تصور رايج از گياهان اين است که سرعت و ريتم زندگي در ميان آنها بسيار کند است اما به نظر مي آيد سرعت بالاي شکار يک گياه گوشتخوار آن را در ميان ديگر گياهان به يک استثناي قابل توجه تبديل کرده است. بر اساس مطالعه اي که توسط انجمن رويال و محققان دانشگاه گرينوبل انجام گرفته است، گونه گياهي Bladderwort يکي از سريعترين گياهان گوشتخوار در جهان است که مي تواند با سرعتي باورنکردني شکار خود را به درون حفره کيسه مانندي فروبکشد. سرعت بلعيدن شکار در اين گياه کمتر از يک ميلي ثانيه است از اين رو اين گياه به يکي از پرسرعت ترين موجودات قلمرو گياهان تبديل شده است.
گياه مشهور و حشره خوار «ديونيا» نسبت به اين گياه صد برابر کندتر است. محققان با استفاده از دوربين هاي تصويربرداري پرسرعت و ميکروسکوپ هاي قدرتمند توانستند مراحل به دام افتادن شکار را در سه دسته از گونه Bladderwort تصويربرداري کنند.
تصاوير به ثبت رسيده نشان مي دهند غده موجود در هر يک از اين گياهان در ابتدا مقداري آب به بيرون پرتاب مي کند که با اين کار از ميزان تورم تله يا همان غده کاسته و انرژي الاستيک در آن ذخيره مي شود و در مرحله دوم انرژي الاستيک ذخيره شده آزاد شده و شکار به درون تله مکيده مي شود.
زماني که تارهاي حساس دريچه تله گياهي تحريک مي شوند، عمليات شکار آغاز مي شود و به دليل وجود فشار دروني، دريچه تله به صورت خودکار آمادگي کشيدن اجسام به داخل را دارد. با پرتاب آب به بيرون از تله ، گياه شکار را که تارهاي دريچه تله را تحريک کرده به داخل مکيده و در تله به سرعت بسته مي شود و سپس آنزيم هاي ترشح شده درون غده گياه، شکار را به تدريج هضم مي کند.
اغلب شکار اين گياه گوشتخوار را سخت پوستان کوچک تشکيل مي دهند ، اما گاه پيش مي آيد که جانداراني بزرگتر مانند کرم ها و يا بچه وزغ ها به دام اين گياه خونخوار افتاده و نيمي از بدن خود را از دست مي دهند.
محققان معتقدند با ترکيب تصاوير به دست آمده از اين مطالعه مي توانند به مکانيزم دقيق شکار در اين گياه گوشتخوار پي ببرند تا در نهايت بتوانند آنچه در هنگام باز و بسته شدن دهانه تله، در سطح مولکولي گياه رخ مي دهد را دريابند.
همچنين محققان باور دارند اين مطالعات روزي مي تواند به بهبود ابزارهاي ميکروفلوديک منتهي شود، ابزارهايي مانند چاپگرها و آزمايشگاه هاي تراشه اي که از مواد طبيعي مانند خون و DNA نمونه برداري مي کنند.
نتایج تازه ترین بررسی های دانشمندان نشان می دهد ، سگها قادر به تشخیص مراحل اولیه سرطان روده در انسان هستند.
پژوهشگران دریافتند، پخش سلولهای سرطانی روده در بدن انسان، موجب تولید بویی میشود که سگها آن را تشخیص میدهند.
در این بررسی 48 فرد مبتلا به سرطان روده و 258 نفر از جمله افراد سالم و کسانی شرکت کردند که سرطانشان درمان شده بود.
در هفتاد و چهار آزمایشی که چند ماه به طول انجامید، یک سگ آموزش دیده با استشمام بوی دهان یا مدفوع شرکتکنندگان، 95 درصد افراد مبتلا به سرطان را تشخیص داد؛ به موجب نتایج بررسی، بیشتر این افراد شامل کسانی بودند که در مراحل اولیه ابتلا به سرطان روده بودند.
به گفته پژوهشگران، این یافته میتواند در آزمایشهایی به منظور تشخیص سرطان روده در مراحل اولیه و پیش از گسترش سلولهای سرطانی در بدن موثر باشد.
بررسیهای قبلی حاکی از آن است که سگها قادر به تشخیص سرطان سینه و ریه نیز هستند.
مطالعات دانشمندان آمریکایی روی گوسفندان نشان داد، باکتری موجود در معده گوسفند، می تواند مواد منفجره را به ترکیبات بی اثر تبدیل کند.
دانشمندان آمریکایی با استفاده از باکتری جدید کشف شده در معده گوسفند قصد دارند تمام مناطق آلوده به مواد منفجره را پاک سازی کنند.
گروهی از دانشمندان به گله ای از گوسفندان TNT (تری نیتروتولوئن) خوراندند و نهایتا دریافتند که پستانداران نشخوار کننده می توانند خاک آلوده به مواد منفجره را پاک سازی کنند. این مواد منفجره مربوط به لوازم آموزشی نظامی و یا بقایای کارخانه های قدیمی است که در زمین مانده و یک تهدید جدی برای سلامتی به حساب می آیند.
تکنیک های پاک سازی قبلی مانند سوزاندن خاک، روش هایی پرهزینه و زمان بر هستند، اما گوسفندان رایگان این کار را انجام می دهند. کریگ، دانشمند دامپزشکی در سال 2004 نوعی باکتری را در معده گوسفند کشف کرده بود که باعث هضم سلولز می شد و همچنین به سرعت TNT را به ترکیبات بی ضرر تبدیل می کرد. در تحقیقات اخیر دانشمندان به مدت 3 هفته به گوسفندان TNT خوراندند و دریافتند که هیچ اثری از آن در فضولات حیوانی بر جا نمی ماند.
دانشمندان در نظر دارند که در خاک آلوده به TNT چمن بکارند تا گوسفندان مواد منفجره را از بین ببرند. وقتی که گوسفند غذا را می جود، این باکتری در دستگاه گوارشی شان مراقبت های لازم را انجام می دهد. دانشمندان تخمین می زنند که گله 20 تایی از گوسفندها می توانند زمین چمنی را ظرف یک ماه پاک سازی کنند و عرض 3 سال به کلی از شر بقایای لوازم نظامی خلاص کنند.
خوردن گوشت این گوسفندها هم هیچ آسیبی به بدن نمی رساند، زیرا TNT بعد از وارد شدن به دستگاه گوارشی گوسفند به مولکول های ریزی تبدیل می شود که هیچ گونه شباهتی با ترکیب اولیه ندارند.
اولین میمون فضانورد آلبرت، یک میمون رزوس بود که در 11 ژوئن 1948 با راکت وی-2 بیش از 63 کیومتر سفر کرد. آلبرت در طول این سفر به دلیل خفگی جان داد. راه این میمون بخت برگشته توسط آلبرت2 ادامه یافت. آلبرت2 از سفر در فضا جان سالم به در برد ولی در برخورد راکت با زمین در تاریخ 14 ژوئن سال بعد یعنی 1949 از دست رفت. به این شکل آلبرت2 تبدیل به “اولین میمون فضایی” شد که سفرش رکورد 134 کیلومتر را به دست آورد که فراتر از خط کارمن (Kármán line) است که مرز ابتدای فضا را معین می کند. آلبرت3 در انفجارراکت وی-2 در ارتفاع 10.7 کیلومتری به تاریخ 16 سپتامبر 1949 جان باخت. آلبرت4 نیز در 8 دسامبر همان سال در برخورد راکت وی-2 پس از دستیابی به رکورد پروازی 130.6 کیلومتری جان باخت. آلبرت 1،2 و 4 میمون رزوس و آلبرت 3 میمون خرچنگ خوار بودند.
آئروبی، موشکی که به دلیل عملکرد ناقص چتر نجات، جان آلبرت5 را گرفت
بعد از آن میمون ها با “آئروبی” به پرواز درآمدند. در 18 آوریل 1951 میمون دیگری (که احتمالا آلبرت5 نامیده می شد) به علت درست عمل نکردن چتر نجات جان باخت و بالاخره در 20 سپتامبر 1951 میمونی با نام “یوریک” که به نام آلبرت6 هم شناخته میشود، اولین حیوانی بود که از سفر با موشک جان سالم به در برد. با اینحال یوریک که در این سفر با 11 موش هم پرواز بود دو ساعت بعد جان داد. همچنین دو موش نیز پس از بازیابی مردند. گمان میرفت که تمامی مرگ ها به دلیل استرس و فشار ناشی از گرم شدن بیش از حد کپسول دزبسته در نیو مکزیکو باشد در زمانی که در انتظار تیم بازیابی بود. پرواز آلبرت6 به سقف 70 کیلومتری، یعنی کمتر از تعریف پرواز فضایی دست یافت. در 21 مه 1952 دو میمون خرچنگ خوار دیگر به نام های پاتریشیا و مایک با موشک پرواز کردند ولی پروازشان فقط تا سقف 26 کیلومتری بود.
در 13 دسامبر 1958، یک میمون سنجابی به نام “گوردو” در حالی که توسط ارتش آمریکا با ژوپیتر AM-13 به پرواز در آمده بود از پرواز جان سالم به در برد. گوردو به دلیل تقص فنی در سیستم چتر نجات در دماغه موشک جان باخت.
Baker میمون فضانوردی که در 1959 به فضا رفت و بازگشت
در 28 مه 1959، یک میمون رزوس به نام “اِیبل” و یک میمون سنجابی به نام “میس بِیکر” با پرواز در ژوپیتر AM-18 اولین میمون هایی بودند که بعد از سفر در فضا با موفقیت به زمین بازگشتند. (در آن زمان حد آغاز فضا از سوی آمریکا ارتفاع بیش از 50 مایلی تعیین شده بود.) اِیبل در باغ وحش رالف میشل در ایندیپندنس کانزاس به دنیا آمده بود. انها با سرعت بیش از 16000 کیلومتر در ساعت سفر و با شتابی معادل 38 برابر گرانش زمین (373 m/s²) مقابله کردند. اِیبل در یکم ژوئن 1959 به دلیل واکنش به بیهوشی در حالی که تحت عمل جراحی خارج کردن الکترود طبی عفونی از بدنش بود جان داد. بیکر در 29 نوامبر 1984 و در سن 27 سالگی مرد و در زمین مرکز فضا و موشک ایالات متحده در هانتزویل آلاباما دفن شد. بدن اِیبل حفظ شد و هم اکنون در موزه ملی هوا فضای انستیتو Smithsonian در معرض نمایش است. اسامی آنها از کلمات قراردادی مخابرات نظامی گرفته شده بود. از اِیبل در شخصیت پردازی فیلم Night at the Museum: Battle of the Smithsonian الهام گرفته شد.
پیکر اِیبل در معرض نمایش در موزه ملی هوا فضای انستیتو Smithsonian
در 1959 “سَم” (Sam – میمون رزوس) با موشک Little Joe 2 در برنامه مرکوری تا ارتفاع 53 مایلی پرواز کرد. میمون رزوس دیگری نیز با نام مشابه (Miss Sam) این برنامه را با پرواز در Little Joe 1B ادامه داد.
Sam میمون رزوسی که در 1959 تا ارتفاع 88 کیلومتری سفر کرد.
چشمان ترسیده و معصوم Sam پیش از سفر فضایی.
پرواز Miss Sam فقط تا 8 مایلی (14 کیلومتری) و به دلیل تست فرایند سیستم اضطراری بود. Ham و Enos نیز در برنامه مرکوری پریدند اما آنها شامپانزه بودند.اسامی “Sam” و “Ham” اسامی مخفف بودند. Sam به افتخار دانشکده طب فضایی(School of Aerospace Medicine) در پایگاه نیروی هوایی سن آنتونیوی تگزاس نامگذاری شده بود و Ham از Holloman Aerospace Medicine در پایگاه نیروی هوایی Holloman در نیو مکزیکو گرفته شد.
Ham گنجانده شده برصندلی یک کپسول زیستی مخصوص پیش از پرواز به فضا
دست دادن و خوشامد گویی توسط فرمانده تیم بازیابی به شامپازه Ham بعد از پروازش با مرکوری
مقبره Ham در موزه تاریخ فضای نیومکزیکو در Alamogordo، نیومکزیکو
Enos در دست مربیش
Enos در حال آماده سازی برای جاسازی در کپسول Mercury-Atlas 5 به سال 1961
میمون سنجابی دیگری به نام جالوت (Goliath) در انفجار موشک اطلس در 10 نوامبر 1961 جان داد. میمون رزوسی هم با نام Scatback در تاریخ 20 دسامبر 1961 پروازی زیر مداری (sub-orbital flight یا پروازی که بدون طی یک مدار کامل به فضا دست می یابد) انجام داد ولی بعد از فرد در دریا مفقود شد. پرواز “بانی” میمون دم خوکی با Biosatellite 3 ماموریتی بود که از 29 ژوئن تا 8 جولای 1969 ادامه یافت. این ماموریت اولین پرواز چند روزه میمون بود که در مقام بعد از بلندترین پرواز متعارف بشر در آن زمان قرار می گیرد. بانی در روز بعد از فرود جان داد.
بلند شدن موشک Atlas D در حالی که شامپانزه Enos سوار بر آن است.
Spacelab 3 در پرواز شاتل فضایی STS-51-B دو میمون سنجابی به نام های “شماره 3165” و “شماره 80-384” را معرفی کرد. این پرواز از
29 آوریل تا 6 مه 1985 به طول انجامید.
فرانسه:
در 7 مارس 1967، فراانسه یک میمون دم خوکی به نام “مارتین” و میمون دیگری به نام “پیِرت” را در 13 مارس همان سال با موشک “وستا” با فضا فرستاد. این دو پرواز زیرمداری به ترتیب به ارتفاع 243 کیلومتر (150 مایل) و 234 کیلومتر (145 مایل) دست یافتند. به این ترتیب مارتین اولین میمونی شد که بیش از دو روز بعد از پرواز بالای خط تعریف بین المللی فضا زنده ماند.
اتحاد جماهیر شوروی/ روسیه:
موشک های برنامه فضایی اتحاد جماهیر شوروی/ روسیه در برنامه “بیون” فقط از گونه میمون رزوس استفاده کردند.
اولین میمونهای شوروی، “ابرِک” و “بیون” (Abrek and Bion) با موشک Bion 6 پرواز کردند. آنها از 14 تا 20 سامبر 1983 بالای زمین بودند.
پس از آن موشک Bion 7 با دو میمون به نام های “ورنی” و “گوردی” (Verny and Gordy) آمد. سپس “دریوما” و “یِروشا” (Dryoma and Yerosha) با Bion 8 از 29 سپتامبر تا 12 اکتبر 1987 سفر کردند. پس از بازگشت از فضا، دریوما به فیدل کاسترو رهبر کوبا هدیه شد.
موشک Bion 9 با میمونهایی با نام “ژاکونیا” و “زابیاکا” (Zhakonya and Zabiyaka) این برنامه را از 15 تا 28 سپتامبر 1989 دنبال کرد. میمون ها برای رکوردی معادل 13 روز و 17 ساعت توان پروازی در فضا نگاه داشته شدند.
دو میمون بعدی، “کروش” و “ایواشا” (Krosh and Ivasha) با Bion 10 از 29 دسامبر 1992 تا 7 ژانویه 1993 پرواز کردند. کروش، کهنه سرباز فضانورد 16 ساله، بعد از توانبخشی پس از بازگشت به زمین، به تولید نسل پرداخته است.
“لاپیک” و “مولتیک” (Lapik and Multik) تا به امروز آخرین میمون های فضانورد هستند. انها در ماموریت Bion 11 از 24 دسامبر تا 7 ژانویه 1997 در پرواز بودند.
اسامی میمونها ب ترتیب با حروف افبای روسی آغاز می شد(А, Б, В, Г, Д, Е, Ё, Ж, З…).
آرژانتین:
کشور آرژانتین در 23 دسامبر 1969 و به عنوان بخشی از “عملیات کریسمس” (Operación Navidad)، “خوان” (Juan میمون cai بومی ایالت Misiones آرژانتین) را با موشک دو مرحله ای Rigel 04 به هوا فرستاد. Rigel 04 فقط تا 60 کیلومتری، یعنی کمتر از خط تعریف بین المللی فضا، بالا رفت و سپس با موفقیت بازیابی شد. بعدها در 1 فوریه 1970 این تجربه توسط یکی میمون ماده از همان گونه با به کار گیری موشک X-1 Panther تکرار شد. با اینکه این موشک به ارتفاع بالاتری از موشک قبلی دست یافت ولی بعد از عمل نکردن چتر نجات کپسول گم شد.
نتايج تحقيقات دانشمندان انگليسي نشان مي دهد که برخلاف عقيده عمومي ، گوسفندها کودن نيستند و حتي مي توانند در مطالعه براي درمان بيماري نورولوژيکي هانتينگتون مفيد باشند.
گوسفندها نه مثل روباه ها و شامپانزه ها به خاطر مکاري و باهوشي معروفند و نه مثل دلفين ها با استعداد هستند اما تازه ترين نتايج تحقيقات دانشمندان دانشگاه کمبريج نشان مي دهد که اين حيوانات اهلي کمتر از آن چيزي که تصور مي شود ، کودن هستند.
در حقيقت در تحقيقات اين دانشمندان ، گوسفندان موفق شدند برخي تست هاي روانشناسي را به راحتي حل کنند ، در حالي که حل اين تست ها براي ميمون ها بسيار دشوار بود.
همچنين اين حيوانات پرفايده به حدي حساس و ظريف هستند که مي توانند براي جستجوي آثار تخريب نوروني در انسان و مطالعه براي درمان بيماري نورولوژيکي «هانتينگتون» مورد استفاده قرار گيرند.
نتايج اين تحقيقات نشان مي دهد که گوسفندان نه تنها مي توانند چهره تمام اعضاي گله به خصوص آنهايي که از نظر اجتماعي به آنها نزديک هستند را تشخيص دهند بلکه همچنين مي توانند ساير قسمتهاي مشخص بدن ساير اعضا را حداقل به مدت دو سال به ياد آورند، نژادهاي مختلف همنوعان خود را از هم تمايز دهند و از نژاد خود مراقبت کنند.
همچنين گوسفندان مي توانند زمينهاي چرا را براي خانواده دسته بندي کنند، مسير صحيح حرکت در يک هزارتو را به يادآورند و يک زندگي اجتماعي نسبتاً رضايت بخشي داشته باشند. به طوريکه قوچ ها با يکديگر دوستان بسيار خوبي هستند و در مبارزه ها از همديگر دفاع مي کنند. اين حيوانات در اتخاذ تصميمات اجرايي بسيار خوب عمل مي کنند.
از سويي ديگر اين جانوران از ديدگاه پزشکي نيز براي انسان بسيار جالب هستند به طوري که اين دانشمندان کشف کردند يک نوع جديد از گوسفند اصلاح ژنتيکي شده داراي ژني است که اين ژن انسانها سبب بروز بيماري هانتينگتون مي شود، بنابراين مطالعه بر روي اين حيوانات مي تواند راههايي را در درمان اين بيماري در انسان ارائه کند.
براي دستيابي به اين نتايج پيش از هر چيز، دانشمندان بايد مي توانستند تغييرات به وجود آمده در توانايي هاي شناختي گوسفندان بيمار را رديابي کنند. به همين دليل بايد نشان مي دانند که آيا اين حيوان در شرايط نرمال قادر است بعضي از تست هاي شناختي مرتبط با بيماري هانتينگتون را انجام دهد يا خير.
نتايج اين تحقيقات حاکي از آن است که تمام گوسفندان مورد آزمايش موفق شدند تمام تست ها را به درستي حل کنند.
خفاشهای ماده دور هم جمع میشوند، در مورد مسیرهایی که رفتهاند صحبت میکنند، به طور گروهی بحث میکنند و برای کارهایشان تصمیم میگیرند. آنها دوست پیدا میکنند و وقت استراحت کنار دوستانشان میمانند.
انسانها برای دوستی ارزش قائل میشوند، روابطی که لزوما بر پایه وابستگیهای خانوادگی، علائق مشترک و یا جذابیتهای جنسی نیست.
برقراری روابط اجتماعی، یکی از افتخارات انسان به عنوان یک موجود پیشرفته است، اما به نظر میرسد فقط ما انسانها نیستیم که به دوستی اهمیت میدهیم. به گفته محققین، دست کم 5 گونه در بین حیوانات، به دوستی اهمیت میدهند و برای خودشان دوستانی پیدا میکنند که برای زمان طولانی با هم میمانند.
مطالعات قبلی نشان دادهاند که فیلها، دلفینها، برخی از گوشتخواران و برخی گونههای خاص از ابتداییها مثل شامپانزهها، میتوانند درست مانند انسانها، در محیطهایی که دارای پویایی اجتماعی بالا است، روابط دوستانه بلندمدت برقرار کنند.
به گزارش دیسکاوری، حالا باید خفاشها را هم به این فهرست اضافه کرد. مطالعات جدید نشان میدهند که خفاشهای ماده وحشی ترجیح میدهند در کنار دوستان خاص خود آویزان شوند، در حالی که ارتباط نزدیک خود را با سایر افراد گروه هم حفظ میکنند. به گفته محققین، دوستی این خفاشها درست آیینه دوستی انسانها است. آنها علاوه بر همه آشفتگیها و به همریختگیهایی که در زندگی خود دارند، دوستیهای خود را حفظ میکنند.
جرالد کرت، سرپرست گروه محققین توضیح میدهد: «ما سر کار، هنگام بازی یا برای زندگی، با افراد خاصی نیستیم و تمام روز یا هفته خود را به یک سری انسان مشخص نمیگذرانیم. اما میتوانیم در کنار همه آشفتگیها و با وجود زندگی در جامعهای با پویایی اجتماعی بالا، دوستان خود را حفظ کنیم.»
کرت که از اساتید موسسه جانورشناسی دانشگاه گریفسوآلد است، به اتفاق همکارانش به مدت 5 سال روی روابط خفاشها مطالعه کرده است. آنها میگویند خفاشهای نر تنهایی را ترجیح میدهند، اما مادهها میتوانند روابط دوستانه خود را تا سالها ادامه دهند.
خفاشهای ماده علاوه بر این که نزدیک هم استراحت میکنند، در مورد مسیرهای مناسب تبادل اطلاعات میکنند و درباره مسیرهای بعدی به طور گروهی بحث میکنند. به علاوه وقتی دور هم جمع میشوند، از گرمای هم استفاده میکنند.
اما خفاشها بر اساس چه معیارهایی دوست پیدا میکنند؟ محققین میگویند آنها فقط بر اساس اندازه، سن، حالت باروری یا رابطه، دوست پیدا نمیکنند. البته مادههای مسنتر اغلب رابطه خود را با گروههای مختلف نگه میدارند، انگار که به حفظ این رابطهها کمک میکنند.
جاناتان بالکوم، دانشمند رفتار حیوانات است. اوادر مورد روابط خفاشهای ماده یک نکته بسیار جالب را اضافه میکند: «خفاشهای ماده گاهی نقش ماما را برای هم بازی میکنند.» در یک مطالعه، مشاهده شده که یک خفاش میوه ماده باردار در فلوریدا، مورد توجه یک خفاش ماده دیگر قرار گرفته که هیچ ارتباطی هم با هم نداشتهاند. خفاش مادهای که برای کمک آمده بود، در تمام مدتی که زایمان در حال انجام بود، به خفاش ماده باردار رسیدگی میکرد و او را در آغوش میگرفت. بالکوم اضافه میکند: «تا وقتی زایمان تمام شد، خفاش ماده دوم و یک خفاش ماده سوم که بعد به گروه اضافه شد، با بالهایشان خفاش مادر را باد میزدند.»
موضوعی که برای محققین بسیار جالب است، این است که فیلها، دلفینها و سایر موجوداتی که روابط دوستانه برقرار میکنند، مغز بزرگی دارند. اما خفاشها مغز بسیار کوچکی دارند. بنابراین مغزی به اندازه یک بادام زمینی هم برای برقراری روابط دوستانه بلندمدت کافی است! پیش از این بسیاری از مطالعاتی که بر روی اندازه مغز انسان و چرایی بزرگ شدن آن انجام گرفته بود، این فرضیه را مطرح میکرد که شاید دلیل بزرگی مغز انسان، نیاز او به برقراری روابط اجتماعی بوده است. حالا با رفتار دوستانه پیشرفته خفاشهای مغز بادام زمینی، این فرضیهها هم زیر سوال میرود.
حتی در بین خفاشها رفتارهایی دیده میشود که برای ما انسانها هم ساده نیست. کرت میگوید: «خفاشها در گروهی که بیش از 20 عضو دارد، بسیار سریع، موثرترین تصمیم را میگیرند و من برای این کارشان واقعا ارزش قائلم.»
ایسکانیوز: تحقیقات توسط دانشگاه اکستر نشان داده که مورچهها تاثیر بسیار زیادی بر روی محیط زیست دارند و از آنها به عنوان مهندسین اکوسیستم نام میبرند. به گزارش sciencedaily در مطالعهای که در مجله حیوانات منتشر شده نشان داده که مورچهها دو اثر متفاوت زیست محیطی در محل زندگی خود میگذارند.
اول اینکه از طریق حرکت خاک و فعالیتهای لانه سازی و جمع آوری غذا، آنها مواد مغذی را به سطح خاک میآورند و دیگر اینکه شکار طیف عظیمی از حیوانات بزرگتر هستند.
دانشمندان گفتند: مورچهها بسیار در رشد جمعیت شکارچیان موثرند، آنها همچنین بسیار نسبت به دفاع از قلمرو زندگی خود تهاجمی عمل میکنند. همه اینها به این معناست که تاثیر قویی بر محیط اطراف خود دارند.
در این پژوهش ما برای اولین بار تاثیر و پیچیدگیهای خاص زندگی مورچگان را مورد مطالعه قرار دادیم، ما متوجه شدیم که حضور مورچگان خود باعث افزایش تراکم و تنوع از گروههای حیوانی دیگر میشود، این موجودات کوچک واقعا نقش کلیدی را در محیط زندگیشان و در علفزارها دارند.
تحقیقات بر روی تراکم مورچهها در منطقه به تنوع و تراکم حیوانات دیگر در آن منطقه و به خصوص تراکم پوشش گیاهی تاثیر زیادی داشته است.
یکی از دانشمندان گفت: چیزی که پیدا کردیم تاثیر مثبت مورچهها بر سطح مواد مغذی خاک و تعداد حیوانات بود.
دیده بان حقوق حیوانات: پژوهش جدید محققان حاکی از آن است که طوطیها هم میتوانند چپدست یا راستدست باشند.
به گزارش شبکه ایران به نقل از تلگراف، پژوهش جدید محققان نشان میدهد طوطیها هم مانند انسانها به انتخاب خود از یکی از طرفین چپ یا راست بدن خود بیش از دیگری استفاده میکنند و اغلب آنان چپ دست و چپ پا هستند. محققان استرالیایی دریافتهاند همه طوطیهایی که طی این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته بودند استفاده از چشم چپ و پای چپ یا چشم راست و پای راست را ترجیح میدادند.
دکتر کالوم براون از دانشگاه سیدنی که ریاست این تیم پژوهشی را برعهده داشته در اینباره میگوید: شما این رابطه را در اغلب گونهها مشاهده میکنید که از دستی برای برداشتن یا گرفتن اشیا استفاده میکنند که با چشم همان سمت از بدن آن رادیدهاند و بین چشمی که آنها برای دیدن مورد استفاده قرار میدهند و دستی که برای گرفتن اجسام استفاده می کنند، رابطه نزدیکی وجود دارد.
وی میافزاید: برخی گونهها چپ دست یا راست دست هستند و در برخی دیگر تفاوت زیادی در این مورد وجود ندارد.
در این پژوهش که نتایج آن در نشریه Biological Letters منتشر شده است، 320 طوطی از 16 گونه مختلف استرالیایی مورد بررسی قرار گرفتند.
تنایج پژوهش نشان داد 47 درصد طوطیها چپدست و 33 درصد راستدست بودند و بقیه نیز از هر 2 دست خود برای گرفتن اجسام استفاده میکردند.
دیده بان حقوق حیوانات: رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با بیان اینکه موضوع مرگ دلفین ها در تمام دنیا مطرح است گفت: در این مورد درباره ایران مورد جدی نداشته ایم و در مواردی هم که منجر به مرگ ماهیها شده به علت آلایندگی بوده است.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دولت، محمد جواد محمدی زاده درباره وضعیت رودخانه کارون اظهار داشت: استفاده از منابع آبی حوضه آبریز کارون تحت یک مطالعاتی در وزارت نیرو انجام شده است که بر این اساس برای مصارف کشاورزی، شرب، صنعت و حتی حقابه هایی که مربوط به سازمان حفاظت محیط زیست مانند تالاب شادگان است، از حوضه آبریز کارون تامین می شود، بنابراین حرفی که گفته می شود این برداشتها یا از بالادست برای رودخانه ایجاد مشکل می کنند نه این گونه نیست.
رئیس سازمان حفاظت محیط زیست افزود: علت آن هم مطالعات جامعی است که وزارت نیرو بروی حقابه ها در استانهای مختلف و سهم بخشهای مختلف صنعت، شرب و کشاورزی و محیط زیست انجام داده است. خوشبختانه درباره وضعیت رود کارون جای نگرانی نیست.
وی تصریح کرد: چیزی که موجب نگرانی است بعضی از فاضلاب های خانگی است که البته در سفر اخیر هیئت دولت به استان خوزستان، تصویب شد حداکثر در ظرف سه سال کلیه فاضلابهای خانگی پس از تصفیه در رودخانه، رها سازی شود و یکی هم زهابهای کشاورزی است که عمدتا مربوط به هفت طرح کشت صنعت و تولید نیشکری است که در اهواز تا مسیر خرمشهر در حال انجام است، آنها هم طرح های زهکشی و زهاب در جهت تصفیه اقداماتی انجام شده است.
رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ادامه داد: من فکر می کنم اگر ما پافشاری داشته باشیم بر روی تسریع در این دو بخش فاضلابهای خانگی و زهابهای کشاورزی، کارون جای نگرانی ندارد. البته لایروبی آن هم مسئله جدایی است که امیدواریم زودتر انجام شود.
محمدی زاده در پاسخ به پرسشی درباره مرگ دلفین ها در بندر جاسک گفت: ما امسال موارد زیادی نداشتیم اما در سال گذشته مواردی بود که بررسی های انجام شده تا الان علت خاصی را برای مرگ دلفین ها مشخص نکرده است.
وی افزود: موضوع مرگ دلفین ها در تمام دنیا هم مطرح است که گاهی اوقات مرگ دسته جمعی دلفین ها شامل حالشان شده است، اما درباره ایران مورد جدی نداشته ایم. آن مواردی هم که از مرگ ماهی ها بوده علت آن الایندگی است که سال گذشته در بندرعباس داشتیم.
محققان به تازگي دريافتهاند كه راز سر قوسيشكل و بدن منحني S مانند “اسب دريايي”، شكار و تغذيه بوده است.
اين ماهي عجيب و جذاب، با لولهماهي، گونه ديگر خود كه بدني صاف دارد، كاملا متفاوت است.
دانشمندان ميخواستند دليل اين موضوع را كه چرا اسبهاي دريايي بدن ظريف خود را به مرور به اين شكل در ميآورند، درك كنند.
در حاليكه لولهماهي بايد به سمت شكار كوچك خود شنا كند، اسبهاي آبي مينشينند تا ميگوهاي كوچك يا لاروي ماهي به سمت آنها آمده و سپس به آنها حمله كنند.
گردن قوسدار و منعطف اسب دريايي مانند يك فنر عمل ميكند كه انرژي ذخيره كرده و به حيوان اين اجازه را ميدهد كه به شكارهاي دورتري حمله كند.
اين يك روش شكاري حياتي، براي جبران ضعف شناگري اسب دريايي است.
دانشمندان دانشگاه آنتورپت بلژيك در اين تحقيقات از يك فيلم فوق سريع براي تماشاي حركت اسبهاي دريايي با سرعتي 60 بار كمتر از سرعت معمولي آنها استفاده كردند. سپس از روشهاي رياضي براي نشان دادن اين مطلب استفاده كردند كه چگونه حركت گردن اسب دريايي، به اين حيوان اجازه حملههاي بزرگتري، نسبت به لوله ماهي ميدهد.
دانشمندان همچنين دريافتند: اسب آبي، بدن زيباي S مانند خود را براي دستيابي به غذا به اين شكل درآورده است.