دسته: حیوان آزاری

  • پرنده با تیری در سینه!/تصویر

    دیده بان حقوق حیوانات ایران: این غاز خاکستری توسط محیط بانان “پارک طبیعت” دنور در ایالت کلرادو آمریکا به یک کلینیک دامپزشکی منتقل شده است. نکته قابل توجه آن است که غاز با وجود عبور تیر از سینه اش زنده مانده و فقط از وجود تیر رنج می برده است.

    Animal-Rights-Watch--ARW-1-1193

  • فرار 15 هزار تمساح از مزرعه‌ای در آفریقای جنوبی

    دیده بان حقوق حیوانات: به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از خبرگزاری فرانسه، نزدیک به 15 هزار تمساح به دنبال بارندگی شدید و به راه افتادن سیل در آفریقای جنوبی، از مزرعه‌ای در این کشور فرار کردند و به سوی یکی از بزرگ ترین رودخانه در آن منطقه سرازیر شدند.زانی لانجمان، مالک این مزرعه که در شمال آفریقای جنوبی واقع است به روزنامه بیلد این کشور گفت: همیشه تعداد اندکی تمساح در رودخانه لیمبومبو بودند اما الان هزاران تمساح به رودخانه اضافه شده است.

    Animal-Rights-Watch--ARW-1-1180

    وی افزود: شماری از کروکودیل‌های فراری از مزرعه راکوینا در نزدیکی مرزهای بتسوانا، گرفته شده‌ اما حداقل نیمی از آنها همچنان آزاد بوده و پراکنده شده‌اند.پس از اینکه مالکان مزرعه پرورش کروکودیل راکوینا واقع در شمال آفریقای جنوبی ناچار شدند گیت‌ها را به دلیل بالا رفتن ارتفاع آب ناشی از سیل به داخل مزرعه باز کنند این حیوانات فرار کردند.

    یکی از این کروکودیل‌های فراری در زمین راگبی یک مدرسه در 120 کیلومتری مزرعه راکونا پیدا شده است. بارش باران‌های سیل آسا به کشته شدن دستکم 20 تن در موزامبیک و آفریقای جنوبی و آوارگی هزاران نفر شده است.

  • کشتار آهوان پناهگاه حیات وحش شیر احمد

    دیده بان حقوق حیوانات ایران:  دو شکارچی اقدام به شکار غیر مجاز 5 رأس آهو در پناهگاه حیات وحش شیر احمد و فروش گوشت آنها کرده اند.به گزارش مهر،  مأموران یگان حفاظت محیط زیست این شهرستان طی بررسی های به عمل آورده موفق به دستگیری دو شکارچی غیر مجاز در پناهگاه حیات وحش شیر احمد شدند.

    Animal-Rights-Watch--ARW-1-1177

    رئیس اداره محیط زیست سبزوار نیز در این باره گفت: طبق بند الف ماده 12 قانون شکار و صید، هر کسی مرتکب شکار و صید جانوران وحشی حمایت شده بدون داشتن پروانه ویژه شود به مجازات حبس از 3 ماه تا 3 سال و یا به جزای نقدی از یک میلیون و 500 هزار ریال تا 18 میلیون ریال محکوم می شود. علی خانی اظهار داشت: علاوه بر آن طبق بند ج ماده 10 قانون مذکور، حمل، عرضه، فروش و صدور جانوران وحشی زنده یا غیر زنده و اجزای آنان بدون کسب پروانه و یا مجوز از سازمان محیط زیست جرم محسوب می شود و متخلف به جزای نقدی از یکصد هزار تا یک میلیون ریال و یا حبس از یک تا 6 ماه محکوم می شود.
    وی افزود: این متخلفان پس از ضبط ادوات شکار، به مراجع قضایی معرفی و به پرداخت مبلغ 48 میلیون ریال جریمه نقدی بابت ضرر و زیان وارده به محیط زیست محکوم و جریمه مذکور را به حساب خزانه واریز کردند.

  • سلطان مارهای ايران! /تصویر

    دیده بان حقوق حیوانات ایران: سلطان مارها، نامي است كه حاج رضا ـ بزرگ ايل ـ روي او گذاشت. آن موقع علي 14 سال بيشتر نداشت و پر بود از شور و شوق نوجواني و البته عاشق ماجراجويي و رفتن به استقبال خطر. همان موقع بود كه علي به ترس مردم يك روستا در شهركرد پايان داد. مدت‌ها بود شايعاتي در اين روستا شنيده مي‌شد و همه مي‌گفتند مار افعي بزرگي با قيافه‌اي مخوف در اطراف چشمه خانه كرده است. اين افعي هر وقت اهالي براي آوردن آب به چشمه مي‌رفتند از لانه‌اش بيرون مي‌آمد و خودي نشان مي‌داد.

    Animal-Rights-Watch--ARW-1-1174
    به گزارش جام جم آنلاین، علي پيش خودش فكر كرد ديدن افعي و دست و پنجه نرم كردن با اين موجود خطرناك مي‌تواند بسيار هيجان‌انگيز باشد براي همين يك گوني و يك چوب دو سر برداشت و سمت چشمه رفت و به كمين مار نشست.

    به محض بيرون آمدن افعي جنگ بين جوان ساده‌دل و مار هفت خط شروع شد و چند ساعتي كشيد تا علي بالاخره چوب را به گردن مار دو متري انداخت، او را داخل كيسه كرد و در آن را هم محكم بست و يكراست سراغ بزرگ ايل رفت و با غرور گفت: «حاجي مار چشمه را گرفتم».

    اين بچه سلطان مار است

    حاج رضا كه فكر مي‌كرد اين بچه كم‌سن و سال دارد شوخي مي‌كند وقتي از درستي حرف وي مطمئن شد او را به ميدان «ده» برد و دست علي را مثل قهرمانان كشتي بالا گرفت و گفت: «اين علي ارجنكي است، سلطان مارها».

    اين لقب روي علي ماند و او كه هيچ وقت از فكر رفتن به استقبال خطر بيرون نمي‌آمد كم‌كم متوجه شد در خيلي از كشورهاي جهان ماجراجويان با مارها برنامه‌هايي را اجرا مي‌كنند و آنها هم لقب‌هايي مثل سلطان يا ملكه مارها دارند. او هم تصميم گرفت همين شاخه را براي ارضاي حس ماجراجويي‌اش ادامه بدهد.

    علي كه اتفاقي وارد اين ماجرا شده بود از خود علاقه نشان داد و از آن به بعد اين طرف و آن طرف مي‌رفت تا ماري خطرناك را پيدا كند و با آن كلنجاري برود. او بعضي وقت‌ها كه ماري به‌دردبخور را شكار مي‌كرد به شركت‌هاي سرم‌سازي مي‌داد تا از زهرشان استفاده كنند.

    زندگي با مارها

    علي براي موفق شدن در كار عجيب و غريبي كه انتخاب كرده بود بارها به خوزستان و خراسان – كه دو معدن بزرگ مار كشور هستند – رفت و هميشه در جنگ با مارهاي خوش خط و خال موفق و سبدش هميشه پر بود از انواع افعي‌ها و كبري‌ها و جعفري‌هايي كه حتي ديدن‌شان هم مو را به تن آدم سيخ مي‌كند.

    علي عاشق مارها شده بود و ديگر نمي‌توانست از خطر بازي با آنها بگذرد. او پاترول سفيد رنگي را كه روي آن مار نقاشي شده بود، خريد و با آن سفرهايش را بيشتر و بيشتر كرد و بعد به اين نتيجه رسيد كه مثل خيلي از ماجراجويان جهان وقتش رسيده است خودي نشان بدهد.

    براي همين شروع به راه‌اندازي نمايشگاه مارهاي سمي در نقاط مختلف كشور كرد: «باور نمي‌كردم مردم آنقدر به ديدن اين موجودات خطرناك علاقه داشته باشند. اول از شهر كرد شروع كردم و چيزي نگذشت كه شهري در ايران نبود كه در آن نمايشگاه راه نينداخته و سمي‌ترين مارهاي ايران را در معرض ديد مردم نگذاشته باشم».

    علي در آن زمان با زني به نام كبري ازدواج كرده بود، اما تاهل و بچه‌دار شدن هم نتوانست مرد جوان را يكجانشين كند و از فكر ماجراجويي بيرون بياورد.

    او مارهاي خطرناك زيادي را به خانه‌اش برد تا از آنها مراقبت و نگهداري كند. حتي به بچه‌هايش هم ياد داد با مارها چه رفتاري داشته باشند. در خانه علي راه كه مي‌رفتي از زير پايت انواع و اقسام مارها رد مي‌شدند. سمانه دختر بزرگ علي، جعفري دور گردن خود مي‌انداخت و دختر كوچك‌تر روي بوآ مي‌نشست و مار سواري مي‌كرد.

    20 روز خواب مرگ

    زندگي با مارها براي علي چندان هم كم‌دردسر نبود. او حداقل يك بار تا پاي مرگ پيش رفت. خودش مي‌گويد: «مار دوست و دشمن نمي‌شناسد. وحشي كه شود مي‌زند. يك بار نمايشگاهي در شهركرد برگزار كردم و اتفاقا مدير يك مدرسه دانش آموزان خود را به آنجا آورده بود. نمايشگاه دو طبقه بود و من طبقه پايين بودم و داشتم براي بچه‌ها درباره يك نوع كبري توضيح مي‌دادم كه يكمرتبه صداي جيغ بچه‌ها را از بالا شنيدم.

    به سرعت خودم را به بالا رساندم و فهميدم يكي از بچه‌ها شيطنت خطرناكي كرده و در يكي از قفس‌ها را باز كرده آن هم در چه قفسي: قفس مارهاي جعفري را. مارها هم از قفس بيرون آمده بودند و دور سالن مي‌چرخيدند. بچه‌ها از ترس جيغ مي‌زدند. به سرعت دست به كار شدم و همه مارها را گرفتم و داخل قفس انداختم، اما يك مرتبه متوجه شدم يكي از مارها از چشمم دور مانده و در حال نزديك شدن به بچه‌هاست. بلافاصله خودم را به آن رساندم و تا آمدم جانور را بگيرم يكمرتبه مار خيز برداشت و در كسري از ثانيه دندانش را در بدنم فرو كرد. چيزي يادم نيست و فقط مي‌دانم در همان وضع آن را گرفتم و بيهوش شدم».

    دوستان علي به كمك او رفتند و پادزهر به او تزريق كردند، اما سم كاري‌تر از اين حرف‌ها بود. سلطان مارها نرسيده به بيمارستان به كما رفت و وقتي پزشكان ديدند كاري از دستشان براي وي ساخته نيست او را به تهران انتقال دادند. علي 20 روز در كما بود تا اين كه بالاخره از اين سم مهلك جان سالم به در برد و به هوش آمد.دكتر علي به وي گفت فقط بدن قوي‌اش باعث نجات او شده وگرنه حتما فوت مي‌شد. علي بعد از ترخيص 20 كيلو از وزن خود را براي هميشه از دست داد و كليه‌هايش هم آسيب ديد.
    يك بار ديگر هم علي در نزديكي مرگ قرار گرفت. وقتي كه يكي از نمايشگاه‌هايش تمام شده بود و او مشغول غذا دادن به يك كبري سياه رنگ بود: «مارها علاقه زيادي به خوردن موش دارند، من هم يك موش درشت براي اين مار كنار گذاشته بودم. وقتي در قفس را از پشت‌سر مار باز كردم تا موش را داخل بيندازم يكمرتبه كبراي چموش برگشت و قبل از آن كه بتوانم كاري بكنم مرا نيش زد. تنها كاري كه از دستم برآمد تزريق پادتن به بدنم بود. اين بار البته شدت سم مثل مار جعفري نبود، ولي باز هم كليه‌هايم آسيب بيشتري ديد، اما باز هم از بازي خطرناكش دست برنداشت.

    خانه‌اي با نقش و نگار مار

    علي ارجنكي در زيرزمين خانه خود كلكسيوني از تخم، اسكلت و سم مار دارد و حالا به خاطر كارها و برنامه‌هاي عجيب و غريبش در استان محل سكونت خودش اسم و رسمي به هم زده و همه با ديدن پاترول سفيد رنگش ياد مارهاي او مي‌افتند. او هم روز به روز كارهايش را هيجان‌انگيزتر مي‌كند. نيش كبري را مي‌بوسد، با مارها در قفس مي‌خوابد. صبح و شب را در بيابان‌ها پيش مارها سپري مي‌كند و… .
    در خانه او در شهركرد همه چيز نقش مار دارد. از تابلو فرشي كه خطرناك‌ترين مارهاي ايران را روي آن تصوير كرده تا قليانش كه شكل مار كبري است. بچه‌هايش هم عاشق مار هستند. مار عشق ارجنكي و اعضاي خانواده‌اش است. او مي‌گويد: «همه مي‌گويند كارهايي كه من مي‌كنم خطرناك است ولي من مارها را به خاطر همين خطر و هيجان دوست دارم و اصلا دلم نمي‌خواهد زندگي راحت و معمولي داشته باشم».

    رقيبان خارجي

    ماجراجويان زيادي در سراسر دنيا در تلاش هستند تا با كمك مارها و ديگر جانوران مهلك براي خود اسم و رسمي پيدا كنند. يكي از اين افراد، زن 39 ساله ايتاليايي است كه به «ملكه عقرب‌ها» مشهور شده و هميشه برنامه‌هايش را با اين جانوران زهرآگين اجرا مي‌كند و نگهداشتن عقرب به مدت دودقيقه روي زبان يكي از هيجان‌انگيزترين برنامه‌هاي او بود كه باعث ثبت نامش در كتاب ركوردهاي جهان شد. اين زن با مردي ازدواج كرده كه به «سلطان هزارپا» مشهور است و با اين خزندگان نمايش‌هاي خارق‌العاده‌اي را ترتيب مي‌دهد و نام وي نيز در كتاب ركوردها ثبت شده است.
    دختر هشت ساله چيني به نام «ژائونگ» از ديگر ماجراجويان فعال در اين رشته است. او از يك سالگي با مار «بوآ» كه 2.4 متر طول و 70 كيلو گرم وزن دارد زندگي مي‌كند و شب‌ها روي يك تخت مي‌خوابند.

  • ورزش زمستانی بز کشی مورد علاقه افغان‌ها /تصاویر !!!

    دیده بان حقوق حیوانات ایران: «بزکشی» ورزش ملی و سنتی افغانستان است که در آن سوارکاران ماهر و جسور، رقابتی نفس‌گیر را به نمایش می‌گذارند. به گزارش فارس، ورزش بزکشی علاوه بر افغانستان، در آسیای مرکزی و در بین مردم سرزمین‌های تاجیکستان، قرقیزستان، ازبکستان و ترکمنستان نیز رواج دارد.در برخی نوشته‌های تاریخی آمده است که مسابقات بزکشی در افغانستان به قرن یازدهم و دوره «چنگیزخان» باز می‌گردد.

    Animal-Rights-Watch--ARW-1-1162
    برخی نیز تاریخ بزکشی را به زمان لشکرکشی‌های «اسکندر مقدونی» نسبت می‌دهند؛ زمانی که پهلوانان «آریایی» به لشکر دشمن شبیخون می‌زدند و افراد دشمن را زنده از اردوگاه‌هایشان با خود می‌آوردند. بعدها این مهارت‌های جنگی شکل ورزش به خود گرفت و برای سرگرمی و نمایش انجام ‌شد. در اوایل از لاشه بز برای بازی استفاده می‌شد، اما بخاطر کم وزن بودن آن، گوساله مورد استفاده قرار گرفت.

    روش انجام مسابقه

    نحوه انجام این بازی به شکلی است عده‌ای از سوارکاران که «چاپ‌انداز» نام دارند، برای بدست آوری لاشه بز یا گوساله با هم به رقابت می‌پردازند. میدان بز کشی محدود نیست اما ریاست المپیک افغانستان حدود این میدان را برای زمین مربع شکل 350*350 متر مربع و حدود میدان مستطیل شکل را 300*350 متر مربع تعیین کرده است.در میدان بزکشی 2 محل بارز وجود دارد، که یکی «دایره حلال» و دومی «بیرق» نام دارد، که بیرق در یک فاصله معین در مقابل دایره حلال در سمت دیگر میدان بزکشی قرار داده می‌شود.

    در شروع بازی، بز یا گوساله در وسط دایره حلال قرار داده می‌شود و چاپ‌اندازان سوار بر اسب در اطراف آن حلقه می‌زنند و لاشه را از روی زمین برداشته و آن را از بیرق عبور می‌دهند؛ سپس باید دوباره آن را به دایره حلال پرتاب کنند. ارزش اسب‌های مخصوص مسابقات بزکشی بسیار زیاد بوده و صاحبان آن حاضر نیستند آنها را با لوکس‌ترین خودروها عوض کنند.

    پیش از برگزاری مسابقات تمرینات بسیار سختی به این اسب‌ها می‌دهند تا بتوانند شرایط سخت مسابقه را تحمل کنند. مسابقات بز کشی بیشتر برای مناسبت‌ها و روزهای ملی، جشن سال نو، جشن‌های عروسی و غیره برگزار می‌شود. این مسابقه بیشتر در فصل‌های زمستان، بهار و پاییز انجام می‌شود.
    یکی از شهرهایی که در زمستان شاهد برگزاری این مسابقات است شهر «هرات» افغانستان است که هر جمعه در میدان بزکشی هرات این مسابقه با حضور پرشور مردم برگزار می‌شود. تصاویر ذیل، روایت‌گر یکی از مسابقات بزکشی در شهر هرات است:


  • تغییر سرنوشت 600 گربه پس از تصادف/ تصویری

    Animal-Rights-Watch-ARW-5638
    دیده بان حقوق حیوانات: کامیون حامل بیش از 600 گربه سفید و پشمالو که داخل قفس‌های چوبی روی هم تلنبار شده و به سوی کشتارگاه برده می‌شدند در مرکز چین دچار سانحه شد و گربه‌های اسیرشده با تلاش گروهی از فعالان حامی حقوق حیوانات، نجات پیدا کردند.
    به گزارش ایسنا، این داوطلبان با زحمت زیاد گربه‌ها را از داخل کامیون واژگون شده، بیرون کشیدند. حدود 100 گربه در این حادثه کشته شدند، اما باقی آنها نجات داده شدند.
    به گزارش روزنامه چاینا دیلی، این گربه‌ها که اکثر آنها سفید و پشمالو بودند، قرار بود به چندین رستوران در استان جنوبی «گواندونگ» تحویل داده شوند.
    این گروه از داوطلبان حامی حقوق حیوانات که گربه‌ها را نجات داده‌اند، با یکی از راننده‌های کامیون مذاکره کردند و قرار شد این حیوانات بیچاره را به بهای 1600 دلار از آنها خریداری کنند.
    این داوطلبان هم‌اکنون در انتظار خانواده‌ها و افرادی هستند که بتوانند در حد توان خود برای نگهداری از هر یک از گربه‌ها داوطلب شوند.
     Animal-Rights-Watch-ARW-5639
    Animal-Rights-Watch-ARW-5640
    Animal-Rights-Watch-ARW-5641
  • استفاده ابزاری از حیات وحش اسیر شده: کشتی با مارها/ تصویری

    دیده بان حقوق حیوانات ایران:  این مرد فیلیپینی در حال کشتی گرفتن با چند مار خطرناک و از جمله پیتون است. هر چند 10 فوریه 2013 سال جدید چینی شروع می شود و چینی ها سال جدید را سال مار می دانند، اما این مرد از حالا به استقبال مارها رفته و در حرکتی نمایشی و البته مرگبار در حال کشتی گرفتن با مارها است.
    جمعیت تماشاچیان در شهر مالابون فیلیپین وی را تشویق می کند تا بیشتر با مارها کشتی بگیرد. مار پیتون برمه ای تا 6 متر قد می کشد و قادر به خوردن بز، خوک، تمساح و گاهی اوقات هم انسان است.
    Animal-Rights-Watch--ARW-1-1129