دسته: شکار و کشتار حیوانات

  • گوسفندهای قربانی در حج چه می‌شوند؟

    دیده بان حقوق حیوانات: ۷۲ ذابح ایرانی از بامداد امروز در کشتارگاه مکانیزه عربستان، طرح قربانی حج تمتع را به نیابت از 64 هزار حاجی ایرانی آغاز کردند. هر سال بنا به تصمیم مقامات ایرانی، گوشت‌های قربانی شده به یکی از کشورهای محروم اهدا می‌شود. هنوز مشخص نیست گوشت‌های قربانی‌ امسال به کدام کشور یا کشورها فرستاده می‌شود.

    به گزارش ایسنا، عید قربان در عربستان یک روز جلوتر از ایران است، زائران پس از آن‌که نخستین مرحله از رمی جمره را انجام دادند، منتظر می‌مانند تا ذابحانِ تعیین شده، به نیابت از آن‌ها ذبح قربانی را انجام دهند و آن‌ها هم حلق و تقصیر (کوتاه کردن موی سر و چیدن ناخن) کنند تا یک گام به حاجی شدن نزدیک شوند.

    اجرای طرح قربانی برای زائران ایرانی معمولا تا ظهر روز عید قربان طول می‌کشد. در حج هر سال ذابحانی برای این ‌کار تعیین می‌شوند که در ذبح، مقید به اصول تشیع باشند. مبلغ گوسفند قربانی توسط سازمان حج و زیارت به زائران اطلاع داده می‌شود و هزینه‌ی آن پیش از سفر حج گرفته می‌شود. این هزینه بر اساس نرخ مصوب بانک توسعه اسلامی برای زائران تمام کشورهای اسلامی به ریال سعودی تعیین می‌شود که نرخ ارز آن با واحد پولی کشور متبوع زائر معادل‌سازی می‌شود.

    هنگام حج رسم بر این است، پس از آن‌که زائران از رمی جمره برگشتند به کشتارگاه اطلاع داده می‌شود تا ذبح قربانی را به اسم زائر انجام دهند، تا ظهر تلفنی به زائر اعلام می‌شود که قربانی به اسم او انجام شده، ابتدا قربانی زائران زن و سپس برای زائران مرد انجام می‌شود.

    سازمان حج و زیارت ایران طرح قربانی برای زائران ایرانی را با هماهنگی بانک توسعه‌ی اسلامی و عربستان انجام می‌دهد، برای همین هنگام ذبح گوسفندانی که از مزارع تامین دام بانک توسعه اسلامی به مکان کشتارگاه منتقل شده، روحانی‌هایی حضور دارند تا ذبح قربانی برای زائران ایرانی بدون مشکل شرعی انجام شود.

    به گفته‌ی ناصر حویزاوی، مسوول طرح قربانی سازمان حج و زیارت عربستان ‌حدود ۶۵۰ دامپزشک را برای نظارت بر دام تامین شده برای قربانی به کشتارگاه‌هایی که در منا مستقر شده، اعزام کرده و ذبح قربانی زائران ایرانی توسط 72 ذابح انجام می‌شود که آن‌ها هم مانند پزشکان، پرستاران، آشپزها و دیگر خادمان حج معمولا فرصت انجام اعمال حج واجب را پیدا نمی‌کنند.

    گوشت‌های قربانی‌شده در پایان بسته‌بندی می‌شوند و با تصمیم کشورهای اسلامی به تعدادی از کشورهای محروم ارسال می‌شوند.

    تا سال 1360 که قربانی کردن احشام، شامل گوسفند، بز، گاو و شتر با روش‌های کاملا سنتی انجام می‌شد و معمولا صف طولانی از زائران و نمایندگان آن‌ها در منا شکل می‌گرفت تا نوبت‌شان فرا برسد و قربانی را به دست قصاب بسپارند و در پایان منظره‌ای آلوده و خونین شکل می‌گرفت، تنها بخشی از گوشت‌ قربانی‌ها نصیب کشورهایی چون هند، پاکستان و یمن می‌شد که کامیون‌داران‌شان را راهی این سرزمین کرده بودند. معمولا لاشه‌ی گوشت‌ها بدون سرانجام می‌ماند و یا سوزانده می‌شد، همین مساله باعث صدور فتواهایی از سوی برخی مراجع تقیلد برای جلوگیری از اسراف گوشت قربانی شد.

    از همان سال احداث کشتارگاه‌های صنعتی در خارج از منا آغاز شد و سال 1377 کشتارگاهی مکانیزه زیر نظر شرکتی وابسته به بانک توسعه اسلامی بهره‌برداری شد که بخشی از فضای آن نیز به زائرانی که می‌خواهند خودشان ذبح را انجام دهند، اختصاص داده شد. کشتارگاه امکان ذبح همزمان 67 هزار قربانی را دارد که برای هر 30 رأس دام یک قصاب در نظر گرفته است.

    قربانی‌های زائران ایرانی با هماهنگی بعثه‌ی مقام معظم رهبری در همین کشتارگاه و توسط ذابحان ایرانی انجام می‌شود و در پایان با توزیع این گوشت‌ها سعی می‌شود از اسراف آن جلوگیری شود.

    با وجود چنین سیستم مکانیزه‌ای هنوز گروهی از زائران هستند که در خارج از منا به شیوه‌ی سنتی ذبح قربانی را انجام می‌دهند که یکی از دلایل آن‌ها تشکیل بازار سیاه و غیر رسمی دام در هنگام عید قربان و در موسم حج است، قیمت دام وارداتی به عربستان در موسم حج، گاه به چند برابر نرخ اصلی می‌رسد.

    براساس اعلام بانک توسعه اسلامی که طرح قربانی حج زیر نظر آن اجرا می‌شود، توزیع گوشت‌ها پس از معاینه، از همان روز عید شروع می‌شود. بخشی از گوشت‌های قربانی‌شده به حاجی‌ها و فقیران حاضر در منا داده می‌شود و باقی گوشت‌ها هم از راه‌های دریایی و زمینی به کشورهایی مثل اردن، سوریه، لبنان و فلسطین در صورت اجازه‌ی رژیم صهیونیستی فرستاده می‌شود.

    ارسال این گوشت‌ها به کشورهای دیگری چون افغانستان، پاکستان، مالی، نیجر، سودان، سنگال، جیبوتی، سومالی، کنیا، دارالسلام، تانزانیا، کومور، موزامبیک، بنگلادش، موریتانی، گینه، سیرالئون، آلبانی و بوسنی در روزهای بعدی و از راه دریا انجام می‌شود.

    به گفته‌ی رییس بانک توسعه‌ی اسلامی، طبق توافق با کمیته امداد ایران، هر سال بخشی از گوشت قربانی‌ها به کشور ایران فرستاده می‌شود.

  • شکارچی‌ها قول بدهند ۲سال شکار نکنند!

    شکارچی‌ها قول بدهند ۲سال شکار نکنند!

    Animal-Rights-Watch-ARW-Kahrom2

    دیده بان حقوق حیوانات: پیشنهاد ممنوعیت 5ساله شکار در حالی از سوی رییس مجلس بیان شد که رییس سازمان محیط زیست و مشاورش فعلا از این طرح زیاد استقبال نکرده اند.

    جمعیت گونه های جانوری در دنیا رو به کاهش است. اولین چاره ای که به ذهن می رسد ممنوعیت شکار حیوانات است. اما به گفته برخی کارشناسان، شکار تنها دلیل انقراض و کاهش جمعیت جانوران نیست. با این حال در ایران پیشنهادهایی برای ممنوعیت شکار وجود دارد.

    قبلا معصومه ابتکار، رییس سازمان محیط زیست گفته بود احتمال شکار برای ۵ سال ممنوع می شود. چند روز پیش هم علی لاریجانی، رییس مجلس شورای اسلامی در مراسم گرامیداشت مقام محیط‌بان از سازمان محیط زیست خواست تا برای حفظ گونه های جانوری، شکار را برای ۵ سال ممنوع کند. تا در آن شکار به مدت 5سال ممنوع اعلام شود. از آن طرف معصومه ابتکار رییس سازمان حفاظت از محیط زیست با اینکه خود سال گذشته از ممنوعیت شکار خبر داده بود اما اعلام کرد که در رابطه با این مساله نباید احساسی عمل کرد.

    درباره ممنوعیت شکار سراغ اسماعیل کهرم، مشاور رییس سازمان محیط زیست رفتیم. او هم بازه زمانی ۵ سال برای ممنوعیت شکار را مدت زمان زیادی می داند. به عقیده او باید از در دوستی با شکارچیان حرف زد و آنها را متقاعد کرد که حداقل ۲ سال دست از شکار بکشند. البته او قرق اختصاصی را هم نمی پذیرد. طرحی که بسیاری معتقدند می تواند به تکثیر گونه های جانوری منجر شود.

    گفتگوی خبرآنلاین با مشاور رییس سازمان محیط زیست را بخوانید؛

    دکتر لاریجانی رییس مجلس پیشنهاد دادند که برای حفظ گونه های جانوری، شکار برای 5سال ممنوع شود. به نظر شما با توجه به جمعیت موجود حیوانات در ایران این طرح چه تاثیری خواهد داشت؟

    طرح ممنوعیت شکار به این دلیل ضروری است که ما در حال از دست دادن گونه های جانوری خود هستیم. کل جانوران قابل شکار چهارپای ما از 120هزار راس کمتر است. در این میان یک میلیون و ۵۰۰ هزار تا ۲ میلیون تفنگ دست مردم وجود دارد. اگر هرکدام از اینها ۵۰ تا ۱۰۰ فشنگ داشته باشند معلوم می شود که جانوران زیادی مورد هدف قرار خواهند گرفت. این جانوران دوام نمی آورند و از بین می روند برای همین است که اتفاقا بنده موافق این طرح هستم. منتها مساله ای که در این میان داریم اینکه ۵ سال مدت زمان خوبی نیست.

    یعنی باید بیشتر باشد؟!

    نه، من تصور می کنم اگر ما جمعیت شکارچی را دورهم جمع کنیم و از آنها تعهد دوستانه بگیریم که مثلا ۲ سال اصلا شکار نکنند، اینها هم قول بدهند این کار را انجام دهند و همزمان با آن اگر ما جریمه شکار را افزایش دهیم در ظرف ۲ سال تغییر زیادی در جمعیت حیات وحش ایجاد می شود و روند ممنوعیت به ۲ سال آتی نیاز نخواهد داشت. اگر ما 5 سال ممنوعیت در نظر بگیریم نیرو به اندازه کافی نداریم تا این امر را کنترل کنیم.

    فکر می کنید ممنوعیت شکار از طرف شکارچی ها پذیرفته شود؟

    ممنوعیت طولانی مدت شکار سخت است. درست مانند زمانی که آنفولانزای پرندگان آمد و شکار پرنده به طور کلی ممنوع شد؛ با وجود این ممنوعیت باز هم در قسمت شرق میانکاله یعنی در منطقه آشوراده یک روز زمستان که شکار را آزاد اعلام کرده بودند از ساعت 4 تا 8 صبح فاصله بین دو تیر بسیار کمتر از استانداردی بود که وجود دارد؛ ۲ دقیقه. گاهی 4تیر با هم شلیک می شد. با اینکه حتی این آنفولانزا خطر مرگ برای انسان به همراه داشت، اما هیچ کدام از شکارچی ها به آن اهمیت نمی دادند. به هرحال طرحی که آقای لاریجانی مطرح کردند خوب است. ایشان از این منظر به قضیه نگاه کرده اند که اگر وضع همینطور ادامه پیدا کند حیات وحش از بین خواهد رفت. به نظر من اگر ما یک مقدار با شکارچی های محلی با شکارچیان مرد نه نامرد شکارکش تعامل داشته باشیم انشاءالله ظرف دو سال تعادلی در جمعیت حیات وحش ایجاد می کنیم با این روال دیگر نیازی به 5سال نخواهد بود.

    در گذشته نیز خانم ابتکار بر ممنوعیت شکار تاکید و آن را اعلام کرده بودند اعلام ممنوعیت شکار از آن زمان چه تاثیری بر جمعیت حیات وحش گذاشته است؟

    این ممنوعیت فقط در حد اعلام بوده و هیچ وقت اعمال نکردیم. اگر این طرح انجام شود برای بار اول است ما برای یک سال هم ممنوعیت اعلام نکردیم. اظهار نظر و اظهار علاقه کرده بودیم اما اینکه بیاییم قانونی کنیم و مجلس آن را مطرح کند که ۵ سال هرکس شکار کند به اشد مجازات محکوم خواهد شد، هیچگاه در ایران انجام نشده است. ما برای بار اول این کار را انجام خواهیم داد.

    به نظر شما دلیل زیاد شدن شکارکشی چه بوده است؟

    شکارکشی همیشه بوده است، اما کشف آن زیاد شده است. ما همیشه شکارکشی داریم، یک عده ای متخلف رانندگی، یک عده قاچاقچی اسلحه یا مواد مخدر هستند این هم یک تخلف است. الان چون جرایم به سمت سنگین شدن می رود کشف آن پر سرو صداتر شده است و ما از این بابت خوشحالیم و ناراحتیم از اینکه هنوز هم یک تعدادی هستند که متاسفانه شکارکشی می کنند.

    به نظر شما شکار تنها دلیل از بین رفتن گونه های جانوری است یا دلایل دیگر هم در این امر دخیل است؟

    خیر، شکار تنها دلیل نیست. دلیل دیگر آن از بین رفتن زیستگاه هاست. یعنی اگر قسمتی از جنگل تخریب شود کلی گوزن و شغال از بین خواهد رفت درست مانند اینکه خانه کسی از او گرفته شود. هرجا که انقراض یا کاهش جانوران شکاری دیده می شود 2 عامل وجود دارد: عامل اول تخریب زیستگاه و عامل دوم شکار بی رویه است. این دو عامل دست به دست هم داده و نسل جانوران را از بین خواهند برد.

    گسترش زیستگاه های انسانی مثل جانمایی مسکن مهر هم بی تاثیر نبوده است.

    قطعا، وقتی زیستگاه های انسانی گسترش پیدا می کند، طبیعیت خراب می شود، جنگل خراب می شود، جنگل تراشی می شود، قاچاق چوب بیداد می کند و آتش هایی که در جنگل ها ایجاد می شود. هر سال حدود ۲ هزار تا ۳ هزار مورد آتش سوزی در جنگل ها داریم اینها باعث از بین رفتن زیستگاه حیوان می شود از آن طرف هم با گلوله به جان این حیوانات می افتند.

    اگر شکار ممنوع شد، برای تکثیر این حیوانات چه کاری باید انجام شود. نمی شود هم شکار را ممنوع نکرد و هم تکثیر این جانوران را زیاد کرد؟

    نه اصلا، این کار در هیچ جای دنیا انجام نمی شود همین قدر که شکار ممنوع شود از همان لحظه اول زاد و ولد زیاد می شود. اینها باقی می مانند و بچه های زیادتری به دنیا می‌آورند. نمونه آن کشورهای خارجی است همین که شکار متوقف شده است اینها مثل قارچ رشد خواهند کرد. تکثیر مصنوعی چه در ایران و چه در کشورهای دیگر دنیا جواب نمی دهد.

    حتی اگر برای تغذیه آنها برنامه ریزی کنیم و مواد غذایی در اختیارشان بگذاریم؟

    همین شیوه، شیوه تکثیر مصنوعی می شود.

    نظرتان در مورد قرق اختصاصی چیست؟

    با قرق اختصاصی در حال حاضر موافق نیستم. کسانی که می خواهند قرق اختصاصی بزنند باید وسط کویر بروند و آنجا را آباد کنند نه اینکه یک منطقه مرغوب مثل خوش ییلاق و مناطقی که وضعیت حیات وحش و طبیعت در آنجا خوب است را قرق کنند. برای قرق اختصاصی جایی بروند که حیات وحش نیست، آنگاه جانوران و طبیعت را تکثیر کنند. منظور این نیست که با دست یونجه دهند بلکه از چرای حیوانات در یک منطقه جلوگیری کنند، چاه آب بزنند و بعد هنگامی که پوشش گیاهی خوب شد، طبیعت خودش حیوان را جذب می کند. حیوان که به آنجا رفت تعدادش زیاد می شود نه اینکه یک منطقه را فنس بکشند و شکار را در آن آزاد کنند.

  • سر حیوانات و روح کودکان با هم بریده می شود؛ پیامدهای روانی و بهداشتی سلاخی حیوانات مقابل کودکان

    سر حیوانات و روح کودکان با هم بریده می شود؛ پیامدهای روانی و بهداشتی سلاخی حیوانات مقابل کودکان

    Animal-Rights-Watch-ARW-7940

    دیده بان حقوق حیوانات: دریکی از پارک های تهران بخشی هست که حیوانات کوچک را در حالی که زنده اند و جان دارند مقابل حیوانات گوشت خوار می اندازند تا مردمی که با خرید بلیت به تماشای این حیوانات آمده اند از نزدیک، خورده شدن یک حیوان توسط یک حیوان دیگر را تماشا کنند.

    به گزارش پیام نو، چشم هایش از حدقه بیرون آمده بود. او که تا چند دقیقه پیش شیطنت های بچگی اش توجه هر عابری را به خود جلب می کرد حالا مات و مبهوت روبروی جویی از خون ایستاده بود که توی خیابان راه انداخته بودند. بزرگترها صلوات می فرستادند و اسپند دود می کردند و او ازجایش تکان نمی خورد. توی ذهنش چه می گذشت معلوم نبود.

    دریکی از پارک های تهران بخشی هست که حیوانات کوچک را در حالی که زنده اند و جان دارند مقابل حیوانات گوشت خوار می اندازند تا مردمی که با خرید بلیت به تماشای این حیوانات آمده اند از نزدیک، خورده شدن یک حیوان توسط یک حیوان دیگر را تماشا کنند.

    شاید شنیدن این خبر، پیش از این که ذهن را به سمت حق و حقوق حیوانات در ایران ببرد این سوال را در ذهن، متبادر کند که حسی به آدم ها دست می دهد وقتی این صحنه ها را می بینند و مهم تر از آن، واکنش کودکان در مقابل این صحنه ها چیست؟

    خلاء قانونی در ایران

    نائب رئیس انجمن دامپزشکان ایران با اشاره به این مطلب که در ایران، هیچ کسی حقوق حیوانات را بررسی نمی کند می گوید؛ برای انجام چنین کارهایی گرفتن مجوز از محیط زیست و دامپزشکی الزامی است البته قانون نمی گوید که باغ وحش ها و محل هایی که حیوانات را برای تماشا عرضه می کنند باید به سراغ دامپزشکی بروند و این یکی از خلاء های قانونی است که در ایران وجود دارد. پیام محبی به این مطلب هم اشاره می کند که هر نوع ترویج خشونتی که در جامعه اتفاق بیافتد در سال های آینده عوارض بسیار بدی در جامعه دارد به ویژه اگر این تاثیر بر کودکان باشد به این دلیل که افراد بزرگسال می توانند تحلیل بهتری از این قضیه داشته باشند. اما بچه ها با دیدن فعل کشتن فکر می کنند که شکار و کشتن حق است. همه این ها به دلیل عدم مدیریت این سیستم ها در ایران است.

    تاثیر صحنه های کشت و کشتار بر کودکان

    دکتر بهروز بیرشک، روانشناس، علنی نشان دادن این صحنه ها را به هیچ وجه کار صحیحی نمی داند. او معتقد است تاثیر تماشای صحنه های کشت و کشتار بر افراد به ویژه کودکان امر مهمی است که نباید مورد غفلت واقع شود.

    عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران ضمن تاثیر تماشای چنین صحنه هایی در بروز خشونت، این رفتارهارا در جهت ایجاد سرگرمی افراد به هیچ وجه کمک کننده نمی داند؛ ممکن است افرادی با هدف سرگرم کردن دیگران این کار را انجام بدهند اما باید بدانند که درک کودکان، بسیار محدود است و دیدن این صحنه ها می تواند مشکلاتی را برایشان به وجود بیاورد.

    دکتر بیرشک با اشاره به این مطلب که این بحث در زمینه پرخاشگری هم مطرح شده، از تحقیقی یاد می کند که در بحث روانشناسی افراد انجام شده است؛ در یک کار تحقیقاتی، یک گروه از کودکان را کمتر در معرض فیلم های خشن قرار دادند و یک گروه را بیشتر و مشاهده کردند گروهی که بیشتر در معرض صحنه های خشن بوده اند، در سنین نوجوانی به لحاظ احساس و عواطف بسیار افت کردند و خشونت برایشان به امری عادی تبدیل شده بودند و اگر هم رفتارهای خشن از خود بروز نمی دادند در مقابل اعمال خشونت هم هیچ واکنشی نداشتند؛ بنابراین تماشای صحنه های خشن هم می تواند نوعی یادگیری باشد هم این که سبب افت احساست و عواطف فرد شود.

    شکل گیری شخصیت های ضد اجتماعی و اختلالات رفتاری

    این روانشناس با اشاره به این که دیدن صحنه های خشن می تواند روی بزرگسالان هم تاثیر بگذارد، معتقد است بزرگسالان به این دلیل که با واقعیت زندگی بیشتر روبرو بوده اند این تاثیر می تواند کمتر باشد.

    به عقیده دکتر بیرشک، افرادی که در بزرگسالی دست به اعمال خشونت های فجیع می زنند قطعا در دوران کودکی مسائل و مشکلاتی را داشته اند؛ وقتی راجع به اختلال رفتاری که بیمارگونه است صحبت می کنیم، یا افرادی که اختلال شخصیت ضد اجتماعی دارند منظورمان افرادی است اعمال خشونت برایشان عادی شده و یکی از عوامل این عادی سازی دیدن صحنه های خشن است.

    این روانشناس معتقد است اگر الگویی برای اعمال خشونت وجود داشته باشد؛ برای نمونه کودکان این صحنه ها را ببینند و برایشان تائید شود، اعمال خشونت برایشان عادی شده و زشتی آن از بین می رود.

    کار صوابی که می تواند لعن و نفرین به دنبال داشته باشد

    اما یکی از موارد بارز کشتن حیوانات در ملاء عام در کشور ما سنت قربانی کردن است. سوای احترام به عقاید و باورهای مذهبی و سنت پسندیده نذر کردن در ایران باید به این نکته هم توجه کرد که کشتن حیوانات در ملاء عام و راه انداختن خون در کوچه ها و خیابان ها می تواند در روحیه افراد به ویژه کودکان موثر باشد.

    دکتر بیرشک می گوید: بسیاری از صاحب نظران در حال حاضر بر این اعتقادند که به جای قربانی کردن گوسفند، می توانید پول آن را جاهای دیگر صرف کنید.

    اما به اعتقاد او سر بریدن حیوان در ملاء عام اصلا چیز خوبی نیست. او می گوید: سال گذشته یکی از آدم های پولدار در محله خود یک شتر را با به جا آوردن مراسم خاصی سر برید. می توانم بگویم که تماشای این صحنه آن قدر لعن و نفرین برای این فرد به دنبال داشت که اگر خیری هم برای او وجود داشت به طور قطع از بین رفت!

    این روانشناس پیشنهاد می دهد برای کشتن حیوانات بهتر است ان ها را به کشتارگاه ها و سلاخ خانه ها ببرند و الزامی نیست که در خیابان و جلوی چشم آدم ها این کار انجام شود.

    حیوانی که قرار است قربانی شود هم، حق و حقوقی دارد

    نائب رئیس انجمن دامپزشکان ایران پیرامون قربانی کردن حیوانات در ملاء عام می گوید: در اسلام هم آمده که حیوانی که قرار است قربانی شود هم حق و حقوقی دارد که باید به حقوقش رسیدگی شود؛ نمی شود به هر روشی قربانی را سر برید و نباید با او خشونت کرد.

    پیام محبی می گوید: اسلام دین بسیار کاملی در زمینه حقوق حیوانات است که متاسفانه رعایت نمی شود. پیرامون حقوق حیوانات دین اسلام جزئیات بسیار کاملی دارد. در سوره مائده حتی راجع به شکار احکام خاصی وجود دارد. یعنی حتی باید حقوق حیوانی را هم که می خواهی شکار کنی، رعایت کنی.

    این کارشناس دامپزشکی می گوید اگر قرار است که کشتار کنیم جایی در شهر وجود دارد به نام کشتارگاه و این طور نباشد که هر جا که خواستیم حیوان را بکشیم و خون راه بیاندازیم.

    گوسفند تب کریمه کنگو داشت؛ سلاخ و انترن بیمارستان هر دو مردند

    پیام محبی به آلودگی هایی اشاره می کند که از این خون ها در شهر پخش می شود و به موردی اشاره می کند که قربانی کردن حیوان منجر به فوت فرد قربانی کننده می شود؛ سال گذشته یک سلاخ در مشهد به این دلیل که گوسفندی که تب کریمه کنگو داشت را سر بریده بود به بیمارستان منتقل شد، هم خودش و هم انترنی که در بیمارستان به او رسیدگی کرده بود فوت کردند.

    این کارشناس با اشاره به این مطلب که ما هم کشوری هستیم که آلوده به کریمه کنگو هستیم، در قربانی کردن حیوان باید دقت لازم را داشته باشیم؛ برای رعایت بهداشت، سازمان دامپزشکی در اعیاد و مراسم، قربانگاه هایی را در محله راه اندازی می کند که حیوان را به آن جا می برند.

    او به این نکته هم اشاره می کند که یک سری از بیماری های حیوانات مثل تب مالت به این صورت است که وقتی حیوان را سر می برند باید لاشه اش به سردخانه برده شود و ۲۴ ساعت بماند؛ در سردخانه به دلیل تغییر PH که در لاشه ایجاد می شود یک سری از بیماری ها از بین می رود در صورتی که در اعیاد یا عزاداری ها حیوان را سر می برند و همان موقع هم می خورند.

    کم نیستند حوادثی که حتی شنیدنش زجر آور است. خشونت، پرخاشگری، دعواها و رفتارهایی که به قتل هم منجر می شود. اخبار درگیری ها اما به اطراف ما خلاصه نمی شود. در همه جای دنیا هست. شکل خشن ترش را می توان در کشورهای منطقه دید. شورشیانی که به راحتی هر چه تمام تر آدم می کشند، جلوی دوربین سر می برند و فیلمش را برای همه دنیا مخابره می کنند. شاید همین آدم هایی که به راحتی جان یک آدم دیگر را می گیرند، جان گرفتن، کشتن و دیدن خون از کودکی برایشان عادی شده. و شاید همین اتفاقاتی که به اسم سرگرم کردن مردم در سیرک ها و پارک های ایران شاهد آن هستیم زنگ خطری باشد که جامعه ای داشته باشیم با آدم هایی که درخوشبینانه ترین شکلش به یکدیگر پرخاش می کنند، خشونت می ورزند و با یکدیگر رفتاری انسانی ندارند.

    ______________________

    اقدام قابل توجه مدیرکل قزوین در بازدید ابتکار/ رهاسازی به جای قربانی

    برخورد با قربانی در عید قربان/ تصویری

    توضیح ابتکار در رابطه با قربانی/ قربانی کردن برای تشریفات و افزودن بر موقعیت اجتماعی نیست

    قصاب مصری به جای گاو قربانی شد!

    ذابحان «قربانی» روزانه حد اقل 1050 گوسفند را ذبح می کنند

    قربانی کردن حقوق انسان ها و حیوانات به شیوه ای قانونی!/ تصویری +18

  • مرگ آرام پایان زندگی خرس مازندرانی که با شلیک گلوله فلج شد

    دیده بان حقوق حیوانات: یک قلاده ماده خرس قهوه ای در منطقه دودانگه در شهرستان ساری بر اثر برخورد گلوله با ستون مهره ها دچار ضایعه نخاعی برگشت ناپذیر و فلج کامل شده است.
     به گزارش خبرنگار محیط زیست باشگاه خبرنگاران به دنبال دریافت گزارشی از چوپانان منطقه دودانگه ساری مبنی بر مشاهده یک خرس آسیب دیده، محیط بانان و دامپزشک اداره کل حفاظت محیط زیست مازندران عازم محل مربوطه شدند ،پس از مدتی جستجو خرسی را مشاهده نمودند که قادر به حرکت دادن پاهای خود نبوده و با کمک دو دست خود را بر روی زمین می کشید.

    بنابراین گزارش ،با استفاده از اسحله بیهوشی خرس آسیب دیده بیهوش شده و توسط محیط بانان به پناهگاه حیات وحش سمسکنده در ساری منتقل و نهایتا به کلینیک حیات وحش پردیسان منتقل شد تا  اقدامات تشخیصی و درمانی روی ان انجام شود.

    اما شواهد نشان می داد این ماده خرس چندین روز با تحمل درد و رنج ناشی از وجود تعدادی ساچمه در بدن و فلج شدن اندام تحتانی زندگی کرده و به دلیل ناتوانی در تغذیه بسیار لاغر و ضعیف شده است.

    همچنین محمود مرعشی دامپزشک و کارشناس حیات وحش سازمان محیط زیست در این خصوص گفت: پس از انجام سی تی اسکن مشخص گردید برخورد ساچمه های چهارپاره به ناحیه گردن و کمر خرس موجب آسیب جدی در حیوان شده است.

    وی  اظهار داشت: حیوان با توجه به توان بدنی بالا از جراحات ناشی از گلوله جان سالم بدر برده بود اما برخورد و ورود یکی از ساچمه ها به درون ستون مهره ها منجر به بروز ضایعه نخاعی و فلج شدن اندام تحتانی از جمله هر دو پا در خرس شده بود.

    شایان ذکر است، این خرس چندین روز خود را بر روی زمین می کشیده و همین امر موجب ایجاد زخم های عمیقی در پاهای حیوان شده به نحوی که بافت نرم قسمت های آسیب دیده از بین رفته و به استخوان رسیده بود

    ضمن اینکه جراحات متعددی از گاز گرفتگی توسط سگ ها در قسمت های مختلف بدن خرس به چشم می خورد که نشان می دهد خرس به دلیل وضع جسمانی نامناسب توان فرار و مبارزه نداشته بنابراین مورد حملات متعدد سگ های چوپانان قرار گرفته است.

    نهایتا با تشخیص تیم دامپزشکی، به دلیل برگشت ناپذیر بودن ضایعات و به جهت کاهش درد و رنج حیوان، به روش مرگ آرام و با تزریق دارو به زندگی ماده خرس قهوه ای پایان داده شد.

  • 78 ماه زندان برای شکارچی سابقه دار در زنجان

    78 ماه زندان برای شکارچی سابقه دار در زنجان

    Animal-Rights-Watch-ARW-Court

    دیده بان حقوق حیوانات: روابط عمومی اداره کل حفاظت محیط زیست استان زنجان گفت: دادگاه زنجان تخلفات یک شکارچی کبک و خرگوش را سنگین ارزیابی کرد و او را به شش سال و شش ماه حبس محکوم کرد.
    به گزارش ایرنا، امجد باقری روز پنجشنبه با اعلام این خبر افزود: در پرونده این شکارچی سلاح غیرمجاز، شکار غیرمجاز سه قطعه کبک و یک سر خرگوش ، تهدید محیط بانان و تمرد از دستور ماموران دولت حین انجام وظیفه درج شده است.
    وی اظهار کرد: این فرد متخلف که دارای سابقه محکومیت کیفری در زمینه شکار و صید در سال 84 است اکنون نیز به تفکیک به خاطر شکار کبک و خرگوش به تحمل شش ماه حبس، حمل سلاح غیرمجاز به دوسال حبس، تهدید مامورین یگان حفاظت به تحمل دو سال حبس و تمرد از دستورات مامورین دولت نیز به دو سال حبس ، محکوم شده است.

  • شکارچیان از چه مشکلات روانی رنج میبرند؟

    دیده بان حقوق حیوانات: / ایمان ابراهیمی*: شاید بار ها به این موضوع فکر کرده ایم که چه چیز در ذهن و روان یک فرد باعث میشود وی از کشتن و گرفتن جان موجود زنده ای دیگر لذت ببرد. چه چیز باعث میشود فردی کشتن موجودی دیگر را تفریح مفرح خود بداند و در حالی که خون از صورت آن موجود جاری شده، فرد با لبخندی حاکی از رضایت در کناره جنازه آن موجود عکس یادگاری بیاندازد. احتمالا همه ما در ارتباط با این افراد با لغاتی عامیانه مانند وحشی،روانی، سادیسم و …. مواجه شده ایم اما در این نوشته تلاش میکنیم از لحاظ علمی تفاوت نگرش و دید افراد عادی و شکارچیان را به این موضوع بررسی کنیم. گمان نگارنده بر این است که این شناخت میتواند باعث درک متقابل بهتر و کاهش تشنج ها در بحث های طولانی با شکارچیان خواهد شد و با بهره گیری از این مطلب میتوان به گونه ای موثر تر اقدام به تاثیر گذاری در این افراد کرد.
    ابتدا میپرسیم آیا میتوان شکار را رفتاری سلیقه ای بدانیم و فرض را در بهنجار بودن این رفتار در گروهی خاص از مردم و دسته ای به خصوص از افراد بدانیم؟ در پاسخ باید بگوییم در روانشناسی رفتاری بهنجار تلقی میشود که در راستای رفاه شخص و اجتماع شخصی و کلی باشد. بنابراین رفتار هایی مانند می بارگی، سو مصرف مواد، مشاغل نادرست و بی حسی عاطفی و…. همگی رفتار هایی نابهنجار شناخته میشود و به همین دلیل نیز از لحاظ آماری در یک جامعه عموم افراد این رفتار ها را غیر مفید و نابهنجار میدانند. آزار موجودات زنده دیگر که آزاری برای انسان ندارند نیز شامل همین دسته از رفتار ها میشود. البته لازم به ذکر است که در روانشناسی بهنجار بودن یا نبودن یک رفتار خاص در بسیاری موارد بستگی مستقیم و کامل با فرهنگ و شرایط دارد. بنابراین ممکن است در برخی شرایط رفتاری که از نظر تمامی افراد جامعه بشری نابهنجار تلقی میشود، در گروهی خاص و قبیله ای آن رفتار بهنجار باشد. مثلا ممکن است در یک قبیله در آفریقا سوراخ کردن لب در فرهنگ آن قبیله نشانه ای از زنانگی باشد و این رفتار برای زنان آن قبیله،برعکس دیگر مکان های دنیا بهنجار تلقی شود. بنابراین باید توجه داشته باشیم افرادی که در شرایط و فرهنگی بزرگ شده و زندگی میکنند که شکار و کشتن دیگر موجودات لازمه ی زندگی و امرار معاش یا لازمه ی نشان دادن مردانگی و شجاعت است لزوما دچار مشکل خاص روانی و ذهنی نیستند و میتوانند افرادی کاملا سالم از نظر روانی باشند.
    تمرکز این نوشتار بر سه عامل مهم شناخته شده در ارتباط با لذت بردن از آزار جانداران دیگر است. این سه عامل عبارت اند از اختلال سلوک، اختلال شخصیت ضد اجتماعی و استفاده بیجا و بیش از حد از مکانیسم دفاعی جا به جایی. البته باید توجه داشت مشکلات روانی که منجر به این رفتار نابهنجار میشوند به طور حتم بیش از این سه مورد است و بسنده کردن به توضیح این سه مورد به دلیل رعایت اختصار و درک بهتر و راحت تر بوده است

    اختلال سلوک
    تمرکز این اختلال بیشتر بر روی کودکان و نوجوانان زیر 18 سال است. مبتلایان به اختلال سلوک افرادی هستند پرخاشجو و خشن. این کودکان به صورت غیر عادی از آزار و شکنجه هر موجودی(چه حیوان چه انسان) که از خود ضعیف تر باشند لذت میبرند. این کودکان از ابتدای اختلال تمایل به دروغگویی،دزدی، اعمال بدجنسانه و بی قید و بندی دارند. اغلب همسالان خود را اذیت و شکنجه میکنند و پشگام در شروع درگیری های فیزیکی هستند.کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک نسبت به احساسات و افکار دیگران بی اعتنا هستند و قادر به درک دیگر موجودات یا احساس ترحم نسبت به آن ها نیستند. این افراد در مورد اعمال نابهنجار خود هیچ احساس پشیمانی نمیکنند یا پشیمانی اندکی از خود نشان میدهند و به زبان ساده فاقد حس عذاب وجدانند.
    دلیل این اختلال به نظر میرسد ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی است. به نظر میرسد اکثر افراد مبتلا به این اختلال زمینه ژنتیکی این اختلال را دارند که بر اثر عوامل محیطی تشدید شده است. مبتلایان به این اختلال در صورت درمان نشدن احتمالا نشانه ها و رفتار های خود را با خود به بزرگسالی میرند که زمینه ابتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی که در ادامه توصیف خواهد شد را فراهم میکنند

    اختلال شخصیت ضداجتماعی
    اصلی ترین نشانه این اختلال عدم وجود وجدان در ذهن و افکار فرد است. فرد مبتلا به این اختلال فاقد توانایی همدلی است، به این معنا که نمیتواند دنیا را از چشم دیگران یا دیگر موجودات ببیند و احساسات آن ها را درک کند. این بیماران اغلب آسوده خاطر و قابل اعتماد به نظر میرسند، معهذا در پس این روکش (یا اصطلاحا ماسک سلامت عقل hervey cleckley ) تنش و خشم نهفته است. این افراد اغلب با ظاهر عادی یا حتی در پوشش افراد تحصیل کرده و سطح بالا ظاهر میشوند،معهذا سوابق آن ها حاکی از اختلال عملکرد در بسیاری از زمینه های زندگی است. دروغگوئی، سومصرف مواد و الکل، نزاع و فعالیت های غیر قانونی تجربیات تیپیک این بیماران است. این افراد معمولا در برخورد با جنس مخالف رفتاری اغواگرانه و تاثیر گذار نشان میدهند و در برخورد با جنس موافق افرادی صحنه ساز و پرتوقع هستند. در این بیماران گفتن حقیقت چندان به چشم نمیخورد و اغلب در حال دروغگویی و بزرگنمایی هستند.

    استفاده نا به جا و بیش از حد از مکانیسم دفاعی جا به جایی
    برای درک این مورد ابتدا باید بدانیم مکانیسم دفاعی چیست. مکانیسم های دفاعی ابزارهایی ذهنی برای انطباق با محیط به شیوه ی آلوپلاستیک( تغییر دادن محیط) یا اتوپلاستیک(تغییر دادن خویشتن) هستند. به این معنی که هر فرد با استفاده از فرایند هایی ذهنی امیال و غرایز خود را با محیط منطبق میکند. مکانیسم های دفاعی بیش از 20 عدد هستند که بعضی از آن ها ابتدایی و بعضی از آن ها پیشرفته هستند. مثلا مکانیسم دفاعی سرکوب که یک مکانیسم دفاعی ابتدایی است فرایندی است که در آن فرد افکار و خاطرات دردناک خود را با جملاتی ذهنی مانند “نمیخواهم در موردش فکر کنم” آرام میکند. یا به طور مثال مکانیسم دفاعی والایش یک مکانیسم دفاعی پیشرفته است که فرد امیال خود را جامعه پسند میکند، مثلا امیال پرخاشگرانه اش را به سمت رقابت های ورزشی هدایت میکند. حال میرسیم به مکانیسم دفاعی جا به جایی که به نظر میرسد مکانیسمی غالب در افرادی است که اقدام به آزار یا کشتن حیوانات میکنند. در مکانیسم دفاعی جا به جایی فرد عاطفه یا عقده ای را که معطوف به یک منبع خطر آفرین یا غیر قابل دسترس است را به سمت منبعی بیخطر و قابل دسترس هدایت میکند. مثال ساده و همه فهم این مکانیسم فردی است که صبح در محل کار رئیسش بر سر او فریاد زده و او شب به خاطر ایجاد حس تعادل و آرامش در خود این فریاد را بر سر کودک خود میزند. در حقیقت او این خشم را جا به جا کرده است. این مثالی بسیار سطحی و ساده از این مکانیسم است. در حالتی که فرد بیش از حد و نا به جا از این مکانیسم استفاده کند مثلا فریاد ها و تحقیر هایی که در کودکی شده است را از طریق انتقال آن ها به کشتن و آزار حیوانات خنثی و آرام میکند. افرادی که بدون داشتن اختلال خاصی و صرفا به دلیل استفاده  بیش از حد از این مکانیسم به کشتن حیوانات رو آورده اند اغلب پس از کشتن و خالی شدن حس خشم خود احساس عذاب وجدان کرده و هشیار یا نا هشیار از رفتار خود پشیمان میشوند اما دوباره با زیاد شدن این خشم درون اقدام به کشتن میکنند. این افراد اغلب افرادی با شخصیت متغیر هستند که خود نیز قادر به تمایز احساساتشان نیستند. مثلا احساس عذاب وجدان خود را با عشق ورزیدن به حیوانی دیگر(مثلا حیوان خانگی خود) خنثی میکنند.
    در پایان نگارنده شما را دعوت میکند به تفکر در ارتباط با تاثیر متقابل عوامل یاد شده بر هم و تفکر و شناخت احساسات و نگاه شکارچیان از کودکی تا بزرگسالیشان. امیدوارم این بحث شما را راهنمایی کرده باشد که دلیل اینکه بحث های طولانی با شکارچیان به نتیجه نمیرسد این است که احساس و نگاه آن هاست که تفکرات و صحبت هایشان را هدایت میکند. در حقیقت اینکه از لحاظ منطقی و علمی موضوع شکار در این بحث ها رد بشود احتمالا تاثیر چندانی در نگاه شکارچیان ایجاد نخواهد کرد. تلاش نگارنده در بیان این موضوع بر این بود که افراد به جای رو آوردن به بحث ها و دعواهای بی پایان برای تغییر دیدگاه شکارچیان، با شناختی بهتر از مسائل روانی آن ها راه حل هایی خلاقانه تر و تاثیر گذار تر پیش گیرند. تلاش شد در این نوشتار خوانندگان با دلایل رفتار هایی مثل بددهنی و بی ادبی شکارچیان(اختلال سلوک)، با دلایل رفتار هایی چون عدم احساس عذاب وجدان یا دلسوزی برای حیوانات و همچنین دروغگویی و بزرگنمایی و خاطره سازی این افراد(اختلال شخصیت ضداجتماعی)، و احساسات متغیر و بیانات عجیب آن ها در ارتباط با اینکه آن ها عاشق طبیعت هستند و حیوانات را دوست دارند(مکانیسم دفاعی جا به جایی) آشنا شوند.
    منابع:
    کرینگ و دیگران، آسیب شناسی روانی،(1388)،ترجمه حمید شمسی پور،تهران،انتشارات ارجمند
    گنجی،مهدی،روان شناسی کودکان استثنایی بر اساس dsm-5،(1392)،ویراستار دکتر حمزه گنجی،تهران،انتشارات ساوالان
    آزاد،حسین،آسیب شناسی روانی یک،1381،تهران،دانشگاه پیام نور
    بایننفلد،دیوید،نظریه روان پویشی برای درمانگران،1391، ترجمه داوود عرب قهستانی و دیگران،تهران،نشر رشد
    سادوک و کاپلان،خلاصه روانپزشکی،1390،ترجمه دکتر نصرت الله پورافکاری،تهران،نشر شهر آّب
    * دانشجوی مشاوره دانشگاه تهران و فعال محیط زیست

  • هشدار یک حقوقدان نسبت به تخریب محیط زیست و کشتار گستردۀ پرندگان مهاجر در فریدونکنار

    هشدار یک حقوقدان نسبت به تخریب محیط زیست و کشتار گستردۀ پرندگان مهاجر در فریدونکنار

    Animal-Rights-Watch-ARW-7957

    دیده بان حقوق حیوانات/ محمدرضا زمانی درمزاری*: مهاجرت سالیانۀ پرندگان مهاجر به مازندران و شمال ایران و همراه بودنِ گونه های جانوری مهم،در معرض خطر و انقراض با آنها و کشتار بی رحمانه و غیرقانونی این میراث طبیعی ملی و بین المللی در تالاب های بین المللی منطقه، تاسف بار بوده و مستلزم عزم جدی ملی و بین المللی برای مهار آن و حفظ اساسی حقوق حیوانات و حیات وحش می باشد. پرندگان مهاجر با نسل کشی ،شکار بی رویه و پهن کردنِ تورهای هوایی و دام گذاری های گسترده، قربانی سودجویی ها و نبود مدیریت کارآمد در حفظ محیط زیست و حیات وحش می گردند و آخرین پرواز آنها نیز به ” مرگ در پرواز و اسارت”  می انجامد…!!!

    حقوق حیوانات در ایران
    حیوانات، بخشی از جامعه طبیعی و زیست محیطی را تشکیل می دهند و در برقراری توازن در نظام طبیعت، نقش موثر و غیرقابل انکاری دارند.حیوانات به مانند انسان ها از حقوق خاص خویش مانند حق حیات، حق درمان، حق آرامش، حق زیست جمعی، حق پرهیز از هر نوع خشونت، حق پرهیز از هرگونه نسل کشی، حق استفاده از حیات وحش و مانند آنها برخورداند و هرگونه تعدی و تفریط نسبت به آنها یا حقوق آنها، به منزلۀ نقض حقوق آنان محسوب شده و ضروری است، مستوجب مسئولیت باشد. شعر معروف سعدی بوستان با عبارت : ” میازار موری که دانه کش است،که جان دارد و جان شیرین خوش است”، نشان از نگاه ادبی و فرهنگی جامعۀ ایرانی نسبت به حقوق حیوانات و ضرورت احترام به حیات وحش و حفظ حقوق حیاتی و زیست محیطی آنها دارد و آموزه های دینی و مذهبی و انتساب ” ضامن آهو” به حضرت رضا(ع) نیز حکایت از مراتب یاد شده دارد.
    با این وجود،نظام حقوقی حیوانات در ایران و جهان سوم،برخلاف جوامع پیشرفته و کنوانسیون های بین المللی گسترده و متعدد و موجود،آغاز تحول و توجه خویش را نسبت به آنها گذرانده و قوانین و قواعد موضوعۀ مقرر در این نظام نسبت به حقوق حیوانات،رضایت بخش نبوده و تضمین کنندۀ حقوق طبیعی و قانونی آنها نمی باشد. همین مهم، یعنی؛ نبود نظام حقوقی و تقنینی مناسب و وجود خلاء های قانونگذاری و در نتیجه، فقدان نظام تضمینات حقوقی و قانونی موثر و همه جانبه، موجبات سوء استفاده هر چه بیشتر جامعه انسانی را نسبت به آنها فراهم آورد و اعمال هر نوع خشونت و بی مهری نسبت به حیات حیوانات، گویی طبیعی و مجاز به شمار می رود!.
    در همین ارتباط،به سبب تنوع فوق العاده اي پوشش گياهي و حيات جانوري ايران، سياست گذاري هاي زيست محيطي از اهميت به سزايي برخوردار است.متاسفانه، اين تنوع به سبب شکار و صيد هاي غيرقانوني و بي رويه شديداً، در معرض خطر قرار گرفته و يا قرار دارد. کشتار بي رحمانه گونه های جانوری مختلف از يک طرف و چراي بي رويه و تخريب جنگل ها و بيشه زارها از طرف ديگر، سبب ويراني پناهگاه و مامن آن ها شد که اين امر صدمه جبران ناپذيري به زيستگا ه هاي طبيعي ايران وارد کرده است!. با این وجود،اقدامات مقنن در زمینۀ حقوق حیات وحش و محیط زیست مرتبط با آن بسیار محدود و نوعاً به موارد ذیل بوده است :
    1-    مقررات مقرر در قانون مدنی ایران.
    2-    قوانين شکار مصوب 1335 ، شکار و صيد مصوب 1346 (همراه با اصلاحات بعدي آن ).
    3-    اصل پنجاهم قانون اساسی از حیث نقش و جایگاه محیط زیست و مسئولیت عمومی در حفظ و حراست از آن.
    4-    قانون حفاظت و بهره برداری از منابع آبزی، مصوب ۱۳۷۴ش.
    5-    قانون مجازات اسلامی(مواد ۲۰۲ تا ۲۰۵، ۳۵۷ تا ۳۶۲، ۶۷۹ و ۶۸۰ درباره جزای اتلاف حیوانات؛ ضمان خسارت های حیوان و دیه جنایت بر حیوان).
    6-    مصوبه جدید شورای عالی حفاظت محیط زیست در مورد تعیین بهای پروانه شکار و صید و بهای جانوران وحشی.
    7-    تعهدات بین المللی دولت ایران در قالب کنوانسیون های بین المللی :
    –    کنوانسیون مربوط به تالاب های مهم بین المللی، بویژه تالاب های زیستگاه پرندگان آبزی، رامسر، 2 فوریه 1971، معروف به معاهده یا کنوانسیون بین المللی تالابها/ رامسر و بازنگری و اصلاحیه مصوب آن در 3 دسامبر 1982 در پاریس و اصلاحیه مقرر در نشست فوق العاده اعضاء در رجینا(کانادا) در 1987.
    –     قانون الحاق ايران به كنوانسيون تجارت بين المللي گونه هاي حيوانات و گياهان وحشي كه در معرض نابودي قرار دارند(کنوانسيون مربوط به تجارت بين المللي گونه هاي جانوري و گياهي وحشي در معرض انقراض يا سايتِس؛معروف به کنوانسيون واشنگتن، 1973 با هدف حفاظت از گونه هاي نادر و حفاظت از زيستگاه آن ها).
    –    قانون الحاق به کنوانسیون حفاظت از گونه های مهاجر وحشی، مصوب 20/3/1386 مجلس شورای اسلامی.
    –    اسناد مصوب کنفرانس استکهلم و ریو. اسناد بين المللي مزبور، مهم ترين وسيله جهت حفاظت از گونه ها گیاهی و جانوری و زيستگاه هاي آن ها تلقي شود. (1)
    با وجود مقررات مهم مندرج در کنوانسیون های بین المللی موضوع تعهدات بین المللی ایران در زمینه گونه های جانوری و گیاهی وحشی، متاسفانه وضعیت اجرای تعهدات مزبور در کشور نسبت به حیات وحش و محیط زیست مربوطه بسیار تاسف بار می باشد و قوانین داخلی نیز به لحاظ خلاء قانونی و نبود ضمانت های اجرایی و حقوقی مربوطه از بازدارندگی مناسب در جهت حفظ حقوق محیط زیست و حیات وحش برخوردار نیستند. فهرست قرمز اتحاديه بين المللي براي حفاظت از طبيعت، مرتبط با وضعیت حیات وحش و محیط زیست ایران بسیار نگران کننده و تاسف بار است!.(2)

    نقض تعهدات بین المللی دولت ایران و نسل کشی پرندگان مهاجرِ در معرض خطر و انقراض
    پرندگان مهاجر،شکار غیرمجاز گونه های وحشی و تخریب مستمر محیط زیست و حیات وحش در تالاب های بین المللی میانکاله و فریدونکنار  و نواحی سرخرود در مازندران، از زمرۀ اخبار مکرر و مستمر در رسانه ها و سایت های مختلف طی سالیان اخیر می باشند. فهرست ارزشمندی از تالاب های بین المللی ایران در کنوانسیون بین المللی رامسر به ثبت رسیده و از اعتباری جهانی و بین المللی برخوردار بوده و از مهم ترین و اصلی ترین زیستگاههای پرندگان آبزی در ایران و جهان به شمار می روند و هرساله، نیز پذیرای میلیون ها پرندگان مهاجر و گونه های جانوری منحصر و در معرض خطر انقراض به منطقه می باشند.
    برخورداری زیستگاههای حیات وحش پرندگان و گونه های جانوری وحشی مزبور از منابع طبیعی و زیست محیطی فراوان ، زمینه ساز مهاجرت سالیانۀ حیوانات مزبور به پناهگاه های حیات وحش در شمال کشور و تقویت اکوسیستم منطقه ای و نقش آفرینی های زیبا و طبیعی از طبیعت مازندران بوده که چشم هر رهگذر و بیننده را خیره و به خود جذب می کند.
    حضور گسترده و میلیونی پرندگان مهاجر به تالابهای مزبور در هر سال می تواند مازندران و مناطق مزبور را به یکی از قطب های گردشگری و پرنده نگری در ایران و جهان تبدیل کرده و فرصت های متعددی اقتصادی و معیشتی را برای اهالی بومی و محلی آن در دنیای پُرتلاطم بیکاری و عدم اشتغال فراهم آورد. با این وجود،در سالهای اخیر، تعرض به حیات وحش و محیط زیست منطقه و تخریب عالمانه و عامدانۀ منابع طبیعی و زیست محیطی شمال کشور و تحمیل اسیب های جدی بر حیات تالابهای مزبور و حیات وحش حیوانات، همراه با شکار بی رویه و مخرّب گونه های جانوری مهاجر از سوی شکارچیان غیرمجاز و برخی از بومیان، به اشکال مختلف شکار و درنتیجه،از بین رفتن مستمر و فزایندۀ پرندگان در معرض خطر یا درحال انقراض؛ واقعیت تاسف بار بومی، ملی و بین المللی بوده که نیازمند تدبیری فوری، موثر و مناسب از سوی قوای سه گانه و سازمان ها و نهادهای مربوطه و نیز پیشگیری از ادامۀ هر نوع تعرض نسبت به حیات وحش حیوانات و رعایت و تضمینِ حقوق حیوانات و تعقیب جدی تعهدات بین المللی ایران در کنوانسیون های متعدد گونه های جانوری می باشد.
    واقعیات و حقایق موجود و مشهود در تالاب بین المللی فریدونکنار و ناحیه سرخرود،وضعیت دامگاه های انسانی مستقر در آنها و نسل کشی پرندگان مهاجر و گونه های جانوری در معرض خطر، دامنۀ فزایندۀ صیدها و تورهای بزرگ و گروهی در منطقه و شکار بی رویه گونه های جانوری حفاظت شدۀ ملی و پرندگانِ حمایت شدۀ جهانی، همراه با شیوه های نگاهداری غیرمجاز پرندگان به دام افتاده و سلاخی و کشتار بی رویه و بی رحمانۀ آنها و  نیز بازار پُر سود و کسب و کار فروش آنها، بدون هرگونه توجهی به اهمیت و جایگاه حیات وحش و نقش پرندگان مهاجر در معرض خطر و انقراض، را باید بعنوان یک ” فاجعۀ انسانی، زیست محیطی، جانوری و حیات وحش ملی و بین المللی در ایران”  تلقی کرد و آنرا با هزاران آه و تاسف نیز معرفی کرد؟!
    به راستی، این است درس های آموخته بومیان و شکارچیان غیرمجاز از آموزه های دینی ضامن آهو؟! این است شیوۀ تاسف بار اجرای تعهدات بین المللی دولت ایران و تعهد دولت یازدهم و دولتهای پیشین  به ” استفادۀ عاقلانه از تالاب ها”، در راستای مقررات مندرج در کنوانسیون بین المللی تالابها/ رامسر؟!
    بدیهی است هرگونه بی توجهی از سوی قوای مزبور و مدیران دولتی و رئیس جمهور نسبت به تداوم روند فزایندۀ تخریب محیط زیست و حیات وحش کشور و عدم تعقیب قانونی مرتکبین آنها و شکارچیان غیرمجاز منطقه ای و خارج از آن، مستوجب از بین رفتن تمامی گونه های جانوری وحشی در معرض خطر و انقراض، خروج ایران از دارندگان تالاب های بین المللی مزبور و دارندگان گونه های وحشی منحصر و مهاجر بوده و سبب بروز مسئولیت ناشی از تعهدات بین المللی دولت ایران و از بین رفتن زیستگاههای حیات وحش و امن پرندگان مزبور شده و در این رهگذر نیز، تقابل متعارف بین اهالی بومی و شکارچیان و محیط بانان و مسئولان حفاظت محیط زیست و تالاب های بین المللی مزبور، نیز امری عادی و روزمره خواهد بود.!
    دیده بان حقوق حیوانات و سایر فعالان زیست محیطی و حیات وحش ایران با برگزاری اولین همایش تخصصی حقوق حیوانات در 20 شهریور 1393، در روز ملی مبارزه با خشونت علیه حیوانات، در مرکز همایش های بین المللی سازمان حفاظت از محیط زیست بر لزوم رفع خلاهای قانونی مربوط به حقوق حیوانات و حیوان آزاری و لزوم تدوین و تثبیت نظام جامع حقوق حیوانات و حفظ حقوق محیط زیست و حقوق حیوانات و فرهنگ سازی توامانِ مردم و مسئولان در این باره تاکید نموده اند.(3).
    جای بسی تاسف است، با وجود دغدغه ها و تاکیدات برگزار کنندگان این همایش و دستاوردهای جدی و موثر آن، در کمتر از 20 روز از آن تاریخ، با تکرار تعرضات مستمر به حیات وحش و زیستگاههای امن پرندگان، شاهد کشتار بی رحمانه و گستردۀ پرندگان مهاجر و به روز رسانی بازار فروش غیرقانونی پرندگان صید شده در فریدونکنار و نواحی مشابه در شمال کشور بوده و علی رغم غیرمجاز بودنِ شکار آنها و صید گسترده و غیرقانونی گونه های جانوری در معرض انقراض و خطر، برخلاف تعهدات بین المللی دولت ایران و تلاش های نسبی و محدود به عمل آمده از سوی سازمان حفاظت از محیط زیست، دیده بان حقوق حیوانات و سایر فعالان زیست محیطی و حیات وحش ایران، در کمال تعجب و ناباوری، سکوت و مواضع غیرمسئولانه و منفعلانه مسئولان منطقه ای و کشوری و بی اثر ماندن اقدامات به عمل آمده از سوی سازمان و گروههای مزبور نیز مشهود است!.
    به گونه ای که دکتر ابتکار در یادداشت منتشره خویش در صفحه فیس بوک خود نیز، ضمن اذعان به مراتب یاد شده و اظهار تاسف از وضعیت موصوف و ناتوانی سازمان حفاظت از محیط زیست در برخورد با وضعیت مزبور!!!، بر لزوم اقدام جدی و موثر از سوی مسئولان منطقه ای و کشوری، به منظور نجات حیات وحش منطقه و تعرضات غیرقانونی به تالاب بین المللی فریدونکنار و مانند آن تاکید داشته است.(4)
    گزارش منتشره از سوی ریاست سازمان  مزبور و سایر فعالان حیات وحش و حقوق حیوانات، حکایت از ” قتل عام و نسل کشی گستردۀ پرندگان مهاجر به تالاب بین المللی فریدونکنار” و آسیب های جدی وارده به گونه های مهاجر در معرض خطر و انقراض، در اثر شکار بی رویه و غیرمجاز در منطقه و تداوم تجارت غیرقانونی پرندگان مهاجر از یکسو و تقابل و برخورد مسلحانۀ شکارچیان و اهالی بومی و منطقه ای ذینفع از شکار و دام های غیرقانونی منصوبه در منطقه و نیز کافی نبودنِ مساعی مسئولان منطقه ای و کشوری برای نجات حیات وحش و حفاظت از زیستگاه طبیعی مزبور دارد.!(5)
    دکتر ابتکار در یادداشت منتشره خویش به مانند حقوقدانان و فعالان محیط زیست و حیات وحش ایران بر لزوم توجه جدی و موثر به وضعیت موجود و حمایت قانونی و کارشناسی از گونه های جانوری مهاجر و رفع هرگونه تعرض و شکار بی رویه نسبت به آنها تاکید کرده و بدان  نیز هشدار داده است. دیده بان حقوق حیوانات نیز در مقام اعتراض به وضعیت تاسف بار مزبور نسبت به تشکیل ” کمپین پرواز” و جلب و جذب همیاران حیات وحش و محیط زیست در این باره اقدام کرده و در مقام تعقیب حقوقی و رسانه ای آن،به اشکال مختلف برآمده است. دیده بان محیط زیست و حیات وحش ایران نیز در اقدامی مشابه بر مخاطرات پیش روی حیات وحش و پرندگان مهاجر و لزوم رفع آن تاکید داشته است(6).
    صرفنظر از خلاء های قانونی موجود در قوانین نسبت به نظام حقوقی حیوانات، به ترتیب مطروحه در همایش مزبور و علی رغم لزوم تدوین و تصویبِ نظام جامع حقوق حیوانات در چهارچوب اصول و هنجارهای بین المللی مربوط به حفاظت از محیط زیست و گونه های جانوری حیات وحش و نیز در راستای تعهدات بین المللی دولت ایران در کنوانسیون های بین المللی مربوطه و تضمین کاملِ رعایت حقوق حیوانات و حیات وحش در ایران از سوی دولت، نمی توان و نباید به بهانۀ مزبور و تا قبل از حصول به نتایج نهایی تصویب قانون مذکور، دست روی دست گذاشت و شاهد تخریبِ روزافزون میراث طبیعی و زیست محیطی منطقه و از بین رفتن مستمر گونه های جانوری مزبور و آسیب های فزاینده و غیرقابل جبران به حیات وحش ایران و پرندگان مهاجر مزبور که از زمرۀ میراث طبیعی جهانی و بین المللی نیز به شمار می روند، بود.! هر یک از شهروندان، دولت و مردم نسبت به این تخریب و تعرضات مستمر و وحشتناک به محیط زیست و حیات وحش کشور، در راستای تکلیف قانونی، عقلی و منطقعی مقرر در اصل50 قانون اساسی تکلیف داشته و نسبت به فرزندان، کودکان و آیندگان نیز مسئول و متعهد خواهند بود.
    حقیقت تلخ بومیان و اهالی مازندران
    بسیاری از کشاورزان و بومیان مازندرانی با برداشت محصول شالی و زراعی خویش و پایان یافتن عملیات باغداری و مشاغل مربوطه، با سفر به مشهد، به زیارت ثامن الحج(ع) رفته و آن حضرت را با عنوان ” ضامن آهو” صدا می زند و به ظاهر، با مفاهیم مربوط به ” حقوق حیوانات و حیات وحش” نیز بیگانه نمی باشند.!، اما پس از زیارت و قرار گرفتن در کسوت زندگی و کار روزمره، گویی آنرا، به زودی به بوتۀ نسیان می سپارد و دست به تعرض در طبیعت و شکار بی رویۀ حیات وحش منطقه و عرضه و فروش آنها در بازارهای فریدونکنار و نواحی مجاور می زنند.!
    با این وجود، باید دغدغه های معیشت، اقتصاد و اشتغال سنتی و متعارف اهالی بومی و محلی منطقه را جدی گرفت و نسبت بدانها بی تفاوت نماند. بخشی از واقعیت بازار گرم شکار غیرمجاز و تجارت پرندگان مهاجر و صید شده در فریدونکنار و نواحی اطراف،ناشی از واقعیت مزبور بوده که برخورد و تقابل محیط بانان خدومِ با حداقل امکانات و مزایای قانونی مربوطه با اهالی مزبور، به ترتیب مندرج در یادداشت دکتر ابتکار و برخی از فعالان و مدیران محیط زیست و حیات وحش کشور؛چاره کار نخواهد بود.!
    بومیان منطقه و اهالی مجاور تالاب های بین المللی مزبور، بیش از هر کسی، حق برخورداری از طبیعت و زیبائی های مناطق اطراف خویش را، جدای از مالکیت آنها نسبت به اراضی و زمین های مورد کشت و کار خویش از حیث حقوقی و قانونی دارند و نباید از این موهبت الهی و طبیعی و حقوق قانونی و مکتسبۀ خویش نیز محروم بمانند، اما به هیچ وجه نیز مجاز به تخریب و تعرض غیرقانونی نسبت به آن و تهدید حیات وحش منطقه و گونه های پرندگان مهاجر آن نخواهند بود.
    ضروری است با فرهنگ سازی و آموزش علمی و عملی موثر و کارشناسی شده، زمینه افزایش و آگاهی آنها را نسبت به اهمیت و جایگاه زیستگاههای حیات وحش منطقه و محیط زیست آن فراهم آورد و با استفاده از ظرفیت های طبیعی، زیست محیطی و بومی منطقه، موجبات ایجاد فرصت های شغلی و معیشتی جایگزین و مستمر را برای آنها و فرزندانشان در منطقه فراهم ساخت.
    آموزش و فرهنگ سازی گردشگری و تاسیس زیر ساخت های آن و ترویج توریسم پرنده نگری در منطقه با جلب همکاری اهالی بومی منطقه و ایجاد فرصت های درآمدی حاصل از خدمات رفاهی و پشتیبانی گردشگری مزبور برای آنها، زمینه مناسب و سودمندی برای برقراری تعامل مشترک بین مردم و دولت در فریدونکنار و دیگر نواحی مجاور تالاب های بین المللی یاد شده می باشد، به گونه ای که بومیان منطقه ای، خود حامیان پرندگان مهاجر و ناجی آتی آنها  و ” همیار حیات وحش و محیط زیست”خواهند بود و این تدبیر، دیر، نخواهد بود.
    مخاطرات پیش روی محیط زیست جانوری و حیات وحش کشور :
    اهم خاطرات پیش روی محیط زیست و حیات وحش ایران عبارتند از :
    1-    از بین رفتن و انقراض مستمر و مکرر بسیاری از گونه های گیاهی و جانوری مهم در کشور و هر گونه اقدام جدی و موثر برای احیاء حیات آنها و بازگشت به گذشته.
    2-    ناکارآمدی نظام حقوقی و قانونی محیط زیست و حقوق حیوانات و نبودِ تضمینات حقوقی لازم و همه جانبه.
    3-    تضعیف روز افزون سلامت و امنیت محیط بانان و عدم تامین مالی، حقوقی، قانونی و بیم های لازم و نقش منفی ناشی از آن در روند حفاظت از طبیعت و محیط زیست! تعداد محیط‌بانان کشور 2 هزار و 688 نفر بوده که یک‌سوم نُرم بین‌المللی محسوب می‌شوند. بسیاری از آنها کشته یا مصدوم شده اند و یا فاقد تامین جانی و جسمی لازم در ایفای وظایف حرفه ای خویشند. در شرایطی که محیط ‌بان فاقد بنزین برای ریختن در موتور خود و ملزومات اولیه برای انجام وظایف خویش و فاقد تامینات معیشتی و درآمدی مناسب هستند، انتظار حفاظت از محیط زیست و حیات وحش، توهی تاسف بار و فریبنده بیش نخواهد بود!.
    4-    فقدان مدیریت و برنامه ریزی منسجم و کارآمد در حفاظت و صید حیات وحش.
    5-    تجارت سازمان یافته گونه های گیاهی و جانوری و مخاطرات ناشی از تهدید آنها به گونه های درمعرض خطر یا انقراض در کشور.
    6-    بی توجهی عینی و عملی گسترده نسبت به گونه های وحشی در حال انقراض یا منقرض شده.
    7-    شکار فزایندۀ غیرمجاز و تخریب روزافزون زیستگاه‌ها و عدم کارآمدی سیاست‌های نظارتی دولت در این باره.
    8-     از بین رفتن 90 درصد حیات وحش کشور در 40 سال اخیر و از دست رفتن تعداد 116 محیط بان  در ایران،زنگ خطری غیرقابل انکار نسبت به محیط زیست و حیات وحش ایران است.(7)

    نتیجه و دستاورد
    حفاظت از محیط زیست جهانی و نظام توسعه را باید بعنوان یک واحد مشترک در جهان و ایران پذیرفت و بر اهمیت و مراقبت از آن تاکید جدی و همیشگی داشت. باید ” کره زمین را بعنوان وطن خویش” تلقی کرده و جهانی پاک و بدور از هرگونه تخریب یا آسیب نسبت بدان برای همه و حتی، حیات وحش و حیوانات را مد نظر داشت. پیامدهای هرگونه بی توجهی نسبت به این موضوع، از آثار بی رویه تخریب محیط زیست و حیات وحش نیز کمتر نخواهد بود.
    باید دانست و دریافت که “… جانوران وحشی در اشکال بی‌شمارشان‌، بخش غیرقابل جایگزین سیستم طبیعی کره زمین را تشکیل می‌دهند که باید برای سعادت بشریت حفظ شوند….باید با آگاهی از ارزش در حال رشد جانوران وحشی ازنقطه نظرزیست محیطی‌، بوم‌شناسی‌، نسل‌شناسی‌، علمی‌، زیبایی‌شناسی‌، تفریحی‌، فرهنگی‌،آموزشی‌، اجتماعی و اقتصادی‌ و….” (8) در جهت حفظ حقوق حیات وحش و محیط زیست تلاش کرد.
    باید امروز، ” فاجعۀ نسل کشی پرندگان مهاجر مورد حمایت و حفاظت ملی و جهانی ” را درک و درمان کرد و دانست و دریافت که، فردا؛ دیر است….!! نجات محیط زیست و حیات وحش تاسف بار و در شُرف نابودی کامل آن نیازمند عزمی ملی و بین المللی و ارادۀ جدی، فوری، موثر و همه جانبۀ قوای سه گانه و مسئولان کشور و همکاری و همیاری مستمر مردم و شهروندان و کارشناسان ذیربط می باشد، والا باید به سان سرنوشت ” شیر ایرانی و ببر مازندرانی”، هزاران آه و تاسف و تاثر خورد که چرا، با نسل منقرض شده و در شُرف انقراض و غیرقابل جایگزین آنها به مانند بسیاری دیگر از گونه های جانوری ارزشمند و مورد توجه جهانی و حمایت های بین المللی مواجه شده ایم؟!.
    باید، چشمان را شست و طرحی نو در انداخت؛ تفنگ ها، قلاف شده، اندیشه ها به حرکت در آمده، قوانین به روز و موثر گشته، نظام اجرایی و مدیریتی حفاظت از محیط زیست و حیات وحش منطقه و کشور تقویت گشته، محیط بانان و فعالان محیط زیست و حقوق حیوانات مورد حمایت گسترده قرار گرفته و با مهر و احترام با طبیعت و حیات وحش برخورد کرد و حقوق ذاتی و طبیعی آنها را محترم شمرد و دستان یاری همان بومیان و اهالی محلی شاغل در کشتار بی رویسه پرندگان مهاجر را در جهت حفظ گونه های جانوری و میراث طبیعی منطقه، کشور و جهان فشرد و در جهت ” حفظ حقوق محیط زیست و حیوانات و تحقق توسعه پایدار” در منطقه و ایجاد فرصت های شغلی و اقتصادی جایگزین و راه اندازی ” گردشگری حیات وحش و پرنده نگری” با استفاده از ظرفیت های محلی و بومی منطقه اقدام کرد….
    هرگونه بی توجهی، بی احترامی و تخریب محیط زیست و کوتاهی در حفاظت و مراقبت درست و همه جانبه از آن و گونه های گیاهی و جانوری موجود در آن و بی توجهی به حقوق محیط زیست و حقوق حیوانات، به معنای نقض آشکار قانون طبیعت، قوانین مرتبط با حقوق بشر و محیط زیست و توهین و تجاوز نسبت به بشریت و حقوق آنها باید تلقی گشته و مورد برخورد جدی و حقوقی قرار گیرد.
    ضروری است؛ آموزش و اطلاع رسانی مستمر و موثر در این رابطه در سرفصل اصلی نظام آموزشی دانش آموزان،دانشجویان و فرهنگ سازی عموم شهروندان و مسئولان  در رسانه ها و مراجع علمی، فرهنگی، دانشگاهی، مدیریتی و تقنینی کشور قرار گیرد و بر آموزش، نظارت، حفظ و اجرای حقوق محیط زیست و حقوق حیوانات و تضمین رعایت آنها نیز در جامعه تاکید گردد.
    آموزش و فرهنگ سازی گسترده، مستمر و همه جانبه نسبت به محیط زیست و حقوق حیوانات، تدوین و تصویب نظام جامع حقوق حیوانات، تعامل مستمر و دو جانبه بین گروههای مردم نهاد و فعالان محیط زیست و دیده بان حقوق حیوانات و بر طرف کردن خلاء ها و نارسائی های مشهود و متعدد موجود در نظام حقوقی و تقنینی مربوط به محیط زیست و حقوق حیوانات، همراه با ایجاد مدیریتی هماهنگ و کارآمد در حوزه های مزبور، در راستای توسعۀ پایدار منطقه و کشور و حفاظت از حقوق محیط زیست و حیات وحش مازندران و سایر نقاط ایران، دستاوردهای غیرقابل انکار و مهمی را نسبت به حقوق محیط زیست و حقوق حیوانات با خود ، به همراه خواهد داشت….
    پی نوشت ها و منابع :
    1-    محمد رضا زمانی درمزاری( فرهنگ)، نظام حقوقی حیوانات در ایران، چالش ها، نیازها و ضرورتها، اولین همایش تخصصی حقوق حیوانات در ایران، سازمان حفاظت از محیط زیست، 20/6/1393(http://khabaronline.ir/detail/374924/weblog/zamanidarmazari  ).
    2-    همان.
    3-     حاشیه های جالب اولین همایش تخصصی حقوق حیوانات، http://khabaronline.ir/detail/374924/weblog/zamanidarmazari
    4-    47233http://khabaronline.ir/(X(1)S(4rzorha1cgyof5nsplqsd0tj))/detail/377800/society/environment
    5-    http://www.iew.ir/1393/07/04/29441
    6-     همان و 47233http://khabaronline.ir/(X(1)S(4rzorha1cgyof5nsplqsd0tj))/detail/377800/society/environment
    7-    حاشیه های جالب اولین همایش تخصصی حقوق حیوانات، پیشین.
    8-    مقدمه مندرج در کنوانسیون بین المللی حفاظت از گونه‌های مهاجر وحشی.برای اطلاعات بیشتر ر.ک : الکساندر کیس، پیتر اچ.سند وینفراید لانگ، حقوق محیط زیست، ترجمه دکتر محمد حسن حبیبی،چاپ اول، انتشارات دانشگاه تهران، 1386

    * واحد مطالعات حقوق محیط زیست موسسه حقوقی و بین المللی زمانی، محمد رضا زمانی درمزاری( فرهنگ) حقوقدان و وکیل پایه یک دادگستری

  • شوخی با ذبح گوسفند و مالیدن خون به بدن در تمرین استقلال/ تصویر

    شوخی با ذبح گوسفند و مالیدن خون به بدن در تمرین استقلال/ تصویر

    Animal-Rights-Watch-ARW-7953

    دیده بان حقوق حیوانات: انجام یک رفتار خرافی و شوخی در حین سر بریدن یک گوسفند، رفتاری بود که در تمرین روز گذشته تیم استقلال با واکنش هایی همراه شد.

    به گزارش شفاف تمرينات تيم استقلال امروز در حالي آغاز شد که تدارکات اين تيم گوسفند قرباني کردند.

    بازیکنان بعد از ذبح گوسفند خون آن را به خود زدند تا چشم زخم را از خود دور کنند. شوخی های بازیکنان در زمان قربانی گوسفند از نکات جالب (!) آن بود.
  • شکارچیان روستای سُهو سلاح شکاری خود را به خاک سپردند!

    شکارچیان روستای سُهو سلاح شکاری خود را به خاک سپردند!

    Animal-Rights-Watch-ARW-7950

    دیده بان حقوق حیوانات: شکارچیان روستای سهو از توابع شهرستان دشتی در استان بوشهر در اقدامی با شکوه و قابل تقدیر سلاح شکاری خود را برای حفاظت ، ماندگاری و کمک به تکثیر گونه های در حال نابودی حیات وحش منطقه به زمین گذاردند.

    به گزارش روابط عمومی اداره کل حفاظت محیط زیست استان بوشهر اهالی روستای سهو از توابع شهرستان دشتی استان بوشهر برای حفاظت از محیط زیست در اقدامی خودجوش کلیه سلاح های شکاری خود را بر زمین گذاردند.
    مدیر کل حفاظت محیط زیست استان بوشهر در این باره گفت: در این اقدام باشکوه اهالی محترم روستای سهو برای حفاظت ، ماندگاری و کمک به تکثیر گونه های در حال نابودی حیات وحش منطقه اقدام به چنین حرکت قابل تقدیری نمودند.
    حسین دلشب در ادامه ضمن اشاره به اینکه به دلیل شکار مداوم و غیر مجاز ، گونه هایی نظیر کبک ، تیهو، کل ، بز، قوچ ، میش و … در این منطقه به شدت با خطر انقراض مواجه شده بودند افزود:
    این اقدام بصورت کاملا مردمی و خودجوش انجام شد و اهالی این روستا یکی از اهداف مهم خود را اشاعه فرهنگ زیست محیطی و ارتقاء فرهنگ نسل حاضر عنوان نمودند.
    وی با تشکر از اهالی روستای سهو از کلیه شکارچیان دعوت نمود برای تداوم حیات، و دفاع از محیط زیست و طبیعت ایران سلاح های شکاری خود را زمین گذارده و همیار محیط زیست شوند.
    حسین دلشب تاکید کرد: این حرکت زیبا و با ارزش، در نوع خود بی نظیر و در دفتر ایام ثبت خواهد شد و همواره از این عزیزان به عنوان نمونه های تاثیر گذار، الگو و سرمشق دیگر فزرندان این آب و خاک ، در حفاظت از گونه های زیست محیطی یاد خواهد شد.

  • شکارچیان چطور از کمربندی غرب اصفهان گریختند؟/ سرنوشت پارک ملی گلستان در انتظار قمیشلو

    دیده بان حقوق حیوانات: بسیاری از مدیران، کارشناسان و فعالان محیط زیست، ساخت کمربندی غرب اصفهان در پناهگاه حیات وحـش قمیشلو را عامل اصلی دسترسی شکارچیان غیرمجاز و آتش سوزی در این پارک می‌دانند و معتقدند: اگر چاره‌ای نیندیشیم فاجعه پارک ملی گلستان تکرار می‌شود.

    به گزارش خبرگزاری  آنا از جزئیات بعد از انفجار پاسگاه محیط‌بانی پارک ملی «قمیشلو» : عصر روز چهارشنبه، ٢6 شهریور، دو محیط‌بان مستقر در پاسگاه قلعه‌یاور «پناهگاه حیات وحش قمیشلو» در جریان ورود شکارچیان متخلف به پارک، قرار گرفتند. محیط‌بانان عازم منطقه شدند و تمام شب را به تعقیب و ردزنی متخلفان در کوه‌های منطقه سپری کردند و آن شب به پاسگاه بازنگشتند. نیمه‌های شب در حالی‌ که محیط‌بانان در پاسگاه حضور نداشتند گروهی از شکارچیان غیرمجاز وارد محیط‌بانی شده و پس از سرقت دو موتورسیکلت، با پرتاب کوکتل مولوتوف و مواد منفجره دست‌ساز به درون پاسگاه، ساختمان محیط‌بانی قلعه‌یاور را به آتش کشیدند.

    رئیس اداره محیط زیست استان اصفهان با بیان این مطلب، در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری آنا از ساخت جاده در منطقه حفاظت شده قمیشلو انتقاد کرد و گفت: «اتوبان شهید کاظمی» که در انتهای اتوبان کاشان به زرین شهر اصفهان قرار دارد و از میان پارک ملی قمیشلو عبور می‌کند، 9 سال پیش یعنی در سال 1384 با پیگیری‌های بسیار وزارت راه و شهرسازی در این منطقه احداث شد.


    آنطور که منابع سرشماری حیات وحش در اصفهان می‌گویند؛ حدود 3هزار راس آهو در قمیشلو زیست می‌کنند

    حمید ظهرابی افزود: متاسفانه این اتوبان در سال‌های گذشته آسیب زیادی به منطقه قمیشلو وارد کرده است، چراکه اکنون بخش عمده‌ای از حیات وحش و زیستگاه‌های اطراف این اتوبان از بین رفته و آنچه باقی مانده فقط در اطراف محیط‌بانی قمیشلو و چندین نقطه کوچک است که مساحت زیادی ندارد.

    وی با بیان اینکه اکنون در اطراف محیط‌بانی قمیشلو تعداد زیادی قوچ و میش وجود دارد که به راحتی قابل مشاهده هستند، افزود: به همین علت هر فردی که اراده کند به راحتی و با قرار گرفتن در این اتوبان می‌تواند این حیوانات را شکار کند.

    یک کار‌شناس و فعال محیط‌ زیست نیز با تایید گفته‌های رئیس سازمان محیط زیست استان اصفهان در این باره به آنا توضیح داد: بررسی‌ها نشان می‌دهد که اتوبان گذر کرده از پارک ملی قمیشلو توانسته عبور و مرور شکارچیان را سهولت بخشد. آنها به آسانی به پارک می‌آیند و بعد هم خیلی ساده به اتوبان می‌زنند. بنابراین سهولت در رفت و آمد انگیزه شکار در این منطقه را بالا برده است.

    هومان خاکپور معتقد است: سرنوشت پارک گلستان برای قمیشلو در حال تکرار است و اتفاقا خطر بیشتری هم در این منطقه وجود دارد که ترانزیت جمعیتی بیشتری در این مسیر در رفت و آمد هستند.

    این در حالی است که به گفته ظهرابی تاکنون هیچ اقدام اساسی برای مقابله با از بین رفتن حیات وحش قمیشلو صورت نگرفته و به علت قطع گدارهای (محل گذر) حیات وحش در این منطقه، آسیب بسیاری به گونه‌های جانوری وارد شده است و بنابراین می‌توان گفت که جاده کمربندی که سال‌ها پیش در منطقه غربی اصفهان احداث شده ریشه همه مشکلاتی است که حیات وحش قمیشلو با آن مواجه شده‌اند.

    وی یادآور شد: این جاده بر خلاف مخالفت‌های سازمان محیط زیست سال‌ها پیش در این منطقه احداث شد و هر چند تاثیرات تخریبی آن در طول مراحل احداث به پایان رسیده اما در طول دوران بهره‌برداری کماکان تاثیرات مخرب آن بر منطقه حاکم است و قطعا همین اتوبان با دسترسی سریع و آسانی که ایجاد کرده باعث شده تا شکارچیان غیرمجاز محیط‌بانی منطقه را به آتش بکشند و فرار کنند.

    ظهرابی در پاسخ به این سوال که چطور می‌توان تاثیر منفی وجود کمربندی غرب در قمیشلو را کاهش داد یا از بین برد، گفت: با توجه به هزینه هنگفتی که برای ساخت این اتوبان صرف شده است نمی‌توان کاربری آن را تغییر داد یا جاده را مسدود کرد؛ بلکه باید به دنبال راهکار‌ها و اقدامات اصلاحی برای رفع اثرات مخرب آن باشیم.

    وی ایجاد مسیرهای گذر برای حیات وحش از این سو به آن سوی منطقه را از اساسی‌ترین اقدامات مواجه به مشکل کمربندی غرب در منطقه قمیشلو دانست و تصریح کرد: با ساخت و تعریض زیرگذر‌ها و روگذر‌ها برای جابه‌جایی حیات وحش و نصب سیستم‌های کنترلی مانند دوربین‌ها و محدود کردن دسترسی به منطقه از اتوبان می‌توان اثرات مخرب این جاده بر حیات وحش قمیشلو را کاهش داد.

    با این وجود رئیس سازمان محیط زیست استان اصفهان مدعی است که تاکنون هیچ کدام از این اقدامات برای حفاظت از منطقه قمیشلو صورت نگرفته و وزارت راه نیز تعهدات خود را در این خصوص اجرایی نکرده است که یکی از این تعهدات نصب تابلوهای آموزشی و ایجاد زیرگذر حیات وحش و تامین اقدامات حفاظتی برای بهبود حفاظت از منطقه بوده است.

    به گزارش آنا این اولین بار نیست که ساخت جاده یا اتوبانی در قلب مناطق حساس محیط زیستی کشور به از بین رفتن حیات وحش و تخریب اکوسیستم‌های شکننده منجر شده است. ساخت جاده میانگذر در پارک ملی گلستان که بزرگ‌ترین و اولین پارک ملی ایران است نیز باعث شد تا تخریب پارک و گونه‌های منحصربفرد آن از سال‌ها پیش آغاز شود. هزاران گونه گیاهی و جانوری اکنون در این پارک از بین رفته و کم‌کم پارک ملی و زیستگاه گونه‌های جانوری جزیره‌ای شده و کریدورهای گذر حیات وحش از بین رفته‌اند. به باور جانور‌شناسان، اختلالات ژنتیکی در گونه‌های جانوری، نتیجه جزیره‌ای شدن زیستگاه‌ها در پارک ملی گلستان خواهد بود و همه این مشکلات از تبعات ایجاد جاده در این منطقه ارزشمند اعلام شده است.

    پارک ملی و پناهگاه حیات وحش قمیشلو نیز که در 45 کیلومتری شمال غرب اصفهان واقع شده و وسعتی 29 هزار و 886 هکتاری دارد و وسعت پناهگاه حیات وحش آن نیز 83هزار و 888 هکتار برآورد شده اکنون به درد پارک ملی گلستان دچار شده است و به غیر از اصفهان، شهرهای تیران و نجف آباد نیز در همسایگی پارک ملی قمیشلو هستند.

    گفتنی است که شاخص‌ترین گونه جانوری پارک ملی قمیشلو آهو بوده که از تراکم جمعیتی مناسبی برخوردار است. طبق آخرین سرشماری سال 1389 حدود 3هزار راس آهو در قمیشلو شمارش شده و جمعیت قوچ و میش قمیشلو نیز مناسب و تقریبا برابر تعداد آهو در این منطقه بوده است. همچنین تعداد قابل توجهی گرگ خاکستری نیز در قمیشلو وجود دارد. پلنگ، کل و بز و کفتار سایر گونه‌های شاخص جانوری قمیشلو را تشکیل می‌دهند.

    این در حالی است که به گفته رئیس سازمان محیط زیست اصفهان طبق آخرین سرشماری‌ها اکنون 3 هزار و 782 علفخوار بزرگ در پارک ملی قمیشلو زندگی می‌کنند که از این تعداد 98 راس کل و بز، هزار و 545 راس آهو و هزار و 139 راس نیز قوچ و میش هستند. این آمار نشان‌دهنده آن است که تعداد این پستانداران نسبت به سال‌های گذشته کاهش یافته اشت.

    ظهرابی اما معتقد است که این سیر نزولی به عوامل متعددی بستگی دارد که یکی از مهم‌ترین آن‌ها ساخت جاده در میان منطقه حفاظت شده قمیشلو است. جاده‌ای که با ساختش بر تعداد گونه‌های ارزشمند این منطقه حفاظت اثر گذاشت و شرایط ژنتیکی گونه ها را نیز متاثر کرد.