















دیده بان حقوق حیوانات: به گفته معاون مدیریت بحران مازندران وقوع سیل در شهرستان میاندرود مازنداران 90 میلیارد ریال خسارت برجای گذاشت.
به گزارش خبرآنلاین، ریزش بارانها موجب وقوع سیل در روستاهای شهرستان میاندرود شد که مشکلاتی مانند آبگرفتگی خیابانها، ترافیک سنگین و مسدود شدن راهها بوجود آورد.
جاری شدن سیل، بیشترین خسارت را به روستای کوهپایهای دارابکلا و بعد از آن به شهر سورک در شهرستان میاندرود وارد کرد.
همچنین وقوع سیل در شهرستان کلاله جان پدر و دختری را گرفت.
عطااله دادشپور معاون مدیریت بحران مازندران به ایسنا گفت: در پی بارش شدید باران در صبح روز پنجشنبه در استان مازندران به شهرهای ساری، نکا، میاندرود، سوادکوه و روستاهای اطراف خسارات زیادی وارد شد.
معاون مدیریت بحران مازندران با بیان اینکه آبگرفتگی و جاری شدن سیلاب در مازندران سبب وارد شدن خسارات سنگینی به تاسیسات زیربنایی، مسکونی، تجاری، کشاورزی و … شده است، گفت: ارزیابیهای اولیه کارگروههای اعزامی به مناطق سیلزده حاکی از وارد شدن خسارت بیش از 90 میلیارد تومانی به این مناطق است.
وی خسارت وارد شده به تاسیسات زیربنایی استان نظیر راهها، پلها و … را بیش از 16 هزار و 650 میلیون ریال دانست و گفت: همچنین به 597 ملک مسکونی و تجاری نیز در حدود 27 هزار میلیون ریال خسارت وارد شده است.
به گفته داداشپور در جریان این حادثه هیچ یک از اماکن به طور 100 درصد تخریب نشده است.
معاون مدیریت بحران مازندران با بیان اینکه یکهزار و 418 هکتار از اراضی زراعی، باغی و شالیزاری نیز در این حادثه آسیب دیدهاند؛ خاطرنشان کرد: 21 کیلومتر از جادههای بین مزارع نیز تخریب شدهاند و هفت واحد دامداری و سه واحد مرغداری نیز در جریان این حادثه خسارت دیدهاند که خسارتی بالغ بر460 میلیون ریال به این بخشها وارد شده است. وی با بیان اینکه در جریان سیل جاری شده در سه مرغداری، 14 هزار مرغ در سیلاب گرفتار شدند گفت: در خصوص تلفات احشام تا کنون موردی گزارش نشده است.
وی همچنین در خصوص اسکان اضطراری سیلزدگان نیز اظهار کرد: عمده افراد حادثه دیده به منزل اقوامشان رفتند اما تعدادی چادر نیز میان حادثهدیدگان توزیع شده است. معاون مدیریت بحران مازندران با بیان اینکه هم اکنون عملیات رسوب زدایی در روستاها در حال انجام است، گفت: نیروهای امدادی در محل حضور دارند.
دیده بان حقوق حیوانات: رئیس اداره حفاظت از محیط زیست بابلسر و فریدونکنار گفت: در سالهای گذشته دو قطعه پرنده درنای سفید سیبری به فریدونکنار مهاجرت میکردند، اما هماکنون فقط درنای امید به این شهرستان مهاجرت دارد.
عبدالرضا صادقی امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در شهرستان فریدونکنار اظهار داشت: در فصل شکار پروانه شکار برای شکارچیان منطقه صادر شده با این تفاوت که در سالهای گذشته روزهای شکار سه روز در طول هفته بوده که حالا به دو روز چهارشنبه و پنجشنبه تقلیل پیدا کرده است.
وی افزود: از وجود دامگاهداران و ان جی او ها و دوستداران طبیعت استفاده شده و با استفاده از ظرفیت مأموران محیط زیست از زیستگاههای طبیعی شهرستانهای بابلسر و فریدونکنار نگهداری میشود.
رئیس اداره حفاظت از محیط زیست بابلسر و فریدونکنار ادامه داد: در آبان ماه سال گذشته درنای سفید سیبری به تالابهای بینالمللی فریدونکنار آمد.
به گفته صادقی در سال گذشته بیش از هفت میلیون قطعه پرنده به تالابهای فریدونکنار آمدند که در طول فواصل بعضی از آنها در زیستگاههای منطقه ماندند و بعضی نیز مهاجرت کردهاند.
وی بیان داشت: آذر ماه پیک ماه مهاجرت پرندگان به فریدونکنار محسوب میشود.
صادقی خاطرنشان کرد: مرغابی، خوتکا، آنقوت، حواصیل، قو و غاز انواع پرندگان مهاجر فریدونکنار هستند.
این مسئول گفت: در سال گذشته اسلحههای شکاری غیرمجاز شناسایی شده و با هماهنگی مقامات قضایی مورد پیگرد قانونی قرار گرفته است.
رئیس اداره حفاظت از محیط زیست بابلسر و فریدونکنار تصریح کرد: در سالهای گذشته دو قطعه پرنده درنای سفید سیبری به فریدونکنار مهاجرت میکردند اما از سال 87 درنای آرزو در مناطقی نامعلوم تلف شده و هم اکنون فقط درنای امید به این شهرستان مهاجرت دارد.
وی اذعان داشت: درنای امید از اوایل آبان ماه میهمان فریدونکناریها میشود و تا پایان اسفند ماه نیز به مهاجرت خود در فریدونکنار و در واقع کشورمان پایان میدهد.
به گفته صادقی، تمام همت مدیران و مسئولان حفاظت از محیط زیست به ویژه در استان و شهرستان حفظ، نگهداری و حراست از این قطعه پرنده نایاب است که پس از مهاجرت سلامت، اسکانی بی دردسر و برگشت سالم و بیدغدغه را در تالابهای فریدونکنار تجربه کند.
عکس: مصطفی کاظمی
دیده بان حقوق حیوانات: نجات يك قلاده توله خرس توسط مامورين محيط زيست مازندران يك قلاده توله خرس توسط مامورين محيط زيست مازندران نجات يافت.
به گزارش روابط عمومي حفاظت محيط زيست استان مازندران، عزيزاله رضاييان كارشناس مسئول بازرسي اداره كل حفاظت محيط زيست مازندران با اعلام اين خبر افزود:باتوجه به حساسيت وجود گوشتخواران بزرگ در حفظ زنجيره اكولوژيكي و نياز به حفاظت و حمايت از اين گونه هاي حيات وحش ، مامورين اجرايي محيط زيست مازندران يك قلاده توله خرس 2 ماهه در منطقه دودانگه مشاهده نمودند ، كه متاسفانه به علت جراحت از ناحيه سروگردن زخمي شده بود.
وي ادامه داد: اين توله خرس سريعا” زنده گيري و به دامپزشكي جهت مداوا هدايت كه بعد از عمل جراحي و مداوا مجددا” به زيستگاه اصلي اش رها سازي ميگردد.
كارشناس مسئول بازرسي اداره كل حفاظت محيط زيست مازندران در پايان از تمامي دوستداران محيط زيست و جنگل نشينان عزيز استان ، درخواست نمود تا به محض مشاهده گونه هاي حيات وحش زخمي ، موارد را به نزديكترين پاسگاه محيط زيست و يا به ادارات محيط زيست اطلاع دهند.
دیده بان حقوق حیوانات:کشتار جاده ای، مشکلی است که به دلیل نادیده انگاشتن جان حیوانات، و همچنین اهمیت پایین رعایت مقررات رانندگی برای برخی افراد رخ می دهد. این مساله یکی از موارد قابل توجه ایراد صدمه به حیات وحش است، تا جایی که در دهه گذشته به طور متوسط سالی یک یوز ایرانی در تصادف با خودرو از بین رفته است. درصد قابل توجهی از حیات وحش پارک ملی گلستان هر ساله صرفا به دلیل عبور جاده از میان این منطقه تلف می شوند و شرایط در جاده های عادی کشور از این هم بدتر است.
در این میان گروه سبز مازندران در گزارشی تکان دهنده از کشتار شبی 60 شغال در جاده های این استان پرده بر می دارد.
این گروه با طرح این سووال که «به كدامين جرم كشته شده ايد؟» می افزاید:
امام علي مي فرمايند: اتقوالله في عباده و بلاده فانكم مسئولون حتي عن البقاع و البهائم يعني از خدا بترسيد در حق بندگانش و بلادش زيرا شما مسئول هستيد حتي در برابر زمين ها و ستوران
اگر مورچه اي بتواند به خداوند از پيامبرش سليمان، شاه جهان آن روز شكايت كند يك شغال نمي تواند به خداوند شكايت كند؟
آيا اين داستان سليمان و مورچه افسانه است؟ چرا براي ما اين وقايع را بيان كردند؟ آيا براي پركردن وقت مردم و صفحات كتابها گفته اند؟
آيا ما حق داريم جان اين حيوانات را بي جهت بگيريم؟ چرا نسبت به مخلوقات خداوند اينقدر بي رحم هستيم؟ آيا تا به حال آثار اين ستم ها گريبانگير ما نشده است؟ قطعا” شده است.اين همه سرگرداني مردم و بي مهري مردم به يكديگر نمي تواند از خشم خداوند به اين افعال ما باشد؟ آيا فكر مي كنيد خداوند اين حيوانات بي گناه را تنها گذاشته است و انتقام نمي گيرد؟ اگر رحم به حيوانات سودي نداشته است چرا عالم جليل القدري مانند آيت ا… حسن زاده آملي براي سگ شيرده اي با توله اش كه در سر راه ييلاقش در ايراي آمل قرار داشت جگر سفيد تهيه مي كرد. اين شخص با اگاهي معنوي خودش از وجود آن سگ بي صاحب مطلع بود و براي آن غذا تهيه مي كرد. براستي اين آقا چه نيازي به سير كردن اين سگ بي صاحب داشت؟ چه سودي داشت؟ مگر اين سگ مال پادشاه عالم بود؟ مگر پادشاه مي ديد كه حسن زاده در يك راه فرعي و دنج به سگ گرسنه اش غذا مي داد؟آيا مي دانيد يكي از امامان نيمي از غذايش رابه سگ ولگردي داد؟
ما جان را به مخلوقات زنده نداديم كه بگيريم و اگر قرار است بگيريم بايد به اذن خدا بگيريم.
آيا نمي دانيد در اروپا چقدر براي جان حيوانات ارزش و اعتبار قائلند؟ زماني مازندراني ها قورباقه را نمي كشتند و مي گفتند در جهنم اين حيوان بر سر ما آب مي ريزد!!!!!
دیده بان حقوق حیوانات: در پی بروز تغییرات جوی در مناطق شمالی زمین و یخبندان گسترده در این مناطق امسال آبگیرها و تالابهای استانهای شمالی ایران بیش از سالهای قبل میزبان پرندگان مهاجر بود. در این بین، مهاجرت بیش از 7000 قو به تالاب انزلی و 3500 قوی دیگر به سرخرود مازندران در یک ماه اخیر یکی از زیباترین چشماندازهای طبیعی را در این دو استان رقم زدهاست، به طوری که کارشناسان محیط زیست اعلام کردهاند مهاجرت این تعداد قو به ایران در 30 سال گذشته بی سابقه بودهاست.
به گزارش خبرآنلاین منطقه سرخرود، حدفاصل بین شهرستان فریدونکنار و محمودآباد مازندران در شرایطی میزبان 3500 قوی مهاجر شده که اتفاقا در این منطقه هیچ تالاب طبیعی با اهمیتی وجود ندارد! با این وجود قوهای مهاجر، سرخرود را که این روزها در بین ویلاهای شخصی، دامگاههای صید و صیادی و دکلهای برق فشار قوی محاصره شده و هر از گاهی جان قوها را میگیرد، به ناچار برای زمستان گذرانی در مازندران انتخاب کردند.
از این رو تلاش اداره محیط زیست آمل و دوستداران محیط زیست این است تا حد امکان، شرایط زیست بهتری را برای این پرنده زیبا در سرخرود فراهم کنند تا حالا که قوها سرخرود را به دیگر زیستگاههای حفاظت شده استان ترجیح دادهاند و در این منطقه فرود آمدهاند با کمترین آسیب و تهدیدات جدی مواجه شوند.
شالیزارهایی که تا چندی قبل میزبان شالیکاران بود با پایان یافتن فصل برداشت برنج و بارش باران زمستانی، اکنون به آبگیرهای موقتی تبدیل شده و قوها نیز طبق سنت هرساله امسال هم به این آبگیرهای موقتی آمدند با این تفاوت که تا سال قبل، تنها 800 قو در سرخرود فرود می آمد اما امسال این تعداد به بیش از 4برابر افزایش یافتهاست و همین امر باعث شده تا آنها با کمبود غذا مواجه شوند.
اما زیباتر از صحنه های بی بدیل فرود قوها در منطقه سرخرود که این منطقه را به بهشت قوها تبدیل کرده ، مشارکت گروههای زیست محیطی، مردم و حتی شهرداری سرخرود با اداره محیط زیست آمل در تامین غذای مورد نیاز قوها است که نمایشی از حضور خودجوش مردم در حفاظت از محیط زیست است. هرچند در این میان، افراد فرصتطلبی هم هستند که سعی دارند قوها را به سمت دامگاهها هدایت کنند و آنها را به دام بیندازند اما حضور شبانه روزی4محیطبان زحمتکش برای تامین امنیت منطقه و مساعدت مردم و NGO ها در تامین غذای قوها باعث شده تا امروز سرخرود مازندران به بهشت قوها تبدیل شود.
بهشتی که تماشای آن میتواند روح انسان خسته و دود زده شهرنشین را برای لحظاتی تلطیف کند و آرامش را به او بازگرداند. این روزها آبگیرهای سرخرود مملو از قوهای گنگ و فریاد کش است. 95درصد قوها از نوع فریاد کش و 5درصد نیز از نوع قوی گنگ هستند . قوها سراسر آبگیر را اشغال کردهاند و تا چشم کار میکند روی آب را این پرندگان سفید طنازقو پوشاندهاند. سر و صدای قوها و تماشای صحنههای پرواز آنها بر فراز آبگیر چنان دیدنی و مسحور کننده است که همه روزه تعداد قابل توجهی از علاقهمندان به طبیعت را به منطقه میکشاند.
اما متاسفانه آبگیر، توسط دکلهای برق فشار قوی محاصره شده و هر از گاهی قوها به محض اینکه از روی آب بلند میشوند تا پرواز کنند و اوج گیرند، در دام سیمهای برق گیر افتاده و میمیرند. اگر هم قویی جان سالم به در برد یا دچار برق گرفتگی میشود و به تدریج جان میدهد و یا دچار شکستگی و حتی قطع بال میشود.
محمدعلی الله قلی کارشناس محیط زیست و عضو انجمن محیطبان در مورد جلوگیری از تلفات در اثر برخورد با کابل برق میگوید: “با یک برنامهریزی در نحوه دانه پاشیدن سعی کردهایم آنها را از محل کابلها دور کنیم که خوشبختانه موفق هم بوده و حسن آن این است که وقتی بلند میشوند چون وزن زیادی دارند زمانی که به دکلها می رسند اوج گرفتهاند؛ در صورتی که قبلا خیلی نزدیک به دکلها مینشستند و هنگام بلند شدن تعداد زیادی با سیمها برخورد و مقابل چشم ما به شالیزار سقوط میکردند و ساعتی بعد ما اجساد آنها را پیدا میکردیم.”
از سوی دیگر آبگیر هر ساله با ساختوسازهای جدید تنگتر میشود و عرصه برای پرندگان محدود تر و همین میتواند در آینده نزدیک به عنوان بزرگترین تهدید قوها قلمداد شود. اگر شالیزارها به ویلا و ساختمان تبدیل شوند و آبگیری وجود نداشته باشد دیگر قوها به سرخرود مازندران نمیآیند و این همه زیبایی وصف ناشدنی برای همیشه به تاریخ می پیوندد.
دیده بان حقوق حیوانات: دکتر اسماعيل کهرم،کارشناس محيط زيست، در واکنش به اقدام سازمان محيط زيست براي احياي ببر مازندران با تکثير ببر سيبري، ضمن بيان مطلب فوق افزود: “ببر سيبري به علت اينکه در آب و هوايي سرد زيست مي کند دست کم 60 کيلو سنگين تر است. اين ببر با ببر مازندران تفاوت زيادي دارد و به هيچ عنوان نمي توان با تکثير آن نسبت به احياي ببر مازندران اميدوار بود.”
به گزارش خبرگزاری محيط زيست ايران وي ادامه داد:”اينکه ببر از سيبري بياوريم يا شير از هندوستان، يک اقدام باغ وحشي است. سازمان محيط زيست نبايد چنين اقداماتي انجام دهد. اين گونه کارها تنها باعث سرگرمي مردم مي شود.”
کهرم در پاسخ به اين سوال که “پس چرا روسيه به دنبال احياي پلنگ قفقاز با استفاده از پلنگ ايراني است؟” گفت: “ايران پلنگستان منطقه است. مي دانيم که منطقه قفقاز شامل 6 کشور روسيه، قرقيزستان، ترکيه، گرجستان، ارمنستان و قسمتي از ايران(شمال غربي) مي شود. روسيه پلنگي از ايران مي خواهد که در منطقه قفقاز باشد اما ببر سيبري چه ربطي به ببر مازندران دارد؟ تازه همان پلنگي که به روسيه برده شد هم اکنون به قرقيزستان برده شده؛ کشوري که قرار است المپيک زمستاني در آن برگزار شود.”
اين استاد دانشگاه با اشاره به زيستگاهي که قرار است ميزبان ببرسيبري باشد، گفت: “تکثير در اين محيط اصلا جواب نمي دهد. ارتفاع سايتي که ساخته شده سه متر است در حالي که ببر 6 متر مي پرد. ببر بنگال و بالي در يک فضاي وسيع زيست مي کند اما در هتل هاي لاس وگاس هم مي توان ببر مشاهده کرد! منظورم اين است که زيستگاهي که براي ببرسيبري در نظر گرفته شده متناسب با کاري که قرار است انجام شود، نيست. وارد کردن ببر و شير اقدامي در سطح باغ وحش هااست نه اينکه سازمان محيط زيست که متولي محيط زيست کشور است بيايد و دست به چنين کارهايي بزند.”
کهرم با اشاره به سختي هايي که مردم ميانکاله متحمل مي شوند،اظهار داشت: “از اين پس کار مردم آنجا مي شود پيدا کردن غذا براي ببرهاي سيبري. سختي نگهداري آن هم بر دوش مردم منطقه است و نگهباناني که آنجا مجبور به مراقبت از اين ببرها هستند.”
دیده بان حقوق حیوانات: مهندس هرمز محمودي راد مديركل حفاظت محيط زيست مازندران گفت:يك قطعه درناي سيبري ساعت 6 صبح روز سه شنبه سوم آبان ماه به منطقه فريدونكنار مازندران آمده است.
وي با اشاره به اينكه درناها داراي پنج جنس مختلف و15 گونه هستند،افزود: تمامي درناها به عنوان گونههاي حمايت شده محسوب ميشوند، درناها در تمامي نقاط دنيا به جز نواحي قطبي و بخشي از آمريكاي جنوبي زندگي ميكنند.
مهندس محمودي راد بيان داشت: برخي از درناها مانند درناي معمولي، درناي طناز از جمعيت خوبي برخوردارند اما برخي از آنها مانند درناي فريادكش آمريكايي و درناي سيبري در معرض تهديد و خطر انقراض قرار دارند.
مديركل حفاظت محيط زيست مازندران اضافه كرد: درناي سيبري از انواع در معرض خطر درناها و داراي سه جمعيت مستقل چين، هند و ايران هستند. وي زيستگاه زادآوري درناهاي سيبري را در نواحي شرق سيبري، نواحي غرب سيبري و مهاجران به چين و ايران دانستند.
مهندس محمودي راد يادآور شد: جمعيت مركزي درناي سيبري و مهاجر به هند منقرض شده و در سالهاي اخير گزارشي از مهاجرت درنا به هند و زيستگاه زمستاني آن در پارك كئولادو وجود ندارد.
وي اظهار داشت: جمعيت شرقي درناي سيبري و مهاجر به درياچه پويانگ در چين جمعيت خوبي دارد، به طوري كه حدود 3 هزار قطعه برآورد شده است. مديركل حفاظت محيط زيست مازندران درباره مهاجرت اين گونه با ارزش پرنده به مازندران گفت: درناي سيبري مهاجر به ايران از زيستگاه زادآوري سيبري از مسير روسيه، قزاقستان و آذربايجان به فريدونكنار مازندران مهاجرت و حدود چهار ماه از سال را با تغذيه در محدوده دامگاههاي سنتي از باران و سرخرود و فريدونكنار زمستانگذراني ميكند.
وي با اشاره به اهميت اين گونه پرنده به عنوان پرنده منحصر به فرد و در معرض خطر انقراض خاطرنشان كرد: پروژهاي بينالمللي با استفاده از اعتبارات صندوق حمايت براي پشتيباني از اين پرنده منحصر به فرد تهيه، پيشنهاد و پس از تصويب از سال 2003 ميلادي به اجرا در آمده و در قالب انجام پروژه، محدوده زمستانگذراني درناي سيبري در منطقه مورد شناسايي قرار گرفت و به عنوان منطقه تيراندازي ممنوع درفهرست تالاب بينالمللي در كنوانسيون رامسر مصوب شد.
مديركل حفاظت محيط زيست مازندران اقداماتي مانند جذب نيروهاي محافظ هميار محيطبان، نصب تابلو براي شناسايي منطقه، برگزاري كلاس آموزشي براي جامعه محلي با موضوع درنا، خريد تجهيزات حفاظتي دوربين، تلسكوب، راهسازي جوجه درناهاي سيبري، احداث مركز پرندهشناسي و استفاده از خدمات مشاوران ملي و بينالمللي را از جمله اقدامات مهم براي حفاظت از درنا و زيستگاه آن برشمرد.
دیده بان حقوق حیوانات: دامگاه، مکانی است عجیب برای شکار اردک. اردکهایی که با خیانت ندانسته به همنوع، آنها را در دام گرفتار می کنند تا غذا به دست آورند!
پریسا خلف بیگی
اینجا فقط مکانی برای صید نیست. اینجا دامگاه است؛ پناه و غذایی برای پرندگان مهاجر در فصل سرد و شالیزار آبگرفتهای با کمترین استفاده از کود و سم شیمیایی. دامگاه به راستی نمونه منحصربهفردی از مدیریت بومیست؛ چرا که در تمام دنیا به جز در فریدونکنار مازندران چنین روشی برای صید پرندگان یافت نمیشود؛ روشی که از خود پرنده برای صید همنوع خودش استفاده میکنند.
یکعدهشان را تعلیم میدهند تا عده دیگر را فریب دهند و به تله یا همان دامگاه بکشانند. تالابهای دستساز که دو منظورهاند و کاربریشان از فصلی به فصل دیگر تغییر میکند؛ در بهار و تابستان برای کاشت برنج و در پاییز و زمستان برای صید پرنده. این دو کاربری آنقدر به هم وابستهاند که نبود یکی از آنها به نابودی دیگری منجر میشود.
با اینکه برپایی دامگاه دو ماه پیش از آمدن پرندگان مهاجر کار پرزحمتی است؛ اما هنوز هستند کسانی که در شمال ایران به این شغل سنتی مشغولند؛ شغلی که چهره محیط طبیعی را دستکاری نمیکند و صید پرنده برخلاف بسیاری از انواع دیگرش بر توسعه پایدار استوار است؛ همان توسعهای که استفاده انسان را از طبیعت نفی نمیکند و هدفش رساندن مواهب طبیعت به نسلهای آینده است. دامگاهها در عینحال بهشت پرندهنگران هم هستند؛ چرا که بر خلاف زیستگاه تابستانیشان که هر گونهای برای خود قلمرویی دارد در این تالابهای مصنوعی انواع پرندگان گردهم میآیند؛ مجموعه دامگاهها در تالاب بینالمللی فریدونکنار با نامهای «فریدونکنار»، «اِزباران»، «سُرخرود» شرقی و غربی است.
اردک در دام
دامگاهدار اردک وحشی را گیر انداخته. برای آنکه اردک بیحرکت شود و فرار نکند، دو بال اردک وحشی را در هم میکنند. وقتی بالهای اردک به هم گیر میکند چنان بیحرکت میشود که اگر نبضش را در دست بگیرند حس میکنند انگار مرده.
کار دست خِبره
این حصارهای منظم تو در تو همه کار دست است. کاری سخت برای اهل فن و خِبرههای دامگاهداری. حصارها را در تابستان جمعآوری میکنند و با دقتی منحصربهفرد به هم میدوزند تا دامگاه شکل گیرد
پرواز از ناکجا
اردک سرسبز زیرک به سوی اردکهای وحشی پرتاب شده تا فریبشان دهد. دامگاه به خوبی استتار شده و برای همین اردکهای وحشی نمیدانند که این اردک تعلیمدیده از دست چه کسی و برای چه نیتی به پیشوازشان آمده است
عکس: شهرام امیری شریفی
تالاب برنج و صید
دیواره دامگاه در آن دورها به خوبی مشخص است. البته برای ما، نه برای پرندهها که قرار است بعضیهایشان صید شوند. غازها که در پاییز و زمستان به این تالاب میآیند تمام باقیمانده سبز شده از شالی برنج فصل قبل را به همراه علفهای هرز هرس میکنند. فقط آب صاف باقی میماند که به قول محلیها «آبتخت» میشود
راهی به سوی تله
نیازی به هدایت نیست؛ رفقای اردکی خودشان راه را بلدند. در راه در سکوت به سوی «سرکیمه» میروند تا نوبت به پروازشان برسد و یکی یکی به آسمان پرتاب شوند. قرار اردکها با دامگاهدار آوردن اردکهای وحشی به «دوما چال» یا همان تله دامگاه است
تلهای برای غیرخودیها
اینجا دوما چال یا همان تله است. حتی وقتی تور روی سر رفقای اردکی میافتد، باز هم آرام منتظر میمانند تا دوست آدمیزادشان از راه برسد و آن را بردارد. البته این سرنوشت اردکهای وحشی نیست. آنها سرنوشت خوبی ندارند
عکس: شهرام امیری شریفی
مزد خیانت
بعد از یک صید موفقیتآمیز، به هر دو سوی ماجرا غذا میرسد؛ مشتی دانه برای اردکهای دستآموز و چندتایی اردک وحشی برای انسان. قرار انجام یافته و اردکهای تعلیمدیده مزدشان را میگیرند.
_______________________
عکاس: محمد رضایی
گزارش از گروه مجلات همشهری