دیده بان حقوق حیوانات: باز هم داستان تکراری سگ کشی و این بار با اعلام رسمی در شهرستان املش در گیلان زمین. متاسفانه تا کنون نه اقدام شایسته و بایسته ای از سوی حامیان حیوانات صورت گرفته و نه طرح قابل اجرا و منطقی از سوی ارگان های درگیر ماجرا. سگ ها به طبیعتشان عمل می کنند. مردم از سگ ها می ترسند. عده ای از کشتن سگ ها سود مالی کسب می کنند و دوستداران حیوانات ….
دیده بان حقوق حیوانات: به گزارش روابط عمومي اداره كل حفاظت محيط زيست آذربايجان غربي مامورين يگان حفاظت اداره حفاظت محيط زيست شهرستان مهاباد در ماموريتهاي محوله موفق شدند سه نفر شكارچي متخلف را كه اقدام به شكار و زنده گيري 17 قطعه پرنده سهره و كبك در زيستگاهاي طبيعي اين شهرستان نموده بودند را دستگير و از آنان يك قبضه اسلحه شكاري به همراه تعدادي ادوات شكار كشف و متخلفين با تشكيل پرونده تحويل مقامات قضايي شده و پرندگان در زيستگاه طبيعي شان در ارتفاعات منطقه به دامان طبيعت رها سازي گرديدند.
توله خرس از درد سر بر سینه مادر می گذارد؛ چرا که باور ندارد مادر دیگر نیست. کودک مهر مادری طلب می کند از مادری که …
دیده بان حقوق حیوانات: بلوتوث سیاه! این بار نه برای ناموس و خانواده و جامعه، که برای حیات وحش و طبیعت ایران زمین؛ نه توسط فریب خوردگان ماهواره و شبکه های ضد فرهنگی و شیطان پرست و رمال، که توسط پاک ترین اقوام و ساده ترین مردمان کشور؛ نه از سر لذت و کامیابی و نیاز، که از نادانی و بی اطلاعی و مدیریت غلط.
سالهاست به مدد تکنولوژی و موبایل های با قابلیت فیلمبرداری، جنایات خاموش، قابل رویت و استناد شده اند. همانطور که متجاوزین به ناموس جامعه، از اقدامات شنیع خود فیلمبرداری می کنند، متجاوزین به حق حیات وحش این مرز و بوم نیز تصاویری را بر حافظه تلفن های خود ثبت می کنند که رعشه بر تن بیننده می اندازد. اگر در حیطه تجاوز به عنف، رهگیری و شناسایی سریع انجام می شود، در حیطه حیوانات و حیات وحش و محیط زیست شرایط دقیقا بر عکس است. اینجا نه تنها برخورد ها به کاهش جنایت ختم نشده، که باعث جری تر شدن جانیان طبیعت نیز شده است.
ضجه های معنی دار توله خرسی معصوم
اگر توان دیدن فیلم را داشتید، در جای جای فیلم ضجه های توله خرس هایی را شنیده اید که مادرشان به قتل رسیده و شکم کوچکشان با قساوت دریده شده؛ اما هنوز خون آلود و با روده هایی بیرون آمده راه می روند و در جستجوی حمایتی ناممکن دور مادر می گردند. می گردند و ضجه می زنند و مِهر رفته اش را طلب می کنند. ضجه هایی انسانی از توله هایی که سهم اندکشان از دنیای نامردی ها، چند بار دیدن خورشید است و شکمی دریده و مادری مرده.
جریمه های چند صد هزار تومانی برای جنایات میلیونی
اگر قرار باشد باز هم به رسم گذشته عمل شود، این بار هم سه جانی جریمه 700 هزار تومانی خواهند داد و خواهند رهید. تفنگشان باز پس داده خواهد شد و آماده خواهند بود برای جنبنده بعدی، جنبنده ای که پوست قاچاقش میلیون میلیون خرید و فروش می شود. آیا این شکل برخورد جنایتی اینچنین را تبدیل به فعالیتی سود ده نمی کند؟ وقتی قنداق تفنگ قاتل، از جریمه این جنایت قیمتی تر است، هر تفنگ به دستی با دیدن حیوانی که پوستی گران بها به تن دارد ترغیب به شلیک خواهد شد. بهانه نجات رمه و گاو و گوسفند هم که تا کنون محکمه پسند بوده و رهاننده جانی از زندان.
ثبت حد اقل مجازات برای اکثر جنایات
جنایتی بدتر از آنچه در این فیلم سیاه دیده می شود برای حیات وحش متصور نیست. آیا واژه «حداکثر مجازات» اینجا کاربردی خواهد داشت؟ یا طبق روال مرسوم، با درخواست تجدید نظر و پیگیری و مظلوم نمایی و فراموشی رسانه ها، خاطی به حداقل مجازات محکوم خواهد شد؟ اصولا آیا چنین فردی باید حق بازگشت به طبیعت را داشته باشد؟ و باید بتواند گاو و گوسفندش را در مناطق حفاظت شده و ممنوعه بچراند؟ و تفنگ به دست بگیرد؟ و بکشد؟ و خاطرات مردانگی اش را در برخورد با خرس و رهایی از دادگاه و محاکمه برای دیگران تعریف کند؟ و از جثه بزرگ خرس مادر بگوید؟ و از جذابیت کشتن خرس داستان ها بسازد؟
جریمه نقدی، غیر آموزنده و ناتوان از بازدارندگی
تا امروز نه جریمه ای باعث کاهش کشتار حیات وحش شده و نه حتی باعث شده تفنگ به دستان رها شده در طبیعت، جمله ای به اطلاعاتشان بیافزایند. وقتی قاتل خرسی در مرکز ایران، آن را با خرس قطبی اشتباه می گیرد، تمام سیستم آموزشی و زیست محیطی و ارگان های مسوول حیات وحش و محیط زیست باید نگاهی خاص به پشت سر بیاندازند! آیا تمام آنچه باید می شد را انجام داده ایم؟ آیا این فیلم مختصر آموزش، پرورش، اخلاق، قانون، انسانیت، شعور و دانش آموزش داده شده را زیر سووال نمی برد؟
نیت جریمه: کسب مال ناچیز به سود دولت یا اصلاح مجرم؟
شاید وقت آن است که بپرسیم نیت اصلی محکمه و محاکمه چیست؟ واریز مال اندک به خزانه دولت؟ اخذ ضرر و زیان وارده به طبیعت از سوی سازمان حفاظت محیط زیست؟ تنبیه مجرم؟ آگاه کردن جامعه؟ یا… پیشگیری از تکرار جرم؟
مبالغ اندک جریمه و تنبیهات قابل صرف نظر کردن در حیطه محیط زیست و حیات وحش، نه هدف است و نه برای رسیدن به هدف، مفید. نه مجرمی با پرداخت چنین جرایمی اصلاح خواهد شد و نه سایرین درس عبرت خواهند گرفت. شرایط فعلی همه را برای تجاوز به حقوق حیوانات و محیط زیست جری تر خواهد کرد.
داشتن اسلحه عادی تر از چوبدستی!
حداکثر مجازات حمل و نگهداری سلاح گرم به عنوان محاربه اعدام است. افراد زیادی مجوز حمل سلاح دارند و بسیاری هم بدون چنین مجوزی مسلحند. در موارد متعددی، حتی افراد مجاز که از نظر روانی هم تست شده اند، به خاطر مسایل ناموسی اسلحه می کشند و همسر و فرزند خویش را به گلوله می بندند. ضاهرا دسترسی به اسلحه چندان هم سخت نیست. رسیدن به سن قانونی و پایان خدمت سربازی شاید سخت ترین شرایط آن باشند. هرچند که خواندن صفحه حوادث روزنامه ها، شرایط راحت تری را برای خرید قاچاق اسلحه معرفی می کند.
بی اطلاعی از اسلحه های موجود
سالها پیش قرار بود اسلحه های غیر مجاز تحویل شوند و هیچ سلاح بی مجوزی باقی نماند. اخبار رسانه ها از عدم موفقیت این طرح می گوید و البته اتفاقات شنیع زیست محیطی نیز موید این مطلب است. سلاح به دستانی که از شلیک به ارزشمند ترین حیوانات نیز باکی ندارند و هیچ بانک اطلاعاتی دقیقی هم از اعمال آنها در دست نیست.
و آخر اینکه جریمه فرهنگی موثرتر از جرایم بی اثر مالی
برای فردی که نمی داند، جریمه مادی دانایی به ارمغان نخواهد آورد. راه حل ندانستن، آموزش است و تقدیم دانش. اگر این قاتل خرس ها سفری به تهران داشته باشد و یک هفته میهمان گروه های فعال حقوق حیوانات و محیط زیست باشد، ارزش حیواناتی که جانشان را گرفته بهتر درک کند. حیواناتی که طبیعت گردان برای دیدنش حاضرند بیش از جریمه این کشتار نابخردانه هزینه کنند تا صاحب فقط یک عکس آنها شوند و خاطره دیدارش را در زیستگاه طبیعی، عمری به دوش کشند. در کنار جرایم قانونی و جبران ضرر و زیان وارده به طبیعت، محکوم شدن نادان به دانستن مفیدترین کاری است که برای جلوگیری از تکرار این جنایت می توان انجام داد.
شاید جالب ترین حکم قضایی در این زمینه، حکم دادگاه شیراز باشد برای مجرمی که الاغی را به جرم خوردن محصولات جالیزش آتش زده بود: حفظ کردن 50 حدیث در زمینه حقوق حیوانات و قبول شدن در امتحان آن!
دیده بان حقوق حیوانات، جهت آموزش این فرد و مجرمین مشابه اعلام آمادگی می کند و سایر گروه های فعال حیات وحش و حقوق حیوانات را نیز جهت اعلام آمادگی فرا می خواند.
پیکر ماده خرس کشته شدهشکارچی در حال فیلمبرداری…… و کارگردانی صحنه.که بچه های زخمی کدام طرف باشند که بهتر در فیلم دیده شوند… و دیگری برای فیلم و عکس یادگاری چگونه سر خرس را بالا بگیرد.که این افتخار بزرگ چگونه بهتر(!) در فیلم دیده شودقطاری از فشنگ نشان دهنده میزان مردانگی شکارچی استنفر دوم در گرفتن فیلم و عکس یادگاری وارد تر استمی داند چطور یک حیوان زخمی را به دست بگیرد…و زخم افتخار آمیزش را به دوربین نمایش دهد…می داند چطور خرسی را از گوش بلند کند…کنترل کند…بچرخاند…نمایش دهد…و…پرتاب کند.
خدایی هست که این دست های رو به آسمان را می بینداین پیکر خونین…و این مظلومیت بی حد را.و بی شک، این صحنه را نیز خواهد دید. طلب مظلومانه مهر مادری…با فشردن سری کودکانه به سینه ای ستبر و بی جان…
دیده بان حقوق حیوانات: مخالفین کشتار خونبار دلفین ها در تایجی ژاپن در مقابل سفارت ژاپن در کشور های مختلف تجمع کردند. در میان تصاویر، کارگردان فیلم مستند The Cove در رابطه با کشتار پستانداران دریایی را مشاهده می کنید. این فیلم برنده جایزه اسکار است.
دیده بان حقوق حیوانات: سایت خبری تابناک در خبری تاسف بار در بخش «نگاه شما» تصویری از کشتار خرس در کجور نوشهر منتشر کرده است. ظاهرا این حرکت مربوط به روستاهای بخش کجور شهرستان نو شهر بوده است.
شکل سر بریدن که عینا طبق ذبح شرعی انجام شده حکایت از زنده بودن خرس به هنگام ذبح دارد. ذبح این خرس قهوه ای نشان دهنده تمایل قاتل آن برای استفاده از پوست و اعضای بدن است چرا که در غیر این صورت مردار و نجس محسوب می شود. جالب اینجاست که احتمالا این شکارچی که چنین دقتی در ذبح داشته از حرمت شرعی کار غیر قانونی مطلع نیست! کاردی که در تصویر دیده می شود، کارد قصابی است.
بی شک سازمان که در تلاش است صید گنجشک و سار و سهره برای کسب درآمد دولت مجاز اعلام کند، موظف به پیگیری و کشف ماجرا خواهد بود چرا که در غیر این صورت صلاحیت مجموعه محیط زیست در صیانت از حیات وحش زیر سووال خواهد رفت.
دیده بان حقوق حیوانات: رئيس اداره محيط زيست فريمان از دستگيري شكارچيان حرفه اي در منطقه شكار ممنوع يكي از روستاهاي فريمان خبر داد .
ابوالفضل شعباني در گفتگويي اظهار داشت: مامورين حفاظت محيط زيست فريمان با همكاري نيروي انتظامي پاسگاه قلندر آباد در حين گشت و كنترل درمنطقه شكار ممنوع ژرف روستاي الياتوي فريمان به دو نفر شكارچي باسابقه و حرفه اي برخورد كرده كه پس از ساعتي تعقيب و گريزو شليك تير هوايي، متخلفين را دستگير كردند .
وي افزود: از اين متخلفين دو قبضه اسلحه پنج تير روسي قاچاق،لاشه يك راس قوچ وحشي،چند دستگاه بي سيم و دوربين چشمي،فشنگ و ديگر ادوات شكار كشف وتوقيف گرديد.
رئيس اداره محيط زيست فريمان ادامه داد : شكارچيان در دام قانون موظف به پرداخت جريمه اي به مبلغ شش ميليون و چهارصد هزار ريال شدند و به مراجعقضايي معرفي شدند.
دیده بان حقوق حیوانات: به گزارش روابط عمومي سازمان محيط بانان اداره حفاظت محيط زيست شهرستان شاهرود در حين گشت و كنترل مناطق، در اطراف كوه شاهوار، مرتفعترين قله استان سمنان با سه هزار و 945 مترارتفاع و درساعت 23:45 دقيقه شب، به يك دستگاه خودرو پاژن با 2 نفرسرنشين مشكوك شده و در بازرسي از اين خودرو موفق به كشف 2 قبضه سلاح شكاري ، به همراه تعدادي فشنگ و ادوات شكار شدند.
از آنجاي كه لباس مضنونين خوني بوده و حالت اضطراب شديدي داشتند، مامورين به جستجو محل پرداخته و در آغل نزديك محل دستگيري، لاشه 2 راس قوچ وحشي كشف و ضبط ميگردد كه نهايتاَ با اعتراف چوپان آغل مذكور، به تخلف صورت گرفته از سوي سرنشينان خودرو توقيف شده، متخلفين پس از تكميل پرونده تحويل مراجع قضايي استان گرديدند.
دیده بان حقوق حیوانات: به گزارش روابط عمومي حفاظت محيط زيست استان سمنان با همت و تلاش محيط بانان سختكوش استان و باهمكاري مامورين نيروي انتظامي شهرستان شاهرود 2 نفر از متخلفين شكار و صيد دستگير و تحويل مقامات قضايي شدند.
گفتني است از متخلفين تعداد 4 بهله دليجه زنده به همراه 14 قطعه كبك زنده كشف و ضبط شد.
دیده بان حقوق حیوانات: به گزارش روابط عمومي سازمان حفاظت محيط زيست محيط بانان اداره كل محيط زيست شهرستان شاهرود در حين گشت و كنترل منطقه كوه شاهوار دو نفر متخلف شكار و صيد را دستگير كردند .
از اين متخلفان لاشه دو راس قوچ وحشي، دو قبضه سلاح شكاري به همراه تعدادي فشنگ و ادوات شكار كشف و ضبط شد.
اين افراد پس از دستگيري و تكميل پرونده تحويل مراجع قضايي استان سمنان شدند.
دیده بان حقوق حیوانات: دامگاه، مکانی است عجیب برای شکار اردک. اردکهایی که با خیانت ندانسته به همنوع، آنها را در دام گرفتار می کنند تا غذا به دست آورند!
پریسا خلف بیگی
اینجا فقط مکانی برای صید نیست. اینجا دامگاه است؛ پناه و غذایی برای پرندگان مهاجر در فصل سرد و شالیزار آبگرفتهای با کمترین استفاده از کود و سم شیمیایی. دامگاه به راستی نمونه منحصربهفردی از مدیریت بومیست؛ چرا که در تمام دنیا به جز در فریدونکنار مازندران چنین روشی برای صید پرندگان یافت نمیشود؛ روشی که از خود پرنده برای صید همنوع خودش استفاده میکنند.
یکعدهشان را تعلیم میدهند تا عده دیگر را فریب دهند و به تله یا همان دامگاه بکشانند. تالابهای دستساز که دو منظورهاند و کاربریشان از فصلی به فصل دیگر تغییر میکند؛ در بهار و تابستان برای کاشت برنج و در پاییز و زمستان برای صید پرنده. این دو کاربری آنقدر به هم وابستهاند که نبود یکی از آنها به نابودی دیگری منجر میشود.
با اینکه برپایی دامگاه دو ماه پیش از آمدن پرندگان مهاجر کار پرزحمتی است؛ اما هنوز هستند کسانی که در شمال ایران به این شغل سنتی مشغولند؛ شغلی که چهره محیط طبیعی را دستکاری نمیکند و صید پرنده برخلاف بسیاری از انواع دیگرش بر توسعه پایدار استوار است؛ همان توسعهای که استفاده انسان را از طبیعت نفی نمیکند و هدفش رساندن مواهب طبیعت به نسلهای آینده است. دامگاهها در عینحال بهشت پرندهنگران هم هستند؛ چرا که بر خلاف زیستگاه تابستانیشان که هر گونهای برای خود قلمرویی دارد در این تالابهای مصنوعی انواع پرندگان گردهم میآیند؛ مجموعه دامگاهها در تالاب بینالمللی فریدونکنار با نامهای «فریدونکنار»، «اِزباران»، «سُرخرود» شرقی و غربی است.
اردک در دام
دامگاهدار اردک وحشی را گیر انداخته. برای آنکه اردک بیحرکت شود و فرار نکند، دو بال اردک وحشی را در هم میکنند. وقتی بالهای اردک به هم گیر میکند چنان بیحرکت میشود که اگر نبضش را در دست بگیرند حس میکنند انگار مرده.
کار دست خِبره
این حصارهای منظم تو در تو همه کار دست است. کاری سخت برای اهل فن و خِبرههای دامگاهداری. حصارها را در تابستان جمعآوری میکنند و با دقتی منحصربهفرد به هم میدوزند تا دامگاه شکل گیرد
پرواز از ناکجا
اردک سرسبز زیرک به سوی اردکهای وحشی پرتاب شده تا فریبشان دهد. دامگاه به خوبی استتار شده و برای همین اردکهای وحشی نمیدانند که این اردک تعلیمدیده از دست چه کسی و برای چه نیتی به پیشوازشان آمده است
عکس: شهرام امیری شریفی
تالاب برنج و صید
دیواره دامگاه در آن دورها به خوبی مشخص است. البته برای ما، نه برای پرندهها که قرار است بعضیهایشان صید شوند. غازها که در پاییز و زمستان به این تالاب میآیند تمام باقیمانده سبز شده از شالی برنج فصل قبل را به همراه علفهای هرز هرس میکنند. فقط آب صاف باقی میماند که به قول محلیها «آبتخت» میشود
راهی به سوی تله
نیازی به هدایت نیست؛ رفقای اردکی خودشان راه را بلدند. در راه در سکوت به سوی «سرکیمه» میروند تا نوبت به پروازشان برسد و یکی یکی به آسمان پرتاب شوند. قرار اردکها با دامگاهدار آوردن اردکهای وحشی به «دوما چال» یا همان تله دامگاه است
تلهای برای غیرخودیها
اینجا دوما چال یا همان تله است. حتی وقتی تور روی سر رفقای اردکی میافتد، باز هم آرام منتظر میمانند تا دوست آدمیزادشان از راه برسد و آن را بردارد. البته این سرنوشت اردکهای وحشی نیست. آنها سرنوشت خوبی ندارند
عکس: شهرام امیری شریفی
مزد خیانت
بعد از یک صید موفقیتآمیز، به هر دو سوی ماجرا غذا میرسد؛ مشتی دانه برای اردکهای دستآموز و چندتایی اردک وحشی برای انسان. قرار انجام یافته و اردکهای تعلیمدیده مزدشان را میگیرند.