دیده بان حقوق حیوانات: ضعفهای سازمان محیط زیست، غرش تفنگ شکارچیان مجوزدار و بیمجوز و حیات وحشی که چنان آب رفته و انگشت شمار شده، که حتی بخشی از شکارچیان از درون مگسک تفنگ خود آن را حس میکنند باعث شده تا این شکارچیان دنبال راهحل بیافتند. چارهای شکارچیانه؛ بگذارید شکارگاه بزنیم جمعیت حیات وحش را بیشتر میکنیم و به قاعده شکارمیکنیم. حیات وحش همچون مزرعهای برای کاشت، داشت و برداشت.
به گزارش ایسکانیوز فرداد مهدوی مدیر ان جی اوی دوستدارن طبیعت رفسنجان یکی از این افراد است. انجمن آنها در تیرماه 1387 با حضور 30 تن از شکارچیان و طبیعت دوستان شهر رفسنجان تشکیل شد. این گروه شکار غیرمجاز را یکی از دو دلیل اصلی کاهش جمعیت حیات وحش دانستند و اعضای گروه که اکثرشان شکارچیان غیرمجاز بودند تصمیم گرفتند با تعیین منطقه منصورآباد در نزدیکی شهر رفسنجان، آنجا را مورد حفاظت قرار دهند و تعهد کنند تا در آنجا دست به شکارنزنند و با سازمان محیط زیست در آنجا همکاری کنند. فرداد مهدوی درباره منطقه منصورآباد و نحوه فعالیت گروهش در یک قرق اختصاصی میگوید: «منطقه منصورآباد 126 هزار هکتار وسعت دارد منطقهای از شرق رفسنجان تا شهر بابک و مس سرچشمه. گروه ما برای همکاری با محیط زیست چند محیطبان را استخدام کرده که به آنها حقوق میدهد تا از حیات وحش محافظت کنند. ما افراد بومی را هم آموزش میدهیم تا شکار نکنند. حتی وقتی حیوانات به یونجهزارهای روستاییها آمدند و غذا خوردند ما به روستاییان خسارت دادیم.»
این گروه در همان دوره در دیداری که با رییس وقت سازمان محیط زیست داشتند پیشنهاد تبدیل منصورآباد به قرق اختصاصی شکار و برعهده گرفتن مسوولیت آن را ارائه کردند و در تمام سالهای اخیر پیگیر ایده خوده بودهاند. «ما درخواست دادهایم و از طریق فرماندارو استاندار و سازمان محیط زیست پیگیر پروژه قرق اختصاصی منصورآباد هستیم. ما میخواهیم کبک و تیهو پرورش دهیم و تورهای شکار برگزار کنیم. بیشتر شکارچیان ایران پرندهزن هستند. که صید ورزشی محسوب میشود و لذت دارد. از شکار بزرگ هم اگر حفاظت کنیم میتوانیم تور شکار آنها را برگزار کنیم. خانههای محلی و روستایی را هم با وام و بودجههای خصوصی تجهیز میکنیم تا افراد شرکتکننده در این تورها در آنها سکونت کنند و درآمدزایی برای روستاییها داشته باشیم. میتوانیم تورهای طبیعتگردی و عکاسی هم برگزار کنیم. ما در روز ملی یوزپلنگ هم برنامههای فرهنگی آشنایی با طبیعت و مسائل محیط زیست را با بچههای کانون پرورش فکری برگزار کردیم تا کودکان را با طبیعت آشنا کنیم و علاوه بر این آنها را عضوگیری کردیم.»
اما افرادی که ملقب به شکارچیان تروفه هستند علاقهای به شکار پرورشی ندارند. مهدوی در پاسخ به این موضوع میگوید: «بله شکارچیان تورفه برای شکار پرورشی پولی نمیدهند و ما این را در نظر گرفتهایم. اگر منطقه امن شود میتوانیم با ازدیاد جمعیت تعدادی پروانه شکار تروفه صادر کنیم.»
مدیر گروه پیشنهاددهنده شکارگاه خصوصی منصورآباد از لوح تقدیری که گروهش از معصومه ابتکار گرفته و عنوان ان جی اوی برتر در کشور که نصیب گروهش شده یاد میکند اما سیاستهای سازمان محیط زیست را نقد میکند: «دیدگاه ما با سازمان محیط زیست متفاوت است. سازمان 30 سال با شکار مبارزه کرده که نتیجهاش جبههگیری شکارچیها شده است. حیات وحش دارد از بین میرود ما به دیدگاه ضد شکار نیاز نداریم بلکه باید مدیریت انجام شود. خانم ابتکار و یا دوستدارن محیط زیست احساساتی هستند در حالی که باید واقعگرایانه عمل بکننداینکه بگوییم شکار یک کار زشت است و جنگ رسانهای به راه بیاندازیم جواب نمیدهد.»
او حتی جنبش شکستن تفنگهای شکاری که باعث ترک شکار عدهای از شکارچیان شده است را هم مورد انتقاد قرار میدهد: «تفنگشکنان بیشتر جنبه سمبلیک دارد. در کردستان تعداد زیادی تفنگ غیرمجاز وجود دارد. این یک خوراک تبلیغاتی است. اینکه بگوییم شکار را ترک کنیم عمومیت نخواهد یافت. خود من شکارچی متخلف بودم. سازمان پروانه شکار نمیدهد اما به نورچشمیها میدهد. یک منطقه مثل منصورآباد باید حفاظت شود تا سایر مناطق را تغذیه کند. ما جلسه گذاشتیم تا حفاظت کنیم تا جمعیت را زیاد کنیم و بعدا خودمان شکار کنیم. ما برای شکار مرز گذاشتیم. اگر سازمان به ما مجوز دهد میتوانیم جمعیت را بیشتر کنیم و بعد پروانه شکار صادر شود به شرط اینکه شکارچیها شکار قاچاق نروند.»
او در پاسخ به این سوال خبرنگار ایسکانیوز که وقتی آمار علمی و دقیقی از حیات وحش ایران در دست نیست چطور میشود شکار با پروانه را صحیح دانست میگوید: «ما خودمان آمارگیری را انجام دادیم. سالهای 90 و 91 دو آمارگیری داشتیم. سازمان میگفت که در منصورآباد حیوانی نیست شما باید ثابت کنید. آنقدر که ما شکارچیها به این مسالئل اشراف داریم سازمان محیط زیست ندارد. در 18 دی ماه سال 90 شش گروه شش نفری به شش نقطه رفتیم در هر گروه یک نفر هم از سازمان بود. از شش صبح دوربینکشی کردیم و هرچه دیدیم یادداشت کردیم. روز بعد هم چهار اکیپ رفتند و مناطق را طوری انتخاب کردیم که همپوشانی نداشته باشند. در آمارگیریمان 117 راس قوچ و میش تعدادی کل و بز و تعداد کمی آهو ثبت کردیم. سال بعد هم همان مناطق را در همان روز رفتیم این بار همراهانمان از محیط زیست رفسنجان آمده بودند که در مجموع 198 راس قوچ و میش دیدیم. سال 92 هم خواستیم دوباره برویم که هوا مه آلود بود و نشد. اما امسال دوباره این کار را انجام میدهیم. احتمالا در حال حاضر 500 راس قوچ و میش داریم. قوچ بزرگ داریم که تروفه هستند دستکم 20 راس آنها قابل برداشت هستند. در ترکیه حیات وحش نابود شده بود اما آمدند حفاظت و احیا کردند. الان تور قوچ قونیه 13 روزه با شکار یک راس قوچ 45 هزار یورو است. بزرگترین طول شاخ قوچ 90 سانتیمتر است. الان ما 90 سانتی زیاد داریم. آمارگیری کار مشکلی است آمادگی جسمانی بالایی میخواهد سازمان محیط زیستیها این تعصب و توان را ندارند. ما این منطقه را از خودمان میدانیم و تعصب داریم.»
او درباره تفاوت نگاه و عملکردشان به عنوان شکارچی با سازمان محیط زیست هم میگوید: «ما به شکل مردمی حمایت میکنیم. ماموران ما خیلی علاقمند هستند خودشان از شکارچیان خبره هستند و خانوادگی شکارچی بودهاند. شکاربانی جرات برخوردی را که نیروهای ما میکنند ندارد. از نگاه یک شکارچی محلی اگر ما برای شکار نرویم منطقه رو میآید. اما سازمان میآید پروانه میدهد و دلارش را هم میگیرد شکارچی هم میگوید پس من شکارچی چی؟ و و هم میرود شکار را میزند. ما معتقدیم که مدیریت دولتی ناکارآمد است. منطقهای در استان بود که در آن گلههای 500 و 100 تایی میشد دید. بعد شکاربانی آمد منطقه را حفاظت شده کرد و شکاربان کرمانی آورد. وقتی تابلویشان را آنجا نصب کردند شکارچیها به منطقه جذب شدند و حیوانات را شکار کردند. اینکه فقط تابلو بزنید اما نیرو نداشته باشید فایدهای ندارد فقط افراد منطقه را میشناسند و سراغش میروند. با این روش سازمان محیط زیست به هیچ وجه نمیتواند موفق باشد. پارک ملی کبر در سال 57 در حدود 12 هزار شکار داشت. الان بروید آنجا اگر 100 تا از آنها را بتوانید ببینید.»
او درباره موقعیت حقوقی و قانونی محیطبانهای تحت استخدام گروهش در فعالیتهای حفاظتی میگوید: «سازمان که از نیروهای ما حمایت حقوقی نمیکند آنها حتی از محیطبانهای خود سازمان هم حمایت نمیکنند. ما دادستانها و قاضیها را دیدیم و برایشان توضیح دادیم که در حال چه کاری هستیم و از آنها خواستهایم با شکارچیان غیرقانونی برخورد سختتری کنند و حتی آنها را به منطقه بردهایم. دادستانها پشت پرده از ما حمایت میکنند. نیروهای ما ضابط قضایی نیستند اما در عین حال هیچ وقت سابقه نداشته که در رفسنجان یک مامور سازمان یک شکارچی را به همراه شکارش در کوه دستگیر کند. اما محیطبانهای ما موفق شدند با دست خالی شکارچی مسلح را در کوه دستگیر کنند. یک مورد دستگیری که توسط نیروهای ما انجام شد باعث شد تا شکارچی که اسلحه غیرمجاز داشت در اطلاعات اعتراف کند و باند قاچاقچی اسلحهای که اسلحه از استان فارس میآورد متلاشی شود. در نهایت هم کار به نام سازمان محیط زیست تمام شد.»
او با تعریف کردن ماجرای برخورد اعضای گروهش درباره امتیاز فعالیت حفاظتی محلی میگوید: «ما با کمکهای مردمی فعال هستیم. برای حفاظت یک منطقه استانداردی از تعداد نیرو لازم است که نه سازمان آن تعداد نیرو دارد و نه ما. اما ما از شکارچیهای محلی نیرو جذب کردیم و آنها مرز منطقه را رعایت میکنند. شکارچی که در عمرش 500 تا 600 شکار را زده است لطف میکند و در این منطقه شکار نمیرود. این کمک ارزشمندی است. خود شکارچی متخلف چون فکر میکند که این حیوانات سرمایه است و مال خودش و بچههایش است به منطقه نمیرود. اگر میلیاردها تومان هم خرج کنند نمیتوانند به جنگ شکارچیها بروند. اما در برخورد محلی اگر کسی گردن کلفتی کند برایش تبعات اجتماعی به بار میآورد. ما مورد داشتیم که اعضای گروهمان با یکی از این افراد برخورد کردند و ما 5 – 6 میلیون به آن فرد خسارت دادیم. این شیوه برخورد محلی باعث بالا رفتن فرهنگ مردم شده است.»
مدیر گروه دوستدارن طبیعت رفسنجان روی درآمدزایی از طبع ویژه شکار شیوخ عرب حاشیه خلیج فارس هم برای پروژه منصورآباد حساب کرده است: «برای کار از آنها کمک میگیریم. مناطق کویری ایران برای پرنده هوبره و تغذیه و امنیت آن مناسب است و استان کرمان مسیر مهاجرت آنهاست. ما اگر این مسیر را امن کنیم و با یونجهکاری برایشان پناهگاه بسازیم تا تکثیر شوند میتوانیم از شیوخ عربی که دوست دارند با پرندههای شکاریشان به شکار هوبره بیایند برای کشور و منطقه درآمدزایی کنیم.»
او درباره اینکه آیا گروهش کار علمی نیز در اینباره انجام داده است یا خیر میگوید: «ما سعی کردیم از نظر علمی کار را تکمیل کنیم. یکی از دانشجویان کارشناسی ارشد برنامهریزی گردشگری تز خود را درباره قرقهای اختصاصی برداشته بود و با کمک ما پرسشنامههایی از جوامع محلی انجام داد و تحقیقات کاملش در جلسه دفاع دانشگاه نمره بالایی دریافت کرد. در این تحقیق مشخص شد که شاخص پایداری این قرق میتواند نمره بالایی داشته باشد. حالا او در حال کا روی توجیه اقتصادی کار است تا بتوان طرح را بهتر ارائه داد. در ایران چهار میلیون اسلحه جوازدار وجود دارد. این افراد اسحه خریدند که شکار کنند. اگر یک درصد از این جمعیت شکارچی را به منطقه جذب کنیم اشتغالزایی جدیدی را سازگار با شرایط ایران به وجود آوردهایم. در حال حاضر منابع آبی برای کار کشاورزی و صنعت در ایران با کمبود مواجه است و میتوانیم با این منابع محدود حیات وحش را سیراب کنیم و از راه گردشگری درآمد جایگزین داشته باشیم. باید کافیشاپ و مراکزی برای مسافران درست کنیم و لیدرهایی باشند که حیات وحش و محیط زیست را بشناسند و تورهای طبیعتگردی را اجرا کنند.»
فرداد مهدوی درباره سرنوشت اخذ مجوز شکارگاه خصوصی و امکان موفقیت گروهشان در این راه میگوید: «در کوهنوردی کسی که مسوول برفکوبی است بعد از مدتی خسته میشود و نفر دیگری جای او را میگیرد تا راه گروه ادامه پیدا کند. ما تلاش خود را میکنیم. مدیران سازمان موافق نیستند چون میدانند اوضاع منطقه درست میشود و آبرویشان میرود. ما با پشتیبانی مردمی وارد کار شدهایم کمیته فنی سازمان هم مجبور شده با کلیات طرح موافقت کند. ما حضوری هم به خانم ابتکار انتقاد کردیم که چرا مصوبه نهایی صادر نمیشود.»
دو محیطبان تحت استخدام این گروه در کنار محیطبانان محیط زیست در اداره محیط زیست. این محیطبانان موفق به دستگیری دو شکارچی غیرمجاز شده بودند.
همزمان با روز ملی یوزپلنگ اعضای این گروه برنامهای آموزشی را درباره محیط زیست با همراهی کانون پرورش فکری شهر رفسنجان برگزار کردند.
منطقه منصورآباد معادن زیادی دارد. اعتراض فعالان محیط زیست، کوهنوردان و اعضای گروه طبیعت دوستان شهر رفسنجان به یکی از این معدنکاویها منجر به صدور حکم توقف کار معدنکاوی توسط فرماندار رفسنجان شد.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.