دیده بان حقوق حیوانات:شکار از دیرباز صرفاً به منظور تأمین نیاز اولیه بشر و منبع غذایی مطرح بوده و انجام میگرفته است اما، قرنهاست که این هدف اصلی شکار در جوامع تغییر کرده است و بعضاً به عنوان تفریح و سرگرمی از آن یاد شده و نسبت به آن اقدام میشود.
دسته: شکار و کشتار حیوانات
-
شکار حیوانات چه لذتی دارد؟
به گزارش ایسنا، در اکثر کشورها شکار جنبه تفریحی پیدا کرده و این تغییر نگاه و رویه نسبت به اموری که صرفاً برای تأمین نیاز غذایی افراد مورد توجه بوده است، علاوه بر اینکه علامت سؤال بزرگی را نسبت به رویکرد برخی انسانها به تفریح در ذهن ایجاد میکند، پای روانشناسان را نیز به بررسی روحیات و دلیل تبدیل شدن شکار یک حیوان به یک سرگرمی برای برخی مردم باز میکند.هرچند شکار برخی از حیوانات و پرندگان در نقاطی از کشور ممنوع شده است اما، همچنان شاهد کشتن حیوانات نه از سر نیاز بلکه به جهت تفریح هستیم.ایمان ابراهیمی روانشناس با تأکید بر اینکه شکار در گذشته برای تأمین نیاز غذایی انجام میگرفته است، اظهار کرد: با وجود اینکه امروز این نیاز از بین رفته، اما هستند افرادی که شکار را کنار نگذاشتهاند و علیرغم اینکه نیاز مالی و غذایی به گوشت شکار ندارند، از روی تفریح و سرگرمی دست به شکار میزنند.وی تصریح کرد: این عدم نیاز به گوشت حیوانات باعث میشود که به صورت طبیعی اقدام به شکار شکارچیان در جامعه منفور و غیر قابل قبول باشد و اینجاست که روانشناسی برای بررسی شخصیت و دیدگاههای این افراد ورود میکند.ابراهیمی با تأکید بر اینکه روانشناسی هر رفتاری که ثبات جامعه را بر هم بزند و در جهت رفاه و امنیت جامعه صورت نگیرد را غیرطبیعی و ناهنجار محسوب میکند، گفت: برخی از این دست رفتارها ممکن است به خود فرد آسیب وارد کند و برخی، دیگران، جامعه و موجودات دیگر را متأثر کند.وی اظهار کرد: روانشناسی شکار را در زمره رفتارهایی میدانند که افراد سالم آن را انجام نمیدهند، بلکه این رفتارها، رفتارهایی غیر عادی است که افراد دارای عدم ثبات شخصیتی و مشکلات رفتاری مرتکب آن میشوند.این روانشناس با اشاره به DSM به عنوان معتبرترین منبع روانشناسی پزشکی گفت: طبق این منبع افرادی که مرتکب آزار و یا کشتن حیوانات میشوند، دارای دو اختلال سلوک و اختلال جابجایی هستند.وی افزود: البته در برخی جوامع مانند فرهنگهای بدوی که ارتباط زیادی با جوامع ندارند و شکار امری عادی و هنجار برای آنها محسوب میشود، این اقدام جزو اختلالات رفتاری تلقی نمیشود اما، در برخی از جوامع متمدن و امروزی امری کاملاً غیر عادی تلقی میشود.این فعال محیط زیست با بیان اینکه ممکن است فرد از نظر ظاهری عادی و حتی فریبننده جلوه کند اما، اقدام به شکار او ناشی از وجود اختلالاتی در شخصیت وی است، اضافه کرد: این افراد که دارای اختلال سلوک هستند، از دوران کودکی فقدانی را در زندگی خود داشتهاند و از همان دوران متحمل فشارهایی بودهاند که امروز این فشارها به واسطه شکار تخلیه میشود و به راحتی بدون در نظر گرفتن حقوق افراد و حیوانات اقدام به اینکار میکنند.وی افزود: اختلال جابجایی در این افراد نیز به صورت مستقیم از خانواده به فرد منتقل میشود، به نحویکه در دروان کودکی، فرد شاهد رفتارهایی از خانواده و والدین خود بوده و در زمان بزرگسالی مشکلات خود را در فضایی دیگر مانند شکار حیوانات تخلیه میکند. انتقال عصبانیت محل کار به فضای خانه توسط والدین فشارهایی را بر کودک تحمیل میکند که در صورت پدید آمدن شرایط لازم در بزرگسالی این فشارها در فضای شکار تخلیه میشود.اختلال سلوک در اقشار ضعیف جامعه بیشتر استابراهیمی با اشاره به اینکه اختلال سلوک پنج برابر بیشتر در قشر ضعیف جامعه رخ میدهد، چراکه توان کمتری برای انتقال امور تربیتی به کودک دارند، گفت: اختلال ضد اجتماعی به نوعی در ادامه اختلال سلوک خود را نشان میدهد و باعث میشود که افراد نتوانند دنیا را از دید دیگران ببینند و فاقد این توانایی ذهنی خواهند بود. البته در بسیاری از موارد اختلالهایی این چنین ناشی از اختلالات ژنتیکی است.وی ادامه داد: در بحث شکار حیوانات، اختلال شخصیت ضد اجتماعی عامل اصلی به شمار میرود و کنترل این افراد صرفاً به کمک قانون میسر خواهد بود. به واسطه اجرای قانون افراد ملزم به کاهش رفتارهای ضد اجتماعی خود خواهند شد.این روانشناس با تأکید بر اینکه نوع رفتارهای این چنینی باعث میشود که فرد بعضاً خود به دنبال درمان برود و با آموزش مکانیزم جابجایی در جامعه، این اختلالات کنترل و کاهش خواهند داشت، افزود: در مواردی با توجه به عمق اختلالات میتوان از رواندرمانی و یا درمان دارویی برای درمان بیماران بهره برد.ابراهیمی عنوان کرد: بررسی و مطالعات بسیاری در خصوص نوع شخصیت و اختلالات موجود در شکارچیان در خارج از کشور انجام شده است که همگی گواهی بر این مدعاست اما، تاکنون چنین تحقیقاتی در ایران به انجام نرسیده است.به گزارش ایسنا، شکارچیان به هرحال با پدیدهای به اسم کشتن درگیر هستند. اتفاقی که در نوع شخصیت و رفتارهای آنها تأثیر خواهد گذاشت. ریختن خون یک حیوان بیگناه و تصویری که از جان دادن آن در ذهن فرد باقی میماند مسلماً آثار مخربی بر روح و روان بر جای میگذارد.با وجود اینکه در جوامع امروز کشتن حیوانات برای تأمین نیاز غذایی در فضایی مشخص و به صورت محدود انجام میشود اما، هستند افرادی که همچنان از کشتن حیوانات و آزار آنها احساس لذت میکنند و این امر طبعا امکان وجود مشکلات روانی و شخصیتی در این افراد را به ذهن متبادر می کند.هرچند نمونههایی از درگیری شکارچیان با محیطبانان و زخمی یا کشته شدن محیطبانان بوسیلهی شکارچیان که بارها مشاهده شده نیز میتواند گواهی بر وجود اختلالی در این افراد باشد. -
رئیس مجلس شورای اسلامی: لازم است هر گونه شکار ممنوع اعلام شود
دیده بان حقوق حیوانات: رئیس مجلس شورای اسلامی با انتقاد از مغفول واقع شدن محیطزیست، گفت: سازمان حفاظت محیطزیست برای کشور یک سازمان تفننی نبوده، بلکه یک سازمان ضروری است که مسئولیت حفاظت از نظم طبیعی کشور را برعهده دارد.
به گزارش خبرگزاری خانه ملت، دکتر علی لاریجانی امروز (دوشنبه 7 مهر) در مراسم گرامیداشت مقام محیط بان با بیان اینکه محیطزیست به عنوان مسئلهای مهم در کشور مغفول واقع شده است، گفت: موضوع محیطزیست و توجه به آن یکی از نیازهای اساسی کشور است که باید به آن توجه بیشتری صورت گیرد.دکتر لاریجانی
رئیس مجلس شورای اسلامی، با تاکید بر اینکه سازمان حفاظت محیطزیست برای کشور یک سازمان ضروری است و نه یک سازمان تفننی، تصریح کرد: مسئولان سازمان محیطزیست مسئولیت حفاظت از نظم طبیعی کشور را برعهده دارند، نظم طبیعی که خداوند در عالم قرار داده و انسان بخشی از آن است؛ در دوران جدید این نظم طبیعی با دخالت انسان دچار تغییر و تحول شده که سرعت گرفتن کارها و پیشرفت برخی امور از این مورد دخالتها است اما برخی آسیبها و صدمات مانند تغییر آب و هوا نیز بر محیطزیست تحمیل شده است.
وی تصریح کرد: دخالت در طبیعت به قدری زیاد شده است که برخی از گونههای جانوری به کلی از بین رفته و این وضعیت شرایط زندگی و آرامش روانی انسانها را تهدید میکند.
دکتر لاریجانی با بیان اینکه انسانها در صورت وجود نظم طبیعی در محیطزیست آرامش خواهند داشت، گفت: امروزه به واسطه برهم خوردن این نظم طبیعی و فاصله گرفتن انسانها از طبیعت، اضطراب و ناآرامی بشر یکی از مشکلات جوامع است و به همین علت انسانها بیشتر تمایل به سفر کردن و بودن در محیطزیست دارند.
رئیس قوه مقننه با تاکید بر اهمیت وظیفه سازمان محیطزیست برای حفظ و فراهم کردن شرایط طبیعی زندگی انسانها، ادامه داد: اگر این شرایط طبیعی حفظ نشود اضطراب و نگرانی بشر افزایش مییابد.
وی با یادآوری اینکه مدل زندگی شهرنشینی و توسعه کشور به طبیعت تعدی میکند، تصریح کرد: در برخی موارد به منظور توسعه کشور چارهای نیست و باید در طبیعت دستکاری شود و محیطزیست برای توسعه کشور باید هزینههایی پرداخت کند.
دکتر لاریجانی گفت: البته زمینهسازی برای توسعه کشور آدابی دارد که کشورهای توسعهیافته توانستهاند با بهکارگیری این آداب و حداقل هزینهها با حفظ محیطزیست، توسعه پایدار را رقم بزنند نه اینکه مانند شهر تهران، آلودگی هوا را تا حد بحرانی افزایش دهند.
رئیس مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: بخش دیگر از تعدیهایی که به طبیعت و محیطزیست صورت میگیرد، غیرقانونی و غیرضروری است، اینکه افرادی چون سلاح دارند به جان گونههای گیاهی و جانوری بیفتند، دیگر ضرورت شهرنشینی و توسعه نیست، بلکه اینگونه رفتارها تعدی و سوءاستفاده است.
محکوم شدن محیط بانان از نظر قضایی به دلیل درگیری با متخلفان قابل قبول نیست
وی با تاکید بر ارج نهادن به خدمات ارزشمند محیطبانان به علت کار پرمشقتی که دارند، افزود: محیطبانان ضابطان قوه قضائیه محسوب میشوند، بر این اساس اگر در راستای انجام وظیفه خود با متخلفان درگیری پیدا کنند و از لحاظ قضایی دچار مشکل شوند، قابل قبول نیست.
دکتر لاریجانی تصریح کرد: در این راستا اگر احتیاج به وضع قوانین جدیدی باشد، مجلس شورای اسلامی برای تصویب این قانون اعلام آمادگی میکند و رئیس سازمان محیطزیست پیشنهادات لازم را به مجلس ارائه کند.
وی با یادآوری اینکه درخصوص حفاظت از محیطزیست باید با افرادی که محیطزیست را به مخاطره میاندازند برخورد جدی صورت گیرد، گفت: لازم است در این زمینه در برخورد با افراد خاطی و متخلف طبقهبندی صورت گیرد چرا که ما از لحاظ منابع طبیعی و جنگلها با محدودیت بسیاری مواجه هستیم.
رئیس نهاد قانونگذاری کشورمان ادامه داد: به منظور حفظ گونههای جانوری لازم است هر گونه شکار ممنوع اعلام شود، چرا که امروزه کمتر کسی برای معیشت خود شکار میکند و اکثر افراد برای تفنن، سرگرمی و تفریح شکار میکنند، اگر سازمان محیطزیست در این رابطه پیشنهادات خود را ارائه کند، ما در مجلس از این پیشنهادها حمایت خواهیم کرد.
وی با یادآوری اینکه در شروع به کار خانم ابتکار در سازمان حفاظت محیطزیست بر حفظ جنگلها و منابع طبیعی تاکید داشتم، تصریح کرد: درست است که بخشی از این منابع به مرور زمان پیر میشوند و از بین میروند اما باید با مراقبت دقیق مانع تخریب شدید جنگلها شد.
دکتر لاریجانی با بیان اینکه تعدی به طبیعت برای نسلهای آینده بسیار مخرب است، گفت: وضع ضوابط مقطعی برای برخورد با مخربان محیطزیست ضروری است و برای حفظ محیطزیست باید سرمایهگذاریهای لازم انجام گیرد، شاید این بحث در گذشته حاشیهنشین توسعه محسوب میشد اما امروز اگر به محیطزیست بهعنوان متن توسعه نگاه نکنیم، به توسعه پایدار دست نخواهیم یافت.
وی تاکید کرد: توسعه صنعتی برای رفع بیکاری و افزایش رونق اقتصادی، ضروری است، اما این اقدامات باید با رعایت ملاحظات زیستمحیطی صورت گیرد.
درآمدزایی یکی از اصول مهم برای حفظ محیطزیست است
رئیس مجلس شورای اسلامی با یادآوری اینکه ما کشوری هستیم که دارای معادن غنی و ذخایر نفتی و گازی هستیم، بر لزوم توجه به معادن و بهرهبرداری صحیح از این منابع به منظور توسعه اقتصادی و ایجاد اشتغال تاکید کرد و گفت: درآمدزایی یکی از اصول مهم برای حفظ محیطزیست و حل مشکلات این بخش است، باید توجه داشت اگر نرخ رشد اقتصادی کشور افزایش نیابد، نمیتوانیم چنین مشکلاتی را برطرف کنیم.
دکتر لاریجانی با اشاره به اینکه گلایه شما محیطبانان نسبت به پایین بودن حقوق به علت کمبود بودجه به حق است، تصریح کرد: این موضوع ناشی از این میشود که وضع درآمدی کشور مناسب نیست و در حال حاضر بیشتر به درآمدها و بودجههای نفتی اتکا میشود، در حالی که باید بهرهبرداری از معادن با رعایت ملاحظات زیستمحیطی مورد توجه مسئولان قرار گیرد.
وی با بیان اینکه در بودجه سال 94 و برنامه ششم به معادن توجه خاصی خواهیم داشت، افزود: سازمان محیطزیست باید از این ظرفیت استفاده و در کنار رعایت نکات زیستمحیطی بهرهبرداری از معادن را تسهیل کند.
رئیس نهاد قانونگذاری با یادآوری اینکه در فصل بودجهریزی قرار داریم و دولت لایحههایی برای تبصرههای مختلف بودجه به مجلس ارائه کرده است، گفت: شما میتوانید با استفاده از ابتکاراتی صحیح، جهشی در بودجه سازمان محیطزیست ایجاد کنید و اگر در این رابطه پیشنهادهایی دارید، در طول روزهای آینده به مجلس شورای اسلامی ارائه کنید.
-
وقت آن است کتابی در مورد شکار محیط بانان نوشته شود/ وبلاگ میهمان
دیده بان حقوق حیوانات/ سپهر سلیمی*: به تازگی کتابی با عنوان «طبیعت گردی، شکار و تیراندازی» منتشر شده است. کتابی که می کوشد چهره ای موجه از شکار و شکارچیان ارائه کند و به تبلیغ شکار بپردازد.
در کشوری که رتبه اول را در نابودی حیات وحش دارد، در کشوری که رتبه سوم را در نابودی تنوع زیستی دارد، در کشوری که رتبه سوم را در قاچاق حیات وحش دارد، در کشوری که 90% حیات وحش خود را از دست داده و در سراشیبی ویرانی زیست بوم و بی آبی قرار دارد تنها با ترکیب جنایت، حماقت و خیانت می توان چنین اثری پدید آورد.جنایت در حق حیات وحش و زیست بوم ناتوان ایران.
خیانت در حق ایران، فرزندان این سرزمین و همه کسانی که در میراث طبیعی این سرزمین شریک هستند.
و حماقت از بابت نادانی (و یا خود را به نفهمی زدن) نسبت به وضعیت فعلی زیست بوم و حیات وحش.
راستی خوب می شود کتابی هم در مورد «شکار محیط بانان» نوشته شود، مگر نه این است که در چهار دهه گذشته 116 محیط بان به دست شکارچیان به شهادت رسیده اند. در حال حاضر تعداد محیط بانان از تعداد یوزپلنگ ها بیشتر است و با انقراض نسل این دو و از بین رفتن حیات وحش در مناطق حفاظت شده دیگر جنبنده ای جز محیط بانان در این مناطق باقی نمی ماند، خوب است روش های کشتن و فرار کردن، کور کردن و مجروح کردن محیط بانان نیز آموزش داده شود و از تجربیات دیگران استفاده کرد. حتی می توان توجیهی نظیر توجیهات شکار تروفه برای کشتن محیط بانان پدید آورد، مثلن گفته شود محیط بانان مسن باید کشته شوند تا محیط بانان جوان که چابک تر و تواناتر هستند جایگزین آنها شوند تا بهتر به حیات وحش کمک کنند! هر چه باشد باید شهوت سیری ناپذیر خون ریزی شکارچیان سیراب شود.
و حرف آخر اینکه، براستی چه کسانی این کتاب 150 هزار تومانی را می خرند؟ بروید ببینید اسلحه شکاری اش چند ده میلیون تومان است؟ خودروی شکارش چند صد میلیون تومان است…
_________________________
به جای افتخارکردن و چاپ کتاب از کشتارتان باید سرافکنده باشید!/ تبلیغ رسمی شکار تفریحی و حرام
-
نامه سرگشاده تشکل های زیست محیطی به ابتکار؛ درخواست برخورد قانونی، عاجل و قاطع با نسل کشی پرندگان مهاجر در فریدونکنار
دیده بان حقوق حیوانات: جمعی از تشکل های زیست محیطی با ارائه نامه ای به معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان محیط زیست خواستار جلوگیری از نسل کشی پرندگان مهاجر در فریدونکنار شدند.
در این نامه با اشاره به وضعیت خاص منطقه فریدونکنار و با توجه به ورود گروههای پرندگان پیشرو، آغاز کشتار و نسل کشی پرندگان مهاجر مورد توجه قرار گرفته و 15 سووال ویژه از معاون رییس جمهور پرسیده شده است.
متن نامه سرگشاده سمن های زیست محیطی به معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان محیط زیست به این شرح است:
بنام خالق زیبایی ها
سرکارخانم دکتر ابتکار
ریاست محترم سازمان حفاظت محیط زیست
با سلام و عرض ادب،
بدون شک پس از گذشت یکسال از فعالیت دولت جدید از جمله خشنودیهای گروههای مردمی دوستدار محیطزیست، گسترش جایگاه مردمی و امکان اظهار نظر و تبادل اطلاعات این گروهها با مسئولان سازمان حفاظت محیطزیست است. تغییر رویه در برخورد با بخش مردمی آنچنان آشکار است که نیاز به هیچ توضیح و تفسیر ندارد. دیدگاه والای شما در برخورد با مواردی چون آلودگی هوا و مقوله شکار حیات وحش نیز چنان تاثیر گذار بوده است که یقینا در تاریخ کشور به عنوان نقطه عطفی ثبت خواهد شد. ما همگی از شما صمیمانه سپاسگزاریم.
همانگونه که مستحضر هستید مبحث صید پرندگان و دامگاههای منطقه فریدونکنار سالهاست در لیست مشکلات محیط زیست کشور قرار گرفته و دلسوزان زیادی را متوجه خویش ساخته است. چنین به نظر میرسد علی رغم همه تلاشهای مردمی و دولتی، معضل کماکان برقرار است و با آغاز فصل مهاجرت میرود با تکرار دردناک تاریخ دهههای گذشته شاهد کشتار و نسلکشی گونههای بسیاری از پرندگان و حیات وحش در این منطقه باشیم. گروهها و موسسات مردمی امضا کننده این نوشتار ضمن سپاسگزاری از حسن نظر شما، درخواست خویش را جهت متوقف شدن روند غیرقابل توجیه کنونی با ارایه سوالاتی برای روشن تر شدن فاجعه مذکور، حضورتان تقدیم مینمایند. هدف از این مجموعه سوالات، ایجاد موج اطلاع رسانی و همراهی سازمان حفاظت محیط زیست جهت سرعت بخشیدن به اقدامات قانونی موثر در تغییر نگرش برخی مسئولان و تسریع در اجرایی شدن تصمیمات آن سازمان محترم است.
سوالهای گروههای مردمی از ریاست سازمان محیط زیست کشور در مورد دامگاههای فریدونکنار:
1- چرا قوانین جاری سازمان حفاظت محیط زیست در خصوص صید و شکار در بخش محدودی از کشور(فریدونکنار) متفاوت اجرا میشود و یا بهتر بگوییم اجرا نمیشود؟ آیا منطقه فریدونکنار و افراد حاضر تفاوتی با دیگر مناطق کشور دارند؟
2- آیا بهانه کسب درآمد و معیشت برای عدهای محدود، میتواند دلیل قابل قبولی برای رها کردن روند غیرقانونی شکار و صید در محدوده فریدونکنار و در ادامه دست درازی متخلفان به میراث طبیعی کشور و بیت المال باشد؟
3- آیا افراد دیگر نقاط کشور از جمله دیگر کشاورزان، اجازه دارند با ایجاد دامگاههای مشابه به صید نه تنها پرندگان که سایر گونه های حیات وحش اقدام کنند؟ چرا؟ آیا تفاوتی بین دامگاهداران و دیگر شالیکاران و یا کشاورزان کشور وجود دارد؟
4- آیا سازمان حفاظت محیط زیست از ضمانت لازم جهت اجرایی شدن قوانین مصوبه خویش در خصوص دامگاهها و روشهای صید غیر مجاز برخوردار است؟
5- چرا سازمان حفاظت محیط زیست با باند مافیایی شناخته شده در خصوص صید ، زندهگیری و قاچاق پرندگان از جمله گونههای حمایت شده کشوری و جهانی و فروش آن به مراکز نگهداری دولتی و خصوصی برخورد جدی نمیکند؟ آیا ردپای برخی وابستگان سازمان حفاظت محیط زیست در این بخش احساس میشود؟
6- چرا گونههای حمایت شده و در خطر انقراض جهانی و یا حفاظت شده کشوری آشکارا در انظار عمومی به حراج گذاشته میشوند؟ چه سازمانی وظیفه نظارت و ایجاد محدودیتهای لازم را برعهده دارد؟
7- چرا با روشهایی که به نسل کشی و قتل عام دسته جمعی پرندگان منتهی میشود با قاطعیت برخورد نمیشود و موارد زیاده خواهی گروهی متخلف برای عموم مردم شفافسازی نمیشود؟
8- آیا تهدید به ضرب و جرح و ایجاد رعب و وحشت جهت صید و کشتار غیر قانونی پرندگان توسط عدهای مشخص، خارج از چهارچوب امنیت ملی کشورمان نیست؟
9- با توجه به تبدیل تالاب بین المللی کشور(فریدونکنار) و مناطق اطراف به سیاه چاله نسلکشی پرندگان، تکلیف معاهدات بین المللی چون کنوانسیون رامسر(Ramsar Convention) ، کنواسیون گونههای مهاجر(CMS)، تفاهم نامه حفاظت از پرندگان مهاجر آبزی اوراسیا-آفریقا(AEWA) و بسیاری دیگر از تعهدات و معاهدات بین المللی و منطقهای چیست؟ آیا سازمان حفاظت محیط زیست قصد خروج از این معاهدات را دارد؟ آیا روند کنونی حضور نمایندگان سازمان حفاظت محیط زیست در این معاهدات، سبز نمایی فاجعه جاری در دیدگاه بین المللی نیست؟
10- آیا روند کنونی به آبروی ملی و وجهه جهانی کشور عزیزمان ایران لطمه ای وارد نمیکند؟ آیا اینگونه عملکرد، مخالف با اخلاق محیط زیستی نیست؟
11- آیا از دیدگاه اخلاقی و شرعی نسل کشی جانوران در معرض تهدید و یا در خطر انقراض و یا حتی غیر حمایت شده، مورد تایید است ؟ آیا این مورد باعث پایین آمدن رتبه زیست محیطی کشور در جهان نمیشود؟ آیا این به معنی دست درازی به حقوق مسلم نسلهای آتی نیست؟
12- با توجه به تسری این ناهنجاری اجتماعی و تخلف آشکار به دیگر نقاط کشور، از جمله استانهای مجاور و یا بعضا دیگر استانهای کشور، مسئولیت این نسل کشی و عواقب بعدی آن با چه ارگان و یا سازمانی خواهد بود؟
13- چرا قانون “از کجا آورده ای؟” در بخش نظارت سازمان حفاظت محیط زیست بر مراکز نگهداری حیوانات جایگاهی ندارد؟ چرا بسیاری از مراکز نگهداری حیات وحش اعم از نیمه دولتی و خصوصی، با خرید جانوران صید و زندهگیری شده خصوصا در استان مازندران و دیگر استانهای اطراف، به راحتی مجوز لازم برای نگهداری دریافت میکنند؟ آیا این سبزشویی بارز تخلفات انجام شده و دور زدن قوانین نیست؟
14- در مصاحبه مدیر کل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش با برخی رسانهها، در حاشیه همایش حقوق حیوانات، چنین اعلام شد که سازمان در یک برنامه چند ساله اقدام به تغییر وضعیت کنونی خواهد نمود. در همین راستا بنا به گفته ایشان امسال با اعلام رسمی به استان مازندران، با برپایی هرگونه دام هوایی بطور جدی برخورد خواهد شد. جدای از این مورد که قوانین گذشته و کنونی برپایی این دامها را از پایه غیر قانونی میدانستهاست، آیا شما اجرایی شدن مصوبه قانونی سازمان حفاظت محیط زیست که سالها مهجور مانده است را در پاییز و زمستان جاری تضمین مینمایید؟
15- درخواست جنابعالی از گروههای مردم نهاد در برخورد با نسل کشی حیات وحش در محدوده فریدونکنار چیست؟
با احترام
گروه پرنده نگری طرلان
دیده بان حقوق حیوانات
کانون محیط بان
انجمن یوزپلنگ ایرانی
مرکز بازپروری حیات وحش رها (رهاسازان همای آزادی)
______________________
اعلام موجودیت «کمپین پرواز» همزمان با آغاز نسل کشی پرندگان مهاجر فریدونکنار/ درخواست همراهی
-
اعلام موجودیت «کمپین پرواز» همزمان با آغاز نسل کشی پرندگان مهاجر فریدونکنار/ درخواست همراهی
دیده بان حقوق حیوانات: کمپین پرواز جهت اقدامات ترویجی و قانونی برای کمک به مسوولان جهت توقف نسل کشی پرندگان مهاجر شمال کشور، به ویژه منطقه فریدونکنار اعلام موجودیت کرد.
در بیانیه اعلام موجودیت این کمپین آمده است:
«تالاب بین المللی فریدونکنار دارای جایگاه ثبت شده در کنوانسیون بین المللی رامسر، جزء یکی از ارزشمندترین زیستگاه پرندگان آبزی در ایران به شمار می رود.
با توجه به اینکه سالانه این تالاب میزبان تعداد بی شماری از پرندگان مهاجر و همچنین گونه های در معرض خطر انقراض کشوری و جهانی است که از ارزش زیستی انکارناپذیری برخوردار هستند، از این رو بر آن شدیم تا برای حراست از حیات وحش کشوردر مقابل نسل کشی پرندگان آبزی تالاب بین المللی فریدونکنار توسط شکارچیان و صیادان غیر مجاز این منطقه اقدام کنیم.
مناطق فریدونکنار، سرخرود و میانکاله از چنان غنای زیستی با ارزشی برخوردار هستند که می توانند به یکی از قطب های پرنده نگری در کشور تبدیل شوند اما در حال حاضر، نبض تعداد زیادی از گونه های در معرض خطر این مناطق توسط شکارچیان،به شماره افتاده است.
از شما دعوت می کنیم تا ما را برای پایان دادن به کشتار، زنده گیری و قاچاق این پرندگان، همراهی و حمایت کنید تا از طریق مشارکت افراد متخصص، علاقه مند و طبیعت دوست این سرزمین، بتوانیم طی اقدامی به هنگام، وضعیت کنونی حیات وحش شمال این سرزمین را از حالت وخیم و شکننده خارج کرده و زمینه ای مناسب برای ارتقای سطح کیفی پاسداری از این گونه های ارزشمند را فراهم سازیم. با توجه به مباحث تخصصی انجام شده، هدف گذاری برای نخستین گام این کمپین، متوقف کردن تعبیه دام های هوایی در سال 1393 خواهد بود.
امید آنکه بتوانیم اقدامات نقض کننده حقوق حیوانات که به صورت چشمگیری توسط صیادان و شکارچیان صورت می گیرد را متوقف سازیم و امنیت را به زیستگاه این پرندگان برگردانیم.
در صورت تمایل به همراهی، برای تعیین زمینه فعالیت مشترک در اولین فرصت:
1- لوگوی مجموعه مایل به همراهی
2- تلفن تماس (ترجیحا شماره ای که برای تماس وایبری نیز تنظیم شده باشد.)
3- ایمیلتان
را به آدرس parvaz.campaign@gmail.com ارسال فرمایید.»
دیده بان حقوق حیوانات همراه این کمپین خواهد بود.
-
نماینده IUCN در ایران خواستار شد: مشروط شدن واگذاری پناهگاه حیاتوحش به شکارچیان
دیده بان حقوق حیوانات: نماینده IUCN (اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت) در ایران بر اجرای طرح واگذاری پناهگاه حیاتوحش به شکارچیان با رعایت الزامات قانونی و حفاظتی تأکید کرد.
حسین ظهوری، دکترای تنوع زیستی در گفتوگو با ایسنا در خصوص طرح واگذاری پناهگاههای حیاتوحش به شکارچیان با اشاره به پیچیده بودن این طرح اظهار کرد: در دنیا واگذاری مناطق و پناهگاههای حیاتوحش به بخش خصوصی امری طبیعی و متداول است اما براساس رعایت اصول و استانداردهایی این امر محقق میشود.
وی با تأکید بر اینکه اجرای این طرح نیازمند این است که افراد از دانش فنی برخوردار باشند و یا از افرادی استفاده کنند که دانش لازم برای حفاظت از مناطق و حیاتوحش را داشته باشند افزود: لازمه انتقال پناهگاهها به شکارچیان داشتن رزومهای در زمینه حفاظت از حیوانات است در غیر این صورت اجرای این طرح جز ایجاد مشکلات برای محیط زیست کشور چیز دیگری به دنبال نخواهد داشت.
نماینده IUCN در ایران تصریح کرد: متأسفانه شکارچیان در ایران به نوعی جایگزین کارشناسان شدهاند. در گذشته سازمان برای کنترل شکارچیان طرحی انجام داد و آنها را به عنوان محیطبان معرفی کرد و سپس در جایگاه کارشناس مسائل محیطزیست برآمدند؛ امروز نیز این روند ادامه دارد اما، صرفاً با تحقق الزامات و ملاکهای اساسی میتوان مناطق را به آنها واگذار کرد.
وی اجرای این طرح را نیازمند بررسی بسیار دقیق و کارشناسی شده عنوان کرد و با اشاره به اینکه باید جزئیات قوانین، حتی زیرقوانین و ضمانت اجرایی این طرح از سوی متقاضیان تعیین شود، گفت: سازمان محیط زیست برای اجرای این طرح باید بررسی جدی از مناطق چهارگانه و مورد واگذاری داشته باشد. قبل از تحویل به شکارچیان باید تمام وضعیت مناطق را بررسی کند و همانگونه که تحویل میدهد، تحویل بگیرد. چنین نباشد که منطقه در زمان واگذاری شرایط مطلوبی داشته باشند اما، در زمان تحویل از شکارچیان عملاً چیزی از حیاتوحش در مناطق باقی نمانده باشد.
ظهوری اضافه کرد: اجرای این طرح باید منوط به کنترل نامحسوس بوده و طبق زمانبندی از سوی سازمان محیط زیست صورت بگیرد. بدون نگاه کارشناسی و مونیتورینگ، اجرای این طرح مسلماً عواقب نامطلوبی برای محیط زیست و حیاتوحش خواهد داشت.
وی لازمه این طرح را وجود سیستمی تعریف شده، تنظیم قراردادی محکم و اخذ ضمانت اجرایی دانست و گفت: در دنیا مشکلات زیستمحیطی به شکلی دیگر است اما، در ایران شرایط کاملاً متفاوت است. ما در کشورمان محیطبان مورد نیاز را به اندازه کافی در اختیار نداریم، همین تعداد نیز توان کافی برای رصد همه مناطق ندارند و از طرفی برخورد محیطبان با متخلفان و شکارچیان قطعاً به ضرر محیطبان تمام میشود اما، اجرای این طرح فقط و فقط با رعایت استانداردها و تحقق الزامات مؤثر خواهد بود.
این فعال محیط زیست عنوان کرد: ما در حال حاضر توان حفاظت مناطق خود را نداریم و ارائه چنین طرحی نیز تنها نشاندهنده ضغف سیستم و سازمان محیط زیست کشور در رفع این مشکل است. این کار عملاً نشان میدهد که در واقع صورتمسئله را پاک میکنیم در صورتی که در کشورهای دیگر سازمانهای محیط زیست سازمانهای قدرتمندی هستند و اجرای این طرحها صرفاً به جهت کارآفرینی، فرهنگسازی و حتی ایجاد شکارگاههای خصوصی انجام میگیرد.
وی با اشاره به اینکه اجرای طرحها بدون داشتن سیستمی سازمانیافته و توجه به جزئیات، قطعاً منتج به شکست و بروز مشکلات دیگر خواهد بود، اظهار کرد: اگر این طرح با رعایت الزامات قانونی و با پیگیری و نظارت جدی و نامحسوس سازمان به انجام برسد میتواند طرح قابل قبولی باشد اما در صورتی که صرفاً به دنبال واگذاری و کسب درآمد باشیم اتفاقی در حیاتوحش و مناطق خواهد افتاد که جبران آن امکانپذیر نخواهد بود.
ظهوری تأکید کرد: در وهله اول و در صورت تحقق شرایط قانونی این طرح باید از مناطق حفاظتشده رده پایین اقدام شود چراکه کلید خوردن این طرح از مناطق حفاظت شده رده بالا آن را با شکست مواجه خواهد کرد.
-
خلعتبری: دو سلاح شکاری دارم و از محیط بانی شکایت می کنم!
دیده بان حقوق حیوانات: رئیس اداره روابط عمومی حفاظت محیط زیست مازندران اعلام کرد یک فوتبالیست مازندرانی عضو باشگاه سپاهان اصفهان (م. خ) به همراه یکی از دوستانش با محیطبان یگان حفاظت محیط زیست رامسر درگیر و سپس متواری شده است.
به گزارش خبرورزشی تنها فوتبالیست ملیپوش مورد اشاره رئیس اداره روابط عمومی حفاظت محیط زیست مازندران محمدرضا خلعتبری است که خانوادهاش ساکن رامسر هستند و خلعتبری اهل شکار هم است.خلعتبری در همین خصوص با “ورزش سه” صحبت کرد و از شکایتش خبر داد.خبرنگار روزنامه “خبر ورزشی” نیز با او تماس گرفت که عین صحبت آن ها و خلعتبری را می خوانید:
آقای خلعتبری، چرا با محیطبان جنگلهای رامسر درگیر شدی؟
چی؟ این حرفها چیه؟
رسماً اعلام شده!
از طرف چه کسی؟
رئیس روابط عمومی حفاظت محیط زیست مازندران!
یعنی چه؟ من که اصفهانم. کی رفتم جنگل که دعوا بشه؟ دیگه چی گفته؟
به هر حال این ادعای مسئول…
ببین برای معروف شدن چه حرفهایی برای آدم درست میکنند، الان که صحبتم با شما تمام شود با وکیلم تماس میگیرم تا از آنها شکایت کند. حرفهای این آقا بار حقوقی سنگینی دارد و باید ثابت کند. یعنی من روی محیطبان مملکتم اسلحه میکشم و فرار میکنم؟ اگر من اسلحه بکشم که او باید فرار کند. بعد گفته با دوستانم توی خیابان دیدمش و با رفقایم جلوی بچه سه سالهاش کتکش زدهام؟ مگر ما عضو گروه تروریستی داعش هستیم که یک نفر را جلوی بچهاش بزنیم؟ یک دفعه میگفت تو خیابان به او شلیک هم کردهایم. این تهمتهای دروغ واقعاً تأسف برانگیز است و آقایان بروند دنبال مدرک که این اتهامات را بتوانند در دادگاه ثابت کنند.
تو کلاً اهل شکار هستی؟
بنده هشت سال قبل از اداره اسلحه و مهمات نوشهر مجوز گرفتهام. دو قبضه سلاح شکاری دارم و خارج از فصل شکار اسلحه را نگاه هم نمیکنم، چه برسد به اینکه بگیرم دستم و بروم شکار. الان که اصفهان هستم و فصل شکار هم از یک ماه دیگر آغاز میشود.
فصل شکار تا چه زمانی ادامه دارد؟
تا برج 10.
چه حیواناتی را شکار میکنی؟
فقط کبک. آقایان حواسشان باشد نگویند خلعتبری آمده بود شکار فیل یا زرافه چون جنگلهای مازندران فیل، زرافه، کانگرو یا پنگوئن ندارد.
حالا که تو دو اسلحه داری باید به فوتبالیستهایی که اهل دعوا هستند، هشدار بدهیم تا با خلعتبری سرشاخ نشوند که خطرناک است!
دست شما درد نکند، مگر من قاتل هستم که برای کسی اسلحه بکشم. من فقط برای کبکها اسلحه میکشم آن هم زمانی که شکار آزاد اعلام میشود.
اوضاع سپاهان چطور است؟
خوب، فعلاً ذهنم مشغول تهمت ناپسند دوستان همشهریام است؛ واقعاً که!
همچنین محمد رضا خلعتبری مصاحبه ای نیز با سایت ورزش سه انجام داده است که آن را می توانید از اینجا مطالع نمایید. دیروز خبری در خصوص درگیری یک ملی پوش فوتبالیست با محیط بانی رامسر منتشر شده بود که بنا بر نشانه های صحبت هایی که زده شده بود دال بر این بود که این فوتبالیست مشهور محمد رضا خلعتبری است.
-
به جای افتخارکردن و چاپ کتاب از کشتارتان باید سرافکنده باشید!/ تبلیغ رسمی شکار تفریحی و حرام
دیده بان حقوق حیوانات: انتشار کتابی درباره شکار توسط رکورددار شکار در ایران جایگاه و قدرت فعالان شکار را در ایران نشان میدهد به خصوص اینکه در راه انتشار آن دستکم رایزنیهای جدی با مسوولان موزه حیات وحش دارآباد در تهران انجام شده بود.
به گزارش ایسکانیوز روزی نیست که خبری از چندین شکار غیرمجاز حیات وحش در ایران منتشر نشود و این تازه نوک کوه یخی است که از آب بیرون زده چون باید به این اخبار، بیخبری از شکارهای غیرمجازی که گرفتار قانون نمیشوند و شکارهای مجاز را هم اضافه کرد. در این وضع و اوضاع انتشار کتابی درباره رکوردهای یک شکارچی ایرانی شگفتی بیشتری را به همراه دارد.
انتشارات روزنه کار کتاب طبیعتگردی، شکار و تیراندازی و گزیدههایی از خاطرات نویسنده، رکوردها و رکوردداران شکار در ایران را به قلم فردی به نام امیرحسن مظهری منتشر کرده است. فردی که خود را با افتخار و نه سرافکندگی به عنوان رکورددار شکار حیات وحش ایران معرفی میکند.
شهرام امیری شریفی، مدیر دیدهبان حقوق حیوانات، درباره روحیه نویسنده این کتاب میگوید: «در این کتاب مفهوم مثبت و باارزشی مانند طبیعتگردی در کنار شکار حیات وحش قرار گرفته است و شکار کردن هم به شکل افتخارآمیزی مطرح شده که این درد بزرگی است. این کتاب تبلیغ شکار است.»
چنین کتابی در شرایطی مجوز گرفته است که براساس قانون شرع نیز شکار حیوانات در شرایطی که نیاز غذایی انسان به آن وجود نداشته باشد حرام دانسته شده است و اینکه وزارت ارشاد مشکل حقوقی و شرعی چنین کتابی را مورد توجه قرار نداده است خود جای سوال دارد.
عکسی از امیرحسن مظهری پس از شکار مرغابی مسیله قم. عکس مربوط به حدود چهل سال پیش است.شکار تروفه بهانهای برای توجیه شکار
یکی از مباحثی که نویسنده این کتاب و برخی از شکارچیان حیات وحش مطرح میکنند شکار تروفه است. شکار تروفه به معنی شکار حیوان نر مسنتر در میان گله حیواناتی چون کل و بز و میش است. این نظریه این مساله را مطرح میکند که در بعضی گونهها مثل کل و بز، نر مسنتر به خاطر اندازه شاخ بزرگترش نسبت به نرهای جوانتر در رقابت برای تصاحب مادههای گله پیروز میشود اما به خاطر کهولت سن امکان بارور کردن همه مادهها را ندارد و در نتیجه تعداد برههای گله کاهش پیدا میکند و آن گونه حیوان به خطر میافتد.
اما این توجیه نیز مشکلات خاص خود را دارد. اینکه شکارچیها تشخیص بدهند که کدام نر را باید شکار کنند و اینکه اصلا این کار با شرایط همه کشورهای جهان هماهنگ است یا خیر پرسش قابل تاملی است. شهرام امیری شریفی درباره ایده شکار تروفه میگوید: «شکار تروفه علاوه بر موافقان مخالفانی هم دارد. هرس کردن گلههای حیات وحش از ابتدای تاریخ توسط خود طبیعت انجام میشده و نیازی به دخالت شکارچیها ندارد. حیوانات شکارچی برای شکار کمترین انرژی را مصرف میکنند و برای شکار سراغ حیوان کم قدرتتر میروند که نرهای مسن هم میتواند جزو آنها باشد. با این مکانیزم طبیعت میلیونها سال است که با کمک گونههای شکارچی جلوی انقراض گونههای طعمه آنها را گرفته شده است. حال ما میخواهیم با تفنگهای مدرن خود و احساسات کماهمیتی چون افتخار به کشتن حیوانات در جریان تکامل حیات وحش اثر مثبت داشته باشیم؟»
جمعیت حیات وحش در ایران به حد قابل ملاحظهای کاهش یافته است و بسیاری از گونههای حیوانات که در معرض شکار قرار دارند در خطر انقراض هم هستند. مدیر دیدهبان حقوق حیوانات به شرایط انجام شکار ترفه نیز میپردازد: «شاید این کار در کشوری که محیط زیست و سازمانهای مربوط به آن قدرتمند هستند و با رعایت اصول علمی به این شرط که شکارچیان سواد آن را هم داشته باشند، جواب مثبت داده باشد اما با شرایط کشور ما این کار ممکن نیست. میتوانید نگاهی به رسانههای شکارچیان ایرانی بیاندازید تا درباره نگاه آنها و دانششان هم اطلاعاتی به دست آورید.»
او ایده شکار تروفه را محدود به طیفی از شکارچیان میکند که برای نیاز مالی شکار نمیکنند و به همین دلیل شکارچیان نیازمند را هم خارج از قاعده میداند و میافزاید: «شکار تروفه معمولا توسط شکارچیان مرفه انجام میشود. تروفه شکار تفریحی است. تجهیزات همین شکارچی که این کتاب را نوشته به همراه اتومبیل شکارش بسیار قیمتی هستند. اینها نیازی به گوشت شکارشان ندارند و طبق گفته خودشان گوشت شکار تروفه خوشمزه نیست و سفت است. اینکه آنها شکار را صرفا برای تفریح انجام میدهند و نیازی به گوشت آن ندارند از نظر شرع هم حرام است.»
شهرام امیری شریفی به شکار از دیدگاه بیودموکراسی این گونه میپردازد: «این شکارچیان مرفه میتوانند خسارتهای مثلا یک میلیون تومانی برای شکار غیرمجاز خود را بپردازند. اما بیودموکراسی یا دموکراسی زیستی میگوید که حیات وحش و یا پدیدههای طبیعی چون دریاچه ارومیه متعلق به همگان است و نمیتوان با دریافت جریمه نابودی آنها را پذیرفت. حیات وحش ذخیره زیستی کوهها، دشتها و جنگلها هستند.»
موزه حیات وحش دارآباد و کتاب ضد حیات وحش
اردیبهشت ماه سال گذشته دکتر مجید نواییان مدیر موزه حیات وحش دارآباد خبر داده بود که در جهت «فعال سازی بخش انتشارات این موزه و حمایت از اندیشمندان و بزرگان عرصه محیط زیست» کتابی که آن را «زیست محیطی» خواند با نام «طبیعتگردی، شکار و تیراندازی» منتشر خواهد کرد. اتفاقی که در نهایت روی نداد و انتشارات روزنه کار که ناشر کتابهای درباره طبیعت ایران نیز هست آن را منتشر کرد.
در جلسهای که در آن زمان برای تصمیمگیری درباره این موضوع برگزار شد ایرج نواییان، رییس موزه دارآباد، و امیرحسن مظهری، نویسنده این کتاب، و محمدعلی اینانلو، مستندساز طبیعت و سردبیر نشریه شکار و طبیعت نیز حضور داشتند.
مجید معماریان در گفتگوی کوتاهی با ایسکانیوز با تائید گفتگوی سال گذشته خود برای انتشار این کتاب از انصراف موسسه تحت مدیریت خود از انتشار آن خبر داد و اعلام کرد که این موزه «هیچگونه حمایت مادی و معنوی از چاپ این کتاب نداشته است.»
تصویری از ملاقاتی که در موزه حیات وحش دارآباد برای انتشار کتاب طبیعتگردی، شکار و تیراندازی برگزار شده بود.
از راست به چپ: هدایت الله تاجبخش (شکارچی و تاکسیدرمیست)، محمدعلی اینانلو (شکارچی و تئوریسین کشتار تفریحی)، مجید نواییان (رییس موزه دارآباد، تنها حامی پروژه احیای ببر سیبری و مدعی احیای شیر ایرانی)
عکس: وب سایت شهرداری منطقه یک شهرداری تهران_______________________________
آگهی همشهری برای خاطرات کشتارچی معروف/ تصویری
چگونه سایه انقراض بر سر گونههای نادر ایرانی گستردهتر میشود؟ (۲)/ وقتی محافظان محیط زیست، مدافع «شکار» از نوع «تروفه» میشوند!
چگونه سایه انقراض بر سر گونههای نادر ایرانی گستردهتر میشود؟ (۱)/ از ده شکارچی حتی یکی ارزش گونه در خطر انقراض را نمیداند!
کارتون: خودت خوشت میاد؟/ ۵- شکار تروفه
چرا تروفه؟/ توجیهاتی برای کشتن ارزشمندترین نمونه های جانوری
کارتون: خودت خوشت میاد؟/ ۲- شکار تروفه
پلنگ کشان شنیع توسط سگ های شکاری؛ بزرگ ترین گربه سان کشور در معرض خطر جدی/ فیلم +۱۶
یک پلنگ دیگر در رودبار با تیر شکارچی از پای در آمد/ تصویری
انتقاد یک تورگردان حیوان کشی: شکار ضامن بقای حیوانات در خطر انقراض است!/ طرح ادعاهای واهی در رسانه ها برای پول خون حیوانات
تکذیب خبر خبرگزاری ایرن /تمایل شکارچیان خارجی به شکار تروفه زیباتر و درشت کل و بز
-
افاضات شکارچی پیر در رابطه با حمله همکیشانش با کوکتل مولتوف به محیط بانان: لجبازی است، شکار را ممنوع نکنید!
دیده بان حقوق حیوانات:/طهورا شهبازی: محمدعلی اینانلو نتیجه حمله های اخیر شکارچیان به حیوانات و محیط بانان را نتیجه سیاست های اشتباه مسوولان می داند که آنها را به این کارها وامی دارد.
به گوش دو محیط بان مستقر در پاسگاه قلعه یاور پارک ملی قمیشلو می رسانند که شکارچیان متخلف به پارک وارد شده اند. دو محیط بان عازم منطقه می شوند و شب را در تعقیب و ردزنی متخلفین در کوه سپری می کنند.
به گزارش خبرآنلاین نیمه های شب و در غیبت محیط بانان داخل پاسگاه گروهی از شکارچیان غیرمجاز وارد محیط بانی می شوند و پس از سرقت دو دستگاه موتورسیکلت تریل متعلق به دولت، با پرتاب کوکتل مولتوف و مواد منفجره دست ساز به درون پاسگاه، ساختمان محیط بانی قلعه یاور را به آتش می کشند.
یک سال قبل از این اتفاق شکارچی دیگری تفنگ به دست گرفته از اتوبان همت گوزن زردی را نشانه گرفت. گوزنی که در داخل محوطه فنس کشی شده و بیخ گوش مسوولان سازمان محیط زیست مشغول گردش بود. ناگهان شکارچی تیر اول را به سمت گوزن زرد شکلیک کرد. از کسی خبری نشد. تیر دوم شلیک شد از کسی خبری نشد تا اینکه تیر سوم هم به بدن گوزن برخورد کرد و از پا درآمد. شکارچی هم فرار کرد.
کینه شکارچیان روز به روز نسبت به طبیعت و محیط بانان افزایش یافت و برخوردهای فیزیکی و هجومی با حامیان طبیعت بیشتر شد. اوایل برخورد فیزیکی با محیط بان بعد شلیک به محیط بان بعد از آن پرتاب کوکتل مولتوف و از بین بردن حیوانات فقط با نیت لجبازانه.
محمدعلی اینانلو، کارشناس محیط زیست یکی از مخالفان ممنوع کردن شکار و اعلان جنگ دادن به شکارچیان است. او بارها به این مساله تاکید کرده بود که دشمنی میان محیط بانان و شکارچیان و بیابانگردان طبیعت نتیجه ای جز پاشیدن بذر کینه و دشمنی در میان آنها نخواهد داشت که این کینه ها در نهایت بلای جانسوزی خواهد شد که به جان طبیعت و حیوانات آن خواهد افتاد که تا ریشه آن را خواهد سوزاند.
خبر اخیر در مورد حمله شکارچیان با کوکتل مولتوف به پاسگاه محیط بانان را شنیده اید؟ شما قبلا در یادداشت هایتان اتفاقاتی مشابه این را پیش بینی می کردید ریشه این اتفاقات را در چه می دانید؟من مساله لجبازی و شکارکشی را پیش بینی کرده بودم، ولی واقعا کوکتل مولتوف را پیش بینی نکرده بودم چون واقعا پیشرفته است! این اتفاقاتی که در بیابان می افتد همه معلول است، علت نیست و ما به دنبال علت نباید در بیابان بگردیم. کشته شدن محیط بان معلول است، کشته شدن خرس بالای آهار معلول است، کشته شدن گوزن زرد پارک پردیسان معلول است، پرتاب کوکتل مولتوف به پاسگاه معلول است. متاسفانه جامعه خبرنگاران محیط زیستی ما زمانی که می خواهند دنبال علت بگردند به سراغ معلول می روند همانطور مسوولین هم هر وقت می خواهند به دنبال علت بگردند به سراغ معلول ها می روند در صورتی که علت جای دیگری است.
معلول چه چیزی است؟
من در سال 71 مطلبی نوشتم با عنوان امکان اجرای قانون. آن موقع تازه زمانی بود که قوانین خلق الساعه برای ممنوعیت شکار و محدودیت در این باره که یکی از علت های همین معلول هاست توسط غیر متخصصین به صورت قانون در می آمد. این قانون شکارچی و محیطبان را مقابل هم قرار می داد. خلاصه مطلب من این بود، قانونی که نمی توانید اجرا کنید وضع نکنید. به دلیل اینکه اگر بنا به اجرا باشد نیرویش را ندارید و اگر نخواهید اجرا کنید قانون را بی اعتبار کرده اید. دوم اینکه هنگامی که این قوانین را وضع می کنید چه کسی باید این قوانین را اجرا کند؟ محیط بان در بیابان در شرایط سختی مثل سرمای بیش از حد یا گرمای بیش از حد. یا اینکه از نظر پزشکی افت قند خون پیدا کرده این قوانین را باید اجرا کند، طرف مقابل هم یک انسان کم سوادی است که او هم همین حالت ها را دارد و مسلح هم هست، عرصه هم عرصه خشنی است این دو طرف به هم تیراندازی می کنند. زمانی من این را گفتم که حتی یک محیط بان هم شهید نشده بود و یک شکارچی هم کشته نشده بود.
ریشه شکل گیری این کینه ورزی و لجبازی را از کجا می دانید؟آخرین مقاله ای که بنده دراین باره نوشتم با عنوان «بوی خون می آید» بعد از زمانی بود که شکارچی گوزن زرد را در پارک پردیسان هدف قرار داد (که سرگذشت نامعلومی هم داشت). در آن زمان مدیر کل محیط زیست سخنرانی احساساتی کرد که خلاصه سخنرانی اعلان جنگ دادن به یک گروه بود. گفتند که شکار را کلا ممنوع می کنند. من در آن زمان اعلام کردم که شما با چه نیرویی اعلان جنگ می کنید. به پنج، شش میلیون آدمی اعلان جنگ می دهید که همه مسلح هستند، لباسشان، ماشینشان معلوم نیست و اکثرا تفنگ های غیرمجاز پنهان کرده در کوه دارند. من از همان زمان اعلام کردم که این اعلان جنگ تبعات دارد. این اعلان جنگ باعث زنده شدن فرهنگی می شود که سال هاست به فراموشی سپرده شده بود. این فرهنگ، فرهنگ شکارهای لجبازانه بود. در دهه 30 که سازمان شکاربانی و نظارت بر صید تاسیس شد یک عده آدم قلچماق از ژاندارمری آوردند به عنوان نیروهای سازمان شکاربانی و نظارت بر صید، اینها با همان فرهنگ وکیل باشی خودشان شروع کردند به قلع و قمع و کتک زدن که نتیجه آن هم شکارهای لجبازانه شد. تقریبا شبی نبود که برای نشان دادن لجبازی شان سرو کله و دست و پای 10-20 آهو در گونی پر نشود و به داخل ساختمان های شکاربانی پرت نشود اتفاقا یکی از دلایلی که نسل آهو رو به انقراض رفت همین کارهای لجبازانه بود که دلیل آن هم مقررات و رفتارهای غلط بود. این روش مدت ها بود با آمدن محیط بان های تحصیلکرده و با تجربه ای مانند بیژن دره شوری و هوشنگ ضیایی اصلاح شد و رفتارها محترمانه شد. در نتیجه فرهنگ شکارهای لجبازانه به تدریج از بین رفت. اما با قوانین غلطی که در این مدت از 20 سال پیش همینطور به تدریج وضع شده و بیرون آمده و بین محیط بان و کسانی که به شکار می روند ایجاد دشمنی کرده باعث این اتفاقات شده است.
پس علت را سیاستگذاری های غلط در دوره های قبل می دانید؟
صد در صد. این حس لجبازی باعث تیراندازی به طرف محیط بان، حمله با کوکتل مولتوف و آتش زدن جنگل ها می شود. اینها تماما لجبازی هایی است که شکارچیان می کنند. مسوولان محیط زیست به کسانی اعلان جنگ دادند که این کارها را قادر هستند انجام دهند. علت را در بیابان نباید جست و جو کرد علت را در جای دیگری باید جست و جو کرد که تصمیم گیری های محیط زیستی انجام می شود. تصمیم هایی که غیر کارشناسانه است. کسانی راجع به بیابان تصمیم گیری می کنند که تا به حال یک شب در بیابان نخوابیده اند. برای کسانی که 2ماه پوتین از پایشان در نمی آید کسانی تصمیم می گیرند که تا به حال پوتین به پا نکرده اند. کسی که برای بیابان اندیشه می کند باید از جنس خود بیابان باشد.
با این اوصاف چه تدبیری می توان اندیشید تا جلوی این لجبازی ها گرفته شود و محیط زیست بیشتر از این آسیب نبیند؟
چاره کار یک مطلب بسیار طولانی می طلبد و بحث کاملا فنی است که باید به صورت یک میزگرد بررسی شود. اما به صورت خلاصه چاره کار هر چیزی که هست ایجاد دشمنی میان محیط بان و بیابانگردهای مسلح نیست. این دشمنی از هرجا جلویش گرفته شود خوب است. برای تصمیم گیری در این حوزه باید در بیابان خوابیده باشید و با محیط بان گذرانده باشید. روانشناسی بیابان چیز دیگری است. تا به حال ما یک درگیری فیزیکی با محیط بان داشتیم بعد شد تیراندازی به طرف محیط بان حالا شده کوکتل مولتف این واقعا خطرناک است چون اگر جلوی این کارها گرفته نشود شاهد اتفاقات بدتر هم خواهیم بود.
در گذشته هم شاهد تصمیمات غلط اینچنینی بوده ایم. یکی از تصمیمات غلط سازمان محیط زیست آوردن دلبر و کوشکی به پارک پردیسان است. برای ازدیاد نسل یوزپلنگ تصمیم گرفته شده است که کوشکی و دلبر که سال ها در بیابان از هم جدا زندگی می کنند در پردیسان کنار هم قرار گیرند. به جای کنار هم قراردادن این دو در بیابان برای جفت گیری تصمیم گرفتند آنها را در هوای آلودهای که ما قادر به تنفس نیستیم این دو حیوان جفت گیری انجام دهند. این پلنگ ها هم سرگذشت ببرهایی را پیدا خواهند کرد که مشمشه یکی یکی آنها را از پا درآورد. تصمیم نادرست دیگر سازمان ول کردن شیر در میانکاله است. این تصمیم به دلایلی اشتباه است. اولا که میانکاله دیگر از دست گاوداری ها و گوسفندداری ها جای سوزن انداختن ندارد بعد هم اگر مساله کمبود جا وجود نداشته باشد طبیعت آن طبیعت شیر نیست. شیر یک طبیعت دیگری دارد در صورتی که آنجا درخت انار وحشی قرار دارد که قاعدتا غذای شیر نیست.
چاره مقابله با این لجبازی ها چیست؟
چاره این کار، فعالیت های فرهنگی است. یعنی به جای بگیر وببند و زنجير و دشنه نشان دادن، مسوولان محیط زیست باید در رسانه ها با مردم حرف بزنند. همه را با یک چوب نرانند. اینهایی جنکل آتش می زنند، حیوانات را می زنند. کوکتل مولتوف می زنند، به چند دسته تقسیم می شوندو. انهایی که کاملا موجودات وحشی حیوان کش و وحشی که هیچ حرفی با انها نداری و با هیچ حرفی هم درست نمی شوند. نمونه اش آن کسی که شکم خرس را پاره می کنند. ما با اینها نه کاری داریم و نه به جایی می رسیم. یک دسته شکارچی های غیرمجازی هستند که در حاشیه شهرهای کوچک زندگی می کنند و برای خودشان شکار می کنند. می شود با اینها کار فرهنگی کرد و به آنها گفت با شما کاری نداریم. این طبیعت برای شماست. البته به این معنا نیست که اینها را اعمال قانون نکنیم.
یک دسته هم شکارچی های تحصیل کرده و فهمیده هستند. نه فقط آنهایی که دکتر و مهندس هستند. علاوه بر اینها فردی که در فلان دهات زندگی می کند اما محیط زیست را می فهمد. کسی است که قانون را می شناسد و دلش می خواهد با قانون همکاری کنند. به شرطی که سازمان محیط زیست هم انها را به حساب بیاورد. اینها حافظان بالقوه محیط زیست هستند. هرچند که شکارچی هستند. (لطفا دوستان جوان احساساتی به من حمله نکنند که از شکارچی ها دفاع می کنی) اگر آدمهایی از جنس خودشان با اینها حرف بزنند، گوش می دهد. لزوما لفظ قلم حرف زدن و لباس شیک پوشیدن، اینها را تحت تاثیر قرار نمی دهد. با اینها باید امیرخان آهنی حرف بزند. آقای کاوه از اصفهان صحبت کند. بیژن دره شوری و هوشنگ ضیایی و خسرو سریری حرف بزنند. این جماعت به آدم های اتوکشیده اطمینان نمی کنند. اگر با اینها به زبان خودشان حرف زده شود، در درجه اول خودشان شکار نمی روند. در درجه دوم خودشان حافظ محیط زیست می شوند. ما فراموش نکنیم مناطق چهارگانه ای که اکنون باقی مانده مثل پارک ملی گلستان، خوش ییلاق، میانکاله، توران، بمو، قمشلو، کلاه قاضی و دهها منطقه دیگر، یادگار شکارچی هاست. شکارچی هایی نظیر اسکندر فیروز، گل سرخی، مرحوم منوچهر ریاحی و … لطفا دوستان پارک پردیسان و جوانان احساساتی همه شکارچی ها را به یک چوب نرانند.
الان منهای آن ۵ میلیون نفری که اسلحه در دست دارند، چیزی در حدود یک میلیون نفر شکارچی مجاز داریم. یک دهم اینها را هم بتوانیم جذب این پیشنهاد کنیم، می شوند ۱۰۰هزار نفر. این عدد را تقسیم کنید به کل نیروی محیط زیست که ۳ هزار نفر است. ببینید چند نفر محیط بان علاقمند به طبیعت خواهیم داشت. دلسوز و طبیعت شناس که حاضرند از جیب خودشان هزینه بکنند، با ماشین شخصی خودشان با بنزین خودشان، بدون چشمداشت، مناطق را حفاظت کنند. در زمستان های سنگین، به حیوانات علوفه و دانه بدهند، کمااینکه همین الان هم می کنند. بنابراین لطفا کاری نکنید که بیش از این بوی خون بیاید. الان به کوکتل مولتوف رسیده ایم. به کشته شن گوزن زرد پردیسان رسیده ایم، خداوند آخر و عاقبت را بخیر کند
قرق اختصاصی کمک نمی کند؟
یکی از اصولی ترین راه های چاره، اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی است. سالهاست درمورد محیط زیست من فریاد می زنم که این کار را بکنید. خوشبختانه خانم دکتر ابتکار، به تازگی به این نتیجه رسیده و آن را عنوان کرده است؛ قرق اختصاصی. اما این کار شرط و شروط دارد. اولا باید دور از هرگونه رانت و رانتخواری باشد. به دور از هرگونه فامیل بازی و پارتی بازی باشد. مناطق به کسانی واگذار شود که چه از نظر اخلاقی و چه از نظر عشق و علاقه و چه از نظر مالی از پس این کار برآیند. تازه اگر این اتفاق هم بیفتد، سازمان حفاظت محیط زیست شق القمر نکرده است. و حق ندارد منتی بگذارد. چراکه طبق نص صریح قانون، یکی از وظایف عمده سازمان محیط زیست، تکثیر و رهاسازی گونه های جانوری است. اگر سازمان محیط زیست از ۲۰ سال پیش به این وظیفه قانونی خود عمل می کردُ اکنون بجای ۱۱۶ هزار چهارپای قابل شکار که خود سازمان آمار می دهد، یک میلیون ۱۶۰ هزار شکار داشتیم که در آن صورت، به دور از احساسات، و سانتینانتالیزم می توانستیم به رتحتی اجازه شکار بدهیم، برای مردم و جوامع محلی ایجاد درآمد و شکل بکنیم، برای مملکت ارز بیاوریم و اطمینان کامل داشته باشیم که این لجبازی های احمقانه بروز نخواهد کرد. کوکتل مولتوف که هیچ، ترقه ای هم در قمیشلو منفجر نمی شود.
_________________________
نامه ویژه عکاس حیات وحش به اینانلو در دفاع از سریال پایتخت/ مردم دیگر حیوان خونی را در زیر پای شما برنمیتابند
نامه سرگشاده ی محمد تاجران به اینانلو؛ یادی از عباثی که یادش داغ بود/ وبلاگی میهمان
غیرت، توصیه اسماعیل میرفخرایی برای آنان که پشت صحنه بدنبال کباب کردن گوشت شکارند!
مناظره شکار/ فیلم
مناظره تلویزیونی شکار/ تصویری
رسانه ملی و آگهی رپرتاژ شکارچی پیر/ باز هم اینانلو خود را کارشناس خواند و منتقدان را به باد تمسخر گرفت
ناصر کرمی هم تایید کرد اینانلو دروغ گفته است!
اپورتونیستهای زیست محیطی و شنگول و منگول وارونه!/ ادامه عکس العمل ها به دروغ گویی های شکارچی پیر
باز هم خداوند این کشور را از دروغ و خشکسالی دور نگه دارد!/ در ادامه دروغ گویی های شکارچی پیر
خوش خدمتی مجری نچسب «ورزش و مردم» به دروغگویی اینانلو/ مزاح کودکانه شفیع و اینانلو با «یوزپلنگ پلو»!
آرش نورآقایی: آرام شویم!
چقدر تو بزرگواری مَرد!/ خداحافظی ایده پرداز اصلی درج نشان یوز بر پیراهن تیم ملی بعد از دروغ شکارچی
دروغ رسمی شکارچی پیر در برنامه فوتبالی ۹۰/ سوء استفاده علنی از نا آگاهی هوامل برنامه ۹۰
سقوط آزاد «محمدعلی اینانلو» با دروغ شاخدار در برنامه نود! + اسناد
شکارچی پیر به وقت عذرخواهی نیز پر مدعاست!
حساسیت شکارچی خون ریز به بوی خون!/ پرده برداری شکارچی پیر از خوی ددمنشانه کشتن برای انتقام
پاسخ دکتر فاضل به گستاخی های شکارچی پیر/ دشنه شکارچی و مدرسه دخترانه من!
پاسخ گستاخانه شکارچی پیر به دکتر فاضل/ ما داریم اخته میشویم!
خودبزرگ بینی شکارچی پیر با بیان نمایشی اقدامات خیر احتمالی/ استفاده از کارهای خیر به عنوان چماق!
دلبری یک کارشناس از مرد سبیل کلفت و خشن!
شکارچی پیر از «شرف ایرانیان» چه می داند؟/ تیغ و زنگی
از «اینانلو»یی که میشناختیم تا «اینانلو»یی که نمیشناسیم!
سرزمینمان را دوست داریم؛ پاسخی به محمد علی اینانلو
می توانم ۱۰۰ یوز به مسوولان نشان بدهم!/ ادامه ادعاهای طنزگونه در رسانه های رسمی
دفاع از شکار در غیاب مخالفان شکار در مقر سازمان حفاظت محیط زیست!/ برای حفاظت حیوانات باید آنها را به خاک و خون کشید
آقای اینانلو، شفاف پاسخ دهید: شکارچی هستید یا طرفدار طبیعت؟!
-
گم شدن دو شکارچی در سد کرج
دیده بان حقوق حیوانات: سخنگوی سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر از نجات دو شکارچی گرفتار در سد کرج خبر داد.
حسین درخشان در گفتوگو با ایسنا در تشریح جزئیات این خبر گفت: در ساعت 20 شب گذشته (سه شنبه) از طریق تماس مردمی با مرکز فوریتهای امدادی 112، امدادگران پایگاه چالوس در جریان گرفتار شدن دو تن قرار گرفتند.
وی با بیان اینکه بلافاصله دو تیم جستجو به ضلع شرقی سد کرج واقع در محور کرج چالوس اعزام شدند گفت: امدادگران پس از ساعتها توانستند دو شکارچی گرفتار در محل را بیابند.
سخنگوی سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر با بیان اینکه این دو شکارچی به دلیل تاریکی هوا راه خود را گم کرده بودند، گفت: سرانجام امدادگران این دو نفر را نجات دادند.