دیده بان حقوق حیوانات: یک ببر سیبری به نگهبان باغ وحش در آلمان حمله کرد و وی را کشت.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از یورونیوز، یک ببر سیبری با نام «راسپوتین» به نگهبان باغ وحش «مونستر» در آلمان حمله ور شد.
نگهبان 56 ساله از گردن مورد آسیب شدید این ببر قرار گرفت و جان خود را از دست داد.
پلیس مونستر تحقیقاتش را برای علت این قتل آغاز کرده است.
دیده بان حقوق حیوانات/ ناصر کرمی*: ابتدا: می گوید بدون گزافه ها بشریت از یاس و یکنواختی نابود می شد. البته بعید است رئیس سازمان حفاظت محیط زیست از جهت تعلق خاطر به این گفته آناتول فرانس چنان وعده های بعیدی را در سفر هفته جاری شان به ارومیه بر زبان آورده باشند.
ایشان اشاره کرده است سازمان متبوعش همچنان برنامه احیای نسل ببر مازندران و شیر ایرانی را در دست پیگیری دارد و از جمله قرار است به زودی شمار تازه ای ببر و کارشناس روسی در تداوم همین پروژه به ایران بیایند. طرفه تر طرح شان برای احیای نجات جانوران در معرض نابودی جزایر دریاچه ارومیه است: قرار است برای تامین آب شیرین این جزایر ابرهایی که از فراز آنها می گذرند بارور شوند. البته سخنانی امیدبخش است. به شرط آنکه شما هم گمان کنید ببر مازندران یعنی هر ببری که در مازندران به دنیا بیاید ولو آنکه والدین آن ببر سیبریایی باشند و ابرها هم تانکرهای عظیم حمل آبند که هر جایی می شود آنها را پارک کرده و محموله آبشان را خالی کرد.
بعد: قطعا به واسطه تداوم خشکیدگی و واپس نشینی دریاچه ارومیه، شمال غرب ایران در حال نزدیک شدن به بحرانی ترین شرایط زیست محیطی تاریخ این پهنه از فلات ایران است. به واقع این گستره عظیم قدم به قدم دارد به مغاک نمکبادهای ویرانگر حاصل از خشک شدن دریاچه ارومیه نزدیک می شود. شماری از کارشناسان جغرافیای طبیعی اعتقاد دارند که حتی شاید برای نجات این دریاچه دیر شده باشد و به فرض (محال) برچیدن چند ده سد پیرامون و رهاسازی همه حقابه طبیعی آن هم دیگر نمی تواند دریاچه ارومیه را به وضعیت سابق برگرداند. در چنین شرایطی، هیچ نشانی از نگرانی در حرفهای معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست دیده نمی شود. با آذربایجانیان از خط و خال زیبای ببر مازندران سخن گفته و زلالی آبی که از باروری ابرها به دست می آید. ایشان هیچ اشاره نکرده است به اعتراض آمیخته به استهزاء کارشناسان به مرحله پیشین طرح احیای ببر مازندران با این مضمون که اولا این طرح نشدنی است و دوما به فرض اجرا هم عبارت است از تکثیر باغ وحشی (یعنی غیر طبیعی) ببر سیبری در یکی از نقاط ایران. و اگر بنا بر اجرای اینجور طرح های باغ وحشی باشد چرا فقط احیای ببر مازندران؟ می توان از تکثیر نسل کرگدن سیستان و کانگوروی ایلام و زرافه سمنان و فیل قزوین هم سخن به میان آورد. از سوی دیگر، جزایر دریاچه ارومیه مساحت های بسیار کوچکی دارند و قاعدتا آب گرانبهای حاصل از باروری ابرها اگر فقط در آبشخورهای محدود این جزیره ها ببارد به صرفه خواهد بود وگرنه روانه شوراب دریاچه خواهد شد. اما مگر می شود ابرها را واداشت همچون تک تیراندازان ماهر دقیق و درست وقت باریدن آن آبشخورهای محدود را هدف بگیرند؟ در کجای دنیا باروری مصنوعی ابرها به پروژه ای ارزان و به صرفه برای آبیاری علفزارها و رفع تشنگی وحوش تبدیل شده است؟
سرانجام: شاید این یک دوره خاص از تاریخ ایران باشد: هر گزافه ای را بی بیم هیچ گزندی از نیوشندگان می توان بر زبان آورد. مهم نیست که فرسایش خاک زاگرس را فرو می بلعد و خشکیدن دریاچه ارومیه آذربایجان و احتمالا کردستان را و بیابانزایی اصفهان و یزد و کرمان و سمنان و خراسان را و جنگل زدایی گیلان و مازندران و گلستان را. به خوان خیال تکثیر فیل قزوین و کرگدن سیستان و تزویج ابرهای ولنگار و رهگذر فراخوانده شده ایم. در این خیال غوطه ور بمانیم و یاس به دل راه ندهیم.
_________________________
به گزارش خبرنگار مهر، هفته گذشته اعلام شد، تنها ببر بنگال باغ وحش ارم در استخر محوطه نگهداری غرق شده، ببری که حدود ۴ سال سن داشت از کودکی در باغ وحش ارم در اسارت بود و تا پیش از ورود ببرهای سیبری، تنها ببر باغ وحش نیز محسوب می شد.
مرگ چهارمین ببر در باغ وحشهای کشور
با ورود ببرهای سیبریایی، ببری به قفس دیگری منتقل شد و پس از مرگ ببر نر سیبری و خروج باغ وحش از قرنطینه، ببری به محوطه قبلی گربه سانان بازگشت. ببری پس از دو ببر سیبری باغ وحش وکیل آباد مشهد، و ببر نر جنجالی باغ وحش ارم، چهارمین ببری است که مرگ آن در باغ وحش های ایران تایید می شود. گفته می شود ببری مبتلا به صرع بود و به دلیل تشنج حاصله به استخر سقوط کرده و از بین رفته است.
ببر در لیست قرمز گونه‌های در معرض خطر اتحادیه بین‌المللی حفاظت از محیط زیست (IUCN) در جایگاه “در معرض خطر انقراض” قرار دارد بنابراین در تمام دنیا برای حفظ و حراست حتی یک قلاده از این گونه با ارزش ساعت ها وقت و انرژی و میلیاردها تومان اعتبار هزینه می شود.
روسیه از دادن ببر سیبری به ایران منصرف شد
چرا راه دور برویم همین پروژه احیای ببر مازندران که با وارد کردن ببرهای سیبری از روسیه در سال 89 آغاز شد و البته نتیجه آن مرگ ببر نر و قرنطینه شدن ببر ماده در اثر ابتلا به بیماری مشمشمه در همین باغ وحش ارم بود علاوه بر اینکه با از دست دادن چند قلاده پلنگ ایرانی که خود از گونه های بسیار ارزشمند است همراه بود، بالغ بر 500 میلیون تومان هزینه هم فقط برای آماده سازی پناهگاه حیات وحش میانکاله روی دست سازمان محیط زیست گذاشت که البته قرار بود با ورود مجدد ببرهای سیبری از روسیه در سال جاری این پروژه بار دیگر کلید بخورد اما روز گذشته مدیر کل دفتر حیات وحش سازمان محیط زیست خبر از انصراف روس ها برای تبادل ببر هایشان با ایران داد که البته با این وضعیتی که حیات وحش در کشور ما دارند به نظر می رسد روسها حق دارند که حاضر به این مبادله نباشند.
جشن حفاظت از ببر سوماترایی در باغ وحشی در آمریکا با تولد دو توله ببر
این در حالی است که دیسکاوری نیوز روز گذشته خبر از تولد دو توله ببر سوماترایی که از گونه های بسیار نادر ببر است در باغ وحشی در آمریکا می دهد که به اعتقاد مسئولان این باغ وحش این اتفاق برای حفاظت این گربه سان در حال انقراض پیروزی بزرگی است. به اعتقاد مسئولان این باغ وحش، در حالیکه در حال حاضر کمتر از 500 قلاده ببر سوماترایی در کل طبیعت دنیا وجود دارد تولد این توله ها گامی بلند در جهت احیای نسل این گونه در خطر انقراض محسوب می شود. تنها مکانی در دنیا که این گونه در آن به طور طبیعی وجود دارد جزایر سوماترا در اندونزی است که شکار غیر مجاز و جنگل زدایی در آنجا بزرگترین تهدید برای حیات این گونه محسوب می شود.
اگر چه انتقاد از فعالیت باغ وحشها همزمان با مرگ یکی از 2قلاده ببر سیبریایی و تعدادی از شیرهای موجود باغ وحش ارم با توجیه ابتلا به بیماری مشمشه به اوج خود رسید اما عملکرد باغ وحشهای کشور همواره مورد انتقاد کارشناسان حیات‌وحش بوده است.
وضعیت نامناسب گربه سانان در باغ وحش ارم
در حال حاضر با گذشت نزدیک به 3سال از آن ماجرا هنوز برای ساماندهی و بهبود وضعیت باغ‌وحش‌های کشور اقدامی صورت نگرفته این در حالی است که مرداد ماه سال گذشته معاون محیط طبیعی وقت سازمان محیط زیست اعلام کرد: بنابر بر گزارش کارشناسان و باز دیدی که شخصاً از باغ وحش ارم داشتم مکان‌هایی که گربه‌سانان مانند شیر،ببر و پلنگ در آن نگهداری می‌شوند اصلاً محل‌های مناسبی نیستند و باید ظرف یکی دو هفته آینده اصلاح شوند. به گفته وی، این قفس‌ها از نظر فضا به هیچ عنوان استاندارد نیستند و مساحت‌شان برای تعداد حیواناتی که در آنها نگهداری می‌شود بسیارکم است و بر اساس تذکر‌هایی که به مسئولان باغ وحش داده شده قرار است با استفاده از الگوی موزه تنوع زیستی ظرف دو هفته آینده فضای فیزیکی این قفس‌ها توسعه یابد.
شرایط باغ وحش ارم نزدیک به استاندارد های اروپایی
البته چندی پیش رئیس اداره کل حفاظت و مدیریت شکار و صید سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کرد: بااعمال استانداردهای ابلاغ شده فضای بهتری برای حیوانات باغ وحش ارم فراهم شده است. سید مسعود حسینی افزود: با توجه به شرایطی که در کشور وجود دارد در باغ وحش ارم فعالیتهای زیادی برای بهبود وضعیت و فضای بهتر برای حیوانات این باغ وحش انجام شده است. وی با اشاره به اینکه يك سال و نيم از زمان ابلاغ استانداردها به باغ وحشها می گذرد، تصریح کرد: قفسه های گربه سانان اصلاح شده و ابعادی طبق استانداردها برای آنها در نظر گرفته شده که مسئولان موظف هستند طبق وظایف عمل کرده و استانداردها را رعایت کنند و در غیر اینصورت بر اساس قانون با آنها رفتار خواهد شد. به اعتقادرئیس اداره کل حفاظت و مدیریت شکار و صید سازمان حفاظت محیط زیست، باغ وحش ارم نسبت به 3 سال پیش کاملا تغییر کرده و از بدو ورود می توان تغییرات را احساس کرد.
در این میان دامپزشک باغ وحش تهران نیز باغ وحش ارم را تنها باغ وحشی در کشور عنوان کرد که از استانداردهای باغ وحش های اروپا استفاده می کند.
هیچ یک از باغ وحش های کشور استاندارد نیستند
از سوی دیگر، دکتر اسماعیل کهرم، استاد دانشگاه ضمن انتقاد از شرایط نامساعد حیوانات درباغ‌وحش‌های کشور معتقد است، درحال حاضر در هیچ‌یک از باغ‌وحش‌های کشور استانداردهای لازم رعایت نمی‌شود. به‌عبارت دیگر استانداردی وجود ندارد که بخواهند رعایت کنند در نتیجه وضعیت حیوانات در باغ‌وحش‌ها بسیار اسفبار است به‌طوری که نبودن این باغ‌وحش‌ها از بودنش بهتر است.
کهرم وجود باغ‌وحش‌های استاندارد را ضرورتی اجتناب‌ناپذیر عنوان کرد و گفت: فلسفه وجودی باغ‌وحش‌ها آشنایی با حیوانات و شیوه زندگی و رفتار آنهاست به‌طوری‌که الفتی میان انسان به‌ویژه کودکان و حیات‌وحش ایجاد می‌شود که درنهایت حفاظت از محیط‌زیست را درپی دارد. دستیابی به این هدف در گرو راه‌اندازی باغ‌وحش‌های استاندارد است به‌طوری که فضا به‌گونه‌ای باشد که جانوران بتوانند در این محیط‌های مصنوعی رفتار طبیعی خودشان را داشته باشند.
کشتار ببر های باغ وحشی پس از انقراض نسل ببر مازندران
یک فعال محیط زیست نیز از بی تفاوتی مسئولان نسبت به از بین رفتن گونه های با ارزش جهانی مانند ببر در باغ وحش های کشور انتقاد می کند و می گوید: ظاهراً پس از منقرض کردن نسل ببر در ایران، اکنون مرض دیگری به جانمان افتاده. ول کن ببر ها نیستیم. دو ببر را در باغ وحش وکیل مشهد به کشتن دادیم و پس از آن سه سال پیش سازمان محیط زیست در پروژه ای تبلیغاتی دو ببر سیبری را در ازای دادن دو پلنگ ایرانی از روسیه وارد کرد. از آن دو ببر سیبری یکی را در باغ وحشی در تهران کشتیم و آن یکی گفته می شود بیمار است و بیش از یکسال است که کسی از سرنوشتش خبری ندارد. چند روز پیش هم یک ببر دیگر در باغ وحش ارم تهران مرده. تا اینجای کار می شود 4 ببر مرده و یک ببر مفقودالاثر! آن ببری که در باغ وحش ارم مرده ببر بنگال بوده، بر اساس آمار صندوق جهانی طبیعت (WWF) فقط حدود 1850 ببر بنگال در کل جهان در طبیعت زندگی می کنند.
سپهر سلیمی با بیان اینکه نسل ببر را در ایران منقرض کردیم و اکنون مرض ببرکشی در باغ وحش های کشور به جانمان افتاده اضافه می کند: تا کی قرار است این حیوانات کشته شوند و هیچ مسئولی پاسخگو نباشد؟! تا کی قرار است میراث طبیعی جهان را نابود کنیم و در برابر جهانیان پاسخگو نباشیم؟! تا کی قرار است باغ وحش های ایران قتلگاه و شکنجه گاه حیوانات باشد؟!
نابودی ببر های در معرض انقراض و معدوم کردن شیر های مبتلا به مشمشمه و چه و چه، همه در باغ وحشی اتفاق افتاده که به اعتقاد مسئولان محیط زیست استاندارد ترین باغ وحش کشور است بنابراین واضح است که وضعیت حیات وحش در سایر مراکز نگهداری حیوانات که بسیاری از آنها حتی مجوز راه اندازی هم ندارند چگونه است البته گاهی اخبار جسته و گریخته مانند آنچه که در مورد نگهداری خرس در قفس یک متری در باغ پرندگانی در رشت اتفاق افتاده بود و مسئولان طبق روال همیشگی تنها آن را تکذیب کردند نشان دهنده وشرایط باغ وحش های کشور است که اگر مورد توجه قرار نگیرند علاوه بر ستمی که بر حیات وحش در طبیعت کشور روا داشته می شود در زمینه حیوان آزاری و بی توجهی به حقوق حیوانات در باغ وحش ها هم شهره خواهیم شد.
دیده بان حقوق حیوانات: مدیر کل دفتر حیات وحش و آبزیان سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به شکست پروژه احیای پلنگ آسیایی در روسیه گفت: پیش بینی می‌کنیم که روسها به دلیل نتیجه بخش نبودن پروژه، ببرهای جدید را به ایران تحویل ندهند.
به گزارش ایسنا، محمدی افزود: نه پلنگ‌های ایرانی و نه پلنگ‌هایی که از ترکمنستان به طرف روسی داده شده است؛ هیچ کدام موفق به جفتگیری نشده‌اند و روسها تا زمانی که این پروژه به نتیجه نرسد، نیازی به تبادل مجدد ببر با پلنگ ایرانی نمی‌بینند.
وی تاکید کرد: اما در صورت جفتگیری این پلنگ‌ها برای تقویت تنوع ژن این گونه برای تبادل پلنگ‌های بیشتری اقدام خواهند کرد.
وی با بیان اینکه کار بر روی حیات وحش همیشه با آزمون و خطا همراه است، افزود: جفتگیری گربه‌سانان به ویژه پلنگ در اسارت بسیار دشوار است و از آنجا که پلنگ‌های فرستاده شده از طبیعت جدا شده بودند جفتگیری آنها بسیار سخت‌تر خواهد شد.
مدیر کل دفتر حیات وحش و آبزیان سازمان حفاظت محیط زیست با بیان اینکه روسها هنوز به تلاش خود برای تکثیر این گونه جانوری ادامه می‌دهند اضافه کرد: نمی‌توان گفت چون یک بار این پروژه شکست خورده در آینده نیز چنین خواهد شد و ممکن است حتی همین پلنگ‌ها نیز روزی جفتگیری کنند.
محمدی تاکید کرد: دفتر روابط بین الملل سازمان حفاظت محیط زیست هنوز به تلاش خود برای ورود ببرهای سیبری به ایران ادامه می‌دهد و تا کنون مکاتباتی نیز با سفارت روسیه انجام داده؛ اما تا کنون پاسخ مناسبی در این زمینه دریافت نکرده‌ایم.
500 میلیون تومان برای زیستگاه میانکاله هزینه شده است
وی با اشاره به هزینه 500 میلیون تومانی برای آماده‌سازی زیستگاه میانکاله که به عنوان زیستگاه ببر ایرانی در نظر گرفته شده است، افزود: البته این هزینه تنها مربوط به آماده‌سازی سایت ببر ایرانی نبوده و علاوه بر احداث یک ساختمان برای مدیریت منطقه، یک پایگاه حفاظتی نیز احداث شده است.
مدیر کل دفتر حیات وحش و آبزیان سازمان حفاظت محیط زیست با بیان اینکه زیستگاه میانکاله برای کشور بسیار با اهمیت است تصریح کرد: این زیستگاه هم پناهگاه حیات وحش محسوب شده و هم به عنوان ذخیره‌گاه بیوسفر و تالاب بین‌المللی معرفی می‌شود. علاوه بر آن تصمیم داریم در آینده از این ایستگاه به عنوانه سایت پرنده‌نگری نیز استفاده کنیم که نشان می‌دهد حتی اگر ببری هم وارد این منطقه نشود باید برای آن امکانات حفاظتی فراهم کنیم.
به گزارش مهر، حضور یک ببر بنگال در برنامه زنده تلویزیونی “ویتامین 3” به نوعی بمب خبری تلویزیون در هفته اخیر بود. ببر مادهای که “مایا” نام داشت و از سیرک خلیل عقاب که شبها در بوستان ولایت برنامه اجرا می‌کند، به شبکه سه آمده بود.
تمایل برنامه‌سازان به بروز خلاقیت و ایجاد اتفاقات تجربه نشده در تلویزیون، موضوعی است که در وهله اول می‌توان درک مثبی از آن داشت ولی با این حال هفته اخیر شاهد برداشتهای مثبت و منفی فراوانی از اقدام دست‌اندرکاران “ویتامین 3” بودیم که از یک ببر بنگال در برنامه‌شان استفاده کردند. برخی رسانهها از این حیث بر عوامل برنامه بالاخص سیدعلی ضیاء مجری تاخته بودند.
موضوع “ویتامین 3” در هفته گذشته محیط زیست و خطرات پیرامون آن بود و گرچه حضور یک ببر حرکتی بیشتر نمادین به نظر میرسد اما با توجه به خطر انقراض نسل این حیوان و تلاش عوامل برنامه برای حرکتی متفاوت، این اقدام قابل توجه بود. به ویژه که برنامههای صبحگاهی تلویزیون به قدری دچار تکرار و روزمره‌گی شده‌اند که حضور یک کارشناس جدید که شاهد سخنرانی وی در شبکه‌های متفاوت در مناسبتهای یکسان نبوده‌ایم، نوعی امتیاز تلقی می‌شود چه برسد که برنامه‌سازی این زحمت را به جان بخرد و یک ببر 200 کیلویی را به برنامهاش دعوت کند.
اما نکته جالب دیگر که ذکر آن ضروری است، خالی بودن برنامههای تلویزیون از اخبار قابل توجه و اتفاقات جنجالی است که گاه حضور یک ببر در برنامهای را به صدر اخبار رسانهها می‌رساند.
گرچه این اتفاق تا به حال نظیری نداشته و پرداختن به آن از وظایف رسانهها است اما قطعا نیاز است در رسانه ملی اخباری به مراتب مهم‌تر و قابل توجه‌تر نیز وجود داشته باشد تا بتوان در رسانه‌هایی که به شکل تخصصی به رادیو و تلویزیون میپردازند، از آنها حرف زد. به نوعی که در هفتههای بعدی موضوعات ارزشمندتری به عنوان حاشیه رادیو و تلویزیون در هفته مورد بررسی قرار بگیرند.
خبر و عکس‌های حضور این ببر بنگال در برنامه “ویتامین 3” به سرعت در شبکه‌های مجازی و به ویژه وبلاگ‌ها و سایت‌ها پیچید و می‌توان آن را پرحاشیه‌ترین خبر تلویزیون در هفته دانست.
البته در حوزه رادیو با اینکه 73 سالگی رادیو در ایران را پشت سر گذاشتیم اما تعطیلی برنامه پرشنونده “جمعه ایرانی” در صدر اخبار رادیو در این هفته قرار داشت.
سعید توکل سردبیر و تهیه‌کننده “جمعه ایرانی” اعلام کرد به دلیل نظارت‌های سلیقه‌ای دیگر قصد ندارد این برنامه را ضبط کند.
دیده بان حقوق حیوانات: رئیس کارگروه تحقیقات مؤلفه‌های بیابانزایی گفت: زمانی که کلنگ احداث سازمان محیط زیست بر زمین زده شد، 200 هزار رأس کل و بز، قوچ، میش و … در منطقه زیستگاه تالابی ارژن و پریشان وجود داشت، اما هم‌اکنون فقط 110هزار رأس از این گونه‌ها در کل کشور وجود دارد.
خبرگزاری فارس: آمار حیات وحش در کشور به 110هزار رأس کاهش یافته است/تبادل ببر و پلنگ فقط یک ژست سیاسی است
محمد درویش در گفت‌وگو با خبرنگار جامعه فارس اظهار‌داشت: زمانی که معاون محیط زیست منابع طبیعی سازمان محیط زیست برای نخستین بار در طی 20 سال اخیر آماری از وضعیت وحوش کشور اعلام کرد و عنوان کرد که آمار بز، کل، میش، قوچ، بز، جبیر، آهو، مرال، گوزن و … در کشور به 110هزار رأس کاهش یافته است، سازمان محیط زیست اقدام به برکناری این معاون کرد.
رئیس کارگروه تحقیقات مؤلفه‌های اجتماعی – اقتصادی بیابانزایی افزود: مافیای پرقدرت شکار و زمین‌خواری، معاون منابع طبیعی محیط زیست را برکنار کردند.
وی ادامه داد: زمانی که کلنگ احداث سازمان محیط زیست در سال 1345 بر زمین زده شد، 200 هزار کل و بز، قوچ، میش و… در منطقه زیستگاه ارژن و پریشان وجود داشت این در حالی است که هم‌اکنون فقط 110 هزار رأس از این گونه‌ها در حیات وحش در کل کشور وجود دارد.
درویش بیان داشت: سال گذشته مجموع شمار یوز پلنگ ایرانی به 20قلاده رسید و دلیل آنرا می‌توان نبود علف‌خوار در زیستگاه این دسته از گونه‌های جانوری برای تغذیه آنان دانست.
این فعال محیط زیست مبادله ببر و پلنگ را مصداق بارز نادانی دانست و گفت: مگر می‌شود قبل از اینکه زیستگاه و کیفیت اکولوژیکی منطقه اصلاح شود، رأس هرم اصلاح شود.
وی اضافه کرد: اگر تعدادی ببر و شیر از سایر کشوها وارد و در دشت ارژن رها شود در صورتی که در این دشت دیگر کل، بز، قوچ، میش و آهو برای تغدیه این جانداران وجود ندارد این حیوانات وارداتی بدون تأمین تغذیه چگونه می‌توانند زنده بمانند و تولید مثل کنند.
این فعال محیط زیست خاطرنشان کرد: تبادل ببر، پلنگ و شیر فقط یک ژست سیاسی است.
دیده بان حقوق حیوانات: مجله آمریکایی Scientific American اخیرا گزارشی با عنوان 6 گربه سان در معرض انقراض منتشرکرده و در آن شش گونه گربه سان دنیا که مخاطره آمیزترین وضعیت را دارند، معرفی شده اند که یوزپلنگ آسیایی یکی از این ۶ گربه سان است.
بر اساس این گزارش نادرترین گربه سان دنیا، پلنگ آمور است که با جمعیت کمتر از ۵۰ فرد در طبیعت مانده است. سایر گونه های معرفی شده دراین فهرست عبارتند از سیاهگوش ایبریایی، گربه ایریوموت، گربه وحشی اسکاتلندی و ببر جنوب چین.
۱- پلنگ آمور Amur leopards
با وجود افزایش ۵۰ درصدی جمعیت پلنگ آمور طی پنج سال گذشته، در حال حاضر تنها ۴۸ تا ۵۰ فرد از این گونه در طبیعت روسیه و شاید ۸ تا ۱۱ فرد در سراسر مرز چین زندگی می کند.
۲- سیاهگوش ایبریایی Iberian lynxes
تخریب زیستگاه و دو عامل بیماری زا که توسط انسان به اسپانیا و پرتغال منتقل شد تلفات زیادی برای سیاهگوش ایبریایی به همراه داشت. پنجاه سال پیش تعداد سیاهگوش ایبریایی در حدود ۴ هزار فرد بود اما در حال حاضرتنها ۱۰۰ تا ۲۰۰ فرد از این گونه در طبیعت باقی مانده است.
۳- یوزپلنگ آسیایی Asiatic cheetahs
یوزپلنگ آسیایی روزگاری در سراسر خاورمیانه وجود داشته اما در حال حاضر تنها در گستره هایی از نیمه شرقی ایران زیست می کند. محققان هنوز بطور دقیق نمی دانند چه تعداد یوزپلنگ در ایران زندگی می کنند. نخستین برنامه پایش جمعیت یوزپلنگ آسیایی پس از یک سال حدود یک ماه پیش در ایران به پایان رسید و تنها ۲۰ قلاده یوزپلنگ شناسایی شد.
۴- گربه ایریوموت Iriomote cats
حدود ۱۰۰ فرد باقیمانده از این گربه انحصارا در جزیره Iriomote کشور ژاپن زندگی می کنند. سگ ها، گرازهای وحشی، توسعه فعالیت های انسانی، گسترش راه ها و به خصوص برخورد با اتومبیل مهم ترین عوامل تهدید کننده این گونه به شمار می رود.
۵- گربه وحشی اسکاتلندی Scottish wildcats
یکصد سال پیش بیش از ۱۰۰ هزار گربه وحشی اسکاتلندی در ارتفاعات اسکاتلند پرسه می زدند که در حال حاضر با جمعیتی بسیار اندک و نامعلوم تقریبا بطور کامل از بین رفته اند.
۶- ببر جنوب چین South China tigers
در سال ۱۹۵۰ حدود ۴ هزار فرد از این گونه در چین زندگی میکرد. در سال ۱۹۵۹ دولت چین ببر را دشمن مردم اعلام کرد! امروز این گونه به احتمال زیاد در طبیعت منقرض شده به طوریکه آخرین مشاهده تایید شده ببر جنوب چین در طبیعت به سال ۱۹۷۰ برمی گردد، درست زمانی که آخرین ببر مشاهده شده به اسارت درآمد.
تلاش های ۴۰ سال گذشته منجر به تکثیر ۱۰۰ فرد از این گونه در اسارت شده است، اما امکان رهاسازی مجدد آنها در طبیعت با چالش های فراوانی روبرو است.
متاسفانه چندین گونه دیگر از گربه سانان وجود دارند که ممکن است در آینده ای نزدیک به این لیست بپیوندند که مهمترین آنمها پلنگ عربی (Arabian leopard) و پلنگ جاوان (Javan leopard) هر دو با جمعیتی در حدود ۲۰۰ فرد هستند و به شدت در آستانه انقراض قرار دارند همچنین شیر آسیایی (Asiatic lion) با جمعیتی حدود ۴۰۰ فرد که انحصارا در جنگلی در هند زندگی می کند دیگر گربه سانی است که امکان حضورش در این لیست طی چند سال آینده وجود دارد.
با افزایش فشار توسعه انسانی زندگی بسیاری از این گربه ها به پایان خود نزدیک است و شاید در آینده گزارش انقراض تعداد دیگری از این گونه ها را بشنویم.
منبع: مهر
دیده بان حقوق حیوانات: در شرایطی که فقط دو ماه به تابستان باقی است، ورود محموله دوم ببرهای سیبری به کشور بعید به نظر می رسد.
به گزارش دیده بان حقوق حیوانات چند سالی است که نام ببر سیبری برای مردم کشور بسیار آشناست و پروژه جنجال بر انگیز احیای ببر منقرض شده مازندران با کمک ببرهای سیبری در صدر اخبار رسانه ای قرار دارد. از زمان مرگ یکی از دو ببر وارداتی تا کنون قول های مکرر و فروانی مبنی بر ورود ببرهای جدید، موافقت طرف روسی و آماده بودن تمام شرایط میزبانی از ببر ها داده شده است که هیچ یک تا کنون عملی نشده اند. آخرین وعده به ورود ببرها تا قبل از تابستان مربوط بود، وعده ای که این بار هم با توجه به ماه های پایانی کار دولت دهم و نزدیکی به تابستان عملی به نظر نمی رسد.
ورود ببرها در هوای گرم مناسب نیست
سال گذشته که ورود ببرهای جدید با تاخیر مواجه شد، اعلام شد ورود ببرهایی که زیستگاه طبیعی آنها اقلیم سرد سیبری است در فصل گرم انجام نخواهد شد. زیستگاه جدید در میانکاله هوایی گرم و شرجی دارد و توقف موقت ببرها در باغ وحش هم منجر به ایجاد برکه آب جهت خنک سازی این حیوانات نادر شد. با توجه به شرایط آب و هوایی فعلی، در صورت عملی شدن آخرین وعده، مشکل هوای گرم به قوت خود باقی خواهد بود.
ببرها در انتظار ورود و دولت در آخرین ماه های فعالیت
این روزها مسوولان آماده برگزاری انتخابات دولت بعدی می شوند و کم تر از سه ماه تا پایان کار دولت فعلی باقی است. معمولا با هر بار تغییر رییس جمهور، ریاست سازمان محیط زیست و معاون رییس جمهور نیز تغییر می کند و بعید به نظر می رسد انتخابات جدید در این روند تغییری ایجاد شود. به علاوه حتی در صورت پیروزی هواداران آقای احمدی نژاد در دوره یازدهم، عملکرد سازمان محیط زیست در دوره آخر ابقای مدیران در پست های فعلی را با ابهام جدی مواجه می کند. در صورت پافشاری بر وارد کردن ببرهای جدید تا زمان اعلام شده و موفق شدن در عملی کردن این خواسته، ببرها و پروژه به مدیر دیگری سپرده خواهند شد و عملا پروژه احیای ببر در دولت فعلی انجام نخواهد شد و نهایتا دو مرحله واردات ببر سیبری به نام مدیریت فعلی ثبت می شود. با توجه به انتقاداتی که تا کنون به این پروژه وارد شده است، ادامه چنین پروژه ای با تعریف فعلی در دوره مدیریت بعدی بعید به نظر می رسد و احتمالا باید ببرها را در باغ وحش به تماشا نشست! حتی در صورت عدم ورود ببرهای جدید، بعید است مدیر بعدی سازمان ریسک امتداد چنین پروژه ای در آغاز کار را به جان بخرد!
قتل ده ها شیر و حیوان دیگر در باغ وحش، میلیاردها هزینه و سلب اعتماد اجتماعی محصول یک ایده عجیب
از لحظه اعلام بیماری ببرهای سیبری در باغ وحش ارم، تمامی شیرهای این باغ وحش جهت جلوگیری از گسترش بیماری مهلک مشمشه کشته شدند، الاغ هایی که نقش وعده های غذایی گربه سانان باغ وحش را ایفا می کردند از بین رفتند و پس از مدتی ببر نر نیز در برابر بیماری شکست خورد و مرد. به این شکل، هزینه میلیاردی نقل و انتقال ببرها و تامین فضای زیستی موقت، ساخت زیستگاه چند هکتاری در میانکاله و هزینه های نمایش یک پروژه پر انتقاد، به زندگی زجر آور ببر بیوه در قرنطینه سلول انفرادی منتهی شد. ببری که از طرفی حکم مرگش توسط سازمان دامپزشکی صادر شده است و از طرف دیگر شرایط نگهاریش از رسانه ها مخفی نگه داشته می شود. با تنها ماندن ببر بیوه روسی، فاز اول احیای ببر منقرض شده در حالی شکست خورد که مسوولان هرگز به چنین شکستی اعتراف نکردند و از ادامه یافتن این پروژه خبر دادند.
مقصران بی تقصیر و تجویز گوشت گاو
درگیری سه جانبه سازمان محیط زیست، سازمان دامپزشکی و باغ وحش ارم منجر به ورود مجلس به ماجرای ابتلای ببرها به مشمشه و قتل عام شیرهای باغ وحش شد و در شرایطی که هر ارگان، خود را بی تقصیر و دو ارگان دیگر را مقصر اصلی معرفی می کرد، فراکسیون محیط زیست مجلس، بر اساس کوتاهی سر زده از هر سه ارگان، حکم به ارایه گزارشی یک هفته ای به مجلس داد که پس از گذشت بیش از یک سال هنوز خبری از ارایه این گزارش منتشر نشده و کشتار گربه سانان باغ وحش و مرگ ببر وارداتی بدون برخورد به فراموشی سپرده شده است. در حین این درگیری ها، مشخص شد که برای این گربه سانان نادر گوشت گاو تجویز شده در حالی که به آن ها گوشت الاغ وارداتی که ارزان تر است خورانده می شده است. جالب اینجا است که هم اکنون باغ وحش ارم مجددا چندین شیر را در قفس های متفاوت به نمایش گذاشته و معلوم نیست آیا این حیوانات این بار گوشت گاو می خورند یا الاغ!
