دسته: دانش

  • قورباغه‌های درختی؛ جواهرات جنگل‌های بارانی!

    دیده بان حقوق حیوانات/ محمد مهدی حیدرپور: شب های گرم تابستان در مناطق استوایی با آواز قورباغه های درختی گره می خورد. اما این دوزیستان درختی تنها استادان آواز شب هنگام نیستند و با رنگ ها و الگوهای زیبای‌شان توجهات را به سوی خود جلب می کنند. قورباغه های درختی بیشتر زندگی خود را صرف بالا رفتن از درختان و حضور روی برگ ها می کنند. در ادامه با برخی از این جواهرات جنگلی بیشتر آشنا می شویم.

    491608_405

    به گزارش عصر ایران، یکی از بامزه ترین و نمادین‌ترین قورباغه های درختی، قورباغه درختی سبز است که بومی استرالیا است اما در آمریکا نیز یافت می شود. این قورباغه درختی از رنگ سبز زیبایی برخوردار است و از آن جایی که طول آن به 10 سانتیمتر نیز می رسد، هالک دنیای قورباغه های درختی نیز است.

    491609_937

    قورباغه درختی چشم قرمز آرایه ای دیدنی از رنگ های سبز، آبی تیره، زرد و قرمز را ارائه می کند. این نوع از قورباغه درختی در محیط گرمسیری آمریکا جنوبی زندگی می کند اما بر خلاف دیگر قورباغه های رنگارنگ این منطقه، قورباغه درختی چشم قرمز سمی نیست. در عوض چشم های بزرگ قرمز این قورباغه به عنوان مکانیزمی دفاعی عمل می کند.

    491610_905

    آپر آمازون یکی دیگر از انواع رایج قورباغه درختی در مناطق گرمسیری است. این قورباغه درختی زمان کمتری را روی درختان سپری می کند و بیشتر در میان بوته ها و در امتداد آب، جایی که می تواند تخمگذاری کند، زندگی می کند.

    491611_443

    الگوی گیج کننده قورباغه درختی چشم بزرگ که به نام قورباغه درختی طاووسی نیز شناخته می شود، این دوزیست زیبا را در جنگل های بومی تانزانیا پنهان نگه می دارد. برخی قورباغه های درختی چشم بزرگ طی زندگی خود یک بحران هویت را تجربه می کنند و رنگ آنها از سبز به قهوه ای تبدیل می شود.

    قورباغه های برگی

    491612_469

    در زیر خانواده Phyllomedusianae، قورباغه های برگی استوایی در اشکال مختلفی وجود دارند.قورباغه برگی باشکوه همانند یک جغد شب است که بیشتر عمر خود را روی درختان سپری می کند و تنها برای تولید مثل از درختان پایین می آید.

    491613_489

    قورباغه برگی ببری که به دلایلی روشن این نام را به خود گرفته است برخلاف پسر عموی وابسته به درخت خود اغلب اوقات در مرداب ها و باتلاق ها و همچنین بخش های پست جنگل حضور دارد.

    491614_181

    با بهره‌مندی از رنگ های آبی و زرد-سبز، قورباغه درختی میمونی مومی یکی از زیباترین گونه های قورباغه برگی است. در شرایطی که قورباغه های برگی دیگر برای یافتن جفت باید درختان را ترک کنند، قورباغه درختی میمونی مومی تمام طول زندگی دوران بلوغ خود را روی درختان سپری می کند. این قورباغه تخم های خود را روی برگ هایی که در نزدیکی جریان آب قرار دارند، می گذارد و برگ را برای محاظت از تخم ها جمع می کند. هنگامی که بچه قورباغه ها ظاهر می شوند به درون آب می افتند تا چرخه رشد آنها تکمیل شود.

    قورباغه های پیکان سمی

    491615_922

    قورباغه های پیکان سمی که در اعماق جنگل های آمریکای مرکزی و جنوبی یافت می شوند از جمله درخشان‌ترین قورباغه های درختی نیز هستند. البته رنگ های زیبا و تند این قورباغه ها هشداری بر سمی بودن آنها است. از نظر فنی، قورباغه های پیکان سمی گونه های درختی نیستند اما بسیاری از آنها روی درختانی با ارتفاع نه متر یا بیشتر زندگی می کنند. به عنوان مثال، قورباغه پیکان سمی توت فرنگی تنها برای تخمگذاری از درختان و گیاهان بالا و پایین می رود.

    491616_451

    قورباغه پیکان سمی توت فرنگی همواره قرمز رنگ نیست و برخی از آنها دارای رنگ ها و الگوهای متفاوتی هستند.

    491617_885

    قورباغه سمی طلایی یکی دیگر از ساکنان جنگل بارانی است که از جمله خطرناک‌ترین قورباغه های پیکان سمی نیز محسوب می شود. بدن این دوزیستان زیبای کوچک با یک سم آلکالوئید پوشیده شده که می تواند انقباض عضلانی غیر ارادی، نارسایی قلبی و حتی مرگ را موجب شود.

    491618_336

    قورباغه پیکان سمی زرد راه راه یکی از قابل توجه‌ترین ساکنان جنگل بارانی در ونزوئلا و برزیل است که زیر صخره و همچنین روی درخت یافت می شود. این گونه به شدت از قلمرو خود محافظت می کند.

  • مرغ و خروس‌های مرموز اندونزیایی

    دیده بان حقوق حیوانات:  در اثر یک پدیده قابل توجیه علمی مرغ و خروس‌های کشور اندونزی در جهان مشهور و قیمت گوشت آنها سرسام آور شده است.باشگاه خبرنگاران نوشت: به تازگی قیمت نوعی مرغ که دارای پوست و حتی گوشت سیاه است در شرق آسیا بسیار بالا رفته و جزو خوراکی‌های بسیار گران و تشریفاتی شده است.

    Animal-Rights-Watch--ARW-1-1442

    گفتنی است، این مرغ و خروس‌ها Agam Cemani نام دارند و اعتقاد باستانی مردم اندونزی بر این است که خوردن آنها نیروی افسانه‌ای به انسان می‌دهد.بررسی‌ها نشان می‌دهند، کارشناسان علت سیاهی کامل پرها و حتی گوشت این مرغ و خروس‌ها را بیماری ژنتیکی به نام Fibromelanisis عنوان کرده‌اند که سبب نوعی جهش ژنتیکی و تغییر رنگدانه‌‌های بدن این حیوان شده است.

    این بیماری حتی سبب شده کلیه پرها، ماهیچه‌ها، استخوان‌ها و سایر اندا‌‌م‌های داخلی و خارجی این پرندگان کاملا سیاه باشد.با توجه به شیوع و گسترش بالای آنفولانزای پرندگان در کشورهای شرق آسیا و ترس از سرایت بیماری اما مصرف این پرندگان به دلیل ظاهر غیر عادی آنها چه در داخل اندونزی و چه در کشورهای اروپایی به تازگی بسیار رایج شده است.در حال حاضر قیمت هر یک کیلو از گوشت این پرندگان در بازارهای غربی در حدود ۲۰۰ دلار است. با توجه به بازار پر رونق فروش این پرندگان در کشورهای غربی داخل کشور اندونزی مزارع بزرگ پرورش Cemani تاسیس شده و پرورش دهندگان سود زیادی بدست می‌آورند.

    این مرغ و خروس‌ها به طور سنتی در مراسم مختلف و آئین‌ها در کشور اندونزی به همراه غذاهای مختلف مصرف می‌شوند.چند سال پیش یک متخصص ژنتیک اهل کشور سوئد به نام دکتر Anderson با مطالعه بر روی علت تغییر رنگ این طیور آن را جهش ژنی به نام Endo thelian-۳ شناسایی کرد که مسئول تنظیم سلول‌های ملانوسیت است که سبب تولید رنگدانه‌ در حیوانات مختلف و انسان‌ها می‌شود. با وجود رنگ غیر عادی خوردن این مرغ و خروس‌ها تا به حال سبب هیچ عارضه سلامتی در انسان ها نشده است.

  • زمین شاهد ششمین انقراض زیست محیطی است؛ نابودی دوزیستان و گونه های آسیب پذیر

    دیده بان حقوق حیوانات: محققان انگلیسی می گویند: زمین در حال مشاهده ششمین انقراض است ؛ این انقراض شامل کاهش سریع دوزیستان و سایر گونه های آسیب پذیر حیوانات در این کره خاکی می شود.
    زمین شاهد ششمین انقراض زیست محیطی است؛ نابودی دوزیستان و گونه های آسیب پذیر
    به گزارش ایرنا از هلث، طبق این گزارش مطالعات محققان نشان می دهد که قورباغه ها، سمندرها و سایر دوزیستان به اندازه قابل توجهی با تغییر آب و هوا، از دست دادن زیستگاه، بیماری و عوامل دیگر تهدید می شوند. بیش از یک سوم از قورباغه های جهان در معرض تهدید انقراض نسل قرار دارند.
    **نخستین انقراض اصلی و بزرگ (440 میلیون سال قبل از میلاد مسیح)
    اولین انقراض گروهی براثر ( سرد شدن سریع و شدید زمین) در پایان اردویسین بوقوع پیوست و تغییراتی در محیط زیست آبی و دریایی که اکثر بخش های زمین را در بر داشت ، و باعث از بین رفتن تمام یا بخشی از گونه های زیستی در روی زمین را شد.
    **دومین انقراض اصلی و بزرگ (370 میلیون سال قبل از میلاد)
    این رویداد در پایان دوره دونین در اثر نغییرات شدید آب و هوائی جهانی بوقوع پیوست وباعث انقراض 19 درصد از گونه های زیستی در روی زمین شد که در آن زمان می زیستند.
    **سومین انقراض اصلی و بزرگ (245 میلیون سال قبل از میلاد)
    این رویداد و این انقراض بزرگ که تا به این زمان از نوع خود در پایان دوره ی پرمین بوقوع پیوسته ، بزگترین رخداد انقراضی بوده که زمین به خود دیده است . این واقعه بخاطر تغییرات آب و هوایی ناشی از حرکات پلیت تکتونیک زمین اتفاق افتاده است. با این حال ، شواهد نشان می دهد که عوامل ناشی از این انقراض مشابه عواملی بوده که در پایان کرتاسه اتفاق افتاده است. در این دوره انقراض ، 54 درصـــد از گونه زیستی از بین رفته است.
    **چهارمین انقراض اصلی و بزرگ (210 میلیون سال قبل از میلاد)
    این رویداد در پایان دوره تریاس ، به فاصله کوتاهی با انقراض نسل دایناسور ها و تکامل اولیه پستانداران،بوقوع پیوست. که شناسایی و تحلیل دقیق عوامل ایجاد آن دشوار می باشد. در این دوره 24درصد از گونه های زیستی آن زمان از بین رفتند.
    **پنجمین انقراض اصلی و بزرگ (65 میلیون سال قبل از میلاد)
    وقایع پایان کرتاسه شاید از معروفترین وقایع انقراضی بوده که تاکنون اتفاق افتاده که باستناد شواهد فسیلی این زمان ، گونه هایی از طیف فیلوژنیکی دایناسورهای باقی مانده در خشکی و آمونیتها در محیطهای آبی از بین رفتند . در خصوص عوامل ایجادی این واقعه ، با توجه به اجماع نظر جمعی در دهه گذشته ، مربوط به برخوردهای زمین با عوامل فرا زمینی و احتمـالا’دراثر برخور شهـاب سنـگها و ستاره گان دنباله دار می دانند. در هر حال برخی از زمین شناسان برتاثیر سلسله رویدادهای فیزیکی از جمله وقوع آتشفشانهای بزرگ در انقراض گونه های زیستی در محیط زیست از جمله اکوسیستم خشکی و دریایی مانند ‘ دکن تله هندوستان’ اذعان می کنند . 17درصد از رسته های زیستی در این دوره از بین رفتند .
    این محققان همچنین موفق به کشف بروز یک بیماری انگلی جدید در بچه قورباغه ها شدند که می تواند جمعیت قورباغه های زمین را تهدید کند.این بیماری که هنوز مشخص نشده است توسط یک آغازی انگلی (یک میکروارگانیسم تک یاخته ای ) ایجاد می شود که به کبد بچه قورباغه ها حمله می کند.
    محققان دانشگاه اکستر در انگلیس همچنین بچه قورباغه های شش کشور را در سه قاره را مورد آزمایش قرار دادند و متوجه شدند که این آغازی در گونه های مختلف قورباغه ها وجود دارد.
    توماس ریچارد استاد دانشگاه اکستر گفت: جمعیت قورباغه های جهان در حال کاهش قابل ملاحظه هست و مشخص شده است که یک بیماری عفونی نقش قابل توجهی در این زمینه دارد.
    محققان که یافته های خود را در مجله PNAS منتشر کرده اند، می گویند: یافته های آنها بر بروز یک تنش در حال رشد زیست محیطی تاکید دارد که تمام دوزیستان با آن روبرو هستند.

  • مخالفت باشبیه سازی پلنگ/این علم فعلا قادربه جلوگیری ازانقراض نیست

    دیده بان حقوق حیوانات/بهار سلاحورزی:مشاور سازمان محیط زیست تکنولوژی شبیه سازی را بسیار نوپا تر از آن می داند که بتواند گونه های جانوری در معرض انقراض را نجات دهد.
    به گزارش خبرگزاری مهر،  نخستین باری که حرفی درباره تکنولوژی شبیه‌سازی شنیده شد، زمانی بود که گوسفندی به نام «دالی» در سال ۱۹۹۶ با استفاده از این تکنولوژی به دنیا آمد. اما در حقیقت حدود ۴۵ سال قبل از آن دانشمندان به فکر همانندسازی مهره‌داران افتادند.

    1772997

    در سال ۱۹۵۲ بود که دانشمندان موفق به شبیه‌سازی بچه‌ قورباغه‌هایی شدند که درست مانند حیوان اصلی و اولیه بودند. این بچه قورباغه‌‌های کوچک به عنوان نخستین حیوانات شبیه سازی در تاریخ مشهورند. پس از آن تحقیقات در این زمینه سرعت بیشتری گرفت. سال ۱۹۹۶ تلاش‌های گسترده دانشمندان برای تولید اولین پستاندار شبیه‌سازی شده به نتیجه رسید و گوسفندی به نام دالی در جولای آن سال به دنیا آمد اما ۶ سال بعد در سال ۲۰۰۳ دالی در ۶سالگی و به دلیل ابتلا به یک بیماری ریوی از بین رفت.

    با اینکه همچنان تکنولوژی شبیه‌سازی موجودات زنده به کار خود ادامه می دهد اما بیش از ۹۵ درصد از تلاش‌های شبیه‌سازی برای تولید یک موجود زنده شکست می‌خورد و ممکن است بیش از ۱۰۰ فرآیند انتقال هسته‌ای برای تولید یک موجود شبیه‌سازی شده لازم باشد و این تکنولوژی یک عمل گران محسوب می شود. در حقیقت دالی پس از ۲۷۶ مرتبه تلاش برای عوض کردن هسته تخمک به دنیا آمد که این ۲۷۶ تخمک در مجموع ۲۹ رویان تولید کردند که از میان آنها تنها دالی زنده ماند.

    علاوه بر این پس از ۹ هزار مرتبه تلاش برای همانندسازی تنها ۷۰ گوساله به دنیا آمده‌اند که یک سوم از این گوساله ها طی مدت کوتاهی جان خود را از دست داده‌اند و بسیاری از آنها در هنگام مرگ به طور غیرعادی، بزرگ بودند.

    همچنین بررسی‌های نشان داده‌اند که در حیوانات همانندسازی شده غالباً عملکرد ایمنی مختل شده و میزان بالاتری از ابتلا به انواع عفونت، سرطان و سایر اختلالات وجود دارد. برخی دانشمندان علت مرگ اولین پستاندار شبیه‌سازی شده یعنی دالی را پیری زودرس ناشی از شبیه سازی می‌دانند. اگرچه دکتر پانویل موت مسئول شبیه‌سازی دالی معتقد است که مرگ زودرس این حیوان ارتباط به شبیه‌سازی نداشته و به دلیل یک عفونت تنفسی شایع در میان گوسفندان بوده است.

    با این همه پژوهشکده رویان ایران نیز با هدف تولید حیوانات شبیه‌سازی شده از سال ۱۳۷۷ کار خود را آغاز کرد و نخستین گوسفند شبیه‌سازی شده به نام «رویانا» را در سال ۱۳۸۵ تولید کرد که البته بزرگترین جهش علمی کشور در تولید داروهای جدید محسوب می‌شد.

    رویانا سومین سال زندگی خود را با دردهای مزمن و نامشخص در ناحیه شکمی آغاز کرد و معاینات مکرر انجام شده توسط تیم دامپزشکی قادر به تبیین عارضه خاصی نشد. این گوسفند همتاسازی شده در اسفند ۸۸ بر اثر نارسایی مزمن کبدی از بین رفت.

    نخستین بز شبیه‌سازی شده ایران به نام «حنا» در پایگاه تحقیقاتی علوم سلولی اصفهان در فروردین ۱۳۸۸ متولد شد و نخستین بزغاله ایران و خاورمیانه پس از رویانا، گوسفند شبیه‌سازی شده در پژوهشکده رویان اصفهان بود.

    شنگول و منگول بُزهای حاوی ژن فاکتور ۹ انعقادی نیز دی ماه ۱۳۸۸ در پژوهشکده رویان متولد شدند. این بزغاله‌ها که حامل ژن تولید پروتئین انسانی با ترکیب جدید هستند در درمان مبتلایان به بیماری هموفیلی موثرند.

     

    برای نخستین بار در خاورمیانه «بنیانا» در تیرماه ۱۳۸۸ به عنوان اولین گوساله شبیه‌سازی شده در کشور متولد شد که این گوساله پنج روز بعد از به دنیا آمدن به دلیل عفونتی که مشخص نیست چگونه ایجاد شده بود، تلف شد. دومین گوساله شبیه‌سازی شده ایران به نام «تامینا» چند روز پس از مرگ اولین گوساله یعنی «بنیانا» به دنیا آمد. اما چند ساعت بعد به دلیل وقوع تب حاد، این گوساله نیز تلف شد.

    هفته گذشته محققان پژوهشگاه رویان اصفهان برای اولین بار موفق به شبیه‌سازی گونه حیوانی در حال انقراض شدند. که البته به اعتقاد رییس پژوهشکده رویان با توجه به اینکه به علت رشد جوامع بشری، تعداد زیادی از حیوانات در حال انقراض هستند که حفظ آنها اهمیت زیادی دارد این موفقیت دستاوردی بزرگ برای کشور است.

    آنطور که محمدحسین نصر اصفهانی می گوید: شبیه سازی «قوش وحشی قمیشلو» که گونه ای در حال انقراض در منطقه ای نزدیک به اصفهان است در پژوهشگاه رویان با موفقیت انجام شد و این حیوان در حال حاضر در سلامت کامل در مزرعه این پژوهشگاه نگهداری می شود.

    به گفته وی، تاکنون در آسیا تنها سه کشور کره جنوبی، ژاپن و چین فناوری شبیه‌سازی گونه‌های در حال انقراض را در اختیار داشته‌اند و ایران چهارمین کشور آسیایی بوده که به این دانش دست پیدا کرده و تلاش می‌کنیم تا به همین روش، یوزپلنگ و پلنگ ایرانی را نیز شبیه سازی کنیم که تاکنون در این زمینه به موفقیت‌هایی دست پیدا کرده‌ایم.

    رییس پژوهشگاه رویان همچنین به افتخارات کشور در زمینه فناوری محیط زیست و حیوانات در حال انقراض اشاره می کند و می افزاید: امیدواریم تعاملاتی با محیط‌ زیست داشته باشیم تا بتوانیم فضایی طبیعی را برای این حیوانات شبیه‌سازی شده، ایجاد کنیم.

    اما مشاور رییس سازمان محیط زیست در واکنش به این خبر می‌گوید: محققان شبیه‌سازی در کشور باید متوجه باشند که این علم در مراحل اولیه قرار دارد و هنوز نتایج آن به خوبی مشخص نشده است.

    دکتر اسماعیل کهرم به گوسفندی که برای نخستین بار در کشور انگلستان شبیه‌سازی شد و به دلایلی که هنوز کاملا مشخص نیست خیلی زود از بین رفت، اشاره می کند و می افزاید: شبیه‌سازی به عنوان یک کار تحقیقاتی در کشور برای حیوانات ارزشمند است، اما نباید برای این کار به سراغ حیات‌وحش رفت و بهتر است به عنوان مثال بر روی حیوانات اهلی مانند بز، گوسفند و یا مرغ و خروس همانند آنچه که در اسکاتلند انجام شد، تحقیقات خود را ادامه دهند.

    به اعتقاد او در هیچ علمی نمی‌توان یک مرتبه راه صدساله را برویم و اگر چنانچه محققان شبیه‌سازی تصور می‌کنند که با شبیه‌سازی قوچ اصفهان می‌توانند جمعیت این گونه را از خطر انقراض نجات دهند، تصور اشتباهی است، چرا که هنوز خیلی زود است که در مورد نتایج این تحقیقات تصمیم‌گیری شود.

    آنطور که کهرم می گوید رهاسازی گونه‌های شبیه‌سازی شده در طبیعت بر روی ژن‌های طبیعی در نسل‌های بعد تاثیر می‌گذارد و ساختارهای ژنتیکی نسل آینده را کاملا از بین می‌برد، به گونه‌ای که دیگر هرگز نوع اصیل آن گونه را پس از چند سال نخواهیم داشت.

    مشاور رئیس سازمان محیط زیست در پاسخ به اینکه قرار است که این گونه‌ها در محوطه‌های نزدیک به شرایط طبیعت نگهداری شوند و به طور کامل رهاسازی نشوند، ادامه می‌دهد : در بسیاری از کشورهای دنیا در ابتدا تصمیمی برای رهاسازی گونه‌های شبیه‌سازی شده و یا گونه‌های در اسارت در طبیعت وجود نداشته، اما تجربه نشان داده که این گونه‌ها در نهایت به نحوی یا بر اثر بی‌احتیاطی و سهوا و یا عمدا وارد محیط‌های طبیعی شده و سیستم طبیعت را به هم زده‌اند.

     

    او به حضور ناخواسته گونه راکون در شمال کشور و یا قرقاول‌های مازندران و همچنین ماهی‌های دریاچه گهر که احتمالا در اثر بی‌احتیاطی وارد طبیعت کشور شده اند اشاره می کند و توضیح می دهد: در مورد گونه های شبیه سازی شده نیز شاید تا چند دهه آینده به این علم و آگاهی نرسیم که شبیه‌سازی بر روی گونه‌های حیات‌وحش چه نتایج وراثتی و ژنتیکی به دنبال خواهد داشت، بنابراین بهتر است در حال حاضر تمام اقدامات در این زمینه با احتیاط و بر روی گونه‌های غیرحساس انجام شود، کما اینکه در کشورهای پیشرفته مانند انگلستان بعد از شبیه‌سازی یک گوسفند هنوز گونه جدیدی را شبیه‌سازی نکرده‌اند.

    کهرم مخالفت خود را با شبیه سازی بر روی گونه‌های بسیار ارزشمندی مانند یوز ایرانی و پلنگ ایرانی اعلام می‌کند و می‌افزاید: یک اشتباه و یا یک بی‌احتیاطی در انجام چنین تحقیقی ممکن است نژاد خالص ایرانی چندین میلیون ساله این گونه‌ها را تغییر دهد و به عنوان مثال موجب کاهش طول عمر، قدرت جسمانی و یا مشکلات دیگری برای این گونه‌ها شود.

    به گزارش خبرگزاری مهر، امروزه مسئله «کلونینگ» یا شبیه سازی به یک بحث جهانی و همگانی تبدیل شده است. اگر چه هنوز جزئیات این مسئله برای جهانیان و آینده آن روشن نیست، در عین حال، افراد و گروههای بسیاری در سراسر دنیا با مطالعات تبیین این پدیده نوین را از ابعاد گوناگون دنبال می کنند و در داخل کشور نیز بر روی ابعاد مختلف این علم تحقیقات بسیاری در حال انجام است.

    شبیه سازی، در اصل ایده بدی نیست اینکه دانشمندان بتوانند حیوانات یا گیاهان را با کیفیت مطلوب به تولید انبوه برسانند جذاب است. با کمک محققان و مهندسان ژنتیک می توان حیواناتی را به وجود آورد که از اعضای بدن آنها برای پیوند انسانها استفاده شود و یا از طریق جراحی ژنتیک سلولهای سالم مانده از عضو آسیب دیده را به یک عضو کامل تبدیل کرد و یا از موادی که حیوانات در بدنشان تولید می کنند، در داروسازی استفاده کرد و یا به کمک شبیه سازی حیوانات، نسل گونه هایی از موجودات زنده را که در حال انقراض هستند، حفظ کرد.

    با این حال اگرچه در بسیاری از مواقع دیدگاه های زیست محیطی که جانب احتیاط را در مورد حیات وحش شکننده کشور در نظر می گیرند فناوری ستیزانه تلقی می شود از آنجایی که این تکنولوژی هنوز بسیار نوپا است، بهتر است که تحقیقات در کشور بر روی گونه هایی با حساسیت کمتر انجام شود.

  • مزایای نگه داشتن حیوانات خانگی برای کودکان

    دیده بان حقوق حیوانات: روزنامه قانون در صفحه ی قانون بچه ها نوشت: به دنبال پژوهش های متعدد مشخص شده که نگهداری و ارتباط با حیوانات خانگی می تواند اثرات مثبتی در بهبود سلامت درونی افراد به ویژه کودکان داشته باشد.

    در این گزارش که در شماره روز دوشنبه نوزدهم مرداد 1394 خورشیدی به قلم علی روستایی انتشار یافت، می خوانیم: «در دوران کودکی ام همواره آرزوی داشتن یک حیوان خانگی را داشته ام. یک سگ، یک گربه یا یک جوجه. در فصل بهار دستفروشانی در کوچه و خیابان بودند که جوجه های رنگی می فروختند. صورتی، زرد، بنفش اما من هر وقت از مادرم می خواستم یکی از آنها رابرایم بخرد، می گفت: این ها هزار جور مریضی دارند.
    این آرزو برای من هیچگاه محقق نشد و من به نوعی حسرت به دل ماندم. اما حالا برای فرزندم یک جوجه خریده ام. یک جوجه اردک زردو زیبا. باور کنید شاید من بیشتر از فرزندم از دیدن آن لذت می برم. چیزی که پس از خریدن این پرنده زیبا کاملا درک می شود این است که فرزندم از وقتی صاحب جوجه شده است رفتارهای اجتماعی و خلقی اش بسیار ملایم تر شده و مهارت های بسیاری پیدا کرده است. در پی پژوهش های متعدد مشخص شده که نگهداری و ارتباط با حیوانات خانگی می تواند اثرات مثبتی در بهبود سلامت درونی افراد داشته باشد. برخی پزشکان و روانشناسان اعتقاد دارند که با حضور حیوانات خانگی ، روابط بین انسان ها افزایش می یابد و امروزه در این شکی وجود ندارد که حیوانات به نوعی تسریع دهنده بهبود رفتاری در اجتماع هستند. به طور مثال نگهداری از جوجه، به کودک کمک می کند تا احساسات مثبتش را درباره حیوانات رشد داده و باعث افزایش عزت نفس و اعتماد به نفس او شود. به طور کلی ارتباط مثبت با حیوانات می تواند به رشد ارتباط های معتمدانه با دیگران کمک کند.
    در نگاه کلی کودکان در نگهداری از حیوانات دو خصیصه را رشد می دهند؛ یکی مسئولیت پذیری و دیگری مراقبت از حیوان. کودک در این جریان یاد می گیرد که با به موقع غذا دادن به حیوان، از او مراقبت کند. او در این ارتباط نظم و انضباط را فرا می گیرد چرا که حیوان به موقع نیاز به آب، غذا و مراقبت های دیگر دارد.
    مطالعات متعددی نشان داده اند که کودکانی که در خانه های خودبا یک حیوان پشمالو زندگی کرده اند احتمال بروز آلرژی و آسم در بزرگسالی برایشان کمتر است زیرا سیستم ایمنی آنها قوی تر شده است.
    حیوانات آغاز کننده مکالمات هستند. اگر کودکان تان اضطراب اجتماعی یا شرم مزمن دارند حیوانات می توانند به آنها در ملاقات افراد کمک کنند.کودکانی که از حیوان خانگی نگهداری می کنند از افسردگی کمتری رنج می برند و در موقعیت های استرس زا بهتر می توانند شرایط را تحمل کنند.
    نکته مهم دیگر مواجهه کودک با پدیده مرگ است. همستر 2 سال عمر می کند، خرگوش 6 سال و گربه 8 تا 12 سال بنابراین انسان حتی اگر یک سوم عمر طبیعی خودش را داشته باشد حتما مرگ حیوان خانگی اش را می بیند. بنابراین کودک تمرین می کند که چطور مرگ عزیز را ببیند و تحمل کند. برای مثال هنگام مرگ جوجه، کودک یک گام جلوتر افتاده و او از نظر عاطفی احساس تعلق خاطر و فقدان را تجربه می کند. بنابراین در بسیاری از مواقع فرآیند سوگ و عزاداری را در کودکی که جوجه اش را از دست داده است، می بینیم. این فرآیند، یک گام کودک را جلوتر برده و کودک درک می کند که اگر اکنون جوجه اش را از دست داده، دیگر قابل برگشت نیست و جوجه مثل عروسک او نبوده که در صورت خراب شدن دوباره تعمیر شود.

  • کشف عنصر کلیدی زبان انسانی در اصوات پرندگان

    دیده بان حقوق حیوانات: پیش‌تر تصور می‌شد متصل‌کردن اصوات بی‌معنا برای خلق سیگنال‌های معنادار فقط خاص انسان است اما دانشمندان نشان داده‌اند پرندگان نیز قادر به برقراری ارتباط بدین شیوه هستند.

    به گزارش سرویس علمی ایسنا، محققان دانشگاه‌های زوریخ و اکستر انگلستان نشان داده‌اند لیکویی کاکل‌بلوطی (نوعی پرنده اجتماعی بومی استرالیا) توانایی انتقال معانی جدید را از طریق چینش‌ اصوات بی‌معنا در صداهایش را دارد.

    شیوه برقراری ارتباط این پرنده، یادآور روشی است که انسان‌ها از طریق آن‌ واژگان معنادار را خلق می‌کنند.دانشمندان در تحقیقات پیشین نشان داده بودند حیوانات به ویژه پرندگان قادر به مرتبط‌کردن اصوات مختلف به یکدیگر به عنوان بخشی از یک ترانه پیچیده هستند، اما این صداها به طور کلی فاقد معنای خاص بوده و تغییردادن آرایش صداها در یک ترانه، تغییری در پیام کلی آن ایجاد نمی‌کند.

    لیکویی کاکل‌بلوطی برخلاف اکثر پرنده‌های آوازخوان، آواز نمی‌خواند بلکه مخزن کلامی گسترده آن دارای صداهای مجزایی است که از اصوات منفرد کوچک‌تر و از لحاظ صوتی مجزا تشکیل شده است.محققان حاضر بر این باورند این پرنده، صداها را به منظور رمزگزاری معنای جدید بازچینش می‌کند زیرا انجام این کار از طریق ترکیب‌کردن صداهای موجود سریع‌تر از تکامل‌دادن صدای جدید است.

    دانشمندان متوجه شدند این پرنده هنگام انجام رفتارهای مختلف، از دو صدای A و B در آرایش‌های مختلف استفاده می‌کند. لیکویی کاکل‌بلوطی هنگام پرواز، صدای پرواز AB را تولید می‌کرد اما هنگام غذادادن به جوجه‌هایش در لانه صدای ترغیب‌کننده BAB را تولید می‌کرد.

    زمانی که تیم علمی این صداهای ضبط‌شده را برای این پرندگان نواخت، این حیوانات نشان دادند قادرند صدای غذادادن را در مقایسه با صدای پرواز تشخیص دهند.

    هنگامی که صدای ترغیب‌کننده BAB مختص غذادادن به جوجه نواخته می‌شد، پرندگان به لانه نگاه می‌کردند اما هنگامی که صدای پرواز AB نواخته می‌شد، این موجودات به پرندگان در حال ورود به لانه نگاه می‌کردند. بنابراین آن‌ها این دو موقعیت را از یکدیگر تشخیص می‌دادند.

    این نخستین باری است که دانشمندان نشان داده‌اند توانایی تولید معنای جدید با استفاده از بازچینش عناصر بی‌معنا در خارج از گسترده انسانی نیز وجود دارد.این تحقیق گامی آغازین برای بررسی چگونگی ظهور سیستم‌های زبانی ارجحی است که امروزه انسان‌ها از آن استفاده می‌کنند.جرئیات این یافته‌ها در مجله PLOS Biology ارائه شد.

  • توله یوز میاندشت مادر شد+تصاویر

    دیده بان حقوق حیوانات: اواخر هفته گذشته کارشناسان اداره کل حفاظت محیط زیست خراسان شمالی موفق شدند از یک یوزپلنگ ماده به همراه سه توله اش در کنار یک چشمه تصویربرداری کنند. سوال ها اینطور شکل گرفت که آیا این ماده، یوزپلنگ جدیدی است یا از یوزهایی است که در گذشته توسط دوربین های تله ای انجمن یوزپلنگ ایرانی شناسایی شده بودند؟ 25921_745
    به گزارش زیست بوم و به نقل از روابط عمومی انجمن یوزپلنگ ایرانی، در بهار سال 1391 سه توله یوزپلنگ در پناهگاه حیات وحش میاندشت به دنیا آمدند که از همان ابتدا توسط دوربین های تله ای درحال پایش بودند. تصاویر این خانواده یکی از نادرترین تصاویر موجود از یک خانواده نسبتا بزرگ از یوزهای آسیایی بود که به صورت مرتب توسط دوربین های تله ای گرفته می شدند. درسال 1392، مادر خانواده با موفقیت هرسه توله خود را بزرگ کرده و در سن حدودا یک و نیم سالگی از مادر خود جدا شدند، یک نر و دو ماده حاصل تلاش های این یوزپلنگ مادر بود.
    25923_949
    نتیجه بررسی خال ها در بخش پایش و پژوهش انجمن یوزپلنگ ایرانی نشان می دهد که این یوزپلنگ ماده یکی از همان توله هایی است که در سال 1391 به دنیا آمده است. امروز خوشبختانه این توله خود بزرگ شده و پس از رسیدن به سن بلوغ زادآوری کرده است. او هم مانند مادرش سه توله دارد ولی در محدوده ای متفاوت از مادر خود در سالهای گذشته توله هایش را بزرگ می کند.

    از سال 1391 تاکنون برنامه پایش منظم با استفاده از دوربین های تله ای توسط انجمن یوزپلنگ ایرانی و اداره کل حفاظت محیط زیست خراسان شمالی با همکاری پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در این منطقه درجریان است، به طوری که طی سه تابستان متوالی از سال 1391تا 1393 اطلاعات ارزشمندی درباره افراد و ساختار جمعیت یوزها در این منطقه به دست آمد و هم چنان درتابستان سال جاری این برنامه توسط اداره حفاظت محیط زیست جاجرم با حمایت انجمن یوزپلنگ ایرانی درجریان می باشد.
    25922_304
    علاوه بر این، به منظور کمک به حفظ یوزها در این منطقه، تأمین منابع آبی به عنوان یک راهکار جدی مدنظر قرار گرفت و درسال گذشته تعداد 6 آبشخور اصلی میاندشت مجهز به ساختار مقابله به شتر شد تا از مصرف بی رویه آب توسط شترهای اهلی و بی آب نمودن یوزها و سایر جانوران جلوگیری شود. همچنین در سال جاری، یک همیار محیط زیست برای آب رسانی و گشت و کنترل در این منطقه از جوامع محلی پیرامون میاندشت به کار گرفته شده است که حقوق ایشان کاملا توسط انجمن یوزپلنگ ایرانی پرداخت می شود.

    درکنار تولید دانش قابل اتکا و مستند برای حفاظت، ما درتلاش هستیم اقداماتی را انجام دهیم که پایه علمی داشته و تأثیر جدی بر بقای یوزها داشته باشد. در آینده بیشتر از این خانواده خواهید شنید.

  • گوشتخواری، عامل تشدیدِ سرعت انقراض گونه‌هاست

    دیده بان حقوق حیوانات: کارشناسان حفاظت محیط زیست تاکید دارند که خوردن گوشت زیاد نه تنها برای سلامت انسان بلکه همچنین برای تنوع زیستیِ جهان نیز مضر است.

    به گزارش سرویس محیط زیست خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، گروهی از کارشناسان و دانشمندانی که مخالف زیاده‌روی در مصرف گوشت حیوانات توسط انسان هستند، در این مطالعه هشدار داده‌اند که دنبال کردن رژیم های غذایی حاوی گوشت قرمز همانطور که به سلامت انسان آسیب می‌رساند به همان اندازه برای تنوع زیستی در زمین مضر است و می‌تواند سرعت انقراض گونه‌ها را در سراسر جهان تشدید کند.

    زیاده‌روی و تمایل زیاد انسان به مصرف گوشت حیوانات روی بهره‌کشی از محیط زیست و زمین تاثیرگذار است و تهدیدی جدی برای گونه‌های گیاهی و جانوری محسوب می‌شود.مردم به دلیل عادت به گوشت خوردن، احشام خود را افزایش می‌دهند و برای تامین غذای این حیوانات به ناچار محصولات بیشتری کشت کرده و در نتیجه فشار بیشتری به زمین وارد می‌کنند. به گفته کارشناسان در حال حاضر یکی از مهمترین‌ دلایل انقراض گونه‌ها در سراسر دنیا، بهره‌کشی انسان‌ها از زمین و فضاهای بکر و طبیعی است.

    به گزارش شبکه اخبار محیط زیست، در این مطالعات که با هدف بررسی تاثیر رژیم‌های غذایی انسان‌ها بر محیط زیست انجام گرفته، تایید شده است که عادت انسان به گوشت خوردن، یک عامل تهدیدکننده مهم برای گونه‌های گیاهی و جانوری است.

  • درباره فیل‌ها بیشتر بدانید(به مناسبت روز جهانی فیل ها)

    دیده بان حقوق حیوانات: دوازدهم اوت، روز جهانی فیل‌هاست و این روز به منظور افزایش حفاظت و نگهداری از بزرگترین پستاندار خشکی‌زی و در معرض خطر انقراض، تعیین شده است.

    Animal-Rights-Watch--ARW-1-1440

    روز جهانی فیل‌ها در سال 2012 میلادی از سوی یک فیلمساز کانادایی و طرفدار فیل‌ها به اسم «پاتریشیا سیمز» و بنیاد «رهاسازی فیل‌ها در تایلند» نامگذاری شده است. اکنون پس از گذشت حدود دو سال، بیش از 65 سازمان مرتبط با حیات وحش در سراسر جهان از این رویداد حمایت می‌کنند که این نشان‌دهنده افزایش نگرانی‌ها و آگاهی‌ نسبت به وضعیت نامساعد فیل‌های آفریقایی و آسیایی است.
    درباره فیل‌ها بیشتر بدانید
    بنابر اعلام صندوق جهانی طبیعت (WWF)، فیل‌ها بزرگترین پستاندار ساکن خشکی هستند و در این بین فیل‌های آفریقایی تا هشت تُن وزن دارند. از ویژگی‌های ظاهری این فیل‌های آفریقایی می‌توان به داشتن جثه بسیار بزرگ، گوش‌های پهن و بزرگ و خرطومی اشاره کرد که کاربردهای مختلفی نظیر جابه‌جایی و برداشتن اشیاء، شیپور هشدار و شیلنگی که با آن آب بنوشند و یا حمام کنند، دارد. در نقطه مقابل فیل‌های آسیایی جثه کوچکتری دارند و گوش‌های آنها مانند گوش‌های فیل‌های آفریقایی بادبزنی شکل نیست.

    Animal-Rights-Watch--ARW-1-1439

    فیل‌ها را می‌توان از روی تعداد انگشتان پاهایشان از هم تشخیص داد. فیل‌های آسیایی چهار انگشت در پاهای پشتی و پنج انگشت در پاهای جلویی دارند. این در حالیست که فیل‌های آفریقایی سه انگشت در پاهای پشتی و پنج انگشت در پاهای جلویی دارند. این پستاندارِ دارای گوش‌های آویزان به طرز شگرفی از نظر برخی احساسات به انسان شباهت دارد. بنابر اعلام شبکه دیسکاوری نیوز، فیل‌ها نیز همچون انسان احساس خودآگاهی، غم، همدلی و همدردی دارند. آنها همچنین دارای ساختار پیچیده اجتماعی هستند.

    این پستاندار عظیم‌الجثه همچنین برای گشت‌وگذار و تغذیه نیازمند فضای وسیعی هستند و روزانه صدها کیلوگرم میوه و گیاه می‌خورند.
    درباره فیل‌ها بیشتر بدانید
    اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت (IUCN)‌،‌ هر دو گونه فیل‌های آفریقایی و آسیایی را در «سیاهه قرمز IUCN» قرار داده که فیل‌های آفریقایی جزو گونه‌های آسیب‌پذیر و فیل‌های آسیایی در گروه گونه‌های در معرض خطر دسته‌بندی شده‌اند. در حال حاضر جمعیت فیل‌های آفریقایی در حیات وحش 400 هزار و فیل‌های آسیایی 40 هزار راس تخمین زده می‌شود.

    بنابر اعلام شبکه جهانی طبیعت نیز سالانه 30 هزار راس فیل برای استفاده از عاج آنها کشته می‌شوند که افزایش تقاضا برای عاج در بازارهای سیاه چین از عوامل اصلی در افزایش شکار غیرقانونی فیل‌ها محسوب می‌شود. از دیگر نگرانی‌های موجود رویارویی فیل‌ها و انسان‌ها و نزدیک شدن محل زندگی آنها است چرا که با افزایش جمعیت انسان از وسعت قلمرو و زیستگاه‌های فیل‌ها کاسته می‌شود. از آنجا که جمعیت فیل‌ها طی دهه گذشته 62 درصد کاهش یافته بدون کمک برای حفاظت، جمعیت این پستاندار تا پایان دهه آینده منقرض خواهد شد.

  • ببر‌ها آب می‌روند

    دیده بان حقوق حیوانات: یک مطالعه جدید، راه‌کاری برای آسان‌ شدن حفاظت از ببر‌ها در جهان ارائه می‌کندتعداد ببرها در سراسر جهان در حال تحلیل رفتن است، اما ممکن است ضربه بزرگی به انواع آن‌ها هم وارد شده باشد.

    به گزارش همشهری آنلاین، یک مطالعه بحث‌برانگیز که اخیرا انجام شده، می‌گوید به جای 9 زیرگونه ببر، تنها دو زیرگونه وجود دارد. این یافته ممکن است تاثیر چشمگیری بر حفاظت از این گونه در خطر انقراض داشته باشد، هرچند همه متخصصان، موافق نتایج این مطالعه نیستند.در حال حاضر چهارهزار ببر باقی‌مانده در حیات وحش، معمولا به شش زیرگونه ببر سیبری، ببر بنگال، ببر جنوب چین، ببر سوماترا، ببر هندوچین و ببر مالایا تقسیم می‌شوند. سه زیرگونه دیگر به نام‌های ببر بالی، ببر خزر و ببر جاوه هم منقرض شده در نظر گرفته می‌شوند.

    محققان موسسه حیات وحش «لایب‌نیتز» دست به جست‌وجویی برای کشف تفاوت‌های بین این زیرگونه ها زده‌اند. آن‌ها برای تحقیق در این زمینه، اندازه‌های دویست جمجمه و صدالگوی پوست، زیست‌بوم و ژنتیک زیرگونه‌های ببر را با هم مقایسه کردند.

    این پژوهشگران، برای مقایسه خود از اطلاعات منتشرشده در حال حاضر و همین‌طور اطلاعات جدیدی که خودشان از طریق نمونه‌های موجود در موزه‌های مختلف به دست آوردند، بهره گرفتند.آن‌ها با ترکیب صفات مختلف ببرها، دریافتند که شواهد کمی برای افتراق این 9 زیرگونه وجود دارد و آن‌طور که در Science Advances نوشته‌اند، تنها دو زیرگونه ببر قابل شناسایی است.

    نخستین زیرگونه را «ببر سوندا» نامیده‌اند که از ترکیب ببر سوماترا و زیرگونه‌های منقرض شده جاوه و بالی تشکیل شده. زیرگونه دوم، «ببر قاره‌ای» نام گرفته که از جمع بقیه زیرگونه‌ها حاصل شده است.«آندریاس ویلتینگ» یکی از نویسندگان مقاله معتقد است، از نظر ژنتیکی تفاوت‌هایی قابل ردیابی بین این 9 زیرگونه وجود دارد. او می‌گوید: «اما اگر به ترکیبی از همه صفات نگاه کنیم، آن‌گاه تنها دو زیرگونه قابل تشخیص‌اند.»

    «یوراس برایتن ‌موزر» جانورشناس دانشگاه برلین که در این مطالعه شرکت نداشته، معتقد است، این مقاله قطعا باعث بحث و حرف و حدیث‌های زیادی خواهد شد.او می‌گوید: «مقاله از نظر من قانع‌کننده بود و آن را در کنار کار‌های مشابهی که در سال‌های اخیر انجام شده، قرار می‌دهم. کارهایی مثل مقاله‌ای که نشان می‌دهد ببر سیبری و ببر خزر، در حقیقت یک زیرگونه هستند.»برایتن‌ موزر از روسای گروه «متخصصان گربه‌سان» از «اتحادیه بین‌المللی حفاظت از طبیعت» (IUCN) است. اتحادیه‌ای که فهرست قرمز گونه‌های در خطر انقراض را تهیه می‌کند.

    دو سال قبل، گروه متخصصان گربه‌سان از یک تیم عملیاتی خواستند طبقه‌بندی همه گربه‌سانان وحشی را به‌روز کنند. نتیجه این کار احتمالا تا پایان سال جاری میلادی مشخص خواهد شد و برایتن‌ موزر می‌گوید، شاید پیشنهاد جدید را هم مدنظر قرار دهند؛ «در حال حاضر، نحوه طبقه‌بندی بسیاری از گونه‌ها درست نیست.چراکه از زمانی که گونه‌ها و زیرگونه‌ها تعریف شده‌اند، بیش از صد سال می‌گذرد و در بسیاری موارد، کمبود تعداد نمونه‌ها بر نحوه طبقه‌بندی آن‌ها در آن زمان تاثیر گذاشته است.»

    با این حال منتقدان نیز بیکار ننشسته و شروع به حمله کرده‌اند؛ «کاهش سه زیرگونه به یکی (سوندا) ممکن است قابل قبول باشد.» این را «استفان اوبراین» ژنتیست مرکز اطلاعات زیستی ژنوم «تئودوسیوس دبژانسکی» در سنت پترزبورگ روسیه می‌گوید.او برخی اطلاعات ژنتیکی استفاده شده در این مقاله را تولید کرده. با این حال اوبراین معتقد است كه شش زیرگونه قاره‌ای ببر، از نظر ژنتیکی آن‌قدری تفاوت دارند تا به عنوان شش زیرگونه جداگانه طبقه‌بندی شوند.

    بخشی از مشکل این‌جاست که ببر‌ها زمان کمی برای تکامل زیرگونه‌های جداگانه داشته‌اند. یافته‌های فسیلی نشان می‌دهند، این حیوان حدود دومیلیون سال قبل در بخش‌های بزرگی از قاره آسیا پخش شد، اما بعد فاجعه‌ای رخ داد.آنالیز‌های ژنتیکی نشان می‌دهد، حدود هفتادهزار سال قبل، بیشتر ببر‌ها کشته شدند، شاید همزمان با فوران آتشفشان عظیم «توبا» در سوماترا. احتمالا تنها یک گروه کوچک از این فاجعه جان سالم به در برده و تفاوت‌های فعلی، طی هفتادهزار سال از همین گروه کوچک شکل گرفته.

    «شو جین لو» ژنتیست دانشگاه پکن که روی گونه‌های در خطر انقراض کار می‌کند، معتقد است این زمان برای جدا شدن زیر‌گونه‌های متمایز از نظر ژنتیکی کافی است، اما برای تمایزات ریخت‌شناسی کافی نیست؛ «داده‌های ژنتیکی بیشتر قابل اعتنا و اتکا هستند تا داده‌های ریخت‌شناسی.»

    بنا به نظر لو، همین که این 9 زیرگونه از نظر ژنتیکی قابل تمایز هستند، کافی است. به همین دلیل او نسبت به مطالعه جدید که بر زیست‌بوم و آناتومی متکی است، تردید‌های جدی دارد.

    اگر تقسیم‌بندی جدید پذیرفته شود، آن‌گاه مسیر تلاش برای حفظ ببرها تغییرات زیادی خواهد کرد.«ولکر همس» متخصص حفاظت در «بنیاد حیات وحش برای طبیعت» آلمان می‌گوید: «نکته خوب این‌جاست که این مساله، حفاظت را آسان‌تر می‌کند.»او ادامه می‌دهد: «به عنوان مثال، ببر هندی که از آن حدود دوهزار قلاده وجود دارد، می‌تواند برای تقویت ببر جنوب چین مورد استفاده قرار گیرد که عملا در حیات وحش منقرض شده است.»

    همچنین هزاران قلاده ببری که در باغ وحش‌ها از پدر و مادر‌هایی از زیر گونه‌های مختلف به دنیا می‌آیند، ناگهان واجد شرایط برنامه‌های تولیدمثل و بازگشت به حیات‌وحش می‌شوند.آندریاس ویلتینگ، سرگروه تیم تحقیقاتی که مقاله جدید را ارائه داده، معتقد است: «طبقه‌بندی گونه‌ها به تعداد زیاد زیرگونه‌ها، بدون دلایل علمی یا با دلایل علمی ضعیف، موجب کاهش اقدامات عملی در برنامه‌های حفاظتیِ پرورش و تولیدمثل این گونه‌ها می‌شود.

    به عنوان مثال، در حال حاضر جمعیت ببرهای جنوب چین و هندوچین به شدت کاهش یافته. اگر هر یک از این زیرگونه‌ها، همچنان به عنوان طبقه‌ای جداگانه در نظر گرفته شوند، هر دوی آ‌ن‌ها در آینده‌ای نزدیک منقرض خواهند شد.

    اما با در نظر گرفتن‌شان به‌عنوان یک زیرگونه ببر قاره‌ای، می‌توان تحت یک برنامه حفاظتی واحد، این ببرهای در حال انقراض را مدیریت کرد.»مشکل اصلی طبقه‌بندی زیرگونه‌ها بر اساس توزیع جغرافیایی آن‌ها، این است که بسیاری از مرزهای جغرافیاییِ این مناطق، قراردادهایی هستند که بشر تصور کرده.

    به عنوان مثال، در بسیاری از مناطق قاره آسیا – به‌عنوان یکی از زیستگاه‌های دائمی ببرها- در طول ۱۰هزار سال گذشته، مرز جغرافیایی طبیعی واضحی وجود نداشته است.