دیده بان حقوق حیوانات: دختر بچه روستایی که دو سال پیش از حمله گرگ نجات یافته بود باز گرفتار یک گرگ گرسنه شده و به کام مرگ فرو رفت.
به گزارش ایران انگار اجل این دخترک رسیده بود و سرنوشتش باید با چنگالهای تیز گرگ رقم میخورد.
مهسا دخترک روستای قزل کند علیا در بیجار وقتی در حیاط خانه بازی میکرد نمیدانست که آخرین باری است که توپ صورتیاش را به هوا پرتاب میکند.
مهسا کوچولو گرسنه بود مادرش که در حیاط ظرف میشست برای آوردن خوراکی به داخل خانه رفت و وقتی بیرون آمد لقمهای که برای مهسا گرفته بود از دستش به زمین افتاد. لباس خونآلود دخترک جلوی در خانه روی زمین افتاده بود. به یاد دو سال پیش افتاد که گرگی به مهسا کوچولو حمله کرده بود و اگر روستاییها نبودند دخترک را از دست میداد. آن روز وقتی مهسا را در آغوش گرفت چقدر خوشحال بود و شب تا ساعتها به چهره دخترک خیره شده و لالایی میخواند.
انگار روزگار بازی دردناکی برای این مادر داشت و مهسا دو سال مهمانش ماند تا در سرنوشت مشابهی طعمه گرگ گرسنه شد.
مادر و پدر مهسا کوچولو با وجود گذشت چند روز هنوز نای حرف زدن ندارند. عموی «مهسا» هنوز باور ندارد که برادرزادهاش دیگر شیرین زبانی نمیکند، همه دخترک را دوست داشتند و حالا سیاهپوش هستند.
از مهسا بگو؟
یکی یکدانه خانه برادرم بود، هیچ برادر و خواهری نداشت، همه دوستش داشتند. آخرین بار که دیدمش خوشحال بود و میگفت قرار است به مدرسه برود و دقیقاً یک روز پیش از اینکه با مادرش به مدرسه بروند و ثبتنام کند دچار این حادثه شد.
دو سال پیش چه حادثهای رخ داده بود؟
دو سال پیش دقیقاً یادم نیست چه تاریخی بود. در تابستان گرگ به روستا حمله و مهسا را زخمی کرد.
آن روز مهسا برای بازی به کوچه رفته بود و مادرش هم جلوی در بود. مهسا حدود ۱۰۰ متر جلوتر رفته بود که ناگهان گرگی به وی حمله کرد و پس از آن که مهسا را از کمر به دندان گرفت شروع به فرار کرد. اما با داد و فریادهای مادر مهسا دو تن از همسایهها که از کوچه عبور میکردند متوجه ماجرا شد، و موفق شدند وی را از دندان گرگ نجات دهند. با آنکه همسایهها با چوب به دنبال گرگ گرسنه بودند اما گرگ موفق به فرار میشود.
مهسا را همان موقع به دکتر بردیم و مسئولان حفاظت محیط زیست را نیز در جریان قرار دادیم. اما آن زمان رسیدگی چندانی نشد. زخمهای مهسا هم خوب شد و همه ماجرا را فراموش کردند.
و این بار؟!
ساعت ۵ بعدازظهر مهسا در حیاط مشغول بازی بوده و چند قدم آن طرفتر مادرش هم مشغول ظرف شستن بوده. در همان زمان مهسا به مادرش میگوید گرسنه است و زن برادرم برای آوردن خوراکی به داخل خانه میرود.
پنج دقیقه بعد وقتی با لقمه نان و پنیر به حیاط میآید متوجه میشود مهسا در حیاط نیست.
چون همیشه مهسا برای بازی به خانه همسایه میرفت، مادرش فکر میکند که این بار هم برای بازی به آنجا رفته است. به همین دلیل برای رفتن به خانه همسایه به کوچه رفت که چند متر پائینتر از در خانه لباس خونی و کفش مهسا را دید. در همان لحظه شروع به داد و فریاد کرد و همسایهها که متوجه این ماجرا شده بودند برای پیدا کردن وی شروع به جستوجوکردند و پس از یک ساعت جسد مهسا کوچولو را در میان درختانی که فاصله چندانی با روستا ندارد پیدا کردند.
کسی مهسا کوچولو یا گرگ را دیده بود؟
هیچ کس حتی صدای وی را نشنیده بود. آثار دندان گرگ روی بدن مهسا نشان میدهد که کودک را از گردن گرفته است و وی فرصت فریاد زدن نداشته است. در روستا بعدازظهرها بیشتر همسایهها درها را بــاز میگذارند و جلوی در خانه را آب و جارو میکنند. احتمالاً گرگ گرسنه از این فرصت استفاده کرده و با ورود به خانه مهسا را شکار کرده است.
جسد «مهسا» چه شرایطی داشت؟
جسد مهسا کاملاً دست نخورده بود و تنها جای دندانهای گرگ روی گلوی مهسا دیده میشد. قدیمیهای روستا میگویند این گرگ همان گرگی است که دو سال پیش به مهسا حمله کرده چون از دست اهالی کتک خورده دوباره برای انتقام به روستا برگشته است.
آنها میگویند چهره مهسا در ذهن حیوان نقش بسته بوده و این بار فقط برای انتقامگیری به سراغ مهسا آمده بود زیرا اگر گرگ گرسنه بود حتماً قسمتهایی از بدن وی را میخورد که این اتفاق نیفتاده است.
مسئولان حفاظت محیط زیست چه کردند؟
مشکل اصلی ما نیز همین است. محدوده زندگی ما یک محل حفاظت شده است و ما نمیتوانیم حیوانات وحشی که وارد روستا میشوند را بکشیم. میخواهیم بدانیم آیا جان یک گرگ از جان یک کودک که تنها بچه یک خانواده است مهمتر است؟ ما دوسال پیش ماجرای زخمی شدن مهسا را اطلاع دادیم. اما هیچ حفاظتی از محدوده انجام نشد در حالی که در بسیاری از روزها حیوانات وحشی در اطراف روستا دیده میشوند. هیچکس اجازه حمله و صدمه زدن به آنها را ندارد.
به نظرتان باور کردنی است که یک گرگ دو بار به کودک حمله کند؟
نمیدانم، پیرهای روستا میگویند اما اصلاً باور نمیکنم «مهسا» دو بار هدف گرگ قرار گیرد، مادر «مهسا» به حالت جنون رسیده است و برادرم شب و روز ندارد، همه روستا نگران اند.
___________________________
تخریب زیستگاه گراز وحشی در چالدران/ ۸ روستا در معرض حمله گراز
دلایل ورود وحوش به حریم انسانی/ روستاییان گلستان نگرانند
کشتن یک گرگ در دماوند پس از حمله به یک خانواده
دیده بان جان این خبر تا چه حد درسته؟ یعنی واقعا حیوانها حس انتقام گیری دارند؟
دوست عزیز،
انتقام گیری اینگونه حیوانات عمدتا باورهای غلط مردم است نسبت به آنها. بحث درگیری گرگ و بشر که در بخشهایی از ایران نسبتا شایع محسوب می شود (و به هر شکل ممکن باید رفع شود) بیشتر مربوط به عادت زندگی گروهی گرگ و تلاش برای تامین غذای کل خانواده است. مادام که رمه در مراتع می چرند، غذای طعمه گرگ از بین می رود و گرگ به جای طعمه طبیعی، قصد رمه می کند و محصول تقابل با بشر است. تشخیص چهره حیوانات کار بسیار مشکلی است که متخصصین مجرب از روی عکس های دقیق قادر به انجامش هستند و بعید است حتی متخصصین با چنین برخوردی بعد از دو سال خواص چهره یک گرگ را به خاطر بیاورند!
حادثه ی غم انگیزی بود ، امید است خداوند بزرگ به خانواده ی کودک فوت شده صبر دهد . اما عموما وقتی یک حیوان وحشی یک انسان را برای خوردن انتخاب میکند و چند بار به روستا حمله ور می شود سازمان محیط زیست موظف است حیوان را با تیر بیهوشی ( که در ایران وجود ندارد ) بیهوش و به یک مرکز نگهداری انتقال دهد .
کوتاهی در سازمان محیط زیست
انسان غذای هیچ حیوانی نیست. بحث صرفا تقابلی اشتباه است که باید رفع شود. در ببرهای معروف به آدم خوار هند هم مساله صرفا بیماری ببر و عدم توانایی در شکار حتی گاو اهلی بوده است. در چنین شرایطی انسان به دلیل ضعف در توانایی های طبیعی برای حفظ جان، صرفا طعمه قابل تحملی است!
برای حیوان گرسنه انسان با شکار فرقی ندارد ، این نوع تفکر که انسان غذای حیوان نیست از دید انسان درست است اما از دید یک حیوان که بخاطر شکار غیر مجاز طعمه های خود را از دست داده ، بخاطر تخریب زیستگاه محل زندگی خود را ترک کرده و ….. درست نیست دیده بان گرامی !
در ضمن ببر های آدم خوار هند که ذکر نمودید تحقیقات نشان داده که وقتی ببر از محل یا زیستگاه اصلی خود خارج می شود دچار یک سردرگمی و استرس می شود ( مثل یک حیوان وحشی ای که وارد یک شهر بزرگ می شود و به دلیل نبود طعمه های همیشگی و شرایط زیستی گیج می شود ) و در نهایت به ناچار به هر چیزی حمله ور خواهند شد و فرم و شکل اولین طعمه ی جدید در ذهن آن نقش می بندد ( انسان ، گاو یا دیگر دام ها ) و از آن به بعد بیش تر یا بهتر است بگویم فقط به آن حمله ور می شوند و ارتباطی به عدم توانایی ندارد همان طور که ذکر شد بستگی به اولین طعمه به عنوان شکار دارد . که در واقع بخاطر همین در نهایت کشور هایی مثل هند و آفریقا ، آمریکا حیوانات را در چنین مواقعی میکشند یا به مرکز نگهداری انتقال میدهند البته این مطلب بصورت ابتدایی بیان شذ که برای عموم خسته کننده نباشد ولی در کل عملکرد پیچیده برای بروز این گونه رفتار ها حاکم است .
با سلام- خواهش می کنم شما که یک حامی حیوانات هستید تن به خرافات رایج بین مردم ندهید- ما تلاش می کنیم این حرفها و خرافات مردم عامی را از ذهنها دور کنیم تا بتوان شرایط زندگی را برای حیوانات بر اساس منطق و استدلال بهتر کرد- انتظار داشتم خودتان در جهت تکذیب این خرافه که گرگ بعد از دو سال برای انتقام برگشته متنی بنویسید ولی متاسفانه آنرا مشاهده نمی کنم- از بین رفتن دختر بچه ناراحت کننده است اما باید درنظر داشت که گرگ یا هر حیوان دیگر تنها براساس غریزه عمل می کند- باید برای جلوگیری از ورود گرگ و حیوانات وحشی دیگر به محیط زندگی روستائیان تمهیداتی اندیشید اما به این معنی نیست که حیوانات را کشت و از بین برد.
[…] ۳۰ مه ۲۰۱۲ … علیرضا در ژ…http://arw.ir/?p=27314 […]