دیده بان حقوق حیوانات: دکتر ناصر مهردادی مدیرکل حفاظت محیط زیست مازندران در روز شنبه 6 دی ماه از مسئول پناهگاه حیات وحش میانکاله در بیمارستان مهر بهشهر عیادت کرد.
دیده بان حقوق حیوانات: دکتر ناصر مهردادی مدیرکل حفاظت محیط زیست مازندران در روز شنبه 6 دی ماه از مسئول پناهگاه حیات وحش میانکاله در بیمارستان مهر بهشهر عیادت کرد.
به گزارش خبرنگار مهر، در این تالاب که ۱۰۰ هزار هکتار مساحت دارد ۴۰ گونه پرنده زندگی میکنند که دیدن بسیاری از این گونه ها، تبدیل به رویا شده است.
زمینهای این تالاب مجموعهای از شنزارهای ساحلی، اراضی باتلاقی، آبگیرها، مرداب جنگلی با پوشش درختچههای گز، جنگل انارستان، بوتههای تمشک و زمینهای پست و گرهافتاده هستند و گونههای گیاهی و جانوری تالاب و شبه جزیره شامل، انار ترش وحشی، تمشک، سازیل، ازگیل، داغداغان، سیاهتلو، سپیدار، علف شور، جگن و علف هفتبند است.
هنوز می توان ردی از گرگ، شغال، روباه، جوجه تیغی، گربه جنگلی، گراز و فک دریای خزر، پرندگان (فلامینگو، دراج (بومی)، شاهین، بحری و زنگولهبال (مهاجر عبوری)، ماهیها (کپور، کفال، کلمه، ماهی سفید، سوف، ماش و کاراس را در میانکاله دید.
قوی فریادکش، پلیکان پاخاکستری، فلامینگو، اردک سرسفید، عروسغاز، غاز پازرد، طاووسک، چنگر و مرگونس سفید. این جانوران در فهرست ممنوعیت تجارت جهانی پرندگان در معرض خطر قرار گرفتهاند,میانکاله از مکانهای مناسب برای پرندهنگری است.
تهدیدهای فراروی میانکاله
سفر به طبیعت بکر میانکاله، پرده از تهدیدهای بر می دارد که این تالاب زیبا را در معرض خطر قرار داده است و وجود شرکتهای ماهگیری مشکلات عدیده ای را در آن بوجود آورده و سکونت شش ماهه 24 شرکت ماهیگری در میانکاله، ممنوعیت ورود مصالح ساختمانی به این منطقه و گرانی سوخت موجب قطع درختان جنگل از سوی صیادان برای استفاه در خانه سازی و سوخت شده است.
به گفته یک ماهیگیر بهشهری، خانه هایی که باید درست کنیم می گویند مصالح ساختمانی نیاورید و دور کومه ها را حصار نگیرد، درحالیکه انواع حیوانات وحشی و بیماری زا هستند و این امر، سبب انتقال بیماری می شود و در زمستان که با سوز و سرما همراه است، مجبوریم از سوخت استفاده کنیم و گرانی سوخت چاره ای جز استفاده از چوبهای جنگلی باقی نمی گذارد.
میانکاله، تنها بوسیله ماهیگیران تهدید نمی شود، بلکه همجواری بندر امیرآباد بدون درنظرگرفتن کمترین حریم از دیگر تهدیدات گیاهی و جانوری منطقه است.
تردد کشتی های بندرامیرآباد
به گفته یکی از اهالی حاشیه نشین میانکاله، روزانه کشتی های فراوانی به بندر امیرآباد وارد می شوند که بیشتر مواقع موتورهایشان روشن است و این امر سبب پراکندگی ماهیان، آلودگی آب و مهاجرت آبزیان می شود به گونه ای که هر صیاد ماه کمتر از 150 هزار تومان ماهی صید می کند.
میانکاله یکی از مهمترین مخازن نگهداری ژنهای گیاهی و جانوری زیست کره و متشکل از اکوسیستم های مختلف با گیاهانی مانند تمشک، گل پر و انار است.
جنگلهای انار وحشی میانکاله که در سراسر شبه جزیره پخش شده است زمانی در سراسر سواحل جنوبی خزر وجود داشتند اما اکنون در این پناهگاه حیات وحش باقی مانده اند.
به گفته یک کارشناس محیط طبیعی، میوه های این درختان که یکی از مهمترین بقایای جنگل های شناخته شده انار وحشی در جهان است غذای اصلی حیوانات بومی منطقه مانند گراز، روباه و پرندگان را تشکیل می دهند.
محمد حیدری افزود: وجود دانه های انار در سرگین این حیوانات سبب پراکندگی دانه ها در سراسر منطقه و رویش مجدد درختان منطقه می شود ولی دامداران میانکاله تهدیدی جدی برای این ذخایر به شمار می روند که استفاده از میوه های انار برای درست کردن رب انار و فروش انار بهتر، غذایی برای حیوانات باقی نگذاشته است.
وی اظهار داشت: استفاده از اکوسیستمهای خشکی تالابی در میانکاله برای بومیان بسیار زندگی بخش است ولی برای میانکاله مرگی تدریجی را به همراه می آورد.
دامداران تهدیدکنندگان حیات وحش میانکاله
به گفته وی، در سراسر خطه خزری جنگل نشینان ودامداران به سه دسته تقسیم می شوند که جنگل نشینان بدون خانواده از جمله آن هستند که بهمراه دام ییلاق و قشلاق می کنند و برای تامین علوفه شان در داخل جنگل تنها یک استطبل دارند.
حیدری افزود: گروه دوم دامداران به علت همراهی خانواده میزان سوخت مصرفی شان برای پخت و پز و گرم کردن افزایش می یابد و با افزایش تعداد دام گروههای سومی ایجاد می شوند که ترجیح می دهند بخشی از جنگل را تغییر کاربری داده و به مزرعه تبدیل کنند.
وی یادآورشد: این آبادیهای کوچک تا زمان دستیابی به تاسیسات و امکانات زیربنایی همچنان فشارشان بر دوش جنگل است.
حیدری افزود: دامداران در طول سال برای پخت پز و ایجاد گرما و تبدیل شیرهای دامشان به محصولات لبنی دو میلیون و 800 هزار مترمکعب چوب هیزمی مصرف می کنند و برای احداث خانه ها و اسطبل سالانه حدود 70 هزار مترمکعب چوب را استفاده می کنند.
این کارشناس افزود: مقدار دامی که در میانکاله چرا می کنند شش برابر چراگاهای منطقه است و گیاهانی که توسط گوسفندان چریده می شوند هرگز فرصت رویش مجدد نخواهند داشت.
وی تصریح کرد: این امر سبب نابودی نهالهای جوان، از بین رفتن گونه های خوش خوراک و تقویت گونه های نامناسب گیاهی شده است.
به گزارش مهر، اگر سالها پیش، بشرهمینگونه که ما با گیاهان برخورد می کنیم، رفتار می کرد، بسیاری از داروهای تهیه شده از گیاهان کشف نشده بود.
کوچ پرندگان از میانکاله
میانکاله؛ روزگاری محل زمستان گذرانی صدها گونه از پرندگانی بود که هر ساله از سیبری و چین شمالی به آن مهاجرت می کردند.
رفت آمدهای ماهیگیران و دامداران، شکار پرندگان بوسیله صیادان، محیط را برای این مهمانان تالاب بطوری ناامن کرده که گروهی از پرندگان ترجیح می دهند زمستان را در جایی غیر از تالاب از جمله در زمینهای کشاورزی سرخرود سپری کنند.
اراضی شالیزاری سرخرود مازندران حدود چهار سال پیاپی میزبان پرندگان مهاجری است که ازمناطق مختلف به آن مهاجرت کرده اند و محمدعلی الله قلی دوستدار حیات وحش و محیط زیست در این زمینه می گوید: اولین بار سال 87 کمتر از 500 قو به منطقه آمدند و وقتی متوجه شدیم اینجا هستند شروع به غذا رسانی کردیم و امسال جمعیت این قوها 10 برابر شده است.
الله قلی افزود: این محدوده به شکل طبیعی زیستگاه قوها نیست و اینجا زمینهای کشاورزی است که در آن برنج کشت می شود و این قوها زمانی که حضور دارند غذایی بجز برنجی که هر سال پس از برداشت برنج می ماند، قوتی دیگری ندارند و این منبع محدود غذایی خیلی زود تمام می شود.
مهاجرت پرندگان به اراضی شالیزاری سرخرود
وی با بیان اینکه این قوها از جاهای دیگر به اینجا آمدند، با طرح این پرسش که چرا قوها به این منطقه مهاجرت کرده اند، گفت: دلیل آن این است که شاهد از دست رفتن کیفیت زیستگاههای واقعی و طبیعی پرندگان هستیم و این پرندگان از میانکاله و تالابهای گرگان به این منطقه می آیند که این تالابها یا در حال خشک شدن هستند و یا بشدت نا امن هستند و صدا شلیک در آن شنیده می شود که پرندگان نمی توانند در آن بمانند.
به گفته الله قلی، این امر سبب می شود تا پرندگان بمرور زمان زیستگاهها را ترک کردند و نظم طبیعی زندگیشان بهم خورده است، درحالیکه تالابهای بی نظیری مثل میانکاله، گمیشان، لنگرود و … را ترک کردند و به شالیزارها که زمین کشاورزی است، مهاجرت کنند.
وی عنوان کرد: آیا در جای دیگری چنین معامله ای مردم با حیات وحش و پرندگان انجام می دهند و فقط ما می توانیم این پرندان را شکار کنیم؟.
به گفته این دوستدار حیات وحش، عدم وجود قانون مناسب و نبود فرهنگسازی مناسب سبب شده تا همه به خود حق شکار دهند، درحالیکه این حیات وحش به عنوان سرمایه ملی است.
وی از گردشگری و توریسم به عنوان سرمایه ملی یاد کرد و گفت: اگر این پرندگان مهاجر سر سفره های مردم نباشد، در زیستگاههای طبیعی آرامش خواهند داشت.
به گفته وی، وجود تیرهای قوی برق از دیگر تهدیدهاست که سبب از بین رفتن پرندگان می شود و اگر پرنده آزاد باشد خیلی بهتر است تا اینکه سر سفرها بیاوریم و اسیرشان کنیم.
الله قلی با بیان اینکه، پرندگان نادر هستند و عمرشان بین 15 تا 20 سال است گفت: اگر یکی از جفتشان از بین رود،جفت دیگر انتخاب همسر نمی کند و تا آخر عمر تنها می مانند و اگر شکارچیان، اشک این پرندگان زیبا را ببینند، هیچگاه اقدام به شکار نخواهند کرد.
.……………………..
علیرضا نوری کجوریان
دیده بان حقوق حیوانات: «جزیره میانکاله» به دلیل برخورداری از ویژگیهای منحصر بهفرد و تنوع زیستی موجود در آن، یکی از ذخایر زیستکره به شمار میآید.
«جزیره میانکاله» منطقهای شکننده است که توان و استعداد اکولوژیکی احداث پالایشگاه در درون یا نزدیکی خود را ندارد. احمدینژاد اما در این منطقه بکر زیستمحیطی پالایشگاه ساخت؛ پالایشگاهی که حالا میراثش برای میانکاله آلودگی نفتی، آلودگی خاک و بارانهای اسیدی است.
اگرچه براساس ماده 105 قانون برنامه سوم توسعه، استقرار صنایع در کشور نیازمند ارزیابیهای زیستمحیطی است و رعایت نتایج ارزیابی توسط مجریان طرحها الزامی است اما گزارش اولیه ارزیابی زیستمحیطی برای ساخت پالایشگاه نفت مازندران در بهمن 83 به سازمان محیطزیست ارسال شد و در 21 خرداد 87 در کمیته ملی ارزیابی زیستمحیطی مطرح و با احداث آن در مکان پیشنهادی که در هفت کیلومتری تالاب بینالمللی میانکاله و با وسعت 168 هکتار در اراضی ملی روستای «حسینآباد بهشهر» قرار داشت، مخالفت شد.
به گزارش روزنامه بهار دفتر پالایشگاه نفت مازندران در بهشهر، بهمن87 با حضور امامجمعه، فرماندار وقت، نماینده مردم شرق مازندران و مدیرعامل و اعضای هیاتمدیره پالایشگاه افتتاح شد. سرانجام مکان جدیدی به مساحت 130 هکتار که به گفته «هرمز محمودیراد»، مدیرکل وقت محیطزیست استان مازندران فاصله آن تا شهر آببندان، شهر رستمکلا و میانکاله بررسی شد، مورد تایید سازمان حفاظت محیطزیست کشور قرار گرفت و مجوز احداث پالایشگاه در اوایل سال 91 صادر شد.
جزیره میانکاله که تنها جزیره ایرانی دریای خزر به شمار میآید، با حفر کانالی در سدههای گذشته از شبهجزیره مجاور جدا شده تا از تمامی مناطق دور و اطراف خود بکرتر مانده و جزیرهای شکل بگیرد که در شمال به دریای خزر و در جنوب همسایه خلیج گرگان بوده و از شرق به آبراهی باریک موسوم به «تنگه چپقاوغلی» و از غرب به کانال طبیعی خزینی منتهی شود تا تمام و کمال این مجموعه در کنار شبهجزیره میانکاله و خلیج گرگان، پناهگاه حیات وحش میانکاله نام بگیرد.
تالاب بینالمللی و پناهگاه حیات وحش میانکاله طبق مصوبه شماره ۱۲ مورخ 12 آبان 1348 شورایعالی سازمان شکاربانی و نظارت بر صید وقت، به عنوان منطقه حفاظت شده اعلام شد تا در ادامه و به دلیل اهمیت اکولوژیک منطقه، براساس مصوبه ۷۸ مورخ 21مرداد1354 شورایعالی حفاظت محیطزیست با وسعت 66هزار و 933 هکتار به عنوان پناهگاه حیات وحش میانکاله ارتقا یابد.
همچنین مجموعه تالابهای میانکاله، خلیج گرگان و لپوی زاغمرز به دلیل تنوع کمنظیر اکوسیستم (دربرگیرنده ۹ تیپ از ۴۲ تیپ تالاب شناخته شده جهان) و دارا بودن معیارهای حائز اهمیت کنوانسیون تالابهای بینالمللی (حائز ۶ معیار از ۸ معیار مربوط به شناسایی تالابهای بااهمیت بینالمللی)، در سال ۱۳۵۴ در زمره نخستین دسته از تالابهایی بوده که در فهرست کنوانسیون رامسر به ثبت رسیده و علاوه بر آن، در زمره یکی از ۹ ذخیرهگاه زیستکره در سال ۱۳۵۵ به کمیته برنامه انسان و کره مسکون یونسکو معرفی و انتخاب شده است.
همه این اتفاقات، در شرایطی صورت پذیرفت که به گفته «ناصر کرمی»، فعال محیطزیست، «با طرحهای بالادست آن منطقه، یعنی طرح آمایش سرزمین استان مازندران و طرح جامع استان» مغایرت داشت.
«داریوش مقدس»، سرپرست اداره کل محیطزیست استان مازندران گفت: «احداث پالایشگاه بهشهر، یکی از مصوبات سفرهای استانی دوم یا سوم هیات دولت احمدینژاد به مازندران بود. البته اگر پالایشگاه دورتر ساخته میشد به دلیل توپوگرافی خاص منطقه، یا به دریا منتهی میشد یا به جنگلهای هیرکانی. بنابراین، قرار شد در 12 کیلومتری جنوب بهشهر پالایشگاه احداث شود که البته به ظاهر بیرون از منطقه حفاظتشده بود.»
«حر منصوری عبدالملکی»، مسئول انجمن دیدهبان میانکاله هم پیشتر گفته بود: «هیچ نوع موافقت اصولی یا ارزیابی اثرات زیستمحیطی در منطقه صورت نگرفته است. ما در آن منطقه سنگ بستر را در عمق خیلی پایینتری نسبت به جاهای دیگر داریم و این خودش باعث میشود از بالادست یعنی جنوب غربی میانکاله آبهای روان همه مشتقات نفتی را به سمت میانکاله ببرند. دقیقا جهت این آبها به سمت میانکاله است. در درازمدت به نفع مردم نیست.
چون تنها چیزی که باعث میشود آدم احساس تعلق به منطقهای داشته باشد، ملک و زمین اوست. وقتی زمین را از انسان بگیرند و تنها پولش بماند، آن پول ارزش ندارد. با سرعت خیلی زیادی خرج میشود و شاید مشکلاتی را هم ایجاد کند و سرمایه اصلی ما که زمین و زادگاهمان است از بین میرود؛ صرفنظر از اینکه در واقع زمینی که برای پالایشگاه خریداری شده، در حدود ۹۵۰ متری میانکاله است و فاصله خیلی کمی هم با آن دارد.
ما در سالهای قبل، بیش از چهارهزار گردشگر داشتهایم که به صورت محسوسی در اقتصاد منطقه تاثیر داشتند، برای بازدید از میانکاله چکمه میخریدند، ماشین میگرفتند، خانههای محلی اجاره میکردند، از لیدر استفاده میکردند و بهطور محسوس اقتصاد خردی را در منطقه ایجاد کرده بودند.»
اما احداث پالایشگاه بهشهر در شرایطی به انجام رسید که حتی سازمان جنگلها و مراتع و سازمان منابع و آبخیزداری کشور هم با آن مخالفت کردند اما «محمدجواد محمدیزاده»، رییس سازمان حفاظت محیطزیست، سرانجام در برابر فشارها کوتاه آمد و مجوز را به امضا رساند. مدیری که در دوران خود، به گفته یکی از فعالان محیطزیست «محمدعلی اینانلو»؛ «بیشتر ماشین امضا بود.»
اگرچه او در مراسم تودیع خود در 20 شهریور، صراحتا از اهمیت توسعه سخن گفت که طبیعتا، این طرح هم، یکی از آنها بود؛ اتفاق مشابهی که برای پالایشگاه گرگان هم افتاد.
در همین رابطه یکی از مهندسان مشاور سازمان حفاظت محیطزیست که خواست نامش فاش نشود گفت: «اگر پالایشگاه، در منطقهای کویری، ساخته میشد مسالهای نبود و آلودگی با بادهای غالب مرتفع میشد اما بهشهر، منطقه مرطوبی است که اثرات منفی در آن، بسیار بیشتر بر جای میماند. زیرا آلودگی آلایندههای حاوی سولفور و گوگرد، با بارانهای اسیدی به زمین بازمیگردد. بنابراین هم خاک و هم آب را میآلاید.
اما بارانهای اسیدی میتوانند شسته شدن بعضی از مواد فلزی خاک مثل آلومینیوم و… را افزایش دهند، موجب کاهش تثبیت نیتروژن به وسیله باکتریهای خاکزی و کند شدن رشد درختان در جنگلها و کاهش بازده محصولات کشاورزی و کاهش قدرت رویش دانهها، کاهش کارایی فتوسنتز، کاهش پایداری در برابر بیماریهای گیاهی، افزایش زخم و نقطههای سوخته در برگها، فرسایش کوتیکول (پوستک) محافظ برگها، کاهش جذب موادغذایی از خاک و نیز باعث کاهش شدید موادغذایی در سوزنیبرگها شوند. ازن به تنهایی میتواند از راه نابود کردن کلروفیل (سبزینه) و ایجاد اختلال در فتوسنتز و هم از راه نابودی لایه مومی برگهای سوزنیشکل وظیفه تخریبی خود را به انجام برساند. شمال ایران، اقلیم خاصی دارد اما نمیدانم مسئولان سابق، چه اصراری بر احداث پالایشگاه در میانکاله داشتند.
این سخن درست است که پالایشگاه، اکنون خارج از منطقه حفاظتشده میانکاله واقع شده است، اما اثرات منفی آن، در بلندمدت و در گستره وسیعی بر جای خواهد ماند. ما که فقط سه استان کشورمان دارای جنگل و دریاست، نمیشد ساخت پالایشگاه را به منطقه دیگری منتقل کرد؟ هرچند امیدواریم با ریاست خانم دکتر ابتکار، اقدام مثبتی در این زمینه صورت گیرد.»
زمان رضا احمدی در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان این مطلب افزود: با تلاش نیروهای یگان محیط زیست آتش خاموش شد اما به دلیل تاریکی هوا حریق به طور کامل مهار نشد و صبح روز بعد در اثر وزش باد مجددا شعله ور شد.
به گفته وی، محیط بانان با کمک ماموران ایستگاه آتش نشانی بندر امیرآباد، نیروهای منابع طبیعی و نیروهای مردمی پس از ساعت ها تلاش موفق به مهار کامل آتش شدند.
احمدی اظهار داشت: در جریان این آتش سوزی ۵ هکتار از اراضی پناهگاه حیات وحش میانکاله با پوشش گیاهی ۹۰ درصد بوته تمشک و سازیل و ۱۰ درصد درختچه انار از بین رفت و تعداد زیادی از گونه های جانوری از جمله مار، لاک پشت و غیره تلف شدند.
رییس اداره محیط زیست بهشهر تصریح کرد: محدوده وقوع آتش سوزی زیستگاه پرنده حمایت شده دراج به شمار می رود.
احمدی افزود: به احتمال فراوان این آتش سوزی عمدی بوده است که در این رابطه پس از تحقیقات صورت گرفته یک نفر مضنون که از متخلفین با سابقه در زمینه صید و شکار غیرمجاز است، دستگیر و به مقامات قضایی تحویل داده شد.
دیده بان حقوق حیوانات: طرح دریا در ساحل بکر پناهگاه حیات وحش میانکاله خواب جدیدی برای تهدید این ذخیرهگاه زیستکره و اکوسیستم بینظیر در خاورمیانه و غرب آسیا است.
به گزارش فارس پناهگاه حیات وحش میانکاله شامل، تالاب، شبهجزیره و خلیج با وسعت 68.8 هزار کیلومتر است که در 12 آبان سال 48 بهعنوان منطقه حفاظتشده و در 21 مرداد سال 54 به پناهگاه حیات وحش ارتقا یافت و در همین سال بود که در کنوانسیون تالابهای بینالمللی به میزبانی رامسر، در فهرست نخستین تالابهای حفاظتشده، به ثبت رسید.
این منطقه بهدلیل برخورداری از منابع تغذیهای و شرایط زیستی مناسب و آب و هوای معتدل، در تمام سال میزبان گونههای مختلفی از پرندگان زمستانگذران و تابستانگذران است که از جمله آنها میتوان به مرغابیها، عقاب دریایی دمسفید، اردک سرسفید، فلامینگو، باکلانها، قوها و پلیکانها اشاره کرد.
پناهگاه حیات وحش میانکاله بهعنوان یکی از 9 ذخیرهگاه زیستکره، با میزبانی حدود 200 گونه پرنده آبزی و کنارآبزی و پذیرش سالانه بیش از نیم میلیون پرنده مهاجر، به بهشت پرندگان آسیا شهرت دارد.
شبه جزیره زیبای میانکاله بهدلیل برخورداری از پوششهای درختچهای ارزشمند مانند سازیل، تمشک و نی همچنین امنیت و سکوت کافی، در تمام سال، زیستگاه قرقاول خزری و درّاج از گونههای حمایتشده و شاخص پرندگان بومی شمال ایران است.
179 گیاه آبی، خشکی و کنارآبی در پناهگاه حیات وحش میانکاله شناسایی شده که از شناختهترین آنها میتوان به تمشک، داغداغان، فندق، ولیک و ازگیل وحشی، گز، تنگرس، نی، جگن و بوتههای منحصربفرد انار وحشی اشاره کرد که هر کدام علاوه بر زیبایی و شاخصبودن، منابع مهم تغذیهای برای پرندگان و پستانداران موجود در این منطقه حفاظتشده هستند.
از جمله پستانداران میانکاله میتوانیم به جوجه تیغی، گربه جنگلی، اسب وحشی، شغال، گراز، روباه، تشی، خرگوش، و خفاش اشاره کنیم.
البته بخش خلیج پناهگاه، که خلیج گرگان نامیده میشود، زیستگاه ماهیان کفال و کپور است که در نوع خود بینظیر و بکر بهشمار میرود.
با این اوصاف، پناهگاه حیات وحش میانکاله اکنون در تهدید دستاندازی انسانهاست، کسانی که میخواهند با ورود به آن از امنیت و سکوتش بکاهند و این قلمرو بینظیر حیات وحش را ضمن تسخیر، ناخواسته به سمت نابودی بکشانند.
طرح دریای میانکاله و واگذاری قسمتهایی از جزیره آشوراده برای طرح گردشگری، جرقههای اولیهای برای نابودی میانکاله است.
چند سالی هم بر سر احداث پالایشگاه نفت در نزدیکی میانکاله بحث شد تا اینکه مکان احداث آن به جای دورتری انتقال داده شد اما این انصاف نیست اگر نگوییم؛ احداث پالایشگاه ناخواسته بر میانکاله تاثیر میگذرد، هر چند پیمانکاران این پروژه تمام سعی خود را بر حفاظت از محیط زیست گذاشتهاند و شایسته تقدیر هستند.
اما طرح دریا در ساحل و گردشگری در جزیره «آشوراده» دهها برابر تاثیر منفی پالایشگاه بر پناهگاه حیات وحش میانکاله است، چه اینکه آلودگیهای پالایشگاه تنها بر بخش کوچکی از میانکاله تاثیر میگذارد، اما طرحهای گردشگری، بر تالاب، خلیج و شبه جزیره میانکاله تاثیر میگذارد و امنیت و موجودیت این منطقه را زیر سئوال میبرد.
موضوع مهم این است که به استناد سایت رسمی سازمان حفاظت محیط زیست کشور، “موقعیت پناهگاه حیات وحش میانکاله در بین کشورهای همجوار دریای خزر از نظر زیستمحیطی از اهمیت ویژهای برخوردار است زیرا در طول ساحل جنوب دریای خزر فقط همین مسافت 60 کیلومتری از هرگونه توسعه شهری و آلودگیهای قابل ملاحظه و تخریب و بهرهبرداری مفرط مصون مانده است.”
در آخرین نشستی که با حضور هرمز محمودیراد مدیرکل سابق محیط زیست مازندران در دفتر فرماندار بهشهر برگزار شد، درباره بایدها و نبایدهای طرح دریا در ساحل میانکاله بحث و بررسی شد.
محمودیراد با بیان اینکه هیچیک از طرحهای دریای مازندران به شورای برنامهریزی نرفته اما طرح دریای میانکاله در این شورا مطرح و مصوب هم شد، تصریح کرد: در کنار این طرح، برای رفاه عمومی مردم، طبق قراردادها، 50 هکتار منطقه محافظ در محدوده بندر امیرآباد قرار دادیم تا پیمانکاران و سرمایهگذاران طبق ضوابط تعیین شده، طرحهای دریا را اجرا کنند.
سخنان محمودیراد در این نشست و نشستهای مشابه که در استان و شهرستان برگزار شد، حکایت از تردید محیط زیست در اجرای این طرح و از طرفی سخنان اجبارکننده مسئولان ارشد بهشهر با القای ” ضرورت اجرای طرح دریا در میانکاله” دارد چه اینکه گفتن مطالبِ تاکیدی از سوی محمودیراد، مانند ” ما با اجرای طرح دریای سالم با ضوابط و مقررات تعیین شده و ضوابط اسلامی موافقیم.” و ” امکانات طرح دریای میانکاله موقت است؛ در تابستان برپا میکنیم و در پاییز جمع میکنیم.”، حکایت از عواقبی دارد که سازمان محیط زیست را نگران آینده پناهگاه حیات وحش میانکاله و پاسخگویی به نسلهای بعد میکند.
لزوم فنسکشی محدوده دو تا سه کیلومتری و ایجاد پارکینگ در خارج از محدوده پناهگاه از دیگر تاکیدات سازمان حفاظت محیط زیست مازندران برای اجرای طرح دریا در میانکاله است.
اگر این مسائل رعایت نشود؛ خودروها و انسانها در پناهگاه حیات وحش میانکاله پراکنده میشوند، امنیت و آسایش پرندگان و سایر جانوران منطقه بههم میریزد و امکان آتشسوزی و شکار غیرمجاز وجود دارد. ایجاد مزاحمت برای خودِ گردشگران، انتشار زبالهها در مناطق مختلف و مشکلشدن مدیریت بر پناهگاه، مسائلی نیستند که از کنار آنها بتوان بهراحتی گذشت.
در نتیجه نشستهای انجامگرفته و چیزی که آن را مسئولان بهشهری “ضرورت طرح دریا در میانکاله” مینامند، اکنون بهطور متوسط روزانه 500 دستگاه خودرو وارد میانکاله میشود، پارکینگ و امکانات رفاهی در این منطقه وجود ندارد، مسئولیت طرح دست و پا شکسته در میانکاله به مسئولان محلی از جمله دهیاری زاغمرز سپرده شده است، به ازای هر خودرو، ورودی بین یک تا دو هزارتومان دریافت میشود که بیشتر برای جمعآوری زباله یا پرداخت حقوق به ناجیان غریق و بعضاً نیروهای امداد و نجات هلالاحمر هزینه میشود.
البته محیط زیست، مدیریت خود بر این منطقه را حفظ کرده است، اما ادامه روند فعلی در میانکاله منطقی نیست، میانکاله باید همچنان بکر و دستنخورده باقی بماند.
بی تردید، با اجرای طرح رویایی “سالمسازی دریا در میانکاله”، تمامی مشکلات گفتهشده حتی با فنسکشی و تعیین محدوده مجاز، به خودی خود ایجاد میشود، پرندگان از هجمه سنگین جمعیت و سر و صداهای ناشی از حضور جمعیت از پناهگاه فراری میشوند، پرندگانی چون قرقاول و دراج که نیاز به آرامش و امنیت دارند دیگر میانکاله را محیطی امن برای زیست خود نمیدانند و به مرور باید فاتحه نسل این نوع پرندگان را در میانکاله بخوانیم.
اما یک بحث دیگر باقی میماند و آن اینکه چرا اعضای کارگروه گردشگری و طرح سالمسازی دریا در بهشهر، فکری به حال توسعه طرح دریای صدفِ «زاغمرز» در پنج کیلومتری میانکاله نمیکنند، چرا جایی که امکانات رفاهی را به آسانی میتوان گسترش داد و بسترهای خوبی برای آن مهیاست را کنار گذاشتهاند و میانکاله را در دستور کار قرار دادهاند.
چهطور میشود که اعضای این کارگروه هنوز طی سالهای سال نمیتوانند از عهده امکانات و رفع مشکلات موجود در ساحل زاغمرز که طرح آن کمتر از پنج کیلومتر است، برآیند و آنوقت برای ساحل 60 کیلومتری میانکاله برنامهریزی می کنند و خود را با “تعیین محدوده مجاز” گول میزنند.
و این را هم باید بپرسیم که چرا مسئولان بهشهری بهجای تلاش برای ایجاد فرصتهای گردشگری و بهرهمندی از دریا در 50 هکتار از منطقه محافظ در محدوده بندر امیرآباد و در جوار میانکاله تلاش نمیکنند بلکه همه توان خود را معطوف به تسخیر سواحل میانکاله کردهاند.
سخن پایانی اینکه؛ مدیریت بر میانکاله و اظهارنظر درباره نوع بهرهمندی از آن تنها بر عهده سازمان حفاظت محیط زیست است و اجبار این سازمان با گفتن مطالبی چون “مطالبات مردمی” و “استفاده از طبیعت برای اقتصاد گردشگری” در این زیستکره، غیرمنطقی است.
تالاب، شبهجزیره و خلیج میانکاله باید بکر و دستنخورده همچون تابلوی زیبایی از نقش بیبدیل رنگها و موجودات که نقاش بزرگ هستی آنرا ترسیم کرده، بر دیوار آسیا محکم بماند.
خدا کند روزی نیاید که بهجای درخشش تلالو خورشید بر موجهای بیتاب و پرواز پرندگان مهاجر، شاهد برق زبالهها و هیاهوی آدمهایی باشیم که طبیعت میانکاله را قربانی خواستههای زودگذر خود میکنند.
دیده بان حقوق حیوانات: محمدجواد محمدي زاده افزود: دو ببر در روسيه و دو قلاده پلنگ در ايران براي تبادل بين طرفين آماده هستند.
وي اظهار داشت: براي اين تبادل قرار شد روسيه تمام آزمايش هاي لازم براي سلامتي ببرها را انجام دهد و گواهي سلامت آنها را تهيه و شناسامه صادر كند كه اين اقدامات انجام شده است.
به گزارش خبرگزاری مهر، محمدی زاده گفت: اين آزمايشها به روش كشت بافت انجام مي شود از اين رو تا حدودي زمانبر است در نتيجه انجام آنها و صادر شدن جواب حدود سه ماه زمان برد.
محمدي زاده افزود: بعد از اين روسها اعلام كردند كه به گواهي اتحاديه بينالمللي حفاظت از طبيعت (IUCN) نياز دارند كه چند روز پيش نيز اين گواهي به آنها داده شد و هم اكنون طرف روسي در تلاش براي تهيه هواپيماي ويژه براي انتقال ببرها به ايران است.
محمدي زاده يادآور شد كه زيستگاه اين ببرها در ميانكاله كاملا آماده پذيرش آنهاست و سازمان محيط زيست اصرار دارد اين جابه جايي تا قبل از تابستان 92 انجام شود و طرف روسي هم اعلام كرده است حتما تا قبل از تابستان اين كار انجام مي شود.
بر اساس توافقنامهاي كه اول اسفند سال ۸۸ بين رئيس سازمان حفاظت محيط زيست ايران و وزير محيط زيست روسيه امضا شد، مقرر شد در قبال تحويل دو پلنگ ايراني به روسيه دوببر به كشور ما منتقل شود و در زيستگاه ميانكاله مازندران اسكان داده شوند.
دیده بان حقوق حیوانات: ساخت بندر امیرآباد اوایل دهه 70 آغاز شد و بخشی از زمینهای کشاورزی منطقه را به خود اختصاص داد. کشاورزان هم کار در ساخت بندر را به کار روی زمینهایشان ترجیح دادند و همراه نیروهای غیربومی، بندر امیرآباد را ساختند. حالا ساخت بندر تمام شده، بیکاری بلای جان و صید و شکار بیرویه هم افزایش یافتهاست. این آش حالا با طرح توسعه هزار هکتاری بندر امیرآباد ”هم” میخورد.
به گزارش گروه محیط زیست خبرگزاری میراث فرهنگی هنگامی که در اوایل دهه هفتاد ساخت بندر امیرآباد در جنوب شرق کاسپین با شعار اشتغالزایی، هزار هکتار از مرغوبترین زمینهای منطقه دهستان میانکاله را که پیش از این به کشاورزی، دامپروری و آبزیپروری اختصاص داشت، صرف ساخت بندر و شرکتهای وابسته به آن کرد، برای مدتی کوتاه، بومیان و مهاجران دیگر نقاط ایران را به کار مشغول کرد. اما با اتمام ساخت در اواخر دهه هفتاد و نبود نیاز به کارگران عادی، بومیان و مهاجرانی که به هوای کار در بخش ساخت بندر به دهستان میانکاله آمدهبودند بیکار شدند. عمده این کارگران در حال حاضر به شکار و صید در میانکاله میپردازند و این بر حیات وحش منطقه میانکاله تاثیر شدیدی داشته است.
«حر منصوری»، دیده بان طبیعت میانکاله در گفت و گو با CHN گفت: «عمدهترین دلیل شکار در میانکاله، بیکاری بومیان منطقه است که بابت اختصاص زمینهای کشاورزی و آبزیپروری و مراتع به بندر در حال حاضر شغلی ندارند. از سوی دیگر مهاجران که به هوای کار در بندر امیرآباد به این منطقه آمدهاند و با اتمام ساخت بندر بیکار شدهاند هم به صید و شکار رو آوردهاند.»
به گفته منصوری، پیش از این نیز در منطقه شکار رایج بود اما نه به شکلی که امروز وجود دارد. بومیان و مهاجرانی که بابت بیکار شدن به شکار و صید در میانکاله میپردازند در برخی موارد نسل کشی میکنند و به نظر میرسد فقر در آنها به قدری شدید است که جز این شیوه شکار راه دیگری برای تامین هزینههای زندگی ندارند.
به گفته او، با وجودی که اداره کل محیط زیست بر شکار در منطقه نظارت دارد اما فشار بیشتر محیط زیست بر منطقه و شکارچیان میتواند به برخوردهای خونین میان شکارچیان و ماموران محیط زیست منجر شود کما این که چندین بار چنین مواردی رخ دادهاست.
اما تاثیر ساخت بندر امیرآباد تنها به گسترش صید و شکار در میانکاله محدود نشدهاست. با ساخت این بندر زیستگاههای بسیاری در منطقه تخریب شد. به گفته منصوری یکی از مهم ترین این زیستگاهها، تالاب لپو و شیخان لپو بود که به واسطه کشیدن جاده دسترسی به بندر، تخریب شدند.
اما به تازگی طرح توسعه هزار هکتاری بندر امیرآباد نیز در منطقه دهستان میانکاله مطرح شدهاست. به نظر میرسد با اجرای این طرح زمینهای مرغوب کشاورزی و مراتع از بین خواهند رفت و پیامدهای ساخت بندرامیرآباد که امروز بعد از سالها گریبان مردم و حیات وحش منطقه را گرفته در سالهای آتی تشدید شود.
____________________________
دیده بان حقوق حیوانات ایران: رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به اجرای پروژه ببر سیبری برای احیای ببر مازندران گفت: برخلاف گفته بعضی از افراد این پروژه شکست نخورده و همچنان به عنوان یک پروژه تحقیقاتی ادامه دار خواهد بود.
به گزارش فارس، محمدجواد محمدیزاده درباره آخرین وضعیت ببر سیبری که از روسیه به ایران آورده شده است، اظهار داشت: از روز اول اعلام کردیم که این یک پروژه تحقیقاتی است و هدف آن احیای ببر مازندران است.
وی گفت: این پروژه یک پروژه دنباله دار است و همچنان ادامه خواهد داشت. رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ادامه داد: متأسفانه باغ وحش تهران در انجام وظیفهاش برای نگهداری ببرها کم کاری کرده است. خوراک آلوده به ببرها داده و باعث بیماری آنها شد، که در نهایت یکی از ببرها متأسفانه از بین رفت.
محمدیزاده اظهار داشت: با توجه به تستهایی که از تنها ببر باقی مانده گرفته شد، جواب یک تست آن مثبت و جواب تست دیگر آن منفی بود و البته انجام این تستها ادامه دارد.
معاون رئیس جمهوری گفت: زمانی که یک تست، بیماری مشمشه را تایید کرد بر اساس توافقی که با روسها و یک دانشگاه داشتیم این گونه را کاملاً در شرایط ایزوله به عنوان یک پروژه مطالعاتی بسیار ارزشمند قرار دادهایم.وی ادامه داد: بنابراین هیچگونه نگرانی نداریم که این بیماری سرایت کند و این گونه با توجه به بیماری که دارد یک مورد استثنائی برای مطالعه است.محمدیزاده تصریح کرد: بنا داشتیم که این ببر را به محیط بیرون منتقل کنیم که از زمان مشاهده این بیماری از انجام این کار منصرف شدیم.
به گفته وی به دلیل اینکه هوا در تابستان گرم بود و هوای مبدأ از هوای کشور ما خنکتر بود بنا به تشخیص طرفهای روسی با یک تأخیر ببرهای جدید وارد ایران میشوند. بنابراین در حال حاضر جایشان آماده است و همه کارهای لازم در این زمینه انجام شده است.
معاون رئیس جمهوری با اشاره به اینکه این یک پروژه تحقیقاتی است و همچنان ادامه خواهد داشت افزود: اینکه بعضیها غیرمنصفانه میگویند پروژه شکست خورده، صحیح نیست و این پروژه نه تنها شکست نخورده بلکه ادامه پیدا میکند. یک پروژه تحقیقاتی ممکن است به نتیجه برسد و ممکن است هم به نتیجه نرسد.
لازم به ذکر است پس از قرنطینه شدن ببر بیوه سیبری، هیچ تصویری از این حیوان و شرایط نگهداریش منتشر نشده است.
_________________________________________________
دیده بان حقوق حیوانات:معاون محیط طبیعی سازمان محیط زیست با اشاره به آخرین مذاکرات با طرف روسی در حاشیه اجلاس تنوع زیستی در هندوستان از ورود دو قلاده ببر سیبری حداکثر تا پایان سال جاری به میانکاله خبر داد.
دکنر علی اصغر محمدی فاضل در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان این مطلب افزود: در حاشیه اجلاس هند با “اینا موف” مدیر روابط بین الملل سازمان محیط زیست و جنگل های روسیه آخرین مذاکرات در خصوص تبادل ببرهای سیبری انجام شد.
به گفته وی، با توجه به اینکه در حال حاضر محل پرورش در اسارت ببرهای سیبری در میانکاله به طور کامل آماده شده است برای مبادله تنها منتظ راظهار نظر طرف روسی هستیم.
فاضل با بیان اینکه توافق بین ایران و روسیه در خصوص این تبادل با اخذ نظر مشورتی اتحادیه جهانی حفاظت از محیط زیست است اظهار داشت: در حال حاضر نمایندگانIUCN هم از سایت میانکاله و هم از ببرهای روسی که در باغ وحش گلنجیک روسیه نگهداری می شوند بازدید کرده اند و موافقت اولیه خود را با این انتقال اعلام کرده اند.
معاون محیط طبیعی سازمان محیط زیست تصریح کرد: به زودی یک هیأت کارشناسی متشکل از کارشناسان و یک دامپزشک حیات وحش و همچنین کارشناسان تکثیر در اسارت از روسیه برای بررسی آخرین وضعیت میانکاله و همچنین دو قلاده پلنگی که قرار است به این کشور منتقل شوند و در حال حاضر در باغ وحش های تهران و شیراز نگهداری می شوند به تهران می آیند.
وی افزود: پس از این بازدید در یک نشست سه جانبه بین ایران ، روسیه و IUCN در خصوص جزئیات این تبادل تصمیم گیری نهایی می شود و پیش بینی می کنیم حداکثر تا پایان امسال ببرهای سیبری به میانکاله منتقل شوند.
فاضل در پاسخ به اینکه انتقال ببرهای سیبری از روسیه به میانکاله که از زمستان سال گذشته قرار است اتفاق بیافتد چرا تا کنون عملی نشده است اظهار داشت: سال گذشته بدون نظر IUCN همانند تبادل قبلی می خواستیم این کار را انجام دهیم اما در نهایت تصمیم گرفته شد که این اقدام با مشورت اتحادیه جهانی حفاظت و به صورت اصولی انجام شود و انتقال ببرها در فصل بهار و تابستان هم چون بر خلاف نظر کارشناسان IUCN بود اتفاق نیافتاد.
دیده بان حقوق حیوانات: چندی پیش، وبلاگ دیده بان میانکاله تصاویری از پای شکسته فلامینگوهای میانکاله منتشر کرد که بازخورد خبری گسترده ای داشت. به دنبال این اخبار و تکذیب مسوولین، ورود نویسنده این وبلاگ به میانکاله ممنوع شد و پس از مدتی این وبلاگ فیلتر شد. با اینحال گزارش های تصویری چند خبرگزاری معتبر نظیر مهر و فارس که بعدتر از پرندگان میانکاله منتشر شد مهر تاییدی بود بر جدی بودن مساله شکستگی پای فلامینگوها.
نکته قابل توجه این مشکل که با توجه به تصاویر چندان هم کم اهمیت به نظر نمی رسد، این است که فلامینگوها مثل بسیاری از پرندگان بزرگ آبززی و کنار آبزی، برای رسیدن به حداقل سرعت پروازی باید مسافتی را روی آب بدوند. «حداقل سرعت پروازی»، کمترین سرعتی است که در آن از نظر فیزیکی شرایط پرواز صدق می کند و با سرعت کمتر از آن پرواز غیر ممکن است. این سرعت به گونه، وزن، فرم بالها و ابعاد پرنده مربوط است و برای هر گونه متفاوت از سایر گونه هاست. «حداقل سرعت پرواز» در پرندگان بزرگ جثه مثل قو، غاز، پلیکان و فلامینگو بیش از سایر پرندگان است و برای این گونه ها پرواز بدون دویدن یا متصور نیست و یا بسیار سخت بوده و نیازمند انرژی بیش از حد طبیعی خواهد بود. تمام این عوامل، پرنده مصدوم را تبدیل به بهترین طعمه شکارچیانی چون سگ و شغال و یا حتی بشر خواهد کرد.
بررسی علل این رخداد غریب، رفع خطر و پایش صحیح منطقه از وظایف سازمان محیط زیست است و به نظر می رسد در اسرع وقت باید انجام شود.
ہ