Subscribe: RSS Twitter

دیده بان حقوق حیوانات/ جمشید پرچی زاده*: روزگاری در ایران زیبا، ده گونه از خانواده‌ گربه سانان به نام های شیر ایرانی، ببر مازندران، پلنگ ایرانی، یوزپلنگ آسیایی، کاراکال، سیاه گوش، گربه جنگلی‌، گربه وحشی، گربه پالاس و گربه شنی می زیست. متأسفانه شیر و ببر از طبیعت ایران منقرض شدند و در حال حاضر، فقط هشت گونه در ایران زندگی‌ می کنند. هشت گونه‌ای که دو تای آنها به نام‌های پلنگ و یوزپلنگ در خطر انقراض هستند و از تعداد جمعیت شش گونه دیگر هیچ اطلاعات موثقی در دست نیست .
شیر ایرانی با نام علمی‌ Panthera leo persica و نام عمومی‌ شیر آسیایی  (The Asiatic lion)از قدیم‌الایام تا کنون همیشه برای ایرانیان نماد عظمت، بزرگی‌، قدرت، شجاعت و غیرت به شمار می‌رفته؛ و به یقین به همین دلیل می‌باشد که نقش‌هایی‌ از این حیوان زیبا در بسیاری از آثار باستانی ایران‌زمین همچون حکاکی‌ها و نقاشی‌های روی دیوارها، ظروف، سکه‌‌ها، فرش‌های دستباف، جواهرات، مُهرها، پرچم‌ها و حتی معماری ایرانی‌ نمایان است. وجود نقوش برجسته شیر بر درب‌ها و دیواره‌های بناهای تاریخی‌ شهرهای شوش و جرجان (شهری باستانی در نزدیکی‌ گنبد کاووس فعلی‌ در استان گلستان) و همچنین تخت جمشید، بهترین شاهد بر این مدعی می‌باشد. همچنین، وجود دو شیر آسیایی‌ بر کاشی‌کاری‌های دروازه درب کوشک شهر قزوین و صحن امام هشتم شیعیان (علی‌‌ابن موسی‌‌الرضا “ع”) در مشهد و گوشواره‌های ساخته شده از نقره با نقش شیر در دوره ساسانیان، نمونه‌های دیگری از قدمت طولانی‌ حضور این آفریده در سرزمین پارس است. از سوی دیگر، شیر آسیایی ریشه در ادبیات کهن ایران‌زمین دارد. حکیم ابوالقاسم فردوسی‌ در شاهنامه شیر را اولین حریف رستم در «هفتخوان» ذکر کرده؛ و با به تصویر کشیدن جنگ رخش (اسب رستم) با شیر، صحه بر قدمت حضور این حیوان اساطیری در فرهنگ ایرانیان گذارده است .لازم به توضیح می‌ باشد که این زیرگونه برای اولین بار توسط یک جانورشناس اتریشی‌ به نام یوهان مه‌ یر  (Johann N. Meyer)در پرشیا (نام قدیم کشور ایران) در سال ۱۸۲۶ میلادی دیده شد و در آن‌ زمان، نام علمی‌  Felis leo persicusبرای آن‌ انتخاب گردید. ولی‌ بعد ها و با تشکیل سازمان‌های نام گذاری، این نام به  Panthera leo persica تغییر یافت.
در سوی دیگر، در گذشته‌ای نه چندان دور، نه زیرگونه ببر به نام‌های کاسپین (نام‌های دیگر: هیرکان، توران، مازندران)، بالی، جاوه، سیبری (نام دیگر: آمور)، بنگال، هندوچین، مالزی، سوماترا، و جنوب چین بر روی کره زمین می‌‌زیسته اند که سه زیرگونه ابتدایی‌ این لیست یعنی کاسپین، بالی، و جاوه منقرض شده اند. ببر کاسپین با نام علمی‌Panthera tigris virgata ، و نام‌های انگلیسیCaspian tiger ،Hyrcanian tiger ، و Turan tiger از نظر ظاهری، دارای خصوصیات منحصر به فردی بوده است.

    شیر آسیایی

شیر آسیایی

پراکنش جغرافیایی
زیرگونه شیر آسیایی‌ زمانی‌ از حاشیه دریای مدیترانه و شمال یونان و ترکیه و ایران گرفته تا شبه قاره هند شامل پاکستان و هندوستان و بنگلادش می‌زیسته است. در زمان حضور در خاک ایران، شیر آسیایی درمناطق وسیعی از جنگل‌های اطراف رودخانه‌های کرخه، دز، و کارون گرفته تا مسجد سلیمان و رامهرمز و بوشهر و کازرون و دشت ارژن در غرب شیراز می‌زیسته است. زیستگاه طبیعی شیر آسیایی در موطن اصلی‌ خود یعنی سرزمین پارس شامل علفزارها، نیزارها، بوته‌زارها، بیشه‌ها، جنگل‌ها و دشت‌های نزدیک به آب بوده است؛ و آهو، گراز، گور و گوزن زرد ایرانی‌ از اصلی‌ترین شکار‌ها در رژیم غذایی آن به شمار می‌رفته‌اند. متأسفانه امروزه تنها تعداد ۵۲۳ قلاده شیر آسیایی درپارک ملی‌ گیر درایالت گُجَرات واقع در شمال غربی کشورهندوستان زندگی‌ می‌کنند. در سال ۱۹۰۰ میلادی، نواب ایالت جودانگا و لرد جرج کرزن، نایب‌السلطنه انگلیسیِ راج در هندوستان، تصمیم گرفتند به دلیل کم شدن تعداد شیرهای آسیایی (که به کمتر از ۲۰ قلاده تنزل پیدا کرده بود)، شکار این زیرگونه ارزشمند را متوقف و در جهت حفظ جمعیت آن کوشش کنند.
این در حالی‌ است که ببر کاسپین در زمان حیات، در کشورهای ایران، آذربایجان، ارمنستان، ازبکستان، افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان، ترکیه، عراق، قزاقستان، گرجستان، مغولستان، و حتی بخش‌هایی‌ از روسیه فعلی‌ می‌‌زیست و از گراز، شوکا، مرال، و گاو تغذیه می‌ نمود که البته گراز اصلی‌ترین غذای این زیرگونه بود. ببر کاسپین در زمان حضور در طبیعت ایران در جنگل ها، تالاب ها، و بوته زارهای‌ نزدیک به آب مناطق خزری واقع در شمال کشور زندگی‌ می‌‌کرد.

شیر آسیایی در فیلم سیرک چارلی چاپلین در سال ۱۹۲۸ میلادی

شیر آسیایی در فیلم سیرک چارلی چاپلین در سال ۱۹۲۸ میلادی

شهرت
ما بین سال‌های ۱۹۲۵ تا ۱۹۳۰ میلادی، شیر آسیایی از چنان شهرتی برخوردار بود که بسیاری از فیلمسازان و شرکت‌های مطرح فیلمسازی آن‌ زمان، از این زیر گونه زیبا درآثار خود بهره جسته اند.  از بارزترین نمونه‌ها می‌توان به شیر آسیایی در فیلم “سیرک” به کارگردانی چارلی چاپلین و یا لوگوی شرکت فیلمسازی مترو گلدوین مایر  (MGM)اشاره نمود. همچنین ویلیام شکسپیر – شاعر، نمایشنامه نویس، و هنرپیشه انگلیسی‌ – در مکبث، از ببر کاسپین نام برده است.

عوامل انقراض در ایران
بدون شک، مهمترین دلیل انقراض شیر آسیایی‌ در ایران، شکار بی‌‌رویه آن به دست شاهزادگان سلسله قاجار و افراد محلی و همچنین نظامیان و مستشاران خارجی به قصد تفریح بوده است. البته تخریب و اشغال زیستگاه‌های طبیعی آن توسط انسان و کم شدن طعمه نیز نقش به سزایی در وقوع این فاجعه زیست‌محیطیِ‌ تا حدودی برگشت‌ناپذیر داشته است. جرج فردریک هینی  (George Frederick Heaney)در ژورنال “انجمن تاریخ طبیعی بمبئی” به دیده شدن آخرین جفت شیر آسیایی در ایران در سال ۱۹۴۲ میلادی (۱۳۲۱ خورشیدی) توسط مهندسان آمریکایی که در حال ساختن خط آهن در نزدیکی‌ شهر دزفول بوده اند، اشاره دارد.
در آن‌ سو، از مهمترین عوامل انقراض ببر کاسپین در ایران می‌‌توان به شکار بی‌ رویه، تخریب زیستگاه، و کاهش طعمه در طبیعت اشاره نمود. روایات متفاواتی در مورد مشاهده آخرین ببر کاسپین در ایران وجود دارد که معتبرترین آن‌‌ها در کتاب “راهنمای صحرایی پستانداران ایران” به قلم هوشنگ ضیایی آمده است. ضیایی مدعی است که آخرین ببر در سال ۱۳۳۷ خورشیدی (۱۹۵۸ میلادی) در پارک ملی‌ گلستان و توسط یک شکارچی ترکمن شکار گردید و پس از آن‌، دیگر نه کسی‌ این زیرگونه زیبا را در ایران دید، و نه کسی‌ غرشش را شنید.

شیر آسیایی در لوگوی شرکت مترو گلدوین مایر در سال ۱۹۲۹ میلادی

شیر آسیایی در لوگوی شرکت مترو گلدوین مایر در سال ۱۹۲۹ میلادی

تعداد شیرهای ‌آسیایی
طبق چهاردهمین سرشماری صورت گرفته در سال ۲۰۱۵ میلادی در پارک ملی‌ گیر، تعداد شیرهای ‌ آسیایی ۵۲۳ قلّاده گزارش شده است که افزایش ۲۷ درصدی نسبت به آخرین سرشماری که در سال ۲۰۱۰ انجام پذیرفت را نشان می‌‌دهد. در سرشماری سال ۲۰۱۰، تعداد این زیرگونه ۴۱۱ قلّاده گزارش شده بود.
سرشماری سال ۲۰۱۵ بین روز‌های ۱۲ تا ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۴ )دوم تا پنجم ماه مه‌ ۲۰۱۵) در منطقه‌ای به مساحت ۲۲۰۰۰ کیلومتر مربع از پارک ملی‌ گیر انجام شد و نتایج رسمی‌ در روز ۲۰ اردیبهشت (دهم ماه مه‌) به رسانه‌ها اعلام گردید. طبق این سرشماری، تعداد شیرهای نر بالغ ۱۰۹ قلّاده، شیرهای مادّه بالغ ۲۰۱ قلّاده، و بچه شیرهای زیر ۳ سال ۲۱۳ قلّاده گزارش شده اند. این در حالی‌ است که همین ارقام برای سال ۲۰۱۰ به ترتیب ۹۷، ۱۶۲، و ۱۵۲ بوده است و در سال ۲۰۱۵ با افزایش ۱۲، ۲۴، و ۴۰ درصدی همراه بوده اند.
به منظور به دست آوردن اطلاعات دقیق در این سرشماری از دوربین‌های دیجیتال پیشرفته، دوربین‌های تله‌ای، سیستم موقعیت یاب جهانی (GPS)  و سیستم اطلاعت جغرافیایی(GIS)  استفاده شد.

نزدیکی‌ ببر کاسپین به ببر سیبری
در سال ۲۰۰۹ میلادی، دانشمندان رشته ژنتیک دانشگاه آکسفورد انگلستان ثابت کردند که ببر کاسپین، تنها یک نوکلئوتید با ببر سیبری تفاوت دارد که این مهم، خود نشان دهنده آن‌ است که این دو زیرگونه در کمتر از ده هزار سال قبل، دارای نیای مشترک بوده اند. لذا کشور قزاقستان در تلاش است که با افتتاح “پارک ملی‌ ببر کاسپین” در سال ۲۰۱۹ میلادی، زیرگونه ببر کاسپین را طی‌ مدت زمان ۱۵ الی ۲۰ سال احیا کند و تعداد آن‌‌ها را با استفاده از تکنیک‌های مهندسی‌ ژنتیک، به ۲۰۰ قلّاده برساند.
وجه تمایز شیر آسیایی با شیر آفریقایی
شیر آسیایی‌ در مقایسه با شیر آفریقایی، کمی‌ از لحاظ جثه کوچکتر است و میل تهاجمی کمتری دارد. همچنین شیرهای نر آسیایی یال کم‌پشت‌تری در بالای‌ سر دارند، که بدین ترتیب می‌شود به آسانی گوش‌های آنها را مشاهده کرد. وجود دو خط موازی طولیِ یال در نرها که ازپهلوهای بدن به زیر شکم کشیده شده وهمچنین یک چین پوستی در سراسر زیر شکم، بهترین وجوه تمایز شیر آسیایی‌ از شیر آفریقایی می‌ باشند، چرا که این دو خصوصیت تنها به شیر آسیایی‌ محدود می‌شوند. شیرهای نر آسیایی بین ۱۶۰ تا ۱۹۰ و شیرهای ماده بین ۱۱۰ تا ۱۲۰ کیلوگرم وزن دارند، و رنگ پوستشان اغلب زرد مایل به قهوه‌ای است.

ببر کاسپین

ببر کاسپین

ویژگی‌‌های ظاهری ببر کاسپین
جمجمه و یال کوچک، گوش‌های بسیار کوتاه و کروی و البته فاقد مو در نوک، لکه‌های سفید در اطراف چشم‌ها و گونه ها، گونه‌های پر از مو، صورت زرد رنگ با نوارهای راه راه قهوه‌ای بر پیشانی، سینه و زیر بدن سفید با نوارهای راه راه زرد، کمر زرد مایل به قهوه‌ای روشن (یا همان رنگ اخرایی) با نوارهای راه راه باریک و پر تعداد مایل به مشکی‌، پهلوها روشنتر با نوارهای راه راه سیاه، دم زرد رنگ با نوارهای راه راه سفید مایل به زرد و همچنین سیاه، رنگ سفید سطح داخلی‌ دست‌ها و پاها، زردی سطح خارجی‌ دست‌ها و پاها، بزرگی‌ پنجه‌ها در مقایسه با زیرگونه‌های دیگر، و موهای بلند در سرتاسر سطح بدن، همه و همه از خصوصیات ظاهری ببر کاسپین بود. نرها ما بین ۱۶۹ تا ۲۴۰ کیلوگرم و مادّه‌ها از ۸۵ تا ۱۳۵ کیلوگرم وزن داشتند.

نتیجه گیری
به اعتقاد پروفسور اندرو دروچر – عضو هیئت علمی‌ و کارشناس بخش گوشت خوران بزرگ جثّه در دانشگاه آلبرتا کشور کانادا – انقراض یک گونه گوشتخوار بزرگ جثّه، فاجعه ای زیست محیطی‌ می‌‌باشد. حال آن‌ که طبیعت کشور ما با از دست دادن دو زیرگونه مهم گوشتخوار (شیر و ببر) متحمل چه فاجعه‌ عظیمی‌ گردیده است، به یقین ما ایرانیان از آن‌ بی‌ اطلاعیم. قضیه زمانی‌ حادتر می‌‌شود که با نگاهی‌ به اطراف خود درمی‌‌یابیم پلنگ و یوزپلنگ و خرس قهوه‌ای و ‌خرس سیاه آسیایی و دیگر گونه‌ها نیز یکی‌ یکی‌ در معرض خطر انقراض قرار گرفته اند. همانطور که ذکر شد، انسان به طور مستقیم (شکار بی‌ رویه)، و یا غیر مستقیم (تخریب زیستگاه و شکار طعمه‌های شیر و ببر) در انقراض این دو زیرگونه، نقش بی‌ بدیلی را ایفا نمود .به یاد داشته باشیم که نیکی‌ به هم نوع (انسان) و غیر هم نوع (حیوان(، یکی‌ از مهمترین وظایفی است که پروردگار بر عهده هر یک از ما انسان ها قرار داده است. بنابراین در محافظت از این امانت‌های ارزشمند خداوند، کوشا باشیم.

* کارشناس محیط زیست

۶ Comments

  1. کوشان مهران می‌گه:

    در زیستگاه های سردسیر ومرتفع یال شیر ایرانی در مقایسه با نمونه های زیستگاه های گرمسیری چون هند سیاه تر وبدانگونه انبوه شده که تا زیر شکم همچون شیر بربری کشیده می شود.

    پوشش موی بدن شیر ایرانی دارای یک سایه خاکستری می باشد و یال بالای سر در مقایسه با زیرگونه های آفریقایی کم پشت تر می باشد و گوش بهتر نمایان می باشد.

    گمان دارم دوشیر یال دار نگاره های دوم وسوم شیرانی با خون بربری بوده و نگارنده گرامی به احتمال زیاد این دوشیر را به خطا ایرانی معرفی نموده است.

    نگاره نخست به شیر ایرانی ساکن یکی از باغ وحش های اروپایی تعلق دارد ودر مقایسه با هند یال آن به خوبی رشد نموده است.

    در قرن نوزدهم شیران زیرگونه های گوناگون به راحتی با یکدیگر آمیزش داده شده وبویژه در اروپا شیران بربری شمال آفریقا نزدیک ترین جمعیت برای انتقال به مجموعه بوده است.

    بجز شیران مجموعه سلطنتی مولای مراکش که اکنون در باغ وحش رباط نگهداری شده و با شناسنامه وشجره نامه در باغ وحش های گوناگون نگهداری می شوند نمی توان به خلوص نژادی شیرانی با ظاهر بربری و یال انبوه زیر شکم اطمینان داشت.

    نگاره رنگی متعلق به ماده ببری هیرکانی بنام “ثریا” می باشد که در دهه ۱۹۵۰ توسط شاهزاده دولتشاهی به باغ وحش هامبورگ انتقال یافت.

    ***********************************

    در دهه ۱۹۸۰ و۱۹۹۰ برای افزایش میزان یال وکوپال و زیبایی ظاهری نابخردانه بسیاری از شیران ایرانی ساکن در باغ وحش های هند با نمونه های آفریقایی جفتگیری نموده و دورگه هایی را ایجاد نمودند.

    اکنون چند سال است که از این کار در باغ وحش های معتبر جلوگیری شده وتعداد زیادی از این دو رگه ها عقیم شده اند.

    قابل توجه بانو فریده اقبالی!

    شاید دلالان باغ وحش ها با دور زدن موانع قانونی وبین المللی خرید وفروش حیات وحش باغ وحش ها تعدادی از این شیر های دو و در واقع چند رگه هندی را که گویا در باغ وحش حیدرآباد هند و یا در دست دلالان پاکستانی موجود می باشند بنام شیر ایرانی وارد ایران وباغ وحش ها نمایند.

  2. سعید می‌گه:

    سلام ممنونم بابت این متن.به یک نکته حاشیه ای در متن میخواهم اشاره کنم.آقا چه دلیلی داره که اول اسم شیر رو بیارین و بعد اسم ببر. مگه ببر بزرگترین گربه سان نیست (ببر کاسپین یا همون مازندران و ببر بنگال و ببر سیبری بزرگترین گربه سانان هستند که البته ببر سیبری از سایرین بزرگتر میباشد و وزنش تا ۳۶۰ کیلوگرم میرسد یعنی حدودا دو برابر بیشتر از شیر نر آفریقایی و آسیایی وزن دارد ) ؟ مگه ببر پر قدرت ترین گربه سان نیست ؟ مگه ببر از محبوب ترین حیوانات و احتمالا محبوب ترین حیوان نیست ؟ مگه ببر یک نماد به تمام معنای طبیعت و حیات وحش نیست ؟ مگه ببر از زیباترین و به اعتقاد خیلی ها زیباترین گربه سان و زیباترین حیوان نیست ؟ مگه ببر پادشاه حیوانات و پادشاه جنگل نیست ؟ پس چرا اول اسم شیر رو نوشتین ؟ حتی اگه به ترتیب حروف الفبا هم بخواهیم اسمشون رو بنویسیم باز هم اول ببر باید نوشته شود بعد شیر. همین کارها رو میکنین که عده ای از مردم بی اطلاع هم تو ذهنشون جا افتاده که شیر سلطان جنگله !!! جالب اینجاست که اصلا شیر تو جنگل زندگی نمیکنه و اونی که تو جنگل زندگی میکنه ببره. از لحاظ قدرت ، اندازه ، سرعت، شجاعت ،چالاکی و برتری فیزیک بدنی هم ببر در مقام بالاتر از شیر قرار دارد.

    • تحریریه می‌گه:

      درود بر شما،
      دلیل شناخته شدن شیر به عنوان “سلطان جنگل” ظاهر خاص آن در جنس نر (داشتن یال) و البته غرش‌هایی‌ است که تا ۸۵۰۰ متری شنیده میشود و آن را به سمبل قدرت تبدیل کرده است، در حالی‌ که از نظر قدرت بدنی ببر قوی تر از شیر است. با توجه به زیستگاه شیر، استفاده از نام جنگل غلط است و سلطان بیشه صحیح است.

  3. reza می‌گه:

    اى کسانى که فکر میکنید ببر قویتره اگه این چنین بود هیچوقت حضرت على با شیر عکس نداشت شیر نماد قدرت و مردانگی و بزرگى و عظمت و شکوه میباشد هر کارى کنی ببر زیر شیره زنده باد کشتى گیران متولد ماه مرداد

Leave a Reply


© ۱۴۰۲ دیده بان حقوق حیوانات – ایران · Subscribe: RSS Twitter · Animal Rights Watch - IRAN