دسته: حقوق حیوانات

  • میمون ایرانی در فضا/ آزموده را آزمودن خطاست

    دیده بان حقوق حیوانات: روز 14 بهمن ماه 1389 و هم زمان با روز فناوری فضایی، طی مراسمی چند دستاورد فضایی با حضور دکتر محمود احمدی نژاد رونمایی شد.

    یکی از این دستاوردها، میمون بسته بندی شده و پیچیده در انواع دستبند و پابند و باند و چسبی بود که بی خبر از همه جا و صرفا برای اجرای یک نمایش در حضور دوربین ها آزار می دید و معصومانه و حیران اطراف را نگاه می کرد. بجز ایراداتی که اخلاقا به اصل حضور حیوانات در آزمایشهای این چنینی وارد است، استفاده نمایشی و ایراد استرس بی دلیل به حیوانات جهت اجرای شوی تلویزیونی و انتشار تصاویر آن برای عموم قویا قابل نکوهش است.

    میمون نمایش داده شده ایرانی- بخشی از تصویر منتشر شده توسط خبرگزاری مهر
    میمون نمایش داده شده ایرانی- بخشی از تصویر منتشر شده توسط خبرگزاری مهر


    فیلم مرتبط را اینجا ببینید

    این در حالی است که به گزارش دیده بان حقوق حیوانات، اولین میمون ارسالی به فضا بالغ بر 60 سال قبل به فضا ارسال شد. در این 60 سال تعداد زیادی حیوان به فضا ارسال شدند و نتایج حاصله نیز از طبقه بندی خارج و منتشر شده. جا دارد مسوولین و طراحان محترم فناوری های بومی مورد اشاره توضیح دهند که پس از گذشت 60 سال از ارسال اولین میمون ها به فضا، از مچاله و بسته بندی کردن مقرون به آزار میمون مورد اشاره به دنبال کدام نتیجه هستند. با چه توجیهی از حیوانات برای چنین مقاصد آزموده شده ای استفاده می کنند و ماحصل چنین اقدامی را به وضوح تشریح کنند. اینکه پس از شلیک این جانور بخت برگشته به فضا، و دریافت جسد آن چه عواید علمی مستقیما از مرگ این حیوان به دست می آید نیازمند توضیح و توجیه است. آثار شتاب و بی وزنی و شتاب های جانبی بر سیستم زیستی حیوانات و انسان و حد تحمل بشر برای این مسایل فیزیکی به صورت کاملا علمی منتشر شده و بعید است با به کام مرگ فرستادن حیوانات عواید جدیدی حاصل بشریت شود.

    لازم به ذکر است سال گذشته کپسول حاوی حیواناتی از قبیل یک موش، دو لاک پشت و چند کرم به روش مشابه به فضا ارسال شد و در بازگشت اجساد تمام حیوانات را با خود به سطح زمین بازگرداند.

    گزارش دیده بان حقوق حیوانات حاکی است که فرستادن حیوانات به عنوان پیشرو به فضا، در ابتدا صرفا برای کشف توان زنده ماندن جانداران متکامل در شرایط سفر به فضا بود. بعدها اما این سفرهای فضایی برای بررسی فرایندهای مختلف زیست شناختی و شناسایی اثرات سفر فضایی و بی وزنی بر آنها  تکرار شد. تا کنون شش کشور در زمینه برنامه های فضایی اقدام به ارسال حیوانات به فضا کرده اند: اتحاد جماهیر شوروی سابق، ایالات متحده آمریکا،  فرانسه، چین، ژاپن و ایران.

    پیش از سفر انسان به فضا، حیوانات متعددی من جمله میمون به فضا فرستاده شدند. در نتیجه دانشمندان توانستند به بررسی اثرات زیست شناختی سفر فضایی بپردازند. آمریکا به عنوان آغازگر ارسال حیوانات به فضا، مابین سالهای 1948 تا 1961 اقدام به ارسال اولین پستانداران پیشوا(میمون ها) به سفر فضایی کرد. آزمایشات مشابه این کشوربا ارسال میمون ها به سفر فضایی در سال های 1969 و1985 ادامه یافت. فرانسه در 1967 دو پرواز شامل میمون را عملیاتی کرد. شوروی و روسیه مابین سالهای 1983 و 1996 اقدام به ارسال میمون به فضا کردند. اکثر میمونها پیش از پرواز بیهوش می شدند. تا کنون روی هم رفته 32 میمون به فضا سفر کرده اند که هیچکدام بیش از یک سفر فضایی نداشته اند. تعداد زیادی میمون نیز به عنوان پشتیبان در برنامه فضایی شرکت داده شدند که هرگز پرواز نکردند. در این برنامه ها، میمون هایی از نژادهای مختلف نظیر میمون رزوس، میمون خرچنگ خوار، میمون سنجابی و میمون دم خوکی به کار گرفته شدند. از چند شامپانزه نیز در این برنامه ها استفاده شده است.

    در همین زمینه: میمون های فضانورد

  • آزار حیوانات در پژوهشگاه رویان/ تصویری

    دیده بان حقوق حیوانات: تصاویر منتشره از نخستين گوساله‌هاي حاصل از انجماد جنين آزمايشگاهي توسط پژوهشگاه رویان مبین روش های مقرون به آزار جهت کد بندی و الصاق اتیکت مشخصات به گوش حیوانات مورد آزمایش است.

    خونریزی گوش راست آبگینه، گوساله تازه متولد شده در پژوهشگاه رویان و اتیکت بسیار بزرگ متصل شده به لاله گوش

    به گزارش دیده بان حقوق حیوانات، انتشار تصاویر گوساله هایی که با نام «آبگون» و «آبگينه» در شرکت کشت و دامداری فکا وابسته به سازمان تامین اجتماعی متولد شده اند، نمایانگر روش خشن  نصب اتیکت مشخصات حیوانات به لاله گوش آنهاست. متاسفانه چنین روشی در تمامی مزارع حیوانات شایع است و تا کنون هیچ ارگان یا گروهی به این مقوله نگاه اخلاقی نداشته است. اتصال اتیکت های مورد اشاره معمولا بدون بی حسی و با منگنه های مشابه انبر های دستی انجام می شود و همراه با درد و خونریزی است. در تصاویر منتشره از گوساله های تازه به دنیا آمده، به وضوح در گوش راست آبگینهآ ثار خونریزی و در گوش چپ آن تعداد حداقل 5 سوراخ مشاهده می شود که دو سوراخ آن بدون اتیکت است.

    دلیل قرار گیری ظروف غذای این حیوانات خارج از فضای محصور آنها و اتصال اتیکت های نمایشی بزرگ به لاله گوش این حیوانات، سبب گیر کردن آنها به میله های قفس و در نتیجه خونریزی و پارگی لاله گوش آنها می شود.

    دیده بان حقوق حیوانات بدین وسیله مراتب اعتراض خود را به مسوولین این پژوهشگاه اعلام کرده و خواهان برخورد اخلاقی این ارگان با حیوانات است.

    جهت تماس با این ارگان میتوانید اینجا کلیک کنید.

    سوراخ های گوش چپ آبگینه، گوساله تازه متولد شده در پژوهشگاه رویان و اتیکت بسیار بزرگ متصل شده به لاله گوش

    اولين گوساله هاي به دنيا آمده از طريق جنين هاي فريز شده در پژوهشکده رويان اصفهان

    اولين گوساله هاي به دنيا آمده از طريق جنين هاي فريز شده در پژوهشکده رويان اصفهان

    اولين گوساله هاي به دنيا آمده از طريق جنين هاي فريز شده در پژوهشکده رويان اصفهان

    اولين گوساله هاي به دنيا آمده از طريق جنين هاي فريز شده در پژوهشکده رويان اصفهان

    اولين گوساله هاي به دنيا آمده از طريق جنين هاي فريز شده در پژوهشکده رويان اصفهان

    اولين گوساله هاي به دنيا آمده از طريق جنين هاي فريز شده در پژوهشکده رويان اصفهان

    اولين گوساله هاي به دنيا آمده از طريق جنين هاي فريز شده در پژوهشکده رويان اصفهان

    اولين گوساله هاي به دنيا آمده از طريق جنين هاي فريز شده در پژوهشکده رويان اصفهان

    اولين گوساله هاي به دنيا آمده از طريق جنين هاي فريز شده در پژوهشکده رويان اصفهان

    اولين گوساله هاي به دنيا آمده از طريق جنين هاي فريز شده در پژوهشکده رويان اصفهان

    اولين گوساله هاي به دنيا آمده از طريق جنين هاي فريز شده در پژوهشکده رويان اصفهان

    اولين گوساله هاي به دنيا آمده از طريق جنين هاي فريز شده در پژوهشکده رويان اصفهان

    خبر مرتبط: باز هم تغییرات ژنی در حیوانات، «آبگون» و «آبگینه»

  • گزارشی تکان دهنده از نحوه دوپینگ اسبها

    تمام تلاش اسب ها برای رسیدن صاحبانشان به یک نقطه است: پیروزی

    دیده بان حقوق حیوانات: متاسفانه منافع مادی و عدم توجه به حقوق حیوانات در کورس های سوارکاری منجر به بروز پلیدی هایی غیر قابل دفاع شده است. ارزش اسب از یک “موجود زنده” به حد “وسیله کسب منفعت” تنزل پیدا کرده و در روند آموزش، تمرین و مسابقه مورد آزار قرار می گیرد. محرک های درد آور برای آموزش اسب ها استفاده می شود و مادام که این موجود نجیب برای صاحبش سود مادی داشته باشد ادامه خواهد داشت و بعد از آن سرنوشت دردناکی درانتظار حیوان نجیب خواهد بود. اسب مسابقه درصورت صدمه دیدن در مسابقات به نحوی که قابل درمان نبوده و توان مسابقه نداشته باشد به روش های بدوی کشته می شود و در این روند هیچ گونه توجهی به حقوق حیوانات و جلوگیری از آزار آنها نمی شود. اخیرا برخی اسبداران با روش های شنیع دیگری آسایش سمبل نجابت را تهدید می کنند. دوپینگ اسب ها نمونه جدیدی از این روش مقرون به آزار است.

    و نقطه ای که تمام سوارکاران برای رسیدن به آن در تلاشند…

    تابناک به نقل از سایت گروه مجلات همشهری نوشت: 20 سال پیش وقتی برای اولین‌بار به گنبد رفتم، عبدالرحیم هنوز 8سالش بود. شب قبل از مسابقه، بست‌های قهوه‌ای را توی نایلونی کوچک، در کف دستش می‌گذاشت و چشم‌بسته به اصطبل کثیف پدرش می‌رفت. می‌دیدم که اسب کهر ترکمن با دیدن او چه شیهه‌ای می‌کشید.

    اسب کهر، بوی دست‌های عبدالرحیم را می‌شناخت، می‌فهمید که الان با خود اکسیری آورده که می‌تواند با خوردن آن بتازد. وقتی شیره تریاک در گلوی اسب، حل می‌شد و نشئگی به جان حیوان می‌افتاد. شاید در رویاهایش، زندگی شاهانه در ایلخی‌ها و دشت‌های قدیم را می‌دید که همیشه یک دل سیر در دشت‌های سبز ترکمن صحرا، یونجه و جو و چمن می‌خورد، نه مثل امروز که از گرانی علوفه، هیچکس دلش نمی‌آید اسبش با یونجه حال کند. اسبی را دیدم که خاک را می‌لیسید و دنبال یک دانه جو می‌گشت. یک دانه جو، کجای معده او را پر می‌کند؟!

    20سال پیش، عبدالرحیم را دیدم که شیره را چند ساعت قبل از آغاز کورس در گلوی اسبش انداخت تا دیرتر حل شود و همزمان با کورس، اسب نشئه چهارنعل بتازد. یک‌بار دیدم در خمیر نان گذاشت و انداخت توی گلوی اسب. یک‌بار دیدم شیره تریاک را در نوک چوبی گذاشت و سر اسب را به بهانه‌ای بالا گرفت و انداخت توی حلق اسب؛ درست دو ساعت به کورس مانده بود. خودم با چشم‌های خودم دیدم که انگشت‌های ظریف عبدالرحیم، شیره را در چایی حل کرد و به خورد اسب داد. اسب قهرمان شیره‌ای! بعد از 20سال وقتی به گنبد رفتم عبدالرحیم خودش هم شیره‌ای شده بود. از شیره‌ای شدن خودش پشیمان نبود، از این‌که شیره‌هایش عمر اسب‌های ترکمن را کوتاه می‌کردند، نادم بود.

    می‌گفت اسب‌های شیره‌ای در 3، 4سالگی نابود می‌شوند. دست و پای‌شان چلاق می‌شود. چه اسب‌های خوبی که نابود نشدند! عبدالرحیم گفت وقتی کنترل دوپینگ آمد، دوام و ماندگاری اسب‌هایمان زیاد شد. مادیان‌هایمان هم بارور شدند. آن‌ها به خاطر نرهای شیره‌ای، بارور نمی‌شدند. وقتی دوپینگ کنترل شد، سال‌هایی بسیار بر عمر نریان‌ها و مادیان‌ها آمد. چشم‌های اسب‌ها می‌خندید. برای اسب که دیگر نمی‌توان مرکز بازپروری گذاشت.

    نمی‌دانم حالا عبدالرحیم خوشحال است از این‌که دوپینگ کنترل می‌شود یا دارد سر من شیره می‌مالد. عبدالرحیم مگر نمی‌داند داروهای شیمیایی دوپینگ، جای شیره را گرفته است. عین بعضی قهرمانان دوپینگی که بازو و کوپال‌شان را ستبر و پف‌کرده می‌کنند، اسب‌ها هم «دُپ» می‌کنند؛ با آمپول‌های گران شیمیایی. عبدالرحیم نمی‌داند دنیا هر چه پیشرفته‌تر باشد ساخت‌وساز محرمانه داروهای شیمیایی هم در دنیا پیشرفت می‌کند.

    کنترل دوپینگ در ورزش اسبدوانی ایران از سال1370 شروع شد. فدراسیون سوارکاری وقتی ظرف‌های نمونه اسب‌ها را به آزمایشگاه دکتر بهار که مرکز آزمایش دوپینگ ورزشکاران ایران توسط کمیته المپیک کشورمان هم بود، برد در هفته‌های اول و دوم کورس فهمید که بیش از 50درصد آزمایش‌ها مثبت است! مرفین مثبت. آن‌زمان آزمایش دوپینگ در داخل کشور، حدود 50هزار تومان هزینه داشت. هزینه‌ای که باعث شد مربیان اسب‌ها، آرام‌آرام از دادن شیره به اسب‌ها خودداری کنند. 50درصد خیلی زیاد است حضرت‌آقا!

    در ادامه راه بود که فدراسیونی‌ها، چند باری هم نمونه‌ها را به آزمایشگاه‌های معتبر ایرلند و فرانسه فرستادند اما هزینه زیاد و دیرکرد در اعلام پاسخ‌ها، دوباره فدراسیونی‌ها را به آزمایشگاه داخل کشور کشاند. این‌بار نمونه‌ها را به مرکز تست اعتیاد اداره مبارزه با مواد مخدر کشور فرستادند تا اسب‌ها هم سرنوشت مشابهی با آدم‌ها داشته باشند.

    از حدود 7سال پیش تا حالا فدراسیون سوارکاری ایران به‌طور مستمر، همه نمونه‌هایش را به آزمایشگاه مرکزی دوبی که یکی از معتبرترین مراکز بین‌الملل کنترل دوپینگ است، می‌فرستد. آزمایشگاهی که برای هر نمونه حدود 400درهم معادل صددلار می‌گیرد و یک هفته‌ای پاسخ می‌دهد. پاسخی که کاملا قاطع است و مو لای درزش نمی‌رود.

    امروزه در کور‌س‌های ایران، فقط از اسب‌های قهرمان و نایب‌قهرمان، آزمایش دوپینگ می‌گیرند. بلافاصله بعد از پایان هر کورس، کادر پزشکی حاضر در مسابقات با ظروفی که شبیه ظرف شیر خودمان است(!) از اسب‌های اول و دوم مسابقه، نمونه ادرار می‌گیرند و در پاکت‌هایی استاندارد که متعلق به آزمایش دوپینگ است به‌صورت پلمپ‌شده و شماره‌خورده، به آزمایشگاه دوبی می‌فرستند.

    اما برای من که عاشق چشم‌های بی‌پناه اسب‌ها هستم، همیشه سوال است که آیا اسب‌ها می‌دانند که بعد از پایان مسابقه باید به دستشویی(!) بروند؟ بعضی‌ها می‌گویند بله. اسب‌های مسابقه را آن‌قدر می‌چرخانند تا به دستشویی برود و نمونه بدهد. آن‌ها می‌گویند اسب‌ها خودشان متوجه می‌شوند که این چند نفر منتظر نمونه آن‌ها هستند. بعضی‌ها ده‌دقیقه‌ای نمونه می‌دهند اما بعضی‌ها بیشتر از دوساعت طول می‌کشد تا دستشویی‌شان را آماده کنند!

    یک اصل بدیهی می‌گوید امروزه در هر جا که گردش مالی بالا باشد و سرمایه میلیاردی در آن‌جا بخوابد طبیعی است مافیاهای فسقلی هم دست‌به‌کار شوند. در میدان بسیار گسترده کورس گنبد، که  هیچ‌کسی، کسی‌را نمی‌شناسد  و اسب‌ها همه‌جا پراکنده‌اند و اصطبل‌های عهد عتیق بسیار کثیف، فاقد پارامترهای امنیتی هستند، این سوال برای یک خبرنگار کنجکاو پدید می‌آید که آیا مگر کاری دارد در میدان به شدت رقابتی که شرط‌بندان خلافکار نامردمی، محرمانه ده‌ها میلیون شرط می‌بندند، یک مزدور دست‌نشانده، دستش را به شیره تریاک آغشته کند و هنگام ناز کردن اسب قهرمان، روی دماغ او بکشد؟!

    در آن فضای درندشتی که مربی نمی‌تواند به تنهایی 24ساعته اسبش را زیر نظر داشته باشد مگر کاری دارد یک مزدور، هنگام نوازش اسب، به طور دزدکی، پماد ضددرد «فنیل» به دست اسب قهرمان بمالد و حیوان طفلکی، دوپینگی درآید. مگر کاری دارد؟! مگر چند ثانیه طول می‌کشد آمپول دوپینگ به اسب بیچاره بزند و در برود؟!

    سوارکار قدیمی گنبد، خاطره تلخی را تعریف می‌کند که چند سال پیش، یک از خدا بی‌خبر، دزدکی، آمپول «وایتکس» را تزریق کرد به اسب قهرمان (رعنا) و بعد از کالبدشکافی، آقای دکتر گفت جگر «رعنا» تکه‌تکه شده است. ظاهرا کنترل دوپینگ، امروزه در کورس‌های سوارکاری ما در 4درجه (از مرفین تا فنیل) آزمایش روی اسب‌ها صورت می‌گیرد و اسب‌های دوپینگی (دوپی) جریمه و محروم می‌شوند. می‌گویند حداقلش 5هفته محرومیت دارد.

    آیا حریفی بی‌وجدان نمی‌تواند در سایه قماربازی‌ها و شرط‌بندی‌های کلان، رقیبی را از میدان به در کند و همه زحمات و سرمایه‌گذاری‌های یک اسبدار و مربی‌اش در طول فصل، هدر برود؟! وقتی اسب قهرمان، دوپینگی درمی‌آید دیگر کیست که پول برده در شرط‌بندی را بعد از 10روز از مثبت اعلام شدن دوپینگ اسب قهرمان، به فرد بازنده بازگرداند. این در حالی است که امنیت اسب‌ها در کورس‌های بین‌المللی کشورهای معتبر در ورزش سوارکاری برقرار است.

    مثلا در حالی که اسب‌های شرکت‌کننده در کورس گنبد همه‌جا ولو هستند، اسبدارها در کورس بین‌المللی دوبی، از اصطبل‌هایی استفاده می‌کنند که با دوربین‌های مداربسته کنترل می‌شوند و احدی حق نزدیکی به آن‌ها را ندارد. اما با وجود رعایت کردن موارد امنیتی در بسیاری از کورس‌های جهان، پارسال در هنگ‌کنگ اتفاقی افتاد که تا هفته‌ها نقل محافل علاقه‌مند به سوارکاری بود. در حین کورس، مزدور یک شرط‌بند قهار روی چمن‌های اطراف کمین می‌کند و با تیراندازی بدون سروصدا، از راه دور، ساچمه‌ای را که آغشته به مواد شل‌کننده بود به اسب در حال کورس می‌زند و اسب از رقابت باز می‌ماند. «مافیای تعیین جوایز» معمولا در تمام کورس‌های بین‌المللی جهان نقش دارند. مثلا همین مافیا، اجازه نمی‌دهد اسب یک ایرانی در کورس دوبی قهرمان شود.

    این در حالی است که در بعضی کورس‌های بین‌المللی، بلافاصله بعد از اتمام مسابقه، پاسخ آزمایش دوپینگ روی اسب‌ها اعلام می‌شود تا هیچ حقی از شرط‌بندها ضایع نشود. مثلا در سال1358 در کورس بمبئی هندوستان، هنگامی که اسبی که رویش حساب نمی‌شد قهرمان شد، بلافاصله داوران پرچم‌های قرمزشان را بالا بردند و از طریق بلندگو اعلام شد که تا اعلام نتیجه دوپینگ، پول شرط‌بندان داده نمی‌شود. بلافاصله همان‌جا هم پاسخ آزمایش در آزمایشگاه میدان درآمد و اعلام شد جایزه به اسب دوپینگی تعلق نمی‌گیرد.

    این است حکایت پیچیده اسبدوانی؛ ورزشی که به دلیل برخورداری از گردش مالی میلیاردی، طیبعی است منجر به تشکیل دسته‌های کوچک مافیایی شود و مخ هر کس از شنیدن قصه‌های محرمانه و باورنکردنی‌اش، هنگ کند!

    اما هر چه هست یاد روزهایی خوش که ترکمن‌های قدیمی، به اسب‌هایشان، عسل و تخم‌مرغ و روغن حیوانی و کره گاومیش می‌دادند تا اسب قوت بگیرد،  بعدها جای کره و عسل با شیره افیون و این آخری‌ها با آمپول‌های گران‌قیمت خارجی پر شد. اسب اگر زبان داشت او نیز دوست می‌داشت به گذشته رجعت کند. به بیابان‌ها و ایلخی‌ها. به عسل اصل ترکمن‌صحرا. اسب هم بالاخره نوستالژی دارد دیگر!

    حکایت مافیا فقط با دوپینگ و قمار آمیخته نشده، اسب‌ها اگر زبان بگشایند لبریز از خاطراتی سیاه و سفیدند. یک‌بار کارگری که در حین انتقال اسب‌ها از گنبد به تهران، در پشت خاور، دور از چشم مربی و اسبدار، آمپولی به اسبی قهرمان زده بود، ‌بعدها اعتراف کرد که در قبال چند اسکناس سبز، کابوس‌هایی را به جان خرید که چشم‌های مخمور آن اسب برای همیشه در شب‌های تنهایی‌اش پیوند زد.

    این حیوان نجیب در راه رساندن صاحبش به افتخار آسیب جدی دیده و توسط همان صاحب کشته خواهد شد.

    قطره اشکی از سر مظلومیت

  • باز هم تغییرات ژنی در حیوانات، «آبگون» و «آبگينه»

    تصویر از پژوهشگاه رویان

    دیده بان حقوق حیوانات: تولد آبگون و آبگينه فصلي نوين در صنعت اصلاح نژاد دام شيري کشور است. تولد اين گوساله‌ها که هر دو ماده و از عيار ژنتيکي بالايي برخوردارند، به دنبال تحقيقات دامنه دار پژوهشگران کشور در به کارگيري تکنولوژي‌هاي نوين آزمايشگاهي در توليد انواع دام‌هاي اهلي از طريق لقاح آزمايشگاهي , شبيه سازي و مهندسي ژنتيک صورت گرفته است که همگي در نوع خود در منطقه خاورميانه بي نظيراند به گونه‌اي كه تولد اين دو گوساله آخرين حلقه توانمندي تحقيقات کشور در دانش بيوتکنولوژي توليد مثل حيوانات اهلي محسوب مي شود.
    رييس پژوهشکده زيست فناوري جانوري پژوهشگاه رويان‌ از تولد نخستين گوساله‌هاي حاصل از انجماد جنين‌هاي آزمايشگاهي «آبگون» و «آبگينه» در پژوهشکده زيست فناوري جانوري پژوهشگاه رويان خبر داد.

    دکتر محمد حسين نصر اصفهاني، رييس پژوهشکده زيست فناوري جانوري رويان و مدير پروژه در گفت‌وگو با ايسنا اظهار كرد: تولد آبگون و آبگينه فصلي نوين در صنعت اصلاح نژاد دام شيري کشور است. تولد اين گوساله‌ها که هر دو ماده و از عيار ژنتيکي بالايي برخوردارند، به دنبال تحقيقات دامنه دار پژوهشگران کشور در به کارگيري تکنولوژي‌هاي نوين آزمايشگاهي در توليد انواع دام‌هاي اهلي از طريق لقاح آزمايشگاهي , شبيه سازي و مهندسي ژنتيک صورت گرفته است که همگي در نوع خود در منطقه خاورميانه بي نظيراند به گونه‌اي كه تولد اين دو گوساله آخرين حلقه توانمندي تحقيقات کشور در دانش بيوتکنولوژي توليد مثل حيوانات اهلي محسوب مي شود.

    وي افزود: گر چه با همت جهاد کشاورزي در طي 30 سال گذشته گام‌هاي مهمي در راستاي بهبود پتانسيل ژنتيکي دام‌هاي کشور برداشته شده است،اما به زعم همه محققين توليد جنين‌هاي منجمد سريع‌ترين و بهينه‌ترين روش ارتقاء پتانسيل ژنتيکي دام‌هاي يک کشور است.

    نصراصفهاني با بيان اينكه در حال حاضر تکنيک تلقيح مصنوعي دام‌ها با اسپرم‌هاي مرغوب داخلي و خارجي در تمام دامپروري‌هاي کشور انجام مي‌شود، تصريح كرد: ازآنجا که اسپرم تنها نيمي از مشخصات ژنتيکي را به گوساله‌ها منتقل مي کند، اصلاح نژاد به اين روش يک امر بطئي و مستلزم وجود گاوهاي مادر گران قيمت با عيار ژنتيکي بالاست. در حالي‌که در روش مزبور کل پتانسيل ژنتيکي از طريق جنين هاي منجمد شده انتقال يافته و نيازي به گاوهاي گران قيمت نيست.

    اولين گوساله هاي به دنيا آمده از طريق جنين هاي فريز شده در پژوهشکده رويان اصفهان

    رئيس پژوهشکده زيست فناوري جانوري پژوهشگاه رويان‌ با اشاره به جزئيات اين پروژه تحقيقاتي به خبرگزاري دانشجويان ايران گفت: دراين پروژه كه با همکاري مجتمع کشت و دامپروري فکا وابسته به سازمان تامين اجتماعي به انجام رسيده ، ابتدا گاوهاي با ارزش ژنتيکي بالا که توليد شير آن‌ها بالاي 18 تن بود شناسايي و تخمک‌هاي آنها استحصال گرديد. نهايتا پس از انجام بلوغ آزمايشگاهي, تخمک‌هاي مزبور با اسپرم‌هاي بسيار مرغوب تعين جنسيت شده لقاح يافته و جنين‌هاي حاصله در روز هفتم تکوين آزمايشگاهي با استفاده از تکنيک انجماد شيشه اي منجمد شدند تا در زمان‌هاي مقرر به گاوهاي گيرنده کم ارزش انتقال داده شوند .

    وي درخصوص فاز‌هاي تحقيقاتي اين پروژه خاطرنشان كرد: در فاز اول اين پروژه 200 قطعه جنين ماده توليد شد که از اين ميان 150 جنين منجمد شد و پس از يخ گشايي تعداد 120 قطعه آن در طي يک سال به 100 گاو گيرنده ارزان قيمت منتقل شده که منجر به ايجاد 45% آبستني اوليه گرديد به گونه‌اي كه تولد آبگون و آبگينه اولين مورد اين تولدهاست و در آينده نزديک اميدواريم شاهد تولد ساير گوساله‌ها باشيم.

    رئيس پژوهشکده زيست فناوري جانوري پژوهشگاه رويان اذعان كرد: نام هاي آبگون و آبگينه برگرفته از ماهيت تکنيک انجماد شيشه اي است که در طي آن جنين درون يک قطره شفاف انجمادي قرار مي گيرد. به صورتي كه هم‌اكنون تکنيک انتقال جنين‌هاي منجد در راس برنامه‌هاي اصلاح نژادي کشور‌هاي پيشرفته قرار دارد و اگرچه تا کنون کشور ما از وارد کنندگان اين تکنولوژي بوده؛ اما تولد آبگون و آبگينه توسط محققين پژوهشگاه رويان نماد توانمندي کامل کشور در جهت رفع وابستگي در قلمرو دانش بيوتکنولوژي توليدمثل است.

    نصر اصفهاني در پايان عنوان كرد: توليد جنين‌هاي منجمد مرغوب تعيين جنسيت شده، در اولوليت برنامه‌هاي جنين شناسي پژوهشگاه رويان براي ارائه به متقاضيان داخل و خارج از کشور قرار دارد كه اميدواريم توسعه اين تکنولوژي در کشور موجب تحول صنعت دام شيري کشور شود.

    همچنين مهندس جمشيد جليل نژاد، مدير عامل مجتمع کشت دامپروري فکا وابسته به سازمان تامين اجتماعي خاطرنشان کرد: در حال حاضر قيمت تمام شده هر قطعه جنين منجمد وارداتي به شانس آبستني 50 درصد و حدود 500 تا 700 دلار است، به گونه‌اي كه براي ايجاد هر مورد آبستني موفق حدود 1000 تا 1400 دلار ارز از کشور خارج مي شود و اين درحالي است كه محققان کشور با بهره گيري از تجربيات چندين ساله خود نه تنها به نتايجي برابر و حتي بالاتر دست يافته‌اند بلکه در اين پروژه قيمت تمام شده هر قطعه جنين منجمد مرغوب تعين جنسيت شده، تا حدود 1.3 کاهش پيدا كرده است.

    مهندس جمشيد جليل نژاد با بيان اينكه دستيابي به اين توانمندي پر ارزش باعث رونق و شکوفايي صنعت انتقال جنين در کشور شده و نقطه عطفي در پيوند صنعت دام شيري و فناوري توليد مثل است، تصريح كرد: هم‌اكنون ميزان توليد شير به ازاي هر راس گاو، تعين کننده اصلي سود آوري و يا زيان صنعت دامپروري است و علي‌رغم تمام پيشرفت‌هاي حاصله در مديريت، تغذيه و ژنتيک دام‌هاي شيري، ميانگين توليد شيرهر راس گاو حدود 12 تن در يک دوره شيرواري است. در حاليکه گوساله هاي آبگون و آبگينه حاصل از تخمک و اسپرم گاوهايي هستند که رکورد توليد شير آنها 18 تن بوده كه با توجه به قيمت تمام شده هر قطعه جنين و رکورد شير حاصل از طريق انتقال جنين هاي منجمد بهترين روش شکوفايي اقتصادي صنعت دام شيري کشور محسوب مي‌شود .

    دیده بان حقوق حیوانات ایجاد تغییرات ژنتیکی در حیوانات برای استحصال منافع بیشتر را امری غیر اخلاقی تلقی کرده و آن را منافی حقوق حیوانات میداند. حیوانات دستکاری شده ژنی زندگی طبیعی نخواهند داشت و سختی کشیدن این گونه حیوانات محصول مستقیم زیاده خواهی بشر و ایجاد تغییرات اساسی در قوانین خلقت است.

    بنیانا اولین گوساله شبیه سازی شده در ایران

    خبر مرتبط: آزار حیوانات در پژوهشگاه رویان/ تصویری

  • دستگيري پنج متهم به قاچاق اعضاي بدن حيوانات

    دستگيري پنج متهم به قاچاق اعضاي بدن حيوانات
    دستگيري پنج متهم به قاچاق اعضاي بدن حيوانات
    مقامات دپارتمان پليس «گابون» در آفريقا از دستگيري پنج تن به اتهام قاچاق اعضاي بدن حيوانات خبر دادند.
    به گزارش ايسنا، «لوك ماتوب» رييس بخش جرايم دپارتمان دادگستري «گابون» در مصاحبه‌اي با رسانه‌هاي آفريقايي عنوان كرد: ماموران پليس موفق شدند، پنج تن را به اتهام كشتن و فروش اعضاي بدن حيوانات دستگير كنند.
    به گزارش ايسنا، بر اساس اعلام دپارتمان پليس «گابون» در آفريقا كه در خبرگزاري آسوشيتدپرس هم منتشر شد، اين پنج تن متهم هستند كه 30 شامپانزه و گوريل را كشته و اعضاي بدن اين حيوانات را در بازارهاي سياه فروخته‌اند.
    همچنين در انبار منزل اين پنج متهم اعضاي بدن فيل، مار و چند حيوان ديگر هم يافت شده است.

    ویدئوی مرتبط را اینجا ببینید

    دستگيري پنج متهم به قاچاق اعضاي بدن حيواناتدستگيري پنج متهم به قاچاق اعضاي بدن حيواناتدستگيري پنج متهم به قاچاق اعضاي بدن حيوانات
    Animal Rights Watch:
    CNN: Authorities in Gabon have arrested five people for dealing in illegal animal parts, which included the heads of a gorilla and 12 chimpanzees, according to Conservation Justice, a wildlife preservation group.

    “This is the first time 13 ape heads were confiscated,” Luc Mathot, the president of Conservation Justice, said Friday. Along with the heads, two hands from gorillas and 30 from chimps were seized.

    In addition, 12 leopard skins, a partial lion skin, snake skins and 5 elephant tails were confiscated.

    Mathot said he was present when the animal parts were laid out at the Forces of Order station in Libreville on January 14, the day after the raid.

    The five suspects — a woman from Benin and four men from Nigeria — were arrested on January 13 in Gabon’s capital, Libreville, and have been charged with wildlife crimes for dealing in illegal animal parts, according to Mathot. They could face up to 6 months in jail if convicted, according to Mathot.

    Other African nations like Cameroon and Congo have stiffer penalties for trafficking — up to five years.

    Their next hearing is January 25.

    Authorities in Gabon worked with the AALF — an organization developed by Conservation Justice to fight against the trafficking of protected wildlife in Central Africa — in the operation.

    “WWF commends the Water and Forest Ministry and AALF for this important arrest,” David Greer, a great ape manager for the World Wildlife Fund, said in a statement Wednesday. “However, the massive collection of protected species confiscated in this operation is highly disturbing.”

    “Putting these dealers behind bars probably has a direct impact on the lives of hundreds of chimps and gorillas,” Mathot said.

  • مرگ مرغابیهای رودخانه گرگر+عکس

    گزارش مهر:

    آلودگی ناشی از نشت فاضلابهای شهری و کشاورزی به بستر رودخانه گرگر که از سازه های آبی شوشتر می گذرد، مرغابی های رها شده در این رودخانه را به کام مرگ برده است.

    به گزارش مهر، بزرگترین رودخانه دست‌کند جهان که شاخه‌ای مصنوعی از رودخانه کارون است به دلیل آنچه آلودگی ناشی از نشت انواع فاضلاب نامیده می شود به شدت آلوده و بد بو است. این رودخانه گَرگَر یکی از شاخه‌های رودخانه کارون در جنوب غربی ایران است که در ابتدای شهر شوشتر توسط بند میزان جدا شده و در منطقه بند قیر جنوب شوشتر به شاخه اصلی باز می‌گردد.

    یک فعال محیط زیست و میراث فرهنگی در خوزستان با اشاره به اینکه روز سیزده آبانماه امسال دوستدارن میراث فرهنگی با هزینه شخصی خود نزدیک به صد مرغابی را در این رودخانه رها کردند تا جلوه ای از زیبایی گونه های جانوری در رودخانه کنار سازه های آبی تازه به ثبت رسیده شوشتر را  به نمایش بگذارند.

    مجتبی گهستونی تاکید کرد: آسیابهای آبی شوشتر با این مرغابی ها می توانست جلوه ای تازه داشته باشد ولی به دلیل شدت آلودگی آب رودخانه گرگر مرغابی ها یکی پس از دیگری در حال تلف شدن هستند.

    وی با اشاره به اینکه آب تونل های سازه کم شده و در طول دو ماه مرغابی ها از بین رفته اند به بوی بد و آزار دهنده آب رودخانه اشاره کرد و گفت: دامپزشکی علت مرگ مرغابی ها را فاضلاب آلوده و مشکلات ناشی از سموم کشاورزی و فاضلاب های شهری عنوان کرده است.

    به نظر می رسید با ثبت سازه های آبی شوشتر در فهرست آثار جهانی باید مراقبتهای لازم از این بنای تاریخی به عمل بیاید اما به گفته کارشناسان، فاضلاب ترکیبی در آب رودخانه های جاری در بستر سازه های تاریخی شوشتر این بنای عظیم معماری را دچار فرسودگی شدید کرده و با مرگ گونه های جانوری می توان به شدت آلودگی و اسیدهای منتشره در آب آلوده پی برد.

    اوضاع نابسامان بزرگ‌ترین رودخانه دست‌کند جهان اگر چه مدتهاست به بهانه فرسایش سازه های آبی مورد انتقاد علاقمندان به آثار تاریخی کشور بوده اما بخارات منتشر شده از بستر رودخانه های آلوده و آلودگی گونه های جانوری مثل ماهی ها و جانوران کنار آبزی و انواع پرندگان هشدار تازه ای برای متولیان سازه های آبی و مسئولان محیط زیست استان خوزستان باشد.

    با این حال زباله‌های رها شده و فاضلاب ترکیبی رودخانه محیط زیست انسانی در جوار سازه های آبی شوشتر را نیز مختل کرده است تا جایی که به گفته شاهدان عینی جایی برای نفس کشیدن در حاشیه این سازه ها وجود ندارد.

    گهستونی در این باره به مهر گفت: پسابهای وارد شده از مزارع اطراف و همین طور آلودگیهای فاضلاب شهری علت اصلی بوی بد و آلودگی ظاهرا رودخانه است که مهمترین چالش سازه های آبی نیز محسوب می شود. به نظر می رسد آنچه بیش از تلاش برای ثبت جهانی سازه های آبی اهمیت داشت حفظ این سازه و محیط زیست اطراف رودخانه های جاری در آن است.

    به عقیده این فعال میراث فرهنگی و محیط زیست رفع معضلات زیست محیطی سازه های آبی شوشتر بیش از ثبت آن اهمیت دارد و یکی از دغدغه های اصلی مردم و فعالان محیط زیست در خوزستان است.

    با این حال با توجه به اینکه بیشتر سطح کره زمین از آب پوشیده شده و محیطهای آبی مکان مناسبی برای رشد میکروارگانیسم ها است که با ورود مواد آلی آب را آلوده ساخته و محیط را برای رشد میکروارگانیسم مناسب تر می کند، رودخانه های حاشیه سازه های آبی شوشتر به دلیل آلوده بودن می تواند بدنه سازه های شوشتر را تخریب کند.

    در آبهای غنی از مواد آلی باکتریهای هتروتروف دیده می شوند که بعضی از آنها بیماریزا هستند و وجود میکروارگانیسم ها در آب از طرفی باعث انجام چرخه عناصر در آب شده و از طرف دیگر می توانند پدیده های نا مطلوبی در آبهای آشامیدنی و آبهای طبیعی به وجود آورند.

  • ببرهای جدید و استمداد جهانی حامیان حیوانات در ایران

    دیده بان حقوق حیوانات: در پی مرگ ببر نر سیبری و معدوم سازی تعدادی شیر در باغ وحش ارم تهران اعتراضاتی به صورت خودجوش در فضای مجازی شکل گرفته است. در همین راستا جمعی از حامیان حیوانات و فعالان محیط زیست در ایران با ارسال نامه ای به مجامع جهانی خواستار همکاری های بین المللی جهت جلوگیری از ورود ببر سیبری جدید به ایران شدند. نامه ارسالی که رونوشت آن برای دیده بان حقوق حیوانات نیز ارسال شده، حاوی متن این درخواست به انگلیسی، فارسی و روسی است.

    به گزارش دیده بان حقوق حیوانات، این نامه به گروه های طرفدار حیوانات در کشور های مختلف از جمله سازمان جهانی جلوگیری از سوء استفاده از حیوانات و مجامع حمایت از حیوانات و سازمان های زیست محیطی روسیه ارسال شده است. مرگ ببر سیبری از یک سو و کشتار شیرها از سوی دیگر با عکس العمل شدید علاقمندان حیوانات مواجه شده است.

    متن نامه ارسالی به قرار زیر است:

    A letter to Russian authorities, animal lovers, and environment activists

    One of the two tigers sent to Iran by Russian government to regenerate the tiger’s population in Iran has died due to the mal-management and incapability of the Environment and Animal protection organization of Iran after an identified illness and there is a rumor that the second one is also ill.

    We have also heard that the Russian Environment Department is supposed to send four more tigers to Iran. We, the Iranian animal lovers and environmental activists, would like to ask the Russian authorities to stop this decision and do not let such rare and beautiful animals to perish due to the incapability of Iranian managers.

    Coincided with the death of the Russian tiger, the managers of Tehran Zoo have killed 14 lions kept in the zoo under the pretext of stopping the spread of the disease. They were killed in the worst brutal method, using guns and bullets. This catastrophe has caused a lot of pains for animal lovers of Iran.

    Unfortunately, there is no will in Iran to preserve the life of animals and the aim of authorities to bring the Russian tigers has not been but sheer propaganda and, thus, there is no chance for the survival and multiplication of these animals

    We emphatically ask you not to endanger the lives of 4 more tigers by moving them to the mercy of such cruel authorities.

    A Group of Iranian animal lovers and environmental activist

    مقامات مسئول ،دوستدارن حیوانات، فعالان محیط زیست، در کشور روسیه

    یکی از دو ببری که دولت روسیه آپریل سال گذشته برای گسترش و احیا نسل ببر به ایران داده بود در اثر سو مدیریت و ناتوانی سازمان حفظ محیط زیست و دامپزشکی ایران بیمار شد و مرد و شنیده ایم که ببر دیگر هم بیمار است .

    در خبرها شنیده ایم که اداره محیط زیست روسیه قصد دارد چهار قلاده ببر دیگر هم به ایران بدهد. ما دوستداران حیوانات و فعالان محیط زیست ایران عاجزانه از شما می خواهیم که جلوی این کار را بگیرید و اجازه ندهید این حیوانات زیبا و بی نظیر در اثر {…} مسئولان ایرانی از بین بروند.

    همزمان با مرگ ببر روسی مقامات باغ وحش تهران به بهانه جلوگیری از گسترش بیماری ، 14 شیر موجود در باغ وحش تهران را به بدترین شکل و ضد انسانی ترین شکل یعنی با شلیک گلوله کشتند. مرگ شیرهای باغ وحش تهران دوستداران حیوانات در ایران را بسیار ناراحت کرده است.

    متاسفانه در ایران اراده ای برای حفظ و نجات جان حیوانات وجود ندارد و هدف مسئولان ایران از آوردن ببرهای روسی تنها مقاصد تبلیغاتی و منفعت طلبی شخصی است. امکانات لازم برای زنده ماندن و گسترش نسل این حیوان در این وجود ندارد.

    ما از شما می خواهیم جلوی فاجعه ای دیگر را بگیرید و مانع از مرگ 4 قلاده ببر دیگر شوید.

    جمعی از حامیان حیوانات و فعالان محیط زیست در ایران

    Письмо российским властям, экологам и всем любителям животных

    Один из двух тигров, посланных в Иран российским правительством с целью восстановить популяцию тигров в Иране умер в связи с неправильным обращением и недееспособностью Иранской организации по защите животных и окружающей среды, которая не оказала требуемую помощь после того как была выявлена болезнь. Есть информация о том, что второму тигру уготована та же участь.

    Нам стало известно, что российское Министерство Природных Ресурсов и Экологии собирается выслать в Иран еще четырех тигров. Мы, иранские экологи и защитники животных хотели бы попросить российские власти отменить это решение и не дать умереть этим редким и красивым животным умереть из-за нерасторопности иранского менеджеров.

    Вместе со смертью российского тигра, руководство Тегеранского зоопарко убило 14 львов, которые держались в зоопарке под предлогом пресечения распространения заражения. Львы были убиты наиболее брутальным способом – из пистолета. Это стало катастрофой для всех любителей животных Ирана.

    К сожалению, в Иране нет политической воли, чтобы сохранять жизнь животных, и цель привезти российских тигров была скорее связана с пропагандой, нежели с желанием действительно восстанавливать популяцию этих животных.

    Мы просим вас не подвергать опасности еще четырех созданий, отдавая их на произвол столь жестокой власти.

    Группа иранских экологов и любителей животных.

  • کشتن توله سگها به جرم ماده بودن

    دیده بان حقوق حیوانات: سگ ها برای انسان، نماد وفاداری محسوب می شوند. وفاداری بی چشمداشتشان در قصص و حکم، یاریگر ذهن خلاق نویسندگان است و در کوه و دشت و بیابان یاریگر مردان صحرا. انسان اما گاه ذره ای از این وفاداری ستودنی را پاسخ نمی دهد. ماده سگهای تازه به دنیا آمده، به روش های بدوی و خشن کشته می شوند تا نرها که در خیال مردم نگهبانان بهتری هستند شیر بیشتری بخورند و قوی تر شوند
    به گزارش دیده بان حقوق حیوانات علاقه گله داران و باغ داران و گاه کارخانه داران و زمین داران به داشتن سگ نر نگهبان و عدم پذیرش سگ ماده به دلیل مشکلات فصل جفت گیری، صحنه هایی ایجاد می کند که نمونه ای از آن را در این تصاویر ملاحظه می کنید. توله های مونث با کوبیده شدن سرهاشان به هم، کوبیده شدن به در و دیوار و روشهای بدوی تری چون زنده به گور کردن در چاه ها یا زیر خاک کشته می شوند تا شیر مادر را حرام نکنند!
    وبلاگ «دانشجویان محیط زیست گرگان» در این زمینه می نویسد:
    دراین عکس ها سه توله سگ ماده را می بینید که به دلیل ماده بودن محکوم به مرگ هستند چشم توله ها تا چند روز پس از تولد بسته است و این زمان خوبی برای از بین بردن توله ها است…
    و…
    یک شب سرد زمستانی برای مردن بس است…

    عکس/ داوود فداکار


  • معرفی متهمان ردیف اول تا سوم مرگ ببر سیبری

    مهر نوشت: عضو فراکسیون محیط زیست در مورد نتایج بررسی مجلس در مورد علل مرگ ببر سیبری و کشته شدن شیرهای باغ وحش ارم گفت: سازمان محیط زیست، مسئولین باغ وحش ارم و سازمان دامپزشکی کشور به ترتیب مقصر مرگ حیوانات باغ وحش هستند.
    فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی در جلسه ای با حضور صاحبنظران و مسئولین ذیربط علل مرگ ببر سیبری و کشته شدن شیرهای باغ وحش ارم را مورد بررسی قرار داد.
    انوشیروان محسنی بندپی در این رابطه به خبرنگار مهر گفت: فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی با حضور مسئولین سازمان حفاظت محیط زیست، سازمان دامپزشکی کل کشور، سازمانهای مردم نهاد فعال در زمینه حمایت از حقوق حیوانات و اساتید دانشگاه علل مرگ ببر سیبری و کشته شدن شیرها را بررسی کرد.
    به گفته وی، به دنبال درخواست روسیه از ایران مبنی بر دریافت دو قلاده پلنگ به عنوان نماد بازیهای المپیک زمستانی 2014 این کشور، مقامات ایران تحویل دو قلاده ببر توسط روسیه در ازای پلنگ های ایران را شرط پذیرش تقاضای آنان قرار دادند به این امید که با حضور و جفتگیری این دو ببر سیبریایی گامی برای احیای نسل ببر مازندران برداشته شود.
    برای ورود ببرها آمادگی نداشتیم
    این عضو فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی در ادامه توضیحات خود دلیل اصلی این واقعه را عدم آمادگی ایران برای پذیرش این جانداران اعلام کرد و افزود: ما وقتی وارد مذاکره شدیم که بستر وشرایط لازم برای پذیرایی و شناخت محیطی که آنها باید در آن نگهداری شوند را نداشتیم اما با این وجود آن دو را تحویل گرفتیم.
    دلیل ابتلای گربه سانان باغ وحش به مشمشه
    محسنی اشتباه دوم این پروژه را تحویل دو قلاده ببر مهمان به باغ وحش تهران عنوان کرد و ادامه داد اگرچه مسئولین باغ وحش اعلام می کنند فضایی هزار و 800 متری را برای ببرها آماده کرده بودند اما در این مکان خبری از یک اداره دامپزشکی مستقل یا اداره دامپزشکی حیات وحش نبود به طوری که پس از بروز علائم بیماری در برخی حیوانات باغ وحش مانند شیرها مسئولین باغ وحش مجبور به درخواست کمک از دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران شدند که بنابر ادعای آنها اساتید دانشکده دامپزشکی نیزموفق به تشخیص بیماری مشمشه در شیرها نشدند. البته لازم به ذکراست مسئولین دانشکده دامپزشکی برای رد یا قبول این ادعا در جلسه فراکسیون حضور نداشتند.
    نماینده مردم نوشهر در ادامه با اشاره به اینکه الاغ های وارداتی غذای اصلی شیرو ببرهای باغ وحش را تشکیل می دادند، تصریح کرد: آلودگی غذای این حیوانات دلیل ابتلای آنها به این بیماری بوده است.
    عذاب چند ماهه حیوانات باغ وحش
    وی افزود: اواخر شهریور ماه امسال نشانه بیماری در برخی شیرهای باغ وحش که در نزدیکی ببرها نگهداری می شدند مشاهده شد اما کسی نمی دانست این بیماری مشمشه است تا اینکه به گفته مسئولین باغ وحش از اساتید دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران تقاضای کمک شد اما آنها نیز پس از معاینه و نمونه گیری از حیوانات بیماری آنها را تشخیص نداند و به این دلیل بعضی از شیرها تلف شدند تا اینکه ببر مهمان نیز مبتلا شد و در تاریخ 9 دیماه اساتیدی خارج از دانشکده دامپزشکی که به صورت سازمانهای مردم نهاد فعالیت می کردند نوع بیماری ببر را تشخیص دادند که متاسفانه یک روز بعد از تشخیص آنها ببر نر تلف شد و آزمایش نمونه ها در انستیتو رازی کشور و در کشور آلمان هم ابتلای گربه سانان باغ وحش به مشمشه را تایید کرد.
    متهمان ردیف اول تا سوم این واقعه
    عضو فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی در ادامه پس از سازمان محیط زیست به دلیل سهل انگاری و بی توجهی به نبود آمادگی برای پذیرش ببرها سهل انگاری دوم را متوجه مسئولین باغ وحش ارم دانست که با وجود بیمار و تلف شدن تعدادی از شیرها از یک طرف و نزدیکی محل نگهداری آنها و ببرهای مهمان و شباهت غذای مصرفی آنها از طرف دیگراقدامات لازم را جهت پیشگیری از ابتلای ببرها انجام ندادند.
    متهم دیگر این پرونده بنا بر گفته های انوشیروان محسنی سازمان دامپزشکی کشور است چرا که به گفته وی تقصیرسازمان محیط زیست و مسئولین باغ وحش تهران رافع مسئولیت دامپزشکی نیست با این توضیح که سازمان دامپزشکی کشور می توانست در کنترل احشام و حیواناتی که وارد کشور می شوند از لحاظ قرنطینه و نظارت عملکرد بهتری داشته باشد.
    این نماینده مجلس تاکید کرد همانطور که وزارت بهداشت موظف به نظارت بر سلامت مواد غذایی که وارد کشور هستند باشد سازمان دامپزشکی نیز ملزم به کنترل و نظارت بر مبادی ورودی کشور است که متاسفانه این نظارت در مورد قاطرها یا الاغ هایی که برای تغذیه گربه سانان باغ وحش وارد کشور می شدند صورت نگرفته و همه اینها دست به دست هم دادند تا مرگ ببر سیبری و کشته شدن شیرها رقم بخورد.
    احتمال ورود یک ببر دیگر از سیبری
    محسنی در پاسخ به خبرنگار مهر در خصوص تعیین تکلیف ببر ماده با توجه به تقاضای گروهی از طرفداران حقوق حیوانات مبنی بر استرداد این حیوان به کشور خود عنوان کرد این ببر در حال حاضر تحت درمان و مراقبت شدید قرار دارد و قول هایی برای ورود یک ببر دیگر گرفته ایم.
    در نهایت فارغ از دغدغه یافتن مسئول این تراژدی چیزی که خاطر طرفدران و حامیان حقوق حیوانات را در چند روز اخیر آزرده ساخت نحوه مرگ حیوانات مبتلا بوده است.
    انوشیروان محسنی در این رابطه به خبرنگار مهر گفت اعلام شده است که شیرها با تیر کشته نشده اند بلکه از طریق تزریق دوز بالای داروی بیهوشی جانشان گرفته شده و برای جلوگیری از شیوع بیماری اجساد آنها سوزانده شده است.
    الزام مسببین به ارائه گزارش
    محسنی در مورد تدبیرهای اندیشه شده برای جلوگیری از بروز اتفاقات مشابه گفت: هر سه دستگاه مسئول موظف شدند ظرف حداکثر یک هفته گزارشی را به فراکسیون محیط زیست ارائه دهند تا بتوان با ارائه گزارش نهایی به رئیس مجلس شورای اسلامی و رئیس جمهور و اتخاذ تصمیم مناسب در آینده شاهد چنین اتفاقات ناگواری نباشیم.

    معرفی متهمان ردیف اول تا سوم مرگ ببر سیبریعضو فراکسیون محیط زیست در مورد نتایج بررسی مجلس در مورد علل مرگ ببر سیبری و کشته شدن شیرهای باغ وحش ارم گفت: سازمان محیط زیست، مسئولین باغ وحش ارم و سازمان دامپزشکی کشور به ترتیب مقصر مرگ حیوانات باغ وحش هستند.به گزارش خبرنگار مهر، فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی در جلسه ای با حضور صاحبنظران و مسئولین ذیربط علل مرگ ببر سیبری و کشته شدن شیرهای باغ وحش ارم را مورد بررسی قرار داد.
    انوشیروان محسنی بندپی در این رابطه به خبرنگار مهر گفت: فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی با حضور مسئولین سازمان حفاظت محیط زیست، سازمان دامپزشکی کل کشور، سازمانهای مردم نهاد فعال در زمینه حمایت از حقوق حیوانات و اساتید دانشگاه علل مرگ ببر سیبری و کشته شدن شیرها را بررسی کرد.
    به گفته وی، به دنبال درخواست روسیه از ایران مبنی بر دریافت دو قلاده پلنگ به عنوان نماد بازیهای المپیک زمستانی 2014 این کشور، مقامات ایران تحویل دو قلاده ببر توسط روسیه در ازای پلنگ های ایران را شرط پذیرش تقاضای آنان قرار دادند به این امید که با حضور و جفتگیری این دو ببر سیبریایی گامی برای احیای نسل ببر مازندران برداشته شود.
    برای ورود ببرها آمادگی نداشتیم
    این عضو فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی در ادامه توضیحات خود دلیل اصلی این واقعه را عدم آمادگی ایران برای پذیرش این جانداران اعلام کرد و افزود: ما وقتی وارد مذاکره شدیم که بستر وشرایط لازم برای پذیرایی و شناخت محیطی که آنها باید در آن نگهداری شوند را نداشتیم اما با این وجود آن دو را تحویل گرفتیم.
    دلیل ابتلای گربه سانان باغ وحش به مشمشه
    محسنی اشتباه دوم این پروژه را تحویل دو قلاده ببر مهمان به باغ وحش تهران عنوان کرد و ادامه داد اگرچه مسئولین باغ وحش اعلام می کنند فضایی هزار و 800 متری را برای ببرها آماده کرده بودند اما در این مکان خبری از یک اداره دامپزشکی مستقل یا اداره دامپزشکی حیات وحش نبود به طوری که پس از بروز علائم بیماری در برخی حیوانات باغ وحش مانند شیرها مسئولین باغ وحش مجبور به درخواست کمک از دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران شدند که بنابر ادعای آنها اساتید دانشکده دامپزشکی نیزموفق به تشخیص بیماری مشمشه در شیرها نشدند. البته لازم به ذکراست مسئولین دانشکده دامپزشکی برای رد یا قبول این ادعا در جلسه فراکسیون حضور نداشتند.
    نماینده مردم نوشهر در ادامه با اشاره به اینکه الاغ های وارداتی غذای اصلی شیرو ببرهای باغ وحش را تشکیل می دادند، تصریح کرد: آلودگی غذای این حیوانات دلیل ابتلای آنها به این بیماری بوده است.
    عذاب چند ماهه حیوانات باغ وحش
    وی افزود: اواخر شهریور ماه امسال نشانه بیماری در برخی شیرهای باغ وحش که در نزدیکی ببرها نگهداری می شدند مشاهده شد اما کسی نمی دانست این بیماری مشمشه است تا اینکه به گفته مسئولین باغ وحش از اساتید دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران تقاضای کمک شد اما آنها نیز پس از معاینه و نمونه گیری از حیوانات بیماری آنها را تشخیص نداند و به این دلیل بعضی از شیرها تلف شدند تا اینکه ببر مهمان نیز مبتلا شد و در تاریخ 9 دیماه اساتیدی خارج از دانشکده دامپزشکی که به صورت سازمانهای مردم نهاد فعالیت می کردند نوع بیماری ببر را تشخیص دادند که متاسفانه یک روز بعد از تشخیص آنها ببر نر تلف شد و آزمایش نمونه ها در انستیتو رازی کشور و در کشور آلمان هم ابتلای گربه سانان باغ وحش به مشمشه را تایید کرد.
    متهمان ردیف اول تا سوم این واقعه
    عضو فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی در ادامه پس از سازمان محیط زیست به دلیل سهل انگاری و بی توجهی به نبود آمادگی برای پذیرش ببرها سهل انگاری دوم را متوجه مسئولین باغ وحش ارم دانست که با وجود بیمار و تلف شدن تعدادی از شیرها از یک طرف و نزدیکی محل نگهداری آنها و ببرهای مهمان و شباهت غذای مصرفی آنها از طرف دیگراقدامات لازم را جهت پیشگیری از ابتلای ببرها انجام ندادند.
    متهم دیگر این پرونده بنا بر گفته های انوشیروان محسنی سازمان دامپزشکی کشور است چرا که به گفته وی تقصیرسازمان محیط زیست و مسئولین باغ وحش تهران رافع مسئولیت دامپزشکی نیست با این توضیح که سازمان دامپزشکی کشور می توانست در کنترل احشام و حیواناتی که وارد کشور می شوند از لحاظ قرنطینه و نظارت عملکرد بهتری داشته باشد.
    این نماینده مجلس تاکید کرد همانطور که وزارت بهداشت موظف به نظارت بر سلامت مواد غذایی که وارد کشور هستند باشد سازمان دامپزشکی نیز ملزم به کنترل و نظارت بر مبادی ورودی کشور است که متاسفانه این نظارت در مورد قاطرها یا الاغ هایی که برای تغذیه گربه سانان باغ وحش وارد کشور می شدند صورت نگرفته و همه اینها دست به دست هم دادند تا مرگ ببر سیبری و کشته شدن شیرها رقم بخورد.
    احتمال ورود یک ببر دیگر از سیبری
    محسنی در پاسخ به خبرنگار مهر در خصوص تعیین تکلیف ببر ماده با توجه به تقاضای گروهی از طرفداران حقوق حیوانات مبنی بر استرداد این حیوان به کشور خود عنوان کرد این ببر در حال حاضر تحت درمان و مراقبت شدید قرار دارد و قول هایی برای ورود یک ببر دیگر گرفته ایم.
    در نهایت فارغ از دغدغه یافتن مسئول این تراژدی چیزی که خاطر طرفدران و حامیان حقوق حیوانات را در چند روز اخیر آزرده ساخت نحوه مرگ حیوانات مبتلا بوده است.
    انوشیروان محسنی در این رابطه به خبرنگار مهر گفت اعلام شده است که شیرها با تیر کشته نشده اند بلکه از طریق تزریق دوز بالای داروی بیهوشی جانشان گرفته شده و برای جلوگیری از شیوع بیماری اجساد آنها سوزانده شده است.
    الزام مسببین به ارائه گزارش
    محسنی در مورد تدبیرهای اندیشه شده برای جلوگیری از بروز اتفاقات مشابه گفت: هر سه دستگاه مسئول موظف شدند ظرف حداکثر یک هفته گزارشی را به فراکسیون محیط زیست ارائه دهند تا بتوان با ارائه گزارش نهایی به رئیس مجلس شورای اسلامی و رئیس جمهور و اتخاذ تصمیم مناسب در آینده شاهد چنین اتفاقات ناگواری نباشیم.

  • كشتیم كه كشتیم، دلمان خواست که کشتیم، به شما چه؟!

    روزنامه نگار آزاد نوشت:

    دو سه روز است جار و جنجال و سر و صدا راه افتاده است که چرا چندین شیر را در باغ وحش تهران کشته اند؟ مدیر باغ وحش تهران هم جواب داده است که شیرهای بیچاره درد بی علاج داشتند و امیدی به شفایشان نبود. و اصلا” کشتیم که کشتیم، دلمان خواست که کشتیم، به شما چه؟
    ما در ایران اصلا” چیزی به نام باغ وحش نداریم . در بعضی از شهرها…یمان یک محوطه هایی را درست کرده اند و چند قفس تنگ و تاریک را ساخته اند و تعدادی حیوان بدبخت و زبان بسته را هم آنجا برده اند و در شرایطی سخت و بی رحمانه و جانفرسا و و زجرآور و در محیطی کثیف و غیربهداشتی ، با تغذیه ای بسیار بد ، زندانی کرده اند . آنوقت اسم این محیط های وحشتناک را گذاشته اند باغ وحش . این باغ وحش ها در کشور ما نه بودجه ای دارند ، نه سود دهی دارند ، نه درآمدی دارند ، نه بازدید کننده ای دارند ، نه نیروهای متخصص و ورزیده ای دارند ، نه مدیریت درستی دارند ، نه عموما” کارمندان دلسوزی دارند ، نه قانونی دارند ، نه ناظری دارند ، نه کارکنانشان عموما” درک و فهم و شناختی از حیات وحش و جانوران دارند ، نه شکل و شباهتی به باغ وحش های واقعی دنیا دارند و نه اصلا” خودشان هم می دانند که برای چه وجود دارند؟

    یک تعداد جانور بی زبان و بی پناه و بیچاره را در گرسنگی و مریضی و تعفن و کثیفی و درد و رنج و زجر و زنجیر و عذاب و قفس های ی تنگ و تاریک نگه داشته اند که چه شود؟ مگر مجبورمان کرده اند که باغ وحش داشته باشیم؟ باغ وحش و فلسفهء وجودی باغ وحش و علت پیدایش باغ وحش در دنیا در واقع پاسخی طبیعی و منطقی و عقلانی بود به احساس علاقه و کنجکاوی تاریخی مردمان مغرب زمین نسبت به نگهداری حیوانات مختلف و وحشی و شگفت انگیز و پرورش و تماشای آنها . یک چنین علاقه ای هیچگاه در بین ما ایرانی ها و در فرهنگ ما وجود نداشته است . صد و بیست سال پیش مرحوم ناصرالدین شاه قاجار که به فرنگ رفته بود ، باغ وحش پاریس را هم دید و خوشش آمد . بعد از برگشتنش دستور داد که برایش در تهران یک باغ وحش اختصاصی بسازند که خودش داستان عجیب و تلخ و شیرینی دارد و شرحش را در مطلبی جداگانه خواهم نوشت . ناصرالدین شاه نه تنها باغ وحش بلکه خیلی چیزهای دیگری را هم در فرنگ دید و به عنوان سوغات تمدن و تجدد با خودش به ایران آورد و اصرار داشت که ما هم مثل فرنگی ها همان چیزها را داشته باشیم ، بدون اینکه هیچ نیازی به آنها داشته باشیم . بزور مجبورمان کرد وزارت خانه داشته باشیم ، دانشگاه و دارالفنون داشته باشیم ، مدرسه داشته باشیم ، باغ وحش داشته باشیم ، و خیلی چیزهای دیگری که به ضرب و زور و دنگ و فنگ ساخته شدند و الان روی دستمان مانده اند و نمی دانیم که با آنها چه کنیم؟ سالی چهار هزار نفر فقط در تهران به دلیل آلودگی هوای این شهر می میرند . با این اوصاف ما حتی نمی توانیم از خودمان نگهداری کنیم چه رسد به نگهداری از جانوران بدبخت شرق و غرب آفریقا . مگر مجبورمان کرده اند که این جانوران زبان بسته را بیاوریم در قفس بیندازیم تا از گرسنگی و مریضی بمیرند؟ محبت کردن به حیوانات اصلا” جزو فرهنگ ما نیست . البته همیشه استثناء ها و یک اقلیت بسیار کوچک و اندکی هم بوده اند که دوستدار محیط زیست و جانوران آن هستند . اما اینها استثناء هستند. ما که طبق استثناء ها و اقلیتهای بسیار اندک قضاوت نمی کنیم . عموم ما ایرانی ها همینی هستیم که داریم می بینیم . ما حیوانات را فقط به دو دستهء حلال گوشت (قابل خوردن) و حرام گوشت (غیر قابل خوردن) تقسیم بندی می کنیم . با یک چنین دیدگاهی که ما داریم جانوران بیچاره از دستمان گریزان هستند و نمی دانند که باید به کجا پناه ببرند . باغ وحش جایی هست که حیوانات در آن به دلیل برخورداری از محبت انسانها و نگهداری بهتر و مراقبت بیشتر و فضای راحت تر و رفاه و آزادی و امنیت و آسایش بیشتری که نسبت به محیط زیست طبیعی شان در آن دارند ، عمر بیشتری می کنند و از زندگی شان لذت بیشتری می برند . اما ما که یک چنین باغ وحش هایی را نداریم و نمی توانیم چنین محیطی را برای این حیوانات بیچاره فراهم کنیم . پس دیگر چه لزومی دارد که باغ وحش داشته باشیم؟ اصلا” ما را چه به این کارها؟ ما را چه به دارالفنون؟ ما را چه به باغ وحش؟

    عبداللطیف عبادی

    وب سایت روزنامه نگار آزاد