دسته: شکار و کشتار حیوانات

  • ابتکار: شلیک به گوزن در پارک پردیسان پیام به سازمان محیط زیست بود/ پیام ندهید کوتاه نمی آییم

    دیده بان حقوق حیوانات: معصومه ابتکار معاون ر ییس جمهور و رییس سازمان محیط زیست در بخش دوم سخنان خود در شورای شهر به سئوالات اعضای شورای شهر پاسخ گفت.

    به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین،او سئوال اسماعیل دوستی را تایید کرد که کیفیت بنزین غیر استاندارد عامل اصلی آلودگی شهرهاست. ابتکار همچنین در مورد شلیک به گوزن داخل پارک پردیسان گفت: ما تصور می کنیم این اتفاق نادرپیامی به سازمان محیط زیست است ولی ما اعلام می کنیم سازمان ،سیاست محکمی برای مقابله با شکار غیر مجاز دارد و با ستاد کل نیروهای مسلح توافق نامه امضا کرده ایم تا سلاحهای غیر مجاز جمع شود . حیات وحش ما در معرض انقراض است و ما کوتاه نمی آییم تقاضا می کنیم از این پیامها به محیط زیست ندهند که ما خودمان حاضریم به جای محیط زیست قربانی شویم.
    معاون رییس جمهور سئوال اسماعیل دوستی درباره پارازیتها را بی پاسخ گذاشت ولی درباره بنزین غیر استاندارد توضیحات کامل داد ابتکار گفت:استانداردهای سوخت 8 سال است به تعویق افتاده ولی ما کوتاه نمی آییم به مهندس زنگنه وزیر محترم نفت تاکید کردیم سوخت باید استاندارد شود ولی واقعیت این است زیرساختهای بخش سوخت مشکل دارد خودرو سازان در سالهای اخیر حتی استاندارد یورو 2 را هم رعایت نکردند اما ما تکلیف کردیم باید دست کم استاندارد یورو 4 را رعایت کنند.
    خوشبختانه مشکلات تحریم به لطف خدا و حمایتهای مقام معظم رهبری و مردم در حال فروپاشی است پس دیگر بهانه ای برای عدم تعویض کاتالیستهای 80 هزار تاکسی در شهر تهران وجود ندارد.
    از تهران بروید
    ابتکار در بخش دیگری از سخنان خود به خانواده هایی که کودک  بیمار یا خردسال دارند توصیه کرد از تهران بروند که این راه سریع ترین راه برای گریز از آلودگی هواست.
    او در پاسخ به فاطمه دانشور رییس کمیته اجتماعی شورا که پرسیده بود چرا هوا به این اندازه آلوده است که کودکان در بیمارستانها بستری می شوند توضیح داد:ما همه نگران کودکان خود هستیم راه حل عاجل بیرن رفتن از تهران است.
    ریبیس سازمان محیط زیست درباره ساخت و سازها درپارک پردیسان که سئوال علیرضا دبیر بود نیز گفت: همه ساخت و سازها بر اساس مجوز کمیسیون ماده 5 بوده است و من فقط آنها را تکمیل کرده ام.
    وی درباره تغییر نام کمیسیون اجتماعی مجلس به کمیسیون اجتماعی و محیط زیست خبر داد و گفت امیدواریم با تصویب لایحه هوای پاک مشکلات محیط زیست حل شود.
    ابتکار در حاشیه جلسه امروز شورا بار دیگر به موضوع پارازیتها و امواج بیماری زا پرداخت و گفت : تاکنون د رسازمان محیط زیست زیر ساختهای مربوط به امواج فراهم نشده بود ولی در مدت 4 ماه اخیر ما مقدمات این زیر ساختها را فراهم کردیم و عضو کارگروه کاهش آسیب امواج و پارازیتها در دولت شده ایم رییس این کارگروه وزیر ارتباطات است و باید اخبار مربوط به این حوزه را از او جویا شد ولی مطمئن باشید همانطور که درشورای شهر سوم پیگیر مسئله بودیم در سازمان محیط زیست نیز با نگاه حفاظت از مردم در مقابل امواج و پارازیتها تلاش خواهیم کرد امیدواریم این موضوع هرچه زودتر ساماندهی شود
    ابتکار همچنین اعلام کرد کمیته ویژه ای را برای حفاظت از محیط بانان تدارک دیدند او گفت: سعی داری حمایتهای حقوقی خود را در غالب برگزاری دوره های ویژه آموزشی برای محیط بانان و بهتر کردن وضعیت معیشت آنان پیگیری کنیم ابتکار همینطور درباره پیام تصویری خود به محیط بانان توضیح داد و گفت همه محیط بانان این پیام را دریافت کردند و امیدواریم مشکلات آنها کمتر شود.

  • دستگیری شکارچیان در پارک ملی و پناهگاه حیات وحش قمیشلو

    http://arw.ir/wp-content/uploads/2013/10/Animal-Rights-Watch-ARW-Arrest14.jpg

    دیده بان حقوق حیوانات: متخلفین شکار در پارک ملی و پناهگاه حیات وحش قمیشلو دستگیر شدند.
    به گزارش پايگاه اطلاع رساني محيط زيست استان اصفهان از تیران و کرون، متخلفین شکار یک رأس آهوی نر توسط محیط بانان پارک ملی و پناهگاه حیات وحش قمیشلو دستگیر و به مراجع قضایی معرفی شدند.
    پارک ملی و پناهگاه حیات وحش قمیشلو دارای ارزش زیستگاهی ویژه، شامل كوهها، تپه‌ماهورها و دشتهاي متعدد و زیستگاه گونه های مختلف جانوری است. قوچ و میش اصفهان، گرگ، کفتار، شغال، کل و بز، آهو، انواع جوندگان و پرندگان از زیستمندان قمیشلو هستند.

  • شکارچی پیر به وقت عذرخواهی نیز پر مدعاست!

    شکارچی پیر به وقت عذرخواهی نیز پر مدعاست!

    دیده بان حقوق حیوانات: پس از انتشار جوابیه دکتر فاضل در برابر گستاخی های کشتارچی پیر، محمد علی اینانلو با نادیده گرفتن انزجار عمومی از شکار، مدعی شد شهادت 113 محیط بان را پیش بینی کرده بوده! این متن از سایت موسسه طبیعت منتشر شده است.

    «در جواب دکتر اصغر فاضل – محمد علی اینانلو
    با مردم نباشیم ، شکست می خوریم
    جناب آقای دکتر فاضل

    جواب شما را خواندم ابتدا اجازه بدهید عرض کنم که اگر مقامی از مقامات بودید این جواب را نمی نوشتم چون حمل بر مسائلی می شد که در شخصیت من نیست ، دوم اینکه “شجاعت” از بزرگترین فضائلی است که خداوند به انسان عطا فرموده است و بخش مهمی از این فضیلت “عذر خواهی” است بنابراین بی هیچ مداهنه ای از شما عذر خواهی می کنم، نمیدانستم که شما در جبهه و رزمنده بوده اید ، کسانیکه با بذل سخاوتمندانه جان، سلامت و بخشی از زندگیشان موجب سربلندی وطن شده اند بی هیچ عذرو بهانه ای عزیز من و مورد احترام من هستند ، با تمام وجود عذر می خواهم اما این عذر خواهی مانع از این نیست که همچنان مخالف عقاید شما درباره طبیعت ایران باشم ، ای کاش زمانیکه شما معاون محیط زیست بودید بیشتر با هم آشنا می شدیم، آنگاه می توانستم بخشی از رفتار شما را در مقام معاونت محیط زیست اصلاح کنم ، حتما نتیجه غیر از این میشد که هست، اما جانشین شما ، آقای دکتر “کیخا” شخصیتی منطقی است، هر چند که کماکان از نظر مقامات سازمان محیط زیست مطرودم  اما همچنان بنا بر مسوولیت رسانه ای سعی در اصلاح رفتار برخی مقامات سازمان دارم خانم ابتکار کماکان گرفتار هوای آلوده اند اما برخی مقامات بی تجربه سازمان مشغول کوک کردن ساز ناسازی هستند که از بیست سال پیش آغاز و منجر به کشته شدن یکصدو سیزده محیط بان و تعداد زیادی “شکارچی” شده اند که آن ها هم فرزندان همین کشور اند ، در پی کشته شدن گوزن زرد پردیسان یکی از مقامات محیط زیست که اتفاقا سابقه دوستی هم داریم در تلویزیون گفتاری گفتند که شباهت به اعلان جنگ داشت . در پی این اتفاق مطلبی نوشتم با عنوان “بوی خون می آید” در این مطلب که در سایت www.tabiat.ir  آمده است گفتم که این اعلان جنگ، اعلان جنگی نابرابر و در نهایت به زیان حیات وحش، محیط بانان ، جوانان ایران و به زیان سازمان حفاظت محیط زیست خواهد بود، در این مطلب توصیه کردم که این اعلان جنگ
    را پس بگیرید و از در دوستی و مسالمت وارد شوید چرا که چاره ای غیر از این ندارید، روزنامه اعتماد نیز می تواند این مطلب را به عنوان یک هشدار تاریخی چاپ کند، مطلب اول را حدود بیست سال پیش با عنوان “امکان اجرای قانون ” نوشتم و پیش بینی کردم تصمیم های ناپخته سازمان محیط زیست به زیان محیط زیست خواهد بود، گوش نکردند و نتیجه شهادت یکصدو سیزده محیط بان، کشته شدن عده ای از جوانان کشور به نام شکارچی و تعداد زیادی محکوم به دیه و اعدام شد، حال نیز با پیش بینی آینده در ابتدای بهمن ماه نود و دو به عنوان یک هشدار تاریخی می گویم که با شخصیت های با تجربه ، با آن هایی که عمرشان را چه به عنوان محیط بان ، چه به عنوان شکارچی و یا طبیعت مردان گذرانده اند مشورت کنید، درست، منطقی و به دور از احساسات عمل کنید و گرنه در آینده باز هم شاهد کشتن و کشته شدن خواهید بود، آنچه که در بیابان می گذرد لزوما آنی نیست که در پردیسان  اندیشیده می شود.
    آقای دکتر فاضل، ضمن احترام باز هم عرض می کنم که شما در جبهه بوده اید، خون دیده اید ، مورد احترام من و تمام ملت ایران هستید اما بدانید آن چیزی که در بیابان ، در کوه و جنگل و در جای جای کشور گسترده ما، در میان ایلات و عشایر، صدها باور و اعتقاد و رسم و رسوم می گذرد هزاران نقطه و نکته ظریف دارد، می بایست برای حفاظت طبیعت ایران تمامی این ظرائف را دانست ، رعایت کرد و به اجرا در آورد وگرنه همانگونه که تاریخ طولانی کشور ما ثابت کرده است تمامی حرکاتی که بدون مشارکت مردم و با فرمایش از بالا انجام  می گیرد محکوم به شکست است، سازمان محیط زیست می بایست صد در صد مردمی باشد ، با مردم حرف بزند و از مردم استمداد جوید و بداند که اگر با مردم نباشد شکست  می خورد چنانکه در تمامی این سال ها شکست خورده است و باز هم بداند منظور از “مردم” لزوما تنها کسانی نیستند که در سایت ها کامنت های احساساتی می گذارند مردم در دورترین نقاط بلوچستان و کرمان و یزد و سمنان زندگی می کنند، اگر بخواهند حیات وحش میماند و اگر نخواهد نه.»

    ______________________________

    حساسیت شکارچی خون ریز به بوی خون!/ پرده برداری شکارچی پیر از خوی ددمنشانه کشتن برای انتقام

    پاسخ دکتر فاضل به گستاخی های شکارچی پیر/ دشنه شکارچی و مدرسه دخترانه من!

    پاسخ گستاخانه شکارچی پیر به دکتر فاضل/ ما داریم اخته می‌شویم!

    خودبزرگ بینی شکارچی پیر با بیان نمایشی اقدامات خیر احتمالی/ استفاده از کارهای خیر به عنوان چماق!

    دلبری یک کارشناس از مرد سبیل کلفت و خشن!

    شکارچی پیر از «شرف ایرانیان» چه می داند؟/ تیغ و زنگی

    از «اینانلو»یی که می‌شناختیم تا «اینانلو»یی که نمی‌شناسیم!

    سرزمین‌مان را دوست داریم؛ پاسخی به محمد علی اینانلو

    می توانم ۱۰۰ یوز به مسوولان نشان بدهم!/ ادامه ادعاهای طنزگونه در رسانه های رسمی

    دفاع از شکار در غیاب مخالفان شکار در مقر سازمان حفاظت محیط زیست!/ برای حفاظت حیوانات باید آنها را به خاک و خون کشید

     آقای اینانلو، شفاف پاسخ دهید: شکارچی هستید یا طرفدار طبیعت؟!

    اینانلوی عزیز، این طبیعت گردی نیست!/ وبلاگ میهمان

  • شکارچیان گوزن زرد پارک پردیسان روانه زندان شدند

    http://arw.ir/wp-content/uploads/2013/10/Animal-Rights-Watch-ARW-Arrest14.jpg

    دیده بان حقوق حیوانات: شکارچیان گوزن زرد پارک پردیسان روانه زندان شدند.

    به گزارش خبرنگار مهر، پس از شلیک به گوزن زرد در محوطه پارک پردیسان دو مظنون در این رابطه دستگیر و برای تحقیقات به پلیس آگاهی تهران معرفی شدند.

    پس از بازجویی از این دومظنون و تکمیل تحقیقات مقدماتی، قاضی پرونده دو متهم را با قرار قانونی روانه زندان کرد.

    بر اساس این گزارش، یک ر‌أس گوزن زرد شامگاه شنبه هفته گذشته با شلیک گلوله افراد متخلف در منطقه فنس‌کشی‌شده داخل پارک پردیسان تهران تلف شد.فرد یا افراد متخلف با شلیک 3گلوله این گوزن را از پای درآوردند.بررسی‌های اولیه نشان می‌دهد که متخلفان از سمت اتوبان همت به این گوزن شلیک کرده و پس از آن از محل متواری شده‌بودند.

    پس از این حادثه، رییس سازمان محیط زیست با بیان اینکه اشد مجازات برای شکارچیان گوزن زرد پارک پردیسان یکسال حبس است گفت: این مجازات برای این جرم به هیچ عنوان کافی نیست و باید در جرایم شکار و صید تجدید نظر شود.

  • آلت تناسلی کفتار ماده و خوش شانسی! کشتن بی‌رحمانه یگ گونه نادر بر بستر خرافات و نادانی/ فیلم +21

    آلت تناسلی کفتار ماده و خوش شانسی! کشتن بی‌رحمانه یگ گونه نادر بر بستر خرافات و نادانی/ فیلم +21

    Animal-Rights-Watch-ARW-Warning21

    دیده بان حقوق حیوانات: چند تن با چوب و چماق و چنگک کشاورزی و همراهی چند سگ به جان حیوان گرفتار در تله افتاده‌اند و آنچنان بر سر و گردنش می‌کوبند که دیدن تصاویر رویداد، زجرآور است. اگر این توصیف برایتان کفایت کرد، لطفا فیلم پیوست به مطلب را نبینید، چراکه به شدت دردناک و دلخراش است.

    به گزارش «تابناک»، در تازه‌ترین تصاویر منتشره از کشتار حیات وحش و در شرایطی که بی اخلاقی در پاسداشت میراث طبیعی کشور حتی به کشتار یگ گونه در خطر انقراض بیخ گوش ساختمان مرکزی سازمان محیط زیست هم رسیده، فیلمی در فضای مجازی منتشر شده که واکنش‌های گوناگونی به همراه داشته است.

    جمعی چند نفره حیوان نادری را که با زنجیر به دام انداخته‌اند، زیر ضربات سنگین و مرگبار خود قرار داده و به سگ‌ها فرمان دریدن می‌دهند و آنچنان خشونتی به کار می‌گیرند که صدای خودشان هم در می‌آید؛ هر چند تکرار چندباره جمله «نزنش گناه دارد»، با اجازه دادن به سگ‌ها برای گرفتن جان حیوان بی پناه همراه شده و کشتار در قالب نوعی حیوان آزاری متجلی می‌شود.

    آن گونه که از لهجه افراد حاضر در فیلم پیداست، ظاهرا محل رویداد جایی در استان اصفهان است؛ فضایی بیابانی شبیه به مناطق حفاظت شده‌ متعددی که در این استان کشورمان واقع است و انواع گونه‌های بومی کشورمان را در خود جای داده، ولی به دلیل برخی باورهای نادرست و در سایه آموزش داده نشدن ارزش گنجینه واقع در منطقه، رویدادهایی از این دست در آن به چشم می‌خورد.

    نه زمان حادثه معلوم است و نه انگیزه افراد از کشتن این گونه در خطر انقراض؛ اما ‌گویا جزئیات فیلم برای پیگیری ماجرا کمک بزرگی باشد؛ هرچند در ‌‌پایان نمی‌توان انتظار داشت که بازداشت این مجرمان و مجازات ایشان، مانع از شکل‌گیری اتفاقات مشابه باشد، مگر اینکه بر آموزش افراد پیرامون زیستگاه حیوان به انجام رسیده و عوامل بازدارنده‌ای مانند کنترل مناطق حفاظت شده و مجازات‌ها تشدید شود.

    دانلود

    گفتنی است، کفتار راه راه تنها عضو خانواده کفتارسانان در ایران است که جز در ناحیه خزری، در دیگر نقاط کشورمان می‌زیسته، ولی اکنون در بسیاری از مناطق منقرض شده و دردناک‌تر اینکه آماری از شمار بازماندگان و مناطق زیست آن‌ها در دست نیست.

    تأکید بر نبود آمار (ولو تخمینی) از شمار این پستاندار نادر و در خطر انقراض شاید گویای همه چیز باشد؛ اما اگر بدانیم که این گوشتخوار استثنایی، به رغم حضور در رأس هرم غذایی، به جهت آنکه لاشه‌خواری می‌کند، در پاکسازی طبیعت نقش کارسازی داشته و مانع شیوع بیماری‌های مسری می‌شوند، درخواهیم یافت که حذف این گونه، سوای دردهای انقراض یک گونه، می‌تواند توازن و تعادل اکولوژیکی اکوسیستم را برهم بزند.

    به عبارت بهتر، دیدن این گونه در هر منطقه‌‌‌ می‌تواند نوید آینده‌ای روشن برای همه گونه‌های جانوری موجود در آن منطقه و حتی اکوسیستم موجود در آنجا را داده و معرف بهبود روابط طعمه و طعمه‌خواری در اکوسیستم و به تعبیری برقراری نسبی توازن اکولوژیک در منطقه باشد.

    کفتار راه راه شب زی است و کمتر در روز دیده می‌شود و بیشتر به صورت یک جفت نر و ماده زندگی‌ می‌کند و محل سکونتش، غار‌ها یا حفره‌های طبیعی و یا لانه سایر حیوانات است. این پستاندار اغلب از رو درو شدن با دیگر حیوانات گریزان است و حتی اگر توسط سگ‌های گله در تنگنا قرار گیرد، خود را به مردن می‌زند تا فرصتی برای فرار بیابد.

    سوای ویژگی‌های عمومی کفتار‌ها، یال بلند کفتار راه راه از ویژگی‌های انحصاری آن است که برای ارتباط از آن بهره گرفته و در مواقع خطر، عاملی است که به کمک ترسناک‌تر کردن حیوان می‌آید اما همه این مکانیزم‌های طبیعی که تهدیدات را از کفتار در طبیعت دور کرده، در رویارویی با انسان سودی ندارد!

    هیچ مستندی بر وقوع حمله این حیوان به انسان گزارش نشده؛ اما ظاهر ترسناک و عادت مردار خواری کفتار موجب شده که از قدیم، برخی کفتار را آفت بدانند. البته علاقه این گونه به صیفی‌جات هم در دشمنی کشاورزان با آن بی‌تأثیر نبوده تا در ‌‌نهایت عامل انسانی به واسطه طعمه‌گذاری مسموم، تصادفات جاده‌ای، شکار و تخریب غارهایی که کفتار در آن‌ها سکونت دارد، بزرگ‌ترین عامل تهدید کننده نسل این پستاندار نادر به شمار آید.

    در این دو فرش که در موزه ملی فرش ایران نگهداری می‌شوند، کفتار در قامت اژدها تصویر شده؛ تصویری که هنوز در اذهان بسیاری پر رنگ است

    جدای اینها، رواج رسوم نادرستی مانند “کله گرگی” در برخی مناطق و یا ‌باورهای خرافاتی مردمان برخی مناطق دیگر، مبنی بر اینکه آلت تناسلی کفتار ماده برای دارنده آن بخت و اقبال به همراه داشته و سبب خوش شانسی می‌شود، در رقم خوردن صحنه‌های دردناکی مانند آنچه در فیلم فوق دیده می‌شود، بی تأثیر نیست.

    جدای از عامل انسانی، کمبود منابع غذایی و لاشه‌ها که به دلیل کمبود جمعیت و گاه انقراض گوشتخوارانی مانند شیر، ببر، پلنگ، یوز و گرگ رقم خورده، یکی دیگر از تهدیدکنندگان نسل کفتارهای بومی کشورمان به شمار می‌آید که ثابت می‌کند حال محیط زیست کشورمان خوب نیست.

  • حیات وحش چهارمحال و بختیاری هدف آتش

    دیده بان حقوق حیوانات: مدیرکل حفاظت محیط زیست چهارمحال و بختیاری گفت: تاکنون 10 هزار مجوز سلاح شکاری برای متقاضیان در این استان صادر شده که افزایش چشمگیر صدور مجوز سلاح شکاری از عوامل تهدید کننده محیط زیست و حیات وحش استان است.

    سعید یوسف پور درگفت و گو با ایرنا افزود: ورود سلاح غیرمجاز در کنار سلاح های دارای مجوز، از دیگر مسائلی است که گونه های جانوری استان را به شدت تهدید می کند.

    وی گفت: افزایش سلاح های شکاری، شکار و صید قانونی و غیرقانونی در عرصه های ملی باعث از بین رفتن برخی گونه های جانوری شده و محیط زیست را برای حیات وحش ناامن کرده است.

    یوسف پور تصریح کرد: چهارمحال وبختیاری از نظر تنوع زیستی رتبه نخست کشور را دارد که حفاظت از این تنوع زیستی، فرهنگ سازی عمومی و تعامل دستگاه های مختلف به ویژه رسانه ها و تشکل های مردمی با سازمان حفاظت محیط زیست را می طلبد.

    مدیرکل محیط زیست چهارمحال وبختیاری همچنین کمبود نیروی انسانی به ویژه محیط بان را از مشکلات این اداره کل برای کنترل گونه های در معرض خطر انقراض دانست.

    یوسف پور گفت: براساس برنامه باید به ازای هر هزار هکتار یک محیط بان در مناطق حفاظت شده فعال باشد که به دلیل کمبود نیروی انسانی این استاندارد محقق نمی شود.

    وی شکار غیرقانونی، زغال گیری و تصرف غیرقانونی برخی مناطق از حفاظت شده را مشکلات فراروی حفاظت محیط زیست استان دانست و گفت: با استقرار محیط بان می توان بخشی از این مشکلات را کم کرد.

    به گزارش ایرنا ، برنامه های هفته هوای پاک با شعار ˈانرژی پاک، مسوولیت اجتماعی و آسمان آبیˈ از 29 دی ماه تا پنجم بهمن ماه برگزار می شود.

    استان چهارمحال وبختیاری در کانون رشته کوه زاگرس مرکزی بیشترین تنوع زیستی محیطی را دارد.

  • کشف بزرگترین محموله قاچاق پرنده در شش ماه دوم سال جاری

    Animal-Rights-Watch-ARW-3391

    دیده بان حقوق حیوانات: یگان اداره کل حفاظت محیط زیست سیستان و بلوچستان بزرگترین محموله قاچاق پرنده در شش ماه دوم سال جاری را کشف و ضبط نمود.

    به گزارش روابط عمومی و به نقل از مدیرکل حفاظت محیط زیست سیستان و بلوچستان ، یگان حفاظت اداره کل توانست با همکاری نیروی انتظامی شهرستان میرجاوه و آگاهی شهرستان زاهدان بزرگترین محموله پرندگان در شش ماه سال جاری را بطور همزمان کشف و ضبط نمایند.

    افسری افزود:یگان حفاظت اداره کل با همکاری نیروی انتظامی ، آگاهی و همیاران پرتلاش محیط زیست در منطقه میرجاوه تنواست بزرگترین محموله قاچاق پرندگان در شش ماه دوم سال جاری را کشف و ضبط نماید.این عملیات مشترک که ساعتها دیده بانی و اقدام داشت منجر به کشف 300 قطعه انواع پرنده گردید.پرندهای کشف شده از مرز پاکستان وارد کشور شده و در همان ساعات اولیه پس از ورود بلافاصله کشف و ضبط گردید.

    افسری گفت : محموله کشف شده از متخلفین زیست محیطی در منطقه میرجاوه شامل 300 قطعه انواع پرنده شامل 100 قطعه پرنده ی مینا و 150 قطعه کبوتر چینی و 50 قطعه طوطی کوتوله  در دو پرونده ی مجزا می باشد که 100قطعه مینا با همکاری آگاهی شهرستان زاهدان و سایر کشفیات با همکاری نیروی انتظامی میرجاوه انجام شده است که بلافاصله پس از دسنگیری و کشف محموله های یاد شده متهمان مذکور که برای هر پرونده یک متهم می باشد پس از تکمیل پرونده و مستندات لازم به مراجع محترم قضای تحویل داده شدند و پرنده های کشف شده برای انجام اقداماتی از نظیر بیومتری ، تست سلامت و …. به محل قرنطینه اداره کل منتقل شدند.

    افسری بیان کرد : حساست موضوع ورود انواع گونه های جانوری و برخی معضلات ناشی از آن و از سویی همکاری و تعامل بسیار خوب و مناسب نیروی انتظامی با محیط زیست موجب گردیده تا نیروی انتظامی یک واحد ساختمان پاسگاه در منطقه بلبل آباد به یگان حفاظت محیط زیست واگذار نماید و اینجا جا دارد از نیروی انتظمامی و همکاری ها مناسب و گسترده نیروی انتظامی تقدیر و تشکر نمایم.

  • دستگیری فروشنده متخلف پرندگان در شهرستان آران و بیدگل

    Animal-Rights-Watch-ARW-7110

    دیده بان حقوق حیوانات: فروشنده متخلف پرندگان در شهرستان آران و بیدگل دستگیر شد.
    به گزارش پايگاه اطلاع رساني محيط زيست استان اصفهان از آران و بیدگل، فروشنده متخلف پرندگان توسط محیط بانان مسقر در این شهرستان و با همکاری نیروی انتظامی دستگیر شد.
    از متخلف یاد شده 2 قطعه فلامینگو، 4 قطعه طاووس و 17 قطعه از گونه های مختلف اردک کشف و ضبط گردید.
    بر اساس قوانین حفاظت از تنوع زیستی کشور خريد، فروش، عرضه‌، نگهداري‌، حمل‌ و صدور كليه‌ جانوران‌ وحشي‌ زنده‌ و كشته‌ و اجزاء آنها بدون‌ اخذ‌ پروانه‌ از واحد های سازمان‌ حفاظت‌ محيط‌ زيست‌ ممنوع‌ است.

  • پاسخ دکتر فاضل به گستاخی های شکارچی پیر/ دشنه شكارچي و مدرسه دخترانه من!

    دیده بان حقوق حیوانات/ اصغر محمدي فاضل*:

    1- در جايي از درام مشهور شكسپير، هملت به نامزدش اوفليا مي‌گويد: «بودن يا نبودن، مساله اين است!». حالا در موضوع شكار در ايران هم بايد نوشت: «كشتن يا نكشتن، مساله اين است!». آيا اين همه نشانه از به سراشيبي افتادن تنوع زيستي كفايت نمي‌كند تا شكارچي‌ها تفنگ‌ها را بر زمين بگذارند، دست‌شان را از روي ماشه‌ها بردارند، دشنه‌ها را غلاف كنند و به جايش دوربين عكاسي دست بگيرند؟

    2- محمدعلي اينانلو كه بخشي از موهايش را در مستند‌سازي محيط زيست و گردشگري سفيد كرده، به تازگي «گرفتار ماجرايي شده كه علاقه‌مندان محيط‌زيست را دل‌نگران و آزرده‌خاطر كرد. درباره صحت و سقم اين ماجرا اطلاعات دست اولي ندارم و آنچه شنيده‌ام اخبار ضد و نقيضي است كه بعضا» قابل اعتنا نيست. اما قلبا آرزو مي‌كنم نه خبر واقعيت داشته باشد و نه ايشان و نه دوستان و بستگان و سرايدار او در اين شكار دخيل بوده باشند. شايد هركدام از ما هم جاي ايشان بوديم از برخوردها و قضاوت‌هاي عجولانه و غيرمنصفانه دنياي مجازي دل چركين مي‌شديم ولي ادبيات فردي كه مي‌گويد شكار را كنار گذاشته، هيچ نشاني از تقبيح اين اقدام نداشته و حتي ملت ايران و مردم شاهرود را به پس دادن «لوح شاهرودي افتخاري و لوح «محيط باني افتخاري» خود» تهديد مي‌كند. همان ملتي كه ايشان با استناد به جمله‌يي از «هرودوت» باور دارد كه حالا فقط «فرش نفيس» دارند و از «شرافت» خالي‌شده‌اند!

    3- البته من نه وكيل ملت ايرانم و نه از اهالي شاهرود اما همزماني اين هجمه با تاختن ايشان به همفكران من در مخالفت با شكار جالب است كه مي‌فرمايند: «شما با اين احساسات لطيف بايد مدير مدرسه دخترانه بشويد. محيط زيستي كه محيط‌بانش ماهي يك‌بار هم پوتين از پا در نمي‌آورد به درد شما نمي‌خورد. طبيعت با وجود همه زيبايي‌ها بسيار خشن و خطرناك است و مديريتش مردانگي مي‌خواهد، آدم‌هاي اخته‌يي مثل من نمي‌توانند طبيعت را حفظ كنند. متاسفانه ما داريم با مختصر مقرري‌ ماهانه اخته مي‌‌شويم و موجود اخته هرگز نمي‌تواند در روند طبيعت موثر باشد چه منفي چه مثبت».

    4- بارها شنيده‌ايم كه برخي وقتي هرچه خزنده و پرنده و چرنده بود را در طول اين سال‌ها كشتند حالا وقتي با دشت خالي مواجه مي‌شوند تيرهاي باقيمانده‌شان را نثار هر جنبنده زبان بسته ذي‌حركتي مي‌كنند! ديده‌ايد كه با پلنگ كشته‌شده و بچه خرس مثله شده در حال جان كندن و جنين آهو عكس يادگاري مي‌گيرند. درك خشم شكارچياني كه نمي‌توانند زيبايي‌هاي طبيعت را بدون دشنه و خون و گلوله و دود كباب ببينند سخت نيست. نتيجه سال‌ها خدمت در عرصه محيط زيست و زندگي، مطالعه و كار در مناطق حفاظت‌شده جهان و نه صرفا ديدن فيلم‌هاي راز بقا و اطلاع از وضعيت مناطق تحت حفاظت و گونه‌هاي جانوري در حال انقراض كشور بود كه سال‌هاست پيگير طرح‌هايي چون «آتش بس» و محدود كردن شكار بوده‌ام. كشتن و سوزاندن پلنگ‌ها كه اين روزها مسلسل‌وار اخبارش مي‌رسد، نشان مي‌دهد راه را خطا نرفته بودم.

    5- البته با آقاي اينانلو كاملا موافقم كه «طبيعت با وجود همه زيبايي‌ها بسيار خشن و خطرناك است» چون بيش از ايشان خون ديده‌ام. نمي‌دانم چند شكار -پيش از توبه‌اش- حلال كرده؟ ولي بيش از آنها جنازه عزيزترين فرزندان اين ملت را كه دوشادوش هم جنگيده‌ايم، جمع كرده‌ام و بسيار پوتين‌هايي كه پا در آن جامانده. آن هم نه در جنگي يكسويه، در جنگ واقعي و در جبهه‌يي كه طرف مقابل به جاي شاخ، مسلسل داشت و تانك و گاز خردل كه اصلا بوي كباب نمي‌دهد. «مردانگي» را هم مي‌شناسم؛ البته نه با «ليبل» سبيل‌هاي خوش‌فرم و اسلحه‌هاي براق با جلدهاي چرمي. فقط دشنه را نمي‌شناسم. خصوصا كه براي نمايش شجاعت‌ و جسارت‌ در جنگي نابرابر در قصابي جانداران بي‌دفاع و بي‌زبان به كار گرفته ‌شود.

    6- در دو سال گذشته كه با كج سليقگي مطلق نمايشگاه بين‌المللي محيط زيست را با نمايشگاه شكار آلوده كردند، نه تنها با اجراي اين رويه به‌شدت مخالفت كردم بلكه در افتتاحيه و اختتاميه نمايشگاهي كه بوي باروت مي‌داد شركت نكردم (كه البته مورد عتاب قرار گرفتم) . اما همين ايستادگي موجب شكل گرفتن جرياني شد كه جوانه‌هايش را مي‌بينيم. نيازي به همه‌پرسي نيست، هزاران نفر به اين باور رسيده‌اند كه حيات وحش ايران به واسطه همين گشاده دستي‌ها و كباب كردن‌ها و شليك كردن‌ها و دشنه بر گلوي جانداران كشيدن‌ها، تهي شده است. شايد به همين دليل آقاي اينانلو اظهار مي‌دارند: «آدم‌هاي اخته‌يي مثل من نمي‌توانند طبيعت را حفظ كنند». اما برخلاف امثال ايشان، مخالفان شكار نه تنها «اخته» نشده‌اند بلكه تكثير مي‌شوند و گسترش علايق طبيعت گرايانه، عكاسي از حيات وحش، افزايش نهادها و انجمن‌هاي مردمي حمايت از حيوانات و تجمع عليه شكار نشان مي‌دهد كه مردم ايران علاوه بر «فرش‌هاي نفيس»، هنوز شريف، محترم و نگران آينده طبيعت كشورشان هستند.

    7- جا دارد از محبت ايشان به معلمي مثل من كه «روح لطيفي» دارد و مي‌تواند چنان مورد اعتماد قرار بگيرد كه مديريت دبيرستان دختران‌شان را به او بسپارند قدرداني كنم كه بي‌ترديد اسباب سربلندي است. كجاي تاريخ مردان قسي‌القلب ستايش مي‌شوند؟ من پيامبر شكارچي نمي‌شناسم. تنها امام مدفون در اين سرزمين «ضامن آهو» بوده نه شكارچي آهو! شايد به همين دليل از دل همين دبيرستان‌هاي دخترانه كه به آن اشاره‌كرده‌اند نسلي فارغ‌التحصيل شده كه پرچمدار حفاظت محيط‌زيست (و مخالف شكار) هستند. به كار بردن اين ادبيات زن ستيزانه شايسته كسي نيست كه –يك سويه- تريبون رسانه ملي را در دست داشته و مدعي است براي محيط زيست «فرهنگ»‌سازي كرده است. موفقيت‌ها هيچگاه تنهايي به دست نيامده‌اند و هركه خود را در قامت يك «ابر انسان» ببيند بي‌ترديد دچار توهم و غرور است.

    8- اتفاقاتي از اين دست تلخ است و آموزنده. چهره‌هايي كه بردوش مردم مي‌ايستند و مشهور مي‌شوند اگر نتوانند با مخاطبان ارتباطي دو سويه برقرار كنند و از «مونولوگ» به «ديالوگ» مهاجرت كنند ممكن است در كسري از زمان همه آنچه به سال‌ها بافته‌اند را رشته كنند و دوست را دشمن. خطر خشمگينانه فشردن قلم كمتر از چكاندن ماشه نيست. آينه شكستن خطاست. اميدوارم اخبار منتشره اين روزها با صداقت و صراحت تكذيب شوند و اينانلو دوباره مثل قبل با صدايي خش‌دار، محيط زيست ايران و زيبايي‌هايش را براي مردمي كه سال‌هاست از صداي گلوله، بوي باروت و خونريزي خسته شده‌اند نمايش دهد. «اينانلو»يي كه طبيعت را حفظ كند و روزي از خدا بگيرد و قيد مختصر مقرري‌ ماهانه‌يي كه اخته مي‌كند را بزند و در روند طبيعت موثر باشد، آن‌هم از نوع مثبت آن!

    *عضو هيات علمي دانشگاه محيط زيست/ اعتماد

    ______________________________

    پاسخ گستاخانه شکارچی پیر به دکتر فاضل/ ما داریم اخته می‌شویم!

    خودبزرگ بینی شکارچی پیر با بیان نمایشی اقدامات خیر احتمالی/ استفاده از کارهای خیر به عنوان چماق!

    دلبری یک کارشناس از مرد سبیل کلفت و خشن!

    شکارچی پیر از «شرف ایرانیان» چه می داند؟/ تیغ و زنگی

    از «اینانلو»یی که می‌شناختیم تا «اینانلو»یی که نمی‌شناسیم!

    سرزمین‌مان را دوست داریم؛ پاسخی به محمد علی اینانلو

    می توانم ۱۰۰ یوز به مسوولان نشان بدهم!/ ادامه ادعاهای طنزگونه در رسانه های رسمی

    دفاع از شکار در غیاب مخالفان شکار در مقر سازمان حفاظت محیط زیست!/ برای حفاظت حیوانات باید آنها را به خاک و خون کشید

     آقای اینانلو، شفاف پاسخ دهید: شکارچی هستید یا طرفدار طبیعت؟!

    اینانلوی عزیز، این طبیعت گردی نیست!/ وبلاگ میهمان

  • فنسهای یک واحدپرورش ماهی موجب ازبین رفتن دوقلاده سگ آبی دربالادست سدطالقان گردید

    دیده بان حقوق حیوانات: طی گزارشات واصله از همیاران محیط زیست این اداره مبنی بر تلف شدن دو قلاده سگ آبی در بالای روستای حسنجون ، درنزدیکی یک واحد پرورش ماهی پیداشد.

    حشمت اله کشیری رییس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان طالقان با اعلام این خبر افزود: طی گزارشات واصله  از همیاران محیط زیست این اداره مبنی بر تلف شدن دو قلاده سگ آبی در بالای روستای حسنجون ، درنزدیکی یک واحد پرورش ماهی ، محیط بانان این اداره سریعا به محل فوق اعزام و بعداز پیدا کردن آنها به جهت بررسی علت مرگ ، به اداره طالقان انتقال دادند و پس ازکالبد شکافی این دوقلاده سگ آبی توسط رییس اداره دامپزشکی ، هیچکونه آثار ضربه ویا بیماری درآنها مشاهده نگردید.

    وی ادامه داد: در بررسی از محل کشف لاشه ، به تور و فنس هایی مابین باغ و پرورش ماهی برخورد نموده که سگهای آبی داخل آن گیر کرده و با توجه به سرمای زیاد و یخ زدگی تلف شده اند . کشیری افزود آمار سگهای آبی بیشتر در بالادست سد طالقان بوده و حوالی واحدهای پرورش ماهی بیشتر مشاهده می شوند.

    کشیری بااشاره به خصوصیات زیستی سگ‌های آبی افزود: به دلیل ویژگی‌هایی که سگهای آبی دارند بسیار شناخته شده‌اند، آن‌ها بر روی رودخانه‌ها و جریان‌های آب سد می‌زنند و در آبگیری که خود ساخته‌اند خانه می‌سازند. از آن جایی که جابجایی مواد لازم برای ساخت خانه در سطح زمین برای آن‌ها مشکل است، آن‌ها کانال‌هایی را می‌سازند تا از راه آن‌ها مواد خام ساخت خانه را جابجا کنند. آن‌ها دندان‌های جلوی قدرتمندی دارند که از آن‌ها برای بریدن درختان وبرای ساخت خانه و یا بریدن دیگر گیاهان برای خوراک استفاده می‌کنند.

    در صورتی که آبگیر مناسبی وجود نداشته باشد، سگ‌های آبی مجبورند نخست یک سد و بعد خانهٔ خود را بسازند. آن‌ها برای ساخت خانه اول ستونک‌های عمودی را نصب می‌کنند و بعد فضای خالی میان آن‌ها را با نصب افقی (متقاطع) شاخه‌های درختان پر می‌کنند، آنگاه باز اگر فضای خالی میان شاخه‌ها وجود داشت آن را با مخلوطی از گِل و علف پر می‌کنند تا زمانی که اندازهٔ کافی آب وارد آبگیر سد آن‌ها بشود و آب لانه شان را احاطه کند.

  • مسئولان باغ شیراز در یخ زدن پرندگان مقصرند

    Animal-Rights-Watch-ARW-7122

    دیده بان حقوق حیوانات: مدیرکل محیط زیست فارس با بیان اینکه بارش برف را در حالی که هفته گذشته با شدت بیشتری در شیراز رخ داده نمی توان بحران تلقی کرد، گفت: مسئولان باغ شیراز می بایست از هر طریق ممکن گرمایش دست کم بخش کوچکی از این باغ را فراهم می کردند.

    حسینعلی ابراهیمی کارنامی در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به یخ زدن تعدادی از پرندگان باغ پرندگان شیراز در اثر بارش برف طی روزهای اخیر، گفت: محیط زیست کارشناسانی را برای بررسی موضوع به این باغ اعزام کرده اما آنچه مسلم است مسئولان باغ پرندگان که از بخش خصوصی هستند، در تامین گرمایش این باغ برای پرندگان کوتاهی کرده اند.

    به گفته وی، برف و باران یک پدیده طبیعی است اما ممکن است در اثر سوء مدیریت ما، به مخاطره یا بحران تبدیل شود و از آنجایی که هفته گذشته در شیراز بارش برفی به مراتب سنگین تر از برف اخیر که موجب تلفات پرندگان این باغ شده داشتیم نمی توان با بیان غیر مترقبه بودن بارندگی برف، کوتاهی خود را توجیه کنیم.

    کارنامی اظهار داشت: اگرچه ما منکر این نیستیم که شرکت گاز به هر دلیلی با وجود تقاضاهای مسئولان این باغ از سالهای گذشته در گازرسانی به باغ پرندگان شیراز کوتاهی کرده است، اما مسئولان این باغ می توانستند از وسایل دیگری برای گرمایش این باغ مانند نفت و سایر سوختها، استفاده کنند.

    مدیرکل محیط زیست استان فارس تصریح کرد: سرمایه گذار وقتی در زمینه ای سرمایه گذاری می کند باید پیش بینی های لازم برای چنین شرایطی و عدم همکاری دستگاههای دولتی را در برخی  مواقع در نظر بگیرد و مسئولان این باغ می توانستند حداقل پرندگان را در یک اتاق کوچک در این شرایط جمع آوری کرده و با وسیله ای گرمایی که قطعا هزینه زیادی نیاز نداشت برای مدت کوتاه آن اتاق را گرم کنند و از تلفات پرندگان جلوگیری کنند.

    وی با بیان اینکه کل مساحت این باغ کمتر از  سه هزار متر مربع است، افزود: سازمان محیط زیست در مساحت بسیار وسیع تر از این باغ در 11 منطقه تحت مدیریت و 17 منطقه شکار ممنوع چنین شرایطی را با توجه به هشدارهای مداوم سازمان هواشناسی پیش بینی کرده و علی رغم اینکه محیط های طبیعی مانند این باغ هم محصور نیستند و تعداد گونه های جانوری بسیار بیشتری به صورت پراکنده در این مناطق وجود دارند، امکانات لازم برای این شرایط را فراهم کرده و در زمستان امسال حتی یک آهو هم در مناطق تحت مدیریت محیط زیست تلف نشد.

    کارنامی با اشاره به اقداماتی که محیط زیست فارس برای زمستان گذرانی حیات وحش در مناطق تحت مدیریت این سازمان در این استان انجام شده، افزود: در بسیاری از مناطق که سرما بی سابقه بود از محیط بانان خواستیم که با آتش زدن لاستیک، گرمای لازم را فراهم کنند تا از فرار حیات وحش به روستاهای اطراف و شکار آنها جلوگیری شود. همچنین علوفه و دانه لازم را برای جانوران در این مناطق به میزان لازم فراهم کردیم. بنابراین وقتی می شود در اشلی به این بزرگی به راحتی از تبدیل عوامل طبیعی مانند برف به بحران جلوگیری کرد در مساحت کوچکی همچون باغ پرندگان که تنها 2500 پرنده در آن وجود دارد، چنین اقداماتی اصلا سخت و غیرممکن نیست.

    وی در پاسخ به اینکه آیا سازمان محیط زیست بر نحوه نگهداری پرندگان در این گونه باغ ها که توسط بخش خصوصی اداره می شوند، نظارت نمی کند، اظهار داشت: محیط زیست بر نحوه نگهداری و ورود و خروج پرندگان به این باغها نظارت می کرد اما در هیچ محیط محصوری مانند باغ پرندگان، حفاظت فیزیکی به عهده سازمان محیط زیست نیست.

    مدیر کل محیط زیست استان فارس یادآور شد: البته این اولین باری است که چنین حادثه ای در فارس رخ داده و تجربه ای است برای محیط زیست تا نظارت خود را بر این گونه مکانها با جدیت بیشتری اعمال کند. در این حادثه هم اگر بررسی های کارشناسی نشان دهد که علت حادثه کوتاهی مسئولان باغ است حتما ضرر و زیان و خسارات ناشی از تلفات پرندگان به ویژه آنهایی که از گونه های وحشی بوده اند، از مدیران این باغ گرفته می شود.

    وی در پاسخ به اینکه محیط زیست با شرکت گاز برای گازرسانی به این باغ رایزنی خواهد کرد، افزود: این به عهده مدیران باغ است اما در بسیاری موارد به عنوان مثال شرکت گاز از مدیران درخواست می کند که با پرداخت بخشی از هزینه ها، فراهم کردن این امکانات را سرعت بخشیده و تسهیل کنند اما کمتر دیده می شود که بخش خصوصی حاضر باشد که هیچ هزینه ای بپردازد.

    به اعتقاد کارنامی در حال حاضر صرفنظر از ضرر و زیانی که از بابت تلفات این پرندگان به تنوع زیستی و محیط زیست وارد شده، ضرر اصلی را خود مسئولان این باغ کرده اند که با سرمایه خود این پرندگان را وارد کرده اما به دلیل بی تدبیری بخشی از سرمایه خود را از دست داده اند.

  • شکارچیان در کمین هستند؛ هوبره را دریابید

    http://img7.irna.ir/1392/13921024/80994999/80994999-5423005.jpg

    دیده بان حقوق حیوانات: پول های کلان برای خرید و جریمه های اندک در هنگام دستگیری، هر شکارچی و غیرشکارچی را وسوسه کرده تا پرندگان کمیاب و در حال انقراض نظیر هوبره را در معرض خطر قرار دهند.

    به گزارش ایرنا، پرندگان کمیاب و در معرض خطر انقراض که معمولا خریداران پر و پا قرصی نیز در آن سوی آب ها دارند و پول های کلانی هم برای در اختیار گرفتن آن ها پرداخت می کنند نیازمند حمایت بیشتر و همکاری عمومی در حفظ و حراست از این حیات وحش هستند.

    اعراب ساکن در کشورهای حاشیه خلیج فارس و دریای عمان که علاقه خاصی به شکار و پرندگان شکاری و برخی پرندگان را دارند پول های کلانی نیز برای خرید شاهین، باز، هوبره و امثال آن پرداخت می کنند.

    این درآمدهای کلان بادآورده برخی افراد را وسوسه کرده و به جان پرندگان کمیاب و نادر در استان هایی مانند سیستان و بلوچستان انداخته است.

    یکی از کارشناسان حفاظت محیط زیست سیستان و بلوچستان می گوید: جریمه 20 میلیون تومانی برای قاچاقچی هوبره به هیچ انگاشته می شود و بطوریکه این قبیل قاچاقچیان به سبب در آمد کلانی که از این راه به دست می آورند پس از دستگیری در همان لحظه نخست جریمه ها را نقدا پرداخت می کنند و خم به ابرو نمی آورند.

    مدیرکل حفاظت محیط زیست سیستان و بلوچستان با وجود حمایت های صورت گرفته حدود 27 گونه جانوری از جمله هوبره که در مناطق مختلف حفاظت شده این استان زیست می کنند، در خطر انقراض قرار دارند.

    هوبره با نام محلی ˈطوقدریˈ از راستانه درناسانان و تیره هوبره دارای سه گونه بومی در ایران است که تنها یک گونه از آن در بیشتر مناطق سیستان و بلوچستان به صورت مهاجر زمستانه یا بومی مشاهده می شود.

    پرنده هوبره نر 62 سانتی متر طول دارد و ماده آن کمی کوچکتر است و طول بال های این گونه به 135 تا 170 سانتی متر می رسد.

    هوبره از نظر شکل ظاهری شبیه بوقلمون است که آشیانه خود را در مناطق شنی، تپه ماهورها، بیابان ها و نواحی کویری با پونه های پراکنده و علف های کوتاه و در حاشیه گندمزارها می سازد و در صورت احساس خطر شدید صدایی شبیه ˈهو هو هوˈ دارد.

    مدیرکل حفاظت محیط زیست سیستان و بلوچستان اظهار داشت: تاکنون 64 گونه پستاندار، 91 گونه خزنده، 180 گونه پرنده آبزی و غیر آبزی و 21 گونه مرجان در مناطق حفاظت شده خشکی و آبی استان شناسایی شده اند که از این تعداد حدود 11 گونه پستاندار، 11 گونه پرنده و پنج یا شش گونه خزنده در خطر انقراض هستند.

    ˈخسرو افسریˈ افزود: هوبره، پلیکان خاکستری، شاهین، بحری، بالابان، اردک سرسفید، عقاب دریایی دم سفید، بالکان کوچک و گیلانشاه خالدار در گروه پرندگان، خرس سیاه، نهنگ، دلفین گوژ پشت و بینی بطری، پلنگ، قوچ، میش، جبیر و گربه جنگلی در گروه پستانداران و تمساح مردابی، لاک پشت منقار عقابی و سبز، بزمجه بنگالی، افعی شاخدار و کک مار در گروه خزندگان از شاخص ترین گونه های در معرض خطر انقراض در سیستان و بلوچستان هستند.

    وی اظهار داشت: با توجه به پایین بودن جرائم شکار و تمایل بسیار زیاد اعراب منطقه به شکار هوبره، شکارچیان غیر قانونی با حضور در مناطق حفاظت شده سیستان و بلوچستان اقدام به زنده گیری این گونه از پرنده می کنند.

    وی گفت: اخیرا یگان حفاظت محیط زیست سیستان و بلوچستان یک شکارچی هوبره را همراه با 10 قطعه از این پرنده در حین شکار در منطقه لاشار ایرانشهر دستگیر کرد.

    وی ادامه داد: این شکارچی از سوی دادگاه به پرداخت 200 میلیون ریال جریمه (برای شکار هر هوبره 20 میلیون ریال) محکوم شد که با توجه به صرفه اقتصادی فروش هوبره به شیخ نشین های حاشیه خلیج فارس به نرخ های بسیار بالا، سریعا جریمه مورد نظر را بدون هیچ گونه نگرانی پرداخت کرد.

    مدیرکل حفاظت محیط زیست سیستان و بلوچستان تاکید کرد: مساله تله گذاری برای زنده گیری پرندگان علاوه بر این استان، در استان های دیگر کشور نیز به منبع درآمد بسیار خوبی برای شکارچیان تبدیل شده است که نتیجه آن کاهش آمار گونه های مختلف پرنده در معرض انقراض خواهد بود.

    افسری افزود: می توان با تقویت نیروهای فعال در حوزه حفاظت از مناطق زیست محیطی و جلوگیری از ساخت بی رویه و فروش زیاد تفتگ های شکاری به صورت مجاز و غیر مجاز از گسترش فعالیت شکارچیان غیر مجاز در کشور جلوگیری کرد.

    وی گفت: ادامه خشکسالی در مناطق شمالی سیستان و بلوچستان از یک طرف و زیاد شدن سطح شکار غیر مجاز و مسلح شدن مردم از سوی دیگر صدمات بسیار جدی را به محیط طبیعی استان وارد کرده است.

    وی با بیان اینکه آمار پرندگان مهاجر زمستان گذران در سال های گذشته در سیستان و بلوچستان 500 هزار تا یک میلیون قطعه بود گفت: با توجه به دلایل ذکر شده آمار پرندگان مهاجر زمستان گذران در استان در چند سال اخیر به یک دهم یعنی 50 هزار قطعه در سال کاهش یافته است.

    وی افزود: معمولا تمام گونه های جانواری علاقه به حضور در محیط های امن را دارند که متاسفانه با وجود زیاد شدن آمار شکارچیان و سلاح های شکاری، حیات وحش سیستان و بلوچستان دیگر امنیت کافی برای زیست پرندگان زمستان گذران را ندارد.

    وی از عموم مردم استان در خواست کرد در حفظ و نگهداری حیات وحش با ماموران حفاظت محیط زیست همکاری کنند و در صورت مشاهده شکارچیان غیرمجاز مراتب را سریعا به محیط بانان یا نیروی انتظامی اطلاع دهند.

  • دستگیری قاچاقچی معروف پرندگان شکاری در شهرستان دشتستان

    دستگیری قاچاقچی معروف پرندگان شکاری در شهرستان دشتستان

    دیده بان حقوق حیوانات: به گزارش روابط عمومی اداره کل حفاظت محیط زیست استان بوشهر، با تلاش مأموران یگان حفاظت اداره محیط زیست دشتستان و همکاری نیروهای انتظامی و دستگاه قضایی این شهرستان ،یک نفر قاچاقچی معروف پرندگان شکاری دستگیر شد.

    مدیر کل حفاظت محیط زیست استان بوشهر با اعلام این خبر اظهار کرد: با شروع مهاجرت پرندگان شکاری به مناطق مختلف استان بوشهر ، افرادسودجو و فرصت طلب برای صید، خرید، انتقال و فروش این پرندگان، نظیر بالابان، شاهین و بحری با تطمیع، اغفال و استخدام افراد به اهداف خود دست می یابند.
    مهندس سیداصغر مطهری افزود : گرایش قاچاقچیان به شکار این پرندگان به خاطر سود کلانی است که با فروختن آن به دلالان و سپس به شیوخ ثروتمند کشورهای همسایه خلیج فارس به جیب می زنند که این، تهدیدی بسیار جدی برای انقراض و نابودی این گونه پرندگان کمیاب و باارزش و در نهایت چرخه طبیعت می باشد.

    رییس اداره محیط زیست شهرستان دشتستان نیز گفت: خوشبختانه با همکاری پرسنل نیروی انتظامی و دستگاه قضایی شهرستان و با جدیت و تلاش محیط بانان وظیفه شناس محیط زیست دشتستان از متخلف مذکور تعداد 1 بهله بحری (پرنده شکاری درخطر انقراض) و 1 بهله دلیجه کشف گردید.
    مهندس صادق پورسالم ضمن تشکر از دستگاه قضا و جدیت ایشان در برخورد با قاچاقچیان پرنده و همچنین قدردانی از محیط بانان شهرستان دشتستان، اظهار کرد: این متخلف سابقه دار به مراجع قضایی تحویل و پرونده وی درحال رسیدگی می باشد.

  • این همه خشم از کجا می‌آید؟/ واکنش رامبد جوان به مرگ پلنگ تنکابن

    Animal-Rights-Watch-ARW-7115

    دیده بان حقوق حیوانات: رامبد جوان نسبت به حادثه‌ رخ داده برای پلنگ تنکابن ابراز تاسف و خطاب به رئیس سازمان محیط زیست اعلام کرد که جامعه هنری آماده هر نوع همکاری برای جلوگیری از بروز چنین اتفاقاتی است.

    این بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون در پی حادثه‌ای که منجر به معدوم شدن یک قلاده پلنگ تنکابن شد، با اشاره به علاقه خود به حیوانات بیان کرد: «من دوستانی دارم که در حفاظت از محیط زیست یا انجمن‌های حمایت از حیوانات فعالیت می‌کنند به همین دلیل به نحوی با این مقوله در ارتباط هستم و متاسفم که نسبت به محیط زیست خود اینگونه خشمگین رفتار می‌کنیم.»

    او با اشاره به اتفاقی که منجر به زخمی شدن، قطع دست و نخاع پلنگ تنکابن و در نهایت معدوم کردن این حیوان در درمانگاه شده است، گفت: «شکار بی‌رویه‌ در مناطقی که حیواناتی مانند پلنگ زندگی می‌کنند، باعث شده آن‌ها غذایی برای خوردن پیدا نکنند و از فشار گرسنگی به سمت روستاهای اطراف بروند. البته این حیوانات آنقدر ترسو هستند که فقط برای سیر کردن شکم یا دفاع از خود خشونت نشان می‌دهند، اما متاسفانه نمی‌دانم چرا اینقدر نسبت به این حیوان خشم وجود داشته که حتی وقتی دستش در تله گیر کرد و قطع شد،‌ آنقدر به سوی او شلیک کردند که پنجاه ساچمه از بدن او بیرون آورده‌ شد.»

    وی ادامه داد: «این در حالی است که سازمان محیط زیست اعلام کرده اگر چنین حیوانی به گله‌ گوسفندان حمله کرد، مردم به آن‌ کاری نداشته باشند و اگر اتفاقی برای دام افتاد خسارت آن‌ها پرداخت می‌شود.»

    جوان درباره اینکه این نوع رفتار نه تنها نسبت به حیوانات بلکه نسبت به گیاهان و درختان هم وجود دارد و ما شاهد قطع درخت‌های ارزشمند از سوی قاچاقچیان چوب هستیم،‌اظهار کرد: «نمی‌دانم چرا ما اینقدر نسبت به طبیعت و حیوانات خشم داریم. اصلا این همه خشونت از کجا می‌آید؟ مگر این طبیعت در حق ما چه کرده است؟ چرا به جای آنکه آن‌ها را حفظ کنیم کمر به نابودی آن‌ها می‌بندیم؟ ای کاش حداقل اگر آن‌ها را حفظ نمی‌کنیم کاری هم با آن‌ها نداشته باشیم.»

    او با اشاره به اینکه این حیوانات بخشی از اکوسیستم ما هستند و نسل آن‌ها در حال انقراض است، گفت: «آن‌ها کینه‌ای ندارند ولی این ما هستیم که کینه داریم و شاید همین کینه باعث شد که اینگونه با این حیوان برخورد شود. این اتفاق خیلی غم انگیز است که در مملکتی که این همه از مهربانی و شریف بودن و یکسری فضیلت‌های دیگر دم می‌زنیم، ناگهان چنین رفتار ناجوانمردانه‌ای از ما سر می‌زند.»

    رامبد جوان با ابیان اینکه درصدد است تا به زودی با برخی مسئولان ذیربط دیداری دراین‌باره داشته باشد،‌ خاطرنشان کرد: «مطمئن هستم همکاران من در عرصه هنر،‌ آماده هر نوع همکاری در این زمینه هستند و از همین جا به خانم ابتکار، رئیس سازمان محیط زیست، و مسئولان محترم دیگر می‌گویم که این اعلام همکاری ما را جدی بگیرند، ‌چرا که برای فرهنگ سازی و جلوگیری از آسیب رسانی بیشتر به حیوانات و درختان مخصوصا آن ‌دسته‌ای که در معرض خطر انقراض و نابودی قرار دارند،‌ باید کاری بکنیم.»

    یک قلاده پلنگ نر که روز جمعه، 13 دی‌ در منطقه شکار و تیراندازی ممنوع 2000 تنکابن دچار حادثه شده بود، با تلاش ماموران حفاظت محیط زیست استان از مرگ نجات یافت و جهت مداوا و انجام تصویربرداری و رادیولوژی به دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران منتقل شد.

    پس از انجام تصویربرداری و آزمایش‌ها مشخص شد که این پلنگ بر اثر اصابت گلوله به صورت کامل قطع نخاع شده و امیدی به درمان آن نیست و ادامه زندگی آن با دشواری‌های بسیاری همراه خواهد بود. به همین دلیل این پلنگ زخمی توسط دامپزشکان به روش مرگ آسان و با تزریق داروی بدون درد معدوم شد. قرار است این پلنگ به عنوان نمونه تاکسیدرمی شود و در موزه تاریخ طبیعی خشکه داران نشتارود تنکابن نگهداری شود.

  • رشد 50 درصدی کشتار کرگدن‌های آفریقایی

    http://media.isna.ir/content/11-9.bmp/4

    دیده بان حقوق حیوانات:  مقامات آفریقای جنوبی در گزارش جدیدی اعلام کردند که سال گذشته میلادی (2013) بیش از 1000 راس کرگدن در این کشور به طور قاچاقی شکار شده‌اند و این رقم در مقایسه با سال 2012 میلادی 50 درصد افزایش یافته است.

    به گزارش سرویس «محیط زیست» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، مقامات حفاظت از حیات وحش آفریقای جنوبی تاکید کردند که عامل اصلی رسیدن به این آمار تکان‌دهنده، رشد بازار سیاه شاخ این حیوان با هدف مصارف پزشکی است.

    وزارت محیط زیست این کشور در بیانیه‌ای اعلام کرد: در سال 2013 میلادی تعداد کلی کرگدن‌هایی که قاچاقی در این کشور شکار شدند به 1004 راس رسید.

    در این بیانیه تاکید شد: باور غلط آسیایی‌ها مبنی بر تاثیرات درمانی شاخ کرگدن، انگیزه شکارچیان غیرقانونی را برای سلاخی کردن این حیوانات بیش از گذشته افزایش داده است.

    به گزارش ایسنا به نقل از سایت اینترنتی نیوز، آفریقای جنوبی زیستگاه حدود 80 درصد از کل جمعیت کرگدن‌های جهان است و حدود بیش از 25 هزار راس از کل کرگدن‌های دنیا در این کشور زندگی می‌کنند.

    به گفته مقامات زیست‌محیطی آفریقای جنوبی در سال 2007 میلادی به طور کلی 13 راس کرگدن به طور غیرقانونی در این کشور شکار شده‌اند اما این آمار هر سال به میزان چشمگیر رو به افزایش است و سالانه بر تعداد کرگدن‌های سلاخی شده افزوده می‌شود.

  • کشف لاشه نهنگ در سواحل شهرستان کنارک

    Animal-Rights-Watch-ARW-7121

    دیده بان حقوق حیوانات: مدیرکل حفاظت محیط زیست سیستان و بلوچستان از مشاهده لاشه نهنگ بیش از 40 تنی و به طول 18 متر در سواحل بریس شهرستان کنارک خبرداد.
    خبرگزاری فارس: کشف لاشه نهنگ در سواحل شهرستان کنارک

    به گزارش روابط عمومی کل حفاظت محیط زیست سیستان و بلوچستان، خسرو افسری اظهار داشت: این پستاندار از گونه اسپرم وال‌ها بوده که از  بزرگترین نهنگ‌های دندان‌دار هستند، نهنگ‌های اسپرم در تمام اقیانوس‌ها زندگی می‌‌کنند.

    مدیرکل حفاظت محیط زیست سیستان و بلوچستان افزود: حداکثر طول نرها 18 متر (60 پا) و ماده‌ها 12 متر (40 پا) است. غالباً رنگ آنها سیاه مایل به قهوه‌ای یا خاکستری تیره است، سر بزرگ نهنگ اسپرم، تقریبا یک سوم طول بدن را تشکیل می‌‌دهد در سر نهنگ اسپرم، ماده روغنی Spermaceti و روغن اسپرم وجود دارد.

    وی ادامه داد: فصل زاد‌آوری این گونه در فصل بهار است که بعد از حدود 16 ماه یک بچه می‌زاید که حدود 4 متر طول و 1000 کیلو وزن دارد، ماده‌ها در 13سالگی و نرها در 19سالگی بالغ می‌شوند، طول عمر این پستاندار حدود 70 سال برآورد شده است.

    این مسئول اذعان داشت: دریای عمان دارای اکولوژی پیچیده و غنی است که از یک سو رفت و آمد زیاد شناورها تهدید جدی برای حیات پستانداران دریایی این منطقه از جمله نهنگ‌ها، گاوهای دریایی و دلفین‌ها محسوب می‌شود و از سوی دیگر به دلیل اینکه مسیر حرکت امواج در این منطقه از شرق به غرب (از اقیانوس هند به سمت تنگه هرمز) است، اگر پستانداری در میانه آب‌های دریای عمان دچار آسیب دیدگی شود، چهار تا پنج روز طول می‌کشد تا به سواحل شهرستان  کنارک یا چابهار برسد که طی این مدت امکان زنده ماندن پستاندار کم است.

    وی در پایان با بیان اینکه در سال گذشته نیز لاشه یک گاو دریایی نیز در سواحل بریس مشاهده شده است و در ابتدای امسال نیز لاشه یک نهنگ دیگر نیز در ساحل چابهار کشف شده است یادآور شد: وال اسپرم از گونه حفاظت شده پستانداران دریایی است که هر ساله به دلیل عبور و مرور زیاد شناورها و کشتی‌ها در آبراهه بین المللی دریایی عمان دچار مرگ و میر می‌شوند.

  • شناسایی عاملان شلیک به پلنگ تنکابن

    http://multimedia.mehrnews.com/Original/1392/10/14/IMG14334535.jpg

    دیده بان حقوق حیوانات: پس از گذشت دو هفته از حادثه تلخ مجروح شدن یک پلنگ عظیم الجثه بر اثر اصابت گلوله که در نهایت منجر به قطع نخاع و مرگ دلخراش این پلنگ شد، با تلاش پلیس اطلاعات و امنیت شهرستان تنکابن، نیروهای یگان محیط زیست و همکاری مردم محلی، عاملان شلیک به این پلنگ شناسایی شدند.

    کیوان هوشمند در گفتگو با خبرنگار مهر افزود: دو نفر که پدر و پسر و از اهالی یکی از روستاهای منطقه دوهزار تنکابن هستند، در این رابطه شناسایی و صبح روز شنبه ۱۳۹۲/۱۰/۲۸ تحویل مقامات قضایی شدند.

    به گفته وی، در جریان بازجویی ها و تحقیقات اولیه از متهمین مشخص شد که پلنگی که از سوی مجرمین هدف گلوله قرار گرفت هرگز به دام های آنها حمله نکرده بود و اصولا هیچ تلفاتی از دام اهلی در روستای محل سکونت آنها گزارش نشده است.

    هوشمند اظهار داشت: هنوز انگیزه مجرمین از شلیک به پلنگ دقیقا مشخص نیست و به احتمال فراوان شخص سومی نیز که در روز حادثه مهمان این پدر و پسر بوده در انجام جرم شریک بوده است.

    هادی منصور کیائی رئیس اداره محیط زیست تنکابن نیز در این باره گفته است: برای هر دو متهم در دادگاه قرار مجرمیت صادر شده و متهمین با دستور قاضی پرونده تا روشن شدن ابعاد ماجرا روانه بازداشتگاه شدند.

    پرونده از سوی قاضی برای انجام تحقیقات تکمیلی، کشف سلاحی که مورد استفاده قرار گرفته و شناسایی نفر سوم در اختیار پلیس آگاهی شهرستان تنکابن قرار گرفته است.

    رئیس اداره محیط زیست تنکابن تصریح کرد: با وجود تلاشهای محیط بانان و تحقیقات گسترده پلیس اطلاعات و امنیت شهرستان تنکابن، بدون همکاری مردم محلی شناسایی مجرمین امکانپذیر نبود.

    به گفته وِی، متهمین در ابتدا منکر هرگونه اقدامی برای کشتار پلنگ شدند اما با شهادت تعدادی از روستاییان و افراد محلی در دادگاه، از سوی قاضی پرونده مجرم شناخته شده و روانه زندان شدند.

    به گزارش مهر، روز جمعه ۹۲/۱۰/۱۳ یک پلنگ نر بزرگ جثه در حاشیه رودخانه ای در منطقه جنگلی دوهزار تنکابن در حالی که قادر به حرکت دادن پاهای خود نبوده و خود را روی زمین می کشید، مشاهده شد. پس از انتقال حیوان به دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران مشخص شد پلنگ به دلیل برخورد گلوله به ستون مهره ها دچار قطع نخاع کامل شده است.

    پنجه دست این پلنگ عظیم الجثه که نامش را البرز گذاشتند در گذشته به دلیل گرفتار شدن در تله های سیمی کشاورزان قطع شده، بدنش پر از ساچمه های اسلحه شکاری و استخوان دستش نیز بر اثر برخورد گلوله شکسته بود.

    با توجه به آسیب نخاعی برگشت ناپذیر و تشخیص تیم تخصصی دامپزشکان برای جلوگیری از تحمل رنج بیشتر در حیوان، پس از انتقال پلنگ تنکابن به دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران با روش یوتانایز (مرگ بدون درد) با استفاده از دوز بالای داروی بیهوشی به زندگی این پلنگ خاتمه داده شد.

    دوستداران محیط زیست نام این پلنگ را البرز گذاشتند و البرز به نمادی از استقامت و مظلومیت حیات وحش ایران تبدیل شد.

    پیش از این مدیرعامل تشکل مکتب حرمت حیات که صبح روز چهارشنبه در تجمع معترضان مقابل سازمان محیط زیست حضور داشت پیشنهاد داده که البرز (پلنگ تنکابن) را به نمادی برای مبارزه با خشونت علیه حیوانات تبدیل کرد و در این راستا آثار ارزشمند فرهنگی و هنری خلق نمود تا نسلهای آینده بدانند خشونتهای بشری چه عواقب جبران ناپذیری دارد.

    تشکل مردم نهاد ˈمکتب حرمت حیاتˈ اعلام کرد: این تشکل به کسانی که عاملان کشته شدن پلنگ تنکابنی را معرفی کنند، جایزه ای نقدی اعطا می کند.

  • حساسیت شکارچی خون ریز به بوی خون!/ پرده برداری شکارچی پیر از خوی ددمنشانه کشتن برای انتقام

    حساسیت شکارچی خون ریز به بوی خون!/ پرده برداری شکارچی پیر از خوی ددمنشانه کشتن برای انتقام

    دیده بان حقوق حیوانات: شکارچی پیر از راز کشتار گوزن در پردیسان پرده برداری کرد.

    محمد علی اینانلو که در هفته های اخیر و با انتشار خبر شکار برادرش در منطقه شکارممنوع با موج انزجار مردم و رسانه ها مواجه شده بود، باز هم با اظهار نظرهای لطیفه گون تلاش کرد مسوولان محیط زیست را برای پذیرش جمعیت شکارچیان و کشتارهایشان مجاب کند. اصلی ترین دلیل این فرد برای گفته هایش جمعیت سه هزار نفره محیط بانان است در برابر جمعیت میلیونی کشتارچیان. شاید بد نباشد از صاحب این تفکر بپرسیم اگر جماعت قاچاقچی و دزد از جمعیت پلیس و مامور بیشتر باشد، آیا پلیس باید سر تعظیم به درگاه دزدان و قاچاقچیان بساید؟!

    این متن از سایت موسسه طبیعت وابسته به محمد علی اینانلو منتشر می شود:

    «به خاطر اتفاقاتی که در چند روز گذشته در فضای مجازی و اینترنتی افتاده و دلگیرم کرده بود تصمیم داشتم که دیگر نگویم  و ننویسم ، خود رابازنشسته کنم ، گوشه دنجی و کتابی و آفتابی ، دیگر هیچ ، هر چه تا به حال گفته و نوشته ام کافیست. اگر میخواست نتیجه ای داشته باشد پس از سی سال باید معلوم می شد اما گاهی احساس مسوولیت حرفه ای و اجتماعی و دیدن روشن آینده هر گونه توبه و ترکی را می شکند.
    چند روز پیش اتفاق شرم آوری افتاد، یک گوزن زرد به ضرب گلوله در پارک پردیسان کشته شد، اتفاقی تاثر آور بود و البته دارای پیام. حیوان کشته شده “گوزن زرد” گونه ای در حال انقراض، محل کشته شدن “پارک پردیسان” نقطه مرکزی حفاظت از حیات وحش ایران، پیام روشن است و نیاز به هیچگونه شرح و تفسیری ندارد، پیدا کردن مرتکبین هم کار مشکلی نیست ، در مدت کوتاه گذشته در جائی از کشور، بخصوص در استان تهران ، کجا میان ماموران و دیگران درگیری رخ داده و یا چه کسی به ناحق اخراج شده  ، نگاهی به این پرونده ها زحمت زیادی ندارد، دوم اینکه اسلحه  ازچه نوعی بوده، این را کارشناسان خواهند گفت اما چنانکه من از صفحه تلویزیون زخم های گردن حیوان را دیدم اسلحه ایکه گوزن زرد با آن کشته شده از نوع کالیبرهای سبک است  222 هورنت ، 22 مگنوم یا حداکثر 243 که پیدا کردن صاحب این سلاح هم مشکل نیست به شرطی که قاچاق نباشد. سلاح حتما اتوماتیک یا نیمه اتوماتیک بوده چون هیچ شکارچی زبده ای نیست که بتواند قبل از افتادن حیوان 3 یا 4 گلوله به گردن او بزند ، بنا به گفته نگهبان در تلویزیون ، ضارب بخشی از فنس را خوابانده و به داخل آمده اگر این چنین است احتمال وجود اسلحه کمری اتوماتیک هم هست بخصوص که اگر گلوله ها از آنطرف بیرون نرفته باشند.
    اما چاره کار چیست، مسلما همه چیز هست به جز آنگونه که مدیر کل محیط زیست استان تهران در تلویزیون سخن گفت. حرف های احساساتی و ناپخته، حرف هایش متاسفانه بی آنکه خود بداند بوی خون می داد، خون انسان و حیوان ، من به راستی ترسیدم ، همان ترسی که در سال 72نیز احساس کردم، در آن موقع حتی یک محیط بان یا شکارچی هم کشته نشده بود اما می شد احساس کرد به خاطر حرف ها و کارهای ناپخته برخی از مسوولان وقت سازمان محیط زیست این اتفاق خواهد افتاد، در آن موقع سر دبیر مجله شکار و طبیعت بودم، سرمقاله ای نوشتم با عنوان “امکان اجرای قانون” و در آن مقاله در گیری ها و کشته شدن محیط بانان را پیش بینی کردم ، حضرات به جای شنیدن و اندیشیدن برآشفتند، ناسزا گفتند و حتی رئیس وقت سازمان تهدید کرد که” در مجله را گل می گیرد” گوش نکردند و نتیجه همانی شد که باید می شد ، کشته شدن 113 محیط بان ، تعدادزیادی شکارچی و چند محکوم به اعدام.
    بیائید سیری در تاریخ نزدیک داشته باشیم، زمانیکه کانون شکاربانی و نظارت بر صید تاسیس شد از ژاندارمری عده ای مامور قلچماق را به کانون آوردند، آن ها هم با همان فرهنگ ژاندارمی اقدام به بگیر و ببند و کتک و ضرب و شتم کردند، نتیجه برعکس شد، لجبازی نیز به شکار افزوده شد و این خطرناک بود، زیان این رفتارهای غلط مستقیما متوجه حیوانات شد، شکارچی ها حیوانات حلال و حرام را زدند و جسد آنها را شبانه به محوطه پاسگاههای شکاربانی پرت کردند، صبحی نبود که شکاربانان با انبوهی از کله و دست و پای آهو و لاشه حیوانات و پرندگان دیگر در محوطه پاسگاهشان روبرو نشوند – یکی از دلایل کاهش شدید جمعیت آهو تا حد انقراض همین لج بازی ها و رفتارهای غلط بود – قدیمی ها یادشان هست، اما به تدریج که محیط بانان تحصیلکرده روی کار آمدند این رویه به آرامی تغییر کرد، در بیابان شکارچی و شکاربان روبه رو می شدند، با ادب و روی گشاده سلام علیک و احوالپرسی می کردند ، با هم چای می خوردند، اگر طرفین چیزی نیاز داشتند از هم می گرفتند، اگر ماشینشان دچار اشکال بود به هم کمک می کردند، پروانه های شکار کنترل می شد و از هم خداحافظی می کردند، فرهنگ حیوان کشی انتقامجویانه به تدریج فراموش شد تا دهه هفتاد که باز هم به خاطر حرف ها و کارهای ناپخته، فرهنگ مذموم” شکار به دلیل انتقام” و لجبازی شروع به زنده شدن کرد که آخرین آن کشته شدن گوزن زرد پارک پردیسان است که آن هم تمام ماجرا نیست و همین چند روز گذشته نیز کله های سه شکار به داخل محوطه محیط زیست یکی از شهرستان ها پرتاب شد.گوزن زرد کشته شد اما چاره کار برای عدم تکرار آن چیست؟ مسلما چاره عاقلانه و منطقی کار نوع صحبت کردن و پیام تند مدیر کل محترم محیط زیست استان تهران نیست، ایشان در محل کشته شدن گوزن زرد پیامی داد که شبیه اعلان جنگ بود، ایشان به شکارچیان و متخلفین در واقع اعلان جنگ داد اما جنگی نابرابر ، جنگی که زیان های آن متوجه حیات وحش و تبعات آن در بیابان دامنگیر محیط بانان خواهد شد، آقای مهندس حیدرزاده عزیز، آقای دکتر کیخا، خانم دکتر ابتکار، مشاوران ، مدیران لطفا به جای عصبانی شدن لحظه ای بیندیشید. شما سازمان را و محیط بانان را در گیر جنگی نا برابر می کنید ، یک محاسبه کوتاه نشان میدهد که لشکر شما  با احتساب بیمار و گرفتار و غیره حداکثر سه هزار نفر است با پاسگاه ، ماشین ، لباس و رفت و آمد مشخص و محدود، لشکر “دشمن” اما چند میلیون نفر است.همه مسلح به سلاح پیشرفته، سوار بر اتومبیل های جدید ، پخش در سراسر دشت ها ، جنگل ها و کوههای گسترده ایران ، با لباس های گوناگون و رفت و آمدها و رفتارهای نا مشخص و بی زمان چراغ خاموش، پای کوه در سکوت  شب رو، لطفا لحظه ای بیندیشید، آن ها با کشتن گوزن زرد در مرکز تهران و در میان محوطه محصوری که دفتر اصلی رئیس سازمان ، معاونان و مشاوران اوست برای شما پیام دارند و حتی این پیام متاسفانه با خون بر روی پوست گوزن زرد نوشته شده است، دوستان عزیز! لطفا عصبانی نشوید و با کمک چند جوان احساساتی بر روی سایت ها به جای اینکه مرا به باد دشنام و ناسزا بگیرید ، لختی منطقی بیندیشید اتفاقاتی که در بیابان می افتد لزوما همانی نیست که در پردیسان اندیشیده می شود، این اعلان جنگ نا برابر را پس بگیرید،احساساتی نشوید با آدم های با تجربه مشورت کنید. تصمیم درست بگیرید و حرف های منطقی بزنید. نگذارید که آمار صد و سیزده محیط بان شهید بالاتر برود، دیگر بس است، این موضوع بسیار جدی تر از آن است که ناپخته مدیریت شود.»

    ______________________________

    پاسخ دکتر فاضل به گستاخی های شکارچی پیر/ دشنه شکارچی و مدرسه دخترانه من!

    پاسخ گستاخانه شکارچی پیر به دکتر فاضل/ ما داریم اخته می‌شویم!

    خودبزرگ بینی شکارچی پیر با بیان نمایشی اقدامات خیر احتمالی/ استفاده از کارهای خیر به عنوان چماق!

    دلبری یک کارشناس از مرد سبیل کلفت و خشن!

    شکارچی پیر از «شرف ایرانیان» چه می داند؟/ تیغ و زنگی

    از «اینانلو»یی که می‌شناختیم تا «اینانلو»یی که نمی‌شناسیم!

    سرزمین‌مان را دوست داریم؛ پاسخی به محمد علی اینانلو

    می توانم ۱۰۰ یوز به مسوولان نشان بدهم!/ ادامه ادعاهای طنزگونه در رسانه های رسمی

    دفاع از شکار در غیاب مخالفان شکار در مقر سازمان حفاظت محیط زیست!/ برای حفاظت حیوانات باید آنها را به خاک و خون کشید

     آقای اینانلو، شفاف پاسخ دهید: شکارچی هستید یا طرفدار طبیعت؟!

    اینانلوی عزیز، این طبیعت گردی نیست!/ وبلاگ میهمان

  • دستگیری هفت شکارچی در منطقه شکار ممنوع صوفیکم گلستان

    دستگیری هفت شکارچی در منطقه شکار ممنوع صوفیکم گلستان

     

    دیده بان حقوق حیوانات: مأمورین و ضابطین یگان حفاظت اداره کل حفاظت محیط زیست استان گلستان روز گذشته موفق به دستگیری هفت شکارچی غیر مجاز در منطقه شکار و تیر اندازی ممنوع صوفیکم شدند.
    به گزارش روابط عمومی اداره کل حفاظت محیط زیست استان گلستان،  از متخلفین چهار قبضه اسلحه ساچمه زنی دو لول مجاز، یک قبضه اسلحه ساچمه زنی دولول غیر مجاز قاچاق، لاشه 14 قطعه پرنده از نوع ( تنجه و کوکر شکم سفید)، قطار فشنگ و تجهیزات انفرادی کشف و ضبط گردید.
    پرونده به همراه ادوات ضبط شده و صورتجلسه تنظیمی تحویل مقامات قضایی گردید.
    در شرایطی که هر روز شاهد درگیری و افزایش خشونت علیه مأمورین زحمتکش محیط زیست می باشیم بر همه مردم طبیعت دوست و نجیب منطقه فرض است به یاری حیات وحش که بیشتر گونه های آن کمیاب بوده شتافته و دست شکارچیان خاطی را از این حیوانات کوتاه نمایند . بر این اساس اداره کل حفاظت محیط زیست استان گلستان از تمام علاقمندان و دوستداران طبیعت و حیات وحش درخواست می نماید که ما را در حفاظت از این میراث های طبیعی ارزشمند یاری داده تا با این افراد که قصد سودجویی از این گونه های با ارزش را دارند برخورد قانونی صورت گیرد و نسل این گونه حمایت شده از خطر انقراض نجات یابد.

  • شکارشکارچیان پلنگ تنکابن

    Animal-Rights-Watch-ARW-7120

    دیده بان حقوق حیوانات: معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست گفت: دو تن از شکارچیان متخلف که با تیراندازی موجب فلج شدن پلنگی در تنکابن شده بودند، دستگیر شدند.

    احمدعلی کیخا در گفت و گو با خبرنگار علمی ایرنا اظهارداشت: حدود دو هفته گذشته در منطقه شکار ممنوع دوهزار در تنکابن پلنگی توسط شکارچیان متخلف از ناحیه کمر موجب اصابت گلوله قرار گرفت و فلج شد.

    وی افزود: این پلنگ به دلیل اصابت گلوله به نخاع از ناحیه دو پا فلج و برای مداوا به کلینیک دامپزشکی دانشگاه تهران منتقل شد که بعد از انجام معاینات لازم، تیم پزشکی تصمیم بر مرگ آسان این حیوان گرفت.

    کیخا افزود: اکنون دو تن از شکارچیانی که موجب فلج و در نهایت مرگ این حیوان شدند دستگیر و در بازداشت به سر می برند تا اگر همدست دیگری دارند اعتراف کنند.

    وی تاکید کرد: با جدیت موضوع را پیگیری می کنیم تا بعد از کامل شدن پرونده ، مراحل قضایی طی شود.

    پلنگی در تنکابن که به علت تیراندازی دچار ضایعه نخاعی شده بود روز دوشنبه 22 دی ماه جاری به روش مرگ آسان و با تزریق داروی بیهوشی در دوز بالا مرد.

    این پلنگ 13 دی ماه امسال در منطقه شکار ممنوع دوهزار در تنکابن مورد اصابت گلوله قرار گرفت و از ناحیه دو پا فلج شد.

    منطقه دو هزار یکی از مناطق شکار ممنوع است که گونه های ارزشمند کل، بز، شوکا و پلنگ در آن زیست می کنند و دارای جمعیت خوب گراز است که طعمه پلنگ محسوب می شود.

    پلنگ زخمی برای معالجه به دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران منتقل شد اما به رغم تلاش دامپزشکان دانشگاه تهران و سازمان حفاظت محیط زیست برای معالجه و نگهداری پلنگ زخمی ، مجبور شدند بر مرگ آسان پلنگ تصمیم بگیرند که این کار با تزریق دوز بالای داروی بیهوشی در کلینیک دامپزشکی دانشگاه تهران انجام شد.

    پلنگ ایرانی با نام علمی Panthera pardus saxicolor بزرگترین یا یکی از بزرگترین زیرگونه های پلنگ است که بومی غرب آسیا است.

    طول پلنگ ایرانی از 110 تا بیش از 200 سانتی متر متغیر است. وزن این پلنگ حدود 45 تا 100 کیلو است و اندازه آن از پا تا شانه نیز 47 تا 75 سانتی متر است.

    ایران مهمترین زیستگاه پلنگ در خاورمیانه است و جمعیت مناسب پلنگ در این کشور امکان بقای گروه های کوچک این حیوان در قفقاز، شرق ترکیه و احتمالا ترکمنستان را از راه مهاجرت های بین مرزی افزایش می دهد با این حال تراکم جمعیتی پلنگ در ایران بسیار پایین است.

    غذای پلنگ با توجه به منطقه ای که در آن زندگی می کند متفاوت است. در ایران شکار اصلی این جانور کل و بز است و محل زندگی پلنگ نیز تا حد زیادی با محل زندگی کل و بز همسانی دارد.

  • مرگ ناگوار یک آهو پس از تعقیب با موتور سیکلت/ تصویر

    مرگ ناگوار یک آهو پس از تعقیب با موتور سیکلت/ تصویر

    Animal-Rights-Watch-ARW-7111

    دیده بان حقوق حیوانات: یک راس آهو بر اثر زنده گیری با موتور سیکلت تريل در دامغان جان باخت.
    رئیس اداره حفاظت محیط زیست دامغان گفت:ماموران پاسگاه انتظامی صالح آباد دامغان پس از مشکوک شدن به یک دستگاه خودروی پراید و متوقف نمودن آن، در بازرسی از صندوق خودروی یک رأس آهوی زنده را در حالی که به شدت نفس می زد کشف و ضبط نمودند.
    مسلم عراقی با بیان اینکه راننده مدعی شد با این آهو تصادف کرده است و در حال انتقال آن به مرکز درمانی بوده است گفت: پس از بررسی و معاینه کارشناسان محیط زیست و پلیس  آثاری از تصادف در آهو مشاهده نشد .
    وی گفت: پس از انتقال آهو به محیط زیست شهرستان، علائم ظاهری آن نشان از خستگی مفرط بر اثر دوانیدن و تعقیب با موتورسیکلت بوده، که تا ساعت ۳ بامداد در محل اداره از حیوان مراقبت گردید که متأسفانه حیوان تلف گردید.
    وی افزود: پس از کالبد شکافی آهو در اداره دامپزشکی شهرستان، علت مرگ پارگی طحال و پرخونی ریه بوده که بر اثر دوانیدن زیاد، توسط شکارچی صورت گرفته است.
    ایشان با بیان اینکه موتورسیکلت هایی که از کشورهای عربی قاچاق می شود و به CRM و یا اماراتی معروف می باشند بلای جان آهوان شده است و مورد استفاده سوء شکارچیان قرار می گیرد .
    در پایان شکارچی متخلف پس از تکمیل پرونده به مراجع قضایی شهرستان تحویل و از آنجا روانه زندان گردید.

    Animal-Rights-Watch-ARW-7112

    Animal-Rights-Watch-ARW-7113

  • سرزمین‌مان را دوست داریم؛ پاسخی به محمد علی اینانلو

    دیده بان حقوق حیوانات/ اشکان رضوی*: نفس‌مان گرفته و تپش قلبمان به شمارش افتاده، مجالی برای دلتنگی در این برهوت سیمان و آهن نیست. شده‌ایم زنده به گورانی که در زیر خروراها دود و سیاهی وغبار دفن شده‌اند. کاش زنده به گور خاک می‌شدیم. کلاغ ها هم دیگر تاب و توانی برای ماندن در اینجا ندارند. اما با همه‌ی اینها اینجا سرزمین من است. دوستش می دارم و برای پاکی و زندگانی‌اش خواهم کوشید.برکه ها خشک شده و دریاچه ها مبدل به کویرهای دوزخی. جنگل‌هایمان هم دیگر توان مبارزه در یک جنگ نابرابر با تبرهای آدمیان آزمند را ندارند. از زندگی پس می‌کشند و رفته رفته ناپدید شده و خاک می شوند و آدمیان آزمند را به خودشان وامی‌گذارند. شاید که در واپسین دم حیات به خود آیند! یعنی چنین چیزی ممکن است؟پرنده ها، چرنده ها، جوندگان و خزندگان هم از دست این آدمیان آزمند در امان نیستند. دلخوش به شجاعت یوز و پلنگان در دفاع از کنام خویش بودیم اما آنان نیزگویا قافیه را به سرب و گلوله و توحش آدمیان باخته‌اند.آدمیان را پرسی خوشبختی چیست؟ گویند رسیدن به آرامش! شگفت است این برهم زنندگان آرامش گیتی، خود جویندگان آرامش هستند. آرامشی که به بهای بر هم خوردن آرامش طبیعت می‌خواهند بدستش آورند. اما چه کژ پنداری است این اندیشه.وقتی دلتنگ می‌شوی به کوه، دمن، باغ، دشت، کویر و دریا پناه می بری، اما اگر روزی اینجا هم درد دلتنگی تو را دو صد چندان کند به کجا پناه خواهی برد؟

    “روی سخنم با شماست  محمد علی خان اینانلو”

    تا همین چند روز پیش با وجود اینکه از تلوزیون گریزان هستم، هرگاه شما درآن ظاهر می‌شدید با شوقی دلخواسته و همچو کودکان تشنه دانستن پای دیدن برنامه های شما می‌نشستم تا که شاید ساعاتی از زندگانیم صرف آموختن و دانستنی می‌شد که می‌توانست کمکی باشد برای بیشتر دوست داشتن سرزمینم.

    شما را کوه مرد آهنینی می‌دیدم که گذشته پارینه سنگی خود را به تاریخ خاطرات خویش سپرده بودید و پا به عرصه نوینی از زندگانی مهربانانه خویش گذاشته بودید.

    گفتم پارینه سنگی نه اینکه بی ادبی کرده باشم؛ ازآن روی چنین گفتم که هر چه تاریخ بشررا خواندم جز این نبوده که در این دوران انسان برای سیر کردن شکمش و زنده ماندن چاره‌ای جز شکار نداشت. برایم پذیرفتنش کمی سخت است که انسان دوران مدرنیته نیز تیر و کمان و نیزه در دست گرفته و در کوه و دشت به دنبال شکار پرنده و چرنده باشد.

    چه ایرادی دارد که یک شکار چی تیر و کمان را به کناری نهاده و زیبا سخن بگوید و ازآواز پرندگان و رامش چرندگان و غرش پلنگان برای مردمانش سخنوری کند؟ به پاسداشت شجاعت ترک عادت پارینه سنگی شما را دوست می‌داشتم و به منش نیکتان درود می‌فرستادم و آرزو می‌کردم که کاش روزی بیاید که همه‌ی مردان بازمانده از دوران پارینه سنگی کشورم روزی ترک عادت کرده و از طبیعت و جانوران این کهن خاک عاشقانه سخن بگویند. اما چه می‌شود که آرزوهای بشری گاهی آنچنان دست نیافتی می‌شود که همیشه‌ی عمرآرزو به دل خواهیم ماند.

    خبر خیلی تکان دهنده بود، اصلا شوک آور بود، همچو ضربه‌ای بود که به ناگاه ممکن است بر گیجگاه آدمی فرو بیاید و ساعتها منجر به بیهوشی و گیجی شود.

    گفتند طرف خودش نبوده، اشتباه شده بستگانش بودند! چندی بعد گفتند برادرش بوده! و بعدش هم گفتند سریدارشان بوده که بی اجازه تفنگ را برداشته و به شکار قوچ رفته است! جارو که نبود، تفنگ بود مومن.

    بیچاره سریدار و گارگر و حقوق بگیر و خدمه و زیر دست، همیشه باید تاوان زشت کاری ارباب و خان را بدهد. خب گریزی نیست؛ لقمه نانی است بخور و نمیر، دهانی که به دستان همان خان و ارباب و کارفرما دوخته شده است تا سفره‌ای خالی نماند و پدری شرمنده عهد و عیالش نشود. این هم جبر روزگار است و تا بوده همین بوده.

    با این همه آسمان و ریسمان بافی باز هم می‌شد گفت که ایشالله گربه است و چشم ها را بست و حقیقت را بنا به مصلحت نانوشته شده ندید. کافی بود محمد علی خان اینانلو در پیشگاه ملت به خاطر لگد مال شدن زیست محیط سرزمینی شان سر تعظیم فرود می‌آورد و نسبت به زشتکاری برادرش یک پوزش خواهی ساده می کرد. همه چیز به خوبی و خوشی تمام می شد و مرد پارینه سنگی دوست داشتنی ما هم همچنان دوست داشتنی می‌ماند و این همه آماج نقد همان احساسات چند جوان دیده بان طبیعت یا هر چیز دیگر قرار نمی‌گرفت و با آبروی سی ساله اش بازی نمی‌شد.

    اما تو گویی زیست پارینه سنگی استقلال و خود خواهی کاذبی را هم با خود به همراه می‌آورد که کرنش کردن در برابر خواست یک ملت گاهی از دریده شدن توسط شیران و پلنگان هم دهشتانک تر است. محمدعلی خان اینانلو، این مرد نازنین دیروز داستان کوه، دشت و جنگل سرزمین ما، در کمال نا باوری همچو سیاستمداران بیانیه صادر و تلاش کرد تا سرنخ ماجرا را در دستان پشت پرده و دشمن پنهان جست‌وجو کند!

    می‌بینید یک اتفاق این چنینی که می‌توانست بسیار خردمندانه مدیریت شود چگونه مبدل به یک تراژدی دسیسه پنداری مبدل می‌شود؟ باور کنید ملت مداراگری هستیم، وگرنه در این ترافیک و شلوغی این پایتخت دود گرفته‌ی سیاه دل، که میلیون‌ها جانور آهنی و راکبان‌شان در کنارهم نمی‌توانستند زندگی کنند! (البته اگر بتوان نام این بلعیدن دود و کثیفی را زندگی گذاشت). روزانه همه‌ی ما این مدارا گری و تساهل(یا به قول غربی ها تلورانس) را در مناسبات اجتماعی دیده‌ایم.

    به طور مثال یک خودرویی از خیابان فرعی جلوی شما ظاهر می‌شود تا دست شما روی بوق می‌رود که چند فحش آبدار و یا به قول محمد علی خان چاروداری نثار طرف کنید، با یک لبخند ملیح دستش را از خودرواش بیرون آورده تکانی می‌دهد که یعنی رفیق با ما هماهنگ باش و هوای ما رو داشته باش!

    ما هم که هنوز الفبای آن فحش آبدار بر لبانمان قنچه نشده یک لبخند می‌زنیم و به همین سادگی از کنارش عبور می‌کنیم. این خودش در این وانفسای نفسیگر برای خودش نعمتی است به خدا وگرنه سنگ روی سنگ بند نمی‌شود در این شهرهای ما.

    حالا شما هم جناب محمد علی خان اینانلو کافی بود دستتان را مقابل همان دوربین صدا و سیما که برایش با پو ل همین ملت (البته با قیمت دو لا پهنای هر دقیقه‌ای فلان تومان) برنامه مستند می‌سازی تکان می‌دادی تا همه چیز به خوبی و خوشی تمام شود. آخر پدر من چه نیازی بود که بیانیه بدهی و هیزم بریزی درآتش خشم همان جوانان احساساتی که عاشق سرزمین شان هستند؟

    یک توضیح بدهم بعد بروم سر بیانیه شش بندی شما. اینکه چرا مدام می‌گویم محمد علی خان اینانلو هم باور کنید من در این باره گناهی ندارم چون دوستان شما اینقدر خان خان کردند که یاد دوران ارباب رعیتی افتادم و پنداشتم شما هم دلتان قنج می‌رود وقتی چند نفری در تارنمای شما خان و خان بازی راه انداخته‌اند. کاریش نمی‌شود کرد؛ فئودالیته و اربابی با اینکه سالهاست عملا از این سرزمین رخت بر بسته اما تو گویی که ویروس جهش پیداکرده آن هنوز در بدن بعضی ها درحال نمودار شدن است.

    می‌خواهم بیانیه شش ماده ای شما را با هم یک بار دیگر مرور و باز خوانی کنیم. اگر چه گاهی خواندن نیازمندی‌های روزنامه باطله‌ی یک سال پیش را به خواندن بعضی نوشته ها ترجیح می‌دهم اما گاهی نیاز به از خود گذشتگی برای روشن شدن اذهان عمومی است!

    در چند روز گذشته سمت غرب کشور بودم، جائیکه برف زیاد باریده و حیوانات زندگی سختی دارند، پارسال از آهوهای “سهرین زنجان”  تصویر گرفتیم در حالی که سرما 36 درجه زیر صفر بود و آهوها جائی برای رفتن نداشتند، امسال اما وضعیت از آن هم بدتر است. قوچ و میش ها، آهوها، پرندگان و جانداران دیگر بدجوری گیر افتاده اند، در پی تهیه فیلم هائی بودم که از تلویزیون پخش کنیم تا مردم تشویق شوند با کمک محیط بانان علاوه بر اینکه به حیوانات زیان نرسانند، آنها را حفظ کنند…

    محمد علی خان در این باره نظرمن این است که قوچ و میش وآهو ها باور کنید سرمای زیر پنجاه درجه را به دیدن بعضی آدمها و دوستی های خاله خرسه آنان ترجیح می‌دهند. در ثانی این بعضی از آدمها هستند که جایی برای رفتن ندارند و به قلمرو این جانوران تجاوز می‌کنند. حالا به فرض که شما فیلمی ساخته و در تلویزیوین هم پخش شد، حالا این مردمِ اعتماد سوخته چگونه با دیدن فیلم های شما تشویق به همیاری با محیط بانان شوند؟ باور کنید که اعتماد بر باد رفته یک ملت سالها زمان می برد که باز گردد. شما اگر روزی یک فیلم هم بعد ازاین بسازید دیگرآن اثر گذشته را بی گمان ندارد، چون عملکرد شتابزاده زده و ناشیانه شما در مقابل اشتباه بردارتان و به صحرای کربلا زدن های نابجای شما موجب از بین رفتن اعتماد ملت به شما شده است.

    پریشب در اولین جائیکه به آنتن رسیدم، ناگهان سیلی از تلفن و پیامک و پیغام سرازیر شد که در مجموعه آنها اینجانب به شدت گوی سبقت را از شمربن ذی الجوشن ربوده و در عرض چند روز از چهره‌ای طرفدار طبیعت تبدیل به موجودی مابین اصغر قاتل و خفاش شب شده بودم، وقتی که به تهران رسیدم دوستانم مطالب و پیغام ها و کامنت ها را نشانم دادند، چون خودم خوشبختانه اینترنت و غیره بلد نیستم ، هنوز فرهنگش را ندارم. می ترسم ناگهان سر موضوعی احساساتی شوم …

    شمربن ذی الجوشن! درست گفتید باور کنید مردم درست تشخیص می دهند مهم نیست تا دیروز و حتا تا یک ساعت پیش شما در چه جایگاهی قرار داشتید، مهم این است که اکنون چه هستید. اما من دلم برای اصغر قاتل و خفاش شب در این قیاس نا عادلانه می‌سوزد. آن جنایتکاران نهایت چند نفر را طی یک جنایت سریالی کشتند و چند خانواده راداغدارکردند، امایک جنایتکار محیطی زیستی گلوی یک ملت را می فشرد و می‌خواهد ملتی را خفه کند. اصلا یک ملت که مثلا 80 میلیون ایرانی را اگر در نظر بگیریم هم باز اشتباه کرده‌ایم باید بگوییم که یک جهان هستی را می‌خواسته خفه کند.

    اما اینکه به عنوان یک مستند ساز! با بزرگترین و مهم ترین دست آورد بشر متمدن یعنی اینترنت آشنایی ندارید، هنر نیست وجای شگفتی و تاسف دارد، چون میلیون ها نوجوان و جوان ایرانی دیگر زبان شما را نمی‌فهمند و این در دنیای رسانه خیلی بد است.

    نگران احساساتی شدن هم نباشید. مردان تیر و کمان به دست از دوران پارینه سنگی احساسات را در خودشان کشته‌اند. ریختن خون پرندگان و چرندگان در چمنزار و دشت و کوه  بی گمان هیچ نشانی از احساسات ندارد.

    بندهای بیانیه:

    1- اول اینکه چقدر دوستان دیده و ندیده دارم که حال مطمئن هستم که دروقت سختی واقعی مرا تنها نخواهندگذاشت.

    کدام دوست برادر من؟ اینهایی که خان خان می‌کنند و هندوانه زیر بغل می‌دهند که دوست نیستند. اینها نمی‌خواهند بگذارند که شما واقعیت‌ها را ببینی و بشنوی و اشتباه را بپذیری. اینها همان‌هایی هستند که به وقتش راه خودشان را ازشما جدا نموده و تلاش می‌کنند تا در یک دو گانگی زشت همرنگ ملت شوند. اشتباه نکنید اسیر مجیز گویی و تملق نشوید این همان آفتی است که فرهنگ ما را تهدید می‌کند.

    2- برای هزارمین بار فهمیدم که ما ایرانی ها مردمی احساساتی هستیم ، زود گرم میشویم ، گر  میگیریم ، داد و فریاد راه می اندازیم ، چشمها را می بندیم ، دهان ها را باز می کنیم ، حالا فرق نمی کند طرف لیونل مسی باشد ، بابک زنجانی باشد یا اینانلو ، همین طوری فحش های چارواداریست که از دهانمان بیرون می ریزد .

    هرودوت 2500 سال پیش گفته است :

    ایرانیان مردمی شریفند که بر فرشهای نفیس گام می نهند و سخنان نغز می گویند.

    البته هنوز فرشهای نفیس را داریم.

    واژه به واژه این بند از بیانیه شما توهین به شعور ملت ایران است. جای پرداختن ندارد و هر اکابر رفته ای که این جملات را بخواند، متوجه توهین های نهان وآشکارآن خواهد شد. اما محمد علی خان اینانلو هردوت که تاریخ نویسی در سنگر دشمن ملت ایران بود، شرافتمندی ایرانیان را نتوانسته نادیه بگیرد و می‌گوید؛ ایرانیان مردمی شریفند…

    اما شما در نهایت …(چه بگویم) ایرانی را بری ازشرافت می‌دانید وآنان را فقط مالک فرش‌های نفیس می‌دانید. شگفتا شگفت از این همه بی مهری به باشندگان این سرزمین.

    3-این وسط تعدادی هم نایب تیمورخان و خانم مارپل شده بودند “از کانالهای خصوصی مطمئن” کسب خبر میکردند ، شماره پرونده میدادند ، با کمال شجاعت اسم و فامیل بازی می کردند ، سازمان محیط زیست را تهدید می کردند ، وسط بازیهای کارآگاهی شخصا حکم هم صادر می کردند ، شخصا اجرا هم می کردند ، فحش هم میدادند مثل ریگ.

    محمد علی خان اینانلو! این سخنان چه معنایی دارد؟ ملتی احساس کرده که در حقشان ستمی روا شده و به داشته های سرزمینی اش تجاوزی صورت گرفته، چرا نباید جست‌وجوگری پیشه کند و بانی این جنایت و تجاوز را بشناسد؟ چه فرقی می‌کند چه کسی این تجاوز را مرتکب شده است. مهم این است که به حقوق میلیون‌ها ایرانی تجاوز شده؛ چرا باید ناراحت باشید که این ملت اینقدر نسبت به سرزمین و حیات وحش این سرزمین نگاه وفادارانه و متعصبانه دارد؟ مگر نه اینکه به زعم خودتان مستند و فیلم  می‌سازید تا این ملت ملاحضات زیست محیطی داشته باشد؟ این کارآگاه بازی ها و جست‌وجوگری ها همان چیزی است که شما فقط شعارش را در طی این سالها داده‌اید اما ملت به این اصول باورمند بوده و رعایت کرده و خواهان حقوق خویش است.

    4- بعضی از  همکاران حرفه ای عمل کردند ، با آوردن حرف اول اسم ترجیح دادند که با احتیاط عمل کرده و ثابت کنند که فرهنگ رسانه را دارند ، تحقیق کردند ، به محیط زیست سمنان و شاهرود زنگ زدند و با احتیاط نقل قول کردند .

    این روزها زندگی خصوصی رئیس جمهور فرانسه زیر ذره بین میلیو نها فرانسوی قرار گرفته است. می‌دانید چرا؟ چون وقتی که در جایگاه یک الیت روشنفکری و یک مسئول و یک فرد شاخص اجتماعی قرار می‌گیری، باید به تمام معنا آن باشی که می‌گویی و شعارش را می‌دهی و نسبت به هر عملی در برابر ملت پاسخگو بوده و از پاسخ دادن فرار نکنی. ملت ما خسته شده‌اند اینقدر که روزانه با این حروف الفبای فارسی مصلحت اندیشی واعتمادآنان به بازی گرفته شده است. ا. م . ب . چ . ط. ذ و…

    5- بعضی ها اما نرسیده به رودخانه لخت شدند،از قدیم گفته اند اول به رودخانه برس،مطمئن باش که آب دارد ، بعد لخت شو و گر نه بدون اینکه شنا کرده باشی مردم بدن لخت تو را دیده اند.

    اینجا را هم بازاشتباه کرده ای محمد علی خان اینانلو، می‌دانی چرا؟ چون مردم رودخانه که هیچ، بلکه یک دریا دوگانگی را دیدند و سپس فریادکشیدند. آن کسی که بدن لخت پارینه سنگی‌اش را به مردم نشان داد اتفاقا شما بودید. چون با این رفتار و فرار به جلو و فرافکنی نشان دادید که اتفاقا بوی باروت آن تفنگ قوچ کش را باید در لباس های به بندآویخته و در پستو نهان شده‌ی شما جست‌وجو کرد نه کس دیگری.

    6- …و اما سرمنشا این حرکات ، دیده بان طبیعت یا هر چیز دیگری ، من نمی شناسمشان ، حتما چند جوان احساساتی اند ، و تردید ندارم که نیتشان خیر بوده است ، گامی در جهت حفظ طبیعت اما متاسفانه شتابزده عمل کردند ، احساساتی شدند ، مطلب و مقاله و اسم و فامیل و عکس و دل و روده بنده را روی سایت گذاشتند ، بی آنکه به گسترش عاقبت کار بیندیشند ، فرهنگ رسانه را رعایت نکردند ، معنای تیغ در دست زنگی مست را نمی دانستند ، حال نمیدانم چه میکنند ، یاد بچه ای می افتم که نصف شب در تاریکی شیشه مربا را انداخته و باقی قضایا.

    محمد علی خان چه ایرادی دارد که چند جوان طبیعت دوست و دیده بان طبیعت اینگونه در برابر چنین جفایی احساساتی شوند؟ این کجایش بد است؟ اگر سکوت می‌کردند و اسیر هژمونی رسانه‌ای و جایگاه اجتماعی شما می‌شدند خوب بود؟ به فرض آنان اشتباه هم کرده باشند و به تعبیر شما دل و روده شما را روی سایت ها گذاشته باشند! می‌گویند آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است. شما هم می‌توانستید در نقش یک پدر و یا بردار بزرگتر خیلی باآرامش و بردبارانه و خردمندانه رفتار می‌کردید و به این جوانان احساستی پاسخی مستند و دوستانه می‌دادید که جوانان عزیز، کسی که مرتکب چنین جنایت زیست محیطی شده است من نبوده ام بلکه بردارم بوده و من از کار بردارم تبری جسته و نسبت به آن به سهم خودم پوزش خواهی می‌کنم.

    باور کنید همین یک جمله فضای رسانه‌ای را چنان تحت تاثیر قرار می‌داد که شما جایگاهی به مراتب بهتر از گذشته در نزد ملت می‌یافتید.

    چه نیازی به این همه بالا و پایین پریدن بود .

    در علم روانشاسی کودک می گویند تلاش کنید تا در روابط روزانه با کودکان روزی چند بار به هر دلیلی ازآنان پوزش خواهی کنید تا شجاعت اعتراف به اشتباه را از کودکی بیاموزند.

    محمد علی خان اینانلو! باور کنید که هیچ دست پشت پرده‌ای در این باره نیست. اتفاق نادرستی روی داده و جامعه هم به فراخور دلنگرانی هایش واکنش نشان داده است. اگر غیر از این بود باید دچار شگفتی می‌شدیم.

    خیلی نوشته‌ام؛ خیلی بیشتر ازآنی که تصورش را می‌کردم قلم زده‌ام. نفس‌مان گرفته و تپش قلبمان به شمارش افتاده مجالی برای دلتنگی در این برهوت سیمان و آهن نیست. شده‌ایم زنده به گورانی که در زیر خروراها دود و سیاهی و غبار دفن شده‌ایم کاش زنده به گور خاک می‌شدیم. کلاغ ها هم دیگر تاب و توانی برای ماندن در اینجا ندارند، اما با همه‌ی اینها اینجا سرزمین من است. دوستش می‌دارم و برای پاکی و زندگانی‌اش خواهم کوشید.

    * تابناک

  • دستگیری شکارچیان گراز وحشی در طالقان

    http://media.isna.ir/content/193105-555.jpg/4

    دیده بان حقوق حیوانات: رئیس محیط زیست طالقان از دستگیری متخلفان شکار غیرمجاز گراز وحشی در منطقه شکار ممنوع پایین طالقان خبر داد.

    حشمت‌الله کشیری، رییس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان طالقان در گفت‌وگو با خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، با اعلام این خبرگفت: طی گزارشات واصله از دوستداران محیط زیست در مورخه 29 دی‌ماه مبنی بر حضور یک گروه از متخلفان شکار غیرمجاز در منطقه شکار ممنوع پایین طالقان، محیط‌بانان این اداره سریعاً به طرف محل مورد نظر در ارتفاعات روستای «اهوارک» از بخش پایین طالقان که در 62 کیلومتری شهر طالقان قرار دارد حرکت کرده و در ساعت 13 موفق به پیدا کردن چهار نفر از متخلفان شدند.

     وی افزود: متخلفان با دیدن مأموران از پوشش زیاد برف و صخره‌ای بودن محل استفاده کرده و ضمن مخفی کردن لاشه شکار در زیر برف متواری شدند که بعد از یک ساعت تعقیب و گریز، محیط بانان موفق به دستگیری هرچهار متخلف شدند.

    کشیری خاطرنشان کرد: در زمان دستگیری از متخلفان یک قبضه اسلحه گلول‌ زنی 06-30 به انضمام 32 عدد فشنگ گلوله‌زنی و لاشه دو گراز وحشی کشف و ضبط شد.

    وی در پایان گفت: متخلفان بعد از دستگیری به اداره انتقال و بعد از تشکیل پرونده تخلف تحویل دادگاه شدند.

  • کمیته بحران پلنگ ها فعال شد

    http://img7.irna.ir/1392/13921028/81001018/81001018-5433979.jpg

    دیده بان حقوق حیوانات: معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست گفت: درپی تلف شدن 12 قلاده پلنگ در سال جاری و 58 قلاده در شش سال گذشته، کمیته بحران برای حفاظت از پلنگ ها در سازمان محیط زیست تشکیل شده است.

    احمد علی کیخا روز شنبه در گفت و گو با خبرنگار علمی ایرنا درمورد اعضای این کمیته گفت: این کمیته متشکل از سازمان های مردم نهاد فعال در عرصه حیات وحش، افراد مرتبط با موضوع و مسوولان ذیربط تشکیل شده است که در آن چالش های مرتبط با تلف شدن این حیوانات مورد بررسی قرار می گیرد.

    وی هدف گیری این کمیته را ارائه برنامه های عملی در دو بخش کوتاه مدت و میان مدت برای حفاظت از پلنگ ها دانست و گفت: درصدد هستیم با این راهبرد ارائه شده، دیگر شاهد تلف شدن این گونه های با ارزش نباشیم، یا با حداقل گزارش تلفات آنها روبه رو شویم.

    کیخا ادامه داد: بر این اساس با وزارت راه و شهرسازی و پلیس راهنمایی و رانندگی مکاتباتی انجام دادیم تا نسبت به اجرای پروژه ها و اعمال مقررات راهنمایی و رانندگی ملاحظات زیست محیطی را در اولویت قرار دهند.

    پلنگ در ایران جزو گونه های در خطر انقراض نیست، اما این گونه برای بقا نیاز به مراقبت بیشتری دارد، زیرا اگر به همین روال پیش رود، به سرنوشت هم گونه خود یعنی یوزپلنگ( گونه در معرض انقراض) دچار خواهد شد.

    از 6 سال گذشته تا ابتدای سال جاری 46 قلاده پلنگ در کشور تلف شده است، این آمار نشان می دهد که تقریبا به طور متوسط سالانه هشت پلنگ از بین رفته است. علاوه براین با احتساب 12 پلنگ تلف شده امسال، شمار نهایی پلنگ های قربانی به 58 قلاده در شش سال گذشته در کشور رسیده است.

    به اعتقاد کارشناسان علاوه بر کشتن ، نابودی زیستگاه این گربه سان از مهمترین عوامل تهدیدزای بقای این گونه های ارزشمند است.

    کارشناسان محیط زیست ازعلل مختلفی همچون حوادث جاده ای، مارگزیدگی، طعمه مسموم ، تیراندازی و آتش زدن به عنوان مهمترین علل تلفات روز افزون این گربه سان نام می برند.

    بتازگی لاشه یک قلاده پلنگ در گچساران کهکیلویه و بویر احمد پیدا شده که کارشناسان محیط زیست می گویند این حیوان کشته و سوزانده شده است.

    این کارشناسان همچنین رعایت نکردن ملاحظات و شاخص های زیست محیطی در اجرای طرح های عمرانی را آفتی برای زیستگاه های حیوانات از جمله پلنگ ها دانستند و معتقدند: تا زمانی که این شاخص ها مورد توجه مسوولان مختلف عمرانی قرار نگیرد، نه تنها بقای پلنگ ها بلکه زندگی حیات وحش مورد تهدید روزافزون قرار می گیرد.