دیده بان حقوق حیوانات: پلیس ویتنام یک کامیون حامل هزاران گربه زنده که با هدف مصرف در رستوران های این کشور از چین قاچاق شده بود را در «هانوی» پایتخت ویتنام شناسایی و ضبط کرد.
برچسب: خوردن
-
شکم ویتنامیها بلای جان هزاران گربه
به گزارش ایرنا، روزنامه «نیو استریت تایمز» روز شنبه نوشت مصرف گوشت گربه که در ویتنام از آن به عنوان ‘پلنگ کوچک’ یاد می شود غیرقانونی است، اما به طور قابل توجهی مورد پذیرش مردم قرار دارد و در رستوران ها به وفور یافت می شود.این کامیون حامل هزاران گربه به وزن سه هزار کیلوگرم بوده که از چین به ویتنام قاچاق شده است.راننده این کامیون مدعی شده بود این گربه ها را از استان ‘کوانگ نیه’ که در مرز چین واقع شده است خریداری کرده و همه آنها از چین وارد شده اند.طبق قانون ویتنام همه غذاهای قاچاق شده باید معدوم شوند. هر چند که پلیس این کشور اعلام کرد با توجه به زیاد بودن گربه ها هنوز تصمیمی برای آنها نگرفته است.تصاویر منتشر شده در شبکه ها اجتماعی و رسانه ها نشان می دهد که این گربه ها در جعبه هایی که از چوب بامبو ساخته شده بودند و روی یکدیگر قرار داشتند نگهداری می شدند.ممنوعیت استفاده از گوشت گربه در ویتنام به دلیل تشویق مالک آنها برای نگهداشتن گربه ها و همچنین کنترل میزان موش های این کشور عنوان شده است.گوشت گربه حتی در چین نیز مصرف نمی شود. -
افتخار عجیب مرد عرب: خوردن 22 عقرب زنده در 20 ثانیه!/ فیلم
دیده بان حقوق حیوانات: در این ویدئو که شبکه العربیه گزارش کرده است مرد عربی را می بینید که به سلطان عقرب ها معروف است و در عرض 20 ثانیه 22 عقرب را می خورد . این مرد عربی آرزو دارد بعد از عقرب، خوردن دیگر حیوانات را هم تجربه کند.
-
کشتار دردناک توله خرس قهوه ای برای مصرف اجزای بدن در آذربایجان شرقی/ فیلم و عکس +21
دیده بان حقوق حیوانات: یک توله خرس قهوه ای در آذربایجان شرقی برای مصرف اجزای بدنش توسط به شکلی فجیع بشر از پای در آمد.
خون خارج شده از گلوی این توله خرس احتمالا نشانه ذبح کردن برای مصرف اجزای بدن حیوان است. برخی افراد خرافه پرست و نا آگاه گمان می کنند مصرف بخشی از اعضای بدن خرس ها منجر به درمان بیماری ها یا تقویت قدرت مردانگی می شود.
یابنده این خرس اعلام داشته است که در تفرجی برای کوه پیمایی با این صحنه مواجه شده و فردی مشغول کندن بخش هایی از پوست و بدن حیوان بوده است. برش های بدن در تصوییر نشان می دهد غیر از کندن پوست، هدف جدا کردن امعا و احشای حیوان نیز بوده است.
به نظر می رسد پایین بودن میزان جرایم کشتار حیات وحش از یک سو نا آگاهی افرادی که در نزدیکی زیستگاه حیات وحش به سر می برند از دیگر سو مسبب اصلی فجایعی است که در حیطه شکار و کشتار حیات وحش رخ می دهد.
لازم است مسوولان با اندیشیدن تمهیداتی به این کشتار پایان دهند.
_______________________
شلیک در کرمانشاه، مرگ در تهران/ خرس قهوهای با بیش از ۱۵۰ ساچمه در بدن یوتانایز شد/ تصویر
کشته شدن یکی از خرس های سیاه رودان در هرمزگان
مرگ با گلوله، عیدی خرس قهوه ای در کلاردشت؛ کشتارچیان تعطیلی ندارند/ تصویری
فوری: بازداشت مجدد قاتل خرس های سمیرم این بار با اسلحه جنگی/ تاثیر جرایم بر رفتار کشتارچیان هیچ است!
نماینده مردم کهگیلویه: خرس نماد نفهمی است نه نماد کهگیلویه و بویراحمد!
افتخار جاهلانه برای کشتن بزرگترین خرس گریزلی جهان/ تصویر
کشته شدن خرس قهوهای جوان با شلیک دو گلوله/ تصویری
شکارچیان بیدار و مسئولان در خواب/ ۶ سکانس برای شکار خرس کوه نیر
خرس سوزی در کوهرنگ/ تصویر +۱۶
تلف شدن ۸قلاده خرس سیاه آسیایی طی ۹سال گذشته/ بیشترین تلفات توسط تله های سمی
بریدن سر خرس، برگی از خاطرات یک فرد نا آگاه؛ آیا مسوولان از یافتن این فرد عاجزند؟/ تصویر
عکسی دلخراش از شکار خرس در کردستان/ تصویر
دوباره خرس خشمگین به جای بیهوشی کشته شد!
قتل خرس قهوه ای در سراب توسط شکارچیان/ تصویری
عضو فراکسیون محیط زیست: عملکرد محیط زیست در برخورد با حیوان آزاری مطلوب نیست
بیانیه گروه های زیست محیطی در رابطه با «روز مبارزه با خشونت علیه حیوانات»
آزار حیوانات؛ از مرگ خرسها تا کشتن الاغ با پتک
گیلان: در نبرد دو خرس یکی از آنها کشته شد
درخواست پروانه شکار خرس از سوی اداره محیط زیست گیلان!
قاتل خرس های سمیرم آزاد شد/ اجرای حکم بدون دستگیری متهم دوم ممکن نیست
اقدام کنید! ضجه توله خرس ها را تا ابد تکرار خواهیم کرد
جنایت در حق حیوانات/ بلوتوث های سیاه زیست محیطی، خطری جدی و بی سابقه برای حیات وحش/ فیلم و عکس
کشتن الاغ با پتک در سمیرم/ فیلم
-
اعتیاد مرد عراقی به خوردن عقرب زنده!
دیده بان حقوق حیوانات: یک مرد عراقی یکی از عجیبترین اعتیادهای جهان را دارد و اگر هر روز عقرب زنده نخورد حال و روزش به هم میریزد. این کشاورز به نام جاسم محمد میگوید هر روز باید حداقل یک عقرب بخورد و ۱۵ سال است که این روند ادامه داشته است.به گزارش مجله مهر خوردن عقرب زنده حالا برای این مرد ۳۴ ساله تبدیل به یک میان وعده شده که او از طعم آن هم خیلی راضی است. حداکثر مدتی که جاسم میتواند بدون خوردن عقرب سر کند سه روز است و پس از آن بدن عوارض بیعقربی به سراغش میآید. به خاطر اینکه عقرب در زمستان کم پیدا میشود این مرد اهل حومه شهر سامرا در تابستان به اندازه کافی عقرب شکار میکند تا ذخیره مواد کافی داشته باشد. مقامهای پزشکی عراق میگویند که سم کشنده عقرب روی بدن این مرد بیتاثیر است و هیچ صدمهای به جاسم در هنگام خوردن عقرب زنده وارد نمیشود.جاسم محمد اما تنها کسی نیست که سم حیوانات رویش بیتاثیر است. استیو لودوین مرد ۴۲ ساله اهل کالیفرنیا همین وضعیت را درباره مارها دارد. او خودش سم مارها را به گفته خودش برای افزایش کارآیی سیستم ایمنی بدنش به خودش تزریق میکند. در حالی که هر سال ۱۰۰ هزار نفر در جهان به خاطر نیش مارها جانشان را از دست میدهند این مرد آمریکایی در طول ۲۳ سال گذشته هر هفته زهر خطرناکترین مارهای جهان را به خودش تزریق کرده است. -
مرد گمشده سگش را خورد تا زنده بماند
دیده بان حقوق حیوانات: یک کوهنورد کانادایی که 3 ماه پیش در منطقه ای از کبک کانادا گم شده بود مجبور شد برای زنده ماندن سگش را بخورد.
به گزارش عصر ایران به نقل از روزنامه «دیلی میل» مارکو لاووی کوهنورد 44 ساله کانادایی پس از 3 ماه گم شدن در حالی که بنا به اعلام پلیس تنها تاب مقاومت برای مدت 24 تا 48 ساعت را داشته باشد، از سوی نیروهای امداد پیدا شد.
وی در طی این 3 ماه مجبور شده بود برای زنده ماندن سگ خود را بخورد و از برگ درختان برای تغذیه استفاده کند. مچ پای او به شدت آسیب دیده بود از این رو توانایی راه رفتن زیادی نداشته است.
لاووی پس از اینکه نیروهای امداد او را پیدا کردند به شوخی گفته است: سگ دیگری برای خوردن نیست؟
وی پس از اینکه گرسنگی به او فشار زیادی وارد می کند محبور می شود برای رهایی از گرسنگی سگ شفرد آلمانی خود را با سنگ بکشد و گوشت سگش را بخورد. پزشکان اعلام کردند که او اگر سگش را نمیخورد احتمالا در طی این مدت از گرسنگی می مرد.
لاووی پس از پیدا شدن به بیمارستان منتقل شد و بنا به اعلام پزشکان دستکم باید به مدت 2 هفته بستری باشد.
وی در طی این مدت بسیار نحیف و لاغر شده است.
دریاچه ماتاگامی کبک جایی که لاوویی پس از 3 ماه در حوالی آن پیدا شد و نجات یافت
-
سوسکخوردن برای جذب گردشگر؛ بلایی که چینیها سر حیوانات زنده میآورند/ تصویری
دیده بان حقوق حیوانات: در حالی که خیلی از ایرانیها فکر میکنند مردم چین از حشراتی چون سوسک، عقرب و مارمولک و کرم تغذیه میکنند، واقعیت ماجرا چیز دیگری است و این نوع غذاها هم دیگر در چین منسوخ شده و تنها در محلاتی خاص و به عنوان جاذبه گردشگری میتوان آنها را یافت.
اگر راهی کشور چین باشی و این نخستینبار هم باشد که از این کشور دیدن میکنی، یکی از نگرانیهایی که همان ابتدای راه برایت ایجاد میشود این است که «با گرسنگی چه کنم!»
بله! هنوز خیلی از ایرانیها وقتی میخواهند درباره غذاهای چینی حرف بزنند از سوسک و عقرب و کِرم و مار و خلاصه خوردنیهایی از این دست نام میبرند! خیلی که بخواهند تخفیف بدهند، غذاهای دریایی را هم به این منو اضافه میکنند. البته اینجا هم سعی دارند هیجانش را بیشتر کرده و هشت پا و قورباغه و … را هم حتما نام ببرند.
این ماجرا آنقدر جدی شده است که من افرادی را میشناسم که حتی به دلیل همین حرف و حدیثها و ترس از اینکه در چین غذاهای عجیب و غریب به خوردشان بدهند و آنها هم نفهمند چه خوردهاند و بعدا که بپرسند «این چی بود که خوردیم؟» به آنها بگویند «سوسک»، از رفتن به این کشور زیبا صرفنظر کردهاند.
اما حقیقت غذاهای چینی و غذا خوردن در این کشور با آنچه در اذهان عمومی مردم ما جا افتاده است، فرق دارد.
وقتی قرار بود برای یک ماموریت دو هفتهای به چین بروم، خیلیها هشدار میدادند که با خودت کنسرو و نان ببر تا آنجا از گشنگی تلف نشوی! مراقب باش جانور نخوری یا هر چیزی میخواهی بخور اول حسابی پرس و جو کن و … ولی همه این حرفها بر خبرنگار جماعت تاثیر ندارد؛ چرا که اهل ریسک است و از سوی دیگر حوصله همراه بردن ساک و چمدانهای رنگ و وارنگ هم ندارد؛ چه برسد به اینکه بخواهد با خود غذای دو هفتهاش را ببرد.
خبرنگار که باشی کم کم برایت عادت میشود در هر شرایط بخوابی، اگر لازم باشد گرسنگی بکشی و خلاصه خود را برای شرایط سخت آماده کنی. البته ماموریتم به چین به دعوت وزارت امور خارجه چین و با هماهنگی وزارت خارجه کشورمان است و قول دادهاند دغدغه غذا را برطرف کنند و هم مشکل حلال و حرام نداشته باشیم، هم غذاهای عجیب و غریب نخوریم.
پایمان که به چین میرسد، یک پسر جوان چینی که فارسی را با لهجه بسیار شیرین صحبت میکند و اسم خودش را هم گذاشته است «پیمان»، نقش مترجم را برایمان ایفا میکند و خیلی طول نمیکشد که بچههای گروه با او دوست شده و سوالهایشان درباره فرهنگ و آداب و رسوم چین را از او میپرسند.
وقتی یکی از همکاران ما میپرسد: «راستی شما سوسک و کرم هم میخورید؟» ، اخمهایش در هم میرود و میگوید «نخیر. ما از این چیزا نمیخوریم. فقط بعضی از چینیا حشره میخورن. بیشتر هم برای جذب توریست است».
پیمان که از نسل جدیدیهای چین است، به قول خودش فقط یکبار «جیر جیر» (منظورش جیرجیرک است) خورده و کلا اهل خوردن اینجور غذاها نیست!
تصور ما این است که خیلی راحت میتوانیم غذاهای عجیبی که درباره آنها شنیدهایم، در اغذیهفروشیهایشان پیدا کنیم ولی به این راحتیها هم نیست. با کمی پرس و جو متوجه میشویم که در پکن محلهای هست که یک خیابان دارد که در آنجا دکههایی برپاست که غذاهای به حساب ما نامتعارف میفروشند.
گرچه برنامههای سفر کاری بسیار فشرده است و کاسبان شهر هم بعد از ساعت 22 کم کم مغازههایشان را تعطیل میکنند، ولی یک شب میتوانیم خود را به همان محلهای که مدنظرمان است، برسانیم.
وقتی به سر خیابانی که در آن دکههای غذافروشی قرار دارد، میرسیم، شلوغی محل و از سوی دیگر بوی نامطبوعی که به مشام میرسد وادار به مکثمان میکند، ولی کنجکاوی بر هر نیروی بازدارنده پیروز است.
به اولین دکه که میرسیم، آه از نهادم بلند میشود. بیچاره حیوانات خود را بر سر سیخهای چوبی کرده و به تماشا گذاشتهاند. اینکه میگویم به تماشا گذاشتهاند پربیراه نیست؛ چرا که به نظر نمیرسد هیچ خریداری تمایل به خرید آنها داشته باشد و بیشتر افراد حاضر در محل هم خود چینیها هستند که آنها از این خوراکی نمیخرند.
آنقدر این حیوانات خریدار ندارند که اگر به فروشندهها پول بدهی برایت سوسک و عقرب و اسب دریایی و ملخ میخورند! این هم نوعی جاذبه گردشگری است.
آنچه بیشتر از اینکه به تعجب وادارام کند، خشمگینم میکند، این است که عقربها را زنده زنده به سیخ کشیدهاند و حیوانات بیچاره در حال دست و پا زدن هستند. اگر قرار باشد مشتری یکی از سیخهای عقرب باشی، همانطور زنده زنده حیوانات بیگناه را در روغن داغ میگذارند تا هم جان بدهند هم برشته شوند! وحشتناک است.
نمونهای از عقربها و اسبهای دریایی آماده سرخشدن؛ عقربها زنده زنده به سیخ کشیده شدهاند
وقتی چشمم به اسبهای دریایی (اسب ماهی) که آنها هم بر سیخ شدهاند، میافتد سعی میکنم از فروشنده بپرسم شما چطور یکی از گونههای زیستی در حال انقراض را اینگونه میکشید و میخورید؟ میگوید: اینها پرورشی هستند.
به راستی اگر در چین اسب دریایی پرورش میدهند و میخورند، چرا باید هنوز نگران انقراض اینگونه جانوری بود؟ البته یکی از دلایل صید اسبهای دریایی خاصیت دارویی و درمانی آنهاست که این انگیزه برای کشتن آنها، معقولتر به نظر میرسد.
یکی دیگر از جانداران دریایی که به عنوان غذا فروخته میشود، ستاره دریایی است. ستارههای سیخ کشیده شده دست و پایشان آویزان است و خدا میداند که زندهاند یا مرده! ستاره و اسب دریایی نسبت به عقربها در اقلیت هستند و کمیاب بودنشان باعث شده که کمتر هم برای فروش در مقام یک غذا از آنها استفاده کنند.
ستارههای دریایی با دست و پاهای آویزان به شما لبخند نمیزنند!
بیشتر ازدحام محله از مردم چین است و توریستها در اقلیت هستند و از آنجا که نمیبینم کسی در حال خوردن اینجور غذاها باشد، بیشتر مطمئن میشوم که اینگونه غذاها دیگر بین خود چینیها طرفدار ندارد و حتی خودشان هم به عنوان یک سرگرمی با آن برخورد میکنند و در آن سوی خیابان مغازههای مکدونالد و کی. اف. سی مشتریان واقعیتری دارد.
مغازهداران که خودشان میدانند حشرات و اسبها و ستارههای دریاییشان چندان طرفدار ندارند، زرنگی کرده و گوشتهایی را به سیخ کرده و روی آتش گذاشتهاند. ما که قرار نیست از این گوشتها که میگویند مرغ است هم بخوریم، ولی مردم از آنها استقبال میکنند و میشود گفت غالب افرادی که میخواهند از این دکهها چیزی برای خوردن بخرند، سراغ همین گوشتهای مرغ میروند.
فروش مرغ سرخشده باعث شده که اگر غریبه باشی در نگاه اول فکر کنی کسب و کار فروش غذاهای عجیب و غریب در این خیابان چه رونقی دارد! ولی واقعیت چیز دیگری است.
این مرد چینی در حال خوردن مرغ است
به هر حال چینیها به این موضوع واقفند که در بیرون مرزهای کشورشان درباره نوع غذایی که میخورند و به ویژه خوردن حشرات، حرف و حدیثهای زیادی به گوش میرسد و آنها هم از این مساله به عنوان یک فرصت گردشگری استفاده کردهاند.
البته وقتی میپرسم که چینیهای سن و سالدار و یا ساکنان روستاها میانهشان با این نوع غذاها چگونه است؟ اینگونه پاسخ میشنوم که نسلهای قدیمی و روستاییها بیشتر از این نوع غذاها استفاده میکنند و داشتن خواص درمانی عامل مهمی برای خوردن اینگونه خوراکیهاست.
در حالی که کم کم سعی میکنم با ماجرای عقربهای زنده بهسیخشده و اسبها و ستارههای دریایی و از سوی دیگر با کثیفی و بوی نامطبوع محیط کنار بیایم، چشمم به کاسههایی میافتد که چیزی شبیه سیراب – شیردان و پاچه خودمان در آنها قرار دارد و مرد فروشنده در حال خالی کردن آب داخل آنهاست.
آنچه در کاسهها به چشم میخورد، پاهای قطعه قطعه شده هشتپاست که آنها را پختهاند و شبیه همان سیراب – شیردان خودمان میخورند! اصلا فکرش را هم نمیتوانم بکنم که همچین غذایی را بخورم، ولی چینیها آن را دوست دارند. تازگیها در کشور خودمان هم هشتپا در برخی رستورانها سرو میشود، ولی نوع پخت آن خیلی با آنچه اینجا به فروش میرسد، فرق دارد.
مرد فروشنده در حال خالی کردن آب از کاسههای هشتپای پخته شده است
وقتی میخواهم در ذهنم درباره سلیقه غذایی چینیها قضاوت منفی داشته باشم، یادم میافتد که در کشور خودم هم خیلیها طرفدار پر و پا قرص کله پاچه و سیراب شیردان هستند و خیلی از خارجیها وقتی صحنه کله گوسفند پختهشده را در کلهپزیهای ایران میبینند، حالشان دگرگون میشود.
به هر حال هر ملتی ذائقه غذایی خاص خود را دارد و باید به عنوان بخشی از فرهنگ و آداب و سنن آن منطقه مورد احترام قرار گیرد.
کمی آن سوتر پاهای هشتپا را بریده و به سیخ کردهاند و اگر بخواهی برایت سرخ میکنند. یکی از مهمترین مشکلاتی که نمیگذارد تصور خوردن این غذاها را هم بکنی، رعایت نکردن بهداشت است؛ وگرنه همین هشتپای سرخشده را در رستورانهای تهران خیلی شیک سرو میکنند و ما برای خوردن آن پول زیادی هم پرداخت میکنیم.
در این محله قیمت غذاها پایین است و البته کیفیت بهداشتی آن هم پایین.
هشتپاهای به سیخشده در انتظار خریدار
از قدیم شنیدهایم که زهر عقرب خواص دارویی زیادی دارد و لابد چینیها خیلی بیشتر از همه مردم جهان به این شنیده باور دارند؛ چرا که خیلی بیشتر از دیگر حشرات، عقربها را میخورند. در خیابانی که به سر میبریم در هر دکهای عقرب سیخشده دیده میشود و غالبا هم با دو جور عقرب روبهرو میشوی؛ عقربهایی که کوچک هستند و طلایی رنگ و عقربهایی که بزرگاند و سیاه.
شاید در هیچ حالتی برای دستهای از عقربهای سیاه که در فاصله نیم سانتیمتریام قرار داشته باشند، احساس دلسوزی نکنم جز در این حالت که شکم آنها را سوراخ کرده و یک چوب از وسطش رد کردهاند و حیوان نیمهجان معلوم نیست چه سرنوشتی خواهد داشت.
عقربهای سیاه در همه دکههای اغذیهفروشی دیده میشوند
حتی معلوم نیست که خریداری حاضر شود آنها را بخرد و بخورد و اگر کسی آنها را نخورد لابد به سطل آشغال ریخته میشوند. به هر حال اینجا چین است؛ با جمعیت یک میلیارد و 300 میلیون نفر که از قدیم یکی از پرجمعیتترین کشورهای جهان بوده است و اگر قرار باشد شکم این جمعیت سیر شود، شاید روزی ناگزیر شوند، حشرات را هم بخورند، گرچه انگیزه اصلی خوردن این دسته از جانوران در چین و کشورهایی از این دست، از گذشته تا امروز خواص درمانی آنها بوده است.
و آنچه میخواهم در ادامه گزارش شما را با آن مواجه کنم، هیجانانگیزترین بخش ماجرا خواهد بود. ابتدا عکس آن را مشاهده کنید.
بفرمایید مارمولک و کرم ابریشم!
بله! آنچه در گوشه راست تصویر میبینید مارمولک است؛نوع خاصی از مارمولک که پشتش خالدار است و حتما به وقت حیات خیلی زیبا بوده است.
من که هرگز حاضر نیستم این غذا را مزه بکنم،ولی واقعا این پوست و استخوان؛ بعید است استخوان چندانی هم داشته باشد، چه چیز دندانگیری دارد و کجای دل آدم را میگیرد؟! بعید هم به نظر میرسد آنقدر خوشمزه باشد که برای طعم لذیذش به عنوان غذا انتخاب شده باشد.
فروشندهها هم دیگر توجیهی برای فروش مارمولک به عنوان غذا ندارند.
ولی در همان سمت راست تصویر و زیر پای ستارههای دریایی، شما با حیوانی کرممانند رو به رو هستید که میگویند کرم ابریشم است. حالا اینکه کرم ابریشم که هدف اصلی خلقت آن تولید رشتههای ابریشم است و فوقش اینکه پروانه شود و سر از طبیعت درآورد، چرا حالا به سیخ شده و قرار است به عنوان غذا خورده شود، خودش علامت سوال بزرگی است.
خیلی از این جانورها را خام خام هم می خورند که قضیه را از آنچه اول دیدهایم، هم بدتر میکند، واقعا کرم سرخکرده بهتر است یا خام؟
تنوع غذایی چینیها در حوزه حشرات به آنچه تا الان دیدهاید، خلاصه نمیشود. ملخها و جیرجیرکها و نوعی سوسک هم توسط آنها خورده میشود؛ باز هم باید تاکید کنم که غذاهای نامتعارف خوراک غالب چینیها نیست و به ویژه نسل جدیدشان میانهای با آنها ندارند.
تنوع غذا با عقرب، ملخ و نوعی سوسک تکمیل میشود
در سمت چپ تصویر سوسکهایی دیده میشود که با وجود سوالهایی که پرسیدیم مشخص نشد نام علمی آن چیست و چه معادلی باید برای آن در فارسی استفاده کرد. آنچه فروشندهها میگفتند جیرجیرک را در ذهن تداعی میکرد.
البته در مناطقی از چین که پوشش درختها بیشتر است، صدای زیبایی از لابهلای درختان به گوش میرسد که کسانی که به دیوار چین رفتهاند، حتما این صدا را به وضوح شنیدهاند. این صدا از سوی یک حشره تولید میشود که وقتی صدای یکی قطع میشود، دیگری همان نت را ادامه میدهد.
از آنجا که توانسته بودم یکی از این حشرات را در دیوار چین ببینم به نظرم حشرهای که به عنوان خوردنی استفاده میشود با آوازهخوان دیوار چین یکی است.
سوسکی که نام آن را آوازهخوان دیوار چین گذاشتهام
هزارپا هم یکی دیگر از حشراتی است که در گشت و گذارم در «خیابان غذاهای عجیب و غریب» با آن رو به رو میشوم. گویا غذای مرسومی نیست؛ چون تنها یک دکه هزار پا دارد و لابد خیلی خوششانس بودهام که قبل از تمام شدن آن موفق به دیدارش شدهام.
کافی بود چند دقیقه دیرتر برسم تا همین سه سیخ هزار پا هم تمام شود. گویا هزارپاها از آن غذاهایی هستند که باید سرخ شوند.
هنوز نتوانستهام با این موضوع کنار بیایم که یک کرم را با همان کله و دم و پاهایش گاز بزنم و بخورم. یک نفر هم این اطراف نیست که مشغول خوردن هزارپا باشد تا درباره طعمش سوال کنم، فروشندهها هم که همگی از محصولشان تعریف میکنند.
سه سیخ هزار پا در کنار سوسکها دیده میشود
فکر میکنم همه دکههای غذافروشی را یک به یک سر زده و از هر نوع غذای عجیب و غریبی عکس گرفته و پرس و جو کردهام.
یک نکته که شاید به نظر کماهمیت بیاید، ولی برای خودم جالب بوده، این است که سیخها را داخل گل کلم فرو کردهاند و بعدا این گل کلمها را دور میاندازند. البته جعبههای چوبی که سوراخهایی برای سیخ در آنها تعبیه شده نیز به عنوان پایه استفاده میشوند.
در کنار این غذاها که بوی چندان دلچسبی هم ندارند، سیخهای دیگری هم دیده میشود که خوردنیهایی گرد و رنگی به آنها وصل شده و اتفاقا بوی خوبی هم دارند.
اینها میوههایی هستند که با لفافی از شکر پوشانده شده و سرخ میشوند که بوی خوش هم از شکر تفتداده شده است. خیلی علاقمند هستم یکی از آنها را امتحان کنم، ولی یک ساعت و نیم دیدن صحنههایی که شرح آن گفته شد دیگر اشتهایی باقی نگذاشته است.
این میوهها طرفداران زیادی دارد و توریستها هم از آن استقبال میکنند. به هر حال هم ظاهرشان هم بویشان خوب است هم اینکه میدانی چه چیزی میخوری.
خیابان را یکبار تا انتها رفته و بار دیگر به نقطه آغاز رسیدهام. سر خیابان دو گاری به چشم میخورد که یکی میوه میفروشد و دیگری سیبزمینی سرخکرده.
سیبزمینی هم نوعی غذاست که تنوری آن را در خیابانهایشان میفروشند و این یکی دیگر با آنچه ایرانیها میخورند تفاوت چندانی ندارد.
نوعی تنور قابل حمل با گاری برای سرخ کردن سیبزمینی
سیبزمینیهایی که این فروشنده سرخ میکند، خیلی بزرگ هستند و بیشتر به چغندر شباهت دارد.
میوههایشان هم اگرچه با انواع میوههای ما بعضا تفاوت دارد، ولی بالاخره میوه است و قابل خوردن و لذت بردن. در 12 روزی که در شهرهای مختلف چین به سر بردم در پایان هر وعده غذایی برایمان میوه سرو کردند و کلا به خوردن سبزیجات و میوه اهمیت زیادی میدهند.
در همه غذاهایشان سبزیجات به کار میرود و علاقه زیادی به غذاهای آبپز و پخته دارند. برخلاف ایرانیها با سرخکردنیها و گوشت چهارپایان میانه چندانی ندارند و غذاهای دریایی عمده غذایشان است.
مصرف سبزی و میوهجات در چین بالاست
چینیها به دلیل مصرف درست غذا، پرهیز از سرخکردنیها، توجه به سبزیجات و میوهها و انواع غذاهای دریایی، کمنمک بودن غذاها و … سلامت و طول عمر خود را تضمین میکنند. در چین به ندرت با فرد چاق روبهرو میشویم و تشخیص سن واقعی آنها نیز دشوار است.
به اعتقاد خودشان پوستهای شفاف و سالم و دیر پیر شدنشان مرهون نوع رژیم غذاییشان است و به ما ایرانیها که به شدت غذاهای چرب و شیرین و سرخکردنی دوست داریم، توصیه میکنند ماهی و سبزیجات بخوریم.
آنچه در این گزارش آمد، تنها تصویری از برخی عادات غذایی چینیها بود که اتفاقا این بخش از آن در کشور ما پررنگ جلوه کرده و بعضا از حقیقت هم فاصله گرفته است. آنچه به طور غالب به عنوان غذا از سوی چینیها مصرف میشود نه سوسک است، نه ملخ و نه هیچ چیز عجیب و غریب دیگری، ولی آنها به شدت به غذاهای دریایی علاقه دارند و این روزها هم که فستفودها چینیهای جوان را که زندگیشان وقف کار است، به خود جلب کرده است.
منبع: مهر
-
این مرد حیوانات را زنده زنده می خورد/ تصویر
دیده بان حقوق حیوانات: «لوییز کول» مرد جوان ۲۸ ساله، تصاویری از خود را در فضای مجازی منتشر کرده که نشان میدهد او در حال خوردن خرچنگ، رطیل و ۲۱ ملخ زنده است.
به گزارش افكار، انتشار تصاویری از مرد جوان که در حال خوردن عقرب زنده است در فضای مجازی، واکنشهای زیادی را در پی داشت.
همچنین تصاویری از این مرد انگلیسی منتشر شده که ۱۰ موش مرده را در بشقابی چیده و به عنوان غذایی اشتهاآور به آنها نگاه میکند!
کول که ساکن جنوب غرب لندن است میگوید که قصد دارد کاملا آزاد و رها زندگی کند._________________
خبر مرتبط:
بی اخلاقی در عکاسی با اسب:
دختر و اسب: اوج بی اخلاقی در غرب/ تصویری
بی اخلاقی در عکاسی با سگ:
عطش خون یا اشتیاق به یادگیری؟ عکسهایی با عنوان فقط برای شوخی!/ تصویری
بی اخلاقی در کشتن و تشریح لاک پشت:
لزوم نظارت بر دانشکده های دامپزشکی/ تصاویر
بی اخلاقی در عکاسی با سر حیوانات:
لزوم نظارت بر دانشکده های دامپزشکی ۲/ تصویر
نظر سه تن از فعالان حقوق حیوانات:
به بهانه عکس یادگاری با سر بریده حیوانات
-
دستگيری مردی به جرم كشتن و خوردن سیاه گوش
دیده بان حقوق حیوانات: اين مرد كه به موادمخدر اعتياد داشته است پس از كشتن اين سیاه گوش (Bobcat) نسبت به خوردن آن اقدام كرده بود.
پليس در بازرسي كه از خانه اين مرد 38 ساله داشت، همچنين مقدار زيادي موادمخدر و اسكلت 500 خروس را پيدا كرد.
«هنري آرنيبال» در بازجويي با پليس گفت: دو روزگذشته اين سیاه گوش پنج تا از خروسهايم را كشته و من نيز با اسلحه به او شليك كردم و اين گربه را كشتم.
به گزارش خبرگزاري يونايتدپرس، خوردن گوشت گربه خلاف قانون نيست اما پليس اين مرد را به دليل نداشتن مجوز شكار و نگهداری وسایل جنگ خروس مجرم شناخته است.