برچسب: تفریح

  • تفریح در شکنجه‌گاه حیوانات

    دیده بان حقوق حیوانات: فضایی مجلل با نورپردازی زیبا و هزینه‌ای که برای ورود پرداخت می‌شود اصلا با پشت پرده اجرای حرکات خنده‌دار و نمایشی جور در نمی‌آید. حقیقت این است حیوانی که اکنون برای خنده و شادی لحظه‌ای ما نمایش اجرا می‌کند اصلا هنرمند و با استعداد نیست بلکه به شیوه‌های آموزشی دردناک آن را وادار به یادگیری کرده‌اند.

    به گزارش  ایسنا، زندگی حق مسلم و اجتناب‌ناپذیر تمامی جانداران است و همگی می‌توانند در زیستگاه خود و متناسب با رفتارهای طبیعی خودشان رشد و به صورت غریزی برای رفع احتیاج به رفع خواست‌ها و نیازهای اولیه و طبیعی عمل کنند، اما وقتی انسان به فرآیند منظم و پیچیده آنها وارد شود و سعی در تغییر آن کند، روند حقی را در این بین مختل کرده است.

    واقعیت تلخی که سال‌هاست به آن پی برده‌ایم این است که دخالت انسان موجب شده حیوانات جنگل و بیابان، گرفتار میله‌هایی شوند که تمام اختیاراتشان را سلب کرده که گاهی اجازه کوچک‌ترین حرکتی را به آنان نمی‌دهد؛ دنیایی پر از شکنجه‌های اجباری برای یادگیری و اجرای نمایش‌هایی که برای حیوانات نیست؛ حیواناتی که مجبورند طبق برنامه‌های دردناک مربیان خود حرکات غیرطبیعی را که از آنها به اجبار خواسته می‌شود انجام دهند و در این بین مشخص است که جز شکنجه، کتک، گرسنگی و تشنگی، سیخ‌های کشنده، جریانهای برق و ده‌ها مورد زجرآور شیوه آموزشی دیگری وجود ندارد.

    حیوان نگون‌بختی که دیگر هیچ چیز ندارد برای به دست آوردن تکه‌ای غذا بعد از روزها گرسنگی مجبور است از بین آتش که جز وحشت برای او تداعی‌کننده چیز دیگری نیست، بپرد در حالی که چنین کارهایی هرگز برایش عادی نمی‌شود.

    نکته تلخ‌تر اینکه بسیاری از این حیوانات حین آموزش‌ها یا بعد از سپری شدن مدتی، علاوه بر بیماریهای جسمی فراوان دچار بیماریهای روانی و عصبی بی‌شماری می‌شوند که تنها نشان از یک چیز دارد، هوشمندی انسان نسبت به آنها به عنوان اشرف مخلوقات؛ غافل از اینکه برتری نسبت به حیوانات به معنی مالکیت بر سایر جانداران و شکنجه آن‌ها نیست چراکه آنان نیز دردی را که انسان درک می‌کند می‌فهمند و عذاب می‌کشند.

    نکته دیگر اینکه در بسیاری از کشورها برپایی سیرک‌هایی که در آنها از حیوانات برای خنده و سرگرمی استفاده می‌شود، تقریبا منسوخ شده و یا با مخالفت‌های دولتی و مردمی بسیار زیادی رو بروست.

    شکنجه‌گاه‌ها تا کی فعال هستند؟

    در همین ارتباط مسعود عالیخانی – مدیردفتر صید و شکار سازمان حفاظت محیط زیست به خبرنگار ایسنا می‌گوید: اخبار و تصاویری که از سیرک‌ها و باغ وحش‌ها منتشر می‌شود مواردی نیست که مربوط به امروز باشد بلکه از سالیان گذشته چنین برخوردهایی با حیوانات وجود داشته اما چون در گذشته ارتباط زیادی بین مسئولان محیط زیست و مردم و خبرنگاران وجود نداشت این رفتارها انعکاس پیدا نمی‌کرد، علاوه بر آن حساسیت مردم در مسائل محیط زیستی به دلیل روشنگری مناسب در جامعه بالا رفته است.

    به گفته وی، از ابتدا موضوع استفاده از حیوانات در اجرهای سیرک در دنیا نیز مرسوم بوده اما با فراز و فرودهایی در مساله توجه به حقوق حیوانات طی کرده استانداردهایی برای آن تعریف شده. به طور مثال در گذشته بسیاری از گونه‌ها برنامه اجرا می‌کردند اما اکنون سیرک‌داران به سمتی سوق پیدا کرده‌اند که از گونه‌های اهلی بیش‌تر استفاده کنند.

    وی هچنین ارائه مجوز برای برپایی سیرک‌ها را در ایران جزو مسئولیت‌های وزارت ارشاد اسلامی برمی‌شمارد و اضافه می‌کند: تنهاصدور اجازه استفاده از حیوانات در سیرکها به عهده سازمان محیط زیست است.

    مدیر دفتر صید و شکار سازمان محیط زیست در همین ارتباط به دستورالعمل‌های سیرک‌ها اشاره می‌کند و می‌گوید: در این دستورالعمل‌ها، تعریف سیرک، گونه‌های قابل نمایش، شرایط محل برگزاری، نما و وضعیت کلی سیرک قید شده بود که این دستورالعمل تا کنون مورد استفاده قرار می‌گرفت اما زمانی که آن را بازبینی کردیم به این نتیجه رسیدیم که دستور فعلی برای وضع امروز مناسب نیست و باید در آن بازنگری شود.

    عالیخانی با بیان این که برای بازنگری دستورالعمل یادشده استانداردهای سیرکهای اروپا به خصوص سیرک ایتالیا را مورد مطالعه قرار دادیم، می‌افزاید: تا کنون 10 جلسه برای بازبینی این دستورالعمل با حضور ان .جی. اوها، دانشگاه‌ها و استادان مدیریت حیات وحش و کارشناسان، همچنین نماینده‌ای از طرف دفتر موزه تاریخ طبیعی و ذخایر ژنتیکی برگزار شده تا بازبینی کامل با هدف تعریف یک استاندارد مناسب برای رسیدگی به وضعیت سیرک‌ها تشکیل شود.

    مدیر دفتر صید و شکار محیط زیست می‌گوید: در حال حاضر در مراحل نهایی تدوین دستورالعمل جدید هستیم که پس از برگزاری یک جلسه تکمیلی و نظرخواهی از چند کارشناس دامپزشکی حیات وحش بازبینی و پس از انجام این مراحل این دستور العمل در سازمان محیط زیست به نظرخواهی گذاشته می‌شود.

    عالیخانی ادامه می‌دهد: سعی کرده‌ایم استانداردهای دستوالعمل تا حدودی سختگیرانه تعریف شود تا سیرک‌ها به خود اجازه فعالیت به این شکل کنونی را ندهند.

    وی در رابطه با تفاوت‌های این دستور نسبت به مشابه قبلی می‌گوید: در نسخه اخیر تعداد گونه‌ها و تعداد سرجمع حیوانات مورد استفاده در سیرک را محدود کرده‌ایم. همچنین فضای در اختیار حیوانات را به سمت استاندارد جهت داده‌ایم. علاوه بر این جانمایی بیش از یک حیوان در یک قفس ممنوع است و سختگیری‌هایی برای شرایط حمل و نقل آنان نیز اعمال خواهد شد.

    او ادامه می‌دهد: حیوانات وحشی نیز باید در حداقل ممکن باشند و بیشتر به سمت استفاده از حیوانات اهلی و گونه‌هایی که در معرض خطر نبیتند باید حرکت شود.

    مدیر دفتر صید و شکار سازمان محیط زیست همچنین تاکید می‌کند: می‌توانیم به طورکلی ادعا کنیم که با ابلاغ این دستورالعمل بخشی از سیرک‌ها نمی‌توانند فعالیت خود را ادامه دهند و این نشان می‌دهد که ما در کاربازنگری موفق بوده‌ایم .

    بیایید نظارت سازمان را از امروز به بعد ارزیابی کنیم

    با انتشار هر فیلم و عکس و روایت از حیوان‌آزاری در باغ وحش‌ها یا مکانهایی که به نام باغ وحش فعالیت می‌کنند ، سیرک‌ها و سایر مراکز تفریحی این سوال به ذهن بیننده متبادر می‌شود که چه کسی در سازمان محیط زیست جوابگوی این مسائل است؟

    عالیخانی در این ارتباط هم می‌گوید: در گذشته فضا برای سیرک‌ها آزاد بوده و به همین دلیل توجه زیادی به نوع فعالیت‌ آن‌ها نشده است اما از زمانی که تیم جدید روی کار آمده‌اند نظارت چارچوب بهتری پیدا کرده است.

    مدیر دفتر صید وشکار سازمان محیط زیست می‌افزاید: از وقتی که مسئولیت را بر عهده گرفتیم نظارت را آغاز کردیم اما این نظارت با فراز و فرودهایی همراه بوده . در حال حاضر چک‌لیست‌هایی برای سیرک‌ها آماده کرده‌ایم که یک تیم بر اساس آن در دروه های زمانی مشخص و نامشخص ارزیابی خود را اعلام کند تا با مستندات تصویری بانک اطلاعاتی از سیرک‌های فعال را تکمیل کنیم.

    وی همچنین با بیان این‌که بازدیدها نباید در دوره زمانی منظم باشد، می‌گوید: اگر واقعا اتفاقاتی که بین دو بازدید رخ می‌دهد اتفاقات مثبتی باشد اجازه فعالیت می‌دهیم و در غیر این صورت بر اساس ضوابط با متخلفان برخورد می‌شود.

    مدیر دفتر صید و شکار سازمان محیط زیست همچنین با تاکید بر این که ساماندهی سیرک‌ها زمان‌بر است، و به اقدام پایه‌ای نیاز دارد، می‌گوید: از سمن‌ها و نماینده دفتر حیات وحش، استادان دانشگاهها و دامپزشکان و حتی سیرک‌داران در بازنگری دستورالعمل مربوط به سیر‌ک‌ها نظرخواهی شده است.

    سیرک‌ها تنها مشکلات محیط زیست نیستند

    معصومه ابتکار- معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست هم در این ارتباط می‌گوید: امکان تعطیلی یک شبه تمام سیرک‌های کشور وجود ندارد؛ چراکه بسیاری از گونه‌های موجود در سیرک‌ها از گونه‌های وارداتی هستند و نمی‌توانند به طبیعت بازگردند و هیچیک از باغ وحش‌ها نیز به نگهداری آنها علاقه‌ای ندارند.

    رئیس سازمان حفاظت محیط زیست می‌افزاید: از طرف دیگر همچنان در کشور برای تاسیس سیرک تقاضا وجود دارد اما سازمان محیط زیست بر اساس بحث‌های کارشناسی به تدریج در ابتدا قوانین برپایی سیرکها را سختگیرانه‌تر کرده و در نهایت ظرف چند سال آینده برای جمع‌آوری این اماکن برنامه‌ریزی می‌کند.

    ابتکار تصریح می‌کند: البته در حال حاضر و در جایی که بسیاری از گونه‌های حیات وحش طبیعی ایران در حال از بین رفتن هستند، سیرک تنها مشکل سازمان محیط زیست نیست اما افکار عمومی نسبت به این مسئله حساس شده و بسیاری از مردم خواستار جمع‌آوری هرچه سریعتر این اماکن هستند که بر همین اساس در قوانین و استانداردهای سیرک‌ها و باغ وحش های سراسر کشور تجدید نظر کرده و ضوابط سختگیرانه‌تری را اعمال خواهیم کرد اما بیشتر از این وقت و انرژی خود را صرف مقوله سیرک‌ها نخواهد کرد.

    “سنگ مفت، گنجشک مفت”؛ این یک جمله پرکاربرد است که حیوان‌آزاری‌ای در آن ریشه دارد؛ در حالی که فرهنگ غنی ایرانی و اسلامی تاکید بسیاری بر حفظ محیط زیست و حقوق حیوانات دارند و اجداد ما آنها را به عنوان مخلوقات باری‌تعالی محترم می‌شمردند. در چنین جامعه‌ای و بعد از انتشار اخبار و تصاویر دردناک از حیوانات موجود در سیرک در کشور، همچنین در کشوری که مشکلات زیست محیطی‌اش آن‌قدر زیاد است که جان آدمیزاد دو پا را تهدید می‌کند و نمی‌توان برای آن کاری کرد، وظیفه سنگین تری بر عهده ما شهروندان وجود دارد؛ زیرا تجربه نشان داده بازنگری در دستورالعمل‌های اجرایی سیرک‌داران، نظارت دقیق یا هر خبر خوشی که مسئولان نوید آن را می‌دهند، هیچ یک به این‌ اندازه کارا نخواهد بود که مراقب باشیم تا تفریحاتمان با زجر موجودات زنده و در نهایت تهدید حیات ماست، همراه نباشد.

  • تفریحی غیرمجاز به نام چوله کشی/ تصویر +16

    Animal-Rights-Watch-ARW-Warning16

    Animal-Rights-Watch-ARW-6512

    دیده بان حقوق حیوانات: تبدیل شکار «چوله» به یکی از تفریحات شبانه شکارچیان غیرمجاز در شب های تابستان و زمستان، نسل این حیوان را با خطر انقراض مواجه ساخته است.

    به گزارش فرهنگ نیوز با وجود اینکه خوردن گوشت چوله حرام است و شکار این جانور از نظر محیط زیست کلا ممنوع است، اما نظارت چندانی در این بخش صورت نگرفته و شکار بی رویه آن همچنان ادامه دارد.

    چوله یا «تشی» با نام علمی (Rodentia‎‏) از گروه پستانداران، راسته جوندگان و خانواده ‏‎Hystricidae)‎‏) است که با نام های محلی چوله، «سیخور» ، «کرپی» ، «کول تیغتیغه» نیز خوانده می شود.

    این حیوان با جوجه تیغی و خارپشت متفاوت است.

  • خربازی یا خرسواری و نمایش لوطی عنتری تفریح تهرانی های ۱۰۰ سال پیش

     

    دیده بان حقوق حیوانات: شاید دوران قاجار یکی از مهمترین دلایل عقب ماندگی های اقتصادی و فرهنگی در تاریخ ایران باشد. تهران برای اولین بار توسط موسس این سلسله به عنوان پایتخت انتخاب شد.

    شبکه ایران به باز نشر نمونه‌هایی از تفریحات تهرانی‌ها در 100 سال پیش پرداخته که در سایت های مختلف به آن پرداخته شده است:

    خربازی یا خرسواری
    یکی از سرگرمی‌های مردم تهران قدیم، خربازی (خرسواری، یابوسواری) بود که جوانان شیفته‌اش بودند. این بازی و تفریح منحصرا مخصوص داش‌مشدی‌های خوش‌پوش بود که در مکان‌هایی چون خیابان علاءالدوله (فردوسی)، دولاب (قریه‌ای در شرق تهران) دوشان‌تپه (خیابان ژاله) و مزرعه امین‌الملک (حوالی راه‌آهن) به تفریح و مسابقه می‌پرداختند و تعداد زیادی از مردم ساعت‌ها محو تماشای خرسواری می‌شدند. این چهارپایان فقط جهت سواری تربیت شده که همه آنها از میان اصیل‌ترین و تیزفهم‌ترین خرها و یابوها بودند. همه چهارپایان چه کوچک و چه بزرگ برای مسابقه و تفریح به پالان‌هایی ظریف از جنس مخمل با افسارهایی مزین به نقره، گل‌میخ نقره و با زنگوله‌های فراوان آرایش شده بودند. همچنین دست، پا و دم آنها را حنا می‌بستند و سم‌هایشان را به رنگ سیاه درمی‌آوردند و از پیشانی‌بند و مگس‌پران (رشته چرمی که برای رفع مگس جلو صورت چهارپایان آویخته) برای زینت‌بخشیدن به این حیوانات استفاده می‌کردند. خر و یابوسواران نیز موقع سواری با بهترین لباس‌ها در میان مردم ظاهر می‌شدند. با لباده‌های بلند از ماهوت مخمل و رداهای رالی، کپنک‌های نمدی، شال ابریشمی و گیوه‌های آجیره در برابر چشمان صدها تماشاچی در عصرها و روزهای تعطیل از حاشیه خیابان و مکان‌های مذکور بالا و پایین می‌رفتند. ازجمله خرسواران و یابوسواران معروف آن ایام، اکبر خرسوار، داش غلام قداره، یدالله‌خان ایلچی، لوطی ابراهیم سنگلجی و آقابالاخان ارباب بودند که معمولا هریک از آنها مهتری مخصوص و طویله‌ای سرخانه داشتند و خر و یابوی خود را مثل بچه‌هایشان بزرگ می‌کردند و جزو خانواده‌شان به حساب می‌آوردند.

     

    نمایش لوطی عنتری
    در روزهای تعطیل، تهرانیان برای پرکردن اوقات فراغت عازم باغ‌ها و گردشگاه‌های تهران مانند دوشان‌تپه، عشرت‌آباد، پس‌قلعه، چشمه‌علی و… می‌شدند و بیشتر وقت خود را در این باغ‌ها صرف تماشای عملیات لوطی عنتری می‌کردند؛ لوطی عنتری با میمون‌های تربیت‌شده که به رقص و کارهای شگفت‌آوری دست می‌زد و با ساز و دهل مردم را به دور خود جمع می‌کرد. گاهی لوطی‌ها به جای عنتر یا میمون از خرس‌های کوچک دست‌آموز برای سرگرمی مردم استفاده می‌کردند. در این میان مارگیرها جای خاصی داشتند. مارگیری، معرکه‌ای بود که مردی با دو جعبه چوبی که داخل یکی از آنها موش صحرایی و در جعبه دیگر مار بود به میان مردم آمده و موش و مار را به جنگ هم می‌انداخت یا اینکه خودشان با مارها بازی می‌کردند. مثلا سر مار را در دهان خود فرو می‌کردند یا مار را دور گردن‌شان می‌پیچیدند. لوطی عنتری‌ها فقط مختص باغ‌ها و گردشگاه‌ها نبودند بلکه به‌طور سیار همه‌روزه نمایش می‌دادند و در کوچه و برزن‌ها با نواختن ضرب، اهل محل را خبر می‌کردند.

     

  • جشنواره خشونت و تفریح/ تصویری

    دیده بان حقوق حیوانات: همه ساله در منسینگ آلمان جشنواره ای با عنوان باواریان مشهور به گاو بازی برگزار می شود.

    به گزارش روزگارنو، این جشنواره که بر اساس یک رسم سنتی و قدیمی در تاریخ 26 آگوست در این شهر برگزار می شده است چند سالی است که آئینی متفاوت داشته و برخلاف رسوم سنتی برگزار می شود.
    در گذشته آلمانی ها مسابقاتی را به وسیله گاوهایشان انجام می دادند و در واقع نبردی دوستانه میان شرکت کنندگان صورت می گرفت.اما امروزه این جشنواره برپایه خشونت بوده و رقابتی سخت میان آنها صورت می گیرد.
    روز گذشته پنجمین باری بوده که این جشنواره به صورت جدید برگزار شده است که تصاویری از آن را در زیر ملاحظه می کنید:
  • سگ کشی برای تفریح/ تصویری

    دیده بان حقوق حیوانات: نبرد سگ ها یکی از تفریحات رایج دربین مردم افغانستان به شمار می رود؛ تفریحی که همواره مورد اعتراض دیده ان حقوق حیوانات قرار داشته.
    به گزارش روزگارنو به نقل از فرارو، افغان ها مبارزه را دوست دارند، این کار برای آنها لذت بخش است. آنها می گویند جنگیدن در خون شان است. افغانستان برای سه دهه است که درگیر جنگ و خونریزی است اما جنگ هایی وجود دارد که افغان ها از آنها لذت می برند، مثل جنگ خروس ها، بزها و شترها. اما مسابقات جنگ سگ ها برای مردم این کشور معنایی دیگر دارد.
    جنگ سگ ها در افغانستان در دوره حکومت طالبان ممنوع شده بود. اما پس از سقوط طالبان در سال 2001 این سرگرمی دوباره رایج شد و اکنون در شهرهای بزرگ و اصلی افغانستان هر هفته مسابقه جنگ سگ ها در زمین هایی خاکی برگزار می شود.
    در کابل پایتخت افغانستان هر هفته دو بار در روز جمعه جنگ سگ ها برگزار می شود. مسابقه بزرگ تر صبح ها در یک آمفی تئاتر در حومه شهر برگزار می شود. همانند سایر ورزش ها در افغانستان فقط مردها می توانند این مسابقه را از نزدیک تماشا کنند. این مسابقه هزاران مرد و پسربچه را به این مکان هیجان انگیز می کشاند.
    به رسم معمول این مسابقات دو سگ توسط صاحبان شان وارد رینگ شده و سپس آزاد می شوند. دو سگ به جان هم می افتند و هر کدام از آنها سعی می کند تعادل دیگری را بر هم بزند. صاحبان سگ ها با فریادهای خود آنها را برای ادامه جنگیدن تشویق می کنند و یک فیلمبردار در حال ضبط این مسابقه است. این جنگ هم همانند سایر جنگ ها در عرض چند دقیقه زمانی که یکی از سگ ها دیگری را خاک می کند به پایان می رسد در نهایت صاحبان سگ ها آنها را از رینگ خارج می کنند.
    در برخی از کشورها جنگ سگ ها تا زمان کشته شدن یکی از آنها ادامه پیدا می کند اما در جنگ سگ ها در افغانستان سگی به عنوان پیروز تلقی می شود که در طول مسابقه برتری اش را نشان دهد یا سگ دیگر تسلیم شود. سگ ها قبل از آنکه آسیبی جدی به هم بزنند از یکدیگر جدا می شوند.
    شرط بندی روی سگ ها برای اکثر افغان ها یک سرمایه گذاری پرهزینه محسوب می شود؛ به طور میانگین در هر مسابقه رقمی بین 10 تا 50 هزار دلار بر روی سگ ها شرط بندی می شود که در کابل رقم قابل توجهی به شمار می رود.
    در عکس های زیر از «پیتر تن هوپن» عکاس مشهور سوئدی تصاویری از نبرد خونین سگ ها در کابل را مشاهده می کنید.

    ______________________________

    عکس خبری / اوقات فراغت مردم کابل

    جنگ سگها در افغانستان/ تصویری

    ورزا جنگ: گاوبازی خونین در شمال ایران، به خاطر پول

    گاوبازی از نوع هندی /تصاویر

    گاوبازی؛ شنیع ترین جاذبه گردشگری مکزیک

    دفاع یا حمله؟/ تصویری

    آخرین گاوبازی در کاتالونیای اسپانیا برگزار شد

    گاوبازی؛ میراث غرب متمدن/ تصاویر

    ورود حقوق حیوانات به عرصه خبرهای ایران: آزار گاوها در اسپانیا/ تصاویر

  • شکار حیوانات جنایتی به مثابه ورزش و تفریح

    دیده بان حقوق حیوانات: به نظر می رسد که شکار در مناطق قطبی و بسیار دور دست بدلیل عدم دسترسی و عدم وجود پوشش گیاهی برای بقای نوع بشر اجتناب ناپذیر بوده باشد؛ حال آن که در سایر نفاط کره زمین شکارچیان برای تفریح و سرگرمی و تنها برای هیجان آن دست به کشتار حیوانات می زنند. چنین شکل غیرضروری و خشونت آمیزی از «سرگرمی» خانواده های حیوانی را ازبین برده و جانوران بی شماری را سردر گم، زخمی و آواره می کند .


    در بسیاری موارد مرگ های سریع به ندرت برای جانوارن شکار شده اتفاق می افتند؛ به همین خاطر وقتی شکارچیان شکار خود را به شدت زخمی می کنند و نمی توانند آن ها را بکشند بسیاری از حیوانات از مرگ های دردآور و طولانی مدت عذاب می کشند.
    50 درصد از حیواناتی که با سلاح های کمانی و یا ساچمه ای مورد هدف قرار می گیرند زخمی شده ولی کشته نمی شوند. مطالعه ای که پیرامون 80 گوزن دم سفید صورت پذیرفت نشان دادکه از22 گوزنی که با «تجهیزات سننتی تیراندازی » مورد اصابت قرارگرفته بودند، 11 مورد زخمی شده بودند که توسط شکارچیان پیدا نشدند. این حیوانات زخمی به سختی خوب شده و در اکثر موارد با تحمل درد و رنج فراونی جان خود را از دست می دهند.


    تصور مرگ دردناک حیوانات گیر افتاده در دام های شکارچیان نیز یکی از غم انگیز ترین نوع شکار است.
    برخی از شکارچیان که اغلب در کار تجارت کثیف پوست و خز می باشند سعی می کنند از تله های وحشتناکی برای به دام انداختن حیوانات استفاده کنند. حیوانات نگون بخت به دام افتاده زخمی ممکن است چندین روز را در همان حال با تحمل استرس فراوان و بدون آب و غذا سپری کرده و درنهایت مرگی غم بار داشته باشند.



    شکار الگوهای مهاجرت و خواب زمستانی حیوانات را در هم می ریزد و خانواده ها را نابود می سازد. برای حیواناتی چون گرگ ها و غازها که در واحدهای خانوادگی منسجم زندگی می کنند، شکار می تواند تمام اجتماعات آن ها را ویران نماید. سرو صدای هولناک، اجتناب ناپذیر و گوش خراش ناشی از شلیک گلوله و هیاهوهای دیگری که شکارچیان به وجود می آورند باعث می شود که حیوانات از فشار روانی بسیار شدیدی در رنج باشند. چنین کارهایی عادت های غذایی معمول حیوانات را به مخاطره می اندازد و ذخیره ی چربی و انرژی مورد نیاز آن ها برای زنده ماندن در زمستان را با دشواری مواجه می سازد. هم چنین صداهای بلند می تواند تشریفات جفت گیری را به هم بریزد و موجبات گریختن والدین حیوانات از پناهگاه و آشیانه ی خود را فراهم آورند و فرزندان کم سن و سال و آسیب پذیر خود را رها سازند.

    بیش تر وقت ها از شکار، به مثابه ی ورزش و راه و روشی برای تفریح و خوش گذرانی یاد می کنند و اینطور وانمود می کنند که شکار بخشی از طبیعت موجودات بوده و از نظر اجتماعی فعالیتی سالم و پذیرفتنی است، در حالی که لازمه یک رویداد ورزشی رقابت میان دو گروه موافق و نظارت یک فرد به عنوان داور می باشد. آیا ورزشی را می شناسید که ملاک برنده بودن در آن مرگ آگاهانه و خشونت آمیز و یکطرفه حریف باشد؟!

    برخی از گروه های شکار بر این ادعا هستند که با تمکین در برابر قوانین شکار و کشتن حیوانات مجاز (free – range, open season) به شیوه ای که «پیامد نامناسب» ی برای انسان ها و طبیعت-قطع نظر از شکار- نداشته باشد فعالیتی است مجاز و قانونی. چیزی که در پشت پرده این گروه های شکار هست چیزی جز منافع مادی و زیاده طلبی نیست. این گروه ها اصلی ترین تامین کننده وسایل و اسلحه های شکار بوده و برای حفظ بازار خود مجبورند چنین دلایلی را سرهم کرده و افراد بیشتری را جذب کسب و کار خود کنند. جالب تر اینکه، حتی برخی از این گروه ها با نفوذ و پشتوانه مالی سعی در رواج شکار از طریق آموزش کودکان و پخش بروشور در مدارس نیز می کنند.

    برخلاف آن چه شکارچیان بیش تر وقت ها در دفاع از تفریح و سرگرمی بی رحمانه ی خود بر زبان می رانند، شکار هیچ کاری برای «حفاظت» [از محیط زیست] یا «کنترل جمعیت» انجام نمی دهد .
    اگر آدمی در تعادل ظریف میان اکوسیستم های طبیعت دخل و تصرف ننماید بقای بسیاری از گونه ها تضمین خواهد شد. شکارگران طبیعی تنها با از پای درآوردن بیمارترین و ضعیف ترین افراد و تنها سیر کردن شکم خود به بقا و دوام این تعادل مدد می رسانند.

    بیشتر اوقات تلاش شکارچیان بر آن است تا حیواناتی را بکشند که می خواهند پوست و سر آن ها را بالای شومینه نصب کنند، عکس یادگاری و به اصطلاح غرور آمیز بگیرند و به همین دلیل معمولا بزرگ ترین و نیرومندترین حیواناتی را که طبیعت و گروه های حیوانات به آن ها نیاز دارند شکار می کنند تا به اصطلاح افتخار بیشتری نصیبشان شود .

    یکی از ادعاهای بی منطق شکارچیان اینست که آنها شکار را روشی برای کاهش گرسنگی بعضی از حیوانات می دانند و فکر می کنند با شکار و کاستن تعداد حیوانات امکان بیشتری برای بقیه ایجاد می کنند تا شکم خود را سیر کنند، درحالی این طرز تفکر کاملا سطحی است و توازن اصلی بدست طبیعت می تواند انجام شود. حتی راهنمایی و سیر کردن و سیراب کردن گروه های حیوانات در بیشتر اوقات بدست سر گروه ها و حیوانات قدرتمند گروه می باشد که متاسفانه توسط همین شکارچیان از پای درمیایند.

    جمع آوری و بردن حیواناتی مثل گوزن، خرگوش و روباه برای محوطه های شکار نیز پیامد های خطرناک زیست محیطی به دنبال دارد. شیوع بیماری و انتقال آن از حیواناتی که از محل های دیگری به این مناطق آورده شده و زاد و ولد و برهم زدن اکوسیستم مناطق جدید از معضلاتی است که حیوانات در صورت فرار کردن از دست شکارچیان می توانند ایجاد کنند.

    کشتن یک حیوان از فاصله دور یا نزدیک و با استفاده از ابزارهای غیر طبیعی چیزی جز جنایت و قتل نیست و شکارگری در هر شکلی و با هر طرز فکری عملی غیرانسانی و غیر اخلاقی بوده و فقط مخصوص موجوداتی است که به صورت غزیزی و طبیعی و برای بقای خود و فقط حیوانات موجود در چرخه حیاتی خود را شکار می کنند.

    منبع: تالار گفتمان گیاهخواران

  • تفریح شنیع اعراب، ظلم موازی به صید و صیاد/ تصویری

     دیده بان حقوق حیوانات: آزادی، زندگی طبیعی، خوی و خصلت طبیعی و داشتن تمام آنچه طبیعت در اختیار یک حیوان گذاشته حق حیوان محسوب می شود. خارج کردن حیوان از شرایط طبیعی، حذف بخشی از این حقوق و محدود کردن حیوان است. این انحراف از طبیعت، گاه تا جایی پیش می رود که حیات وحش راس هرم جمعیتی، قربانی زیاده خواهی بشر می شوند و به جای برآوردن نیاز طبیعی به شکار، برای لذت و تفریح عده ای تبدیل به حیوان دست آموز می شوند.

    آنچه در تصاویر می بینید، جنایتی است در حق یوز به عنوان شکارچی و شکارش. یوز زندگی طبیعی نخواهد داشت و شکار، اسیر یوزی خواهد شد که به جای گشت و کمین و تلاش زیاد برای شکار، با خودروی دو دیفرانسیل به شکارگاه برده شده، خسته نیست و احتمال خطاکردنش در شکار کمتر است. در این تفریح شنیع، حق فرار شکار نیز نادیده گرفته می شود و شکار بر خلاف شرایط طبیعی، امکان رهاندن جان شیرینش را نخواهد داشت.