دیده بان حقوق حیوانات/جمشید پرچی زاده: چند وقتی است که بحث بر سر رها کردن یا در قرنطینه نگاه داشتن مادّه ببر سیبری که چهار سالی است در این شرایط زندگی میکند، بالا گرفته است. نهادها و سازمانهای مسئول، یکدیگر را متهم میکنند. یک طرف، سازمان حفاظت از محیط زیست را به عنوان مقصر اصلی معرفی میکند. طرف دیگر، سازمان دامپزشکی را و طرف دیگر، وزارت بهداشت را. یکی میگوید که ببر آلوده است و باید فورا معدوم شود. یکی دیگر میگوید که جانور سالم است و میبایست به شرایط باغ وحش باز گردد. دکتر داریوش جهان پیما مدیر کل دفتر مدیریت بیماریهای دامی سازمان دامپزشکی اظهار کرده :تنها شرط خروج ببر سیبری از قرنطینه، مهیا کردن مکانی متروکه است که امکان بازدید عمومی در آن وجود ندارد. حال آنکه اصل آوردن ببرهای سیبری به ایران، کار درستی بوده یا نه، بحث مفصلی است که در قالب این متن نمیگنجد. ولی به دور از تمام این بگو مگوها و اتهام زنیها و همچنین فارغ از انسانیت و حقوق حیوانات، ببر سیبری اهمیتی برای ما ایرانیان دارد که شاید مسئولان از آن بی خبرند و ممکن است با دانستن این مهم، کمی به فکر این مادّه ببر بیفتند و دست از این لج و لج بازیها بردارند.
در گذشته، نه زیر گونه ببر – کاسپین (نامهای دیگر: هیرکان، مازندران)، بالی، جاوه، سیبری (نام دیگر: آمور)، بنگال، هندوچین، مالزی، سوماترا، و جنوب چین – در جهان میزیسته اند. سه زیرگونه ابتدایی این لیست یعنی کاسپین، بالی، و جاوه منقرض شده اند. تحقیقات محققان رشته ژنتیک دانشگاه آکسفورد انگلستان در سال ۲۰۰۹ میلادی ثابت کرده که ببر سیبری، تنها یک نوکلئوتید با ببر کاسپین تفاوت دارد و همچنین این دو زیر گونه ببر در کمتر از ده هزار سال قبل، دارای نیای مشترک بوده اند که دلیل اصلی شباهت ژنتیکی این دو است.
کشور قزاقستان سعی دارد تا با افتتاح “پارک ملی ببر کاسپین” در سال ۲۰۱۹ میلادی، زیر گونه ببر کاسپین را طی مدت زمان ۱۵ الی ۲۰ سال احیا کند و تعداد آنها را با استفاده از مهندسی ژنتیک، به ۲۰۰ قلّاده برساند.
به گفته دکتر اباصلت حسین زاده – عضو هیئت علمی دانشگاه مازندران – احیای ببر کاسپین از زیر گونه سیبری، در حال حاضر در حد حرف است، ولی در آینده در صورت اختصاص بودجههای لازم (که البته بسیار گران هستند)، کاری شدنی و قابل دستیابی است.
حال پرسشی که پدید میآید این است که با وجود اندک امیدهای احیای ببر کاسپین در ایران در میان دوستداران حیات وحش و در صورت سالم بودن این مادّه ببر سیبری، آیا از بین بردن و یا نگاه داشتن آن در قرنطینه برای مدت زمان نامحدود، کاری عقلانی است؟! شاید بهترین پاسخ به این پرسش را بتوان از مسوولین مربوطه گرفت.
معصومه ابتکار – رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست – در صفحه فیسبوک خود نوشته: طی این هفته، جلسهای با حضور رئیس سازمان دامپزشکی و رئیس مرکز مدیریت بیماریهای وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در محل معاونت محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت از محیط زیست برگزار میگردد. ابتکار افزود: امیدواریم با جلب نظر دو نهاد مذکور، از معدوم کردن این مادّه ببر سیبری ممانعت و او را به محلّی امن و مناسب انتقال دهیم.
ما نیز امیدوار هستیم که دو نهاد مذکور دست از لج و لجبازی برداشته و به حبس ناعادلانه این مادّه ببر پس از ۴ سال تنهایی خاتمه دهند.
دیده بان حقوق حیوانات: فعالان حقوق حیوانات با توجه به وقایع غیرقابل توجیهی که در کمتر از ۵ سال گذشته برای حیوانات درباغ وحش ارم رخ داده است، این باغ وحش را فاقد صلاحیت ورود ببر سفید و شیر آسیایی دانستند.
به گزارش مهر، مسئولان باغ وحش ارم در حالی از ورود یک جفت شیر آسیایی به جمع حیوانات این باغ وحش خبر می دهند که مخاطبان عام تصور می کنند این باغ وحش که در سال های اخیر عنوان ایستگاه پایانی گربه سانان بزرگ را یدک می کشد در اقدامی غرور انگیز قصد دارد نماد ملی دشت های ایران را به کشور باز گرداند.
البته خبرهایی مبنی بر امضای مجوز ورود این گونه و همچنین ببرهای سفید به باغ وحش ارم نیز از سوی سازمان حفاظت محیط زیست نیز منتشر شده که واکنش هایی را از سوی فعالان حقوق حیوانات به همراه داشته است. چرا که باغ وحش ارم به دلیل اقدامات بسیاری که طی ۵ سال اخیر در رابطه با حقوق حیوانات از جمله قبیل فروش حیواناتی چون شیر و گرگ به اشخاص حقیقی، خقه شدن ببر مبتلا به صرع در حوض آب، مرگ ببر نر سیبری بر اثر ابتلا به مشمشه، کشتار غیرانسانی ۱۴ شیر به دلیل احتمال ابتلا به مشمشه، استفاده از خرگوش زنده برای تغذیه شیرها، بستن گراز زنده با مفتول فلزی برای تغذیه شیرها، نگهداری از فیل ها در اتاقکی کوچک با زنجیری بر پایشان در تمام فصل سرما، شرایط غیراستاندارد نگهداری از خزندگان، قفس های نامناسب میمونها، مرگ مشکوک کفتار ماده و جایگزینی آن با کفتار نر، مرگ دو کانگورو و والابی، یال سوخته شترها بر اثر پرتاب سیگار بازدیدکنندگان، زمین بتنی زیر پای سگ سانان و نهایتا تکثیر غیرکاشناسانه گوزن های اروپایی که در حالت خوشبینانه مازاد آنها به مصرف گوشتخواران باغ وحش و همچنین یک شخصیت حقیقی رسیده به یکی از بدنام ترین باغ وحش های کشور در این رابطه تبدیل شده است.
اگرچه آنطور که مدیر کل دفتر حیات وحش سازمان محیط زیست در رابطه با اقدام اخیر این باغ وحش مبنی بر ذبح حدود ۳۵ گوزن اروپایی با مجوز این سازمان توضیح داده در این مورد هیچ تخلفی انجام نشده و استفاده از این گونه برای تغذیه گوشتخوران یکی از روش های کنترل جمعیت آن است.
رئیس سازمان محیط زیست نیز صرف نظر از اینکه این سازمان به عنوان متولی حفاظت از گونه های حیات وحش بایستی حامی حقوق آنها چه بومی و غیر بومی باشد اظهار داشت : درنهایت ذبح و استفاده از گونه های غیر بومی باغ وحشی در خود این مکان بسیار بهتر از این است که این گونه ها وارد طبیعت شوند.
با این حال این اتفاق نگرانی دوستداران حیات وحش را به دنبال داشت و تا حدود زیادی در افکار عمومی نسبت به مجموعه تفریحی ارم ذهنیت منفی بیشتری ایجاد کرد.
یک فعال حقوق حیوانات در گفتگو با خبرنگار مهر، اظهارداشت: اتفاقی که اخیرا در باغ وحش ارم افتاد اگر چه برای دوستداران حیات وحش دردناک است اما جای تعجب ندارد چراکه اصولاً رویکرد باغ وحش ها در همه جای جهان بر اساس منافع مادی است و بر همین اساس این اتفاق در باغ وحش تهران رخ داده است.
به گفته سپهر سلیمی، سالهاست که حامیان حقوق حیوانات در سراسر دنیا مخالف باغ وحش ها هستند و معتقدند باغ وحش ها همچون انباری از حیوانات هستند که از راه اسارت حیوانات ادامه حیات می دهند، ضمن اینکه مسائلی همچون خرید و فروش حیوانات و قاچاق حیات وحش از دیگر مفسده های جانبی باغ وحش ها در همه جای جهان است. اما در مورد اتفاق اخیر باغ وحش ارم چند نکته جای تامل دارد.
وی با اشاره به عملکرد باغ وحش ارم در چند سال گذشته اظهار داشت: وارد کردن گونه های جدید، مرگ و میر فراوان گربه سانان بزرگ از شیر و ببر و پلنگ به شکل های مختلف، فروش توله شیرهای باغ وحش و… مواردی بود که برای تعیین تکلیف این باغ وحش کفایت می کرد و با اضافه شدن مورد آخر یعنی فروش و کشتار حداقل ۳۷ گوزن زرد و قرمز اروپایی برای مصارف انسانی یا تامین گوشت گوشتخواران، وضعیت باغ وحش ارم برای همه روشن شد.
سلیمی با اشاره به گزارش های مردمی حامیان حیوانات از رنج و افسردگی حیوانات باغ وحش ارم که گاهاً در فضای مجازی منتشر می شود، تاکید کرد: سئوال این است که دیگر چه اتفاقی باید بیفتد تا برخورد جدی با این باغ وحش صورت گیرد؟ چه شکل از آزار حیوانات باید انجام شود تا شاهد تعطیلی دائم یا موقت باغ وحش ارم باشیم؟ در حال حاضر اگر هر واحد صنفی، حتی یک نانوایی کوچکترین تخلفی داشته باشد توبیخ یا پلمپ می شود اما با وجود چنین اتفاقاتی هیچ جریمه ای در مورد باغ وحش ارم صورت نمی گیرد و مسئولان با توجیه این تخلفات هر روز تسهیلات بیشتری برای گسترش حیوان آزاری به شکل های مختلف را در اختیار آن قرار می دهند.
این فعال حقوق حیوانات افزود: وقتی چنین اتفاقاتی در باغ وحش ارم صورت می گیرد و برخوردی با متخلفان نمی شود چطور انتظار داریم مردم و شهروندان با حیوانات مهربان باشند؟ فعالان حقوق حیوانات چگونه می توانند جلوی حیوان آزاری مردم بایستند.
سلیمی با بیان اینکه چرا سازمان محیط زیست در برابر حیوان آزاری در باغ وحش ها سکوت کرده تصریح کرد: با چنین چشم پوشی هایی این ظن در بین فعالان حقوق حیوانات به وجود می آید که آیا سازمانی که توان برخورد با باغ وحش ها را ندارد می تواند با شکارچیان غیرقانونی مقابله کند و حافظ حیات وحش کشور باشد؟
او با اشاره به خبری که سال گذشته منتشر و مشخص شد که در سال ۸۹ تعداد ۱۴ شیر بدون بیهوشی کامل در باغ وحش ارم زنده زنده سوزانده شدند گفت: اخیراً نیز خبر فروش و کشتار گوزن های اروپایی باغ وحش ارم پس از یک سال منتشر شده است بنابراین با توجه به اینکه این اخبار با فاصله یک تا چهار سال از زمان وقوع منتشر شده اند. خدا می داند چه رازهای پنهانی دیگری وجود دارد که رسانه ها و حامیان حقوق حیوانات از آنها بی خبر هستند. چه حیوانات دیگری کشته شده اند و یا به شکلی از باغ وحش خارج شده اند.
نگرانی اصلی یکی دیگر از فعالان حقوق حیوانات این است که این خبر با توجیه نه چندان قانع کننده مدیرعامل باغ وحش ارم و مدیرکل دفتر حیات وحش سازمان محیط زیست مانند دیگر اتفاقات تلخ باغ وحش تهران به فراموشی سپرده شود.
آنطور که مریم مرادی گفته است، اکنش مدیر مجموعه ارم به این خبر که پس از ۹ ماه سکوت خبری فاش شد، بیش از هرچیز سوء استفاده باغ وحش تهران از حیات وحش را به خواننده القا می کند. چرا که وی قیمت هر راس گوزن اروپایی را حداکثر یک میلیون تومان یعنی کمتر از یک راس گوسفند عنوان کرده در حالیکه سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کرده پوست این گونه پس از ذبح برای تاکسیدرمی فروخته شده است و بنا به گفته مسئولین موزه دارآباد، قیمت گوزن تاکسیدرمی شده کمتر از ۱۴ میلیون تومان نیست.
مرادی با اشاره به اظهارات مدیر مجموعه ارم مبنی بر اینکه گوشت ذبح شده گوزن با مجوز سازمان حفاظت محیط زیست به متقاضیان تحویل داده می شود تصریح کرد: بنابراین شهروندانی که ذائقه تنوع طلبی داشته باشند با همان قیمت که گوشت گوسفند میل می کنند می توانند استیک گوزن اروپایی هم به منوی سفره هایشان اضافه کنند.
به اعتقاد وی، صراحت گفته های مدیر مجموعه ارم در این باره ذهن خواننده را به سمت قرابت باغ وحش و کشتارگاه سوق می دهد.
حالا با در نظر گرفتن این موارد به نظر می رسد اگر قرار نیست محدودیت یا مجازاتی برای این تخلفات در نظر گرفته شود دستکم در مجوز دادن برای ورود شیر ایرانی و ببر سفید به این باغ وحش با توجه به اتفاقات اخیر باید کمی تعلل شود. چرا که اولا وارد کردن شیر آسیایی به ایران هیچ ارزش حفاظتی ندارد و این حیوانات در بهترین حالت در باغ وحش قابل تکثیر هستند و به دلیل از بین رفتن زیستگاهشان امکان انتقال به طبیعت را ندارند. از سوس دیگر آمدن یا نیامدن شیر آسیایی به باغ وحش ارم تاثیری بر نام این حیوان ندارد. نام علمی شیر آسیایی (Panthera leo Persica) نشان دهنده ریشه ایرانی این حیوان است و به هیچ عنوان قابل تغییر نیست. البته به دلیل اینکه این حیوان در طبیعت ایران منقرض شده است و تنها در هند زندگی می کند، گاهی مردم در کشور هندوستان عنوان شیرهندی به این گونه اطلاق می کنند اما گروه های زیست محیطی و دانشگاهی همواره از عنوان شیر آسیایی استفاده می کنند.
اما چنانچه اتفاق مشابه با آنچه برای دیگر گربه سانان و حیوانات این باغ وحش در طی چند ساله اخیر برای شیر های آسیایی بیافتد شاید به دلیل رفتار بد یک باغ وحش ایرانی با این گونه در اصالت آن شبهه ایجاد شود. چرا که مستندات نشان می دهد مسئولان این باغ وحش برای منافع مالی از هیچ اقدامی در حق حیوانات فرو گذار نیستند.
دیده بان حقوق حیوانات: با توجه به نزدیکی به پایان سال فروش گونه در خطر انقراض سمندر لرستانی آغاز شده است.
جهت مقابله با این تجارت غیر قانونی و مضر به حال جانداران هرگونه فروش انبوه سمندر لرستانی (و کردستانی)، انواع مار (آبی و غیر آبی)، لاک پشت (برکه ای و غیر) را همراه با آدرس دقیق فروشنده از طریق ایمیل گزارش کنید.
پس از اعلام مبلغ جدید ضرر و زیان ۲۰۰ هزار تومانی در نظر گرفته شده برای سمندر لرستانی، امسال آمار فروش این دوزیست منحصر به فرد کاهش قابل توجهی داشته است، با این حال هنوز هم گزارش هایی از فروش قاچاق سمندر وجود دارد.
با توجه به جذابیت ظاهری و رفتاری این حیوان، امکان نگهداری آن توسط افراد ناآگاه زیاد است. در صورت آشنایی با چنین افرادی، برای بازگرداندن این جانور به طبیعت با برخوردی متین وی را توجیه کنید.
در سهو سال گذشته و در چهارمین و پنجمین سال پیاپی، جمعا فروش بیش از 1030 سمندر گزارش شد که منجر به ضبط نزدیک به 650 عدد از آنها شد.
دیده بان حقوق حیوانات: مدیر کل حفاظت و مدیریت شکار و صید سازمان حفاظت محیط زیست یکی از راه های بازدارنده شکار حیوانات در معرض خطر انقراض را افزایش جرائم نقدی شکارچیان غیرمجاز دانست و از افزایش جرائم جبران خسارت جانوران در سال 94 خبر داد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران؛ پایگاه اطلاع رسانی محیط زیست (پام)، علی تیموری مدیرکل حفاظت و مدیریت شکار و صید سازمان حفاظت محیط زیست در مراسم مزایده تابلوهای نقاشی که برای نخستین بار به مناسبت روز جهانی حیات وحش برگزار شد، ضمن اشاره به تصویب کنوانسیون تجارت بینالمللی گونههای گیاهی و جانوری در معرض خطر انقراض (سایتس) در سال 1973 و الحاق ایران به این کنوانسیون در سال 1975، گفت: تا کنون بیش از هزار و 140 گونه جانوری و گیاهی ایران در این کنوانسیون به ثبت رسیده اند.
مدیرکل حفاظت و مدیریت شکار و صید سازمان حفاظت محیط زیست با یادآوری این موضوع که امسال دومین سالروز جهانی حیات وحش برگزار می شود، اظهار کرد: 12 اسفند سال 2013 بنا بر پیشنهاد سایتس و با تصویب سازمان ملل برای نخستین بار روز جهانی حیات وحش به تقویم سراسر دنیا افزوده شد.
وی با برشمردن برخی از اقدامات سازمان حفاظت محیط زیست به منظور حفظ گونه های جانوری خود، افزود: در سال 1393 اعلام کردیم که پروانهای برای شکار چهارپایان صادر نخواهیم کرد و تنها در مواردی که معیشت مردم منطقه به صید پروندگان وابسته باشد، مطابق با ظرفیت منطقه و به صورت محدود پروانه صید پرندگان صادر شده است.
تیموری یکی از راه های بازدارنده شکار حیوانات در معرض خطر انقراض را افزایش جرائم نقدی شکارچیان غیرمجاز دانست و گفت: سازمان حفاظت محیط زیست فهرست جدید این نوع جرائم را یک ماه پیش برای تصویب نهایی تقدیم شورای عالی محیط زیست کرد که این شورا پس از بررسیهای مقدماتی اشکالاتی را به آن وارد دانست.
وی با اشاره به اینکه فهرست جدید جرائم قرار است پس از رفع اشکلات مجددا به شورای عالی محیط زیست ارسال شود؛تاکید کرد: فهرست نهایی از سال 94 اجرایی میشود.
مدیرکل حفاظت و مدیریت شکار و صید سازمان حفاظت محیط زیست گفت : براساس تصمیم شورای عالی محیط زیست که به زودی به تصویب اعضای این شورا خواهد رسید، جریمه شکار یوزپلنگ از پنج میلیون تومانی که دو سال پیش تصویب شده است به نزدیک 100 میلیون تومان میرسد.
تیموری اخذ مجوز از سازمان حفاظت محیط زیست برای واردات و صادرات گونه های جانوری درخطر معرض انقراض را ضروری دانست و گفت: این سازمان در این خصوص با متخلفان به شدت برخورد میکند.
وی گفت: علاوه بر سازمان حفاظت محیط زیست، واردکنندگان و صادرکنندگان حیات وحش باید از سازمان دامپزشکی از لحاظ ژنتیک و کنوانسیون منع تجارت بین المللی گونه های گیاهی و جانوری (سایتیس) مجوز دریافت کنند.
دیده بان حقوق حیوانات: مدیرکل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش از وضعیت بحرانی و در حال انقراض سمندرها، هوبره و خرس سیاه در کشور خبر داد.
مجید خرازیان در گفتوگو با خبرنگار محیط زیست خبرگزاری تسنیم با بیان اینکه در ایران هزار و 140 گونه جانوری (پستاندار، پرنده و خزنده) و همچنین 650 گونه ماهی که در آبهای دریایی شناسایی شده است، اظهار داشت: پرندگانی نظیر درنای سیبری، اردک سرسفید، اردک مرمری، میش مرغ، هوبره، پرندگان شکاری و تعدادی از گونهها در کشور در معرض تهدید و انقراض است.
وی ادامه داد: 227 گونه خزنده تاکنون شناسایی شده است. از رده دوزیستان نیز در 21 گونه تاکنون گزارش شده و در بین آنها سمندرها از نظر وضعیت حفاظتی از درجه اهمیت بیشتری برخوردار شده است. گونههایی نظیر سمندر لرستانی، سمندر کردستانی، سمندر غارزی ایرانی و سمندر آذربایجانی در وضعیت بحرانی یا در معرض خطر انقراض قرار دارند.
مدیرکل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش با اشاره به اینکه جمعیت برخی گونههای ماهی نظیر ماهی کورغار در معرض تهدید است، گفت: متأسفانه حدود 76 گونه از ردههای جانوری کشورمان در فهرست سرخ اتحادیه جهانی حفاظت (IUCN) قرار دارد.
خرازیان بیان کرد: از گونههایی همچون شیر ایرانی و ببر مازندران امروز تنها نامی باقی نمانده است و آنها در کمتر از یک قرن گذشته منقرض شدهاند و اگر برای حفاظت گونههایی مانند گور ایرانی، یوزپلنگ ایرانی، خرس سیاه، گوزن زرد اقدام لازم صورت نگیرد در آیندهای نه چندان دور شاهد انقراض این گونههای نادر نیز در کشورمان خواهیم بود.
دیده بان حقوق حیوانات: «یوز» جدیدترین نامی است که به فهرست نام موتورهای جستوجوی ملی اضافه و گفته شد که اولین موتور جستوجوی رسمی کشور است. اگرچه در این زمینه «پارسیجو» و «گرگر» سابقه قدیمیتری دارند.
به گزارش خبرنگار ایسنا، گفته شده است که هدف از طراحی جستوجوگرهای داخلی رقابت با سایتی مثل گوگل که بر اساس گزارش الکسا پربینندهترین سایت در ایران است، نبوده بلکه این موتورها به موازات گسترش شبکه ملی اطلاعات که از مهمترین طرحهای وزارت ارتباطات است، مورد حمایت قرار میگیرند.
بر اساس گفتههای نصرالله جهانگرد – معاون وزیر ارتباطات و رییس سازمان فناوری اطلاعات – میتوان گفت افزایش حجم خط و زبان فارسی در فضای اینترنت از دیگر فایدههای جستوجوگرهایی است که اتفاقا برای جستوجوی اطلاعات بومی کاربرد بیشتری دارند.
از سوی دیگر برات قنبری – معاون برنامهریزی وزارت ارتباطات – معتقد است که بدون وجود موتورهای ایرانی، نهضت تولید محتوا و نرمافزار به شکل درستی پیش نخواهد رفت.
اگرچه تاکنون «گرگر» و یا «پارسیجو» چندان مورد استقبال عمومی قرار نگرفتهاند و همچنان تمایل مردم برای مراجعه به موتور گوگل بیشتر است، اما وزیر ارتباطات معتقد است که در ابتدا باید توقع خود ار از چنین موتورهایی مشخص کنیم.
محمود واعظی توقع دارد که این موتورهای جستوجو بتوانند بخشی از نیازمندیهای مردم را از طریق توانمندی داخلی تامین کنند، وی انتظار دارد که مردم برای یافتن پاسخ سوالات خود به موتورهای جستوجویی مراجعه کنند که محتوای داخلی را ارائه میدهد.
این امر در صورتی میسر میشود که سرعت جستوجوگرهای ایرانی نسبت به دیگر جستوجوگرها بالاتر باشد که البته این سرعت بالا نیز قرار نیست با محدود کردن گوگل به دست بیاید، بلکه لازم است در راستای آن پهنای باند داخلی نیز افزایش پیدا کند.
همانطور که وزیر ارتباطات نیز در سخنان خود درباره «یوز» به آن اشاره کرد، موتورهای جستوجوی ایرانی باید در یک فضای رقابتی توجه و اعتماد کاربر را به خود جلب کنند و البته با توجه به اینکه نمایش محتوای فارسی هدف از ایجاد این موتورهای جستوجوست لازم است در ابتدا، حجم محتوای فارسی نیز افزایش پیدا کند.
اگرچه اطلاع دقیقی از اینکه پیش از این راهاندازی موتورهای جستوجوی «گرگر» یا «پارسی جو» چقدر هزینهبر بود در دست نیست، اما معاون برنامهریزی وزارت ارتباطات در مراسم رونمایی از موتور «یوز»، اعلام کرد که ساخت این جستوجوگر ایرانی تاکنون هزینهای 7 میلیارد تومانی را برای این وزارتخانه داشته است.
در هر حال کارشناسان برنامهنویسی اعتقاد دارند که ساخت و کار کردن برروی یک موتور جستوجو بسیار سخت و گران است و کشورها تنها در صورتی میتوانند در این زمینه به پیشرفتهایی دست پیدا کنند که اقدام به سرمایهگذاریهای کلان در این حوزه کنند.
بر این اساس و با توجه به گفتههای قنبری به نظر نمیرسد که 7 میلیارد تومان همه هزینهای باشد که دولت قرار است صرف ساخت و بهینهسازی موتورهای جستوجو کند بلکه کشور نیاز به سرمایهگذاری حدود 170 میلیارد تومانی در پروژههای جویشگر ملی دارد.
اما اگر 170 میلیارد به نظر هزینه زیادی برای ساخت موتورهای جستوجو است، بر اساس گفته معاون وزیر ICT، هزینهای که امروز بابت راهاندازی موتور جستوجوهای ملی صرف میشود در برابر پولی که برای خرید پهن باند از خارج هزینه پرداخت میشود مبلغ ناچیزی است.
درنهایت اگرچه در مقایسه با سایر هزینههای وزارت ارتباطات ممکن است 170 میلیارد تومان، پول کمی به حساب بیاید، اما با توجه به اینکه این مبلغ به هرجهت رقم بالایی به حساب میآید، انتظار میرود در آینده نزدیک بتوان نتجیه هزینه کرد این پول را در بهبود وضعیت موتورهای جستوجوی داخلی دید.
دیده بان حقوق حیوانات/ کوشان مهران*: در کتاب سیاستنامه، خواجه نظامالملک داستانی از بهرام گور، خسروی نخجیرگر ساسانی، نقل نموده که روزی بهرام به هنگامه شکار از ملتزمینِ رکاب دور افتاده و به هنگام جستوجوی چشمه آبی، به صحنهای غریب برمیخورد؛ در کنار چادر شبانی، داری برپا شده، و سگ گلهای از آن آویزان است. شبان در پاسخِ پرسش بهرام بیان می دارد که: «… این سگی بود گرگافکن ولی از مدتی پیش با مادهگرگی اخت شده و چشم بر یغمای او بسته بود، و زین سبب، به دلیل خیانت، او را به دار کشیدم.»
در بسیاری از زیستگاههای طبیعی، به دلیل الگوهای رفتاری و تغذیهایِ متفاوت و حتی گاهی تمایز در شکل و فرمِ اندامها، گونههای ساکن در آن ناحیه با یکدیگر آمیزش ننموده و فرزندانی را که ژنهای دو گونه را دارا میباشند به وجود نمیآورند؛ برای نمونه در جزیره بیوکو (Bioko Island) واقع در خلیج گینه، با وجود مشترک بودنِ منابع در زیستگاهی محدود و جزیرهای، یازده گونه میمونِ متمایز وجود دارد.
ولی گاهی شاهد حضور گونههای دورگه در طبیعت، بدون دخالت انسان میباشیم؛ برای نمونه در غرب رشتهکوههای قفقاز بزرگ، گونه تور غربی (کوبان) وجود داشته؛ در انتهای مسیر شرقی قفقاز بزرگ، که در شمال غربی جمهوری آذربایجان پایان میپذیرد، تور شرقی داغستان حضور دارد؛ و در محل برخورد این دو گونه، نمونهای دورگه بنام تورِ قفقازِ مرکزی مشاهده میشود که فرم شاخهای آن مابینِ این دو گونه است؛ ولی در جمهوری داغستان، با وجود همزیستی تور داغستان و پازنِ ایرانی، گویا به دلیل این که قلمروی تور در ارتفاعات بالاتر میباشد، تا کنون مدرکی بر دورگه شدن این دو گونه به دست نیامده است.
سمت راست: تورِ شرقی داغستان؛ سمتِ چپ: تور غربی کوبان؛ و در مرکز: تورِ دورگهی قفقاز مرکزی.
در شمالِ بلوچستانِ پاکستان، به دلیلِ برخورد دو گونه مارخورِ سلیمان و پازن سند (شبیه به پازنِ ساکن در فلات ایران ولی با گرههایی بسیار کوچک بر شاخ)، گونهای بنام مارخور چیلتان پدید آمده، ولی در کشمیر و کوهستانِ پامیرِ پاکستان و افغانستان، با وجودِ همزیستیِ دیگر زیرگونههای مارخور، همچون کشمیری و آستور و کابل با آیبیکسِ هیمالیایی، آمیزشی مستند نگردیده است.
سمتِ راست: پازنِ سند؛ سمتِ چپ: مارخورِ سلیمان؛ و در مرکز: ماخورِ دورگهی چیلتان… به شاخِ مارخورِ چیلتان دقت کنید: آمیختهای از دو گونهی مارخور سلیمان و پازن سند.
اما دستاندازی های دانسته و یا نادانستهی انسان بر زیستبوم، تنها به انهدامِ زیستگاهها و انقراضِ گونهها محدود نمیشود. برای قرنها شکارگرانِ بومیِ خاوردور روسیه و منچوری، با نمونهای گوزنِ دورگه که حاصل جفتگیریِ گوزنِ الک منچوری با گوزنِ سیکای دوبروسکی بود آشنایی داشتند. پس از معرقیِ زیرگونه ژاپنی گوزن سیکا به پارکهای گوزنِ اشراف بریتانیا وایرلند از دهه ۱۸۶۰ میلادی، گهگاه گوزنهایی از پارک گریخته و بهتدریج جمعیتهایی وحشی و مستقل از انسان را تشکیل داده، و تا بدان حد با جفتگیری با گونه بومی گوزن سرخِ اسکاتلند و ایرلند باعث از دست رفتنِ خلوصِ ژنتیکیِ این بزرگترین گونه گوزن بریتانیا شدند که اکنون تنها در جزایرِ شمالی و دور از دسترسِ اسکاتلند میتوان به نمونههای اصیلِ گوزنِ سرخ دست یافت.
گوزن سیگا و تأثیرِ دورگه شدن با گوزن سرخ اسکاتلند
یکی از بیشترین نمونههای افرادی که به دلیلِ اختلاطِ گونهها عملاً ارزش حفاظتیِ خویش را از دست دادهاند، در شکارگاههای خصوصیِ تگزاس به چشم میخورد. برای نمونه به دلیل بیدقتی، اوریکسِ گمزباک با اوریکسِ شاخشمشیری جفت شده و نمونههایی دورگه پدید آوردهاند، و با در نظر گرفتنِ این حقیقت که نسلِ اوریکس شاخ شمشیری در طبیعتِ شمالِ آفریقا نابود شده و اکنون برنامههایی برای معرفیِ مجددِ آن به تونس، مراکش، سنگال و چاد انجام شده و در دست انجام است، هر گونه بیدقتی در ارسالِ این نمونههای دورگه میتواند به فاجعهای منجر گردد.
پازن دورگهی تگزاس
بالا: اوریکس گمزباک و اوریکسِ شاخشمشیری؛ پایین: اوریکس دورگه
یکی دیگر از اعمال سلیقهها جفت نمودنِ پازن و آیبیکس با بزِ اهلی برای به دست آوردنِ نمونههایی با شاخِ باز و به اصطلاح “شکارچیپسند” میباشد، که به کرات در تگزاس مشاهده شده است. در ایران و نواحی آلپیِ اروپا، به دلیلِ کاهش شدیدِ تعداد پازنِ ایرانی و آیبیکسِ آلپ، و گسترشِ دامنه نفوذ بزِ اهلی، در بسیاری موارد نمونههایی وحشی مشاهده شده که دارای بدنی مودارتر از نمونههایِ اصیل و فرمِ شاخی متفاوت میباشند.
بز دورگه با شاخ باز
در اروپا و ایالتهای شرقیِ آمریکا، به دلیلِ کاهشِ شدیدِ جمعیتِ گرگِ بومی، عرصه برای مهاجرتِ شغالِ طلایی و کایوت و تصرف قلمروهای جدید و بدونِ رقیب فراهم شده، و به دلیلِ دورگه شدنِ کایوت با گرگِ سرخِ ساکنِ تگزاس و لوئیزیانا، در اوایل دهه ۱۹۸۰ که کارشناسان به دلیل رو به انقراض بودنِ گرگِ سرخ برنامهای را برای پرورش در اسارت در دست انجام داشتند، تفکیک و تشخیصِ نمونههایِ اصیل با دورگههایی که ژنِ کایوت را حامل بودند مشکلآفرین گردیده بود.
در ایران نیز به دلیلِ کاهشِ شدیدِ شکارهای طبیعی، گرگها ناگزیر به ذبالهخوری و نزدیکی به سکونتگاههای انسانی شده، که به دلیلِ افزایشِ تعدادِ سگانِ بدونِ مالک، به تدریج خطرِ ازدسترفتنِ خلوصِ ژنتیکی این سگسان را تهدید مینماید.
ولی اکنون در ایران خطر جدیدی بهشدت حاصلِ تلاشهای کارشناسانی چون خسروی سریری را مورد تهدید قرار داده است!
دورگه شدن، تهدیدِ نوینِ بقای نسل گوزن زرد میان رودان
در طول آخرین دوران یخبندان، گوزن زرد اروپایی (Dama dama) در بیشترِ نواحیِ اروپا، همچون سیسیل و بالکان، وجود داشته، ولی با عقبنشینیِ یخچالها، و دگرگونیِ گسترده، اقلیمِ مهمترین زیستگاه این گوزنِ زیبا محدود به کرانههای مدیترانه جنوب آسیای صغیر (ترکیه کنونی) گردید، و این بار یونانیان و سپس رومیان بودند که این گونهی سازگار و خوش زاد و ولد را به یونان و جزیره رودس و بسیاری از زیستگاههای اروپا انتقال دادند.
در سال ۱۸۷۵ کنسولِ بریتانیا در خوزستان، گونه گوزن زردِ میانرودان را به جهانِ علم شناساند، ولی در هزارههای کهن این گونه بهخوبی برای آشوریان و مصریان شناخته شده بود و از جنگلهای زاگرسِ ایران و جنگلهای رودخانهایِ خوزستان و جنوب عراق، تا نواحیِ کردنشینِ ترکیه و عراق و سوریه و لبنان و فلسطین تا باریکه ساحلیِ شمال مصر و تونس وجود داشته است. تا دهههای گذشته بسیاری از دانشمندان این جانور را که حدود چهل درصد از نمونههای مدیترانهای بزرگتر میباشد به عنوانِ زیرگونهی گوزنِ زردِ اروپایی معرفی نموده و با نام علمیِ (Dama dama mesopotamica) میشناختند، ولی اکنون به عنوانِ گونهای مستقل (Dama mesopotamica) معرفی میگردد.
مقایسهی جثهی گوزن زرد میانرودان و گوزن زرد مدیترانهای
در اوایلِ قرنِ بیستم، پس از هزاران سال تخریبِ زیستگاه و رقابت با دامِ اهلی، دو جمعیتِ گوزنِ زرد در ترکیه وجود داشت؛ نمونههایِ میان رودان که ساکن استانِ کردنشینِ حکاری در شرق ترکیه، در نزدیکی کردستان عراق، بوده؛ و جمعیتِ اروپایی که به صورتِ لکههایی در اطرافِ ازمیر و آنتالیا و ساحلِ دریای اژه (تا سال ۱۹۶۰) وجود داشته و پس از نابودیِ تمامی این جمعیتها بهجز جنگلهای کاج و بلوط مدیترانهای اطراف شهر زیبای آنتالیا با حفاظتِ شدید از زیستگاه باعث نابودیِ کاملِ قدیمیترین جمعیتِ گوزن زرد اروپایی گردیدند.
در طبیعت بسیاری از گونههای نزدیک، گهگاه حتی با وجودِ تفاوتهای ساختاری، با یکدیگر جفتگیری نموده و نمونههای دورگه (هیبرید) ایجاد مینمایند؛ برای نمونه برای شکارچیانِ منچوری در کنارِ گوزنِ الک منچوری و گوزنِ سیکای دوبروسکی (Dobrevsky Sika Deer) مشاهده نمونههای دورگه این دو گونه در طبیعت عادی بوده، و در آسیایِ صغیر چند هزار سال پیش نیز، به یقین، تماسهایی بینِ جمعیتهای گوزنِ زردِ اروپایی و میانرودان روی میداده است.
اما!
نگهداری از گوزنِ زردِ اروپایی در مجموعهای به نام “باغ وحش دزفول” به احتمالِ زیاد فاجعهای بس هولناک را در پی خواهد داشت. با توجه به تجربیاتِ گذشته، این امکان همواره وجود دارد که بنا بر دلایلی، چند سر گوزنِ اروپایی از این محوطه خارج گشته، و پس از مدتی به مناطق جنگلیِ دز و کرخه برده، با نمونههایِ اصیلِ میانرودانی هیبریدهایی را تشکیل داده، و عملاً نسلی فاقدِ ارزشِ حفاظتی پدید آورده و تمامی تلاشهای چندین نسل کارشناسان را بر باد دهد.
سمت راست: گوزن زرد ایرانی؛ سمتِ چپ: گوزنِ زرد اروپاییِ باغوحشِ دزفول؛ در مرکز: گوزنِ دورگهی زرد میانرودان+اروپایی نگهداری شده در باغوحش مشهد
با در نظر داشتنِ تجربه پیشینِ “منطقه حاظت شده گنو” که با نگهداریِ زیرگونههای مختلفِ گوسپندان وحشی، نمونههایی فاقدِ ارزش پدید آمد، و به دلیلِ خروج از فنس و جفتگیریِ احتمالی با نمونههای بومی (لارستان؟) ضربهی جبرانناپذیری بر این جمعیت وارد نمود، نباید نگهداریِ گوزنِ زرد اروپایی در دزفول را تنها به شیوهی معمول به قضا و قدر سپرد. سوگمندانه هنوز در بدنهی محیط زیست، بسیاری با این تفکر روز را به شب می رسانند که: «صابون را با صاد بنویسند و یا با سین فرقی ندارد چون در هر دو صورت کف می نماید.»
و این احتمال همواره وجود دارد که در صورت تلف شدنِ افرادی از جمعیتِ برجایمانده از بیماریِ ناشی از مگسِ میاز، و برای رفعِ مسئولیت، تعدادی از گوزنهای زردِ اروپایی برای خالی نبودنِ عریضه، به دز و یا کرخه انتقال یابند.
با نیمنگاهی در شبکه اینترنت شاید بتوان منشأ گوزنهای زردِ اروپایی را باغوحشِ تهران و یا باغوحشِ مشهد در نظر گرفت که پس از تولیدِ دو رگههای شیر+ببر اکنون با تولیدِ جمعیتِ دورگهی گوزن زردِ میانرودان+گوزن زرد اروپایی، این تهدید را آشکارا برملا ساخته، و افسوس که تا کنون کسی در فکرِ برخورد با این تخلف نبوده است.
مقایسهی دو نمونه پازن اصیل و پازن دورگه
در این شرایط تنها میتوان افسوس خورد که به جایِ پیشگیری از این فاجعه که بقای نسل و پاکیِ نژادِ گوزنِ زردِ میانرودان را برای همیشه نابود مینماید، دلمشغولیِ بسیاری در محیط زیست معطوف به شومن بودن و اجرایِ نمایش گردیده است. برخوردِ قاطع با این تخلف، در مجموعهای که نامِ باغوحش را در دزفول یدک میکشد، مهمترین راهکارِ موجود میباشد، زیرا همانگونه که همگان میدانند باغوحشِ مشهد دولتی است اندر دولت، و سخن ناگفتن از آن شرط عقل میباشد.
شاید سخنسرایِ جاودانه طوس، در نامهای که رستمِ فرخزاد به برادرِ خویش نگاشته بود، وضع و حالِ گوزنِ زردِ میانرودان را نیز به گونهای پیشبینی نموده باشد:
گنهکارتر در زمانه منام
از ایرا گرفتارِ آهرمــنام
چنین است و کاری بزرگ است پیش
همی سیـــر گردد دل از جان خویش
همــه بودنـیها ببینـم همی
وز او خامشی برگزینم همی
بر ایرانیـان زار و گریان شدم
ز ساسانیان نیز بریان شدم
پیاده شــود مردمِ جـنـگـجـوی
سواری که لاف آرد و گفتگوی
کشاورز جنگی شود بیهنر
نــژاد و گُهـر کمتــر آید به بر
رباید همی این از آن، و آن از این
ز نفـــریـن نـدانـنـد بـــاز آفـریــن
نهــان بهتــر از آشــکـارا شـود
دلِ شاهشان سنگِ خارا شود
بداندیـش گردد پسـر بر پـدر
پدر همچنین بر پسر چارهگر
شود بندهی بیهنر شهریار
نــژاد و بزرگـی نیـایـد به کار
به گیتی کسی را نمانَد وفا
روان و زبـانها شود پُرجفــا
زِ ایران و از ترک و از تازیان
نژادی پدیـد آید اندر میـان
نه دهقان، نه ترک و نه تازی بُود
سخــنها بـه کـردار بــازی بُــود
دیده بان حقوق حیوانات: يوزپلنگ آسيايی که تنها باقیماندههای آن در ايران هستند و جمعيت آنها حدود ۳۵ عدد تخمين زده میشود، از جمله درخطرترين گونههای گربهسان حيات وحش در جهان به شمار میآيند. تنها دو يوز آسيايی در سراسر دنيا در اسارت وجود دارند که چندسالی است در دو استان سمنان و خراسان شمالی به سرمیبرند. يوز ماده در سمنان است که نامش «دلبر» است. يوز نر در خراسان شمالی هم «کوشکی» نام دارد.
به گزارش رادیو فردا سازمان محيط زيست برای چند سال در تلاش بود تا مسئولان اين دو استان را متقاعد کند اجازه دهند اين دو حيوان زندهگيری شده و برای امکان بررسی توليد مثل، به يک جا منتقل شوند. با صدور اين مجوز از سوی مسئولان هر دو استان، اين دو حيوان زندهگيری شده و برای تحقيقات علمی و امکان توليد مثل، به «پارک پرديسان تهران» منتقل شدند.
در جريان اين پروژه و با حضور مشاوران بينالمللی و مدير پروژه يوزپلنگ آسيايی، اين دو يوز زندهگيری شده و دو هفته پيش، به تهران منتقل شدند.
ايمان معماريان، دامپزشک «پرديسان تهران» در مورد امکان جفتگيری اين دو يوز به رادیو فردا میگويد: «تکثير يوزپلنگ در اسارت بسيار دشوار است و با وجود تنها يک جفت، کار و راه بسيار سختی پيش روی مسئولان اين پروژه قرار دارد.»
اين پروژه و امکان توليد مثل اين دو يوز آسيايی در اسارت میتواند خدمت بزرگی به حيات وحش در جهت جلوگيری از خطر انقراض نسل اين گونه باارزش باشد.
کوشکی
یوز پس از زندهگيری
انتقال یوز پس از زندهگيری و اطمینان از سلامت او
این زندهگيری با همکاری مسئولان دو استان سمنان و خراسان شمالی انجام شده استایمان معماریان پس از شلیک تیر بیهوشی به سوی یوزاین دو یوز برای احتمال تولید مثل و دیگر تحقیقات علمی به پارک پردیسان منتقل شدندحضور مسئولان پروژه یوز آسیایی در این زندهگيریپس از زندهگيری، علائم حیاتی یوز بررسی می شودایمان معماریان، دامپزشک حیات وحش که در دستش آنژیو مشاهده میشود، با شکستگی مهره کمر روبرو بود و به کمک مسکنهای قوی توانسته بود در این پروژه حاضر شودبررسی علائم حیاتی و اطمینان از صحت و سلامت یوز پیش از انتقال
دیده بان حقوق حیوانات/ سید مجید خرازیان مقدم*: تنوع یا غنای گونهای، شبکهای از همه موجودات زنده، اعم از گیاهی و جانوری است و نژادهای انسان و انواع جانوران، گیاهان و موجودات تک سلولی را در بر می گیرد. گونه ها علاوه بر آنکه نیازهای ضروری و اولیه انسان ها نظیر خوراک، پوشاک، مسکن و دارو را فراهم می آورند، میتوانند بر سلامت و شادابی روح و جسم، رونق اقتصادی و پیشرفت روزافزون جامعه بشری و پایداری محیط زیست جهان وکشورها نقش داشته باشند.
مقدمه
تنوع یا غنای گونهای، شبکهای از همه موجودات زنده، اعم از گیاهی و جانوری است و نژادهای انسان و انواع جانوران، گیاهان و موجودات تک سلولی را در بر می گیرد. گونه ها علاوه بر آنکه نیازهای ضروری و اولیه انسان ها نظیر خوراک، پوشاک، مسکن و دارو را فراهم می آورند، میتوانند بر سلامت و شادابی روح و جسم، رونق اقتصادی و پیشرفت روزافزون جامعه بشری و پایداری محیط زیست جهان وکشورها نقش داشته باشند. امروزه دیگر مفاهیمی چون سلاح و تجهیزات نظامی، حرف آخر را در تامین امنیت ملی نمیزنند و در دنیایی که کشورها برای دسترسی به منابعی چون آب در تقابل با یکدیگر هستند، ابعاد و ارزشهای مهم تنوعزیستی را نمیتوان نادیده گرفت.
از طرفی دیگرتنوع زیستی، میراث ارزشمندی است که بشر آن را از نسلهای قبل به امانت گرفته است و باید به نسلهای بعد بسپارد و حفاظت از آن، ریشه در اخلاق، فرهنگ و اعتقادات ملتها دارد . نحوه برخورد انسان با محیط زیست، رابطه نزدیکی با فرهنگ و ارزشهای اخلاقی در ادیان و جوامع گوناگون دارد. در بیشتر مذاهب، از جمله دین اسلام به طور ویژه احترام به طبیعت و حفاظت از گونههای زیستی موجود در آن، مورد توجه و جزو تعالیم دینی محسوب میشود. این امر در فرهنگهای بومی و جوامع پایبند به اعتقادات سنتی نیز مورد توجه قرار دارد.
متاسفانه امروزه به دلیل بدرفتاری انسان با طبیعت پیرامون خود، روند انقراض گونههای زیستی با سرعت نگران کنندهای افزایش یافته و کشور ما نیز از این گردونه انقراض در امان نیست. با حذف هر گونه جانوری از چرخه طبیعت و از دست رفتن نقش او در پایداری محیط زیست، کره خاکی یک قدم به سوی نابودی پیش خواهد رفت.
خلاصه وضعیت گونه های جانوری وحشی در ایران کشور ایران به دلیل مکان جغرافیایی، برخورداری از تنوع سیمای منظر و اقلیم به علاوه وجود منابع آبی عظیم دریای خزر در شمال و خلیج فارس و دریای عمان در جنوب از غنای گونهای بالا برخوردار است. براساس آخرین بررسیها 1140 گونه جانوری اعم از پستاندار، پرنده، خزنده، دوزیست و ماهیان آبهای داخلی در اکوسیستمهای خشکی و آبهای داخلی ایران شناسایی شده، به علاوه حدود 650 گونه ماهی که در آبهای دریایی شناسایی شده است.
پستانداران با 197 گونه شناسایی شده، طیف وسیعی از جانوران را از نظر جثه در بر میگیرد. به طوریکه از پستاندار بسیار کوچکی که حشره خوار کوتوله نامیده میشود و فقط در حدود 2 گرم وزن دارد تا نهنگهای بزرگ آبهای دریای جنوب با طول بیش از سی متر و وزن 130 تن را میتوان در این رده مشاهده نمود. در میان مهرهداران 535 گونه پرنده شناسایی و گزارش شده که این تعداد گونه معادل کل گونههای پرنده گزارش شده در قاره اروپا و دو سوم پرندگان خاورمیانه است. پرندگان به سبب برخورداری از قدرت پرواز ، صاحب وسیع ترین محیط بلامعارض در گیتی یعنی هوا هستند. هم اکنون پرندگانی نظیر درنای سیبری، اردک سرسفید، اردک مرمری، میش مرغ، هوبره، پرندگان شکاری و تعدادی دیگر از گونه ها در کشور در معرض تهدید و انقراض است.
از رده خزندگان نیز تاکنون227 گونه مورد شناسایی قرار گرفته، اما اطلاعات مفید و قابل دسترس در مورد اغلب این گونه ها بسیار اندک است.کمبود مطالعات جامع در مورد بیولوژی و وضعیت حفاظتی این گونه ها از یک طرف و جمعیت رو به زوال با توجه به عوامل متعدد تهدید کننده به ویژه تخریب زیستگاههای آنها در سال های اخیر موجب نگرانی زیادی در مورد تعدادی از گونه های ارزشمند خزنده کشورمان شده است .از رده دوزیستان نیز در 21 گونه تاکنون گزارش شده و در بین آنها سمندرها از نظر وضعیت حفاظتی از درجه اهمیت بیشتری برخوردار هستند و اطلاعات بسیار کم و جزئی از بیولوژی و اکولوژی آنها در دست است. گونه هایی نظیر سمندر لرستانی، سمندر کردستانی، سمندرغارزی ایرانی و سمندر آذربایجانی در وضعیت بحرانی یا در معرض خطر انقراض قرار دارند.
ماهیان آبهای داخلی ایران شامل 160 گونه بوده که در 25 خانواده جای گرفتهاند. متاسفانه به دلیل عدم توجه لازم به حفظ و مدیریت آبزیان آب های داخلی طی سال های اخیر مطالعات جامعی برای شناخت ماهیان در اکوسیستم های آبی مختلف صورت نگرفته و از فراوانی و پراکنش بسیاری از گونه ها اطلاعات و آمار دقیقی در دسترس نیست و یا جمعیت برخی گونه ها نظیر ماهی کورغار در معرض تهدید است.
به رغم غنای گونه ای قابل ملاحظه، متاسفانه حدود 76 گونه از ردههای جانوری کشورمان در فهرست سرخ اتحادیه جهانی حفاظت (IUCN) قرار دارد و ازگونههایی همچون شیر ایرانی و ببر مازندران امروز جز نامی باقی نمانده و در کمتر از یک قرن گذشته منقرض شده اند و اگر برای حفاظت گونههای ارزشمند و در خطر انقراض مثل گور ایرانی، یوزپلنگ ایرانی، خرس سیاه، گوزن زرد و… اقدام لازم صورت نگیرد در آیندهای نه چندان دور شاهد انقراض این گونههای نادر نیز در کشورمان خواهیم بود.
در این میان 19 گونه از پستانداران، 25 گونه از پرندگان، 16 گونه از خزندگان، 4 گونه از دوزیستان و 10 گونه از ماهیان آب های داخلی کشور در سال 2014 میلادی به عنوان گونه های مهره دار در معرض تهدید در لیست سرخIUCN قرار دارند.
علل بروز چالش:
بطور کلی چالش های پیش رو در حیات وحش کشور را عمدتا می توان در سه گروه طبقه بندی کرد:
الف) عوامل ناشی از توسعه و فعالیتهای انسانی شامل:
1- جزیرهای شدن زیستگاهها و جمعیت گونهها
توسعه راهها، سکونتگاهها وکشتزارها، موجب جزیره ای شدن زیستگاهها و به طبع آن جمعیت برخی گونه های جانوری درون آن شده، به طوریکه ارتباط شان با جمعیتهای پیرامون قطع و موجب انقراض محلی و بروز فشارهای درونآمیزی در درون جمعیتهای موجود شده است و در دراز مدت این گونه، با چالش کاهش تنوع ژنتیکی وکاهش مقاومت گونه در مقابل بیماریها وتغییرات محیطی مواجه میشود. برای مثال می توان به جمعیت آهوان در زیستگاههای دشت سهرین زنجان، موته وکلاه قاضی اصفهان، هفتاد قله مرکزی و شیر احمد سبزوار و … اشاره کرد. به علاوه این موضوع در مورد بسیاری از جمعیتهای گوشتخوار کشورمان مثل یوزپلنگ و پلنگ نیز صادق است، تلفات این گونهها در حوادث جادهای و تقابل با جمعیتهای انسانی از جمله دلایل اصلی این اتفاق ناگوار برای حیاتوحش و این گونه های ارزشمند است. از 1422 مورد ثبت شده مرگ و میر در بین پستانداران بزرگ جثه از سال 1386 تا نیمه اول سال 1393، گوشتخواران با حدود 49 درصد تلفات بیشترین سهم مرگ و میر را به خود اختصاص دادهاند و مهمترین عامل در مرگ و میر گوشتخواران تصادفات جاده ای ثبت شده است به طوریکه تصادفات جادهای به تنهایی 62 درصد مرگ و میرها را شامل میشود.
2- وجود سلاحهای غیر مجاز
تعداد قابل ملاحظه ای اسلحه شکاری مجاز و غیر مجاز در کشور وجود دارد که نظر به تعداد درخواستهای دفترچه و پروانه شکار، بیش از ظرفیت و توان حیاتوحش کشور است. این تعداد اسلحه در واقع عرصه طبیعت ایران را به صحنه جنگی نابرابر بین انسان و حیوان تبدیل کرده و امید است در سال جاری با ممنوعیت شکار و اعمال آن فرصتی برای احیای جمعیت گونه های قابل شکار فراهم شود. علاوه بر آن می توان به تصویب قانون مجازات قاچاق اسلحه و مهمات (مصوبه 7/6/90 مجلس محترم شورای اسلامی) اشاره کردکه به استناد تبصره یک ماده 16 این قانون دارندگان سلاحهای شکاری غیر مجاز میتوانند مجوز حمل سلاح دریافت کنند و این موضوع باعث شده تعداد زیادی اسلحه غیر مجاز توسط افراد سود جو وارد کشور شود.
3- حضور دام بیش از ظرفیت در زیستگاهها
متاسفانه در حال حاضر دو برابر و در برخی مناطق بیش از دوبرابر ظرفیت مراتع، دام در مناطق چرا میکنند و این موضوع ضمن تخریب پوشش گیاهی باعث کاهش منابع آب وعلوفه حیاتوحش و فرو افت مطلوبیت زیستگاهها شده است.
4- تجارت غیر قانونی گونههای جانوری و اجزای آنها
دنیا امروز با گسترش پدیده شوم شکار وتجارت غیر قانونی جانوران وحشی واجزای آنها مواجه است. به طوری که قاچاق جانوران وحشی واجزای آنها بعداز قاچاق مواد مخدر و سلاح رتبه سوم را به خود اختصاص داده وکشورمان به دلیل مکان جغرافیایی و غنای گونهای و داشتن گونههای انحصاری، در معرض تهدید این پدیده است. متاسفانه ما بیشتر با زندهگیری و قاچاق انواع خزندگان و دوزیستان مواجه هستیم.
ب) عوامل طبیعی
1- شیوع انواع بیماریها
اگر چه شیوع بیماریها بیشتر نتیجه عملکرد جامعه بشری است، اما عومل محیطی در پیدایش وگسترش آن نقش مهمی دارد. امروزه گونههای جانوری وحشی به ویژه گونههای در خطر انقراض با تهدید جدی و جدیدی به نام شیوع وگسترش انواع بیماریها مثل طاعون نشخوارکنندگان کوچک، تب برفکی، شاربن (سیاه زخم)، آنفلوانزای فوق حاد پرندگان، هاری و … مواجه هستند. بروز برخی بیماریهای نوظهور مثل آنفلوانزای فوق حاد پرندگان که انتشار آن توسط پرندگان وحشی صورت میگیرد تلفات زیادی نیز در بین این رده از جانوران در جهان به همراه داشته است. به دلیل بومیشدن برخی از بیماریهای دامی در کشور و کشورهای همسایه و ورود غیر قانونی دام به علاوه حضور و چرای دامهای آلوده در زیستگاهها وارتباط آنها با حیاتوحش طی سال های اخیر شاهد بروز تلفات زیادی در بین گونههای ارزشمند و در خطر انقراض و آسیب پذیر کشور بوده ایم که می توان به تلفات قوچ ومیش در ساریگل (طاعون نشخوارکنندگان کوچک) ،گوزن زرد در خوزستان (میازیس) و تلفات کل و بز و قوچ و میش در پارک ملی بمو در استان فارس طی آذر ماه سالجاری (طاعون نشخوار کنندگان کوچک) اشاره کرد. به علاوه اینکه گوشتخواران وحشی به عنوان مخزن بیماری خطرناک هاری در حیات وحش بوده و کنترل این بیماری نیازمند عزم ملی است.
در این بین بیماری هایی که میزان ابتلا و مرگ و میر بالایی به همراه دارند بسیار حائز اهمیت بوده و می توانند به عنوان تهدیدی جدی برای گونه های جانوری در معرض تهدید کشورمان تلقی شوند.
2- خشکسالیهای متناوب
بروز پدیده تغییرات جهانی آب وهوا و به طبع آن خشکسالیهای متناوب،کاهش منابع آب و علوفه و افزایش استرسهای محیطی باعث کاهش میزان زادآوری در بین جمعیت انواع پرندگان خشکیزی و علفخواران شاخص و قابل شکار، مهاجرت و تلفات گونه در مسیرهای مهاجرت و کوچهای اجباری شده است. به طور مثال مهاجرت یا گدار غیر معمول در بین جمعیتهای قوچ و میش از جزیره کبودان به جزیره اشک، خروج گوزن زرد از جزیره اشک و مرگ و میر آنها در باتلاقهای دریاچه ارومیه، مهاجرت اجباری آهوان از شیر احمد سبزوار به مناطق پرحادثه وکاهش طعمه در زیستگاههای یوزپلنگ از جمله مصادیق تاثیرات این پدیده برحیاتوحش است.
ج) عوامل ناشی از ضعف ساختار حفاظت
1- عدم امکانات، تجهیزات و نیروی انسانی کافی برای حفاظت حدود 17 میلیون هکتار از سطح کشور با عناوین پارک ملی، منطقه حفاظت شده، اثر طبیعی ملی و پناهگاه حیاتوحش برای حفظ ذخایر ژنتیکی تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست است. 7 میلیون هکتار نیزتحت عنوان منطقه شکار ممنوع وجود دارد. برای حفاظت این عرصههای وسیع وحساس، در حدود 2600 محیط بان (سرانه 6500 هکتار) در430 واحد محیط بانی مشغول انجام وظیفه هستند. این در صورتی است که برای حفاظت مفید و مطابق استاندارد جهانی میبایست حداقل 10هزار محیطبان به کار گرفته شود.گر چه با بهره گیری از فناوری و تکنیک های مورد نیاز و شیوه حفاظت هوشمند برای پایش مناطق تحت مدیریت (مانند بسیاری از کشورها) سرانه حفاظت از مناطق به طور قابل ملاحظه ای کاهش خواهد یافت.
2- ضعف قوانین ومقررات
عدم توجه به ارزشهای متنوع گونهها در برنامهریزی توسعه، عدم تناسب جرایم شکار غیر مجاز با ارزشگونه ها (که اقدامات اخیر سازمان در جهت پیشنهاد افزایش جرایم شکار غیر مجاز در صورت تصویب می تواند تا حدی این موضوع را تعدیل نماید)، تصویب قوانین وآئیننامههای مغایر با ملاحظات محیط زیستی مثل تصویب قانون مجازات قاچاق اسلحه و مهمات (مصوبه 7/6/90 مجلس محترم شورای اسلامی)، اجرای پروژههای ملی بزرگ بدون توجیه زیستمحیطی و …
راهکارهای اساسی
1- توسعه و به کارگیری تکنولوژیهای نوین برای حفاظت گونهها
2- جمعآوری سلاحهای غیرمجاز و صدور پروانه حمل سلاح شکاری متناسب با نیاز دارندگان (یعنی مشخص شدن هدف از حمل وکاربرد سلاح برای دارندگان آن)
3- کنترل و پیشگیری از شیوع بیماریها در حیاتوحش و تعیین تکالیف سازمان دامپزشکی در رابطه با این موضوع
4- افزایش جرایم شکار غیر مجاز (در حال تصویب) و بازنگری در آن به صورت 2 الی 3 سالانه
5- ایجاد زمینه مشارکت فعال بخش خصوصی در مدیریت و حفاظت حیاتوحش از طریق حفاظت مشارکتی مناطق مستعد و همچنین ایجاد قرق های اختصاصی
6- ارتقاء سطح دانش کارشناسان ومحیط بانان
7- لحاظ نمودن ارزش گونه ها، توان طبیعی و ظرفیت تحمل زیست بومها در طرحهای توسعه
8- بازسازی و احیای زیستگاهها و مسیر های مهاجر گونه ها
9- مصرف 100 درصد درآمد ناشی از صدور پروانههای شکار و صید و ضرر و زیان ناشی از شکار و صید غیر مجاز براساس دستورالعمل مصوب شورایعالی حفاظت محیط زیست برای حفاظت مناطق و کمک به ماموران اجرایی محیط زیست (منظور از کمک، هزینههای درمان، بیمه و… است)
10- بیمه کلیه محصولات کشاورزی در مقابل حمله حیوانات وحشی
11- جبران خسارات حمله حیوانات وحشی به انسان از محل صندوق ملی محیط زیست
12- اجازه به سازمان برای صدور پروانه شکار تروفه برای شکارچیان خارجی و داخلی با تعرفه مورد نظر سازمان و هزینهکرد درآمد حاصله جهت حفاظت گونه در زیستگاههای مرتبط
13- رفع موانع قانونی جهت استفاده از حمایت و مشارکت مالی بخش خصوصی در حفاظت و تنوع زیستی همانند وزارت آموزش وپرورش ودانشگاهها
در خاتمه از کلیه همکاران محترم دفتر تنوع زیستی و حیات وحش که در تهیه مطالب ذکر شده بنده را یاری کردند، سپاسگزارم. همچنین تشکر ویژه دارم از دوست گرامی و همکار محترم جناب آقای دکتر حسین محمدی مدیر کل محترم حفاظت محیط زیست استان البرز به خاطراستفاده از مطالب موجود در دفتر که قبلا توسط ایشان تهیه شده بود.
دیده بان حقوق حیوانات: به همت آقای یاسر راشت از اهالی روستای زردوئی ساکن کرمانشاه ۶۰ بطانه سنجاب در دامان طبیعت پاوه رها سازی شد.
محمد اخگرزاده رئیس اداره محیط زیست شهرستان پاوه به سلام پاوه گفت: آقای یاسر راشت از دوستداران محیط زیست که اصالتا اهل روستای زردوئی بخش باینگان می باشد و ساکن شهر کرمانشاه هستند در یک اقدام قابل تقدیر ۶۰ بطانه سنجاب را از یک شکارچی در کرمانشاه به مبلغ ۲ میلیون ۸۰۰ هزار تومان خریداری می کند و پس از خریداری آنها را به شهرستان پاوه می آورد و با همکاری یگان حفاظت محیط زیست در دامان طبیعت پاوه رها سازی می کند.
اخگرزاده ضمن تقدیر و تشکر از آقای راشت برای این دوستدار محیط زیست که از مال و ثروت خود بخاطر حفظ محیط زیست و حیات وحش گذشت نموده اند از خداوند متعال آرزوی سلامتی و موفقیت روز افزون را برای وی دارند.
یاسر راشت هدف از این اقدام زیبای زیست محیطی را حفظ و ترویج فرهنگ محیط زیست و حمایت از حیات وحش دانست و گفت این سنجاب ها زمانی زیبا هستند که رها و آزاد باشد نه در قفس اسیر باشند.
این دوستدار محیط زیست که چند سالی است ساکن شهر کرمانشاه است در پاسخ به سوال خبرنگار سلام پاوه مبنی بر اینکه چرا این سنجاب ها را به پاوه آورده اید و در پاوه می خواهید رها سازی کنید ودر همان کرمانشاه رها سازی نکردید گفت : من اصالتا اهل شهرستان پاوه می باشم و محیط زیست زادگاه هم را دوستدارم و همچنین فرهنگ بالای مردم شهرستان پاوه و بخصوص درک و فرهنگ بالای مردم پاوه در حفاظت از محیط زیست از دلایلی بود که دوستداشتم این سنجاب ها را در طبیعت شهرستانم رها نماییم.
پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : باغبانان زاگرس روز گذشته به همت آقای یاسر راشت از دوستداران واقعی محیط زیست به دامان طبیعت رها سازی شدند تا با این اقدام زیبای زیست محیطی که برای وی هزینه بردار بوده است بار دیگر درس زیبای حفاظت محیط زیست و حیات وحش در شهرستان پاوه تدریس شود.
لازم می دانیم از آقای یاسر راشت بخاطر این اقدام زیبای زیست محیطی و نجات باغبانان زاگرس از وی تقدیر و تشکر نمائیم به امید سلامتی و موفقیت آقای راشت در تمامی عرصه های زندگی.