دیده بان حقوق حیوانات: ميان مشاغل عجيبي که در تهران وجود دارد، برخي شغل‌ها مربوط به حيوانات خانگي و بويژه سگ‌هاست. در حال حاضر مهدهاي سگي وجود دارد که ماهانه 500 هزار تومان براي نگهداري از سگ‌ها دريافت مي‌کنند.
به گزارش صبحانه آنلاين دغدغه‌هاي هر روزه‌ مردم تهران که بيشتر مي‌شود، فرصت وقت گذراندن با دوست و آشنايان هم به همان نسبت کمتر مي‌شود. در اين ميان برخي هستند که به جاي گذراندن وقت با دوستان، بودن در کنار حيوانات خانگي را انتخاب مي‌کنند.در حين شرايط متضادي که براي نگه‌داري حيوانات خانگي و بويژه سگ‌ها در ايران به چشم مي‌خورد، مشاغلي در مورد اين حيوانات ديده مي‌شود که خود حاکي از بيشتر شدن استفاده از اين حيوانات به عنوان دوست و همدم است.
نگاهي به شبکه‌هاي اجتماعي به خوبي نشان مي‌دهد که حتي صاحبان بسياري از اين حيوانات خانگي، وقت کافي براي گذراندن با اين همراهانشان را هم ندارند؛ چه بسيار صفحاتي که آگهي واگذاري برخي از اين حيوانات خانگي را به نمايش مي‌گذارد تا شايد با تغيير صاحبان آنها، تغييري در شرايط اين حيوانات ايجاد شود.
از جديدترين مطالبي که در برخي از اين صفحات ايجاد شده، آگهي نگهداري از حيوانات خانگي است. اين صفحات با گذاشتن شماره‌هايي اقدام به جذب مخاطب‌هايي کرده‌اند که به دليل مشغله کاري، توان نگاهداري از حيوانات در طول روز را ندارند. در عين حال از جمله افرادي هستند که مي‌توانند ماهانه مبلغي را به مؤسسات يا افراد مشخص بپردازند تا در طول ساعات کاري، مراقب حيوان خانگي‌شان باشند.
اين مسأله درست مانند مهدهاي کودک است، حتي مي‌توان گفت با همان عدد و رقم؛ چراکه رقم ماهانه هر يک از اين مهدها چيزي در حدود 500 تا 600 هزار تومان است. با اين حال، صاحبان حيوانات خانگي ترجيح مي‌دهند به جاي واگذاري کامل حيوانات خود يا فروش، آنها را چند ساعت در روز به دست افراد ديگر بسپارند.در يکي از اين آگهي‌ها عنوان شده است: «ما در مجموعه نگهداري حيوانات خانگي به دغدعه‌ها و نگراني‌هاي شما پاسخ مي‌دهيم.» هرچند که به دليل برخي محدوديت‌ها و سابقه‌اي که نگهداري سگ‌ها در تهران داشته، برخي از اين آگهي‌ها، تاريخ اعتبار اندکي دارد. تا جايي که تماس با شماره‌اي که در آگهي عنوان شده بي‌فايده و شماره از دسترس خارج شده است.
اين آگهي‌هاي غيررسمي در حالي در شبکه‌هاي اجتماعي منتشر شده که وجود مراکزي براي نگهداري از حيوانات خانگي، سال‌هاست که در کشورهاي توسعه‌يافته رواج دارد.البته کسب و کار در حوزه حيوانات خانگي به همين‌جا ختم نمي‌شود، چراکه «سگ‌گردان‌ها» نيز از جمله کاسباني هستند که در حوزه حيوانات خانگي کسب درآمد مي‌کنند. اين کسب‌وکار تنها مختص ايران نيست، چراکه در کشورهاي توسعه‌يافته نيز، عنوان شغلي «سگ‌گردان» ديده مي‌شود.

دیده بان حقوق حیوانات: پیرمرد شهرستانی که برای دیوار چینی یک انبار بزرگ وارد محوطه آن در حوالی میدان راه‌آهن تهران شده بود، مورد حمله سگ نگهبان قرار گرفت.
به گزارش ایران پیرمرد حدوداً 70 ساله و لاغر اندام که فارسی را دست و پا شکسته و با زحمت صحبت می‌کرد، وقتی مقابل قضات شعبه 601 مجتمع شماره 12 شورای حل اختلاف تهران نشست با بیان این‌‌که حمله سگ نگهبان صاحب انبار، او را دو ماه خانه‌نشین کرده است ماجرای جالبی را در جلسه تعریف کرد.
«چند ماه پیش بود که صاحب انبار به دنبالم آمد و عنوان کرد درون انبارش در نزدیکی میدان راه‌آهن قصد دیوار چینی دارد و از من خواست این کار را برایش انجام دهم. صبح روز بعد وسایل بنایی‌ام را جمع کردم و به انبارش رفتم. قسمتی از دیوار چیده شده و به همان صورت رها شده بود.
برای این‌که ابتدا کار نیمه‌تمام را تمام کنم و بعد سراغ ادامه کار بروم، بالای تخته کاری رفتم که چند متری ارتفاع داشت.
حوالی ظهر بود که صاحب انبار برای من و شاگردم ناهار آورد و البته خیلی زود هم از آنجا رفت. هنوز چند دقیقه‌ای نگذشته بود که مشغول خوردن ناهار شدیم که ناگهان با شنیدن پارس‌های بلند و مداوم یک سگ توجهمان به گوشه‌ای از کارگاه جلب شد.
سگ وحشی با سرعت زیادی به طرفمان می‌آمد و بی‌وقفه پارس می‌کرد. آنقدر ترسیده بودیم که متوجه نشدیم چگونه از جایمان بلند شدیم و به کدام سمت فرار کردیم. هر کدام به سویی دویدیم و از بخت بد سگ وحشی به طرفم آمد، سرعتم را تا جایی که می‌توانستم زیاد کردم. با این سن و سالی که دارم نمی‌دانم با چه توانی می‌دویدم که آن سگ به من نمی‌رسید.
پایم به تکه سنگی که روی زمین افتاده بود گیر کرد و زمین خوردم. تا به خودم بیایم و دوباره فرار کنم، کار از کار گذشته بود و آن سگ خطرناک به من رسید و پایم را گاز گرفت. نمی‌دانستم برای رهایی از دستش باید چکار کنم. فقط فریاد می‌زدم و کمک می‌خواستم اما کسی در آن نزدیکی‌ها نبود. آنقدر پایم را فشار داد و کشید که در آستانه بیهوشی قرار گرفتم اما شاگردم رسید و با ضربه‌های محکم چوب دستی، پایم را از دهانش بیرون کشید و فراری‌اش داد.»
قضات شورا با شنیدن اظهارات پیرمرد و همچنین دفاعیات صاحب انبار و بررسی مستندات پرونده در پایان جلسه رأی به پرداخت یک و 3 دهم درصد دیه کامل به شاکی را دادند.