دیده بان حقوق حیوانات: گربه بالا ، گربهای معمولی نیست او ببری خان است ! گربه محبوب ناصرالدین شاه. ببری خان نامش یک اشتباه به معنای واقعی کلمه است. گربه ای پلنگی و ماده ! پس نه ببر بود و نه خان.
این گربه در اصل متعلق به زبیده خانم [ملقب به امینه اقدس] یکی از زنان حرمسرای ناصرالدین شاه بوده. یکی از روزها که ناصرالدین شاه تب داشته گربه دور ناصرالدین شاه میچرخیده ، آنهم برای جمع و جور کردن بچههای تازه به دنیا آمدهاش اما زبیده خانم از روی چاپلوسی اینرا نشانه بهبود شاه میگیرد و از قضای روزگار روز بعد تب ناصرالدین شاه خوب میشود و همین ماجرا باعث عزیز شدن ببری خان میشود. گربهای که برایش تشریفات سلطنتی به جا میآوردند.
کفتر خان که بود ؟
کفتر خان نام گربه دیگر ناصرالدین شاه بود ! باز هم نام عجیب و غریب. این کفتر خان و ببری خان را دست کم نگیرید که خدمات ارزندهای به مردم کردند. مردمی که شکایت و گلهای داشتند از ترس رو در رو گفتن به شاه ، آنرا مینوشتند و به گردن ببری خان میانداختند تا شاه با دیدن نوشته آویخته بر گردن گربه به شکایت آنها پاسخ دهد.
اما مردن ببری خان!؟
ببری خان در جاجرود مریض احوال میشود آنرا با کالسکهای ۸ اسبه به دربار میرسانند بلکه بهبود یابد ولی گربه تلف میشود آنرا در باغ دفن میکنند و تا ۱۰ روز جرات نمیکنند به ناصرالدین شاه چیزی بگویند. البته روایتی هم موجود است که زنان حرمسرا به خاطر اینکه ناصرالدین شاه بیش از آنان به گربهها توجه میکنند گربه را سر به نیست کردند.
ببری خان و حواشی زندگیاش
ببری خان در اصل مربوط به برادرزاده زبیده خانم بود همان برادر زادهای که بعدآ تبدیل شد به ملیجک ، عزیزالسطان.
“ببری خان هم نشدیم” تکه کلامی بود که آنروزها اشراف و درباریان به خود میگفتند از بس ناصرالدین شاه به این گربه علاقه فراوان داشت.
بنابر دستور ناصرالدین شاه مشدی رحیم پرستار مخصوص ببری خان او را هر روز باید سوار کالسکه میکرد و به تفرج میبرد. هر از گاهی ببری خان با ناصرالدین شاه سر سفره غذا میخورد آنهم روزی یک دست جوجه کباب !
منبع : حضرت والا مامبو جامبو
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.