برچسب: شکار

  • از قهقهه شیر ایرانی در گور تا اعلام برائت حامی شکار از شکار؛ نگاهی به حاشیه و متن مناظره مخالفان و حامیان شکار/ وبلاگ میهمان

    دیده بان حقوق حیوانات/ سپهر سلیمی*: با گذشت چند روزی از پخش برنامه مناظره از رسانه ملی جای آن دارد که نگاهی داشته باشیم به بخش هایی از مهمترین نکات دیده شده در متن و حاشیه این برنامه.  مسائلی که عموماً در اثر کمبود وقت بصورت گذرا به آن اشاره شد.
    در اینجا نگاهی دارم به برخی از این نکات:

    –    آرایش سنی مخالفان شکار و مدافعان شکار: نکته جالبی که در این برنامه به چشم آمد اختلاف معنادار بین گروه سنی مدافعان شکار و مخالفان شکار بود. این مساله در بین حاضران در استودیو و بخش نظرات مردمی نیز کاملاً به چشم می خورد. مدافعان شکار عموماً پیر بودند و مخالفان شکار را جوانان تشکیل می دادند. این مساله امیدواری های زیادی را در بین دوستداران وطن ایجاد می کند.

    –    جای خالی اصل 50 : در بین سخنان مدافعان شکار گاهاً به اصل 44 اشاره می شد و گفته می شد بر اساس این اصل باید درآمد سازی از طریق بخش خصوصی صورت گیرد. فارغ از  تفسیر غلط این افراد از این اصل و اینکه هر شکل درآمد زایی مورد پسند نیست، باید از این افراد پرسید پس سهم اصل 50 چیست؟ سهم آیندگان از میراث طبیعی کنونی چیست؟

    –    90 درصد حیات وحش ایران در 4 دهه گذشته نابود شده است: این نکته ای بود که به درستی توسط آقای مسعود بربر به آن اشاره شد. جا داشت این نکته بارها و بارها مورد توجه قرار می گرفت. یکبار دیگر بخوانیم: 90 درصد حیات وحش ایران در 4 دهه گذشته نابود شده است! پس دیگر چیزی باقی نمانده که برای آن نقشه بکشند!

    –    استفاده از تجربیات ناموفق گذشتگان: برخی از حاضران در این مناظره، دم از تجربیات شکاربانی خود و فعالیت 30 ساله خود در این عرصه می زدند و می گفتند باید از روشهای قدیمی استفاده شود و نظرات قدیمی ها را جویا شد! گویا این افراد فراموش کرده اند در همان دوران 30 ساله خدمات آنها، حیات وحش ایران به تاراج رفته است و 90 درصد آن در همین 4 دهه گذشته نابود شده. مگر عملکرد پیشینیان موفق بوده که باید همچنان بر همان روشهای قدیمی پای فشرد؟!

    –    واژه سازی برای فرار از واقعیت: مدافعان شکار برای فرار از زشتی شکارهر روز در پس واژه ای جدید سنگر می گیرند. پیش از این واژه «شکارکش» را ساختند تا بگویند شکارچی با شکارکش فرق دارد و امروز عبارت «توریسم شکار» را می سازند تا در پس از این واژه به حیوان کشی بپردازند. همانطور که شکارچی همان شکار کش است، توریسم شکار با «توریسم مرگ» نیز یکی است. فعالان توریسم مرگ (توریسم شکار) در گوشه و کنار دنیا به دنبال شکارچی های می گردند تا در برابر مشتی دلار جان حیوانات این سرزمین را بستانند.

    –    حرام بودن شکار تفریحی: بر اساس نظر برخی مراجع تقلید کشتن حیوانات برای تفریح حرام است. در بخشی از برنامه اشاره ای گذرا به آن شد ولی جا دارد مورد توجه جدی قرار گیرد.

    –    پول در آوردن به هر شکلی جایز نیست: شهرام امیری شریفی در بخشی از برنامه به این مساله اشاره داشت که کسب در آمد به هر شکلی مجاز نیست. کما اینکه قاچاق اسلحه، فحشا، مواد مخدر و مسائلی نظیر این جز پر رونق ترین تجارت ها در دنیاست اما به دلیل ناسازگازی با اصول اخلاقی، فرهنگی و اعتقادی در کشور ما به هیچ وجه مجاز به انجام آن نیستیم. این مساله در مورد «توریسم مرگ» نیز صدق می کند. در سرزمینی با تمدن 6000 ساله و در کشوری که حمایت از حیوانات سابقه دیرین دارد. در کشوری که توصیه های فراوان دینی برای مهربانی با حیوانات وجود دارد و آرامگاه «ضامن آهو» قطب معنوی مسلمانان آن محسوب می شود، توصیه برای ترویج توریسم مرگ سنخیتی با باورهای اعتقادی و اخلاقی مردم ندارد.

    –    صدای قهقهه شیر ایرانی از گور بلند شد: «اگر سازمان مجوز دهد من مجدداً غرش شیر ایرانی را در دشت ارژن احیا می کنم»! این جمله ای بود که آقای مجید نوائیان گفت. البته ایشان پیش از این و در دولت پیشین نوید احیای ببر مازندران را داده بودند. پروژه ای مضحک و تبلیغاتی که در نهایت به شکست انجامید. ایشان که از مدافعان شکار بودند در این برنامه از حیله های شکارچیان نیز استفاده کردند. شکارچیان برای شکار از صدای حیوانات و یا لباس های همشکل با محیط استفاده می کنند و احتمالاً به همین خاطر بود که ایشان از پوشش «فعال محیط زیست» استفاده می کردند تا در این پوشش از شکار حمایت کنند و یا مدیران سازمان را مجاب کنند که بودجه لازم برای انجام پروژه شکست خورده ای نظیر شیر ببر مازندران را در اختیارشان بگذارند. حمایت ایشان از گوشتخواری و رد گیاهخواری از دیگر مسائلی بود که در این مجال اندک فرصت پرداختن به آن نیست.

    –    پرچم ایران را بر سر جسد حیوانات نمی خواهیم: “ما نیز میخواهیم پرچم ایران را در دنیا  برافراشته کنیم ولی نمی خواهیم این پرچم بر بالای جسد حیوانات باشد.” این جمله به دل ها نشست.

    –  حیوان پیر سهم گوشتخواران است: حیوانات پیر موجود در مناطق سهم گوشتخواران آن منطقه هستند. این واقعیت ساده ایست که طرفداران شکار و فعالان گردشگری مرگ از درک آن عاجز هستند. کشتن حیواناتی که باید خوراک گوشتخواران شود موجب می شود که گوشتخواران رو به شکار حیوانات جوان تر بیاورند و یا در صورت گرسنگی برای سیر کردن خود به مناطق روستایی نزدیک شوند، به گله حیوانات اهلی حمله کنند و در معرض خطرات جدی قرار بگیرند.

    –    همه مشکلات محیط زیست ما ریشه در تفکری یکسان دارد: انقراض گونه های گیاهی و جانوری، نابودی منابع آبی، آلودگی محیط زیست، نابودی جنگل ها و دیگر مشکلات محیط زیست ما ریشه مشترکی دارد. رد پای ترجیح منافع فردی و گروهی بر منافع بلند مدت ملی در همه مشکلات محیط زیست ما دیده می شود. تئوری سازی برای اجرای طرح های ناپایدار در پوشش عناوینی همچون درآمدزایی و اشتغال و سیر کردن شکم فقرا یک ترفند قدیمی و نخ نما شده است که پیش از این در دیگر طرحهای طبیعت ستیزانه مورد استفاده قرار گرفته است. بهانه مخربان محیط زیست برای سدسازی، ایجاد صنایع آلوده، نابود کردن درختان، شکار و نابودی منابع طبیعی همگی یکی بوده و هست.

    –    اعلام برائت حامی شکار از شکار: یکی از لحظات جالب این برنامه آنجا بود آقای شفیع زاده با افتخار اعلام کرد که شکارچی نیست و تا به حال اسلحه در دست نگرفته! راست یا دروغش را نمی دانیم ولی این نشان از آن دارد که حامی شکار از زشتی این کار آگاه است و حاضر نیست در برابر میلیون ها ایرانی به این عمل اعتراف کند. این در حالیست که مخالفان شکار بارها به شکل های مختلف اعلام کردند که روزهای زیادی را صرف گردش در طبیعت و شکار حیوانات با لنز دوربین می کنند.

    –    فرصت پرداختن به حقوق حیوانات فراهم نشد: با اینکه رئیس دیده بان حقوق حیوانات در این برنامه حضور داشت ولی بحث به شکلی پیش رفت که عملاً فرصتی برای پرداختن حقوق حیوانات فراهم نشد و ایشان ناخواسته مشغول پاسخگویی به مسائل دیگر شدند. آنچه که بحث شد چالش بین کشتن و نکشتن حیوانات بود، حال آنکه در حقوق حیوانات، کشتن هر حیوانی با هر دلیلی محلی از اعراب ندارد.

    –    زیاده خواهی در برابر ادب و متانت: بخش پایانی مناظره حرف های زیادی در دل خود داشت. زیاده خواهی، پریدن در حرف طرف مقابل و برخورد عصبی حامی شکار در برابر متانت و بردباری مخالف شکار نمود کوچکی بود از تفکر این جریان فکری. به راستی کسانی که در رسانه ملی، در برابر 70 میلیونی ایرانی اینگونه رفتار می کنند، در طبیعت با تفنگی در دست در برابر حیات وحش بی دفاع چه می کنند؟!

    * وبلاگ دوستداران حیوانات و محیط زیست

    ________________

    صفحه مخصوص وبلاگ های میهمان

  • 15 شکارچی کامیارانی تفنگ خود را کنار گذاشتند

    دیده بان حقوق حیوانات: به دنبال اقدام خدا پسندانه احمد عزیزی شکارچی مریوانی که اسلحه خود را  به نشانه مخالفت با شکار شکست، این بار 15 شکارچی شهرستان کامیاران با کنار گذاشتن اسلحه‌های خود دست از تفنگ و شکار برداشته و به عنوان دوستدار و همیار محیط زیست با طبیعت آشتی کردند.

    به گزارش خبرنگار ایلنا، این اقدام زیست محیطی که در تپه شهدای گمنام شهرستان کامیاران و با حضور خیل عظیمی از دوستداران محیط زیست، انجمن‌های استان کردستان و نمایندگان ادارت این شهرستان برگزار شد، با هدف آغاز راهی برای داشتن استانی پاک در زمینه تخلفات زیست محیطی صورت گرفت.

    مدیرکل محیط زیست کردستان در این اقدام  با اشاره به احادیث و تاکیدات فراوان دین اسلام مبنی بر حفاظت از منابع و سرمایه‌های طبیعی و محیط زیست گفت: اخلاق درست و صالح، نگهداری و حفظ محیط زیست و عدم ضرر و زیان و آزار و اذیت که حق حیات بر روی زمین دارند مصادیق اصلی اخلاق اسلامی و قرآنی است.

    ناصح قادری افزود: کردستان در طول تاریخ نشان داده است همیشه افراد بزرگی دارد که می تواند الگو و سرمشق  برای کشور و حتی جهان باشند که شجاعت معلم مریوانی در همدردی و همراهی با شاگرد سرطانیش، ندامت شکارچی مریوانی از شکار، ایثار و از خود گذشتن معلم کامیارانی برای نجات جان شاگردش و اقدام تاثیر گذار این شکارچیان در این مکان تنها گوشه‌ای از نام بلند مردان پر افتخار استان است.

    وی با اعلام اینکه کار شکارچیان شهرستان کامیاران می‌تواند حرکتی نو و تاثیرگذار زیست محیطی نه در استان بلکه در کشور باشد، خاطر نشان کرد: امیدواریم روزی فرا برسد که اسلحه‌های شکاری قلب تپنده هیچ حیوانی را نشانه نرود تا ما انسان‌ها خود تیشه به ریشه خود و آیندگان نزنیم.

    قادری یادآور شد: ملت ایران هم از نظر تاریخی و ملی و نیز از نظر باورهای اعتقادی و تاکیدات اسلامی و قرآنی  به حفظ و صاینت از محیط زیست توصیه شده است، پس باید همه با توجه به عقبه طولانی و روشن خود از محیط زیست نگهداری کنیم.

    در حاشیه این مراسم ضمن قدردانی از این اقدام از سوی اداره کل محیط زیست کردستان با اهداء لوح سپاس و شاخه گل، ادوات و قفس‌های چوبی توسط حضار سوزانده شد و 15 کبک به صورت نمادین توسط 15 شکارچی نادم این شهرستان در دامان طبیعت رهاسازی شدند.

    گفتنی‌ست در این مراسم شکارچیان با قرائت قسم‌نامه‌ای با این مضمون که “مژده باد  ای طبیعت، ای کل‌های زیبا، ای کبک‌ها ای پرندگان، ای رودخانه‌ها از امروز به بعد ما اولین نگهبانان شما خواهیم بود و با کاشتن نهالها، رها کردن پرندگان در قفس و  سوزاندن قفسها  در پیشگاه خدا، ندامت و پشیمانی خود را از شکارچی بودن ابراز می کنیم و هرگز دست به شکار هیچ حیوانی و جانداری در طبیعت نخواهیم زد. خداوند پشتیمان ما باشد”؛ کنار گذاشتن شکار و تفنگ را جشن گرفتند.

  • شکار حیات وحش را آزاد کنید!

    Animal-Rights-Watch-ARW-7265

    دیده بان حقوق حیوانات/ سپهر سلیمی: 90 درصد حیات وحش ایران در 3 دهه گذشته از بین رفته است. دوره خشکسالی 30 ساله در پیش است، این یعنی وضعیت زیستگاهها و بطور کلی محیط زیست ما بدتر از قبل خواهد شد. قطار توسعه ناپایدار مجال ایستادن ندارد، طرح های طبیعت ستیزانه همچنان در زیستگاههای حیات وحش ما مجوز می گیرند. 116 محیط بان در 4 دهه گذشته به دست شکارچی ها کشته شده اند و تعداد بسیار زیادی مجروح و زندانی شده اند، عده ای نیز در صف اعدام قرار دارند. سازمان محیط زیست  با مشکل کمبود بودجه، محیط بان و تجهیزات محیط بانی روبرو است.

    از دیگر سو تجهیزات شکار هر روز مرگ آورتر می شوند. تفنگ ها دقیق تر شده و خودرو های شکارچیان گران تر می شود. در این میان شکارچیانی که تا دیروز کل و بز را به شکل کبابی بر سیخ و آبگوشتی در دیگ می دیدند امروز با کلاس شده و حیات وحش را به شکل دلار و یورو می بینند. اگر تا دیروز چشیدن مزه گوشت شکار محدود به سفره خود و آشنایانشان می شد، امروز به فرنگ می روند و برای کشتن آن 10 درصد تتمه حیات وحش ایران مشتری جذب می کنند.

    در این شرایط سازمان حفاظت از محیط زیست ما هنوز نمی داند باید مجوز شکار را لغو کند یا نکند. هنوز نمی داند می تواند از پس ممنوعیت شکار بر آید یا نه. حتی عده ای از حامیان محیط زیست هم در برابر اعتراض به شکارچیان هشدار می دهند که: هیس، کمی آرام تر، مبادا شکارچیان محترم ناراحت شوند!

    بیایید نگاهی به آینده داشته باشیم، آینده ای نه چندان دور. بی شک با ادامه روند فعلی آن 10 درصد باقیمانده نیز نابود خواهد شد. فرقی نمی کند باقیمانده حیات وحش ایران در 10 سال آینده نابود شود یا کمی دیرتر. اگر قرار است دیر یا زود همین اندک باقیمانده میراث طبیعی ما نیز نابود شود پس دیگر چه کاری است که این همه بودجه و هزینه صرف تلاش برای نگهداری موقت از آن شود؟

    در 4 دهه گذشته حدود 116 محیط بان کشته شده اند، یعنی هر دهه بیش از 30 محیط بان. اگر قرار است با ادامه روند فعلی نسل حیات وحش منقرض شود و 30 محیط بان هم در 10 سال آینده کشته شوند پس دیگر چرا باید این همه انسان بی گناه را به کشتن داد.

    اگر قرار است در بر همان پاشنه بچرخد بهتر نیست شکار حیات وحش آزاد شود و این همه سرمایه های انسانی، مادی و معنوی صرف امور دیگری شود؟ بهتر نیست هزینه های سازمان بی پول محیط زیست صرف بخش های دیگر شود؟ بهتر نیست جان ده ها محیط بان حفظ شود؟ اگر قرار است حیات وحش ایران دیر یا زود به کباب و دلار تبدیل شود بهتر نیست افراد و سازمانهای غیردولتی فعال در این زمینه کارشان را تعطیل کنند و در دیگر موضوعات اجتماعی و زیست محیطی فعالیت کنند؟

    اگر امروز و با این حمایت گسترده مردم و گروههای مختلف اجتماعی وسیاسی از محیط زیست و حیات وحش، تصمیمی قاطع و موثر در خصوص پایان دادن به شکار اندیشیده نشود، در چه دوره ای باید این اتفاق بیفتد؟!

    بگذارید سفرای مرگ حیات وحش، این اندک باقیمانده را هم با خیال راحت به سیخ بکشند و به دلار تبدیل کنند. بگذارید بتوانیم ادعا کنیم خودمان خواستیم حیات وحش نابود شود تا فردا وقتی که فرزندان ما حکایت این روزهای ما را می خوانند تنها به «شعور» ما شک کنند و نه به «شعور و مدیریت» ما. بگذارید فرزندان ما فردا نپرسند چگونه نسلی که 8 سال در برابر جهانیان ایستاد و ذره ای از خاک ایران را به بیگانه نداد نتوانست از پس شکارچیان بر بیاید و میراث طبیعی سرزمینش را به باد فنا داد.

    خدا را چه دیدید، شاید باز هم در آینده نوابغی پیدا شدند تا مژده دهند که می توانند نسل شیر ایرانی را در نیزارهای ویران شده و تغییر کاربری یافته دشت ارژن و ببر مازندران را در موزه و ویلاهای ساخته شده در جنگل گلستان احیاء کنند!

    ______________________

    مناظره شکار/ فیلم

    مناظره تلویزیونی شکار/ تصویری

  • شکارچی و پلنگ پانزدهم در سال پلنگ/ تصویر

    شکارچی و پلنگ پانزدهم در سال پلنگ/ تصویر

    Animal-Rights-Watch-ARW-7250

    دیده بان حقوق حیوانات:یک پلنگ دیگر به دست شکارچیان از پای در آمد.

    به گزارش دیده بان حقوق حیوانات گفته می شود این پلنگ امسال در منطقه درازکلای بابل کنار شکار شد.
    اگر چنین باشد این پانزدهمین پلنگ در سال جاری است که خبر مرگ آن رسانه ای شده است. شاید همین تعداد و یا بیش از آن، پلنگ هایی وجود داشته باشند که خبر شکار یا مرگشان هیچ گاه عمومی نشده باشد.

  • مناظره شکار/ فیلم

    بررسی وضع محیط زیست جانوری و حیات وحش کشور

    دیده بان حقوق حیوانات: به گزارش پایگاه اراده ملی، بیست و هشتمین مناظره هفته با موضوع «بررسی وضعیت محیط زیست جانوری و حیات وحش کشور» با حضور کارشناسان و مسؤلان مرتبط از شبکه یک سیما برگزار شد.

       

    بررسی وضع محیط زیست جانوری و حیات وحش کشور

    سؤال پیامکی این مناظره با عنوان به نظر شما برای حفاظت از حیات وحش ایران کدام راه موثرتر است؟ که بینندگان می‌توانستند در قالب سه گزینه 1 . تشدید مجازات شکارچیان غیرمجاز، 2 . تشویق شکارچیان به همکاری با محیط زیست و 3 ممنوعیت صدور مجوزهای شکار جدید به شماره 300001 پیامک ارسال کنند.

    بررسی وضع محیط زیست جانوری و حیات وحش کشور

    116 دیده‌بان توسط شکارچی‌ها از بین رفته‌اند

    برنامه این هفته مناظره با موضوع حفاظت از حیات‌وحش ایران اینگونه آغاز شد که در ابتدا شهرام امیری‌شریفی، رئیس انجمن دیده‌بان حقوق حیوانات با بیان اینکه آنچه که در حال حاضر به معنای شکار رواج دارد فقط موضوع شکارچهارپا است، گفت: در عین حال باید در نظر داشت که باید به همه انواع و اشکال شکار از جمله صید و زنده‌گیری نیز پرداخت.

    وی با بیان اینکه ما با شکار مخالف نیستیم بلکه موافقیم ادامه داد: البته شرط این موضوع این است که شکار براساس نیاز طبیعی باشد و از ابزار طبیعی برای آن استفاده شود در حالی که بشر امروز برای بقای خود برخلاف گوشتخواران طبیعت به شکار ملزم نیست و برخی با انگیزه تفریح شکار می‌کنند و به تازگی برخی هم برای لجبازی با محیط‌زیست به شکار می‌پردازند. با این شروط شکار فقط برای حیوانات گوشتخوار مجاز خواهد بود.

    امیری‌شرفی ادامه داد: دیده می‌شود که واژگان جدیدی در این حوزه اختراع شده است که به عنوان مثال می‌توان به شکارکش و شکارچی اشاره کرد که البته باید محیط‌بان‌کش را نیز به آن اضافه کرد.

    وی با بیان اینکه 116 دیده‌بان توسط شکارچی‌ها از بین رفته‌اند، یادآور شد: در حال حاضر بشر متمدن نیازی برای زنده ماندن به شکار ندارد.

    بررسی وضع محیط زیست جانوری و حیات وحش کشور

    در صید حیات وحش، فقدان مدیریت و برنامه ریزی باعث آشفتگی شده است

    افشین دانه‌کار مدیرگروه محیط زیست دانشگاه تهران، افزود: صید، زنده‌گیری و شکار برداشت منابع محیط زیست با اسلحه گرم است. باید توجه کرد که حیات وحش بخشی از تولید وحش است. ما در دانشگاه نیز دانشجویان را طوری تربیت می‌کنیم که در منابع طبیعی ایجاد ارزش افزوده کنند.

    وی ادامه داد: بخشی از خدمات ما در اکوسیستم‌های آبی به صورت زنده است. حیات وحش بخشی از ارزش افزوده در طبیعت است؛ این امکان وجود دارد که برداشت منابع طبیعی بی‌قاعده صورت بگیرد. در صید حیات وحش، فقدان مدیریت و برنامه ریزی باعث آشفتگی شده است.

    مدیرگروه محیط زیست دانشگاه تهران همچنین گفت: در سال 1335 کانون شکار ایران توسط شکارچیان شکل گرفت و آنها ارزش خدمات شکار را لمس کردند؛ توجه کنید که شکارچیان واقعی طبیعت شناس هستند و در کنار اینها شکارچی غیرمجاز داریم که این دانش را ندارد و عرصه برای گروه ناآگاه همچنان باز است.

    دانه‌کار افزود: اگر امروز جمعیت‌ها با مشکل مواجه شدند به این دلیل است که ارزش حیات وحش برای همه قابل لمس نیست؛ شکار منبعی برای تولید پول است و شعار برخی از کشورهای اروپایی این است که اگر می‌خواهید گونه‌ای را حفظ کنید برای آن بازار تولید کن.

    وی گفت: در این صورت است که ارزشهای پنهان طبیعت به صورت قابل لمس عرضه خواهد شد و مردم نیز می‌توانند طبیعت را حفظ کنند.

    بررسی وضع محیط زیست جانوری و حیات وحش کشور

    فعالان عرصه گردشگری شکار متهم به مافیای شکار

    در ادامه این مناظره اسرافیل شفیع‌زاده فعال توریسم شکار با اشاره به اینکه در دوره قبل مدیریت سازمان محیط‌زیست ما به عنوان فعالان عرصه گردشگری شکار متهم به مافیای شکار بودیم، اظهار داشت: هم‌اکنون پرداختن به مقوله شکار که منجر به درآمد ارزی و مشارکت جوامع محلی می‌شود به عنوان یک سیاست قابل دفاع تلقی می‌شود که در بسیاری از کشورهای جهان در حال اجراست.

    وی افزود: ما به هیچ عنوان مخالف جنبش‌هایی که از حیوانات حمایت می‌کنند نیستیم اما خود را هم‌ راستا با آنها می‌دانیم اما باید میان گروهی که به صورت قانون‌مدار و با مجوز سازمان محیط‌زیست اقدام به شکار می‌کنند با افرادی که به صورت غیرمجاز اقدام به شکار می‌کنند تفکیک قائل شویم.

    این فعال توریسم شکار ادامه داد: براساس گزارش سازمان محیط‌زیست 357 مجوز شکار در سال 92 صادر شده است که این عدد گویای این واقعیت است که عامل نابودی حیات‌وحش در ایران شکار غیرمجاز است.

    شفیع‌زاده بیان کرد: شکارچیان متخلف اگر به عنوان عاملی برای تخریب محیط‌زیست شناخته می‌شوند باید بپذیریم که به یک اعمال مدیریت صحیح در این زمینه نیاز داریم تا با آگاه‌سازی و تشویق ساکنان جوامع پیرامونی این آثار زیان‌بار را به حداقل برسانیم، بنابراین به رئیس سازمان محیط‌زیست پیشنهاد می‌کنم که گروهی از مشاوران متشکل از محیط‌بانان را تشکیل دهد تا به وی بگویند عوامل اصلی تخریب محیط‌زیست چیست؟

    بررسی وضع محیط زیست جانوری و حیات وحش کشور

    74 مورد از گونه جانوری در خطر انقراض یا مانند ببر مازندران منقرض شدند

     

    در ادامه احمدعلی کیخاه معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست با بیان اینکه ما در حال حاضر 1100 گونه جانوری، 197 پستاندار، 595 پرنده، 227 خزنده، 21 دوزیست و 160 گروه ماهی داریم، اظهار داشت: در حال حاضر 74 مورد از این موارد در خطر انقراض یا مانند ببر مازندران منقرض شدند.

    وی اضافه کرد: در عین حال 8 هزار گونه گیاهی هم شناسایی شده و ما برای حفاظت از حیات‌وحش کشور 115 شهید و 194 جانباز تقدیم کردیم.

    معاون طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست با بیان اینکه در حال حاضر تعداد محیط‌بانان کشور 2 هزار و 688 نفر هستند که یک‌سوم نُرم بین‌المللی محسوب می‌شوند، یادآور شد: از سال 87 تا 92 میانگین پروانه‌های صادر شده توسط سازمان محیط‌زیست 405 عدد بوده است و امسال نیز 157 پروانه به صورت ویژه و 193 پروانه به صورت عادی صادر شده است.

    کیخاه یادآور شد: در 9 ماهه اول سال 92، 1215 شکار غیرمجاز پستاندار، 300 زنده‌گیری، 5 هزار و 129 شکار غیرمجاز پرندگان مطرح شده است که متخلفان دستگیر شدند و در طی این موارد 608 اسلحه غیرمجاز به همراه 6 سلاح جنگی کشف شده است.

    وی با بیان اینکه از جمله چالش‌های ما در این حوزه شکار غیرمجاز و تخریب زیستگاه‌ها است، خاطرنشان کرد: این موارد آمار ثبت شده ما هستند که مطمئناً آمار اصلی از این تعداد بیشتر خواهد بود اما باید در نظر داشت که سیاست‌های نظارتی کشور نتوانسته است برای حفاظت از حیات وحش موفق باشد و نیاز به رویکردهای جدیدی داریم که در ادامه به آن اشاره می‌کنم.

    بررسی وضع محیط زیست جانوری و حیات وحش کشور

    خفاش هر شب پنج هزار پشه را می‌خورد که ما را نیش نزنند

    مجید نواییان، استاد دانشگاه آزاد و فعال محیط زیست اظهار داشت: من یک گله دارم از کسانی که مستند و سریال می‌سازند که در آنها به محیط زیست توجه نمی‌شود مثلاً چند سال گذشته سریالی در ماه رمضان پخش می‌شد که یک فرد چشم برزخی داشت و با نگاه کردن به افراد می‌توانست سیرت آنها را تشخیص دهد و برخی افراد که خوب نبودند به شکل گرگ و خفاش نشان داده ‌می‌شدند. مگر گرگ چه گناهی کرده است، و اینکه خفاش هر شب پنج هزار پشه را می‌خورد که ما را نیش نزند.

    وی ادامه داد: دوستان می‌گویند که شکار مربوط به عصر جدید است اما از زمانی که حیات بوده رابطه بین شکار و شکارچی وجود داشته است؛ وجود شکارچی برای بقای شکار شونده مهم است.

    این استاد دانشگاه آزاد افزود: انسان از یک و نیم میلیون سال پیش وجود داشته است و 4 دندان نیش نشان می‌دهد که انسان فقط گیاه خوار نبوده است اما 28 دندان گیاه‌خواری نشان می‌دهد که باید رابطه یک به 7 در گوشت‌خواری و گیاه خواری رعایت شود چرا که مصرف گوشت زیاد انسان را مریض می‌کند.

    احیای شیر ایرانی

    این فعال محیط‌زیست گفت: از دیر باز ما در ستون‌های تخت جمشید شیر ایرانی را می‌بینیم که منقرض شده است، من به کمک دوستان محیط زیست می‌توانم شیر ایرانی را در ایران احیا کنم.

    نواییان افزود: سازمان شکاربانی را عده‌ای شکارچی تشکیل دادند من به آقای کیخواه می‌گویم که شما قرار بود که برای ما پلیس تخصصی بگیرید؛ روی ما اسلحه نگیرید، ما در تعامل با هم هستیم نه در تقابل، ما هم در طبیعت با کسی که پای اردک را می‌شکند برخورد می‌کنیم.

    بررسی وضع محیط زیست جانوری و حیات وحش کشور

    شکار یک گونه قوچ کرمانی 22 هزار دلار

    در ادامه برنامه مناظره شفیع‌زاده فعال توریسم شکار با اشاره به اینکه ایجاد شرایط مناسب برای توسعه کسب و کار و توجه به اصل 44 قانون اساسی حائز اهمیت است، گفت: براین اساس ضرورت مشارکت بخش خصوصی و غرق اختصاصی مهم است چرا که می‌تواند شرایط مطلوبی را برای مشارکت جوامع محلی فراهم کرد و فشار بر زیست‌گاه‌ها را کاهش دهد.

    وی افزود: محدود کردن شکار به عنوان یک راهکار معقول قابل قبول نیست چرا که با مشارکت دادن مردم می‌توانیم به توصیه‌هایی که اتحادیه جهانی حفاظت از محیط زیست مدنظر دارد متمرکز شد و زمینه را برای گسترش آیین شکار فراهم کنیم.

    این فعال توریسم شکار ادامه داد: از حدود 18 سال پیش موفق شدیم که گردشگران خارجی را وارد کشور کنیم به گونه‌ای که آنها برای شکار یک گونه قوچ کرمانی 22 هزار دلار به خزانه دولت واریز می‌کنند.

    بررسی وضع محیط زیست جانوری و حیات وحش کشور

    خرید قوچ لارستان به قیمت 100 هزار دلار

    در ادامه کیخا معاون طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست با بیان اینکه مطلوب سازمان محیط‌زیست این است که در حفظ حیات وحش بکوشیم، گفت: گذشته نشان می‌دهد در نقاطی که بالاترین درجات حفاظتی را داشته‌ایم باز هم موفق نبوده‌ایم و این درست است که مردم باید امر حفاظت را حق عمومی خود تلقی کنند اما از طرف دیگر هم باید گفت که برخی می‌گویند باید طبیعت مانند درخت که گاهی اوقات هرس می‌شود حیات وحش هم باید هرس شود.

    وی اضافه کرد: برخی‌ها معتقدند حیات وحش اقتصادی است به عنوان مثال برای خرید قوچ لارستان حاضر شدند 100 هزار دلار بپردازند. ما این نگاه‌ها را جمع کردیم و در کل 15 استان مخالف بودندو 16 استان دیگر به مراقبت از محیط‌زیست رای دادند.

    کیخا ادامه داد: مجموعه سیاست‌های ما این است که باید به سمتی برویم که در بلندمدت پروانه ندهیم اما با درک موضوعی که در حال حاضر 20 برابر موارد قانونی، موارد تخلف وجود دارد به این نتیجه می‌رسیم که تقاضا وجود دارد لذا موضوع غرق اختصاصی که قانون هم مجوز آن را داده است پیش از پیش احساس می‌شود اما متاسفانه این قانون معطل مانده است.

    بررسی وضع محیط زیست جانوری و حیات وحش کشور

    کشتن قوچ ارمنستانی برای 12 هزار دلار سود

    در ادامه شهرام امیری اضافه کرد: سمت و سوی این صحبتها منفعت‌طلبانه است. متاسفم که هنوز عدد 3 هزار میلیارد تومان در ذهن ما وجود دارد و یا موضوع 9 هزار میلیارد تومان. برای ارز‌آوری و اقتصاد‌آوری راه‌های دیگری هم وجود دارد که ما با توجه به اعتقاداتمان با آنها مخالفین مانند قاچاق اسلحه و موادمخدر که بسیار درآمدزا هستند.

    وی با بیان اینکه یوزپلنگ را ناموس طبیعت این مرز و بوم می‌دانیم ادامه داد: در عین حال که آغوش ما برای شکارچیان باز است تاکید می‌کنیم شکل دفاع ما از طبیعت و حیات‌وحش باید علمی باشد. کشور ایران به اندازه کل اروپا پرنده دارد اگر درهای کشور باز شود دیگر نیازی به این حرفها نیست.

    امیری گفت:‌ چرا باید با محیط‌بان به صورت بد رفتار کنیم و حقوق آنها را 400 هزارتومان در نظر بگیریم که در این حالت ممکن است وی خطا کند و در مواجهه با رقم‌های بزرگ راه شکار یک گونه حیات وحش را به شکارچی نشان دهد.

    وی اضافه کرد: بعضی از اعداد و ارقام عجیب است به عنوان مثال محیط‌زیست در مقایسه با رقم 10 هزار دلار اصلا قابل مقایسه نیست. ما جاذبه‌های زیادی داریم به عنوان مثال کشتن قوچ ارمنستانی 12 هزار دلار سود می‌رسانند. این شرایط بسیار انگیزه‌های سوءاستفاده را بیدار می‌کند اما سوال اینجاست که چه کسی به ما مجوز داده است که برای بقای خود توسط کشتن حیوانات پول در بیاوریم.

    بررسی وضع محیط زیست جانوری و حیات وحش کشور

    نمی‌توانید پشت کامپیوتر بنشینید و برای حیات وحش تصمیم بگیرید

    در ادامه برنامه مناظره نواییان افزود: دوست ما خیلی شیک صحبت کردند شکارچی‌ها انسان‌های بسیار شریفی هستند و شکار یعنی چیدن میوه رسیده طبیعت. شما اگر میوه رسیده درخت را نچینید کرم می‌زند اگر «کل پیر» را حذف نکنید تعداد آن در سال آینده بیشتر نمی‌شود. شما نمی‌توانید پشت کامپیوتر بنشینید و برای حیات وحش تصمیم بگیرید. خود موسسه iucm براین باور است که شکار می‌تواند به ادامه محیط زیست کمک کند.

    وی ادامه داد: در زینمباوه توریسم شکاری داریم و آمار حیات وحش آن بیشتر از کنیا است. شما یک کشور را نام ببرید که به سبک شما رفتار کنند.

    شریفی: من سالی 47 هزار کیلومتر در ایران سفر کرده‌ام و تمام لباسهایم خاکی است شما چطور می‌گویید که ما سفر نداریم. شما چطور از پشت لوله تفنگ تشخیص می‌دهید که یک قوچ پیر و ضعیف است.

    در تهران در یک دوره مدیریت غلط، سگ‌ها را کشتند و گربه‌ها زیاد شدند

    نواییان: شکار باعث تعادل محیط زیست می‌شود در تهران در یک دوره مدیریت غلط، سگ‌ها را کشتند و گربه‌ها زیاد شدند و قانون جنگل حیوانات خوراک همدیگر می‌شوند وقتی تعداد پلنگ و گرگ کم‌شده باید نمونه پیر را شکار کرد.

    شفیع‌زاده: تمام سمت‌گیری مواردی که مطرح کردید کاری است که در 20 سال گذشته انجام داده‌ایم پتانسیلی که ما از آن صحبت می‌کنیم پتانسیل 5 میلیارد دلاری است و 10 هزار دلار در شرایط فعلی و برای یک گونه است.

    بررسی وضع محیط زیست جانوری و حیات وحش کشور

    سازمان محیط زیست در طول عمر خود نتوانست توازن برقرار کند

    در ادامه مناظره دانه‌کار مدیر گروه محیط زیست دانشگاه تهران با اشاره به اینکه حفاظت در سه سطح حراست، استفاده غیرمصرفی یعنی حمایت و مدیریت مصرف انسان تعریف می‌شود، گفت: سازمان محیط زیست در طول عمر خود نتوانست بین این سه موضوع توازن برقرار کند و تصمیم گیری در این زمینه در مرکز‌ آمایش معاونت راهبردی انجام می‌شود.

    وی افزود: وقتی از استفاده غیرمصرفی صحبت می‌کنیم اقتصاد وابسته به ارزش افزوده در طبیعت مطرح می‌شود و زمانی که بحث حفاظت و استفاده مناسب مطرح است باید توجه کنیم که وقتی تقاضا وجود دارد باید برای آن سازوکار مناسب تعریف کنیم. اما هم اکنون سیستم قانونی مشخصی در این زمینه نداریم. اگر شکارگاه خصوصی داشته باشیم همیار محیط زیست در جامعه خواهیم داشت و سازمان محیط زیست می‌تواند شکار را از مناطق مربوط به خود خارج کند.

    دانه‌کار بیان کرد: باید به موضوع ارزش اقتصادی در حیات وحش توجه کنیم اما این موضوع زمانی راهبردی می‌شود که رقم قابل توجه باشد و برآوردها نشان می‌دهد که هم اکنون این رقم در حال توجه است. اما هم اکنون تصمیم سازمان محیط زیست درباره شکار راهبردی و درست نیست. بنابراین باید برنامه راهبردی برای شکار تعریف کنیم. وقتی بحث شکار یک گونه مطرح می‌شود نمی‌توانیم سریعاً گونه در معرض خطر انقراض را برجسته کنیم و بگوییم تکلیف این چه می‌شود چرا که گونه‌های در معرض خطر انقراض ساز و کار خاص خود را دارند.

    بررسی وضع محیط زیست جانوری و حیات وحش کشور

    پفک دادن به حیوانات در ایران

    در ادامه برنامه امیری رئیس انجمن دیده بان حقوق حیوانات با اشاره به اینکه در بسیاری از کشورها توریست طبیعت رو به طبیعت می‌رود تا مشاهده کند و لذت ببرد نه اینکه حیوانات را بکشد، گفت: این چه رفتاری است که در برخورد با حیات وحش انجام می‌دهیم و ادعا می‌کنیم که می‌خواهیم حفاظت کنیم و هر زمان که بخواهیم راجع به این اصول صحبت کنیم آمریکا را مثال می‌زنیم اما باید بدانیم آنجا اگر 100 گوزن لب جاده باشد هیچ کس با آنها کاری ندارد و آنها را مشاهده کرده و از کنارشان رد می‌شوند و به هیچ وجه به آنان پفک نمیدهند زیرا در ایران به این حیوانات پفک می‌دهند، چطور فقط می‌توانیم یک مسئله را دیده و سایر مسائل را نبینیم.

    محیط‌بان بنزین ندارد تا داخل موتورش ریخته و به دنبال متخلف برود

    وی افزود: هم اکنون محیط‌بان ما بنزین ندارد تا داخل موتورش ریخته و به دنبال متخلف برود پس چگونه است که می‌توانیم خود را با‌ آمریکا و امکانات محیط بانان آنجا مقایسه کنیم.

    کیخا معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به اینکه نمی‌توان برای همه گونه‌ها نسخه واحدی پیچید، افزود: در مناطق مختلف کشور باید سیاست‌های مختلفی را اعمال کنیم و بنده در مدت حضورم در سازمان محیط زیست تلاش کردم تحت تأثیر احساسات تصمیم گیری نکنیم. براساس قانون تعیین زمان و مکان شکار به دست سازمان محیط زیست نیست.

    وی بیان کرد: شورای عالی حفاظت محیط زیست در دولت تشکیل شد و نخستین مصوبه آن ایجاد دفاتر توسعه پایدار و حفاظت محیط زیست در تمام دستگاه‌هاست همه ارکان دولت باور دارند بدون توجه به محیط زیست اماکن توسعه وجود ندارد.

    بررسی وضع محیط زیست جانوری و حیات وحش کشور

    شکار برای 5 سال باید ممنوع شود/ 100 هزار شکارچی غیرمجاز در کشور

    در ادامه نوائیان استاد دانشگاه و فعال محیط‌زیست اظهار داشت: می‌گویند شکار برای 5 سال باید ممنوع شود که در اینجا باید سؤال کرد برای چه کسی و برای چه حیوانی چرا که اعتقاد دارم 100 هزار شکارچی غیرمجاز در کشور داریم آیا این ممنوعیت شکار برای 350 شکارچی مجاز صورت خواهد گرفت یا برای 100 هزار شکارچی غیرمجاز؟

    وی اضافه کرد: در 10 ساله اخیر چه کسی به یوزپلنگ یا خرس یا گورخر جواز شکار داده است معلوم است هیچکس؛ اما سؤال اینجاست که پس چرا جمعیت آنها در حال کم شدن است یا اینکه نهنگ آبی را شکارچی کشته است و مربوط به آلودگی آبی بوده یا خفاش نعل‌اسبی را شکارچی زده یا آلودگی صوتی آن را از بین برده است.

    نوائیان ادامه داد: در حال حاضر اگر سازمان بخواهد، شکارچی در کنار آن است اما آیا دور کردن اذهان عمومی از اصل موضوع درست است. به نظر من نقطه ضعف سازمان محیط‌زیست این است که یک چاقوی اره‌ای به این سازمان داده‌ایم و می‌گوییم سر فیل را ببر معلوم است که نمی‌شود به عنوان مثال موضوع مدیریت منابع آبی با محیط‌زیست نیست. در حال حاضر دام‌های غیرقانونی شکارچیان ماهی وجود دارد و اعلام می‌کنم بیشتر غرق‌شدگی مردم در دریاها به علت گیر کردن در تور شکارچیان غیرمجاز است.

    این استاد دانشگاه گفت: یکی از نگاه‌ها این است آیا فقط انگشت اتهام به سمت شکارچی باشد.

    در ادامه سؤالی از شریفی شد که چرا شکار را صرفاً منفعت‌طلبی می‌دانید و افرادی که زندگی خود را از این راه می‌گذرند چگونه باید ارتزاق کنند که وی عنوان کرد: فکر می‌کنم چنین خانواده‌ای وجود نداشته باشد و بسیار بعید است که اگر هم باشد باید چشم به روی آن بست و ما حاضریم اسلحه وی را بخریم و تأمین معیشت وی را انجام دهیم.

    هیئت امنایی که مردم را تهدید به برخورد فیزیکی می‌کند

    وی در پاسخ به گفته نوائیان مبنی بر اینکه نابودی فلامینگوها به علت شکار نبوده است، یادآور شد: بنده اعلام می‌کنم که با این تصاویر بله، شکارچی فلامینگو را نابود کرد چرا که در این عکس می‌بینید که بخشی از محیط‌زیست هیئت امنا پارچه می‌زند که اگر به اینجا وارد بشوید کتک‌تان می‌زنیم با این جمله که هرگونه در منطقه دومای فریدونکار ممنوع است و در صورت تخلف علاوه بر پیگرد قانون با آنها برخورد فیزیکی می‌کنیم.

    در ادامه برنامه نوبت به سؤالات بینندگان رسید که یکی از آنها از دانه‌کار پرسیده بود آیا در روند کاری از تحقیقات علمی استفاده می‌شود که وی پاسخ داد: به صورت یک پارچه خیر؛ در دوره‌های مختلف رویکردهای مختلفی وجود داشته و زمانی بین دانشگاه و سازمان حفاظت محیط زیست همگرایی وجود داشته و در برخی مواقع این همگرایی وجود نداشته ما می‌خواهیم که نیازها و خلأها را به ما اعلام کنند.

    بررسی وضع محیط زیست جانوری و حیات وحش کشور

    ابزارها ناکارآمد و حمایت قضایی به اندازه کافی نیست

    همچنین از شفیع زاده پرسیده شد چطور می‌توان شکارچیان غیرمجاز را شناسایی کرد؟ که وی پاسخ داد: شناسایی آنها کار پیچیده‌ای نیست پاسگاه محیط‌بانی در این زمینه اطلاعات دارد اما ابزارها ناکارآمد و حمایت قضایی به اندازه کافی نیست.

    یک شکارچی غیرمجاز 90 آهو را از بین برد

    وی ادامه داد: گزارشات نمونه اتفاقات در موته اصفهان نشان می‌دهد که یک شکارچی غیرمجاز 90 آهو را از بین برد، ما هم از این موضوع ناراحتیم ولی این در تباین با بهره‌برداری از منابع اوست. اگر بحث مباحث علمی مطرح است که ما در همین جلسه دو کارشناس علمی داریم وقتی می‌گوییم در مناطق حفاظت‌شده کنترل قاچاقچیان مشکل است یعنی امکانات و منابع مالی ندارند.

    سوال دیگری از کیخا پرسیده شد که با توجه به مشکل اصلی شکارچیان غیرمجاز هستند شما می‌خواهید به چه کسی مجوز دهید و به چه کسی مجوز ندهید. آیا این باعث رانت‌خواری در این زمینه می‌شود؟ کیخا پاسخ داد: تعدادی از اصحاب رسانه در روز جهانی حیات وحش حضور داشتند که من گفتم استراتژی سازمان در دادن مجوز شکار در بلندمدت نیست؛ مطلوب نظر ما حفظ حیات وحش است برای رسیدن به این وضع مجبوریم وضع موجود را حفظ کرده، تصمیمات لازم را بگیریم و نتیجه را به مراجع بالاتر بدهیم.

    وی ادامه داد: یکی از بحث‌های ما در این زمینه گرفتن نظرات نمایندگان حوزه و فقها هستند دانستن این موارد ممکن است بتواند بخشی از شکارچیان را متقاعد کند.

    شیر ایرانی را احیا کنیم تا به سرنوشت ببر سیبری دچار نشود

    همچنین از نواییان پرسیدند چطور می‌خواهید شیر ایرانی را احیا کنید؟ وی اظهار داشت: نمونه شیر ایرانی در ایران وجود ندارد اما در هندوستان و انگلیس وجود دارد. می‌توانیم آن نمونه‌ها را وارد کنیم و اگر سازمان از ما حمایت کند و فضا فراهم شود می‌توانیم شیر ایرانی را احیا کنیم که به سرنوشت ببر سیبری دچار نشود.

    وی ادامه داد: ما زیستگاه طبیعی را داریم و می‌خواهیم اجازه دهید بخش خصوصی وارد این کار شود.

    بررسی وضع محیط زیست جانوری و حیات وحش کشور

    برنامه 5 ساله برای شکار غیرمجاز گونه‌های جانوری در حال انقراض جاده‌های فریدون‌کنار

    کیخا معاون طبیعی محیط زیست سازمان محیط زیست در پاسخ به سؤال یکی از حضار در خصوص خرید و فروش غیرمجاز گونه‌های جانوری در حال انقراض در جاده‌های فریدون‌کنار اظهار داشت: در این مناطق شیوه‌های سنتی و قدیمی برای امرار معاش مردم مورد استفاده است که سازمان‌های مردم نهاد در این زمینه اعتراضاتی داشتند بنابراین کارگروهی را تشکیل دادیم و متوجه شدیم بخش قابل توجهی از اعتراضات درست بود بنابراین با همکاری این سازمان‌ها برنامه عمل 5 ساله را طراحی کردیم.

    وی افزود: مهمترین چالش‌ها در رابطه با دام‌ها و بازار خرید و فروش بود که از نظر قانون غیرمجاز است اما هنوز به صورت سنتی وجود دارد که ما خواستار برخورد با آن بودیم و با وزیر کشور و استاندار این مناطق نیز مکاتبه کردیم که امیدواریم به محیط زیست کمک کند.

    در ادامه برنامه یکی از مخاطبان از کیخا پرسید که 90 درصد حیات وحش کشور در 40 سال اخیر و 116 محیط بان را از دست داده‌ایم زمانی که برای آلودگی هوا طرح زوج و فرد را اعلام می‌کنیم آیا از کسی اجازه می‌گیریم و در حالی که می‌دانیم حیات وحش ما وضعیت شکننده‌ای دارد چرا محیط زیست به جای اینکه تصمیم درستی را که اتخاذ کرده اجرایی کند وقت خود را برای مذاکره با مافیای شکار معطل می‌کند، بیان کرد: سازمان محیط زیست دنبال این نیست که حیات وحش را نابود کند. امسال که می‌خواستیم پروانه شکار صادر بکنیم هر استانی که می‌گفت ظرفیت نداریم می‌پذرفتیم و حتی بعضی استان‌ها بودند که می‌گفتند 20 درصد ظرفیت شکار داریم اما ما 10 درصد آن را یعنی حداقل را مبنا قرار می‌دهیم.

    بررسی وضع محیط زیست جانوری و حیات وحش کشور

    شکارچی که با تهدید دخترش اسلحه اش را شکست

    وی افزود: سازمان محیط زیست در مقابل خود مجموعه افراد با سلایق مختلف را دارد و آرزو داریم روزی تمام جامعه مثل یکی از شکارچیان که با تهدید دخترش اسلحه خود را شکست و قسم خورد که به اسلحه دست نزند دست یابند. البته باید بگویم که در سازمان محیط زیست هر تصمیمی که بگیریم تمام ذینفعان از جمله شکارچیان را مدنظر قرار می‌دهیم.

    یکی از بینندگان این سؤال را پرسید که سازمان محیط زیست تمایل دارد نظرات بخش‌های مختلف جامعه را درباره شکار بداند و بیشتر مسئله اقتصادی مورد نظر است و سؤال بنده این است که اگر انسان اشرف مخلوقات است و گونه‌های دیگر و رتبه پایین تر قرار دارند آسیب‌هایی که انسان بر اثر شکار می‌بیند را تشریح کنید یعنی براثر شکار چه آسیب‌های روانی اجتماعی و اقتصادی به انسان وارد می‌شود که کیخا در پاسخ به این سوال گفت: امسال چند جلسه با علاقه مندان به شکار برگزار کردیم و سعی کردیم اقدامی که صورت می‌گیرد با کمترین آسیب باشد و از آنها خواستیم در رابطه با قرق اختصاصی که مطرح می‌کنند طرح‌های مدنظرشان را برای ما بیاورند تا پس از طی مراحل اجرایی شود.

    وی افزود: چند روز پیش به یکی از مدارس راهنمایی سر زدم که خانواده‌ها به مناسبت چاپ تصویر یوز ایرانی بر روی پیراهن تیم ملی برنامه‌ای را داشتند در آنجا عنوان کردم برنامه‌های توسعه عمدتاً توسط بزرگترها طراحی می‌شود و آنها عمدتاً علاقه به جاده‌های بزرگتر و خودروهای لوکس تر دارند اما در بسیاری از کشورهای دنیا بزرگترها برای آینده نسل بعدی تلاش می‌کنند.

    در ادامه یکی از حضار از شریف‌زاده سؤال کرد که شما بعد از اینکه به دوربین نگاه می‌کنید و لحظه کشته شدن یک شکار را می‌بینید چه احساسی دارید که وی جواب داد: من خودم را وارد حوزه احساسات شما نمی‌کنم و به تمامی فعالیت‌های انسان‌دوستانه ارج می‌نهم.

    وی اضافه کرد: ما افتخار می‌کنیم که توانستیم طی 15 سال گذشته به عنوان سفیر ایران در برنامه‌های محیط‌زیست شرکت کنیم اگر تاکید ما و کشورمان بر اقتصاد است و نگاه به سودآوری و ارز‌آوری شکار می‌کنیم به علت نیاز زمانهاست.

    در ادامه مجری برنامه از سه کارشناس و مسؤل که باید برنامه را ترک می کردند اظهار نظر پایانی آنان را جویا شد که این افراد به ترتیب عنوان کردند:

    دانه‌کار: توجه به مدیریت شکار یک فرصت است.

    کیخا: ما همه ایران خود را دوست داریم کاری نکنیم که در آینده منابع طبیعی در صفحه روزگار نباشد.


    نواییان: من هم حیات وحش را دوست دارم و معتقدم که باید زیاد شود اما براساس استاندارد جهانی.

    بررسی وضع محیط زیست جانوری و حیات وحش کشور

    آیا مافیای شکار وجود دارد؟

    مجری برنامه در ابتدای مناظره 2 نفره از آقای شفیع‌زاده سوال کرد که آیا مافیای شکار وجود دارد و اگر آری آنها چقدر درآمد دارند، که وی اظهار داشت: ما مطابق مقررات موجود با هماهنگی با مقامات امنیتی و سازمان‌های نظامی و وزارت امورخارجه و سازمان محیط‌زیست مبادرت به ورود جهانگردان شکار به کشور می‌کنیم و این پروسه کاملا قانونی است لذا اطلاق مافیای شکار توسط یکی از معاونان سازمان محیط‌زیست در دولت قبلی مطرح شد که یک اقدام عامدانه بود.

    در ادامه امیری‌شریفی در پاسخ به این سؤال یادآور شد: بنده از به کار بردن این واژه هراس دارم البته در منفعت‌طلبی این سیستم شکی نیست اما به نظر می‌رسد برخی به شکل ویژه‌خوارانه به سمت کشتن حیوانان می‌روند و این کار خود را توجیه می‌کنند.

    در ادامه شفیع‌زاده گفت: شما لطفاً توضیح دهید که این ویژه‌خواری که ما می‌خوریم و از دوران آقای احمدی نژاد باقی مانده است، چیست؟

    امیری‌شریفی تصریح کرد: ما اصولی داریم و آن این است که پروانه‌هایی که برای صدور اجازه شکار داده می‌شود برای ما هم است اما اینجا اگر بخواهیم مجوز شکار بگیریم باید اسلحه بخریم در اینجا می‌گویم ما هم از شکار سهم می‌خواهیم.

    شفیع‌زاده: آیا ما جای شما را تنگ کردیم در حالی که ما از چارچوب قوانین عدول نمی‌کنیم.

    امیری‌شریفی: بله قطعاً ما هم با ضوابط فعلی فعالیت می‌کنیم.

    بررسی وضع محیط زیست جانوری و حیات وحش کشور

    پای بابک زنجانی به مناظره مافیای شکار باز شد

    شفیع‌زاده گفت : من نه بابک زنجانی هستم و نه فرد دیگر؛ ما در دنیا بازاریابی کردیم و ایران را به عنوان دارنده گونه‌های گوناگون جانوری معرفی می‌کنیم. وقتی یک گونه قوچ لارستانی به 100 هزار دلار فروخته می‌شود این یک فرصت استثنایی برای فرزندان ماست. من اقتصاددان هستم و بزرگترین دغدغه‌ام ایجاد فرصت‌های شغلی جدید است. ما نیاز داریم که فقط به نفت متکی نباشیم و البته باید در نظر داشت که این پول‌ها را به سازمان می‌دهیم.

    وی یادآور شد: ما توریسم مبتنی بر شکار قانونی را گسترش می‌دهیم.

    امیری‌شریفی گفت : آنجا شما ویژه‌خواری کردید که سهم ما را خریدارید که با آن 12 هزار دلار ارزآوری کنید عددی که در حد کمدی مطرح است.

    شفیع‌زاده هم گفت : این قانونی است.

    امیری‌شریفی افزود : این در حالی است که ما آن 357 مجوز را برای شکار قانونی نمی‌دانیم. این شکار شما حرام است و حرمت شرعی دارد.

    شفیع‌زاده گفت : شما در جایگاهی نیستید که در این زمینه وارد شوید. سؤال من این است که چرا باید مخالفت کنید. ما که خادم این مملکت هستیم.

    امیری‌شریفیافزود : تعداد شکاری که شما مجوز دارید مورد انتقاد ماست. مردم را بدبخت و مفلوک فرض نکنیم.

    در ادامه برنامه مناظره دونفره شفیع زاده عنوان کرد: بنده در یک کمیته طبیعت‌گردی هستم ومفهوم طبیعت گردی را به خوبی می‌دانم باید از فرصت های اقتصادی موجود در دنیا بهره بگیریم و باید بدانیم چگونه از فرصت‌های جدید برای ایجاد شغل بهره ببریم و مردم فقیر پیرامون این مناطق را حمایت کنیم.

    شریفی در پاسخ به شفیع‌زاده عنوان کرد: شما اطلاعات ‌iucn را به صورت برعکس توضیح می‌دهید اما واقعیت این است که نصف جامعه ما از خونریزی و کشتار بدشان می‌آید. بنده هم کارت عضویت تمام ارگان‌های حامی حقوق حیوانات در آمریکا را دارم دلیل نمی‌شود که آنها را در برنامه مناظره توضیح دهم.

    نهایت آنچیزی که برای شما مطرح است این است که سود ببرید البته ما هم می‌خواهیم این سود باشد اما دوست داریم پرچم ایران را در جایی بالا نبریم که جنازه حیوانات در زیر آن باشد. ما حاضر هستیم توریسم به ایران بیاوریم بدون اینکه حیوانی کشته شود بلکه ترویست‌ها را می‌آوریم تا از زیبایی حیات وحش ایران لذت ببرند. از خانم ابتکار این تقاضا را داریم ما در 8 سال گذشته جایی در سازمان نداشتیم و اکنون راه ورود ما به سازمان محیط زیست باز شده است و امیدواریم دوباره به 8 سال گذشته برنگردیم.

    شفیع‌زاده در پاسخ به شریفی گفت: توصیه من به خانم ابتکار این است که چشم‌هایش را باز کرده و گوشش شنوا بماند و به مشاوران پیرامونش اعتماد کامل نکند و به محیط بانان گوش فرا بدهد.
    شفیع زاده: در پایان مناظره از آقای کیخا پرسیدم که آیا شما مصاحبه‌ای در مورد ممنوعیت 5 ساله صدور مجوز داشتید با توجه به کشتار بی پایان غیرمجازی که همچنان وجود دارد که ایشان گفتند این یک جو رسانه‌ای است.

    بررسی وضع محیط زیست جانوری و حیات وحش کشور

    اگر پول نیاز داریم باید درها باز و توریست وارد شود

    شریفی گفت : در بسیاری از مکان‌های دنیا تماشای پرندگان و ورود توریسم از این طریق وجود دارد ما به جای جای ایران سفر کردیم و خاکش را بوسیدم اگر در منطقه‌ای هزینه می کنیم سود آن به جیب مردم همان مناطق می‌رود ما می‌توانیم به عنوان ایرانی صلح طلب راه را برای توریسم در طبیعت باز کنیم اگر پول نیاز داریم باید درها باز و توریست وارد شود.

    وی ادامه داد: اصول علمی می‌گوید مشکلات را با هم ببینیم بحث ما در مورد شکار است ما شکار را مخل طبیعت می‌شناسیم و معتقدیم وقتی مجوز شکار می‌دهیم حیوانی که کشته می‌شود یعنی خوراک یک حیوان دیگر از بین رفته است.

    شریفی اظهار داشت: معمولاً مباحث یک طرفه در رسانه مطرح می‌شود و امکانی وجود ندارد که جوابی مستدل ارائه شود، ژن حیوان از پشت دوربین تفنگ قابل شناسایی نیست بگذاریم اگر هرسی لازم است در طبیعت انجام شود توسط خود پلنگ باشد.

    شفیع زاده گفت : محدودیت های ظرفیتی وجود دارد که باید کنترل شود.

    در پایان برنامه، نتیجه سؤال پیامکی این هفته مناظره با عنوان اینکه به نظر شما برای حفاظت از حیات وحش ایران کدام راه موثرتر است؟ که در قالب سه گزینه 1 . تشدید مجازات شکارچیان غیرمجاز، 2 . تشویق شکارچیان به همکاری با محیط زیست و 3 . ممنوعیت صدور مجوزهای شکار جدید مطرح شده بود که بینندگان به گزینه دوم یعنی تشویق شکارچیان به همکاری با محیط زیست رای بیشتری دادند و نتیجه رای مردمی درباره مناظره دو نفره نیز، بینندگان با نظرات شریفی که اعلام کرد «ما می‌توانیم به عنوان ایرانی صلح طلب راه را برای توریسم در طبیعت باز کنیم و اگر پول نیاز داریم باید درها باز و توریست وارد کشور شود» موافقت کردند.

    فیلم مناظره را اینجا ببینید

    یا از اینجا دانلود کنید:

    بخش اول

    بخش دوم

    بخش سوم

  • رسانه ملی و آگهی رپرتاژ شکارچی پیر/ باز هم اینانلو خود را کارشناس خواند و منتقدان را به باد تمسخر گرفت

    رسانه ملی و آگهی رپرتاژ شکارچی پیر/ باز هم اینانلو خود را کارشناس خواند و منتقدان را به باد تمسخر گرفت

    Animal-Rights-Watch-ARW-7249

    دیده بان حقوق حیوانات: محمدعلی اینانلو که در یکی دو ماه گذشته شایعاتی درباره شکار غیرمجاز او منتشر شده بود، امروز در یک برنامه تلویزیونی به تصمیم اخیر سازمان محیط زیست برای منع شکار برای ۵ سال واکنش نشان داد.

    به گزارش خبرآنلاین؛ روز گذشته احمدعلی کیخا، معاون محیط طبیعی سازمان محیط زیست از تصمیم این سازمان برای منع شکار در ۵ سال آینده خبر داد. (اینجا و اینجا) او دلیل این تصمیم را روبه انقراض بودن ۷۴ گونه جانوری در ایران اعلام کرده است.

    امروز اما محمدعلی اینانلو، مستندساز و کارشناس محیط زیست و حیات وحش به این تصمیم واکنش نشان داد. البته در یک برنامه تلویزیونی. او همچنین خبری که چند روز پیش درباره یک چوپان و بخشیدن سه گوسفند به یک پلنگ و دو توله اش منتشر شده بود را غیرواقعی دانست.

    او سخنانش را دربرنامه صبح بخیر ایران چنین شروع کرد: من مرده شما زنده، ۵ سال دیگر درباره حرف های امروز من قضاوت کنید و بگویید فردی بود به اسم محمدعلی اینانلو که از چنبره هجوم های احساساتی جسته و اظهار عقیده می کند. ما در فضای صورتی رنگ کارتن‌های والت‌دیزنی زندگی نمی کنیم. طبیعت به همان اندازه که زیباست، به همان اندازه هم خشن است. مثل بامزی و خرس مهربان و پدر پسر شجاع نیست که ببر بیاید. ببر و پلنگ که هویج نمی خورد. در طبیعت روزی را شاهد نیستید که دندان های یک پلنگ، گلوی یک بره را ندرد. کسی که می خواهد بر طبیعت مدیریت کند، باید همه اینها را بداند تا بتواند مدیریت کند. با احساسات لطیف نمی شود مدیریت کرد.

    گوسفند بخشیدن به پلنگ، کار غلطی است

    اینانلو در ادامه گفت: هراز چندگاهی یک چیزی مد می شود. می دانید الان چی مد است؟  الان یکی یوزپلنگ مد شده، پورشه مد شده، چوپان مهربان مد شده. یک چوپان مهربان چند وقت پیش مد شده بود که گفتند ۴۰ گوسفند را دریده. حالا کاری نداریم به اینکه پلنگ عادت ندارد به ۴۰ تا گوسفند حمله کند.

    او گفت: یکی از خبرگزاری ها گزارش داده که یک پلنگ با دو تا توله نزدیک گله چوپان می شود و این چوپان مهربان، سه تا گوسفند به این پلنگ می دهد. یعنی اینها قشنگ نزدیک می شوند و این چوپان مهربان می گوید مادر پلنگ بیا جلو، آن میش قهوه ای برای تو. بچه پلنگ بیا جلو، آن ببعی سفیده مال تو. بچه دوم پلنگ هم می آید جلو و می گوید آن بره سیاه برای تو، بردار ببر! انگار که سبد کالا می دهد. چنین چیزی در طبیعت امکان ندارد. اگر چنین اتفاقی هم افتاده باشد‌، یک مادر می آید و یک پلنگ را با خودش می برد و با توله هایش می خورد.

    این مستندساز گفت: اگر چنین اتفاقی هم افتاده باشد، بسیار حرکت غلطی کرده آن چوپان و بسیار حرکت غلطی کردند آنهایی که این چوپان را تشویق کرده اند؛ پلنگ نزدیک گله شده، یعنی اتفاقی که نباید پیش بیاید. یعنی خرق عادت. اگر پلنگ نزدیک گله شده، صحیح ترین حرکت این بوده که چوپان که گویا مسلح هم بوده، تیراندازی هوایی می کرده. به اطراف پلنگ تیر می زده، پلنگ را می ترسانده و فراری می داده. چون پلنگ عادت می کند به این کار و دفعه بعد سراغ گله دیگری می رود. پلنگ باید بداند خطرناک است نزدیک شدن به انسان.

    او از رسانه ها خواست خبرهای این چنینی را با دقت و وسواس بیشتری منتشر کنند: چنین اتفاقاتی اگر نیفتاده است، باید رسانه ای ها بیشتر توجیه شوند. وگرنه می شود همان اتفاقی که روز گذشته در نشست خبری معاون محیط طبیعی سازمان محیط زیست افتاد؛ در آنجا برحسب عادت من را بی نصیب نگذاشتند از الطاف خودشان.

    اشاره اینانلو به سخنان تعدادی از خبرنگاران در نشست خبری معاون سازمان محیط زیست بود که خواستند سازمان محیط زیست درباره شایعه شکار غیرمجاز اینانلو و همچنین حواشی نقش بستن تصویر یوزپلنگ روی پیراهن تیم ملی در جام جهانی، موضع گیری کند.

    منع شکار، مدیریت نیست

    اینانلو که خود زمانی شکارچی بوده است، اما به موضوع دیگری که در نشست خبری روز حیات وحش مطرح شد، اشاره کرد و گفت: دراین جلسه گفته اند سازمان قصد دارد شکار را به مدت ۵سال ممنوع کند. حالا دوباره نیایند بگویند اینانلو می خواهد حیوان‌کشی را ترویج کند. من می‌گویم باید علمی حرف زد، علمی کارشناسی کرد و علمی مدیریت داشت. تعطیل کردن کار راحتی است. سازمان محیط زیست باید مدیریت کند. جایگاه سازمان محیط زیست با جایگاه انجمن حمایت از حیوانات اشتباه شده. حمایت از حیوانات در هر مملکتی هم هست. نظرشان درست. اما سازمان محیط زیست علاوه بر حفاظت و حراست، وظایف دیگری هم دارد. آن هم مدیریت است. یعنی باید حفاظت کند برای بهره برداری. حفاظت کند برای هدفی. نه اینکه فقط برای اینکه حیوان کشته نشود. حیوان کشته می شود، سازمان محیط زیست چه بخواهد چه نخواهد. سازمان محیط زیست باید مدیریت کند.

    او گفت: می دانید در سال چند حیوان حلال گوشت چهارپا کشته می شود؟ غیرقابل باور است؛ بالای ۱۰۰ هزار راس در سال کشته می شود. هرکسی مخالف است بیاید و خلافش را ثابت کند. آمار هست در سازمان محیط زیست که ۱۰ سال پیش ۱۱۶ هزار شکار چهارپا (قوچ و میش، کل و بز و گوزن و آهو) وجود داشته، الان هم ۱۱۶ هزارتاست.

    اینانلو گفت: من با عدد و رقم ثابت می کنم ۱۱۶ هزار تا در هرسال اگر ۴۰ درصد زاد و ولد داشته باشد، در ۱۰ سال می شود دو میلیون و ۸۰۰ هزارتا. یعنی در ۱۰ سال گذشته حدود دو میلیون و ۷۰۰ هزار حیوان چهارپای حلال گوشت در ایران کشته شده. اما چقدر پروانه شکار داده اند؟ سالی ۴۰۰ تا. یعنی ۴هزار جواز در ۱۰ سال و فقط همین تعداد مجاز کشه شده اند. بقیه غیرمجاز بوده. می دانید چه کسی این شکار غیرمجاز را زده؟ آن کسی که خانه اش در کوه است. تفنگش را هم مخفی کرده. و مانند اینها. با تعطیلی شکار بخشی از همان تعداد شکارچی مجاز هم می رود متخلف می شود.

    به عقیده اینانلو، ممنوع کردن ها راه مقابله با انقراض حیوانات نیست: البته بگویم در ۱۰ سال که دو میلیون و ۸۰۰ هزار تا حیوان باقی نمی ماند به هر حال، چون طبیعت جمعیت را کنترل می کند. همان اتفاقی که چند سال پیش در سیاه کوه به مرگ دسته جمعی دچار شدند. این خلاف موازین طبیعت است.  اما سازمان محیط زیست با این قدغن کردن فقط شکار مجاز را تعطیل می کند. وگرنه که بقیه همینطوری ممنوع هستند. چه چیزی را می خواهد سازمان ممنوع کند؟ ممنوعیت، مدیریت نیست. حفاظت هدف دار مدیریت است.

    او در پایان چنین پیشنهاد داد: سازمان محیط زیست به جای اینکه برود بالا، تهدید کند و بگیر و ببند کند، بیاید پایین، حرف بزند با شکارچی ها. حرف بلدند و حرف دارند برای زدن. با شکارچی باید رفیق شد. مدیریت سازمان محیط زیست فقط با تهدید و بگیر و ببند و با کارهای غیرکارشناسی پیش می رود. به همین دلیل است که مجلس دو تا طرح داده؛ یکی انحلال سازمان حفاظت محیط زیست و دیگری تحقیق و تفحص از این سازمان. انحلال فوق العاده کار خطرناکی است. من از دوستان مجلس درخواست می کنم امضاهای این طرح را پس بگیرند. چون بودن همین سازمان نصفه و نیمه هم بهتر از نبودنش است. اما تحقیق و تفحص کار خوبی است.

    __________________________

    ناصر کرمی هم تایید کرد اینانلو دروغ گفته است!

    اپورتونیست‌های زیست محیطی و شنگول و منگول وارونه!/ ادامه عکس العمل ها به دروغ گویی های شکارچی پیر

    باز هم خداوند این کشور را از دروغ و خشکسالی دور نگه دارد!/ در ادامه دروغ گویی های شکارچی پیر

    خوش خدمتی مجری نچسب «ورزش و مردم» به دروغگویی اینانلو/ مزاح کودکانه شفیع و اینانلو با «یوزپلنگ پلو»!

    آرش نورآقایی: آرام شویم!

    چقدر تو بزرگواری مَرد!/ خداحافظی ایده پرداز اصلی درج نشان یوز بر پیراهن تیم ملی بعد از دروغ شکارچی

    دروغ رسمی شکارچی پیر در برنامه فوتبالی ۹۰/ سوء استفاده علنی از نا آگاهی هوامل برنامه ۹۰

    سقوط آزاد «محمدعلی اینانلو» با دروغ شاخدار در برنامه نود! + اسناد

    شکارچی پیر به وقت عذرخواهی نیز پر مدعاست!

    حساسیت شکارچی خون ریز به بوی خون!/ پرده برداری شکارچی پیر از خوی ددمنشانه کشتن برای انتقام

    پاسخ دکتر فاضل به گستاخی های شکارچی پیر/ دشنه شکارچی و مدرسه دخترانه من!

    پاسخ گستاخانه شکارچی پیر به دکتر فاضل/ ما داریم اخته می‌شویم!

    خودبزرگ بینی شکارچی پیر با بیان نمایشی اقدامات خیر احتمالی/ استفاده از کارهای خیر به عنوان چماق!

    دلبری یک کارشناس از مرد سبیل کلفت و خشن!

    شکارچی پیر از «شرف ایرانیان» چه می داند؟/ تیغ و زنگی

    از «اینانلو»یی که می‌شناختیم تا «اینانلو»یی که نمی‌شناسیم!

    سرزمین‌مان را دوست داریم؛ پاسخی به محمد علی اینانلو

    می توانم ۱۰۰ یوز به مسوولان نشان بدهم!/ ادامه ادعاهای طنزگونه در رسانه های رسمی

    دفاع از شکار در غیاب مخالفان شکار در مقر سازمان حفاظت محیط زیست!/ برای حفاظت حیوانات باید آنها را به خاک و خون کشید

     آقای اینانلو، شفاف پاسخ دهید: شکارچی هستید یا طرفدار طبیعت؟!

    اینانلوی عزیز، این طبیعت گردی نیست!/ وبلاگ میهمان

  • شلیک‌های همایونی به قلب حیات وحش!

    دیده بان حقوق حیوانات ایران: با هر شلیکی که می‌کرد قهقهه خنده‌اش به آسمان می‌رفت و اطرافیانش با شادمانی به او تبریک می‌گفتند و فریاد می‌زدند: «تیر ملوکانه به هدف خورد!! و کبک پدرسوخته فلان فلان شده به خاک و خون غلتید» و ناصرالدین‌شاه قهرمان نخجیرگاه‌های ملوکانه شمال و شرق تهران آن روزگار، شادمان از این که حیوانی بی‌گناه را به قتل رسانده، خود را کنار بساط کباب و دوغ و ریحان و سپس به تنباکوی خوانسار و قلیان می‌رساند، بساطی که از قبل همراهانش برای او تدارک دیده بودند!

    Animal-Rights-Watch--ARW-1-1363
    به نوشته ایران، عکسی سیاه و سفید که از او پس از لحظه‌های ناب شکارش هنگام قلیان کشیدن در نخجیرگاه‌های اطراف تهران به یادگار مانده، یک تصویر از هزاران تصویر تفریحات و خوشگذرانی زیست‌محیطی این شاه قاجار است.

    اما تنها ناصرالدین‌شاه این گونه به جنگ با محیط زیست نمی‌رفت پیش از او نیز شاهان و درباریان ایرانی، ستیزه با حیوانات حیات وحش را به عنوان یکی از مفرح‌ترین تفریح‌های سالم خود بر می‌گزیدند و خوش‌ترین اوقات آن‌ها، لحظاتی بود که قوچی، بز کوهی شاخداری، آهویی بی‌گناه، خرگوشی یا کبکی خرامان در اثر رها شدن تیری از کمان‌های آن‌ها در خون خود می‌غلتید.
    شاهان، نیازمند گوشت شکار شده نبودند و مطبخ آن‌ها همیشه مملو از گوشت قربانی بود، آن‌ها فقط از کشتن حیوانات لذت می‌بردند، حیواناتی بی‌آزار که برای زیستن به جاها و نقاطی دور از دسترس انسانها، پناه برده بودند.

    شکار در گذرگاه تاریخ

    گفته‌اند کره زمین همواره گذرگاه و شکارگاه شاهان بوده است، شاهانی که حق زیست را برای هیچ جانور و جانداری محرز نمی‌شمردند و معتقد بودند آن‌ها روی زمین موجوداتی اضافه و پرت هستند و برای شکار ما آفریده شده‌اند!!

    در لابه‌لای یادداشت‌ها و نوشته‌هایی که از «اسکندر فیروز» بنیانگذار نهاد شکاربانی و نیز سازمان محیط‌زیست در کشورمان باقی مانده آمده است که: شکار حیوانات از عهد باستان برای هر پادشاه، افسر نظامی و فرمانده سپاه و ارتش یک اصل واجب بوده است و تیراندازی – بویژه به حیوانات- یکی از اصلی‌ترین آزمون‌ها برای رسیدن به مقامات لشکری و کشوری به شمار می‌آمده است، ازجمله شاهان هخامنشی که شکار را مناسب‌ترین مکتب برای تعلیم و تربیت می‌دانستند و آن را آموزگار حقیقی فنون جنگ، سحرخیزی ، بردباری ، تحمل سختی‌ها و آموختن نظم و تربیت بر می‌شمردند و به کودکان و نوجوانان ایران زمین نیز بیش از هر چیز فنون شکار می‌آموخته‌اند.در آن روزگار نیز نخجیرگاه‌های وسیعی وجود داشت که بسیاری از آن‌ها برای پادشاهان حصارکشی و قرق می شد و در آن گونه‌های وحشی بسیاری از جمله شیر، ببر، پلنگ، خرگوش، غزال، گورخر یا گوزن در فضایی آزاد و مشجر رها بودند، اما پادشاهان هخامنشی و به تبع آن‌ها، سلسله‌های دیگر به شکل اعتقادی بر این باور بودندکه خداوند همه آن‌ها را برای شکار در این عرصه‌های جنگلی و طبیعی قرار داده است و شکار برای آن‌ها یک ارزش اعتقادی بود و از افتخارات شاه و درباریان به حساب می‌آمد. چنان که بر کتیبه مقبره کوروش، نوشته شده است: «… من دوستدار دوستانم بودم،‌من بهترین سوار و زبردست ترین تیرانداز و سرآمد شکاربانان شدم».

    قصه بهرام گور!!

    بهاره فزونی یکی از پژوهشگران عرصه محیط‌زیست و شکاربانی در گزارشی که در یکی از نشریات زیست‌محیطی منتشر کرده، نوشته است: «علاقه و وابستگی به شکار بعد از 500سال به ساسانیان که خود را وارث هخامنشیان می‌دانستند منتقل شد و تا آنجا گسترش یافت که فعالیت عمده و تفریح پادشاهان ساسانی را شکل داد و اهمیت شکار برای پادشاهان ساسانی تا حدی بود که لقب «نرسی» که نام هفتمین پادشاه ساسانی است را از واژه «نخشیرگرد» یا نخجیرگان به معنای شکارکننده حیوانات گرفته‌اند و بهرام گور نیز به دلیل شکار و مهارتی که در کشتن حیوانات بی‌گناه در ملأ عام داشت و با یک ضربه شیر و گورخری را به زمین می‌افکند و هلاک می‌کرد، به «بهرام گور» شهرت یافت!! شهرتی نانجیبانه!»

    فاطمه قاضی‌ها نیز در کتابی با عنوان «گزارش شکارهای ناصرالدین شاه» که از سوی سازمان اسناد و کتابخانه ملی در سال 1389 به چاپ رسیده با ذکر برخی از وقایع تلخ و شیرین شکارهای ناصرالدین‌شاه از سال 1279 تا 1281 هجری قمری یادآور شده است: «پیش از شاهان قاجار، ولع خونریزی و بی‌جان کردن حیوانات در شاهان قبل از قاجار بیشتر بوده است و شواهد فراوان ادبی، تاریخی و حتی هنری (همچون مینیاتورهای شکاربانی) نشانگر آن است که شاهان غزنوی، سلجوقیان، اتابکان، مغول‌ها، تیموریان و نیز خلفای عباسی ولع زیادی نسبت به ریختن خون حیوانات داشته‌اند و گاهی لحظات خونریزی و تماشای جان کندن حیوانات را به ناب‌ترین لحظات سرشار از خنده‌های قهقهه‌وار تبدیل می‌کردند و صدای خنده مستانه آن‌ها تا دورتر از نخجیرگاه‌ها نیز می‌رفت.»

    شکار در عصر صفویه نیز از شکوه خاصی برخوردار بود و شاهان صفوی نیز رئیس شکاربانی ویژه‌ای داشتند که او را «امیرشکار» یا امیرشکارچی باشی لقب می‌دادند و او نیز از امرای مملکتی به حساب می آمد.

    «ویلیارد شاردن» سیاح معروف اروپایی در سفرنامه خود در این باره یادآور شده است که «امیرشکار» چهارمین شغل از مشاغل مهم سلطنتی به حساب می‌آمده است که هزاران شکاربان و شکارچی و شکاریار (محیط‌بان) را در سراسر مملکت در اختیار داشت و در ضمن رسیدگی به امور جنگل‌ها و شکارگاه‌های سلطنتی نیز به عهده آن‌ها بود و این وضع تا زمان حکومت قاجارها ادامه داشت و دوره سلطنت طولانی ناصرالدین شاه، درواقع دوران رواج انواع تفریحات شکاری بود.در این دوره شکار و گرمی بازار قوش دارباشی‌ها، میرشکارباشی‌ها، تفنگ دارباشی‌ها، بازار و عصری گرم داشتند و مناطق و املاک بسیاری به قرق‌گاه‌های سلطنتی و خصوصی برای آن‌ها اختصاص داده شده بود.

    دستنوشته‌ها و خاطراتی که از حکام، سلاطین و شاهزادگان قاجار در این زمینه باقی مانده است، نشانگر بسیاری از سهل‌انگاری‌های آنان در قبال ضرورت حفاظت از حیات‌وحش در یکی دو قرن گذشته است.

    مرگ دوستان شاه در شکارگاه

    شواهد و مدارک و خاطرات باقی‌مانده از ناصرالدین‌شاه نشان می‌دهد که او اوقات زیادی را در سفر وشکار می‌گذرانیده و بسیاری از کارگزاران حکومتی در این سفرها و شکارها جزو هیأت همراه!! او بوده‌اند و در میان آنان افرادی بوده‌اند که شاید توان و بنیه‌ای برای شکار نداشتند و مجبور بودند همراه شاه به شکارگاه‌ها بروند، که گاهی به مصدومیت و مرگ آن‌ها منجر می‌شد، چنان که در تاریخ قجری آمده است که «عین‌الملک» که از افراد مورد محبت ناصرالدین شاه هم بوده است در شکارگاهی در منطقه کن، در شمال کوهستانی غرب تهران، در یکی از همین سفرهای شکاری در مقابل چشمان ناصرالدین‌شاه جان داد که موجبات تکدر خاطر شاه را فراهم کرد و از آن پس دیگر شاه برای شکار به منطقه کن نرفت! گرچه هر هفته شاه را به همراه قشونش در شکارگاه‌های اطراف تهران مثل دوشان‌تپه، دره‌لار، شهرستانک (منظریه امروزی) سرخه‌حصار (تهرانپارس امروزی) و قلعه‌حسن‌خان (شهر قدس امروزی) می‌دیدند، نقاطی که برای او قرق می‌شد تا او به شکار کفتار، گرگ، شغال، روباه، دله، یوزپلنگ، سیاه‌گوش، شیر بدون یال خوزستان، پلنگ، خرس، قوش و آهو بپردازد، البته می‌گویند هنگام بسیاری از شکارهایش، او شلیک می‌کرد، ولی انگار حیوان شکارشده توسط یکی از همراهان او شکار می‌شد و به حساب ناز شست ملوکانه گذاشته می‌شد!!

    شکار پس از مشروطه

    پس از انقلاب مشروطه و انقراض قاجاریه، مالکان بزرگ و سران ایل‌ها و عشایر، رونق دوباره‌ای به شکار و شکارگاه‌ها بخشیدند. قبل از شکل‌گیری قشرهایی از مردم به عنوان «شکارچیان محلی» شکار منحصر به طبقه‌ای خاص بود که شکارگاه‌های اختصاصی داشتند و تمام لوازم و امکانات شکار نیز در اختیار طبقه‌ای خاص بود. ولی با برکناری این قشر، حتی شکارگاه‌های اختصاصی هم در معرض تجاوز دیگران بویژه شکارچیان محلی قرار گرفت که از این نظر نیز صدمه جبران‌ناپذیری به حیات وحش ایران در آن برهه از تاریخ وارد شد، البته همین ناهنجاری‌های ضدمحیط زیستی سرانجام منجر به تحرکات بسیاری از دوستان طبیعت و محیط زیست در آن عصر شد که تشکیل «کانون شکار ایران» در سال 1335 نتیجه یکی از همان تحرکات بود که به وضع مقررات شکار در ایران انجامید و بعد از آن نیز در سال 1346 «سازمان شکاربانی و نظارت بر صید» جایگزین‌شان شد و سپس در 42 سال قبل یعنی در سال 1350 سازمان محیط زیست ایران شکل گرفت.

    پدر تالاب‌ها

    یکی از کسانی که در قوام دادن و نظام بخشیدن و بنیان نهادن به این تشکل‌ها و رسیدن آن به مرحله تشکیل سازمان محیط زیست کشور نقش مهمی داشت، اسکندر فیروز بود که متولد 1305 در شیراز بود. او طبیعت‌شناس و کارشناس محیط زیست و جنگل‌ها بود که هم بنیانگذار و هم نخستین رئیس سازمان محیط زیست ایران بود که به این دلیل برخی او را پدر شکاربانی یا پدر سازمان محیط زیست ایران و نیز پدر تالاب‌ها نامیده‌اند.

    او فرزند محمدحسین فیروز، نوه عبدالحسین میرزا فرمانفرما (نوه عباس میرزا و پسر عموی ناصرالدین شاه) بود که پس از تشکیل کانون شکار در سال 1346 ریاست آن را به عهده گرفت و با تلاش‌های زیادی این کانون را به یک سازمان دولتی تبدیل کرد که در سال 1353 نیز موفق به تدوین قوانین محیط زیست ایران شد و با کوشش و همت او بود که مناطق چهارگانه تحت حفاظت ایران با نام‌های پارک ملی، اثر طبیعی، ملی، پناهگاه حیات وحش و منطقه حفاظت شده، تعیین شد و هنوز پس از گذشت سال‌ها، در مراسمی که هر سال در سالروز انعقاد کنوانسیون حفاظت از تالاب‌های مهم بین‌المللی و زیستگاه پرندگان آبزی برگزار می‌شود، از اسکندر فیروز به عنوان پدر تالاب‌ها یاد می‌شود، چرا که تلاش‌های او سبب شد در سال 1349 کنوانسیون یاد شده در نشست و گردهمایی دوستداران محیط زیست در رامسر منعقد شود که از آن روزگار تا امروز به عنوان «کنوانسیون رامسر» از آن نام برده می‌شود.

    جونده فیروز

    فیروز در سال 1350 رئیس اجلاس سازمان ملل برای آماده‌سازی کنوانسیون‌های مربوط به کنفرانس جهانی محیط زیست استکهلم شد و در سال 1351 نیز وقتی نخستین کنفرانس جهانی محیط زیست در آنجا برگزار شد، او نایب رئیس این اجلاس بود.

    در خلال سال‌های 1352 تا 54 نیز به عضویت هیأت مدیره اتحادیه جهانی حفاظت محیط زیست (IUCN) درآمد و از سال 54 تا 56 هم نایب رئیس این اتحادیه و عضو هیأت امنای صندوق جهانی حیات وحش و طبیعت شد و در تیر ماه 1356 علاوه بر آنکه از ریاست سازمان محیط زیست استعفا کرد، ریاست اتحادیه جهانی حفاظت محیط زیست را پذیرفت.می‌گویند او داماد حسین علاء، نخست‌وزیر و وزیر دربار سابق ایران بوده است و دوستداران محیط زیست یک جانور جونده دو پا را به نام او نامگذاری کرده‌اند و به آن گفته‌اند: «دو پای فیروز» یا Allactaga firouzi تا بدین سان یاد و خاطره او را در طبیعت برای همیشه زنده نگه دارند.در غیاب او نیز در سال‌های نخست انقلاب مرحوم دکتر تقی ابتکار (پدر دکتر معصومه ابتکار) با تلاش‌ها و پایمردی‌هایش، توانست روح تازه‌ای به سازمان محیط زیست ببخشد و در عمر کوتاه ریاستش به این سازمان بنیان‌های اخلاقی زیادی را در حیات طبیعی وحش ایران از خود به جا گذاشت.

  • شکار سنجاب در پارک چیتگر تهران؛ چند عکس و یک دنیا خطا/ تصویری

    شکار سنجاب در پارک چیتگر تهران؛ چند عکس و یک دنیا خطا/ تصویری

    Animal-Rights-Watch-ARW-7198

    دیده بان حقوق حیوانات: اینجا چیتگر است؛ بخشی از زمین های شهری کلان شهر تهران؛ جایی با فاصله نه چندان زیاد از مقر اصلی سازمان حفاظت محیط زیست و نه چندان دور از مدیریت شهری و البته در چند قدمی نیروهای محترم انتظامی و نگهبان و انتظامات پارک و هر آنچه به نظم و امنیت اجتماعی و قانون مرتبط است.

    افرادی با حمل اسلحه های پی اس پی، اسلحه هایی بدون صدا ولی با قدرت کشندگی بالا برای حیوانات، رسما وارد پارک می شوند، قلق گیری می کنند، اهداف نمایشی می زنند، به اسپری شلیک می کنند، کبوتر و کلاغ و قمری می زنند، عکس می گیرند، عکس ها را رسما منتشر می کنند، برای این کار عضو گیری می کنند، قرار های جمعی می گذارند، آموزش می دهند، اسلحه خرید و فروش می کنند، آزادانه می گردند، و جالب تر از همه در پارک چیتگر سنجاب شکار می کنند!

    لازم به ذکر است که سنجاب، گونه مهاجم برای طبیعت تهران است و در زیستگاه طبیعیش زاگرس در خطر انقراض است!

    سنجاب از زیستگاهش در غرب کشور توسط قاچاقچیان حیوانات سرقت می شود،

    در بازار خلیج فارس تهران، پت شاپ ها و برخی کلینیک های حیوانات و حتی توسط دست فروش ها خرید و فروش می شود،

    نگهداریش توسط سودجویان مرتبط با قاچاق اگزاتیک پت تبلیغ می شود،

    در برخی پارک های شهر تهران و باغ وحش به صورت انبوه در قفس های کوچک نگهداری می شود و گاه فرار می کند!

    در پارک ها آزادانه به زندگیش ادامه می دهد تا عده ای تفنگ به دست پیدا شوند و …

    اینجاست که جای خالی آموزش های زیست محیطی رخ می نماید!

    چه کسی باید آموزش دهد که مردم سنجاب نخرند؟ چه کسی باید با تفنگ به دستان مقابله کند؟ چه کسی باید با خرید و فروش سنجاب مخالفت کند؟ چه کسی باید تخلفات دنیای مجازی را پیگیری کند؟ و چه کسی باید از کل این ماجرا با خبر باشد؟!

    گزارش را از زبان افرادی که در پارک چیتگر سنجاب شکار کرده اند بخوانید. اسامی مخفف شده اند:

    «سلام خدمت دوستان عزیز
    امرو با آقا ح. و یه عضو جدید به نام آقا ا. رهسپار پارک جنگلی چیتگر شدیم. ساعت 9/30 آزادی قرار داشتیم!
    همون ابتدا در بدو ورود دوستان کلی کیف کردن از این همه کلاغ و کبوتر!!!!!!!!!!!!!!
    تازه از نگهبانی فاصله گرفته بودیم که دیدم ا. داره میگه سنجاب دیده و ما نگه داشتیم……
    خلاصه برادر ح. و ا. افتادن به جون سنجابه
    هی بزن هی بزن……… تخ توخ …….
    خلاصه من اول اسحه رو درنیاوردم و منتظر شدم ح. با 460 و یا ا. با گامو رویالش بزننش
    خلاصه بعد از زدن 4-5 تیر هیچ خبری نشد که نشد……
    منم رفتم سلطان (350) آوردم یکی بهش زدم دیدم رو درخت تعادلش بهم خورد اما عجیب بود نیفتاد!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟ و داش فرار میکردم که بالاخره ح. با 460 یکی زد و پرت شد پایین!
    آقا رفتیم بالا سرش دیدم 3 تا سوراخ تو بدنشه!
    فهمیدم اون تیری که من زدم از پایین پا وارد و از قسمت ران خارج شده و تیر خلاص و آخر و کشنده برای ح. بود که تیر به کمر حیون برخورد و ………….

    راستی چند بار اومدیم کبوتر بزنیم که با تعلل برخی از دوستان مواجه شدیم (منظورم اصلا ح. نیستاااااا خخخخخخخخخخخ)
    اهان بگم برتون از هدف زدنی
    که دوربین رو در فاصله 36 متری صفر کردیم البته فقط 350 اینجوری ردیف شد اما نه 460 و نه رویال صفر شد نمیدونم چرا از صاحبانشون بپرسید
    راستی داشتیم تیراندازی میکردیم برای گروپ پشت سیبل یه تخته بود به اندازه یه بند انگشت! حدود 2 سانت!
    جالبه با 350 و با ساچمه ts22 زدم تخته رو رد کرد !!!! وای از این قدرت!!
    اتفاقا خود ح. بهم گفت! من حواسم نبود؟!!
    ح. کف کرده بود……..
    راستی یه تجربه جالب دوربین تو 36 متری صفر کردم تو 65 متری با 2 میدات پایین گرفتن 2 بار یه اسپری خوش بو کننده هم سایز رانی ترکوندم (همه مسافت های ذکر شده اندازه گیری دقیق شده بود)
    و شلیک دوم قوطی رفت تو فاصله 70 متری که بازم ترکید!
    خلاصه امروز روز 350 بودKhansariha (48)Khansariha (219)Khansariha (219)Khansariha (219)
    ولی در کل خیلی خیلی خوش گذشت جای همه خالی بودKhansariha (219)Khansariha (48)Khansariha (214)»

    Animal-Rights-Watch-ARW-7205

    Animal-Rights-Watch-ARW-7204

    Animal-Rights-Watch-ARW-7203

    Animal-Rights-Watch-ARW-7202

    Animal-Rights-Watch-ARW-7201

    Animal-Rights-Watch-ARW-7200

    Animal-Rights-Watch-ARW-7199

    Animal-Rights-Watch-ARW-7197

     

  • سرعت انقراض گونه های زیستی صد تا هزار برابر زمان طبیعی آنهاست

    سرعت انقراض گونه های زیستی صد تا هزار برابر زمان طبیعی آنهاست

    دیده بان حقوق حیوانات: به گزارش خبرنگار علمی ایرنا، اصغر محمدی فاضل روز جمعه در مناظره شکار و صید و قوانین موجود در حاشیه سیزدهمین نمایشگاه بین المللی محیط زیست اظهار داشت: باید به این نکته توجه کنیم که در معرض شیبی قرار گرفته ایم که نشان می دهد به مرز ده هزار برابری انقراض طبیعی گونه های زیستی نزدیک می شویم.

    وی افزود: در کشور اکنون حدود صد هزار گونه علفخوار وجود دارد که مکان و شرایط زندگی آنها مشخص نیست ، در واقع اطلاع صحیح از نحوه زندگی ، محدوده سکونت و زاد و ولدشان در اختیار نیست.

    محمدی فاضل ادامه داد : 10 هزار سال قبل انسان یک هزارم وزن حیات وحش جهانی را داشت اما اکنون وزن انسان در طبیعت 900 هزارم شده است و تنها دو درصدبه حیات وحش اختصاص دارد.

    وی اضافه کرد: براساس آمارهای غیر رسمی، یک تا یک و نیم میلیون اسلحه با مجوز در کشور وجود دارد که برای شکار از فشنگ های جنگی استفاده می کنند که این امر نقض کننده حقوق حیوانات است .

    رییس دانشگاه محیط زیست گفت: اگر گفته می شود توسعه عامل از بین رفتن حیات وحش است باید به این نکته توجه کنیم که گونه شیر ایرانی 50 سال گذشته در کشور منقرض شده است در حالیکه آن زمان توسعه ای وجود نداشت .

    فاضل یادآور شد: یکسال قبل ازتصدی بنده درسمت معاونت محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست ، 678 مجوز شکار صادرشده بود که این رقم درزمان تصدی من دراین سمت به صفر رسید.

    وی تاکید کرد زمانی که آمار دقیقی از تعداد گونه های حیات وحش و نحوه زندگی انها نداریم، چگونه می توان انتظار صدور مجوز برای شکار داشت ؟

    رییس دانشگاه محیط زیست گفت: نفس شکار با صدور مجوز یا بدون مجوز قابل تغییر نیست و به منزله قتل است ،علما شکار راحرام دانسته اند؛ بطوری که گفته اند، مردار خوک در شرایط خاص حلال می شود اما شکار برای تفریح به هیچ عنوان حلال نمی شود.

    در ادامه این مناظره اسرافیل شفیع زاده مدیر عامل یک شرکت بین المللی خدمات مسافرتی و جهانگردی از نبود چنین فضاهای گفتمان دردولت گذشته انتقاد کرد و گفت : در فضای دموکراتیک ظرفیت تحمل و شنیدن نظرات مختلف وجود دارد و همین امر موجب پیشرفت کشور می شود.

    وی با اشاره به مشکلات اقتصادی کشور افزود: بخش بزرگی ازمشکلات امروز اقتصادی است که به مشکلات اجتماعی و فرهنگی نیز دامن می زند و این امر موجب ایجاد بحران اشتغال و عدم توسعه فضای کار در 8 سال گذشته شده است.

    شفیع زاده تاکید کرد یکی از مهمترین دغدغه های امروز کشور مسائل زیست محیطی است که به تعقیب، موشکافی و نقادی نیاز دارد و امروز دراین مناظره باید درباره شکار و صید صحبت کنیم .

    وی درباره نحوه شکار و صدور مجوز برای ان گفت: من موافق شکار مطابق قانون و ضابطه هستم و شکار پایدار که مبانی قانونی دارد را تایید می کنم.

    وی ادامه داد: البته دراین زمینه محدودیت هایی هم وجود دارد که انها را بر اساس کتاب قانون شکار که مورد تایید شواری عالی محیط زیست است ، می پذیرم .

    شفیع زاده معتقد است افرادی که مجوز حمل سلاح دارند باید بر اساس قانون به آنها مجوز شکار نیز داده شود و از قانونی به نام اصول راهنمای شکار تروفه یاد کرد.

    تروفه به حیوانات پیری گفته می شود که حذف آنها از طبیعت آسیبی به حیات وحش وارد نمی کند .

    وی از عدم صدور مجوز شکار در دوره پیشین معاونت محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست انتقاد کرد و گفت : این گونه برخوردها مبنای علمی ندارد و سلیقه ای است.

    به دلیل وجود مشکلات معیشتی محیط بانان و توسعه اقتصادی که می تواند با صدور مجوز شکار در کشور ایجاد شود بایدچنین مجوزهایی صادر شود.

    وی ادامه داد: سازمان حفاظت محیط زیست برای هر شکار تروفه 12 هزار دلار دریافت می کند و این امر باعث توانمندسازی جوامع محلی می شود که برای پیشبرد این اهداف باید به بخش خصوصی اجازه فعالیت بیشتری داده شود.

    وی با انتقاد از این تفکر که شکارچی قاتل است، گفت: یک جمعیت 30 هزار تایی از گونه های حیات وحش در استان گلستان نابود شد این در حالیست که مجوز شکار هم برای این گونه صادر نشده بود از این رو فقط صدور مجوز علت ازبین رفتن گونه های جانوری نیست .

    شفیع زاده افزود: مسئله دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد مشکلاتی است که در قانون برای حفاظت از محیط زیست و محیط بانان وجود دارد که نمونه آن عدم توانایی سازمان حفاظت محیط زیست از محیط بانان خود است.

    وی گفت: در کشورهایی مانند فنلاند و سوئد به ترتیب سالانه 74 و 96 هزار پروانه شکار صادر می شود بدون اینکه هیچ گونه مشکلی زیست محیطی به همراه داشته باشد بنابراین بروز این مشکلات درزمینه صدور مجوز شکاردر کشور ما نشان دهنده بی تدبیری مدیران است.

    به گفته وی حفاظت از زیستگاه ها باید با بهره برداری ازانها همراه باشد .

  • مردِ کرد و شکستن تفنگ شکاری در روز ولنتاین/ تصویری

    مردِ کرد و شکستن تفنگ شکاری در روز ولنتاین/ تصویری

    Animal-Rights-Watch-ARW-7189

    دیده بان حقوق حیوانات: “احمد عزیزی” با شکستن اسلحه ی شکاری خود عزمش را برای آشتی با طبیعت در ملا عام به نمایش گذاشت.

    صبح روز جمعه 25/11/1392 همزمان با روز والنتاینٰ در روستای درکی در منطقه ی هورامان کردستانٰ شاهد حرکتی نمادین جهت پیام عشق ورزی انسان به اصول راستین انسانیت و همزیسیتی انسانها نه تنها با یکدیگر بلکه با حیوانات نیز بود.

    آقای احمد عزیزی یک هفته بعد از آموزش انجمن سبز چیا در روستای درکیٰ با شکستن اسلحه ی شکاری خود تنفرش را نسبت به شکار حیوانات نشان داد بلکه این حرکت باعث به خود آمدن شکارچیانی شود که ثروت و سامان منطقه را نشانه گرفته اند.

    ایشان در سخنانی شکار یک حیوان را توسط شکارچی به کشتن بخشی از انسانیت خود تشبیه کرد.

    لازم به ذکر است این حرکت از سوی مردم روستا مورد استقبال فراوان قرار گرفته و انجمن سبز چیا با اهدای لوح تقدیر، حلقه ی گل و هدایایی به استقبال این کار شایسته رفت.

    منبع: انجمن سبز چیا

    http://www.chya.ir/images/pic4815.jpg

    http://www.chya.ir/images/pic4816.jpg

    http://www.chya.ir/images/pic4817.jpg

    http://www.chya.ir/images/pic4818.jpg

    http://www.chya.ir/images/pic4819.jpg

    http://www.chya.ir/images/pic4820.jpg

    http://www.chya.ir/images/pic4821.jpg

    http://www.chya.ir/images/pic4822.jpg

    http://www.chya.ir/images/pic4824.jpg

    http://www.chya.ir/images/pic4825.jpg

    http://www.chya.ir/images/pic4826.jpg

  • در مناظره شکار اعلام شد: سرعت انقراض گونه های زیستی صد تا هزار برابر زمان طبیعی آنهاست

    Animal-Rights-Watch-ARW-7185

    دیده بان حقوق حیوانات: رییس دانشگاه محیط زیست گفت: دردنیایی زندگی می کنیم که سرعت انقراض گونه های زیستی در ان صد تا هزار برابر زمان طبیعی آنها است.

    به گزارش خبرنگار مهر، دکتر اصغر محمدی فاضل بعد از ظهرجمعه در مناظره شکار و صید و قوانین موجود در حاشیه سیزدهمین نمایشگاه بین المللی محیط زیست اظهار داشت: باید به این نکته توجه کنیم که در معرض شیبی قرار گرفته ایم که نشان می دهد به مرز ده هزار برابری انقراض طبیعی گونه های زیستی نزدیک می شویم.

    وی افزود: در کشور اکنون حدود صد هزار گونه علفخوار وجود دارد که مکان و شرایط زندگی آنها مشخص نیست ، در واقع اطلاع صحیح از نحوه زندگی ، محدوده سکونت و زاد و ولدشان در اختیار نیست.

    محمدی فاضل ادامه داد : 10 هزار سال قبل انسان یک هزارم وزن حیات وحش جهانی را داشت اما اکنون وزن انسان در طبیعت 900 هزارم شده است و تنها دو درصدبه حیات وحش اختصاص دارد.

    وی اضافه کرد: براساس آمارهای غیر رسمی، یک تا یک و نیم میلیون اسلحه با مجوز در کشور وجود دارد که برای شکار از فشنگ های جنگی استفاده می کنند که این امر نقض کننده حقوق حیوانات است .

    رییس دانشگاه محیط زیست گفت: اگر گفته می شود توسعه عامل از بین رفتن حیات وحش است باید به این نکته توجه کنیم که گونه شیر ایرانی 50 سال گذشته در کشور منقرض شده است در حالیکه آن زمان توسعه ای وجود نداشت .

    فاضل یادآور شد: یکسال قبل ازتصدی بنده درسمت معاونت محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست ، 678 مجوز شکار صادرشده بود که این رقم درزمان تصدی من دراین سمت به صفر رسید.

    وی تاکید کرد زمانی که آمار دقیقی از تعداد گونه های حیات وحش و نحوه زندگی انها نداریم، چگونه می توان انتظار صدور مجوز برای شکار داشت ؟

    رییس دانشگاه محیط زیست گفت: نفس شکار با صدور مجوز یا بدون مجوز قابل تغییر نیست و به منزله قتل است ،علما شکار راحرام دانسته اند؛ بطوری که گفته اند، مردار خوک در شرایط خاص حلال می شود اما شکار برای تفریح به هیچ عنوان حلال نمی شود.

    در ادامه این مناظره اسرافیل شفیع زاده مدیر عامل یک شرکت بین المللی خدمات مسافرتی و جهانگردی از نبود چنین فضاهای گفتمان دردولت گذشته انتقاد کرد و گفت : در فضای دموکراتیک ظرفیت تحمل و شنیدن نظرات مختلف وجود دارد و همین امر موجب پیشرفت کشور می شود.

    وی با اشاره به مشکلات اقتصادی کشور افزود: بخش بزرگی ازمشکلات امروز اقتصادی است که به مشکلات اجتماعی و فرهنگی نیز دامن می زند و این امر موجب ایجاد بحران اشتغال و عدم توسعه فضای کار در 8 سال گذشته شده است.

    شفیع زاده تاکید کرد یکی از مهمترین دغدغه های امروز کشور مسائل زیست محیطی است که به تعقیب، موشکافی و نقادی نیاز دارد و امروز دراین مناظره باید درباره شکار و صید صحبت کنیم .

    وی درباره نحوه شکار و صدور مجوز برای ان گفت: من موافق شکار مطابق قانون و ضابطه هستم و شکار پایدار که مبانی قانونی دارد را تایید می کنم.

    وی ادامه داد: البته دراین زمینه محدودیت هایی هم وجود دارد که انها را بر اساس کتاب قانون شکار که مورد تایید شواری عالی محیط زیست است ، می پذیرم .

    شفیع زاده معتقد است افرادی که مجوز حمل سلاح دارند باید بر اساس قانون به آنها مجوز شکار نیز داده شود و از قانونی به نام اصول راهنمای شکار تروفه یاد کرد.

    تروفه به حیوانات پیری گفته می شود که حذف آنها از طبیعت آسیبی به حیات وحش وارد نمی کند .

    وی از عدم صدور مجوز شکار در دوره پیشین معاونت محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست انتقاد کرد و گفت : این گونه برخوردها مبنای علمی ندارد و سلیقه ای است.

    به دلیل وجود مشکلات معیشتی محیط بانان و توسعه اقتصادی که می تواند با صدور مجوز شکار در کشور ایجاد شود بایدچنین مجوزهایی صادر شود.

    وی ادامه داد: سازمان حفاظت محیط زیست برای هر شکار تروفه 12 هزار دلار دریافت می کند و این امر باعث توانمندسازی جوامع محلی می شود که برای پیشبرد این اهداف باید به بخش خصوصی اجازه فعالیت بیشتری داده شود.

    وی با انتقاد از این تفکر که شکارچی قاتل است، گفت: یک جمعیت 30 هزار تایی از گونه های حیات وحش در استان گلستان نابود شد این در حالیست که مجوز شکار هم برای این گونه صادر نشده بود از این رو فقط صدور مجوز علت ازبین رفتن گونه های جانوری نیست .

    شفیع زاده افزود: مسئله دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد مشکلاتی است که در قانون برای حفاظت از محیط زیست و محیط بانان وجود دارد که نمونه آن عدم توانایی سازمان حفاظت محیط زیست از محیط بانان خود است.

    وی گفت: در کشورهایی مانند فنلاند و سوئد به ترتیب سالانه 74 و 96 هزار پروانه شکار صادر می شود بدون اینکه هیچ گونه مشکلی زیست محیطی به همراه داشته باشد بنابراین بروز این مشکلات درزمینه صدور مجوز شکاردر کشور ما نشان دهنده بی تدبیری مدیران است.

    به گفته وی حفاظت از زیستگاه ها باید با بهره برداری ازانها همراه باشد .

  • مناظره با موضوع شکار و صید: دفاع از شکار نقض حقوق حیوانات است

    مناظره با موضوع شکار و صید: دفاع از شکار نقض حقوق حیوانات است

    Animal-Rights-Watch-ARW-7185

    دیده بان حقوق حیوانات: در مناظره با موضوع شکار وصید و قوانین موجود که روز جمعه در سیزدهمین نمایشگاه بین المللی محیط زیست برگزار شد، اصغر محمدی فاضل رییس دانشگاه محیط زیست و اسرافیل شفیع زاده مدیرعامل شرکت خدمات مسافرتی و جهانگردی یاسمین پارسه به مناظره با یکدیگر پرداختند.

    به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سازمان حفاظت محیط زیست (پام)، در این نشست که محمد درویش مدیرکل دفتر آموزش و مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیط زیست آن را مدیریت میکرد، دکتر اصغر محمدی فاضل عضو هیات علمی و رییس دانشگاه محیط زیست و دکتر اسرافیل شفیع زاده مدرس دانشگاه علامه طباطبایی و مدیرعامل شرکت خدمات مسافرتی و جهانگردی یاسمین پارسه با یکدیگر به مناظره پرداختند.

    سازمان حفاطت محیط زیست حتی در حفاظت از محیط بان خود هم عاجز است

    دکتر شفیع زاده به عنوان مدافع شکار با انتقاد از محدودیت آزادی بیان در دولت گذشته گفت: در فضای دموکراتیک جدید شنیدن آرای مختلف ممکن شده است.

    وی مشکل اصلی امروز کشور را اقتصادی برشمرد که عامل مشکلات اجتماعی و فرهنگی در 8 سال گذشته بوده و افزود: دغدغه اصلی کشور اقتصادی است اما امروز من باید درباره حوزه شکار و شکارگری صحبت کنم.

    وی با انتقاد از عدم صدور مجوز شکار در دوره تصدی معاونت محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی توسط دکتر فاضل گفت: من موافق شکار مطابق قانون و ضابطه هستم که محدودیت‌های آنرا شورای عالی محیط زیست تعیین میکند نه هوا و هوس سلیقه مدیران سازمان محیط زیست.

    وی با تاکید بر اینکه افرادی که مجوز حمل سلاح دارند باید بر اساس قانون مجوز شکار هم داشته باشند افزود: تروفه به حیوانات پیری گفته می شود که حذف آنها از طبیعت آسیبی به حیات وحش وارد نمی کند.

    وی وجود مشکلات معیشتی محیط بانان را با صدور مجوز شکار درکشور قابل رفع دانست و ادامه داد: سازمان محیط زیست برای هر تروفه 12 هزار دلار دریافت می کند و امسال 400 پروانه شکار صادر شده که فقط 50 پروانه آن به شکارچیان خارجی فروخته میشود و برای پیشبرد این اهداف باید به بخش خصوصی اجازه فعالیت بیشتری داده شود.

    وی با انتقاد از مدیریت ضعیف سازمان محیط زیست بر مناطق افزود: سازمان حفاطت محیط زیست حتی در حفاظت از محیط بان خود هم عاجز است و مدیران سازمان اعتراف میکنند که میزان تخلف روزانه شکار در کشور از آمار سالیانه صدور پروانه بیشتر است.

    شفیع زاده همچنین گفت: در کشورهای مانند فنلاند و سوئد به تریتب سالانه 74 و 96 هزار پروانه شکار صادر می شود و هیچ گونه مشکلات زیست محیطی به همراه ندارد و بروز این مساله در کشور ما نشان دهنده بی کفایتی مدیران است.

    شیر ایرانی و ببر مازندران را شکارچیان منقرض کردند نه توسعه

    در ادامه اصغر محمدی فاضل به عنوان مخالف شکار گفت: ما باید بپذیریم که در دنیایی زندگی می کنیم که سرعت انقراض 100 تا هزار برابر زمان طبیعی است و بر اساس گزارشهای موثق در شیبی قرار گرفته ایم که نشان می دهد به مرز 10 هزار برابر انقراض طبیعی نزدیک می شویم.

    وی افزود: اکنون در کل کشور حدود 110 هزار راس علفخوار وجود دارد که از مکان و شرایط زندگی و زاد و ولدشان اطلاع جامعی در دست نیست. حالا چطور یک شکارچی در میان کوه و دشت میخواهد تعیین کند که کدام فرد از این جمعیت اضافی است و باید حذف شود؟

    وی همچنین با اشاره به اینکه 10 هزار سال قبل کل وزن انسان و دام یک هزارم وزن حیات وحش جهانی را داشته درحالیکه اکنون وزن ما و دام اهلی 980 هزارم شده و تنها 2 درصد کل بیومس مهره‌داران جهان به حیات وحش اختصاص دارد گفت: دست اندازی به اندک باقیمانده این سرمایه بی نظیر و غیر قابل جایگزین نه توجیه علمی دارد نه اقتصادی و نه عقلی.

    فاضل با اشاره به آمارهای غیر رسمی تا 1 و نیم میلیون قبضه اسلحه در کشور که از فشنگ های جنگی برای شکار استفاده می کنند پرسید: کجای دنیا با چند ده میلیون گلوله وارد جنگ با طبیعت خود میشوند؟ کدام استاندارد حفاظتی ایران مانند فنلاند و سوئد است که شما اصرار دارید شکار ما مثل آنها باشد؟ چرا محیط بانان ما باید طبیعت ایران را با پول بیت المال حفظ کنند و عده‌ای با ویژه خواری از آن بهره ببرند؟

    وی افزود: من هم قبول دارم که توسعه راه و صنعت و شهرها عوامل مهم نابودی حیات وحش کشورند ولی مگر ببر مازندران و شیر بیش از 50 سال گذشته در کشور منقرض نشده اند؟ در آن زمان که توسعه ای وجود نداشته. مگر همین آقایان تفنگ به دست نسل این دو گونه را منقرض نکردند؟

    فاضل با اشاره به انتقاد دکتر شفیع زاده از نحوه مدیریت خود اظهار داشت: سال قبل از تصدی بنده در سمت معاونت محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاطت محیط زیست 678 مجوز صادر شده بود و سال قبل از آن 61 پروانه شکار در حالی که در زمان تصدی من این رقم به صفر رسید و اگر شما مدیریت بنده را بدون عقل و خرد و بر اساس هوا و هوس و سلیقه میدانید بفرمایید مدیران قبلی بر اساس کدام عقل و خرد از 61 پروانه شکار ظرف یک سال به 678 پروانه رسیدند؟

    وی همچنین با اشاره به آمار ارائه شده توسط شفیع زاده مبنی بر اینکه امسال 400 پروانه شکار صادر شده و میزان تخلف روزانه شکار در کشور از آمار سالیانه صدور پروانه بیشتر است گفت: به قول شما ما عقل و خرد نداریم ولی شما که متخصص اقتصاد هستید که چهار عمل اصلی را باید بلد باشید! حاصل ضرب عدد 400 در 365 روز میشود 146000 راس حیوان. چطور از دارایی ما که حدود 100هزار راس است سالی 146هزار برداشت میشود؟ برفرض که شما فرمولی داشتید که حاصل ضرب عدد 400 در 365 کمتر از 146000 شود پس دیگر در این شرایط شکار عامدانه توجیه عقلی دارد؟

    فاضل در پایان با اشاره به اینکه اغلب مراجع تقلید شکار لهوی را حرام دانسته اند گفت: مقایسه رویکرد ما با آمریکا و اروپا غلط است. شاید آنها که ریشه در فرهنگ و سنت کابوی و سرخپوستی و وایکینگی دارند هنوز شکار را بپسندند اما فرهنگ و تاریخ ملی و مذهبی ما هیچ جایگاهی برای شکارگری ندارد.

    در بخش پایانی این نشست تعدادی از موافقین و مخالفین شکار به بیان دیدگاههای خود پرداختند.

    __________________

    مناظره شکار و صید/ تصویری

  • شکار 12 کل و بز در سروآباد

    شکار 12 کل و بز در سروآباد

    دیده بان حقوق حیوانات: رئیس اداره محیط زیست شهرستان سروآباد گفت: از ابتدای سال جاری تاکنون ۱۲ عدد کل در منطقه حفاظت شده کوسالان توسط شکارچیان غیرمجاز شکار شده‌اند.

    مراد حمیدی در گفت‌و‌گو با خبرنگار ایلنا اظهار داشت: در آخرین مورد گزارش همیاران محیط زیست مبنی بر حضور شکارچیان در منطقه، محیط بانان این اداره به منطقه فرستاده شدند.
    وی تصریح کرد: محیط بانان با سه نفر از شکارچیان با سابقه مواجه شدند که متخلفان با استفاده از تاریکی شب و سخت گذر بودن منطقه توانستند از دست محیط بانان بگریزند.
    حمیدی افزود: محیط بانان که توانسته بودند با هوشیاری از آن‌ها فیلم برداری کنند، فیلم‌ها را برای پیگیری قانونی و دستگیری این متخلفین به مراجع قضایی ارائه دادند.
    یک سال حبس برای شکارچی کل
    رئیس اداره محیط زیست شهرستان سروآباد ادامه داد: طی چند روز گذشته نیز، پرسنل اجرایی این اداره کل در پی گشت و کنترل و گزارش‌های مردمی منطقه، موفق به دستگیری یکی از شکارچیان با سابقه در شهرستان سروآباد شدند.
    وی افزود: با بازرسی و کشف تصاویر گرفته شده از شکار یک کل یک ساله و بزغاله آن توسط این شکارچی، وی را دستگیر و به مراجع قضایی تحویل داده شد.
    حمیدی بیان داشت: دادگستری این شهرستان با محرز دانستن تخلف این شکارچی، هم در دادگاه اول و هم دادگاه تجدید نظر به یک سال حبس تعزیری محکوم شد.
    وی در پایان سخنانش، به شکارچیان غیر مجاز هشدار داد که مأموران یگان حفاظت محیط زیست شهرستان در صورت مشاهده هرگونه تخلف، طبق مقررات و به طور قاطع با متخلفان برخورد خواهند کرد.
    رئیس اداره محیط زیست شهرستان سروآباد از شهروندان خواست در صورت مشاهده هر گونه تخلف در عرصه شکار و صید مراتب را به این اداره اطلاع دهند.
    منطقه حفاظت شده کوسالان و شاهو با مساحت ۵۷ هزار هکتار میان شهرستان‌های سروآباد، مریوان و کامیاران واقع شده است که تنوع زیستی بالایی داشته و معماری روستاهای داخل این منطقه به آن روح و زیبایی ویژه‌ای بخشیده است.
    در این زیستگاه تا کنون ۱۱۷ گونه پرنده، ۲۳ گونه پستاندار و ۱۷ گونه خزنده و ۲۴۲ گونه گیاهی شناسایی شده است که می‌توان به گونه‌های پرندگان شکاری، سیاه گوش، کل و بز، خرس قهوه‌ای و پلنگ اشاره کرد.
    این منطقه با داشتن چشمه سار‌ها، کوه‌های سر به فلک کشیده و مناطق بکر و زیبا و داشتن تنوع زیستی بالا، همیشه در معرض آماج شکارچیان و قاچاقچیان حیات وحش بوده است.

  • کشف بیش از 35 قبضه سلاح شکاری و 24 پرنده در ایّام برف از شکارچیان فرصت طلب فومنی

    کشف بیش از 35 قبضه سلاح شکاری و 24 پرنده در ایّام برف از شکارچیان فرصت طلب فومنی

    دیده بان حقوق حیوانات: در پی سرمای شدید هوا و بارش برف در استان گیلان که تغذیه را برای پرندگان و سایر حیات وحش با مشکلات متعددی مواجه ساخته است و ناگزیر پرندگان و حیات وحش را به مناطق پایین دست و مسکونی کشانده است.

    به گزارش روابط عمومی اداره کل حفاظت محیط زیست گیلان ؛ از آنجایی که افراد سودجو و فرصت طلب در این زمان مبادرت به زنده گیری و شکار این گونه پرندگان می نمایند، گارد اجرایی محیط زیست شهرستان فومن از روز آغازین شروع برف و سرما(11/12/92) بطور مستمر به گشت زنی و حفاظت و حراست از پرندگان و حیات وحش در مناطق نموده است تا علاوه بر جلوگیری از شکار، فرهنگ سازی در زمینه عدم شکار حیات وحش را به مردم منطقه در زمان برودت هوا و برف بنماید.
    در این راستا مأمورین این اداره در حوزه تحت مدیریت علاوه بر اطلاع رسانی به مردم در زمینه دانه پاشی برای پرندگان مبادرت به کشف و ضبط 35 قبضه انواع سلاح شکاری از شکارچیان متخلف شدند.
    همچنین از شکارچیان متخلف تعداد 24 قطعه انواع پرنده شکار شده کشف گردید و دو قطعه پرنده نیز رها سازی شدند. شایان ذکر است در این راستا متخلفین شکار و صید به مراجع قضایی معرفی گردیدند.

  • شکارچی پیر به وقت عذرخواهی نیز پر مدعاست!

    شکارچی پیر به وقت عذرخواهی نیز پر مدعاست!

    دیده بان حقوق حیوانات: پس از انتشار جوابیه دکتر فاضل در برابر گستاخی های کشتارچی پیر، محمد علی اینانلو با نادیده گرفتن انزجار عمومی از شکار، مدعی شد شهادت 113 محیط بان را پیش بینی کرده بوده! این متن از سایت موسسه طبیعت منتشر شده است.

    «در جواب دکتر اصغر فاضل – محمد علی اینانلو
    با مردم نباشیم ، شکست می خوریم
    جناب آقای دکتر فاضل

    جواب شما را خواندم ابتدا اجازه بدهید عرض کنم که اگر مقامی از مقامات بودید این جواب را نمی نوشتم چون حمل بر مسائلی می شد که در شخصیت من نیست ، دوم اینکه “شجاعت” از بزرگترین فضائلی است که خداوند به انسان عطا فرموده است و بخش مهمی از این فضیلت “عذر خواهی” است بنابراین بی هیچ مداهنه ای از شما عذر خواهی می کنم، نمیدانستم که شما در جبهه و رزمنده بوده اید ، کسانیکه با بذل سخاوتمندانه جان، سلامت و بخشی از زندگیشان موجب سربلندی وطن شده اند بی هیچ عذرو بهانه ای عزیز من و مورد احترام من هستند ، با تمام وجود عذر می خواهم اما این عذر خواهی مانع از این نیست که همچنان مخالف عقاید شما درباره طبیعت ایران باشم ، ای کاش زمانیکه شما معاون محیط زیست بودید بیشتر با هم آشنا می شدیم، آنگاه می توانستم بخشی از رفتار شما را در مقام معاونت محیط زیست اصلاح کنم ، حتما نتیجه غیر از این میشد که هست، اما جانشین شما ، آقای دکتر “کیخا” شخصیتی منطقی است، هر چند که کماکان از نظر مقامات سازمان محیط زیست مطرودم  اما همچنان بنا بر مسوولیت رسانه ای سعی در اصلاح رفتار برخی مقامات سازمان دارم خانم ابتکار کماکان گرفتار هوای آلوده اند اما برخی مقامات بی تجربه سازمان مشغول کوک کردن ساز ناسازی هستند که از بیست سال پیش آغاز و منجر به کشته شدن یکصدو سیزده محیط بان و تعداد زیادی “شکارچی” شده اند که آن ها هم فرزندان همین کشور اند ، در پی کشته شدن گوزن زرد پردیسان یکی از مقامات محیط زیست که اتفاقا سابقه دوستی هم داریم در تلویزیون گفتاری گفتند که شباهت به اعلان جنگ داشت . در پی این اتفاق مطلبی نوشتم با عنوان “بوی خون می آید” در این مطلب که در سایت www.tabiat.ir  آمده است گفتم که این اعلان جنگ، اعلان جنگی نابرابر و در نهایت به زیان حیات وحش، محیط بانان ، جوانان ایران و به زیان سازمان حفاظت محیط زیست خواهد بود، در این مطلب توصیه کردم که این اعلان جنگ
    را پس بگیرید و از در دوستی و مسالمت وارد شوید چرا که چاره ای غیر از این ندارید، روزنامه اعتماد نیز می تواند این مطلب را به عنوان یک هشدار تاریخی چاپ کند، مطلب اول را حدود بیست سال پیش با عنوان “امکان اجرای قانون ” نوشتم و پیش بینی کردم تصمیم های ناپخته سازمان محیط زیست به زیان محیط زیست خواهد بود، گوش نکردند و نتیجه شهادت یکصدو سیزده محیط بان، کشته شدن عده ای از جوانان کشور به نام شکارچی و تعداد زیادی محکوم به دیه و اعدام شد، حال نیز با پیش بینی آینده در ابتدای بهمن ماه نود و دو به عنوان یک هشدار تاریخی می گویم که با شخصیت های با تجربه ، با آن هایی که عمرشان را چه به عنوان محیط بان ، چه به عنوان شکارچی و یا طبیعت مردان گذرانده اند مشورت کنید، درست، منطقی و به دور از احساسات عمل کنید و گرنه در آینده باز هم شاهد کشتن و کشته شدن خواهید بود، آنچه که در بیابان می گذرد لزوما آنی نیست که در پردیسان  اندیشیده می شود.
    آقای دکتر فاضل، ضمن احترام باز هم عرض می کنم که شما در جبهه بوده اید، خون دیده اید ، مورد احترام من و تمام ملت ایران هستید اما بدانید آن چیزی که در بیابان ، در کوه و جنگل و در جای جای کشور گسترده ما، در میان ایلات و عشایر، صدها باور و اعتقاد و رسم و رسوم می گذرد هزاران نقطه و نکته ظریف دارد، می بایست برای حفاظت طبیعت ایران تمامی این ظرائف را دانست ، رعایت کرد و به اجرا در آورد وگرنه همانگونه که تاریخ طولانی کشور ما ثابت کرده است تمامی حرکاتی که بدون مشارکت مردم و با فرمایش از بالا انجام  می گیرد محکوم به شکست است، سازمان محیط زیست می بایست صد در صد مردمی باشد ، با مردم حرف بزند و از مردم استمداد جوید و بداند که اگر با مردم نباشد شکست  می خورد چنانکه در تمامی این سال ها شکست خورده است و باز هم بداند منظور از “مردم” لزوما تنها کسانی نیستند که در سایت ها کامنت های احساساتی می گذارند مردم در دورترین نقاط بلوچستان و کرمان و یزد و سمنان زندگی می کنند، اگر بخواهند حیات وحش میماند و اگر نخواهد نه.»

    ______________________________

    حساسیت شکارچی خون ریز به بوی خون!/ پرده برداری شکارچی پیر از خوی ددمنشانه کشتن برای انتقام

    پاسخ دکتر فاضل به گستاخی های شکارچی پیر/ دشنه شکارچی و مدرسه دخترانه من!

    پاسخ گستاخانه شکارچی پیر به دکتر فاضل/ ما داریم اخته می‌شویم!

    خودبزرگ بینی شکارچی پیر با بیان نمایشی اقدامات خیر احتمالی/ استفاده از کارهای خیر به عنوان چماق!

    دلبری یک کارشناس از مرد سبیل کلفت و خشن!

    شکارچی پیر از «شرف ایرانیان» چه می داند؟/ تیغ و زنگی

    از «اینانلو»یی که می‌شناختیم تا «اینانلو»یی که نمی‌شناسیم!

    سرزمین‌مان را دوست داریم؛ پاسخی به محمد علی اینانلو

    می توانم ۱۰۰ یوز به مسوولان نشان بدهم!/ ادامه ادعاهای طنزگونه در رسانه های رسمی

    دفاع از شکار در غیاب مخالفان شکار در مقر سازمان حفاظت محیط زیست!/ برای حفاظت حیوانات باید آنها را به خاک و خون کشید

     آقای اینانلو، شفاف پاسخ دهید: شکارچی هستید یا طرفدار طبیعت؟!

    اینانلوی عزیز، این طبیعت گردی نیست!/ وبلاگ میهمان

  • حساسیت شکارچی خون ریز به بوی خون!/ پرده برداری شکارچی پیر از خوی ددمنشانه کشتن برای انتقام

    حساسیت شکارچی خون ریز به بوی خون!/ پرده برداری شکارچی پیر از خوی ددمنشانه کشتن برای انتقام

    دیده بان حقوق حیوانات: شکارچی پیر از راز کشتار گوزن در پردیسان پرده برداری کرد.

    محمد علی اینانلو که در هفته های اخیر و با انتشار خبر شکار برادرش در منطقه شکارممنوع با موج انزجار مردم و رسانه ها مواجه شده بود، باز هم با اظهار نظرهای لطیفه گون تلاش کرد مسوولان محیط زیست را برای پذیرش جمعیت شکارچیان و کشتارهایشان مجاب کند. اصلی ترین دلیل این فرد برای گفته هایش جمعیت سه هزار نفره محیط بانان است در برابر جمعیت میلیونی کشتارچیان. شاید بد نباشد از صاحب این تفکر بپرسیم اگر جماعت قاچاقچی و دزد از جمعیت پلیس و مامور بیشتر باشد، آیا پلیس باید سر تعظیم به درگاه دزدان و قاچاقچیان بساید؟!

    این متن از سایت موسسه طبیعت وابسته به محمد علی اینانلو منتشر می شود:

    «به خاطر اتفاقاتی که در چند روز گذشته در فضای مجازی و اینترنتی افتاده و دلگیرم کرده بود تصمیم داشتم که دیگر نگویم  و ننویسم ، خود رابازنشسته کنم ، گوشه دنجی و کتابی و آفتابی ، دیگر هیچ ، هر چه تا به حال گفته و نوشته ام کافیست. اگر میخواست نتیجه ای داشته باشد پس از سی سال باید معلوم می شد اما گاهی احساس مسوولیت حرفه ای و اجتماعی و دیدن روشن آینده هر گونه توبه و ترکی را می شکند.
    چند روز پیش اتفاق شرم آوری افتاد، یک گوزن زرد به ضرب گلوله در پارک پردیسان کشته شد، اتفاقی تاثر آور بود و البته دارای پیام. حیوان کشته شده “گوزن زرد” گونه ای در حال انقراض، محل کشته شدن “پارک پردیسان” نقطه مرکزی حفاظت از حیات وحش ایران، پیام روشن است و نیاز به هیچگونه شرح و تفسیری ندارد، پیدا کردن مرتکبین هم کار مشکلی نیست ، در مدت کوتاه گذشته در جائی از کشور، بخصوص در استان تهران ، کجا میان ماموران و دیگران درگیری رخ داده و یا چه کسی به ناحق اخراج شده  ، نگاهی به این پرونده ها زحمت زیادی ندارد، دوم اینکه اسلحه  ازچه نوعی بوده، این را کارشناسان خواهند گفت اما چنانکه من از صفحه تلویزیون زخم های گردن حیوان را دیدم اسلحه ایکه گوزن زرد با آن کشته شده از نوع کالیبرهای سبک است  222 هورنت ، 22 مگنوم یا حداکثر 243 که پیدا کردن صاحب این سلاح هم مشکل نیست به شرطی که قاچاق نباشد. سلاح حتما اتوماتیک یا نیمه اتوماتیک بوده چون هیچ شکارچی زبده ای نیست که بتواند قبل از افتادن حیوان 3 یا 4 گلوله به گردن او بزند ، بنا به گفته نگهبان در تلویزیون ، ضارب بخشی از فنس را خوابانده و به داخل آمده اگر این چنین است احتمال وجود اسلحه کمری اتوماتیک هم هست بخصوص که اگر گلوله ها از آنطرف بیرون نرفته باشند.
    اما چاره کار چیست، مسلما همه چیز هست به جز آنگونه که مدیر کل محیط زیست استان تهران در تلویزیون سخن گفت. حرف های احساساتی و ناپخته، حرف هایش متاسفانه بی آنکه خود بداند بوی خون می داد، خون انسان و حیوان ، من به راستی ترسیدم ، همان ترسی که در سال 72نیز احساس کردم، در آن موقع حتی یک محیط بان یا شکارچی هم کشته نشده بود اما می شد احساس کرد به خاطر حرف ها و کارهای ناپخته برخی از مسوولان وقت سازمان محیط زیست این اتفاق خواهد افتاد، در آن موقع سر دبیر مجله شکار و طبیعت بودم، سرمقاله ای نوشتم با عنوان “امکان اجرای قانون” و در آن مقاله در گیری ها و کشته شدن محیط بانان را پیش بینی کردم ، حضرات به جای شنیدن و اندیشیدن برآشفتند، ناسزا گفتند و حتی رئیس وقت سازمان تهدید کرد که” در مجله را گل می گیرد” گوش نکردند و نتیجه همانی شد که باید می شد ، کشته شدن 113 محیط بان ، تعدادزیادی شکارچی و چند محکوم به اعدام.
    بیائید سیری در تاریخ نزدیک داشته باشیم، زمانیکه کانون شکاربانی و نظارت بر صید تاسیس شد از ژاندارمری عده ای مامور قلچماق را به کانون آوردند، آن ها هم با همان فرهنگ ژاندارمی اقدام به بگیر و ببند و کتک و ضرب و شتم کردند، نتیجه برعکس شد، لجبازی نیز به شکار افزوده شد و این خطرناک بود، زیان این رفتارهای غلط مستقیما متوجه حیوانات شد، شکارچی ها حیوانات حلال و حرام را زدند و جسد آنها را شبانه به محوطه پاسگاههای شکاربانی پرت کردند، صبحی نبود که شکاربانان با انبوهی از کله و دست و پای آهو و لاشه حیوانات و پرندگان دیگر در محوطه پاسگاهشان روبرو نشوند – یکی از دلایل کاهش شدید جمعیت آهو تا حد انقراض همین لج بازی ها و رفتارهای غلط بود – قدیمی ها یادشان هست، اما به تدریج که محیط بانان تحصیلکرده روی کار آمدند این رویه به آرامی تغییر کرد، در بیابان شکارچی و شکاربان روبه رو می شدند، با ادب و روی گشاده سلام علیک و احوالپرسی می کردند ، با هم چای می خوردند، اگر طرفین چیزی نیاز داشتند از هم می گرفتند، اگر ماشینشان دچار اشکال بود به هم کمک می کردند، پروانه های شکار کنترل می شد و از هم خداحافظی می کردند، فرهنگ حیوان کشی انتقامجویانه به تدریج فراموش شد تا دهه هفتاد که باز هم به خاطر حرف ها و کارهای ناپخته، فرهنگ مذموم” شکار به دلیل انتقام” و لجبازی شروع به زنده شدن کرد که آخرین آن کشته شدن گوزن زرد پارک پردیسان است که آن هم تمام ماجرا نیست و همین چند روز گذشته نیز کله های سه شکار به داخل محوطه محیط زیست یکی از شهرستان ها پرتاب شد.گوزن زرد کشته شد اما چاره کار برای عدم تکرار آن چیست؟ مسلما چاره عاقلانه و منطقی کار نوع صحبت کردن و پیام تند مدیر کل محترم محیط زیست استان تهران نیست، ایشان در محل کشته شدن گوزن زرد پیامی داد که شبیه اعلان جنگ بود، ایشان به شکارچیان و متخلفین در واقع اعلان جنگ داد اما جنگی نابرابر ، جنگی که زیان های آن متوجه حیات وحش و تبعات آن در بیابان دامنگیر محیط بانان خواهد شد، آقای مهندس حیدرزاده عزیز، آقای دکتر کیخا، خانم دکتر ابتکار، مشاوران ، مدیران لطفا به جای عصبانی شدن لحظه ای بیندیشید. شما سازمان را و محیط بانان را در گیر جنگی نا برابر می کنید ، یک محاسبه کوتاه نشان میدهد که لشکر شما  با احتساب بیمار و گرفتار و غیره حداکثر سه هزار نفر است با پاسگاه ، ماشین ، لباس و رفت و آمد مشخص و محدود، لشکر “دشمن” اما چند میلیون نفر است.همه مسلح به سلاح پیشرفته، سوار بر اتومبیل های جدید ، پخش در سراسر دشت ها ، جنگل ها و کوههای گسترده ایران ، با لباس های گوناگون و رفت و آمدها و رفتارهای نا مشخص و بی زمان چراغ خاموش، پای کوه در سکوت  شب رو، لطفا لحظه ای بیندیشید، آن ها با کشتن گوزن زرد در مرکز تهران و در میان محوطه محصوری که دفتر اصلی رئیس سازمان ، معاونان و مشاوران اوست برای شما پیام دارند و حتی این پیام متاسفانه با خون بر روی پوست گوزن زرد نوشته شده است، دوستان عزیز! لطفا عصبانی نشوید و با کمک چند جوان احساساتی بر روی سایت ها به جای اینکه مرا به باد دشنام و ناسزا بگیرید ، لختی منطقی بیندیشید اتفاقاتی که در بیابان می افتد لزوما همانی نیست که در پردیسان اندیشیده می شود، این اعلان جنگ نا برابر را پس بگیرید،احساساتی نشوید با آدم های با تجربه مشورت کنید. تصمیم درست بگیرید و حرف های منطقی بزنید. نگذارید که آمار صد و سیزده محیط بان شهید بالاتر برود، دیگر بس است، این موضوع بسیار جدی تر از آن است که ناپخته مدیریت شود.»

    ______________________________

    پاسخ دکتر فاضل به گستاخی های شکارچی پیر/ دشنه شکارچی و مدرسه دخترانه من!

    پاسخ گستاخانه شکارچی پیر به دکتر فاضل/ ما داریم اخته می‌شویم!

    خودبزرگ بینی شکارچی پیر با بیان نمایشی اقدامات خیر احتمالی/ استفاده از کارهای خیر به عنوان چماق!

    دلبری یک کارشناس از مرد سبیل کلفت و خشن!

    شکارچی پیر از «شرف ایرانیان» چه می داند؟/ تیغ و زنگی

    از «اینانلو»یی که می‌شناختیم تا «اینانلو»یی که نمی‌شناسیم!

    سرزمین‌مان را دوست داریم؛ پاسخی به محمد علی اینانلو

    می توانم ۱۰۰ یوز به مسوولان نشان بدهم!/ ادامه ادعاهای طنزگونه در رسانه های رسمی

    دفاع از شکار در غیاب مخالفان شکار در مقر سازمان حفاظت محیط زیست!/ برای حفاظت حیوانات باید آنها را به خاک و خون کشید

     آقای اینانلو، شفاف پاسخ دهید: شکارچی هستید یا طرفدار طبیعت؟!

    اینانلوی عزیز، این طبیعت گردی نیست!/ وبلاگ میهمان

  • شکار گونه های نادر حیات وحش مقابل چشم مسئولان/ پای صیادان متخلف به سازمان محیط زیست باز شد

    دیده بان حقوق حیوانات: هنوز چند روزی از تجمع دوستداران حیات وحش در مقابل جایی که تا کنون تصور می شد امن ترین مکان، دستکم برای نادرترین گونه هاست نمی گذرد که متخلفان این بار از دل شهر و از وسط اتوبان همت یک گوزن زرد را در داخل پارک پردیسان نشانه می روند تا به گوش مسئولان سازمان محیط زیست برسد که حتی توان جلوگیری از تلفات حیات وحش در مقابل چشمان متصدیان حفاظت از جانوران را ندارند.

    به گزارش مهر امسال در پی تلفات بی سابقه گونه ارزشمند پلنگ در اقصی نقاط کشور که از قضا بسیاری از این مناطق در محدوده های تحت حفاظت سازمان محیط زیست بود بسیاری از طرفداران حیات وحش و دوستداران محیط زیست نسبت به واکنشهای نه چندان در خور مسئولان نسبت به این کشت و کشتار گسترده از یک سو و از سوی دیگر نسبت به ضعف قوانین و مقرارات و بازدارنده نبودن جرائم شکار و صید  اعتراض کردند و به اشکال مختلف از جمله تجمع در مقابل سازمان محیط زیست تشکیل کمپین های چند هزار نفری و نامه نگاری به مسئولان ارشد کشور سعی کردند وخامت امنیت حیات وحش و سیر نزولی تنوع زیستی در کشور را به گوش مسئولان برسانند.

    مرگ دوازدهمین پلنگ در استانه هفته حمایت از حیات وحش

    امسال هفته حمایت از حیات وحش را در حالی سپری می کنیم که دوازدهمین پلنگ در سال جاری در این روزها کشته و لاشه آن سوزانده شد، نماد شکوه و جبروت کوههای البرز به خاطر زخمها و جراحات متعددی که شکارچیان بی رحم بر جای جای تنش گذاشته بودند آنقدر رنجور و ضعیف شده بود که دامپزشکان ناچار شدند با دوز بالای مواد دارویی این جانور را که به یاد شکوه کوه البرز البرز نام گرفته بود به روش مرگ آسان از بین ببرند.

    در این روز ها شمار گسترده ای از پرندگان مهاجر در تالابهای مختلف کشور فرود می آیند اما به دلیل کمبود مواد غذایی به روستاها و مناطق اطراف در جستجوی مواد غذایی می روند  ولی تعداد زیادی از آنها در دام صیادان و سودجویان گرفتار می شوند و دیگر هرگز باز نمی گردند.

    از کشتار گسترده کل و بز و قوچ و میش و آهو که آنقدر زیاد است که حتی گاهی در خبرها هم به صورت فله ای اورده می شود که بگذریم و روشهای ناجوانمردانه صید آبزیان با شوک الکتریکی را هم که نادیده بگیریم اما از شلیک به سمت یکی از کمیاب ترین گونه های جانوری کشو که تا سال 1350 تصور می شد به طور کامل منقرض شده آن هم در مقابل چشم مسئولان در سازمانی که متولی حمایت از حیات وحش است نمی توان چشم پوشی کرد.

    بسیاری از کارشناسان و مسئولان محیط زیست کشتار حیات وحش را ناشی از نداشتن آگاهی و ضعف فرهنگ زیست محیطی به ویژه در جوامع محلی عنوان می کنند اما چنین اقدامی را دیگر نمی توان ضعف اگاهی و فقدان فرهنگ دانست.

    این اقدام متخلفان که شبیه حرکتهای تروریستی در جوامع جانوری است به نظر می توان اعلام گستاخی متخلفان نسبت به احساسات افکار عمومی و اهمیت ندادن به  قوانین و مقرارت موجود در زمینه شکار و صید و یا حتی بی اثر بودن آنها تلقی کرد.

    تشکیل جلسه برای بررسی علت کشتار گوزن زرد در پارک پردیسان

    معاون محیط طبیعی سازمان محیط زیست نیز معتقد است: این اقدام شکارچیان حتما با انگیزه ای خاص صورت گرفته و  از تشکیل جلسه‌ای برای بررسی علت کشته شدن گوزن زرد در پارک پردیسان خبر داده است.

    به گفته احمد علی کیخا هنوز علت این حادثه مشخص نیست و باید ابعاد مختلف آن بررسی و رسیدگی شود.

    مجلس نمی تواند برای حفظ حیات وحش راهکار ارائه دهد

    اما عضو فراکسیون محیط زیست مجلس حذف پی‌درپی گونه های حیات وحش کشور را ناشی از عزم و اراده پایین سیاست‌گذاران در رابطه با حفظ محیط زیست می داند: با حذف گونه های مختلف از جمله گونه هایی که مانند پلنگ در راس هرم جانوری هستند چرخه حیات وحش به سمت نابودی کشیده می‌شود.

    مسعود پزشکیان بر ضرورت اصلاح نگرش مسئولان و مجریان کشور تاکید می کند: مجلس نمی‌تواند در جزئیات ورود پیدا کند و راهکار ارائه دهد و این وظیفه مسئولان سازمان محیط زیست است.

    او به تشکیل جلسه مشترک میان رئیس سازمان محیط زیست با فراکسیون محیط زیست مجلس اشاره می کند:  فراکسیون محیط زیست مجلس در این جلسه آمادگی خود را برای هرگونه همکاری با محیط زیست اعلام کرده است.

    روشن است تا عزم و اراده جدی برای اصلاح قوانین و مقررات و اجرای درست و به هنگام آنها از سوی مسئولان چه مسئولان قانونگذار چه مجری وجود نداشته باشد روند کشتار حیات وحش و شکار غیر مجاز گونه ها ی ارزشمند کشور متوقف نمی شود و هرروز شکل جسورانه تری به خود می گیرد تا جایی که پای شکارچیان به محوطه سازمان محیط زیست هم باز می شود بنابراین باید هر چه سریعتر ابعاد این حادثه مشخص و با متخلفان برخورد جدی شود تا شاید دستکم دیگر در سازمان محیط زیست شاهد شکار و صید حیات وحش نباشیم.

    ——————————-

    گزارش از بهار سلاحورزی

  • سرزمین‌مان را دوست داریم؛ پاسخی به محمد علی اینانلو

    دیده بان حقوق حیوانات/ اشکان رضوی*: نفس‌مان گرفته و تپش قلبمان به شمارش افتاده، مجالی برای دلتنگی در این برهوت سیمان و آهن نیست. شده‌ایم زنده به گورانی که در زیر خروراها دود و سیاهی وغبار دفن شده‌اند. کاش زنده به گور خاک می‌شدیم. کلاغ ها هم دیگر تاب و توانی برای ماندن در اینجا ندارند. اما با همه‌ی اینها اینجا سرزمین من است. دوستش می دارم و برای پاکی و زندگانی‌اش خواهم کوشید.برکه ها خشک شده و دریاچه ها مبدل به کویرهای دوزخی. جنگل‌هایمان هم دیگر توان مبارزه در یک جنگ نابرابر با تبرهای آدمیان آزمند را ندارند. از زندگی پس می‌کشند و رفته رفته ناپدید شده و خاک می شوند و آدمیان آزمند را به خودشان وامی‌گذارند. شاید که در واپسین دم حیات به خود آیند! یعنی چنین چیزی ممکن است؟پرنده ها، چرنده ها، جوندگان و خزندگان هم از دست این آدمیان آزمند در امان نیستند. دلخوش به شجاعت یوز و پلنگان در دفاع از کنام خویش بودیم اما آنان نیزگویا قافیه را به سرب و گلوله و توحش آدمیان باخته‌اند.آدمیان را پرسی خوشبختی چیست؟ گویند رسیدن به آرامش! شگفت است این برهم زنندگان آرامش گیتی، خود جویندگان آرامش هستند. آرامشی که به بهای بر هم خوردن آرامش طبیعت می‌خواهند بدستش آورند. اما چه کژ پنداری است این اندیشه.وقتی دلتنگ می‌شوی به کوه، دمن، باغ، دشت، کویر و دریا پناه می بری، اما اگر روزی اینجا هم درد دلتنگی تو را دو صد چندان کند به کجا پناه خواهی برد؟

    “روی سخنم با شماست  محمد علی خان اینانلو”

    تا همین چند روز پیش با وجود اینکه از تلوزیون گریزان هستم، هرگاه شما درآن ظاهر می‌شدید با شوقی دلخواسته و همچو کودکان تشنه دانستن پای دیدن برنامه های شما می‌نشستم تا که شاید ساعاتی از زندگانیم صرف آموختن و دانستنی می‌شد که می‌توانست کمکی باشد برای بیشتر دوست داشتن سرزمینم.

    شما را کوه مرد آهنینی می‌دیدم که گذشته پارینه سنگی خود را به تاریخ خاطرات خویش سپرده بودید و پا به عرصه نوینی از زندگانی مهربانانه خویش گذاشته بودید.

    گفتم پارینه سنگی نه اینکه بی ادبی کرده باشم؛ ازآن روی چنین گفتم که هر چه تاریخ بشررا خواندم جز این نبوده که در این دوران انسان برای سیر کردن شکمش و زنده ماندن چاره‌ای جز شکار نداشت. برایم پذیرفتنش کمی سخت است که انسان دوران مدرنیته نیز تیر و کمان و نیزه در دست گرفته و در کوه و دشت به دنبال شکار پرنده و چرنده باشد.

    چه ایرادی دارد که یک شکار چی تیر و کمان را به کناری نهاده و زیبا سخن بگوید و ازآواز پرندگان و رامش چرندگان و غرش پلنگان برای مردمانش سخنوری کند؟ به پاسداشت شجاعت ترک عادت پارینه سنگی شما را دوست می‌داشتم و به منش نیکتان درود می‌فرستادم و آرزو می‌کردم که کاش روزی بیاید که همه‌ی مردان بازمانده از دوران پارینه سنگی کشورم روزی ترک عادت کرده و از طبیعت و جانوران این کهن خاک عاشقانه سخن بگویند. اما چه می‌شود که آرزوهای بشری گاهی آنچنان دست نیافتی می‌شود که همیشه‌ی عمرآرزو به دل خواهیم ماند.

    خبر خیلی تکان دهنده بود، اصلا شوک آور بود، همچو ضربه‌ای بود که به ناگاه ممکن است بر گیجگاه آدمی فرو بیاید و ساعتها منجر به بیهوشی و گیجی شود.

    گفتند طرف خودش نبوده، اشتباه شده بستگانش بودند! چندی بعد گفتند برادرش بوده! و بعدش هم گفتند سریدارشان بوده که بی اجازه تفنگ را برداشته و به شکار قوچ رفته است! جارو که نبود، تفنگ بود مومن.

    بیچاره سریدار و گارگر و حقوق بگیر و خدمه و زیر دست، همیشه باید تاوان زشت کاری ارباب و خان را بدهد. خب گریزی نیست؛ لقمه نانی است بخور و نمیر، دهانی که به دستان همان خان و ارباب و کارفرما دوخته شده است تا سفره‌ای خالی نماند و پدری شرمنده عهد و عیالش نشود. این هم جبر روزگار است و تا بوده همین بوده.

    با این همه آسمان و ریسمان بافی باز هم می‌شد گفت که ایشالله گربه است و چشم ها را بست و حقیقت را بنا به مصلحت نانوشته شده ندید. کافی بود محمد علی خان اینانلو در پیشگاه ملت به خاطر لگد مال شدن زیست محیط سرزمینی شان سر تعظیم فرود می‌آورد و نسبت به زشتکاری برادرش یک پوزش خواهی ساده می کرد. همه چیز به خوبی و خوشی تمام می شد و مرد پارینه سنگی دوست داشتنی ما هم همچنان دوست داشتنی می‌ماند و این همه آماج نقد همان احساسات چند جوان دیده بان طبیعت یا هر چیز دیگر قرار نمی‌گرفت و با آبروی سی ساله اش بازی نمی‌شد.

    اما تو گویی زیست پارینه سنگی استقلال و خود خواهی کاذبی را هم با خود به همراه می‌آورد که کرنش کردن در برابر خواست یک ملت گاهی از دریده شدن توسط شیران و پلنگان هم دهشتانک تر است. محمدعلی خان اینانلو، این مرد نازنین دیروز داستان کوه، دشت و جنگل سرزمین ما، در کمال نا باوری همچو سیاستمداران بیانیه صادر و تلاش کرد تا سرنخ ماجرا را در دستان پشت پرده و دشمن پنهان جست‌وجو کند!

    می‌بینید یک اتفاق این چنینی که می‌توانست بسیار خردمندانه مدیریت شود چگونه مبدل به یک تراژدی دسیسه پنداری مبدل می‌شود؟ باور کنید ملت مداراگری هستیم، وگرنه در این ترافیک و شلوغی این پایتخت دود گرفته‌ی سیاه دل، که میلیون‌ها جانور آهنی و راکبان‌شان در کنارهم نمی‌توانستند زندگی کنند! (البته اگر بتوان نام این بلعیدن دود و کثیفی را زندگی گذاشت). روزانه همه‌ی ما این مدارا گری و تساهل(یا به قول غربی ها تلورانس) را در مناسبات اجتماعی دیده‌ایم.

    به طور مثال یک خودرویی از خیابان فرعی جلوی شما ظاهر می‌شود تا دست شما روی بوق می‌رود که چند فحش آبدار و یا به قول محمد علی خان چاروداری نثار طرف کنید، با یک لبخند ملیح دستش را از خودرواش بیرون آورده تکانی می‌دهد که یعنی رفیق با ما هماهنگ باش و هوای ما رو داشته باش!

    ما هم که هنوز الفبای آن فحش آبدار بر لبانمان قنچه نشده یک لبخند می‌زنیم و به همین سادگی از کنارش عبور می‌کنیم. این خودش در این وانفسای نفسیگر برای خودش نعمتی است به خدا وگرنه سنگ روی سنگ بند نمی‌شود در این شهرهای ما.

    حالا شما هم جناب محمد علی خان اینانلو کافی بود دستتان را مقابل همان دوربین صدا و سیما که برایش با پو ل همین ملت (البته با قیمت دو لا پهنای هر دقیقه‌ای فلان تومان) برنامه مستند می‌سازی تکان می‌دادی تا همه چیز به خوبی و خوشی تمام شود. آخر پدر من چه نیازی بود که بیانیه بدهی و هیزم بریزی درآتش خشم همان جوانان احساساتی که عاشق سرزمین شان هستند؟

    یک توضیح بدهم بعد بروم سر بیانیه شش بندی شما. اینکه چرا مدام می‌گویم محمد علی خان اینانلو هم باور کنید من در این باره گناهی ندارم چون دوستان شما اینقدر خان خان کردند که یاد دوران ارباب رعیتی افتادم و پنداشتم شما هم دلتان قنج می‌رود وقتی چند نفری در تارنمای شما خان و خان بازی راه انداخته‌اند. کاریش نمی‌شود کرد؛ فئودالیته و اربابی با اینکه سالهاست عملا از این سرزمین رخت بر بسته اما تو گویی که ویروس جهش پیداکرده آن هنوز در بدن بعضی ها درحال نمودار شدن است.

    می‌خواهم بیانیه شش ماده ای شما را با هم یک بار دیگر مرور و باز خوانی کنیم. اگر چه گاهی خواندن نیازمندی‌های روزنامه باطله‌ی یک سال پیش را به خواندن بعضی نوشته ها ترجیح می‌دهم اما گاهی نیاز به از خود گذشتگی برای روشن شدن اذهان عمومی است!

    در چند روز گذشته سمت غرب کشور بودم، جائیکه برف زیاد باریده و حیوانات زندگی سختی دارند، پارسال از آهوهای “سهرین زنجان”  تصویر گرفتیم در حالی که سرما 36 درجه زیر صفر بود و آهوها جائی برای رفتن نداشتند، امسال اما وضعیت از آن هم بدتر است. قوچ و میش ها، آهوها، پرندگان و جانداران دیگر بدجوری گیر افتاده اند، در پی تهیه فیلم هائی بودم که از تلویزیون پخش کنیم تا مردم تشویق شوند با کمک محیط بانان علاوه بر اینکه به حیوانات زیان نرسانند، آنها را حفظ کنند…

    محمد علی خان در این باره نظرمن این است که قوچ و میش وآهو ها باور کنید سرمای زیر پنجاه درجه را به دیدن بعضی آدمها و دوستی های خاله خرسه آنان ترجیح می‌دهند. در ثانی این بعضی از آدمها هستند که جایی برای رفتن ندارند و به قلمرو این جانوران تجاوز می‌کنند. حالا به فرض که شما فیلمی ساخته و در تلویزیوین هم پخش شد، حالا این مردمِ اعتماد سوخته چگونه با دیدن فیلم های شما تشویق به همیاری با محیط بانان شوند؟ باور کنید که اعتماد بر باد رفته یک ملت سالها زمان می برد که باز گردد. شما اگر روزی یک فیلم هم بعد ازاین بسازید دیگرآن اثر گذشته را بی گمان ندارد، چون عملکرد شتابزاده زده و ناشیانه شما در مقابل اشتباه بردارتان و به صحرای کربلا زدن های نابجای شما موجب از بین رفتن اعتماد ملت به شما شده است.

    پریشب در اولین جائیکه به آنتن رسیدم، ناگهان سیلی از تلفن و پیامک و پیغام سرازیر شد که در مجموعه آنها اینجانب به شدت گوی سبقت را از شمربن ذی الجوشن ربوده و در عرض چند روز از چهره‌ای طرفدار طبیعت تبدیل به موجودی مابین اصغر قاتل و خفاش شب شده بودم، وقتی که به تهران رسیدم دوستانم مطالب و پیغام ها و کامنت ها را نشانم دادند، چون خودم خوشبختانه اینترنت و غیره بلد نیستم ، هنوز فرهنگش را ندارم. می ترسم ناگهان سر موضوعی احساساتی شوم …

    شمربن ذی الجوشن! درست گفتید باور کنید مردم درست تشخیص می دهند مهم نیست تا دیروز و حتا تا یک ساعت پیش شما در چه جایگاهی قرار داشتید، مهم این است که اکنون چه هستید. اما من دلم برای اصغر قاتل و خفاش شب در این قیاس نا عادلانه می‌سوزد. آن جنایتکاران نهایت چند نفر را طی یک جنایت سریالی کشتند و چند خانواده راداغدارکردند، امایک جنایتکار محیطی زیستی گلوی یک ملت را می فشرد و می‌خواهد ملتی را خفه کند. اصلا یک ملت که مثلا 80 میلیون ایرانی را اگر در نظر بگیریم هم باز اشتباه کرده‌ایم باید بگوییم که یک جهان هستی را می‌خواسته خفه کند.

    اما اینکه به عنوان یک مستند ساز! با بزرگترین و مهم ترین دست آورد بشر متمدن یعنی اینترنت آشنایی ندارید، هنر نیست وجای شگفتی و تاسف دارد، چون میلیون ها نوجوان و جوان ایرانی دیگر زبان شما را نمی‌فهمند و این در دنیای رسانه خیلی بد است.

    نگران احساساتی شدن هم نباشید. مردان تیر و کمان به دست از دوران پارینه سنگی احساسات را در خودشان کشته‌اند. ریختن خون پرندگان و چرندگان در چمنزار و دشت و کوه  بی گمان هیچ نشانی از احساسات ندارد.

    بندهای بیانیه:

    1- اول اینکه چقدر دوستان دیده و ندیده دارم که حال مطمئن هستم که دروقت سختی واقعی مرا تنها نخواهندگذاشت.

    کدام دوست برادر من؟ اینهایی که خان خان می‌کنند و هندوانه زیر بغل می‌دهند که دوست نیستند. اینها نمی‌خواهند بگذارند که شما واقعیت‌ها را ببینی و بشنوی و اشتباه را بپذیری. اینها همان‌هایی هستند که به وقتش راه خودشان را ازشما جدا نموده و تلاش می‌کنند تا در یک دو گانگی زشت همرنگ ملت شوند. اشتباه نکنید اسیر مجیز گویی و تملق نشوید این همان آفتی است که فرهنگ ما را تهدید می‌کند.

    2- برای هزارمین بار فهمیدم که ما ایرانی ها مردمی احساساتی هستیم ، زود گرم میشویم ، گر  میگیریم ، داد و فریاد راه می اندازیم ، چشمها را می بندیم ، دهان ها را باز می کنیم ، حالا فرق نمی کند طرف لیونل مسی باشد ، بابک زنجانی باشد یا اینانلو ، همین طوری فحش های چارواداریست که از دهانمان بیرون می ریزد .

    هرودوت 2500 سال پیش گفته است :

    ایرانیان مردمی شریفند که بر فرشهای نفیس گام می نهند و سخنان نغز می گویند.

    البته هنوز فرشهای نفیس را داریم.

    واژه به واژه این بند از بیانیه شما توهین به شعور ملت ایران است. جای پرداختن ندارد و هر اکابر رفته ای که این جملات را بخواند، متوجه توهین های نهان وآشکارآن خواهد شد. اما محمد علی خان اینانلو هردوت که تاریخ نویسی در سنگر دشمن ملت ایران بود، شرافتمندی ایرانیان را نتوانسته نادیه بگیرد و می‌گوید؛ ایرانیان مردمی شریفند…

    اما شما در نهایت …(چه بگویم) ایرانی را بری ازشرافت می‌دانید وآنان را فقط مالک فرش‌های نفیس می‌دانید. شگفتا شگفت از این همه بی مهری به باشندگان این سرزمین.

    3-این وسط تعدادی هم نایب تیمورخان و خانم مارپل شده بودند “از کانالهای خصوصی مطمئن” کسب خبر میکردند ، شماره پرونده میدادند ، با کمال شجاعت اسم و فامیل بازی می کردند ، سازمان محیط زیست را تهدید می کردند ، وسط بازیهای کارآگاهی شخصا حکم هم صادر می کردند ، شخصا اجرا هم می کردند ، فحش هم میدادند مثل ریگ.

    محمد علی خان اینانلو! این سخنان چه معنایی دارد؟ ملتی احساس کرده که در حقشان ستمی روا شده و به داشته های سرزمینی اش تجاوزی صورت گرفته، چرا نباید جست‌وجوگری پیشه کند و بانی این جنایت و تجاوز را بشناسد؟ چه فرقی می‌کند چه کسی این تجاوز را مرتکب شده است. مهم این است که به حقوق میلیون‌ها ایرانی تجاوز شده؛ چرا باید ناراحت باشید که این ملت اینقدر نسبت به سرزمین و حیات وحش این سرزمین نگاه وفادارانه و متعصبانه دارد؟ مگر نه اینکه به زعم خودتان مستند و فیلم  می‌سازید تا این ملت ملاحضات زیست محیطی داشته باشد؟ این کارآگاه بازی ها و جست‌وجوگری ها همان چیزی است که شما فقط شعارش را در طی این سالها داده‌اید اما ملت به این اصول باورمند بوده و رعایت کرده و خواهان حقوق خویش است.

    4- بعضی از  همکاران حرفه ای عمل کردند ، با آوردن حرف اول اسم ترجیح دادند که با احتیاط عمل کرده و ثابت کنند که فرهنگ رسانه را دارند ، تحقیق کردند ، به محیط زیست سمنان و شاهرود زنگ زدند و با احتیاط نقل قول کردند .

    این روزها زندگی خصوصی رئیس جمهور فرانسه زیر ذره بین میلیو نها فرانسوی قرار گرفته است. می‌دانید چرا؟ چون وقتی که در جایگاه یک الیت روشنفکری و یک مسئول و یک فرد شاخص اجتماعی قرار می‌گیری، باید به تمام معنا آن باشی که می‌گویی و شعارش را می‌دهی و نسبت به هر عملی در برابر ملت پاسخگو بوده و از پاسخ دادن فرار نکنی. ملت ما خسته شده‌اند اینقدر که روزانه با این حروف الفبای فارسی مصلحت اندیشی واعتمادآنان به بازی گرفته شده است. ا. م . ب . چ . ط. ذ و…

    5- بعضی ها اما نرسیده به رودخانه لخت شدند،از قدیم گفته اند اول به رودخانه برس،مطمئن باش که آب دارد ، بعد لخت شو و گر نه بدون اینکه شنا کرده باشی مردم بدن لخت تو را دیده اند.

    اینجا را هم بازاشتباه کرده ای محمد علی خان اینانلو، می‌دانی چرا؟ چون مردم رودخانه که هیچ، بلکه یک دریا دوگانگی را دیدند و سپس فریادکشیدند. آن کسی که بدن لخت پارینه سنگی‌اش را به مردم نشان داد اتفاقا شما بودید. چون با این رفتار و فرار به جلو و فرافکنی نشان دادید که اتفاقا بوی باروت آن تفنگ قوچ کش را باید در لباس های به بندآویخته و در پستو نهان شده‌ی شما جست‌وجو کرد نه کس دیگری.

    6- …و اما سرمنشا این حرکات ، دیده بان طبیعت یا هر چیز دیگری ، من نمی شناسمشان ، حتما چند جوان احساساتی اند ، و تردید ندارم که نیتشان خیر بوده است ، گامی در جهت حفظ طبیعت اما متاسفانه شتابزده عمل کردند ، احساساتی شدند ، مطلب و مقاله و اسم و فامیل و عکس و دل و روده بنده را روی سایت گذاشتند ، بی آنکه به گسترش عاقبت کار بیندیشند ، فرهنگ رسانه را رعایت نکردند ، معنای تیغ در دست زنگی مست را نمی دانستند ، حال نمیدانم چه میکنند ، یاد بچه ای می افتم که نصف شب در تاریکی شیشه مربا را انداخته و باقی قضایا.

    محمد علی خان چه ایرادی دارد که چند جوان طبیعت دوست و دیده بان طبیعت اینگونه در برابر چنین جفایی احساساتی شوند؟ این کجایش بد است؟ اگر سکوت می‌کردند و اسیر هژمونی رسانه‌ای و جایگاه اجتماعی شما می‌شدند خوب بود؟ به فرض آنان اشتباه هم کرده باشند و به تعبیر شما دل و روده شما را روی سایت ها گذاشته باشند! می‌گویند آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است. شما هم می‌توانستید در نقش یک پدر و یا بردار بزرگتر خیلی باآرامش و بردبارانه و خردمندانه رفتار می‌کردید و به این جوانان احساستی پاسخی مستند و دوستانه می‌دادید که جوانان عزیز، کسی که مرتکب چنین جنایت زیست محیطی شده است من نبوده ام بلکه بردارم بوده و من از کار بردارم تبری جسته و نسبت به آن به سهم خودم پوزش خواهی می‌کنم.

    باور کنید همین یک جمله فضای رسانه‌ای را چنان تحت تاثیر قرار می‌داد که شما جایگاهی به مراتب بهتر از گذشته در نزد ملت می‌یافتید.

    چه نیازی به این همه بالا و پایین پریدن بود .

    در علم روانشاسی کودک می گویند تلاش کنید تا در روابط روزانه با کودکان روزی چند بار به هر دلیلی ازآنان پوزش خواهی کنید تا شجاعت اعتراف به اشتباه را از کودکی بیاموزند.

    محمد علی خان اینانلو! باور کنید که هیچ دست پشت پرده‌ای در این باره نیست. اتفاق نادرستی روی داده و جامعه هم به فراخور دلنگرانی هایش واکنش نشان داده است. اگر غیر از این بود باید دچار شگفتی می‌شدیم.

    خیلی نوشته‌ام؛ خیلی بیشتر ازآنی که تصورش را می‌کردم قلم زده‌ام. نفس‌مان گرفته و تپش قلبمان به شمارش افتاده مجالی برای دلتنگی در این برهوت سیمان و آهن نیست. شده‌ایم زنده به گورانی که در زیر خروراها دود و سیاهی و غبار دفن شده‌ایم کاش زنده به گور خاک می‌شدیم. کلاغ ها هم دیگر تاب و توانی برای ماندن در اینجا ندارند، اما با همه‌ی اینها اینجا سرزمین من است. دوستش می‌دارم و برای پاکی و زندگانی‌اش خواهم کوشید.

    * تابناک

  • از «اینانلو»یی که می‌شناختیم تا «اینانلو»یی که نمی‌شناسیم!

    از «اینانلو»یی که می‌شناختیم تا «اینانلو»یی که نمی‌شناسیم!

    Animal-Rights-Watch-ARW-7116

    دیده بان حقوق حیوانات: «بیش از ده سال است که دیگر شکار بزرگ نکرده‌ام و شکار پرنده را هم سه سالی می‌شود ‌کنار گذاشته‌ام؛ من از شکار اشباع شده‌ام و در همین حال اتفاقاتی هم افتاد که نگاهم را به شکار عوض کرد‌»؛ این‌ها بخشی از گفت‌وگوی تفصیلی محمدعلی اینانلو، چهره سر‌شناس تلویزیونی با روزنامه اعتماد در واپسین روزهای آذرماه سال ۸۶ است؛ گفت‌وگویی که هرچند شش سال پیش انجام شده، امروز به دلیل وقوع یک رویداد پیرامون این فرد، معنایی فرا‌تر از اظهار‌نظر ساده پیدا کرده است.

    به گزارش «تابناک»، در روزهای گذشته، خبری منتشر شد که برای دوستداران محیط زیست، حکم شوکی بزرگ را داشت؛ خبری که یکی دو هفته از وقوع آن می‌گذشت و به دستگیری شکارچیان غیرمجازی اشاره داشت که در منطقه شکار ممنوع تپال، یک رأس قوچ وحشی سه ساله را شکار کرده بودند، اما این تنها نیمه آشکار ماجرا بود و تلخی داستان به نیمه پنهان خبر بر‌می‌گشت که حکایت از آن داشت ‌در بین سه ‌دستگیر شده، نامی آشنا به چشم می‌خورد.

    نامِ آشنا ناگفته بود تا هنگامی که خبر تکذیب حضور چهره تلویزیونی روی خروجی پرتال محیط زیست قرار گرفت و معلوم شد ‌شکارچی غیرمجاز، «الف»، اصلا فرد نام آشنا نبوده بلکه این خطا از برادر وی سرزده است. هرچند خبر رسید که «الف» ِ معروف نیز همزمان در سمنان بود است.

    باز هم حروف الفبا داشتند جور شخصیت‌های حقیقی را می‌کشیدند که خبر رسید، الف‌‌ همان «اینانلو»‌ست؛ اینانلویی که چه ما و شما و چه حتی ایرانیان خارج نشین به محیط‌ زیست دوستی و برنامه‌های طبیعت‌گردی و شکار مخلوقات زیبای خداوند با دوربین می‌شناختندش، ولی اکنون جنبه دیگری از او برایمان آشکار می‌شد. البته خطا را برادرش کرده بود، ولی شاید برخی پیش خود گمان کردند مگر می‌شود هر دو در سمنان باشند و برادرش بخواهد شکار را پخته و میل کند و…؟!

    برخی حرفشان را خوردند و عده‌‌ای گفتند که احتمالا اینانلوی مشهور هم مقصر و یا دست کم آگاه به ماجرا بوده است. گویا واکنش‌ها زیاد‌تر می‌شده که مسئولان تصمیم گرفتند بار دیگر دستگیری اینانلوی مشهور را تکذیب ‌و تأکید کنند که برادر وی شکار غیرمجاز انجام داده است. البته خود آقای مجری هم واکنش نشان داد و نه تنها حضور خود در شکار غیرمجاز و دستگیری را تکذیب کرد، بلکه تأکید داشت که در آن زمان در سمنان نبوده است.

    Animal-Rights-Watch-ARW-7117 

    تصویر قوچ شکار شده، محیط بانانی که شکارچیان غیرمجاز را دستگیر کرده‌اند و تفنگی که به نام اینانلو بوده و با آن شکار صورت گرفته است (عکس: دیده بان محیط زیست و حیات وحش ایران)

    پیگیری خبر ما را به این اطمینان رساند که شکار صورت گرفته را نمی‌توان به محمدعلی اینانلو مرتبط دانست و البته شاخ و بال‌هایی که ماجرا یافته نیز درست نبوده است.‌‌ همان گونه که خاتمی، رئیس سازمان محیط زیست شاهرود به یک خبرگزاری گفت و تأکید کرد که شکرالله اینانلو به جرم کشتن یک رأس قوچ سه ساله (و نه سه رأس قوچ یک ساله) دستگیر شده بوده که او هم شکار را گردن نگرفته و گفته که سرایدارش تفنگ را بی‌اجازه برداشته و با آن شکار کرده است.

    آن گونه که خاتمی گفته، برادر مجری معروف مدعی شده که برای پس گرفتن تفنگ به شکارگاه (همان جایی که بقیه به نام منطقه شکار ممنوع می‌شناسندش و حفاظت شده است، ولی برای شکارچیان لابد «شکارگاه» نام دارد!) رفته بوده که دستگیر شده است؛ ادعایی که شکرالیه داشته و سرایدار هم بر آن صحه گذارده تا قاضی هم مجاب شود که درست است و ما نیز نمی‌توانیم بر آن شبهه وارد کنیم، ولی برخی ظاهرا از آن قانع نشده‌اند.

    همه چیز به برائت برادر اینانلو می‌رسد، الا تفنگی که جوازش به نام اوست و البته مجوز شکار پرندگان که آن هم به نام شکرالله اینانلو صادر شده است؛ از اینجای ماجرا بار دیگر پای نام محمد علی، اینانلوی مشهور به نوعی دیگر به ماجرا باز می‌شود!

    اینانلو در گفت‌وگو با شرق در پاسخ به اینکه آیا ممکن است راویان خبر چهره شما را با برادرتان که در این موضوع نقش داشته است، اشتباه گرفته باشند، گفت: من و برادرم اصلا شباهتی ‌نداریم؛ نه به‌ لحاظ چهره و نه ‌قد و هیکل. من سبیل دارم و برادرم بدون سبیل است، قد من ۱۹۰ سانتی‌متر است و برادرم بیش از دو متر قد دارد.
    خلبان فیلم ارتفاع پست که نماد مؤسسه آموزش و تحقیقات جهان گردی‌اش با نام «طبیعت»، آمیخته‌ای از لاله واژگون و شاخی شبیه شاخ قوچ وحشی است و با امضای «کار‌شناس محیط زیست» برای روزنامه‌ها می‌نویسد و پیگیر مسائل زیست و محیطی و آزادی محیط‌بان در بند است، در سایت خود ‌به خبر منتشره علیه خویش واکنش نشان داده و ‌در یادداشتی تفصیلی با تیتر «تیغ و زنگی»‌ در شش بند ‌از خود دفاع کرده و حق پیگیری را به حق برای خود محفوظ دانسته؛ اما دریغ از نقطه نظری راجع به حضور برادرش در ماجرایی که خبر جنجالی را ساخته و پرداخته ‌است؛ گویی محیط‌بانان بداهه تشخیص داده‌اند که شکرالله اینانلو و محمدعلی اینانلو تشابه نام خانوادگی نیست و از برادری خونی نشأت گرفته و تا آخر!

    فارغ از این موضوع، مگر نه اینکه محمد علی اینانلو فعال این عرصه است و باید نسبت به قبح شکار غیرقانونی صورت گرفته، نکته‌ای در یادداشت خود درج کرده و هم لزوم توضیح درباره حضور برادر خود در ماجرا را احساس کرده و به آن واکنش نشان دهد؟ پس چرا از این موارد نمی‌توان اثری در «تیغ و زنگی» یافت؟

    مگر نه اینکه محمدعلی اینانلو اذعان دارد به ناگاه «از چهره‌ای طرفدار طبیعت تبدیل به موجودی مابین اصغر قاتل و خفاش شب شده» و برای هزارمین بار فهمیده که «ما ایرانی‌ها مردمی احساساتی هستیم، زود گرم می‌شویم، گر می‌گیریم، داد و فریاد راه می‌اندازیم، چشم‌ها را می‌بندیم، دهان‌ها را باز می‌کنیم» و حتی به یاد آورده که از گفته ۲۵۰۰ سال پیش هرودوت، «ایرانیان مردمی شریفند که بر فرش‌های نفیس گام می‌نهند و سخنان نغز می‌گویند»، فرش‌های نفیس باقی ‌است، پس چرا خود سخن نغز نگفته و نظرش را راجع به حضور برادرش در شکاری غیرقانونی بیان نکرده است؟

    بی‌‌گمان بخشی از این ابهام هنگامی پاسخ می‌یابد که به آغاز مطلب برگردیم و به یاد بیاوریم که اینانلو طرفدار شکار از نوع تروفه است و دلیل رسیدن به این نقطه را نیز اشباع شدن از شکار دانسته است. با این نوع نگاه، اگر نتیجه بگیریم که این کار‌شناس محیط زیست ممکن است با شکار‌ برادرش مشکلی نداشته باشد، به نظر اشتباه نکرده‌ایم؛ شاید منتظر است برادرش نیز اشباع شود تا تفنگ را زمین گذاشته و دوربین به دست بگیرد.

    جدای از این مباحث، روی زشت ماجرا آنجا بروز می‌کند که بدانیم قرار است همین فرد احتمالا در ساخته‌های خود که در زمان شکار برادرش در سمنان، در غرب کشور مشغول تصویربرداری‌اش بوده، از زیبایی‌های خلقت خدا بگوید و از «قوچ و میش‌ها، آهو‌ها، پرندگان و جانداران دیگر»ی بگوید که در سرمای هوا بدجوری گیر افتاده‌ بودند.

    اینانلو می‌گوید: «در پی تهیه فیلم‌هایی بودم که از تلویزیون پخش کنیم تا مردم تشویق شوند با کمک محیط بانان علاوه بر اینکه به حیوانات آسیب نرسانند، آن‌ها را حفظ کنند»!

    به این دلیل گفتیم که این روی زشت ماجراست، زیرا بر این باوریم، آنچه می‌تواند پای محمدعلی اینانلو را به پرونده شکار برادرش (بخوانید سرایدار برادرش با تفنگ برادرش!) باز کند، نه شکار است که قانونی بودن یا نبودن آن مطرح باشد و نه اعتقاد وی به شکار تروفه، ‌بلکه دوگانگی آشکاری است که می‌تواند هزار حرف نگفته در آن نهفته باشد؛ البته شاید ایراد از فرستنده نباشد و تنها ما گیرنده خوبی نبوده‌ایم که اینانلو را آن گونه شناختیم و با این اینانلو غریبه‌ایم!

  • دستگیری شکارچی دو میش وحشی و یک بره در شهر ارجمند شهرستان فیروزکوه

    دستگیری شکارچی دو میش وحشی و یک بره در شهر ارجمند شهرستان فیروزکوه

     دیده بان حقوق حیوانات: رییس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان فیروزکوه از دستگیری متخلف شکار غیر مجاز دو میش وحشی و یک بره در شهر ارجمند شهرستان فیروزکوه خبر داد.
    به گزارش روابط عمومی اداره کل حفاظت محیط زیست استان تهران، رضا کرمی رییس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان فیروزکوه، گفت: عصر روز سه شنبه 24 دی ماه راس ساعت 19:30 ، مامورین اجرایی این شهرستان موفق به دستگیری یک گروه شکارچی غیر مجاز در منطقه بهان از توابع شهر ارجمند شدند.
    وی گفت: لاشه دو راس میش وحشی، یک راس بره، یک قبضه اسلحه ساچمه زنی، یک قبضه اسلحه گلوله زنی برنو، 10 فشنگ گلوله، 11 فشنگ چهارپاره ، هفت فشنگ ساچمه زنی و دو دستگاه دوربین از شکارچیان کشف و ضبط گردید.
    کرمی افزود: پرونده تخلف بعد از انجام سایر مراحل قانونی و اخذ ضرر و زیان واصله محیط زیست به مبلغ 000/000/54 ریال به دادستانی این شهرستان ارجاع می گردد.

  • نظر ابتکار درباره شکار

    Animal-Rights-Watch-ARW-6950

    دیده بان حقوق حیوانات: رییس سازمان حفاظت محیط زیست می‌گوید بازرسان افتخاری برای بازدید ادواری از مناطق و کمک به محیط‌بانان به یاری سازمان حفاظت محیط زیست می‌آیند.

    به گزارش ایسنا، معصومه ابتکار در صفحه فیسبوکش نوشت: «بنده شخصا هیچ اعتقاد و علاقه‌ای به شکار ندارم و این اختیار سنتی سازمان را تا حد زیادی با وظیفه ذاتی حفظ تنوع زیستی در تضاد می‌دانم.

    در مورد مجوزهای شکار امسال هم سازمان جلساتی را با حضور کارشناسان و شکارچیان قبل از آمدن بنده برگزار کرده بود و بر اساس نظر کارشناسان میزان تخلفات شکار در سالی که پروانه شکار صادر نشده بالاتر است لذا آنها معتقدند عدم صدور هیچ پروانه‌ای فقط به ضرر منطقه است چون شکارچی قانونی محدود، متخلفان متعدد را فراری داده و به امنیت کمک می‌کند.

    متاسفانه تعداد محیط‌بانان سازمان نسبت به عرصه‌های تحت حفاظت سازمان حفاظت محیط زیست کم است و تعداد سلاح‌های غیرمجاز، بیشمار. در قانون برنامه چهارم توسعه تصویب کردیم که این مساله ساماندهی شود ولی دولت بعد اجرا نکرد و وضعیت بدتر شد. امسال هم که ظاهرا تعهدی ایجاد شده بود ولی با مخالفت من تعداد خیلی کم شد و شرط گذاشتیم که باید پروانه با مشارکت جوامع محلی صادر شود تا آنها هم سهیم باشند و در حفاظت کمک کنند.

    علاوه بر آن در برخی استان‌ها میزان مجوزهای صادره برای شکار در سال جاری صفر و در بقیه شاید به اندازه انگشتان یک دست و آن هم با تعیین گونه محدود، سن و جنس و زمان محدود است.

    ضمنا طرحی را آغاز کردم که از بازرسان افتخاری برای بازدید ادواری از منطق و کمک به محیط‌بانان استفاده می‌کنیم که این افراد از شخصیت‌های ملی، پزشکان و مدیران سابق سازمان حفاظت محیط زیست هستند.

    بنده شکارچیانی را می‌شناسم که امروز به جهت مشکلات و کاهش جمعیت حیات وحش، شکار را کنار گذاشته و آماده همکاری هستند. در هر صورت شکار خارجی هم تابع همین ضوابط است و اصلا تفاوتی ندارد.

    امیدواریم بتوانیم هر چه سریع‌تر برنامه‌ای برای مهار شکار غیرمجاز و افزایش ضریب امنیت مناطق با کمک مردم محلی و تشکل‌ها و بازرسان افتخاری ترتیب دهیم.

    کاهش حیات وحش ایران طی سال‌های اخیر عوامل گوناگونی دارد که جبران آن نیازمند یک تلاش جمعی و ملی است و قطعا تنها از عهده یک سازمان به تنهایی بر نمی‌آید.»

  • سازمان محیط زیست و صدور پروانه ویژه شکار؛ مقامات روسی برای شکار به «تنگ صیاد» رفتند

    Animal-Rights-Watch-ARW-7068
    تصویر مربوط به شکار اسپانیایی ها در مازندران است.

    دیده بان حقوق حیوانات: یک منبع آگاه در سازمان محیط زیست از صدور 6 پروانه ویژه شکار برای 6 نفر نفر از شکارچیان خارجی که در بین آنها دونفر از مقامات ارشد روسی هم حضور دارند صادر کرد.

    به گزارش سبزپرس و بر اساس اطلاعات دریافتی، این پروانه های ویژه برای شکار قوچ و کل در سه منطقه حفاظت شده تنگ صیاد در استان چهارمحال و بختیاری، هرات در استان یزد و هفتاد قله در استان مرکزی صادر شده است.

    بر اساس اطلاعات دریافتی، دو تن از شکارچیان روسی که یکی نماینده دومای روسیه و دیگری مشاور پوتین اعلام شده اند در منطقه حفاظت شده تنگ صیاد و دوتن دیگر که مکزیکی هستند در هفتاد قله حضور دارند و از ملیت دو شکارچی دیگر اطلاعی در دست نیست. این افراد توسط برخی مدیران سابق سازمان محیط زیست در دفتر نظارت و بازرسی سازمان به نام های […] و […]، وارد کشور شده و موفق به دریافت پروانه ویژه شکار از سازمان محیط زیست شدند.

    صدور پروانه ویژه شکار برای شکارچیان خارجی سال هاست که توسط سازمان محیط زیست کشور صورت می گیرد و هر ساله تعداد قابل توجهی پروانه ویژه به قیمت بین 5000 تا 9000 دلار برای شکار گونه های جانوری کشور برای این شکارچیان صادر می شود و این امر همچنان مورد اعتراض گروههای حامی حیوانات و حیات وحش قرار م ی گیرد.

    پیش از این اسماعیل کهرم ، استاد دانشگاه که هم اکنون به عنوان مشاور رییس سازمان محیط زیست منصوب شده، خود یکی از منتقدین سرسخت صدور انواع پروانه شکار برای شکارچیان خارجی بود و معتقد بود اگر هم قرار است مجوزی صادر شود درآمد حاصل از آن باید صرف جوامع محلی شود .

    گفتنی است پیش از این نیز در زمان حضور محمد باقر صدوق به عنوان معاون محیط طبیعی سازمان محیط زیست و معاونین قبل تر، در چندین مورد پروانه ویژه شکار برای مناطق حفاظت شده و حتی پارکهای ملی کشور صادر شده بود.