برچسب: دروغگویی

  • اپورتونیست‌های زیست محیطی و شنگول و منگول وارونه!/ ادامه عکس العمل ها به دروغ گویی های شکارچی پیر

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1392/11/22/342405_201.jpg

    دیده بان حقوق حیوانات/ اشکان رضوی*: در دنیای سیاست و سیاست بازان و سیاست پیشه‌گان یک واژه به شکل هنرمندانه‌ای همیشه خود نمایی می‌کند: «اپورتونیست»، که به معنای فرصت و ابن‌الوقت بودن در رابطه با عملکرد بعضی از کنشگران این عرصه که سیاست‌های بهره‌بری ازشرایط موجود و همچنین بالا رفتن از شانه‌های دیگران و مال خود کردن و مصادره دست‌آوردهای دیگران را در دستور کار خود قرار داده‌اند.

    محیط زیست این روزهای سرزمین‌مان حال و روز خوشی ندارد؛ اساسا حالی برایش نمانده که خوش باشد. حال و روزش وصف بیماری‌ست که سرطان تمام بدنش را گرفته و به قول پزشکان متاستاز(Metastasis) زده و سرطانش بدخیم شده است. دیگر دوا و درمان هم بر روی این بیمار گویا اثری ندارد و باید دخیل بست و منتظر ماند تا که شاید معجزه‌ای روی داده و روزنه امیدی باز شود.

    حال در این وانفسای جان‌کاه عده ای اپورتونیست محیط زیستی هم به کمین نشسته تا نهایت بهره‌وری را از این شرایط داشته باشند؛ همان هایی که خوب بلدند برای هر چیزی کیسه بدروزند و با رانت و باند بازی به نان و نامی برسند. همان هایی که الحق باید در عرصه هنر پیشگی و گریم حضور همیشگی و فعال می‌داشتند.

    محیط زیست یتیم ایران اینک مدعیان پدری یافته است. کسانی که بیش از پدر بودن نقش ناپدریِ بی عاطفه برایشان برازنده تر است. ببینید عزا چه عزایی شده که مرده شورهم می‌گرید. هر چند که گریه مرده شور ما نه از مظلومیت میت، بلکه نقشی است برای میراث خواری بیشتر که دارد بازی می‌کند.

    طرف تا توانسته ریشه به داشته‌های زیست محیطی این سرزمین زده و در پیرانه سری می‌خواهد نقش زاهد را بازی کند؛ البته آن هم با ریاکاری و جو سازی و پروپاگاندای رسانه‌ای. داستان داستان دزدی است که می‌گریخت و فریاد می‌زد آی دزد آی دزد!

    این روزها دروغگویی و دروغ پردازی مرد پارینه سنگی، همان مرد سبیل کلفت، درشت اندام و رانت خوار با ادبیات پوپولیستی و گفتمانی سخیف،گستاخانه و تمسخرآمیزکه با هزار و یک دلیل می‌خواهد در قرن بیست و یکم شکار و کشتار حیات وحش را توجیه کند. همان مردی که تفنگ را به پشت پنهان و دوربین را به دست آشکار گرفته است تا با ژستی هنرمندانه! ردای فیلم ساز و مستند ساز به تن کرده و در نقشی نوین، آهوان، قوچ ها و پرندگان زیبای این سرزمین را به دام اندازد.

    دزدی که با چراغ آید در دزدی تواناتر است؛ شکارچی که با دوربین و تجهیزات مدرن و به پشتوانه فلان و بهمان به پارک های ملی و مناطق حفاظت شده و نشده راه پیدا کند، چه بسا با دست پر تری سوار ماشین کمک دار آفرود شده و منطقه را ترک می‌کند.

    (زمان جنگ هشت ساله به دلیل شرایط کشور خیلی از اجناس خرید و فروش‌شان قاچاق محسوب می‌شد، از جمله برنج و روغن. یک روز یکی از روزنامه ها نوشت که باند بزرگی از قاچاقچیان مایحتاج مردم که برای جابه‌جایی و احتکار کالا ازآمبولانس استفاده می‌کردند را ماموران پس از مدتها به دام انداخته‌اند؛ این را گفتم که تا شیوه‌های دزدی را ببنید در هر زمانه‌ای با توجه به شرایط چگونه تغییر می‌کند!)

    قاتل خوب/قاتل بد؛ این است برهان ایشان. شکارچی خوب/شکارچی بد.

    چه کسی این حق را به ایشان و اسلاف او داده که می‌توانند برای تفریح و سر‌گرمی و از سر بی‌نیازی چرندگان و پرندگان این سرزمین را با آن تفنگ‌های میلیونی و جواز شکار سفارش شده برای نورچشمی ها به خون بغلتاند؟ چه کسی گفته که انگشت شماری از شهروندان این سرزمین حقی فراتر از میلیونها شهروند دیگر ایران دارند؟ تمام ثروت این سرزمین به برابر از آن همه‌ی شهروندان این کشور است؛ چه آن پیر زن و پیرمرد در دور افتاده ترین نقاط این سرزمین و کارتن خواب پایتخت و چه آن مقام دولتی یا فلان تاجر و مولتی میلیاردر پایتخت نشین. محیط زیست ایران تیول شخصی هیچ احدی نیست.

    یاد داستان کودکانه شنگول و منگول و حبه انگور و آن گرگ نه چندان هوشمند افتادم که تلاش داشت تا چهره خودش را برای فریب در نقابی مهربانانه پنهان سازد. شگفتا که بعضی ازآدمیان نمی‌خواهند باور کنند که دیگران نیز توان تشخیص درست از نادرست و راست از ناراستی را دارند.

    اما در این ماجرا روایت تلخ، روایت هم آوایی صداوسیما با مرد پارینه سنگی  داستان است. نمی‌دانم ساختاراین رسانه چگونه است و علاقه‌ای هم به دانستن این موضوع ندارم، اما این نکته را خوب می‌دانم که سازمان به این عریض و طویلی هرگاه که باید در راستای منافع ملت حرکت کند ساز مخالف زده است.

    عالم‌وآدم در رابطه با عملکرد مرد پارینه سنگی و اپورتونیست زیست محیطی صدایشان به آسمان برخاسته اما تا کنون نه تنها این سازمان هیچ اهمیتی به موضع نداده، بلکه به صورت هماهنگ و برنامه‌ریزی شده در حال فضا سازی به نفع یک شکار چی دروغ پرداز است. صداوسیما حتی شهامت این را نیز نداشته که تنها یک فرصت چند دقیقه‌ای به یکی از فعالان مستقل زیست محیط برای بیان نظرات و ناگفته‌های بسیاری از دلسوزان این حیطه بدهد.

    در این وادی ناعدالتی تنها چند رسانه اینترنتی خوشبختانه توانسته‌اند به کمک اندیشه‌ی پاک و بشری دوستداران محیط زیست بیایند و آگهی رسانی شفاف داشته باشند.

    در برنامه‌‌ی ورزش‌ومردم به ناگاه این شخص را پشت خط می‌آورند تا بر دروغ پردازی خویش در رابطه با مبدع ایده نقش بستن یوز ایرانی بر روی لباس بازیکنان تیم ملی فوتبال همچو برنامه نود تاکید داشته باشد. آن هم با شوخی‌های جلف و زننده‌ای با مجری برنامه که گویا از هم پالگی‌های دیرین ایشان است.

    و با این روند تا چند روز آینده باید منتظر بمانیم، در برنامه عمو پورنگ هم آقای محمد علی خان اینانلو حضور یافته و داستان شنگول و منگول و گرگ نابکار را وارونه برای کودکانمان تعریف کند و از گرگ بدجنس، چهره‌ای مهربان به نمایش بگذارد.

    http://arw.ir/wp-content/uploads/2014/02/Animal-Rights-Watch-ARW-7166.jpg

     واقعا شگفت انگیز است این همه توانایی ایشان در پیمودن راه ناراست! در نخستین نوشتار خویش در رابطه با ایشان عنوان داشته بودم که به سهم خود به عنوان یک شهروند ایرانی با همه‌ی آگاهی هایی که نسبت به گذشته ایشان و حضور پررنگ وی به عنوان یک شکارچی خبره در دستگاه رژِیم گذشته و شکارهای بیشمار او در شکارگاهی سلطنتی و غیره داشتم، به خود می‌گفتم گذشته نادرست را می‌توان با درستکاری در زمان حال جبران نمود، هرچند که آگاهی داشتم مستند سازی‌های او با زدوبند و هزینه‌های کلان و از کیسه بیت‌المال تهیه می‌شده اما در کل با کمی اغماض می‌شد تحمل کرد این روند را اما افسوس که همان مثبت اندیشیدن های من و بیشمار هم میهنان دیگر خیلی زود مبدل به سراب شد؛ سرابی خانمان برانداز از توبه شکارچی‌ای پیر که توبه ظاهری و نمادین از کشتار را همچو فرصتی برای ادامه کژ راهه می‌دید.

    در طی این مدت و فرافکنی‌ها و دروغ پردازی‌های آلوده به رانت و باند بازی مرد پارینه سنگی به درستی این مثل ایمان آوردم که :

    ” اصل بد نیکو نگردد، چونکه بنیانش بد است”

    اینک او نقاب از چهره بر گفته و در نهایت عوام فریبی از مردم طلبکار هم می‌باشد و در نامه‌ای که به اصطلاح خطاب به مردم  نوشته، ملت ایران را از شرافت بری می‌داند و ارسال چند کامیون کمک به جبهه‌های جنگ را به رخ ملت می‌کشد. در این شرایط آن جانباز و آزاده و خانواده شهید که از ملت ایران طلب کار تر باید باشند چون از جان عزیزمایه گذاشته‌اند و همه‌ی هست و نیست این سرزمین مدیون از جان گذشتگی آنان است.

    من هیچ دشمنی شخصی با ایشان نداشته و ندارم و تا کنون نیز خوشبختانه هیچ ارتباطی نیز با ایشان و دار و دسته خان دوست و رعیت منش ایشان نداشته و نخواهم داشت، اما به عنوان یکی از نخستین فعالان زیست محیطی و میراث فرهنگی ایران در بیست سال اخیر، به ایشان توصیه می‌کنم که پدر جان این همه شکار چی قانونی و غیر قانونی در ایران در حال فعالیت هستند و کسی هم به سبیل مبارک آنها گیرنمی‌دهد، چون تکلیف ملت با آنها روشن است، شما هم یک بار برای همیشه تکلیفت را با خودت و ملت روشن کن. یا همان مرد پارینه سنگی و شکارچی خبره باش یا فعال زیست محیطی و مستند ساز؛ شتر گاو پلنگ که نمی‌شود. می‌گوییم شکارچی هستی می‌گویید نه فعال زیست محیطم. می‌گوییم فعال زیست محیطی، می‌گویی نه شکارچی هم هستم.

    واقعا اگر مردان پارینه سنگی چون شما در سرزمین ایران حضور نداشتند این همه دلنگرانی و دلواپسی برای انقراض جانوران ایران هم بی گمان وجود نمی‌داشت. تا توانستنید کشتار کردید و بر آتش سنبل کباب قناری به راه انداختید و کار را به جایی رساندید که امروز ملت باید این همه نگرانی در رابطه با از بین رفتن زیست محیط و داشته های جانوری سرزمینش داشته باشد. درستی و راستی یکی از بایسته های سرشت انسانی است، انسان تهی از راستی و درستی را چه باید نامید؟

    * تابناک

    ______________________________

    باز هم خداوند این کشور را از دروغ و خشکسالی دور نگه دارد!/ در ادامه دروغ گویی های شکارچی پیر

    خوش خدمتی مجری نچسب «ورزش و مردم» به دروغگویی اینانلو/ مزاح کودکانه شفیع و اینانلو با «یوزپلنگ پلو»!

    آرش نورآقایی: آرام شویم!

    چقدر تو بزرگواری مَرد!/ خداحافظی ایده پرداز اصلی درج نشان یوز بر پیراهن تیم ملی بعد از دروغ شکارچی

    دروغ رسمی شکارچی پیر در برنامه فوتبالی ۹۰/ سوء استفاده علنی از نا آگاهی هوامل برنامه ۹۰

    سقوط آزاد «محمدعلی اینانلو» با دروغ شاخدار در برنامه نود! + اسناد

    شکارچی پیر به وقت عذرخواهی نیز پر مدعاست!

    حساسیت شکارچی خون ریز به بوی خون!/ پرده برداری شکارچی پیر از خوی ددمنشانه کشتن برای انتقام

    پاسخ دکتر فاضل به گستاخی های شکارچی پیر/ دشنه شکارچی و مدرسه دخترانه من!

    پاسخ گستاخانه شکارچی پیر به دکتر فاضل/ ما داریم اخته می‌شویم!

    خودبزرگ بینی شکارچی پیر با بیان نمایشی اقدامات خیر احتمالی/ استفاده از کارهای خیر به عنوان چماق!

    دلبری یک کارشناس از مرد سبیل کلفت و خشن!

    شکارچی پیر از «شرف ایرانیان» چه می داند؟/ تیغ و زنگی

    از «اینانلو»یی که می‌شناختیم تا «اینانلو»یی که نمی‌شناسیم!

    سرزمین‌مان را دوست داریم؛ پاسخی به محمد علی اینانلو

    می توانم ۱۰۰ یوز به مسوولان نشان بدهم!/ ادامه ادعاهای طنزگونه در رسانه های رسمی

    دفاع از شکار در غیاب مخالفان شکار در مقر سازمان حفاظت محیط زیست!/ برای حفاظت حیوانات باید آنها را به خاک و خون کشید

     آقای اینانلو، شفاف پاسخ دهید: شکارچی هستید یا طرفدار طبیعت؟!

    اینانلوی عزیز، این طبیعت گردی نیست!/ وبلاگ میهمان

  • خوش خدمتی مجری نچسب «ورزش و مردم» به دروغگویی اینانلو/ مزاح کودکانه شفیع و اینانلو با «یوزپلنگ پلو»!

    خوش خدمتی مجری نچسب «ورزش و مردم» به دروغگویی اینانلو/ مزاح کودکانه شفیع و اینانلو با «یوزپلنگ پلو»!

    دیده بان حقوق حیوانات: اگر در روزهای گذشته بودند کسانی که همه چیز را ناشی از یک سهو و اشتباه غیر عمدی می‌انگاشته و سعی بر برائت اینانلو از دروغگویی داشتند، سخنان امروز شکارچی کهنه کار در دومین برنامه ورزشی که در هفته اخیر مهمان تلفنی آن بود، ثابت کرد که وی بر دروغ خود استوار است؛ اینقدر که استناد دروغ هم می‌آورد!

    به گزارش «تابناک»، برنامه مجری محور و قدیمی «ورزش و مردم» امروز در میانه های راه خود به ناگاه میانبری زد به ماجرای درج تصویر یوز ایرانی روی پیراهن تیم ملی و به شکلی عجیب، محمد علی اینانلو را روی خط تلفن آورد؛ هرچند شفیع در معرفی مهمان برنامه کاری کرد که چه بسا همه مقدمات برای حضور اینانلو و سخنان وی را نقش بر آب کرده باشد: «در خدمت کارشناس طبیعت و شکار و … [مِن مِن مجری] و محیط زیست! هستیم …»

    با این معرفی که احتمالا از دوستی دیرین شفیع و اینانلو و سابقه طولانی وی در شکار نشات گرفته بود، اینانلو روی خط برنامه آمد و عذر خواست که در بیابان است و برنامه را نمی‌بیند؛ «در راه کویر میغان اراک هستیم، پرندگان یخ زده‌اند و می‌رویم ببینیم چه کمکی به طفلکی ها می‌توانیم بکنیم».

    اما سرکشی به کویر میغان که یک ماه است یخ زده و تلفاتی داده و از قضا در این روزها به شرایط ثبات نزدیک تر شده است، موضوع بگو و بخند مهمان و مجری مقابل دیدگان مردم نبود بلکه اینانلو بعد از دروغ شاخداری که در نود گفت و حتی موجبات گلایه به مجری محبوب آن برنامه را فراهم آورد، این بار روی خط یک برنامه زنده ورزشی دیگر آمده بود تا هم بگوید که برای او و بهرام (نام کوچک شفیع که مرتب بیان می‌شد تا صمیمیت مهمان و مجری را یادآوری کند) اول بودن در چیزی فضیلت ندارد و بعد اثبات کند که سخنانش در نود راست بوده است.

    اینانلو بعد از شوخی با مجری درباره چگونگی آب کردن پرندگان منجمد، سخنان آتشین خود را این گونه آغاز کرد: من در نود هم صحبت کردم ولی اینقدر فضا پر از بد بینی و سوتفاهم است که می‌ترسم باز سخن بگویم. «شما [خطاب به شفیع] چه می‌کشید که برنامه زنده دارید؟ مگر اسم/شهر/میوه است که هرکه زودتر تمام کرد اول شود؟

    شفیع: اگر “ی” آمد، غذا نداره و باید بگی یخ پلو!

    اینانلو: “ی” آمد بگو یخنی!

    شفیع: یوز پلو … یوزپلنگ پلو! (خنده دو نفر!)

    بعد از این مزاح خودمانی، اینانلو با تاکید بر اینکه مردم فکر نکنند که با موی سفید دروغ می‌گوید، ماجرای ارائه این ایده را اینچنین شرح داد: از رادیو جوان با من تماس گرفتند و گفتند که برزیلی ها در جام جهانی قصد دارند نمادشان را آرامادیلو انتخاب کنند که گونه ای در خطر انقراض است. من هم گفتم اگر برزیلی ها این کار را بکنند، ما هم یوز را مطرح کنیم.

    وی افزود: بعد از آن در منزل دکتر ناصر کرمی (اذعان دکتر کرمی به دروغگویی اینانلو را اینجا بخوانید) در کنار جمعی از دوستان بودیم که مطرح  کردم و دکتر کرمی گفت فیفا مخالفت خواهد کرد؛ همان موقع با هوشنگ نصیر زاده تماس گرفتیم و او گفت که فیفا مخالفت خواهد کرد و من گفتم… .

    Animal-Rights-Watch-ARW-7166

    اشاره اینانلو به گفت‌وگو با رادیو (اینجا بشنوید و از اینجا دانلود کنید) از این رو جالب توجه است که وی در آن گفت‌وگوی رادیویی تاکید دارد که با این ایده موافق است و جالب تر اینکه این ایده در زمان شکل گیری گفت‌وگو با رادیو آنقدر مطرح و جا افتاده شده که حتی کفاشیان، رئیس فدراسیون در گفت‌وگو با خبرنگاران از آن استقبال کرده است!

    البته اینانلو به این حد اکتفا نکرد و داستان را این گونه ادامه داد: فردای آن روز مهندس درویش (اذعان درویش به دروغگویی اینانلو را اینجا بخوانید) که اکنون از مدیران سازمان محیط زیست است تماس گرفت و گفت آرش نورآقایی این ایده را داده و من هم اوکی دادم؛ نه، اوکی ندادم و گفتم بیایید گروهی تشکیل دهیم و… .

    بدین ترتیب اینانلو ایده تشکیل کارگروهی برای پیگیری این ماجرا با حضور نمایندگان انجمن حفاظت از یوز آسیایی، سازمان محیط زیست، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و… را از آن خود دانست و البته سعی کرد کسی که ایده پرداز اصلی درج تصویر یوز روی پیراهن ملی پوشان است را هم مصادره کند: آرش نورآقایی دانش آموخته موسسه‌ای است که من افراد بسیاری در آن تربیت کرده‌ام و این برای من جای افتخار است چنین فردی این ایده را داده باشد.

    وی در ادامه با خرده گرفتن بر نقشی که از یوز روی پیراهن ملی پوشان درج شده و برگرفته از یوز آفریقایی است نه آسیایی، این شکل کار را نقض غرض خواند و تاکید کرد که درج تصویر روی پیراهن ملی پوشان قرار بوده بخشی از یک کمپین باشد و بدون کمپین یوز بی یال و دم و اشکم خواهد بود و … سخنانی از این دست.

    به عبارت بهتر، در آخر یک سلسله سخنان مرتبط با یوز بین مجری برنامه و مهمان تلفنی رد و بدل شد و نه کسی فهمید که نقش اینانلو در کارگروهی که برای پیگیری ایده وی و به پیشنهاد وی تاسیس شده چه بوده و هست و نه درکی از انتقادات وی به دست آمد که چرا بیان می‌شوند؟ آیا اینانلو سخنگوی آن کارگروه است؟ آیا نماینده کارگروه در پیگیری ماجرا و رفع نقص است؟ آیا پدر معنوی پروژه است و… ؟

    آنچه مسجل است، اگر بتوانیم خودمان را قانع کنیم که حضور اینانلو در برنامه نود، پس از ماجرای شکار برادرش در منطقه حفاظت شده تپال و واکنش مویدانه وی، اتفاقی بوده است، بی شک حضور وی در برنامه ورزش و مردم پس از جنجال های بوجود آمده در برنامه نود، نه تنها نمی‌تواند اتفاقی باشد، بلکه به نوعی تایید قدرت او در صدا و سیماست؛ قدرتی که در قالب حضور یک طرفه اینانلو در رسانه ملی و تکرار ادعاهای مطرح شده در نود، به قدرتنمایی شباهت پیدا می‌کند.

    انگار اینانلو خیلی قوی است؛ تا جایی که می‌تواند حضور خود را در دو برنامه ورزشی تحمیل کرده و در میان خیل افراد کارشناسی که در این زمینه وجود دارند و حتی خود این فرد نامشان را می‌برد، دایره کارشناسی صداوسیما در این مقوله را محدود به خود کند؛ معطوف به اویی که می‌رود پرندگان را در بیابان گرم کند و هر اتفاقی رخ می‌دهد در بیابان است اما پروپاگاندای محیط زیست را از همانجا هم می‌تواند هدایت کند!

    تابناك

    _________________________________

    آرش نورآقایی: آرام شویم!

    چقدر تو بزرگواری مَرد!/ خداحافظی ایده پرداز اصلی درج نشان یوز بر پیراهن تیم ملی بعد از دروغ شکارچی

    دروغ رسمی شکارچی پیر در برنامه فوتبالی ۹۰/ سوء استفاده علنی از نا آگاهی هوامل برنامه ۹۰

    سقوط آزاد «محمدعلی اینانلو» با دروغ شاخدار در برنامه نود! + اسناد

    شکارچی پیر به وقت عذرخواهی نیز پر مدعاست!

    حساسیت شکارچی خون ریز به بوی خون!/ پرده برداری شکارچی پیر از خوی ددمنشانه کشتن برای انتقام

    پاسخ دکتر فاضل به گستاخی های شکارچی پیر/ دشنه شکارچی و مدرسه دخترانه من!

    پاسخ گستاخانه شکارچی پیر به دکتر فاضل/ ما داریم اخته می‌شویم!

    خودبزرگ بینی شکارچی پیر با بیان نمایشی اقدامات خیر احتمالی/ استفاده از کارهای خیر به عنوان چماق!

    دلبری یک کارشناس از مرد سبیل کلفت و خشن!

    شکارچی پیر از «شرف ایرانیان» چه می داند؟/ تیغ و زنگی

    از «اینانلو»یی که می‌شناختیم تا «اینانلو»یی که نمی‌شناسیم!

    سرزمین‌مان را دوست داریم؛ پاسخی به محمد علی اینانلو

    می توانم ۱۰۰ یوز به مسوولان نشان بدهم!/ ادامه ادعاهای طنزگونه در رسانه های رسمی

    دفاع از شکار در غیاب مخالفان شکار در مقر سازمان حفاظت محیط زیست!/ برای حفاظت حیوانات باید آنها را به خاک و خون کشید

     آقای اینانلو، شفاف پاسخ دهید: شکارچی هستید یا طرفدار طبیعت؟!

    اینانلوی عزیز، این طبیعت گردی نیست!/ وبلاگ میهمان