

دیده بان حقوق حیوانات: ماموران یگان حفاظت محیط زیست گیلان موفق به کشف و ضبط بیش از 90 قطعه انواع پرنده شده که اکثرا بوسیله تور هوایی صید و در بازار عرضه می شدند .
دیده بان حقوق حیوانات: این تصویر به تازگی جهت پیگیری از طریق مجاری قانونی به تحریریه دیده بان ارسال شده است و نشان دهنده فردی است که حد اقل چهار پستاندار و 9 پرنده را شکار کرده است. فکر می کنید چه چیزی باعث جسور شدن کشتارچیان و انتشار تصویر شکارشان در شبکه های اجتماعی شده است؟
پی نوشت: این تصویر حد اقل 4 سال قبل اینجا منتشر شده و به تازگی در رسانه های جمعی در حال دست به دست شدن برای دستگیر کردن متخلف است!
دیده بان حقوق حیوانات/ امیر فیروزی راد*:چهارراه استانبول، مجتمع تجاری پروانه؛ این منطقه یکی از جاهایی است که فروشندگان پوست حیوانات وحشی در روز روشن بساط تجارت ممنوعهی خود را پهن میکنند. در پاساژ پروانه گشتی بزنید، پس از دیدن گردنبندها و انگشترهای طلا ناگهان با دهان نعرهزن پلنگی روبهرو میشوید که گوشت و استخوانی بر پوست ندارد. صاحب یکی از واحدهای تجاری مجتمع پروانه روی پوست پلنگ پنج میلیون تومان قیمت میگذارد: «این پوست در واقع ۱۰ تا ۱۲ میلیون تومان میارزد. کسانی که در ایران پلنگ را تاکسیدرمی میکنند از چشمهای یکمیلیونتومانی استفاده میکنند اما این پوست پلنگ چشمهای امریکایی دارد که روی هم فقط ۵/۲ میلیون تومان میارزد.» در صحبتهای این فروشنده نشانی از نگرانی دیده نمیشود. مدیر مجتمع تجاری پروانه هم میگوید که دو فروشگاهی که در این مجتمع پوست حیوان وحشی میفروشند تاکنون با مشکلی از طرف سازمان محیطزیست روبهرو نشدهاند.
خرید و فروش پوست حیوانات وحشی در ایران ممنوع است اما این ممنوعیت گاهی چندان هم جدی گرفته نمیشود. رنگ و طرح پوست حیوانات وحشی چون پلنگ باعث استتار آنها در طبیعت میشود اما بر بازار پوست حیوانات وحشی در تهران نظارتی نمیشود و این بازار دلیلی برای پنهان کردن فعالیت غیرقانونی خود نمیبیند.
چند قدم آنطرفتر در طبقهی دوم مجتمع، مغازهی بزرگتری هست که تا عمق آن پوست و اشیایی است که از حیوانات وحشی درست شدهاند. درِ این مغازه بسته است اما پشت ویترین پوست خالخال یک حیوان گوشتخوار با جثهی متوسط به دیوار میخ شده. شماره تلفنی هم برای دسترسی آسان به صاحب فروشگاه روی کاغذی نوشته شده، فروشنده بدون نگرانی به تلفن افراد ناشناس پاسخ میدهد: «آن پوستِ بزرگ مال گربهی وحشی است و ۴۵۰ هزار تومان قیمت دارد. روی این پوست میشود با دست و سوزن کار کرد.» مرد فروشنده درباره پوست دیگر حیواناتی که میفروشد، میگوید: «آن کلاه سمور قهوهای را دیدید؟ ۱۵۰ هزار تومان است. ما پوست خرس، راکون، روباه و آهو هم داریم اما روی پوست آهو نمیشود با سوزن کار کرد.» فروشنده دربارهی احتمال برخورد قانونی با خرید و فروش این پوستها میگوید: «آن گربهی وحشی را از چین وارد کردهام، این گربهها پرورشی هستند. خرید و فروش پوست حیوانات ایرانی ممنوع است. اما اینها خارجی هستند.»
صرفنظر از این سؤال که مگر حیوانات ملیت دارند که پوست کندن خارجی آن آزاد و ایرانی آن ممنوع باشد، این بحث وجود دارد که وقتی خرید و فروش پوست حیوانات بهطور علنی به بهانهی وارداتی بودن آن آزاد است و نشانی از نظارت هم وجود ندارد چطور میشود تضمین کرد که هزاران حیوان وحشی شکار شده در عرصههای طبیعی ایران از این بازارهای علنی، تلفنی و اینترنتی سر درنیاورند.
شهرام امیری شریفی، از دیدهبان حقوق حیوانات، در اینباره میگوید: «پوست پلنگهای بازار، چه علنی و چه مخفی، معمولاً از پوست پلنگهای داخل ایران تأمین میشود. فروشندگان این پوستها حتی میتوانند به نحوی که مشخص نیست مجوز جعلی واردات آن را هم تهیه کنند.» این فعال حقوق حیوانات قانونی بودن فروش پوست پلنگ را از پایه بیاساس میداند: «بهطور کلی امکان واردات قانونی پوست پلنگ وجود ندارد. ایران تعهدات بینالمللی را امضا کرده که براساس آن واردات و صادرات اجزای حیواناتی مانند پلنگ و یوزپلنگ ممنوع است.»
خرید و فروش پوست حیوانات شبکهای فعال دارد. مشتریهای پوست حیوانات میدانند که آنها را باید از کجا بخرند. در مناطقی از ایران که زیستگاه پلنگ است افرادی هستند که سفارش میگیرند و برای خریدار پوست خرس و پلنگ میآورند. ارزانترین پوست پلنگ چهار تا پنج میلیون تومان است اما قیمتش حتی تا سی میلیون تومان هم میرسد. متوسط قیمت در این بازار دوازده تا چهارده میلیون تومان است یعنی سه برابرِ جریمهی تعیینشده از سوی سازمان محیطزیست برای شکار پلنگ. به گفتهی مسعود عالیخانی، مدیرکل حفاظت و مدیریت صید و شکار سازمان محیطزیست، تلاشهایی برای افزایش جریمهی شکار حیوانات در ایران و رساندن آن تا چند برابر رقم فعلی صورت گرفته، اما هنوز اتفاق نیفتاده است.
با یک جستوجوی اینترنتی ساده در زمان کوتاهی به بازار مجازی خرید و فروش پوست میرسید. یکی از فروشگاههای مجازی، که مرکز آن در بیرجند است، انواع محصولات پوستی و تاکسیدرمی را آنلاین میفروشد و در محل تحویل میدهد. در سبد فروش این فروشگاه اجزای حیواناتی چون آهو، روباه، گرگ و سمور هم هستند. این فروشگاه که مدعی است محصولات وارداتی را عرضه میکند، و برخی از محصولات آن هم مانند پوست کانگورو قطعاً وارداتی هستند، اما بسیاری از گونهها هم مثل پوست گرگ ممکن است وارداتی نباشند. این فروشگاه مدتی پیش با تلاش فعالان حقوق حیوانات به تعطیلی کشیده شده بود اما دوباره کار خود را از سر گرفته است.
اینگونه فروشندهها گاهی ادعا میکنند که از پوست حیواناتی که در تصادفهای رانندگی جان دادهاند استفاده میکنند اما لاشهی هر جانور وحشی که در تصادف کشته شود متعلق به سازمان محیطزیست است و این سازمان دربارهی این لاشهها دستورالعملهای سفتوسختی هم دارد.
پوست حیوانات وحشی از چهارراه استانبول تا شهر بیرجند و از فروشگاههای شمال شهر تهران تا بازار تلفنی، که به شکارچیان غیرقانونی وصل میشود، رونق دارد و حضور علنی این تجارت در فضای اینترنت بزرگترین تبلیغ برای رونق دادن به این تجارت ضدمحیطزیستی است.
* شبکه آفتاب
_____________________
دیده بان حقوق حیوانات: معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست درباره آخرین سیاستهای مدنظر این سازمان در حوزه حفظ گونه های جانوری و بحران آب در زیستگاه های کشور توضیح داد.
احمد علی کیخا، معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست در حاشیه بازدید از بیستمین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاری ها، در غرفه موسسه رسانه ای خبر، درباره بخشی از این سیاستها توضیح داد.
او که با جمعی از مدیران این سازمان به نمایشگاه آمده بود گفت که ممکن است عواید یک دامدار محلی، در سال، از محل دامپروی خود، کمتر از شکار یک گونه جانوری کمیاب مانند چهارپایان وحشی و حلال گوشت ایران باشد، به همین خاطر، باید او را تامین و توجیه کرد که با جلوگیری از شکار بی رویه، نسل این حیوانات به خطر نیفتد و بتوان از محل آزادسازی شکار در برخی قسمتهای کشور، به اقتصاد مردم محلی نیز کمک کرد.
علاوه بر این از کیخا درباره بازگشت آب به زاینده رود و اندکی افزایش آب در دریاچه ارومیه هم پرسیدیم.
در ادامه مشروح گفتگوی خبرآنلاین با معاون محیط طبیعی سازمان محیط زیست را می خوانید:
در هفته های اخیر اعلام شد احتمال آبسالی در ایران وجود دارد. علاوه بر این زاینده رود اصفهان زنده شد و چند سانتیمتری سطح دریاچه ارومیه بالا آمد. آیا با پایان دوران بی آبی و ختم بحران مواجهیم؟
مسئله آب دارای پیچیدگی های خاص خود است، بحران در حوزه آب تردید پذیر نیست. مسئله این است که چرا بحران آب ایجاد شده؟ یک دسته از این عوامل طبیعی است که در کنترل بشر نیست. 5 سال قبل در ترکیه نشست جهانی آب بود و شعار این بود که آب و هوا تغییر کرده و باید با شرایط جدید خود را تطبیق دهیم. یکی از دلایل بحران آب، تغییرات در کل کره زمین است. آب و هوا تغییر یافته و دیگر شرایط گذشته را نداریم و نمی توانیم مثل گذشته زندگی کنیم.
بحث دوم موثر در بحران آب، عوامل انسان ساز است، چه به صورت نرم افزاری و نرم افزاری، مدیریت منابع آب در کشور، برآیند درستی از مدیریت آب نداشته ایم. عمدتا در سالهای گذشته، مدیریت منابع آب، یک مدیریت عرضه محور بوده است، یعنی تلاش شده سد و کانال بزنیم و عرضه را مدیریت کنیم، ولی برای بهبود مدیریت تقاضا، کاری نکردیم. راه حل هایی هم که پیش گرفته شده، بیشتر راه های فنی بوده و راه حل اقتصادی نداشتیم و مبتنی بر بازار تقاضا، راه حل ارائه نداده ایم. مجموعه این شرایط باعث شده که بحران آب به وجود بیاید.
می شود بحران آب در ایران را با عواملی که در اختیار بشر است، اصلاح کنیم؟
اگر قرار است شرایط بهتر شود، باید خیلی از مسایل تغییر کند. با تفکری که این مسایل را خلق کرده ایم نمی توانیم اصلاحی در وضعیت موجود کنیم.
منظورتان چه تفکری است؟
به طور کلی باید رویکردهای توسعه از جمله موادی از برنامه ششم اصلاح شود. برنامه باید تضمین کند که بدون ضابطه، بخش کشاورزی را توسعه ندهیم. نمی توانیم ساده ترین راه را برای توسعه، گسترش کشاورزی بدانیم. برنامه گسترش سکونتگاه ها بدون توجه به برنامه آب، نمی تواند، مورد توجه قرار گیرد. اگر قرار است بحران آب در کشور از جمله مشکل دریاچه ارومیه حل شود، باید رویکردهای توسعه را در کلان و مدیریت منابع آب را به صورت خاص در کشور، تجدید نظر کنیم و برنامه های جدید را اجرایی کنیم.
بحران در وضعیت حیات گونه های جانوری ایران هم حاکم است. برای مشکل شکارهای بی رویه و نسل کشی حیوانات، مانند کشتار 7 روباه و گذاشتن آنها بر سر راه مردم، چه فکری دارید؟ باز هم منع شکار، راهکار شماست؟
معتقدیم هر تصمیمی در سازمان حفاظت از محیط زیست باید به دور از احساسات گرفته شود. درباره مدیریت شکار و صید، هر برنامه ای که اجرا کنیم، دو اصل بر آن حاکم است؛ به طور کلی ما موافق کشتار هیچ گونه حیوانی نیستیم. ما نمی خواهیم مثل گذشته تصمیم به صدور پروانه شکار بگیریم. بنابراین، با توجه به محدودیت های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و اکولوژیکی مناطق مختلف کشور تصمیم گرفتیم برای حفظ حیات وحش و ارتقای شرایط، مجوزی بدهیم که صرفا با رعایت این الزمات باشد.
می شود در این باره مثال بزنید؟
چند وقت پیش بازدیدی اخیرا از منطقه “درمیان” خراسان داشتم. شرایط فوق العاده بود، در بازدید میدانی، مزارع مردم را می بینیم که در دل منطقه حفاظت قرار گرفته است. در حین بازدید، کنار این مزارع، خودروی ما توقف کرد و و گله بزرگی از دام از این مزرعه بیرون آمد. طبیعی است اگر نیازهای مختلف این کشاورز و دامدار را نبینم، او تحریک می شود حیات وحش را از بین ببرد. لذا وقتی می بینیم این فرد، در سال از طریق دامداری و گله خود، درآمد ۲۰-۳۰ میلیون تومانی دارد و در حالی که یک قوچ شکاری در بازار جهانی بیش از 30 میلیون تومان به فروش می رسد، بهتر نیست به او آموزش دهیم و توجیهش کنیم به جای اینکه علوفه و آب را صرف تعلیف گوسفند کند، منابع را برای حفاظت این گونه های کمیاب بگذارد و در نهایت، مردم محلی از این گونه ها منتفع شوند؟ به نظر می رسد این راهکار بهتر است.
یعنی می خواهید به مردم محلی مجوز شکار بدهید؟
ما مثل گذشته مجوز شکار نمی دهیم. ولی بسته به هر منطقه ای، مانند فریدون کنار، با صیادان غیرمجاز چالش داریم. واقعیت این است که بخش بزرگی از این مسایل به معیشت مردم بستگی دارد. آرزوی ما این است که سطح آگاهی های عمومی افزایش یابد و مردم از محل درآمدهای جانبی حیات وحش مانند گردشگری، پرنده نگری و … متنفع شوند تا بیش از این سراغ شکار حیات وحش نروند.
برخی از نقل قولها می گوید برخی محیط بانان با صیادان غیرمجاز برای صید تبانی می کنند. این مسئله را تایید می کنید؟
این که درباره محیط بانان ما این مسایل گفته می شود، تایید نمی کنیم. به طور کلی بنده هرگز نمی پذیرم محیط بانان سازمان محیط زیست خلافکار باشند. اگر بپذیریم بخش های قانونی و حراست و بازرسی سازمانی داریم، خدای ناکرده کسی خطا کرده باشد، باید حفظ منافع کشور کنیم و خلافکار را مجازات کنیم. اگر مثلا من در صحرای بلوچستان خطا می کنم، به معنی خطای محیط بانان نیست. اگر محیط بان ما، خلافی کرده باشد، بازرسی و حراست سازمان شدیدترین برخوردها را می کنند. خدای ناکرده جامعه محیط بانان کشور که برای حفظ محیط زیست شهید و مجروح می دهند، نباید به خاطر این سخنان تخطئه شوند و اگر کسی خطا کرده، نباید همه جامعه این قشر زحمتکش مورد سئوال قرار گیرد.
در برخی از مناطق کشور مانند پارک ملی بمو در استان فارس، بیماری های محلی، سراغ گونه های حیات وحش می روند. برای ایمن سازی این گونه ها برنامه ای دارید؟
ما به عنوان متولیان سازمان حفاظت از محیط زیست مامور حفظ این گونه ها هستیم. برخی تهدیدات مربوط به زیستگاه است و برخی مرتبط با خود گونه های وحشی است، از جمله بیماری که توسط آدم یا دام های محلی، گونه های حیات وحش را مبتلا می کند. ممکن است خشکسالی بیاید یا شکار غیرمجاز در این مناطق وجود داشته باشد. بنده و همکارانمان، خود را موظف به حفظ گونه ها می دانیم. البته اسناد توسعه این مناطق از جمله پارک ملی بمو نیز تهیه می شود و با اجرای آنها، این مشکلات کمتر خواهد شد.
گویا قرار است همه بودجه آموزش سازمان محیط زیست را امسال به آموزش محیط بانان اختصاص دهید.
در ارتباط با ضرورت آموزش محیط بانان تردیدی ندارم و هر قدر در این باره بودجه گذاشته شود کم است . کار آموزش مردم را نیز به رسانه ها می سپاریم. طبق قانون موظف به اجرای وظایف خود هستیم.
دیده بان حقوق حیوانات: جشنواره سنتی “گاو و آتش” یا “گاوِ دیوانه” در اسپانیا امسال در حالی برگزار شد که جمعی از فعالان حقوق حیوانات در این کشور نسبت به آزار گاوهای زبان بسته در این آئین اعتراض کردند.
دیده بان حقوق حیوانات: رییس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان های ترکمن و گمیشان از کشف بزرگترین محموله یکهزار قطعه ای پرندگان مهاجر از متخلفان شکار و صید در تالاب بین المللی گمیشان خبر داد.
علی بیانی روز شنبه به ایرنا گفت: در یک ماموریت ضربتی و پس از 24 ساعت کار اطلاعاتی و رهگیری متخلفان، ماموران یگان حفاظت محیط زیست شهرستان ترکمن موفق به دستگیری متخلفان صید و زنده گیری پرندگان «کوکر شکم سفید» در حاشیه تالاب گمیشان شدند.
وی افزود: این عملیات که با بسیج حداکثری امکانات و نیروی انسانی شهرستان ترکمن و گمیشان به اجرا درآمد، از ساعت 9 شب پنج شنبه (29 آذر) آغاز و تا ساعت 4 بامداد جمعه (30 آذر) به طول انجامید.
وی اضافه کرد: در این ماموریت، 6 دستگاه موتورسیکلت، 2 راس اسب و 30 رشته دام هوایی به طول بیش از پنج کیلومتر از متخلفان کشف و در این ارتباط سه نفر نیز دستگیر شدند که با تشکیل پرونده به محاکم قضائی معرفی می شوند.
وی افزود: متخلفان دستگیر شده با نصب دام هوایی در اراضی زراعی مجاور تالاب بین المللی گمیشان مبادرت به زنده گیری گروهی و جرگه ای این پرندگان باارزش کرده بودند.
بیانی یادآور شد: ماموران محیط زیست در حین اجرای ماموریت موفق به رهاسازی بیش از 200 قطعه از پرندگان در بند شدند و این پرندگان که قابلیت رهاسازی مجدد را داشتند، به دامن طبیعت بازگرداندند.
اداره حفاظت محیط زیست شهرستان ترکمن با مجهز بودن به دو دستگاه هاور کرافت آبی – خاکی و سایر تجهیزات خودرویی، آمادگی برای برخورد با متخلفان احتمالی شکار و صید را داراست.
تالاب بین المللی گمیشان یک زیستگاه منحصر به فرد با وسعت بیش از 20 هزار هکتار است که 14 هزار هکتار آن جزء مناطق شکار و صید و تیراندازی ممنوع سازمان حفاظت محیط زیست است.
گمیشان یک تالاب ساحلی محسوب می شود و طیف گسترده ای از گونه های مختلف پرندگان همچون مرغابی، غاز، قو، پلیکان، باکلان، پرستوی دریایی، سلیم، کاکایی، چنگر، اگرت، خوتکا، گیلان شاه و تلیله به آن مهاجرت می کنند.
همچنین تعداد گونه های موجود که دارای زمستان گذرانی یا زادآوری در تالاب هستند حدود 110 گونه برآورد می شود.
همه ساله این تالاب ها میزبان تعداد زیادی از پرندگانی است که از نیمکره شمالی به مناطق جنوبی مهاجرت کرده و ماه ها در این تالاب ها می مانند و دوباره برای جوجه آوری به وطن اصلی خود باز می گردند.
مهاجرت پرندگان از اواسط پاییز آغاز و پرندگان از عرض های بالاتر و نواحی شمالی سیبری به تالاب بین المللی گمیشان می آیند.
از مهمترین گونه های موجود در تالاب گمیشان می توان به گونه های باارزشی مانند پلیکان، فلامینگو و قو که جزو گونه های حمایت شده و نیز پلیکان پاخاکستری و عقاب دریایی دم سفید که از جمله گونه های در خطر انقراض به شمار می روند، اشاره کرد.
دیده بان حقوق حیوانات: چند روز قبل بود که از برچیده شدن تندیس شکارچی از یکی از میادین شهر پر افتخار سوسنگرد خبر دادیم. مقایسه تصاویر این میدان پس از حذف تندیس شکارچی با شرایط قبل، برای عاشقان حیات وحش بسیار لذیذ است.
ممنون از درویش و مجابیِ محجوبِ سازمان حفاظت محیط زیست برای ایده پردازی و پیگیری این اقدام ارزشمند.
عکس: علی حیدری/ دیده بان حقوق حیوانات
_______________________________
دیده بان حقوق حیوانات: رئیس محیطزیست سوادکوه گفت: خرس قهوهای در تصادف با خودروهای سواری محور سوادکوه زخمی و توسط محیط زیست نجات یافت و گوزن خالدار در تصادف دیگر با خودروهای عبوری این محور کشته شد.
ابراهیم فلاحی در گفتوگو با فارس از تصادف خودروهای عبوری محور سوادکوه با یک راس گوزن و یک قلاده خرس قهوهای خبر داد و بیان داشت: ماموران محیطزیست با اطلاعرسانی اهالی به منطقه اعزام شدند.
رئیس اداره حفاظت محیطزیست شهرستان سوادکوه با اشاره به اینکه در این تصادف گوزن کشته شده است، افزود: همچنین دو پای خرس قهوهای شکسته و برای ادامه مراحل درمانی با استفاده از آمپول بیهوشی توسط کارشناسان ادارهکل حفاظت محیطزیست مازندران به استان اعزام شد.
وی با بیان اینکه خرس قهوهای دو ساله بود و در منطقه سرخآباد محور سوادکوه با خودروهای عبوری تصادف کرد، خاطرنشان کرد: گوزن در منطقه زالدره محور سوادکوه با یکدستگاه تریلی تصادف کرد.
فلاحی با اشاره به شکایت محیطزیست از صاحبان خودروها، اظهار داشت: پرونده شکایت از خودروها که با خرس قهوهای و گوزن تصادف کردند در حال بررسی قضایی قرار دارد.
عضو شورای اداری شهرستان سوادکوه، افزود: گوزن کشته شده برای تاکسیدرمی مورد استفاده قرار میگیرد.
دیده بان حقوق حیوانات/ امیر فیروزی راد*: در اوایل هفتهی گذشته، شخصی به نام پل راجرز اهل گلوکسترشایر در بریتانیا به جرم پختن زندهزندهی خرگوش خانگیِ خود در مایکروفر به شانزده هفته زندان محکوم شد. این مرد، که سابقهی مشکلات روانی هم داشت، در دادگاه گفته بود که وقتی این کار را کرده عصبانی بوده، آن هم به این علت که پزشک نسخه داروهایی را که به آنها نیاز داشته به او نداده است. اما چه چیزی باعث تسخیر روان یک فرد و بروز رفتاری چون حیوانآزاری میشود؟
شکنجهی عمدی حیوانات یا آزارِ آنها اشکال گوناگونی دارد: قربانی کردن بهصورت آیین مذهبی، قربانی کردن هنری مانند کشتنِ حیوانات در فیلم «کانیبال هولوکاست»، کشتن بهعلت اختلالات روانی مانند جامعهستیزی و سادیسم یا اختلال سکشوالی پارافیلیا. علاوه بر همهی اینها، تحقیقات نشان میدهد شکنجهی عمدی حیوانات و مردمآزاری در بعضی موارد برای در اختیار درآوردن و مرعوب کردن زنان و کودکان و ساکت نگاه داشتن آنها در برابر سوءاستفادههای جنسی روی میدهد.
در دههی هفتاد میلادی زمانی که علم تاریخچهی رفتارشناسی در حال تکوین بود، یکی از یافتههای منسجم واحد بررسی شرححال مجرمان در افبیآی این واقعیت بود که شکنجهی بهعمد حیوانات یا مردمآزاری در دوران کودکی، یکی از رفتارهای عمومی قاتلان سریالی و افراد متجاوز بوده است؛ افرادی که خصلتهای شخصیتی چون تبعیت از امیال آنی، خودخواهی و بیرحمی جزو خصوصیات رفتاریشان بود.
بسیاری از قاتلان سریالی مشهور مثل جفری دامر، آدمخوار معروف امریکایی، کار خود را با شکنجهی حیوانات در دوران کودکی شروع کردهاند. دامر جسد حیواناتی را که در تصادفات جادهای کشته میشدند میدزدید، تکهتکه میکرد. قاتلان دیگر هم حیوانات را شکنجه و آزار میدادند، مثل مری بل، قاتل کودکان، که کبوتران را خفه میکرد. رابرت تامپسون، قاتل کودکی به نام جمی بولگر، عادت داشت حیوانات خانگی را آزار دهد. ایان بردی هم، که یکی از دو قاتل سریالی کودکان در دههی شصت میلادی در انگلیس بود، به سوءاستفاده جنسی از حیوانات عادت داشت.
شکنجه و آزار حیوانات یکی از سه رفتار مرتبط نوجوانان با «سهگانهی مربوط به آدمکشی» است. دو رفتار دیگر هم تکرر خیسکردن رختخواب و آتشبازی هستند. بعضی از جرمشناسان و روانشناسان بر این باورند که ترکیبی از هر دو این رفتارها یا وجود هر سهی اینها میتواند باعث ارتکاب به آدمکشی در دوران بلوغ شود. هرچند برخی شواهد علمی هم وجود دارند که این ادعا را با تردید روبهرو میکند. همچنین تحقیقاتی دربارهی عوامل مؤثر در شکنجه و آزار حیوانات و علت بروز این رفتار در گروه اندکی در کودکان نشان میدهد که رفتارهای مرتبط با سهگانهی آدمکشی، و از جمله شکنجه و آزار حیوانات، اغلب با مشکلاتی چون سوءاستفادهی جنسی والدین، رفتار بیرحمانهی آنها و مشاهدهی خشونت خانوادگی یا کمتوجهی والدین به فرزنداشان همراه میشوند.
تحقیقات جرمشناسی نشان میدهد که از هر شش قاتلی که از مقتولان خود سوءاستفاده جنسی میکرده، یک نفر در دوران کودکی یا نوجوانی سابقهی سوءاستفاده جنسی از حیوانات را هم تجربه کرده است. بههرحال بیشتر تحقیقات بیانگر این نکته هستند که یکی از مهمترین «علایم خطر»، بهخصوص دربارهی گرایش به آزار جنسی، آزار حیوانات همراه با سوءاستفاده جنسی از آنهاست. برخی محققان هم گمانهایی را دربارهی ارتباط رفتار سادیستیک نوجوانان پسر با مشکلات دوران بلوغ و بلوغ جنسی آنها مطرح کردهاند.
سهگانهی عوامل روانشناسانهی دیگری که ممکن است باعث بروز شکنجه و آزار شود سه خصوصیت شخصیتی ماکیاولیسم، نارسیسیم و جامعهستیزی هستند که به «سهگانهی سیاه» شهرت دارند. دکتر فلیپ کاوانا و همکارانش در تحقیقی که در 2013 انجام دادند به رابطهی سهگانهی ویژگیهای شخصیتی سیاه با شکنجه و آزار حیوانات پرداختند. این تحقیق نشان داد که خصیصههای جامعهستیزانهای که با آسیب رساندن عمدی یا شکنجهی حیوانات ارتباط دارند خود معیارهایی مرکب از هر سه بخش از سهگانهی سیاه نیز هستند.
برای حل مشکل شکنجه و آزار حیوانات در کودکی راهحل سادهای وجود ندارد. این فرض مطرح است که بیشتر بچهها رفتار ضداجتماعی را از اطرافیان خود یاد میگیرند، پس بهترین راه آموزش دادن با ارائهی مثالهاست. اینجا والدین نقش کلیدی دارند. رفتار اجتماعی مطلوب والدین و دیگر سرمشقهای کودکان با حیوانات، مانند نجات عنکبوت در حمام، غذا دادن به پرندهها و حفاظت از حیوانات خانگی مانند یکی از اعضای خانواده رفتارهایی هستند که پتانسیل بالایی برای تأثیرگذاری پایدار روی کودکان دارند.
* منبع: شبکه آفتاب به نقل از دیلی تلگراف/ مقاله ای از دکتر مارک گریفیث روانشناس شخصیتی، بخش روانشناسی، دانشگاه ترنت ناتینگهام