و گو صميمانه احضار داشت : مساله محيط زيست به دليل اهميت آن و توجه همه بويژه در متون درسي نوجوانان و جوانان گنجانده شده است .ضمن اين كه در دانشگاه ها نيز به عنوان واحد درسي در آينده تدريس خواهد شد.
    وي با اشاره به طرح ملي محيط يار گفت: اين طرح نيز در جهت اولويت بخشيدن به محيط زيست و نشان دادن اهميت آن اجرايي شده است و انشاء‌ا… در آينده با مساعدت آموزش و پرورش فراگير خواهدشد.
    اين عضو هيئت دولت افزود: بنا داريم با نظارت دقيق تر بر صنايع، سوخت و خودروها طي يك حركت شتاب دهنده نسبت به رفع آلودگي هوا وحفظ محيط زيست اقدام شود .

  • یادگار شکارچی جوانمرد/ تصویری

    دیده بان حقوق حیوانات: شکارگری با کمان را مردانه ترین نوع شکار نامیده اند؛ گویا اصل شکار مردانگی است. قاتلان حیات وحش، کشتن جانوران از فواصل بعید را، بدون در نظر گرفتن حق فرار و مقابله برای حیوان، به مدد استفاده از تکنولوژی روز در ساخت اسلحه، مردانگی می پندارند و جالب اینکه این گونه مردانگی نیازی به مرد بودن و خطر کردن و نزدیک شدن به حیوان هدف ندارد! شکار با کمان به دلیل محدودیت در برد تیر، روشی است که برای موفقیت (؟!) در آن باید تا حد ممکن به حیوان هدف نزدیک شد؛ در نتیجه مردانه تر (؟!) است؛ نوعی خاص از مردانگی که به جوانمردی ختم نمی شود.

    یادگار مردانه یک شکارچی را در این تصاویر ببینید.

    عکس: دریافت شده از طریق ایمیل/ سپهری

    ______________________

     

    خبر مرتبط:

    نجات معجزه‌آسا یک گربه پس از عبور نیزه از سرش

    نجات گربه‌ای پس از اصابت نیزه به بدنش

     

  • تصاویر پرورشگاه بچه فوکهای توفان زده شمال اروپا

    دیده بان حقوق حیوانات: بیش از 100 بچه فوک خاکستری که از ترس توفانی که شمال اروپا را مورد هجوم قرار داده است به سواحل پناه آورده بودند در مراکز نگهداری حیوانات حیات وحش در انگلیس و هلند مورد مراقبت قرار گرفتند.

    به گزارش خبرگزاری مهر، این 100 پستاندار دریایی جوان در مدت توفانهایی که در نیمه نخست ژانویه به هلند آسیب رساندند به سواحل شمالی این کشور آمدند.

    براساس گزارش نشنال جغرافی، به ساحل آمدن بچه فوکها در سالهای اخیر به پدیده رایجی تبدیل شده است. “لنیت هارت” مدیر مرکز مراقبتهای Zeehondencrèche در ابن خصوص توضیح داد که به سبب ماهیگیری بی رویه، شکار کاهش یافته و بنابراین غذای در دسترس برای این بچه فوکها که بسیار ضعیف هستند دشوار شده است. همچنین اغلب پیش می آید ماهیهایی که می خورند آلوده هستند و حیوان را بیمار می کنند.

    ماهی بخور!
    یک داوطلب در یک مرکز مراقبت از حیوانات حیات وحش در هلند مشغول غذا دادن به بچه فوک خاکستری (Halichoerus grypus) است.
    پرورشگاهی برای فوکها
    به دلیل اینکه تعداد بسیاری بچه فوک به ساحل رسیده اند در مرکز Zeehondencrèche وانها و استخرهایی برای پذیرایی از این بیماران کوچک راه اندازی شده اند.
    هر بچه فوکی که به مرکز آورده می شود بلافاصله شسته و با شاه ماهی ساتوری شده و آب غنی به دارو تغذیه می شود. در کل، در مدت سه ماه، فوکها دوباره می توانند به دریا بازگردند.
    بازیهای آبی
    یک بچه فوک نجات یافته در وان خود آب بازی و چلپ چلپ می کند. این سازه در طول سال میزبان حدود 150 حیوان است اما به دلیل توفانهای اخیر درحال حاضر تعداد مهمانان به 365 رسیده است.
    موش آب کشیده!
    یک بچه فوک خاکستری پس از آب بازی در یکی از استخرهای مرکز حیات وحش RSPCA خیس شده است. این مرکز انگلیسی نیز ویژه مراقبت از حیوانات حیات وحش است و درحال حاضر میزبان 40 بچه فوک توفان زده است.
    وقت غذا است!
    در هلند، یکی از داوطلبان یک شاه ماهی را به بچه فوکی می دهد که زیر نگاه سایر فوکها است. بچه فوکهایی که زیر یکسال دارند بیشتر در معرض خطر قرار گرفته اند.
  • پلنگ ایرانی در جشنواره فیلم فجر/ «در جستجوی پلنگ ایرانی»، مستندی که باید دید!

    درجستجوی پلنگ ایرانی

    دیده بان حقوق حیوانات: فیلم مستند «در جستجوی پلنگ ایرانی» سه بار در جشنواره فیلم فجر به نمایش در می آید.

    به گزارش پایگاه اینترنتی انجمن یوزپلنگ ایرانی، اين فيلم که از سال 1384 با شروع پژوهش در منتطقه البرز مرکزی آغاز شد، به مدت 6 سال به طول انجاميده و به عنوان يکی از طولانی ترين مستندهای ساخت ايران در سال جاری به بخش مسابقه جشنواره فيلم فجر راه يافته است. درقسمت نخست این مجموعه به نام «در جستجوی پلنگ  ایرانی»، به موضوع چگونگی تصویربرداری از پلنگ ایرانی در البرز مرکزی، وضعیت پلنگ، طعمه ها و رقبای آن و نمایش برخی از رفتارهای پلنگ می پردازد. مهمترين هدف توليد اين اثر، آگاه سازی عموم مردم درباره وضعيت نه چندان مطلوب پلنگ ايرانی و هشدار به مسئولان نسبت به حفاظت پلنگ ایرانی می باشد. اين فيلم مستند محصول مشترک انجمن یوزپلنگ ایرانی و موسسه فیلمسازی ستاک تصویر بوده و با همکاری اداره کل حفاظت محیط زیست استان مازندران و اداره حفاظت محیط زیست چالوس – نوشهر توليد شده است.

    برنامه زمان بندی اکران در جشنواره فيلم فجر:

    کران اول: پنج شنبه 13 بهمن ساعت 14 سینما آزادی سالن شهر قصه

    اکران دوم: یکشنبه 16 بهمن 17:30 سینما پردیس ملت 4

    اکران سوم: چهارشنبه 19 بهمن ساعت 13:30 سینما فلسطین

    3

     عوامل تولید مستند «در جستجوی پلنگ ایرانی»

    نویسنده، تهيه کننده و کارگردان: فتح الله امیری

    گروه پژوهش: باقر نظامی بلوچی، محمدصادق فرهادی نیا

    محیط بانان یزدان سینکایی و رحمان اسحاقی

    گروه تصویربرداری: فتح الله امیری، باقر نظامی بلوچی، مهدی نورمحمدی، مرتضی اسلامی دهکردی، نیما عسگری، مسعودحاضری، احسان جنتی، علی هاشم پور

    تدوین: مجید محمد دوست

    آهنگساز: بابک میرزاخانی

    پشتیبانی فنی و ساخت تجهیزات: مهندس جواد رضانژاد گتابی، مهندس پوریا محمدی

    مدیر برنامه: باقر نظامی بلوچی

    مدیرتولید: مرتضی اسلامی دهکردی، علی احمدی زرین کلاهی

    صدابردار: احسان امیری

    صداگذار: مهدی رمضانی

    گرافیست: جواد زارعی، احسان جنتی

    دستیار تهیه: صدیقه قاسمی مرزبالی

    تولید سیمای مازندران شبکه تبرستان به سفارش مرکز سیمای استانها

    سال تولید: 1384 – 1390

    زمان: 75 دقیقه

    برای کسب اطلاعات بيشتر درباره اين مستند می توانيد با پست الکترونيکی film@wildlife.ir  مکاتبه نماييد.

  • دستگيري 4 متخلف تبعه كشور امارات متحده عربي در سيستان و بلوچستان/ تصویری

    http://arw.ir/wp-content/uploads/2012/01/Animal-Rights-Watch-ARW-2865.jpg

    دیده بان حقوق حیوانات: مدير كل حفاظت محيط زيست سيستان و بلوچستان خبر داد: دستگيري 4 متخلف تبعه كشور امارات متحده عربي در سيستان و بلوچستان يگان حفاظت محيط زيست استان سيستان و بلوچستان موفق به دستگيري 4 نفر متخلف تبعه كشور امارات متحده عربي كه اقدام به ورود غير مجاز 10 بهله شاهين به منظور شكار و صيد پرنده هاي مهاجر علي الخصوص هوبره نموده بودند؛ شدند.
    به گزارش روابط عمومي حفاظت محيط زيست سيستان و بلوچستان،خسرو افسري مدير كل حفاظت محيط زيست استان سيستان و بلوچستان گفت: يگان حفاظت محيط زيست استان با تلاش و پيگيري هاي مستمر و با همكاري و مساعدت نيروي جان بر كف انتظامي استان و نيز گمرك زاهدان موفق به دستگيري 4 نفر متخلف تبعه كشور امارات متحده عربي كه اقدام به ورود غير مجاز 10 بهله شاهين به منظور شكار و صيد پرنده هاي مهاجر علي الخصوص هوبره نموده بودند شدند.

    خسرو افسري افزود: ورود شكارچيان غير مجاز و متخلف هر ساله در فصل شروع مهاجرت پرندگان به استان جهت شكار غير مجاز اين پرندگان خصوصا هوبره كه جزو ليست قرمز پرندگان در معرض خطر انقراض نيز به شمار مي آيد صورت مي گيرد.

    گفتني است، جريمه قاچاق هر بهله شاهين 120 ميليون ريال مي باشد و متخلفين نامبرده كه با پرواز دبي – زاهدان وارد استان شده اند به پرداخت جريمه محكوم و پرندگان مذكور جهت سير مراحل قانوني تحويل سازمان حفاظت محيط زيست خواهند شد.

  • مرگ یک توله شیر دیگر در تهران

    مرگ شیر تهران پردیسان

    دیده بان حقوق حیوانات: مدیرکل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان محیط زیست گفت: توله شیر 9 ماهه‌ای که در تاریخ اول دیماه امسال تحویل محیط زیست شده بود، به دلیل نرمی استخوان تلف شد.

    به گزارش مهر در تاریخ اول دیماه توله شیری که توسط فردی در منزلی مسکونی نگهداری می شد به صورت داوطلبانه و به دلیل بیمار بودن این حیوان به محیط زیست تحویل داده شد.

    به گفته محمدی در همان زمان معاینات اولیه نشان داد که این حیوان به دلیل سوء تغذیه دچار نرمی استخوان است و این مشکل حرکت کامل را از حیوان گرفته بود.

    وی اظهارداشت: بعد از اینکه حیوان را تحویل گرفتیم به کلینیک دامپزشکی دانشگاه تهران منتقل کردیم و بعد ازانجام یک سری معاینات و درمان ها به مرکز نگهداری حیوانات در پارک پریسان منتقل کردیم که دراین مدت به طور مکرر توسط دامپزشکان سازمان محیط زیست و یک کلینیک خصوصی مورد معاینه قرار می گرفت و داروهای ویژه ای برای نرمی استخوان حیوان تجویز می شد تا سوء تغذیه آن برطرف شود.

    به گفته وی، البته در این مدت فرد تحویل دهنده حیوان نیز یک سری داروها و غذاهای ویژه ای را از خارج کشور تهیه و در اختیار محیط زیست قرار داد، در نهایت طی معاینات متعددی که از حیوان به عمل آمد مشخص شد که دچار نارسایی قلبی و تنفسی، دیستروفی مهره ها است. همچنین ناحیه لگن حیوان نیز از فرم خارج شده بود که همین مساله مانع تحرک و ایستادن حیوان شده بود.

    محمدی ادامه داد: بعد از این اقدامات، هفته گذشته توله شیر به دلیل وخامت حال دوباره به کلینیک دامپزشکی دانشگاه تهران منتقل شد و تحت مراقبت های ویژه قرار گرفت اما اقدامات موثر واقع نشد و حیوان دچار ایست قلبی، تنفسی و عدم هوشیاری عمیق شد که بعد از ساعاتی تلاش، درمان دیگری از سوی کلینیک به ما معرفی نشد و در واقع دامپزشکان از ادامه حیات حیوان ناامید می شوند.

    وی افزود: اما با اصرار فرد تحویل دهنده، حیوان به یک کلینیک بخش خصوصی منتقل شد ولی در آنجا هم اعلام کردند امیدی به حیات حیوان نیست بنابراین مرگ مغزی حیوان اعلام شد.

    محمدی گفت: بعد از آن یک سری اقدامات مطالعاتی و بافت شناسی برای بررسی های کلی روی حیوان انجام می شود و نتایج این مطالعات نشان می دهد که این حیوان هیچ گونه عفونت و یا بیماری خاصی نداشته و فقط سوء تغذیه و نرمی استخوان مشکلاتی را برای توله شیر به وجود آورد که در نهایت منجر به مرگش شد.

    وی اظهارداشت: این حیوان در خانه ای مسکونی در میدان هفت تیر توسط فردی نگهداری می شد که این فرد به دلیل عدم آگاهی از نحوه تغذیه حیوان بیشتر از گوشت خالص استفاده می کرد که این نحوه نگهداری و تغذیه در نهایت سوء تغذیه و نرمی استخوان را برای این توله شیر رقم زد.

    مدیرکل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان محیط زیست تصریح کرد: این فرد برای نگهداری از این حیوان هیچ گونه مجوزی از سازمان محیط زیست دریافت نکرده است.

    وی در پاسخ به اینکه آیا محیط زیست با توجه به تلف شدن این حیوان تشکیل پرونده قضایی را برای فردی که به صورت غیر قانونی از این حیوان نگهداری می کرده است پیگیری می کند گفت: در این زمینه دفتر حفاظت سازمان محیط زیست باید تصمیم گیری کند.

    محمدی در خصوص وضعیت توله شیرهایی که توسط فردی از باغ وحش بابل به تهران آورده شده بودند و در پارک پردیسان نگهداری می شوند گفت: این توله شیرها در حال حاضر در سلامت کامل به سر می برند و هیچ مشکلی ندارند.

    ____________

    خبر مرتبط:

    بدون توبیخ مقصرین، یک سال از اعدام شیرهای باغ وحش گذشت/ باغ وحش های بی مجوز و غیر استاندارد لبریز از شیر

    اوضاع “شیر تو شیر” در تهران

    محمدی زاده: نگهداری حیوانات وحشی جرم است

    باغ وحش خرم آباد و حسرت آزادی در نگاه خانواده آفریقایی/ تصویری

    پرونده «بچه شیرها» به دادسرا رفت

    پدر و مادر توله شیرهای تهران گرد در باغ وحش بابلسر/ تصویری

    قاچاق بودن بچه‌شیرها محرز شده است

    اظهارات ضد و نقیض مسوولان در مورد شیرهای پیدا شده در تهران

  • تبلیغ سفارت ایران برای تور وارداتی شکار

    دیده بان حقوق حیوانات: سفارت ایران درپرتوریا شکار در ایران را تبلیغ می کند.

    سفارت ایران در آفریقای جنوبی در صفحه Media & Tourism بخش جانورشناسی (Zoological Situation) پایگاه اینترنتی خود را مستقیما به یک خدمات دهنده شکار برای جهانگردان لینک کرده است به شکلی که بیننده بدون دریافت کوچکترین اطلاعاتی در زمینه حیات وحش و محیط زیست، با کلیک بر این بخش مستقیما به این سایت خصوصی خدمات شکار هدایت می شود.

    این شرکت خصوصی که وب سایتی به زبان انگلیسی دارد عکس هایی از شکارِ معروف به «بازی بزرگ» (Big game hunting)، شکار گراز و پرندگان در ایران منتشر کرده است. شکار بازی بزرگ یا بیگ گیم هانتینگ شکاریاست که به تفریحی بودن معروفیت جهانی دارد.

    در توضیحات این شرکت ذکر شده که «همانگونه که بی شک آگاهی دارید، ایران به تازگی درهای خود را به روی شکارچیان و طبیعت دوستان جهان باز کرده است.» این وب سایت با بی نظیر خواندن تاریخ و طبیعت ایران، علاقمندان را به شکار کل و بز و قوچ و میش ایران فرا خوانده است.

    بهمن ماه گذشته چند شخص مرتبط با تورگردانی شکار برای اتباع خارجی با ارسال نامه ای به مسوولین از محدودیت شکار برای افراد خارجی شکایت کرده بودند.

    لازم به ذکر است که این اقدام با عکس العمل شدید علاقمندان به حیات وحش و محیط زیست کشور روبرو شد.

    _____________

    خبر مرتبط:

    از محدودیت شکار حمایت می کنیم/ حقیقت نامه ای به مسوولین

    شکایت برگزارکنندگان تورهای شکار خارجی از محیط زیست/ وقتی آب هم سربالا می رود!

    برگزاری تور رسمی شکار در ایران