دیده بان حقوق حیوانات: گرچه سگگردانی، معامله و نگهداری آن در ایران با محدودیت هایی همراه بوده و هست، خبرگزاری آسوشیتدپرس از مرکزی در غرب تهران گزارش تهیه کرده است که کار آن نگهداری و یافتن سرپرست برای سگ های بی پناه است.
دسته: در رسانه ها
-
پناهگاه سگهای تهران/ تصویری
مرکز نگهداری از حیونات «وفا» در هشتگرد واقع در غرب تهران پناهگاهی است که در حال حاضر نزدیک به ۵۰۰ سگ بیپناه در آنجا زندگی میکنند.در این مرکز که بیشتر زنان داوطلب کمک به آن هستند صدها سگ خوششانس که جایی برای زندگی نداشتهاند تحت مراقبت و سرپرستی قرار گرفتهاند. این مرکز در سال ۸۳ به مدد کمکهای خیریه تاسیس شده است و در حال حاضر تنها پناهگاه مجوزدارِ حیوانات در ایران به شمار میرود.علی ثانی، مدیر پناهگاه، در همین رابطه به خبرنگار اسوشیتدپرس میگوید: «در جامعۀ ما سگها بیپناهترین حیوانات هستند. سگهایی که به اینجا آورده میشوند، قبلاً در محیطهای شهری با مشکلات بسیاری درگیر بوده و نیاز به کمک داشتهاند.»هما رشید یکی دیگر از کسانی که در این مرکز از سگها مراقبت میکند هم میگوید که رتق و فتق امور پناهگاه برعهدۀ داوطلبان است و هزینۀ آن از کمکهای اهدایی تامین میشود.هما اضافه میکند: «ما سعی میکنیم مردم را به کمک کردن متقاعد کنیم، اما متاسفانه راضی کردن مردم به کمک کردن به این پناهگاه کار بسیار سختی است. اکثراً میگویند وقتی آدمها به کمک نیاز دارند، چرا باید به سگها کمک کنیم؟»به گفته هما مشکل دیگر این پناهگاه پایین بودن تقاضا برای سرپرستی سگ هاست. به طور میانگین ماهانه تنها شش سگ صاحب سرپرست میشوند. دلیل پایین بودن نرخ پذیرفتن سرپرستی سگها این است که اکثراً سگهای نژاددار را به سگهای ولگرد ترجیح میدهند.افسانه زرین مسئول بخش یافتن سرپرست برای سگها میگوید: «ما میخواهیم به مردم نشان دهیم که همین سگهایی که در کوچه و خیابان میبینیم، میتوانند به دوستان خوب ما تبدیل شوند». -
سرقت دندانهای جسد نهنگ قاتل در ساحل ونکوور آیلند/ تصویر
دیده بان حقوق حیوانات: روز جمعه جسد نهنگ قاتل بارداری به نام رپسودی در سواحل ونکوور آیلند شناسایی شد و معاینه دقیق آن به روز بعد موکول شد.
جسد بدون نگهبان و فقط با نصب نوارهایی در اطراف آن در ساحل رها شد و زمانی که در روز شنبه جسد مورد معاینه قرار گرفت ، مشخص شد چهار دندان نهنگ شب گذشته به سرقت رفته است .
این موضوع شبب خشم و ناراحتی مدافعان حقوق حیوانات در بریتیش کلمبیا شده است.
به گفته محققان کشف این مسئله که دندانها چگونه و دقیقا در چه زمانی به سرقت رفته اند هفته ها به طول خواهد انجامید.
در همین حال تحقیقات در مورد علت مرگ این نهنگ آغاز شده و از خون و اعضای بدن آن نمونه برداری های لازم صورت گرفته است. با این حال گمان می رود نهنگ در زمان وضع حمل دچار مشکل شده و قبل از بدنیا آمدن فرزندش درگذشته است .
-
باغ وحش انسانی پاریس تعطیل می شود
دیده بان حقوق حیوانات: گروه های بشر دوستانه توانستند فعالیت یک نمایشگاه انسانی را متوقف کنند؛ اقدامی که هرروزه برای حیوانات در باغ وحش ها رخ می دهد و مخالفت ها با این رخداد به بهانه هایی شنیده نمی شود.
بدنبال اعتراضات شدید نهادهای بشری علیه نمایشگاه “اگزیبیت بی” که در آن در ظاهر تلاش می شد، رویکردهای استعماری را در کشورهای جهان سوم توسط استعمارگران غربی نشان دهد، مقامات برگزارکننده تصمیم گرفتند این نمایشگاه را زودتراز تاریخ تعیین شده تعطیل کنند.
به گزارش میزان به نقل از شبکه خبری فرانس 24، دراین نمایشگاه، در اتاقک هایی افرادی را به عنوان نمادین قرار می دادند که نشان دهد چگونه تحت استعمار قرار داشتند.
به عنوان مثل در یکی از اتاقک ها ، زن سیاهپوست در حالیکه وسائل نظافتی از جمله سطل آب و “تی” در کنارش است ساعت ها روی صندلی نشسته و در معرض دید مردم قرار می گیرد که این رویکرد مورد اعتراض نهادهای بشر دوستانه در پاریس قرار گرفت.
منتقدان این اقدام برگزار کننده را برگزاری “باغ وحش انسانی” نام گذاشتند و خواستار تعطیلی هر چه زودتر آن شدند.
مرکز فرهنگی شهر پاریس اعلام کرد که این نمایشگاه امروز تعطیل خواهد شد.
-
شکست انگلیس در منع استفاده از حیوانات غیراهلی در سیرکها
دیده بان حقوق حیوانات: «دیوید کامرون» نخست وزیر انگلیس هم در ممنوعیت استفاده از حیوانات غیراهلی در سیرکها، حریف نمایندگان «حزب توری» نشد.
به گزارش ایسنا انگلیس در بحث ممنوعیت استفاده از حیوانات غیراهلی نظیر شیرها، ببرها، گورخرها و شترها در سیرک حتی از کشورهایی نظیر بولیوی و بوسنی عقبتر است. با وجود حمایتهای جدی «دیوید کامرون» نخست وزیر انگلیس، قانون جدید منع استفاده از حیوانات وحشی در سیرک از سوی نمایندگان حزب توری پارلمان این کشور رای نیاورد.
این هفتمین بار است که این قانون با مخالفت نمایندگان پارلمان انگلیس مواجه میشود. همچنان دهها شیر، ببر، گورخر و شتر در سیرکهای سیار مورد بهره کشی قرار میگیرند و در سال 2012 میلادی دولت انگلیس تصمیم گرفت از این سخن «کامرون» که استفاده از حیوانات وحشی در سیرک را اقدامی کهنه و از مد افتاده تلقی کرده بود، حمایت کند اما با وجود اینکه پیش نویس قانون منع بکارگیری حیوانات وحشی در سیرکها در سال 2013 میلادی تهیه شد، این قانون هنوز در صف تصویب است.
به گزارش ایسنا به نقل از گاردین، «جیم فیتزپاترک» وزیر پیشین محیط زیست انگلیس و از اعضای حزب کارگر، این قانون را که تحت حمایت اعضای تمام احزاب بود برای تصویب به پارلمان انگلیس ارائه کرد اما تصویب این قانون تاکنون بارها از سوی سه نماینده حامی سیرک و عضو حزب «توری» متوقف شده است.
«فیتزپاترک» میگوید: اینکه تعداد اندکی از اعضای حزب توری در برابر این قانون مقاومت میکنند مسئله حادی نیست. اگرچه این مسئله ناامیدکنندهای است اما تلاش میکنیم تا این مسئله را تا آخر پیگیری کنیم و از تصویب آن عقب نشینی نکنیم.
وی تاکید کرد: دیگر دوران حمل کردن حیوانات پشت وانتها و چرخاندن آنها از این شهر به آن شهر و نمایش دادن آنها به سر آمده است. در بسیاری از کشورها حتی بوسنی و بولیوی نیز این فعالیتها ممنوع شده و سیرکها نیز سرگرمیهای دیگری را جایگزین نمایش دادن حیوانات وحشی کردهاند. اکنون وقت آن رسیده تا انگلیس هم باور کند که قرن 21 شده و باید مانند یک کشور متمدن رفتار کند.
-
نامه به پرندگان مهاجر!/ وبلاگ میهمان
دیده بان حقوق حیوانات:/عباس محمدی*: عزیزان دورپرواز من، دیگر به سرزمین من نیایید! اگرچه دیدن بالگشایی عاشقانهتان در آسمان زمستانی میهن، امیدبخش دل من بوده است، اما دیگر نیایید… اینجا امن نیست! گویا هممیهنان من دیگر رویای پرواز را خوش نمیدارند!
آشوراده و میانکاله هم میرود؛ به همانجا که اورمیه را فرستادیم، به همان شورهزار یأسی که از بختگان ساختیم، به همان گورستانی که از زایندهرود و گاوخونی برجا نهادیم، و به همان بیابان وحشتی که از جازموریان پدید آوردیم.
نیایید! از فراز البرز که میگذشتید، قهقههای که با آن به همپروازانتان دلگرمی میدادید، مرا هم شور زندگی میبخشید. میتوانستید از چکادهای پربرف و از میانهی تندر و آذرخش بگذرید، اما، دیگر نمیتوانید از میانِ پردههای شوم رگبار گلوله جان به در برید.
نیایید! ما دروغ گفتیم؛ در آبگیرهای سرخرود دانه افشاندیم و گفتیم که ایمن فرود آیید. با خیالی آسوده پایین آمدید، و در دامچالههای مرگ به بندتان کشیدیم و زنده زنده بال و پاهای ظریف و خستهتان را گره زدیم و بر سینیهای طمعورزی در فریدونکنار به اسکناس تاختتان زدیم.
نیایید! آببندانها دیگر برایمان اندوختگاه مایهی حیاتی نیست که شالیزارهامان را پر برکت میکرد؛ شالیزار در نظر ما فقط “ملک مرغوبی” است که میتوانیم برای ساخت ویلا در آن، آگهی کنیم. برنج را کشتیهای غولآسا از آنسوی آبها برایمان میآورند. ما، خستگی را بر خاکریز کنار کشتزار از تن نمیگیریم؛ صندلی خودرویی را که با فروش زمین پدری به دست آوردهایم، بر آن خاک ترجیح میدهیم.
نیایید! ما، چنان دریدهچشم شدهایم که ارث پدر را هنوز که او زنده است، میطلبیم – بس که برای به چنگ آوردن پول شتاب داریم- و به چشمان خیس او و به دستان پینه بستهاش نگاهی نیز نمیافکنیم. دستان ماهر مادر هم که برگهای چای “لاجان” را چنان عمل میآورد تا گواراترین چای را برایمان دم کند، دیگر نمیخواهیم؛ “یارانه” را چونان نوالهای شاید به او دهیم تا چای سیلان را از “سوپری” سر کوچه بخرد.
نیایید! ما و بزرگان ما دروغ گفتیم؛ ما را پروای آیندگان این خاک نیست. سخن از محیط زیست گفتیم، چنان که از اجرای “پروژه” میگوییم به بهای تاخت زدن خاک و زیر خاکهامان با سوله و اسفالت و خودروهای وارداتی. بر زبان، از حفظ محیط زیست سخن راندیم و با دست امضا گذاشتیم بر توافقنامهای که تالاب و جزیرهی آرامش شما را به دوستان واگذار میکند.
نیایید! شما را به خدا نیایید، شاید که جایی دیگر مهماننواز تر باشند… و شاید که ما به خود آییم.
-
درباره حمایت از حیوانات و ماجراهای اخیر/ وبلاگ میهمان
دیده بان حقوق حیوانات: سپهر سلیمی*: سالهاست که مخالفان فعالیت های اجتماعی و آنها که میانه ای با نهادهای مدنی و سازمانهای غیردولتی ندارند می کوشند فعالیت های اجتماعی و سازمانهای غیردولتی را به گروه ها و فعالیت های سیاسی پیوند بزنند تا از این طریق به این فعالیت ها آسیب وارد کنند و مانع از اثرگذاری آنها شوند. هنوز سخنان مدیران دولت قبل در خصوص گروه های زیست محیطی را از یاد نبرده ایم.
شگفتا در حالی که در دولت جدید، ذره ای از این بدبینی ها و بی اعتمادی ها کاسته شده است عده ای تازه از راه رسیده تلاش دارند کوشش های مدنی را به سیاست پیوند بزنند! اگر نگوییم این عده مغرض هستند، در بهترین حالت آنها را می توان نادان دانست!
فعالیت های اجتماعی به ویژه آن بخش از آن که به حفظ محیط زیست مربوط می شود با رفتارهای هیجانی و بی برنامه نه تنها به سرانجام نمی رسد که تلاش پیشینیان را نیز نابود می کند.چند نکته دیگر:
اول: درست است که بسیاری از مشکلات زیست محیطی ایران ریشه در تصمیم گیری های دولتی و سیاسی دارد اما واقعیت این است که منشاء بسیاری از مشکلات در عدم آگاهی مردم است. اگر آگاهی مردم افزایش یابد مطالبات اجتماعی و سیاسی آنها نیز رنگ و بوی زیست محیطی می گیرد و آن وقت است که دولتمردان مجبور به رفتار و تصمیم گیری زیست محیطی می شوند. اگر به دنبال تغییرات پایدار برای حفظ محیط زیست و حمایت از حیوانات هستیم باید در پی افزایش آگاهی عمومی و آشنایی مردم با لزوم حفظ محیط زیست و حمایت از حیوانات باشیم.
دوم: دوست داشتن حیوانات یا نگهداری از آنها باعث نمی شود کسی به «فعال حقوق حیوانات» تبدیل شود! بین «حیوان باز»، «دوستدار حیوانات»، «حامی حیوانات» و «فعال حقوق حیوانات» تفاوت های آشکاری وجود دارد که در این نوشته مجال پرداختن به آن نیست. ضمن اینکه حیوانات تنها منحصر به سگ و گربه نیست!
سوم: جریان حمایت از حیوانات مربوط به امروز و دیروز نیست. عده ای تصور می کنند عمر جریان حمایت از حیوانات هم اندازه فعالیت آنها در این حوزه است اما این تصور کاملاً باطل است و ناشی از عدم آگاهی این افراد است. فارغ از پیشینه باستانی این موضوع، جریان حمایت از حیوانات به پیش از انقلاب بر می گردد و پس از انقلاب نیز پیشینه ای 20 ساله دارد که همزمان با فعالیت های سازمانهای غیردولتی زیست محیطی آغاز شده بود.
چهارم: فقط در طی 4 دهه گذشته 114 محیط بان برای حفاظت از حیات وحش به دست شکارچیان کشته شده اند و تعداد بسیار زیادی نیز مجروح و جانباز شده اند. محیط بانان شهیدی چون یحیی شاهکو محلی و عبداله یاری پرچمداران همیشگی حمایت از حیوانات این سرزمین بوده و هستند …
پنجم: هر عمل و جریانی که در پی حمایت واقعی از حیوانات باشد ارزشمند است و باید مورد تقدیر قرار گیرد اما رفتارهای غلط و غیر اصولی که گاهاً آلوده به منافع شخصی و سیاسی می شود نه تنها ارزش ندارد، که باید با واکنش قاطع و مناسب حامیان واقعی حیوانات همراه شود تا عده ای خیال ماهی گیری از آب گل آلود را از سر خود بیرون کنند!* دوستداران حیوانات و محیط زیست
_________________________
-
گفتوگوی اوباما و شاهزاده انگلیسی درباره حقوق حیوانات
دیده بان حقوق حیوانات: رئیسجمهور آمریکا و شاهزاده انگلیسی پیرامون احترام به حقوق حیوانات در واشنگتن دیدار و گفتوگو کردند.
به گزارش فارس، دوک کمبریج زمانی به آمریکا و شهر نیویورک سفر کرده است که معترضین به کشتار و قتل رنگین پوستان در آمریکا، توسط نیروهای امنیتی این کشور در حال سرکوب شدن، هستند.
پرنس ویلیام که چند روزیست در سفر به آمریکا به سر میبرد، با «باراک اوباما» رییس جمهور آمریکا در واشنگتن دیدار و گفتوگو کرد.
به گزارش شبکه خبری بیبیسی، دیدار ویلیام و اوباما پیش از سخنرانی دوک کمبریج برای بانک جهانی با موضوع جرایم حیات وحش انجام گرفت.
حین سخنرانی، پرنس ویلیام جرایم علیه حیات وحش را شکل خائنانه از فساد و جرم در دنیای امروز نامید.
پرنس ویلیام در حالی به آمریکا و شهرهای نیویورک و واشنگتن سفر کرد که از هفته پیش شهرهای مختلف آمریکا من جمله صحنه اعتراضات مردمی علیه تبعیض نژادی و خشونت پلیس در قبال رنگین پوستان این کشور است.
پلیس و نیروهای امنیتی آمریکا با قتل سیاهان بی سلاح در شهرهای مختلف این کشور و نیروهای قضایی با حکم آزادی افسران قاتل، مدتهاست خشم مردم را برانگیخته و معترضین به این بیعدالتی و خشونت و تبعیض را همواره سرکوب میکنند.
بیبی سی ادامه میدهد در طول سخنرانی، پرنس ویلیام به حضار گفت رابطه هر فرد با طبیعت و حیات وحش نشان از شخصیت و انسانیت اوست؛ وی همچنین اضافه کرد، جرایم حیات وحش کاملا با امنیت کشورهای ما مربوط است.
وی زمانی از شخصیت و انسانیت دراحترام به حیوانات صحبت میکند که انسانیت برای رنگین پوستان آمریکایی رعایت نشده و همواره حقوق انسانی آنها زیر پا گذاشته میشود.
به گفته رویترز دلیل سفر ویلیام به آمریکا همین سخنرانی برای بانک جهانی در موضوع جرایم حیات وحش بوده است.
-
در مذمت شکار؛ نقدی بر دو رویکرد عمده دوستداران حیاتوحش
دیده بان حقوق حیوانات: / آرش خیراندیش*: سالهاست در میان فعالان محیطزیست در ایران اختلافنظری جدی بر سر تجویز شکار به صورت قانونی یا عدمتجویز آن بهطور مطلق وجود دارد. از یکطرف عدهای معتقدند که شکار مطلقا باید ممنوع شود و برای این عقیده خود شواهدی از کاهش جمعیت گونههای مختلف جانوری ذکر میکنند. همچنین عدهای از این مخالفان از آنجا که مطلقا با کشتن حیوانات- حتی حیوانات اهلی- مخالف هستند نفس شکار را نوعی جنایت تلقی میکنند. از طرف دیگر موافقان با شکار قانونی اظهار میدارند که این نوع فعالیت از جهاتی مفید به حال حیاتوحش است مانند اینکه شکار میتواند باعث ایجاد تنوع ژنتیکی بشود یا اینکه با دادن مجوزهای قانونی شکار میتوان بهانه را از شکارچیان غیرقانونی گرفت. همچنین عدهای نیز به درآمدزایی حاصل از مجوزهای شکار توجه دارند که بهزعم آنها میتواند صرف حفاظت از حیاتوحش بشود.
بهزعم نگارنده استدلالهای دوطرف این منازعه از آنجایی که بیشتر ناظر به دلایل بسیار فنی و در یک مورد کاملا احساساتی است، نمیتواند شنونده عادی (غیرمتخصص) را کاملا مجاب کند. نگاهی به عقاید و علایق متن جامعه امروز ـ همانها که مخاطبان اصلی آموزش محیطزیست هستندـ نشان میدهد که عمل شکار حیوانات بهطور نسبی هم مذموم و هم- متاسفانه- فعالیتی شجاعانه محسوب میشود و مجموعا عقاید واضح و روشنی در اینباره در میان مردم نمییابیم در حالی که در عقاید اصیل دینی اعم از دین زرتشت و اسلام همیشه شکار امری غیرقابل قبول بوده است بهطور مثال میتوان به اعتقاد به ضامن آهو- حضرت رضا(ع)- اشاره کرد که روح ضدشکار بودن موحدین را به وضوح بیان میکند. هماکنون با کمال تعجب فیلمهای حمایت از حیوانات به همراه فیلمهای شکار هر دو مورد توجه مردم بوده و برای جامعهای که دسترسی زیادی به حیوانات وحشی ندارند مسأله چندان واضح نمینماید. این وضع دوگانه و ضعف در عقیده نسبت به عمل شکار در یک فرد واحد هم بهطور واضح قابل مشاهده است بهگونهای که بعضی افراد بسته به شرایط گاهی طرفدار شکار کردن هستند و گاهی برای حیوانات شکار شده دلسوزی میکنند. از آنجا که خواست عمومی همیشه منجر به نتایجی عظیم و غیرقابل باور میشود بر آن شدم تا با نگاهی صرفا آموزشی – تربیتی به این موضوع بپردازم به این امید که گامی در جهت تفکر منطقی و مستدل نسبت به محیطزیست توسط آحاد جامعه برداشته شود. بحثهای فنی دوطرف نمیتواند بر چنین نگاه آموزشی- تربیتی موثر واقع شود زیرا آموزش مقدم بر حفاظتهای فیزیکی است.
در شرایط زمانی و مکانی گذشته که بشر برای نجات از گرسنگی نیاز به شکار حیوانات داشته – و بعضا چنین شرایطی هنوز تکرار میشود- حفظ جان انسان مقدم بر حفظ جان حیوانات بوده و به حکم عقل، شکار کردن مجاز بوده است. از زمانی که تعدادی از انسانها صرفا برای تفریح دست به کشتن حیوانات زدند فعالیت جدیدی پیشروی طبقه متمول جامعه قرار گرفت که نام آن با نام فعالیت قبلی تفاوتی نداشته اما مفهوم آن به شدت متفاوت است. در فعالیت اول شکار برای حفظ جان انسانها بوده و در فعالیت دوم شکار برای تفریح انسانهای متمول در نظر گرفته شده است. عدمتوجه به تفاوتهای این دو و خلط مبحث باعث وضعیتی شده است که شنونده بیاطلاع را سردرگم میسازد بهگونهای که نمیتواند سره را از ناسره تشخیص دهد. عاطفه انسانی اقتضا میکند که هرگونه کشتن حیوانات به قصد و نیت تفریح مردود و محکوم باشد و این حتی شامل قطعکنندگان گیاهان نیز میشود، از آنجا که گیاهان نیز دارای حیاتند. در طول تاریخ هر جایی که بشر اقدام به شکار تفریحی کرده خطایی غیرقابل دفاع مرتکب شده است. داستانها و نقاشیهای گذشتگان بیانگر آن است که بعضی از قدرتمندان برای لذت خود اقدام به برگزاری برنامههای منظم شکار میکردند و در این راه بعضا بسیار معروف بودند. هماکنون در جهان با توجه به ظهور طبقات جدید اجتماعی مواجه با وضعیتی هستیم که در آن افرادی متعلق به طبقه متوسط هم برای تفریح متوسل به شکار میشوند و این امر گستردگی بسیار یافته است. واقعیت این است که شکار تفریحی پرورشدهنده قساوت قلب در انسان است بهگونهای که میتواند در رفتارهای شخص بروز کند. مقدم بر هرگونه فعالیتی که در حمایت از محیطزیست انجام میگیرد احساس عاطفه انسانی نسبت به مخلوقات خداوند قرار دارد. چگونه میتوان جانی را که خداوند مهربان به جانداران زمین هدیه کرده است صرفا بدین شکل تباه ساخت!؟ بر این اساس تصمیمگیری برای محدودیت شکار شکلی آموزشی- تربیتی به خود میگیرد بدین معنا که هر فعالیتی که در عوض پرورش عاطفه انسانی مشوق بیرحمی نسبت به طبیعت باشد به حکم عقل و وجدان ممنوع و محکوم است. به هیچ شکلی نمیتوان مجوز خونریزی برای تفریح را صادر کرد.حتی اگر در شرایطی با افزایش جمعیت غیرطبیعی گونهای خاص روبهرو شویم – چیزی که معمولا خود حاصل دخالتهای نابجای انسانی است- کشتن حیواناتی که توسط کارشناسان ضروری تشخیص داده شده است باید به ماموران قانون- که از روی انجام وظیفه کار میکنند- سپرده شود و نه شکارچیان. اصولا خونریزی برای لذت بردن عملی غیرانسانی محسوب میشود.
در اینجا لازم است اشارهای داشته باشیم به اینکه همیشه بودهاند کسانی که حیاتشان وابسته به شکار فردی و محدود بوده است مانند ساکنان قطب شمال یا کوهنشینانی که در زمستانهای پربرف گرفتار میشدند. عمل این افراد عقلا مجاز بوده اما در هر صورت باید برای حفظ حیوانات چنین افرادی را با فعالیتهایی جایگزین آشنا کرد. ضمنا رشد عاطفی و انسانیت اقتضا میکند که معیشت این افراد از شکار کردن جدا شده و به فعالیتی دیگر بپردازند. در اینجا آنانی را که – برای منافع جامعه – دارای مشاغلی هستند که با کشتن حیوانات سروکار دارند باید جداگانه در نظر گرفت. بهطور مثال شغل ذبح حیوانات از آنجایی که نیاز جامعه را برطرف میکند با کمیت و کیفیت مطلوب ضروری است. این خود پاسخی است به آنانی که هرگونه مصرف محصولات حیوانی و از جمله گوشت را مردود میدانند. تمدن بشری و از جمله تمدن بالنده ایرانی متکی بر اهلی کردن دامها، رفتار عاطفی با آن حیوانات و برداشت قسمتی از محصولات دامی – در حد تعادل- بوده است که جدا از کشتار حیوانات به قصد تفریح بوده و این خود قسمتی از چرخه طبیعی است. در همین تمدن بالنده رعایت حقوق حیوانات اهلی یک اصل مسلم بوده که در دامداری صنعتی متاسفانه چنین حقوقی رعایت نمیشود. اخیرا مباحثی تحت عنوان صدور مجوز برای قرقهای اختصاصی میان مقامات سازمان حفاظت محیطزیست و علاقهمندان به حیاتوحش مطرح شده که طی این مباحث مخالفان و موافقان آن به ذکر دلایل خود میپردازند. طبق چنین مجوزهایی افراد میتوانند ضمن پرورش حیوانات قابل شکار در محدودهای طبیعی که دولت در اختیار آنها قرار میدهد ضمن ایجاد امکاناتی برای تکثیر آن حیوانات اجازه شکار درصدی از آنان را بهدست میآورند. مدافعان چنین طرحی به تجربههای مشابه در کشورهای دیگر اشاره کرده و این فعالیت را عرصهای برای تخلیه هیجانات شکارچیان دانسته و بر درآمدزایی آن تأکید میکنند. براساس اصلی که تاکنون بیان شد موضوع قرق اختصاصی شکار از آنجایی که باعث گسترش بیرحمی و قساوت قلب در میان افراد میشود از جنبه آموزشی- تربیتی نیز کاملا مردود است. همت علاقهمندان به محیطزیست اعم از فعالان داوطلب و کارکنان رسمی باید معطوف به جایگزینی مشاغلی مناسب برای شکارچیان معیشتی باشد و نه اینکه اجازه دهند افرادی به صرف داشتن پول بتوانند برای تفریح دست به کشتار حیوانات بزنند. این خود تناقضی آموزشی – تربیتی است و در صورت ارتکاب چنین خبطی هیچ پاسخی به وجدان خود نخواهیم داشت.*روزنامه شهروند
-
رونمایی از نماد المپیک 2016 / تصویر
دیده بان حقوق حیوانات: به گزارش تسنیم طی مراسمی خاص در شهر ریودوژانیرو برزیل از نماد بازیهای المپیک و پارالمپیک 2016 ریو رونمایی شد. نماد بازیهای المپیک 2016 موجودی گربه شکل به رنگ زرد است و برادرش که موجودی با موهایی از برگ سبز است نماد بازیهای پارالمپیک خواهد بود.
نمادهای این بازیها که به گفته مسئولان برگزاری این مسابقات نشانگر حیوانات و گیاهان برزیل هستند نقشی کلیدی در کمپین تجارت المپیک ریو خواهند داشت که قرار است 12 هزار محصول در این رابطه تولید شود و منبع درآمدی مهم و حیاتی برای در تعامل بودن با عوام مردم است.
مسئولان برگزاری این مسابقات امیدوارند تا از طریق فروش محصولاتی که برند این مسابقات را دارند به سودی در حدود 254 میلیون پوند برسند. همچنین قرار است در یک نظرسنجی نام این 2 نماد از سوی مردم از بین نامهای «اوبا و اِبا»، « تیبا توک و اسکوئیندیم» و «وینیسیوس و تام» توسط مردم انتخاب شوند.