دسته: حقوق حیوانات

  • ایجاد پلیس تخصصی محیط زیست/ استارت جلوگیری از قاچاق گونه‌های جانوری

    http://www.doe.ir/Portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=5e103577-a1cb-4b52-83d2-cea6d2e2c2f0

    دیده بان حقوق حیوانات: فرمانده یگان حفاظت محیط زیست با اشاره به مکاتبه نامه‌ای از سوی سازمان محیط زیست به فرماندهی ناجا مبنی بر ایجاد پلیس تخصصی محیط زیست در کشور، گفت: تحقق این مهم استارت خوبی برای جلوگیری از قاچاق گونه‌های نادر جانوری خواهد بود.

    به گزارش فارس سرهنگ حمیدرضا خیلدار با اشاره به مکاتبه نامه‌ای از سوی سازمان حفاظت محیط زیست به فرماندهی ناجا، اظهار داشت: رئیس سازمان حفاظت محیط زیست به منظور جلوگیری از قاچاق گونه‌های جانوری نامه‌‌ای را به فرماندهی ناجا مبنی بر ایجاد پلیس تخصصی محیط زیست ارائه داده است.

    فرمانده یگان حفاظت محیط زیست در ادامه افزود: بر همین اساس درخواست شد پلیس تخصصی محیط زیست همانند پلیس فتا ایجاد شود.

    وی ابراز داشت: با ایجاد پلیس تخصصی محیط زیست در درون بدنه ناجا می‌توان گام موثری را در راستای کاهش میزان خرید و فروش غیرمجاز گونه‌‌های نادر جانوری در کشور برداشت.

    خیلدار در ادامه سخنان خود یادآور شد: پلیس تخصصی محیط زیست می‌تواند در مبادی ورودی و خروجی کشور از جمله‌ راه‌آهن، فرودگاه‌ها و پاسگاه‌ها شکل گیرد و افرادی در این حوزه فعالیت ‌کنند که با نوع فعالیت محیط زیست و همچنین گونه‌های در معرض خطر به خوبی آشنا باشند.

    فرمانده یگان حفاظت محیط زیست خاطرنشان کرد: هم‌اکنون این امر در حد ارسال نامه بوده است اما با این وجود می‌توان گفت که استارت خوبی برای حفاظت از گونه‌های جانوری و همچنن جلوگیری از قاچاق این‌گونه‌ها در کشور زده شده است.

  • زنده گیری یک فلامینگو در تهران/ تصویری

    دیده بان حقوق حیوانات: یک فلامینگوی مهاجر که به هنگام پرواز از آسمان شهر تهران از فرط خستگی در کنار یک گودال آب فرود آمده بود توسط آتش نشانان برای دوری از هرگونه آسیبی بدام افتاد و تحویل پارک پردیسان شد.
    به گزارش خبرنگار پایگاه خبری 125، به دنبال تماس شهروندان با سامانه 125 آتش نشانی و اعلام مشاهده یک پرنده بزرگ وحشی درشمال تهران، بیدرنگ آتش نشانان ایستگاه 88 ساعت 13:30 دقیقه امروز به سمت خیابان فرشته، خیابان کوهیار حرکت کردند.
    بنا به اظهار رئیس ایستگاه 88 آتش نشانی تهران، یک فلامینگو در ساختمانی نیمه کاره و در کنار گودالی که کمی آب داشت در حال پرسه زدن بود که همسایگان با دیدن این پرنده سراسیمه موضوع را به آتش نشانی اطلاع دادند.
    محمد علی گودرزی افزود: آتش نشانان بلافاصله با استفاده از تجهیزات ویژه، این فلامینگو را با احتیاط وبی آنکه صدمه ای به آن برسد به دام انداختند و پس از هماهنگی با مسئولین پارک پردیسان، این پرنده را برای نگهداری به این پارک منتقل کردند تا پس از انجام مراقبت های لازم به طبیعت بازگردانده شود.

    image

  • کشف و ضبط 300 سمندر لرستانی و لاک پشت در تهران/ تصویری

    دیده بان حقوق حیوانات: فرمانده یگان حفاظت محیط زیست استان تهران از کشف و ضبط حدود 300 سمندر لرستانی و لاکپشت در طی هفته گذشته تنها در دو بازار میوه و تره بار استان تهران خبر داد.

    اسماعیل میرانزاده در گفتگو با خبرنگار مهر افزود: نیروهای یگان حفاظت محیط زیست استان تهران در حین گشت و کنترل سطح شهر تهران به منظور  برخورد با مراکز غیر مجاز خرید و فروش جانوران وحشی بخصوص گونه هایی که در ایام نزدیک به سال نو توسط تعداد معدودی از افراد متخلف جهت فروش عرضه می شود روز سه شنبه هفته گذشته در محل میدان میوه وتره بار حکیمیه به یک مورد عرضه تعدادی خزنده شامل مار آبی،  سمندر لرستانی، لاکپشت گوش قرمز برخورد کردند.

    به گفته وی، همچنین روز جمعه هفته گذشته  وارد بازار میوه و تره بار آزادگان  شده و به بازرسی اینمحل پرداختند و در جریان جستجوی این مکان به تعدادی فروشنده غیرقانونی گونه های جانوری کمیاب برخورده و جهت برخورد قانونی با متخلفین وارد عمل شدند.

    میرانزاده اظهار داشت: فروشندگان غیرقانونی پس مشاهده ماموران با  ایجاد سر و صدا و اغتشاش، از ازدحام جمعیت مردم سوء استفاده کرده و پس از ایجاد درگیری فیزیکی با نیروهای محیط زیست از محل گریختند اما محیط بانان تمام  گونه های جانوری موجود را توقیف و طی هماهنگی قبلی با کلینیک حیات وحش پردیسان به این مکان منتقل کردند.

    فرمانده یگان حفاظت محیط زیست استان تهران تصریح کرد: گونه های کشف و ضبط شده از بازار میوه و تره بار آزادگان  شامل 30 عدد سمندر لرستانی (گونه نادر و در معرض انقراض)، 100 عدد مار آبی، 10 عدد سوسمار، 5 عدد لاسرتا (مارمولک) و 150 عدد لاک پشت بوده است.

    وی افزود: متاسفانه یک عدد سمندر لرستانی به دلیل شرایط نامناسب نگهداری توسط متخلفین تلف و یک سمندر نیز دچار پارگی از ناحیه شکم و دم شده و شرایط تعدادی از گونه ها نیز نامناسب گزارش شده است.

    میرانزاده یادآور شد: ماموران محیط زیست در بازار میوه و تره بار حکیمیه نیز پس از آنکه فروشنده متخلف از محل متواری شد،  80 عدد لاکپشت، 10 حلقه مار و  10 عدد سمندر لرستانی ضبط و  به این اداره کل محیط زیست استان تهران منتقل کردند.

    فرمانده یگان حفاظت محیط زیست استان تهران اظهار داشت: با توجه به نزدیک شدن به ایام نوروز و افزایش صید و خرید و فروش غیرقانونی گونه های جانوری، کلینیک تخصصی حیات وحش پردیسان مکان های ویژه ای برای گونه های کشف شده از متخلفین تعبیه کرده تا بصورت موقت از این حیوانات در شرایط مناسب نگهداری کند.

    به گفته وی، تمام آبزیان  کشف شده از گونه های بومی کشور بوده و با توجه به اینکه شرایط فراهم شده در کلینیک حیات وحش پردیسان صرفا جهت نگهداری موقت این گونه ها تعبیه شده، ضروری است گونه های سالم بلافاصله تحت شرایط مناسب به استان های مربوطه انتقال یافته و بلافاصله در زیستگاه اصلی خود رهاسازی شوند.

    میرانزاده تصریح کرد: متاسفانه تعدادی از گونه های کشف شده طی چند روز اخیر مثل لاک پشت گوش قرمز جزو گونه های غیربومی هستند که از خارج از کشور برای فروش و نگهداری به عنوان حیوان خانگی به کشور وارد شده اند.این گونه ها پس از مدتی نگهداری در منازل پس از پایان ایام نوروز توسط مردم در عرصه های طبیعی از جمله رودخانه ها و آبگیرها رها می شوند. این حیوانات گونه های مهاجم بوده و پس از سازگاری با طبیعت منطقه رهاسازی شده به رقابت با گونه های بومی پرداخته و بسیاری از آنان را ازبین می برند.

    فرمانده یگان حفاظت محیط زیست استان تهران از مردم درخواست کرد:  از خرید هرگونه حیوان وحشی و غیرخانگی از جمله سمندر، لاک پشت، مار و غیره و رهاسازی این حیوانات در طبیعت خودداری کرده و در صورت مشاهده خرید و فروش این گونه ها مراتب را به ادارات محیط زیست محل زندگی خود گزارش کنند.

  • حیوانات غیربومی به باغ‌وحش تهران می‌آیند/ کانگوروی هلندی و ببر دانمارکی، اسیر اشتباهات گذشته

    حیوانات غیربومی به باغ‌وحش تهران می‌آیند/ کانگوروی هلندی و ببر دانمارکی، اسیر اشتباهات گذشته

    Animal-Rights-Watch-ARW-7268

    دیده بان حقوق حیوانات/ سجاد عسگری*: دو کانگوروی قرمز و دو ببر تا پایان امسال در حالی به مجموعه باغ‌وحش تهران اضافه می‌شوند که هنوز ببر ماده مبتلا به بیماری مشمشه در قرنطینه به سر می‌برد و همین‌طور زمینه حضور کانگورو به خاطر کمبود فضا و نبود دانش نگهداری از این حیوان وجود ندارد. باغ‌وحش تهران یکی از بزرگ‌ترین باغ‌وحش‌های ایران است که با وسعت پنج هکتار در اتوبان تهران – کرج واقع شده است. در این مجموعه 121 گونه جانور بومی و غیربومی نگهداری می‌شوند که دوستداران حیات وحش نسبت به وضعیت و محل زندگی گونه‌های جانوری موجود در این مکان، از دیرباز تاکنون انتقاداتی داشته‌اند. گرچه باغ‌وحش‌ها با سه هدف؛ آموزش، کمک به مطالعات علمی و حفاظت از گونه‌های در معرض خطر انقراض ایجاد می‌شوند اما در باغ‌وحش تهران به هیچ کدام از این اهداف پرداخته نمی‌شود. عادت غلط غذا دادن غیراصولی به حیوانات که منجر به تغییر عادت غذایی حیوانات می‌شود و تولیدمثل حیوانات با ترکیبات غیرطبیعی از جمله ایرادات وارده از سوی دوستداران حیات‌وحش به مجموعه باغ‌وحش تهران است. در سال‌های اخیر باغ‌وحش تهران و سازمان حفاظت از محیط‌زیست کشور علاقه فراوانی به احیای ببر مازندران و ورود حیوانات غیربومی به این مجموعه از خود نشان دادند. حاصل این تفکر ورود یک جفت ببر سیبری از روسیه به تهران بود. این ببرها قرار بود پس از نگهداری در مجموعه باغ‌وحش تهران، به میانکاله منتقل شوند و از این طریق ببر مازندرانی منقرض شده ایرانی دوباره احیا شود. اما متاسفانه بر اثر خوردن گوشت الاغ به جای خوراک و تغذیه استاندارد، ببرها به بیماری مشمشه مبتلا شدند. ببر نر بر اثر این بیماری که از گوشت الاغ به او سرایت کرده بود، جان سپرد و همچنین 9 شیر مجموعه باغ‌وحش به خاطر مشکوک بودن به این بیماری کشته شدند. ببر ماده نیز دو سال است در یک مرکز نامناسب در قرنطینه به‌سر می‌برد و کسی از وضعیت آن آگاه نیست. البته این پایان سناریوی ببرکشی در باغ‌وحش تهران نیست. ببر بنگالی که به ایران منتقل شده بود نیز در مرداد ماه سال جاری بر اثر بیماری صرع و تشنج داخل گودال آب واقع در قفس افتاد و خفه شد. این اتفاقات تکان‌دهنده و وضعیت اسف‌بار حیوانات در مجموعه باغ‌وحش تهران نشان می‌دهد که این مجموعه نه‌تنها توان مدیریت حیوانات بومی را ندارد، بلکه هنوز به آن دانش و توانایی مورد نیاز نرسیده که بتواند حیوانات غیربومی را نگهداری کند.
    حال با تمام این اتفاقات ناگوار مدیر باغ‌وحش تهران اخیرا اعلام کرده که دو کانگوروی قرمز و دو ببر تا پایان سال جاری وارد ایران می‌شوند. این در حالی است که کارشناسان اعلام می‌کنند ورود این حیوانات تکرار اشتباهات گذشته است و خواستار برخورد با این موضوع هستند.

    باغ‌وحش تهران استاندارد نیست
    سیدجاوید آل‌داوود، عضو هیات علمی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران با اشاره به استانداردهای نگهدای کانگورو در باغ‌وحش می‌گوید:«فضای کافی، غذا و بهداشت سه اصل مهم در نگهداری اولیه حیوانات در باغ‌وحش هستند. در باغ‌وحش تهران نیز باید دو یا سه بار کل مساحت فعلی باغ‌وحش تهران برای کانگورو اختصاص داده شود، اما هم‌اکنون این فضا وجود ندارد. از سویی تجربه نگهداری ببرهای سیبری نشان می‌دهد استاندارد غذایی در باغ‌وحش تهران وجود ندارد و همه این عوامل باعث می‌شود این باغ‌وحش استانداردهای نگهداری حیوان جدیدی مانند کانگوروی قرمز یا ببر را نداشته باشد.»او معتقد است که تکرار کردن تجربه ورود حیوانات غیربومی به باغ‌وحش تهران کار درستی نیست و هنوز تغییری در وضعیت باغ‌وحش تهران صورت نگرفته است.
    این متخصص بیماری‌های داخلی دانشکده دامپزشکی می‌افزاید:«در بسیاری از کشورهای دنیا باغ‌وحش‌ها به صورت پارک‌وحش تعریف شده‌اند و حیوان در فضای گسترده‌ای نگهداری می‌شود. اما متاسفانه در باغ‌وحش تهران شاهد هستیم که ببر را در یک قفس چند متری نگهداری می‌کنند. ببر نیاز به فضاهای طبیعی، عمودی و مخفیگاه دارد و نگهداری آن در قفس باعث ایجاد مشکلات مفصلی، قلبی و عروقی می‌شود.»آل داوود با انتقاد از اینکه هزینه گزافی بابت تامین زیستگاه در میانکاله، نگهداری و تغذیه دو ببر سیبری به کشور تحمیل شده و نتیجه‌ای در بر نداشته است، عنوان می‌کند: «قبل از ورود هر حیوانی به ایران باید مکان‌سنجی و کار مطالعاتی روی زیستگاه و تغذیه حیوانات صورت گیرد و سپس حیوان جدید به چرخه حیات‌وحش ایران اضافه شود. حال وارد کردن دو ببر و دو کانگوروی قرمز بدون پشتوانه کار مطالعاتی و امکان‌سنجی تکرار اشتباهات گذشته است.» او خاطرنشان می‌کند: «امروز مردم کشور حیوانات ایرانی را هر روز شکار می‌کنند و با این روند فعلی، اولویت با حیوانات بومی است. باید به جای هزینه‌هایی چون خرید ببر سیبری به بهانه احیای ببر مازندرانی که سودی را نیز دربر ندارد، به فکر راه چاره برای حفظ حیات‌وحش ایران باشیم.»

    2 برابر فضای استاندارد را مهیا کرده‌ایم
    ایمان معماریان، دامپزشک باغ‌وحش تهران نیز درباره استانداردهای نگهداری کانگورو در باغ‌وحش می‌گوید: «استانداردهای نگهداری حیوانات در کشورها و مجامع مختلف جهانی متفاوت است. کانگوروهای قرمز که اخیرا قرار است به مجموعه باغ‌وحش تهران اضافه شوند چون از اتحادیه باغ‌وحش‌های اروپا به ایران منتقل می‌شوند، استانداردها نیز بر اساس استانداردهای این اتحادیه در باغ‌وحش تهران لحاظ شده است.» او با اشاره به اینکه غنی‌سازی جایگاه نگهداری حیوانات یکی از اصول اصلی در باغ‌وحش‌هاست، ادامه می‌دهد: «میزان فضای نگهداری کانگورو، نوع فضاسازی محل زندگی کانگورو همچون فضا برای قائم شدن و فضای پوشیده و حداقل دارا بودن دو متر فنس از جمله استانداردهای نگهداری این حیوان است. فضای نگهداری کانگورو بر اساس استانداردهای استرالیا 190 متر مربع به اندازه هر جفت است و هم‌اکنون بیشتر از استانداردهای تعریف شده، برای نگهداری دو کانگوروی قرمز در باغ‌وحش تهران فضا لحاظ شده است.»این دامپزشک حیات وحش در پاسخ به این پرسش که آیا این حیوانات برگه تایید سلامت دارند، اضافه می‌کند: «هر حیوانی که از اتحادیه باغ‌وحش‌های اروپا گرفته می‌شود، سازمان‌های محیط‌زیست مبدا و مقصد باید برگه تایید سلامت برای آن صادر کنند. کانگوروهای قرمز از کشور هلند به ایران منتقل می‌شوند و قاعدتا آن کشور قبل از انتقال آنها را معاینه کرده و یک برگه مجوز سلامتی برای آنها با اعتبار سه تا 10 روزه با توجه به مدت زمان انتقال، صادر می‌کند.»
    او خاطرنشان می‌کند: «ایران هم‌اکنون جزء کنوانسیون حمایت از گونه‌های در معرض انقراض(ساتیس) است و چون این حیوانات از مبادی قانونی وارد کشور می‌شوند و به صورت قاچاق یا نیمه‌قاچاق مانند ببر بنگالی وارد ایران نمی‌شوند، احتمال کمتری وجود دارد که حادثه ببرها در این دوره برای این حیوانات تکرار شود.»

    ترویج قاچاق حیوانات
    شهرام امیری‌شریفی، رئیس انجمن دیده‌بان حقوق حیوانات نیز با اشاره به انتشار خبر ورود دو کانگوروی قرمز به مجموعه باغ‌وحش تهران می‌گوید:«کانگورو اصولا حیوانی است با جهش چند متری است بنابراین زیستگاه آن در منطقه وسیعی قرار دارد که به راحتی بتواند پرش کند و در فضای باز، به زندگی بپردازد. کل مساحت باغ‌وحش تهران پنج هکتار است که این فضا برای نگهداری کانگورو ناچیز بوده و یک سوم فضای واقعی زیستگاه این حیوان هم نیست. این فضای محدود باعث می‌شود حیوان جهش نداشته باشد و در نتیجه عصبی شود و زندگی سختی داشته باشد بنابراین ممکن است به سرنوشت ببر بنگال دچار شود.»
    او با انتقاد از اینکه نگاه مسئولان باغ‌وحش و سازمان محیط‌زیست کشور به حیوانات به عنوان یک کالای سودآور است، می‌افزاید: «این دیدگاه غلط باعث شده ما شاهد باشیم در باغ‌وحش تهران بچه‌های حیوانات را از پدر و مادر اصلی خود جدا می‌کنند و پس از جدایی با هدف سودآوری، باغ‌وحش کودکان راه‌اندازی شده و به بچه‌های حیوانات مانند اسباب بازی نگاه ‌کنند. از سویی با اسم‌های فکاهی روی حیوانات وحش، بیشتر سعی در جلب توجه مردم به سمت باغ‌وحش دارند تا به سود‌آوری خود بیش از پیش برسند.»این دوستدار حیات‌وحش معتقد است: نگهداری حیوانات غیر بومی به جای حفاظت، باعث تجارت و قاچاق حیوانات می‌شود و به این روند کمک می‌کند. بنابراین این پرسش را باید از مسئولان باغ‌وحش تهران پرسید که حیواناتی که در باغ‌وحش تکثیر می‌شوند، به کجا می‌روند؟ ما امروز خود به روند قاچاق حیوانات کمک می‌کنیم. امروز تجارت قاچاق حیوانات وحش از نظر حجمی در رتبه دوم و از لحاظ پولی در رتبه سوم در میان قاچاق‌های مطرح جهان همچون اسلحه و مواد مخدر قرار دارد.

    فعلا از مصاحبه معذوریم
    روزنامه فرهیختگان در تلاش بود با مدیریت مجموعه ارم یا باغ‌وحش تهران مصاحبه‌ای درباره استانداردهای مهیا شده برای ورود این دو کانگوروی قرمز و دو ببر تا پایان سال‌جاری داشته باشد اما مسئولان پارک ارم با وجود اعلام خبر رسمی این موضوع در مصاحبه با باشگاه خبرنگاران جوان و صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران، از مصاحبه کردن امتناع و اعلام کردند تا زمان ورود حیوانات از مصاحبه معذور هستیم و گوشی را قطع می‌کنند.

    * فرهیختگان

    _____________________

    معرکه گیری با حیوانات باغ وحش ارم به موازات نمایشگاه محیط زیست/ تصویر

    انتقال توله شیر از نمایشگاه گردشگری به باغ وحش ارم

    فشارها به نتیجه رسید! توله شیر مفلوک باغ وحش ارم از نمایشگاه خارج شد/ تصویر

    اظهار نظر صریح ابتکار در مورد پروژه خجالت آور ببر سیبری/ استانداردسازی دستورالعمل مدیریت باغ وحشها

    تایید دردناک یک خبر: شرایط نگهداری ببر سیبری در قرنطینه باغ وحش ارم نامناسب است

    به دلیل نبود فضای مناسب، باغ وحش شهرداری دامغان تعطیل شد

    باغ وحش تهران و اسارت مدافعان حقوق حیوانات در قفس/ تصویری

    مرگ ببر بنگال در باغ وحش ارم و سووال های بی پاسخ/ نگرانی شدید از مخفی نگه داشتن شرایط زیستی ببر بیوه سیبری

    ۱۲ آگوست روز جهانی فیل/ به مناسبت این روز زنجیر فیل های اسیر در باغ وحش ارم را باز کنید!/ تصویری

    باغ وحش ارم ایستگاه پایانی بزرگترین گربه جهان/ انقراض ببرها در ارم

    خبر فوری: تنها ببر بنگال باغ وحش ارم خفه شد/ غرق شدگی «ببری» در استخر محوطه نگهداری

    با زایمان ملکه در باغ وحش ارم، ۴ توله شیر به شیرهای اسیر تهران اضافه شد/ تصویر

    فیل های سریلانکایی اسیر در باغ وحش تهران/ تصویری

    ارم هنوز به استانداردها نرسیده است/ ضرب‌الاجلی برای استانداردسازی باغ وحش‌ها تعیین نشده

    «اسارت کودکانه» به نمایش گذاشته می شود/ جداسازی بچه حیوانات برای نمایش در باغ وحش ارم

    محمدی‌زاده: پروژه احیای زیستگاه ببر ایرانی شکست نخورده/ بی مبالاتی باغ وحش تهران دلیل مرگ ببر نر

  • باز هم کردها مردانگی را به رخ کشیدند؛ جشن رهاسازی و مخالفت با شکار در سقز/ تصویری

    باز هم کردها مردانگی را به رخ کشیدند؛ جشن رهاسازی و مخالفت با شکار در سقز/ تصویری

    دیده بان حقوق حیوانات: در همایش حفاظت از کوهستان شهر سقز 8 کبک به طبیعت بازگشتند و  بیش از 100 دام و قفس به آتش کشیده شد.

    به گزارش دیده بان حقوق حیوانات روز گذشته جمعه 23 اسفندماه در پی دعوت قبلی از همشهریان سقزی همایش حفاظت از کوهستان با حضور بیشتر از 1200 نفر کوهنورد و علاقه مند به طبیعت برگزار شد.

    به گفته معروف قادری رییس اداره محیط زیست سقز در خلال این برنامه که در کوه رووش سقز برگزار شد سازمان مردم نهاد تازه تاسیس ژینگه پاریزان (حافظان طبیعت) با قرائت اولیم بیانیه خود اعلام موجودیت کرد.

    قادری افزود در این مراسم ژینگه پاریزان با تبیین رسالت این سازمان مردم نهاد و از تمامی مردمان علاقمند به محیط زیست درخواست همکاری کرد.

    رییس اداره محیط زیست سقز افزود در خلال اجرای تئاتری که  با مضمون نفی شکار و صید و لزوم حفاظت از حیات وحش اجرا شد، تعداد 8 عدد کبک در طبیعت رها سازی شدند. این جشن با به آتش کشیدن  15 قفس و بیش از 100 دسته دام زنده گیری کبک به جشنی برای زیستن تبدیل شد.

    دیده بان حقوق حیوانات ورود ژینگه پاریزان را به جمع فعالان محیط زیست و حیات وحش گرامی داشته و برای عزیزان این گروه پیروزی و بهروزی آرزو می کند.

    Animal-Rights-Watch-ARW-7257

    Animal-Rights-Watch-ARW-7258

    Animal-Rights-Watch-ARW-7259

    Animal-Rights-Watch-ARW-7260

    Animal-Rights-Watch-ARW-7261

    Animal-Rights-Watch-ARW-7262

    Animal-Rights-Watch-ARW-7263

      Animal-Rights-Watch-ARW-7264

  • بال گشودن 44 پرنده از قفس/ تصویری

    بال گشودن 44 پرنده از قفس/ تصویری

    دیده بان حقوق حیوانات: 44 پرنده اسیر در شهر سقز بال گشودند.

    به گزارش دیده بان حقوق حیوانات در چند روز گذشته تعداد 37 کبک و 7 سهره که از صیادان متخلف کشف و ضبط شده بود در منطقه حفاظت شده  عبدالرزاق سقز رها سازی شدند.

    معروف قادری در زمینه پیگیری اقدام متخلفان گفت برای شش گروه متخلف پرونده قضایی تشکیل شده که در حال سپری نمودن روال قضایی است.

    Animal-Rights-Watch-ARW-7254

    Animal-Rights-Watch-ARW-7255

    Animal-Rights-Watch-ARW-7256

  • حقایق پنهان سیرک/ اینفوگراف

    حقایق پنهان سیرک/ اینفوگراف

    برای دیدن تصویر در اندازه واقعی روی آن کلیک کنید.

    Animal-Rights-Watch-ARW-Public-Awareness-Campaign-110

     

    __________________

    صفحه مخصوص اینفوگراف ها

    در تجمع مدنی در برابر اداره کل محیط زیست خراسان عنوان شد: مخالفت اکید مشهدی ها با هرگونه سیرک حیوانات/ تصویری

    سیرک حیوانات: آنچه شما می بینید و آنچه نمی بینید/ تصویری

    فیلی که به جرم قتل سیرک بان به دار آویخته شد/ تصویری

    استفاده از حیوانات وحشی در سیرک‎های هلند ممنوع شد

    تعقیب و گریز زرافه فراری از یک سیرک/ تصویری

    کارتون: خودت خوشت میاد؟/ ۱- سیرک

    تصاویر آزار حیوانات سیرک در خبرگزاری های داخلی/ سیرک مسکو و نقض حقوق حیوانات

    اعتراض نمادین طرفداران حقوق حیوانات با زدن ماسک در مقابل سیرک شهر ژوهانسبورگ در آفریقای جنوبی

    خلیل عقاب فیل هوا کرد!

    علی ضیاء: خانم ببره به سختی وارد استودیو شد ببر بنگال در برنامه‌ زنده تلویزیونی!

    هر محیط بان در برابر ۳۰۰ اسلحه شکاری/ پوستر

    ۲۹ حیوان در نهج البلاغه/ اینفوگراف

    راسوها و سگ‌های آبی ایران/ اینفوگراف

    اگزاتیک پت: آمار، خطرات و حقایق نگهداری حیوانات وحشی/ اینفوگراف

    آیا می دانید گورخر چه رنگی است؟/ باورهای اشتباه در مورد حیوانات/ تصویری

    همه پرنده‌های زمین از ۵۰ میلیون سال پیش تا امروز/ اینفوگراف

    بدترین کشورهای جهان برای زندگی فیل، کرگدن و ببر!/ اینفوگراف

    فیزیک و گربه ها: از گربه نورانی تا گربه نامرئی/ تصویری

    زندگی یک گاو شیری/ اینفوگراف

    کشتار فوک ها در کانادا به زبان آمار/ اینفوگراف

  • فروش گونه های ممنوعه در بازار نوروزی را گزارش کنید/ برای ششمین سال متوالی دوشادوش هم برای کمک به سمندر لرستانی

    فروش گونه های ممنوعه در بازار نوروزی را گزارش کنید/ برای ششمین سال متوالی دوشادوش هم برای کمک به سمندر لرستانی

    Animal-Rights-Watch-ARW-Public-Awareness-Campaign-106

    دیده بان حقوق حیوانات: با توجه به نزدیکی به پایان سال فروش گونه در خطر انقراض سمندر لرستانی آغاز شده است.

    جهت مقابله با این تجارت غیر قانونی و مضر به حال جانداران هرگونه فروش انبوه سمندر لرستانی (و کردستانی)، انواع مار (آبی و غیر آبی)، لاک پشت (برکه ای و غیر) را همراه با آدرس دقیق فروشنده از طریق ایمیل گزارش کنید.

    Animal-Rights-Watch-ARW-Public-Awareness-Campaign-105

    پس از اعلام مبلغ جدید ضرر و زیان ۲۰۰ هزار تومانی در نظر گرفته شده برای سمندر لرستانی، امسال آمار فروش این دوزیست منحصر به فرد کاهش قابل توجهی داشته است، با این حال هنوز هم گزارش هایی از فروش قاچاق سمندر وجود دارد.

    با توجه به جذابیت ظاهری و رفتاری این حیوان، امکان نگهداری آن توسط افراد ناآگاه زیاد است. در صورت آشنایی با چنین افرادی، برای بازگرداندن این جانور به طبیعت با برخوردی متین وی را توجیه کنید.

    در دو سال گذشته و در چهارمین و پنجمین سال پیاپی، جمعا فروش بیش از 970 سمندر گزارش شد که منجر به ضبط نزدیک به 600 عدد از آنها شد.

    دیده بان حقوق حیوانات

    یگان امداد و نجات

    http://static.arw.ir/wp-content/uploads/2010/10/ARW.png

  • پشت پرده صادرات قورباغه در ایران

    دیده بان حقوق حیوانات ایران: به نقل از همشهری جوان، چند سالی می‌شود که پرورش حیوانات غیرعادی مثل قورباغه، کروکودیل و زالو در کشور مد شده است. موجوداتی که مصرف داخلی ندارند و بیشتر به کار صادرات می آیند و خب به دنبال آن دلارهای نازنینی هستند که شاید با کمترین زحمت ریخته می شود توی جیب صادرکنندگان. این را از تعداد زیاد تبلیغات و وبلاگ هایی که با این موضوع توی اینترنت پیدا می شوند، می شود فهمید. اگر رد تبلیغات را بگیرید حتی به آدرس شرکتی در تهران می رسید که تمام امکانات یک دانشگاه دولتی را برای دانشجویانش فراهم می کند. چیزهایی از قبیل خوابگاه، استاد و … برای اینکه به شما یاد بدهد چطور قورباغه پرورش دهید. شرکتی که تنها 4 قلم دی وی دی هایش را 180 هزار تومان به شما می‌فروشد.

    Animal-Rights-Watch--ARW-1-1362

    در این گزارش گفتگوی ما را با جوانی می‌خوانید که تب پرورش قورباغه را گرفته و کسب و کار عجیبی برای خودش راه انداخته. او برای سه سال قورباغه صادر کرده و حالا اوضاع مالی اش از این رو به آن رو شده است.

    پشت میزش صاف نشسته و انگشت هایش را در هم فرو کرده است. نور کم‌رمق آفتاب که بعد چند روز بارتش مداوم برف از پنجره به داخل می‌تابد، باعث شده شیشه عینکش مثل عینک استیو مک کوئین جلوی فلاش دوربین عکاس‌ها بدرخشد.

    «برای انجام یک کار تجاری به استانبول سفر کردم. کارهایم را انجام داده بودم. چمدان‌هایم را بسته بودم که به فرودگاه بروم اما ناگهان از تهران تماس گرفتند و گفتند باید چند روز دیگر آنجا بمانی. برگشتم هتل. توی لابی هتل نشسته بودم و مشغول صحبت با بچه‌های شرکت بودم که یکی سلام کرد و روی مبل روبرویی نشست و داستان از همین جا شروع شد.

    آن آقای ایرانی که آن روز با هم آشنا شدیم، برای انجام کارهای صادرات قورباغه‌هایش به استانبول آمده بود. او آن موقع یک مزرعه کوچک در بابل داشت. من شم بیزنسم خیلی قوی است. توی همان صحبت چند دقیقه‌ای تمام اطلاعات را از او گرفتم و به محض آمدن به تهران چند تا از بچه‌ها را گذاشتم تا روی موضوع تحقیق و مطالعه کنند …»

    تحقیقات زود به نتیجه رسید. اولین کاری که باید می‌کردند این بود که زمینی را در شمال گیر بیاورند. شمال به خاطر رطوبت خاصش بهترین جا برای پرورش قورباغه بود. «بالاخره با واسطه آشنایی که در انزلی داشتیم، زمین پیدا کردیم. زمین مرده‌ای که 5 هزار متر بود و در کناره تالاب انزلی قرار داشت و به علت بالا آمدن آب تالاب انگ کار ما بود …»

    می دانید که؟ قورباغه موجودی است دوزیست! و چنین لوکیشنی جان می‌دهد برای کرال پشت رفتن موجودات دوزیست. همه چیز آماده بود. آنها خیلی زود اولین سفارش را از یک شرکت ترکیه‌ای گرفتند. «طرف ترکیه خواسته بود که اول نمونه‌ها را ببیند و بعد قرارداد را نهایی کند. برای همین یک یونولیت پر از قورباغه برایشان هدیه بردم. فرودگاه این طرف که اصلا کاری نداشت اما توی فرودگاه استانبول وقتی قورباغه‌ها را دیدند گفتند «اینها باید برود سازمان دامپزشکی و بهداشت و این جور چیزها». این جوری چند هفته معطل می‌شدم. برای همین یکی از آنها را برداشتم و انداختم جلویش و گفتم «ببین مرده است.» و بعد برایشان توضیح دادم که قورباغه‌های مرده را برای چه بار زده‌ام و آورده‌ام.» و خب قورباغه مرده که نیازی به ویزیت شدن ندارد. همین هم شد که مامور فرودگاه مهر ترخیص را روی بسته‌های هدیه هادی زد.

    «درست مثل ماهی تازه‌ای که از شمال می‌آورند، قورباغه را وقتی بعد 48 ساعت می‌اندازی تو سینک و آب گرم رویش می‌گیری، هنوز تکون می‌خوره، قورباغه‌ها را به هتل که بردم و روشون آب جوش گرفتم، انگار آدرنالین بهشون تزریق کرده باشی، زنده شدند و شروع کردند به جست و خیز …»

    قورباغه موجود عجیبی است! آنها تا 72 ساعت بعد از منجمد شدن می‌توانند زنده بمانند و این از مزایای خونسردی است. وقتی منجمدشان کنید انگار مرده‌اند اما در واقع زنده‌اند.

    قرارداد بسته شد!

    «نوع قورباغه‌ای که به آنها نشان دادم قورباغه رانا بود که در تالاب انزلی زندگی می‌کرد. نمونه، کار خودش را کرد. طرف ترکیه‌ای آنقدر به وجد آمده بود که بخش اعظمی از قرارداد را پیش پیش داد.» بعد برگشتن از ترکیه و با جدی شدن ماجرا تیم جوانی که هادی جمع کرده بود حسابی چسبیدند به کار. «دور زمین را فنس کشیدیم که مار داخل قفس قورباغه‌ها نشود. دشمن اصلی قورباغه، مار است و هر جا که قورباغه‌ها بیشتر باشند، مارها هم سر و کله‌شان پیدا می‌شود.»

    حالا باید تا می‌توانستند قورباغه‌ها را چاق می کردند و شمال به غیر از رطوبت پشه هم زیاد دارد و اگر به علوم دوم دبستان مراجعه کنید به یاد می‌آورید که این موجود جهنده از حشرات تغذیه می‌کند. «بالای زمین را توی تالاب پر از مهتابی کردیم. شب‌ها پشه‌ها جمع می شدند و قورباغه‌ها برای تغذیه می‌آمدند روی آب؛ البته از گیاهان و جلبک‌های کف تالاب هم تغذیه می‌کردند. یک کیوسک نگهبانی هم بغل زمین گذاشته بودیم تا مواظب زمین باشند.» آنها هر روز صبح با قایق توی زمین چرخ می‌زدند و قورباغه چاق صید می‌کردند. قورباغه چاق یعنی موجودی که وزنش به 250 گرم رسیده باشد. آنها بعد شکار شدن توی سردخانه دپو می‌شدند تا به مقدار کافی برسند برای صادرات.

    «بعد از روزهای اول دیگر وزن قورباغه‌ها دست کارگرها آمده بود و آنها با گرفتن قورباغه توی دستشان می‌فهمیدند وقت شکار رسیده است یا نه …»

    دیگر نصرفید

    چند توصیه اخلاقی – حرفه ای از یک پرورش‌دهنده قورباغه: «شما برای شروع کار احتیاج به قورباغه مولد دارید. همچنین اگر به فکر منابعی برای تغذیه قورباغه‌هایتان نباشید، بازدهی اقتصادی آن بسیار پایین می‌آید. متاسفانه خیلی‌ها فکر می‌کنند اگر توی جوی بگردند و قورباغه شکار کنند می‌توانند آن را صادر کنند؛ در حالی که این کار هم مثل هر کار دیگری یک سری استاندارد مخصوص خودش را دارد.»

    حالا خاطره ای از همان پرورش‌دهنده: «یک بار که سفری به ترکیه داشتم به یک روستا رفتم. مردم بیکار و قورباغه فراوان! آنها در روستا اطلاعیه زده بودند هر کسی قورباغه زنده به مزرعه بدهد، به ازای هر کدام فلان قدر می‌دهند. بعد آنها را می‌ریختند توی استخرهای مخصوص پرورش و قورباغه‌کشی راه می‌انداختند که بیا و ببین! اینجوری مزرعه‌شان بزرگ و بزرگ‌تر می‌شد.»

    هادی همین ایده را در شمال پیاده کرد: «قرار شد بعد از تمام شدن قورباغه‌های زمین از مردم منطقه قورباغه‌ها را دانه‌ای 100 تا 200 تومان بخریم و از آنها بخواهیم آنها را در مزرعه رهاسازی کنند. کار به آنجا نرسید. قیمت دلار ناگهان رفت بالا و دیگر این کار صرفه اقتصادی نداشت. به دردسرهایش نمی‌ارزید. صاحب زمین از من خواست که کار را ادامه دهم اما من قبول نکردم چون من همه کارهای مرتبط به صادرات و قراردادها با مشتریان را انجام می‌دادم و آنها هم دیگر حاضر به ادامه همکاری نبودند.»

    اسمم را چاپ نکنید

    «یک اصل اقتصادی هست که می‌گوید مهم‌ترین نکته در پرورش و صادرات قورباغه این است که بتواند آن‌ور آب مشتری خود را پیدا کنید وگرنه بیزنس شما هیچ سودی به شما نمی‌رساند. طبیعی هم هست. اینجا که کسی قورباغه نمی‌خورد! قرارداد ما اینطوری بود که محموله‌هایمان را در فرودگاه امام تحویل می‌دادیم. بسته‌بندی هر کیلو قورباغه برای ما قبل گران شدن ارز 70 دلار تمام می‌شد که چهار دلارش سود خالص بود. طرف ترک هم هر کیلو را 25 دلار می‌فروخت. بدون اینکه قورباغه‌هایی که از ما می‌گرفت را فرآوری کند. قطعا برای آنها سود زیادی داشت. بعد از گران شدن دلار طبق برآوردی که من کردم، اگر بابت هر کیلو طرف ترک 14 دلار به ما می‌داد، باز هم ما این کار را ادامه می‌دادیم اما طرفمان قبول نکرد. ما هم کار را متوقف کردیم و سراغ بیزنس‌های دیگرمان رفتیم.»

    صحبت‌های ما با آقای بیزنس‌من وقتی تمام می‌شود که نور کم‌رمق آفتاب رفته و شیشه عینک فتوکرومیکش بی‌رنگ شده. حالا چشم‌هایش از پشت شیشه‌ها پیداست. چشم‌هایی که هنوز هم وقتی از پول حرف می‌زنند، برق دارند. برای رفتن عجله دارد. می‌گوید در حال نوشتن طرحی برای سایت جدید شرکتش است. به طعنه می‌گویم: می‌شود از اسم واقعی‌ات برای گزارش استفاده کنم؟ می‌خندد. سرش را به نشانه نه می‌دهد بالا و می‌گوید: «یه اسمی خودت پیدا کن و بزن.»

    – مثلا؟

    – آقای هادی.الف چطوره؟

    – عالیه.

    چگونه پرورشگر خوبی باشیم؟

    اگر با خواندن این مطالب شم اقتصادی‌تان گل کرده است و لامپ بالای سرتان روشن شده، کمی دست نگه دارید و نور لامپ بالای سرتان را کم کنید؛ چرا که پرورش قورباغه به این سادگی‌ها هم نیست و دردسرهای خاص خودش را دارد. اگر با کلیدواژه‌های «قورباغه، پرورش» جستجوی مختصری در اینترنت داشته باشید، متوجه می‌شوید که برای موفقیت در این کار علاوه بر حضور مرد کهن باید به گاو نر نیز مجهز باشید.

    متخصصان امر معتقدند که سختی کار به قدری است که بدون حضور در کلاس و پچ خوردن از دبیر مربوطه نمی‌توان به یک پرورشگر! خوب تبدیل شد. این سختی کار باعث شده است که قدیمی‌ترها تجربیاتشان را در غالب کلاس‌های آموزشی به آماتورها بفروشند و حسابی اسم در کنند.

    اساتید حسابی هم کار را جدی گرفته‌اند و برای دوره‌هایشان سرفصل تعیین کرده‌اند. سرفصل‌ها هم تنوع خوبی دارند و هم از اسامی دهان پرکنی بهره می‌برند تا هم بدانید که باید مورفولوژی را بلد باشید و هم اینکه خیالتان راحت باشد که پولتان را جای بدی سرمایه‌گذاری نکرده‌اید و با فراغ بال بیشتری 250 هزار تومان را جهت شرکت در جلسات به حساب واریز کنید. مطالب آموزشی یکی از این دوره‌ها بدون دستکاری در زیر موجود است:

    – شناسایی و ارائه صفحات کلیدی

    – هدف از پرورش قورباغه

    – اهمیت قورباغه در طبیعت و اقتصاد

    – مزایا و محدودیت‌های قورباغه نسبت به سایر دوزیستان

    – انواع روش‌های پرورش

    – زیستگاه‌ها

    – رشد و نمو

    – آفات و بیماری‌های قورباغه

    – توجیه اقتصادی طرح

    – مجوزهای لازم جهت احداث فارم (مزرعه) پرورش

    قورباغه در چه کشورهایی مشتری دارد؟

    ماجرا ساده و سرراست است. یک کشاورز ویتنامی با چند تخم قورباغه میلیاردر شد. مرد یک روز تصمیم می‌گیرد قورباغه پرورش دهد و با چند تخم قورباغه دست به کار می‌شود و در مدت نسبتا کوتاهی به سرمایه‌ای کلان دست پیدا می‌کند، به طوری که در ماه اول درآمدش 250 هزار دلار بوده است. مرد ویتنامی که با حمایت همسرش به این سود کلان دست پیدا کرده است، علت موفقیت خود را شناخت عادت‌های قورباغه‌ها اعلام کرده است و به زبان خودشان «هر چیز که خوار آید روزی به کار آید» را سرلوحه کارش قرار داده است.

    این تنها یک مورد از تجارت‌های جهانی قورباغه است. اوضاع در آن سوی آب‌ها در رابطه با این دوزیست سبزرنگ با اینجا تومنی صنار توفیر دارد. قورباغه بیشتر در کشورهای آسیای شرقی مثل مالزی به صورت گسترده پرورش داده می‌شود و به اروپا و آمریکا صادر می‌شوند.

    آمریکا بزرگ‌ترین واردکننده و صادرکننده قورباغه در جهان است. در آمریکا بیشتر از گوشت قورباغه استفاده می‌کنند و در اروپا از ران‌های این حیوان برای خوراکی استفاده می‌شود؛ ران‌هایی که معمولا گوشت زیادی به خود ندارند. علاوه بر مصرف خوراکی، پوست این حیوان در صنعت چرم‌سازی استفاده می‌شود که از چرم‌های مرغوب است.

    اسلام چه می‌گوید؟

    خرید و فروش و صادرات قورباغه از نظر شرعی هم ایرادی ندارد و مراجع تقلید، فروش و صادرات آن را بلااشکال دانسته‌اند، مگر اینکه به عنوان خوراکی فروخته شود.

    آیت‌الله العظمی سیستانی:

    صادر کردن آن به ممالک کافره مانعی ندارد.

    دفتر آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی:

    خرید و فروش قورباغه ولو به غیر مسلمان برای خوردن جایز نیست ولی جلبک ظاهرا اشکالی ندارد و الله العالم.

    دفتر آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی:

    اشکال ندارد.

  • شلیک‌های همایونی به قلب حیات وحش!

    دیده بان حقوق حیوانات ایران: با هر شلیکی که می‌کرد قهقهه خنده‌اش به آسمان می‌رفت و اطرافیانش با شادمانی به او تبریک می‌گفتند و فریاد می‌زدند: «تیر ملوکانه به هدف خورد!! و کبک پدرسوخته فلان فلان شده به خاک و خون غلتید» و ناصرالدین‌شاه قهرمان نخجیرگاه‌های ملوکانه شمال و شرق تهران آن روزگار، شادمان از این که حیوانی بی‌گناه را به قتل رسانده، خود را کنار بساط کباب و دوغ و ریحان و سپس به تنباکوی خوانسار و قلیان می‌رساند، بساطی که از قبل همراهانش برای او تدارک دیده بودند!

    Animal-Rights-Watch--ARW-1-1363
    به نوشته ایران، عکسی سیاه و سفید که از او پس از لحظه‌های ناب شکارش هنگام قلیان کشیدن در نخجیرگاه‌های اطراف تهران به یادگار مانده، یک تصویر از هزاران تصویر تفریحات و خوشگذرانی زیست‌محیطی این شاه قاجار است.

    اما تنها ناصرالدین‌شاه این گونه به جنگ با محیط زیست نمی‌رفت پیش از او نیز شاهان و درباریان ایرانی، ستیزه با حیوانات حیات وحش را به عنوان یکی از مفرح‌ترین تفریح‌های سالم خود بر می‌گزیدند و خوش‌ترین اوقات آن‌ها، لحظاتی بود که قوچی، بز کوهی شاخداری، آهویی بی‌گناه، خرگوشی یا کبکی خرامان در اثر رها شدن تیری از کمان‌های آن‌ها در خون خود می‌غلتید.
    شاهان، نیازمند گوشت شکار شده نبودند و مطبخ آن‌ها همیشه مملو از گوشت قربانی بود، آن‌ها فقط از کشتن حیوانات لذت می‌بردند، حیواناتی بی‌آزار که برای زیستن به جاها و نقاطی دور از دسترس انسانها، پناه برده بودند.

    شکار در گذرگاه تاریخ

    گفته‌اند کره زمین همواره گذرگاه و شکارگاه شاهان بوده است، شاهانی که حق زیست را برای هیچ جانور و جانداری محرز نمی‌شمردند و معتقد بودند آن‌ها روی زمین موجوداتی اضافه و پرت هستند و برای شکار ما آفریده شده‌اند!!

    در لابه‌لای یادداشت‌ها و نوشته‌هایی که از «اسکندر فیروز» بنیانگذار نهاد شکاربانی و نیز سازمان محیط‌زیست در کشورمان باقی مانده آمده است که: شکار حیوانات از عهد باستان برای هر پادشاه، افسر نظامی و فرمانده سپاه و ارتش یک اصل واجب بوده است و تیراندازی – بویژه به حیوانات- یکی از اصلی‌ترین آزمون‌ها برای رسیدن به مقامات لشکری و کشوری به شمار می‌آمده است، ازجمله شاهان هخامنشی که شکار را مناسب‌ترین مکتب برای تعلیم و تربیت می‌دانستند و آن را آموزگار حقیقی فنون جنگ، سحرخیزی ، بردباری ، تحمل سختی‌ها و آموختن نظم و تربیت بر می‌شمردند و به کودکان و نوجوانان ایران زمین نیز بیش از هر چیز فنون شکار می‌آموخته‌اند.در آن روزگار نیز نخجیرگاه‌های وسیعی وجود داشت که بسیاری از آن‌ها برای پادشاهان حصارکشی و قرق می شد و در آن گونه‌های وحشی بسیاری از جمله شیر، ببر، پلنگ، خرگوش، غزال، گورخر یا گوزن در فضایی آزاد و مشجر رها بودند، اما پادشاهان هخامنشی و به تبع آن‌ها، سلسله‌های دیگر به شکل اعتقادی بر این باور بودندکه خداوند همه آن‌ها را برای شکار در این عرصه‌های جنگلی و طبیعی قرار داده است و شکار برای آن‌ها یک ارزش اعتقادی بود و از افتخارات شاه و درباریان به حساب می‌آمد. چنان که بر کتیبه مقبره کوروش، نوشته شده است: «… من دوستدار دوستانم بودم،‌من بهترین سوار و زبردست ترین تیرانداز و سرآمد شکاربانان شدم».

    قصه بهرام گور!!

    بهاره فزونی یکی از پژوهشگران عرصه محیط‌زیست و شکاربانی در گزارشی که در یکی از نشریات زیست‌محیطی منتشر کرده، نوشته است: «علاقه و وابستگی به شکار بعد از 500سال به ساسانیان که خود را وارث هخامنشیان می‌دانستند منتقل شد و تا آنجا گسترش یافت که فعالیت عمده و تفریح پادشاهان ساسانی را شکل داد و اهمیت شکار برای پادشاهان ساسانی تا حدی بود که لقب «نرسی» که نام هفتمین پادشاه ساسانی است را از واژه «نخشیرگرد» یا نخجیرگان به معنای شکارکننده حیوانات گرفته‌اند و بهرام گور نیز به دلیل شکار و مهارتی که در کشتن حیوانات بی‌گناه در ملأ عام داشت و با یک ضربه شیر و گورخری را به زمین می‌افکند و هلاک می‌کرد، به «بهرام گور» شهرت یافت!! شهرتی نانجیبانه!»

    فاطمه قاضی‌ها نیز در کتابی با عنوان «گزارش شکارهای ناصرالدین شاه» که از سوی سازمان اسناد و کتابخانه ملی در سال 1389 به چاپ رسیده با ذکر برخی از وقایع تلخ و شیرین شکارهای ناصرالدین‌شاه از سال 1279 تا 1281 هجری قمری یادآور شده است: «پیش از شاهان قاجار، ولع خونریزی و بی‌جان کردن حیوانات در شاهان قبل از قاجار بیشتر بوده است و شواهد فراوان ادبی، تاریخی و حتی هنری (همچون مینیاتورهای شکاربانی) نشانگر آن است که شاهان غزنوی، سلجوقیان، اتابکان، مغول‌ها، تیموریان و نیز خلفای عباسی ولع زیادی نسبت به ریختن خون حیوانات داشته‌اند و گاهی لحظات خونریزی و تماشای جان کندن حیوانات را به ناب‌ترین لحظات سرشار از خنده‌های قهقهه‌وار تبدیل می‌کردند و صدای خنده مستانه آن‌ها تا دورتر از نخجیرگاه‌ها نیز می‌رفت.»

    شکار در عصر صفویه نیز از شکوه خاصی برخوردار بود و شاهان صفوی نیز رئیس شکاربانی ویژه‌ای داشتند که او را «امیرشکار» یا امیرشکارچی باشی لقب می‌دادند و او نیز از امرای مملکتی به حساب می آمد.

    «ویلیارد شاردن» سیاح معروف اروپایی در سفرنامه خود در این باره یادآور شده است که «امیرشکار» چهارمین شغل از مشاغل مهم سلطنتی به حساب می‌آمده است که هزاران شکاربان و شکارچی و شکاریار (محیط‌بان) را در سراسر مملکت در اختیار داشت و در ضمن رسیدگی به امور جنگل‌ها و شکارگاه‌های سلطنتی نیز به عهده آن‌ها بود و این وضع تا زمان حکومت قاجارها ادامه داشت و دوره سلطنت طولانی ناصرالدین شاه، درواقع دوران رواج انواع تفریحات شکاری بود.در این دوره شکار و گرمی بازار قوش دارباشی‌ها، میرشکارباشی‌ها، تفنگ دارباشی‌ها، بازار و عصری گرم داشتند و مناطق و املاک بسیاری به قرق‌گاه‌های سلطنتی و خصوصی برای آن‌ها اختصاص داده شده بود.

    دستنوشته‌ها و خاطراتی که از حکام، سلاطین و شاهزادگان قاجار در این زمینه باقی مانده است، نشانگر بسیاری از سهل‌انگاری‌های آنان در قبال ضرورت حفاظت از حیات‌وحش در یکی دو قرن گذشته است.

    مرگ دوستان شاه در شکارگاه

    شواهد و مدارک و خاطرات باقی‌مانده از ناصرالدین‌شاه نشان می‌دهد که او اوقات زیادی را در سفر وشکار می‌گذرانیده و بسیاری از کارگزاران حکومتی در این سفرها و شکارها جزو هیأت همراه!! او بوده‌اند و در میان آنان افرادی بوده‌اند که شاید توان و بنیه‌ای برای شکار نداشتند و مجبور بودند همراه شاه به شکارگاه‌ها بروند، که گاهی به مصدومیت و مرگ آن‌ها منجر می‌شد، چنان که در تاریخ قجری آمده است که «عین‌الملک» که از افراد مورد محبت ناصرالدین شاه هم بوده است در شکارگاهی در منطقه کن، در شمال کوهستانی غرب تهران، در یکی از همین سفرهای شکاری در مقابل چشمان ناصرالدین‌شاه جان داد که موجبات تکدر خاطر شاه را فراهم کرد و از آن پس دیگر شاه برای شکار به منطقه کن نرفت! گرچه هر هفته شاه را به همراه قشونش در شکارگاه‌های اطراف تهران مثل دوشان‌تپه، دره‌لار، شهرستانک (منظریه امروزی) سرخه‌حصار (تهرانپارس امروزی) و قلعه‌حسن‌خان (شهر قدس امروزی) می‌دیدند، نقاطی که برای او قرق می‌شد تا او به شکار کفتار، گرگ، شغال، روباه، دله، یوزپلنگ، سیاه‌گوش، شیر بدون یال خوزستان، پلنگ، خرس، قوش و آهو بپردازد، البته می‌گویند هنگام بسیاری از شکارهایش، او شلیک می‌کرد، ولی انگار حیوان شکارشده توسط یکی از همراهان او شکار می‌شد و به حساب ناز شست ملوکانه گذاشته می‌شد!!

    شکار پس از مشروطه

    پس از انقلاب مشروطه و انقراض قاجاریه، مالکان بزرگ و سران ایل‌ها و عشایر، رونق دوباره‌ای به شکار و شکارگاه‌ها بخشیدند. قبل از شکل‌گیری قشرهایی از مردم به عنوان «شکارچیان محلی» شکار منحصر به طبقه‌ای خاص بود که شکارگاه‌های اختصاصی داشتند و تمام لوازم و امکانات شکار نیز در اختیار طبقه‌ای خاص بود. ولی با برکناری این قشر، حتی شکارگاه‌های اختصاصی هم در معرض تجاوز دیگران بویژه شکارچیان محلی قرار گرفت که از این نظر نیز صدمه جبران‌ناپذیری به حیات وحش ایران در آن برهه از تاریخ وارد شد، البته همین ناهنجاری‌های ضدمحیط زیستی سرانجام منجر به تحرکات بسیاری از دوستان طبیعت و محیط زیست در آن عصر شد که تشکیل «کانون شکار ایران» در سال 1335 نتیجه یکی از همان تحرکات بود که به وضع مقررات شکار در ایران انجامید و بعد از آن نیز در سال 1346 «سازمان شکاربانی و نظارت بر صید» جایگزین‌شان شد و سپس در 42 سال قبل یعنی در سال 1350 سازمان محیط زیست ایران شکل گرفت.

    پدر تالاب‌ها

    یکی از کسانی که در قوام دادن و نظام بخشیدن و بنیان نهادن به این تشکل‌ها و رسیدن آن به مرحله تشکیل سازمان محیط زیست کشور نقش مهمی داشت، اسکندر فیروز بود که متولد 1305 در شیراز بود. او طبیعت‌شناس و کارشناس محیط زیست و جنگل‌ها بود که هم بنیانگذار و هم نخستین رئیس سازمان محیط زیست ایران بود که به این دلیل برخی او را پدر شکاربانی یا پدر سازمان محیط زیست ایران و نیز پدر تالاب‌ها نامیده‌اند.

    او فرزند محمدحسین فیروز، نوه عبدالحسین میرزا فرمانفرما (نوه عباس میرزا و پسر عموی ناصرالدین شاه) بود که پس از تشکیل کانون شکار در سال 1346 ریاست آن را به عهده گرفت و با تلاش‌های زیادی این کانون را به یک سازمان دولتی تبدیل کرد که در سال 1353 نیز موفق به تدوین قوانین محیط زیست ایران شد و با کوشش و همت او بود که مناطق چهارگانه تحت حفاظت ایران با نام‌های پارک ملی، اثر طبیعی، ملی، پناهگاه حیات وحش و منطقه حفاظت شده، تعیین شد و هنوز پس از گذشت سال‌ها، در مراسمی که هر سال در سالروز انعقاد کنوانسیون حفاظت از تالاب‌های مهم بین‌المللی و زیستگاه پرندگان آبزی برگزار می‌شود، از اسکندر فیروز به عنوان پدر تالاب‌ها یاد می‌شود، چرا که تلاش‌های او سبب شد در سال 1349 کنوانسیون یاد شده در نشست و گردهمایی دوستداران محیط زیست در رامسر منعقد شود که از آن روزگار تا امروز به عنوان «کنوانسیون رامسر» از آن نام برده می‌شود.

    جونده فیروز

    فیروز در سال 1350 رئیس اجلاس سازمان ملل برای آماده‌سازی کنوانسیون‌های مربوط به کنفرانس جهانی محیط زیست استکهلم شد و در سال 1351 نیز وقتی نخستین کنفرانس جهانی محیط زیست در آنجا برگزار شد، او نایب رئیس این اجلاس بود.

    در خلال سال‌های 1352 تا 54 نیز به عضویت هیأت مدیره اتحادیه جهانی حفاظت محیط زیست (IUCN) درآمد و از سال 54 تا 56 هم نایب رئیس این اتحادیه و عضو هیأت امنای صندوق جهانی حیات وحش و طبیعت شد و در تیر ماه 1356 علاوه بر آنکه از ریاست سازمان محیط زیست استعفا کرد، ریاست اتحادیه جهانی حفاظت محیط زیست را پذیرفت.می‌گویند او داماد حسین علاء، نخست‌وزیر و وزیر دربار سابق ایران بوده است و دوستداران محیط زیست یک جانور جونده دو پا را به نام او نامگذاری کرده‌اند و به آن گفته‌اند: «دو پای فیروز» یا Allactaga firouzi تا بدین سان یاد و خاطره او را در طبیعت برای همیشه زنده نگه دارند.در غیاب او نیز در سال‌های نخست انقلاب مرحوم دکتر تقی ابتکار (پدر دکتر معصومه ابتکار) با تلاش‌ها و پایمردی‌هایش، توانست روح تازه‌ای به سازمان محیط زیست ببخشد و در عمر کوتاه ریاستش به این سازمان بنیان‌های اخلاقی زیادی را در حیات طبیعی وحش ایران از خود به جا گذاشت.

  • رابطه طبخ گوشت با زوال عقل!

    دیده بان حقوق حیوانات: متخصصان آمریکایی در بررسی‌های جدید خود دریافتند طبخ گوشت به شیوه‌های مختلف موجب تولید مواد شیمیایی می‌شود که این مواد می‌توانند خطر ابتلا به زوال عقل را افزایش دهند.

    به گزارش ایسنا، متخصصان در آزمایشی روی موش‌ها دریافتند که این مواد شیمیایی موسوم به «AGES» با بروز بیماری‌هایی چون دیابت نوع 2 مرتبط هستند. همچنین موش‌هایی که در رژیم‌غذایی آنها حجم زیادی AGES بوده در مغزشان پروئین‌های خطرناکی تولید می‌شود که این پروتئین‌ها نیز به نوبه خود تاثیر مخرب بر توان و عملکرد ذهنی دارند.

    پزشکان آمریکایی با ذکر این نکته که مطالعه جدید هنوز پاسخ‌های دقیق و قاطعی نداشته اظهار کردند: AGES زمانی تولید می‌شود که پروتئین‌ها یا چربی‌ها به قند واکنش نشان می‌دهند. این اتفاق می‌تواند به طور طبیعی یا طی فرآیند طبخ غذا رخ دهد. در این مطالعه محققان به بررسی تاثیر AGES (محصول‌ نهایی گلیکاسیون پیشرفته) روی موش‌ها و انسان پرداختند.

    نتایج آزمایش روی موش‌ها تایید کرد وجود حجم زیاد AGES در بدن روی ترکیبات شیمیایی مغز تاثیر می‌گذارد و موجب می‌شود تا پروتئین «بتاآمیلوئید» که نشانگر آلزایمر است در بدن این موش‌ها تولید شود. همچنین این موش‌ها در انجام کارهای فکری و جسمی عملکرد خوبی نداشتند. علاوه بر این در بررسی که روی تعدادی فرد 60 سال به بالا انجام گرفت، رابطه‌ بین سطح بالای AGES در خون و پایین آمدن عملکرد شناختی و توان ذهنی افراد مشاهده شد.

    به نقل از شبکه خبری بی بی سی، محققان با استناد به نتایج این مطالعه تاکید کردند که وجود حجم بالای AGES در رژیم غذایی با افزایش خطر زوال عقل ناشی از افزایش سن مرتبط است و به همین دلیل کاهش مصرف موادغذایی تولیدکننده AGES ‌می‌تواند یک راهکار موثر برای پیشگیری از این اختلال ذهنی باشد.

  • مرغ پیانیست در باغ‌وحش «هونولولو»/ تصویر

    دیده بان حقوق حیوانات: یک مرغ با استعداد در باغ وحش «هونولولو» علاوه بر خوابیدن روی تخم‌ها یا نوک زدن به دانه‌ها، استعداد منحصر به فردی در یادگیری و نواختن پیانو دارد.

    به گزارش ایسنا، مسئول باغ وحش هونولولو می‌گوید: تاکنون مرغ‌های زیادی را برای یادگیری امتحان کردم اما این یکی واقعا فرق دارد و برای یادگیری اشتیاق زیادی از خود نشان می‌دهد.

    مرغ پیانیست در باغ‌وحش «هونولولو»+عکس

    این مرغ باهوش که «هاک» نام دارد همچنین یاد گرفته که چگونه زنگ را به صدا درآورد، ذوق کند، از میان حلقه‌ها بپرد و حتی پیانو بنوازد.

    «میکی ناگاتوشی»، مسئول این باغ وحش که این مهارت‌ها را به «هاک» آموخته می‌گوید: تاکنون مرغ‌های زیادی را امتحان کردم اما به نظر می‌رسد هاک بیش از سایرین برای یادگیری مشتاق است.

    وی گفت: به دلیل اینکه همه فکر می‌کنند مرغ‌ها قادر به یادگیری نیستند استعدادهای این پرندگان اهلی همیشه دست‌کم گرفته می‌شوند.

    به نقل از خبرگزاری یونایتدپرس، ناگاتوشی افزود: همه فکر می‌کنند که مرغ‌ها فقط به درد خوابیدن روی تخم‌هایشان و نوک زدن به دانه می‌خورند اما در این باغ وحش خلاف این باور را ثابت کردیم.

    چهار ماه طول کشید تا هاک در نهایت یاد بگیرد که چگونه پیانو بنوازد و حتی رنگ‌ها را نیز تشخیص دهد.

    مرغ پیانیست در باغ‌وحش «هونولولو»+عکس

    ناگاتوشی گفت: با استفاده از تکنیک پاداش و جایزه به هاک آموزش داده شد و اکنون این مرغ بسیاری از کودکان را خوشحال می‌کند و این نشان می‌دهد که مرغ‌ها هم باهوشند و هم حیوانات خانگی خوبی هستند.

  • در تجمع مدنی در برابر اداره کل محیط زیست خراسان عنوان شد: مخالفت اکید مشهدی ها با هرگونه سیرک حیوانات/ تصویری

    در تجمع مدنی در برابر اداره کل محیط زیست خراسان عنوان شد: مخالفت اکید مشهدی ها با هرگونه سیرک حیوانات/ تصویری

    Animal-Rights-Watch-ARW-7216

    دیده بان حقوق حیوانات: جمعی از فعالان حقوق حیوانات مشهدی در اعتراض به شرایط اسف بار سیرک حیوانات در این شهر دست به تجمع زدند.

    در این تجمع که در برابر در اصلی اداره کل حفاظت محیط زیست استان خراسان برگزار شد، پلاکاردهایی در مخالفت بنیادی با سیرک های حیوانات در معرض دید رهگذران قرار گرفت.

    به گزارش دیده بان حقوق حیوانات تجمع کنندگان با بر شمردن تخلفات این سیرک و اعتراض به شرایط اسفناک نگهداری حیوانات در این سیرک، خواستار برخورد قاطع مسوولان محیط زیست استان با این سیرک شدند.

    در متن درخواست تجمع کنندگان از مسوولان آمده:

    «بسمه تعالی
    به عنوان جمعی از حامیان حیوانات، با توجه به شرایط نابسامان و اسفناک حیوانات در سیرک مشهد و ملاحظه موارد زیر:
    1_اعلام مسئولین سازمان حفاظت محیط زیست، مبنی بر اینکه در هر حال نگه داری حیوانات غیرخانگی بدون مجوز سازمان محیط زیست، خلاف قانون است و در صورت مشاهده با متخلقان برخورد قانونی می شود و آنها ممکن است جریمه نقدی و یا کیفری شوند و در نظرگیری اینکه حیوانات در سیرک مجبور به زندگی در زیستگاه ها و آب وهوای غیرطبیعی با آشیانه ی نامناسب و فضای ناکافی هستند و برای تعلیم امور به ظاهر سرگرم کننده در معرض رفتار نامناسب (مصداق آزار و اذیت) قرار می گیرند.
    2_دکتر محمد لطفی‌زاده، رییس مرکز مجازی پژوهش‌های راهبردی دامپزشکی کشور، با انتقاد از برگزاری سیرک حیوانات، که در برخی کشورهای غیراسلامی ‌ممنوع شده است، اعلام نظر نموده اند که سازمان حفاظت محیط زیست باید از صدور مجوز برگزاری چنین مراسمی ‌که مستلزم درد و رنج و گرسنگی حیوانات برای شادمانی انسان‌ها است، اکیداً پرهیز کند.
    3_اعلام نظر مراجع دینی همچون حضرت آیت الله هادوی تهرانی: آزار حیوانات برای انجام اموری که فایده ای بر آن مترتب نیست، مانند آنچه در سیرک ها اتفاق می افتد، جایز نمی باشد و از مصادیق منکر است.
    4_وضع قوانین بازدارنده برای استفاده از حیوانات در سیرک در کشور های مختلف و رانده شدن این سیرک ها از آن کشورها و برگزاری مذاکرات بین المللی در باب اخلاق و مسائل حقوقی مربوط به حیوانات
    اعلام میداریم به طور اکید مخالف فعالیت هرگونه سیرک حیوانات در مشهد و کشور هستیم.
    ماهاتما گاندي چه زیبا گفته است كه «عظمت يك ملت و ميزان پيشرفت اخلاقي آن را مي تواند از روي شيوه برخورد آن با حيوانات فهميد.» تلاش براي كاهش رنج آناني كه كاملاتحت سلطه قرار دارند و قادر به مقاومت و مبارزه نيستند، بي شك يكي از نشانه هاي جامعه متمدن است.»

    https://arw.ir/wp-content/uploads/2014/02/Animal-Rights-Watch-ARW-7215.jpg

    https://arw.ir/wp-content/uploads/2014/02/Animal-Rights-Watch-ARW-7217.jpg

    https://arw.ir/wp-content/uploads/2014/02/Animal-Rights-Watch-ARW-7218.jpg

    https://arw.ir/wp-content/uploads/2014/02/Animal-Rights-Watch-ARW-7219.jpg

    https://arw.ir/wp-content/uploads/2014/02/Animal-Rights-Watch-ARW-7220.jpg

     

     

  • در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ 21 / تصویر

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ 21 / تصویر

    Animal-Rights-Watch-ARW-5936

    _____________________

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ 20 / تصویر

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ ۱۹ / تصویر

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ ۱۸ / تصویر

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ ۱۷ / تصویر

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ ۱۶ / تصویر

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ ۱۵ / تصویر

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ ۱۴ / تصویر

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ ۱۳ / تصویر

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ ۱۲ / تصویر

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ ۱۱ / تصویر

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ ۱۰ / تصویر

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ ۹ / تصویر

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ ۸ / تصویر

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ ۷ / تصویر

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ ۶ / تصویر

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ ۵ / تصویر

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ ۴ / تصویر

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ ۳ / تصویر

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ ۲ / تصویر

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ ۱ / تصویر

  • خلیل عقاب فیل هوا کرد!

    خلیل عقاب فیل هوا کرد!

    دیده بان حقوق حیوانات/ مریم نوابی نژاد*: اسم خلیل عقاب در ۶۵ سالگی در گینس ثبت شد. کارهایی که همیشه مورد حیرت رسانه های خارجی قرار گرفته و هنوز هم بعد از این همه سال هیچکس نتوانسته رکوردش را بزند.

    برای خیلی ها سن و سال یعنی چند تا عدد میان صفحه اول شناسنامه. یعنی از یک جایی به بعد نشستن و نگاه به تقویم کردن و نسخه ها و آزمایش های جورواجور. اما برای خلیل عقاب پهلوانی که اسم ایران را در 65 سالگی وارد کتاب گینس کرد، زندگی حتی در 90 سالگی یعنی از حالا به بعد. تقدیر برای مادرش طور دیگری رقم خورده بود تا پسر اولش که سر حال و سالم جلوی چشمش بازی می کرد، در دوسالگی توی آب حوض خانه خفه بشود، اما آوازه فیل بلند کردن پسر دومش، که لاغر و سیاه و رنجور بود و هیچ امیدی به زنده بودنش نداشت، در دنیا بپیچد و اسم خلیل به ثبت جهانی گینس برسد. مردی که آرزوی همیشگی اش این بوده کارهایی را انجام بدهد که دیگران قادر به انجامش نباشند. کارهایی که همیشه مورد حیرت رسانه های خارجی قرار گرفته و هنوز هم بعد از این همه سال هیچکس نتوانسته رکوردش را بزند.
    نشستن پای صحبت های این پیرمرد 90 ساله شیرازی که پدر سیرک ایران هم لقب گرفته، خالی از لطف نیست:

    از یک فلاش بک کوچک شروع کنیم؟

    من متولد اول فروردین 1303 هستم. همسرم هم متولد اول فروردین بود.برایم خیلی عجیب است که هر دو یک روز و یک ماه به دنیا آمده ایم. پدرم زارع بود وبعد ها چون صدای خوبی داشت مداح هم می شود. سال های بعد هم، چند هزار زوار را جمع می کرده و از شیراز و کویر لوت به مشهد می برده. در چنین خانواده ای به دنیا آمدم. بچه تخسی بودم. درو همسایه و کاسب های محل از دستم عاجز بودند. بیچاره پدرم هر وقت به خانه برمی گشت می گفت: یک نفر نیست که در این محل گُل دست من بدهد. همه می آیند شکایت تو را به من می کنند که خلیل این جوری کرد و خلیل آن جوری کرد.همه اش را هم راست می گفتند.

    از بچگی هم پرزور و قوی بودی؟

    نه اصلا ! مادرم قبل از من پسری داشت که دوسال از من بزرگتر بود. پسری زیبا و قوی بوده و خیلی هم شیطان بوده. من خیلی ریزه و سیاه بودم. مادرم شیر مرا به پسر اولش می داد. وقتی هم مادربزرگم به او اعتراض می کرد، می گفت: این که زنده نمی ماند لااقل شیرم را به حسن بدهم که همین طور سالم و قوی بماند. من بی اندازه لاغر و سیاه ورنجور بودم. مادرم زنده نماند تا ببیند که آن بچه قوی دوسال بیشتر دوام نیاورد و توی حوض افتاد و خفه شد اما پسر لاغر مردنی اش در 63 سالگی فیل بلند کرد و گینسی شد.

    خلیل عقاب

    چطور گذارت از مشق و مدرسه به زورخانه و پهلوانی رسید؟

    در مدرسه همه از دستم شاکی بودند. آن قدر کف دستی و کف پایی خوردم که حد نداشت. اما دست بر نمی داشتم. یک بچه لاغر مردنی شر و شیطان. درس خواندن را هم دوست نداشتم. یک فامیلی داشتیم که اهل زورخانه بود و میل و کباده توی اتاقش داشت. پرسیدم  این ها چیه؟ گفت: میل و کباده و تخته شنا. می روم زورخانه. گفتم: می شود مرا هم ببری؟ گفت: نه زورخانه که جای بچه ها نیست. واقعا هم نبود. زورخانه شان و مقامی داشت. واقعا نمی شد هرکسی سرش را زیر بیندازد وبرود پا به حریم زورخانه بگذارد. بالاخره همین شد. آن قدر اصرار کردم که مرا برد و رفتم و پاگیر زورخانه شدم. دیپلم هم که گرفتم گفتم دیگر درس نمی خوانم. هر چه پدرم اصرار کرد، گفتم: نمی توانم. مغزم نمی کشد.

    پدرت پهلوانی ات را هم دید؟ نظرش چه بود؟

    یکبار در زمین حافظیه شیراز نمایش اجرا می کردم. پدرم برای اولین بار آمده بود نمایش مرا ببیند. بعد دامادمان می بیند که پدرم دارد گریه می کند. می گوید:چرا گریه می کنی؟ پدرم جواب می دهد: از دست این بچه! دست از این کارهایش برنمی دارد. می خواهد برود زیر این ماشین بخوابد! دامادمان آمد گفت: بیا پدرت را آرام کن. آمدم وگفتم: بابا نگران نباش. بعد که زیر ماشین خوابیدم و ماشین از رویم رد شد دیدم خوشحال است و می خندد. بعد شیر آوردم روی صحنه. پدرم صدایم زد و گفت: زیر ماشین خوابیدنت را تحمل کردم دیگر برای چی شیر آوردی؟ بنده خدا نگران بود نکند اتفاقی برایم بیفتد. اما بعد ازدیدن نمایش آن شب، خیلی تشویقم کرد.

    راه گذشتن از مسیر زورخانه تا کارهای منحصر به فرد ی که جهانی شد؟

    دیگر افتادم توی خط زورخانه و با بچه های محل زورخانه درست کردیم. بعد هم معروف شدم . آمدند مرا بردند تا زورخانه دیگری در شیراز را بچرخانم و آنجا بود که زورخانه مرشدی را یاد گرفتم.صدایم هم بد نبود. کم کم افتادم در مسیر نمایش پهلوانی. روزها ساعت ها خودم کار می کردم. بچه که بودم، از پدرم و دیگران زیاد شنیده بودم که یک پهلوانی بوده که دو تا اسب به دست هایش می بسته یا سینی مسی های بزرگی را که قدیم روی کرسی می گذاشتند با دست تا می کرده و گوش های بچگی ام تیز می شد که چه جوری؟ رفتم دنبالش و آن قدر زحمت کشیدم و سختی دیدم تا پیدایش کردم.

    چرا قانع نبودی؟ مدام تغییر جهت می دادی و مسیرهای دشوارتری را انتخاب می کردی؟

    همیشه از خدا می خواستم من بتوانم کارهایی را انجام بدهم که هیچ کس دیگری نتواند آن را انجام بدهد. در دنیا هیچکس نتوانسته فیل بلند کند و نخواهد توانست. می دانید فاصله خیلی زیاد است. مثلا کسی که وزنه بردار است کافی است یک کیلو بیشتر وزنه بلند کند تا رکورد قبلی را بزند ولی رکورد فیل بلند کردن من یکی از آن اتفاق های محال بود که ممکن شد. تا قبلش اسب بلند کرده بودم چند بار در ایتالیا ولی فیل بلند کردنم بود که تعجب دنیا را برانگیخت.

    اتفاقی که باعث شد تا به فراتر از مرزهای ایران فکر کنی؟

    دوستی داشتم فرانسوی بلد بود. آکروبات بود و زیاد سفر می کرد. او به من گفت که یک مجله ای در کپنهاک سوئد چاپ می شود به نام اکو و مخصوص سیرک هاست. هر کسی هر کاری در این زمینه بلد باشد ، اسم و عکسش را می دهد و بعد از این طریق به دنیا معرفی می شود و جاهای مختلفی در دنیا، از او دعوت می کنند. عکس هایت را بده برایشان بفرستم. خدا رحمتش کند خیلی دوست نازنینی بود. من هم عکس هایم را به او دادم و بعد از یک ماه که گذشت ، دیدم اولین درخواست برایم از فرانسه آمد. بگذارید این آلبوم را نشان تان بدهم:

    خلیل عقاب

    اینجا 450 کیلو وزنه را با دست ها و دندان هایم بلند کردم. اینجا دو تا ماشین جیپ را با هر دوست گرفته ام و خلاف جهت می کشم و نمی گذارم حرکت کنند. ماشین ها روشن هستند. نگاه کن ببین چه گرد و خاکی کرده اند! اینجا درشهر رم یک میدانی هست که به آن میدان فرنیزه می گفتند. من یازده تا آدم را روی الوار نشانده ام و با پا از زمین بلند شان کرده ام. 

    اینجا شصت و چند ساله که بودم که در انگلستان فیل بلند کردم. اینجا کویت است. من به سی و هفت کشور جهان سفر کرده ام.

     پای عکس ها خط شماست؟ چقدر خوش خط بودی!

    قدیم از کلیله و دمنه به ما دیکته می گفتند . تحصیلات و سواد ارزش و اعتباری داشت. الان شما کسی را می بینید که درس خوانده ی ادبیات است اما دیکته درستی ندارد. برای درس خواندن باید زحمت می کشیدیم. این طور نبود که یک سری چیزها را حفظ کنیم و بعد هم یادمان برود.

    از سختی های کار بگو

    خواستن توانستن است. اگر در کاری عشق باشد اصلا خستگی معنایی ندارد. من خیلی سختی کشیدم. عمل های جراحی زیادی کردم. توی ایتالیا رگ های پایم را شکافتند و چند بار هم به حال اغما رفتم. ریه ام پر از خون شده بود و داشتم تمام می کردم. اما تسلیم نشدم. وقتی هدفت برایت مهم باشد اصلا سختی معنایی ندارد.

    جایی بوده که نمایشی اجرا کنی. مثلا ترفندهایی که تماشاچی را به اشتباه بیندازد؟

    موقعی که فیل بلند می کردم آدم هایی از اسکاتلند می آمدند که من تا شانه شان بودم. من زیر 100 کیلو بودم. این ها یک هفته می آمدند و می نشستند و صحنه فیل بلند کردنم را می دیدند. یک بار مدیر سیرک صدایم زد و از میان پرده آن ها را نشانم داد. گفت: این ها پهلوان های اسکاتلند هستند و کارهای عجیب و غریبی انجام می دهند. این ها وقتی تو را می بینند مدام با هم پچ پچ می کنند. بعد برنامه آمدند و گفتند که ما چند روز پشت سرهم است که می آییم و برنامه تان را می بینیم. خیلی برنامه خوبی داری. یکی از آن سه نفر گفت: چرا فیل بلند می کنی؟ گفتم خب چکار کنم؟ گفت ما یک کارهایی یادت می دهیم که خیلی هم انرژی صرف نکنی و پول گیرت بیاید. گفتم این پول ها مال خودت. روزی که وارد این کار شدم از خدا خواستم کارهایی بکنم که هیچکس نتواند. گفت پس یک خواهشی داریم می شود این حمایلت را به ما بدهی؟ گفتم بیا مال شما. این حمایل نیست که فیل بلند می کند، زور بازوی من است.

    چطور به این توانایی ها رسیدی؟

    تمام این کارها تمرین است. آدم کسب می کند. یک وزنه بردار که از روز اول نمی تواند رکورد بزند .باید آن قدر تمرین کند کم کم وزنه ها را زیاد کند تا به آن توانایی برسد. مهارت من این بود که از روی زمین وزن سنگین بلند کنم. یادم هست در مراسم افتتاحیه ماشینی که قرار بود تولیدش آغاز بشود، در ایتالیا ، ماشین را از زمین بلند کردم و بعد همان ماشین را به عنوان جایزه به من دادند. توانایی هایم خود به خود بالا رفته بود کاری نمی کردم که در توانم نباشد. مثلا تیرآهن 14 را پشتم خم می کردم هشت نفر این طرف، هشت نفر آن طرف. تیرآهن 12 را روی سرم خم می کردم.

    خلیل عقاب

    تغذیه ات هم متفاوت بود؟

    خدا رحمت کند همسرم را. از نظر غذا به من می رسید. دست پختش هم خوب بود. خوب می دانید آدمی که فیل بلند می کند که غذایش معمولی نیست. من روزی یک کیلو گوشت می خوردم. مثلا سردست گاو را می گرفتیم و همسرم توی زودپز می پخت و چربی هایش را می گرفت و با سیب زمینی و سبزیجات می خوردم. از نظر خورد و خوراک عجیب بودم. از طرفی هم تمامش را می سوزاندم. مدام تمرین می کردم و نمایش اجرا می کردم. مثل ماشین سنگین که بنزین بیشتری لازم دارد، طبیعی بود آن همه بخورم و سیر نشوم.

     فکر می کنی چه تفاوتی میان تو و سایر پهلوان ها یی است که در این زمینه ها کار می کنند؟

    اگر تمام دنیا را بگردی وباز هم میان آن هایی که حرفه ای ورزش می کنند بگردی ، هیچ کدام نه اندازه ی من وزنه بلند کرده اند، نه اندازه ی من سختی های کار را کشیده اند و نه اندازه ی من به آن نتیجه ای که باید برسند رسیده اند. یک روز که در سیرک انگلیس کار می کردم مدیر سیرک گفت که من دیشب نشستم و درباره ی کار تو فکر کردم. اول می آیی با وزنه ها کار می کنی و بعد ده دوازده نفر آدم را روی الوار می نشانی وبلند می کنی. این طوری روزی یک تن وزنه بلند می کنی. فیلی که بلند کردم 800 کیلو گرم وزن داشت بعد ها فیلی بلند کردم که وزنش به 2 تن هم رسید.اینجاست! نگاه کن . در توضیحات کتاب گینس هم آمده. عکس را ببینید: می گفت نشسته ام حساب کرده ام که در سال بیشتر از سیصد تن وزنه بلند می کنی. به خاطر همین هم می گویم هیچ کس در دنیا قد من وزنه بلند نکرده.

    چطور فکر بلند کردن فیل به ذهنت رسید؟

    در سیرک انگلستان که بودم یک روز فیلبان سیرک گفت ما اینجا پنج تا فیل داریم. چهار تای آن ها 4 تن وزن دارند. یکی از آن ها که کوچکتر است 800 کیلو وزن دارد. ببین می توانی آن را بلند کنی؟ گفتم برو بیاور که با همان حرکت اول بلندش کردم و همین شد باعث رونق نان و آب من شد که پنج سال تمام در سیرک انگلستان کارم همین بود. روزنامه ها نوشتند اعجوبه ای از ایران فیل بلند می کند.

    خلیل عقاب

    الان هم حرکات نمایشی انجام می دهی؟

    هر وقت می خواهم نمایش اجرا کنم ابراهیم پسرم نمی گذارد. می گوید شما دیگر کارهایتان را کرده ای. حالا باید استراحت کنی. نمی گذارد. پسرم 50 سال از من جوان تر است طبیعی است که تازه نفس باشد اما به شما بگویم من هنوز خودم را بازنشست نکرده ام. روزی 4-3 ساعت آرام آرام ورزش می کنم. دکتر به من گفت:عجیب است که به این سن رسیدی و این کارها را هم انجام داده ای اما قلبت بزرگ نشده. حالا باید بیشتر مراقبش باشی. معلوم است روی دانایی کارکردی و بی گدار به آب نزدی. فقط مراقب باش.

    چرا این قدر دیر ازدواج کردی؟

    من مدام سفر بودم. درگیر تمرین های سفت و سخت و هرشب نمایش و هرشب اجرا . اصلا دلم نمی خواست ازدواج کنم.

    بعد چه شد که ازدواج کردی؟

    تا چهل سالگی زندگی رسم خودش را داشت اما از یک جایی به بعد احساس کردم با وجود تمام آدم هایی که هرشب برایم کف می زنند و سوت می کشند و با من عکس یادگاری می گیرند، به شدت تنها هستم. دیگر دوست و آشنا و فامیل و مردم جای این تنهایی را نمی گرفتند. نیاز به یک همدم یک همراه از چهل سالگی به بعد آزارم می داد. زندگی که فقط خوردن و خوابیدن و کار کردن نیست.

    همسرت را چطور انتخاب کردی؟

    پدرش شهردار یکی از مناطق تهران بود و خیلی هم آدم باسواد و فهمیده ای بود. همسرم مرا در فیلم هایی که بازی کرده بودم دیده بود و اخبار مرا دنبال می کرد. من با این خانواده رفت و آمد داشتم. دخترش گفته بود که می خواهد با من ازدواج کند. من روحم از این ماجرا خبر نداشت. پدرش گفته بود آخر تو 16 ساله ایی و خلیل از تو 30 سال بزرگتراست اما او گفته بود و اصرار کرده بود تا پدرش راضی شد. همسری بود که خدا برایم فرستاده بود. خیلی همراه ودلسوزم بود. بیست سال 37 کشور جهان او را گرداندم. خدا را شکر چیزی برایش کم نگذاشتم. هیچوقت هم به او خیانت نکردم. فکرش را بکنید من در اوج شهرت و محبوبیت بودم ولی یک بار هم فکر خیانت به سراغم نیامد. چون کارم برایم خیلی ارزشمند بود و می خواستم در اوج بمانم و مهم تراز آن وجدانم بود .هیچوقت کاری نکرده ام که پیش خودم شرمنده باشم. خدا را شکر مزدش را هم گرفته ام. الان خلیل پسر ابراهیم جزو تیزهوشان است، دخترش هم فوق العاده باهوش و زیباست. یا بچه های دخترم شهرزاد که با همسرش در خارج از ایران زندگی می کنند بچه های موفق و درسخوانی هستند. مگر آدم چه می خواهد؟ این ها نعمت های بزرگ زندگی هستند. کارهایی که پدر و مادر ها انجام داده اند تقدیر بچه ها را می سازد.

    خلیل عقاب

    زندگی شما با آدم های عادی خیلی فرق می کند؟

    از سال 1350 به این طرف عادت کرده ایم در سیرک ها و کاروان ها بخوابیم. شهرزاد که بزرگتر از ابراهیم بود در شیراز به دنیا آمد و از آن به بعد ما با بچه های سیرک، یک جور زندگی گروهی داشتیم. ابراهیم در چنین شرایطی به دنیا آمد. ما به این شیوه از زندگی عادت کرده ایم. خانه داریم ولی ما در این کاروان ها زندگی کرده ایم و خیلی خانه به شکل واقعی نداشتیم.

    چند تا زبان بلدی؟

    انگلیسی و ایتالیایی. عربی هم بلدم. ابراهیم علاوه بر این ها روسی و ایتالیایی هم بلد است چون عروسم روس است.

    بدترین اتفاقی که برایتان افتاده؟

    مرگ همسرم بود که چند سال قبل در جاده اصفهان تصادف کرد و کشته شد. خیلی حیف بود. من همیشه فکر می کردم چون سی سال از او بزرگ ترم ،خیلی زودتر از او می روم ولی قسمت این بود که چشم و چراغ و ستون خانه ام برود .

    آرزویی که هنوز به آن نرسیده ای؟

    ببینید الان کشورهای مشترک المنافع همجوار ما مثل قرقیزستان یا تاجیکستان با جمعیت های 4-3 ملیونی یک بنای سیرک ثابت دارند ولی ما در کل کشور که هیچ در همین تهران خودمان که 12-10 ملیون جمعیت دارد یک بنای سیرک ثابت نداریم. چرا ما باید مدام چادرمان را از این مکان به آن مکان و از این شهر به آن شهر ببریم در حالی که این نیاز برای مردم پایتخت وجود دارد و حتی خارجی ها و توریست هایی که به ایران می آیند طبق قاعده ی گردشگری سراغ این طور مکان های تفریحی را می گیرند. در حالی که شهرداری مکانش را هم دارد و می تواند برای مردم پایتخت یک جای ثابتی برای سیرک در نظر بگیرد.

    از نتیجه کارت راضی هستی؟
    گروهی که الان کنار من هستند، نتیجه سال ها کارو تجربه من است. پسرم، ابراهیم الان جای 6 تا هنرمند کار می کند. تمام آن هایی که مطرحند و از ایران به سیرک های بین المللی رفته اند و افتخارهای بزرگی نصیب شان شده ، همه همین جا تربیت شده اند. خوشحالم که دارم برای هموطنانم کار می کنم ودیگر شبیه آن 20 سالی که در کشورهای خارجی کار می کردم رفتار نمی کنم. بلیط های سیرک را هم گران نکرده ام که همه بتوانند بیایند. بلیط سیرک در خارج 80 دلار است ولی ما غیر از 80 صندلی جلو که 25 هزار تومان است، قیمت باقی بلیط ها 15 هزارتومان است. قیمت ها را در این مرز نگه داشته ام تا اگر خانواده ای 4 یا 5 نفری خواستند به تماشای سیرک بیایند، استطاعتش را داشته باشند.

    Animal-Rights-Watch-ARW-7193

    رقیب جدی هم داری؟

    من بنیان گذار سیرک ایران هستم . به من می گویند پدر سیرک ایران. بعضی وقت ها که می بینم در شهرستان ها با یک چادر نیمداری و دوتا سگ و یک میمون سیرک راه انداخته اند، خنده ام می گیرد. یکی آمده بود می گفت: ما سیرک شما را در مشهد دیدیم. گفتم: من تا به حال در مشهد چادر برپا نکرده ام. خیلی قدیم ها در سالن تربیت بدنی آنجا برنامه گذاشته ام ولی سیرک نداشتم. می گفت: خودم دیدم نوشته بود سیرک خلیل عقاب. خیلی سال پیش تر هم که پهلوانی می کردم خیلی ها خودشان را شبیه من می کردند و با چند حرکت ساده مردم را دور خودشان جمع می کردند و می گفتند که خلیل عقابند. می گفتم : عیبی ندارد کارشان نداشته باشید بگذارید آن ها هم یک لقمه نان در بیاورند. رقیب؟ حرف های بامزه ای می زنی.

    درآمد سیرک چطور است؟

    اینجا دست کم 40 نفر از من حقوق می گیرد به غیر از هزینه های دیگر مثل عوارض شهرداری و نیروی انتظامی و وزارت ارشاد. وقتی نگاه می کنم می بینم خیلی پولی برای خودمان نمی ماند ولی می گویم عیبی ندارد. چون می خواهم یک تفریح سالم فرهنگی برای مردم وجود داشته باشد. در جواب روزهایی که مرا سر دست هایشان بلند می کردند. برایم کف می زدندو هورا می کشیدند. این جبران مهربانی مردم است.

    این همه انرژی را در 90 سالگی از کجا می گیری؟

    فقط بیایید ببینید بعد از برنامه مردم چکار می کنند. سبقت می گیرند در عکس گرفتن. همه می گویند چه کار خوبی کرده اید! چه برنامه خوبی! لذت بردیم. بیشترشان می گویند بلیط هایتان ارزان نیست؟ برای خودتان می صرفد؟ اول که می آیند قیافه هایشان اخمو و عبوس است. برنامه که تمام می شود همه شاد و خوشحال از این چادر بیرون می روند. می دانیم کار خیر و ثوابی انجام می دهیم و به همین هم دلخوشیم. یادتان باشد شاد کردن مردم هنر کوچکی نیست.

    عکس‌ها: لیلا افشار

    * خبرآنلاین

  • استقبال آکواریوم فرانسه از دو تمساح زال

    http://media.isna.ir/content/Albino_alligator.jpg/4

     

    دیده بان حقوق حیوانات: مسئولان آکواریوم پاریس از ورود دو تمساحِ زال بسیار نادر به این آکواریوم خبر دادند.

    مسئولان آکواریوم «دی‌لاپورته دوری» اعلام کردند: دو تمساح زال حدودا یک و نیم ساله که مبتلا به نارسایی ژنتیکی زالی هستند به این پارک آبی منتقل شدند.این خزندگان بسیار نادر معمولا در طبیعت کمتر از 24 ساعت عمر می‌کنند و در حال حاضر تنها 50 تمساح زال در جهان وجود دارند.

    هنوز جنسیت این دو تمساح‌ مشخص نشده است. به گفته کارشناسان حیات وحش جنسیت این خزندگان با اندازه گیری دمای بدن آنها در یک دوره زمانی سه ماهه و در هنگام شکل‌گیری تخم‌ها تشخیص داده می‌شود. دمای بدن تمساح‌های ماده معمولا پایین‌تر از تمساح‌های نر است.

    به گزارش ایسنا به نقل از خبرگزاری یونایتدپرس،‌ کارشناسان حیات وحش دلیل عمر پایین تمساح‌های زال در طبیعت را داشتن پوست بی‌رنگ عنوان می‌کنند زیرا پوست فاقد رنگدانه آنها در معرض تابش آفتاب به راحتی می‌سوزد. این خزندگان همچنین به دلیل داشتن پوست سفید به راحتی در معرض دید شکارچیان قرار می‌گیرند.

  • معرکه گیری با حیوانات باغ وحش ارم به موازات نمایشگاه محیط زیست/ تصویر

    معرکه گیری با حیوانات باغ وحش ارم به موازات نمایشگاه محیط زیست/ تصویر

    Animal-Rights-Watch-ARW-7196

    دیده بان حقوق حیوانات: حیوانات باغ وحش ارم با معرکه گیری در نمایشگاه گردشگری نمایش داده شدند.

    همزمان با نمایشگاه محیط زیست، یکی از غرفه های نمایشگاه گردشگری با استفاده از حیوانات باغ وحش ارم  و استفاده آزارنده از این حیوانات اقدام به نمایش های مشابه معرکه گیران خیابانی کرد. از توله شیری که در قفس دو متری اسیر بود تا بینندگان با انواع و اقسام رفتارهای آزارنده به استقبالش بروند تا مار پیتونی که باعث تبلیغ نگهداری از اگزاتیک پت و کمک به قاچاقچیان این حیوانات شد. پس از شکایات متعدد به نحوه نمایش توله شیر در این نمایشگاه، مسوولان مجبور به برخورد یا این نمایش شدند اما جای این شیر با چند پرنده پر شد تا مشخص شود اسارتگاه های حیوانات نه تنها به فکر نگهداری اصولی حیوانات و کنترل میزان استرس وارده به حیوانات نیستند، بلکه با وارد آمدن استرس بیش از حد به حیوانات اسیر و قرار دادنشان در معرض تماس مستقیم با بازدید کنندگان پر تعداد تلاش می کنند افراد نا آگاه را جذب غرفه خود و همفکرانشان کنند.

    شکی نیست اسارتگاه های ایرانی حیوانات نیز هم تراز با تمام اسارتگاه های حیوانات که هدفی جز کسب مال بیشتر ندارند حرکت می کنند و آنچه با هر قیمتی برایشان مهم است پول است.

  • تخم مرغ گیاهی وارد بازار شد

    دیده بان حقوق حیوانات: محققان با استفاده از پشتوانه مالی یکی از ثروتمند ترین مردان آسیا توانستند تخم مرغ مصنوعی بسازند. این تخم مرغ در حال حاضر در نوعی سس مایونز در آمریکا به فروش می رسد و این شرکت در نظر دارد فروش این تخم مرغ را جهانی کند.

    به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، این تخم مرغ مصنوعی که از گیاهان ساخته شده است می تواند در انواع غذاها از جمله کیک و سس مایونز به جای تخم مرغ معمولی مورد استفاده قرار گیرد.

    این شرکت 23 میلیون دلار برای تولید این تخم مرغ مصنوعی هزینه کرده است.

    هدف اصلی از ساخت این تخم مرغ جایگزین کردن حیوانات با گیاهان است.

    در ساخت این تخم مرغ از گیاهانی استفاده شده است که به آسانی رشد کرده و زمانی که با هم مخلوط می شوند، طعم طبیعی، ارزش غذایی و خواص تخم مرغ طبیعی را داشته باشند.

    برای ساخت این تخم مرغ از 12 گونه گیاه از جمله یک نوع نخود که در حال حاضر به طور گسترده ای در کانادا رشد می کند، همچنین نوعی لوبیا از جنوب آسیا استفاده شده است.

    به گفته کارشناسان با افزایش جمعیت در جهان، روش های نوین و اختراعاتی این چنین که کارآمد بوده و سازگاری بیشتری با محیط زیست دارند می تواند کیفیت زندگی را افزایش دهد.

    این شرکت آمریکایی که Hampton Creek نام دارد با استفاده از پشتوانه مالی لی کا- شینگ یکی از ثروتمند ترین مردان آسیا این تخم مرغ مصنوعی را ساخته است .

  • رهاسازی گرگ گرفتار در استخر

    دیده بان حقوق حیوانات: یک قلاده گرگ که در یک استخر روباز بدون آب واقع در اراضی روستای گل سلیمان آباد گرفتار شده بود نجات یافت
    به گزارش روابط عمومی اداره کل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی ،یک قلاده گرگ که شبانه در یک استخر روبازبه عمق 4مترواقع در اراضی روستای گل سلیمان آباد از توابع شهرستان میاندوآب سقوط کرده وگرفتار شده بود با همکاری واحد جمعیت هلال احمر، یگان حفاظت محیط زیست میاندوآب وافراد محلی ونیروی انتظامی پس از تلاش مامورین یگان حفاظت محیط زیست این شهرستان نجات یافت.
    استخر بلا استفاده بوده وآبی در داخل آن وجود نداشته وگرگ نیز به علت تاریکی شب ونبود حفاظ در اطراف استخر در داخل آن افتاده بود که بعد از نجات در زیستگاه خود رها سازی شد .

  • در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ 20 / تصویر

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ 20 / تصویر

    Animal-Rights-Watch-ARW-5935

    _____________________

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ ۱9 / تصویر

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ ۱۸ / تصویر

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ ۱۷ / تصویر

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ ۱۶ / تصویر

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ ۱۵ / تصویر

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ ۱۴ / تصویر

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ ۱۳ / تصویر

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ ۱۲ / تصویر

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ ۱۱ / تصویر

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ ۱۰ / تصویر

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ ۹ / تصویر

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ ۸ / تصویر

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ ۷ / تصویر

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ ۶ / تصویر

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ ۵ / تصویر

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ ۴ / تصویر

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ ۳ / تصویر

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ ۲ / تصویر

    در رابطه با این تصویر چه نظری دارید؟ ۱ / تصویر