برچسب: دکتر فاضل

  • شکارچی پیر به وقت عذرخواهی نیز پر مدعاست!

    شکارچی پیر به وقت عذرخواهی نیز پر مدعاست!

    Animal-Rights-Watch-ARW-7116

    دیده بان حقوق حیوانات: پس از انتشار جوابیه دکتر فاضل در برابر گستاخی های کشتارچی پیر، محمد علی اینانلو با نادیده گرفتن انزجار عمومی از شکار، مدعی شد شهادت 113 محیط بان را پیش بینی کرده بوده! این متن از سایت موسسه طبیعت منتشر شده است.

    «در جواب دکتر اصغر فاضل – محمد علی اینانلو
    با مردم نباشیم ، شکست می خوریم
    جناب آقای دکتر فاضل

    جواب شما را خواندم ابتدا اجازه بدهید عرض کنم که اگر مقامی از مقامات بودید این جواب را نمی نوشتم چون حمل بر مسائلی می شد که در شخصیت من نیست ، دوم اینکه “شجاعت” از بزرگترین فضائلی است که خداوند به انسان عطا فرموده است و بخش مهمی از این فضیلت “عذر خواهی” است بنابراین بی هیچ مداهنه ای از شما عذر خواهی می کنم، نمیدانستم که شما در جبهه و رزمنده بوده اید ، کسانیکه با بذل سخاوتمندانه جان، سلامت و بخشی از زندگیشان موجب سربلندی وطن شده اند بی هیچ عذرو بهانه ای عزیز من و مورد احترام من هستند ، با تمام وجود عذر می خواهم اما این عذر خواهی مانع از این نیست که همچنان مخالف عقاید شما درباره طبیعت ایران باشم ، ای کاش زمانیکه شما معاون محیط زیست بودید بیشتر با هم آشنا می شدیم، آنگاه می توانستم بخشی از رفتار شما را در مقام معاونت محیط زیست اصلاح کنم ، حتما نتیجه غیر از این میشد که هست، اما جانشین شما ، آقای دکتر “کیخا” شخصیتی منطقی است، هر چند که کماکان از نظر مقامات سازمان محیط زیست مطرودم  اما همچنان بنا بر مسوولیت رسانه ای سعی در اصلاح رفتار برخی مقامات سازمان دارم خانم ابتکار کماکان گرفتار هوای آلوده اند اما برخی مقامات بی تجربه سازمان مشغول کوک کردن ساز ناسازی هستند که از بیست سال پیش آغاز و منجر به کشته شدن یکصدو سیزده محیط بان و تعداد زیادی “شکارچی” شده اند که آن ها هم فرزندان همین کشور اند ، در پی کشته شدن گوزن زرد پردیسان یکی از مقامات محیط زیست که اتفاقا سابقه دوستی هم داریم در تلویزیون گفتاری گفتند که شباهت به اعلان جنگ داشت . در پی این اتفاق مطلبی نوشتم با عنوان “بوی خون می آید” در این مطلب که در سایت www.tabiat.ir  آمده است گفتم که این اعلان جنگ، اعلان جنگی نابرابر و در نهایت به زیان حیات وحش، محیط بانان ، جوانان ایران و به زیان سازمان حفاظت محیط زیست خواهد بود، در این مطلب توصیه کردم که این اعلان جنگ
    را پس بگیرید و از در دوستی و مسالمت وارد شوید چرا که چاره ای غیر از این ندارید، روزنامه اعتماد نیز می تواند این مطلب را به عنوان یک هشدار تاریخی چاپ کند، مطلب اول را حدود بیست سال پیش با عنوان “امکان اجرای قانون ” نوشتم و پیش بینی کردم تصمیم های ناپخته سازمان محیط زیست به زیان محیط زیست خواهد بود، گوش نکردند و نتیجه شهادت یکصدو سیزده محیط بان، کشته شدن عده ای از جوانان کشور به نام شکارچی و تعداد زیادی محکوم به دیه و اعدام شد، حال نیز با پیش بینی آینده در ابتدای بهمن ماه نود و دو به عنوان یک هشدار تاریخی می گویم که با شخصیت های با تجربه ، با آن هایی که عمرشان را چه به عنوان محیط بان ، چه به عنوان شکارچی و یا طبیعت مردان گذرانده اند مشورت کنید، درست، منطقی و به دور از احساسات عمل کنید و گرنه در آینده باز هم شاهد کشتن و کشته شدن خواهید بود، آنچه که در بیابان می گذرد لزوما آنی نیست که در پردیسان  اندیشیده می شود.
    آقای دکتر فاضل، ضمن احترام باز هم عرض می کنم که شما در جبهه بوده اید، خون دیده اید ، مورد احترام من و تمام ملت ایران هستید اما بدانید آن چیزی که در بیابان ، در کوه و جنگل و در جای جای کشور گسترده ما، در میان ایلات و عشایر، صدها باور و اعتقاد و رسم و رسوم می گذرد هزاران نقطه و نکته ظریف دارد، می بایست برای حفاظت طبیعت ایران تمامی این ظرائف را دانست ، رعایت کرد و به اجرا در آورد وگرنه همانگونه که تاریخ طولانی کشور ما ثابت کرده است تمامی حرکاتی که بدون مشارکت مردم و با فرمایش از بالا انجام  می گیرد محکوم به شکست است، سازمان محیط زیست می بایست صد در صد مردمی باشد ، با مردم حرف بزند و از مردم استمداد جوید و بداند که اگر با مردم نباشد شکست  می خورد چنانکه در تمامی این سال ها شکست خورده است و باز هم بداند منظور از “مردم” لزوما تنها کسانی نیستند که در سایت ها کامنت های احساساتی می گذارند مردم در دورترین نقاط بلوچستان و کرمان و یزد و سمنان زندگی می کنند، اگر بخواهند حیات وحش میماند و اگر نخواهد نه.»

    ______________________________

    حساسیت شکارچی خون ریز به بوی خون!/ پرده برداری شکارچی پیر از خوی ددمنشانه کشتن برای انتقام

    پاسخ دکتر فاضل به گستاخی های شکارچی پیر/ دشنه شکارچی و مدرسه دخترانه من!

    پاسخ گستاخانه شکارچی پیر به دکتر فاضل/ ما داریم اخته می‌شویم!

    خودبزرگ بینی شکارچی پیر با بیان نمایشی اقدامات خیر احتمالی/ استفاده از کارهای خیر به عنوان چماق!

    دلبری یک کارشناس از مرد سبیل کلفت و خشن!

    شکارچی پیر از «شرف ایرانیان» چه می داند؟/ تیغ و زنگی

    از «اینانلو»یی که می‌شناختیم تا «اینانلو»یی که نمی‌شناسیم!

    سرزمین‌مان را دوست داریم؛ پاسخی به محمد علی اینانلو

    می توانم ۱۰۰ یوز به مسوولان نشان بدهم!/ ادامه ادعاهای طنزگونه در رسانه های رسمی

    دفاع از شکار در غیاب مخالفان شکار در مقر سازمان حفاظت محیط زیست!/ برای حفاظت حیوانات باید آنها را به خاک و خون کشید

     آقای اینانلو، شفاف پاسخ دهید: شکارچی هستید یا طرفدار طبیعت؟!

    اینانلوی عزیز، این طبیعت گردی نیست!/ وبلاگ میهمان

  • پاسخ دکتر فاضل به گستاخی های شکارچی پیر/ دشنه شكارچي و مدرسه دخترانه من!

    دیده بان حقوق حیوانات/ اصغر محمدي فاضل*:

    1- در جايي از درام مشهور شكسپير، هملت به نامزدش اوفليا مي‌گويد: «بودن يا نبودن، مساله اين است!». حالا در موضوع شكار در ايران هم بايد نوشت: «كشتن يا نكشتن، مساله اين است!». آيا اين همه نشانه از به سراشيبي افتادن تنوع زيستي كفايت نمي‌كند تا شكارچي‌ها تفنگ‌ها را بر زمين بگذارند، دست‌شان را از روي ماشه‌ها بردارند، دشنه‌ها را غلاف كنند و به جايش دوربين عكاسي دست بگيرند؟

    2- محمدعلي اينانلو كه بخشي از موهايش را در مستند‌سازي محيط زيست و گردشگري سفيد كرده، به تازگي «گرفتار ماجرايي شده كه علاقه‌مندان محيط‌زيست را دل‌نگران و آزرده‌خاطر كرد. درباره صحت و سقم اين ماجرا اطلاعات دست اولي ندارم و آنچه شنيده‌ام اخبار ضد و نقيضي است كه بعضا» قابل اعتنا نيست. اما قلبا آرزو مي‌كنم نه خبر واقعيت داشته باشد و نه ايشان و نه دوستان و بستگان و سرايدار او در اين شكار دخيل بوده باشند. شايد هركدام از ما هم جاي ايشان بوديم از برخوردها و قضاوت‌هاي عجولانه و غيرمنصفانه دنياي مجازي دل چركين مي‌شديم ولي ادبيات فردي كه مي‌گويد شكار را كنار گذاشته، هيچ نشاني از تقبيح اين اقدام نداشته و حتي ملت ايران و مردم شاهرود را به پس دادن «لوح شاهرودي افتخاري و لوح «محيط باني افتخاري» خود» تهديد مي‌كند. همان ملتي كه ايشان با استناد به جمله‌يي از «هرودوت» باور دارد كه حالا فقط «فرش نفيس» دارند و از «شرافت» خالي‌شده‌اند!

    3- البته من نه وكيل ملت ايرانم و نه از اهالي شاهرود اما همزماني اين هجمه با تاختن ايشان به همفكران من در مخالفت با شكار جالب است كه مي‌فرمايند: «شما با اين احساسات لطيف بايد مدير مدرسه دخترانه بشويد. محيط زيستي كه محيط‌بانش ماهي يك‌بار هم پوتين از پا در نمي‌آورد به درد شما نمي‌خورد. طبيعت با وجود همه زيبايي‌ها بسيار خشن و خطرناك است و مديريتش مردانگي مي‌خواهد، آدم‌هاي اخته‌يي مثل من نمي‌توانند طبيعت را حفظ كنند. متاسفانه ما داريم با مختصر مقرري‌ ماهانه اخته مي‌‌شويم و موجود اخته هرگز نمي‌تواند در روند طبيعت موثر باشد چه منفي چه مثبت».

    4- بارها شنيده‌ايم كه برخي وقتي هرچه خزنده و پرنده و چرنده بود را در طول اين سال‌ها كشتند حالا وقتي با دشت خالي مواجه مي‌شوند تيرهاي باقيمانده‌شان را نثار هر جنبنده زبان بسته ذي‌حركتي مي‌كنند! ديده‌ايد كه با پلنگ كشته‌شده و بچه خرس مثله شده در حال جان كندن و جنين آهو عكس يادگاري مي‌گيرند. درك خشم شكارچياني كه نمي‌توانند زيبايي‌هاي طبيعت را بدون دشنه و خون و گلوله و دود كباب ببينند سخت نيست. نتيجه سال‌ها خدمت در عرصه محيط زيست و زندگي، مطالعه و كار در مناطق حفاظت‌شده جهان و نه صرفا ديدن فيلم‌هاي راز بقا و اطلاع از وضعيت مناطق تحت حفاظت و گونه‌هاي جانوري در حال انقراض كشور بود كه سال‌هاست پيگير طرح‌هايي چون «آتش بس» و محدود كردن شكار بوده‌ام. كشتن و سوزاندن پلنگ‌ها كه اين روزها مسلسل‌وار اخبارش مي‌رسد، نشان مي‌دهد راه را خطا نرفته بودم.

    5- البته با آقاي اينانلو كاملا موافقم كه «طبيعت با وجود همه زيبايي‌ها بسيار خشن و خطرناك است» چون بيش از ايشان خون ديده‌ام. نمي‌دانم چند شكار -پيش از توبه‌اش- حلال كرده؟ ولي بيش از آنها جنازه عزيزترين فرزندان اين ملت را كه دوشادوش هم جنگيده‌ايم، جمع كرده‌ام و بسيار پوتين‌هايي كه پا در آن جامانده. آن هم نه در جنگي يكسويه، در جنگ واقعي و در جبهه‌يي كه طرف مقابل به جاي شاخ، مسلسل داشت و تانك و گاز خردل كه اصلا بوي كباب نمي‌دهد. «مردانگي» را هم مي‌شناسم؛ البته نه با «ليبل» سبيل‌هاي خوش‌فرم و اسلحه‌هاي براق با جلدهاي چرمي. فقط دشنه را نمي‌شناسم. خصوصا كه براي نمايش شجاعت‌ و جسارت‌ در جنگي نابرابر در قصابي جانداران بي‌دفاع و بي‌زبان به كار گرفته ‌شود.

    6- در دو سال گذشته كه با كج سليقگي مطلق نمايشگاه بين‌المللي محيط زيست را با نمايشگاه شكار آلوده كردند، نه تنها با اجراي اين رويه به‌شدت مخالفت كردم بلكه در افتتاحيه و اختتاميه نمايشگاهي كه بوي باروت مي‌داد شركت نكردم (كه البته مورد عتاب قرار گرفتم) . اما همين ايستادگي موجب شكل گرفتن جرياني شد كه جوانه‌هايش را مي‌بينيم. نيازي به همه‌پرسي نيست، هزاران نفر به اين باور رسيده‌اند كه حيات وحش ايران به واسطه همين گشاده دستي‌ها و كباب كردن‌ها و شليك كردن‌ها و دشنه بر گلوي جانداران كشيدن‌ها، تهي شده است. شايد به همين دليل آقاي اينانلو اظهار مي‌دارند: «آدم‌هاي اخته‌يي مثل من نمي‌توانند طبيعت را حفظ كنند». اما برخلاف امثال ايشان، مخالفان شكار نه تنها «اخته» نشده‌اند بلكه تكثير مي‌شوند و گسترش علايق طبيعت گرايانه، عكاسي از حيات وحش، افزايش نهادها و انجمن‌هاي مردمي حمايت از حيوانات و تجمع عليه شكار نشان مي‌دهد كه مردم ايران علاوه بر «فرش‌هاي نفيس»، هنوز شريف، محترم و نگران آينده طبيعت كشورشان هستند.

    7- جا دارد از محبت ايشان به معلمي مثل من كه «روح لطيفي» دارد و مي‌تواند چنان مورد اعتماد قرار بگيرد كه مديريت دبيرستان دختران‌شان را به او بسپارند قدرداني كنم كه بي‌ترديد اسباب سربلندي است. كجاي تاريخ مردان قسي‌القلب ستايش مي‌شوند؟ من پيامبر شكارچي نمي‌شناسم. تنها امام مدفون در اين سرزمين «ضامن آهو» بوده نه شكارچي آهو! شايد به همين دليل از دل همين دبيرستان‌هاي دخترانه كه به آن اشاره‌كرده‌اند نسلي فارغ‌التحصيل شده كه پرچمدار حفاظت محيط‌زيست (و مخالف شكار) هستند. به كار بردن اين ادبيات زن ستيزانه شايسته كسي نيست كه –يك سويه- تريبون رسانه ملي را در دست داشته و مدعي است براي محيط زيست «فرهنگ»‌سازي كرده است. موفقيت‌ها هيچگاه تنهايي به دست نيامده‌اند و هركه خود را در قامت يك «ابر انسان» ببيند بي‌ترديد دچار توهم و غرور است.

    8- اتفاقاتي از اين دست تلخ است و آموزنده. چهره‌هايي كه بردوش مردم مي‌ايستند و مشهور مي‌شوند اگر نتوانند با مخاطبان ارتباطي دو سويه برقرار كنند و از «مونولوگ» به «ديالوگ» مهاجرت كنند ممكن است در كسري از زمان همه آنچه به سال‌ها بافته‌اند را رشته كنند و دوست را دشمن. خطر خشمگينانه فشردن قلم كمتر از چكاندن ماشه نيست. آينه شكستن خطاست. اميدوارم اخبار منتشره اين روزها با صداقت و صراحت تكذيب شوند و اينانلو دوباره مثل قبل با صدايي خش‌دار، محيط زيست ايران و زيبايي‌هايش را براي مردمي كه سال‌هاست از صداي گلوله، بوي باروت و خونريزي خسته شده‌اند نمايش دهد. «اينانلو»يي كه طبيعت را حفظ كند و روزي از خدا بگيرد و قيد مختصر مقرري‌ ماهانه‌يي كه اخته مي‌كند را بزند و در روند طبيعت موثر باشد، آن‌هم از نوع مثبت آن!

    *عضو هيات علمي دانشگاه محيط زيست/ اعتماد

    ______________________________

    پاسخ گستاخانه شکارچی پیر به دکتر فاضل/ ما داریم اخته می‌شویم!

    خودبزرگ بینی شکارچی پیر با بیان نمایشی اقدامات خیر احتمالی/ استفاده از کارهای خیر به عنوان چماق!

    دلبری یک کارشناس از مرد سبیل کلفت و خشن!

    شکارچی پیر از «شرف ایرانیان» چه می داند؟/ تیغ و زنگی

    از «اینانلو»یی که می‌شناختیم تا «اینانلو»یی که نمی‌شناسیم!

    سرزمین‌مان را دوست داریم؛ پاسخی به محمد علی اینانلو

    می توانم ۱۰۰ یوز به مسوولان نشان بدهم!/ ادامه ادعاهای طنزگونه در رسانه های رسمی

    دفاع از شکار در غیاب مخالفان شکار در مقر سازمان حفاظت محیط زیست!/ برای حفاظت حیوانات باید آنها را به خاک و خون کشید

     آقای اینانلو، شفاف پاسخ دهید: شکارچی هستید یا طرفدار طبیعت؟!

    اینانلوی عزیز، این طبیعت گردی نیست!/ وبلاگ میهمان