پاسداری از طبیعت با دلهره

Animal-Rights-Watch-ARW-2428

دیده بان حقوق حیوانات/ تیبا بنیاد*: وضعیت متناقضی است؛ دیده بانی می‌کنی و دیده نمی‌شوی، دفاع می‌کنی و بی‌پناه می‌مانی و در میان اتفاقات نادری که دل باید به حمایت و حفاظت گرم باشد کسی برای پشت گرمی نیست. اینها دوگانه‌هایی است که محیط‌بانان با آن دست به گریبانند. این شغل با خطر کردن همراه است. در ارتفاعات سر به فلک کشیده زاگرس و البرز جایی که هیچ انسانی جز او حضور ندارد، در دشت‌های وسیع، بیشه‌ها و دره‌ها، در صحرا و کویر و در جنگل‌های ایران تنها محیط‌بان است که این طبیعت را با چشم‌های تیزبین می‌پاید مبادا گزندی ببیند از دست شکارچیان غیرمجاز و آنها که به محیط‌زیست‌شان رحمی ندارند. هرچند محیط‌‌بانان بی‌چشمداشت وظایف خود را انجام می‌دهند اما حداقل انتظارشان دیده شدن همان حداقل حقوقشان است. سال‌های اخیر برای محیط‌بانان ایران با صدور دو حکم اعدام همراه بود. همچنین در ماه گذشته به دونفر در مناطق استحفاظی دنا تیراندازی شد، وضعیتی که محیط‌بانان را نسبت به وضعیتشان سردرگم‌تر کرد. هومان خاک پور، فعال محیط‌زیست و منابع طبیعی دراین باره می‌گوید: «متاسفانه آن چه به بی‌انگیزگی محیط‌بانان دامن می‌زند عدم تعریف موقعیت‌هایشان است».

محیط‌بانان، شبه نظامیانی بی‌پناه

تاریخچه محیط‌بانی به دهه‌های پیش برمی‌گردد. اولین احکام قانونی درباره شکار در تاریخ ۱۸‌اردیبهشت ۱۳۰۷ تدوین و تصویب شد و در ۱۴‌اسفند ۱۳۳۵ بود که مقررات مستقل و نسبتا جامعی در زمینه حفاظت از حیات وحش به تصویب مجلس وقت رسید؛ کانون شکار و صید تشکیل شد که اعضای آن را تعدادی از افراد علاقه‌مند به شکار و صید تشکیل می‌دادند. برای اجرای قوانین تدوین شده وزیر کشور و رئیس ستاد ارتش وقت هم عضو این کانون شدند. ۱۶ خرداد ۱۳۴۶ «سازمان شکاربانی و نظارت بر صید» جای کانون شکار را گرفت و این سازمان رسما به عنوان یک دستگاه مستقل دولتی فعالیت خود را با آموزش شکاربانان در سطح کشورآغاز کرد و مناطقی را به عنوان پارک وحش مورد حفاظت قرار داد. سال ۱۳۵۰ که مسائل زیست محیطی در سطح جهان به عنوان یک مساله قابل تامل وتوجه دولت‌ها مطرح شدند، این سازمان با تغییر عنوان به نام «سازمان حفاظت محیط‌زیست» عهده‌دار مسائل محیط‌زیست کشور شد و همکاری خود را با سازمان‌های بین‌المللی ادامه داد. سازمان حفاظت محیط‌زیست براساس استانداردهای بین‌المللی مناطقی را به عنوان مناطق چهارگانه مورد حفاظت قرار داده‌است. هر یک از مناطق دارای شرایط و مقررات خاص خود بوده است وحالا تعداد آنها در کل کشور به ۱۵۳منطقه می‌رسد. سازمان حفاظت محیط‌زیست محیط‌بانان را استخدام می‌کند و هدف از حضور آنها در این سازمان حفاظت و کنترل عرصه‌های طبیعی و حیات وحش کشور است. بنابراین محیط‌بانان سازمان حفاظت محیط‌زیست از نظر قوانین استخدامی، کارمند دولتی محسوب می‌شوند. با توجه به شرایط کاری خویش اما آنها وضعیتی شبیه نیروهای انتظامی یا شبه نظامی دارند. برای کشور پهناوری چون ایران به یازده هزار محیط‌بان نیاز است چرا که طبق استاندارد جهانی باید از هر ۲ هزار هکتار عرصه خشکی و هر یک هزار هکتار عرصه تالابی، یک محیط‌بان حفاظت کند. بااین حال تنها سه هزار محیط‌بان از محیط‌زیست پهناور ایران محافظت می‌کنند که این باعث افزایش حجم کار آنها و خطراتی که ممکن است تهدیدشان کند شده است. تاکنون حدود ۱۱۱ نفر از محیط‌بانان ایرانی در درگیری‌ها در پارک‌های ملی و جنگل‌های کشور جان خود را از دست داده‌اند.

ابهام در قوانین

با این حال ابهاماتی که در قوانین حمل سلاح برای محیط‌بانان وجود دارد باعث شده برای آنهایی که به خاطر حفظ جان خود و طبیعت از سلاح‌هایشان در برابر شکارچیان استفاده کردند احکام قضایی سنگینی بریده شود. خاکپور درباره تبعات این ابهامات می‌گوید: « وضعیت محیط‌زیست به گونه‌ای است که به دلیل ابهام در قوانین محیط‌بانی، ترویج قانون‌شکنی می‌شود و مردم در برابر ماموران گستاخ‌تر شده‌اند. در سال‌های اخیر درگیری‌ها بین مردم و محیط‌بانان شدت گرفته است. می‌توان بخشی از آن را به قانون‌گریزی شکارچیان نسبت داد اما بی‌شک بخشی از این رفتار به شرایط نامعلوم محیط‌بانان برمی‌گردد که باید هم برای خودشان و هم مردم مشخص شود‌.» زمستان سال گذشته بود که دومین محیط‌بان در منطقه حفاظت‌شده دنا به اعدام محکوم شد که این حکم نیز ابهام در قوانین را نشان می‌دهد. غلامحسین خالدی در حالی که مجوز حمل سلاح به‌عنوان ضابط قضایی و حکم ماموریت از سازمان محیط‌زیست برای مقابله با شکارچیان مسلح را در اختیار داشت به این مجازات محکوم شد چرا که قاضیان پرونده حکم محیط‌زیست را مبنی بر اجازه حمل سلاح برای این افراد نپذیرفتند. آنها عقیده داشتند «محیط‌بانان ضابط دادگستری نیستند و چون ضابط نیستند، نمی‌توانند از اسلحه استفاده کنند» در حالی که قانون گارد حفاظت محیط‌زیست می‌گوید: «ماموران و محیط‌بانان ضابط قضایی محسوب می‌شوند و به همین دلیل مجوز حمل سلاح دارند‌.» کارشناسان حقوقی معتقدند که براساس قانون حفاظت و بهره‌برداری از جنگل‌ها و مراتع (مصوب 1346) كه بعد از انقلاب هم مورد اصلاح قرار گرفت، مامورین جنگلبانی در ردیف ضابطین دادگستری قرار دارند و محیط‌بانان نیز كه طبق قانون، مسلّح هستند باید در حكم ضابط قضایی محسوب شوند. اگر محیط‌بانان به عنوان ضابط قضایی محسوب شوند، «قانون به كارگیری سلاح توسط مامورین نیروهای مسلّح در موارد ضروری (مصوب 1373)» در مورد آنها حاكم خواهد بود. البته در حال حاضر كه یگان حفاظت از محیط‌زیست زیرنظر نیروی انتظامی تشكیل شده است، نیروهای این یگان كه محیط‌بان هستند، ضابط قضایی محسوب می‌شوند اما در سال‌های گذشته در مورد ضابط قضایی محسوب شدن این نیروها با توجه به نحوه استخدام آنها شبهاتی مطرح بوده است.

شرایط تا عوض شدن قانون تغییر نمی‌کند

از مشکلات دیگری که محیط‌بانان با آنها مواجهند عدم آموزش کافی به دلیل ندادن اعتبارات به این بخش است. این فعال محیط‌زیست مساله آموزش را مهم ارزیابی می‌کند و می‌گوید: «جنبه دیگری که می‌توان به آن توجه کرد، عدم توجه به منابع اعتباری حفاظتی در محیط‌زیست است. متاسفانه در برخی نهادهای دولتی زمانی که با کمبود اعتبارات همراهند از اعتبارات آموزش کم می‌کنند. در حالی که آموزش برای محیط‌بانان امری حیاتی است و در حفاظت از جان آنها نیز بسیار موثر است. بنابراین زمانی که از اعتبارات بخش آموزش کم می‌شود، محیط‌بانان آموزش کافی نمی‌بینند و آنها آموزش لازم برای حمل سلاح ندارند، پس شرایطی را که استفاده از سلاح را قانونی می‌کند آموزش نمی‌بینند و این می‌شود که در موقعیت‌های بحرانی که استفاده از سلاح آنها منجر به مرگ شکارچیان می‌شود در دادگاه‌ها آنها نمی‌توانند از خود دفاع کنند و متاسفانه احکام سنگین قضایی برای آنها صادر می‌شود. این درحالی است که محیط‌بانان باید هر شش ماه یک بار دوره‌های آموزشی را بگذرانند‌.» شرایط محیط‌بانی در ایران تا زمانی که لوایح مورد حمایتی آنها تصویب نشود تغییری نمی‌کند و حتی ممکن است بدتر هم شود. چرا که این عدم حمایت‌ها انگیزه کاری از محیط‌بانان را می‌گیرد و آنها را به نیروهایی تبدیل می‌کند که برای حفظ جان خود محافظه کاری کنند و بعضا به تبانی با شکارچیان دست بزنند. خاکپور به عنوان یک فعال محیط‌زیست معتقد است تا زمانی که حمایت‌های قضایی صورت نگیرد وضعیت محیط‌بانان همراه با ابهام خواهد ماند. وی بیان می‌کند: «وضعیت کنونی محیط‌بانان وضعیتی است که باید از جنبه‌های گوناگونی به آن نگاه شود. از طرفی نوعی بی‌انگیزگی در بین محیط‌بانان شکل گرفته است که ناشی از محکومیت آنها در سال‌های اخیر بوده است. این شرایط به‌گونه‌ای است که درصورت درگیری محیط‌بانان با شکارچیان و استفاده از سلاح‌های گرم عموما حمایت‌های قضایی از محیط‌بانان نمی‌شود. باید لایحه حمایت قضایی از محیط‌بانان نهایی شود تا بتوان این موقعیت‌ها را کنترل کرد.» مجلس چند ماهی است که اعلام می‌کند در حال پیگیری و رسیدگی به لوایح مربوط به محیط‌بانان است. کمال‌الدین پیرموذن، رئیس فراکسیون محیط‌زیست و توسعه پایدار مجلس نیز با تاکید بر اهمیت تصویب هر چه سریع‌تر دو لایحه حمایتی محیط‌بانان، در گفت‌وگو با آرمان گفت: «این روزها مجلس درگیر تصویب بودجه است و فرصت لازم را ندارد به موضوع محیط‌بانان رسیدگی کند. اما فراکسیون محیط‌زیست مجلس درباره نارسایی‌های قوانین آنها اشراف دارد.» او معتقد است که تنها قوه مقننه نباید در برابر آنها حساس باشد بلکه دو قوه مجریه و قضایی نیز دربرابر محیط‌بانان مسئولند. این نماینده مجلس اضافه می‌کند:«این محیط‌بانان به لحاظ مسئولیت بزرگی که درخصوص محیط‌زیست و سرمایه‌های کشور برعهده دارند بسیار موقعیت خطرپذیر و سختی را می‌گذرانند. آنها در این سال‌ها بیش از همیشه مورد هجوم و حمله شکارچیان قرار گرفته‌اند و مسائل آنها باید مورد توجه نه تنها قوه مقننه بلکه دو قوه دیگر نیز باشد. دولت و مجلس باید انگیزه‌های لازم را از طریق تامین مزایای مورد نیاز آنها و ایجاد چتر حمایتی برای محیط‌بانان فراهم کند‌.» به دلیل سرگرم بودن مجلس روی لایحه بودجه اما رسیدگی به محیط‌بانان به وقت دیگری موکول شده است که به گفته پیرموذن، نارسایی‌های قانونی آنها توسط این کمیسیون بعد از تعطیلات تیر ماه پیگیری خواهد شد و با تعاملاتی که با سازمان محیط‌زیست داشته‌اند پیگیری‌های لازم را درباره وضعیت آنها خواهند کرد.

شهیدانی که شهید محسوب نمی‌شوند

با این حال تیراندازی به دو محیط‌بان در منطقه حفاظت شده دنا هنوز بی‌جواب مانده و حکمی برای این پرونده صادر نشده است. وکیل این محیط‌بانان گفته است: پرونده قضایی این حادثه در مرحله تحقیقات در جریان است و هنوز آخرین دفاعیات متهمان برای تهیه کیفر خواست انجام نشده اما با توجه به شکل وقوع جرم که متخلف شبانه با اسلحه راه را بر مامور بسته و با برهم زدن نظم منطقه و شلیک به محیط‌بان موجب نقص عضو وی شده است، این جرم قطاع طریق محسوب می‌شود و مجرمان باید قصاص شوند.با بالا رفتن شکارهای غیرقانونی حالا پیشنهاداتی برای افزایش جرایم این قاچاقچیان ارائه شده است به‌طوری که سرهنگ خیلدار، فرمانده یگان حفاظت محیط‌زیست پیشنهاد افزایش 10برابری جرایم تخلفات شکار و صید را داده و تاکید می‌کند: این پیشنهاد به ریاست سازمان حفاظت محیط‌زیست ارائه شده که امیدواریم در شورای عالی محیط‌زیست به تصویب برسد. این درحالی است که چندی پیش پس از زخمی شدن این دو محیط‌بان، سرهنگ خیلدار بیان کرد افزایش جریمه‌ها تلفات محیط‌بانان را بیشتر می‌کند. علاوه براین‌ها عدم تعلق مزایا به این محیط‌بانان بر بی‌انگیزگی آنها افزوده است چنان که خاکپور می‌گوید: «متاسفانه آنچه به بی‌انگیزگی محیط‌بانان دامن می‌زند عدم تعریف موقعیت‌هایشان است و آنها اگر در درگیری با شکارچیان غیرقانونی کشته شوند، شهید محسوب نمی‌شوند بنابراین در عین این که مدام جان آنها در خطر است ولی به تعریفی مناسب نمی‌رسند، خانواده‌های آنها در معرض خطر هستند. بنابراین برخی محیط‌بانان به تبانی با شکارچیان روی می‌آورند تا از درگیری جلوگیری کنند و جان خودشان را نجات دهند‌.» اما سرهنگ خیلدار در خلاف این صحبت‌ها ابراز می‌کند: «هر شخصی که در لباس محیط‌بانی کشته شود شهید محسوب شده و خانواده‌اش از مزایای خانواده شهید برخوردار می‌شود‌.» ابهامات درباره وضعیت و مزایای محیط‌بانان تا آنجایی است که افراد دخیل در این حوزه نیز درباره آنها نظرات متفاوتی می‌دهند. باید دید که تا چه زمانی این بلاتکلیفی‌ها ادامه دارد و این محیط‌بانان به آنچه حقشان است می‌رسند.

* منبع: روزنامه آرمان

________________

پاسداری از طبیعت با دلهره

شلیک با اسلحه شکاری در میدان قائمشهر!

وقتی شکارچی شکارچی می کشد/ اسلحه های شکاری مسبب جنایات

رئیس پارک ملی دنا توسط شکارچیان به گلوله بسته شد

آیا تفنگ به دستان روانی سالم دارند؟/ قتل خواهر زاده با سلاح ساچمه زن

لزوم نظارت حداقلی بر سلامت روان تفنگ به دستان/ قتل مادر با اسلحه شکاری

قتلی دیگر با اسلحه شکاری/ آیا تمام تفنگ داران فعلی صلاحیت نگهداری و حمل سلاح دارند؟

دستگیری یک شکارچی با سه اسلحه!

جزییات جدید پرونده حمله به محیط بان/ احتمال فلج شدن دست قربانی

شکارچیان شلیک‌کننده به محیط بان دستگیر شدند

یادگار شکارچیان بر تن محیط بان/ تصویری +۲۱

وقتی شکارچی شکارچی می کشد/ اسلحه های شکاری مسبب جنایات

رئیس پارک ملی دنا توسط شکارچیان به گلوله بسته شد

آیا تفنگ به دستان روانی سالم دارند؟/ قتل خواهر زاده با سلاح ساچمه زنی

شلیک شکارچی به صورت محیط بان در مازندران/ شکارچی در زندان و محیط بان در بیمارستان

در مزرعه ذرت رخ داد: قتل به دست شکارچی های جانی/ سلاح شکاری بلای جان حیوان و انسان

اسلحه شکاری در دست مجنونین/ پدری با اسلحه شکاری دخترش‌ را کشت و خودکشی کرد!

نشانه روی سلاح شکاری رو به محیط بانان: دو کشتارچی با تهدید اسلحه گریختند

باز هم قتل نفس به دست شکارچیان: جنایت در باغ «پاراقشلاق»

کشتی‌گیر متهم به قتل با اسلحه شکاری تسلیم شد

متلاشی کردن جمجمه همسر با اسلحه شکاری

قتل پسر معتاد به دست پدر با اسلحه شکاری

ضرب و شتم محیط بان پارک ملی توسط شکارچیان/ ورود اراذل و اوباش به مناطق حفاظت شده

قتل یک محیط بان دیگر به دست شکارچی/ محیط بان عبداله یاری در اثر تیراندازی شکارچیان متخلف به شهادت رسید

جنایت تفنگ داران در آغاز سال: ۵۸ ساچمه در شکم محیط بان پارک ملی گلستان

محیط بان: زندگی در هراس/ کشتارچیان محیط بانان را مسخره می کنند!

روز محیط بان را تبریک نمی گوییم!

اسلحه‌ای که مجوز دفاع از خود محیط‌ بان را ندارد

یاوران طبیعت با نثار خون خود مردانه درخشیدند/ ادامه عکس العمل ها به رفتار کشتارچیان قاتل

میرسنجری: یاری قربانی مدیریت غیر اصولی شکار شد/ شکارچی جانگیر است.

جزئیات عملیات شبانه برای دستگیری قاتلان محیط‌بان

دختر پنج ساله ایلامی با اسلحه شکاری مادرش را کشت

مسئولیت عواقب صدور مجوز سلاح شکاری به عهده مسئولان است

جزییات شهادت ۴ محیط بان در کردستان

شهادت یک محیط بان دیگر، صابر الله داد

شهادت محیط بان به دست شکارچی جانی

شکار محیط بانان، جنایت تفنگداران

دستگیری و هلاکت قاتلان یک محیط‌ بان

مرگ شکارچی با اسلحه غیر مجاز

هلاکت قاتل ۴ مامور منابع طبیعی

دیدگاه‌ها

12 پاسخ به “پاسداری از طبیعت با دلهره”

  1. ساسان+ نیم‌رخ

    دلم گرم خداوندیست که با دستان من گندم برای یاکریم خانه می ریزد.
    چه بخشنده خدای عاشقی دارم!
    که میخواند مرا با اینکه می داند گنهکارم!!
    دلم گرم است و می دانم بدون لطف او تنهای تنهاییم….
    ای دوســـــــــــت برایت من خــــــــــــــــــــــدا را آرزو دارم……

  2. سپیده آسمانی نیم‌رخ

    ” وضعیت متناقضی است؛ دیده بانی می‌کنی و دیده نمی‌شوی، دفاع می‌کنی و بی‌پناه می‌مانی و در میان اتفاقات نادری که دل باید به حمایت و حفاظت گرم باشد کسی برای پشت گرمی نیست.”
    “تاکنون حدود ۱۱۱ نفر از محیط‌بانان ایرانی در درگیری‌ها در پارک‌های ملی و جنگل‌های کشور جان خود را از دست داده‌اند.”

  3. سپیده آسمانی نیم‌رخ

    – وکیل این محیط‌بانان گفته است: پرونده قضایی این حادثه در مرحله تحقیقات در جریان است و هنوز آخرین دفاعیات متهمان برای تهیه کیفر خواست انجام نشده اما با توجه به شکل وقوع جرم که متخلف شبانه با اسلحه راه را بر مامور بسته و با برهم زدن نظم منطقه و شلیک به محیط‌بان موجب نقص عضو وی شده است، این جرم قطاع طریق محسوب می‌شود و مجرمان باید قصاص شوند.
    .
    .
    بر اساس ماده 185 «قانون مجازات اسلامی» مصوب سال 1375 «سارق مسلح و قطاع الطریق هر گاه با اسلحه امنیت مردم یا جاده را برهم بزند و رعب و وحشت ایجاد کند محارب است» هر چند که در این ماده صیغه های جمع «قطاع الطریق» و «اسلحه» به دلیل مصطح تر بودن آنها نسبت به صیغه مفرد، به کار رفته اند، ولی تردیدی وجود ندارد که تحقق جرم موضوع ماده منوط به بعد مرتکبین و اسلحه نمی باشد. به نظر میرسد که در صورت تعدد مرتکبان این ماده شامل همه آنها خواهد شد، هر چند که تنها یکی یا تعدادی از آنها عملاٌ حاصل سلاح باشند، البته به شرط آنکه دیگر سازمان از این موضوع اطلاع داشته و با هدف و قصد مشترکی دست به سرقت مسلحانه زده باشند. منظور از سلاح در این ماده نیز، مثل ماده 183 سابق الذکر، سلاح واقعی، اعم از سرد یا گرم و پر یا خالی میباشد، ولی شکیک کردن سلاح ضرورتی ندارد ماده 653 قانون تعزیرات «مصوب سال 1375 جرم مشابهی را پیش بینی کرده است و مقرر می دارد» هر کس در راه ها و شوارع به نحوی از انحاء مرتکب راهزنی شود، در صورتی که عنوان محارب بر او صادق نباشد، به سه تا پانزده سال حبس و شلاق تا 74 ضربه محکوم میشود «علی رغم تشابه جرم موضوع این ماده با جرم موضوع ماده 185 این دو جرم با یکدیگر تفاوت هایی به شرح ذیل دارند و بنابراین نمی توان ماده 1/653 ناسخ ماده 185 داشت.

    اولین تفاوت بین دو ماده آن است که در ماده 5653 بر خلاف ماده 185، دست به سلاح بردن ضرورتی ندارد : دومین تفاوت آن است که مکان ارتکاب جرم موضوع ماده 653 در راهها استوار است (اعم از این که در داخل یا خارج شهر واقع شده باشند) لیکن جرم موضوع ماده 185 در سایر جاها (مثلاٌ در یک ورزشگاه یا گردشگاه عمومی است) نیز قابل ارتکاب می باشد: تفاوت سوم در این نکته نهفته است که برای تحقق جرم موضوع ماده 653، باید راهزنی ارتکاب یابد در حالیکه در جرم موضوع ماده 185 علی رغم آن که هدف اصلی مرتکبان سرقت و قطع الطریق میباشد، لیکن آنچه که در عمل برای تحقق جرم موضوع ماده باید رخ دهد برهم خوردن امنیت مردم یا جاده می باشد. در هر حال به پیروی از اصل محلی و نیز با توجه به تصریح ماده 653 ابتدا باید شمول ماده 185 نسبت به مرتکب مورد بررسی قرار داد و تنها در صورت عدم شمول ماده اخیر الذکر نوبت به اعمال ماده 653 خواهد رسید.
    —————————————————
    ماده 607 – هرگونه حمله يا مقاومتي كه با علم وآگاهي نسبت به مامورين دولت در حين انجام وظيفه آنان به عمل آيد تمرد محسوب مي شود ومجازات آن بشرح ذيل است –
    1 – هرگاه متمرد به قصد تهديد اسلحه خود را نشان دهد حبس از شش ماه تا دوسال .
    2 – هرگاه متمرد در حين اقدام دست به اسلحه برد حبس از يك تا سه سال .
    3 – در ساير موارد حبس از سه ماه تا يك سال 0
    تبصره – اگر متمرد در هنگام تمرد مرتكب جرم ديگري هم بشودبه مجازات هر دو جرم محكوم خواهد شد .
    ————————
    ماده 612 – هركس مرتكب قتل عمد شود و شاكي نداشته ياشاكي داشته ولي از قصاص گذشت كرده باشد و يا بهر علت قصاص نشود در صورتيكه اقدام وي موجب اخلال در نظم و صيانت وامنيت جامعه يا بيم تجري مرتكب يا ديگران گردد دادگاه مرتكب را به حسب از سه تاده سال محكوم مي نمايد .
    تبصره – در اين مورد معاونت در قتل عمد موجب حبس از يك تا پنجسال خواهد بود .
    ماده 613 – هرگاه كسي شروع به قتل عمد نمايد ولي نتيجه منظور بدون اراده وي محقق نگردد به شش ماه تا سه سال حبس تعزيري محكوم خواهد شد .
    ماده 614 – هركس عمدا” به ديگري جرح يا ضربي وارد آوردكه موجب نقصان يا شكستن يا از كارافتادن عضوي از اعضاء يا منتهي به مرض دايمي يا فقدان يا نقص يكي از حواس يا منافع يا زوال عقل مجني عليه گردد در مواردي كه قصاص امكان نداشته باشد چنانچه اقدام وي موجب اخلال در نظم و صيانت وامنيت جامعه يا بيم تجري مرتكب يا ديگران گردد به دو تا پنج سال حبس محكوم خواهد شد و در صورت درخواست مجني عليه مرتكب به پرداخت ديه نيز محكوم مي شود .
    تبصره – در صورتي كه جرح وارده منتهي به ضايعات فوق نشود و آلت جرح اسلحه يا چاقو و امثال آن باشد مرتكب به سه ماه تا يك سال حبس محكوم خواهد شد .
    —————————–
    ماده 679 – هركس به عمد و بدون ضرورت حيوان حلال گوشت متعلق به ديگري يا حيواناتي كه شكار آنها توسط دولت ممنوع اعلام شده است را بكشد يا مسموم يا تلف يا ناقص كند به حبس از نود ويك روز تا شش ماه يا جزاي نقدي از يك ميليون و پانصد هزار ريال تا سه ميليون ريال محكوم خواهد شد .
    ماده 680 – هركس برخلاف مقررات وبدون مجوز قانوني اقدام به شكار يا صيد حيوانات و جانوران وحشي حفاظت شده نمايد به حبس از سه ماه تا سه سال و يا جزاي نقدي از يك ونيم ميليون ريال تا هيجده ميليون ريال محكوم خواهد شد
    ماده 690 – هركس به وسيله صحنه سازي از قبيل پي كني ، ديواركشي ، تغيير حدفاصل ، امحاي مرز ، كرت بندي ، نهركشي ، حفرچاه ، غرس اشجار و زراعت وامثال آن به تهيه آثار تصرف در اراضي مزروعي اعم ازكشت شده يا در آيش زراعي ، جنگلها و مراتع ملي شده ، كوهستانها ، باغها قلمستانها ، منابع آب ، چشمه سارها ، انهارطبيعي و پاركهاي ملي ، تاسيسات كشاورزي ودامداري ودامپروري وكشت وصنعت واراضي موات و باير و ساير اراضي واملاك متعلق به دولت يا شركتهاي وابسته به دولت يا شهرداريها يا اوقاف و همچنين اراضي و املاك وموقوفات و محبوسات واثلاث باقيه كه براي مصارف عام المنفعه اختصاص يافته يااشخصاص حقيقي يا حقوقي به منظور تصرف يا ذيحق معرفي كردن خود يا ديگري ، مبادرت نمايد يا بدون اجازه سازمان حفاظت محيط زيست يا مراجع ذيصلاح ديگر مبادرت به عملياتي نمايد كه موجب تخريب محيط زيست ومنابع طبيعي گردد يا اقدام به هرگونه تجاوز وتصرف عدواني يا ايجاد مزاحمت يا ممانعت از حق در موارد مذكور نمايد به مجازات يك ماه تا يك سال حبس محكوم مي شود .
    دادگاه موظف است حسب موردرفع تصرف عدواني يا رفع مزاحمت يا ممانعت از حق يا اعاده وضع به حال سابق نمايد .
    تبصره 1 – رسيدگي به جرائم فوق الذكر خارج از نوبت به عمل مي آيد ومقام قضايي با تنظيم صورتمجلس دستور متوقف ماندن علميات متجاوز را تا صدور حكم قطعي خواهد داد .

  4. سپیده آسمانی نیم‌رخ

    ماده 1-121. ضابطان دادگستری مأمورانی هستند که تحت نظارت و تعلیمات مقام قضایی در کشف جرم، حفظ آثار و علائم و جمع آوری ادله وقوع جرم، شناسایی، یافتن و جلوگیری از فرار و مخفی شدن متهم، بازجویی مقدماتی، ابلاغ اوراق و اجرای تصمیمات قضایی، به موجب قانون اقدام می‌کنند.
    ——————-
    انواع ضابطین خاص :

    بطورکلی ضابطین خاص رامیتوان باتوجه به حدوداختیاراتی که قانونگذاربه آنهامحول نموده است به2دسته تقسیم گردیدالبته دسته سومی ازماموران نیزوجود دارندکه حوزه عملیاتی آنهامشابه ضابطین خاص است یعنی بدون اینکه قانون ذکری ازضابط بودن به میان آورده باشدبعضی ازوظایف ضابطین رابه آنهامحول کرده است :

    الف/دسته اول :ضابطینی هستندکه پس ازکشف جرم مکلفنا مستقیما به موجب قانون ویاتحت نظارت وتعلیمات قانونی مقام قضایی اقدامات لازم رابه منظورحفظ آثارودلائل جرم وجلوگیری ازفرارومخفی شدن متهم بعمل آورده ومراتب رابه مقام قضایی گزارش نمایدکه عبارتنداز:

    1/اعضای نیروی مقاومت بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

    2/اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

    3/واحداطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

    4/روساومعاونین زندانها

    5/فرمانده هواپیما

    6/مامورین انتظامی راه آهن

    7/مامورین جنگلبانی

    8/مامورین شکاربانی

    9/مامورین وحصول آیدان وکشف قاچاق

    10/نیروهای محافظ سازمان میراث فرهنگی

    11/مامورین گاردبنادروگمرگات

  5. سپیده آسمانی نیم‌رخ

    ضابطان دادگستري كه محيط بانان يكي از آن دسته هستند در قانون مشخص شده است و در ماده 15 قانون آيين دادرسي كيفري ضابطان را تعريف كرده و 6 وظيفه عمده براي آن‌ها برشمرده است و همچنين مصاديق‌شان راتعريف كرده است .

    اولين آنها نيروي انتظامي است كه ضابطان عام محسوب مي شوند، دومين گروه روسا ومعاونان زندان‌ها، سومين گروه مامورين بسيج سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و گروه چهارم كساني كه شوراي امنيت ملي وظيفه ناجا را به آن‌ها مي‌سپارد و پنجمين گروه كساني كه به عنوان قانون خاص ضابط شمرده شده‌اند مثل محيط بانان كه قانون خاص در مورد آنها اعمال مي شود. همان طور كه همه مي‌دانيم مسلح بودن از ملزومات ضابطان دادگستري براي دفاع از جان ومال مردم است زيرا محيط بانان مسئول دفاع و محافظت از محيط زيست كه سرمايه ملي كشور و سرمايه آيندگان مملكت است، هستند. پس به عبارت ساده تر مي‌توان گفت كه همه ضابطان بايد مسلح باشند و به همه ضابطان در برخورد با خاطيان حق شليك هم داده شده است.در سال 1374 مجلس شوراي اسلامي قانوني را از تصويب گذراند به نام قانون به كارگيري سلاح كه در مورد همه ضابطان قابل اعمال است.

    در اين قانون آمده است كه ضابط مي‌تواند در شرايطي به سوي متهم شليك كند كه در صورت برخورد با خاطيان ابتدا بايد فرمان ايست داده باشد. در صورت نافرماني خاطي، مي تواند تير هوايي شليك كند ودر صورت فرار خاطي، مي‌تواند از ناحيه كمر به پايين شليك كند و باز در صورت فرار مي‌تواند از كمر به بالا شليك كند. در ماده 13 همين قانون آمده است اگر ضابطان دادگستري حين انجام وظيفه مرتكب ضرب وجرح شوند در صورتي كه ضابط برابر قانون عمل كرده باشد ديه آنها از بيت المال پرداخت مي‌شود همچنين ماده 332 قانون مجازات اسلامي همين موضوع را مقرر كرده است، اما در مورد مذكور كه گويا ظابطان دادگستري كه محيط‌بانان يكي از آن دسته هستند در قانون مشخص شده است.

  6. سپیده آسمانی نیم‌رخ

    در تعريف ضابط قضايي به موجب قانون جزايي ضابطان قضايي ماموراني هستند كه تحت‌نظر و تعليمات دادستان عمومي یا مرجع قضایی قرار دارند و تعلیمات آنها را اجرا می‌کنند. قانون آيين دادرسي كيفري ضابطان را به ضابطان عام و ضابطان خاص تقسيم‌بندي كرده. ضابطان عام شامل ماموران نيروي انتظامي مي‌شود كه وظيفه‌شان مبارزه با مواد مخدر، كشف جرم، بحث كالاي قاچاق و حفظ آثار و دلايل جرم است. در مقابل آنها ضابطان خاص شامل معاونان زندان‌ها و ماموران نيروهاي بسيج يا ماموران اداره جنگل‌باني و محيط‌زيست، ماده 15 قانون آيين دادرسي كيفري در حوزه محيط‌زيست بر خلاف تصور موجود ما مي‌توانيم ماموران سازمان محيط‌زيست را ضابط قضايي تلقي كنيم.

    البته در اين مورد اختلاف‌نظر وجود دارد كه آيا اينها ضابط قضايي هستند يا خير؟اختلاف‌نظر برآمده از ماده 19قانون شكار صيد سابق و همچنين ماده 15 قانون حفاظت و بهسازي محيط‌‌زيست مصوب سال 1353 است كه بيشتر مورد بحث است كه مطلق آنها ماموران سازمان محيط‌زيست ضابط قضايي محسوب نمي‌شوند و كساني به موجب ماده 15 ضابط قضايي هستند كه از طرف سازمان محيط‌زيست به موجب صدور ماده 15 مامور كشف تعقيب جرائم زيست‌محيطي باشند و شرط دوم اين است كه ضابط دادگستري بايد قبلا شرح وظايف خود را زير نظر دادستان عمومي گذرانده باشد. وي ادامه داد: پس كسي را مي‌توان ضابط دادگستري دانست (با توجه به قوانين) كه الزامات ماده 15 قانون محيط‌زيست و ماده 19 شكار و صيد در موردش رعايت شده باشد. حتما ماموران محيط‌زيست (آن‌دسته كه ضابط قضايي محسوب مي‌شوند) بايد هم الزامات ماده 15 و 19 در موردشان رعايت شود و مهم‌تر اينكه حكم ماموريت داشته باشند. در اينجا وظيفه قاضي اين است تشخيص دهد شخصي كه در مظان اتهام قتل يا ضرب و جرح است به موجب مقررات خاص ضابط قضايي محسوب مي‌شده يا خير؟ كه احراز آن با توجه به ماده 15 و 19 خيلي ساده است ولي مسئله مبهم شرايط استفاده از سلاح توسط محيط‌بان است قانون به كارگيري سلاح موارد استفاده از سلاح را تعيين كرده است. موردي كه ميان محيط‌بانان شايع است بند 1 ماده 3 قانون نحوه به‌كارگيري سلاح توسط ضابط دادگستري آمده است كه براي دفاع از خود در برابر كسي كه با سلاح سرد يا گرم به آنها حمله مي‌كند است.

    يكي از مواردي كه ماموران انتظامي مي‌توانند از سلاح‌شان استفاده كنند بحث دفاع از خود است كه وقتي يك محيط‌بان به شكارچي اخطار مي‌دهد چون معمولا شكارچيان اسلحه دارند و به آنها حمله مي‌كنند درگيري اجتناب ناپذير است. بنابراين 3 قيد دارد كه اگر ماموري به عنوان ضابط قضايي براي دفاع از خودش يا موارد ماده 3 كه بندهاي ده‌گانه‌اي دارد كه توسط اين مواد قانوني ذكر شده كه مامور در چه مواردي مي‌تواند از سلاح خودش استفاده كند و اين مامور بايد چه شرايطي را رعايت كند در تبصره 3 ماده 3 تاكيد شده كه ابتدا بايد مامور فرمان ايست بدهد بعد در صورت فرار خاطي تير هوايي و باز در صورت فرار كمر به پايين و در صورت فرار از كمر به بالا مي‌تواند شليك كند و بايد اين فرآيند طي شود و البته شرايط و ضوابط دفاع مشروع معيارهايي دارد كه احراز آن با قاضي است.

    حالا سوال این است اگر واقعا محيط‌بان براي حفظ جان خود هيچ راه ديگري به جز استفاده از سلاح نداشته باشد؟ برخورد قانون چگونه است؟ اينجا دقيقا موارد دفاع مشروع به موجب حقوق كيفري صادق است. قانون نحوه به‌كارگيري سلاح هم همين موضوع را مطرح كرده است كه اگر روش ديگري براي كنترل نيست مي‌توانند از سلاح استفاده كنند.

    در بحث اين پرونده‌ها كه ضابط قضايي هيچ راه ديگري نداشته و حمله‌اي صورت گرفته مصداق آن دفاع مشروع است كه مي‌شود بند 1 ماده 3 قانون به‌كارگيري سلاح را به دفاع مشروع تعبير كرد و اين بحث قضايي است و قاضي بايد احراز كند كه آيا مشمول عنوان دفاع مشروع مي‌شود يا خير و مسئله خيلي مهم و قضايي است. در اينجا مي‌توان گفت محيط‌بانان دو دسته هستند يا محیط قرباني است يا در مظان اتهام است. در پرونده‌هاي موجود محيط‌بان قرباني است ولي بعضي مواقع عكس آن اتفاق مي‌افتد در مورد پرونده آقاي تقي‌زاده محيط‌بان حكم متهم را دارد چون به شكارچي شليك كرده و باعث كشته شدن شكارچي شده است. در مورد محيط‌بانان كه در صورت برخورد با خاطيان مجبور به كشتن آنها مي‌شوند و سازمان محيط‌زيست در بحث حمايت از محيط‌بانان لايحه‌اي مبني بر حمايت از محيط‌بانان تهيه كرده است كه در آن بحث بيمه مسئوليت محيط‌بانان مطرح شده است.زيرا اصولا كار محيط باني كاري باريسك بالا است و بايد محيط‌بانان براي حفظ محيط‌زيست و حيات وحش تلاش ‌كنند ولي از آن طرف بايد قواعد مربوط به حفظ حيات انسان‌ها را رعايت كنند و براي قاضي هم فرقي نمي‌كند كه محيط‌بان يا نيروي انتظامي در مظان اتهام باشد ولي اگر از حدود اختيارش خارج شود قطعا مسئوليت خواهد داشت.

  7. سپیده آسمانی نیم‌رخ

    قانون افراد گارد محیط زیست را مسلح اعلام می­کند، طبق ماده‌ 32 آيين‌نامه اجرايي قانون حفاظت و بهسازي محيط زيست، افراد گارد محيط‌ زيست‌ به‌ سلاح‌ مناسبي‌ كه‌ نوع‌ آن‌ با موافقت‌ وزارت‌ دفاع‌ تعيين‌ مي‌شود، مجهز مي‌گردند. در ماده‌ 33 همین آیین نامه نیز آمده است: سازمان‌ مكلف‌ است‌ دوره‌هاي‌ آموزشي‌ لازم‌ براي‌ مأموريني‌ كه‌ بايد در گارد محيط‌ زيست‌ انجام‌ وظيفه‌ نمايند، دائر كند.

    ‌همچنین در قانون به ‌كارگيري سلاح توسط مأمورين نيروهاي مسلح، مأموران انتظامي در شرایط زیر حق به کارگیری سلاح دارند: 1- براي دفاع از خود در برابر كسي كه با سلاح سرد يا گرم به آنان حمله نمايد.2 ـ براي دفاع از خود در برابر يك يا چند نفر كه بدون سلاح حمله مي‌آورند ولي اوضاع و احوال طوري باشد كه بدون به‌ كارگيري سلاح مدافعه‌ شخصي امكان نداشته باشد. 3 ـ براي دستگيري سارق و قاطع‌ الطريق و كسي كه اقدام به ترور يا تخريب يا انفجار نموده و در حال فرار باشد. 4 ـ براي حفظ اماكن طبقه‌بندي شده به ‌ويژه اماكن حياتي و حساس در مقابل هر گونه هجوم و حمله جهت ترور، تخريب، آتش‌سوزي، غارت اسناد و اموال، گروگان‌گيري و اشغال. 5 ـ براي جلوگيري و مقابله با اشخاصي كه از مرزهاي غير مجاز قصد ورود و يا خروج را داشته و به اخطار مأمورين مرزباني توجه نمي‌نمايند و مواردی دیگر.

  8. سپیده آسمانی نیم‌رخ

    طبق اسنادي که «سيدرمضان روانگرد» و «فيض الله افشار» وکيل هاي محيط بان خالدي در اختيار روزنامه «شرق» قرار داده اند؛ خالدي به همراه چهار همراه ديگرش مجوز حمل سلاح به عنوان ضابط قضايي و حکم ماموريت از سازمان محيط زيست را در جيب داشتند. آنها براي برخورد با شکارچيان مسلح به ارتفاعات دنا رفتند تا طبق گزارشي که منابع محلي در اختيار آنها گذاشته بودند، از کشتار بيشتر حيات وحش جلوگيري کنند، که حادثه خلق شد. بعد از باز سازي صحنه جرم، آن طور که وکلاي پرونده محيط بان دنا مي گويند، سه قاضي دادگاه کيفري با وجود وارد بودن 15 ايراد اساسي به پرونده، حکم به قاتل بودن خالدي داده اند. حکمي که اکنون با کشف اشکالات بيشتر با اعتراض وکلابه دادگاه تجديدنظر رفته است. افشار وکيل پايه يک دادگستري که از سوي سازمان محيط زيست به عنوان وکيل آقاي غلامحسين خالدي منصوب شده صادر شدن حکم اعدام را به دادگاه کيفري استان منتسب مي کند و خبر از اعتراض وکلابه راي صادره مي دهد. حکم حالادر مرحله تجديدنظر است و اعتراض وکلاثبت شده است. به گفته افشار، قضات اين پرونده مي گويند: «محيط بان ها ضابط دادگستري نيستند و چون ضابط نيستند نمي توانند از اسلحه استفاده کنند. آنها حکم محيط زيست را قبول ندارند، در حالي که قانون گارد حفاظت محيط زيست مي گويد، ماموران و محيط بانان ضابط قضايي محسوب مي شوند و به همين دليل مجوز حمل سلاح دارند.

    شرايط جغرافيايي
    «پرويز آنت» سرپرست محيط بانان ماموريت منطقه ميمند که برگه ماموريت خالدي را تاييد کرده به «شرق» مي گويد «در حالي براي آقاي خالدي حکم قصاص صادر شده که قضات، شرايط جغرافيايي و وضعيت سخت و طاقت فرساي محيط بانان را در ارتفاعات دنا که حتي اکسيژن کافي براي نفس کشيدن ندارند در حکم لحاظ نکرده اند.» او شکوه مي کند که قرار بود از محيط زيست دفاع کند ولي گاهي با همکارانش ناچار مي شوند فرار کنند و گاهي ناچار مي شوند دست به اسلحه ببرند و براي نجات جان خود شليک کنند و به طور اتفاقي تير به شکارچي مي خورد و مي ميرد! گاهي دچار ارتفاع زدگي و ترس و وحشت مي شوند که بنا به اظهارات او «اين شرايط سخت در راي قضات تاثيري نداشته است.»

    آموزش و قانون
    آنت به دوره هاي آموزش محيط بانان اشاره مي کند که شامل دوره قضايي زير نظر قضات مي شود. کارت ضابط قضايي در پرونده استخدامي محيط بانان قرار مي گيرد و بر اين اساس ماموران سلاح به دست مي گيرند. قانون در رابطه با آنها مي گويد «اگر متهمي با سنگ يا هر نوع سلاح سردي به ماموري حمله کند، او مي تواند کمربند به پايين مهاجم را هدف بگيرد.»همچنين روانگرد وکيل شخصي محيط بان خالدي به بخش ديگري از پرونده اين محيط بان اشاره مي کند و مي گويد: محيط بانان جزو ماموران خاص محسوب مي شوند يعني به عنوان مامور نيروي انتظامي محسوب نمي شوند ولي با توجه به شيوه کار آنها به نوعي ضابط قضايي هستند. خلاقانوني موجود در شرايط کاري محيط بانان به گفته روانگرد بايد از سوي سازمان محيط زيست و دستگاه قضايي مورد تجديدنظر قرار بگيرد؛ چرا که چندين مورد از اتفاقات پيش آمده با نقص قانون منجر به بروز تخلف و از دست رفتن جان انساني شده است؛ اگرچه طبق قانون، محيط بان بايد از اسلحه به درستي استفاده کند. به گفته وکيل پرونده محيط بان خالدي منطقه محل درگيري صعب العبور و تپه مانند بوده ولي قضات توجهي به اين شرايط جغرافيايي نکرده اند. او معتقد است بايد باب اين بحث باشد که آيا اين قتل مي توانسته يک قتل شبه عمد باشد يا نه؟ يعني مامور در اصل دشمني با کسي نداشته و در شرايط اجبار از اسلحه چند نفر شليک شده اما به هر حال قضات تشخيص دادند که اين مامور قانون به کارگيري سلاح را رعايت نکرده است. اما دادگاه کيفري براي تحقيق و معاينه فني به محل حادثه رفته است. سه نفر از قضات دادگاه کيفري با هلي کوپتر به محل حادثه رفته اند و از نزديک آنجا را ديدند، در حالي که هنوز ترديدهاي جدي وجود دارد آيا تير اين محيط بان به مقتول خورده يا خير! روانگرد با استناد به پرونده خالدي مي گويد: در پرونده قضات از کلمه «احتمال بيشتر» استفاده کرده اند و بر اين اساس تاکيد کرده اند که مطمئن نيستند دقيقا خالدي مقتول را به قتل رسانده است و از ديدگاه حقوقي يعني «شک» در پرونده وجود دارد. حتي «يک شاهد» هم در اين پرونده وجود ندارد که شهادت به قاتل بودن خالدي بدهد و قضات بر اساس «علم خود» تشخيص داده اند. يکي ديگر از ايرادات اساسي به پرونده اين است که يک اکيپ کارشناس براي بررسي صحنه جرم کفايت نمي کند که حادثه را از نزديک ببينند بلکه لازم است چند گروه اين موضوع را بررسي کنند. بنا بر اين در اعتراضي که به حکم وارد شده به موارد و اشکالات بررسي و نحوه حکم به ديوانعالي کشور شکايت شده است.

    ضعف محيط زيست
    سازمان محيط زيست که به گفته محيط بان خالدي و همين طور پرويز آنت «از نظر حقوقي در پرونده خيلي ضعيف عمل کرده است.» حالاهم مسووليت دنبال کردن پرونده محيط بانان دربند را به درستي دنبال نمي کند. تا جايي که علي سميعي سرپرست سابق دفتر حقوقي سازمان حفاظت محيط زيست در واکنش به پرسشي پيرامون پرونده اين محيط بان دربند، از کناره گيري خود خبر مي دهد و تاکيد مي کند که تمايلي به توضيح دادن درباره روند رسيدگي و پيگيري سازمان محيط زيست درباره پرونده محيط بانان اعدامي سازمان ندارد. اين در حالي است که محيط بان تقي زاده بيش از سه سال و محيط بان خالدي دو سال و 9 ماه است به اتهام قتل شکارچيان غيرمجاز، در زندان انتظار مرگ را مي کشند. آنها به «شرق» مي گويند: در پرونده اين دو قتل، مديريت محيط زيست استان و کشور از نظر حقوقي آن طور که انتظار داشته اند به پرونده آنها رسيدگي نکرده است. وکيل خالدي همچنين تاکيد مي کند، وکيل براي دفاع از موکل بايد اطلاعات داشته باشد و محيط زيست بايد در قبال اين محيط بانان احساس مسووليت کند و آنها قرباني قانون ناقص و سوءمديريت نشوند. با اين حال بنا به شهادت محيط بانان منطقه دنا، بعد از دو حکم اعدامي که براي محيط بانان دنا صادر شده شکار در منطقه افزايش يافته است و محيط بانان به دليل ترس از کشته شدن به دست شکارچيان، يا اعدام شدن بعد از قتل، ديگر رغبتي به محيط باني ندارند. بنا به استناد اطلاعات محيط بانان دنا در سه سال گذشته چندهزار کل و بز در دنا شکار شده و جمعيت شکار روزبه روز در حال کاهش است. خالدي در تاييد اين مساله مي گويد: شغل بعضي از مردم منطقه شکار است. آنها آشکارا شکار مي کردند و ما برخورد مي کرديم و نتيجه اش را ديديم.

    روزنامه شرق ، شماره 1653 به تاريخ 2/11/91، صفحه 6 (جامعه)

  9. سپیده آسمانی نیم‌رخ

    دو تا دفاعیه واسه محیط بانان دربند نوشتم
    میخوام بدم به وکیل هاشون
    به اضافه چند صدتا امضا برای قاضی
    به کجا بفرستم؟

    1. دیده بان حقوق حیوانات ش نیم‌رخ
      دیده بان حقوق حیوانات ش

      دفاعیه برای دعوای خاص است یا عام؟

      1. سپیده آسمانی نیم‌رخ

        دفاعیه برای دوتا محیط بانیه که دربند هستن و منتظر اعدام …

        1. دیده بان حقوق حیوانات ش نیم‌رخ
          دیده بان حقوق حیوانات ش

          ظاهرا هم اکنون بیش از دو محیط بان چنین شرایطی دارند!

دیدگاهتان را بنویسید