دسته: حیوانات در خطر انقراض

  • پول از شما قوچ از آنان؛ حفظ حیات با کشتار/ وبلاگ میهمان

    پول از شما قوچ از آنان؛ حفظ حیات با کشتار/ وبلاگ میهمان

    Animal-Rights-Watch-ARW-7404برای دیدن تصویر بزرگ روی آن کلیک کنید.

    دیده بان حقوق حیوانات/ سام خسروی فرد*: موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان، بنیادی نوپاست که بر اساس اطلاعات وب‌سایتش در مدتی کوتاه تلاش‌های بسیاری در حوزه محیط‌زیست و حیات‌وحش ایران انجام داده است. به عنوان مثال مشارکت در راه‌اندازی سمپوزیمی در لندن با محوریت محیطزیست ایران و یا کمک مالی۱۰۰ هزار دلاری به فاز دوم پروژه حفاظت از یوز‌آسیایی. اما در کنار چنین فعالیت‌هایی به شکار فروشی و توسعه شکار تفریحی هم می‌پردازد.

    این موسسه که در اردیبهشت ۱۳۹۱ ثبت شده خواهری دارد که با نامی مشابه است در آمریکا به ثبت رسیده‌است. افراد کلیدی و مدیران هر دو موسسه کم‌وبیش مشترکند. این بنگاه غیرانتفاعی ایرانی-آمریکایی در اقدامی شگفت‌انگیز با بنیاد قوچ‌های وحشی (Wild Sheep Foundation)، همکاری کرده تا یک راس قوچ لارستان را به مبلغ ۱۰۰ هزار دلار به مزایده گذاشته شود. قوچ لارستان، زیرگونه‌ای آسیب‌پذیر و در خطر است که برخی آن را کوچکترین قوچ جهان می‌دانند.

    وقتی در زمستان سال ۱۳۹۰، یعنی حدود شش ماه قبل از ثبت رسمی موسسه میراث حیات‌وحش پارسیان در ایران گزارش بررسی قوچ لارستان منتشر شد کمتر کسی می‌توانست پیش‌بینی و باور کند که تنها دو سال بعد نام این بنگاه را که در جای‌جای وب‌سایتش از حفاظت سخن گفته در کنار تبلیغ پروانه شکار قوچ لارستان ببیند. به عبارت دیگر گزارشی تدوین شد به‌نام حفاظت و پژوهش اما به کام شکار و شکارچیان فرنگی. در گزارشی که این موسسه درباره وضعیت قوچ‌های در حال انقراض لارستان در ایران منتشر کرده آمده است ۷۰۰ راس از آنها در زیستگاه‌های حفاظت شده و ۵۰۰ راس در مناطق آزاد وجود زندگی می‌کنند. این گزارش فاقد روش‌شناسی مشخص است و البته نام بیژن فرهنگ دره‌شوری را به عنوان یکی از تهیه‌کنندگان بر پیشانی خود دارد. در گفت‌وگویی تلفنی با این اکولوژیست معتبر ایران، مشخص شد کارهای میدانی گزارش را او انجام داده و برآوردش از جمعیت قوچ لارستان در مناطقی که مورد بررسی قرار داده در خوش‌بینانه‌ترین حالت ۲۵۰ راس است.

    موسسه میراث حیات‌وحش پارسیان (Persian Wildlife Heritage Foundation) را در ایران و خواهر دوقلویش به نام بنیاد حیات‌وحش پارسیان (Persian Wildlife Foundation) را در آمریکا ثبت کرده‌اند. در وب‌سایت هر دو عنوان شده که چرخ اقتصادی آنها بر پایه کمک‌های مردمی و اعانه می‌گردد. وب‌سایت بنیاد حیات‌وحش پارسیان، رنگ و لعاب و تنوع صفحات خواهر ایرانی را ندارد و صفحاتش دیر به دیر به روز می‌شود.

    موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان، یا همان خواهر ایرانی، خود را در وب‌سایتش چنین توصیف می‌کند: «برای کمک به حفظ طبیعت و حیات وحش ایران و جلوگیرى از نابودى جانوران این کشور و زیستگاه‌هاى آنها، که به دلیل رشد جمعیت و توسعه محدوده‌هاى فعالیت انسانى بسیار آسیب‌پذیر شده‌اند، تشکیل شده است. ما بر این باوریم که پیشبرد اهداف حفاظتى جز از طریق همکارى مردم با مسولان امکان‌پذیر نیست. مردم به عنوان میراث‌داران این طبیعت کهن در نگه‌دارى از آن و تحویل بی‌کم و کاستش به نسل‌های آینده مسولند. به همین ترتیب، مسولان نیز وظیفه دارند تا از این میراث پرارزش به درستى امانت‌دارى کنند.» بر اساس آنچه در وب‌سایت این بنگاه آمده، هدف و ماموریت اعضای آن گسترش آگاهى‌هاى عمومى درباره ضرورت پاسدارى از طبیعت و حیات‌وحش ایران و ترویج ارزش‌های این میراث کم نظیر از یک سو و تعریف و اجراى طرح هاى علمى و سنجیده براى کمک به حفظ گونه‌هاى در معرض خطر و زیستگاه‌هاى شکننده حیات‌وحش است. ‌پیش از اجراى هر گونه طرحى پژوهش‌هاى دقیق صورت مى‌گیرد و عواملى که مسبب اصلى به خطر انداختن بقاى گونه‌های پرارزش این سرزمین است مشخص مى‌شود.»

    در هیچ‌یک از صفحات وب‌سایت این بنگاه از فعالیت در حوزه شکار سخنی به میان نیامده است. با این حال شماری از بنیانگذاران این موسسه شکارچیان شناخته شده و صاحبان شرکت‌های سافاری و شکار هستند. به علاوه، هومن جوکار، مدیر پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی و یکی از مدیران ارشد موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان بر لزوم اجرای طرح شکار پایدار تاکید کرده است. جوکار حدود حدود سه ماه پیش از تبلیغ فروش پروانه شکار ۱۰۰ هزار دلاری قوچ لارستان درباره ترویج شکار پایدار داد سخن داده است. به گزارش پایگاه دیده‌بان محیط‌زیست و حیات‌وحش ایران، جوکار ۱۳ مهرماه سال گذشته در همایش یوز آسیایی گفته است: «در فاز دوم پروژه حفاظت از یوز آسیایی، مدل مشارکتی دنبال می‌شود تا بتوانیم محصولات حفاظت را در اختیار مردم قرار دهیم که در سه سایت مختلف با رویکرد توسعه اکوتوریسم، چرای دام پایدار و اصولی و شکار پایدار اجرا می شود.» حمایت مدیر پروژه یوز از شکار پایدار برخی را متعجب کرد. اما اینک می‌توان دریافت که چرا یکی از مدیران موسسه‌ای که به فاز دوم پروژه یوز ۱۰۰ هزار دلار کمک کرده، در پی استقرار شکار به اصطلاح پایدار است.

    به نظر می‌رسد آنچه جوکار و شرکا در موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان دنبال می‌کنند همان مدلی است که سال‌ها پیش در کشورهای توسعه یافته و به ویژه آمریکا با موفقیت به اجرا درآمد. تجربه‌ای که پیش از انقلاب نیز در ایران پایه‌گذاری شد اما خیلی زود شکست خورد. شرکت‌های سافاری و شکار، مجالی برای بهره‌برداری و منتفع شدن مردم محلی باقی نگذاشتند و سود سرشار ناشی از شکار توریستی به جیب سهام‌داران آن شرکت‌ها سرازیر می‌شد. بدین‌ترتیب چندان دور از ذهن نیست که همان چرخه معیوب باز تولید شود.

    به دلیل روابطی که مدیران و اعضای موسسه میراث حیات‌وحش پارسیان با هنرمندان، دانشگاهیان و افراد ذی‌نفوذ دارد چهره‌ای موجه از خود ارائه کرده است. اما حضور کم‌رنگ این موسسه در رسانه‌ها، هر دلیلی که داشته باشد، نشانه‌ای است از عدم شفافیت در عملکرد آن. گرچه این موسسه می‌گوید با آگاه‌سازی مردم قصد دارد طبیعت را حفاظت کند اما در عرصه اطلاع‌رسانی عمومی کمتر ظاهر می‌شود. به عنوان مثال، این بنگاه با همکاری بنیاد میراث ایران سمپوزیمی در لندن برگزار کرد که کمتر بازتابی در رسانه‌های داخلی داشت و تنها بی‌بی‌سی فارسی، رادیو زمانه و کیهان لندن آن را پوشش دادند. بدین‌ترتیب چگونه می‌توان باور کرد که قصد و هدف‌ این تشکیلات آگاه‌سازی مردم و کمک گرفتن از میراث‌داران واقعی طبیعت ایران است؟

    از آنجایی که موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان خود را پاسخ‌گو و شفاف معرفی می‌کند، انجمن‌های حمایت از حیوانات و طرفداران محیط‌زیست شاید بتوانند ضمن تماس با این بنگاه نو‌پا از دلایل همکاری در فروش پروانه شکار پرده‌برداری کنند. تا پیش از آن همکاری در فروش پروانه ۱۰۰ هزار دلاری شکار قوچ لارستان، این زیرگونه در معرض انقراض، توسط موسسه‌ای که مدعی حفاظت، پژوهش و بهسازی مناطق تخریب‌شده است را می‌توان به مثابه بر ملا شدن اهداف پنهان بنیانگذارن آن ارزیابی کرد، اهدافی که خلاصه اش می‌شود: به نام حفاظت به کام شکار.

     آیا بعد از این می‌توان به تشکل‌های محیط‌زیستی اعتماد کرد؟ یا باید آنها را در ردیف شرکت‌های سافاری و شکار قرار داد؟

    * آتش‌نوشت
    ___________________________________

    چگونه سایه انقراض بر سر گونه‌های نادر ایرانی گسترده‌تر می‌شود؟ (۲)/ وقتی محافظان محیط زیست، مدافع «شکار» از نوع «تروفه» می‌شوند!

    انتقاد یک تورگردان حیوان کشی: شکار ضامن بقای حیوانات در خطر انقراض است!/ طرح ادعاهای واهی در رسانه ها برای پول خون حیوانات

    تمدید فاز جدید پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی / اجرای مدل مشارکت مردم در حفاظت از زیستگاه های یوزپلنگ آسیایی

    چرا تروفه؟/ توجیهاتی برای کشتن ارزشمندترین نمونه های جانوری

    کارتون: خودت خوشت میاد؟/ ۲- شکار تروفه

    مناظره با موضوع شکار و صید: دفاع از شکار نقض حقوق حیوانات است

     

  • آغاز مهاجرت فصلی گورهای بهرام گور/ آب و علوفه گورخرها تامین است

    http://multimedia.mehrnews.com/Original/1393/02/21/IMG00351449.jpg

    دیده بان حقوق حیوانات: با آغاز شدن فصل گرما، مهاجرت فصلی گورخرهای منطقه حفاظت شده بهرام گور استان فارس نیز آغاز شده و محیط زیست نیز برای تامین امنیت زیستگاه این گورخها اقدام به آبرسانی به منطقه و تامین علوفه مورد نیاز آنها نیز کرده است.

    به گزارش مهر، منطقه حفاظت شده بهرام گور در شرق استان فارس و شمال شرقی شهرستان نی ریز قرار دارد و وسعت این منطقه 40 هزار و 800 هکتار و ارتفاع بلندترین نقطه آن دو هزار و 787 متر بوده و دارای آب و هوای گرم و خشک و بارندگی حدود 200 میلی متر در سال است.

    این محدوده از سال 1351 با عنوان منطقه حفاظت شده “بهرام گور” تحت مدیریت اداره کل حفاظت محیط زیست فارس قرار گرفته است.

    بهرام گور تنها منطقه ای در کشور به شمار می رود که جمعیت قابل ملاحظه و پویایی از گورخر ایرانی را که بر اساس سرشماری سال گذشته 330 راس بوده را در خود جای داده است.

    کاراکال، زاغ بور، هوبره، جبیر و… ازجمله زیستمندان بهرام گور به شمار می روند.

    از چندی قبل مهاجرت گورخر از منطقه حفاظت شده بهرام گور در شهرستان نی ریز به سمت استانهای کرمان و یزد آغاز شده است.

    یک کارشناس حوزه محیط زیست در این خصوص به خبرنگار مهر گفت: گور خر از جمله حیوانات است که در مناطق دشتی زندگی می کند.

    علمدار علمداری بیان کرد: در فصل بهار به دنبال گرم شدن هوا در این مناطق مهاجرت گور خبر برای تهیه علوفه و آب آغاز شده و بیشتر به سمت استانهای همجوار می روند.

    وی با بیان اینکه خشکسالی باعث شده که حیات وحش در این منطقه با کمبود علوفه مواجه باشند، گفت: برخی از گونه های حیات وحش این منطقه قادر هستند خودشان را با شرایط وفق بدهند اما به رغم اینکه علوفه خریداری شده و در بهرام گور نیز توزیع می شود اما گورخرها برای تامین علوفه تازه به اراضی کشاورزی و باغات اطراف منطقه می روند.

    علمداری با اشاره به اینکه گورخر دو نوع مهاجرت دارد که یکی از این مهاجرتها به صورت روزانه و دیگری به صورت فصلی است، گفت: از چند روز قبل مهاجرت اين گونه در شهرستان ني ريز به سمت استانهاي يزد و كرمان آغاز شده است.

    این کارشناس حوزه محیط زیست ادامه داد: معمولا زمانی که گورخر برای تامین علوفه و آب مورد نیاز با مشکل روبه رو شود از منطقه مهاجرت کرده و به استان های همجوار پناه می برد.

    وی همچنین ناامن شدن زیستگاه را از دیگر دلایل مهاجرت گورخر دانست و بیان کرد: گورخر از جمله گونه هایی از حیات وحش است که با میزان کم باران و پوشش گیاهی بسیار کم قادر به زندگی است بیشتر از یک نوع گیاه به نام قیچ تغذیه می کند که این گیاه از جمله گیاهان کویری است.

    علمداری با بیان اینکه گورخرها بهرام گور با مشکل تغذیه ای حاد روبه رو نیستند، بیان کرد: مهمترین پارامتر مهاجرت گورخرها به ناامن شدن منطقه و حضور شکارچیان مربوط می شود و زمانیکه تردد انسانی زیاد باشد فضا ناامن و آنها منطقه را ترک می کنند.

    این کارشناس حوزه محیط زیست با اشاره به اختصاص اعتبارات استانی برای حل مشکلات این گونه ها بیان کرد: طی چند سال گذشته با هدایت آب از چشمه های بالایی بهرام گور به منطقه، هم شرایط تامین آب گونه ها تامین شده و هم زمینه ایجاد علوفه های تازه و منابع غذایی متنوع نیز به وجود آمده است.

    وی با اشاره به اینکه مهاجرت گورخرها مشکلاتی را برای آنها به وجود آورده، اظهار داشت: بعضا شاهد برخورد کامیون با این گونه ها که قصد مهاجرت از منطقه را داشته هستیم که در این خصوص باید تدابیر لازم اتخاذ شود.

    علمداری با بیان اینکه مهاجرت فصلی گورخرها به احتمال زیاد جنبه تولید مثل دارد، افزود: مهاجرت فصلی گورخرها در مسیر شمال به سمت استان یزد، در مسیر شرق به سمت شهربابک در کرمان، در مسیر جنوب به سمت حاجی آباد هرمزگان و سیرجان است.

    علمداری گفت: البته برای آنکه از تلف شدن گورخرها در محدوده غرب جلوگیری شود آبشخورهایی در مسیر آنها به سمت غرب ایجاد شده که تا حدودی از به خطر افتادن حیات این گونه جلوگیری می شود.

  • کشف و رهاسازی 4 سنجاب از متخلفان در استان قم

    دیده بان حقوق حیوانات: تعدادی سنجاب از متخلفان در سطح شهر مقدس قم کشف، ضبط و پس از تیمار در طبیعت رهاسازی شدند.

    به گزارش روابط عمومی اداره کل حفاظت محیط زیست استان قم، طی عملیات گشت و کنترل واحدهای فروش پرندگان در سطح شهر قم توسط کارشناسان حیات وحش و یگان حفاظت، 4 عدد سنجاب از متخلفان کشف و ضبط شد.

    بر اساس این گزارش، این تعداد سنجاب پس از رسیدگی و تیمار در اداره کل حفاظت محیط زیست استان قم به ماموران محیط زیست استان لرستان تحویل شد تا در زیستگاه اصلی آنها رهاسازی شوند.

    در همین راستا یک متخلف دستگیر و جهت رسیدگی پرونده تخلفات به مراجع قضایی معرفی شده است. طبق مصوبه شورای عالی محیط زیست، جریمه یک بطانه سنجاب معادل 3 میلیون و 500 هزار ریال می باشد.

    گفتنی است سنجاب ایرانی جثه‌ای متوسط، دمی بلند‌ و پشمالو دارد که از نصف طول بدن بلندتر است و موهای پشت به رنگ خاکستری متمایل به قهوه‌ای و زیر بدن زردرنگ است.

    به طور کلی هرچه از نواحی شمالی جنگل‌های زاگرس به طرف جنوب پیش برویم از رنگ حنایی دم کاسته می‌شود، به طوری که در قسمت‌های جنوبی، ممکن است رنگ به زرد نخودی تغییر یابد.

    زیستگاه سنجاب ایرانی جنگل‌های بلوط زاگرس و در میان درختان بلند و کهنسال بلوط بوده واز دانه، میوه، جوانه، برگ، پوست درختان، و احتمالاً از تخم و جوجه پرندگان تغذیه می‌کند.

  • برنامه جدید برای حفاظت از فیل‌های آسیایی

    برنامه جدید برای حفاظت از فیل‌های آسیایی

    Animal-Rights-Watch-ARW-7335

    دیده بان حقوق حیوانات: فیل‌های آسیایی که زمانی در بسیاری از نقاط هند دیده می‌شدند اکنون از سوی دولت این کشور و اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت (IUCN) در فهرست گونه‌های در معرض خطر قرار گرفته‌اند.

    به گزارش سرویس «محیط زیست» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، از جمله عوامل موثر در کاهش جمعیت فیل‌های آسیایی در پنج زیستگاه اصلی آنها، افزایش سریع جمعیت انسان‌ها است که بر کاهش وسعت زیستگاه‌های طبیعی فیل‌ها تاثیر سوء گذاشته است. افزایش حضور انسان در زیستگاه فیل‌ها منجر به افزایش حوادث و درگیری‌ها بین انسان‌ها و این پستانداران بزرگ‌جثه شد که از آن جمله می‌توان به شکار فیل‌ها و افزایش غیرمعمول تصادفات ریلی اشاره کرد. افزایش تصادفات ریلی برای فیل‌ها به دنبال تصمیم دولت هند مبنی بر توسعه حمل و نقل ریلی و افزایش تردد قطارها آن هم از میان زیستگاه‌های طبیعی این علفخواران رخ داده است.

    با توجه به افزایش این مشکلات، «شبکه روز زمین در هند» (EDN-India) با هدف نجات جمعیت فیل‌های آسیایی از خطر انقراض، برنامه سه ساله‌ای را تدوین کرده است که شامل موارد ذیل است:

    – اقامه دعوی عمومی علیه دولت هند برای توقف فعالیت‌های توسعه راه‌آهن

    – راه‌اندازی جنبش سراسری هند، راه‌اندازی جنبش شهروندان برای برچیدن خطوط راه‌آهن از زیستگاه فیل‌ها و حفاظت از کرگدن‌ها و ببرها

    – همراه کردن جوامع محلی و صاحبان سرمایه در یکی از مهمترین زیستگاه‌های فیل‌های آسیایی طی یک برنامه آزمایشی یک ساله برای توسعه و پیاده‌سازی برنامه جامع حفاظتی

    – تنظیم و اجرای یک مرامنامه اخلاقی در میان سرمایه‌داران و جوامع محلی

    به گزارش ایسنا به نقل از پایگاه رسمی روز جهانی زمین (ارث‌دی)، شبکه روز زمین همچنین نسبت به ارائه خدمات پزشکی به جوامع محلی که در این برنامه شرکت دارند، اقدام خواهد کرد.

  • توضیحات مدیر کل سابق محیط زیست گیلان در مورد فروش یک قلاده خرس

    توضیحات مدیر کل سابق محیط زیست گیلان در مورد فروش یک قلاده خرس

    Animal-Rights-Watch-ARW-7339
    دیده بان حقوق حیوانات: مدیر کل سابق محیط زیست استان گیلان در مورد خبر فروش غیر قانونی یک قلاده خرس به باغ وحش خصوصی توضیحاتی ارائه کرده است.

    به گزارش خبرگزاری مهر، در توضیحات امیر عبدوس مديركل سابق محيط زيست استان گيلان آمده است: تبادل آن دسته ازگونه های حیات وحش که به دلایل مختلف امکان رهاسازی در طبیعت ندارند، با کسب اجازه و هماهنگی سازمان حفاظت محیط زیست و بر اساس بند ح ماده 6 قانون شکار و صید مجاز است و همانگونه كه از نامه مندرج در خبر آن خبرگزاري استنباط مي شود، هرگز فروش حيوان از سوی اداره کل حفاظت محیط زیست گیلان در زمان مدیریت اينجانب صورت نگرفته و مدیرکل تنها به عنوان واسطه کسب مجوز انتقال گونه با نظارت سازمان، براي انتقال خرس به باغ وحش بابلسر اقدام نموده است.

    از سوي ديگر آنچه در خبر آمده است كه “در سال گذشته دو قلاده خرس نر و ماده تحویل باغ ماهرو گردیده است”  نیز کذب است و این فقط یک قلاده توله خرس بوده که دو سال پیش تحویل این باغ شده و اين همان خرسی است که با هماهنگی سازمان به باغ وحش بابلسر منتقل شده است.

    بابت اطلاع خبرنگار محترم آن خبرگزاري و مخاطبان ارجمند آن، همچنين تاكيد مي كنم هرکس کوچکترین اطلاعی پیرامون حیات وحش داشته باشد ، می داند خرس هایی که به هر دلیل نزد انسانها و در شرایط اسارت نگهداری می شوند، امکان بازگشت مجدد به محیط طبیعی را نخواهند داشت که علل رفتاری این پدیده کاملا واضح ولي در حوصله موضوع نیست.

    در مورد خرس ماده موجود در باغ ماهان نیز این خرس پیش از مسئولیت بنده در گیلان تحویل این باغ شده بود که در بدو تحویل نیز دچار معلولیت از ناحیه دست بوده و چنین حیوانی نيز امکان بازگشت به محیط طبیعی را نداشته است.”

    ______________________

    فروش غیرقانونی یک توله خرس به باغ وحش خصوصی/ اسناد

    اسارت خرس قهوه ای در قفس یک متری؛ شرایط رقت بار نگهداری پستانداران در باغ پرندگان ماهان رشت/ تصویری

    سرنوشتی بدتر از قفس یک متری برای توله خرس گیلانی؛ توضیحات مهم دیده بان حقوق حیوانات در رابطه با دفاعیه جالب توجه اداره کل محیط زیست گیلان از مالک باغ پرندگان رشت/ تصاویری دیگر

     

  • احتمال بازگشت کابوس «میاز» به کرخه

    دیده بان حقوق حیوانات:۱۵ خرداد ۹۲، کشف لاشه گوزنی که نیمی از سر آن خورده شده بود آغاز کابوسی بود که گوزن های زرد ایرانی را، که در پارک ملی کرخه به دور هر مزاحم و شکارچی زندگی می کردند، تا سر حد انقراض پیش برد. عامل این کابوس مرگبار طغیان جمعیت یک مگس و علت مرگ گوزن ها بیماری میازیس بود. مگس میاز به تنهایی توانست حداقل ۳۰ گوزن را در کمتر از طول تابستان تلف کند.

    اگرچه بسیاری از کارشناسان شرایط جوی و بارندگی های بی موقع در اواخر بهار سال گذشته و خنک شدن هوا در منطقه کرخه خوزستان را عامل طغیان جمعیت مگس میاز می دانند اما یک کارشناس ارشد محیط زیست معتقد است امکان بازگشت مگس میاز وجود دارد و باید هشیار بود.
    «فرشاد اسکندری»، کار‌شناس ارشد محیط زیست که از ابتدا در جریان مرگ و میر گوزن ها زرد ناشی از بیماری میازیس بوده و در منطقه کرخه حضور فعال داشته است در مورد وضعیت این بیماری به ایلنا می گوید: تلفات مگس میاز در میان گوزن زرد ایرانی در پارک ملی کرخه نخستین بار در ۱۵ خرداد ۹۲ مشاهده شد و ما اولین لاشه گوزن را در این زمان مشاهده کردیم. در هنگام حمله مگس میاز به گوزن زرد ظاهر این حیوان کاملا مشخص می‌کند که وضعیت به چه صورت است و عاملی که این گوزن را به این شکل درآورده یک انگل و یا عفونت و یا بیماری داخلی نیست و عامل خارجی است.
    وی ادامه می دهد: چون اولین گوزنی که ما پیدا کردیم تقریبا نیمی از سر آن خورده شده بود. با توجه به اینکه این گوزن در پارک ملی کرخه خوزستان در مجاورت پاسگاه «هلوه» در فضای محصور شده با فنس به مساحت ۲۰۰هکتار نگه داری می‌شود بنابراین این موجود دشمنی ندارد که آنرا به این وضعیت در آورد. از همین رو با مشاهده اولین لاشه گوزن، دامپزشکی که در منطقه وجود داشت با مشاهده علایم برای اولین بار نظریه حمله مگس میاز را مطرح کرد. تقریبا سه روز بعد گروهی از کار‌شناسان محیط زیست به محل رفتند وپس از آن به طور قطع مشخص شد که مگس میاز عامل به وجود آمدن وضعیت موجود است.
    اسکندری افزود: پس از آنکه مشخص شد چه بر سر گوزن‌های زرد آمده، گشت‌های کارکنان محیط زیست در منطقه برای بررسی وضعیت سایر گوزن‌ها آغاز شد به طوری که در یک روز لاشه هشت گوزن پیدا شد. البته باید توجه داشت که به دلیل شرایط خاص محیطی پارک ملی کرخه که به صورت بیشه زار است میدان دید بسیار محدود می شود به طوری که شما حتی نمی‌توانید فاصله ۵۰ متری خود را به درستی ببینید و این هم به خاطر وجود درختان گز در هم رفته در این نوع جنگل‌هاست و هم اینکه گوزن زرد از نظر رفتاری حیوانی بسیار گوشه گیر است.
    به گفته وی پس از آن تمام پرسنل محیط زیست خوزستان بسیج شدند ودر دوالی سه روز اول تور‌هایی را در مساحت زیاد پهن کردند ونیرو‌ها دراین مساحت زیاد اصطلاحا جرگه کردند به این معنی که گوزن‌ها را به سمت تور‌ها رم دادند تا بتوانیم آن‌ها را زنده گیری کنیم.
    این کارشناس ارشد محیط زیست با بیان اینکه در اولین تلاش توانستیم گوزن ماده‌ای را زنده گیری کنیم که یک گوش آن در اثر حمله مگس میاز به طور کامل خورده شده و قسمتی از چشم آن نیز در حال خورده شدن بود اظهار داشت: مکانیزم عمل این مگس به این صورت است که این حشره در داخل زخمهای باز تخم ریزی می‌کند وچون یک پارازیت اجباری است طعمه آن همین بافت زنده است و تخمهای این مگس هنگامی که به لارو تبدیل می‌شود از این بافت زنده تغذیه می‌کند و تغذیه از این بافت‌ها موجب نابودی اندام‌ها و از پای درآمدن تدریجی حیوان می‌شود.
    وی با بیان اینکه نجات حیوانی که مورد حمله مگس میاز قرار می‌گیرد کار پیچیده‌ای نیست گفت: نجات این جانور به شیوه فیزیکی انجام می‌شود به این معنا که پس از زنده گیری این حیوان دارویی به وی تزریق می‌شود که باعث بیرون زدن کرم‌ها از زخم حیوان می‌شود وسپس تک تک این کرم‌ها با پنس از داخل زخم بیرون کشیده می‌شود اما مشکل اینجا بود که زنده گیری این گوزن بسیار مشکل است چون هم پارک ملی کرخه وسیع است و هم گوزن زرد حیوانی بسیار گوشه گیر، شب گرد مخفی کار و بسیار باهوش است.
    اسکندری خاطر نشان کرد: در هر صورت تمام این عوامل باعث شد تا تلفات گوزن زرد بالا برود. در مجموع ما بین ۱۳ تا ۱۴ راس گوزن را زنده گیری کردیم که ۲ تا ۳ راس آن به علت شدت جراحات تلف شدند.شدت جراحات در برخی از این حیوانات به حدی بود که برای مثال در یک گوساله گوزن محل زخمی که در ناحیه گردن آن قرار داشت به حدی عمیق بود که نای حیوان بیرون زده بود. یا در نمونه دیگر، گوزن دیگری گوشش چنان خورده شده بود که عمق زخم تا مغز حیوان را سوراخ کرده بود.در برخی موارد نیز پوست سر گوزن‌ها به طور کامل خورده شده بود.
    وی با بیان اینکه فرصت ما برای نجات گوزن‌ها کم بود اظهارداشت: از وقتی که مگس میاز در بدن گوزن‌ها تخم گذاری می‌کند تا زمان تلف شدن آن نهایتا یک هفته طول می‌کشد. مگس میاز در واقع یک عامل ثانویه است.درواقع به نظر می‌رسد که این مگس در زخم‌هایی تخم ریزی می‌کند که حاصل گزش کنه است. درمنطقه کرخه به علت گرمی هوا “کنه” تا حد زیادی بر روی بدن حیوانات وجود دارد و از آن‌ها تغذیه می‌کند. پس از تغذیه کنه زخمهایی به جا می‌ماند که این زخمهای کوچک بهترین مکان برای تخم ریزی مگس میاز است. این زخم‌ها بیشتر در منطقه گوش چشم ایجاد می‌شود اما باید دانست که غیر از کنه بروز برخی از این زخم‌ها اجتناب ناپذیر است برای مثال گوزن های نر در فصلی که با ریزش شاخ مواجه می‌شوند وشاخ‌هایشان می‌افتد جای شاخ‌ها دچار خارش شده وگوزن شاخ‌هایش را به درخت و یا سنگ‌ها می‌مالد که باعث ایجاد زخم در این محل‌ها می‌شود با توجه به اینکه این مگس در بافت سالم تخم ریزی نمی‌کند و بیشتر تلفات از ناحیه گوش و چشم است می‌توان مطمئن بود که کنه در پیدایش این وضعیت عامل اولیه و مگس عامل ثانویه است.
    وی در مورد دلایل طغیان مگس میاز نیز گفت: شخصا در این مورد اطلاعی ندارم اما طبق اطلاعاتی که در مطالعات مقدماتی که برای نجات گوزن‌ها داشتیم، به دست آمد گفته می‌شود که یکبار دیگر در سال ۷۴ نیز این واقعه اتفاق افتاده است و جمعیت مگس میاز طغیان کرده است. یکی از دلایل آن تغییرات آب و هوایی است چون در سال ۹۲ یک بارندگی شدید در خرداد ماه اتفاق افتاد و اواخر اردیبهشت ماه نیز بارانهای سیل آسا موجب طغیان رود کرخه شد و بسیاری از مسائل را سبب شد. این باران عجیب و غریب در فصلی نامناسب رخ داد و مردم و مسولان محلی معتقدند این باران و خنک ماندن هوا ناشی از بارش‌ها و رطوبت بالا عامل طغیان جمعیت این مگس‌هاست البته برخی کم شدن آب کرخه و خشک شدن بسیاری از زمینهای اطراف رودخانه را زمینه فعالیت مگسهای میاز می‌دانند.
    این کارشناس با بیان اینکه کمابیش دامداران محلی نیز با مگس میاز مواجه هستند گفت: در زمانی که با طغیان مگس میاز روبرو شدیم چند نفر از گله داران محلی نیز با این مشکل مواجه بودند اما دامداران مانند گاومیش داران چون هر روز دام‌هایشان را مشاهده می‌کنند به محض مشاهده زخم محل زخم را با گازویئل شستشو داده و کرم‌ها که امکان تنفس ندارند از محل زخم بیرون زده وبه صورت دستی خارج می‌شوند.
    اسکندری در مورد آمار نهایی تلفات حاصل از مگس میاز نیز اظهار داشت: به علت سخت بودن رصد کامل گوزن‌ها تعداد تلفات بسیار سخت و مشکل است چون تنها راه ما برای پیدا کردن جسد‌ها به خاطر بوی تعفن لاشه آن‌ها بود و بسیاری از لاشه‌ها چون در محلهای دور از دسترس بودند اثری از آن‌ها پیدا نمی‌شد ولی در عین حال طبق آخرین سرشماری در سال ۹۱ بین ۷۰ تا ۸۰ رای گوزن زرد در پارک ملی کرخه وجود داشته است. حال اگر فرض کنیم ۲۰راس گوساله در سال ۹۲ از طریق زاد و ولد به تعداد آن‌ها اضافه شود شاید تا قبل از حمله مگس میاز در حالت خوشبینانه، ۱۰۰راس گوزن وجود داشته باشد البته هنوز به طور کم و اندک گوزن در منطقه دیده می‌شود و میتوان امیدوار بود با وجود ۷ یا ۸ گوزنی که در مرحله زنده گیری نجات یافتند حداکثر بیش از ۲۰ تا ۳۰ راس گوزن در منطقه باقی نمانده باشد.
    وی با هشدار مبنی بر اینکه امکان بازگشت مگس میاز وجود دارد گفت: در حال حاضر منتظر گرم شدن هوا هستیم و همه در آماده باش هستند و گوزن‌ها به طور مرتب با دوربین رصد می‌شوند تا در صورت مشاهده سریعا اقدام کنیم.
    وی در مورد موارد مشابه از این دست نیز گفت: در یک مقاله خواندم که مورد مشابهی در لیبی اتفاق افتاده و در آنجا نیز اقدام موثری انجام نشده از ان به عنوان فاجعه نامبرده شده بود.مطمئن باشید اگر در منطقه‌ای غیر از منطقه کرخه این اتفاق می‌افتاد و تمام پرسنل بسیج نمی‌شدند مسلما تلفات از این بیشتر بود.
    این کارشناس ارشد محیط زیست در مورد راه های پیشگیری از بروز طغیان مگس میاز نیز گفت: برخی حشره‌شناسان گفته‌اند که می‌توان جمعیت مگس میاز را با تله کنترل کرد ولی این نیز کارایی صد در صد ندارد و امیدواریم تغییرات آب و هوایی به گونه‌ای رقم بخورد که مگس میاز حداقل قدرت زاد و ولد را در منطقه داشته باشد.
  • کشف لاشه یک پلنگ ایرانی در پارک ملی گلستان/ تصویری

    کشف لاشه یک پلنگ ایرانی در پارک ملی گلستان/ تصویری

    دیده بان حقوق حیوانات:عصر روز (۱۳۹۳/۲/۲) نیروهای یگان محیط زیست پارک ملی گلستان حین گشت زنی با لاشه یک پلنگ ایرانی در محدوده ای به نام دره زاولی برخوردند.

    به گزارش «تابناک»، به نقل از دیده‌بان محیط زیست و حیات وحش ایران، مدیر روابط عمومی اداره کل حفاظت محیط زیست استان گلستان در این باره گفت: لاشه که متعلق به یک پلنگ نر جوان است، در فاصله‌ای اندک از جاده آسیایی در حالی دیده شده که اجزای بدن پلنگ توسط حیوانات لاشه خوار خورده شده؛ اما اسکلت پلنگ به غیر از دست‌ها کاملا سالم است.

    احمد دباغیان افزود: بر پایه بررسی‌های اولیه صورت گرفته، با توجه به فاصله کم مکان دیده شدن لاشه با جاده به احتمال زیاد پلنگ پس از برخورد با خودروهای عبوری آسیب دیده و پس از پیمودن مسافتی تلف شده است.

    البته احتمال مرگ این نر جوان بر اثر درگیری با نرهای بزرگ‌تر برای تعیین قلمرو نیز وجود دارد.

    Animal-Rights-Watch-ARW-7329

    اسکلت این پلنگ برای انجام تحقیقات تکمیلی به اداره کل حفاظت محیط زیست استان گلستان منتقل شده است.

    در ۱۳۹۲/۱۲/۲۵ نیز لاشه نیمه خورده یک پلنگ ایرانی بالغ در پارک ملی گلستان و در مکانی نزدیک به جاده میانگذر این پارک دیده شد.

    کشف لاشه یک پلنگ ایرانی در پارک ملی گلستان

    عبور جاده آسیایی از قلب پارک ملی گلستان باعث شده است، شمار بسیاری از گونه‌های جانوری ارزشمند از جمله پلنگ، خرس قهوه‌ای، مرال و … در چند سال گذشته بر اثر برخورد با خودروهای عبوری در این جاده از بین رفته‌اند و تعداد بسیاری نیز زخمی شده و پس از مدتی در بخش‌های دیگری از پارک تلف شده‌اند و کسی متوجه آنها نشده است.

  • کشته شدن یکی از خرس های سیاه رودان در هرمزگان

    کشته شدن یکی از خرس های سیاه رودان در هرمزگان

    Animal-Rights-Watch-ARW-7157

    دیده بان حقوق حیوانات: یک خرس سیاه بلوچی در شهرستان رودان توسط افراد ناشناسی کشته شد.

    به گزارش «تابناک»، لاشه این خرس در آغاز هفته جاری در حاشیه باغ های روستای برنطین از توبع شهرستان رودان در نزدیکی محلی کشف شده است که بهمن ماه گذشته دو توله خرس سیاه در آن محل وارد یک باغ مرکبات شده بوده اند.

    لاشه این خرس سیاه درحالی کشف شده که توسط حیوانات لاشه خوار خورده شده است و به احتمال فراوان متعلق به یکی از دو توله خرسی است که بهمن ماه ۱۳۹۲ درون یک باغ دیده و سپس ناپدید شدند.

    خرس سیاه بلوچی یک گام به انقراض نزدیک شد

    همچنین دیده بان محیط زیست و حیات وحش ایران افزود: با وجود اهمیت حذف این گونه نادر و در معرض انقراض، پس از گذشت حدود یک هفته از کشف لاشه این خرس سیاه آسیایی، تاکنون اداره کل حفاظت محیط زیست استان هرمزگان هیچ واکنشی به این موضوع نشان نداده است.

    خرس سیاه آسیایی هم اکنون در فهرست سرخ اتحادیه جهانی حفاظت (IUCN RED LIST) در طبقه در آستانه انقراض (CR) است و هیچ آمار مشخصی از تعداد اندک باقی مانده جمعیت این گونه در کشور در دست نیست.

    _____________________

    مشاهده دو توله خرس سیاه بلوچی در رودان/ تصویر

    تلاش برای زنده گیری دو توله خرس سیاه در جنوب کشور

  • کاهش جمعیت فک خزر نگران کننده است

    http://multimedia.mehrnews.com/Original/1393/02/03/IMG11551257.jpg

    دیده بان حقوق حیوانات: معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست کشور درباره کشند قرمز خلیج فارس و نابودی مرجانهای دریایی گفت: جابجایی مرجانها به زیستگاههای مصنوعی سبب شد تا از دست دادن مرجانها به صد درصد نرسد و نیمی از آنان را نجات دهیم که این از دستاوردهای این جابجایی است.

    پروین فرشچی در گفتگو با خبرنگار مهر در ساری، درباره کشند قرمز خلیج فارس از تشکیل کمیته ملی در این زمینه خبر داد و گفت: این کمیته در آخر ماه جلسه ملی خواهیم داشت و از همه دست اندارکاران خواستیم تا نقشه راه این معضل را استخراج کنند و یک جلسه آموزشی نیز در پایان این نشست خواهیم داشت.

    فرشچی درباره برنامه برای احیا و نجات مرجانهای دریایی یادآور شد: مرجانها بر اثر توسعه فعالیتهای کشتیرانی و لایروبی مجبور شدیم برای اینکه آنها را نجات دهیم از جایی به جای دیگر منتقل کنیم.

    وی با بیان اینکه ادعا نمی کنیم که 100 درصد کلنی های مرجانها در زیستگاههای مصنوعی خود، کلنی تشکیل دهند ولی همینکه نیمی از 18 هزار قطعه مرجانها بتوانند بصورت یک کلنی ثابت نگه دارند، باعث افتخار است.

    معاون محط زیست دریایی محیط زیست زیست کشور در زمینه فک خزر گفت: غیر از کشور ما  در سایر کشورها، سهمی برای صید فک خزری وجود دارد و سالهای متمادی سعی کردیم علل ریشه ای مسئله را درک کنیم و با کشورها برای نجات فکها وارد گفتگو شویم.

    کاهش چشمگیر جمعیت فک خزری

    به گفته فرشچی، جمعیت فکهای خزری از یک میلیون به 110 هزار قلاه کاهش یافته است و این کاهش عجیب و نگران کننده است واز آنجاییکه فک تنها پستاندار دریای خزر است، باید آن را حفظ کرد.

    معاون محیط زیست کشور گفت: توانستیم تاحدودی توجه کشورهای حاشیه خزر را جلب کنیم تا سهم صید صادر نشود و دلایل مرگ و میر فکها در این کشورها متفاوت است.

    پروین فرشچی افزود: در ایران به دلیل رقابتی که برخی ماهیگیران فکر می کنند فک در صید با آنها دارد اگر در تورشان گیر کند، اقدام به کشتن می کنند و جمعیت فک های خزر در ایران نیز زیاد نیست.

    وی با بیان اینکه جمعیت فکهای خزری در قزاقستان بیشتر است، یادآور شد: در این کشورها برای گرفتن پوست، تجارت روغن و … اقدام به صید می کنند.

    راه اندازی مرکز امداد و نجات فک خزر

    فرشچی با اشاره به راه اندازی مرکز امداد و نجات فک خزر در ساحل استان گلستان گفت: تا آنجاییکه توانستیم از مسئولان این مرکز حمایت شده است.

    معاون محیط زیست کشور با تاکید بر تعامل بین استانهای ساحلی در مسائل مربوط به محیط زیست گفت: ارتباط بین استانهای ساحلی خلیج فارس و خزر باید تقویت شود و از تجریبات خلیج فارس می توان در دریای خزر استفاده کرد.

    وی اظهار داشت: در داخل کشور تبادل تجربه در استانهای ساحلی از جنوب به شمال یا بالعکس نداریم.

    فرشچی همچنین درباره اینکه برخی ها تصور می کنند، محیط زیست عامل ایست توسعه به شمار می رود، بیان داشت: اگر محیط زیست واقعا محیط ایست بود می توانستیم از قدرت خود استفاده کرده و جلوی برخی فعالیتهای مخرب زیست محیطی بگیریم.

    وی اظهار داشت: فعالیتهای مختلفی را در کشور داریم که مبرا و مجزا از ارزیابی زیست محیطی شدند و ارزیابی زیست محیطی یک وسیله و ابزار است و آرزو داریم که بتوانیم جلوی بسیاری از فعالیتهای مخرب زیست محیطی را مانند قاچاق سوخت و یا … بگیریم.

    فرشچی عنوان کرد: برنامه توسعه استانها باید مشخص شود تا بر اساس برنامه ریزی، روی آمایش سرزمین توجه شود و همه استانها بر اساس آن کار کنند.

    وی درباره آلودگی های دریای خزر گفت: اگر قرار باشد هر کس بدون اینکه تخصص لازم داشته باشد راجع به آلودگیها صحبت کند وضع خیلی بدی خواهیم داشت.

    معاون محیط زیست دریایی محیط زیست کشور درباره شناگاههای استان گفت: این مناطق از نظر میکروبی پایش می شوند و نهایتا تا قبل از فصل شنا این اطلاعات به دست ما می رسد تا مردم با خیال راحت از آن استفاده کنند.

    وی یادآور شد:  استانداردهای تخلیه فاضلاب داریم و استانداردهایی که در چند سال گذشته در سازمان تهیه شدند تا زمانیکه از سوی هیئت دولت تصویب نشوند نمی توانیم ابلاغ کنیم.

  • سکونتگاه سمندر امپراتور به زیرآب می‌رود/ باحداث سد لیرو در بکرترین مناطق زاگرس

    http://arw.ir/wp-content/uploads/2013/02/Animal-Rights-Watch-ARW-1-1329.jpg

    دیده بان حقوق حیوانات: سد لیرو که قرار است بر سرشاخه‌های دز ساخته شود، چند ده هزار درخت از رویشگاه‌های جنگلی بکر زاگرس که زیستگاه گونه‌های نادر و در حال انقراض جانوری هم هست را به زیر آب خواهد برد اما وزارت نیرو برای اجرای ارزیابی‌های زیست‌محیطی کوچک‌ترین اقدامی نکرده است.

    به گزارش «اعتماد» این سد درست در نقطه تلاقی سه استان لرستان، خوزستان و چهارمحال و بختیاری احداث خواهد شد. پیش‌تر گفته شده بود عمده نیروگاه و مخزن سد در بخش بشارت از شهرستان الیگودرز استان لرستان خواهد بود اما آن گونه که دفتر تقسیمات کشوری وزارت کشور اعلام کرده مختصات اعلامی نقطه مورد اشاره در حوزه سرزمینی استان چهارمحال وبختیاری قرار گرفته و تمامی جاده‌های ارتباطی و دسترسی، تونل‌های انحراف آب و تجهیزات کارگاهی این سد نیز در محدوده تقسیمات کشوری این استان قرار دارد.

    آن گونه که هومان خاکپور، کارشناس منابع طبیعی، به «اعتماد» می‌گوید: محل احداث سد، چه در استان لرستان و چه در استان چهارمحال و بختیاری، بخشی از بکرترین رویشگاه‌های جنگلی زاگرس است که علاوه بر خود سد، احداث جاده‌های دسترسی و تجهیز کارگاه سد نیز خسارات بسیاری به این منطقه وارد خواهد کرد.

    دکتر سعید یوسف‌پور، مدیرکل محیط زیست استان چهارمحال و بختیاری نیز در این باره می‌گوید: گونه‌های جانوری متنوعی همچون خرس قهوه‌یی، پلنگ، کل و بز، تشی، روباه و… در منطقه زندگی می‌کنند و در بازدید تازه مسوولان محیط زیست از منطقه، حضور سمندر لرستانی که در معرض خطر انقراض و از گونه اندمیک خاص زاگرس است نیز تایید شده و از آن عکس هم گرفته‌اند.

    به این ترتیب با آبگیری سد لیرو زیستگاه گونه ارزشمندی که «امپراتور» نام گرفته و با عنوان علمی Neurergus kaiseri در میان گونه‌های «به‌شدت در معرض خطر» فهرست قرمز IUCN قرار دارد، به زیر آب خواهد رفت. پلنگ ایرانی نیز دیگرگونه در معرض خطر همین منطقه است و تازه مطالعات خاصی در مورد اینکه جمعیت خرس قهوه‌یی، خفاش‌ها، جوندگان و… چقدر است انجام نشده تا بتوان با اطمینان خاصی در مورد وضعیت آنها صحبت کرد.

    با این حال آن گونه که مدیرکل محیط زیست استان چهارمحال و بختیاری می‌گوید : هیچ گونه سابقه پیگیری خاصی برای ارزیابی زیست‌محیطی نه در استان لرستان و نه در استان چهارمحال و بختیاری از سوی وزارت نیرو انجام نشده است. اداره کل محیط زیست استان چهارمحال وبختیاری در روزهای آغازین سال 1393 طی نامه‌یی به وزارت نیرو نوشته که شرکت توسعه منابع آب باید نسبت به اجرای بند الف ماده 192 قانون برنامه پنجم توسعه مصوب 1390 اقدام کند.

    در این قانون آمده که به‌منظور کاهش عوامل آلوده‌کننده و مخرب محیط زیست کلیه واحدهای بزرگ تولیدی، صنعتی، عمرانی، خدماتی و زیربنایی موظفند طرح‌ها و پروژه‌های بزرگ تولیدی، خدماتی و عمرانی خود را پیش از اجرا و در مرحله انجام مطالعات امکان‌سنجی و مکان‌یابی براساس ضوابط مصوب شورای عالی حفاظت محیط زیست مورد ارزیابی اثرات زیست محیطی قراردهند و رعایت نتیجه ارزیابی‌ها توسط مجریان طرح‌ها و پروژه‌ها الزامی است.

    ده‌ها هزار درخت از میان می‌رود

    سد لیرو یکی از پنج سد در دست احداث در استان چهارمحال و بختیاری است که با آب‌گیری آنها ده‌ها هزار درخت از جنگل‌های زاگرس نابود می‌شود و تنها مخزن این سدها حدود ?? هزار هکتار از بهترین رویشگاه‌های جنگلی زاگرس را پوشش می‌دهد.

    یوسف‌پور معتقد است که هنوز نمی‌توان اطلاعات دقیقی داد که چه میزان یا چه سطحی از پوشش جنگلی یا چندهزار اصله درخت به زیر آب خواهد رفت یا مثلا تونل‌های انحراف آب، سطوح خاکبرداری و نخاله‌های ساختمانی سد به چه شکل خواهد بود. به اعتقاد او باید به طور کلی در سیاست‌های سدسازی در منطقه زاگرس و به ویژه استان چهارمحال و بختیاری بازنگری کرد چرا که این وضعیت عملا بیش از 10 درصد رویشگاه‌های جنگلی زاگرس را به زیر آب خواهد برد.

    به گزارش «اعتماد» پیش‌تر عیدی، معاون امور عمرانی استاندار چهار محال و بختیاری با بیان اینکه به زودی عملیات اجرایی «این طرح ملی» آغاز می‌شود اعلام کرده بود که در مسیر ارتباطی اجرای این سد جاده‌یی به طول 25 کیلومتر وجود دارد که با هماهنگی اداره کل راه و شهرسازی استان چهار محال و بختیاری آسفالت خواهد شد. مشاهدات اداره محیط زیست شهرستان کوهرنگ این موضوع را تایید کرده و نشان می‌دهد که جاده مزون که یک جاده دسترسی محلی و خاکی بود هم‌اکنون شن‌ریزی شده و به زودی آسفالت خواهد شد بدون اینکه هیچ گونه مجوز زیست‌محیطی در این باره صادر شده باشد.

    هومان خاکپور خسارات دیگری را نیز به نابودی جنگل‌های بکر زاگرس اضافه می‌کند: «رود دز یکی از سرشاخه‌های کارون است و آب آن باید به کارون برسد و بنابراین درواقع احداث سد روی دز نادیده گرفتن حقابه خود کارون است و رعایت نکردن حقابه باعث به هم خوردن شرایط اکولوژیک رودخانه کارون بزرگ می‌شود. افزون بر این سد در منطقه‌یی احداث می‌شود که دارای تبخیر بسیار بالایی است و بخش زیادی از آب پشت سد نیز تبخیر خواهد شد.»

    همه اینها در شرایطی رخ می‌دهد که حالا هر ساله مناطق گسترده‌یی از کشور با پدیده ریزگردها دست و پنجه نرم می‌کند اما رویشگاه‌های جنگلی زاگرس و منابع آبی خوزستان و چهارمحال و بختیاری که به مثابه فیلتری برای این ریزگردها عمل می‌کردند، روز به روز با چالش‌های تازه روبه‌رو می‌شوند. حالا در منطقه‌یی از زاگرس که آنقدر بکر است که حتی سکونتگاهی روستایی نیز در آن شکل نگرفته و مسوولان محیط زیست در اسفندماه گذشته به دلیل پوشش گسترده برف در منطقه نتوانسته بودند از آن بازدید کاملی داشته باشند، دو کانکس غریبه دیده می‌شود. کانکس‌هایی که محل استقرار مهندسانی است که آمده‌اند برای گمانه‌زنی و نمونه‌برداری، اما نتیجه هرچه باشد، وقتی در بودجه سال 1393 ردیفی برای سد لیرو در نظر گرفته شده است، پروژه باید، دیر یا زود، به هر شکل ممکن، اجرا شود؛ هر اندازه که منطقه بکر و خسارت‌ها بزرگ باشد.