دیده بان حقوق حیوانات/ سپهر سلیمی*: در مورد وضعیت باغ وحش های کشور در این سالها مطالب بسیاری گفته شده. وضعیت ویران باغ وحش ها موضوع جدیدی نیست و چیزی نیست که کسی نداند.
حیوانات در رنج همیشگی هستند
حیوانات باغ وحش ها در رنج دایمی هستند. این رنج و عذاب محدود به زمان خاصی نیست. فقط از سر اتفاق گاهی عکس های باغ وحش ها در رسانه ها بازتاب پیدا می کند و وضعیت باغ وحش ها مورد توجه قرار می گیرد ولی راست اینست که حیوانات باغ وحشی هر روز و هر ثانیه در عذاب هستند.
باغ وحش های ایران شکنجه گاه حیوانات هستند
در خصوص شرایط حیوانات دو دیدگاه کلی وجود دارد. نخست «حقوق حیوانات» و سپس «رفاه حیوانات». بر اساس اصول حقوق حیوانات، همه حیوانات باید در شرایط آزاد زندگی کنند و هیچ انسانی حق بهره برداری از آنها را به هیچ شکل ندارد. بر همین اساس نگهداری از حیوانات در باغ وحش بر خلاف حقوق حیوانات بوده و همه گروههای حامی حقوق حیوانات که در راس آنها «پتا» (بنیاد مردمی رعایت اصول اخلاقی در برابر حیوانات) است مخالف بی چون و چرای باغ وحش هستند. در مرحله پایین تر از حقوق حیوانات، «رفاه حیوانات» را داریم که بر اساس آن، شرایط زیستی حیوان از جمله تغذیه، شرایط نگهداری، پیشگیری از بیماری ها و شرایط روانی حیوانات باید مورد توجه قرار گیرد.
شوربختانه باغ وحش های ایران حتی ابتدایی ترین اصول رفاه حیوانات را هم مورد توجه قرار نمی دهند و از اینرو می توان گفت شرایط باغ وحش های ایران بر خلاف حقوق حیوانات و رفاه حیوانات است.
سازمان محیط زیست در برخورد با متخلفان کوتاهی می کند
سازمان محیط زیست در برخورد موثر با باغ وحش های متخلف کوتاهی می کند و همین سبب رنج و آزار دائمی حیوانات شده است. ادارات استانی سازمان محیط زیست نظارت خاصی بر باغ وحش ها ندارند، شوربختانه اینطور احساس می شود که مدیران سازمان و بویژه مدیران استانی سازمان محیط زیست پای کامپیوتر نشسته اند و منتظر هستند تعداد لایک های خبر های مربوط به یک باغ وحش از تعداد مشخصی عبور کند و سپس برای رسیدگی به وضعیت حیوانات اقدام کنند.
برخورد منفعلانه سازمان محیط زیست با باغ وحش ها مربوط به الان نیست. این شرایط حداقل در یک و نیم دهه گذشته به این شکل بوده است. بدبختانه از آنجائیکه برخی از باغ وحش ها زیر نظر شهرداری هستند و یا رابطه نزدیکی با شهرداری ها دارند لذا از پشتوانه های قوی برای آزار حیوانات برخوردارند.
مفسده های جانبی باغ وحش ها
خرید و فروش حیوانات وحشی به دارندگان باغ وحش خانگی، قاچاق حیات وحش، فروش حیوانات به سیرک ها، گسترش بیماری های مشترک ، کشتن حیوانات برای تاکسیدرمی کردن از جمله مفسده های وجود باغ وحش ها در هر محلی است. مشکلاتی که با توجه به نظارت دستگاههای ناظر کم و زیاد می شود.
باغ وحش داران بدتر از شکارچیان هستند
اثرات فرهنگی باغ وحش ها با شکارچیان قابل مقایسه نیست. یک شکارچی در خفا و پنهانی یک حیوان را شکار می کند ولی باغ وحش داران بصورت آشکار و علنی به ترویج حیوان آزاری و نمایش بهره برداری اقتصادی و منفعت طلبانه از حیوانات مشغول هستند. حامیان حقوق حیوانات باغ وحش ها را «انبار حیوانات» می نامند، در این انبار ها حیوانات به عنوان کالایی برای سود دهی ایفای نقش می کنند.
عادی کردن فرهنگ اسارت توسط باغ وحش داران
شوربختانه برخی از باغ وحش داران و برخی از دامپزشکان شاغل در باغ وحش ها تلاش دارند در جهت منافع شخصی و اقتصادی خود قباحت باغ وحش داری را از بین ببرند و با فریب افکار عمومی و دادن اطلاعات غلط به تئوریزه کردن فرهنگ اسارت حیوانات و آزار حیوانات از طریق نگهداری در باغ وحش ها بپردازند.
از بین بردن قباحت اسارت حیوانات و باغ وحش داری به مراتب ظلمی بالاتر از آزار حیوانات در باغ وحش است زیرا از این طریق فضا را برای گسترش باغ وحش ها و ایجاد باغ وحش ها فراهم می کنند، ضمن اینکه اینگونه تبلیغات غلط باعث کاهش حساسیت عمومی نسبت به اسارت و آزار حیوانات در جامعه می شود. سخنان باغ وحش داران مشابه سخنان و استدلالات کسانی است که سعی دارند به توجیه شکار بپردازند. طنز ماجرا آنجاست که هر دو این گروه ادعای حمایت از حیات وحش و حفاظت از طبیعت را دارند و هر دو این گروه (شکارچیان و باغ وحش داران) معتقدند عملکرد آنها در جهت حمایت از حیوانات است!
۷۰۰ مرکز ترویج فرهنگ حیوان آزاری در کشور وجود دارد
سال گذشته رییس اداره ساماندهی و هماهنگی اداره کل حفاظت و مدیریت شکار و صید اعلام کرده بود که ۷۰۰ مرکز نگهداری حیوان و باغ وحش در کشور وجود دارد که همگی غیر استاندار هستند. این به آن معنی است که ۷۰۰ مرکز ترویج فرهنگ حیوان آزاری در کشور وجود دارند که روزانه بازدید کنندگان فراوانی از کودک تا میانسال و بزرگسال دارند. حالا این عدد را با تعداد سازمانهای غیردولتی زیست محیطی و سازمانهای فعال در زمینه حمایت از حیوانات مقایسه کنید تا متوجه شوید چرا فرهنگ حیوان آزاری روز به روز در حال گسترش است.
برای فرهنگ سازی در حوزه حمایت از حیوانات نمی شود فقط یقه شکارچیان را گرفت از کنار مراکز نگهداری حیوانات به آسانی گذشت. برای اصلاح فرهنگ و آشتی دادن مردم با حیوانات در نخستین قدم باید این مراکز را تعطیل کرد.
باغ وحش ها همردیف سیرک ها و مزارع پرورش حیوانات هستند
باغ وحش ها، سیرک ها و مزارع پرورش حیوانات هر سه در یک ردیف هستند. هدف نهایی هر سه کسب درآمد از طریق حیوانات است. یکی از طریق اسارت، یکی نمایش و دیگری از طریق کشتار حیوانات کسب در آمد می کند.
در ماجرای کشتن زرافه ۱۸ ماهه و متعاقب آن کشتن ۴ شیر در باغ وحش در دانمارک به خوبی ثابت شد که مهمترین اصل در باغ وحش ها کسب منافع مادی است و این اصل در همه جهان ثابت است.
شعار اقتصاد مقاومتی و ورود گونه های غیر بومی
در حالیکه شعار اقتصاد مقاومتی از سوی دولت تبلیغ می شود شاهد ورود گونه های غیر بومی از جمله کانگورو قرمز و ببر بنگال به باغ وحش ارم هستیم. کوتاهی سازمان محیط زیست در ورود این گونه ها به کشور جای سوال دارد.
ورود گونه های جدید به باغ وحش تهران در حالیست که «دیده بان حقوق حیوانات» چندی پیش با صدور اطلاعیه ای نسبت به ورود گونه های غیر بومی به این باغ وحش و تبلیغ فرهنگ سواستفاده از حیوانات توسط مدیران این باغ وحش هشدار داده بود. افزایش گونه های محبوس در باغ وحش تهران در شرایطی صورت می گیرد که این باغ وحش در سالهای گذشته بیش از هر باغ وحشی در کشور قتلگاه حیوانات و بویژه گربه سانان بوده است.
تا قانون حمایت از حیوانات نداریم اوضاع همین است
و حرف آخر اینکه تا زمانی که قانون حمایت از حیوانات در کشور وجود نداشته باشد شرایط حیوانات و حیات وحش مظلوم ما بهتر از این نخواهد شد. امروز بیش از هر زمانی به قانون حمایت از حیوانات نیاز داریم، قانونی که بر اساس آن با حیوان کش ها و حیوان آزاران برخورد مناسب صورت گیرد.
* دوستداران حیوانات و محیط زیست
_____________________________
۷
با سپاس از جناب آقای سپهر سلیمی و “دیده بان حقوق حیوانات” به جهت انعکاس مطلب در سایت.
در ظاهر، تعاملات نرم و خشن بین دوستداران حیوانات-آنان که با باور فلسفه این حمایت- و مسوولین (غیر)فعال این حوزه، به دستورات “بکن/نکن” در علم روانشناسی شبیه شده است! دور باطلی که در آن به هر سو می روی، به اعتقادات دینی، باورهای فرهنگی و عمومی برخورد می کنی که تو را به همان جایی که بودی پرتاب می کند!
و اما در باطن، این تعاملات نرم و خشن به نگرش آنان از مفهوم زیست-جهان یا همان جهان زندگی برمی¬گردد. ادراکات این دو گروه از حضور جسمانی خود در این دنیا کاملا با هم متفاوت است! گروه اول، به یک کانون¬زدایی از خود یا “من” رسیده است و می¬اندیشد این جهان مشترک دیگر فقط جهان من نیست بلکه “جهان ماست”- جهانی که متعلق به همه آنانی است که برای ادامه زندگی به همین آب و هوایی نیاز دارند که ما داریم، حتی اگر در شکل ظاهر با ما متفاوت باشند. برای اینان، خودشان و جهان دو پدیده غیرقابل تفکیک نیستند. و گروه دوم، خود حدیث مفصل بخوان…
حامیان حیات¬وحش در اصل با این نگرش مبارزه می¬کنند. نگرشی که متعلق به قشر بزرگی از جامعه کنونی و در بین آنها مسوولین (غیر)فعال است. شاید زمانی که آنها دوران کودکی خود را در این جهان می¬گذراندند، همان شیوه نگرشی به آنها آموزش داده می¬شد که الان آنها به کودکان خود و این سرزمین می¬آموزند. یکی از خطرات نیز همین است! با این آموزش، برای آینده حیات¬وحش ایران هیچ ضمانتی نیست…
اگر بخواهیم “قانونی” برای حمایت از انواع حیوانات به تصویب برسانیم، شاید بهتر باشد با هدف تاثیرگذاری بر همین نگرش(و حواشی آن) شروع کنیم. پنج درصد روی کاغذ و ۹۵ درصد در عمل…
صحبت راجع¬به سازمانهای غیردولتی زیست محیطی و سازمانهای فعال در زمینه حمایت از حیوانات، دلی دریایی می¬خواهد تا دست¬اندرکاران به کمک آن نقاط قابل بهبود و نیازمند رونمایی نسخه جدید را با همان لبخند و شادی دریافت نقاط قوت پذیرا باشند…
اگر فقط لحظه ای فقط لحظه ای خودشان را جای این حیوانات بگذارند و در کنه این عملشان تعمق و تامل نمایند از این حیوانات معصوم و از خالقشان که آنها را آزاد آفریده خجالت می کشند البته اگر وجدانی داشته باشند. بدون شک تاوان این اعمال را در همین دنیا به گونه ای پس خواهند داد.