برچسب: شکار

  • انتشار آزادانه تصاویر کشتار حیات وحش، نشانه قدرت و مردانگی یا بلاهت و نادانی؟/ تصویر

    انتشار آزادانه تصاویر کشتار حیات وحش، نشانه قدرت و مردانگی یا بلاهت و نادانی؟/ تصویر

    Animal-Rights-Watch-ARW-7128

    دیده بان حقوق حیوانات: انتشار تصاویر کشتار حیات وحش در شبکه های اجتماعی فزونی یافته است.

    این روز ها کشتارچیان بی باک بدون هیچ واهمه ای از برخورد مسوولان، تصاویر یادگاری خود از کشتار حیات وحش را در شبکه های اجتماعی منتشر می کنند و «لایک می گیرند»! در آخرین نمونه یک کفتار راه راه سوژه نادانی فردی شده که احتمالا قطار فشنگش نشانه قدرت است و لاشه کفتاری که آویزان کرده نشانه مردانگی!

    باید دید بعد از فروکش کردن جو رسانه ای یک سال اول روی کار آمدن دولت جدید، آیا تغییر عملی در برخورد مسوولان با این ناهنجار ها رخ می دهد یا خیر.

    ________________________

    آلت تناسلی کفتار ماده و خوش شانسی! کشتن بی‌رحمانه یگ گونه نادر بر بستر خرافات و نادانی/ فیلم +۲۱

  • عکس‌های یادگاری شکارچیان پاژن سوار از جنایت‌های عجیب در طبیعت/ تصویر

    عکس‌های یادگاری شکارچیان پاژن سوار از جنایت‌های عجیب در طبیعت/ تصویر

    Animal-Rights-Watch-ARW-7627

    دیده بان حقوق حیوانات: تصاویر هولناک تلفن همراه پرده از راز جنایت‌های شکارچیان لارستان برداشت.  وقتی نیروهای یگان محیط‌زیست در جریان تردد شکارچیان غیرمجاز در مناطق آزاد لارستان، قرار گرفتند عملیات جست‌وجوی شبانه کلید خورد.
    ویراژهای مرموز
    خودرو گشت محیط‌بانی درحال بررسی‌های مناطقی که احتمال داشت شکارچیان دست به شکار بزنند متوجه یک خودرو پاژن شدند که در مسیر مخالف ماموران درحال بازگشت بود. نیروهای محیط‌زیست که به خودرو مرموز مشکوک شده بودند برای بازرسی به راننده آن  ایست دادند اما راننده پاژن بدون توجه به فرمان ایست مسیر خود را به سمت یک جاده فرعی و خاکی کوهستانی تغییر داد و برای فرار از قانون با ویراژهای پرسرعت گریخت. محیط‌بانان که می‌دانستند راز مخوفی در آن خودرو مرموز وجود دارد به سرعت دست به تعقیب و گریز زدند. تا این‌که مردان پاژن سوار هنگام فرار یک کیسه را از درون خودرو به بیرون پرتاب کرده و به فرار خود ادامه دادند. راننده پاژن سعی داشت با انتخاب یک مسیر صعب‌العبور و سنگلاخ خودرو محیط‌زیست را زمینگیر کند و موفق به فرار شود اما راننده خودرو محیط‌زیست که به منطقه آشنایی کامل داشت با انتخاب جاده هموار دیگری تغییر مسیر داده و پس از دقایقی خودرو محیط‌بانان روبه‌روی پاژن ترمز کرد. مردان متواری که به ایستگاه آخر رسیده بودند، از خودرو پیاده شدند و این‌بار با پای پیاده از مهلکه گریختند. محیط‌بانان با هوشمندی دست به تعقیب ۳ مرد مرموز زدند. در جریان تعقیب و گریز پیاده، ۲ نفر از شکارچیان توسط محیط‌بانان دستگیر شدند و یک نفر از آنان موفق به فرار شد.
    ماموران پس از بازداشت آنها به سراغ کیسه‌ای رفتند که حین فرار به بیرون از خودرو پرتاب کرد بودند.  با باز کردن کیسه سیاه‌رنگ راز فرار مرموز این ۳ مرد برملا شد.  ۴ لاشه کبک وحشی درون کیسه خبر از جنایت مخوفشان می‌داد. همچنین در بازرسی از خودرو متخلفان ۲ سلاح شکاری دارای جواز، یک قبضه سلاح شکاری غیرمجاز، مقادیری مهمات و سایر ادوات شکار کشف شد.
    عکس‌های هولناک
    پس از انتقال شکارچیان خشن به اداره محیط‌زیست، راز جنایت هولناک‌تری برملا شد. ماموران دست به بررسی گوشی تلفن همراه شکارچیان زدند و با تصاویر غم‌انگیزی مواجه شدند. تصاویر تاسفباربود و از شکار غیرمجاز تعداد زیادی کبک، تیهو و کبوتر وحشی، تصاویری از بریدن سر یک تشی، تصاویر کشتار یک خرگوش وحشی و تصاویری از شکار غیرمجاز مرغابی‌سانان خبر می‌داد.
    با برملا شدن این جنایت‌های عجیب هر ۲ متهم پس از تشکیل پرونده به همراه مدارک موجود به مراجع قضایی معرفی شدند. تحقیقات برای دستگیری شکارچی فراری ادامه دارد.

  • کمین رذیلانه شکارچیان در چشمه آب؛ حیوانات تشنه در دام شکارچیان ناجوانمرد/ تصویر

    کمین رذیلانه شکارچیان در چشمه آب؛ حیوانات تشنه در دام شکارچیان ناجوانمرد/ تصویر

    Animal-Rights-Watch-ARW-7625

    دیده بان حقوق حیوانات: حیواناتی که به خاطر تشنگی خود را به رودخانه و چشمه آب می‌رساندند در کمینگاه شکارچیان بی‌رحم گرفتار می‌شدند. به گزارش دیده‌بان حیات‌وحش ایران، به دنبال دریافت گزارشی مبنی بر حضور شکارچیان در مناطق آزاد لارستان، محیط‌بانان بلافاصله عازم محل شدند.

    سرپرست اداره محیط زیست لارستان در این باره گفت: در نزدیکی محل گزارش شده محیط‌بانان متوجه یک خودروی پاژن شدند که در مسیر مخالف مأموران در حال بازگشت بود. «خدانظر انصاری» افزود: نیروهای محیط‌زیست برای بازرسی به این خودرو دستور ایست دادند اما راننده پاژن بدون توجه به فرمان ایست، مسیر خود را به سمت یک جاده فرعی و خاکی کوهستانی تغییر داد و با سرعت زیاد مشغول فرار شد.
    به گزارش ایران شکارچیان هنگام فرار یک کیسه با محتویات نامعلوم را از درون خودرو به بیرون پرتاب کرده و به فرار خود ادامه دادند.
    راننده پاژن سعی داشت با انتخاب یک مسیر صعب‌العبور و سنگلاخ خودروی محیط زیست را زمینگیر کرده و موفق به فرار شود اما راننده خودروی محیط زیست که به منطقه آشنایی کامل داشت با انتخاب جاده هموار دیگری تغییر مسیر داده و پس از دقایقی خودروی محیط‌بانان روبه‌روی پاژن متخلفان ظاهر شده و مسیر را مسدود کردند.
    شکارچیان با دیدن انسداد جاده از خودرو پیاده شده و هر کدام به سمتی متواری شدند و محیط‌بانان نیز به تعقیب آنان پرداختند.
    در جریان تعقیب و گریز پیاده، دو نفر از شکارچیان توسط محیط‌بانان دستگیر و یک نفر از آنان موفق به فرار شد.
    مأموران پس از بازداشت شکارچیان به سراغ کیسه‌ای رفتند که هنگام فرار به بیرون از خودرو پرتاب کرده بودند و متوجه لاشه چهار کبک وحشی در درون کیسه شدند.
    همچنین در بازرسی از خودروی شکارچیان دو تفنگ شکاری دارای جواز، یک سلاح شکاری غیرمجاز، مقادیری مهمات و سایر ادوات شکار کشف شد.
    پس از انتقال شکارچیان به اداره محیط‌زیست، مأموران به بررسی گوشی تلفن همراه شکارچیان پرداخته و با تصاویر غم‌انگیزی مواجه شدند.
    در بازرسی از گوشی تلفن متخلفان تصاویر تأسف‌باری از شکار غیرمجاز تعداد زیادی کبک، تیهو و کبوتر وحشی، تصاویری از بریدن سر یک تشی، تصاویر کشتار یک خرگوش وحشی و تصاویری از شکار غیرمجاز مرغابی سانان مهاجر به‌دست آمد.
    هر دو پس از تشکیل پرونده همراه مدارک موجود به مراجع قضایی معرفی شده و در جریان بازجویی‌ها علاوه بر شکار غیرمجاز پنج کبک وحشی در روز دستگیری، به شکار غیرمجاز حدود ۷۰ پرنده وحشی از انواع کبک، تیهو، کبوتر وحشی و تعدادی از انواع مرغابی سانان، یک تشی و یک خرگوش وحشی اعتراف کردند.

  • ابهام‌هایی بیشتر در قوچ‌فروشی آن موسسه‌/ وبلاگ میهمان

    ابهام‌هایی بیشتر در قوچ‌فروشی آن موسسه‌/ وبلاگ میهمان

    Animal-Rights-Watch-ARW-7410

    دیده بان حقوق حیوانات/ سام خسروی فرد*: انتشار دو مقاله‌ در ایران‌وایر (ا و ۲) سبب شد موسسه‌ حیات‌وحش میراث پارسیان واکنش نشان دهد و در جوابیه‌ای که در وب‌سایتش منتشر کرد بنویسد در فروش پروانه شکار قوچ‌های کمیاب لارستان دست داشته است (۳).

    گرچه پاسخ‌گویی این موسسه اقدامی ستودنی است اما نمی‌توان از جوابیه آن به سهولت گذشت. زیرا باوجود آن که این پاسخ مُهر تاییدی است به آنچه در دو مقاله قبلی مطرح شده بود، ابهام‌های جدیدی را به همراه آورد. به عبارت دیگر، آن بنگاه با سربلندی اعتراف کرد که در فروش پروانه شکار قوچ لارستان همکاری داشته است. با این حال، به اصلی‌ترین سوال آن دو مقاله و پرسش افکار عمومی (که اثر آن را می‌توان در شبکه‌های اجتماعی هم دید) پاسخی درخور و قانع‌کننده نداده است: چرا موسسه‌ای که اهدافش حفاظتی است در حراج پروانه شکارِ قوچی دست دارد که بر اساس تقسیم‌بندی مهمترین مرجع‌بین‌المللی یعنی IUCN به عنوان جانوری آسیب‌پذیر ((Vulnerable و تهدید شده (Threatened) معرفی شده است؟ علاوه بر بی‌پاسخ ماندن این سوال، موارد دیگری نیز در جوابیه آن بنگاه مطرح شده که نیاز به تعمق بیشتری دارد. آنچه در پی‌ می‌آید پرتوافکنی به ابهام‌های جدید در جوابیه‌ موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان است تا شاید پرداختن و یافتن پاسخ برای آنها در سایه شفاف‌سازی بتواند راه حفاظت را هموار کند.

    ۱- جوابیه چنین آغاز می‌شود:‌ «در پی برخی گفت‌وگوها در چند روز اخیر پیرامون فعالیت‌های موسسه حیات وحش میراث پارسیان، این موسسه برخود لازم دانست تا برای حفظ احترام کارشناسان و متخصصان همکار در پروژه‌ حفاظت از قوچ لارستان توضیحاتی دراین باره ارائه کند.» معنی دیگر این مقدمه آن است که موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان نه برای روشنگری، نه برای احترام به افکار عمومی و نه برای پاسخگویی به سوالات طرفداران خود و دوستداران حیات‌وحش بلکه صرفا برای حفظ احترام به «همکاران پروژه قوچ لارستان» جوابی را منتشر کرده است. نادیده‌ گرفتن خواست مردم و افکار عمومی در همین دو خط هویداست. بدین ترتیب می‌توان از آن بنگاه سوال کرد که با این رویکرد مردم‌گریز چگونه می‌توان از مشارکت مردم برای حفاظت حیات‌وحش بهره جست؟ می‌توان از این نکته فروگذشت که بر اساس روال متعارف پاسخ باید در رسانه‌ای منتشر شود که به موضوع پرداخته است. آن بنگاه اما، با نادیده گرفتن این واقعیت که دو مقاله در این ارتباط نوشته شده و در چند وب‌سایت نیز بازتاب‌ داشته است آن را «برخی گفت‌وگوها» می‌نامد و بدین ترتیب بار دیگر اطلاعاتی غیردقیق به مخاطبانش می‌دهد.

    ۲- شکی نیست که گزارش بررسی سریع وضعیت قوچ لارستان همان است که در جوابیه آمده یعنی «نخستین بررسی وضعیت [زیر] گونه‌ در خطر انقراض قوچ لارستان در ایران». با نگاهی به صفحه اول آن گزارش نام چهار تشکل و سازمان قید شده است که عبارتند از: بنیاد حیات‌وحش پارسیان (ثبت شده در آمریکا)، انجمن طرح سرزمین، انجمن محیط‌بان، و سازمان محیط‌زیست. اگر موسسه قوچ‌های وحشی (آن چنان که در جوابیه آمده) جزو حمایت‌کنندگانِ مالی آن مطالعه بوده چرا علامت تجاری و نام آن در کنار چهار سازمان و تشکل فوق‌الذکر (چه در نسخه فارسی و چه در نسخه انگلیسی) وجود ندارد؟
    به علاوه، در گزارشی که بر علمی بودن آن تاکید می‌شود ضمن باز کردن فضا برای صدور پروانه شکار آمده است:«مثل روش مشارکت با مردم محلی در ایجاد قرق اختصاصی برای “قوچ مارخور” در پاکستان باید به عنوان روش‌های قابل اتکا به هر یک توجه کرد و ممنوعیت شکار را تنها ابزار حفاظتی ندانست». آنچه منظور نویسنده بوده کل‌مارخور (Capra falconeri) است. زیرا گونه‌ای به اسم قوچ مارخور وجود ندارد. در گزارشی که بر علمی بودن آن تاکید می‌شود چنین اشتباهی را چگونه می‌توان توجیه کرد؟

    ۳- در این جوابیه آمده است: «… موسسه با اعتقاد به استفاده از ابزار شکار محدود و مدیریت شده تروفه ـبه عنوان یکی از روش‌های مرسوم تامین هزینه‌های سنگین حفاظت‌ـ ‌مذاکراتی را برای کاهش تعداد پروانه سالانه‌ قوچ لارستان به ترتیبی که در سال‌های گذشته انجام می‌شد و رساندن آن به حداکثر دو پروانه با بهای بالا، به جای چندین پروانه به بهای پایین، آغاز کرده است و موفق شده تا موافقت مسولان سازمان حفاظت محیط‌زیست را با فروش دو پروانه شکار در کشورهای خارجی با قیمت بالا و با همکاری موسسه قوچ‌های وحشی جلب نماید. بدیهی است که سازمان در این کار، پروانه مازاد صادر نکرده است بلکه تعداد آن را به تنها دو تروفه کاهش داده است. مراحل حراج پروانه‌ها توسط خود موسسات خارجی صورت می‌گیرد.» این بخش از جوابیه دست کم پنج سوال ایجاد می‌کند که اگر خبرنگاران مستقل و بی‌غرض آن را خوانده باشند بی‌تردید برای یافتن جواب آنها تلاش خواهند کرد.
    نخست) در گزارش بررسی سریع وضعیت قوچ لارستان (به عنوان تنها منبع علمی و مطالعاتی این زیرگونه) نه تنها نسبت جنسی و سنی جمعیت قوچ‌های لارستان تعیین نشده (شاید به این دلیل که از دامنه مطالعه خارج بوده) که در آن به طور مشخص آمده است باید آنالیز جمعیت قابل برداشت صورت پذیرد. حال سوال این است که تعداد دو راس قوچ لارستانِ در معرض تهدید (Threatened) بر مبنای کدام مطالعه و بررسی تعیین شده است؟
    دوم) اسرافیل شفیع‌زاده که عکسی از او در گزارش موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان کنار قوچ لارستان شکار شده‌ای درج شده در مناظره شکار (۴) از فروش سه پروانه شکار قوچ لارستان پرده برمی‌دارد. صرف نظر از این که ارتباط این فعال توریسم شکار با موسسه چیست، کدامیک از این دو ادعا صحیح است؟ دو یا سه پروانه قوچ لارستان؟ آیا دو پروانه به موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان تعلق گرفته و سومی به موسسه‌ای دیگر؟ آیا فروش پروانه شکار با قیمت بالا (حراجی به مبلغ ۱۰۰ هزار دلار) با همکاری موسسه قوچ‌های وحشی انحصاری کردن پروانه شکار نیست؟
    سوم) چرا موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان به جای متقاعد کردن سازمان محیط‌زیست برای صادر نکردن پروانه شکارِ جانوری در معرض تهدید در شرایطی که امکان همکاری جامعه محلی و بهره‌مندی آنان وجود ندارد صرفا تلاش کرده است که تعداد پروانه‌های شکار آن کاهش یابد؟
    پنجم) آیا نمی‌شد در این مرحله (تا فراهم آمدن زیرساخت‌های لازم) هزینه‌های حفاظت و تکثیر قوچ‌های کم‌ياب لارستان از طریق دیگری به دست می‌آمد؟ (اخبار منتشر شده نشان می‌دهد، آن بنگاه تا کنون دو حراج آثار هنری راه انداخته و مبلغ قابل توجهی نیز از این راه به دست آورده است. فروش آثار پرویز تناولی از آن جمله است).

    ششم) آیا زیرساخت‌های لازم برای حفاظت، مهیا شده و تنها با فروش پروانه‌های شکار هزینه‌های سنگین حافظت تامین می‌شود؟

    ۴- در جوابیه آمده است: «مطابق توافق موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان [ثبت شده در ایران]، موسسه حیات‌وحش پارسیان [ثبت شده در آمریکا] و موسسه قوچ‌های وحشی با سازمان حفاظت محیط‌زیست، درآمد حاصل از فروش این پروانه صرف حفاظت از ذخیره‌گاه مذکور توسط گروه مدیریتی و اجرایی محلی خواهد شد. سازوکار هزینه این درآمد نیز، خارج از سازوکار دولتی و از طریق تاسیس یک صندوق محلی توسط حاشیه‌نشینان ذخیره‌گاه مذکور و با نظارت سازمان حفاظت‌محیط زیست خواهد بود.» سوال اینجاست که چرا چنین توافق‌نامه‌ای به اطلاع عموم نرسیده است؟ آیا این کارِ پنهانی، انحصاری کردن و مونوپلی فروش پروانه‌های شکار جانوران در خطر انقراض نیست؟

    ۵- جوابیه می‌افزاید: «در حال حاضر، یک خریدار خارجی تمایل خود را برای خرید این پروانه مشروط بر استفاده در حفاظت اعلام کرده است. با این حال به دلیل آن که هنوز مذاکرات برای معرفی ذخیره‌گاه (مطابق قوانین مربوط به قرق‌های اختصاصی) و همچنین تشکیل صندوق محلی به نتیجه‌ نهایی نرسیده است فرایند فروش پروانه تکمیل نشده و هنوز مبلغی جا به جا نشده است. از طرفی موسسه، هیچ گونه دخالت و منفعتی در درآمد حاصل از فروش و اجرای برنامه شکار نخواهد داشت.» نکته‌ای که آن بنگاه اشاره نمی‌کند این است که در فصل بهار، شکار انجام نمی‌شود. بنابراین می‌توان زنده بودن آن قوچ کم‌یاب لارستان را عجالتا مدیون فصل دانست. در عین حال سندی هم برای ادعای مطرح شده منتشر نمی‌کند. به علاوه، اگر آن بنگاه به کار خود اعتقاد راسخ دارد چرا موضوع را از روز نخست به طرفداران حیات‌وحش و دوستداران خود از طریق وب‌سایت و یا آن رپرتاژ آگهی در ایرنا (۵) اطلاع نداد؟

    ۶- بر اساس جوابیه، «کارشناسان موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان به لزوم ایجاد الگوی پایدار در استفاده از ابزارهای متداول حفاظت اعتقاد دارند. قابل پیش‌بینی است که هر روش نا‌آشنا با بازخورد‌های مثبت و منفی روبه‌رو خواهد بود. استفاده از شکار تروفه در حفاظت موضوعی است که علی‌رغم موفقیت در موارد قابل استناد و تایید جهانی، همواره مورد انتقاد بوده و خواهد بود.»
    آن بنگاه البته اشاره نمی‌کند که بحث شکار تروفه مطرح نیست. بلکه بحث شکار «تروفه در معرض تهدید» مورد نظر است. در متن «اصول شکار تروفه به عنوان ابزاری تشویقی برای حفاظت» که توسط IUCN در آگوست سال ۲۰۱۲ انتشار یافته (۶)، به شکار تروفه اشاره شده است که: «نوعی استفاده از حیات‌وحش است. اگر به درستی مدیریت شود ممکن است با ایجاد درآمد و انگیزه‌های اقتصادی بتواند به دستیابی اهداف حفاظتی و نیز معیشت محلی کمک کند. اما در صورت مدیریت ضعیف به دست آوردن آن منافع با شکست مواجه می‌شود. گرچه انواع گونه‌ها (بسیاری از آنها که جمعیت قابلی دارند) به عنوان تروفه شکار می‌شوند، برخی از گونه‌های در معرض تهدید نیز ممکن است در رده شکار تروفه به منظور استراتژی‌های حفاظت مکانی خاص به شمار آیند. یوزپلنگ و کرگدن سیاه در آفریقا جنوبی، کل مارخور در پاکستان از آن جمله‌اند. همه این گونه‌ها در ضمیمه یک کنوانسیون سایتس هستند (۷).» وقتی مرجعی معتبر چون IUCN با ۶۶ سال قدمت چنین با احتیاط از شکار تروفه و مدیریت مناطق سخن می‌گوید و به نقش مخرب آن در صورت مدیریت غلط اشاره می‌کند، چگونه موسسه تازه تاسیس حیات‌وحش میراث پارسیان می‌تواند تضمین کند اجرای پروژه شکار- حفاظت در ایران و به خصوص در ارتباط با قوچ کمیاب لارستان با موفقیت رو‌به‌رو خواهد شد؟

    ۷ – در بخشی از جوابیه آمده است: «موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان مطابق با اساسنامه خود حفاظت پایدار و تلاش در جهت آن را تنها هدف خود می‌داند و شکار محدود و مدیریت شده را به عنوان یکی از ابزارهای حفاظت می‌شناسد؛ شکاری که منافع جامعه محلی را تضمین و هزینه‌های حفاظت زیستگاه‌ها را تامین کند.» تا پیش از این به همکاری در فروش شکار با موسسات خارجی و حتی شکار محدود و مدیریت شده نه در اساسنامه آن بنگاه اشاره شده بود و نه در وب‌سایتش. آیا این، رویکرد جدید موسسه پارسیان است؟ یا این که از ابتدا هدف غایی، فعالیت در حوزه شکار بوده و پروژه‌های حفاظتی نیز برای دستیابی به هدف نهایی اجرایی شده است؟ چه رویکرد عوض شده و چه از ابتدا هدف، فعالیت در حوزه شکار بوده باشد، چرا هیچ‌وقت چنان اهدافی برای اطلاع عموم منتشر نشده بود؟

    موافقت یا مخالفت با شکار یا مدیریت و حفاظت مناطق با کمک مردم بحث دیگری است. اینجا سخن از همدستی و همکاری موسسه‌ای حفاظت‌گراست در فروش قوچی در معرض تهدید. آیا بعد از این می‌توان به سازمان‌های مردم‌نهاد اعتماد کرد که صادقانه و شفاف فعالیت می‌کنند و آن پس و پشت، خرید و فروش جانوران وحشی (به خصوص جانوران در حال انقراض) در جریان نیست؟ پاسخ درست، منطقی و علمی به سوال‌های مطرح شده در این مقاله می‌تواند در رفع فضای بدبینی و بی‌اعتمادی موثر باشد. تلاش برای مسکوت ماندن موضوع پیش‌آمده شاید چهره‌ای کریه نه تنها از موسسه‌ حیات‌وحش میراث پارسیان (که خدمات شایانی در حوزه حفاظت انجام داده) به نمایش بگذارد که وجهه سایر تشکل‌های زیست‌محیطی را نیز ممکن است خدشه‌دار ‌کند.

    پی‌نوشت: نام موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان بر روی بروشورهای دو گونه تازه خریداری شده ببر بنگال و کانگروی قرمز در باغ‌وحش تهران این سوال را برای برخی از فعالان حامی حیوانات به وجود آورده که آیا این موسسه در نقل و انتقال این گونه‌ها به باغ‌وحش تهران نیز نقش دارد یا نه؟

    _______________________
    ۱- پول از شما، قوچ از آنان (لینک)
    ۲- تاملی در قوچ‌فروشی آن موسسه (لینک)
    ۳- جوابیه موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان (لینک)
    ۴- مناظره شکار (لینک)
    ۵- رپرتاژ آگهی ایرنا (لینک)
    ۶- دستورالعمل IUCN برای شکار تروفه (لینک)

    ۷- عین متن دستورالعمل IUCN:

    “Trophy hunting is a form of wildlife use that, when well-managed, may assist in furthering conservation objectives by creating the revenue and economic incentives for the management and conservation of the target species and its habitat, as well as supporting local livelihoods. However, if poorly managed, it can fail to deliver these benefits. Although a wide variety of species (many of which are both common and secure) are hunted for trophies, some species that are rare or threatened may be included in trophy hunting as part of site-specific conservation strategies. Examples include Cheetah Acinonyx jubatus and Black Rhinoceros in southern Africa, and Straight-Horned Markhor Capra falconeri megaceros in the Torghar Valley of Pakistan, all of which are species listed on Appendix I of CITES.”

    * آتش نوشت

    ___________________

    یک تردید آزار دهنده؛ آیا مجوز شکار یوزپلنگ هم صادر شده یا می شود؟!/ وبلاگ میهمان

    قوچ کشی در پروژه‌ی حفاظت از قوچ لارستان/ توضیح مؤسسه حیات وحش میراث پارسیان

    تاملی در قوچ‌فروشی آن موسسه/ وبلاگ میهمان

    پول از شما قوچ از آنان؛ حفظ حیات با کشتار/ وبلاگ میهمان

  • یک تردید آزار دهنده؛ آیا مجوز شکار یوزپلنگ هم صادر شده یا می شود؟!/ وبلاگ میهمان

    http://arw.ir/wp-content/uploads/2013/03/Animal-Rights-Watch-ARW-5674.jpg

    دیده بان حقوق حیوانات/ سپهر سلیمی*: بی اغراق باید اعتراف کنم پس از مطالب افشاگرانه سام خسروی فرد در مورد فروش قوچ توسط یک موسسه زیست محیطی و پاسخ از سر اجبار آن موسسه در خصوص به مزایده گذاشتن دو قوچ لارستان، از دیروز به این فکر می کنم که آیا ممکن است مجوز شکار یوزپلنگ نیز برای برخی سازمانهای خاص صادر شده باشد؟!
    تردید در خصوص صدور مجوز شکار یوزپلنگ سه دلیل ساده دارد:

    یکم: روند صدور مجوز شکار برای قوچ لارستان اصلاً شفاف و عمومی نبوده است.(توضیح: تبلیغ برای فروش قوچ لارستان در یک موسسه ثبت شده در امریکا که برخی از موسسان آن در موسسه ایرانی نیز حضور دارند به زبان انگلیسی منتشر شده). قطعاً اگر روشنگریهای چند روز اخیر نبود این مساله هیچگاه عمومی نمی شد.

    دوم : جایگاه قوچ لارستان و یوزپلنگ آسیایی در رده بندی اتحادیه بین‌المللی حفاظت از طبیعت هر دو در جایگاه «تهدید شده»  (threatened)قرار دارند و از این نظر شبیه هم هستند.

    سوم: برخی از افرادی که در این سالها در پروژه های حفظ یوزپلنگ بوده اند در آن موسسه شکار فروش نیز حضور دارند و از کسانی هستند که مخالفت صد درصدی با شکار حیات وحش ندارند و در شرایطی آن را بلا اشکال می دانند.

    امیدوارم همه ی این تردید ها جز خیال باطل چیز دیگری نباشد و بزودی یقین پیدا کنم که هیچگاه مجوز شکار یوزپلنگ صادر نشده است. ای کاش هیچ موسسه زیست محیطی در ایران اقدام به شکار فروشی نمی کرد تا اینچنین شک و تردید نسبت به امانتداری پاسداران محیط زیست ایران به جان دوستداران حیات وحش و محیط زیست ایران نیفتد.

    * دوستداران حیوانات و محیط زیست.

    ___________________

    قوچ کشی در پروژه‌ی حفاظت از قوچ لارستان/ توضیح مؤسسه حیات وحش میراث پارسیان

    تاملی در قوچ‌فروشی آن موسسه/ وبلاگ میهمان

    پول از شما قوچ از آنان؛ حفظ حیات با کشتار/ وبلاگ میهمان

  • قوچ کشی در پروژه‌ی حفاظت از قوچ لارستان/ توضیح مؤسسه حیات وحش میراث پارسیان

    دیده بان حقوق حیوانات: موسسه حیات وحش میراث پارسیان با انتشار متنی در سایت اینترنتی این موسسه به برخی ابهامات در رابطه با قوچ کشی برای حفاظت از حیات وحش به این شکل پاسخ داد:

    «در پی برخی گفت و گوها در چند روز اخیر پیرامون فعالیت‌های مؤسسه حیات وحش میراث پارسیان، این مؤسسه برخود لازم دانست تا برای حفظ احترام کارشناسان و متخصصان همکار در پروژه‌ی حفاظت از قوچ لارستان توضیحاتی دراین باره ارائه کند.

    پروژه‌ی حفاظت از قوچ لارستان نیز همانند سایر پروژه‌های این مؤسسه بر پایه‌ی پژوهش کارشناسان متخصص در این حوزه تعریف شده است و مؤسسه حیات وحش میراث پارسیان در سال ۱۳۹۰ (سومین سال تأسیس)، وظیفه‌ی انجام

    یک پیمایش سریع با کمک مالی مؤسسه Persian Wildlife Foundation۱ و همچنین مؤسسه قوچ های وحشی  Wild Sheep Foundation را با همکاری سه گروه از کارشناسان قید شده در گزارش فاز اول پروژه به عهده داشته است. لازم به ذکر است که این پژوهش نخستین بررسی وضعیت گونه‌ی در خطر انقراض قوچ لارستان در ایران بود که نتیجه آن تخمین جمعیت حدود ۱۲۰۰ رأسی (۷۰۰ راس در مناطق حفاظت شده و ۵۰۰ راس در مناطق آزاد) این گونه در ایران بود۲.

    یکی از ‍پیشنهادهای کارشناسی ارائه شده در این گزارش، تعریف یک ذخیره‌گاه امن با مشارکت مردم محلی برای این گونه است که مؤسسه هم اکنون برای پیشبرد پروژه حفاظت از قوچ لارستان، و تعریف یک ذخیره‌گاه برای این گونه مشغول تکمیل اطلاعات منطقه از طریق مکاتبه با اداره کل محیط زیست استان هرمزگان و همچنین معرفی یک کارشناس محلی با هدف شناسایی ذخیره‌گاه مورد نظر و تشکیل گروه محلی متولی این ذخیره‌گاه است.

    هم زمان، مؤسسه با اعتقاد به استفاده از ابزار شکار محدود و مدیریت شده تروفه ـ به عنوان یکی از روش های مرسوم تأمین هزینه های سنگین حفاظت ـ مذاکراتی را برای کاهش تعداد پروانه سالانه‌ی قوچ لارستان به ترتیبی که در سال‌های گذشته انجام می‌شد و رساندن آن به حداکثر دو پروانه با بهای بالا، به جای چندین پروانه به بهای پایین، آغاز کرده است و موفق شده تا موافقت مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست را با فروش دو پروانه شکار در کشورهای خارجی با قیمت بالا و با همکاری مؤسسه قوچ‌های وحشی جلب نماید. بدیهی است که سازمان در این کار، پروانه مازاد صادر نکرده است بلکه تعداد آن را به تنها دو تروفه کاهش داده است. مراحل حراج پروانه‌ها توسط خود موسسات خارجی صورت می‌گیرد. علاوه بر این، مطابق توافق مؤسسه حیات وحش میراث پارسیان، مؤسسه حیات وحش پارسیان و مؤسسه قوچ‌های وحشی با سازمان حفاظت محیط زیست، درآمد حاصل از فروش این پروانه صرف حفاظت از ذخیره‌گاه مذکور توسط گروه مدیریتی و اجرایی محلی خواهد شد. سازوکار هزینه این درآمد نیز، خارج از سازوکار دولتی و از طریق تأسیس یک صندوق محلی توسط حاشیه نشینان ذخیره‌گاه مذکور و با نظارت سازمان حفاظت محیط زیست خواهد بود.

    در حال حاضر، یک خریدار خارجی تمایل خود را برای خرید این پروانه مشروط بر استفاده در حفاظت اعلام کرده است. با این حال به دلیل آنکه هنوز مذاکرات برای معرفی ذخیره‌گاه (مطابق قوانین مربوط به قرق‌های اختصاصی) و همچنین تشکیل صندوق محلی به نتیجه‌ی نهایی نرسیده است، فرایند فروش پروانه تکمیل نشده و هنوز مبلغی جا به جا نشده است.  از طرفی مؤسسه، هیچ گونه دخالت و منفعتی در درآمد حاصل از فروش  و اجرای برنامه شکار نخواهد داشت.

    لازم به ذکر است که این رقم، تنها قیمت پروانه شکار برای حفاظت از گونه است و هزینه‌های خدمات جانبی (مانند حمل و نقل، اقامت و راهنمایی شکار) در این قیمت منظور نشده است و ناگقته پیداست که این خدمات جانبی توسط آژانس‌های ارائه دهنده خدمات شکار عرضه می‌شود و ارتباطی با قیمت فروش پروانه ندارد.

    با این وجود، از آنجا که تمامی این فعالیت‌ها و اقدامات هنوز در مرحله مذاکره و گفت‌وگو است و اقدامی عملی انجام نشده است، (همانند هر پروژه دیگری) مؤسسه اقدام به انتشار عمومی مراحل این پروژه نکرده است. توضیحات بالا نیز تنها در جهت رفع ابهامات مطرح شده در چند روز اخیر ارائه شد.

    کارشناسان مؤسسه حیات وحش میراث پارسیان به لزوم ایجاد الگوی پایدار در استفاده از ابزارهای متداول حفاظت اعتقاد دارند. قابل پیش بینی است که هر روش نا‌آشنا با بازخورد‌های مثبت و منفی روبه‌رو خواهد بود. استفاده از شکار تروفه در حفاظت موضوعی است که علی رغم موفقیت در موارد قابل استناد و تایید جهانی، همواره مورد انتقاد بوده و خواهد بود.

    مؤسسه حیات وحش میراث پارسیان مطابق با اساسنامه خود حفاظت پایدار و تلاش در جهت آن را تنها هدف خود می‌داند و شکار محدود و مدیریت شده را به عنوان یکی از ابزارهای حفاظت می‌شناسد؛ شکاری که منافع جامعه محلی را تضمین و هزینه‌های حفاظت زیستگاه‌ها را تامین کند.

     ۱. این مؤسسه در سال ۲۰۱۰ (۱۳۸۹) در آمریکا توسط تنها یکی از پایه‌گذاران مؤسسه‌ی حیات وحش میراث پارسیان به ثبت رسیده است و این دو نهاد هویتی کاملاً مستقل از هم دارند.

    ۲. منطقه‌ی تحت پژوهش مهندس دره‌‌شوری غربی‌ترین محدوده‌ی پراکندگی قوچ لارستان بوده که جمعیت ذکر شده از جانب ایشان همین محدوده را شامل می‌شود و بیانگر مجموعه نتایج پژوهش که به وسیله‌ی دو گروه دیگر نیز انجام شد نیست.»

    ________________________

    تاملی در قوچ‌فروشی آن موسسه/ وبلاگ میهمان

    پول از شما قوچ از آنان؛ حفظ حیات با کشتار/ وبلاگ میهمان

  • پول از شما قوچ از آنان؛ حفظ حیات با کشتار/ وبلاگ میهمان

    پول از شما قوچ از آنان؛ حفظ حیات با کشتار/ وبلاگ میهمان

    Animal-Rights-Watch-ARW-7404برای دیدن تصویر بزرگ روی آن کلیک کنید.

    دیده بان حقوق حیوانات/ سام خسروی فرد*: موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان، بنیادی نوپاست که بر اساس اطلاعات وب‌سایتش در مدتی کوتاه تلاش‌های بسیاری در حوزه محیط‌زیست و حیات‌وحش ایران انجام داده است. به عنوان مثال مشارکت در راه‌اندازی سمپوزیمی در لندن با محوریت محیطزیست ایران و یا کمک مالی۱۰۰ هزار دلاری به فاز دوم پروژه حفاظت از یوز‌آسیایی. اما در کنار چنین فعالیت‌هایی به شکار فروشی و توسعه شکار تفریحی هم می‌پردازد.

    این موسسه که در اردیبهشت ۱۳۹۱ ثبت شده خواهری دارد که با نامی مشابه است در آمریکا به ثبت رسیده‌است. افراد کلیدی و مدیران هر دو موسسه کم‌وبیش مشترکند. این بنگاه غیرانتفاعی ایرانی-آمریکایی در اقدامی شگفت‌انگیز با بنیاد قوچ‌های وحشی (Wild Sheep Foundation)، همکاری کرده تا یک راس قوچ لارستان را به مبلغ ۱۰۰ هزار دلار به مزایده گذاشته شود. قوچ لارستان، زیرگونه‌ای آسیب‌پذیر و در خطر است که برخی آن را کوچکترین قوچ جهان می‌دانند.

    وقتی در زمستان سال ۱۳۹۰، یعنی حدود شش ماه قبل از ثبت رسمی موسسه میراث حیات‌وحش پارسیان در ایران گزارش بررسی قوچ لارستان منتشر شد کمتر کسی می‌توانست پیش‌بینی و باور کند که تنها دو سال بعد نام این بنگاه را که در جای‌جای وب‌سایتش از حفاظت سخن گفته در کنار تبلیغ پروانه شکار قوچ لارستان ببیند. به عبارت دیگر گزارشی تدوین شد به‌نام حفاظت و پژوهش اما به کام شکار و شکارچیان فرنگی. در گزارشی که این موسسه درباره وضعیت قوچ‌های در حال انقراض لارستان در ایران منتشر کرده آمده است ۷۰۰ راس از آنها در زیستگاه‌های حفاظت شده و ۵۰۰ راس در مناطق آزاد وجود زندگی می‌کنند. این گزارش فاقد روش‌شناسی مشخص است و البته نام بیژن فرهنگ دره‌شوری را به عنوان یکی از تهیه‌کنندگان بر پیشانی خود دارد. در گفت‌وگویی تلفنی با این اکولوژیست معتبر ایران، مشخص شد کارهای میدانی گزارش را او انجام داده و برآوردش از جمعیت قوچ لارستان در مناطقی که مورد بررسی قرار داده در خوش‌بینانه‌ترین حالت ۲۵۰ راس است.

    موسسه میراث حیات‌وحش پارسیان (Persian Wildlife Heritage Foundation) را در ایران و خواهر دوقلویش به نام بنیاد حیات‌وحش پارسیان (Persian Wildlife Foundation) را در آمریکا ثبت کرده‌اند. در وب‌سایت هر دو عنوان شده که چرخ اقتصادی آنها بر پایه کمک‌های مردمی و اعانه می‌گردد. وب‌سایت بنیاد حیات‌وحش پارسیان، رنگ و لعاب و تنوع صفحات خواهر ایرانی را ندارد و صفحاتش دیر به دیر به روز می‌شود.

    موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان، یا همان خواهر ایرانی، خود را در وب‌سایتش چنین توصیف می‌کند: «برای کمک به حفظ طبیعت و حیات وحش ایران و جلوگیرى از نابودى جانوران این کشور و زیستگاه‌هاى آنها، که به دلیل رشد جمعیت و توسعه محدوده‌هاى فعالیت انسانى بسیار آسیب‌پذیر شده‌اند، تشکیل شده است. ما بر این باوریم که پیشبرد اهداف حفاظتى جز از طریق همکارى مردم با مسولان امکان‌پذیر نیست. مردم به عنوان میراث‌داران این طبیعت کهن در نگه‌دارى از آن و تحویل بی‌کم و کاستش به نسل‌های آینده مسولند. به همین ترتیب، مسولان نیز وظیفه دارند تا از این میراث پرارزش به درستى امانت‌دارى کنند.» بر اساس آنچه در وب‌سایت این بنگاه آمده، هدف و ماموریت اعضای آن گسترش آگاهى‌هاى عمومى درباره ضرورت پاسدارى از طبیعت و حیات‌وحش ایران و ترویج ارزش‌های این میراث کم نظیر از یک سو و تعریف و اجراى طرح هاى علمى و سنجیده براى کمک به حفظ گونه‌هاى در معرض خطر و زیستگاه‌هاى شکننده حیات‌وحش است. ‌پیش از اجراى هر گونه طرحى پژوهش‌هاى دقیق صورت مى‌گیرد و عواملى که مسبب اصلى به خطر انداختن بقاى گونه‌های پرارزش این سرزمین است مشخص مى‌شود.»

    در هیچ‌یک از صفحات وب‌سایت این بنگاه از فعالیت در حوزه شکار سخنی به میان نیامده است. با این حال شماری از بنیانگذاران این موسسه شکارچیان شناخته شده و صاحبان شرکت‌های سافاری و شکار هستند. به علاوه، هومن جوکار، مدیر پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی و یکی از مدیران ارشد موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان بر لزوم اجرای طرح شکار پایدار تاکید کرده است. جوکار حدود حدود سه ماه پیش از تبلیغ فروش پروانه شکار ۱۰۰ هزار دلاری قوچ لارستان درباره ترویج شکار پایدار داد سخن داده است. به گزارش پایگاه دیده‌بان محیط‌زیست و حیات‌وحش ایران، جوکار ۱۳ مهرماه سال گذشته در همایش یوز آسیایی گفته است: «در فاز دوم پروژه حفاظت از یوز آسیایی، مدل مشارکتی دنبال می‌شود تا بتوانیم محصولات حفاظت را در اختیار مردم قرار دهیم که در سه سایت مختلف با رویکرد توسعه اکوتوریسم، چرای دام پایدار و اصولی و شکار پایدار اجرا می شود.» حمایت مدیر پروژه یوز از شکار پایدار برخی را متعجب کرد. اما اینک می‌توان دریافت که چرا یکی از مدیران موسسه‌ای که به فاز دوم پروژه یوز ۱۰۰ هزار دلار کمک کرده، در پی استقرار شکار به اصطلاح پایدار است.

    به نظر می‌رسد آنچه جوکار و شرکا در موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان دنبال می‌کنند همان مدلی است که سال‌ها پیش در کشورهای توسعه یافته و به ویژه آمریکا با موفقیت به اجرا درآمد. تجربه‌ای که پیش از انقلاب نیز در ایران پایه‌گذاری شد اما خیلی زود شکست خورد. شرکت‌های سافاری و شکار، مجالی برای بهره‌برداری و منتفع شدن مردم محلی باقی نگذاشتند و سود سرشار ناشی از شکار توریستی به جیب سهام‌داران آن شرکت‌ها سرازیر می‌شد. بدین‌ترتیب چندان دور از ذهن نیست که همان چرخه معیوب باز تولید شود.

    به دلیل روابطی که مدیران و اعضای موسسه میراث حیات‌وحش پارسیان با هنرمندان، دانشگاهیان و افراد ذی‌نفوذ دارد چهره‌ای موجه از خود ارائه کرده است. اما حضور کم‌رنگ این موسسه در رسانه‌ها، هر دلیلی که داشته باشد، نشانه‌ای است از عدم شفافیت در عملکرد آن. گرچه این موسسه می‌گوید با آگاه‌سازی مردم قصد دارد طبیعت را حفاظت کند اما در عرصه اطلاع‌رسانی عمومی کمتر ظاهر می‌شود. به عنوان مثال، این بنگاه با همکاری بنیاد میراث ایران سمپوزیمی در لندن برگزار کرد که کمتر بازتابی در رسانه‌های داخلی داشت و تنها بی‌بی‌سی فارسی، رادیو زمانه و کیهان لندن آن را پوشش دادند. بدین‌ترتیب چگونه می‌توان باور کرد که قصد و هدف‌ این تشکیلات آگاه‌سازی مردم و کمک گرفتن از میراث‌داران واقعی طبیعت ایران است؟

    از آنجایی که موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان خود را پاسخ‌گو و شفاف معرفی می‌کند، انجمن‌های حمایت از حیوانات و طرفداران محیط‌زیست شاید بتوانند ضمن تماس با این بنگاه نو‌پا از دلایل همکاری در فروش پروانه شکار پرده‌برداری کنند. تا پیش از آن همکاری در فروش پروانه ۱۰۰ هزار دلاری شکار قوچ لارستان، این زیرگونه در معرض انقراض، توسط موسسه‌ای که مدعی حفاظت، پژوهش و بهسازی مناطق تخریب‌شده است را می‌توان به مثابه بر ملا شدن اهداف پنهان بنیانگذارن آن ارزیابی کرد، اهدافی که خلاصه اش می‌شود: به نام حفاظت به کام شکار.

     آیا بعد از این می‌توان به تشکل‌های محیط‌زیستی اعتماد کرد؟ یا باید آنها را در ردیف شرکت‌های سافاری و شکار قرار داد؟

    * آتش‌نوشت
    ___________________________________

    چگونه سایه انقراض بر سر گونه‌های نادر ایرانی گسترده‌تر می‌شود؟ (۲)/ وقتی محافظان محیط زیست، مدافع «شکار» از نوع «تروفه» می‌شوند!

    انتقاد یک تورگردان حیوان کشی: شکار ضامن بقای حیوانات در خطر انقراض است!/ طرح ادعاهای واهی در رسانه ها برای پول خون حیوانات

    تمدید فاز جدید پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی / اجرای مدل مشارکت مردم در حفاظت از زیستگاه های یوزپلنگ آسیایی

    چرا تروفه؟/ توجیهاتی برای کشتن ارزشمندترین نمونه های جانوری

    کارتون: خودت خوشت میاد؟/ ۲- شکار تروفه

    مناظره با موضوع شکار و صید: دفاع از شکار نقض حقوق حیوانات است

     

  • تفنگت را زمین بگذار

    دیده بان حقوق حیوانات/ سیدمحمد هاشمی*: سلام!

    من یک قوچ نرهستم . دریکی ازمناطق حفاظت شده میان کوه وصخره های بلند زندگی می کنم. دوستانم گفته اند برای توچیزی ننویسم . گفته اند بی فایده است . اما من نظردیگری دارم . می دانم بعضی ازشما آن قدرسنگ دل وبی رحم هستید که صدای ضجه های شکارهم بیدارتان نمی کند ؛ اما اگربتوانم با این نامه فقط تو را بیدارکنم تا تفنگت را زمین بگذاری ودیگرحیوانی را شکارنکنی به هدفم رسیده ام .

    این روزها آن قدرشکارچی ها زیاد شده اند که هرصبح وقتی ازخواب بیدارمی شویم وازلابه لای صخره ها بیرون می آییم ، نمی دانیم آیا تا شب زنده می مانیم یا نه . هرلحظه منتظریم تا لوله ی تفنگی ازپشت صخره ای بیرون بیاید وصدای گلوله ای را بشنویم . آن وقت یکی ازما غرق درخون روی سنگ ها می افتد. بعد تورا می بینیم که شاد وخندان نزدیک می شوی ولاشه را بردوش می گیری تا خانواده ات با گوشت آن غذایی درست کنند وساعتی را خوش بگذرانند .

    دراین لحظات ، بعد ازخدا ، تنها کسانی که با چشم های نگران مراقب ما هستند محیط بانانند . هرچند تعدادشان کم است ؛ اما همین مقدارهم غنیمت است . هروقت محیط بانی را دوروبرخود می بینیم ، آسوده خاطریم . تنها آن لحظه است که آسوده می چریم وبره هایمان بازی می کنند وازصخره ها بالا وپایین می پرند . محیط بانان خستگی نمی شناسند . درزمستان وقتی چند متربرف می بارد و هرلحظه ازگرسنگی درانتظارمرگ هستیم ، آن ها هستند که علوفه بردوش می گیرند وپای پیاده کیلومترها می آیند تا غذایی به ما برسانند . گاهی حتی جان خود را به خطرمی اندازند . همین چند روزپیش بود که یکی ازمحیط بانان منطقه ی من با شکارچیان درگیرشد . آن ها با تفنگ وتبروچاقو افتادند به جان محیط بان . من ازپشت صخره نگاه می کردم . کاری ازدستم برنمی آمد . آرزو کردم ای کاش پلنگ بودم .آن وقت می پریدم وگلویشان را به دندان می گرفتم وخفه شان می کردم . نمی دانم آن محیط بان زنده است یا نه .

    بارها تصمیم گرفتم ازاین جا بروم ؛ اما بعد پشیمان شدم . شکارچی همه جا هست . تازه اگربروم با خطرجاده ها چکارکنم ؟ کمی پایین ترجاده ای هست که به راحتینمی شود ازآن عبورکرد . ازیکی شنیدم هفته ی قبل یک پلنگ ویک شغال درهمین جاده با خودروهای عبوری تصادف کرده اند وکشته شده اند . همین جا بمانم بهتراست .

    این سال ها ما با خطرزاده می شویم . با خطرزندگی می کنیم وبا خطرمی میریم . ما حتی ازرفتن به آبگیری که همین نزدیکی هاست می ترسیم .حاضریم تشنگی را تحمل کنیم ؛ اما آن جا نرویم .آخرتو گاهی کنارآبگیرها تله های آهنی می گذاری . کافی ست پایمان به آن جا برسد ، حتماً گرفتارمی شویم .

    من مدت هاست دنبال یک جفت می گردم . گاهی با نرهای دیگرمبارزه می کنم وپیروزهم می شوم . اما الان طوری شده که ماده ها کمترمیل به باردارشدن دارند . فصل زاد و ولد که می شود ، تو با دوستانت کمین می کنی وبره های تازه متولد شده را جلوی چشم مادران شان می گیری وبا خود می بری . البته این کارهولناک بیشتربا کشتن مادران همراه است . بره ها چند ماهی هم بازی بچه هایت می شوند وبعد هم گوشت شان خوراک چند شب خانواده ات خواهد شد . من به ماده ها حق می دهم که ازباردارشدن بترسند . چون بارها اشک آن ها را دیده ام . بارها درفراق بره ها ، صدای ناله شان را تا خود صبح شنیده ام . تو ندیده ای ؟ نشنیده ای ؟ یاد مادرم افتادم که دوسال پیش شکارش کرده ای . می گفت شکارچی شکارچی های قدیم . لااقل آن قدرمعرفت داشتند که به قوچ های باردارشلیک نمی کردند . اما من این سال ها چندین باربه چشم خود شلیک شکارچی ها را به سمت قوچ های باردار [میش های باردار] دیده ام .

    خسته ات کردم . عین این نامه را چند تا نوشته ام وجایی در شاخ خودم وشاخ قوچ های دیگرپنهان کرده ام ، طوری که به راحتی آن را ببینی . شاید فردا هم بیایی ویکی ازقوچ ها را شکارکنی . اگرنامه به دستت رسید ، اول خوب آن را بخوان ، بعد تفنگت را زمین بگذارو بیدارشو .

    * تابناک: سیدمحمد هاشمی – ساری

  • خواسته اراذل و ولگردان طبیعت از حیات وحش چیست؟/ تصویر +16

    خواسته اراذل و ولگردان طبیعت از حیات وحش چیست؟/ تصویر +16

    Animal-Rights-Watch-ARW-7353

    دیده بان حقوق حیوانات: قاتلان حیات وحش در شبکه های اجتماعی بدون هیچ گونه برخورد قانونی مشغول رو کردن افتخارات جاهلانه خود از خونریزی در طبیعت کشور هستند.

    امنیت حاصل از عدم پیگیری مسوولان در رسانه های مجازی باعث شده کشتارچیان بدون هیچ واهمه ای از برخورد قضایی، تصاویری از افتخارات خونین خود منتشر کنند و به بحث در مورد نحوه شکار حیات وحش بپردازند. در آخرین نمونه تصویری از دو فرد در حالی منتشر شده که جسد یکی از نجیب ترین پرندگان کشور، لک لک سفید یا حاجی لک لک را در دست دارند. یکی از این دو تن سر بریده شده لک لک را در دست گرفته و به دوربین لبخند می زند. لبخند کشتارچی برای حامیان حیوانات و حیات وحش عمیقن تلخ است.

    گفته می شود تصویر فوق مربوطه به منطقه هامون است.

    به نظر می رسد ورود سیستم اطلاعاتی کشور به حیطه جرایم زیست محیطی و تشکیل بانک اطلاعاتی خاطیان و ضبط سوابق جرایم زیست محیطی در سابقه قضایی افراد از الزامات دوران کنونی باشد.

  • آوازخوانی برای کشتار؛ آیا برای خرامیدنش آواز بخوانیم زیبنده‌تر نیست؟/ وبلاگ میهمان

    آوازخوانی برای کشتار؛ آیا برای خرامیدنش آواز بخوانیم زیبنده‌تر نیست؟/ وبلاگ میهمان

    Animal-Rights-Watch-ARW-7363

    دیده بان حقوق حیوانات/ هومان خاکپور*: موسیقی محلی و آهنگ‌های فولکوریک، بی‌شک بیان کننده پیشینه فرهنگی و اخلاقی اقوام ایرانی هستند که نشان از فرهنگ بالای دوستی با طبیعت در نزد مردمانی دارد که صدها سال پیش در این زیست‌بوم‌ها زندگی می‌کردند. در بسیاری از این اشعار و آوازهای کهن محلی، مردم به پاسداری از مواهب طبیعی و مهربانی با جانوران و مواهب طبیعی فراخوانده شده‌اند. اضافه بر آهنگ‌های فولکوریک که حکایت از عجین بودن دوستی با طبیعت در زندگی و فرهنگ ایلی دارد، در شاهنامه فردوسی هم که از جایگاه منحصر به‌فردی در میان اهالی زاگرس – به‌ویژه مناطق کهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال و بختیاری – برخوردار است، به نگه داشتن حرمت زیستمندان تأکید کرده و این‌که همه موجودات و جانوران باید از حق زندگی و امنیت روانی و جانی درخور بهره‌مند باشند؛ به زیبایی مخاطبانش را هشدار داده است.

    در گذشته دیار بختیاری نیز به مانند دیگر مناطق زاگرس، به‌لحاظ فرهنگ ایلیاتی و برخورداری از تنوع زیستی جانوری غنی و فراوانی حیات‌وحش، شکارچی‌گری و شکار کردن یکی از شیوه‌های معیشتی جوامع محلی آن روزگار بود، اما باید بپذیریم که حالا شرایط بسیار متفاوت است و به لحاظ تخریب شدید زیستگاه‌ها و شکار بی‌رویه که متأسفانه در سال‌های اخیر منجر به درگیری‌های ناگواری بین محیط‌بانان و شکارچیان نیز شده است، جمعیت حیات‌وحش کشور به‌شدت کاهش یافته تا جایی‌که بر اساس آمار ارایه شده از سوی مسئولان سازمان حفاظت محیط‌زیست، شمار چهارپایان وحشی در کل کشور به مرز ۱۰۰ هزار رأس نزدیک شده است. جمعیتی که در کمتر از ۴ دهه پیش فقط در یکی از مناطق حفاظت شده و یا زیستگاه‌ها زندگی می‌کردند.

    در چنین شرایطی انتظار است که تمامی ظرفیت‌های فرهنگی کشور همسو شده و با گسترش آموزه‌های محیط زیستی در میان جوامع محلی تلاش شود تا با ایجاد تغییر در رفتارهای اجتماعی، از کشتار وحوش و فرهنگ شکار و شکارچی‌گری اظهار انزجار شده و دیگر کسی شکار و شکارچی‌گری را افتخار ندانسته و دوربین‌های عکاسی و لذت بردن از خرامیدن آهو و پلنگ در طبیعت جایگزین تفنگ و جان‌گرفتن‌ها شود.

    در حالی‌که موج تفنگ‌کشی و انهدام ده‌ها قبضه اسلحه‌ی شکاری، از سوی جوامع محلی زاگرس شمالی مانند کردستان و کرمانشاه و آذربایجان غربی از ماه‌های پایانی سال ۱۳۹۲ آغاز شده است، صدور مجوز برای تولید و پخش آلبوم‌های موسیقی محلی که ترویج فرهنگ شکار و شکارچی‌گری در میان جوانان جوامع محلی را به‌دنبال خواهد داشت، گواه این حقیقت تلخ است که هنوز در خصوص شاخص‌های تمیز هنجارها و ناهنجارهای اجتماعی، شکاف بسیار عمیق و شگفت‌آوری بین نگاه‌های نهادهای دولتی در کشور ما وجود دارد! صدور مجوز تولید و پخش موسیقی‌های محلی و فولکوریک مانند «آلبوم کُرصیاد» با محتوای ترویج فرهنگ صیادی و شکارچی‌گری در میان جوامع محلی بختیاری، بدون شک رخدادی نابخردانه و حیرت‌انگیز و تأسف‌آور است که توسط دست‌اندکاران بخش موسیقی وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی کشور صورت گرفته است.

    انتظار است این‌گونه اقدامات ضدفرهنگی در حوزه فرهنگ محیط زیستی، مورد توجه دست‌اندرکاران فرهنگی و محیط زیستی کشور قرار گرفته و سازمان حفاظت محیط زیست به‌عنوان متولی اصلی، با حساسیت درخور نسبت به این ناهنجاری‌ها واکنش نشان داده و در راستای همسو‌سازی نگاه‌های نهادهای فرهنگی‌اجتماعی و محیط زیستی کشور گام‌های اساسی بردارد. همچنین سازمان حفاظت محیط زیست کشور با همکاری سازمان‌های غیردولتی، جذب خوانندگان و دست‌اندرکاران حوزه موسیقی محلی و فولکوریک کشور را در شمار برنامه‌های آموزشی و مشارکتی اولویت‌دار خود قرار داده تا با افزایش دانش محیط زیستی و  آگاهی این قشر اثرگذار از شرایط فعلی حاکم بر تنوع زیستی و جمعیت حیات‌وحش کشور، به‌جای ترویج فرهنگ شکار و شکارگری که حالا خیانتی بزرگ در حق همه‌ی زیستمندان این سرزمین به‌حساب می‌آید، فرهنگ دوستی با طبیعت و زیستمندانش در میان جامعه گسترش داده شود.

    و کلام آخر اینکه اگر کلاه خویش را قاضی کنیم؛ یقینا” قبول خواهیم داشت که شکار تفریحی و ورزشی ناجوانمردانه‌ترین رفتار بر علیه جانداران ارزشمند طبیعت وطن است که با هیچ یک از موازین و آموزه‌های اخلاقی و محیط‌زیستی سازگاری ندارد.

    * دیده بان طبیعت بختیاری

  • فراگیر شدن جنبش مردمی وداع با اسلحه و شکار در کردستان

    دیده بان حقوق حیوانات: جنبش خودجوش و مردمی استان کردستان در خصوص کنار گذاشتن ادوات شکار و تغییر نگاه به شکار و صید و رها سازی کبک ها و جانوران در اسارات به سونامی تبدیل شده است که تمامی استان با فرهنگ کردستان را در برگرفته است و الگویی به تمام معنا از حفاظت محیط زیست و تنوع زیستی را به کشور و حتی جهان معرفی کرده است.

    به گزارش روابط عمومی اداره کل محیط زیست استان کردستان قبلا که اداره کل حفاظت محیط زیست در برنامه های آموزشی ئ ترویجی و فرهنگ سازی به دنبال جلوگیری از شکار در مناطق تحت مدیریت استان بود اکنون دیگر خود مردم میزبان این اداره شده اند و با تماسهای مکرر خود و چینش برنامه های رها سازی و شکستن قفس و ادوات شکار خود داوطلب می شوند و با دعوت از دیگر مردم استان خواستار پاک و عاری از هرگونه شکار و صید می شوند و این اصالت و فرهنگ و طبیعت دوستی مردم کردستان را نشان می دهد.

    در همین راستا مردم شهرستان سقز در پنجمین برنامه رها سازی و شکستن و سوزاندن قفس از محیط زیست استان دعوت کرد تا دربرنامه آنها شرکت کند که در این مراسمی شاد که نشان از همبستگی و عزم آنها می داد.بیش از 40 شکارچی حدود 60 کبک را در امان طبیعت رها سازی کردند. و قفسها شکسته و سوزانده شد و حضار با شعر خوانی و رقص و پایکوبی این حرکت را به همدیگر شادباش گفتند.

    این حرکتها به گفته خود مردم همچنان ادامه دارد و نوید استانی عاری از شکار و صید پیش خواهد رفت.

  • افتخار جاهلانه برای کشتن بزرگترین خرس گریزلی جهان/ تصویر

    افتخار جاهلانه برای کشتن بزرگترین خرس گریزلی جهان/ تصویر

    Animal-Rights-Watch-ARW-7362

    دیده بان حقوق حیوانات: خـرس ۲مـتـر و ۷۰ سانتی‌متری که سپتامبر گذشته توسط یک شکارچی در آلاسکار شکار شده بود بزرگ‌ترین خرس خاکستری جهان معرفی شد.

    شکارچی این حیوان لری‌فیتزجرارد 35ساله برای شکار گوزن‌های شمالی به این منطقه رفته بود که با دیدن این حیوان آن‌را از پای درآورد.

    یکی از مقامات محلی در این‌باره گفت: محل شکار نزدیک شهر بودو تا به حال این خرس دیده نشده بود.

  • به کجا می رویم؟ بی اخلاقی شنیع یک شکارچی/ تصویر

    به کجا می رویم؟ بی اخلاقی شنیع یک شکارچی/ تصویر

    دیده بان حقوق حیوانات: “‎‫خبر كوتاه است … اما وجود آدمي را به لرزه در مي آورد! شكارچي پس از شكار بز كوهي مادر، فرزند او را كه حاضر به ترك جسد مادر نبوده به دام مي اندازد… جسد مادر تكه تكه مي كند و فرزند را كنار جسد تكه تكه مادر مي گذارد و حاصل مي شود اين عكس!‬‎”

    Animal-Rights-Watch-ARW-7359

    Animal-Rights-Watch-ARW-7358

  • 91 روز حبس برای شكارچي آهو در دامغان/ تصویری

    91 روز حبس برای شكارچي آهو در دامغان/ تصویری

    Animal-Rights-Watch-ARW-7343

    دیده بان حقوق حیوانات: با پيگيري هاي نماينده حقوقي اداره محيط زيست دامغان در دادگاه شهر اميريه از توابع دامغان، يك نفر شكارچي متخلف كه در دي ماه سال گذشته در مناطق دشتي جنوب شهرستان دامغان اقدام به زنده گيري يك رأس آهو نموده بود با حکم قضایی به 91 روز حبس و پرداخت 20 ميليون ريال ضرر و زيان وارده در حق سازمان حفاظت محيط زيست محکوم گرديد.
    به گزارش روابط عمومي محيط زيست دامغانآهو جزء حيوانات حمايت شده و در معرض خطر انقراض محسوب گرديده و ناجوانمردانه ترين شكل شكار اين حيوان تعقيب و گريز و زنده گيري با موتورسيكلت مي باشد.
    در پايان از دوستداران و علاقه‌مندان محیط زیست دامغانی تقاضا ميگردد هرگونه اطلاعاتي اعم از نگهداری غیرمجاز حيوانات وحشي، شکار غیرمجاز توسط افراد متخلف و سودجو، اقدامات مشکوک شکارچیان را با ارسال پيام به سامانه پيام كوتاه 3000473940 و يا با شماره 1540 محیط زیست و يا به نزدیک‌ترین واحد محیط زیست ‌گزارش فرمايند.

    Animal-Rights-Watch-ARW-7345 Animal-Rights-Watch-ARW-7344

  • نامه ویژه عکاس حیات وحش به اینانلو در دفاع از سریال پایتخت/ مردم دیگر حیوان خونی را در زیر پای شما برنمیتابند

    نامه ویژه عکاس حیات وحش به اینانلو در دفاع از سریال پایتخت/ مردم دیگر حیوان خونی را در زیر پای شما برنمیتابند

    Animal-Rights-Watch-ARW-7338

    دیده بان حقوق حیوانات/ فریبرز حیدری*: سریال پایتخت را در سال های قبل ندیده بودم و امسال با اصرار خواهر زاده هایم یکی دو قسمتی را دیدم و خندیدیم…
    یک روز بعد از تمام شدنش باز خواهر زاده هایم مرا وادار کردند که سکانس سخنرانی”بهنود فریبا” درباره محیط بانان را (که روی فلش ضبط کرده بودند) ببینم.
    من که وضعیتم معلوم بود! انقدر اشک ریختم که مجبور بودم زاویه صورتم رو طوری کنم که خانواده ام نبینند. بعد دیدم حال و روز اونها هم فرقی با من نداره!
    من به دلیل نشست و برخاست دائمم با محیط بانان، با پوست و خون متنی که مهران احمدی عزیز به زیباترین شکل اجراش کرد رو درک میکردم؛ ولی خانواده ام با همین چند جمله، بیش از صدها باری که از من وضعیت محیط بانان و مناطق رو شنیده بودند، تاثیر گرفتند.
    با اینکه اختلاط دو گونه کاملا مجزای جانوری (یعنی پلنگ و یوز) اشتباه بود و بهتر بود به شکلی هنرمندانه تر “محیط بان مازندرانی” رو به قضیه یوز مرتبط میکردند، ولی آنسوی داستان (یعنی تاثیر بسیار بالای سکانس محیط بان) انقدر قوی و نافذ بود که کاملا انسان رو متقاعد به چشم پوشی میکرد. روشن کردن تفاوت های یوز و پلنگ کار دشواری نیست ولی فهماندن وضعیت دهشتناک فعلی محیط زیست به مردم و حتا دست اندرکاران بسیار دشواره و “پایتخت” بسیار خوب از عهده این مهم براومد.
    به سهم خودم به سیروس مقدم عزیز و مهران احمدی گل درود میفرستم و دستشون رو میبوسم.
    و اما حکایت نقد آقای محمدعلی اینانلو به سریال پایتخت…
    گویا ایشون بیش از ایفای یک نقش سازنده در این وادی، اخیرا به خبرساز بودن با سخنان نسنجیده بیشتر عادت کرده اند.
    جناب اینانلو؛ برای بنده و بسیاری اصلا مهم نیست که شکار اون قوچ کار شما بوده یا نه.
    شما کشته اید یا برادرتان، در بیابان بودید یا در بستر بیماری، در شاهرود بوده اید یا سمنان…

    Animal-Rights-Watch-ARW-7116

    برای من این مهمه که شما از تریبون صدا و سیما بارها برای تبلیغ”شکار تفریحی” سو استفاده کرده اید.
    خیلی جالبه که چرا شما از این همه حمله (به حق یا ناحق) یک نتیجه درست نمیگیرید؟ چرا متوجه نمیشید که بازی را به حفاظت گراها باخته اید؟ مردم دیگر حیوان خونی را در زیر پای شما برنمیتابند. نسل بعدی دیگر قوچ و یا کبک خونی را نشانه افتخار و بزرگی قاتلش نمیداند. نسل بعدی نسلی ست که میپرسد و باید جواب بدهید. نسل بعدی قهرمانش فردی قلچماق، با تفنگی خدا تومنی، ماشین شاستی بلند فلان و…نیست که با سر بریده شده روی دیوار پذیرایی اش دلاوری کند.

    http://arw.ir/wp-content/uploads/2012/06/Animal-Rights-Watch-ARW-4028.jpg
    طرح: آیدین ارجمندی

    قهرمانش محیط بانی ست که برای حیات یک جاندار جانش را داد…
    قهرمانش محققی ست که همه عمرش رو صرف دانش حفاظت کرد…
    قهرمانش عکاس یا تصویربرداری ست که جوانی ش رو برای حکایت کردن حیات گذاشت…
    شما هر چقدر لقب ببافید و عوامفریبی کنید برای این مردم؛ شکارچی، شکارکش، شکارچی نما، مجاز، غیر مجاز و….هیچ فرقی نمیکند.
    آنها برای تبیین”شکار تفریحی” به عقلشان رجوع خواهد کرد نه”مجوز سازمان محیط زیست”
    شما شکارچیان برای حیواناتی که از ریختن خونشون لذت میبرید، آبشخور بسازید یا علوفه بدهید، باز هم مردم شما را نامحرم خواهند دانست.

    آرش […] تربیت شده مکتب شماست. ایشون در جواب فردی در پیج خودشان نوشتند که”به استثنای چند نفر هیچ کس به اندازه من به گردن محیط زیست ایران حق ندارد”!!!
    یکی نیست بگه مرد حسابی! تو هوایی که تنفس میکنی رو مدیون محیط زیستی! زمینی که روش راه میروی و غذایی که میخوری و…
    محیط زیست به گردن تو حق داره؟!!
    این نتیجه تربیت و دیدگاه شماست آقای اینانلو.
    دوستی این چند وقت از من در پیام خصوصی تشکر میکرد و میگفت:”تو دینت را به خوبی نسبت به محیط زیست ادا کردی”…
    ببینید تفاوت از کجا تا به کجاست؟
    این یعنی یک جمله درست. این یعنی دید درست داشتن. این یعنی فرزند زمین بودن. آقای اینانلو؛ وقتی “شکار تفریحی” رو تبلیغ میکنید، یعنی همین دید طلبکارانه و”همه چیز مال ماست”… و نتیجه ش این میشه که آرش شما فکر میکنه به گردن محیط زیست حق داره!
    از “کلمات” میگذرم و به معانی میپردازم. کی گفته که شما و فرزندتان بیش از همه زحمت کشیده اید؟!! اتفاقا شما با اون امکانات صدا و سیمایی خروجیتان بسیار ضعیف بوده.
    حتا مستند ساز جوانی که چند سالی ست شروع کرده (مهدی چلانی)، مستندهایش از شما و آرش بسیار قوی تره.
    بگذارید بشمارم تا شما و پسرتان بدانید که بهتر از شما چه کسانی هستند:
    بهتر از شما عکاسان جوانی هستند که در همین چند سال راوی حیات و زیبایی بوده اند: حامد تیزرویان، نیما رحیم زاده، یاسمین یوسفی، فرزاد ونکی،پیمان آذری،امید پرتوی و…که کارهاشون حیرت انگیزه.
    بهتر از شما عکاسانی هستند که لحظه هایی رو ثبت کردند که شما هرگز حتا ندیدید: بهزاد فراهانچی، بابک موسوی، آرش یکدانه،حسن مقیمی، کاوه فرزانه، علی مهاجران، مرتضی نعمتی،محمدرضا شهاب، اصغر محمدی نصرآبادی، محسن واحدی پور، محمد سلامی، امیر جعفری و..
    من نمیخوام بگم اصلا سکانس خوب نگرفته اید. ولی وقتی صحبت “به رخ طبیعت کشیدن” باشه، باید نقد بشنوید.
    آقای اینانلو؛ فرزندان راستین زمین به شما اجازه نمیدهند که مبلغ کشتار باشید.
    هرچقدر هم به این قضیه مهوع، لباس دانش بپوشانید باز حتا جرات نخواهید داشت عکسی از خودتان با یک کبک خونین یا همون شکار کوچک (!) رو در فیس بوک بگذارید…کامنت های زیر اون عکس، نه از شعور کم، که از “بلوغ فکری” این مردم خواهد بود.

    فکر نمیکنم شما و آرش بتونید بنده رو به”سوسول بودن”، “پای کامپیوتر نشین” یا “علفخوار بودن” متهم کنید. چرا که حتا دوستان نزدیکتان اگر یک دور توی گالری های من بزنند میبینند که من موفق بوده ام یا شما!
    راستی این را هم بگویم که یکی از عکاسانی که براتون اسم بردم، فرزند مردی ست که سابقا شکارچی بوده. شکارچی ای که مرد بود! مردانه غلط بودن شکار تفریحی رو پذیرفت و کنار گذاشت و فرزندی تحویل داد که در آینده عکس هایش از من بهتر خواهد بود (اگر همین الان هم نباشه!) دست این مرد بزرگ رو میبوسم که چنین فرزندی تربیت کرد.
    آقای اینانلو….به دامان طبیعت بیایید. چرا که تا امروز فقط در خیالتان طبیعتمرد بوده اید.
    روزی که برای حیات “قوچ پیر” حرمت قائل شدید، جامعه محیط زیست هم برای موی سپیدتان حرمت قائل خواهد شد.
    * فریبرز حیدری- عکاس حیات وحش- فروردین1393

    _________________________

    نامه سرگشاده ی محمد تاجران به اینانلو؛ یادی از عباثی که یادش داغ بود/ وبلاگی میهمان

    غیرت، توصیه اسماعیل میرفخرایی برای آنان که پشت صحنه بدنبال کباب کردن گوشت شکارند!

    مناظره شکار/ فیلم

    مناظره تلویزیونی شکار/ تصویری

    رسانه ملی و آگهی رپرتاژ شکارچی پیر/ باز هم اینانلو خود را کارشناس خواند و منتقدان را به باد تمسخر گرفت

    ناصر کرمی هم تایید کرد اینانلو دروغ گفته است!

    اپورتونیست‌های زیست محیطی و شنگول و منگول وارونه!/ ادامه عکس العمل ها به دروغ گویی های شکارچی پیر

    باز هم خداوند این کشور را از دروغ و خشکسالی دور نگه دارد!/ در ادامه دروغ گویی های شکارچی پیر

    خوش خدمتی مجری نچسب «ورزش و مردم» به دروغگویی اینانلو/ مزاح کودکانه شفیع و اینانلو با «یوزپلنگ پلو»!

    آرش نورآقایی: آرام شویم!

    چقدر تو بزرگواری مَرد!/ خداحافظی ایده پرداز اصلی درج نشان یوز بر پیراهن تیم ملی بعد از دروغ شکارچی

    دروغ رسمی شکارچی پیر در برنامه فوتبالی ۹۰/ سوء استفاده علنی از نا آگاهی هوامل برنامه ۹۰

    سقوط آزاد «محمدعلی اینانلو» با دروغ شاخدار در برنامه نود! + اسناد

    شکارچی پیر به وقت عذرخواهی نیز پر مدعاست!

    حساسیت شکارچی خون ریز به بوی خون!/ پرده برداری شکارچی پیر از خوی ددمنشانه کشتن برای انتقام

    پاسخ دکتر فاضل به گستاخی های شکارچی پیر/ دشنه شکارچی و مدرسه دخترانه من!

    پاسخ گستاخانه شکارچی پیر به دکتر فاضل/ ما داریم اخته می‌شویم!

    خودبزرگ بینی شکارچی پیر با بیان نمایشی اقدامات خیر احتمالی/ استفاده از کارهای خیر به عنوان چماق!

    دلبری یک کارشناس از مرد سبیل کلفت و خشن!

    شکارچی پیر از «شرف ایرانیان» چه می داند؟/ تیغ و زنگی

    از «اینانلو»یی که می‌شناختیم تا «اینانلو»یی که نمی‌شناسیم!

    سرزمین‌مان را دوست داریم؛ پاسخی به محمد علی اینانلو

    می توانم ۱۰۰ یوز به مسوولان نشان بدهم!/ ادامه ادعاهای طنزگونه در رسانه های رسمی

    دفاع از شکار در غیاب مخالفان شکار در مقر سازمان حفاظت محیط زیست!/ برای حفاظت حیوانات باید آنها را به خاک و خون کشید

     آقای اینانلو، شفاف پاسخ دهید: شکارچی هستید یا طرفدار طبیعت؟!

    اینانلوی عزیز، این طبیعت گردی نیست!/ وبلاگ میهمان

  • نامه سرگشاده ی محمد تاجران به اینانلو؛ یادی از عباثی که یادش داغ بود/ وبلاگی میهمان

    نامه سرگشاده ی محمد تاجران به اینانلو؛ یادی از عباثی که یادش داغ بود/ وبلاگی میهمان

    Animal-Rights-Watch-ARW-7320

    دیده بان حقوق حیوانات/ محمد تاجران*: سلام جناب اینانلو
    من محمد تاجران هستم، همون رفیق عباث جعفری که بعد از حادثه دیدنش ۳ ماه به دنبالش میگشت توی نپال.
    از عباث گاهی در مورد شما حرف هایی شنیده بودم و بعضی‌ از گفته‌هایتان در مورد عباث بعد از حادثه دیدنش خیلی‌ با چیزی که از عباث شنیده بودم تناقض آشکاری داشت اما چون دیگر عباثی نبود که حقیقت را بدانم و بازار دوستی‌‌ها و ارادت‌ها به عباث گرم بود در پی‌ اون حادثه و هر کسی‌ در پی‌ بافت کلاهی بود از نمد به آب رفته عباث و شما هم به حق کم نگذاشتید.
    آنقدر گفت‌هایتان برام مهم نبود که زحمت بکشم و چند خطی‌ بنویسم و بنا به روحیه خود عباث که بنای پاسخ دادن به هر چیزی را نداشت سکوت کردم.
    اما گویا این همه سکوت از طرف همه اهالی طبیعت گردی و محیط زیست شما رو به این توهم انداخته است که گویا اینجا قحط الرجال است و شما تنها مرد این میدان!!!
    راستی‌ هرگز به این مساله فکر کرده اید چرا کسی‌ نمی‌گوید که محمد درویش را به جرم شکار گرفته اند؟
    اما به دلیل اینکه اینبار ساکت نشستن خود ظلمی است به محیط زیست و فرهنگ ایران چند خطی‌ برایتان نوشتم!! اگر الان هم آرش نور آقایی دلگیر از رفتار زشت شما تصمیم به دوری نمی‌گرفت باز ساکت بودیم و مینشستیم و می‌خندیدیم به بازی‌های کودکانه شما!! اما به قول سعدی ساکت نشستن به وقت سخن گویی خود ظلمی است و به یادگار چند خطی‌ برایتان نوشتم که بدانید ما اهالی طبیعت گردی و محیط زیست آنچنان که شما میپندارید نادان نیستیم که هر حرف بی‌ ریشه ا‌ی‌ را بپذیریم!! و شما مسلما هر آنجایی که مورد احترام باشید در میان طبیعت گردان و فعالان حقیقی‌ محیط زیست جایگاهی آنچنان که خود میپندارید ندارید!
    به نام زدن ایده حضور یوز در برزیل و بهره‌‌برداری زشت از (بر این واژه تأکید می‌کنم چون چیزی غیر از آن‌ نیست!!) آن در حضور مردم ایران را شاید بتوان زیر سبیلهای درشتتان رد کرد ولی‌ آنچه که انسان‌ها را در تاریخ ماندگار می‌کند سلامت رفتارشان است که گویی شما چندان بهره ا‌ی‌ از آن نشان ندادید!! (حداقل در این مورد و آنچه که من از عباث می‌دانم!).

    بگذریم… کلام کوتاه می‌کنم که وقت بنده و همه آنهایی که در حوزه گردشگری و طبیعت کار میکنند ارزشمند تر از آن‌ است که صرف پرداختن به این موضوع گردد.
    تنها امید دارم که آرش عزیز صبورانه این کودکی و جاه طلبی شما را نادیده بگیرد و همچنان عاشق به راهی‌ که در پیش گرفته است برای اعتلای این سرزمین (منظور جائی‌ است که سهم شما از آن‌ نان است و سهم عاشق‌های آن‌ خون دل!) ادامه دهد که شما را نمیدانم ولی‌ ما و این سرزمین به امثال آرش هنوز خیلی‌ نیاز مندیم!

    متأسفانه برای رفتارتان احترامی قائل نیستم!!
    محمد تاجران

    *برج سینا

    تحریریه دیده بان: یاد عباثِ آزادکوه یا همان عباث جعفری، طبیعت رویی که خیال آمدن نداشت را گرامی میداریم.

    _____________________________

    غیرت، توصیه اسماعیل میرفخرایی برای آنان که پشت صحنه بدنبال کباب کردن گوشت شکارند!

    مناظره شکار/ فیلم

    مناظره تلویزیونی شکار/ تصویری

    رسانه ملی و آگهی رپرتاژ شکارچی پیر/ باز هم اینانلو خود را کارشناس خواند و منتقدان را به باد تمسخر گرفت

    ناصر کرمی هم تایید کرد اینانلو دروغ گفته است!

    اپورتونیست‌های زیست محیطی و شنگول و منگول وارونه!/ ادامه عکس العمل ها به دروغ گویی های شکارچی پیر

    باز هم خداوند این کشور را از دروغ و خشکسالی دور نگه دارد!/ در ادامه دروغ گویی های شکارچی پیر

    خوش خدمتی مجری نچسب «ورزش و مردم» به دروغگویی اینانلو/ مزاح کودکانه شفیع و اینانلو با «یوزپلنگ پلو»!

    آرش نورآقایی: آرام شویم!

    چقدر تو بزرگواری مَرد!/ خداحافظی ایده پرداز اصلی درج نشان یوز بر پیراهن تیم ملی بعد از دروغ شکارچی

    دروغ رسمی شکارچی پیر در برنامه فوتبالی ۹۰/ سوء استفاده علنی از نا آگاهی هوامل برنامه ۹۰

    سقوط آزاد «محمدعلی اینانلو» با دروغ شاخدار در برنامه نود! + اسناد

    شکارچی پیر به وقت عذرخواهی نیز پر مدعاست!

    حساسیت شکارچی خون ریز به بوی خون!/ پرده برداری شکارچی پیر از خوی ددمنشانه کشتن برای انتقام

    پاسخ دکتر فاضل به گستاخی های شکارچی پیر/ دشنه شکارچی و مدرسه دخترانه من!

    پاسخ گستاخانه شکارچی پیر به دکتر فاضل/ ما داریم اخته می‌شویم!

    خودبزرگ بینی شکارچی پیر با بیان نمایشی اقدامات خیر احتمالی/ استفاده از کارهای خیر به عنوان چماق!

    دلبری یک کارشناس از مرد سبیل کلفت و خشن!

    شکارچی پیر از «شرف ایرانیان» چه می داند؟/ تیغ و زنگی

    از «اینانلو»یی که می‌شناختیم تا «اینانلو»یی که نمی‌شناسیم!

    سرزمین‌مان را دوست داریم؛ پاسخی به محمد علی اینانلو

    می توانم ۱۰۰ یوز به مسوولان نشان بدهم!/ ادامه ادعاهای طنزگونه در رسانه های رسمی

    دفاع از شکار در غیاب مخالفان شکار در مقر سازمان حفاظت محیط زیست!/ برای حفاظت حیوانات باید آنها را به خاک و خون کشید

     آقای اینانلو، شفاف پاسخ دهید: شکارچی هستید یا طرفدار طبیعت؟!

    اینانلوی عزیز، این طبیعت گردی نیست!/ وبلاگ میهمان

  • شکار شکارچی توسط قوچ نیمه جان/ قوچ تیر خورده پیش از بریده شدن سر شکارچی را به دره انداخت و کشت

    شکار شکارچی توسط قوچ نیمه جان/ قوچ تیر خورده پیش از بریده شدن سر شکارچی را به دره انداخت و کشت

    Animal-Rights-Watch-ARW-7328

    دیده بان حقوق حیوانات: یک شکارچی هنگام سربریدن قوچ وحشی در ارتفاعات «دره آهو» شهرستان ایرانشهر با حرکت ناگهانی شکار از ارتفاع به دره سقوط کرد و جان باخت.

    رئیس اداره حفاظت محیط‌ زیست ایرانشهر در این باره به ایرنا گفت: این شکارچی دیروز در «منطقه شکارممنوع دره آهو» شهر بزمان پس از شکار یک راس قوچ وحشی برای ذبح آن به ارتفاعات صعود کرده و هنگامی که قصد سربریدن شکار خود را داشت با حرکت ناگهانی قوچ و لغزش از روی سنگ به دره سقوط کرد.

    محمدانور هاشم‌زهی افزود: پیکر بی‌جان این شکارچی، توسط محیط‌بانان و مردم محلی پس از ساعت‌ها تلاش از دره سخت‌گذر به بالا کشیده و سپس به شهر بزمان انتقال داده شد. به گفته او دره‌آهو از مناطق حفاظت‌شده محسوب می‌شود که به سبب شرایط مساعد آب و هوایی مکان زیست انواع پرندگان و حیوانات وحشی مانند قوچ، روباه، گرگ و خرس سیاه است. شهر بزمان مرکز بخش بزمان و در 100 کیلومتری ایرانشهر واقع است.

  • غیرت، توصیه اسماعیل میرفخرایی برای آنان که پشت صحنه بدنبال کباب کردن گوشت شکارند!

    Animal-Rights-Watch-ARW-7318

    دیده بان حقوق حیوانات: اسماعیل میرفخرایی، مجری و تهیه کننده نام آشنای تلویزیون در مدح تفنگ شکنی و قفس سوزانی شکارچیان کرد نوشت:

    «آنها که در قالب حامی محیط زیست برای خود شخصیتی ظاهری ساخته اند و در پشت صحنه بدنبال کباب کردن گوشت شکار در محیطی محا فظت شده هستند از غیرت این شکارچیان سابق پند گیرند. آفرین بر شما ایرانیان راستین.»

    اسماعیل میر فخرایی مجری و تهیه کننده برنامه‌های علمی تلویزیون ایرانی است.

    او فارغ التحصیل رشته لیسانس زیست شناسی از دانشگاه تهران و رشته رادیو و تلویزیون از دانشگاه ایلینوی جنوبی و فوق لیسانس ارتباطات در آموزش از همان دانشگاه است. وی کار خود را در سال ۱۳۴۵ به عنوان مجری و تهیه‌کننده برنامه‌های علمی مجموعه‌ای به نام دانش در رادیو و تلویزیون شروع کرد.

    از جمله فعالیت او: ساخت بیش از ۵۰۰ برنامه در زمینه مسائل علمی، شرکت در مجموعه تلویزیونی با عنوان جمعیت، حال، آینده و ساخت مجموعهٔ علمی با طبیعت که به مسائل زیست محیطی می‌باشد. میرفخرایی در کنار فعالیت‌های خود به تدریس در دانشگاه‌های ایران و خارج از کشور نیز اشتغال دارد.

    ______________________

    مناظره شکار/ فیلم

    مناظره تلویزیونی شکار/ تصویری

    رسانه ملی و آگهی رپرتاژ شکارچی پیر/ باز هم اینانلو خود را کارشناس خواند و منتقدان را به باد تمسخر گرفت

    ناصر کرمی هم تایید کرد اینانلو دروغ گفته است!

    اپورتونیست‌های زیست محیطی و شنگول و منگول وارونه!/ ادامه عکس العمل ها به دروغ گویی های شکارچی پیر

    باز هم خداوند این کشور را از دروغ و خشکسالی دور نگه دارد!/ در ادامه دروغ گویی های شکارچی پیر

    خوش خدمتی مجری نچسب «ورزش و مردم» به دروغگویی اینانلو/ مزاح کودکانه شفیع و اینانلو با «یوزپلنگ پلو»!

    آرش نورآقایی: آرام شویم!

    چقدر تو بزرگواری مَرد!/ خداحافظی ایده پرداز اصلی درج نشان یوز بر پیراهن تیم ملی بعد از دروغ شکارچی

    دروغ رسمی شکارچی پیر در برنامه فوتبالی ۹۰/ سوء استفاده علنی از نا آگاهی هوامل برنامه ۹۰

    سقوط آزاد «محمدعلی اینانلو» با دروغ شاخدار در برنامه نود! + اسناد

    شکارچی پیر به وقت عذرخواهی نیز پر مدعاست!

    حساسیت شکارچی خون ریز به بوی خون!/ پرده برداری شکارچی پیر از خوی ددمنشانه کشتن برای انتقام

    پاسخ دکتر فاضل به گستاخی های شکارچی پیر/ دشنه شکارچی و مدرسه دخترانه من!

    پاسخ گستاخانه شکارچی پیر به دکتر فاضل/ ما داریم اخته می‌شویم!

    خودبزرگ بینی شکارچی پیر با بیان نمایشی اقدامات خیر احتمالی/ استفاده از کارهای خیر به عنوان چماق!

    دلبری یک کارشناس از مرد سبیل کلفت و خشن!

    شکارچی پیر از «شرف ایرانیان» چه می داند؟/ تیغ و زنگی

    از «اینانلو»یی که می‌شناختیم تا «اینانلو»یی که نمی‌شناسیم!

    سرزمین‌مان را دوست داریم؛ پاسخی به محمد علی اینانلو

    می توانم ۱۰۰ یوز به مسوولان نشان بدهم!/ ادامه ادعاهای طنزگونه در رسانه های رسمی

    دفاع از شکار در غیاب مخالفان شکار در مقر سازمان حفاظت محیط زیست!/ برای حفاظت حیوانات باید آنها را به خاک و خون کشید

     آقای اینانلو، شفاف پاسخ دهید: شکارچی هستید یا طرفدار طبیعت؟!

    اینانلوی عزیز، این طبیعت گردی نیست!/ وبلاگ میهمان

  • تداوم توبه از شکار و رسیدن به شعار «اسلحه مقدس، اسلحه شکسته است»؛ صف شکارچیانی که «نگهبان» می‌شوند در حال افزایش است

    تداوم توبه از شکار و رسیدن به شعار «اسلحه مقدس، اسلحه شکسته است»؛ صف شکارچیانی که «نگهبان» می‌شوند در حال افزایش است

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360288_496.jpg

    دیده بان حقوق حیوانات: اگر این روند تداوم یافت و روزی قرار شد از نخستین تفنگ شکستن به عنوان سنگ بنای حفاظت از گونه‌های حیات وحش کشور سخن گفت، باید از دختری یاد کرد که از پدرش خواست دیگر به شکار نرود و لاشه حیوانات را به خانه نیاورد و او را مجاب کرد که از شکار دست بشوید و سر سلسله توبه شکارچیان شود.

    به گزارش «تابناک»، در روزگاری که به دلیل شدت گرفتن اخبار کشتار بی‌رحمانه حیات وحش و شدت گرفتن خطر انقراض برخی گونه‌های نادر جانوری کشورمان، مسئولان سازمان محیط زیست بحث ممنوعیت شکار را برای چند سال مطرح کرده و تلاش دارند که در میان مخالفت‌های بروز کرده، آن را پیگیری و اجرا کنند، روز به روز به تعداد شکارچیانی که توبه می‌کنند و تفنگ می‌شکنند، افزوده می‌شود.

    ماجرای توبه از شکار و تفنگ شکستن از زمانی آغاز شد که «احمد عزیزی»، شکارچی کهنه کار امان، مریوانی تصمیم گرفت پس از سالها بی جان کردن گونه‌های مختلف جانوری در منطقه هورامان، تفنگ خود را کُشته و با طبیعت آشتی کند؛ طبیعتی که فرزندش هم در آن سهم دارد و آینده آن با روند فعلی شکار، تاریک به نظر می‌رسد، مگر آنکه امثال «کاک احمد» به یاری‌اش بشتابند.

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360285_574.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360286_777.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360287_788.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360283_984.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360284_871.jpg

    قتی این شکارچی تفنگش را جلوی دیدگان اهالی روستا شکست، دیگر به معنای واقعی شکارچی شده بود و حتی از این مرز نیز عبور کرده بود؛ او درک کرده بود که تداوم روند شکار به فصل آیشی برای حیات وحش نیازمند است که در نظر گرفتن آن، به معنای ساکت کردن صدای تفنگ‌ها برای چند سال و چه بسا چند دهه است و اینقدر نسبت به آن بی توجهی شده که تقریبا تکیه بر آن غیر ممکن به نظر می‌رسد و بهتر است برای حفظ باقی مانده حیات وحش، از این به بعد را فصل آیش اعلام کرد.

    بنیه حیات وحش کشور با از بین رفتن زیستگاه‌ها، نفوذ آلودگی ها به آب و خاک، نفوذ بی حد و حصر انسان ها به قلمرو حیوانات و شکار پر تعداد گونه های مختلفِ حلال گوشت و حرام گوشت، اینقدر لاغر شده که فعلا باید به فکری راهی برای زنده نگه داشتن آن بود و زود است به این بیندیشیم که چه زمانی پروار خواهد شد و می‌توان شکار کنترل شده را پی گرفت.

    ضربه‌ای که کاک احمد با سنگ خارا بر تفنگ خود وارد آورد، بلندترین صدایی بود که این شکارچی سابق و تفنگش به یاد داشتند و دارند؛ صدایی بلند که طنین آن هنوز از شهرهای مختلف به گوش می‌رسدو خوش بختانه نه تنها به مرگ هیچ جانداری ختم نمی‌شود، بلکه به حفاظت از گونه های حیات وحش منجر می‌شود.

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360289_326.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360291_366.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360290_652.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360292_588.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360289_326.jpg

    پس از آن رویداد، در اسفندماه پانزده شکارچی اهل «کامیاران» تفنگ و شکار را کنار گذاشته و کبک‌های طعمه خود را رها کردند و با قفس سوزان به استقبال بهاری متفاوت رفتند؛ بهاری که در آن حیات وحش آن خطه شکارچیان کمتری به خود می‌بینند و احتمال نابودی‌شان کمی کاهش یافته است.

    آن روز شکارچیان توبه کرده بیانیه‌ای خواندند که نشان می‌داد نه تنها از تعداد شکارچیان کاسته شده، بلکه بر شمار نگهبانان محیط زیست افزوده شده است؛

    “مژده باد ای طبیعت، ای کل های زیبا، ای کبک‌ها، ای پرندگان، ای رودخانه ها، از امروز به بعد ما اولین نگهبانان شما خواهیم بود و با کاشتن نهال ها، رها کردن پرندگان از قفس و  سوزاندن قفس ها، در پیشگاه خدا ندامت و پشیمانی خود را از شکارچی بودن ابراز می‌کنیم و از این پس هرگز دست به شکار هیچ حیوان و جانداری در طبیعت نخواهیم زد. خداوند پشتیبان ما باشد.”

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360296_265.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360299_486.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360298_573.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360295_806.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360297_258.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360296_265.jpg

    اسفندماه که تمام شد، مراسم توبه شکارچیان در دیگر نقاط غرب کشور با نوروز باستانی عجین شد تا ثابت شود همان گونه که نقش کردها در حراست از آداب و رسوم نوروزی چشم گیر و  پر رنگ است، وقتی عزمشان بر تصمیمی استوار شود، آنچنان در آن مسیر پایمردی می‌کنند که می‌توانند اسوه باشند.

    حالا نوبت اهالی «سقز» بود تا میزبان جشن توبه شکارچیان، رهاسازی پرندگان و قفس سوزان باشند و بعد از آن از «نودشه» خبر رسید که اتفاق مشابهی رقم خورده و تفنگ شکنی ادامه دارد؛ مراسمی که گویی همسانی خاصی با جشن های نوروزی دارد و چه زیبا شعار «اسلحه مقدس، اسلحه شکسته است» در حاشیه آن مطرح می‌شود.

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360300_158.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360302_983.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360301_295.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360303_638.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360304_553.jpg

    این بار هم تفنگی شکسته و برای همیشه سبز شد تا پیامی متفاوت برای مسئولان و افکار عمومی مخابره شده و به همه گوشزد شود که اگر می‌خواهیم زخم‌های طبیعت را التیام دهیم، باید همه به سهم خود ورود کنیم. هرچند که هنوز قوانین این حوزه گشاده دستانه می‌گوید هر ایرانی بالای 18 سال مجاز است سه قبضه سلاح شکاری داشته باشد؛ یک تفنگ گلوله‌زنی برای شکار پستانداران، یک تفنگ گلوله‌زنی با کالیبری کوچکتر از 6 میلیمتر برای تمرین تیراندازی و یک تفنگ ساچمه‌زنی برای شکار پرنده!

    شاید اگر صدای تفنگ کُشی غرب کشور به بهارستان پایتخت برسد و نگرانی از وجود بیش از یک میلیون سلاح شکاری غیر مجاز فراگیر تر شود، بتوان امید داشت که اوضاع رو به بهبود رفته و از سرعت ماشین نابودی حیات وحش و محیط زیست کشور کاسته شود.

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360320_291.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360317_394.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360318_376.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360321_159.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360319_364.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360322_827.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360323_576.jpg

    منبع: تابناک

  • دیوان عالی بین‌المللی: ژاپن باید به شکار بی‌رویه نهنگ پایان دهد

    http://media.isna.ir/content/0%2C%2C17353788_303%2C00.jpg/4

    دیده بان حقوق حیوانات: دادگاه لاهه حکم کرد که شکار نهنگ توسط ژاپن در خدمت پژوهش‌های علمی نیست و باید پایان یابد.

    به گزارش سرویس «محیط زیست» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در حالی که دولت ژاپن تایید کرده که گوشت نهنگ در این کشور بسیار محبوب و گران است، سازمان‌های زیست‌محیطی بارها علیه ژاپن برای صید بی‌رویه این آبزیان بزرگ‌جثه اعتراض کرده‌اند.

    دیوان عالی بین‌المللی در لاهه با تصویب حکمی ژاپن را از شکار بی‌رویه‌ نهنگ در قطب جنوب منع کرد. ژاپن تاکنون به بهانه‌ آزمایش‌های علمی به شکار نهنگ می‌پرداخته و برای شرکت‌های ماهیگیری مجوز شکار نهنگ صادر کرده است. بر اساس حکم دیوان عالی، این مجوزها بازپس گرفته می‌شوند و ژاپن دیگر حق صدور مجوز در این زمینه را ندارد.

    کمیسیون بین‌المللی شکار نهنگ در سال 1986 میلادی شکار این حیوان آبزی را ممنوع کرد و تنها شرکت‌هایی مجاز به شکار نهنگ هستند که برای موسسه‌های پژوهشی صید می‌کنند.

    به گفته‌ «پیتر تومکا»، قاضی ارشد دیوان بین‌المللی لاهه، شرکت‌های ژاپنی از این روزنه‌ حقوقی برای شکار نهنگ در جنوب اقیانوس آرام سوء‌استفاده کرد‌ه‌اند.

    حکم دادگاه وابسته به سازمان ملل قطعی و لازم‌الاجرا است و امکان دادخواهی در دادگاه تجدیدنظر وجود ندارد.

    استرالیا و نیوزیلند از ژاپن به دیوان عالی بین‌المللی شکایت کرده بودند زیرا این دو کشور معتقدند که ژاپن زیر لوای تحقیقات علمی از شکار نهنگ بهره‌ اقتصادی می‌برد و گوشتی که باید در اختیار پژوهشگران قرار گیرد، به اشکال گوناگون روانه بازار می‌شود.

    قاضی تومکا گفت که دیوان بین‌المللی لاهه پس از تحقیقات گسترده به این نتیجه رسیده است که شکارچیان دریایی ژاپن در 9 سال گذشته نزدیک به 3600 قطعه نهنگ شکار کرده‌اند در حالی که شمار اندکی از آنها برای پژوهش‌های علمی به‌ کار ‌رفته‌اند.

    دولت ژاپن اعلام کرد که به حکم 16 قاضی دادگاه بین‌المللی عمل می‌کند و از این پس از شکار این پستانداران غول‌پیکر دریایی جلوگیری خواهد کرد.

    دولت ژاپن بی‌پرده گفته است که گوشت نهنگ در میان ژاپنی‌ها بسیار محبوب است و به قیمت گزاف به‌ فروش می‌رسد.

    در سال‌های اخیر گرو‌ه‌های طرفدار محیط زیست بارها از طریق انجام عملیات‌های خطرناک، مانع شکار نهنگ و دلفین توسط صیادان ژاپنی‌شده‌اند. در ماه فوریه سال جاری میلادی (2014) یک لنج سازمان محیط زیستی «سی شپرد» (چوپان دریا) هنگام عملیاتی با کشتی‌ شکاری غول‌پیکر ژاپنی برخورد کرد.

    به گزارش دویچه‌وله، «سی شپرد» از حکم دیوان عالی بین‌المللی علیه ژاپن استقبال و ابراز امیدواری کرد که با این اقدام جلوی انقراض نسل نهنگ‌ در آب‌های قطب جنوب گرفته ‌شود.

  • مرگ با گلوله، عیدی خرس قهوه ای در کلاردشت؛ کشتارچیان تعطیلی ندارند/ تصویری

    مرگ با گلوله، عیدی خرس قهوه ای در کلاردشت؛ کشتارچیان تعطیلی ندارند/ تصویری

    Animal-Rights-Watch-ARW-7296

    دیده بان حقوق حیوانات: شهرام بیگلر محیط بان شهرستان کلاردشت با اعلام خبرمرگ یک عدد خرس قهوه ای شش ساله توسط شکارچیان گفت: متآسفانه عصر روز سیزدهم فروردین ازطرف جمعی از مردم باخبرشدیم که یک خرس قهوه ای از سوی شکارچیان زخمی شده است. بلا فاصله باشنیدن این خبر به اتفاق دوتن دیکر از همکاران محیط بان به منطقه اعزام شدیم. متأسفانه خرس نفس های آخر را می کشید.

    به گزارش کلارنا کلاردشت بیش از 90 هزارهکتار عرصه برای زندگی پرندگان وحیواناتی چون بزکوهی، کل، گوزن و خرس دارد که متأسفانه علیرغم حضورشبانه روزی سه محیط بان طی شش ماهه اخیر بیش از  8 خرس و ده ها بزکوهی توسط کشتارچیان شکار شده اند.

    Animal-Rights-Watch-ARW-7295

  • لغو مجوز سلاح شکاری متخلفان و کاهش ساعات کاری محیط‌بانان

    http://arw.ir/wp-content/uploads/2014/01/Animal-Rights-Watch-ARW-2428.jpg

    دیده بان حقوق حیوانات: فرمانده یگان حفاظت محیط زیست از بررسی پیشنهاد کاهش ساعات کاری محیط‌بانان از سوی سازمان حفاظت محیط زیست خبر داد و گفت: با معاونت حقوقی و امور مجلس سازمان حفاظت محیط زیست و ستاد کل نیروهای مسلح، در این‌باره جلساتی داشتیم که در نهایت می‌توان گفت نظرها مثبت است.

    به گزارش ایسنا، سرهنگ حمیدرضا خیلدار افزود: در حالی که نیروهای ناجا 10 روز خدمت کرده و 20 روز استراحت دارند، نیروهای یگان حفاظت محیط زیست، 18 روز بر سر کار بوده و تنها 12 روز استراحت می‌کنند؛ به عبارتی ساعت اضافه کاری محیط‌بانان با حقوق پایین‌تر، 184 ساعت بیشتر از نیروهای ناجا است.

    وی در خصوص جذب نیرو در یگان حفاظت محیط زیست، اظهار کرد: نیروی مشغول به کار سازمان حفاظت محیط زیست 10 هزار و 700 نفر است که 25 درصد ساختار مصوب آن را تشکیل می‌دهد.

    فرمانده یگان حفاظت محیط زیست اضافه کرد: در حال حاضر استان‌ها 20 تا 30 درصد پست سازمانی خود را فعال کرده‌اند؛ که اگر اعتبار مورد نیاز فراهم شود، می‌توانیم نیروهای بیشتری را برای حفاظت از عرصه‌های زیست محیطی کشور فراهم کنیم.

    خیلدار اظهار کرد: خانم ابتکار نامه‌ای به سردار دهقان، وزیر دفاع ارسال کرده‌اند تا تولید سلاح شکاری از گردونه خارج شود و وزیر دفاع نیز قول مساعد داده‌اند که جلوی تولید این سلاح‌ها گرفته شود.

    فرمانده یگان حفاظت محیط زیست ادامه داد: طبق ماده 191 قانون پنجم توسعه، دولت مکلف است که تعداد سلاح‌های شکاری را به تعداد جمعیت قابل برداشت حیات‌وحش تحویل دهد که نامه اجرایی شدن این قانون نیز ابلاغ شده اما هنوز به اجرا در نیامده است.

    وی تصریح کرد: به کمیسیون سلاح و مهمات شورای امنیت کشور نیز نامه‌ای ارسال کرده‌ایم تا در استان‌هایی که سلاح شکاری بدون پروانه شکار مورد استفاده قرار می‌گیرد، در صورت مشاهده تخلف، مجوز سلاح شکاری فرد باطل شود.