دیده بان حقوق حیوانات: سال 1993 هنگامی که «بادوم زمینی» در ایالت میسوری ایالت متحده آمریکا کشف شد بسیاری از انسانها برای این سنگپشت گریستند. «بادوم زمینی» بهعنوان سمبلی برای آنچه بشریت بر سر محیطزیست، زمین و جانداران آن آورده، شناخته شد.
به گزارش فرهیختگان مواد پلاستیکی قاتل قدرتمند سیاره ما هستند. زمانی که انسان استفاده از پاکتها و بستهبندیهای کاغذی و پارچهای را به بهانه قطع بیش از اندازه درختان کنار گذاشت نمیدانست مادهای که به جای آنها انتخاب میکند خود قاتل محیطزیست، درختان و حیوانات خواهد بود. البته سادهانگاری است که اتهام افراط در مصرف مواد پلاستیکی را تنها به انسانها و انتخاب نادرستشان مربوط بدانیم. سازمانها و شرکتهای نفتی و تبلیغات آنها برای هرچه بیشتر استفاده کردن مشتقات نفت هم از عوامل عمده گرایش انسانها به پلاستیک بوده است. این مواد را به سبب طولانی بودن تجزیهشان در طبیعت یعنی بین 300 تا 500 سال میتوان در رده مواد تجزیهنشدنی طبقهبندی کرد. یعنی اینکه هنوز نخستین پلاستیک تولیدشده به دست بشر به چرخه طبیعت برنگشته است. در این میان حیوانات بزرگترین گروهی هستند که از رها شدن پلاستیکها در طبیعت ضربه میخورند. سالانه هزاران جانور با خوردن پلاستیکها یا گیر کردن در تورهای پلاستیکی میمیرند و تنها دلیل آن هم این است که ما راه درست بهینه مصرف کردن پلاستیکها را نمیدانیم. از میان این حیوانات گاهی مواردی مشاهده شده که قلب و روح انسان را به درد آورده و صدای وجدان نوع بشر بوده است. لاکپشتهای دریایی که در تورهای ماهیگیری مستعمل رهاشده در دریا، گیر کردهاند یا پرندگان و چرندگانی که پلاستیک خوردهاند از آن جمله هستند، اما داستان «بادوم زمینی» بسیار دردناک است.
«بادومزمینی» 9 ساله از گونه سنگپشتان گوش قرمز در حالی پیدا شد که نواری پلاستیکی که ویژه بستهبندی بطریهای نوشابه است دور لاک او را گرفته و لاکپشت بیچاره در این بخش لاک خود رشد نکرده بود.
دامپزشکانی که او را معاینه کردند بر این عقیده بودند که «بادوم زمینی» از دوران کودکی در این پلاستیک گیر کرده و در این قسمت، لاک و اجزای داخلی بدنش رشد نکرده است. اگر این حادثه برای یک سمور آبی یا دیگر حیوانات آبزی اتفاق میافتاد حیوان بیچاره بیشک از عفونت میمرد. گو اینکه برای بسیاری از حیوانات دریایی و خشکی اتفاقهایی مشابه میافتد.
با معاینه «بادومزمینی» دامپزشکان دریافتند که به جز لاک بخشی از اندام داخلی او هم به اندازه کافی رشد نکرده است. ولی خبر خوب این بود که میتوانست با همین اندام ناقص هم زنده بماند اما چون لاک این حیوان بسیار سخت بود، دیگر امکان ندارد که این قسمت بدنش به حال عادی برگردد.
داستان «بادوم زمینی» تلنگری به وجدان انسان است. انسانی که طبیعت پیرامونش را به نابودی کشانده است و آرامآرام خود را نیز نابود میکند.
سنگپشت گوش قرمز، بومی جنوب ایالات متحده آمریکاست و به بیشتر کشورهای دنیا صادر و بهعنوان حیوان خانگی نگهداری میشود. این گونه حالتی تهاجمی دارد و جزء صد گونه نخست مهاجم در دنیا به حساب میآید و به دلیل گازهای دردناکی که میگیرد در طبیعت رها میشود. این گونه در رقابت با سایر گونههای زیستی همسان خود بسیار موفق است و چون دشمن طبیعی ندارد، به سرعت تکثیر میشود.
بنابراین بسیاری از کشورها بهمنظور حفاظت از گونههای داخلی حیاتوحش خود، واردات این لاکپشتها را ممنوع و مجازاتهای سنگینی برای نگهداری، خریدوفروش و رهاسازی این حیوان در طبیعت وضع کردهاند. اتحادیه اروپا خرید و فروش و نگهداری اینگونه را از سال 1997 ممنوع کرده است.
به تازگی خرید و فروش اینگونه از لاکپشتها در کنار سمندر امپراتور (که گونهای در حال انقراض است) بهویژه پیش از عید نوروز در کشور ما رواج یافته است. لاکپشت گوش قرمز را معمولا با نام لاکپشت مینیاتوری یا لاکپشت سنگاپوری پیش از عید نوروز به فروش میرسانند، در حالی که بیشتر اینگونه از لاکپشتها حامل ویروس بیماری «سالمونلا» (از بیماریهای بسیار کشنده مشترک بین انسان و حیوان) هستند.
دسته: حقوق حیوانات
-
«بادوم زمینی» صدای وجدان بشر!
-
تولید دستکش از پوست سگ/ تصویری
دیده بان حقوق حیوانات: به گزارش دیلی خبر، اکنون که بازار کشورهای حاشیه خلیج فارس مملو از تولیدات چینی است باید مراقب ورود دستکشهای قاچاق از جنس پوست سگ بود.اخیرا یکی از سازمانهای جهانی حمایت از حقوق حیوانات تصاویری را منتشر نموده که نشان می دهد در یکی از شرکتهای چینی سگان ذبح شده و از پوست انها دستکش تولید می گردد.این سازمان می افزاید این شرکت تولیدی علاوه بر دستکش محصولات دیگری همچون کفش را تولید و روانه بازارهای خارجی می نماید
چین قبلا نیز به خاطر عدم توجه به رعایت حقوق حیوانات انتقاداتی را متوجه خود نموده است.در یکی دیگر از موارد در چین خرسها پرورش داده می شوند و از زرداب انها در تولید داروهای سنتی استفاده می شود.ببرها کشته می شوند تا از استخوان و پوست انها استفاده تجاری شود
سازمان خیریه People for Ethical Treatment of Animals که به اختصار PETA نامیده می شود تصاویری را منتشر نمود که نشان می دهد در یکی از شرکتهای کشور چین سگان سلاخی شده و از پوشت انها کفش و دستکش ساخته می شود.
خبرگزاری رویترز نیز در عنوان خبری صحت این ماجرا را تایید نموده است.رویترز می گوید در بخشهای شمالی ایالت هبی گارگاههایی وجود دارد که در زمینه فرایند اماده سازی چرم از پوست سگها فعالیت دارند.
سازمان خیریه PETA همچنین فیلمی از کارگاههای تولید چرم در جیانگسو چین گرفته است که در انجا سگان گردن زده می شوند و پوست انها از بدن جدا می گردد
این سازمان می افزاید پس از بدست امدن چرم از پوست حیوانات در تولید دستکشهای فشن زنانه و همچنین ساخت دستکشهای صنعتی استفاده شده و روانه بازارهای خارجی می گردد.
یکی از کارگران این کارگاهها به خیریه PETA اظهار داشته روزانه بین 100 تا 200 راس سگ کشته می شوند.این سازمان در اطلاعیه ای از تمامی افراد در سرتاسر جهان درخواست نموده از خرید چنین دستکشهای ارزان قیمتی خودداری نمایند
-
عملیات نجات اسب از باتلاق/ تصویر
دیده بان حقوق حیوانات: عملیات نجات یک اسب چهارساله گرفتار در باتلاق توسط آتش نشانها و نیروهای امدادی در هامبورگ آلمان.
EPA -
خطر انقراض در کمین گونه ای جدید از میمون ها در جنگل آمازون
دیده بان حقوق حیوانات: کارشناسان حیاتوحش براین باروند که یک گونه جدید میمون در جنگلهای استوایی آمازون در معرض خطر انقراض است.
به گزارش ایسنا، این کارشناسان معتقدند جنگل زدایی در این منطقه میتواند عاملی باشد که این گونه جدید میمون را در معرض خطر انقراض قرار دهد. طبق مطالعه جدیدی که در دانشگاه «ماتو گروسو» انجام شده این گونه از میمونها که پیش از این شناسایی نشده بودند در سه موقعیت مجزا و در یکی از بخشهای جنگلهای استوایی آمازون ردیابی شدند و تاکنون مطالعات گستردهای در مورد آنها انجام نگرفته بود. کارشناسان معتقد بودند نوع جدید از میمون ساکی (saki) را شناسایی کردند که با انجام تستهای ژنتیکی ادعایشان تایید خواهد شد.
«مانوئل داس سانتوس فیلهو» زیست شناس گفت: اولین تصاویر از این حیوان را برای یک کارشناس فرستادیم و همه شواهد حاکی از آن بود که این میمون، یک گونه جدید است و ویژگیهای آن بسیار متفاوت با سایر گونههاست.
میمونهای ساکی در جنگلهای استوایی مناطق آمریکای جنوبی تا مرکز برزیل زندگی میکنند و طول هر میمون بالغ به 50 سانتی متر میرسد و به دلیل ماهیت مرموزی که دارند به ندرت درختان محل زندگی خود را ترک میکنند و به همین دلیل ناشناخته ماندن آنها دور از تصور نیست.
به گزارش ایسنا به نقل از نیچر ورلد نیوز، اگرچه کارشناسان تقریبا اطلاعات زیادی در مورد این گونه جدید ندارند اما دریافتهاند که این گونه در معرض خطر انقراض است. همچنین از آنجا که زیستگاه این میمونها تحت تاثیر پدیده جنگلزدایی قرار دارد خطر نابودی آنها بالا است.
-
قطع شدن دست یک کودک توسط خرس اسیر در باغ وحش/ تصویری +18
دیده بان حقوق حیوانات: یک پسربچه چینی زمانی که قصد داشت یک خرس را در قفس باغوحش لمس کند، دست خود را از دست داد. به گفته پزشکان حاضر در صحنه، در دقایق نخست پس از قطع شدن دست این پسربچه توسط خرس، او هیچ چیز احساس نمیکرده و فقط بهتزده به فقس خرس خیره شده است. گفته میشود پزشکان مراکز درمانی چین موفق به پیوند بازوی این پسر 9 ساله نشدند.
-
چه کسی آخرین پلنگ ایرانی را خواهد کشت؟!
دیده بان حقوق حیوانات: به تابلوی ” محل عبور حیوانات وحشی” توجه نکنید. پای خود را روی پدال گاز خودرو بیشتر فشار بدهید، شاید افتخار کشتن آخرین پلنگ ایرانی در جاده پارک ملی گلستان نصیب شما شد!
توله پلنگها از مادر جدا شدند و به فاصله چند روز آنها هم مردند. وای ما با حیاتوحشمان چه کردیم؟ دیگر پلنگی نداریم که به بچههای مدرسه معرفی کنیم و بگوییم این حیوانات روزگاری در این جغرافیا که به شکل گربه است، حق حیات داشتند. میگویند یکی از این پلنگها را بعد از کشتن و کلی عکس انداختن با لاشه آن، تاکسیدرمی شده در موزهای نگهداری میکنند…
حالا باید بچههای مدرسه را ببریم تا در موزه، با صورتک پلنگ آشنا شوند… ایکاش به تابلوی آهستهتر، “محل عبور حیوانات وحشی” توجه میکردیم.
به گزارش ایسنا، جاده پارک ملی گلستان، قتلگاه حیوانات وحشی شده است. حیواناتی که نسل بعضی از آنها رو به انقراض است.
زمانی جنگل گلستان، مسکن نیمی از پستانداران ایران و بهترین گونههای نادر و ارزشمند حیات وحش جهان بود. 45 سال پیش، جادهای مالرو در میان جنگل وجود داشت که ساکنین بومی اطراف جنگل از آن برای تردد بین شهر و روستا استفاده میکردند و همزیستی مسالمتآمیزی میان مردمان بومی مناطق و حیات وحش وجود داشت.
با توسعه تدریجی صنعت و شهرنشینی در ایران، این جاده به صورت موقت برای اتصال مناطق شمالی به خراسان توسعه یافت و تردد انسانها با خودروهایشان از این جاده افزایش یافت. حال این جاده به قتلگاه حیات وحش تبدیل شده است، مرگی که با رنج فرا میرسد.
پلنگها، مرالها، خرسها و گربههای وحشی که بیشتر شبها برای تامین غذا حرکت میکنند، بیخبر از تجاوز انسانها به محل زندگیشان در هنگام عبور از جاده و مواجهه با نور خودروها، شوکه میشوند و میایستند. برخی در برخورد با خودروها، در جا تلف میشوند و برخی دیگر همچون پلنگ، جسم نیمه جان خود را به وسط جنگل میکشانند و پس از تحمل رنج فراوان تلف میشوند. حالا دیگر توله پلنگهای ماده پلنگ تلف شده، آواره و از بین رفتهاند.
دیگر جنگل گلستان محل امنی برای زندگی حیات وحش نیست و به گفتهی سازمان محیط زیست، طی سال 86 تا 93 ، 27 درصد پلنگهای ایران در جادهها تلف شدهاند که 83 درصد آن در جاده پارک ملی گلستان اتفاق افتاده است. به گفته مدیر پارک، تعداد تلفات حیوانات در جاده پارک نسبت به سال گذشته به علت افزایش تردد مسافران از این جاده، 52 درصد افزایش داشته است.
مدیر پارک معتقد است، تنها راه حفظ و نجات حیات وحش ارزشمند این جنگل، خروج جاده از میان پارک است، اما از آنجا که ساخت جاده جایگزین زمانبر است و به اعتبار زیادی نیاز دارد لازم است اقدامات فوری همچون نصب گارد ریل، فنسکشی، نصب تابلوهای هشداردهنده بیشتر و توزیع بروشور برای آگاهی رانندگان در طول 55 کیلومتر طول جاده پارک و نقاط حادثهخیز آن انجام شود تا در مقطع کنونی از تلفات بیشتر حیوانات این جنگل جلوگیری شود.
به گفتهی مدیر پارک، طرحی برای ساخت بزرگراه یا آزادراه به منظور ایجاد جاده جایگزین از سال 82 مطرح شده است اما مشخص نیست تا زمان بهرهبرداری از این طرح چند پلنگ، مرال، خرس و حیوانات در معرض انقراض دیگر قرار است قربانی خودخواهی انسانها شوند.
افزایش 52 درصدی تلف شدن حیوانات در جاده پارک ملی گلستان
جواد سلیاری، مدیرعامل پارک ملی گلستان در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) با بیان اینکه پارک ملی گلستان زیستگاه بهترین گونه پلنگ ایرانی است، اظهار کرد: طی چند روز گذشته یک قلاده پلنگ در برخورد با خودرو در جاده پارک ملی گلستان از ناحیه پای عقب، زیر فک، پشت پاها و پنجهها آسیب دیده و در نهایت در محدوده چشمه جانلر که تا جاده 300 متر فاصله داشته، تلف شده است. این پلنگ، ماده بوده و سه سال سن داشته و میتوانسته در سال آینده زادآوری داشته باشد. یک ماده پلنگ نیز در بهار امسال در اثر برخورد با خودرو در جاده پارک ملی گلستان تلف شد. بررسیها نشان داد که این ماده پلنگ دو توله داشته که احتمالا تولههای آن نیز در نبود مادر از بین رفتهاند. در بهار و اسفند سال گذشته نیز 2 پلنگ در جاده پارک ملی گلستان تلف شده بودند.
وی تصریح کرد: در سال گذشته 143 مورد تلف شدن حیوان در پارک ملی گلستان، گزارش و ثبت شده است. در میان ممکن است حیواناتی در برخورد با خودروها آسیب ببینند و بعد از چند روز بر اثر آسیب وارده در میان جنگل تلف شوند که آمار آنها در دست نیست.
سلیاری ادامه داد: در 9 ماهه امسال 218 مورد تلف شدن حیوان در جاده پارک ثبت شده است که نسبت به مدت مشابه سال گذشته 52 درصد افزایش نشان میدهد. این افزایش تلفات به دلیل افزایش عبور گردشگران و مسافران از این جاده بوده است.
وی خاطرنشان کرد: با شمارشی که با دوربین تلهای صورت گرفته 35 قلاده پلنگ در پارک ملی گلستان مشاهده شده است.
سلیاری با اشاره به اینکه طرح خروج جاده از میان پارک ملی گلستان در دست پیگیری است و خانم ابتکار، رییس سازمان محیط زیست نیز با این طرح موافق است، تصریح کرد: در ارزیابی سال 87 تا 89 در زمان دولت پیشین، ساخت جاده تحت عنوان بزرگراه یا آزادراه با عنوان گزینه شمالی مطرح شد. در صورت بهرهبرداری از این پروژه، جادهای از میان پارک ملی گلستان عبور نخواهد کرد. این طرح در دولت گذشته مسکوت ماند تا اینکه در دولت جدید جلساتی برای این موضوع برگزار شد و در نهایت تصمیم گرفته شد که آزادراه به عنوان جاده جایگزین ساخته شود، در این صورت جاده از دوراهی کلاله به سمت گلی داغ و در نهایت آشخانه ساخته میشود. با ساخت این جاده، پارک ملی گلستان دور زده میشود و دیگر جاده از میان پارک عبور نخواهد کرد.
مدیر پارک ملی گلستان تاکید کرد: بهترین گزینه برای حفظ حیات وحش پارک ملی گلستان، خروج جاده از میان پارک و ایجاد مسیر جایگزین برای این جاده است، اما از آنجا که این اقدام بسیار پرهزینه و زمانبر است، تصمیم گرفتهایم تا زمان اجرایی شدن طرح خروج جاده از پارک، زیرگذرها و روگذرهایی برای عبور حیات وحش از میان جاده ایجاد کنیم.
وی ادامه داد: در یکی از کشورهای اروپایی روگذرهایی یا به عبارتی پلهای هوایی سازگار با محیط زیست برای عبور حیوانات از میان جاده ایجاد کردهاند. این روگذرها به گونهای ساخته شدهاند که حیوان برای عبور از آن احساس ترس نکند و با این اوصاف مشاهده شده است که حیوانات از وسط کریدور ایجاد شده عبور کردهاند، زیرا حیوانات در انتخاب محل عبور بسیار حساسند، البته ساخت این روگذرها در پارک ملی گلستان با رعایت استانداردهای جهانی، هزینه دارد.
سلیاری، محدودکردن عبور حیوان از میان جاده را از دیگر راهکارهای اندیشیده شده برای حفظ حیات وحش پارک ملی گلستان، عنوان و تصریح کرد: ناچاریم جاده را با شرایط موجود مدیریت کنیم. باید دو طرف جاده فنسکشی شود تا حیوانات به محلی که خطر کمتری برایشان دارد هدایت شوند. از سوی دیگر تصمیم گرفته شده است تا تابلوهای بیشتری در طول جاده برای آگاهی رانندگان نصب شود. علاوه بر این باید سرعتگیرهای بیشتری در طول مسیر ایجاد شود. همچنین قرار است آبراهههای بیشتر و زیرگذرهایی در طول مسیر برای عبور حیوانات از میان جاده ایجاد شود.
وی بیان کرد: برخی رانندگانی که از میان این جاده عبور میکنند به سرعت مجاز برای عبور از میان پارک دقت نمیکنند. رانندگان باید با سرعت حدود 30 کیلومتر در ساعت رانندگی کنند و میتوانند در هنگام مواجه شدن با حیوانات سرعت خود را کنترل کنند و مانع از تلف شدن حیوانات شوند. حیوانات در هنگام مشاهده نور چراغ خودروها توقف میکنند که این امر باعث تلف شدنشان میشود. برخی حیوانات همچون گربههای وحشی، سمورها، پلنگها، خرسها و مرال شوکا بیشتر در هنگام شب حرکت میکنند.
سلیاری یادآور شد: جادهای که از میان پارک ملی گلستان عبور میکند حدود 55 کیلومتر طول دارد که در طول 30 کیلومتر آن پارک در دو طرف جاده قرار دارد و در 25 کیلومتر باقیمانده از یک طرف جاده به پارک جنگلی گلستان منتهی میشود.
وی اظهار کرد: از محل دریافت بودجه سال 94 تلاش میشود گاردریل در محدوده 25 کیلومتر جاده پارک نصب شود، علاوه بر آن تابلوهای هشداردهنده بیشتری در طول جاده نصب خواهد شد. علاوه بر موارد ذکر شده قرار است کارهای آموزشی برای آگاهی رانندگان و گردشگران به منظور حفظ گونههای ارزشمند گیاهی و جانوری انجام شود. به عنوان مثال بروشورهایی بین رانندگان در ورودی و خروجی پارک توزیع میشود.
مدیر پارک ملی گلستان اضافه کرد: در پی آتشسوزیهای صورت گرفته در پارک ملی گلستان، قرارگاه نیروهای واکنش سریع از شهریور تا اواخر مهر برای نظارت بیشتر بر پارک و جلوگیری از بروز آتشسوزی تشکیل شد. در پی این اقدام، 35 مورد آتش سوزی پیش از گسترده شدن آتش اطفاء شد. البته فعالیت این قرارگاه تا زمان دریافت بودجه برای تداوم فعالیت متوقف شده است. با رسیدن بودجه جدید، این قرارگاه فعالیت خود را از سرمیگیرد و کارهای آموزشی و کنترل پارک به منظور جلوگیری از بروز آتش سوزی از سر گرفته میشود.
مسافران، سرعت خودرویشان را هنگام عبور از جاده پارک گلستان کنترل نمیکنند
سیدمجتبی حسینی، معاون پایش اداره کل محیط زیست گلستان نیز در گفتوگو با خبرنگار ایسنا اظهار کرد: در محل پلیس راه تنگهراه از زمان وقوع آتش سوزی در پارک ملی گلستان، بروشورهایی برای آگاهی رانندگان به منظور کنترل سرعت و چگونگی مواجهه با حیواناتی که از این جاده عبور میکنند، توزیع شده است.
وی ادامه داد: اداره کل محیط زیست استان با همکاری راه و شهرسازی براساس تفاهمنامه موجود مبادرت به نصب یک سری تابلوهای هشدار دهنده کردند. هم اینک در حال جانمایی نقاط حادثهخیز برای نصب این تابلوها هستیم. همچنین با همکاری پلیس راه تلاش میشود تا نظارت بر خودروها برای کنترل سرعتشان بیشتر شود.
معاون اداره کل محیط زیست گلستان یادآور شد: نقاط حادثهخیز جاده پارک ملی گلستان که محل عبور حیوانات است کاملا مشخص و شناسایی شده است ولی متاسفانه مسافرانی که از این جاده عبور میکنند سرعت خودروهایشان را کنترل نمیکنند و باعث تلف شدن حیوانات ارزشمند این پارک میشوند.
حسینی خاطرنشان کرد: نصب دوربینهای مدار بسته برای پایش حیات وحش و شناسایی نقاط دچار آتشسوزی در سال آینده پیگیری میشود. با نصب این دوربینها حضور مدیریت بحران در سریعترین زمان برای اطفاء آتش سوزیها امکان پذیر میشود.
وی بیان کرد: طرح خروج جاده از میان پارک ملی گلستان در سال 82 به تصویب هیات وزیران رسید و قرار شد جاده جایگزین، جانمایی و ساخته شود. به همین منظور دولت یازدهم درصدد تامین اعتبار برای اجرای این مصوبه که کاری زمان براست، برآمده است. با خروج این جاده از پارک، جاده کنونی به عنوان جادهای اکوتوریستی معرفی خواهد شد و بنابراین مسافران با نظارت بیشتر از این جاده عبور خواهند کرد. علاوه بر آن عبور ماشینهای سنگین از این جاده محدود میشود. اگر جاده جدید جایگزین جاده کنونی شود حیوانات کمتری تلف میشوند.
حسینی تصریح کرد: جاده کنونی از قدیم برای تردد مردمان بومی و دسترسی مردم به استان خراسان ایجاد شده بود. عرض این جاده در آن زمان 11.60 متر بوده و جادهای بین شهری و روستایی محسوب میشده است. از ابتدای ساخت این جاده نیز بنا بود این جاده به صورت موقت ایجاد شود و خروج جاده از میان پارک در آغاز ایجاد این جاده، مورد توجه محیط زیست و راه و شهرسازی وقت بوده است.
وی اظهار کرد: ساخت جاده جایگزین اعتبارات بالایی نیاز دارد. با ساخت بزرگراه به عنوان جاده جایگزین شاهد خروج جاده از میان پارک خواهیم بود. برای تحقق این امر باید بودجه بیشتری به راه و شهرسازی داده شود. امیدوارم دولت با تامین اعتبار مورد نیاز برای ساخت بزرگراه، اجرای این پروژه که سالهاست، مطالعاتش انجام شده و وارد فاز اجرایی شده است به مرحله تکمیل شدن برساند.
آزادراه، جایگزین جاده پارک گلستان خواهد شد
علی بخش رستمی، مدیرکل راه و شهرسازی استان گلستان با بیان اینکه جاده پارک ملی گلستان نزدیک به یک قرن است که از میان جنگل عبور میکند، افزود: جاده پارک ملی گلستان جادهای است که شمال غرب و شمال شرق کشور را به هم متصل میکند و جادهای موقتی نیست.
وی ادامه داد: امروزه حفاظت از پارک ملی گلستان برای حفظ حیات وحش آن، حائز اهمیت شده است، به همین دلیل توجه به این جاده که از میان پارک ملی گلستان عبور میکند در دستور کار وزارت راه و شهرسازی و محیط زیست قرار گرفته است. به همین منظور ساخت مسیر جایگزینی برای آنکه جاده از میان جنگل عبور نکند، مطرح شده است.
رستمی خاطرنشان کرد: مطالعات تغییر مسیر بزرگراه در حال ساخت (جایگزین مسیر جنگل) در دستور کار وزارتخانه قرار گرفت. مطالعات مسیر توسط مشاور طرح انجام شد که به دلیل ناپایدار بودن مسیر بررسی شده و هزینه بالای اجرا با عنوان مسیر قابل قبول پذیرفته نشد و به همین خاطر آزادراه شمالی استان گلستان موسوم به آزادراه نوکنده به آشخانه در دستور کار قرار گرفت.
وی با بیان اینکه مدیران ذیربط و نمایندگان مردم استان گلستان در مجلس به شدت به دنبال ایجاد کریدور شرق به غرب با عنوان آزادراه هستند، ادامه داد: دولت جدید با پیگیری مدیران استان پذیرفت که ساخت بزرگراه به آزادراه تبدیل شود. این طرح برای طی شدن روند اجرایی آن به وزارتخانه ارسال شد و با نظر مساعد وزیر راه و شهرسازی طی مکاتبهای با سازمان مدیریت کشور درخواست اخذ مجوز کمیسیون ماده 215 به منظور پایدار شدن طرح بررسی شده داده شد. امیدواریم با بررسی و تایید آزادراه ذکر شده، پروژه پایدار شده و مجوز اجرا و تامین منابع آن اخذ شود تا پس از اخذ نظرها در کمیسیون ماده 215، وزارتخانه ردیف اعتباری دریافت کند و در نهایت این طرح تصویب شود و پروژه به مرحله اجرایی شدن برسد.
رستمی تصریح کرد: این آزادراه از شمال نوکنده آغاز و در نهایت پس از طی کردن مسیر از شمال شهرهای بندرگز، بندر ترکمن، آققلا، گنبد و کلاله به منطقه آشخانه میرسد. با بهرهبرداری از این آزادراه، ترافیک عبوری از مازندران به سمت خراسان هدایت میشود.
وی افزود: در سال 1375 طرح ساخت بزرگراه بهشهر – قوچان تعریف شد و قرار شد چهار استان مازندران، گلستان، خراسان شمالی و خراسان رضوی را تحت پوشش قرار دهد. بخشی از این پروژه، هم اینک در استان گلستان تا قبل از جنگل در حال اجراست و با ادامه آن بعد از جنگل، در حوزه استحفاضی خراسان شمالی در دست اجراست. حدود 30 کیلومتر از این بزرگراه از حوزه جنگل گلستان عبور میکرد که در نهایت عملیات ساخت این بخش جاده متوقف شد.
به گزارش ایسنا، 35 پلنگ پارک ملی گلستان در انتظارند فرمان ایست داده شود، تا غریبهها از زیستگاهشان بیرون بروند؛ منتظرند، رئیس سازمان محیط زیست، فرمان بدهد. وقت تنگ است، اگر دیر بجنبیم، فرزندان ما باید پلنگ ایرانی را تاکسیدرمی شده در موزهها مشاهده کنند.
-
گردشگران قطب جنوب تهدیدی برای پنگوئن ها
دیده بان حقوق حیوانات: سفر به قطب جنوب ممکن است رویای هر کسی نباشد اما تعداد گردشگرانی که برای این سفر استثنایی ثبتنام میکنند رو به افزایش است.
به گزارش ایسنا اگرچه گردشگران اشتیاق بسیاری برای گشت و گذار و تماشای مناظر منحصر به فرد این منطقه سرد و پوشیده از یخ و برف و مشاهده پنگوئنهای بومی قطبی دارند اما کارشناسان حیات وحش نسبت به خطر انتقال بیماریهای عفونی به این حیوانات به واسطه تماس نزدیکتر با انسانها ابراز نگرانی کردهاند.
کارشناسان حیات وحش و متخصصان سلامت معتقدند که سیستم ایمنی بدن پنگوئنها و بسیاری از گونههای جانوری بومی قطب جنوب توان کمتری برای مقابله با عوامل و میکروبهای بیماریزایی را دارند که در سایر نقاط جهان شایع هستند چرا که این حیوانات مدت زیادی از سایر جانداران در مناطق دیگر دنیا جدا و ایزوله بودهاند و مدتهای مدید ملاقاتکنندگان محدودی داشتهاند.
به گزارش ایسنا به نقل از سایت شبکه اخبار محیط زیست، بنابر آمار انجمن بین المللی اپراتورهای تور قطب جنوب، تنها در فصل گردشگری این منطقه در سال 2013 تا 2014 میلادی 37 هزار گردشگرِ قطب جنوب، این سفر ماجراجویانه را انجام دادهاند و تعداد آنها در مقایسه با آمار دو دهه گذشته که 8000 گردشگر بوده، رشد قابل توجهی داشته است.
«ورای گریمالدی» از متخصصان دانشگاه «اوتاگو» در نیوزیلند دراینباره تاکید کرد که رشد صنعت گردشگری قطب جنوب و افزایش تحقیقات در این منطقه بدون پیامد نخواهد بود و در میان سایر پیامدهای منفی احتمالی، پنگوئنها از جمله گونههای آسیبپذیر در برابر بیماریهای عفونی هستند و بنابراین سلامت آنها در تماس بیشتر با انسانها تهدید خواهد شد.
-
تدبیر برای محیط زیست و امید برای زر اندوزان!
دیده بان حقوق حیوانات: عباس محمدی*: تاریخ، آکنده از پروندهسازی برای کسان و جایها است، با هدف غارت و تملک… .
واژهی “تدبیر” در ادب فارسی، معنایی پیچیده دارد و مانند “خرد” یا عقل که هم مورد ستایش است و هم بسیاری اوقات عارفان ما را از آن برحذر میدارند، گاه معنایی نیرنگآمیز را به ذهن میآورد. اندیشیدن به پایان کاری برای سود شخصی خویش، یا چارهاندیشی با هدف تنبیه کردن رقیب، و به زبان امروزی، نقشه ریختن برای کسی … از جمله مفهومهایی هستند که از “تدبیر کردن” به ذهن میآیند. یکی از موردهای مشهور این معنا را آنجا مینوان دید که ابوالفضل بیهقی با قلم سحر انگیزش حکایت بر دار کردن حسنک را مینویسد. حسنک، وزیری بود با کفایت و محبوب و مردمدار که با پروندهسازی بوسهل زوزنی که «مردی امامزاده و محتشم و فاضل و ادیب بود، اما شرارتی… در طبع وی موکد»، مصادرهی اموال و کشته شد. بیهقی، این ماجرای توطئهآمیز را با شوری سوزناک بیان کرده است: «… آن روز و آن شب تدبیر بر دار کردن حسنک پیش گرفتند و دو پیک راست کردند، با جامهی پیکان، که از بغداد آمدهاند و نامهی خلیفه آوردهاند که حسنک قرمطی را بر دار باید کرد و به سنگ بباید کشت».
این فراز پر ارج تاریخی- ادبی، همچون بسیاری از دیگر نوشتارهای ارزشمند، نه فقط ناظر بر یک رویداد خاص، بلکه شاهدی است بر واقعیتی تکرار شونده. امروز بیاییم و در این جملهی کوتاه و پر معنا، به جای “حسنک” بگذاریم: آشوراده، به جای “قرمطی” بگذاریم: جایگاه شغالان و ماران، و به جای “نامهی خلیفه” بگذاریم: مصوبه! به نظر میرسد که در قضیهی آشوراده نیز (با توجه به سخنان اخیر فردی که گویا سرمایهگذار جزیره است) عدهای با چشم طمع داشتن بر آن مال، نخست پروندهسازی کردهاند، سپس صحنه سازی، و آن گاه با اطلاق صفتی بر صاحب مال، خونش را مباح ساختهاند. شغال و مار (خلاصه شدهی حیات وحش) که در اعتقادهای کهن انسانی، موذی یا خطرناک به شمار میرفتهاند، به گفتهی سرمایهگذار محترم باید از جزیرهی آشوراده بیرون رانده شوند تا آن جا که «چیز ارزشمندی ندارد… مانند کیش… آباد شود»(1)! خلاصه آن که یک “برنامهی عمل” جانانه (به گفتهی خانم ابتکار، ناشی شده از برنامههای چهارم و پنجم توسعه) تدبیر شده است تا این 12-10 درصد از خاک کشور را هم که ظاهرا حفاظت شده هستند، به کف “با کفایت” سرمایهداران بسپارند و دل این عزیزان را به حاتمبخشی از محل سرمایههای ملی، بیش از پیش امیدوار گردانند.
چنین است تفسیر بعضی اشخاص از شعارهای زیبای دولت، و چنین است که تاجیک، مدیر کل مناطق نمونه و زیرساختهای گردشگری سازمان میراث فرهنگی گفته است: «تدبیر فعلی سازمان به طور قطع در نظر گرفتن ملاحظات زیستمحیطی و تناسب و تطبیق طرحهای گردشگری با محیط زیست جزیره است»(2). جالب توجه است که سازمانی که توان انجام وظیفههای خود در حفظ شایستهی آثار تاریخی کشور را ندارد و در چند سال گذشته، سکوی پرشی بوده برای وامگیرندگان کلان با اختلاسهای تاریخیشان، اکنون میخواهد تدبیر کند برای حفظ محیط زیست تنها جزیرهی ایرانی دریای خزر!
سالها است که مسوولان دولتی، از لزوم “فرهنگسازی” برای اصلاح نگرش عموم مردم به مقولهی محیط زیست سخن میگویند. اینک پیدا است که بسیاری از مدیران ارشد کشور، و مشاوران نزدیک و مغزهای اقتصادی ایشان، بیشتر به اصلاح نیاز دارند! دستکم حدود پنجاه سال است که الگوواره (پارادایم) محیطزیست، در فرهنگ انسانهای فرهیخته و بیشتر مردم کوچه و بازار جا افتاده است. در این جهان، دیگر حیات وحش نه تنها بیارزش قلمداد نمیگردد، بلکه سالم بودن آن پیششرط یا نشانگر زندگی سالم انسان شمرده میشود. اما این نکتههای روشن، گویا در ذهن شماری از مدیران ما جایگاهی ندارد؛ آنان همچنان، با گورخر(3) و بلوط(4) و تالاب و جزیرهی نامسکون با پوشش گیاهی طبیعی، و مار و شغال دشمنی میکنند.
و تنها باید گفت دریغا دریغ که دو سازمان “متولی” مقولههای میراث فرهنگی و محیط زیست، یعنی دو چیزی که فقط باید حفاظت شوند، تفاهمنامهای امضا کردهاند برای زیر و زبر کردن یک گنجینهی ملی. با این نگرش، بعید نیست که فردا و پس فردا، همین سازمانها، برای “ایجاد اشتغال و توسعهی اقتصادی” رای به تغییر کاربری کاخ سعد آباد و میدان نقش جهان و تخت جمشید و کوه دماوند هم بدهند، چنان که برای بسیاری از میراثهای طبیعی و تاریخی کمتر معروف دادهاند… !
پینوشت
1) روزنامهی شرق 11/10/1393
2) روزنامهی همشهری 9/10/93
3) استاندار فارس در دولت پیشین گفته بود که سیصد راس گورخر مصیبتی برای منطقهی نیریز و مانع بهرهبرداری از معادن شدهاند (خبرگزاری مهر، 3/2/1392).
4) مشاور اقتصادی و سرمایهگذاری استاندار در دولت کنونی، در انتقاد از سازمان حفاظت محیط زیست گفته است: «برخی برای حمایت از چند درخت بلوط، شمشیر خود را روبه روی مسوولان استان قرار داده اند و مانع اجرای طرحهای اقتصادی و ورود سرمایهگذاران خارجی به استان میشوند که این مایهی تاسف است» (تارنمای عصر ایلام، 30/10/93)
* وبلاگ
-
سگ کشی در شهرداری رشت، درست یا غلط؟!
دیده بان حقوق حیوانات: صدای شلیک شبانه و پس از آن صدای زوزه سگ مجروح سکوت شب را می شکند. صدای زوزه سگ کم تر و کم تر می شود تا بار دیگر سنگینی سکوت شب بر آن غلبه کند. همه چیز به حالت اول بر می گردد. باز هم سکوت شب اما با یک تفاوت!! جانی گرفته شده است!
به گزارش خزرآنلاین پدیده ازدیاد سگ های ولگرد مشکلی است که این روزها کلانشهرها با آن دست و پنجه نرم می کنند. بارها از حمله دست جمعی سگ های ولگرد خوانده ایم و از ترس افرادی نوشته ایم که شب ها به دلیل احتمال حمله سگ های ولگرد از خانه خارج نمی شوند.
اما راهکارهایی که در این میان می توان اتخاذ کرد چیست؟
شهرداری ناحیه یک منطقه یک رشت در حالی اقدام به تیراندازی به سمت این سگ های ولگرد می کند که این کار همواره اعتراضاتی را از سوی فعالین حقوق حیوانات در پی داشته است.
اگر از بحث هایی که حکایت از پرداخت مبالغ چند ده هزار تومانی برای کشتن هر سگ ولگرد دارد، بگذریم و تنها از این حیث به قضیه نگاه کنیم که نابود کردن این سگ ها می تواند تا حدود زیادی از انتقال بیماری هایی که بین انسان و حیوانات مشترک است، در کلانشهرها پیشگیری کند، باز هم ذکر چند نکته ضروری است:
اول: از نظر شرعی آیا کشتن این حیوانات جایز است؟
کمال روحانی مترجم و مولف کتاب احکام و فتاوای پزشکی معاصر به این نکته اشاره کرده است.
سؤال: امروزه، در اطراف شهرها، سگ ها و گربه های ولگردی پیدا می شوند و اکثر، حامل و ناقل بیماری هستند که بین انسان و حیوان مشترک است؛ مانند سل، بیماری های پوستی و … لذا مراکز بهداشتی برای خلاص شدن از دست این حیوانات از روش هایی چون خوراندن گوشت مسموم، گلوله و … استفاده می کنند، حال با توجه به آن چه در بالا گفته شد، حکم از بین بردن این گونه حیوانات از نظر گاه شرع چیست؟
پاسخ:
اگر ثابت شود یا ظن غالب بر آن باشد، خطری متوجه جامعه ی انسانی است یا این حیوانات حامل و ناقل بیماری های عفونی و مشترک بین انسان و حیوان هستند، کشتن آن ها از نظر شرع جایز است. اما باید برای کشتن این حیوانات تدابیری اتخاذ شود که مرگ آن ها سریع و فوری باشد و هنگام مرگ زیاد زجر نکشند، چون حدیث حضرت رسول (ص) می فرماید: «اذا اذبحتم فأحسنو الذبحته و اذا اقتلتم فأحسنوا الذبحه» رواه مسلم
همانطور که مشخص است اگر چه کشتن این سگ ها جایز است اما روش کشتن آنان باید به صورتی باشد که زجر زیادی نکشند و لذا تیراندازی به آنان، آن هم در حالی که بسیاری از این حیوانات پس از مجروحیت فرار کرده و ساعاتی بعد در دل تاریکی و با دردهای جانکاه، جان می سپارند، با معیارهای شرعی همخوانی ندارد.
دوم: آیا کشتن با شلیک گلوله تنها راه حل است؟
بر طبق نظر مریم نگهبان دکتری تخصصی حشره شناسی از دانشگاه تربیت مدرس و از فعالان تولید آفت کش های گیاهی ارگانیک و مدیر عامل شرکت نانو فناوران، متاًسفانه حق حيات سگ های ولگرد خیابانی به طرز وحشیانه ای توسط مامورین شهرداری در کلانشهرها پايمال شده و کشته می شوند، بايد مورد رسيدگي قرار گيرد.
آیا سگی که چندین توله دارد و به آن ها در پناهگاهی شیر میدهد را باید به طور ناگهانی توسط مامورین شهرداری جلوی توله هایش در کوچه کشت؟ این صحنه بسیار دلخراش است و بار روانی منفی دارد.
اما راه حل هایی که حامیان «حقوق» حیوانات در این میان به جای شلیک مستقیم به این حیوانات ارائه می دهند، از قرار زیر است:
1. زنده گیری سگهای ولگرد و انتقال و دور کردن آنها از شهرها به طبیعت.
2. آن طور که به نظر میرسد مشکل اصلی سگهای ولگرد ، وجود آنها در سطح شهرهاست. پس نتیجتا راه حل مسالمت آمیز و بدون خشونت جلوگیری از تقابل یا ورود سگها به سطح شهرها میباشد. در این طرح حیوانات از سطح شهر جمعآوری شده و بطور هفتگی یا ماهیانه آنها را به خارج از شهر منتقل میشوند.
مزایای این طرح عبارت است از:
1. حیوانات کشته نمیشوند.
2. حیوانات عقیم نمیشوند.
3. حیوان به زندگی طبیعی در طبیعت بازمیگردد.
4. هزینه نگهداری از حیوانات به حداقل میرسد.
5. احتمال نقض حقوق حیوانات به شکل چشمگیری کاهش مییابد.
در پایان باید گفت از شهرداری رشت انتظار می رود به جای شلیک مستقیم به این حیوانات که می تواند بار روانی منفی داشته و همچنین باعث شیوع بیماری های عفونی شود، آن ها را زنده گیری کرده و در طبیعت رها کند یا آن که پناهگاههایی برای نگهداری از حیوانات زنده گیری شده ساخته شود همانطور که در شهری مثل مراغه موفق شدهاند معدوم سازی سگ ها را به کل ریشه کن کنند. جالب آن که بسیاری از شکارچیان هم حتی از حاضر به همکاری در کشتن این حیوانات در ازای مبالغ چند ده هزارتومانی نیستند و این نوع کشتن حیوانات را صحیح نمی دانند.
_____________________________
در رشت کسی دلش به حال حیوانات نمی سوزد!
پیشنهاد احداث سامانکده حیوانات را به شهرداری رشت داده شده بود
چرا شهرداری رشت همیشه آسانترین راه را انتخاب می کند؟
مسوول پروژه سگ کشی رشت: این روش، روش مناسبی است؛ نیازی نمی بینم تمام جزئیات را توضیح دهم!
عکاس سگ کشی شبانه: هنوز نتوانسته ام زوزۀ سگهایی که نتوانسته بودند در جا جان بدهند را از یاد ببرم
برای سگ کشها: دیدار به قیامت!/ به بهانه قتل عام شبانه سگ های رشت
گزارش گیلان امروز از کشتن سگها توسط شهرداری رشت:سگ کُشی شبانه در رشت
جوابیه شهرداری رشت در خصوص کشتار شبانه سگ های شهری
سگ کشی با گلوله در شهر رشت به بهانه هاری!/ تصویری
فوری: آگهی سگ کشی این بار در رشت؛ فرصت ۴ روزه برای حامیان حیوانات
سگ کشی وحشیانه با گلوله؛ از ریختن آبروی کشور با لبخند تا تفریح سرباز ناجا با سگ کشی/ تصویری
گزارش هافینگتون پست از پیکار موفق بانوی تبریزی با سگ کشی
-
در رشت کسی دلش به حال حیوانات نمی سوزد!
دیده بان حقوق حیوانات: در این شهر کسی دلش به حال حیوانات نمی سوزد. حتی اگر سگ ها را نکشند و جمع کنند و به یک مکان برای نگهداری ببرند بازهم اراده قوی برای حفاظت از این حیوانات نیست و آن ها در آنجا خواهند مرد.
به گزارش شمال ما آزاده محجوب ، مدیرعامل سامانکده آناهیتا در واکنش به امحای سگ های ولگرد در خیابان های شهر رشت گفت: در این شهر کسی دلش به حال حیوانات نمی سوزد. حتی اگر سگ ها را نکشند و جمع کنند و به یک مکان برای نگهداری ببرند بازهم اراده قوی برای حفاظت از این حیوانات نیست و آن ها در آنجا خواهند مرد.
این فعال محیط زیست که سامانکده اش محل نگهداری حیواناتی همچون عقاب، گورکن، اسب، سگ و گربه است به خبرنگار شمال ما گفت: سال گذشته نماینده های شهرداری به محل کارم آمدند و خواستند که با آن ها همکاری کنم اما زمین من نیم هکتار بیشتر نیست و همین مقدار را هم بخش بندی کردم و از حیوانات مختلف نگهداری می کنم. چون کسی به ما کمک نمی کند. درحالیکه سیرکردن ، عقیم کردن و احداث سرپناه هزینه های زیادی دارد که بخش عمده اش توسط خودم تامین می شود و بخشی هم توسط دوستانم. یعنی هیچ کمکی از هیچ نهادی دریافت نمی کنم. هزینه هایم همیشه بیشتر از درآمدم است. اینجا فقط ضرر می دهد و این عشق من و شوهرم است که اینجا را نگه داشته است. اما این عشق را در هیچ کس دیگری در این شهر ندیدم. خیلی ها آمدند که به ما کمک کنند اما یک روز هم نتوانستند این محیط را تحمل کنند.
وی افزود: من سالی حداقل ۴۰۰ قلاده سگ به این مکان می آورم که بعضی از آن ها به خاطر بیماری و پیری تلف می شوند و برای ۲۰۰ تا ۲۵۰ قلاده مکان زندگی پیدا می کنیم و اکنون هم ۲۰ تا ۳۰ قلاده را نگه داشته ایم. به آن هایی سگ می دهیم که شرایطش را داشته باشند نه اینکه از سگ بخواهند به عنوان دوربین مدار بسته استفاده کنند. چون برای این سگ ها ما زحمت زیادی کشیده ایم و از روزهای تعطیل و تمام تفریحاتمان زده ایم و دوست نداریم سگ هایمان به جایی بروند که یک هفته نشده تلف شوند.
آزاده محجوب تاکید کرد: در این شهر کسی را نیافته ام که از زندگی اش برای حیوانات بزند. همه این ها حرف است که می خواهند سامانکده بزنند. فقط پز روشنفکری است. کسی نمی آید وقتش را صرف سگ ها کند. این ازخودگذشتگی جزیی از فرهنگ جوامع پیشرفته است نه ما. در شهرهای دیگر هم که سامانکده احداث کرده اند مثل تبریز اتفاقات ناخوشایندی برای سگ ها افتاد. مگر نبود سامانکده تبریز که ۴۰ قلاده سگ به خاطر دمای زیر ۲۰ درجه و بی توجهی مسئولین تلف شدند. بگذارید خیالتان را راحت کنم. در اینجا کسی واقعا به فکر سگ ها نیست. سگ ها بالاخره می میرند چه در خیابان با تفنگ باشد و چه در سامانکده به خاطر بی توجهی در نگهداری.
_____________________________
پیشنهاد احداث سامانکده حیوانات را به شهرداری رشت داده شده بود
چرا شهرداری رشت همیشه آسانترین راه را انتخاب می کند؟
مسوول پروژه سگ کشی رشت: این روش، روش مناسبی است؛ نیازی نمی بینم تمام جزئیات را توضیح دهم!
عکاس سگ کشی شبانه: هنوز نتوانسته ام زوزۀ سگهایی که نتوانسته بودند در جا جان بدهند را از یاد ببرم
برای سگ کشها: دیدار به قیامت!/ به بهانه قتل عام شبانه سگ های رشت
گزارش گیلان امروز از کشتن سگها توسط شهرداری رشت:سگ کُشی شبانه در رشت
جوابیه شهرداری رشت در خصوص کشتار شبانه سگ های شهری
سگ کشی با گلوله در شهر رشت به بهانه هاری!/ تصویری
فوری: آگهی سگ کشی این بار در رشت؛ فرصت ۴ روزه برای حامیان حیوانات
سگ کشی وحشیانه با گلوله؛ از ریختن آبروی کشور با لبخند تا تفریح سرباز ناجا با سگ کشی/ تصویری
گزارش هافینگتون پست از پیکار موفق بانوی تبریزی با سگ کشی