برچسب: ورزش

  • حیوان آزاری در ورزش محلی؛ اعطای جوایز «جاندار» به قهرمانان لنگرودی/ تصویری

    حیوان آزاری در ورزش محلی؛ اعطای جوایز «جاندار» به قهرمانان لنگرودی/ تصویری

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/10/16/459144_235.jpg

    دیده بان حقوق حیوانات: به گزارش تابناک، سایت‌های محلی از  اهدای جوایز عجیبی در یک مسابقه والیبال در لنگرود خبر دادند. گویا در یک مسابقه والیبال در شهرستان لنگرود به تیم‌های برتر بوقلمون، غاز و خروس جایزه داده شد.Animal-Rights-Watch-ARW-8304

    تیم برنجکوبی غلامرضایی دریاسر توانست برابر تیم مرکز ترک اعتیاد شلمان با نتیجه ۲ بر صفر پیروز شد تا به عنوان قهرمان مسابقات والیبال محلات شهرستان لنگرود شناخته شود.
    در مسابقه رده بندی نیز تیم شهدای آنسرمحله در مقابل تیم بسیج ادارات با نتیجه ۲ بر یک پیروز شد و به مقام سوم رسید.
    در این مسابقات ۲ تیم در قالب ۴ گروه به رقابت پرداختند که پس از انجام ۵۶ مسابقه در طی ۱۶ شب تیم های اول تا سوم مسابقات مشخص شدند.
    در پایان مسابقات والیبال محلات علاوه بر اهدا کاپ و لوح تقدیر، به تیم اول ۷ عدد بوقلمون، تیم دوم ۷ عدد غاز و به تیم سوم ۷ عدد خروس اهدا شد .
    ضمنا از تعدادی از پیشکسوتان بالای ۵۰ سال به نام های رحمت طالع از تیم شهدای لوکلایه، مرتضی ابراهیمی از تیم شهدای کیاکلایه، سید محمد فلاح از تیم شهدای بارکوسرا که در قالب تیم های مختلف در این مسابقات شرکت کرده بودند تقدیر و به آنها یک اردک اهدا شد.
    رضا حیدر پور از تیم شهدای فتیده به عنوان ارزشمندترین بازیکن، مهدی امینی پور از تیم شهدای کومله به عنوان بهترین دریافت کننده، حجت الاسلام زرطالع از تیم شهدای طلبه و روحانی به عنوان بازیکن اخلاق، قاسم رمضانپور از تیم شهدای سیاهگلده به عنوان بهترین مدافع روی تور، اقای نوروزی مربی تیم آریادرویشانبر به عنوان بهترین مربی مسابقات از سوی هیئت اجرای این دوره از مسابقات انتخاب شدند.
    این مسابقات از ۲۲ آذر ۱۳۹۳ با همکاری باشگاه فرهنگی ورزشی شهرداری لنگرود، سپاه ناحیه لنگرود و اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان لنگرود به مناسبت گرامیداشت هفته وقف برگزار شد .
    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/10/16/459140_429.jpg
    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/10/16/459141_186.jpg
    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/10/16/459142_798.jpg
    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/10/16/459143_361.jpg
    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/10/16/459145_594.jpg
    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/10/16/459146_633.jpg
  • رونمایی نماد جام جهانی 2014 برزیل با تاکید بر محیط زیست/ جای خالی نمادهای آگاهی بخش ورزشی در ایران

    دیده بان حقوق حیوانات: انتظارها به سر رسید و در نهایت نام نماد جام جهانی 2014 با رای مردم انتخاب شد.
    به گزارش ایسنا، در این رای گیری سه ماهه “فولکو” توانست با 48 درصد آرا جلوتر از “زوزه‌کو” (31 درصد) و “آمیجوبی” (21 درصد) با قاطعیت به عنوان اسم نماد جام جهانی 2014 انتخاب شود.
    اکنون با معرفی شدن فولکو به عنوان نام نماد جام جهانی 2014 قرار است این نماد برای آشنایی مردم برزیل، در اقصی نقاط این کشور به گردش در آید.
    در نظرسنجی‌های جدیدی که در این‌باره صورت گرفته شد مشخص شده فولکو به سرعت بین مردم به محبوبیت رسیده است، طوری که 89 درصد از مردم برزیل، نماد فولکو را شخصیت دوست داشتنی توصیف کردند.
    جام جهانی آینده قصد دارد بر اهمیت محیط زیست و طبیعت تاکید کند. نظر سنجی‌های اخیر از اهمیت این موضوع و پایداری محیط زیست بین مردم برزیل خبر داده است و مردم معتقد هستند جام جهانی 2014 باید سازگار با محیط زیست باشد. به همین خاطر نام «فولکو» ترکیبی از دو کلمه لاتین (Futebol) و (ecologia) است. فیفا با ابداع این کلمه قصد دارد بر اهمیت محیط زیست در خلال برگزاری جام جهانی تاکید کند.
    فولکو با ارائه مضامینی نظیر «برزیلی بودن»، «طبیعت»، «حس دوستانه» و «شوق فوتبال» قصد دارد مردم را به سمت توجه به محیط زیست و فوتبال سوق دهد.
    نماد بازی‌ها به عنوان یک موجود معصوم سفیر یک تورنمنت معرفی می‌شود. نماد بازی‌ها می‌تواند در آگاهی بخشی بین مردم نقش مهمی ایفا کند.

    _____________________________

  • قتل از روی برنامه (جنایتی به نام مورد بزکشی)

    دیده بان حقوق حیوانات: در افسانه ها آمده است که این ورزش برای اولین بار درحوزة دو طرف آمو دریا انجام می شده است. در بعضی از نوشته های دیگر آمده است که مسابقات بزکشی در افغانستان به قرن یازدهم و دورة چنگیزخان باز می گردد. تاریخ بزکشی را به زمان لشکر کشی های اسکندر مقدونی ارتباط میدهند که پهلوانان آریائی بالای لشکر دشمن شبخون میزدند و افراد دشمن را زنده از اردوگاهای شان با خود میبردند.میگویند که بعد ها این مهارت های جنگی شکل ورزش را به خود گرفته و برای سرگرمی و نمایش انجام میشد.در ابتدا در این بازی از لاشه بز استفاده میشد ولی به نسبت کم بودن وزن آن، بعداً گوساله مورد استفاده قرار گرفت، اما این ورزش نام قبلی خویش(بزکشی) را همچنان حفظ نموده است. این ورزشی است که در نظر بسیاری ازطرفداران حقوق حیوانات ، مصداق بارز نقض این قوانین است . اگر بشود بر روی آن اسم ورزش گذاشت.

    در افسانه ها آمده است که این ورزش برای اولین بار درحوزة  دو طرف آمو دریا انجام می شده است. در بعضی از نوشته های دیگر آمده است که مسابقات بزکشی در افغانستان به قرن یازدهم و دورة چنگیزخان باز می گردد. تاریخ بزکشی را به زمان لشکر کشی های سکندر مقدونی ارتباط میدهند که پهلوانان آریائی بالای لشکر دشمن شبخون میزدند و افراد دشمن را زنده از اردوگاهای شان با خود میبردند. وی میگوید که بعد ها این مهارت های جنگی شکل ورزش را به خود گرفته و برای سرگرمی و نمایش انجام میشد. در اوایل دراین بازی از لاشة بز استفاده میشد ولی به نسبت کم بودن وزن آن، بعداً گوساله مورد استفاده قرار گرفت، اما این ورزش نام قبلی خویش(بزکشی) را همچنان حفظ نموده است.

    بزکشی یک بازی قدرتی است که بطور سنتی در افغانستان، پاکستان و کشورهای آسیای میانه انجام می شود. پناهندگان افغان این بازی را از افغانستان به پاکستان آورده اند. قوانین این بازی برای کسانی که با آن آشنایی دارند بسیار ساده است.اجازه ندارید بز را تا زین بالا بیاوریدحق ندارید برای گرفتن بز از رقیب به دستش بزنید و حق ندارید برای مانع شدن از دیگر سواراکاران از طناب بر سر راهشان استفاده کنید.

    اگر این قوانین کمی عجیب به نظر می رسند، آنها را یک درس سریع در بزکشی بحساب بیاورید. البته این ها همه قوانین نیستند، اما آن هایی که با این بازی قدرتی آشنا هستند آنها را به عنوان قوانین مردانگی می شناسند.

    این بازی هنوز در بخش های شمالی افغانستان و توسط پناهندگان افغان در بسیاری از بخش های پاکستان همچنین در سراسر آسیای میانه بازی می شود. این بازی توجه هزاران هوادار را به خود جلب می کند و در افغانستان در استان های میمنه، مزارشریف و کتغان مشهور است. قانون دیگر این است که زنان حق تماشای این بازی را ندارند.

    زهیر حسین سرواری، دبیرکل فدراسیون بزکشی پاکستان، گفت: «اغلب بزکشی در زمستان انجام می شود، چون فصل برداشت محصولات کشاورزی به اتمام رسیده است و اسب ها و سوارکاران بدون اینکه بیش از حد گرمشان شود می توانند مسابقه دهندبزکشی هر طوری که شکل و رویدادش باشد بستگی به حمایت ها از اسب ها و سوارکاران پیروز و جشنی دارد که بزکشی در طی آن انجام می شود.

    بطور سنتی، جنبه روستایی شمال افغانستان و در پاکستان جایی که بزکشی انجام می شود، هر دو نوع حمایت های مالی در دست روسای قبائل – مردان دارای اهمیت سیاسی، اقتصادی و سیاسی قرار دارند که طبقه برجسته غیر رسمی زندگی محلی را تشکیل می دهند. روسای قبائل اسب هایی دارند که به نژاد آنها افتخار می کنند و موفقیت خود را در بزکشی به حیثیت صاحبان خود می افزاید.

    روسای قبائل و اشخاص مشهور منطقه، سوارکاران ویژه ای را برای اسب های خود استخدام می کنند که به نام «چپ انداز» مشهور هستند. مهمترین چیز حمایت آنها از رویدادهای جشنی است که بزکشی بطور سنتی در طی آن انجام می شود.

    برای بزکشی از لاشه یک حیوان استفاده می شود. بز ترجیح داده می شود اما اگر بز پیدا نشود از گوساله کوچک هم می توان استفاده کرد.

    قبل از اینکه مسابقه بزکشی شروع شود، بازیکنان، جسد را حداقل به مدت 24 ساعت در آب سرد قرار می دهند تا خیس بخورد!!!!!!!!!

    این کار برای تغییر شکل نیافتن لاشه حیوان صورت می گیرد تا وقتی صدها چپ انداز برای گرفتنش رقابت می کنند لاشه متلاشی نشود و بازیکنان بتوانند آن را به حلقه پیروزی برسانند.

    چپ اندازها افرادی قوی هستند. آنها با استخوان های شکسته به بازی ادامه می دهند. یک چپ انداز فقط یک مدت بسیار کوتاه برای بستن شکستگی خود می تواند بایستد و مجدد سوار بر اسب شده و به بازی ادامه دهد.

    والی استان سرحد شمال غربی سال گذشته 500,000 روپیه به فدراسیون بزکشی هدیه داد؛ اما این مبلغ برای اجرا و بهبود این بازی در منطقه کافی نبود.

    حاجی علی احمد، یک بازیکن مشهور بزکشی، به آسیای میانه آنلاین گفت: «اسب های بزکشی برای مسابقه تربیت می شوند و ویژگی های کیفی خاصی دارند. اگر چپ انداز در طی مسابقه از اسب خود بیافتد، اسب در میانه آن همه گرد و خاک می ایستد. او در بین آن همه شلوغی می ایستد و منتظر می ماند تا سوار کار دوباره سوار شود

    او افزود که آنهایی که اسب های بزکشی را تربیت می کنند به اسب ها در زمان های مشخص به همراه رژیم معمولی کاه و جو، خشکبار و کره می دهند.

    اگر اسب بیش از حد چاق شود، مربی قنتر می کند یعنی اینکه اسب را چندین هفته هر روز به مدت چند ساعت افسار و زین کرده زیر تابش آفتاب نگه می دارد تا چاقی از بین برود. آفتاب نه تنها چربی ها را می سوزاند بلکه طاقت آوردن را نیز به اسب می آموزد.

    بزکشی یک بازی مشهور در بین جنوبی های آسیای میانه مانند پشتون ها، هزاره ها، تاجیک ها، ازبک ها، قرقیزها، قزاق ها و ترکمن ها است.

    در دهه 1950، دولت افغان بزکشی را به عنوان یک جاذبه گردشگری و سمبل قدرت مرکزی و اتحاد ملی تبلیغ می نمود. تیم های استانی وجود داشت و مسابقات تحت نظارت شاه بود. دولتی که توسط شوروی منصوب شد این مسابقات را برداشت.بازیکنان بزکشی سال ها با شدت و کوشش آموزش می بینند. بسیاری از رقبای فصلی بیش از 35 سال سن دارند.بازی درست نیاز به اسب آموزش دیده دارد. چنین اسب هایی را امروزه می توان بین 15,000 تا 20,000 دلار خرید.

    این ورزش توسط پناهندگان افغان و در زمان طالبان زمانی که این بازی در استان های شمالی افغانستان انجام می شد به پاکستان آورده شد. وقتی قوانین و تاریخچه این بازی را می خوانید، جاذبه ها برای تماشاگران نوعی را می توانید حس کنید.

    برخی مشخصات

    نحوة انجام این بازی قسمی است که عده ای سوارکاران که بنام چپ انداز یاد میگردند برای بدست آوری لاشة یکبز «گوسالة ذبح شده» با هم به رقابت می‌پردازند.گوسالة که باید در بین 30 تا 45 کیلوگرام وزن داشته باشد بعد از ذبح و پاک نمودن داخل آن، برای مدت 24 ساعت در داخل آب گذاشته میشود تا مقاومت پوست آن بیشتر گردد.

    ساحة میدان بزکشی محدود نمی باشد ولی از طرف ریاست المپیک افغانستان حدود میدان مربع 350*350 متر و حدود میدان مستطیل 300*350 متر تعیین گردیده است. علاوه بر آن انجام مسابقات بزکشی در میدان های عمومی ورزشی  و در داخل استدیوم ها هم امکان پذیر است.

    در میدان بزکشی دو محل مهم و بارز وجود دارد که یکی آن “دایرة حلال” و دومی “بیرق” است که در یک فاصلة معین و در مقابل دایرة حلال در سمت دیگر میدان قرار دارد. در مواردی هم دایرة برداشت بطور علیحده نیز وجود دارد.

    در شروع بازی، بز ((گوساله)) در وسط دایرة حلال و یا دایرة برداشت قرار داده میشود و چپ اندازان سوار بر اسب در اطراف آن حلقه میزنند تا لاشه  را از روی زمین برداشته و با پیشی گرفتن ازرقبا  از بیرق عبور داده و دوباره آنرا به دایرة حلال پرتاب نمایند. در صورت عبور دادن بز از بیرق یک نمره و در صورت رسانیدن به دایرة حلال، برندگان مستحق دو نمره میگردند.
    نظر به مقررات وضع شده از طرف فدراسیون بزکشی افغانستان، گرفتن بز در زیر پای توسط چپ انداز، زدن چپ انداز با قمچین ، بستن بز در زین که به آن «
    قوش» میگویند، بستن بز به ریسمان (چلبر بستن)، بیجای دست انداختن به بز از فول های این ورزش محسوب میگردد.

    بزکشی

    مسابقات بزکشی بین دو تیم و چندین تیم اجرا میگردد. در صورتیکه مسابقات بین دو تیم باشد، از هر تیم ده نفر چپ انداز و در مسابقات میان چند تیم، از هر تیم پنج نفر سوار کار اشتراک میداشته باشند. بنابر عدم موجودیت تیم های مختلف بزکشی، در بیشتر مسابقات که در ولایات انجام میشود، تعداد نا محدود ورزشکاران اشتراک مینمایند که به نام “توده برآئی” معروف است که هر سوار کار سعی  می نماید تا به نفع خود امتیاز کسب نماید.
    اسبهای بزکشی نیاز به تمرینات ویژه ای دارند تا در
    مسابقات شرکت نمایند. چندروز قبل از مسابقه، اسبها را برای مدتی از روز گرسنهنگه می دارند و آنها را در فواصل طولانی می دوانند. این تمرینات مشقت آمیزسبب می شود تا اسب سختی های روز مسابقه را که طاقت فرسا نیز است، به خوبیتحمل کند. علاوتاً حفظ و نگهداری اسب بزکشی مهارت و مصارف گزاف نیاز دارد.
    اسب های بزکشی، بیشتر به نام رنگی که دارند
    نامگذاری میگردند. طور مثال یک اسپ خاکستری به نام “تارق” نامیده می شود ویک اسپ بور خاکستری به نام “سمند” یاد میگردد. به همین ترتیب یک اسپ سرخ رنگ را “جیرن” و همچنین یک اسپ سفید را “قزل” میگویند. ارزش این اسب ها بسیار زیاد بوده و حتی صاحبان آن آماده نیستند که اسپ های خود را با لوکس ترین موتر تبادله نمایند.
    مسابقات بزکشی بیشتر به مناسبت روز های ملی، سال نو، جشن ها، ختنه سوری و عروسی ها برگزار میگردد.
     به نسبت هوای معتدل، مواسم بهار و خزان برای اجرای این ورزش مساعد بوده و انتخاب میشود.
    به خاطر هیجانی و مهیچ بودن بزکشی، این ورزش  در چندین فیلم سینمایی به نوعی حضور داشته ‌است. هالیوود فلمی به نام سوارکاران
    The Horsemenدربارة بزکشی ساخت که عمرشریف بازیگر مصری هالیود درآن نقش مرکزی داشت. فلم هندی خدا گواه” با یک صحنة بزکشی آغاز می‌شود. در فلم امریکائی “رامبو 3” و همچنان در فلم “کابل اکسپرس” صحنه های از بزکشی وجود دارد.


    منبع: وت پارس

    _________________________

    خروس باز/ تصویری

    جمعه های باغ وحش در بندرعباس/ تصویر

    جنگ خروس در ملاء عام در بازار پرندگان آزادگان/ تصویری

    کارتون: خودت خوشت میاد؟/ ۶- جنگ حیوانات

    کارتون: خودت خوشت میاد؟/ ۴- گاوبازی

    ورزا جنگ: گاوبازی خونین در شمال ایران، به خاطر پول

    تصاویر: مراسم جنگ گاوها/ تصویری

    مسابقه جنگ سگ ها در افغانستان/ تصویری

    جمعه های باغ وحش در بندرعباس/ تصویر

    عکس خبری / اوقات فراغت مردم کابل

    جنگ سگها در افغانستان/ تصویری

    اقدام کنید! از گوگل بخواهید به فروش «جنگ سگ ها» خاتمه دهد!

    گاوبازی از نوع هندی /تصاویر

  • شکار حیوانات جنایتی به مثابه ورزش و تفریح

    دیده بان حقوق حیوانات: به نظر می رسد که شکار در مناطق قطبی و بسیار دور دست بدلیل عدم دسترسی و عدم وجود پوشش گیاهی برای بقای نوع بشر اجتناب ناپذیر بوده باشد؛ حال آن که در سایر نفاط کره زمین شکارچیان برای تفریح و سرگرمی و تنها برای هیجان آن دست به کشتار حیوانات می زنند. چنین شکل غیرضروری و خشونت آمیزی از «سرگرمی» خانواده های حیوانی را ازبین برده و جانوران بی شماری را سردر گم، زخمی و آواره می کند .


    در بسیاری موارد مرگ های سریع به ندرت برای جانوارن شکار شده اتفاق می افتند؛ به همین خاطر وقتی شکارچیان شکار خود را به شدت زخمی می کنند و نمی توانند آن ها را بکشند بسیاری از حیوانات از مرگ های دردآور و طولانی مدت عذاب می کشند.
    50 درصد از حیواناتی که با سلاح های کمانی و یا ساچمه ای مورد هدف قرار می گیرند زخمی شده ولی کشته نمی شوند. مطالعه ای که پیرامون 80 گوزن دم سفید صورت پذیرفت نشان دادکه از22 گوزنی که با «تجهیزات سننتی تیراندازی » مورد اصابت قرارگرفته بودند، 11 مورد زخمی شده بودند که توسط شکارچیان پیدا نشدند. این حیوانات زخمی به سختی خوب شده و در اکثر موارد با تحمل درد و رنج فراونی جان خود را از دست می دهند.


    تصور مرگ دردناک حیوانات گیر افتاده در دام های شکارچیان نیز یکی از غم انگیز ترین نوع شکار است.
    برخی از شکارچیان که اغلب در کار تجارت کثیف پوست و خز می باشند سعی می کنند از تله های وحشتناکی برای به دام انداختن حیوانات استفاده کنند. حیوانات نگون بخت به دام افتاده زخمی ممکن است چندین روز را در همان حال با تحمل استرس فراوان و بدون آب و غذا سپری کرده و درنهایت مرگی غم بار داشته باشند.



    شکار الگوهای مهاجرت و خواب زمستانی حیوانات را در هم می ریزد و خانواده ها را نابود می سازد. برای حیواناتی چون گرگ ها و غازها که در واحدهای خانوادگی منسجم زندگی می کنند، شکار می تواند تمام اجتماعات آن ها را ویران نماید. سرو صدای هولناک، اجتناب ناپذیر و گوش خراش ناشی از شلیک گلوله و هیاهوهای دیگری که شکارچیان به وجود می آورند باعث می شود که حیوانات از فشار روانی بسیار شدیدی در رنج باشند. چنین کارهایی عادت های غذایی معمول حیوانات را به مخاطره می اندازد و ذخیره ی چربی و انرژی مورد نیاز آن ها برای زنده ماندن در زمستان را با دشواری مواجه می سازد. هم چنین صداهای بلند می تواند تشریفات جفت گیری را به هم بریزد و موجبات گریختن والدین حیوانات از پناهگاه و آشیانه ی خود را فراهم آورند و فرزندان کم سن و سال و آسیب پذیر خود را رها سازند.

    بیش تر وقت ها از شکار، به مثابه ی ورزش و راه و روشی برای تفریح و خوش گذرانی یاد می کنند و اینطور وانمود می کنند که شکار بخشی از طبیعت موجودات بوده و از نظر اجتماعی فعالیتی سالم و پذیرفتنی است، در حالی که لازمه یک رویداد ورزشی رقابت میان دو گروه موافق و نظارت یک فرد به عنوان داور می باشد. آیا ورزشی را می شناسید که ملاک برنده بودن در آن مرگ آگاهانه و خشونت آمیز و یکطرفه حریف باشد؟!

    برخی از گروه های شکار بر این ادعا هستند که با تمکین در برابر قوانین شکار و کشتن حیوانات مجاز (free – range, open season) به شیوه ای که «پیامد نامناسب» ی برای انسان ها و طبیعت-قطع نظر از شکار- نداشته باشد فعالیتی است مجاز و قانونی. چیزی که در پشت پرده این گروه های شکار هست چیزی جز منافع مادی و زیاده طلبی نیست. این گروه ها اصلی ترین تامین کننده وسایل و اسلحه های شکار بوده و برای حفظ بازار خود مجبورند چنین دلایلی را سرهم کرده و افراد بیشتری را جذب کسب و کار خود کنند. جالب تر اینکه، حتی برخی از این گروه ها با نفوذ و پشتوانه مالی سعی در رواج شکار از طریق آموزش کودکان و پخش بروشور در مدارس نیز می کنند.

    برخلاف آن چه شکارچیان بیش تر وقت ها در دفاع از تفریح و سرگرمی بی رحمانه ی خود بر زبان می رانند، شکار هیچ کاری برای «حفاظت» [از محیط زیست] یا «کنترل جمعیت» انجام نمی دهد .
    اگر آدمی در تعادل ظریف میان اکوسیستم های طبیعت دخل و تصرف ننماید بقای بسیاری از گونه ها تضمین خواهد شد. شکارگران طبیعی تنها با از پای درآوردن بیمارترین و ضعیف ترین افراد و تنها سیر کردن شکم خود به بقا و دوام این تعادل مدد می رسانند.

    بیشتر اوقات تلاش شکارچیان بر آن است تا حیواناتی را بکشند که می خواهند پوست و سر آن ها را بالای شومینه نصب کنند، عکس یادگاری و به اصطلاح غرور آمیز بگیرند و به همین دلیل معمولا بزرگ ترین و نیرومندترین حیواناتی را که طبیعت و گروه های حیوانات به آن ها نیاز دارند شکار می کنند تا به اصطلاح افتخار بیشتری نصیبشان شود .

    یکی از ادعاهای بی منطق شکارچیان اینست که آنها شکار را روشی برای کاهش گرسنگی بعضی از حیوانات می دانند و فکر می کنند با شکار و کاستن تعداد حیوانات امکان بیشتری برای بقیه ایجاد می کنند تا شکم خود را سیر کنند، درحالی این طرز تفکر کاملا سطحی است و توازن اصلی بدست طبیعت می تواند انجام شود. حتی راهنمایی و سیر کردن و سیراب کردن گروه های حیوانات در بیشتر اوقات بدست سر گروه ها و حیوانات قدرتمند گروه می باشد که متاسفانه توسط همین شکارچیان از پای درمیایند.

    جمع آوری و بردن حیواناتی مثل گوزن، خرگوش و روباه برای محوطه های شکار نیز پیامد های خطرناک زیست محیطی به دنبال دارد. شیوع بیماری و انتقال آن از حیواناتی که از محل های دیگری به این مناطق آورده شده و زاد و ولد و برهم زدن اکوسیستم مناطق جدید از معضلاتی است که حیوانات در صورت فرار کردن از دست شکارچیان می توانند ایجاد کنند.

    کشتن یک حیوان از فاصله دور یا نزدیک و با استفاده از ابزارهای غیر طبیعی چیزی جز جنایت و قتل نیست و شکارگری در هر شکلی و با هر طرز فکری عملی غیرانسانی و غیر اخلاقی بوده و فقط مخصوص موجوداتی است که به صورت غزیزی و طبیعی و برای بقای خود و فقط حیوانات موجود در چرخه حیاتی خود را شکار می کنند.

    منبع: تالار گفتمان گیاهخواران