دیده بان حقوق حیوانات:بارش برف و سرمای شدید در تالاب میقان استان مرکزی باعث یخ زدگی پرندگان این منطقه شده است.










عکس: علی صاحب الزمانی/ فارس
دیده بان حقوق حیوانات:بارش برف و سرمای شدید در تالاب میقان استان مرکزی باعث یخ زدگی پرندگان این منطقه شده است.










عکس: علی صاحب الزمانی/ فارس

دیده بان حقوق حیوانات: یک یوزپلنگ در پی سردی هوا و کمبود طعمه برای تغذیه، در چند روز اخیر به ˈروستای چهل دخترانˈ شهرستان اسفراین در غرب خراسان شمالی پناه برد.
رییس اداره حفاظت محیط زیست اسفراین روز پنجشنبه در این خصوص به خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی گفت: ماموران این اداره با گزارش اهالی منطقه راهی محل شدند و این یوزپلنگ را که در حال پرسه زدن در حوالی روستا مشاهده کردند.
روستای چهل دختران در 60 کیلومتری شهر اسفراین به دلیل حفاظت مناسب زیست محیطی در چند سال اخیر با افزایش جمعیت آهو مواجه شده که طعمه مورد علاقه یوزپلنگ است.
ˈحمید فخرانیˈ افزود: ماموران حفاظت محیط زیست با همکاری اهالی روستای چهل دختران یوزپلنگ گرسنه را برای در امان ماندن از آسیب سگهای گله به زیستگاه اصلی آن ˈمیاندشتˈ واقع در شهرستان جاجرم هدایت کردند.
رییس اداره حفاظت محیط زیست اسفراین از مردم خواست که به زیستگاههای این جانور که در دشتهای باز، تپه ماهورهای استپی و نواحی بیابانی است نزدیک نشده و با چرای دام آن را از بین نبرند و در صورت مشاهده این گونه کمیاب در خطر انقراض، با پرهیز از آزار و اذیت آن اداره محیط زیست و یا پاسگاههای محیطبانی را در جریان بگذارند.
یوزپلنگ آسیایی با میانگین زیست در حدود 18 سال از انواع پستانداران کوچک و بزرگ تغذیه می کند.
این گونه منحصر به فرد با اندامی کشیده تر از پلنگ در گوشه چشمها دو نوار سیاه رنگ موسوم به اشک دارد و برخلاف دیگر سگسانان سری کوچک و گرد و پوزه ای کوتاه و گوشهایی کوچک و گرد دارد.



دیده بان حقوق حیوانات: رئیس اداره حفاظت محیط زیست شهر تهران از طرح حمایت زمستانه و شناسایی گونه پرندگان مهاجر دریاچه چیتگر خبر داد.
به گزارش روابط عمومی حفاظت محیط زیست استان تهران، حمید راحتی گفت: طرح حمایت زمستانه و شناسایی گونه پرندگان مهاجر دریاچه چیتگر روز سه شنبه 24دی ماه با حضور کارکنان اداره محیط زیست شهر تهران و مسئولین شهرداری منطقه 22 و جمعی از خبرنگاران صدا و سیما در محل دریاچه چیتگر برگزار گردید .
وی افزود: این برنامه که شامل شناسایی گونه پرندگان موجود در دریاچه بود، راس ساعت 14 آغاز و در ادامه اقدام به تغدیه پرندگان با ماهی گردید .همچنین این برنامه با مصاحبه با شهروندان حاضر در محل دریاچه پایان یافت .
دیده بان حقوق حیوانات: رامبد جوان نسبت به حادثه رخ داده برای پلنگ تنکابن ابراز تاسف و خطاب به رئیس سازمان محیط زیست اعلام کرد که جامعه هنری آماده هر نوع همکاری برای جلوگیری از بروز چنین اتفاقاتی است.
این بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون در پی حادثهای که منجر به معدوم شدن یک قلاده پلنگ تنکابن شد، با اشاره به علاقه خود به حیوانات بیان کرد: «من دوستانی دارم که در حفاظت از محیط زیست یا انجمنهای حمایت از حیوانات فعالیت میکنند به همین دلیل به نحوی با این مقوله در ارتباط هستم و متاسفم که نسبت به محیط زیست خود اینگونه خشمگین رفتار میکنیم.»
او با اشاره به اتفاقی که منجر به زخمی شدن، قطع دست و نخاع پلنگ تنکابن و در نهایت معدوم کردن این حیوان در درمانگاه شده است، گفت: «شکار بیرویه در مناطقی که حیواناتی مانند پلنگ زندگی میکنند، باعث شده آنها غذایی برای خوردن پیدا نکنند و از فشار گرسنگی به سمت روستاهای اطراف بروند. البته این حیوانات آنقدر ترسو هستند که فقط برای سیر کردن شکم یا دفاع از خود خشونت نشان میدهند، اما متاسفانه نمیدانم چرا اینقدر نسبت به این حیوان خشم وجود داشته که حتی وقتی دستش در تله گیر کرد و قطع شد، آنقدر به سوی او شلیک کردند که پنجاه ساچمه از بدن او بیرون آورده شد.»
وی ادامه داد: «این در حالی است که سازمان محیط زیست اعلام کرده اگر چنین حیوانی به گله گوسفندان حمله کرد، مردم به آن کاری نداشته باشند و اگر اتفاقی برای دام افتاد خسارت آنها پرداخت میشود.»
جوان درباره اینکه این نوع رفتار نه تنها نسبت به حیوانات بلکه نسبت به گیاهان و درختان هم وجود دارد و ما شاهد قطع درختهای ارزشمند از سوی قاچاقچیان چوب هستیم،اظهار کرد: «نمیدانم چرا ما اینقدر نسبت به طبیعت و حیوانات خشم داریم. اصلا این همه خشونت از کجا میآید؟ مگر این طبیعت در حق ما چه کرده است؟ چرا به جای آنکه آنها را حفظ کنیم کمر به نابودی آنها میبندیم؟ ای کاش حداقل اگر آنها را حفظ نمیکنیم کاری هم با آنها نداشته باشیم.»
او با اشاره به اینکه این حیوانات بخشی از اکوسیستم ما هستند و نسل آنها در حال انقراض است، گفت: «آنها کینهای ندارند ولی این ما هستیم که کینه داریم و شاید همین کینه باعث شد که اینگونه با این حیوان برخورد شود. این اتفاق خیلی غم انگیز است که در مملکتی که این همه از مهربانی و شریف بودن و یکسری فضیلتهای دیگر دم میزنیم، ناگهان چنین رفتار ناجوانمردانهای از ما سر میزند.»
رامبد جوان با ابیان اینکه درصدد است تا به زودی با برخی مسئولان ذیربط دیداری دراینباره داشته باشد، خاطرنشان کرد: «مطمئن هستم همکاران من در عرصه هنر، آماده هر نوع همکاری در این زمینه هستند و از همین جا به خانم ابتکار، رئیس سازمان محیط زیست، و مسئولان محترم دیگر میگویم که این اعلام همکاری ما را جدی بگیرند، چرا که برای فرهنگ سازی و جلوگیری از آسیب رسانی بیشتر به حیوانات و درختان مخصوصا آن دستهای که در معرض خطر انقراض و نابودی قرار دارند، باید کاری بکنیم.»
یک قلاده پلنگ نر که روز جمعه، 13 دی در منطقه شکار و تیراندازی ممنوع 2000 تنکابن دچار حادثه شده بود، با تلاش ماموران حفاظت محیط زیست استان از مرگ نجات یافت و جهت مداوا و انجام تصویربرداری و رادیولوژی به دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران منتقل شد.
پس از انجام تصویربرداری و آزمایشها مشخص شد که این پلنگ بر اثر اصابت گلوله به صورت کامل قطع نخاع شده و امیدی به درمان آن نیست و ادامه زندگی آن با دشواریهای بسیاری همراه خواهد بود. به همین دلیل این پلنگ زخمی توسط دامپزشکان به روش مرگ آسان و با تزریق داروی بدون درد معدوم شد. قرار است این پلنگ به عنوان نمونه تاکسیدرمی شود و در موزه تاریخ طبیعی خشکه داران نشتارود تنکابن نگهداری شود.

دیده بان حقوق حیوانات: مقامات آفریقای جنوبی در گزارش جدیدی اعلام کردند که سال گذشته میلادی (2013) بیش از 1000 راس کرگدن در این کشور به طور قاچاقی شکار شدهاند و این رقم در مقایسه با سال 2012 میلادی 50 درصد افزایش یافته است.
به گزارش سرویس «محیط زیست» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، مقامات حفاظت از حیات وحش آفریقای جنوبی تاکید کردند که عامل اصلی رسیدن به این آمار تکاندهنده، رشد بازار سیاه شاخ این حیوان با هدف مصارف پزشکی است.
وزارت محیط زیست این کشور در بیانیهای اعلام کرد: در سال 2013 میلادی تعداد کلی کرگدنهایی که قاچاقی در این کشور شکار شدند به 1004 راس رسید.
در این بیانیه تاکید شد: باور غلط آسیاییها مبنی بر تاثیرات درمانی شاخ کرگدن، انگیزه شکارچیان غیرقانونی را برای سلاخی کردن این حیوانات بیش از گذشته افزایش داده است.
به گزارش ایسنا به نقل از سایت اینترنتی نیوز، آفریقای جنوبی زیستگاه حدود 80 درصد از کل جمعیت کرگدنهای جهان است و حدود بیش از 25 هزار راس از کل کرگدنهای دنیا در این کشور زندگی میکنند.
به گفته مقامات زیستمحیطی آفریقای جنوبی در سال 2007 میلادی به طور کلی 13 راس کرگدن به طور غیرقانونی در این کشور شکار شدهاند اما این آمار هر سال به میزان چشمگیر رو به افزایش است و سالانه بر تعداد کرگدنهای سلاخی شده افزوده میشود.
دیده بان حقوق حیوانات: مدیرکل حفاظت محیط زیست سیستان و بلوچستان از مشاهده لاشه نهنگ بیش از 40 تنی و به طول 18 متر در سواحل بریس شهرستان کنارک خبرداد.
خبرگزاری فارس: کشف لاشه نهنگ در سواحل شهرستان کنارک
به گزارش روابط عمومی کل حفاظت محیط زیست سیستان و بلوچستان، خسرو افسری اظهار داشت: این پستاندار از گونه اسپرم والها بوده که از بزرگترین نهنگهای دنداندار هستند، نهنگهای اسپرم در تمام اقیانوسها زندگی میکنند.
مدیرکل حفاظت محیط زیست سیستان و بلوچستان افزود: حداکثر طول نرها 18 متر (60 پا) و مادهها 12 متر (40 پا) است. غالباً رنگ آنها سیاه مایل به قهوهای یا خاکستری تیره است، سر بزرگ نهنگ اسپرم، تقریبا یک سوم طول بدن را تشکیل میدهد در سر نهنگ اسپرم، ماده روغنی Spermaceti و روغن اسپرم وجود دارد.
وی ادامه داد: فصل زادآوری این گونه در فصل بهار است که بعد از حدود 16 ماه یک بچه میزاید که حدود 4 متر طول و 1000 کیلو وزن دارد، مادهها در 13سالگی و نرها در 19سالگی بالغ میشوند، طول عمر این پستاندار حدود 70 سال برآورد شده است.
این مسئول اذعان داشت: دریای عمان دارای اکولوژی پیچیده و غنی است که از یک سو رفت و آمد زیاد شناورها تهدید جدی برای حیات پستانداران دریایی این منطقه از جمله نهنگها، گاوهای دریایی و دلفینها محسوب میشود و از سوی دیگر به دلیل اینکه مسیر حرکت امواج در این منطقه از شرق به غرب (از اقیانوس هند به سمت تنگه هرمز) است، اگر پستانداری در میانه آبهای دریای عمان دچار آسیب دیدگی شود، چهار تا پنج روز طول میکشد تا به سواحل شهرستان کنارک یا چابهار برسد که طی این مدت امکان زنده ماندن پستاندار کم است.
وی در پایان با بیان اینکه در سال گذشته نیز لاشه یک گاو دریایی نیز در سواحل بریس مشاهده شده است و در ابتدای امسال نیز لاشه یک نهنگ دیگر نیز در ساحل چابهار کشف شده است یادآور شد: وال اسپرم از گونه حفاظت شده پستانداران دریایی است که هر ساله به دلیل عبور و مرور زیاد شناورها و کشتیها در آبراهه بین المللی دریایی عمان دچار مرگ و میر میشوند.
به گزارش .مهر، متن این نامه به شرح زیر است:
از: کمپین برای نجات گوشت خواران بزرگ ایران به دکتر حسن روحانی، ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران؛
با سلام. شما نیک میدانید که در روزگاری نه چندان دور در این مرز و بوم شاهد زندگی شیر ایرانی و ببر مازندران بودیم؛ اما متأسفانه بر اثر تمامیت خواهی ما انسانها، این دو زیرگونه ارزشمند منقرض شدند. بر اساس طبقهبندی «اتحادیه جهانی برای محافظت از طبیعت»، یوزپلنگ ایرانی با تعداد موجودِ حدود بین چهل تا هفتاد قلّاده در طبقه «در معرض خطر شدید»، پلنگ ایرانی با تعداد کمتر از پانصد قلّاده در طبقه «در معرض خطر»، و در نهایت خرس سیاه آسیایی، خرس قهوهای، گرگ ایرانی و کفتار راه راه ایرانی نیز به دلیل عدم وجود امکانات و انجام تکنیکهای علمی لازم در شناسایی و سرشماری آنها در طبقه «ارزیابی نشده» قرار دارند. حال، با کشتار بیرحمانه این گوشت خواران ارزشمند توسط ما انسانهای ظالم در این روزها، مخصوصاً زیرگونه پلنگ ایرانی، شکی نیست که در آیندهای نه چندان دور تمامی حیوانات ذکر شده در بالا به سرنوشت شیر ایرانی و ببر مازندران که همانا انقراض است دچار خواهند شد.
با توجه به سکوت عجیب و تامل برانگیز مسئولان رده بالای سازمان حفاظت از محیط زیست ایران، اینجانب، جمشید پرچیزاده، دارای مدرک کارشناسی ارشد رشته جانورشناسی از دانشگاه پونا در هندوستان، به همراه یک هزار و سیصد نفر از دوستداران محیط زیست ایران، تصمیم گرفتیم با تشکیل کمپینی مراتب نگرانی خود نسبت به وضع حال حاضر این حیوانات را به گوش بالاترین مقام اجرایی کشور که رئیس جمهور است برسانیم.
در همین راستا، اینجانب لیست تخصصیِ جامعی از اموری که میبایست توسط سازمان حفاظت از محیط زیست ایران برای نجات این گوشت خواران انجام پذیرد تهیه کرده ام. انجام تمامی موارد ذکر شده یا حد اقل دو سوم آنها انتظاری است که ما به عنوان شهروندان ایرانی از سازمان مذکور داریم.
۱ – کاهش برخورد بین انسانها وحیوانات گوشت خواربه وسیله:
الف) متوقف کردن ساخت جادهها و معادن درزیستگاه های این حیوانات.
ب) متوقف کردن مسکونی سازی مناطقی که این حیوانات درآنها زندگی میکنند.
ج) تهیه غذا درفصول مختلف سال مخصوصاً در فصلهای سرد که غذای کمتری دردسترس این حیوانات میباشد. (منظور از تهیه غذا، فراهم کردن گوشت سالم میباشد و نه گوشت فاسد و مسموم که باعث مرگ این گوشت خواران ارزشمند می شود).
2 – بالا بردن آگاهی عمومی افراد جامعه ازقبیل مردم عادی، افراد روستایی و چوپان های محلّی نسبت به ارزش این گونهها از طریق؛
الف) برگزاری کلاسهای آموزشی در مناطقی که وجود این حیوانات قطعی است.
ب) ساخت فیلمهای مستند از زندگی این حیوانات و پخش از صداوسیما.
ج) ساخت فیلمهای کوتاه در رابطه با طبقه این حیوانات درطبقهبندی «اتحادیه جهانی محافظت از طبیعت».
3 – اعلام «منطقه حفاظت شده» و البته «منطقه شکارممنوع» درتمام مناطقی که حضوراین گونهها درآنها قطعی است.
4 – برآورد ضرر و زیان مالی روستاییان و چوپانهای محلّی جهت پرداخت غرامت به آنها به منظورتشویق به نکشتن این حیوانات.
5 – افزایش جرایم به شکلی که بازدارنده باشند.
6 -افزایش تعداد محیط بانان و همچنین اعطای حقوق برخورد با شکارچیان
7 – آموزش استفاده از اسلحه بیهوشی و همچنین قرار دادن آنها در اختیار محیط بانان جهت استفاده در لحظات خطر که همانا مواجه شدن با حیوان وحشی است.
8 – افزایش حقوق محیط بان زحمتکش در جهت جلوگیری از قبول رشوه.
9 -تخصیص بودجه برای به کارگیری تکنیکهای ضروری شامل:
الف) استفاده از دوربینهای تلهای جهت تعیین زیستگاه و تعداد تقریبی حیوانات.
ب) استفاده از «رادیو تلمتری» یا «جی پی اس» جهت تعیین محدوده زیستی این گوشت خواران ارزشمند.
ج) استفاده از «اثر انگشت ژنی» در آزمایشگاههای مجهز برای تخمین تعداد دقیق آنها.
د) گرفتن عکسهای دقیق هوائی از مناطق زندگی جهت رسم پراکندگی این حیوانات به وسیله نرم افزار «جی آی اس».
ی زندهگیری و جفتگیری به منظور تداوم نسل در مکانهای بهداشتی و ایمن تحت نظر دامپزشک با تجربه

دیده بان حقوق حیوانات: پس از گذشت دو هفته از حادثه تلخ مجروح شدن یک پلنگ عظیم الجثه بر اثر اصابت گلوله که در نهایت منجر به قطع نخاع و مرگ دلخراش این پلنگ شد، با تلاش پلیس اطلاعات و امنیت شهرستان تنکابن، نیروهای یگان محیط زیست و همکاری مردم محلی، عاملان شلیک به این پلنگ شناسایی شدند.
کیوان هوشمند در گفتگو با خبرنگار مهر افزود: دو نفر که پدر و پسر و از اهالی یکی از روستاهای منطقه دوهزار تنکابن هستند، در این رابطه شناسایی و صبح روز شنبه ۱۳۹۲/۱۰/۲۸ تحویل مقامات قضایی شدند.
به گفته وی، در جریان بازجویی ها و تحقیقات اولیه از متهمین مشخص شد که پلنگی که از سوی مجرمین هدف گلوله قرار گرفت هرگز به دام های آنها حمله نکرده بود و اصولا هیچ تلفاتی از دام اهلی در روستای محل سکونت آنها گزارش نشده است.
هوشمند اظهار داشت: هنوز انگیزه مجرمین از شلیک به پلنگ دقیقا مشخص نیست و به احتمال فراوان شخص سومی نیز که در روز حادثه مهمان این پدر و پسر بوده در انجام جرم شریک بوده است.
هادی منصور کیائی رئیس اداره محیط زیست تنکابن نیز در این باره گفته است: برای هر دو متهم در دادگاه قرار مجرمیت صادر شده و متهمین با دستور قاضی پرونده تا روشن شدن ابعاد ماجرا روانه بازداشتگاه شدند.
پرونده از سوی قاضی برای انجام تحقیقات تکمیلی، کشف سلاحی که مورد استفاده قرار گرفته و شناسایی نفر سوم در اختیار پلیس آگاهی شهرستان تنکابن قرار گرفته است.
رئیس اداره محیط زیست تنکابن تصریح کرد: با وجود تلاشهای محیط بانان و تحقیقات گسترده پلیس اطلاعات و امنیت شهرستان تنکابن، بدون همکاری مردم محلی شناسایی مجرمین امکانپذیر نبود.
به گفته وِی، متهمین در ابتدا منکر هرگونه اقدامی برای کشتار پلنگ شدند اما با شهادت تعدادی از روستاییان و افراد محلی در دادگاه، از سوی قاضی پرونده مجرم شناخته شده و روانه زندان شدند.
به گزارش مهر، روز جمعه ۹۲/۱۰/۱۳ یک پلنگ نر بزرگ جثه در حاشیه رودخانه ای در منطقه جنگلی دوهزار تنکابن در حالی که قادر به حرکت دادن پاهای خود نبوده و خود را روی زمین می کشید، مشاهده شد. پس از انتقال حیوان به دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران مشخص شد پلنگ به دلیل برخورد گلوله به ستون مهره ها دچار قطع نخاع کامل شده است.
پنجه دست این پلنگ عظیم الجثه که نامش را البرز گذاشتند در گذشته به دلیل گرفتار شدن در تله های سیمی کشاورزان قطع شده، بدنش پر از ساچمه های اسلحه شکاری و استخوان دستش نیز بر اثر برخورد گلوله شکسته بود.
با توجه به آسیب نخاعی برگشت ناپذیر و تشخیص تیم تخصصی دامپزشکان برای جلوگیری از تحمل رنج بیشتر در حیوان، پس از انتقال پلنگ تنکابن به دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران با روش یوتانایز (مرگ بدون درد) با استفاده از دوز بالای داروی بیهوشی به زندگی این پلنگ خاتمه داده شد.
دوستداران محیط زیست نام این پلنگ را البرز گذاشتند و البرز به نمادی از استقامت و مظلومیت حیات وحش ایران تبدیل شد.
پیش از این مدیرعامل تشکل مکتب حرمت حیات که صبح روز چهارشنبه در تجمع معترضان مقابل سازمان محیط زیست حضور داشت پیشنهاد داده که البرز (پلنگ تنکابن) را به نمادی برای مبارزه با خشونت علیه حیوانات تبدیل کرد و در این راستا آثار ارزشمند فرهنگی و هنری خلق نمود تا نسلهای آینده بدانند خشونتهای بشری چه عواقب جبران ناپذیری دارد.
تشکل مردم نهاد ˈمکتب حرمت حیاتˈ اعلام کرد: این تشکل به کسانی که عاملان کشته شدن پلنگ تنکابنی را معرفی کنند، جایزه ای نقدی اعطا می کند.

دیده بان حقوق حیوانات: به گزارش روابط عمومی اداره حفاظت محیط زیست شهرستان کرج روز سه شنبه مورخ 24/10/92 یک بهله قرقی که توسط دوستداران حیات وحش تحویل اداره شده بودند پس از حصول اطمینان از سلامت و توانایی پرواز، در یکی از زیستگاههای منطقه رهاسازی و به آغوش طبیعت بازگردانده شد.
دیده بان حقوق حیوانات: 48 گوزن برای پیدا کردن غذا و بیتوجه به ریل قطار که در زیر برفها بود توسط قطار کشته شدند.
به گزارش فارس، 48 گوزن روز سهشنبه در سوئد توسط قطار مسافربری کشته شدند.
این حادثه در نزدیکی دهکده «کایتوم»در «لاپلند» منطقهای که در آن پرورش گوزن میدهند رخ داده است. یکی از پرورش دهندههای مرکز «اینگمار بلایند» در یکی از کانال های تلویزیون گفت که این اتفاق جالب و زیبایی نبود. با این حال باید دانست قطار برای توقف نیاز به یک کیلومتر دارد تا بایستد.

دیده بان حقوق حیوانات: شکارچی پیر از راز کشتار گوزن در پردیسان پرده برداری کرد.
محمد علی اینانلو که در هفته های اخیر و با انتشار خبر شکار برادرش در منطقه شکارممنوع با موج انزجار مردم و رسانه ها مواجه شده بود، باز هم با اظهار نظرهای لطیفه گون تلاش کرد مسوولان محیط زیست را برای پذیرش جمعیت شکارچیان و کشتارهایشان مجاب کند. اصلی ترین دلیل این فرد برای گفته هایش جمعیت سه هزار نفره محیط بانان است در برابر جمعیت میلیونی کشتارچیان. شاید بد نباشد از صاحب این تفکر بپرسیم اگر جماعت قاچاقچی و دزد از جمعیت پلیس و مامور بیشتر باشد، آیا پلیس باید سر تعظیم به درگاه دزدان و قاچاقچیان بساید؟!
این متن از سایت موسسه طبیعت وابسته به محمد علی اینانلو منتشر می شود:
«به خاطر اتفاقاتی که در چند روز گذشته در فضای مجازی و اینترنتی افتاده و دلگیرم کرده بود تصمیم داشتم که دیگر نگویم و ننویسم ، خود رابازنشسته کنم ، گوشه دنجی و کتابی و آفتابی ، دیگر هیچ ، هر چه تا به حال گفته و نوشته ام کافیست. اگر میخواست نتیجه ای داشته باشد پس از سی سال باید معلوم می شد اما گاهی احساس مسوولیت حرفه ای و اجتماعی و دیدن روشن آینده هر گونه توبه و ترکی را می شکند.
چند روز پیش اتفاق شرم آوری افتاد، یک گوزن زرد به ضرب گلوله در پارک پردیسان کشته شد، اتفاقی تاثر آور بود و البته دارای پیام. حیوان کشته شده “گوزن زرد” گونه ای در حال انقراض، محل کشته شدن “پارک پردیسان” نقطه مرکزی حفاظت از حیات وحش ایران، پیام روشن است و نیاز به هیچگونه شرح و تفسیری ندارد، پیدا کردن مرتکبین هم کار مشکلی نیست ، در مدت کوتاه گذشته در جائی از کشور، بخصوص در استان تهران ، کجا میان ماموران و دیگران درگیری رخ داده و یا چه کسی به ناحق اخراج شده ، نگاهی به این پرونده ها زحمت زیادی ندارد، دوم اینکه اسلحه ازچه نوعی بوده، این را کارشناسان خواهند گفت اما چنانکه من از صفحه تلویزیون زخم های گردن حیوان را دیدم اسلحه ایکه گوزن زرد با آن کشته شده از نوع کالیبرهای سبک است 222 هورنت ، 22 مگنوم یا حداکثر 243 که پیدا کردن صاحب این سلاح هم مشکل نیست به شرطی که قاچاق نباشد. سلاح حتما اتوماتیک یا نیمه اتوماتیک بوده چون هیچ شکارچی زبده ای نیست که بتواند قبل از افتادن حیوان 3 یا 4 گلوله به گردن او بزند ، بنا به گفته نگهبان در تلویزیون ، ضارب بخشی از فنس را خوابانده و به داخل آمده اگر این چنین است احتمال وجود اسلحه کمری اتوماتیک هم هست بخصوص که اگر گلوله ها از آنطرف بیرون نرفته باشند.
اما چاره کار چیست، مسلما همه چیز هست به جز آنگونه که مدیر کل محیط زیست استان تهران در تلویزیون سخن گفت. حرف های احساساتی و ناپخته، حرف هایش متاسفانه بی آنکه خود بداند بوی خون می داد، خون انسان و حیوان ، من به راستی ترسیدم ، همان ترسی که در سال 72نیز احساس کردم، در آن موقع حتی یک محیط بان یا شکارچی هم کشته نشده بود اما می شد احساس کرد به خاطر حرف ها و کارهای ناپخته برخی از مسوولان وقت سازمان محیط زیست این اتفاق خواهد افتاد، در آن موقع سر دبیر مجله شکار و طبیعت بودم، سرمقاله ای نوشتم با عنوان “امکان اجرای قانون” و در آن مقاله در گیری ها و کشته شدن محیط بانان را پیش بینی کردم ، حضرات به جای شنیدن و اندیشیدن برآشفتند، ناسزا گفتند و حتی رئیس وقت سازمان تهدید کرد که” در مجله را گل می گیرد” گوش نکردند و نتیجه همانی شد که باید می شد ، کشته شدن 113 محیط بان ، تعدادزیادی شکارچی و چند محکوم به اعدام.
بیائید سیری در تاریخ نزدیک داشته باشیم، زمانیکه کانون شکاربانی و نظارت بر صید تاسیس شد از ژاندارمری عده ای مامور قلچماق را به کانون آوردند، آن ها هم با همان فرهنگ ژاندارمی اقدام به بگیر و ببند و کتک و ضرب و شتم کردند، نتیجه برعکس شد، لجبازی نیز به شکار افزوده شد و این خطرناک بود، زیان این رفتارهای غلط مستقیما متوجه حیوانات شد، شکارچی ها حیوانات حلال و حرام را زدند و جسد آنها را شبانه به محوطه پاسگاههای شکاربانی پرت کردند، صبحی نبود که شکاربانان با انبوهی از کله و دست و پای آهو و لاشه حیوانات و پرندگان دیگر در محوطه پاسگاهشان روبرو نشوند – یکی از دلایل کاهش شدید جمعیت آهو تا حد انقراض همین لج بازی ها و رفتارهای غلط بود – قدیمی ها یادشان هست، اما به تدریج که محیط بانان تحصیلکرده روی کار آمدند این رویه به آرامی تغییر کرد، در بیابان شکارچی و شکاربان روبه رو می شدند، با ادب و روی گشاده سلام علیک و احوالپرسی می کردند ، با هم چای می خوردند، اگر طرفین چیزی نیاز داشتند از هم می گرفتند، اگر ماشینشان دچار اشکال بود به هم کمک می کردند، پروانه های شکار کنترل می شد و از هم خداحافظی می کردند، فرهنگ حیوان کشی انتقامجویانه به تدریج فراموش شد تا دهه هفتاد که باز هم به خاطر حرف ها و کارهای ناپخته، فرهنگ مذموم” شکار به دلیل انتقام” و لجبازی شروع به زنده شدن کرد که آخرین آن کشته شدن گوزن زرد پارک پردیسان است که آن هم تمام ماجرا نیست و همین چند روز گذشته نیز کله های سه شکار به داخل محوطه محیط زیست یکی از شهرستان ها پرتاب شد.گوزن زرد کشته شد اما چاره کار برای عدم تکرار آن چیست؟ مسلما چاره عاقلانه و منطقی کار نوع صحبت کردن و پیام تند مدیر کل محترم محیط زیست استان تهران نیست، ایشان در محل کشته شدن گوزن زرد پیامی داد که شبیه اعلان جنگ بود، ایشان به شکارچیان و متخلفین در واقع اعلان جنگ داد اما جنگی نابرابر ، جنگی که زیان های آن متوجه حیات وحش و تبعات آن در بیابان دامنگیر محیط بانان خواهد شد، آقای مهندس حیدرزاده عزیز، آقای دکتر کیخا، خانم دکتر ابتکار، مشاوران ، مدیران لطفا به جای عصبانی شدن لحظه ای بیندیشید. شما سازمان را و محیط بانان را در گیر جنگی نا برابر می کنید ، یک محاسبه کوتاه نشان میدهد که لشکر شما با احتساب بیمار و گرفتار و غیره حداکثر سه هزار نفر است با پاسگاه ، ماشین ، لباس و رفت و آمد مشخص و محدود، لشکر “دشمن” اما چند میلیون نفر است.همه مسلح به سلاح پیشرفته، سوار بر اتومبیل های جدید ، پخش در سراسر دشت ها ، جنگل ها و کوههای گسترده ایران ، با لباس های گوناگون و رفت و آمدها و رفتارهای نا مشخص و بی زمان چراغ خاموش، پای کوه در سکوت شب رو، لطفا لحظه ای بیندیشید، آن ها با کشتن گوزن زرد در مرکز تهران و در میان محوطه محصوری که دفتر اصلی رئیس سازمان ، معاونان و مشاوران اوست برای شما پیام دارند و حتی این پیام متاسفانه با خون بر روی پوست گوزن زرد نوشته شده است، دوستان عزیز! لطفا عصبانی نشوید و با کمک چند جوان احساساتی بر روی سایت ها به جای اینکه مرا به باد دشنام و ناسزا بگیرید ، لختی منطقی بیندیشید اتفاقاتی که در بیابان می افتد لزوما همانی نیست که در پردیسان اندیشیده می شود، این اعلان جنگ نا برابر را پس بگیرید،احساساتی نشوید با آدم های با تجربه مشورت کنید. تصمیم درست بگیرید و حرف های منطقی بزنید. نگذارید که آمار صد و سیزده محیط بان شهید بالاتر برود، دیگر بس است، این موضوع بسیار جدی تر از آن است که ناپخته مدیریت شود.»
______________________________
دیده بان حقوق حیوانات/ هوشنگ حبیبی*: گویی آهوی دشتهای فراخ، تنها چشمها را برای یافتن علف به این سو و آن سو میدواند که به یکباره از پشت تلی از خاک یا تخته سنگ، صدای دهشتناک یک دوپای آهنی که انگار تیزپاتر از آهوی دشتهای بیکسی است، زیبایی سکوتاش را درهم میشکند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه سمنان، آهوی ایرانی به این سو و آن سو میدود، به امید گریز اما پای گریز نیست. میدود تا به حکم غریزه، شکارچی را خسته کند و از این بلا رهایی یابد اما این دوپای غریب، انگار خستگی نمیشناسد، حتی آهوی جوان دشتهای دامغان را خسته میکند، آنقدر که طحالش پاره میشود و قلبش از شدت ضربانهای پی در پی و دویدنهای طولانی، از نفس میافتد.
شاید در همین لحظه است که شکارچی، سرخوش از این تیزپایی بر بالین آهوی خسته مینشیند و نخست چشم در چشم آن چشمهای آهویی میشود که بیصدا خیره مانده است به این دو؛ آن دوپای آهنی و این آهنین دل. آهوی کوهی در فهرست سرخ(ردهٔ آسیبپذیر) اتحادیه بین المللی حفاظت از محیط زیست قرار دارد.
مسلم عراقی، رئیس اداره حفاظت محیط زیست دامغان، در گفتوگو با خبرنگار ایسنای منطقه سمنان، موتورسیکلت های CRM که به اماراتی مشهور هستند را بلای جان آهوان دشت دامغان خواند و گفت: حدود 30 دستگاه از این موتورسیکلتها در شهرستان دامغان وجود دارد که البته تعداد محدودی از آنها به شکار آهو میپردازند.
وی با بیان اینکه استفاده از این موتورسیکلتها، غیرقانونی است از شناسایی شکارچیان آهو در شهرستان خبر داد و افزود: صاحبان این موتورسیکلتها در شهرستان شناسایی شدهاند و اگر نهادهای امنیتی استان همکاری کنند، میتوان همه آنها را توقیف و با متخلفین برخورد قانونی کرد.
رئیس اداره محیط زیست دامغان ادامه داد: متوقف کردن این موتورسیکلتها به خاطر قدرت و سرعت بالای موتور توسط نیروهای حفاظت منابع طبیعی سخت است. از طرفی کسانی که به شکار آهو میپردازند عمدتا افرادی با مهارت هستند که استفاده از این موتور و نحوه خسته کردن آهوها را به درستی میدانند و از این رو برخی از آنها حتی بدون استفاده از سلاح، تنها با خسته کردن این حیوانات زیبا، آنها را شکار و در اوقاتی زنده گیری میکنند.
عراقی اضافه کرد: آهو در حین تعقیب توسط سرنشینان این موتورسیکلتهای پرقدرت، فرار کرده اما بعد از دو، سه کیلومتر گریز، خسته و ناتوان میشود و شکارچی اقدام به شکار و یا زنده گیری آن میکند. اکثر آهوهایی که اینگونه دنبال میشوند به علت قلب کوچک، نوع فیزیک و آناتومی خاص خود به شدت با مشکل مواجه میشوند و عمدتا میمیرند.
وی به دستگیری یکی از این شکارچیان در دی ماه امسال، اشاره و اظهار کرد: در این مورد، یک شکارچی که آهو را زنده گرفته و در صندوق خودرو گذاشته بود دستگیر شد، اما متاسفانه پس از انتقال آهو به محیط زیست، علائم ظاهری آن حکایت از خستگی مفرط بر اثر دوانیدن و تعقیب با موتورسیکلت داشت. این آهو به همین علت بعد از چند ساعت، تلف شد. کارشناسان دامپزشکی دامغان، پس از کالبد شکافی این آهو، علت مرگ آن را پارگی طحال و پرخونی ریه اعلام کردند که بر اثر دوانیدن زیاد توسط شکارچی اتفاق افتاده بود.
عراقی، خواستار برخورد جدی با صاحبان موتورسیکلت های CRMشد و گفت: این موتورسیکلتها معمولا از خارج از کشور و به صورت قطعه قطعه وارد میشوند.
وی تصریح کرد: نیروهای حفاظت محیط زیست دامغان در سال جاری با 5 مورد از این شکارچیان مجهز به موتورسیکلتهای CRM برخورد کردهاند که در دو مورد آن موفق به دستگیری شکارچیان شدهایم اما در مابقی موارد متخلفین به علت سرعت و قدرت بالای موتور موفق به فرار شدهاند.
عراقی یادآور شد: آهو، کل، میش و قوچ از عمده حیات وحشی هستند که در این شهرستان شکار غیرمجاز می شوند.
آهوی دامغان در خطر است
حسین امیرعبدالهیان، موسس تشکل “جمعیت اتحاد سبز”دامغان معتقد است: انقراض و کاهش جمعیت آهوها میتواند چرخه حیات را در این زیستگاه با مخاطرات جدی روبرو کند.
وی در گفتوگو با خبرنگار ایسنای منطقه سمنان، نسبت به وضعیت شکار آهوی دشتهای دامغان هشدار داد و افزود: با از بین رفتن آهو، زنجیره حیات در این زیستگاه از بین میرود. متاسفانه شکار در دامغان در چند وقت اخیر افزایش بیشتری داشته و با وجود تلاش ماموران محیط زیست، به علت کمبود نیرو و امکانات، امکان پوشش همه مناطق وجود ندارد و لذا باید چاره دیگری برای حفاظت از حیات وحش منطقه اندیشید.
این فعال محیط زیست افزود: شکارچیانی که از طریق موتورسیکلتهای پرسرعت به شکار آهو در دشتها و زیستگاههای دامغان میپردازند، عمدتا در شب و در ساعات کم تردد به مناطق شکار میروند. واقعیت این است که تعداد محیط بانان در استان کم است و از طرفی در زمینه استفاده از “محیط یاران” نیز کار جدی و موثری صورت نگرفته است.
این دوستدار محیط زیست با بیان اینکه باید از توان مردم در حفاظت از محیط زیست استفاده بیشتری شود، تصریح کرد: برای حفاظت از آهو و دیگر حیات وحش منطقه باید علاوه بر فراهم کردن بستر مشارکت مردم به آنها آموزشهای لازم داده شود و از سازمانهای مردم نهاد نیز حمایت بیشتری شود.
تعداد آهوان دامغان روز به روز کمتر میشود
این دوستدار محیط زیست با بیان اینکه روز به روز تعداد آهوان دامغان کمتر میشود، اضافه کرد: شرایط برای آهو در این زیستگاه به مرحله خطر رسیده است. اگر اقدام موثری انجام نشود شاید مردم این منطقه دیگر تصویر آهو را تنها در کتابها و فیلمها ببینند.
امیرعبدالهیان با بیان اینکه حفظ محیط زیست، در اولویت قرار دارد و این مهم باید برای مردم تبیین شود، افزود: باید حساسیت مردم نسبت به حفاظت از آهو و دیگر وحوش در خطر بیشتر شود.
وی در پاسخ به پرسشی پیرامون جمعیت آهو در این منطقه افزود: تاکنون سرشماری دقیقی انجام نشده و عمده آمار اعلام شده بر اساس رویتهای گزارش شده است و به نظر میرسد چندان با آمار حقیقی همخوانی ندارد. باید شرکتهای دانش بنیان که در حوزه محیط زیست کار پژوهشی انجام میدهند به این مهم وارد شوند البته این اتفاق در سطح کشور و در کلان شهرها اتفاق افتاده اما در شهرهای کوچکتر تاکنون در این حوزه اتفاقی نیفتاده است.
هوشنگ ضیائی، جانورشناس شناخته شده ایرانی پیشتر درباره وضعیت آهو در ایران گفته بود: “دشمن طبیعی و مهم آهوها، یوز، گرگ و کاراکال است. تا اواخر دهه سال 1350 تعداد زیادی آهو در اغلب دشتهای کشور مشاهده میشد، برای مثال در سال 1356 متجاوز از 10 هزار رأس آهو در منطقه موته اصفهان، 7 هزار رأس اطراف دامغان و 5000 رأس اطراف سمنان وجود داشته است که به علت شکار بی رویهای که اغلب بوسیله موتور سیکلت و اتومبیل صورت میگیرد، نسل آن تقریباً در کلیه مناطق حفاظت شده کشور نابود شده است.
وی بیان کرده بود: در حال حاضر بیشترین جمعیت آن در منطقه موته اصفهان، پارک بمو در فارس، دشت سهرین در زنجان، پارک ملی گلستان، منطقه ممنوعه بید و درکهمان، منطقه کالمند در یزد و جزیره خارک وجود دارد. در سال 1363 تعداد 30 رأس آهو توسط نگارنده(هوشنگ ضیائی) و با همکاری محیط بانان از جزیره خارک زندهگیری و در جزیره کیش رها شدند. طبق سرشماری انجام شده در سال 1373 تعداد آنها به 250 رأس بالغ شده است.”
سرهنگ داوود رسولی فر، رییس پلیس آگاهی استان سمنان نیز در گفتوگو با خبرنگار ایسنای منطقه سمنان، با اشاره به استفاده برخی افراد از موتورسیکلتهای CRM، افزود: استفاده از اینگونه موتورسیکلتها تنها برای کسانی که مجوز استفاده از آن را دارند مجاز است. از موتورسیکلتهای پرسرعت معمولا در مسابقات ورزشی و آن هم تحت نظر اداره کل ورزش و جوانان و صرفا در پیستهای مجاز استفاده میشود و چنانچه پلیس با موردی برخورد کند به شدت با متخلف برخورد میشود.
وی اضافه کرد: حتی آنها که مجوز استفاده از این دستگاهها را دارند فقط در مواردی که در مجوز قید شده، می توانند از آن استفاده کنند، از این رو استفاده غیرمجاز نیز تخلف محسوب شده و پلیس با آن برخورد میکند.
رسولی فر با بیان اینکه برخی به صورت قاچاق اینگونه موتورسیکلتها را وارد میکنند، افزود: تاکنون پلیس آگاهی استان جلسات متعددی برای برخورد با متخلفین داشته و شمار زیادی نیز از این موتورسیکلتها توقیف و متخلفین به دستگاه قضایی معرفی شدهاند.
وی، استفاده از موتورسیکلت در شکار را فعلی غیرانسانی خواند و تصریح کرد: چنانچه پلیس با جرم مشهود و مواردی از این دست برخورد کند به شدت با متخلف برخورد میکند. همچنین چنانچه گزارشهای مردمی به آگاهی برسد به سرعت پس از طی مراحل قانونی و اطمینان از صحت گزارش با متخلف، برخورد و دستگاه توقیف می شود. پس از توقیف موتورسیکلت، صاحب آن به اداره گمرک، معرفی و علاوه بر ضبط موتورسیکلت غیرمجاز، فرد خاطی، دو برابر قیمت دستگاه غیرمجاز قاچاق، جریمه نقدی میشود.
به گزارش ایسنا، شکار آهو با استفاده از موتورسیکلتهای پرسرعت، سالهاست که شیوه معروف و جاافتادهای برای شکار آهوان تیزپا است، شاید اینک که این گزارش را میخوانید در گوشهای دیگر از این خاک، آهوی تیزپای دیگری دارد از پای در میآید، شاید هم از رمق افتاده باشد و چاقوی تیز شکارچی، سوهان گلوی خستهاش شده باشد.
* خبرنگار ایسنای منطقه سمنان
دیده بان حقوق حیوانات: جعفر ثباتیان (تصویر اول) دامدارا جوانی است که روز سه شنبه ۹۲/۱۰/۲۴ پس از مشاهده یک قلاده یوزپلنگ در نزدیکی گله شترهایش در حاشیه روستای چهل دختران اسفراین، از آسیب رساندن به یوز خودداری کرده و طی تماس تلفنی موضوع را به اداره محیط زیست اسفراین اطلاع می دهد.
وی به مدت یک ساعت تا حضور نیروهای محیط زیست در نزدیکی یوز می ایستد و با حضور محیط بانان و هدایت حیوان به سمت پناهگاه حیات وحش میاندشت، این یوز از حمله سگ های روستا و سایر خطرات احتمالی در امان می ماند.















دیده بان حقوق حیوانات: مأمورین و ضابطین یگان حفاظت اداره کل حفاظت محیط زیست استان گلستان روز گذشته موفق به دستگیری هفت شکارچی غیر مجاز در منطقه شکار و تیر اندازی ممنوع صوفیکم شدند.
به گزارش روابط عمومی اداره کل حفاظت محیط زیست استان گلستان، از متخلفین چهار قبضه اسلحه ساچمه زنی دو لول مجاز، یک قبضه اسلحه ساچمه زنی دولول غیر مجاز قاچاق، لاشه 14 قطعه پرنده از نوع ( تنجه و کوکر شکم سفید)، قطار فشنگ و تجهیزات انفرادی کشف و ضبط گردید.
پرونده به همراه ادوات ضبط شده و صورتجلسه تنظیمی تحویل مقامات قضایی گردید.
در شرایطی که هر روز شاهد درگیری و افزایش خشونت علیه مأمورین زحمتکش محیط زیست می باشیم بر همه مردم طبیعت دوست و نجیب منطقه فرض است به یاری حیات وحش که بیشتر گونه های آن کمیاب بوده شتافته و دست شکارچیان خاطی را از این حیوانات کوتاه نمایند . بر این اساس اداره کل حفاظت محیط زیست استان گلستان از تمام علاقمندان و دوستداران طبیعت و حیات وحش درخواست می نماید که ما را در حفاظت از این میراث های طبیعی ارزشمند یاری داده تا با این افراد که قصد سودجویی از این گونه های با ارزش را دارند برخورد قانونی صورت گیرد و نسل این گونه حمایت شده از خطر انقراض نجات یابد.
به گزارش خبرنگار مهر، در این تالاب که ۱۰۰ هزار هکتار مساحت دارد ۴۰ گونه پرنده زندگی میکنند که دیدن بسیاری از این گونه ها، تبدیل به رویا شده است.
زمینهای این تالاب مجموعهای از شنزارهای ساحلی، اراضی باتلاقی، آبگیرها، مرداب جنگلی با پوشش درختچههای گز، جنگل انارستان، بوتههای تمشک و زمینهای پست و گرهافتاده هستند و گونههای گیاهی و جانوری تالاب و شبه جزیره شامل، انار ترش وحشی، تمشک، سازیل، ازگیل، داغداغان، سیاهتلو، سپیدار، علف شور، جگن و علف هفتبند است.
هنوز می توان ردی از گرگ، شغال، روباه، جوجه تیغی، گربه جنگلی، گراز و فک دریای خزر، پرندگان (فلامینگو، دراج (بومی)، شاهین، بحری و زنگولهبال (مهاجر عبوری)، ماهیها (کپور، کفال، کلمه، ماهی سفید، سوف، ماش و کاراس را در میانکاله دید.
قوی فریادکش، پلیکان پاخاکستری، فلامینگو، اردک سرسفید، عروسغاز، غاز پازرد، طاووسک، چنگر و مرگونس سفید. این جانوران در فهرست ممنوعیت تجارت جهانی پرندگان در معرض خطر قرار گرفتهاند,میانکاله از مکانهای مناسب برای پرندهنگری است.
تهدیدهای فراروی میانکاله
سفر به طبیعت بکر میانکاله، پرده از تهدیدهای بر می دارد که این تالاب زیبا را در معرض خطر قرار داده است و وجود شرکتهای ماهگیری مشکلات عدیده ای را در آن بوجود آورده و سکونت شش ماهه 24 شرکت ماهیگری در میانکاله، ممنوعیت ورود مصالح ساختمانی به این منطقه و گرانی سوخت موجب قطع درختان جنگل از سوی صیادان برای استفاه در خانه سازی و سوخت شده است.

به گفته یک ماهیگیر بهشهری، خانه هایی که باید درست کنیم می گویند مصالح ساختمانی نیاورید و دور کومه ها را حصار نگیرد، درحالیکه انواع حیوانات وحشی و بیماری زا هستند و این امر، سبب انتقال بیماری می شود و در زمستان که با سوز و سرما همراه است، مجبوریم از سوخت استفاده کنیم و گرانی سوخت چاره ای جز استفاده از چوبهای جنگلی باقی نمی گذارد.
میانکاله، تنها بوسیله ماهیگیران تهدید نمی شود، بلکه همجواری بندر امیرآباد بدون درنظرگرفتن کمترین حریم از دیگر تهدیدات گیاهی و جانوری منطقه است.
تردد کشتی های بندرامیرآباد
به گفته یکی از اهالی حاشیه نشین میانکاله، روزانه کشتی های فراوانی به بندر امیرآباد وارد می شوند که بیشتر مواقع موتورهایشان روشن است و این امر سبب پراکندگی ماهیان، آلودگی آب و مهاجرت آبزیان می شود به گونه ای که هر صیاد ماه کمتر از 150 هزار تومان ماهی صید می کند.
میانکاله یکی از مهمترین مخازن نگهداری ژنهای گیاهی و جانوری زیست کره و متشکل از اکوسیستم های مختلف با گیاهانی مانند تمشک، گل پر و انار است.
جنگلهای انار وحشی میانکاله که در سراسر شبه جزیره پخش شده است زمانی در سراسر سواحل جنوبی خزر وجود داشتند اما اکنون در این پناهگاه حیات وحش باقی مانده اند.
به گفته یک کارشناس محیط طبیعی، میوه های این درختان که یکی از مهمترین بقایای جنگل های شناخته شده انار وحشی در جهان است غذای اصلی حیوانات بومی منطقه مانند گراز، روباه و پرندگان را تشکیل می دهند.
محمد حیدری افزود: وجود دانه های انار در سرگین این حیوانات سبب پراکندگی دانه ها در سراسر منطقه و رویش مجدد درختان منطقه می شود ولی دامداران میانکاله تهدیدی جدی برای این ذخایر به شمار می روند که استفاده از میوه های انار برای درست کردن رب انار و فروش انار بهتر، غذایی برای حیوانات باقی نگذاشته است.

وی اظهار داشت: استفاده از اکوسیستمهای خشکی تالابی در میانکاله برای بومیان بسیار زندگی بخش است ولی برای میانکاله مرگی تدریجی را به همراه می آورد.
دامداران تهدیدکنندگان حیات وحش میانکاله
به گفته وی، در سراسر خطه خزری جنگل نشینان ودامداران به سه دسته تقسیم می شوند که جنگل نشینان بدون خانواده از جمله آن هستند که بهمراه دام ییلاق و قشلاق می کنند و برای تامین علوفه شان در داخل جنگل تنها یک استطبل دارند.
حیدری افزود: گروه دوم دامداران به علت همراهی خانواده میزان سوخت مصرفی شان برای پخت و پز و گرم کردن افزایش می یابد و با افزایش تعداد دام گروههای سومی ایجاد می شوند که ترجیح می دهند بخشی از جنگل را تغییر کاربری داده و به مزرعه تبدیل کنند.
وی یادآورشد: این آبادیهای کوچک تا زمان دستیابی به تاسیسات و امکانات زیربنایی همچنان فشارشان بر دوش جنگل است.
حیدری افزود: دامداران در طول سال برای پخت پز و ایجاد گرما و تبدیل شیرهای دامشان به محصولات لبنی دو میلیون و 800 هزار مترمکعب چوب هیزمی مصرف می کنند و برای احداث خانه ها و اسطبل سالانه حدود 70 هزار مترمکعب چوب را استفاده می کنند.
این کارشناس افزود: مقدار دامی که در میانکاله چرا می کنند شش برابر چراگاهای منطقه است و گیاهانی که توسط گوسفندان چریده می شوند هرگز فرصت رویش مجدد نخواهند داشت.
وی تصریح کرد: این امر سبب نابودی نهالهای جوان، از بین رفتن گونه های خوش خوراک و تقویت گونه های نامناسب گیاهی شده است.
به گزارش مهر، اگر سالها پیش، بشرهمینگونه که ما با گیاهان برخورد می کنیم، رفتار می کرد، بسیاری از داروهای تهیه شده از گیاهان کشف نشده بود.

کوچ پرندگان از میانکاله
میانکاله؛ روزگاری محل زمستان گذرانی صدها گونه از پرندگانی بود که هر ساله از سیبری و چین شمالی به آن مهاجرت می کردند.
رفت آمدهای ماهیگیران و دامداران، شکار پرندگان بوسیله صیادان، محیط را برای این مهمانان تالاب بطوری ناامن کرده که گروهی از پرندگان ترجیح می دهند زمستان را در جایی غیر از تالاب از جمله در زمینهای کشاورزی سرخرود سپری کنند.
اراضی شالیزاری سرخرود مازندران حدود چهار سال پیاپی میزبان پرندگان مهاجری است که ازمناطق مختلف به آن مهاجرت کرده اند و محمدعلی الله قلی دوستدار حیات وحش و محیط زیست در این زمینه می گوید: اولین بار سال 87 کمتر از 500 قو به منطقه آمدند و وقتی متوجه شدیم اینجا هستند شروع به غذا رسانی کردیم و امسال جمعیت این قوها 10 برابر شده است.
الله قلی افزود: این محدوده به شکل طبیعی زیستگاه قوها نیست و اینجا زمینهای کشاورزی است که در آن برنج کشت می شود و این قوها زمانی که حضور دارند غذایی بجز برنجی که هر سال پس از برداشت برنج می ماند، قوتی دیگری ندارند و این منبع محدود غذایی خیلی زود تمام می شود.
مهاجرت پرندگان به اراضی شالیزاری سرخرود
وی با بیان اینکه این قوها از جاهای دیگر به اینجا آمدند، با طرح این پرسش که چرا قوها به این منطقه مهاجرت کرده اند، گفت: دلیل آن این است که شاهد از دست رفتن کیفیت زیستگاههای واقعی و طبیعی پرندگان هستیم و این پرندگان از میانکاله و تالابهای گرگان به این منطقه می آیند که این تالابها یا در حال خشک شدن هستند و یا بشدت نا امن هستند و صدا شلیک در آن شنیده می شود که پرندگان نمی توانند در آن بمانند.
به گفته الله قلی، این امر سبب می شود تا پرندگان بمرور زمان زیستگاهها را ترک کردند و نظم طبیعی زندگیشان بهم خورده است، درحالیکه تالابهای بی نظیری مثل میانکاله، گمیشان، لنگرود و … را ترک کردند و به شالیزارها که زمین کشاورزی است، مهاجرت کنند.
وی عنوان کرد: آیا در جای دیگری چنین معامله ای مردم با حیات وحش و پرندگان انجام می دهند و فقط ما می توانیم این پرندان را شکار کنیم؟.

به گفته این دوستدار حیات وحش، عدم وجود قانون مناسب و نبود فرهنگسازی مناسب سبب شده تا همه به خود حق شکار دهند، درحالیکه این حیات وحش به عنوان سرمایه ملی است.
وی از گردشگری و توریسم به عنوان سرمایه ملی یاد کرد و گفت: اگر این پرندگان مهاجر سر سفره های مردم نباشد، در زیستگاههای طبیعی آرامش خواهند داشت.
به گفته وی، وجود تیرهای قوی برق از دیگر تهدیدهاست که سبب از بین رفتن پرندگان می شود و اگر پرنده آزاد باشد خیلی بهتر است تا اینکه سر سفرها بیاوریم و اسیرشان کنیم.
الله قلی با بیان اینکه، پرندگان نادر هستند و عمرشان بین 15 تا 20 سال است گفت: اگر یکی از جفتشان از بین رود،جفت دیگر انتخاب همسر نمی کند و تا آخر عمر تنها می مانند و اگر شکارچیان، اشک این پرندگان زیبا را ببینند، هیچگاه اقدام به شکار نخواهند کرد.
.……………………..
علیرضا نوری کجوریان
دیده بان حقوق حیوانات: معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست گفت: دو تن از شکارچیان متخلف که با تیراندازی موجب فلج شدن پلنگی در تنکابن شده بودند، دستگیر شدند.
احمدعلی کیخا در گفت و گو با خبرنگار علمی ایرنا اظهارداشت: حدود دو هفته گذشته در منطقه شکار ممنوع دوهزار در تنکابن پلنگی توسط شکارچیان متخلف از ناحیه کمر موجب اصابت گلوله قرار گرفت و فلج شد.
وی افزود: این پلنگ به دلیل اصابت گلوله به نخاع از ناحیه دو پا فلج و برای مداوا به کلینیک دامپزشکی دانشگاه تهران منتقل شد که بعد از انجام معاینات لازم، تیم پزشکی تصمیم بر مرگ آسان این حیوان گرفت.
کیخا افزود: اکنون دو تن از شکارچیانی که موجب فلج و در نهایت مرگ این حیوان شدند دستگیر و در بازداشت به سر می برند تا اگر همدست دیگری دارند اعتراف کنند.
وی تاکید کرد: با جدیت موضوع را پیگیری می کنیم تا بعد از کامل شدن پرونده ، مراحل قضایی طی شود.
پلنگی در تنکابن که به علت تیراندازی دچار ضایعه نخاعی شده بود روز دوشنبه 22 دی ماه جاری به روش مرگ آسان و با تزریق داروی بیهوشی در دوز بالا مرد.
این پلنگ 13 دی ماه امسال در منطقه شکار ممنوع دوهزار در تنکابن مورد اصابت گلوله قرار گرفت و از ناحیه دو پا فلج شد.
منطقه دو هزار یکی از مناطق شکار ممنوع است که گونه های ارزشمند کل، بز، شوکا و پلنگ در آن زیست می کنند و دارای جمعیت خوب گراز است که طعمه پلنگ محسوب می شود.
پلنگ زخمی برای معالجه به دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران منتقل شد اما به رغم تلاش دامپزشکان دانشگاه تهران و سازمان حفاظت محیط زیست برای معالجه و نگهداری پلنگ زخمی ، مجبور شدند بر مرگ آسان پلنگ تصمیم بگیرند که این کار با تزریق دوز بالای داروی بیهوشی در کلینیک دامپزشکی دانشگاه تهران انجام شد.
پلنگ ایرانی با نام علمی Panthera pardus saxicolor بزرگترین یا یکی از بزرگترین زیرگونه های پلنگ است که بومی غرب آسیا است.
طول پلنگ ایرانی از 110 تا بیش از 200 سانتی متر متغیر است. وزن این پلنگ حدود 45 تا 100 کیلو است و اندازه آن از پا تا شانه نیز 47 تا 75 سانتی متر است.
ایران مهمترین زیستگاه پلنگ در خاورمیانه است و جمعیت مناسب پلنگ در این کشور امکان بقای گروه های کوچک این حیوان در قفقاز، شرق ترکیه و احتمالا ترکمنستان را از راه مهاجرت های بین مرزی افزایش می دهد با این حال تراکم جمعیتی پلنگ در ایران بسیار پایین است.
غذای پلنگ با توجه به منطقه ای که در آن زندگی می کند متفاوت است. در ایران شکار اصلی این جانور کل و بز است و محل زندگی پلنگ نیز تا حد زیادی با محل زندگی کل و بز همسانی دارد.

دیده بان حقوق حیوانات: معاون آموزش و پژوهش سازمان حفاظت محیط زیست گفت: اگر سند چشم انداز توسعه به طور کامل و درست اجرا می شد، بی شک بسیاری از معضلات امروز محیط زیست وجود نداشت.
به گزارش ایرنا از پایگاه اطلاع رسانی سازمان حفاظت محیط زیست، مهناز مظاهری در نشست هم اندیشی سازمان حفاظت محیط زیست و دفتر تالیف کتب درسی وزارت آموزش و پرورش، با اشاره به سند چشم انداز ایران و برنامه های کلان سازمان حفاظت محیط زیست در حوزه آموزش های همگانی و ظرفیت سازی محیط زیست، افزود: اگر سند چشم انداز توسعه به طور کامل و درست اجرا می شد، بی شک بسیاری از معضلات امروز محیط زیست وجود نداشت.
مظاهری با اشاره به بند های مرتبط با محیط زیست در سند چشم انداز، ادامه داد: در سند آمده است در ارتقای محیط زیست هوشمند باشیم که قطعا پایه و اساس ایجاد این هوشمندی آموزش و پرورش کشور است.
وی افزود: هوشمند سازی ارتقای محیط زیست یا بهره مندی از آب، خاک، هوا و تنوع زیستی مطلوب که حسن اجرای آن شامل حال نسل امروز و نسل های آینده می شود و منطبق با اصل پنجاهم قانون اساسی که حفظ محیط زیست را وظیفه ای همگانی می داند، یکی دیگر از بندهای این سند است.
معاون آموزش و پژوهش سازمان حفاظت محیط زیست آموزش و پرورش را بهترین مکان آغاز گسترش فناوری های نوین محیط زیست دانست و خواستار تبیین بند سرزمین شهروندان آگاه، علاقمند و عامل به دانش، اخلاق و هنجارهای محیط زیستی در کتب درسی دانش آموزان با همکاری مولفان کتب درسی شد.
در ادامه جلسه محمد درویش مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت های مردمی سازمان حفاظت محیط زیست با نمایش مستندی به طرح مهم ترین مصداق هایی که می تواند به کتاب های درسی وارد شود، گفت: آن چه امروز از آن به عنوان اخلاق محیط زیستی یاد می کنیم، در فرهنگ دینی و ملی ما پیشینه ای قدیمی دارد.
وی با اشاره به هدف گذاری سازمان حفاظت محیط زیست برای راه اندازی مدارس جامع محیط زیستی در کشور افزود: دراین زمینه سازمان حفاظت محیط زیست و وزارت آموزش و پرورش در شرف امضای تفاهم نامه هستند و امیدوایم که با اجرای این گونه اقدامات ، نسل آینده ، نسلی متعهد به حفظ محیط زیست همراه با توسعه پایدار باشد.
درویش گفت: آموزش دانش آموزان می تواند منجر به تربیت نسلی شود که علاوه بر رعایت ملاحظات زیست محیطی، این ملاحظات را در خدمت رونق چرخه اقتصادی به کار گیرد و رابطه عمیق بین رشد و توسعه و حفظ محیط زیست به وجود آورد.
بررسی برخی مطالب درسی مرتبط با انرژی های تجدید پذیر، زیست فناوری و منابع آب و خاک از دیگر موضوعات مطرح شده در این نشست بود.
مولفان کتب درسی نیز ضمن ابراز امیدواری برای ادامه این روند همکاری، نظرات و پیشنهادات خود را در این خصوص مطرح کردند.
نشست هم اندیشی تبیین مبانی سواد و اخلاق محیط زیستی در نظام آموزش رسمی کشور با حضور مدیران و کارشناسان دفتر تالیف کتاب های درسی وزارت آموزش و پرورش، به میزبانی معاونت آموزش و پژوهش سازمان حفاظت محیط زیست برگزار شد.
دیده بان حقوق حیوانات: حضور زمستانی قو های مهاجر در آببندانهای سرخرود مازندران صحنه های زیبایی را بوجود آورده و شاید بهترین موقعیت برای این یادآوری است که محیط زیست را پاس بداریم . همانگونه که حق حیات و زندگی سالم را برای خود مقدم می دانیم به زندگی جانوران نیز احترام بگذاریم.











ایسنا

دیده بان حقوق حیوانات: یک راس آهو بر اثر زنده گیری با موتور سیکلت تريل در دامغان جان باخت.
رئیس اداره حفاظت محیط زیست دامغان گفت:ماموران پاسگاه انتظامی صالح آباد دامغان پس از مشکوک شدن به یک دستگاه خودروی پراید و متوقف نمودن آن، در بازرسی از صندوق خودروی یک رأس آهوی زنده را در حالی که به شدت نفس می زد کشف و ضبط نمودند.
مسلم عراقی با بیان اینکه راننده مدعی شد با این آهو تصادف کرده است و در حال انتقال آن به مرکز درمانی بوده است گفت: پس از بررسی و معاینه کارشناسان محیط زیست و پلیس آثاری از تصادف در آهو مشاهده نشد .
وی گفت: پس از انتقال آهو به محیط زیست شهرستان، علائم ظاهری آن نشان از خستگی مفرط بر اثر دوانیدن و تعقیب با موتورسیکلت بوده، که تا ساعت ۳ بامداد در محل اداره از حیوان مراقبت گردید که متأسفانه حیوان تلف گردید.
وی افزود: پس از کالبد شکافی آهو در اداره دامپزشکی شهرستان، علت مرگ پارگی طحال و پرخونی ریه بوده که بر اثر دوانیدن زیاد، توسط شکارچی صورت گرفته است.
ایشان با بیان اینکه موتورسیکلت هایی که از کشورهای عربی قاچاق می شود و به CRM و یا اماراتی معروف می باشند بلای جان آهوان شده است و مورد استفاده سوء شکارچیان قرار می گیرد .
در پایان شکارچی متخلف پس از تکمیل پرونده به مراجع قضایی شهرستان تحویل و از آنجا روانه زندان گردید.
به گزارش مهر امسال در پی تلفات بی سابقه گونه ارزشمند پلنگ در اقصی نقاط کشور که از قضا بسیاری از این مناطق در محدوده های تحت حفاظت سازمان محیط زیست بود بسیاری از طرفداران حیات وحش و دوستداران محیط زیست نسبت به واکنشهای نه چندان در خور مسئولان نسبت به این کشت و کشتار گسترده از یک سو و از سوی دیگر نسبت به ضعف قوانین و مقرارات و بازدارنده نبودن جرائم شکار و صید اعتراض کردند و به اشکال مختلف از جمله تجمع در مقابل سازمان محیط زیست تشکیل کمپین های چند هزار نفری و نامه نگاری به مسئولان ارشد کشور سعی کردند وخامت امنیت حیات وحش و سیر نزولی تنوع زیستی در کشور را به گوش مسئولان برسانند.
مرگ دوازدهمین پلنگ در استانه هفته حمایت از حیات وحش
امسال هفته حمایت از حیات وحش را در حالی سپری می کنیم که دوازدهمین پلنگ در سال جاری در این روزها کشته و لاشه آن سوزانده شد، نماد شکوه و جبروت کوههای البرز به خاطر زخمها و جراحات متعددی که شکارچیان بی رحم بر جای جای تنش گذاشته بودند آنقدر رنجور و ضعیف شده بود که دامپزشکان ناچار شدند با دوز بالای مواد دارویی این جانور را که به یاد شکوه کوه البرز البرز نام گرفته بود به روش مرگ آسان از بین ببرند.
در این روز ها شمار گسترده ای از پرندگان مهاجر در تالابهای مختلف کشور فرود می آیند اما به دلیل کمبود مواد غذایی به روستاها و مناطق اطراف در جستجوی مواد غذایی می روند ولی تعداد زیادی از آنها در دام صیادان و سودجویان گرفتار می شوند و دیگر هرگز باز نمی گردند.

از کشتار گسترده کل و بز و قوچ و میش و آهو که آنقدر زیاد است که حتی گاهی در خبرها هم به صورت فله ای اورده می شود که بگذریم و روشهای ناجوانمردانه صید آبزیان با شوک الکتریکی را هم که نادیده بگیریم اما از شلیک به سمت یکی از کمیاب ترین گونه های جانوری کشو که تا سال 1350 تصور می شد به طور کامل منقرض شده آن هم در مقابل چشم مسئولان در سازمانی که متولی حمایت از حیات وحش است نمی توان چشم پوشی کرد.
بسیاری از کارشناسان و مسئولان محیط زیست کشتار حیات وحش را ناشی از نداشتن آگاهی و ضعف فرهنگ زیست محیطی به ویژه در جوامع محلی عنوان می کنند اما چنین اقدامی را دیگر نمی توان ضعف اگاهی و فقدان فرهنگ دانست.
این اقدام متخلفان که شبیه حرکتهای تروریستی در جوامع جانوری است به نظر می توان اعلام گستاخی متخلفان نسبت به احساسات افکار عمومی و اهمیت ندادن به قوانین و مقرارت موجود در زمینه شکار و صید و یا حتی بی اثر بودن آنها تلقی کرد.

تشکیل جلسه برای بررسی علت کشتار گوزن زرد در پارک پردیسان
معاون محیط طبیعی سازمان محیط زیست نیز معتقد است: این اقدام شکارچیان حتما با انگیزه ای خاص صورت گرفته و از تشکیل جلسهای برای بررسی علت کشته شدن گوزن زرد در پارک پردیسان خبر داده است.
به گفته احمد علی کیخا هنوز علت این حادثه مشخص نیست و باید ابعاد مختلف آن بررسی و رسیدگی شود.
مجلس نمی تواند برای حفظ حیات وحش راهکار ارائه دهد
اما عضو فراکسیون محیط زیست مجلس حذف پیدرپی گونه های حیات وحش کشور را ناشی از عزم و اراده پایین سیاستگذاران در رابطه با حفظ محیط زیست می داند: با حذف گونه های مختلف از جمله گونه هایی که مانند پلنگ در راس هرم جانوری هستند چرخه حیات وحش به سمت نابودی کشیده میشود.
مسعود پزشکیان بر ضرورت اصلاح نگرش مسئولان و مجریان کشور تاکید می کند: مجلس نمیتواند در جزئیات ورود پیدا کند و راهکار ارائه دهد و این وظیفه مسئولان سازمان محیط زیست است.
او به تشکیل جلسه مشترک میان رئیس سازمان محیط زیست با فراکسیون محیط زیست مجلس اشاره می کند: فراکسیون محیط زیست مجلس در این جلسه آمادگی خود را برای هرگونه همکاری با محیط زیست اعلام کرده است.
روشن است تا عزم و اراده جدی برای اصلاح قوانین و مقررات و اجرای درست و به هنگام آنها از سوی مسئولان چه مسئولان قانونگذار چه مجری وجود نداشته باشد روند کشتار حیات وحش و شکار غیر مجاز گونه ها ی ارزشمند کشور متوقف نمی شود و هرروز شکل جسورانه تری به خود می گیرد تا جایی که پای شکارچیان به محوطه سازمان محیط زیست هم باز می شود بنابراین باید هر چه سریعتر ابعاد این حادثه مشخص و با متخلفان برخورد جدی شود تا شاید دستکم دیگر در سازمان محیط زیست شاهد شکار و صید حیات وحش نباشیم.
——————————-
گزارش از بهار سلاحورزی
“روی سخنم با شماست محمد علی خان اینانلو”
تا همین چند روز پیش با وجود اینکه از تلوزیون گریزان هستم، هرگاه شما درآن ظاهر میشدید با شوقی دلخواسته و همچو کودکان تشنه دانستن پای دیدن برنامه های شما مینشستم تا که شاید ساعاتی از زندگانیم صرف آموختن و دانستنی میشد که میتوانست کمکی باشد برای بیشتر دوست داشتن سرزمینم.
شما را کوه مرد آهنینی میدیدم که گذشته پارینه سنگی خود را به تاریخ خاطرات خویش سپرده بودید و پا به عرصه نوینی از زندگانی مهربانانه خویش گذاشته بودید.
گفتم پارینه سنگی نه اینکه بی ادبی کرده باشم؛ ازآن روی چنین گفتم که هر چه تاریخ بشررا خواندم جز این نبوده که در این دوران انسان برای سیر کردن شکمش و زنده ماندن چارهای جز شکار نداشت. برایم پذیرفتنش کمی سخت است که انسان دوران مدرنیته نیز تیر و کمان و نیزه در دست گرفته و در کوه و دشت به دنبال شکار پرنده و چرنده باشد.
چه ایرادی دارد که یک شکار چی تیر و کمان را به کناری نهاده و زیبا سخن بگوید و ازآواز پرندگان و رامش چرندگان و غرش پلنگان برای مردمانش سخنوری کند؟ به پاسداشت شجاعت ترک عادت پارینه سنگی شما را دوست میداشتم و به منش نیکتان درود میفرستادم و آرزو میکردم که کاش روزی بیاید که همهی مردان بازمانده از دوران پارینه سنگی کشورم روزی ترک عادت کرده و از طبیعت و جانوران این کهن خاک عاشقانه سخن بگویند. اما چه میشود که آرزوهای بشری گاهی آنچنان دست نیافتی میشود که همیشهی عمرآرزو به دل خواهیم ماند.
خبر خیلی تکان دهنده بود، اصلا شوک آور بود، همچو ضربهای بود که به ناگاه ممکن است بر گیجگاه آدمی فرو بیاید و ساعتها منجر به بیهوشی و گیجی شود.
گفتند طرف خودش نبوده، اشتباه شده بستگانش بودند! چندی بعد گفتند برادرش بوده! و بعدش هم گفتند سریدارشان بوده که بی اجازه تفنگ را برداشته و به شکار قوچ رفته است! جارو که نبود، تفنگ بود مومن.
بیچاره سریدار و گارگر و حقوق بگیر و خدمه و زیر دست، همیشه باید تاوان زشت کاری ارباب و خان را بدهد. خب گریزی نیست؛ لقمه نانی است بخور و نمیر، دهانی که به دستان همان خان و ارباب و کارفرما دوخته شده است تا سفرهای خالی نماند و پدری شرمنده عهد و عیالش نشود. این هم جبر روزگار است و تا بوده همین بوده.
با این همه آسمان و ریسمان بافی باز هم میشد گفت که ایشالله گربه است و چشم ها را بست و حقیقت را بنا به مصلحت نانوشته شده ندید. کافی بود محمد علی خان اینانلو در پیشگاه ملت به خاطر لگد مال شدن زیست محیط سرزمینی شان سر تعظیم فرود میآورد و نسبت به زشتکاری برادرش یک پوزش خواهی ساده می کرد. همه چیز به خوبی و خوشی تمام می شد و مرد پارینه سنگی دوست داشتنی ما هم همچنان دوست داشتنی میماند و این همه آماج نقد همان احساسات چند جوان دیده بان طبیعت یا هر چیز دیگر قرار نمیگرفت و با آبروی سی ساله اش بازی نمیشد.
اما تو گویی زیست پارینه سنگی استقلال و خود خواهی کاذبی را هم با خود به همراه میآورد که کرنش کردن در برابر خواست یک ملت گاهی از دریده شدن توسط شیران و پلنگان هم دهشتانک تر است. محمدعلی خان اینانلو، این مرد نازنین دیروز داستان کوه، دشت و جنگل سرزمین ما، در کمال نا باوری همچو سیاستمداران بیانیه صادر و تلاش کرد تا سرنخ ماجرا را در دستان پشت پرده و دشمن پنهان جستوجو کند!
میبینید یک اتفاق این چنینی که میتوانست بسیار خردمندانه مدیریت شود چگونه مبدل به یک تراژدی دسیسه پنداری مبدل میشود؟ باور کنید ملت مداراگری هستیم، وگرنه در این ترافیک و شلوغی این پایتخت دود گرفتهی سیاه دل، که میلیونها جانور آهنی و راکبانشان در کنارهم نمیتوانستند زندگی کنند! (البته اگر بتوان نام این بلعیدن دود و کثیفی را زندگی گذاشت). روزانه همهی ما این مدارا گری و تساهل(یا به قول غربی ها تلورانس) را در مناسبات اجتماعی دیدهایم.
به طور مثال یک خودرویی از خیابان فرعی جلوی شما ظاهر میشود تا دست شما روی بوق میرود که چند فحش آبدار و یا به قول محمد علی خان چاروداری نثار طرف کنید، با یک لبخند ملیح دستش را از خودرواش بیرون آورده تکانی میدهد که یعنی رفیق با ما هماهنگ باش و هوای ما رو داشته باش!
ما هم که هنوز الفبای آن فحش آبدار بر لبانمان قنچه نشده یک لبخند میزنیم و به همین سادگی از کنارش عبور میکنیم. این خودش در این وانفسای نفسیگر برای خودش نعمتی است به خدا وگرنه سنگ روی سنگ بند نمیشود در این شهرهای ما.
حالا شما هم جناب محمد علی خان اینانلو کافی بود دستتان را مقابل همان دوربین صدا و سیما که برایش با پو ل همین ملت (البته با قیمت دو لا پهنای هر دقیقهای فلان تومان) برنامه مستند میسازی تکان میدادی تا همه چیز به خوبی و خوشی تمام شود. آخر پدر من چه نیازی بود که بیانیه بدهی و هیزم بریزی درآتش خشم همان جوانان احساساتی که عاشق سرزمین شان هستند؟
یک توضیح بدهم بعد بروم سر بیانیه شش بندی شما. اینکه چرا مدام میگویم محمد علی خان اینانلو هم باور کنید من در این باره گناهی ندارم چون دوستان شما اینقدر خان خان کردند که یاد دوران ارباب رعیتی افتادم و پنداشتم شما هم دلتان قنج میرود وقتی چند نفری در تارنمای شما خان و خان بازی راه انداختهاند. کاریش نمیشود کرد؛ فئودالیته و اربابی با اینکه سالهاست عملا از این سرزمین رخت بر بسته اما تو گویی که ویروس جهش پیداکرده آن هنوز در بدن بعضی ها درحال نمودار شدن است.
میخواهم بیانیه شش ماده ای شما را با هم یک بار دیگر مرور و باز خوانی کنیم. اگر چه گاهی خواندن نیازمندیهای روزنامه باطلهی یک سال پیش را به خواندن بعضی نوشته ها ترجیح میدهم اما گاهی نیاز به از خود گذشتگی برای روشن شدن اذهان عمومی است!
در چند روز گذشته سمت غرب کشور بودم، جائیکه برف زیاد باریده و حیوانات زندگی سختی دارند، پارسال از آهوهای “سهرین زنجان” تصویر گرفتیم در حالی که سرما 36 درجه زیر صفر بود و آهوها جائی برای رفتن نداشتند، امسال اما وضعیت از آن هم بدتر است. قوچ و میش ها، آهوها، پرندگان و جانداران دیگر بدجوری گیر افتاده اند، در پی تهیه فیلم هائی بودم که از تلویزیون پخش کنیم تا مردم تشویق شوند با کمک محیط بانان علاوه بر اینکه به حیوانات زیان نرسانند، آنها را حفظ کنند…
محمد علی خان در این باره نظرمن این است که قوچ و میش وآهو ها باور کنید سرمای زیر پنجاه درجه را به دیدن بعضی آدمها و دوستی های خاله خرسه آنان ترجیح میدهند. در ثانی این بعضی از آدمها هستند که جایی برای رفتن ندارند و به قلمرو این جانوران تجاوز میکنند. حالا به فرض که شما فیلمی ساخته و در تلویزیوین هم پخش شد، حالا این مردمِ اعتماد سوخته چگونه با دیدن فیلم های شما تشویق به همیاری با محیط بانان شوند؟ باور کنید که اعتماد بر باد رفته یک ملت سالها زمان می برد که باز گردد. شما اگر روزی یک فیلم هم بعد ازاین بسازید دیگرآن اثر گذشته را بی گمان ندارد، چون عملکرد شتابزاده زده و ناشیانه شما در مقابل اشتباه بردارتان و به صحرای کربلا زدن های نابجای شما موجب از بین رفتن اعتماد ملت به شما شده است.
پریشب در اولین جائیکه به آنتن رسیدم، ناگهان سیلی از تلفن و پیامک و پیغام سرازیر شد که در مجموعه آنها اینجانب به شدت گوی سبقت را از شمربن ذی الجوشن ربوده و در عرض چند روز از چهرهای طرفدار طبیعت تبدیل به موجودی مابین اصغر قاتل و خفاش شب شده بودم، وقتی که به تهران رسیدم دوستانم مطالب و پیغام ها و کامنت ها را نشانم دادند، چون خودم خوشبختانه اینترنت و غیره بلد نیستم ، هنوز فرهنگش را ندارم. می ترسم ناگهان سر موضوعی احساساتی شوم …
شمربن ذی الجوشن! درست گفتید باور کنید مردم درست تشخیص می دهند مهم نیست تا دیروز و حتا تا یک ساعت پیش شما در چه جایگاهی قرار داشتید، مهم این است که اکنون چه هستید. اما من دلم برای اصغر قاتل و خفاش شب در این قیاس نا عادلانه میسوزد. آن جنایتکاران نهایت چند نفر را طی یک جنایت سریالی کشتند و چند خانواده راداغدارکردند، امایک جنایتکار محیطی زیستی گلوی یک ملت را می فشرد و میخواهد ملتی را خفه کند. اصلا یک ملت که مثلا 80 میلیون ایرانی را اگر در نظر بگیریم هم باز اشتباه کردهایم باید بگوییم که یک جهان هستی را میخواسته خفه کند.
اما اینکه به عنوان یک مستند ساز! با بزرگترین و مهم ترین دست آورد بشر متمدن یعنی اینترنت آشنایی ندارید، هنر نیست وجای شگفتی و تاسف دارد، چون میلیون ها نوجوان و جوان ایرانی دیگر زبان شما را نمیفهمند و این در دنیای رسانه خیلی بد است.
نگران احساساتی شدن هم نباشید. مردان تیر و کمان به دست از دوران پارینه سنگی احساسات را در خودشان کشتهاند. ریختن خون پرندگان و چرندگان در چمنزار و دشت و کوه بی گمان هیچ نشانی از احساسات ندارد.
بندهای بیانیه:
1- اول اینکه چقدر دوستان دیده و ندیده دارم که حال مطمئن هستم که دروقت سختی واقعی مرا تنها نخواهندگذاشت.
کدام دوست برادر من؟ اینهایی که خان خان میکنند و هندوانه زیر بغل میدهند که دوست نیستند. اینها نمیخواهند بگذارند که شما واقعیتها را ببینی و بشنوی و اشتباه را بپذیری. اینها همانهایی هستند که به وقتش راه خودشان را ازشما جدا نموده و تلاش میکنند تا در یک دو گانگی زشت همرنگ ملت شوند. اشتباه نکنید اسیر مجیز گویی و تملق نشوید این همان آفتی است که فرهنگ ما را تهدید میکند.
2- برای هزارمین بار فهمیدم که ما ایرانی ها مردمی احساساتی هستیم ، زود گرم میشویم ، گر میگیریم ، داد و فریاد راه می اندازیم ، چشمها را می بندیم ، دهان ها را باز می کنیم ، حالا فرق نمی کند طرف لیونل مسی باشد ، بابک زنجانی باشد یا اینانلو ، همین طوری فحش های چارواداریست که از دهانمان بیرون می ریزد .
هرودوت 2500 سال پیش گفته است :
ایرانیان مردمی شریفند که بر فرشهای نفیس گام می نهند و سخنان نغز می گویند.
البته هنوز فرشهای نفیس را داریم.
واژه به واژه این بند از بیانیه شما توهین به شعور ملت ایران است. جای پرداختن ندارد و هر اکابر رفته ای که این جملات را بخواند، متوجه توهین های نهان وآشکارآن خواهد شد. اما محمد علی خان اینانلو هردوت که تاریخ نویسی در سنگر دشمن ملت ایران بود، شرافتمندی ایرانیان را نتوانسته نادیه بگیرد و میگوید؛ ایرانیان مردمی شریفند…
اما شما در نهایت …(چه بگویم) ایرانی را بری ازشرافت میدانید وآنان را فقط مالک فرشهای نفیس میدانید. شگفتا شگفت از این همه بی مهری به باشندگان این سرزمین.
3-این وسط تعدادی هم نایب تیمورخان و خانم مارپل شده بودند “از کانالهای خصوصی مطمئن” کسب خبر میکردند ، شماره پرونده میدادند ، با کمال شجاعت اسم و فامیل بازی می کردند ، سازمان محیط زیست را تهدید می کردند ، وسط بازیهای کارآگاهی شخصا حکم هم صادر می کردند ، شخصا اجرا هم می کردند ، فحش هم میدادند مثل ریگ.
محمد علی خان اینانلو! این سخنان چه معنایی دارد؟ ملتی احساس کرده که در حقشان ستمی روا شده و به داشته های سرزمینی اش تجاوزی صورت گرفته، چرا نباید جستوجوگری پیشه کند و بانی این جنایت و تجاوز را بشناسد؟ چه فرقی میکند چه کسی این تجاوز را مرتکب شده است. مهم این است که به حقوق میلیونها ایرانی تجاوز شده؛ چرا باید ناراحت باشید که این ملت اینقدر نسبت به سرزمین و حیات وحش این سرزمین نگاه وفادارانه و متعصبانه دارد؟ مگر نه اینکه به زعم خودتان مستند و فیلم میسازید تا این ملت ملاحضات زیست محیطی داشته باشد؟ این کارآگاه بازی ها و جستوجوگری ها همان چیزی است که شما فقط شعارش را در طی این سالها دادهاید اما ملت به این اصول باورمند بوده و رعایت کرده و خواهان حقوق خویش است.
4- بعضی از همکاران حرفه ای عمل کردند ، با آوردن حرف اول اسم ترجیح دادند که با احتیاط عمل کرده و ثابت کنند که فرهنگ رسانه را دارند ، تحقیق کردند ، به محیط زیست سمنان و شاهرود زنگ زدند و با احتیاط نقل قول کردند .
این روزها زندگی خصوصی رئیس جمهور فرانسه زیر ذره بین میلیو نها فرانسوی قرار گرفته است. میدانید چرا؟ چون وقتی که در جایگاه یک الیت روشنفکری و یک مسئول و یک فرد شاخص اجتماعی قرار میگیری، باید به تمام معنا آن باشی که میگویی و شعارش را میدهی و نسبت به هر عملی در برابر ملت پاسخگو بوده و از پاسخ دادن فرار نکنی. ملت ما خسته شدهاند اینقدر که روزانه با این حروف الفبای فارسی مصلحت اندیشی واعتمادآنان به بازی گرفته شده است. ا. م . ب . چ . ط. ذ و…
5- بعضی ها اما نرسیده به رودخانه لخت شدند،از قدیم گفته اند اول به رودخانه برس،مطمئن باش که آب دارد ، بعد لخت شو و گر نه بدون اینکه شنا کرده باشی مردم بدن لخت تو را دیده اند.
اینجا را هم بازاشتباه کرده ای محمد علی خان اینانلو، میدانی چرا؟ چون مردم رودخانه که هیچ، بلکه یک دریا دوگانگی را دیدند و سپس فریادکشیدند. آن کسی که بدن لخت پارینه سنگیاش را به مردم نشان داد اتفاقا شما بودید. چون با این رفتار و فرار به جلو و فرافکنی نشان دادید که اتفاقا بوی باروت آن تفنگ قوچ کش را باید در لباس های به بندآویخته و در پستو نهان شدهی شما جستوجو کرد نه کس دیگری.
6- …و اما سرمنشا این حرکات ، دیده بان طبیعت یا هر چیز دیگری ، من نمی شناسمشان ، حتما چند جوان احساساتی اند ، و تردید ندارم که نیتشان خیر بوده است ، گامی در جهت حفظ طبیعت اما متاسفانه شتابزده عمل کردند ، احساساتی شدند ، مطلب و مقاله و اسم و فامیل و عکس و دل و روده بنده را روی سایت گذاشتند ، بی آنکه به گسترش عاقبت کار بیندیشند ، فرهنگ رسانه را رعایت نکردند ، معنای تیغ در دست زنگی مست را نمی دانستند ، حال نمیدانم چه میکنند ، یاد بچه ای می افتم که نصف شب در تاریکی شیشه مربا را انداخته و باقی قضایا.
محمد علی خان چه ایرادی دارد که چند جوان طبیعت دوست و دیده بان طبیعت اینگونه در برابر چنین جفایی احساساتی شوند؟ این کجایش بد است؟ اگر سکوت میکردند و اسیر هژمونی رسانهای و جایگاه اجتماعی شما میشدند خوب بود؟ به فرض آنان اشتباه هم کرده باشند و به تعبیر شما دل و روده شما را روی سایت ها گذاشته باشند! میگویند آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است. شما هم میتوانستید در نقش یک پدر و یا بردار بزرگتر خیلی باآرامش و بردبارانه و خردمندانه رفتار میکردید و به این جوانان احساستی پاسخی مستند و دوستانه میدادید که جوانان عزیز، کسی که مرتکب چنین جنایت زیست محیطی شده است من نبوده ام بلکه بردارم بوده و من از کار بردارم تبری جسته و نسبت به آن به سهم خودم پوزش خواهی میکنم.
باور کنید همین یک جمله فضای رسانهای را چنان تحت تاثیر قرار میداد که شما جایگاهی به مراتب بهتر از گذشته در نزد ملت مییافتید.
چه نیازی به این همه بالا و پایین پریدن بود .
در علم روانشاسی کودک می گویند تلاش کنید تا در روابط روزانه با کودکان روزی چند بار به هر دلیلی ازآنان پوزش خواهی کنید تا شجاعت اعتراف به اشتباه را از کودکی بیاموزند.
محمد علی خان اینانلو! باور کنید که هیچ دست پشت پردهای در این باره نیست. اتفاق نادرستی روی داده و جامعه هم به فراخور دلنگرانی هایش واکنش نشان داده است. اگر غیر از این بود باید دچار شگفتی میشدیم.
خیلی نوشتهام؛ خیلی بیشتر ازآنی که تصورش را میکردم قلم زدهام. نفسمان گرفته و تپش قلبمان به شمارش افتاده مجالی برای دلتنگی در این برهوت سیمان و آهن نیست. شدهایم زنده به گورانی که در زیر خروراها دود و سیاهی و غبار دفن شدهایم کاش زنده به گور خاک میشدیم. کلاغ ها هم دیگر تاب و توانی برای ماندن در اینجا ندارند، اما با همهی اینها اینجا سرزمین من است. دوستش میدارم و برای پاکی و زندگانیاش خواهم کوشید.
* تابناک

دیده بان حقوق حیوانات: رئیس محیط زیست طالقان از دستگیری متخلفان شکار غیرمجاز گراز وحشی در منطقه شکار ممنوع پایین طالقان خبر داد.
حشمتالله کشیری، رییس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان طالقان در گفتوگو با خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، با اعلام این خبرگفت: طی گزارشات واصله از دوستداران محیط زیست در مورخه 29 دیماه مبنی بر حضور یک گروه از متخلفان شکار غیرمجاز در منطقه شکار ممنوع پایین طالقان، محیطبانان این اداره سریعاً به طرف محل مورد نظر در ارتفاعات روستای «اهوارک» از بخش پایین طالقان که در 62 کیلومتری شهر طالقان قرار دارد حرکت کرده و در ساعت 13 موفق به پیدا کردن چهار نفر از متخلفان شدند.
وی افزود: متخلفان با دیدن مأموران از پوشش زیاد برف و صخرهای بودن محل استفاده کرده و ضمن مخفی کردن لاشه شکار در زیر برف متواری شدند که بعد از یک ساعت تعقیب و گریز، محیط بانان موفق به دستگیری هرچهار متخلف شدند.
کشیری خاطرنشان کرد: در زمان دستگیری از متخلفان یک قبضه اسلحه گلول زنی 06-30 به انضمام 32 عدد فشنگ گلولهزنی و لاشه دو گراز وحشی کشف و ضبط شد.
وی در پایان گفت: متخلفان بعد از دستگیری به اداره انتقال و بعد از تشکیل پرونده تخلف تحویل دادگاه شدند.

دیده بان حقوق حیوانات: معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست گفت: درپی تلف شدن 12 قلاده پلنگ در سال جاری و 58 قلاده در شش سال گذشته، کمیته بحران برای حفاظت از پلنگ ها در سازمان محیط زیست تشکیل شده است.
احمد علی کیخا روز شنبه در گفت و گو با خبرنگار علمی ایرنا درمورد اعضای این کمیته گفت: این کمیته متشکل از سازمان های مردم نهاد فعال در عرصه حیات وحش، افراد مرتبط با موضوع و مسوولان ذیربط تشکیل شده است که در آن چالش های مرتبط با تلف شدن این حیوانات مورد بررسی قرار می گیرد.
وی هدف گیری این کمیته را ارائه برنامه های عملی در دو بخش کوتاه مدت و میان مدت برای حفاظت از پلنگ ها دانست و گفت: درصدد هستیم با این راهبرد ارائه شده، دیگر شاهد تلف شدن این گونه های با ارزش نباشیم، یا با حداقل گزارش تلفات آنها روبه رو شویم.
کیخا ادامه داد: بر این اساس با وزارت راه و شهرسازی و پلیس راهنمایی و رانندگی مکاتباتی انجام دادیم تا نسبت به اجرای پروژه ها و اعمال مقررات راهنمایی و رانندگی ملاحظات زیست محیطی را در اولویت قرار دهند.
پلنگ در ایران جزو گونه های در خطر انقراض نیست، اما این گونه برای بقا نیاز به مراقبت بیشتری دارد، زیرا اگر به همین روال پیش رود، به سرنوشت هم گونه خود یعنی یوزپلنگ( گونه در معرض انقراض) دچار خواهد شد.
از 6 سال گذشته تا ابتدای سال جاری 46 قلاده پلنگ در کشور تلف شده است، این آمار نشان می دهد که تقریبا به طور متوسط سالانه هشت پلنگ از بین رفته است. علاوه براین با احتساب 12 پلنگ تلف شده امسال، شمار نهایی پلنگ های قربانی به 58 قلاده در شش سال گذشته در کشور رسیده است.
به اعتقاد کارشناسان علاوه بر کشتن ، نابودی زیستگاه این گربه سان از مهمترین عوامل تهدیدزای بقای این گونه های ارزشمند است.
کارشناسان محیط زیست ازعلل مختلفی همچون حوادث جاده ای، مارگزیدگی، طعمه مسموم ، تیراندازی و آتش زدن به عنوان مهمترین علل تلفات روز افزون این گربه سان نام می برند.
بتازگی لاشه یک قلاده پلنگ در گچساران کهکیلویه و بویر احمد پیدا شده که کارشناسان محیط زیست می گویند این حیوان کشته و سوزانده شده است.
این کارشناسان همچنین رعایت نکردن ملاحظات و شاخص های زیست محیطی در اجرای طرح های عمرانی را آفتی برای زیستگاه های حیوانات از جمله پلنگ ها دانستند و معتقدند: تا زمانی که این شاخص ها مورد توجه مسوولان مختلف عمرانی قرار نگیرد، نه تنها بقای پلنگ ها بلکه زندگی حیات وحش مورد تهدید روزافزون قرار می گیرد.

دیده بان حقوق حیوانات: معاون سازمان محیط زیست از تشکیل جلسهای طی امروز در سازمان محیط زیست به منظور بررسی علت کشته شدن یک گوزن زرد در پارک پردیسان خبر داد.
خبرگزاری فارس: تشکیل جلسهای برای بررسی علت کشته شدن گوزن زرد در پارک پردیسان
احمدعلی کیخا در گفتوگو با خبرنگار جامعه فارس درباره کشته شدن یک گوزن زرد در پارک پردیسان اظهار داشت: هنوز علت این حادثه مشخص نیست.
معاون سازمان محیط زیست در ادامه افزود:بر همین اساس قرار است امروز جلسهای در سازمان محیط زیست به منظور بررسی این مسئله تشکیل شود.
به گزارش فارس روز گذشته یک گوزن زرد در پارک پردیسان به ضرب سه گلوله متخلفان کشته شد، متخلفان از سمت اتوبان همت به این گوزن شلیک کرده بودند.