دیده بان حقوق حیوانات: دنیس در 27 آگوست 1958 در میشیگان آمریکا به دنیا آمد و در کودکی علاقه زیادی به گربه داشت و زمانی که به سن نوجوانی و جوانی رسید علاقه شدیدی به ببر پیدا کرد.
وی در حال حاضر 52 سال دارد و به علت جراحی های بسیار زیاد و سنگین چهره عجیب و وحشتناکی پیدا کرده است میتوان گفت به دلیل علاقه زیاد دنیس به ببر وی این عمل ها را انجام داده است تا خود را کاملا شبیه یک ببر کرده باشد. دنیس که هزاران دلار صرف تغییر چهره خود کرده است هم اکنون به عنوان یکی از زشت ترین زنان جهان شناخته می شود.
نویسنده: تحریریه
-

حیوان دوستی افراطی زن ببری، زشت ترین زن جهان/ تصویر
-
زیستگاه امن میلیون ها ماهی در خلیج فارس در خطر است: رافائل بخواب که ما بیداریم/ وبلاگ میهمان
دیده بان حقوق حیوانات/ محمد درویش: شاید هیچ کشتی غرق شدهای در بوشهر به اندازهی رافائل شهرت و محبوبیت نداشته باشد؛ آن هم در شرایطی که بیش از 30 سال از غرق آن میگذرد! چرا؟ و حتی مهمتر از این چرا آن است که هیچیک از دوستداران محیط زیست و آبزیان بوشهر دوست ندارند رافائل اینک از آب به درآمده یا مجدداً لاشهاش جا به جا شود! چرا؟ یادداشت پیش رو به تحلیل این چرا میپردازد …هفتهی گذشته وقتی که برای شرکت در دومین همایش بینالمللی خلیج فارس راهی بوشهر شده بودم، فرصتی دست داد تا با نمایندگانی از سمنهای محیط زیستی (سازمانهای مردمنهاد) استان هم گفتگو کنم. یکی از اصلیترین درخواستهای این فعالان محیط زیستی، عدم جابجایی پیکر غرق شده کشتی غولپیکر رافائل بود که ظاهراً هماکنون در ژرفای 7 متری آبهای ساحلی بوشهر ، جایی که فقط دو کیلومتر با نیروگاه اتمی این شهر فاصله دارد ، آرمیده است.

اینکه چرا میخواهند رافائل را پس از سه دهه از آب بیرون بکشند، برمیگردد به ارزش سازههای فلزی آن که به گفتهی دکتر پروین فرشچی، معاون دریایی سازمان حفاظت محیط زیست تا 15 میلیارد تومان میارزد؛ یعنی دستکم پنج برابر هزینهای که باید برای بالاکشیدن کشتی و قطعه قطعه کردن لاشهی آن پرداخت شود. امّا جالبتر، دلایل مخالفت دوستداران محیط زیست منطقه با این اقدام است. چرا که ایشان بر این باورند: اینک ساختار کشتی 276 متری رافائل در زیر آب، تبدیل به یک آشیان امن و مناسب بومشناختی برای جانداران خلیج فارس شده و علاوه بر میلیونها ماهی، گیاهان آبزی فراوانی هم در آن رشد و نمو کرده و چهرهای متفاوت، رازآلود و یگانه به آن بخشیدهاند؛ به نحوی که خود تبدیل به یکی از جلوهها و جذابیتهای بومگردی (اکوتوریسم) زیر آب برای غواصان علاقهمند شده و میتواند علاوه بر این، برای دانشمندان و پژوهشگران شیلات و محیط زیست دریایی از این منظر هم حایز اهمیت و ارزش باشد. مهمتر آن که وجود این لاشهی غول پیکر در زیرآب، اجازه نمیدهد تا صیادان سودجو با استفاده از روشی غیرقانونی و مهلک به نام ترال ، تمامی اندوختهی جانوری و گیاهی کف بستر خلیج فارس در این ناحیه را جارو زده و از میان بردارند.

در نتیجه چنین انگیزههایی سبب شده تا دوستداران محیط زیست، در هنگام بازدید پروین فرشچی از او بخواهند تا نظر معصومه ابتکار را به این موضوع جلب کرده و اجازه ندهد تا بومسازگان (اکوسیستم) آسیبدیدهی خلیج فارس بیش از این آسیب بیند.
نگارنده هم طی گفتگویی که با سردار فتحالله جمیری، فرمانده سپاه بوشهر داشت، مراتب نگرانی دوستداران محیط زیست بوشهر را به نامبرده منتقل کرد و وی قول داد تا از قدرت خویش استفاده کرده و اجازه ندهد تا این اتفاق رخ دهد. حتی ایشان گفت: با دوستان و همکارانش در نیروی دریایی ارتش (ارگانی که ظاهراً مالک کشتی بوده و میخواهد لاشهی فلزی آن را از آب درآورده و بفروشد) گفتگو کرده و آنها را مجاب سازد تا از این اقدام صرفنظر کنند.
خلاصه اینکه قصهی غمانگیز کشتی مجلل و اشرافی رافائل که زمانی در دههی شصت میلادی به عروس مدیترانه و اقیانوس اطلس مشهور بود و در کنار برجهای دوقلوی منهتن طنازی میکرد، اینک همچنان در بوشهر داغ است و نهتنها عکسها و پوسترهای بزرگش بر سردر برخی از هتلها و رستورانهای شهر میدرخشد، بلکه هنوز مردم این شهر از خرید عجیب دومیلیون دلاری محمدرضا شاه پهلوی در بهار 1356 شمسی یاد میکنند که به چه نیت آن کشتی عظیم را از ایتالیاییها خرید و آنگاه حتی یکبار هم از آن استفاده نکرد!
در واقع سالهای پایانی حکومت وی در ایران، پر بود از اشتباهات تاریخی مردی مغرور که گمان میکرد قدرتمندتر و محبوبتر از او در منطقه وجود ندارد. به ویژه وقتی که آن سخن مشهورش در آرامگاه پاسارگاد را بر زبان راند و در اوج غرور گفت: کوروش بخواب که ما بیداریم. اما چندی بعد ناچار شد در پردهی تلویزیون اعتراف کند که چندان هم بیدار نبوده و پیام انقلاب مردم ایران را بسیار دیر شنیده است!
اینبار اما امیدوارم دوستداران آبزیان خلیج فارس، بیدار و هشیار بمانند و اجازه ندهند به هیچ بهانهای پیکر آرمیده در خواب رافائل جابجا شده و تن زخمی خلیج فارس از این جراحت تازه، بیش از پیش آسیب ببیند.
پسین گفتار:
میگویند هنگامی که رافائل برای آخرین بار بندر جنووآ ایتالیا را به سمت ایران ترک میکرد، مردم ایتالیا با اشک این منظره را تماشا کرده و از دولت خویش ناخشنود بودند که چرا توان نگهداری از این غول زیبای دریایی را ندارد. سرنوشت تلخ رافائل، گویی پاسخی است به آن آه مردم زادگاهش! چرا که در ایران هم هرگز از این کشتی استفاده نشد و سرانجام هم مورد اصابت موشکهای هواپیماهای عراقی قرار گرفته و غرق گردید … منتها شاید لاشهی مغروق و آرام گرفتهی رافائل بتواند بیشتر و بهتر از آن روزها که عروس مدیترانه بود، دل زیستمندان دریایی را بدست آورده و سبب آمرزش روح سازندگانش شود! نه؟

نکتهی دوم این است که نگاه سودجویانهی امروز به رافائل بیشباهت به وضعیت محیط زیست ایران نیست! همه میخواهند تا او را به یغما برده و به اصطلاح از این نمد، کلاهی برای خود به چنگ آورند و انگار هیچکس به آیندهای که در آن رافائل ( بخوان: طبیعت) نیست، نمیاندیشد.
-

ماهی قرمزی که نمی میرد؛ محصول جایگزین برای هفت سین/ تصویر و لینک خرید
دیده بان حقوق حیوانات: محصول جایگزین ماهی قرمز سفره هفت سین تولید شد.
یک شرکت تولید کننده محصولات چوبی، با تولید بسته ماهی قرمز چوبی تلاش کرده است از مرگ و میر ماهی های هفت سین بکاهد. این محصول با قیمت 11 هزار تومان از فروشگاه اینترنتی این مجموعه قابل خرید است.
این محصول را از اینجا بخرید.
هر ساله میلیون ها ماهی قرمز کوچولو برای اینکه جایی در تنگ های زیبا بر سر سفره های هفت سین ایرانیان داشته باشند در روزهای پایانی سال خریداری میشوند و اکثر ماهی قرمز های کوچک به علت نگهداری نادرست در همان روزهای آغازین سال که همه مشغول شادی هستند، در غم و تنهایی میمیرند! واقعا غم انگیز است. این درحالیست که عده ای معتقدند ماهی قرمز جزء فرهنگ هفت سین ایرانی نبوده و این سرخی ماهی های قرمز از فرهنگ چین وارد هفت سین ایرانی ها شده است. عده ای نیز معتقدند که ماهی قرمز کوچک عنصری جدا نشدنی از سفره هفت سین ایرانی ها است و بدون آن عید نمی شود.
ماهی قرمز کوچک چوبی سر سفره هفت سین چوبیتابا تمام این عقاید باز هم ماهی قرمزهای کوچک قربانی سهل انگاری ما می شوند و جان خود را برای شادی شب عید ما میدهند. ولی آیا حتی اگر هم از رسوم هفت سین باشد، بهتر نیست که برای حمایت از جان این موجودات کوچک و فرهنگ سازی برای نسل های بعد به فکر این باشیم که ماهی قرمز نخریم؟
چوبیتا برای اینکه سهمی در این فرهنگسازی داشته باشد و در عین حال سرخی را بر سر سفره های هفت سین ایرانیان بیاورد و به عقاید همه گروه ها احترام بگذارد، اقدام به تولید ماهی قرمز چوبی برای سفره های هفت سین کرده است و توانست با شعار: “ماهی کوچک من هرگز نمی میرد” محصولی عرضه کند تا سرخی را بر سر سفره های هفت سین بیاورد و برای کسانی که باور به وجود ماهی قرمز بر سر سفره هفت سین دارند، جایگزینی زیبا پیشنهاد دهد. ماهی قرمز چوبی کوچک در تنگ چوبی خود تا ابد زنده خواهد ماند. با خرید ماهی چوبی، میتوانید قدمی در کمک به حفظ این موجود دوست داشتنی بردارید و با معرفی آن به دوستان خود، میتوانید سهمی بیشتر در این فرهنگ سازی داشته باشید.

-
دو پرنده شکاری در دستان آتش نشانان/ تصویری

دیده بان حقوق حیوانات: آتش نشانان در دو عملیات جداگانه، دو پرنده شکاری را که با ورود به منازل مسکونی موجب ترس و نگرانی شهروندان شده بودند بدام انداخته و تحویل کارشناسان محیط زیست دادند.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری 125، در اولین حادثه که در شهرک کیانشهر، شهرک شاهد اتفاق افتاد یک بهله عقاب سراسیمه وارد یک واحد مسکونی شد اما دیگر نتوانست از منزل خارج شود.
همزمان با تماس مالك منزل مسكونی با سامانه 125 و درخواست كمك از آتش نشانی، ستاد فرماندهی ساعت 13:13 دقیقه ظهر دیروز بلافاصله گروه امداد و نجات 2 این سازمان را روانه محل حادثه كرد.
ابوالفضل ناصری فر فرمانده تیم نجات اعزامی در این باره گفت:، طبق اظهار صاحب خانه به دلیل باز بودن پنجره واحد مسکونی به یکباره یك بهله عقاب داخل منزل شد كه درقسمت سرویس بهداشتی گرفتار شد.
وی افزود: نجاتگران آتش نشانی با استفاده از تجهیزات لازم، اقدام به گرفتن این پرنده كرده و پس از دادن تذكرات ایمنی به ساکنان ساختمان، این عقاب را به حیات وحش پارک پردیسان تحویل دادند.
دومین عقاب که در کوچه ای در شهرک ولی عصر نشسته بود و موجب نگرانی اهالی محل شده بود سرانجام با کمک نجاتگران ایستگاه 38 آتش نشانی تهران به دام افتاد.
عصر دیروز طی تماس شهروندان با سامانه 125 مبنی بر فرود یك عقاب بزرگ در كوچه ای در شهرك ولیعصر، ستاد فرماندهی آتش نشانی تهران در ساعت 17:25 دقیقه بلافاصله نجاتگران را روانه محل كرد.
بنا به اظهاررییس ایستگاه 38، این پرنده بی درنگ توسط نیروهای آتش نشانی بدون اینکه كوچكترین صدمه ای به آن وارد شود گرفتار و به ایستگاه منتقل شد.
ناصر حاجی گل افزود: آتش نشانان پس از دادن آب و غذا به این عقاب، آن را در اختیار كارشناسان محیط زیست قرار دادند تا این پرنده زیبا در زیست گاه طبیعی رها شود و به زندگی طبیعی خود باز گردد.
وی توصیه کرد: شهروندان در صورت مشاهده جانوران و حیوانات وحشی مانند روباه، مار و… و همچنین پرندگانی همچون جغد، عقاب، شاهین و… خودسرانه اقدام به صید آنها نکنند چرا که ممکن است به خود ویا شهروندان صدمه وارد کنند.
این مدیر آتش نشانی از مردم درخواست کرد که در صورت مشاهده این گونه جانوران بلافاصله با سامانه 125 تماس برقرار کرده و موضوع را به آتش نشانی اطلاع دهند.



-
افشای کشتن یک پلنگ بالغ در فیسبوک و سکوت دشمن انگارانه!
دیده بان حقوق حیوانات: اگر روزی فکر میکردیم که انتشار اخبار کشتار بی رحمانه گونههای مختلف حیات وحش میتواند اندکی در بهبود اوضاع کمک کند، امروز چنین نیست؛ نه اینکه نومید شده باشیم، بلکه به نظر میرسد قبح کشتار اینقدر شکسته که هیچ شکارچی بی آنکه با شکارِ بی جانش عکس بگیرد، حاضر نیست محل را ترک کند!
به گزارش «تابناک»، طی روزهای گذشته عکسی در شبکه اجتماعی فیسبوک منتشر شده که حکایت از کشته شدن یک قلاده پلنگ بالغ در ناحیهای جنگلی دارد و البته زمان دقیق گرفتن آن معلوم نیست. عکسی که کاربران دنیای مجازی آن را سند کشته شدن پانزدهمین پلنگ ایرانی در سال جاری میدانند و با این مضمون آن را بازانتشار میدهد و دست به دست میکنند.
آنگونه که در معرفی این عکس آمده، عکس مربوط به امسال است و در منطقه درازکلای بابل تهیه شده و شکارچی حاضر در آن که این پلنگ درشت جثه را به نشانه افتخار(!) به دوش گرفته، تحت تعقیب قرار دارد اما نه زمان عکس را میتوان تائید کرد، نه مکان آن به سادگی قابل صحه گذاری است و به طریق اولی تر، نه تحت تعقیب بودن شکارچی (که معلوم نیست عکاس است یا کسی که پلنگه بی جان را به گرده کرفته و یا حتی شخصی دیگر که عکسش با لاشه بزرگترین گربه سان بوم ایران منتشر نشده؟!) ادعایی قابل پذیرش به نظر میرسد.
جدای این ابهامات که چه بسا در سایه اقدامات پلیسی و تخصصی قابل رفع شدن باشند، ابهام بزرگتر ماجرا آنجاست که برخی بر این باورند که به فرض تازه بودن این عکس، یعنی پانزدهمین پلنگ از جمعیت کوچک باقیمانده از این گونه منحصر به فرد در کشورمان کم شده حال آنکه این گونه نیست و اتفاقی بودن کشف برخی پلنگ کشی ها (برای مثال اینجا)، کمترین دلیل برای اثبات این مدعاست که تنها بخشی از کشتار این گونه به رسانه راه مییابد.
اگر به این موارد ناگفته، کشف گاه و بی گاه پوست پلنگ در خانه برخی شکارچیان تحت تعقیب (اینجا) و یا کشف بدن تاکسی درمی شده این گونه در مبادی خروجی کشور (اینجا) را اضافه کنیم و از گم شدن لاشه (اینجا)، آتش زدن آن (اینجا) و موارد دیگر را صرف نظر نماییم، آمار رسمی و سندیت یافته به قدری زیاد خواهد شد مایوس مان خواهد کرد.
این در حالی است که به رغم این همه آمار و ارقام دهشتناک و نومید کننده، مسئولان سازمان محیط زیست تا کنون تنها کاری که کردهاند، برگزاری یکی دو نشست بی فایده (تداوم پلنگ کشیِ سبوعانه “بیفایده” بودن نشست ها را به ذهن متبادر میکند!) و گاه دشمن انگاری در این زمینه بوده است بس؛ گویی آماری که به دستشان میرسد اینقدر شوک آور بوده که قدرت واکنش را از ایشان گرفته است!
نه اینکه واکنشی رخ نداده باشد؛ خیر! واکنشهایی رخ داده که چه بسا بهتر بود رخ نمیداد چراکه سکوت در مقابل کشتار بی رحمانه گونههایی که در خطر انقراض قرار دارند زمانی شکسته شده که مسئولان سازمان مدعی شدهاند دست هایی در پس این کشتار قرار دارد که قصد زمین زدن ایشان را دارند؛ دست هایی که نمیدانیم چرا صورت خود را از دید ماموران قانون پنهان نمیکنند!
عجیب اینکه مسئولان برای اثبات مدعای خود، کشتن گوزن اسیر در پردیسان از اتوبان را مثال میآورند ولی یادشان میرود از سنجاب کشی در پارک چیتگر یادی کنند که عمق بی خردی چند نوجوان را می شد در آن دید و نقضی بود بر توطئه مخالفان در کشتن گوزن پردیسان. از کشتن برخی گونه ها به شکلی که دیده شوند یاد میکنند اما نمیگویند چرا برخی مدیرانشان سعی دارند که این کشتارهای رسانهای نشوند (اینجا) و… .
با این تفاسیر بد نیست که رو به ایشان کرده و در مقام متقاضی از ایشان درخواست هایی مطرح کنیم؛ درخواستهای که نمیدانیم در حد مقدوراتشان هست یا نه اما بگذارید مطرح شان کنیم تا شاید خوانده شده و ویرایش شدهی یکیشان، نسخه کارگری برای بهبود لاغری حیات وحش کشور باشد که روز به روز استخوانش بیشتر از قبل از زیر پوست هویدا میشود؛
چه اشکال دارد مسئولان محیط زیستی به سرکشی مناطق حفاظت شده بروند و در این گردش چند تن از مسئولان را هم با خود ببرند؟ امثال آن نماینده بزرگوار مجلس که انتخاب خرس به عنوان نماد دیارش را توهین به خود و همشهریانش قلمداد کرده بود و نطق آتشینی ایراد کرده بود که بیا و ببین!
چه بدی دارد که مسئولان دوربین به دست گرفته و عزیمت به مناطق جنگی، کویری، کوهستانی و… را در دستور کار قرار داده و ماهی یکبار توریست طبیعت شوند؟ آیا از این بهتر مشوقی برای دوربین دست گرفتن و درک اوضاع نابسامان حیات وحش کشور سراغ دارید؟ برای نشان دادن وخامت اوضاع به نهادهایی که باید به یاری بشتابند اما درک درستی از مساله برایشان حاصل نیامده، چطور؟
ایراد این کار چیست که وقتی شنیدیم در فلان شهرستان یک گونه بی نظیر را کشته اند، به همراه جمعی از محیط بانان به آن خطه سفر کرده و تلاش کنیم با تدابیر تشویقی و تنبیهی مثل تقدیر از شکارچیانی که خطا در کارنامه شان ثبت نشده و یا لغو مجوز شکار در آن ناحیه و یا حتی همراهی با دستگاه قضا و نیروی انتظامی در قالب اهدای پاداش به کسانی که اطلاعاتی درباره خاطیان دارند، اثری در ذهن مردمان آن دیار بگذاریم که شمار همیاران محیط زیست در آنجا بیشتر از پیش کند؟
چه اشکالی دارد اگر موافقم رسانهای شدن کشتار گونههای نادر حیات وحش کشور هستیم، کنتوری برای آمار این کشتار در جایی مثل سایت محیط زیست نصب کنیم تا هم همه بدانند اوضاع خراب است و شما کاری از دستتان ساخته نیست و هم روزی که قرار ته مانده این گونه ها کاملا منقرض شوند، کسی متعرضتان نشود که چگونه این اتفاق رخ داد، در حایل که شما ساکت بودید و حتی آمار نمیدادید؟!
-
شش ماه دیگر تهران موشهای میلیونیاش را نخواهد داشت؟!
دیده بان حقوق حیوانات: آخرین باری که برای زدودن موش از تهران تلاش شد، اواخر بهمن ماه سال گذشته بود که عدهای تفنگ به دست شبانه در خیابانهای شهر راه افتاده بودند و موش میکشتند و البته چندان توفیقی هم نداشتند تا نتیجه این شود که نهاد مبارزه با این آفت شهرنشینی تغییر کند!
به گزارش «تابناک»، اگر روزگاری موشها در طول شب خیابانها را به قرق خود درمیآوردند و در جوی آب جستوخیز میکردند، حالا دیگر اینقدر تعدادشان زیاد و جسارتشان افزون شده که
شاید در روز نیز هنگام قدم زدن در خیابانهای پایتخت با دیدن موشی که چند قدم با شما فاصله ندارد، شگفتزده شده یا حتی بترسید.اکنون دیگر این حقیقت علمی که موشها ناقل دهها بیماری هستند، نیست که اولویت مبارزه با این جوندگان را تعیین میکند، بلکه وجهه شهر و ترس از اینکه موشها تا چند سال دیگر از سر و کول مردم بالا بروند است که نخستین ضرورت مبارزه با این آفت زندگی شهرنشینی مدرن را تعیین میکند.

موشهای تهران چند میلیون هستند؟
اینکه آمار دقیقی از شمار موشهای پایتخت نباشد، با توجه به گستردگی شهر به نظر موضوعی پذیرفته است؛ اما تفاوت آمار ارائه شده به اندازهای است که به نوعی میطلبد نخست برآورد درستی از شمار این جانواران داشته باشیم و پس از آن برای نابودیشان برنامهریزی کرده و دست به کار شویم.
چندی پیش از اسماعیل کهرم، مشاور رئیس سازمان محیط زیست، سخنانی در این باره گفت که واکنشهای گوناگونی به دنبال داشت. وی شمار این جوندگان را سی میلیون قطعه ذکر کرد تا بسیاری را شگفتزده کند.
خوب که به آمار مشاورِ معاون رئیس جمهور دقیق میشویم، درخواهیم یافت که این آمار عجیب و به باور منتقدان، اغراق شده، ریشه در آماری دارد که چند سال پیش شهرداری تهران ارائه کرده و بر پایه سرشماری محدودی که انجام شده بود، شمار موشها را سه برابر مردم تهران برآورد کرده بودند.
بنابراین، میتوان به سادگی جمعیت ده میلیونی تهران را ضربدر سه کرد و تخمین زد که آمار موشهای ساکن در پایتخت، نزدیک سی میلیون باشد.
از آمار دکتر کهرم عجیبتر، آماری است که چندی پیش دبیر علمی کنفرانس ملی مدیریت بحران اعلام کرد. پرویز پیران در این باره گفت: در سالهای گذشته، بیش از ۲۰ میلیون موش از هفت نوع و نژاد در تهران زندگی میکردند که هماکنون تصاعدی این تعداد به ۶۰ میلیون موش رسیده است.
البته مسئولان شهرداری این آمار را اغراق شده میدانند و بر این باورند که تهران یا بین دو تا سه میلیون موش دارد و یا حدود پنج تا هفت میلیون؛ آماری که هیچ کدام توسط نهاد متولی مقابله با این پدیده نامطلوب همراه با زندگی امروز شهرنشینی تهیه و اعلام نشده و چه بسا مورد تأیید ایشان نباشد.

وعده شش ماهه مسئول جدید برای رفع معضل موش های میلیونی
آنچه از آمار ارائه شده درباره موشهای پایتخت میتوان دریافت، میلیونی بودن شمار این جوندگان است که کار مقابله با آنها را دشوار میکند؛ هرچند رضا قدیمی معتقد است که تعدادشان کنترل شده است و فعالیتهای آتی شهرداری برای رفع مشکل صورت میگیرد، نه مهار جمعیت موشها.
«لانه موشهای شهر را تخریب میکنیم و ظرف شش ماه مشکل موش در تهران حل خواهد شد و مردم به خوبی این موضوع را حس میکنند»؛ این وعده را مدیرعامل شرکت ساماندهی مشاغل شهرداری تهران میدهد که نهاد زیر مجموعهاش به تازگی با تصمیم شورای شهر تهران، مسئول مبارزه با موشها شده است.
قدیمی در ادامه با ضرورت بهکارگیری روشهای علمی در این مسیر، به همکاری با دانشگاههای معتبر کشور و حتی خارج از کشور اشاره کرده و روش کار را این گونه شرح میدهد: باید پناهگاههای موشها گرفته شود؛ زمانی که پناهگاهی آنها را تخریب کنیم، مقطعی تهاجم آنها بیشتر میشود، ولی پس از آنکه به روی زمین آمدند، با روشهای شیمیایی و فیزیکی آنها را از بین میبریم؛ افزون بر این تلههای چسبی را در اختیار شهروندان میگذاریم تا در بحث مبارزه با این جانور مضر به شهرداری کمک کنند.
وی میافزاید: 30 درصد مبارزه با این جانداران فیزیکی است و ۷۰ درصد بقیه موضوع غذا و آب است که باید از دسترس آنها خارج شود؛ برای نمونه، فست فودها از جمله مراکزی هستند که موشها تغذیه خود را در این اماکن انجام میدهند؛ برای این کار از روشهای تلفیقی اصلاح گذرگاهها، ارتقای آموزش شهروندی، برخوردهای فیزیکی و شیمیایی در سطح شهر تهران استفاده میکنیم و مهمترین این کارها، بحث آموزش شهروندان است.
مدیرعامل شرکت ساماندهی مشاغل شهرداری تهران در ادامه با اشاره به زاد و ولد این جانوران در روزهای پایانی سال اشاره کرده و میگوید: ۶۰۰ تن برای مبارزه با این جانداران به صورت اکیپهای ویژه فعال خواهند بود و علاوه بر آن، برنامه ویژهای به این منظور تدارک دیدهایم که در یک ماه آینده آغاز خواهیم کرد؛ امیدواریم در آغاز سال جدید وضعیت بهتری ایجاد شود.

چون مقابله با موش کار ستادی نبود، این تصمیم گرفته شده است
رحمتالله حافظی، نماینده مردم تهران در شورای شهر که پیشتر نسبت به هزینههای صورت گرفته در شهرداری برای مقابله با موشها و بازده اندک این اقدامات انتقادات شدیدی کرده و هزینه کشتن هر موش در روش به کار گرفته شده را ۱۲۰ هزار تومان اعلام کرده بود، در این باره به «تابناک» میگوید: برای نابودی موشها دیگر روشهای سنتی پاسخگو نیست و باید روشهای جدیدی به کار گرفت؛ بنابراین و با توجه به ماهیت ستاد محیط زیست شهرداری که «ستادی» است، کار مقابله با این جانوران به ساماندهی مشاغل سپرده شد که «عملیاتی» است و میتواند در حل مشکل راهگشا باشد.
رئیس کمیسیون محیط زیست شورای اسلامی شهر تهران درباره آمار موشهای ساکن پایتخت گفت: آمارهایی که ارائه میشوند، هیچ کدام قابل اتکا نیستند و آمار رسمی در این باره نداریم. تنها نمونهگیری در برخی نقاط شهر شده و بنا بر آن، میتوان برآوردی کرد که شمار موشهای تهران را میتوان چند میلیون دانست که تاکنون هزینهها برای از بین بردن آنها بیفایده بوده است.
وی میافزاید: آنچه امروز ما در فرآیند نابودی حیوانات موذی از جمله موشها با آن روبهرو هستیم، همکاری نکردن مردم است، چراکه سمگذاری و تلهگذاری با هزینه بسیار صورت میگیرد؛ اما شهروندان بدون توجه به این موارد، با ریختن مواد غذایی همچون کاهو و سبزیجات و میوهجات اثر این سم را از بین میبرند.
بدین ترتیب درخواهیم یافت، آنچه در مقابله با آمار روزافزون و نگران کننده موشها مهمتر از هر چیزی است، نه جمعیت و آمار دقیق این جانوران، که لزوم مقابله کامل با آنها از طرف مسئولان و یاری شهروندان با ایشان است؛ اتفاقی که بخشی از آن با قدرت آغاز شده و مدیر مربوطه با شهامت، وعده شش ماهه برای آن تعیین میکند؛ اما بخش دوم آن معلوم نیست چه هنگامی محقق خواهد شد؛ بخشی که اگر دیگر نهادها و رسانه ملی نقش خود را به خوبی ایفا کنند، چه بسا همراهی شهروندان را به همراه داشته و اثرگذاری کار را تشدید کند.
__________________
آنها را نکشید، هیچ کس به آنها محبت نمی کند!/ آیا راه عالمانه کنترل حیوانات شهری کشتن است؟
آیا راه کنترل جمعیت حیوانات این است؟/ تصویر +۱۲
آیا راه کنترل جمعیت حیوانات این است؟/ تصویر +۱۸
معدوم سازی موش های تهران با اسلحه، روش های شیمیایی و مکانیکی! روشهای غیر کارآمد و آزارنده برای برخورد با حیوانات شهری
طرح سگ کشی شهرداری رامسر به قتل زن جوان منجر شد
آغاز طرح “مرگ ترحمآمیز” سگهای ولگرد/ جمع اضداد: کشتن و ترحم
پس از سالها حیوان کشی: اولین گام شهرداری در مسیر صحیح کنترل حیوانات شهری/ مانور آموزشی صنوف آلودهکننده شهری
کدام مقصریم؟ ما یا موش ها؟ / صحنه های تاسف بار از زباله خرید شب عید/ تصویری
تکتیراندازهای حرفهای در کمین موشهای شهر/ امتداد روش های بی نتیجه و آزارنده
پس از پلنگ ها، این بار موش ها به مجلس می روند
روش های ناجوانمردانه کشتار حیوانات در سکوت حامیان حیوانات/ تصویری
طرح کنترل جمعیت جانوران مضر شهری در دو محور ولیعصر(عج) و شریعتی اجرا شد
ادامه سگ کشی شهرداری در تهران/ موش ها مسموم می شوند
بازیگر آمریکایی شیفته موش های تهران!/ تصویر
زباله ریزی بشر و تجمع سگهای آزاد در کوهدشت/ تصویری
اجرای طرح ضربتی مبارزه با جوندگان شهری در شرق تهران
-
ایجاد پلیس تخصصی محیط زیست/ استارت جلوگیری از قاچاق گونههای جانوری
دیده بان حقوق حیوانات: فرمانده یگان حفاظت محیط زیست با اشاره به مکاتبه نامهای از سوی سازمان محیط زیست به فرماندهی ناجا مبنی بر ایجاد پلیس تخصصی محیط زیست در کشور، گفت: تحقق این مهم استارت خوبی برای جلوگیری از قاچاق گونههای نادر جانوری خواهد بود.
به گزارش فارس سرهنگ حمیدرضا خیلدار با اشاره به مکاتبه نامهای از سوی سازمان حفاظت محیط زیست به فرماندهی ناجا، اظهار داشت: رئیس سازمان حفاظت محیط زیست به منظور جلوگیری از قاچاق گونههای جانوری نامهای را به فرماندهی ناجا مبنی بر ایجاد پلیس تخصصی محیط زیست ارائه داده است.
فرمانده یگان حفاظت محیط زیست در ادامه افزود: بر همین اساس درخواست شد پلیس تخصصی محیط زیست همانند پلیس فتا ایجاد شود.
وی ابراز داشت: با ایجاد پلیس تخصصی محیط زیست در درون بدنه ناجا میتوان گام موثری را در راستای کاهش میزان خرید و فروش غیرمجاز گونههای نادر جانوری در کشور برداشت.
خیلدار در ادامه سخنان خود یادآور شد: پلیس تخصصی محیط زیست میتواند در مبادی ورودی و خروجی کشور از جمله راهآهن، فرودگاهها و پاسگاهها شکل گیرد و افرادی در این حوزه فعالیت کنند که با نوع فعالیت محیط زیست و همچنین گونههای در معرض خطر به خوبی آشنا باشند.
فرمانده یگان حفاظت محیط زیست خاطرنشان کرد: هماکنون این امر در حد ارسال نامه بوده است اما با این وجود میتوان گفت که استارت خوبی برای حفاظت از گونههای جانوری و همچنن جلوگیری از قاچاق اینگونهها در کشور زده شده است.
-
سال 92؛ سال شوم پلنگ

دیده بان حقوق حیوانات: کشتار و فلج شدن 14 پلنگ در سال 92 گزارش شد. حتی با این فرض که همه آن چه در کشتار پلنگ های ایرانی رفته همین تعداد 14 مورد گزارش شده باشد، تنها می توان گفت هیهات. در کنار موارد کشتار پلنگ، موردی نیز از کشتن یک یوزپلنگ آسیایی گزارش شده و البته نمیتوان از کنار موارد متعدد کشتار روباه و کفتار و کاراکال و قوچ و میش وحشی و پرندگان مهاجر و بومی هم به این آسانی گذشت.
به گزارش خبرگزاری میراث فرهنگی می گویند تنها 110 هزار قوچ و میش وحشی در کل پهنای ایران باقی مانده است. این تعداد اندک قرار است غذای گربه سانانی باشند که تعداد زیادی از آنها باقی نمانده است. کم شدن غذا هم پای شکار شدن یوز و پلنگ را به مرز انقراض می راند و البته که شکارچیان در شکار با اسلحه هم سنگ تمام گذاشته اند. مهم ترین جانوری که در سال 92 هدف سلاح های گرم شکارچیان قرار گرفت، پلنگ بود.پلنگانی که دیگر نمی دوندلاشه آخرین پلنگ ناقص شده بود. سر و دم و دست راستش را بریده و توی استخر آب انداخته بودند. پیش از این هم لاشه تاکسیدرمی شده یک پلنگ در مرز پیرانشهر کشف شده بود. پلنگ را در شمال ایران زده بودند. ماده پلنگی در تایباد به ضرب چوب و سنگ کشته شده بود. این ماجرا در ماه آذر رخ داد و به فاصله یک روز از آن گزارش کشتار پلنگی در بافق منتشر شده بود. پلنگ های قبلی در استهبان، خرم آباد کشته شده بودند. باقی موارد هم کم و بیش از این دست هستند با این حال ماجرای البرز، ماجرای دیگری است؛ تنها کشته شدن نیست، سال ها درد است و رنج و بعدها قطع نخاع پلنگی که در هنگام مرگ صد کیلوگرم وزن داشت. کشتار این همه پلنگ تنها در چند ماه، ماجرای پلنگ ها را به مجلس کشاند هرچند این مجلسی شدن آوردی برای پلنگ ها نداشت.البرز، پلنگی بدون پابدن رنجور البرز را میانه های دی ماه سرنشینان خودروهای عبوری دیدند. بدنی که 50 گلوله ساچمه در آن بود و آخرین گلوله به دلیل آسیب رساندن به نخاع هر دو پای جانور را فلج کرده بود. یکی از دست های البرز هم به دلیل ماندن در تله شکارچیان از مچ قطع شده بود. تیم درمان به این نتیجه رسیدند که باید البرز را از درد و رنج خلاص کرد. این پایان زندگی یکی از بزرگ ترین گربه سانان حال حاضر ایران بود. در نهایت پس از گذشت حدود یک ماه از شناسایی و دستگیری عاملان کشتار البرز طی رای صادره از دادگاه عمومی بخش خرم آباد تنکابن، متهم ردیف اول پرونده به تحمل 182 روز زندان محکوم شد.اما البرز تنها پلنگی نبود که بابت ضرب و شتم انسانی به شدت آسیب دیده بود. لورا پلنگ دیگری بود که در لرستان با گلوله مجروح شده بود و در نهایت زیر تیغ جراحان رفت. آخرین خبرها از لورا حاکی از آن است که حیوان هنوز نمی تواند روی دو پای عقب بایستد.هفت روباه را کشتند و برای عبرت نمایش دادندپلنگ ها مهم هستند. مردم پلنگ ها را می بینند هم از این که گربه سان اند هم که با شکوه و جذاب اند و البته که تعدادشان خیلی خیلی کم شده است. سگ سان ها اما چندان اقبالی ندارند به خصوص که روباه باشند و هم مشهور باشند به رندی و هم که دم زیبایی داشته باشند و خیلی ها خیال بکنند این دم برایشان خوش شانسی می آورد.چندی پیش موردی گزارش شد از روباهی که در بردسیر کرمان کشته شده بود. شکارچیان دم حیوان را بریده بودند به این بهانه که برایشان شانس بیاورد. روباه مرده اما شانسی نداشت برای زندگی. از این موارد بسیارند اما موردی که بسیار تکان دهنده بود، از حاشیه اصفهان گزارش شد.ماجرا از این قرار بود که افرادی ناشناس 7 روباه را با شلیک گلوله کشته و پس از بریدن دم آنها، اجساد این حیوانات را شبانه در حاشیه جاده در کنار هم ردیف کرده بودند تا رهگذران، صبح روز بعد آن ها را ببینند. این رخداد البته به فاصله کمی پس از برگزاری یک تجمع و یک همایش در اعتراض به کشتار گونه های جانوری توسط دوستداران طبیعت، اتفاق افتاده بود.یوزپلنگ هم در امان نماندمدت زمان زیادی است در مورد نزدیک به انقراض بودن یوزپلنگ آسیایی اطلاع رسانی می شود. اما گویا فعالیت ها چندان کارساز نبوده و در میان کشته شدگان سال 92 یک مورد یوز نیز گزارش شده است.ماجرا از این قرار بود که نیروهای یگان محیط زیست شهرستان چناران با همراهی مأموران پلیس اطلاعات و امنیت، وارد منزل یک شکارچی متخلف شده و در جریان بازرسی تعداد قابل توجهی حیوان تاکسیدرمی از انواع گونه های حیات وحش کمیاب و درمعرض انقراض کشف و ضبط کردند. یک تخته پوست متعلق به یک قلاده یوزپلنگ آسیایی که بوسیله شلیک گلوله شکار شده است، همین جا کشف شد.در میان لاشه های تاکسیدرمی شده آهو، مرال، قوچ وحشی، گربه جنگلی، کل وحشی، یازده قطعه کبک، تیهو، تشی، قوی فریادکش، قرقاول و پیغو نیز کشف و ضبط شد.پرندگان مهاجر با بال های خونینبازار پرندگان فریدون کنار امسال هم به مدد شکارچیان پر رونق بود. پرندگان بومی و مهاجر هیچ کدام از دم تفنگ صیادان جان به در نبردند تا ایران میزبانی خوب برای مهاجران سرزمین های سرد شمالی نباشد.سالی بدیمنسال 92 سال بدیمنی برای گربه سانان ایران بود. می گویند حفاظت از پلنگ ایرانی باید جزو مطالبات از رییس جمهوری باشد و از طرفی پای مجلس به ماجرای پلنگ ها کشیده شده است. باید سال 92 همه آن چه در چنته حیات وحش ایران مانده را به سال 93 تحویل دهد تا ببینیم آیا راهکاری برای نجات حیات وحش به خصوص گربه سانان ایران اندیشیده خواهد شد یا در انتهای سال 93 هم ناگزیر خواهیم بود بنویسیم سالی که بد یمن بود؟ -
از قهقهه شیر ایرانی در گور تا اعلام برائت حامی شکار از شکار؛ نگاهی به حاشیه و متن مناظره مخالفان و حامیان شکار/ وبلاگ میهمان

دیده بان حقوق حیوانات/ سپهر سلیمی*: با گذشت چند روزی از پخش برنامه مناظره از رسانه ملی جای آن دارد که نگاهی داشته باشیم به بخش هایی از مهمترین نکات دیده شده در متن و حاشیه این برنامه. مسائلی که عموماً در اثر کمبود وقت بصورت گذرا به آن اشاره شد.
در اینجا نگاهی دارم به برخی از این نکات:– آرایش سنی مخالفان شکار و مدافعان شکار: نکته جالبی که در این برنامه به چشم آمد اختلاف معنادار بین گروه سنی مدافعان شکار و مخالفان شکار بود. این مساله در بین حاضران در استودیو و بخش نظرات مردمی نیز کاملاً به چشم می خورد. مدافعان شکار عموماً پیر بودند و مخالفان شکار را جوانان تشکیل می دادند. این مساله امیدواری های زیادی را در بین دوستداران وطن ایجاد می کند.
– جای خالی اصل 50 : در بین سخنان مدافعان شکار گاهاً به اصل 44 اشاره می شد و گفته می شد بر اساس این اصل باید درآمد سازی از طریق بخش خصوصی صورت گیرد. فارغ از تفسیر غلط این افراد از این اصل و اینکه هر شکل درآمد زایی مورد پسند نیست، باید از این افراد پرسید پس سهم اصل 50 چیست؟ سهم آیندگان از میراث طبیعی کنونی چیست؟
– 90 درصد حیات وحش ایران در 4 دهه گذشته نابود شده است: این نکته ای بود که به درستی توسط آقای مسعود بربر به آن اشاره شد. جا داشت این نکته بارها و بارها مورد توجه قرار می گرفت. یکبار دیگر بخوانیم: 90 درصد حیات وحش ایران در 4 دهه گذشته نابود شده است! پس دیگر چیزی باقی نمانده که برای آن نقشه بکشند!
– استفاده از تجربیات ناموفق گذشتگان: برخی از حاضران در این مناظره، دم از تجربیات شکاربانی خود و فعالیت 30 ساله خود در این عرصه می زدند و می گفتند باید از روشهای قدیمی استفاده شود و نظرات قدیمی ها را جویا شد! گویا این افراد فراموش کرده اند در همان دوران 30 ساله خدمات آنها، حیات وحش ایران به تاراج رفته است و 90 درصد آن در همین 4 دهه گذشته نابود شده. مگر عملکرد پیشینیان موفق بوده که باید همچنان بر همان روشهای قدیمی پای فشرد؟!
– واژه سازی برای فرار از واقعیت: مدافعان شکار برای فرار از زشتی شکارهر روز در پس واژه ای جدید سنگر می گیرند. پیش از این واژه «شکارکش» را ساختند تا بگویند شکارچی با شکارکش فرق دارد و امروز عبارت «توریسم شکار» را می سازند تا در پس از این واژه به حیوان کشی بپردازند. همانطور که شکارچی همان شکار کش است، توریسم شکار با «توریسم مرگ» نیز یکی است. فعالان توریسم مرگ (توریسم شکار) در گوشه و کنار دنیا به دنبال شکارچی های می گردند تا در برابر مشتی دلار جان حیوانات این سرزمین را بستانند.
– حرام بودن شکار تفریحی: بر اساس نظر برخی مراجع تقلید کشتن حیوانات برای تفریح حرام است. در بخشی از برنامه اشاره ای گذرا به آن شد ولی جا دارد مورد توجه جدی قرار گیرد.
– پول در آوردن به هر شکلی جایز نیست: شهرام امیری شریفی در بخشی از برنامه به این مساله اشاره داشت که کسب در آمد به هر شکلی مجاز نیست. کما اینکه قاچاق اسلحه، فحشا، مواد مخدر و مسائلی نظیر این جز پر رونق ترین تجارت ها در دنیاست اما به دلیل ناسازگازی با اصول اخلاقی، فرهنگی و اعتقادی در کشور ما به هیچ وجه مجاز به انجام آن نیستیم. این مساله در مورد «توریسم مرگ» نیز صدق می کند. در سرزمینی با تمدن 6000 ساله و در کشوری که حمایت از حیوانات سابقه دیرین دارد. در کشوری که توصیه های فراوان دینی برای مهربانی با حیوانات وجود دارد و آرامگاه «ضامن آهو» قطب معنوی مسلمانان آن محسوب می شود، توصیه برای ترویج توریسم مرگ سنخیتی با باورهای اعتقادی و اخلاقی مردم ندارد.
– صدای قهقهه شیر ایرانی از گور بلند شد: «اگر سازمان مجوز دهد من مجدداً غرش شیر ایرانی را در دشت ارژن احیا می کنم»! این جمله ای بود که آقای مجید نوائیان گفت. البته ایشان پیش از این و در دولت پیشین نوید احیای ببر مازندران را داده بودند. پروژه ای مضحک و تبلیغاتی که در نهایت به شکست انجامید. ایشان که از مدافعان شکار بودند در این برنامه از حیله های شکارچیان نیز استفاده کردند. شکارچیان برای شکار از صدای حیوانات و یا لباس های همشکل با محیط استفاده می کنند و احتمالاً به همین خاطر بود که ایشان از پوشش «فعال محیط زیست» استفاده می کردند تا در این پوشش از شکار حمایت کنند و یا مدیران سازمان را مجاب کنند که بودجه لازم برای انجام پروژه شکست خورده ای نظیر شیر ببر مازندران را در اختیارشان بگذارند. حمایت ایشان از گوشتخواری و رد گیاهخواری از دیگر مسائلی بود که در این مجال اندک فرصت پرداختن به آن نیست.
– پرچم ایران را بر سر جسد حیوانات نمی خواهیم: “ما نیز میخواهیم پرچم ایران را در دنیا برافراشته کنیم ولی نمی خواهیم این پرچم بر بالای جسد حیوانات باشد.” این جمله به دل ها نشست.
– حیوان پیر سهم گوشتخواران است: حیوانات پیر موجود در مناطق سهم گوشتخواران آن منطقه هستند. این واقعیت ساده ایست که طرفداران شکار و فعالان گردشگری مرگ از درک آن عاجز هستند. کشتن حیواناتی که باید خوراک گوشتخواران شود موجب می شود که گوشتخواران رو به شکار حیوانات جوان تر بیاورند و یا در صورت گرسنگی برای سیر کردن خود به مناطق روستایی نزدیک شوند، به گله حیوانات اهلی حمله کنند و در معرض خطرات جدی قرار بگیرند.
– همه مشکلات محیط زیست ما ریشه در تفکری یکسان دارد: انقراض گونه های گیاهی و جانوری، نابودی منابع آبی، آلودگی محیط زیست، نابودی جنگل ها و دیگر مشکلات محیط زیست ما ریشه مشترکی دارد. رد پای ترجیح منافع فردی و گروهی بر منافع بلند مدت ملی در همه مشکلات محیط زیست ما دیده می شود. تئوری سازی برای اجرای طرح های ناپایدار در پوشش عناوینی همچون درآمدزایی و اشتغال و سیر کردن شکم فقرا یک ترفند قدیمی و نخ نما شده است که پیش از این در دیگر طرحهای طبیعت ستیزانه مورد استفاده قرار گرفته است. بهانه مخربان محیط زیست برای سدسازی، ایجاد صنایع آلوده، نابود کردن درختان، شکار و نابودی منابع طبیعی همگی یکی بوده و هست.
– اعلام برائت حامی شکار از شکار: یکی از لحظات جالب این برنامه آنجا بود آقای شفیع زاده با افتخار اعلام کرد که شکارچی نیست و تا به حال اسلحه در دست نگرفته! راست یا دروغش را نمی دانیم ولی این نشان از آن دارد که حامی شکار از زشتی این کار آگاه است و حاضر نیست در برابر میلیون ها ایرانی به این عمل اعتراف کند. این در حالیست که مخالفان شکار بارها به شکل های مختلف اعلام کردند که روزهای زیادی را صرف گردش در طبیعت و شکار حیوانات با لنز دوربین می کنند.
– فرصت پرداختن به حقوق حیوانات فراهم نشد: با اینکه رئیس دیده بان حقوق حیوانات در این برنامه حضور داشت ولی بحث به شکلی پیش رفت که عملاً فرصتی برای پرداختن حقوق حیوانات فراهم نشد و ایشان ناخواسته مشغول پاسخگویی به مسائل دیگر شدند. آنچه که بحث شد چالش بین کشتن و نکشتن حیوانات بود، حال آنکه در حقوق حیوانات، کشتن هر حیوانی با هر دلیلی محلی از اعراب ندارد.
– زیاده خواهی در برابر ادب و متانت: بخش پایانی مناظره حرف های زیادی در دل خود داشت. زیاده خواهی، پریدن در حرف طرف مقابل و برخورد عصبی حامی شکار در برابر متانت و بردباری مخالف شکار نمود کوچکی بود از تفکر این جریان فکری. به راستی کسانی که در رسانه ملی، در برابر 70 میلیونی ایرانی اینگونه رفتار می کنند، در طبیعت با تفنگی در دست در برابر حیات وحش بی دفاع چه می کنند؟!
* وبلاگ دوستداران حیوانات و محیط زیست
________________
صفحه مخصوص وبلاگ های میهمان
-
15 شکارچی کامیارانی تفنگ خود را کنار گذاشتند
دیده بان حقوق حیوانات: به دنبال اقدام خدا پسندانه احمد عزیزی شکارچی مریوانی که اسلحه خود را به نشانه مخالفت با شکار شکست، این بار 15 شکارچی شهرستان کامیاران با کنار گذاشتن اسلحههای خود دست از تفنگ و شکار برداشته و به عنوان دوستدار و همیار محیط زیست با طبیعت آشتی کردند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، این اقدام زیست محیطی که در تپه شهدای گمنام شهرستان کامیاران و با حضور خیل عظیمی از دوستداران محیط زیست، انجمنهای استان کردستان و نمایندگان ادارت این شهرستان برگزار شد، با هدف آغاز راهی برای داشتن استانی پاک در زمینه تخلفات زیست محیطی صورت گرفت.
مدیرکل محیط زیست کردستان در این اقدام با اشاره به احادیث و تاکیدات فراوان دین اسلام مبنی بر حفاظت از منابع و سرمایههای طبیعی و محیط زیست گفت: اخلاق درست و صالح، نگهداری و حفظ محیط زیست و عدم ضرر و زیان و آزار و اذیت که حق حیات بر روی زمین دارند مصادیق اصلی اخلاق اسلامی و قرآنی است.
ناصح قادری افزود: کردستان در طول تاریخ نشان داده است همیشه افراد بزرگی دارد که می تواند الگو و سرمشق برای کشور و حتی جهان باشند که شجاعت معلم مریوانی در همدردی و همراهی با شاگرد سرطانیش، ندامت شکارچی مریوانی از شکار، ایثار و از خود گذشتن معلم کامیارانی برای نجات جان شاگردش و اقدام تاثیر گذار این شکارچیان در این مکان تنها گوشهای از نام بلند مردان پر افتخار استان است.
وی با اعلام اینکه کار شکارچیان شهرستان کامیاران میتواند حرکتی نو و تاثیرگذار زیست محیطی نه در استان بلکه در کشور باشد، خاطر نشان کرد: امیدواریم روزی فرا برسد که اسلحههای شکاری قلب تپنده هیچ حیوانی را نشانه نرود تا ما انسانها خود تیشه به ریشه خود و آیندگان نزنیم.
قادری یادآور شد: ملت ایران هم از نظر تاریخی و ملی و نیز از نظر باورهای اعتقادی و تاکیدات اسلامی و قرآنی به حفظ و صاینت از محیط زیست توصیه شده است، پس باید همه با توجه به عقبه طولانی و روشن خود از محیط زیست نگهداری کنیم.
در حاشیه این مراسم ضمن قدردانی از این اقدام از سوی اداره کل محیط زیست کردستان با اهداء لوح سپاس و شاخه گل، ادوات و قفسهای چوبی توسط حضار سوزانده شد و 15 کبک به صورت نمادین توسط 15 شکارچی نادم این شهرستان در دامان طبیعت رهاسازی شدند.
گفتنیست در این مراسم شکارچیان با قرائت قسمنامهای با این مضمون که “مژده باد ای طبیعت، ای کلهای زیبا، ای کبکها ای پرندگان، ای رودخانهها از امروز به بعد ما اولین نگهبانان شما خواهیم بود و با کاشتن نهالها، رها کردن پرندگان در قفس و سوزاندن قفسها در پیشگاه خدا، ندامت و پشیمانی خود را از شکارچی بودن ابراز می کنیم و هرگز دست به شکار هیچ حیوانی و جانداری در طبیعت نخواهیم زد. خداوند پشتیمان ما باشد”؛ کنار گذاشتن شکار و تفنگ را جشن گرفتند.
-
زنده گیری یک فلامینگو در تهران/ تصویری

دیده بان حقوق حیوانات: یک فلامینگوی مهاجر که به هنگام پرواز از آسمان شهر تهران از فرط خستگی در کنار یک گودال آب فرود آمده بود توسط آتش نشانان برای دوری از هرگونه آسیبی بدام افتاد و تحویل پارک پردیسان شد.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری 125، به دنبال تماس شهروندان با سامانه 125 آتش نشانی و اعلام مشاهده یک پرنده بزرگ وحشی درشمال تهران، بیدرنگ آتش نشانان ایستگاه 88 ساعت 13:30 دقیقه امروز به سمت خیابان فرشته، خیابان کوهیار حرکت کردند.
بنا به اظهار رئیس ایستگاه 88 آتش نشانی تهران، یک فلامینگو در ساختمانی نیمه کاره و در کنار گودالی که کمی آب داشت در حال پرسه زدن بود که همسایگان با دیدن این پرنده سراسیمه موضوع را به آتش نشانی اطلاع دادند.
محمد علی گودرزی افزود: آتش نشانان بلافاصله با استفاده از تجهیزات ویژه، این فلامینگو را با احتیاط وبی آنکه صدمه ای به آن برسد به دام انداختند و پس از هماهنگی با مسئولین پارک پردیسان، این پرنده را برای نگهداری به این پارک منتقل کردند تا پس از انجام مراقبت های لازم به طبیعت بازگردانده شود.
-
کشف و ضبط 300 سمندر لرستانی و لاک پشت در تهران/ تصویری
دیده بان حقوق حیوانات: فرمانده یگان حفاظت محیط زیست استان تهران از کشف و ضبط حدود 300 سمندر لرستانی و لاکپشت در طی هفته گذشته تنها در دو بازار میوه و تره بار استان تهران خبر داد.اسماعیل میرانزاده در گفتگو با خبرنگار مهر افزود: نیروهای یگان حفاظت محیط زیست استان تهران در حین گشت و کنترل سطح شهر تهران به منظور برخورد با مراکز غیر مجاز خرید و فروش جانوران وحشی بخصوص گونه هایی که در ایام نزدیک به سال نو توسط تعداد معدودی از افراد متخلف جهت فروش عرضه می شود روز سه شنبه هفته گذشته در محل میدان میوه وتره بار حکیمیه به یک مورد عرضه تعدادی خزنده شامل مار آبی، سمندر لرستانی، لاکپشت گوش قرمز برخورد کردند.

به گفته وی، همچنین روز جمعه هفته گذشته وارد بازار میوه و تره بار آزادگان شده و به بازرسی اینمحل پرداختند و در جریان جستجوی این مکان به تعدادی فروشنده غیرقانونی گونه های جانوری کمیاب برخورده و جهت برخورد قانونی با متخلفین وارد عمل شدند.
میرانزاده اظهار داشت: فروشندگان غیرقانونی پس مشاهده ماموران با ایجاد سر و صدا و اغتشاش، از ازدحام جمعیت مردم سوء استفاده کرده و پس از ایجاد درگیری فیزیکی با نیروهای محیط زیست از محل گریختند اما محیط بانان تمام گونه های جانوری موجود را توقیف و طی هماهنگی قبلی با کلینیک حیات وحش پردیسان به این مکان منتقل کردند.

فرمانده یگان حفاظت محیط زیست استان تهران تصریح کرد: گونه های کشف و ضبط شده از بازار میوه و تره بار آزادگان شامل 30 عدد سمندر لرستانی (گونه نادر و در معرض انقراض)، 100 عدد مار آبی، 10 عدد سوسمار، 5 عدد لاسرتا (مارمولک) و 150 عدد لاک پشت بوده است.
وی افزود: متاسفانه یک عدد سمندر لرستانی به دلیل شرایط نامناسب نگهداری توسط متخلفین تلف و یک سمندر نیز دچار پارگی از ناحیه شکم و دم شده و شرایط تعدادی از گونه ها نیز نامناسب گزارش شده است.

میرانزاده یادآور شد: ماموران محیط زیست در بازار میوه و تره بار حکیمیه نیز پس از آنکه فروشنده متخلف از محل متواری شد، 80 عدد لاکپشت، 10 حلقه مار و 10 عدد سمندر لرستانی ضبط و به این اداره کل محیط زیست استان تهران منتقل کردند.
فرمانده یگان حفاظت محیط زیست استان تهران اظهار داشت: با توجه به نزدیک شدن به ایام نوروز و افزایش صید و خرید و فروش غیرقانونی گونه های جانوری، کلینیک تخصصی حیات وحش پردیسان مکان های ویژه ای برای گونه های کشف شده از متخلفین تعبیه کرده تا بصورت موقت از این حیوانات در شرایط مناسب نگهداری کند.

به گفته وی، تمام آبزیان کشف شده از گونه های بومی کشور بوده و با توجه به اینکه شرایط فراهم شده در کلینیک حیات وحش پردیسان صرفا جهت نگهداری موقت این گونه ها تعبیه شده، ضروری است گونه های سالم بلافاصله تحت شرایط مناسب به استان های مربوطه انتقال یافته و بلافاصله در زیستگاه اصلی خود رهاسازی شوند.
میرانزاده تصریح کرد: متاسفانه تعدادی از گونه های کشف شده طی چند روز اخیر مثل لاک پشت گوش قرمز جزو گونه های غیربومی هستند که از خارج از کشور برای فروش و نگهداری به عنوان حیوان خانگی به کشور وارد شده اند.این گونه ها پس از مدتی نگهداری در منازل پس از پایان ایام نوروز توسط مردم در عرصه های طبیعی از جمله رودخانه ها و آبگیرها رها می شوند. این حیوانات گونه های مهاجم بوده و پس از سازگاری با طبیعت منطقه رهاسازی شده به رقابت با گونه های بومی پرداخته و بسیاری از آنان را ازبین می برند.

فرمانده یگان حفاظت محیط زیست استان تهران از مردم درخواست کرد: از خرید هرگونه حیوان وحشی و غیرخانگی از جمله سمندر، لاک پشت، مار و غیره و رهاسازی این حیوانات در طبیعت خودداری کرده و در صورت مشاهده خرید و فروش این گونه ها مراتب را به ادارات محیط زیست محل زندگی خود گزارش کنند.
-

حیوانات غیربومی به باغوحش تهران میآیند/ کانگوروی هلندی و ببر دانمارکی، اسیر اشتباهات گذشته
دیده بان حقوق حیوانات/ سجاد عسگری*: دو کانگوروی قرمز و دو ببر تا پایان امسال در حالی به مجموعه باغوحش تهران اضافه میشوند که هنوز ببر ماده مبتلا به بیماری مشمشه در قرنطینه به سر میبرد و همینطور زمینه حضور کانگورو به خاطر کمبود فضا و نبود دانش نگهداری از این حیوان وجود ندارد. باغوحش تهران یکی از بزرگترین باغوحشهای ایران است که با وسعت پنج هکتار در اتوبان تهران – کرج واقع شده است. در این مجموعه 121 گونه جانور بومی و غیربومی نگهداری میشوند که دوستداران حیات وحش نسبت به وضعیت و محل زندگی گونههای جانوری موجود در این مکان، از دیرباز تاکنون انتقاداتی داشتهاند. گرچه باغوحشها با سه هدف؛ آموزش، کمک به مطالعات علمی و حفاظت از گونههای در معرض خطر انقراض ایجاد میشوند اما در باغوحش تهران به هیچ کدام از این اهداف پرداخته نمیشود. عادت غلط غذا دادن غیراصولی به حیوانات که منجر به تغییر عادت غذایی حیوانات میشود و تولیدمثل حیوانات با ترکیبات غیرطبیعی از جمله ایرادات وارده از سوی دوستداران حیاتوحش به مجموعه باغوحش تهران است. در سالهای اخیر باغوحش تهران و سازمان حفاظت از محیطزیست کشور علاقه فراوانی به احیای ببر مازندران و ورود حیوانات غیربومی به این مجموعه از خود نشان دادند. حاصل این تفکر ورود یک جفت ببر سیبری از روسیه به تهران بود. این ببرها قرار بود پس از نگهداری در مجموعه باغوحش تهران، به میانکاله منتقل شوند و از این طریق ببر مازندرانی منقرض شده ایرانی دوباره احیا شود. اما متاسفانه بر اثر خوردن گوشت الاغ به جای خوراک و تغذیه استاندارد، ببرها به بیماری مشمشه مبتلا شدند. ببر نر بر اثر این بیماری که از گوشت الاغ به او سرایت کرده بود، جان سپرد و همچنین 9 شیر مجموعه باغوحش به خاطر مشکوک بودن به این بیماری کشته شدند. ببر ماده نیز دو سال است در یک مرکز نامناسب در قرنطینه بهسر میبرد و کسی از وضعیت آن آگاه نیست. البته این پایان سناریوی ببرکشی در باغوحش تهران نیست. ببر بنگالی که به ایران منتقل شده بود نیز در مرداد ماه سال جاری بر اثر بیماری صرع و تشنج داخل گودال آب واقع در قفس افتاد و خفه شد. این اتفاقات تکاندهنده و وضعیت اسفبار حیوانات در مجموعه باغوحش تهران نشان میدهد که این مجموعه نهتنها توان مدیریت حیوانات بومی را ندارد، بلکه هنوز به آن دانش و توانایی مورد نیاز نرسیده که بتواند حیوانات غیربومی را نگهداری کند.
حال با تمام این اتفاقات ناگوار مدیر باغوحش تهران اخیرا اعلام کرده که دو کانگوروی قرمز و دو ببر تا پایان سال جاری وارد ایران میشوند. این در حالی است که کارشناسان اعلام میکنند ورود این حیوانات تکرار اشتباهات گذشته است و خواستار برخورد با این موضوع هستند.باغوحش تهران استاندارد نیست
سیدجاوید آلداوود، عضو هیات علمی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران با اشاره به استانداردهای نگهدای کانگورو در باغوحش میگوید:«فضای کافی، غذا و بهداشت سه اصل مهم در نگهداری اولیه حیوانات در باغوحش هستند. در باغوحش تهران نیز باید دو یا سه بار کل مساحت فعلی باغوحش تهران برای کانگورو اختصاص داده شود، اما هماکنون این فضا وجود ندارد. از سویی تجربه نگهداری ببرهای سیبری نشان میدهد استاندارد غذایی در باغوحش تهران وجود ندارد و همه این عوامل باعث میشود این باغوحش استانداردهای نگهداری حیوان جدیدی مانند کانگوروی قرمز یا ببر را نداشته باشد.»او معتقد است که تکرار کردن تجربه ورود حیوانات غیربومی به باغوحش تهران کار درستی نیست و هنوز تغییری در وضعیت باغوحش تهران صورت نگرفته است.
این متخصص بیماریهای داخلی دانشکده دامپزشکی میافزاید:«در بسیاری از کشورهای دنیا باغوحشها به صورت پارکوحش تعریف شدهاند و حیوان در فضای گستردهای نگهداری میشود. اما متاسفانه در باغوحش تهران شاهد هستیم که ببر را در یک قفس چند متری نگهداری میکنند. ببر نیاز به فضاهای طبیعی، عمودی و مخفیگاه دارد و نگهداری آن در قفس باعث ایجاد مشکلات مفصلی، قلبی و عروقی میشود.»آل داوود با انتقاد از اینکه هزینه گزافی بابت تامین زیستگاه در میانکاله، نگهداری و تغذیه دو ببر سیبری به کشور تحمیل شده و نتیجهای در بر نداشته است، عنوان میکند: «قبل از ورود هر حیوانی به ایران باید مکانسنجی و کار مطالعاتی روی زیستگاه و تغذیه حیوانات صورت گیرد و سپس حیوان جدید به چرخه حیاتوحش ایران اضافه شود. حال وارد کردن دو ببر و دو کانگوروی قرمز بدون پشتوانه کار مطالعاتی و امکانسنجی تکرار اشتباهات گذشته است.» او خاطرنشان میکند: «امروز مردم کشور حیوانات ایرانی را هر روز شکار میکنند و با این روند فعلی، اولویت با حیوانات بومی است. باید به جای هزینههایی چون خرید ببر سیبری به بهانه احیای ببر مازندرانی که سودی را نیز دربر ندارد، به فکر راه چاره برای حفظ حیاتوحش ایران باشیم.»2 برابر فضای استاندارد را مهیا کردهایم
ایمان معماریان، دامپزشک باغوحش تهران نیز درباره استانداردهای نگهداری کانگورو در باغوحش میگوید: «استانداردهای نگهداری حیوانات در کشورها و مجامع مختلف جهانی متفاوت است. کانگوروهای قرمز که اخیرا قرار است به مجموعه باغوحش تهران اضافه شوند چون از اتحادیه باغوحشهای اروپا به ایران منتقل میشوند، استانداردها نیز بر اساس استانداردهای این اتحادیه در باغوحش تهران لحاظ شده است.» او با اشاره به اینکه غنیسازی جایگاه نگهداری حیوانات یکی از اصول اصلی در باغوحشهاست، ادامه میدهد: «میزان فضای نگهداری کانگورو، نوع فضاسازی محل زندگی کانگورو همچون فضا برای قائم شدن و فضای پوشیده و حداقل دارا بودن دو متر فنس از جمله استانداردهای نگهداری این حیوان است. فضای نگهداری کانگورو بر اساس استانداردهای استرالیا 190 متر مربع به اندازه هر جفت است و هماکنون بیشتر از استانداردهای تعریف شده، برای نگهداری دو کانگوروی قرمز در باغوحش تهران فضا لحاظ شده است.»این دامپزشک حیات وحش در پاسخ به این پرسش که آیا این حیوانات برگه تایید سلامت دارند، اضافه میکند: «هر حیوانی که از اتحادیه باغوحشهای اروپا گرفته میشود، سازمانهای محیطزیست مبدا و مقصد باید برگه تایید سلامت برای آن صادر کنند. کانگوروهای قرمز از کشور هلند به ایران منتقل میشوند و قاعدتا آن کشور قبل از انتقال آنها را معاینه کرده و یک برگه مجوز سلامتی برای آنها با اعتبار سه تا 10 روزه با توجه به مدت زمان انتقال، صادر میکند.»
او خاطرنشان میکند: «ایران هماکنون جزء کنوانسیون حمایت از گونههای در معرض انقراض(ساتیس) است و چون این حیوانات از مبادی قانونی وارد کشور میشوند و به صورت قاچاق یا نیمهقاچاق مانند ببر بنگالی وارد ایران نمیشوند، احتمال کمتری وجود دارد که حادثه ببرها در این دوره برای این حیوانات تکرار شود.»ترویج قاچاق حیوانات
شهرام امیریشریفی، رئیس انجمن دیدهبان حقوق حیوانات نیز با اشاره به انتشار خبر ورود دو کانگوروی قرمز به مجموعه باغوحش تهران میگوید:«کانگورو اصولا حیوانی است با جهش چند متری است بنابراین زیستگاه آن در منطقه وسیعی قرار دارد که به راحتی بتواند پرش کند و در فضای باز، به زندگی بپردازد. کل مساحت باغوحش تهران پنج هکتار است که این فضا برای نگهداری کانگورو ناچیز بوده و یک سوم فضای واقعی زیستگاه این حیوان هم نیست. این فضای محدود باعث میشود حیوان جهش نداشته باشد و در نتیجه عصبی شود و زندگی سختی داشته باشد بنابراین ممکن است به سرنوشت ببر بنگال دچار شود.»
او با انتقاد از اینکه نگاه مسئولان باغوحش و سازمان محیطزیست کشور به حیوانات به عنوان یک کالای سودآور است، میافزاید: «این دیدگاه غلط باعث شده ما شاهد باشیم در باغوحش تهران بچههای حیوانات را از پدر و مادر اصلی خود جدا میکنند و پس از جدایی با هدف سودآوری، باغوحش کودکان راهاندازی شده و به بچههای حیوانات مانند اسباب بازی نگاه کنند. از سویی با اسمهای فکاهی روی حیوانات وحش، بیشتر سعی در جلب توجه مردم به سمت باغوحش دارند تا به سودآوری خود بیش از پیش برسند.»این دوستدار حیاتوحش معتقد است: نگهداری حیوانات غیر بومی به جای حفاظت، باعث تجارت و قاچاق حیوانات میشود و به این روند کمک میکند. بنابراین این پرسش را باید از مسئولان باغوحش تهران پرسید که حیواناتی که در باغوحش تکثیر میشوند، به کجا میروند؟ ما امروز خود به روند قاچاق حیوانات کمک میکنیم. امروز تجارت قاچاق حیوانات وحش از نظر حجمی در رتبه دوم و از لحاظ پولی در رتبه سوم در میان قاچاقهای مطرح جهان همچون اسلحه و مواد مخدر قرار دارد.فعلا از مصاحبه معذوریم
روزنامه فرهیختگان در تلاش بود با مدیریت مجموعه ارم یا باغوحش تهران مصاحبهای درباره استانداردهای مهیا شده برای ورود این دو کانگوروی قرمز و دو ببر تا پایان سالجاری داشته باشد اما مسئولان پارک ارم با وجود اعلام خبر رسمی این موضوع در مصاحبه با باشگاه خبرنگاران جوان و صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران، از مصاحبه کردن امتناع و اعلام کردند تا زمان ورود حیوانات از مصاحبه معذور هستیم و گوشی را قطع میکنند._____________________
معرکه گیری با حیوانات باغ وحش ارم به موازات نمایشگاه محیط زیست/ تصویر
انتقال توله شیر از نمایشگاه گردشگری به باغ وحش ارم
فشارها به نتیجه رسید! توله شیر مفلوک باغ وحش ارم از نمایشگاه خارج شد/ تصویر
اظهار نظر صریح ابتکار در مورد پروژه خجالت آور ببر سیبری/ استانداردسازی دستورالعمل مدیریت باغ وحشها
تایید دردناک یک خبر: شرایط نگهداری ببر سیبری در قرنطینه باغ وحش ارم نامناسب است
به دلیل نبود فضای مناسب، باغ وحش شهرداری دامغان تعطیل شد
باغ وحش تهران و اسارت مدافعان حقوق حیوانات در قفس/ تصویری
مرگ ببر بنگال در باغ وحش ارم و سووال های بی پاسخ/ نگرانی شدید از مخفی نگه داشتن شرایط زیستی ببر بیوه سیبری
۱۲ آگوست روز جهانی فیل/ به مناسبت این روز زنجیر فیل های اسیر در باغ وحش ارم را باز کنید!/ تصویری
باغ وحش ارم ایستگاه پایانی بزرگترین گربه جهان/ انقراض ببرها در ارم
خبر فوری: تنها ببر بنگال باغ وحش ارم خفه شد/ غرق شدگی «ببری» در استخر محوطه نگهداری
با زایمان ملکه در باغ وحش ارم، ۴ توله شیر به شیرهای اسیر تهران اضافه شد/ تصویر
فیل های سریلانکایی اسیر در باغ وحش تهران/ تصویری
ارم هنوز به استانداردها نرسیده است/ ضربالاجلی برای استانداردسازی باغ وحشها تعیین نشده
«اسارت کودکانه» به نمایش گذاشته می شود/ جداسازی بچه حیوانات برای نمایش در باغ وحش ارم
محمدیزاده: پروژه احیای زیستگاه ببر ایرانی شکست نخورده/ بی مبالاتی باغ وحش تهران دلیل مرگ ببر نر
-
شکار حیات وحش را آزاد کنید!
دیده بان حقوق حیوانات/ سپهر سلیمی: 90 درصد حیات وحش ایران در 3 دهه گذشته از بین رفته است. دوره خشکسالی 30 ساله در پیش است، این یعنی وضعیت زیستگاهها و بطور کلی محیط زیست ما بدتر از قبل خواهد شد. قطار توسعه ناپایدار مجال ایستادن ندارد، طرح های طبیعت ستیزانه همچنان در زیستگاههای حیات وحش ما مجوز می گیرند. 116 محیط بان در 4 دهه گذشته به دست شکارچی ها کشته شده اند و تعداد بسیار زیادی مجروح و زندانی شده اند، عده ای نیز در صف اعدام قرار دارند. سازمان محیط زیست با مشکل کمبود بودجه، محیط بان و تجهیزات محیط بانی روبرو است.
از دیگر سو تجهیزات شکار هر روز مرگ آورتر می شوند. تفنگ ها دقیق تر شده و خودرو های شکارچیان گران تر می شود. در این میان شکارچیانی که تا دیروز کل و بز را به شکل کبابی بر سیخ و آبگوشتی در دیگ می دیدند امروز با کلاس شده و حیات وحش را به شکل دلار و یورو می بینند. اگر تا دیروز چشیدن مزه گوشت شکار محدود به سفره خود و آشنایانشان می شد، امروز به فرنگ می روند و برای کشتن آن 10 درصد تتمه حیات وحش ایران مشتری جذب می کنند.
در این شرایط سازمان حفاظت از محیط زیست ما هنوز نمی داند باید مجوز شکار را لغو کند یا نکند. هنوز نمی داند می تواند از پس ممنوعیت شکار بر آید یا نه. حتی عده ای از حامیان محیط زیست هم در برابر اعتراض به شکارچیان هشدار می دهند که: هیس، کمی آرام تر، مبادا شکارچیان محترم ناراحت شوند!
بیایید نگاهی به آینده داشته باشیم، آینده ای نه چندان دور. بی شک با ادامه روند فعلی آن 10 درصد باقیمانده نیز نابود خواهد شد. فرقی نمی کند باقیمانده حیات وحش ایران در 10 سال آینده نابود شود یا کمی دیرتر. اگر قرار است دیر یا زود همین اندک باقیمانده میراث طبیعی ما نیز نابود شود پس دیگر چه کاری است که این همه بودجه و هزینه صرف تلاش برای نگهداری موقت از آن شود؟
در 4 دهه گذشته حدود 116 محیط بان کشته شده اند، یعنی هر دهه بیش از 30 محیط بان. اگر قرار است با ادامه روند فعلی نسل حیات وحش منقرض شود و 30 محیط بان هم در 10 سال آینده کشته شوند پس دیگر چرا باید این همه انسان بی گناه را به کشتن داد.
اگر قرار است در بر همان پاشنه بچرخد بهتر نیست شکار حیات وحش آزاد شود و این همه سرمایه های انسانی، مادی و معنوی صرف امور دیگری شود؟ بهتر نیست هزینه های سازمان بی پول محیط زیست صرف بخش های دیگر شود؟ بهتر نیست جان ده ها محیط بان حفظ شود؟ اگر قرار است حیات وحش ایران دیر یا زود به کباب و دلار تبدیل شود بهتر نیست افراد و سازمانهای غیردولتی فعال در این زمینه کارشان را تعطیل کنند و در دیگر موضوعات اجتماعی و زیست محیطی فعالیت کنند؟
اگر امروز و با این حمایت گسترده مردم و گروههای مختلف اجتماعی وسیاسی از محیط زیست و حیات وحش، تصمیمی قاطع و موثر در خصوص پایان دادن به شکار اندیشیده نشود، در چه دوره ای باید این اتفاق بیفتد؟!
بگذارید سفرای مرگ حیات وحش، این اندک باقیمانده را هم با خیال راحت به سیخ بکشند و به دلار تبدیل کنند. بگذارید بتوانیم ادعا کنیم خودمان خواستیم حیات وحش نابود شود تا فردا وقتی که فرزندان ما حکایت این روزهای ما را می خوانند تنها به «شعور» ما شک کنند و نه به «شعور و مدیریت» ما. بگذارید فرزندان ما فردا نپرسند چگونه نسلی که 8 سال در برابر جهانیان ایستاد و ذره ای از خاک ایران را به بیگانه نداد نتوانست از پس شکارچیان بر بیاید و میراث طبیعی سرزمینش را به باد فنا داد.
خدا را چه دیدید، شاید باز هم در آینده نوابغی پیدا شدند تا مژده دهند که می توانند نسل شیر ایرانی را در نیزارهای ویران شده و تغییر کاربری یافته دشت ارژن و ببر مازندران را در موزه و ویلاهای ساخته شده در جنگل گلستان احیاء کنند!
______________________
مناظره شکار/ فیلم
مناظره تلویزیونی شکار/ تصویری
-

باز هم کردها مردانگی را به رخ کشیدند؛ جشن رهاسازی و مخالفت با شکار در سقز/ تصویری
دیده بان حقوق حیوانات: در همایش حفاظت از کوهستان شهر سقز 8 کبک به طبیعت بازگشتند و بیش از 100 دام و قفس به آتش کشیده شد.
به گزارش دیده بان حقوق حیوانات روز گذشته جمعه 23 اسفندماه در پی دعوت قبلی از همشهریان سقزی همایش حفاظت از کوهستان با حضور بیشتر از 1200 نفر کوهنورد و علاقه مند به طبیعت برگزار شد.
به گفته معروف قادری رییس اداره محیط زیست سقز در خلال این برنامه که در کوه رووش سقز برگزار شد سازمان مردم نهاد تازه تاسیس ژینگه پاریزان (حافظان طبیعت) با قرائت اولیم بیانیه خود اعلام موجودیت کرد.
قادری افزود در این مراسم ژینگه پاریزان با تبیین رسالت این سازمان مردم نهاد و از تمامی مردمان علاقمند به محیط زیست درخواست همکاری کرد.
رییس اداره محیط زیست سقز افزود در خلال اجرای تئاتری که با مضمون نفی شکار و صید و لزوم حفاظت از حیات وحش اجرا شد، تعداد 8 عدد کبک در طبیعت رها سازی شدند. این جشن با به آتش کشیدن 15 قفس و بیش از 100 دسته دام زنده گیری کبک به جشنی برای زیستن تبدیل شد.
دیده بان حقوق حیوانات ورود ژینگه پاریزان را به جمع فعالان محیط زیست و حیات وحش گرامی داشته و برای عزیزان این گروه پیروزی و بهروزی آرزو می کند.








-

بال گشودن 44 پرنده از قفس/ تصویری
دیده بان حقوق حیوانات: 44 پرنده اسیر در شهر سقز بال گشودند.
به گزارش دیده بان حقوق حیوانات در چند روز گذشته تعداد 37 کبک و 7 سهره که از صیادان متخلف کشف و ضبط شده بود در منطقه حفاظت شده عبدالرزاق سقز رها سازی شدند.
معروف قادری در زمینه پیگیری اقدام متخلفان گفت برای شش گروه متخلف پرونده قضایی تشکیل شده که در حال سپری نمودن روال قضایی است.
-

حقایق پنهان سیرک/ اینفوگراف
برای دیدن تصویر در اندازه واقعی روی آن کلیک کنید.
__________________
صفحه مخصوص اینفوگراف ها
در تجمع مدنی در برابر اداره کل محیط زیست خراسان عنوان شد: مخالفت اکید مشهدی ها با هرگونه سیرک حیوانات/ تصویری
سیرک حیوانات: آنچه شما می بینید و آنچه نمی بینید/ تصویری
فیلی که به جرم قتل سیرک بان به دار آویخته شد/ تصویری
استفاده از حیوانات وحشی در سیرکهای هلند ممنوع شد
تعقیب و گریز زرافه فراری از یک سیرک/ تصویری
کارتون: خودت خوشت میاد؟/ ۱- سیرک
تصاویر آزار حیوانات سیرک در خبرگزاری های داخلی/ سیرک مسکو و نقض حقوق حیوانات
اعتراض نمادین طرفداران حقوق حیوانات با زدن ماسک در مقابل سیرک شهر ژوهانسبورگ در آفریقای جنوبی
خلیل عقاب فیل هوا کرد!
علی ضیاء: خانم ببره به سختی وارد استودیو شد ببر بنگال در برنامه زنده تلویزیونی!
هر محیط بان در برابر ۳۰۰ اسلحه شکاری/ پوستر
۲۹ حیوان در نهج البلاغه/ اینفوگراف
راسوها و سگهای آبی ایران/ اینفوگراف
اگزاتیک پت: آمار، خطرات و حقایق نگهداری حیوانات وحشی/ اینفوگراف
آیا می دانید گورخر چه رنگی است؟/ باورهای اشتباه در مورد حیوانات/ تصویری
همه پرندههای زمین از ۵۰ میلیون سال پیش تا امروز/ اینفوگراف
بدترین کشورهای جهان برای زندگی فیل، کرگدن و ببر!/ اینفوگراف
فیزیک و گربه ها: از گربه نورانی تا گربه نامرئی/ تصویری
زندگی یک گاو شیری/ اینفوگراف
کشتار فوک ها در کانادا به زبان آمار/ اینفوگراف
-

فروش گونه های ممنوعه در بازار نوروزی را گزارش کنید/ برای ششمین سال متوالی دوشادوش هم برای کمک به سمندر لرستانی
دیده بان حقوق حیوانات: با توجه به نزدیکی به پایان سال فروش گونه در خطر انقراض سمندر لرستانی آغاز شده است.
جهت مقابله با این تجارت غیر قانونی و مضر به حال جانداران هرگونه فروش انبوه سمندر لرستانی (و کردستانی)، انواع مار (آبی و غیر آبی)، لاک پشت (برکه ای و غیر) را همراه با آدرس دقیق فروشنده از طریق ایمیل گزارش کنید.
پس از اعلام مبلغ جدید ضرر و زیان ۲۰۰ هزار تومانی در نظر گرفته شده برای سمندر لرستانی، امسال آمار فروش این دوزیست منحصر به فرد کاهش قابل توجهی داشته است، با این حال هنوز هم گزارش هایی از فروش قاچاق سمندر وجود دارد.
با توجه به جذابیت ظاهری و رفتاری این حیوان، امکان نگهداری آن توسط افراد ناآگاه زیاد است. در صورت آشنایی با چنین افرادی، برای بازگرداندن این جانور به طبیعت با برخوردی متین وی را توجیه کنید.
در دو سال گذشته و در چهارمین و پنجمین سال پیاپی، جمعا فروش بیش از 970 سمندر گزارش شد که منجر به ضبط نزدیک به 600 عدد از آنها شد.
دیده بان حقوق حیوانات
یگان امداد و نجات

-
لاکپشتی که با ویلچر حرکت میکند/ تصویر
دیده بان حقوق حیوانات: افرادی که دچار معلولیت می شوند معمولا باید از اعضای مصنوعی یا وسایل کمکی استفاده کنند. این افراد می توانند سال های با این وسایل زندگی کنند و با سختی و خوبی آن بسازند اما این مورد در میان حیوانات به چه صورت است.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، «سپتیموس» لاک پشتی است که چندی پیش مورد حمله چند موش قرار گرفت آن ها با قدرت توانستند پاهای جلوی او را کنده و به شدت مصدوم کنند به طوری که دیگر نمی توانست روی پاهای خود قدم بردارد و در حالت بدی زندگی می کرد.

این حالت برای صاحب لاک پشت هم بسیار سخت است. «دارن استراند» صاحب این لاک پشت است و برای آنکه دیگر سختی نبیند برای او یک ویلچر جالب ساخته است که به لاک او متصل شده و باعث می شود خیلی راحت تر حرکت کند.
این لاک پشت ابتدا با سختی حرکت می کرد ولی پس از مدتی توانست خودش را به آن عادت بدهد. این لاک پشت 23 ساله بسیار خوش شانس بوده است که صاحبی مهربان دارد و حالا می تواند هرجوری که هست راه برود و البته سرعتش هم بهتر شده است.
_______________
اندام مصنوعی، کمک بیشتری برای درمان حیوانات
گربه معلولی که با آب درمانی دوباره راه رفت/ تصویر
داستان مجروحیت حیوانات /(گزارش تصویری)
معجزه چاپگر ۳بعدی برای عقاب بیمنقار!/تصویر+فیلم
سگ ایرانی، چهرهمشهور واشنگتن/ تصویری
یک سگ با تنها دست باقی مانده در انتظار سرپرست/ واگذاری
-

شکارچی و پلنگ پانزدهم در سال پلنگ/ تصویر
دیده بان حقوق حیوانات:یک پلنگ دیگر به دست شکارچیان از پای در آمد.
به گزارش دیده بان حقوق حیوانات گفته می شود این پلنگ امسال در منطقه درازکلای بابل کنار شکار شد.
اگر چنین باشد این پانزدهمین پلنگ در سال جاری است که خبر مرگ آن رسانه ای شده است. شاید همین تعداد و یا بیش از آن، پلنگ هایی وجود داشته باشند که خبر شکار یا مرگشان هیچ گاه عمومی نشده باشد.














































