برچسب: شکار

  • وقت آن است کتابی در مورد شکار محیط بانان نوشته شود/ وبلاگ میهمان

    Animal-Rights-Watch-ARW-7949

    دیده بان حقوق حیوانات/ سپهر سلیمی*: به تازگی کتابی با عنوان «طبیعت گردی، شکار و تیراندازی» منتشر شده است. کتابی که می کوشد چهره ای موجه از شکار و شکارچیان ارائه کند و به تبلیغ شکار بپردازد.
    در کشوری که رتبه اول را در نابودی حیات وحش دارد، در کشوری که رتبه سوم را در نابودی تنوع زیستی دارد، در کشوری که رتبه سوم را در قاچاق حیات وحش دارد، در کشوری که 90% حیات وحش خود را از دست داده  و در سراشیبی ویرانی زیست بوم و بی آبی قرار دارد تنها با ترکیب جنایت، حماقت و خیانت می توان چنین اثری پدید آورد.

    جنایت در حق حیات وحش و زیست بوم ناتوان ایران.

    خیانت در حق ایران، فرزندان این سرزمین و همه کسانی که در میراث طبیعی این سرزمین شریک هستند.

    و حماقت از بابت نادانی (و یا خود را به نفهمی زدن) نسبت به وضعیت فعلی زیست بوم و حیات وحش.

    راستی خوب می شود کتابی هم در مورد «شکار محیط بانان» نوشته شود، مگر نه این است که در چهار دهه گذشته 116 محیط بان به دست شکارچیان به شهادت رسیده اند. در حال حاضر تعداد محیط بانان از تعداد یوزپلنگ ها بیشتر است و با انقراض نسل این دو و از بین رفتن حیات وحش در مناطق حفاظت شده دیگر جنبنده ای جز محیط بانان در این مناطق باقی نمی ماند، خوب است روش های کشتن و فرار کردن، کور کردن و مجروح کردن محیط بانان نیز آموزش داده شود و از تجربیات دیگران استفاده کرد. حتی می توان توجیهی نظیر توجیهات شکار تروفه برای کشتن محیط بانان پدید آورد، مثلن گفته شود محیط بانان مسن باید کشته شوند تا محیط بانان جوان که چابک تر و تواناتر هستند جایگزین آنها شوند تا بهتر به حیات وحش کمک کنند! هر چه باشد باید شهوت سیری ناپذیر خون ریزی شکارچیان سیراب شود.

    و حرف آخر اینکه، براستی چه کسانی این کتاب 150 هزار تومانی را می خرند؟ بروید ببینید اسلحه شکاری اش چند ده میلیون تومان است؟ خودروی شکارش چند صد میلیون تومان است…

    * حیوانات و محیط زیست

    _________________________

    به جای افتخارکردن و چاپ کتاب از کشتارتان باید سرافکنده باشید!/ تبلیغ رسمی شکار تفریحی و حرام

  • خلعتبری: دو سلاح شکاری دارم و از محیط بانی شکایت می کنم!

    دیده بان حقوق حیوانات: رئیس اداره روابط عمومی حفاظت محیط زیست مازندران اعلام کرد یک فوتبالیست مازندرانی عضو باشگاه سپاهان اصفهان (م. خ) به همراه یکی از دوستانش با محیط‌بان یگان حفاظت محیط زیست رامسر درگیر و سپس متواری شده است.

    به گزارش خبرورزشی تنها فوتبالیست ملی‌پوش مورد اشاره رئیس اداره روابط عمومی حفاظت محیط زیست مازندران محمدرضا خلعتبری است که خانواده‌اش ساکن رامسر هستند و خلعتبری اهل شکار هم است.خلعتبری در همین خصوص با “ورزش سه” صحبت کرد و از شکایتش خبر داد.خبرنگار روزنامه “خبر ورزشی” نیز با او تماس گرفت که عین صحبت آن ها و خلعتبری را می خوانید:

    آقای خلعتبری، چرا با محیط‌بان جنگل‌های رامسر درگیر شدی؟

    چی؟ این حرف‌ها چیه؟

    رسماً اعلام شده!

    از طرف چه کسی؟

    رئیس روابط عمومی حفاظت محیط زیست مازندران!

    یعنی چه؟ من که اصفهانم. کی رفتم جنگل که دعوا بشه؟ دیگه چی گفته؟

    به هر حال این ادعای مسئول…

    ببین برای معروف شدن چه حرف‌هایی برای آدم درست می‌کنند، الان که صحبتم با شما تمام شود با وکیلم تماس می‌گیرم تا از آنها شکایت کند. حرف‌های این آقا بار حقوقی سنگینی دارد و باید ثابت کند. یعنی من روی محیط‌بان مملکتم اسلحه می‌کشم و فرار می‌کنم؟ اگر من اسلحه بکشم که او باید فرار کند. بعد گفته با دوستانم توی خیابان دیدمش و با رفقایم جلوی بچه سه ساله‌اش کتکش زده‌ام؟ مگر ما عضو گروه تروریستی داعش هستیم که یک نفر را جلوی بچه‌اش بزنیم؟ یک دفعه می‌گفت تو خیابان به او شلیک هم کرده‌ایم. این تهمت‌های دروغ واقعاً تأسف برانگیز است و آقایان بروند دنبال مدرک که این اتهامات را بتوانند در دادگاه ثابت کنند.

    تو کلاً اهل شکار هستی؟

    بنده هشت سال قبل از اداره اسلحه و مهمات نوشهر مجوز گرفته‌ام. دو قبضه سلاح شکاری دارم و خارج از فصل شکار اسلحه را نگاه هم نمی‌کنم، چه برسد به اینکه بگیرم دستم و بروم شکار. الان که اصفهان هستم و فصل شکار هم از یک ماه دیگر آغاز می‌شود.

    فصل شکار تا چه زمانی ادامه دارد؟

    تا برج 10.

    چه حیواناتی را شکار می‌کنی؟

    فقط کبک. آقایان حواس‌شان باشد نگویند خلعتبری آمده بود شکار فیل یا زرافه چون جنگل‌های مازندران فیل، زرافه، کانگرو یا پنگوئن ندارد.

    حالا که تو دو اسلحه داری باید به فوتبالیست‌هایی که اهل دعوا هستند، هشدار بدهیم تا با خلعتبری سرشاخ نشوند که خطرناک است!

    دست شما درد نکند، مگر من قاتل هستم که برای کسی اسلحه بکشم. من فقط برای کبک‌ها اسلحه می‌کشم آن هم زمانی که شکار آزاد اعلام می‌شود.

    اوضاع سپاهان چطور است؟

    خوب، فعلاً ذهنم مشغول تهمت ناپسند دوستان همشهری‌ام است؛ واقعاً که!

    همچنین محمد رضا خلعتبری مصاحبه ای نیز با سایت ورزش سه انجام داده است که آن را می توانید از اینجا مطالع نمایید. دیروز خبری در خصوص درگیری یک ملی پوش فوتبالیست با محیط بانی رامسر منتشر شده بود که بنا بر نشانه های صحبت هایی که زده شده بود دال بر این بود که این فوتبالیست مشهور محمد رضا خلعتبری است.

  • به جای افتخارکردن و چاپ کتاب از کشتارتان باید سرافکنده باشید!/ تبلیغ رسمی شکار تفریحی و حرام

    به جای افتخارکردن و چاپ کتاب از کشتارتان باید سرافکنده باشید!/ تبلیغ رسمی شکار تفریحی و حرام

    دیده بان حقوق حیوانات: انتشار کتابی درباره شکار توسط رکورددار شکار در ایران جایگاه و قدرت فعالان شکار را در ایران نشان می‌دهد به خصوص اینکه در راه انتشار آن دست‌کم رایزنی‌های جدی با مسوولان موزه حیات وحش دارآباد در تهران انجام شده بود.

    به گزارش ایسکانیوز روزی نیست که خبری از چندین شکار غیرمجاز حیات وحش در ایران منتشر نشود و این تازه نوک کوه یخی است که از آب بیرون زده چون باید به این اخبار، بی‌خبری از شکارهای غیرمجازی که گرفتار قانون نمی‌شوند و شکارهای مجاز را هم اضافه کرد. در این وضع و اوضاع انتشار کتابی درباره رکوردهای یک شکارچی ایرانی شگفتی بیشتری را به همراه دارد.

    انتشارات روزنه کار کتاب طبیعت‌گردی، شکار و تیراندازی و گزیده‌هایی از خاطرات نویسنده، رکوردها و رکوردداران شکار در ایران را به قلم فردی به نام امیرحسن مظهری منتشر کرده است. فردی که خود را با افتخار و نه سرافکندگی به عنوان رکورددار شکار حیات وحش ایران معرفی می‌کند.

    شهرام امیری شریفی، مدیر دیده‌بان حقوق حیوانات، درباره روحیه نویسنده این کتاب می‌گوید: «در این کتاب مفهوم مثبت و باارزشی مانند طبیعت‌گردی در کنار شکار حیات وحش قرار گرفته است و شکار کردن هم به شکل افتخارآمیزی مطرح شده که این درد بزرگی است. این کتاب تبلیغ شکار است.»

    چنین کتابی در شرایطی مجوز گرفته است که براساس قانون شرع نیز شکار حیوانات در شرایطی که نیاز غذایی انسان به آن وجود نداشته باشد حرام دانسته شده است و اینکه وزارت ارشاد مشکل حقوقی و شرعی چنین کتابی را مورد توجه قرار نداده است خود جای سوال دارد.

    Animal-Rights-Watch-ARW-7929
    عکسی از امیرحسن مظهری پس از شکار مرغابی مسیله قم. عکس مربوط به حدود چهل سال پیش است.

    شکار تروفه بهانه‌ای برای توجیه شکار

    یکی از مباحثی که نویسنده این کتاب و برخی از شکارچیان حیات وحش مطرح می‌کنند شکار تروفه است. شکار تروفه به معنی شکار حیوان نر مسن‌تر در میان گله حیواناتی چون کل و بز و میش است. این نظریه این مساله را مطرح می‌کند که در بعضی گونه‌ها مثل کل و بز، نر مسن‌تر به خاطر اندازه شاخ بزرگ‌ترش نسبت به نرهای جوان‌تر در رقابت برای تصاحب ماده‌های گله پیروز می‌شود اما به خاطر کهولت سن امکان بارور کردن همه ماده‌ها را ندارد و در نتیجه تعداد بره‌های گله کاهش پیدا می‌کند و آن گونه حیوان به خطر می‌افتد.

    اما این توجیه نیز مشکلات خاص خود را دارد. اینکه شکارچی‌ها تشخیص بدهند که کدام نر را باید شکار کنند و اینکه اصلا این کار با شرایط همه کشورهای جهان هماهنگ است یا خیر پرسش قابل تاملی است. شهرام امیری شریفی درباره ایده شکار تروفه‌ می‌گوید: «شکار تروفه علاوه بر موافقان مخالفانی هم دارد. هرس کردن گله‌های حیات وحش از ابتدای تاریخ توسط خود طبیعت انجام می‌شده و نیازی به دخالت شکارچی‌ها ندارد. حیوانات شکارچی برای شکار کمترین انرژی را مصرف می‌کنند و برای شکار سراغ حیوان کم قدرت‌تر می‌روند که نرهای مسن هم می‌تواند جزو آنها باشد. با این مکانیزم طبیعت میلیون‌ها سال است که با کمک گونه‌های شکارچی جلوی انقراض گونه‌های طعمه آنها را گرفته شده است. حال ما می‌خواهیم با تفنگ‌های مدرن خود و احساسات کم‌اهمیتی چون افتخار به کشتن حیوانات در جریان تکامل حیات وحش اثر مثبت داشته باشیم؟»

    جمعیت حیات وحش در ایران به حد قابل ملاحظه‌ای کاهش یافته است و بسیاری از گونه‌های حیوانات که در معرض شکار قرار دارند در خطر انقراض هم هستند. مدیر دیده‌بان حقوق حیوانات به شرایط انجام شکار ترفه نیز می‌پردازد: «شاید این کار در کشوری که محیط زیست و سازمان‌های مربوط به آن قدرتمند هستند و با رعایت اصول علمی به این شرط که شکارچیان سواد آن را هم داشته باشند، جواب مثبت داده باشد اما با شرایط کشور ما این کار ممکن نیست. می‌توانید نگاهی به رسانه‌های شکارچیان ایرانی بیاندازید تا درباره نگاه آنها و دانش‌شان هم اطلاعاتی به دست آورید.»

    او ایده شکار تروفه را محدود به طیفی از شکارچیان می‌کند که برای نیاز مالی شکار نمی‌کنند و به همین دلیل شکارچیان نیازمند را هم خارج از قاعده می‌داند و می‌افزاید: «شکار تروفه معمولا توسط شکارچیان مرفه انجام می‌شود. تروفه شکار تفریحی است. تجهیزات همین شکارچی که این کتاب را نوشته به همراه اتومبیل شکارش بسیار قیمتی هستند. اینها نیازی به گوشت شکارشان ندارند و طبق گفته خودشان گوشت شکار تروفه خوش‌مزه نیست و سفت است. اینکه آنها شکار را صرفا برای تفریح انجام می‌دهند و نیازی به گوشت آن ندارند از نظر شرع هم حرام است.»

    شهرام امیری شریفی به شکار از دیدگاه بیودموکراسی این گونه می‌پردازد: «این شکارچیان مرفه می‌توانند خسارت‌های مثلا یک میلیون تومانی برای شکار غیرمجاز خود را بپردازند. اما بیودموکراسی یا دموکراسی زیستی می‌گوید که حیات وحش و یا پدیده‌های طبیعی چون دریاچه ارومیه متعلق به همگان است و نمی‌توان با دریافت جریمه نابودی آنها را پذیرفت. حیات وحش ذخیره زیستی کوه‌ها، دشت‌ها و جنگل‌ها هستند.»

    موزه حیات وحش دارآباد و کتاب ضد حیات وحش

    اردیبهشت ماه سال گذشته دکتر مجید نواییان مدیر موزه حیات وحش دارآباد خبر داده بود که در جهت «فعال سازی بخش انتشارات این موزه و حمایت از اندیشمندان و بزرگان عرصه محیط زیست» کتابی که آن را «زیست محیطی» خواند با نام «طبیعت‌گردی، شکار و تیراندازی» منتشر خواهد کرد. اتفاقی که در نهایت روی نداد و انتشارات روزنه کار که ناشر کتاب‌های درباره طبیعت‌ ایران نیز هست آن را منتشر کرد.

    در جلسه‌ای که در آن زمان برای تصمیم‌گیری درباره این موضوع برگزار شد ایرج نواییان، رییس موزه دارآباد، و امیرحسن مظهری، نویسنده این کتاب، و محمدعلی اینانلو، مستندساز طبیعت و سردبیر نشریه شکار و طبیعت نیز حضور داشتند.

    مجید معماریان در گفتگوی کوتاهی با ایسکانیوز با تائید گفتگوی سال گذشته خود برای انتشار این کتاب از انصراف موسسه تحت مدیریت خود از انتشار آن خبر داد و اعلام کرد که این موزه «هیچگونه حمایت مادی و معنوی از چاپ این کتاب نداشته است.»

    Animal-Rights-Watch-ARW-7939

    تصویری از ملاقاتی که در موزه حیات وحش دارآباد برای انتشار کتاب طبیعت‌گردی، شکار و تیراندازی برگزار شده بود.

    از راست به چپ: هدایت الله تاجبخش (شکارچی و تاکسیدرمیست)، محمدعلی اینانلو (شکارچی و تئوریسین کشتار تفریحی)، مجید نواییان (رییس موزه دارآباد، تنها حامی پروژه احیای ببر سیبری و مدعی احیای شیر ایرانی)
    عکس: وب سایت شهرداری منطقه یک شهرداری تهران

    _______________________________

    آگهی همشهری برای خاطرات کشتارچی معروف/ تصویری

    چگونه سایه انقراض بر سر گونه‌های نادر ایرانی گسترده‌تر می‌شود؟ (۲)/ وقتی محافظان محیط زیست، مدافع «شکار» از نوع «تروفه» می‌شوند!

    چگونه سایه انقراض بر سر گونه‌های نادر ایرانی گسترده‌تر می‌شود؟ (۱)/ از ده شکارچی حتی یکی ارزش گونه در خطر انقراض را نمی‌داند!

    کارتون: خودت خوشت میاد؟/ ۵- شکار تروفه

    چرا تروفه؟/ توجیهاتی برای کشتن ارزشمندترین نمونه های جانوری

    کارتون: خودت خوشت میاد؟/ ۲- شکار تروفه

    پلنگ کشان شنیع توسط سگ های شکاری؛ بزرگ ترین گربه سان کشور در معرض خطر جدی/ فیلم +۱۶

    یک پلنگ دیگر در رودبار با تیر شکارچی از پای در آمد/ تصویری

    انتقاد یک تورگردان حیوان کشی: شکار ضامن بقای حیوانات در خطر انقراض است!/ طرح ادعاهای واهی در رسانه ها برای پول خون حیوانات

    تکذیب خبر خبرگزاری ایرن /تمایل شکارچیان خارجی به شکار تروفه زیباتر و درشت کل و بز

  • آگهی همشهری برای خاطرات کشتارچی معروف/ تصویری

    Animal-Rights-Watch-ARW-7929

    دیده بان حقوق حیوانات: «22 سال پیش وقتی صفحه ای به نام محیط زیست را در روزنامه همشهری گشودیم. اطلاعات ما در خصوص این مقوله بسیار ناچیز بود .اما وقتی نخستین دغدغه ها به زبان ساده در همشهری انتشار یافت بسیاری از کارشناسان محیط زیست به کمک ما آمدند و فرهنگ سازی در حوزه محیط زیست که به طور روز افزون دچار چالش بود به یک ضرورت حیاتی تبدیل شد».

    به گزارش زیست بوم، این حرف ها را اسماعیل عباسی روزنامه نگار پیشکسوت چندی پیش در گفتگویی با نیکی آزاد به زبان آورده بود. روزنامه ای که از آن به عنوان پیشرو در توجه به محیط زیست ایران یاد می شود حالا چند روزی است به اتهام بی توجهی به محیط زیست بین علاقمندان شماتت می شود.

    کاری «ناخوب» از روزنامه ای پرتیراژ + عکس

    داستان از انتشار آگهی فروش یک کتاب در صفحه نخست ویژه نامه همشهری گلستان آغاز شد. کتاب « طبیعت گردی، شکار و تیراندازی» که در این آگهی عنوان شده «رحلی نفیس با کاغذ گلاسه و تمام رنگی» است و به موضوعات دانستنی های مهم پزشکی برای مقابله با حوادث و عوامل طبیعی، جانورشناسی پستانداران و پرندگان حائز اهمیت در ایران، فنون رانندگی با ماشین های بیابانی در شرایط مختلف و رف مشکلات فنی و اضطراری آنها و …. اشاره دارد.

    اما بخش بزرگی از این کتاب البته به آلبوم شخصی نگارنده اختصاص یاقته که عکس هایی با پلنگ، گراز، قرقاول و دیگر گونه های شکار شده در آن منتشر شده است.

    کاری «ناخوب» از روزنامه ای پرتیراژ + عکسکاری «ناخوب» از روزنامه ای پرتیراژ + عکسکاری «ناخوب» از روزنامه ای پرتیراژ + عکس

    اهل فن می دانند که شکارچیان و شکار دوستان برای کاستن از بار انتقاد رفتار خود، همیشه عناوینی مثل «طبیعت گردی»، «طبیعت شناسی» و … را در کنار عنوان مجلات و کتاب های خود می آورند تا به نوعی از زهر شکار کم کنند. ترفندی که به نظر موفق هم آمده است که تکرار می شود اما انتظار نمی رفت روزنامه همشهری صفحه نخست خود – ولو ویژه نامه استانی- را به آگهی این کتاب و تصویری از صفحات شکار اختصاص بدهد.

    درک این موضوع که حیات روزنامه ها از گرفتن آگهی می گذرد دشوار نیست اما آیا هر آگهی را می توان منتشر کرد؟ آیا روزنامه ای که داعیه دار جریان سازی در عرصه محیط زیست نوشتاری است می تواند به بهانه جلب آگهی صفحه نخست خود را به کسانی بفروشد که شکار را ترویج می دهند؟ اصلاً چیزی برای شکار هم مانده است که اسلحه شناسی و رموز شکار با اسلحه و تیراندازی به حیوانات را آموزش دهیم!؟وقتی این همه طبیعت ایران زیر فشار کُشنده تخریب های روز افزون است و شکار پلنگ و خرس و جوجه تیغی و روباه در آن خوراک هر روزه گوشی های همراه است و جنگل را برای یک جوجه کباب آتش می زنند و الاغ را با پُتک می کشند، تبلیغی از این دست کمک به طبیعت و محیط زیست است یا راه و چاه نشان دادن برای نابودی بیشتر آن؟!

    جنگ و ستیز محیط بانان غیور با شکارچیانی که اسلحه به دست به مارمولک و سنجاب هم رحم نمی کنند تیتر هر روز رسانه هاست، جنگی تمام عیار که اخبار زخمی شدن محیط بانان و آتش زدن پاسگاه محیط بانی با کوکتل مولوتف!! در آن از فرط تکرار نخ نما شده است. در چنین عرصه ای که موجودی حیاتی آن شیب نزولی اش را طی می کند چه جای تبلیغ و ترویج کتاب و مجله شکار است؟ دستکم از روزنامه ای پرتیراژ که سالهاست به محیط زیست توجه ویژه نشان می دهد انتظار می رود هیزمی بر این آتش نگذارد و خون به جگر علاقمندان محیط زیست نکند.

    باور اینکه مجموعه عریض و طویل همشهری چنان گرفتار عدد و رقم هایی از این دست شده باشد که روزنامه پرتیراژش به تبلیغ شکار بپردازد آسان نیست و انتظار می رود نظارتی درست و دقیق بر عملکرد آن بخصوص در شهرستان ها صورت گیرد و پاسخی شایسته به افکار عمومی در این خصوص داده شود.

  • پناهگاه حیات وحش یا کشتارگاه حیات وحش؟ خبری صحیح یا غلط؟

    دیده بان حقوق حیوانات: پس از انتشار اخبار واگذاری برخی پناهگاه های حیات وحش به شکارچیان و تلاش برای تبدیل پناهگاه حیات وحش به کشتارگاه حیات وحش مسوولان خراسان رضوی در تماس تلفنی خبرنگار دیده بان خبر را به کل تکذیب کرده و قول انتشار تکذیبیه رسمی دادند، اما بد نیست تا انتشار تکذیبیه مورد اشاره، اصل خبر را فارغ از صحت شنجی بررسی کنیم.

    به گزارش «تابناک»، هر چه در آغاز دولت یازدهم مسئولان محیط زیست از ضرورت توقف شکار برای حفظ گونه‌های جانوری کشور گفتند، نشست کارشناسی برگزار کردند و وعده دادند، اکنون در سکوت ایشان، اخباری به گوش می‌رسد که ۱۸۰درجه متفاوت است!

    در شرایطی که شکار بی‌رویه، خشکسالی، آسیب‌های وارده به زیستگاه‌ها و مشکلات متعدد در سال های اخیر، موجب کاهش گونه‌های جانوری کشور شده و سایه انقراض را بر سر برخی گونه‌های منحصربفرد گسترده‌تر از پیش کرده، خبر واگذاری برخی مناطق ویژه محیط زیستی به شکارچیان، حکم شوکی بی‌سابقه دارد که نمی‌توان آن را ندید گرفت.

    این خبر را دیده‌بان حیات وحش و محیط زیست ایران منتشر کرد و در توضیح آن نوشت: «از چندی قبل، مذاکراتی مبنی بر واگذای بلندمدت تعدادی از مناطق چهارگانه محیط زیست از جمله «پناهگاه حیات وحش حیدری» نیشابور و «منطقه حفاظت شده ارس سیستان» (هزار مسجد) در شهرستان کلات به یک شرکت برگزارکننده تورهای شکار انجام شده است و این مذاکرات در حال حاضر مراحل پایانی خود را طی می‌کند».

    بر پایه این گزارش، قرار است این قرارداد پانزده ساله بسته شده و در قالب آن، حفاظت و بهره برداری از منطقه ـ به شکل صدور پروانه ویژه شکار برای شکارچیان داخلی و خارجی ـ به شرکت برگزار کننده تورهای شکار واگذار شود؛ حال آنکه وجود خالص‌ترین‌نژاد قوچ اوریال در منطقه، موجب شده که چند دهه پیشتر، این منطقه در شمار مناطق حفاظت شده کشور قرار گیرد.

    این قرارداد که احتمالا در ازای دریافت مبالغی هنگفت بسته خواهد شد، از یک سو تضاد آشکاری با وعده مسئولان سازمان محیط زیست برای توقف شکار دارد و از سوی دیگر، بر خلاف وظایف این سازمان به شمار می‌آید؛ وظایفی که «حفاظت» آن به نام سازمان حفاظت از محیط زیست سنجاق شده و اکنون قرار است به ازای دریافت مبالغی، برون سپاری شود!

    شاید اگر این برون سپاری برای حفاظت بهتر از حیات وحش رقم می‌خورد، توجیه شدنی بود؛ اما وقتی می‌بینیم به ازای دریافت مبالغی، قرار است منطقه حفاظت شده و پناهگاه حیات وحش به شکارچیان (بخوانید شرکتی که تور شکار برگزار می‌کند و در ازای دریافت مبالغی هنگفت از شکارچیان داخلی و خارجی، گونه‌های حفاظت شده را جلو لوله تفنگ‌هایشان قرار می‌دهد!) واگذار شود، هیچ حسن نیتی در این کار نمی‌توان دید.

    شاهین شفیعی، فعال محیط زیست در این باره به «تابناک» گفت: خدای ناکرده نمی خواهم به کسی انگ و برچسب بزنم، ولی اخبار و شواهد حکایت از آن دارند که قرار است منطقه منحصربفرد پناهگاه حیدری در بخش سرولایت (حدود هفتاد کیلومتری شمال غربی نیشابور) در قالب قراردادی به یک شرکت واگذار شود که در شکار تروفه فعالیت دارد و این موضوع نگرانی‌های بسیاری همراه آورده است.

    وی افزود: در بخش‌هایی که سخن از واگذاری شان مطرح می‌شود، گونه قوچ منحصربفرد اوریال زندگی می‌کنند که جذابیت شکارشان به حدی بالاست که از دیرباز شمار بسیاری حاضرند برای دریافت پروانه شکارشان، مبالغ گزافی بپردازند و به نظر همین، موجبات تصمیمات عجیب برای این پهنه ویژه چند ده هزار هکتاری را رقم زده است.

    این دوستدار محیط زیست در ادامه، گونه‌های شاخص گیاهی منطقه را از دیگر جذابیت‌های پناهگاه حیدری خواند و گفت: جز در تپه ماهوری‌های این منطقه، تقریبا از درخت‌های اُرس در دیگر نقاط پیرامون بینالود نشانی یافت نمی‌شود، ولی به رغم همه این جذابیت‌ها، گویا مسئولان ترجیح داده‌اند آخرین راه درآمدزایی از پناهگاه را برگزینند، وگرنه می‌شود اکوتوریسم منطقه را فعال و با جذب گردشگر، مشکلات مالی را مرتفع کرد.

    شفیعی افزود: هم اکنون دو پاسگاه محیط بانی و کمتر از انگشتان دو دست، محیط‌بان، حفاظت از این منطقه وسیع را عهده دارند و عجیب است که تأمین حقوق، مزایا و اضافه کاری همین تعداد اینقدر دشوار باشد که واگذاری در دستور کار قرار گیرد، ولی مشکل بزرگ‌تر هنگامی آشکار می‌شود که در این نکته بیندیشیم که براستی با کشتن گونه‌های حفاظت شده منطقه، پناهگاه تا چه زمانی باقی خواهد ماند؟ تا چند سال می‌توان قوچ‌های منطقه را به شکارچیان فروخت و متوقع بود «پناهگاه» حیات وحش حفظ شود؟ کدام حیات وحش؟!

  • پیدا شدن جسد پوسیده یک پلنگ در جواهردشت؛ زخم کینه شکارچیان عامل مرگ پلنگ/ تصویر

    پیدا شدن جسد پوسیده یک پلنگ در جواهردشت؛ زخم کینه شکارچیان عامل مرگ پلنگ/ تصویر

    دیده بان حقوق حیوانات: دوشنبه هفته گذشته لاشه پلنگی در کنار امامزاده نقره عباس جواهردشت سیاهکلرود پیدا شد. شواهد و ظاهر این لاشه پلنگ نشان می دهد که شکارچیان چندروز پیش این پلنگ را زخمی کرده اند.

     

    Animal-Rights-Watch-ARW-7882عکس: احمد وفا/ خبرآنلاین

     

  • ابتکار: شکار در ایران ممنوع است

    ابتکار: شکار در ایران ممنوع است

    Animal-Rights-Watch-ARW-Ebtekar

    دیده بان حقوق حیوانات: معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان محیط زیست با بیان اینکه شکار در ایران ممنوع است، گفت: در حال بازنگری در سیاست های شکارو صید در کشور هستیم.

    به گزارش خبرنگار مهر، معصومه ابتکار در جمع خبرنگاران افزود: امروز مراسم بزرگداشت محیط بانان برجسته و پروژه حفاظت از محیط زیست به خوبی برگزار شد در این برنامه سازمان ملل متحد و سازمان‌های مردم نهاد مشارکت خوبی داشتند.

    وی افزود: به غیر از ایران در کشورهای دیگر یوزپلنگ منقرض شده است باید این موجود را مدنظر قرار دهیم و تلاش‌های ملی برای حفاظت از آن‌ها انجام دهیم؛ باید جلوی انقراض یوزپلنگ آسیایی را بگیریم که خوشبختانه ما طی تصاویر اخیری که مشاهده کردیم مشخص شد تعداد یوزپلنگ آسیایی افزایش یافته است.

    رییس سازمان محیط زیست  با بیان این‌که آمار جدیدی از تعداد یوزپلنگ آسیایی نداریم ولی تصاویر خوبی را شاهد بودیم، اظهار داشت: 4 یوزپلنگ در 4 تصویر اخیراً مشاهده شده است که امیدواریم در راستای حفاظت این گونه استمرار داشته باشیم.

    راه اندازی شبکه دور بین های تله و سنجش از دور برای کمک به محیط بانان

    ابتکار با بیان این‌که در حال حاضر تعداد محیطبانان بسیار کم است، گفت: یکی از برنامه‌های سال 93، راه‌اندازی شبکه دوربین تله و سنجش از راه دور است. در حقیقت با چنین دوربین‌هایی کنترل از راه دور انجام خواهد گرفت.

    رئیس محیط زیست تصریح کرد: برای تهیه خودرو و موتوسیکلت نیاز به اعتبار داریم که باید آن را تأمین کرده و در اختیار محیط بانان قرار دهیم در واقع در این زمینه تدابیر لازم را اندیشیده‌ایم.

    وی گفت: در زمینه مجهز کردن محیط بانان به اسلحه نیز ما سیاست‌‌های خود را داریم و باید این موضوع مدیریت شود.

    بازنگری در سیاستهای شکار و صید

    رئیس سازمان محیط زیست اظهار داشت:  نباید بگذاریم که شکارچیان غیرمجاز به زیستگاه‌ها دست‌درازی کنند بنابراین باید از گونه‌های حیات وحش حفاظت کرده و در این راستا از مردم برای مشارکت دعوت به عمل آید.

    وی با بیان این‌که شکار در ایران ممنوع است، افزود: اسیر کردن و کشتن حیوانات خلاف قانون بوده مگر این‌که از سوی سازمان محیط زیست مجوز خاصی گرفته شود؛ به طور کلی نکته مهم این است که شهروندان باید مطلع باشند شکار با سلاح مجاز و پروانه اسلحه ممنوع است.

    ابتکار تصریح کرد:  ما اکنون در حال بازنگری سیاست شکار در کشور هستیم؛ شکارچیان به جای شکار حیوانات دوربین در دست گرفته و شکار لحظه انجام دهند.ابتکار در خصوص شکارگاه خصوصی گفت: شکار در شکار‌گاه‌ خصوصی صورت می‌گیرد که آن نیز دارای ضوابط خاص است ولی به طور کلی باید در زمینه عدم شکار فرهنگسازی صورت گیرد.

    وی با بیان اینکه سازمان محیط زیست در خصوص برخورد با شکارچیان غیرمجاز سختگیرانه عمل می‌کند، گفت: به شکلی اقدام خواهیم کرد که فرهنگسازی در زمینه عدم شکار صورت گیرد و مردم به سوی شکار نروند.

    خودروسازان در حال اجرای استاندارد یورو 4 هستند

    ابتکار در بخشی دیگر از سخنان خود در پاسخ به یکی از خبرنگاران گفت:  قیمت خودرو ربطی به سازمان محیط زیست ندارد و ما نمی‌توانیم در این زمینه ورود کنیم،اما در خصوص استانداردسازی خودرو ما پیگیری‌های خود را براساس مصوبه دولت انجام خواهیم داد و در زمینه استانداردسازی خودرو تقسیم مسئولیت صورت گرفته است؛ در حال حاضر موضوع استاندارد سازی یورو 4 توسط خودروسازان اجرا می‌شود و ادامه خواهد داشت.

    اسناد آلوده بودن بنزین پتروشیمی ارائه شده است

    ابتکار در خصوص شکایت از میرکاظمی درباره بنزین پتروشیمی گفت: ما تنها به عنوان مطلع بودیم و شاکی نیستیم و اسنادی که باید ارائه می‌کردیم را ارائه دادیم.

    پیگیری های بین المللی برای احیای تالاب هامون

    ابتکار در پاسخ به  اینکه برای احیای دریاچه هامون چه اقدامات تازه‌ای انجام داده‌اید، گفت: پیگیری‌های لازم از طریق بین‌المللی و منطقه‌ای و ملی برای احیای دریاچه هامون صورت گرفته ولی باید واقعیت خشکسالی را بپذیریم. چرا که دمای آن‌جا 50 درجه سانتی‌گراد است.

    وی ادامه داد: بطور کلی از ستاد ملی گرد و غبار به سیستان و بلوچستان اعزام شد تا هماهنگی‌های لازم برای احیای دریاچه هامون را در سطح ملی و منطقه‌ای انجام دهد.

    استفاده از بالگردهای هلال احمر و مدیریت بحران برای مهار آتش سوزی گلستان

    رئیس سازمان محیط زیست در خصوص آتش سوزی جنگل گلستان گفت: مسئولیت مستقیم این موضوع برعهده سازمان جنگلها و مراتع است و سازمان محیط زیست تلاش خود را برای حفاظت انجام می‌دهد ولی تجهیزات برای 10 سال پیش است.

    وی افزود: در حال حاضر برای مهار آتش‌سوزی جنگلها ما نمی‌توانیم بالگرد داشته باشیم چرا که هزینه‌اش سنگین است ولی سازمان مدیریت بحران و هلال احمر بالگرد در اختیار ما گذاشته‌اند و در این زمینه همکاری می‌کنند.

    ابتکار یادآور شد: در راستای خروج جاده‌ای که از پارک ملی گلستان می گذرد اقدامات خوبی انجام شده و جلساتی در این زمینه داشتم که امیدواریم هر چه زودتر اقدامات لازم انجام شود.

  • نقش شاهان در انقراض پلنگ و يوزپلنگ چه بود؟/ تصویری

    نقش شاهان در انقراض پلنگ و يوزپلنگ چه بود؟/ تصویری

    دیده بان حقوق حیوانات:  اگر به نقش‌هاي نقر شده بر ديواره‌هاي سنگي مناطق مختلف ايران نظري بيفکنيم علاوه بر نقش جنگها و مجالس جشن و سرور به نقشهاي مهمي چون شکار که يکي از اصلي‌ترين کارهاي مردمان ابتدايي ساکن درفلات ايران بود پي مي‌بريم.

    اين شکلها، که بسياري از آنها نقشهاي بسيار ابتدايي است، نشان از زندگي بسيار ساده انسان ساکن در اين منطقه دارد. تصاوير حيواناتي که شکار آنها صرفاً براي سد جوع شکارچيان بود. گاه اگر شکل حيوانات خطرناکي هم در حال نبرد ديده مي‌شد، نه به خاطر گوشت آن، بلکه به خاطر دفاع از جان شکارچي و زن و فرزندانش بود. و البته گاه نشانه شجاعت هم به حساب مي‌آمد.

    قرنها بعد که کشاورزي و دامپروري به زندگي انسانها رونقي داد و زندگي از زندگي شکارچيگري خارج شد، شکار مضموني ديگر گرفت. يعني کاري بود براي تقويت اندامهاي بدن و افزايش قواي جسمي جهت جنگ و دفاع در مقابل دشمن.

    از اين رو ديگر شکار به عنوان راه ممر درآمد و زندگي به حساب نمي‌آمد و مخصوص و مختص اعيان و اشراف و جنگاوران و سپاهيان شد. در بسياري از تصاوير تراشيده در دل کوهها شکار تبديل به جنگ و ستيزي با حيوانات درنده و وحشي بود که نشان از دلاوري شاهان و شاهزادگان قدرتمدار آن روزگار بود. در حقيقت اين تصاوير حجاري شده به عنوان پروپاگاندي شد براي زورمندان که قدرت خود را به رخ حريفان نشان دهند در حالي که در همان زمان هم بسياري مي‌دانستند که اين شاه توان کوچک‌ترين عملي را ندارد چه رسد به شکار شير.

    اما از اين نوع شکار خاص که بگذريم کلاً شکار پس از شهرنشيني آدميان به کاري پر زحمت و پر خرج تبديل شد که تقريباً فقط از عهده ثروتمندان بر مي‌آمد. شکار آداب و رسوم خاصي يافت که سازماني براي خود يافت و به يکي از سلسله مراتب درباي تبديل شد. “ميرشکار” يکي از القابي بود که به مسئول اين کار مي‌دادند و نقش مهمي حتي در دستگاه سياسي دربار يافت. وي مسئول نظم و تنظيم شکار شاه بود و براي خود تشکيلاتي داشت که در حد يک نيروي نظامي بود.

    به هنگام شکار شاه، اين نيرو موظف به همراهي شاه و يافتن شکار و بستن راههاي فرار شکار بود به طوري که شاه بتواند با خيال آسوده به شکار بپردازد. شکار شاهانه چنان وحشيانه بود که گاه منجر به محو زندگاني حيوانات يک منطقه مي‌شد و به کل حيوانات يک دشت يا يک بيشه‌زار ريشه‌کن مي‌شد.

    اين عمل که به شکار «جرگه» معروف بود بدين صورت بود که دايره وار يک منطقه وسيع به دست نيروهاي ويژه شکار محاصره مي‌شد و اين حلقه گام به گام تنگ‌تر و تنگ‌تر مي‌شد به صورتي که گاه دهها و صدها حيوان بيچاره در محيطي کوچک به محاصره مي‌افتادند و در نهايت به دست شاه و درباريان به شکل فجيعي قتل عام مي‌شدند. اين شکارها و کشتارها به عنوان افتخارات شاهان در کتب تاريخي ثبت و ضبط مي‌شد و به يادگار باقي مي‌ماند!

    با اختراع دستگاه آتشين ــ تفنگ ــ شکار شکلي ديگر گرفت. ديگر لازمه شکار شهامت و سرعت و چابکي نبود، چه آنکه شکارچي در بلندي کوه و در پناه صخره‌اي به صيد از فاصله زياد شليک مي‌کرد و خدم و حشم شاه به جلب آن شکار اقدام مي‌کردند.

    دوره  قاجار به دليل وجود دستگاه عکاسي و ثبت وقايع به خوبي مي‌توان به تنوع شکارها چه به دست شاهان و يا اشراف و شاهزادگان پي برد. حتي شاهزاده‌اي چون ظل‌السلطان براي خود عکاسباشي مخصوصي داشت که از کل وقايع زندگي وي تصويربرداري مي‌کرد و از جمله آن چندين آلبوم، از خاطرات شکار حضرت والا بود که صدها شکار صيد شده به وسيله وي در آن ثبت شده است.

    [350- 1ع]
باز هم شکار پلنگ در دوشان‌تپه و عکسي يادگاري با درباريان

    [350- 1ع] باز هم شکار پلنگ در دوشان‌تپه و عکسي يادگاري با درباريان
    [141- 4ع]
شکارگاه دوشان‌تپه؛ مظفرالدين ‌شاه پس از شکار پلنگي ديگر (1314ق)
    [141- 4ع] شکارگاه دوشان‌تپه؛ مظفرالدين ‌شاه پس از شکار پلنگي ديگر (1314ق)
    [182- 4ع]
دوشان تپه؛ شکار پلنگي که به نام مظفرالدين‌ شاه تمام شده است. در کنار شاه اين افراد حضور دارند: جعفرقلي خان حاجب الدوله، عزيزالسلطان، ناصرالسلطنه، مجدالدوله، آصف السلطنه، رئيس‌الخاقان و اکبرخان ‌نايب ناظر سابق (1314ق)
    [182- 4ع] دوشان تپه؛ شکار پلنگي که به نام مظفرالدين‌ شاه تمام شده است. در کنار شاه اين افراد حضور دارند: جعفرقلي خان حاجب الدوله، عزيزالسلطان، ناصرالسلطنه، مجدالدوله، آصف السلطنه، رئيس‌الخاقان و اکبرخان ‌نايب ناظر سابق (1314ق)
    [4439- 1ع]
اکبرميرزا مسعود فرزند ظل‌السلطان پس از شکار پلنگ و چندين قوچ عکسي به يادگار گرفته است
    [4439- 1ع] اکبرميرزا مسعود فرزند ظل‌السلطان پس از شکار پلنگ و چندين قوچ عکسي به يادگار گرفته است
    [533- 2ع]
نوشته ظل‌السلطان در زير اين عکس چنين است: اين پلنگ نر بسيار بزرگي است با پاژني است هشت سال در يک روز پي در پي فرزندي جلال‌الدوله حفظ‌‌‌الله تعالي شکار کردند، در کوهستانات يزد
    [533- 2ع] نوشته ظل‌السلطان در زير اين عکس چنين است: اين پلنگ نر بسيار بزرگي است با پاژني است هشت سال در يک روز پي در پي فرزندي جلال‌الدوله حفظ‌‌‌الله تعالي شکار کردند، در کوهستانات يزد
    [2475- 1ع]
مظفرالدين ‌شاه در حالي که کاردي بزرگ در دست دارد و پاي راست بر پلنگ نهاده اداي شکارچيان قهار را در مي‌آورد!
    [2475- 1ع] مظفرالدين ‌شاه در حالي که کاردي بزرگ در دست دارد و پاي راست بر پلنگ نهاده اداي شکارچيان قهار را در مي‌آورد!

    پدر تاجدار وي ناصرالدين‌شاه سرآمد شکارچيان دوره خود است. وي حتي در منطقه سرخه‌حصار قرقگاهي به عنوان شکارگاه اختصاصي تاسيس کرده بود که کسي جرئت نزديک شدن به آن را نداشت و در آن با توجه به حفاظتهاي انجام شده شکار متنوعي از پرندگان و چرندگان و درندگان يافت مي‌شد. به قولي اين قرقگاه شايد اولين جايي در دنيا به عنوان محوطه حفاظت شده به حساب مي‌آمد که در نوع خود و با داشتن بيش از 150سال سابقه، جالب توجه است.

    تهران دوره قاجار با توجه به محصور بودن در کوههاي البرز در شمال و دشتهايي چون ورامين در جنوب و همچنين مراتع و صيدگاههاي وسيع شرقي آن از مناطق نادري به حساب مي‌آمد که مورد توجه و علاقه ناصرالدين‌شاه بود. مکانهايي چون کن، دوشان تپه، دره‌لار، شهرستانک، سرخه‌حصار و چندين جاي ديگر مرکز زيست جانوراني چون: کفتار، گرگ، شغال، روباه، دله، يوزپلنگ، سياه‌گوش، پلنگ، خرس، قوچ، آهو، کل و… بود.

    شايد اين تنوع زيستي و جانوري با توجه به وضعيت فعلي و نبود چنين جانوراني در زمان حاضر عجيب باشد. ولي با توجه به شکار بي‌رويه و ساخت و سازهاي شهري که گاه به ارتفاعات بالاي 2000متر کشيده شده است چنان عرصه بر تتمه جانوران وحشي به جاي مانده تنگ شده که ديدن گاه و بي گاه برخي از اين جانوران در حد معجزه به حساب مي‌آيد.

    اين شاه دائم السفر ــ ناصرالدين ‌شاه ــ به هنگام حضور در تهران هم هيچ‌گاه در شهر نمي‌ماند و صبح علي‌الطلوع با ابوابجمعي خود به قصد شکار به اين مناطق مي‌آمد و معمولاً هم دست خالي باز نمي‌گشت. و البته شکار هم براي شاه ممر درآمدي شده بود و با ارسال شکار شاهانه به در منازل اشراف و درباريان آنان هم که به لئامت شاه پي برده بودند مبلغي نازشصت شاه حواله مي‌کردند که صرف جيب مبارک مي‌شد.

    وي حتي براي راحتي خود در اين مناطق، قصر و کاخهايي هم بنا کرده بود که تا امروز برخي از آنان باقي مانده است. مکانهايي چون؛ دوشان‌تپه، شهرستانک، سلطنت‌آباد، نياوران، سرخه ‌حصار؛ از جمله اين ساختمانهاست.

    منطقه دوشان‌ تپه به مرکزشکار پلنگ معروف بود چون بيشتر پلنگهاي شکار شده اين شاه در اين منطقه شکار شده است.

    البته بايد به اين نکته هم اشاره کرد که شاه به هنگام عزيمت به شکار در اطراف تهران دربار کوچکي هم به همراه داشت که شامل زنان حرمسرا و خدم و حشم و دربارياني بود که مي‌بايستي شاه را در جريان اوضاع امور کشور هم قرار مي‌دادند.

    اين درباريان که بسياري از آنان آمادگي جسماني زيادي نداشتند گاه در اين حرکتهاي شکار چنان آسيب مي‌ديدند که به بيماريهاي جسمي و حرکتي و گوارشي مبتلا مي‌شدند و گاه حتي به علت سختي سفر در طي آن مي‌مردند. مانند عين‌الملک که در سفر شکار شاه در کن درگذشت. همراهان سياسي شاه در جمع خود به اين حرکتهاي افراطي شاه براي شکار انتقاد داشتند ولي کاري نمي‌توانستند بکنند. اين شکارگري ناصري تا آخرين روزهاي زندگي و دوره پيريش هم بدون تغيير ادامه داشت.

    [4434- 1ع]
اکبر ميرزا مسعود در کنار لاشه يوزي ديگر

    [4434- 1ع] اکبر ميرزا مسعود در کنار لاشه يوزي [تصویر مربوط به پلنگ است/ تحریریه دیده بان] ديگر

    [11860- 3ع]
دو قلاده پلنگ در قل و زنجير باغ وحش سلطنتي قاجار

    [11860- 3ع] دو قلاده پلنگ در قل و زنجير باغ وحش سلطنتي قاجار

    [2968- 3ع]
مجسمه پلنگ در منطقه شکارگاه سلطنتي فرح‌آباد تهران (1328ق)

    [2968- 3ع] مجسمه پلنگ در منطقه شکارگاه سلطنتي فرح‌آباد تهران (1328ق)

    [4435- 1ع]
بار ديگر اکبر ميرزا

    [4435- 1ع] بار ديگر اکبر ميرزا

    [2411- 1ع]
احمد شاه نوجوان که با شجاعت دست بر سر پلنگي شکار شده دارد و عکسي به يادگار گرفته است

    [2411- 1ع] احمد شاه نوجوان که با شجاعت دست بر سر پلنگي شکار شده دارد و عکسي به يادگار گرفته است

    وج شکار شاهانه شکار پلنگ و يوزپلنگ بود. يعني همان کاربردي را داشت که شکار شير در دوره باستان داشت. شاه با اين نوع شکار جربزه و مردانگي خود را به ديگران نشان مي‌داد و گاه اين اخبار چنان فتح پتل‌ پورت در جرايد کثيرالانتشار! آن زمان دست به دست مي‌گشت. مانند اين گزارش روزنامه شرف در ربيع‌الاول 1302قمري که به دست نويسنده‌اي درباري در خصوص شکار پلنگ، چون فتح الفتوحي به سمع و نظر مردم عامي کوچه و بازار رسيده است:

    کوههاي قرق دوشان تپه و جاجرود به واسطه بسياري شکار، پلنگ زياد دارد، چنانکه بندگان اعليحضرت قوي شوکت اقدس همايون شاهنشاهي خلدالله ملکه و دولته تاکنون به مرور قريب بيست پلنگ در اين شکارگاه به دست مبارک صيد فرموده‌اند. از جمله روز بيست و يکم ربيع‌الاول که موکب همايوني تشريف فرماي دوشان‌تپه گرديد، يک پلنگ به دست مبارک صيد شد و چند نفر را هم زخمي کرد.

    باز به فاصلۀ سه روز ديگر که روز بيست و چهارم همين ماه بود، بندگان همايون شهرياري تشريف فرماي دوشان‌تپه شدند. در حالتي که برف به شدت مي‌باريد و هواي در نهايت سردي بود، پلنگي پديد آمد، فوراً صيد دست همايون گرديد و چند تير گلوله به دست مبارک به او زدند تا از پاي درآمد. چون پلنگي بسيار قوي عظيم‌الجثه بود، که تاکنون چنين پلنگي ديده نشده بود، لهذا صورت آن ره به عينه از روي جثه و لاشه آن ساخته و در اين روزنامه شريفه به طبع رسيد و اين پلنگ از سر تا دمش به قدر سه ذرع است.

    در ادامه، نويسنده براي خود شيريني نسبت به شاه قطعه شعري هم از شاعر معاصر آن زمان يعني محمدحسين اديب ملقب به فروغي به چاپ رسانده که در نوع خود در پاچه‌خواري جالب است:

    پلنگ نوزدهم نيز با کمال غرورقدم نهاد به ميدان خسرو منصور

    پلنگ هيجدهم را دو روز پيش نديدکه بود صد ره ازو بيشتر به خود مغرور

    نمود ناله پس از غرشي چو غرش رعدبه احتياط نمود از پل حيات عبور

    پلنگ نوزدهم چون پلنگ هيجدهم خبر نداشت که بي حاصلست خرمن زور

    پلنگ نوزدهم از پلنگ هيجدهمهزار بار فزونتر جسور بود و غيور

    ملک چه گويم سبحان و احد القهار به قهر خويش نمود آن غيور را مقهور

    پلنگ ظالم و شه عادل است و ظالم کشچه جابري که نشد پيش عدل شه مجبور

    خوش آن قصيده که اندر پلنگ شصتم منکنم چو نظم برم آب لولوي منثور

    زشست شاه و اشعار من پلنگان را وظيفه‌ايست که در جمعها شود منظور

    تو اي پلنگ بخون غوطه‌ور زناوک شاهچو سرخ روي شدي باش تا ابد مسرور

    Animal-Rights-Watch-ARW-7782

    [3211- 4ع] عبدالرضا پهلوي و همسرش پري‌سيما زند پس از شکار پلنگ در افريقا، وي يکي از بزرگترين شکارچيان و مجموعه داران شکار در ايران بود.
    [3191- 11ع]
محمدحسين فيروز پس از شکار پلنگ در افريقا
    [3191- 11ع] محمدحسين فيروز پس از شکار پلنگ در افريقا
    [578- 127ر]
منوچهر رياحي
    [578- 127ر] منوچهر رياحي
    [449- 127ر]
 منوچهر رياحي باجناق عبدالرضا پهلوي، وي نيز شکارچي قهاري بود
    [449- 127ر] منوچهر رياحي باجناق عبدالرضا پهلوي، وي نيز شکارچي قهاري بود

    البته اين شاه چنان در اين کار پيش رفت که بعدها خاطرات پر حجم شکاريه‌اش به عنوان گزارش شکارهاي ناصرالدين شاه قاجار به چاپ رسيد. وي در اين خاطرات به انبوهي از شکارهاي متنوعي که در طول سالهاي طولاني سلطنتش شکار کرده بود اشاره دارد. شاه بعدي قاجار چندان فرصت و از سوي ديگر توان جسمي پدرش را نداشت که مانند او عمل کند.

    هر چند که بسياري به زبردستي او در تيراندازي اذعان کرده‌اند. مظفرالدين ‌شاه به علت مشکلات حرکتي‌اي که داشت کمتر به شکار مي‌رفت و اگر مي‌رفت همه مواظب بودند که اتفاقي براي وي نيفتد. عين‌السلطنه در خاطراتش به يک شکار پلنگ شاه به طرزي طنزآميز اشاراتي دارد که بسيار خواندني است. از يک سو عليلي شاه و سوي ديگر عدم توجه خدم و حشم شاه به فرامينش در اين گزارش جلب توجه مي‌کند:

    دوشنبه 27 رجب[1316] ــ افخم‌الدوله از جاجرود آمد. عوض دو شب پنج شب مانده. شاه هم سه شب علاوه توقف فرمودند. يک روز شاه سوار شده بود که شکار جرگه خبر کرده بودند و حال آنکه شکارگاه جاجرود مملو از شکار است و ابداً محتاج جرگه نيست. مي‌گفت با فخرالملک و اميرخان سردار و آجودان حضور سمت صندوقچه بوديم، يک مرتبه پلنگي از بالاي سر ما بيرون آمد.

    اول خواستيم بزنيم بعد گفتيم شاه را خبر کنيم بهتر است. من و سردار با فخرالملک دنبال پلنگ رفته آجودان حضور رفت شاه را اطلاع بدهد. هر جا پلنگ رفت رفتيم به صدمات زياد. آخر پلنگ را گم کرده آنقدر پياده و سوار گردش کرديم تا مجدداً پلنگ را پيدا کرديم. خود و اسبان از نفس افتاديم تا پلنگ را ميان نيزاري نموديم. شاه آمد اما ابداً تاخت نمي‌کند، خيلي آرام و مي‌ترسيد.

    پس از آن که رسيد محل پلنگ را نشان داديم جايي را براي شاه منتخب نمودند که مي‌بايست پياده آنجا بروند. حالا يک ساعت طول کشيد تا شاه به آنجا رسيد. ده نفر زير بغل را گرفته ده نفر راهنما، ده نفر زانوهاي خود را گذاشتند که شاه بالا برود. به يک مصيبتي شاه آنجا رسيد. قدغن سخت فرمودند که کسي تفنگ خالي نکند. اما هر يک از ترکها تفنگ و فشنگي به دست گرفته برابر شاه منتظر ايستاده بودند. شاه هم لاينقطع داد مي‌زند و امر و نهي مي‌کند. به اندازه‌اي شاه داد زد و ترتيبات داد که صدايش به کلي گرفت.

    حالا آجودان حضور عرض مي‌کرد قربانت شوم فرمايشات را بفرماييد من داد مي‌زنم. شما چرا آنقدر فرياد مي‌کنيد. آجودان حضور، آمردک خان دائي عزيزالسلطان از پيشخدمتها و محارم شاه شهيد شکارچي قابلي است. هر چه مي‌کند يک نفر از تفنگدارهاي شاه يا عملۀ داخل نيزار شده پلنگ را بيرون کند کسي اعتنا نمي‌کند. فقط يک نفر آدم سردار داخل شده و داد مي‌زند.

    آخر آتش زدند پلنگ بيرون آمد. يک مرتبه عين‌الدوله، اجلال‌الدوله، ديگري، ديگري شليک کردند. پلنگ مجدداً مخفي شد. شاه دو مرتبه بناي فحش و تغير را گذاشت، اما چه فايده. پلنگ بيرون آمد سربالا شد.

    يک نفر پياده جلويش را گرفته پلنگ به او چسبيد. پاي هر دو در رفت. پلنگ و پياده سرازير شدند. پلنگ آتش را که ديد مردکه را ول کرده فرار کرد که اجلال‌السلطنه دو تير چهارپاره به بغل پلنگ زد. عين‌الدوله هم که پهلوي شاه ايستاده بود فرصت نداد با گلوله شليک کرد. پلنگ غلطان غلطان سرازير شد که يک مرتبه جمعي که خدمت شاه بودند به اجماع شليک کردند. شاه واهمه کرد همانطور ايستاده بود. پلنگ جان را تسليم کرد و افتاد که شاه را به اصرار جلو بردند که بزند.

    خودش فهميده از شدت غضب تفنگ خالي نکرد. با اوقات تلخي سرازير شد. يک تکه نان خشک که خواسته آوردند خورد و آنقدر فحش زن و بچه و پدر و مادر به حاضرين داد که حساب نداشت. اما آن بيعارها هيچ منفعل نشدند… قبل از وقت براي صدراعظم خبر شکار پلنگ به شست مبارک را برده بودند، پنجاه تومان هم انعام داده بود.

    جلوي عمارت منتظر آمدن شاه بود. شاه که رسيد تعظيم کرده ماشاءالله ماشاءالله گويان که شاه فرمودند خير ابداً من تير به سمت پلنگ خالي نکردم. مگر اين قرمساقها، مگر اين ديوثها و غيره و غيره گذاردند من شکار کنم. با کمال اوقات تلخي داخل شد و مي‌گفت هر کس منبعد همراه من تفنگ بردارد سرش را مي‌برم، طناب مي‌اندازم. صدراعظم شما هم قدغن کنيد. اين حکايت شکار پلنگ بود.

    جالب اين است که همين عين‌السلطنه در فرداي اين روز و شکاري ديگر مي‌نويسد که با همه اين هارت و پورت شاهانه آش همان آش بود و کاسه همان کاسه نه کسي توجهي به سخنان شاه مي‌کرد و نه کسي تره براي فحشهايش خرد مي‌کرد.

    شاهان بعدي قاجار چندان شکارچيان ماهري نبودند، محمدعلي شاه چنان درگير مشکلات مشروطه و وقايع کشور بود که فرصتي براي اين کار نداشت. در زمان کوتاه سلطنت فقط به مشکلاتش رسيدگي مي‌کرد.

    احمدشاه هم که نوجواني بيش نبود و با آن هيکل سنگين و وزين تحرک زيادي نمي‌توانست داشته باشد علاقه به اين کار نشان نمي‌داد هر چند چندين تصوير از وي موجود است که در کنار شکاري نشسته ولي به نظر مي‌رسد که بيشتر اين تصاوير آتليه‌اي و تبليغي براي دل خوش کني اين شاه جوان باشد.

    در اين شماره بهارستان تعدادي از صحنه‌هاي شکار که عمدتاً مربوط به شکار حيوانات ناياب و کميابي چون پلنگ و خانواده اين حيوان است انتخاب شده که درس عبرتي باشد براي نسل جديد که با ديدن اين تصاوير در حفظ حيات وحش کشور که مي‌توان به ضرس قاطع گفت چيزي از آن باقي نمانده کوشا باشند. البته تعدادي از اين تصاوير مربوط به دوره پهلوي و حتي شکار اين گربه سان در خارج کشور است. به اميد آنکه در اين روزها ديگر خبري از شکار اين حيوانات زيبا و با وقار نشنويم و نبينيم.

    منابع مقاله:

    1. حکيمي، محمود. ايران در عصر ناصرالدين ‌شاه. تهران، قلم، 1370.

    2. قاضيها، فاطمه. گزارشهاي شکارهاي ناصرالدين ‌شاه. تهران، سازمان اسناد ملي، 1389.

    3. قهرمان ميرزا سالور. روزنامه خاطرات عين‌السلطنه. به کوشش: مسعود سالور و ايرج افشار. تهران، اساطير، 1376. ج2.

    منبع: ماهنامه شماره 18 بهارستان

  • واکنش ابتکار به ایجاد شکارگاه‌های شخصی: نیاز به شکار نیاز اولیه نیست، شکارچیان این نیاز را مهار کنند

    http://www.doe.ir/Portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=2e3b8b04-3d9e-442a-9a28-f268ff01c03e

    دیده بان حقوق حیوانات: معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان محیط زیست احیای کامل صندوق محیط زیست و اجباری شدن طرح‌های ارزیابی پروژه‌های عمرانی را به عنوان اولویت‌های خود در سال آینده مطرح کرد.

    دکتر معصومه ابتکار در گفت و گو با ایسنا، در خصوص فعالیت‌های سازمان در سال آینده گفت: احیای کامل صندوق محیط زیست، اجباری شدن طرح‌های ارزیابی برای کلیه پروژه‌ها و آغاز اقدامات اجرایی برای نجات دریاچه ارومیه و تالاب هامون و سایر تالاب‌های کشور از جمله برنامه ما برای سال آینده است. علاوه بر آن نیز همکاری‌های بین المللی را در سال گذشته آغاز کرده‌ایم که انشالله در سال آینده نیز ادامه خواهد داشت.

    وی در خصوص ایجاد شکارگاه‌های شخصی توسط برخی از شکارچیان گفت: این اقدام خوبی است اگر این افراد می‌توانند چنین مکانی را ایجاد کنند و گونه‌هایی را پرورش و سپس دست به شکار بزنند اما باید اول چنین شرایطی را ایجاد کنیم و بعد این اجازه را برای شکار به شکارچیان بدهیم.

    رئیس سازمان محیط زیست با تاکید بر اینکه نیاز به شکار جزو نیازهای اولیه مانند تفس نیست، به شکارچیان توصیه کرد: برای اینکه طبیعت به وضعیت متعادل برود و حیات وحش آسیب نبیند باید این نیاز را مهار کنند.

  • شکار تمساح توسط تمساح!/ تصویری

    دیده بان حقوق حیوانات: نیل فورلانگ عکاس آماتور که چندی پیش برای بازدید از مناظر طبیعی و حیات وحش پارک ملی فلوریدا به این منطقه رفته بود از لحظه ای نادر در طبیعت عکاسی کرد که پس از انتشار بیش از 1600 بار در شبکه های اجتماعی به اشتراک گذاشته شد.

    به گزارش هافینگتون به نقل از فرارو “نیل فورلانگ” در حالی که از کنار رود مرکزی پارک حیات وحش فلوریدا می گذشت متوجه چیزی شد؛ یک تمساح کوچک در نبردی نابرابر در چنگ تمساحی بزرگتر گرفتار شده بود. فورلانگ که به شدت هیجان زده شده بود به سرعت دوربین خود را آماده کرد تا این لحظه را به ثبت برساند.
    این عکاس آماتور درست در لحظه ای که تمساح ضعیف تر تسلیم شده و میان آرواره های هم نوع خود گرفتار شده به این سو و آن سو پرتاب می شد دوربین را آماده و عکاسی کرد. عکس های این اتفاق اعجاب آور پس از انتشار در شبکه های اجتماعی تا 1600 بار به اشتراک گذاشته شد.