دیده بان حقوق حیوانات: هنوز خاطره بلای ایرانی که همین یکی دو سال اخیر بر سر دو ببر سیبری آمد از ذهنها پاک نشده که مسوولان سازمان محیط زیست برای چندمین بار از ورود چهار توله ببر سیبری تا پایان سال خبر می دهند. این در حالی است که هیچ ضمانتی برای زنده ماندن این تولهها وجود ندارد.
به گزارش خبرگزاری میراث فرهنگی مسوولان سازمان محیط زیست همه آن چه در سقوط ۳۷ پله ای ایران در شاخص عملکرد محیط زیستی موثر بوده را یک سر به یک سو نهاده و هنوز بر احیای نسل ببر مازندران اصرار دارند، چیزی که متخصصان محیط زیست آن را از اساس رد شده می دانند و همین مسوولان با داشتن کارنامه ای شامل مرگ یک ببر نر و ناپدید شدن یک ببر ماده که برای همین هدف دو سال پیش از روسیه وارد شدند، هیچ ضمانتی برای زنده ماندن این چهار توله ببر نداده اند. گفته می شود این اقدام بیش از آن که محیط زیستی و در راستای احیای نسل یک گونه منقرض شده باشد، مانوری سیاسی برای اثبات دوستی ایران و روسیه است.
کارشناسان برای چندمین بار طی این یکی دو سال با ورود ببرهای سیبری با هدف احیای ببر مازندران مخالفت کرده و آن را اقدامی بیهوده و ژورنالیستی می دانند. آن ها به هدف گذاری ورود و ضمانت اجرایی زنده ماندن ببرها به علاوه ژن نسلی که از این چهار توله قرار است به وجود بیاید و زیستگاه و غذای این حیوانات نقد دارند.
شریفی از اعضای دیده بان حقوق حیوانات در گفت و گو با CHN در انتقاد به این تصمیم سازمان حفاظت محیط زیست می گوید: «اگر هدف احیای نسل ببر مازندران است که یک نسل ببر نمی تواند از چهار توله تولید شود.»
او در توضیح چرایی نرسیدن به این هدف اضافه می کند: «این چهار توله ببر ژن هایی محدود دارند و جفت گیری آن ها و نسل کشی از آن ها منجر به جفت گیری میان ببرهای خواهر و برادر و جهش های ژنتیکی می شود و ممکن است برخی بیماری های عجیب و غریب میان آن ها شایع شود که در نتیجه این موجب ایجاد نسلی ضعیف در برابر خطرات و بیماری ها شده و نسلی کاملا غیرطبیعی ایجاد می شود که حداکثر می توانند حدود ۷۰ ببر شوند که در طبیعت محکوم به نابودی هستند.»
افرادی که صحبت از احیای نسل ببر مازندران می کنند می گویند این اقدام قرار است از تزریق DNA پوست ببر مازندرانی که ۶۰ سال پیش کشته شده، به ببر سیبری انجام شود. «شریفی» در نقد این شیوه می گوید: «تزریق DNA کار پیچیده ای است که تاکنون در جهان انجام نشده و تنها در فیلم پارک ژوراسیک سابقه دارد؛ اگر قرار است ببر مازندران به این شیوه احیا شود، باید گفت که این کار خطاست.»
به گفته شریفی، اگر قرار است ببر را در اسارت پرورش دهیم، سازمان محیط زیست می تواند ببر را از سیرک ها و کشورهای دیگر بخرد و در نهایت چه نیازی به این اقدامات است؟ او تاکید می کند که آن چه سازمان محیط زیست می خواهد انجام دهد، احیای گونه نیست و دقیقا کاری است که سیرک ها انجام می دهند.
همه این گفته ها البته در جایی است که فرض کنیم زیستگاه این چهار توله آماده باشد و در زمینه اسکان و تغذیه آن ها مشکلی نداشته باشد، همه این ها اما در حال حاضر محل اشکال است.
کارشناسان در انتقاد به رهاسازی ببرها در میانکاله، می گویند که وقتی ببرهای مازندران در میانکاله منقرض شده اند، ببرهای جدید نیز نمی توانند در این زیستگاه زنده بمانند با این توضیح که انقراض به معنی مردن جانوران نیست بلکه به این معنی است که زیستگاه توانایی پذیرفتن گونه را ندارد. بنابراین در جایی که در میانکاله جایی نیست که از تیررس انسان در امان مانده باشد، رویارویی ببرها و لاجرم کشته شدن آن ها اجتناب ناپذیر است.
اما مهم ترین بحثی که در این زمینه مطرح می شود، این است که اساسا چه لزومی به احیای ببر مازندران است و این پروژه چه توجیه و هدف گذاری ممکن است داشته باشد؟
این عضو دیده بان با اشاره به هدفی که در سازمان در زمینه احیای ببر مازندران مطرح شده بود، گفت: «در آن زمان صحبت مخفیانه ای وجود داشت مبنی بر این که با این اقدام میانکاله قرار است از دست کشاورزان و شکارچیانی که آن را تصرف کرده اند، رها شده و به ذخیره گاه زیست کره مبدل شود.»
وی در نقد چنین دیدگاهی که منجر به پروژه احیای ببر مازندران شده است، می گوید: «اگر این اقدام در راستای خارج کردن افرادی است که به شکل غیرقانونی میانکاله را تصرف کرده اند، این باید با استفاده از ابزارهای قانونی صورت بگیرد و اقدام با استفاده از از برنامه های ژورنالیستی و با هزینه کشته شدن ببرها غیر قانونی و غیر اخلاقی است.»
به گفته او، سازمان محیط زیست باید این قدرت را داشته باشد که به جای استفاده از این اقدامات نمایشی، جلوی ورود غیر قانونی به مناطق حفاظت شده و کشتار حیوانات را بگیرد.
تاریخچه ورود ببرهای روسی به ایران نشان می دهد که در چند سال اخیر این اقدام همواره ناکام بوده است. ۱۵ سال پیش یک جفت ببر سیبری وارد ایران شد که ۶ ماه بعد در باغ وحش مشهد از گرمای هوا تلف شدند. دو سال پیش هم دو ببر سیبری وارد ایران شد که یکی مرد و دیگری ناپدید است و هیچ خبری از سلامت و شرایطش داده نمی شود و البته هرگز آن را در انظار عمومی نمایش نمی دهند. حال با ورود چهار توله ببر سیبری دیگر که هیچ ضمانتی برای زنده ماندن آن ها وجود ندارد، ببرهای قربانی شده در ایران احتمالا به عدد ۸ می رسد.
با وجود چنین تاریخچه ای باید از مسوولان سازمان حفاظت محیط زیست که با وجود مخالفت افکار عمومی روسیه و ایران به ورود ببرهای سیبری تاکید دارند، پرسید که چه ضمانت اجرایی برای زنده ماندن ببرها در نخستین گام و احیای نسل ببر مازندران در دومین گام، وجود دارد. به علاوه در جایی که به نظر می رسد مردن ببرها هیچ پیگیری قضایی ندارد، این که در صورت تلف شدن توله ببرها، چه کسی به افکار عمومی پاسخ خواهد داد؟
مشخص هست که این ببرها در منطقه میانکاله نمیتونند به زیست خود ادامه دهند و از طرفی روسیه هیچ وقت به خاطر چشم و ابروی ایران این ببرها را به ایران نمیدهد بعنی باز دوباره تکرار تکرار تا کجا ما هنوز نتونستیم از نگه داری مناطق حفاظت شده بر بیایم هنوز که هنوزه جنگل های ما خیلی سریع تر از اونی که مردم فکر میکنند داره تخریب میشه . مناطق حفاظت شده کشور رو داریم تکه تکه میکنیم میدیم به بخش خصوصی و قاچاق پرنده های کمیاب شکاری ایران و شکار غیر مجاز حیوانات ان هم با نامردی تمام ما اینارو داریم و حالا ببر هم اضافه کنیم مطمئن باشید روسیه پلنگ ایرانی از ما میگیره همانند سال قبل متاسفم برای این گونه تصمیم گیری ها