دسته: شکار و کشتار حیوانات

  • سگ‌کشی؛ شغلی با درآمد چند صد میلیون تومانی و بودجه میلیاردی!/ از البرز تا چهاردانگه و تبریز، تفنگ‌ها برای پول جان می‌گیرند

    سگ‌کشی؛ شغلی با درآمد چند صد میلیون تومانی و بودجه میلیاردی!/ از البرز تا چهاردانگه و تبریز، تفنگ‌ها برای پول جان می‌گیرند

    Animal-Rights-Watch-ARW-7592

    دیده بان حقوق حیوانات: «این حیوانات هم مخلوق خدا هستند و ما حق نداریم جانی که خدا به ایشان داده، از آنها بگیریم؛ این مثل کفر است، چراکه انگار به خدا می‌گوییم آنچه تو می‌دهی، ما می‌توانیم بگیریم!».

    به گزارش «تابناک»، چند روز پیش، اهالی محله خانه چوبی در منطقه باغمیشه تبریز، نیمه‌های شب در حالی با سر و صدای شلیک گلوله و زوزه سگ‌های مجروح از خواب برخاستند و به این کار اعتراض کردند که فکر نمی‌کردند دخالتشان در این کشتار بی‌رحمانه به نرخ تهدید شدن خودشان با سلاح گرم تمام شود!

    داود، جوانی که با خانواده‌اش در این منطقه زندگی می‌کند، در این باره به خبرنگار «تابناک» می‌گوید: ساعت سه نیمه شب، وقتی همراه با چند تن از همسایگان برای اعتراض به کشتار بی رحمانه سگ‌ها از ساختمان بیرون شدیم، متوجه شدیم که یک خودرو پیکان با چراغ گردان زرد رنگ و یک دستگاه نیسان ـ که هر دو نشانه شهرداری منطقه 5 تبریز رویشان درج شده بود‌ ـ به همراه شش تن از مأموران شهرداری در حال کشتار سگ‌های ولگرد هستند؛ در حالی که چند سال است در شهرمان پناهگاه نگهداری از این حیوانات وجود دارد و می‌شود این زبان بسته‌ها را اینچنین فجیع نکشت.

    وی می‌افزاید: در حالی که تلاش داشتیم مانع کشته شدن سگ‌ها شویم، ‌مأموران نخست ما را پس زدند و بعد که پافشاری ما را دیدند‌، یکی از ایشان اسلحه خود را به سمتم گرفت و تهدیدم کرد که مزاحم کارشان نشوم. بعد سگ مجروح را با شلیک گلوله به شکل دردناکی کشتند و با بیل، لاشه‌اش را روی تل لاشه‌های جمع شده پشت نیسان انداختند و رفتند.

    داود که بر این باور است جان گرفتن از حیوانی که جان از خدا گرفته، فرقی با کفر ندارد، این توضیحات را ‌می‌دهد و بعد به نامه‌ای اشاره‌ می‌کند که همراه چند تن از اهالی محل برای شهردار شهر نوشته‌اند و در آن علاوه بر توقف کشتار مخلوقات خدا، تهدید شدن با اسلحه را از سوی مأموران ‌هم در آن درج کرده‌اند تا شاید فرجی شده و اوضاع را تغییر دهند؛ اما به نظر نمی‌رسد توفیق چندانی از این راه به دست آورند؛ این فال بد هنگامی آشکار می‌شود که به تجارت پشت پرده ماجرا دقیق می‌شویم.

    بر خلاف آنچه گفته می‌شود، کشتار غیرقانونی سگ‌های ولگرد، خیلی بیشتر از آنکه برای رفاه شهروندان باشد، برای‌ درآمد از این راه است؛ چه در استان البرز و شهر کرج که شکایت اهالی را به همراه دارد و بی فایده می‌ماند، چه پیرامون پایتخت و افتضاحی نظیر آنچه در محدوده چهاردانگه رقم خورد و چه در کلانشهر تبریز که گاه شنیده می‌شود، سگ‌کش‌های فعال در آن، برای تأمین لاشه حیوان و دریافت پول بیشتر به بیابان‌های کیلومترها آن سوتر از شهر هم سرکشی کرده و بدن بی جان ساکن در آن نقاط را هم به جای حیوانات ولگرد در شهر به فروش می‌رسانند!

    کافی است بدانیم بنا بر اعداد و ارقام کمینه، تنها از محل کشتار و تحویل لاشه سگ‌های ولگرد، به ازای هر قلاده بیش از پنجاه هزار تومان به جیب مجری (بخوانید سگ کش) سرازیر شده و بعد برای معدوم سازی و خرده ریزهای دیگر کار، هزینه گزاف دیگری از بیت‌المال پرداخته می‌شود و همه این روند به قدری بزرگ است که شنیده‌ها درباره بودجه معدوم سازی حیوانات موذی این شهر که وزارت کشور در اختیارشان قرار می‌دهد، به عددی نزدیک به هشتصد میلیون تومان سر می‌ساید.

    جالب اینجاست که اگر این بودجه را خیلی کمتر از این هم در نظر بگیریم، باز به اختصاص مبلغی چندین میلیارد تومانی در سطح کشور برای این امر خواهیم رسید که نه تنها شگفت‌آور است، بلکه حکایت از حجم انبوه نابسامانی در این ارتباط دارد؛ به ویژه آنکه می‌بینم هرگز آماری در این ارتباط ‌انتشار نمی‌یابد، هیچ کسی به شلیک غیرقانونی گلوله به این حیوانات اعتراض نمی‌کند و از همه مهم تر، هرگز نسل سگ‌های ولگرد در شهری ور نمی‌افتد!

    رقم‌های درشت رد و بدل شده برای سگ‌کشی را جور دیگری هم می‌توان ثابت کرد؛ زمانی که می‌بینیم در کلان شهرهایی چون مشهد یا تبریز، پناهگاه‌هایی برای نگهداری حیوانات بی پناه دایر شده، ولی همچنان اخبار شلیک دردناک گلوگه به این حیوانات از این شهرها مخابره می‌شود؛ یعنی نه تنها هیچ تلاشی برای واگذاری امر به این پناهگاه‌ها نمی‌شود، بلکه احتمالا به ایشان به چشم رقیبی که تجارت پر سود برخی را تهدید می‌کند، نگریسته می‌شود که باید از سر راه برداشته شوند.

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/3/31/388225_988.jpg

    ژیلا پورایرانی، مدیر یکی از پناهگاه‌هاست؛ پناهگاه حیوانات پردیس در کلان شهر تبریز که با کمک خیرین، مجموعه‌ای برای نگهداری از حیوانات بی سرپناه ساخته و در آنجا از شمار بسیاری سگ و گربه نگهداری و مراقبت می‌کند؛ پناهگاهی که پس از سالها فعالیت وی و دوستانش به صورت پراکنده، از سه سال پیش دایر شده و دست بر قضا، در زمان آشکار شدن وضعیت اسفناک معدوم گاه حیوانات ولگرد تبریز، هم وجود داشته اما نه آن زمان به بازی گرفته می‌شده و نه اکنون.

    پورایرانی در این باره به خبرنگار «تابناک» می‌گوید: سال‌هاست ‌از مسئولان شهری خواسته‌ایم به جای بهره بردن از آخرین راه و کشتن حیوانات، روند کشتار سگ‌ها را متوقف کرده و آنها را به پناهگاه انتقال دهند تا ما کار واکسیناسیون و انگل زدایی‌شان را انجام داده و در نهایت عقیمشان کنیم اما گوش کسی بدهکار نیست. حتی چند روز پیشتر از وقوع رویداد شهرک باغمیشه هم وقتی اتفاقی شهردار را دیدم، این درخواست را مطرح مردم اما هنوز خبری نشده است.

    وی با تأکید بر اینکه کشتار سگ‌ها علاوه بر اینکه ظلم در حق این حیوانات است، بار روانی منفی زیادی به جامعه وارد می‌آورد، می‌افزاید: در حالی که مسئولان شهرهای مجاور از ایده ما الگوبرداری کرده و با حمایت مسئولان، پناهگاه‌هایی برای نگهداری از حیوانات زنده گیری شده ساخته ‌‌‌اند و در شهری مثل مراغه موفق شده‌اند معدوم سازی سگ‌ها را به کل ریشه کن کنند، مسئولان تبریز کماکان بر استفاده از سلاح برای کشتار سگ‌ها تاکید دارند و حتی شنیده‌ایم که به تازگی قرارداد جدیدی با پیمانکار در این باره منعقد نموده‌اند.

    پورایرانی در پاسخ به اینکه چرا شما برای جمع‌آوری این حیوانات از سطح شهر کاری نمی‌کنید، می‌گوید: بارها و بارها برای این ‌امر طرح و پروپوزال تهیه کرده و ارائه داده‌ایم و خواستار واگذاری آن به تشکل‌های مردم نهاد شده‌ایم، ولی موافقت نکردند. حتی از ایشان خواستیم‌ حیوانات را زنده‌گیری کرده و در اختیار ما گذارند که با این درخواست هم موافقت نشده است، در حالی که ما برای کمک به مسئولان آستین بالا زده و پناهگاه دایر کرده‌ایم، وگرنه همه برای خود شغل دیگری هم داریم و به این کار به چشم مادی نگاه نمی‌کنیم.

    مدیر پناهگاه پردیس در ادامه به تجربه موفق مجموعه‌شان در این باره اشاره کرده و می‌گوید: یک هفته جمع‌آوری سگ‌ها را به ما سپردند و در آن هفته همه سگ‌هایی را که دیده شدند و به 137 گزارش می‌شد، زنده‌گیری کرده و به پناهگاه بردیم اما بعد ورق برگشت و عذر ما را خواستند.

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/3/31/388228_823.jpg

    این فعال حقوق حیوانات می‌افزاید: همه این اتفاقات در حالی رخ می‌دهد که سگ کشی غیرقانونی است و بنا بر قانون باید‌ مراکزی برای نگهداری این حیوانات ساخت و در آنجا یا عقیم سازی ‌یا مرگ بدون درد برای این حیوانات انجام شود که هزینه هر دو به مراتب بیش از 50 هزار تومانی است که برای کشتن این حیوانات می‌پردازند؛ اما نمی‌دانیم چرا وقتی ما پیشگام می‌شویم تا عقیم سازی را عهده‌دار شده و به کمکشان بیاییم، نمی‌پذیرند؟!

    بدین ترتیب سخت نیست که حدس بزنیم وقتی آمپول مورد نیاز برای یوتانایز (مرگ بدون درد) نرخی حدود یکصد و پنجاه هزار تومان دارد و عقیم سازی به مراتب گران تر از آن است، چرا مسئولان شهرداری سگ‌کشی را راه ارزان‌تر یافته‌اند اما قطعا می‌توان از ایشان پرسید که چرا وقتی مرکزی خودگردان برای انجام این کار پیشقدم می‌شود، از پیشنهادشان استقبال نمی‌شود؟ آیا عاملی غیر از درآمد سرشار سگ کشی این بی محلی‌ها را سبب می‌شود؟!

    ________________________

    شلیک سگ کش های شهرداری به سه زن/ تصویر

    طرح سگ کشی شهرداری رامسر به قتل زن جوان منجر شد

    سگ کشی وحشیانه و بدوی پیمانکاران شهرداری/ تصویر +۱۶

    ادامه سگ کشی شهرداری در تهران/ موش ها مسموم می شوند

    سه میلیارد تومان هزینه و ۶۱۰۰۰ سگ کشته شده، آمار بی نتیجه سگ کشی در مشهد

    کارتون: سگ کشی

    خبر فوری !سگ کشی بی‌رحمانه در تبریز!/ تصویری

    باز هم سگ کشی/ این بار در گیلان

    ورود دستگاه قضا به “سگ‌کشی‌” در تبریز

    ادعای عجیب شهرداری: پرونده سگ‌های ولگرد شهر تهران بسته شد

    درس سگ های ولگرد به رومانیایی ها!

    پس از سالها حیوان کشی: اولین گام شهرداری در مسیر صحیح کنترل حیوانات شهری/ مانور آموزشی صنوف آلوده‌کننده شهری

    آنها را نکشید، هیچ کس به آنها محبت نمی کند!/ آیا راه عالمانه کنترل حیوانات شهری کشتن است؟

    آغاز طرح “مرگ ترحم‌آمیز” سگ‌های ولگرد/ جمع اضداد: کشتن و ترحم

     

  • گزارش ویژه از خرید و فروش گسترده حیات وحش با دامنه های ایرانی/ تصویری

    گزارش ویژه از خرید و فروش گسترده حیات وحش با دامنه های ایرانی/ تصویری

    Animal-Rights-Watch-ARW-7521
    فروش پوست پلنگ ایرانی با نام یوزپلنگ!

    دیده بان حقوق حیوانات: خرید و فروش حیات وحش در کشور به شکلی بی سابقه فزونی گرفته و از بازار حیوان باز ها و پیاده رو ها به سایت های اینترنتی و آگهی در گروه های وایبر و واتس اپ کشیده شده!

    به گزارش دیده بان حقوق حیوانات این روزها بر خلاف جو گزارش های پر طمطراق و ژورنالیستی در رسانه های خاص که از برخورد قاطع با قاچاقچیان حیات وحش حکایت دارند، گویا این قاچاقچیان و اذنابشان به شدت در حاشیه امن به سر می برند و از انتشار اسناد قابل پیگرد قضایی بر بستر اینترنت نیز هیچ ابایی ندارند.

    بازه این قاچاق تا جایی کشیده شده که در هر لحظه که اراده کنید، در سایت های با دامنه ایران (ir) می توانید بیش از 100 سنجاب ایرانی برای فروش بیابید! شرایط بازار پرندگان خلیج فارس، پت شاپ ها و برخی کلینیک – پت شاپ های سطح شهر نیز برای افراد مطلع از چند و چون ماجرا از هر توضیحی بی نیاز هستند.

    تنها در یکی از سایت های خرید و فروش حیوانات با دامنه ایران هم اکنون بیش از 80 سنجاب ایرانی به صورت علنی همراه با عکس و  با ذکر شماره تلفن فروشنده برای فروش قرار دارد.

    ذهن ساده انگار قاچاقچی کل یا فروشنده جزء، به گمان اینکه با برخی توضیحات امکان برخورد قانونی از متولی حفاظت از حیات وحش گرفته می شود چنان لطایفی را در آگهی ها می آفریند که خواننده آگهی لحظه ای به فکاهی بودن مساله شک می کند:

    «سنجاب های شیرخوار کانادایی برای فروش!» (یعنی سنجاب قبل از اتمام دوره شیرخوارگی از سوی دیگر کره زمین به کشور رسیده. تجسم زمان و هزینه و دردسرهای این انتقال با شما!)

    «فروش سنجاب دست آموز که با سوت در محل خاصی دستشویی می کنه با تمام تجهیزات!» (منظور از تجهیزات، قفس و قلاده و انواع وسایل اسارت است.)

    «تعداد محدودی سنجاب نادر کانادیی در سنین مختلف آماده فروش.» (ادعای نادر بودن سنجاب کانادایی مثل ادعای نادر بودن گربه های شهری ایران است!)

    عمده قیمت ها برای سنجاب ایرانی که گاهی با نام دروغین کانادایی در معرض فروش قرار گرفته بین 200 تا 400 هزار تومان است. سوسمارهای بومی و غیر بومی تا سه میلیون تومان، پستانداران ریز و درشت نیز گاه تا 7 میلیون تومان قابل خرید هستند.

    جالب ترین بخش مساله اینجاست که در ایران که سنجاب گونه در معرض خطر و حمایت شده محسوب می شود صید و خرید و فروشش بسیار پر طرفدار و البته کم ریسک است، ولی در بسیاری از شهرهای کانادا که سنجاب از گونه های حیات وحش شهری نیز به حساب آمده و با تعداد بسیار بالا در شهرها و در خانه و حیاط های شهر مشاهده می شود، برای نگهداری صید نمی شود. قوانین بسیار سختی نیز برای قاچاق آن وجود دارد و از آنجا که حیوان خانگی محسوب نمی شود و خارج کردن آن از مرزهای این کشور محال ممکن است. حال باید از قاچاقچیان محترم پرسید که این سنجاب های در معرض فروش کشور از کدام مسیر به فروشگاه های اینترنتی راه پیدا کرده اند؟!

    تصاویر این گزارش فقط بخشی از جنایتی است که تنها یکی از این سایت ها در سکوت سازمان حفاظت محیط زیست، پلیس فتا و سایر مسوولان در حق حیات وحش کشور و جهان مرتکب می شود.

    تصاویر بیش از 300 نمونه از این خرید و فروش ها در بازه زمانی چند ماهه و اسناد این گزارش در تحریریه دیده بان حقوق حیوانات محفوظ است.

    Animal-Rights-Watch-ARW-7546

    Animal-Rights-Watch-ARW-7545

    Animal-Rights-Watch-ARW-7544

    Animal-Rights-Watch-ARW-7543

    Animal-Rights-Watch-ARW-7542

    Animal-Rights-Watch-ARW-7541

    Animal-Rights-Watch-ARW-7540

    Animal-Rights-Watch-ARW-7539

    Animal-Rights-Watch-ARW-7538

    Animal-Rights-Watch-ARW-7537

    Animal-Rights-Watch-ARW-7536

    Animal-Rights-Watch-ARW-7535

    Animal-Rights-Watch-ARW-7534

    Animal-Rights-Watch-ARW-7533

    Animal-Rights-Watch-ARW-7532

    Animal-Rights-Watch-ARW-7531

    Animal-Rights-Watch-ARW-7530

    Animal-Rights-Watch-ARW-7529

    Animal-Rights-Watch-ARW-7528

    Animal-Rights-Watch-ARW-7527

    Animal-Rights-Watch-ARW-7526

    Animal-Rights-Watch-ARW-7525

    Animal-Rights-Watch-ARW-7524

    Animal-Rights-Watch-ARW-7523

    Animal-Rights-Watch-ARW-7522

    Animal-Rights-Watch-ARW-7520

    Animal-Rights-Watch-ARW-7519

    Animal-Rights-Watch-ARW-7518

    Animal-Rights-Watch-ARW-7517

    Animal-Rights-Watch-ARW-7516

    Animal-Rights-Watch-ARW-7515

    Animal-Rights-Watch-ARW-7514

    Animal-Rights-Watch-ARW-7513

    Animal-Rights-Watch-ARW-7512

    Animal-Rights-Watch-ARW-7511

    Animal-Rights-Watch-ARW-7510

    Animal-Rights-Watch-ARW-7509

    Animal-Rights-Watch-ARW-7508

    Animal-Rights-Watch-ARW-7507

    Animal-Rights-Watch-ARW-7506

    Animal-Rights-Watch-ARW-7505

    Animal-Rights-Watch-ARW-7504

    Animal-Rights-Watch-ARW-7503

    Animal-Rights-Watch-ARW-7502

    Animal-Rights-Watch-ARW-7501

    Animal-Rights-Watch-ARW-7500

    Animal-Rights-Watch-ARW-7499

    Animal-Rights-Watch-ARW-7498

    Animal-Rights-Watch-ARW-7497

    Animal-Rights-Watch-ARW-7496

    Animal-Rights-Watch-ARW-7495

    Animal-Rights-Watch-ARW-7494

    Animal-Rights-Watch-ARW-7493

    Animal-Rights-Watch-ARW-7492

    Animal-Rights-Watch-ARW-7491

    Animal-Rights-Watch-ARW-7490

    Animal-Rights-Watch-ARW-7489

    Animal-Rights-Watch-ARW-7488

    Animal-Rights-Watch-ARW-7487

    Animal-Rights-Watch-ARW-7486

    Animal-Rights-Watch-ARW-7485

    Animal-Rights-Watch-ARW-7484

    Animal-Rights-Watch-ARW-7483

    Animal-Rights-Watch-ARW-7482

    Animal-Rights-Watch-ARW-7481

    Animal-Rights-Watch-ARW-7480

    Animal-Rights-Watch-ARW-7479

    Animal-Rights-Watch-ARW-7478

    Animal-Rights-Watch-ARW-7449

    Animal-Rights-Watch-ARW-7448

    Animal-Rights-Watch-ARW-7447

    Animal-Rights-Watch-ARW-7446

    Animal-Rights-Watch-ARW-7445

    Animal-Rights-Watch-ARW-7444

    Animal-Rights-Watch-ARW-7443

    Animal-Rights-Watch-ARW-7442

    Animal-Rights-Watch-ARW-7441

    Animal-Rights-Watch-ARW-7440

    Animal-Rights-Watch-ARW-7439

    Animal-Rights-Watch-ARW-7438

    Animal-Rights-Watch-ARW-7437

    Animal-Rights-Watch-ARW-7436

    Animal-Rights-Watch-ARW-7435

    Animal-Rights-Watch-ARW-7434

    Animal-Rights-Watch-ARW-7433

    Animal-Rights-Watch-ARW-7432

    Animal-Rights-Watch-ARW-7431

    Animal-Rights-Watch-ARW-7430

    Animal-Rights-Watch-ARW-7429

    Animal-Rights-Watch-ARW-7428

    Animal-Rights-Watch-ARW-7427

    Animal-Rights-Watch-ARW-7426

    Animal-Rights-Watch-ARW-7425

    Animal-Rights-Watch-ARW-7424

    Animal-Rights-Watch-ARW-7423

    Animal-Rights-Watch-ARW-7422

    Animal-Rights-Watch-ARW-7421

    Animal-Rights-Watch-ARW-7420

    Animal-Rights-Watch-ARW-7419

  • چرا باغ وحش بابلسر به جای برچیده شدن، بازگشایی شد؟!/ از اعمال فشار و تهدید مسئولان محلی تا وعده و وعیدهای مالک

    دیده بان حقوق حیوانات: به فاصله یک ماه و نیم از انتشار خبر توقف فعالیت باغ وحش بابلسر که با حکایت خرس به غل و زنجیر کشیده‌اش جهانی شده بود، اکنون خبر بازگشایی این مجموعه نگرانی هایی به همراه داشته است، چراکه همگان توقع برچیده شدن این مجموعه را داشتند.

    به گزارش «تابناک»، دکتر ناصر مهردادی، مدیر کل محیط زیست استان مازندران که پیشتر از شکایت قضایی سازمان متبوعشان از مدیر باغ وحش بابلسر بابت شرایط وحشتناک نگهداری از خرس قهوه‌ای خبر داده و  خواستار برچیده شدن این مجموعه شده بود، با تایید این خبر می‌گوید: همچنان منتظر برچیده شدن این باغ وحش و انتقال آن به محلی که فضای کافی برای این کار داشته باشد، خواهیم ماند.

    وی با تشریح روند رسیدگی به این پرونده می‌افزاید: زمانی که علیه این باغ وحش طرح شکایت کردیم، دو نکته مد نظرمان قرار داشت؛ یکی شرایط بسیار نامطلوب نگهداری از خرس قهوه‌ای مجموعه و دیگری کمبود فضای مجموعه برای نگهداری از گونه های مختلفی که در آن گرد آمده است.

    شرایط دردناک نگهداری از خرس پیش از تعطیلی باغ وحش

    مهردادی در ادامه می‌گوید: در گام نخست با کمک مسئولان قضایی، حکم انتقال خرس را دریافت کرده و آن را به پناهگاه حیات وحش سمسکنده در ساری منتقل کردیم. البته این انتقال مشکلات زیادی برایمان به همراه داشت چراکه از یکسو خرس به مالکش بسیار وابسته بود و مجبور شدیم بیهوشش کرده و به کمک ده ها نیرو منتقلش کنیم و از سوی دیگر برای غذا دادن به آن می‌بایست مالک را مجاب می‌کردیم هر دو روز یکبار به حیوان سرکشی کرده و به یاری مان بیاید که این گونه شد. ما مواد غذایی مورد نیاز برای تغذیه خرس را فراهم می‌کردیم و به کمک مالکش غذادهی به این حیوان دست آموز را انجام می‌دادیم.

    مدیر کلی محیط زیست استان مازندران با تاکید بر اینکه شرایط خاص خرس اسیر، امکان رهاسازی آن را در طبیعت از بین برده، به دشواری هایی نگهداری از گونه‌ای خاص در پناهگاهی که گوزن و مرال در آن نگهداری می‌شود، اشاره کرده و می‌گوید: از آنجایی که نگهداری از حیواناتی از این دست برای سازمان مقدور نیست، حتی خواستار انتقال خرس به تهران هم شدیم اما مشکل بزرگتر آنجا بود که نمی‌توانستیم باغ وحش بابلسر را به کل تعطیل کرده و نگهداری از گونه های مختلف ساکن آن را هم به مشکلات اضافه کنیم.

    بدین ترتیب لزوم همکاری با مالک باغ وحش و مسئولان محلی برای ارتقای کیفیت نگهداری گونه های مختلف ساکن این باغ وحش احساس می‌شود تا تکیه به حداقل ها در دستور کار قرار گیرد؛ بماند که در این میان برخی مسئولان محلی از اعمال فشارهای مختلف و حتی تهدید ابایی ندارند!
    البته مهردادی تمایلی ندارد در این باره سخن بگوید و تایید یا تکذیبی به آن ضمیمه نماید و به ذکر این نکته بسنده می‌کند که مسائلی از این دست عادی است و نه ترسی در وی ایجاد می‌کند و نه خللی در پیگیری بوجود می‌آورد.

    این استاد دانشگاه تهران در ادامه می‌گوید: با فراهم آوردن برخی حداقل ها من جمله اختصاص قفسی با حداقل ویژگی های مورد نیاز برای خرس و پس از آنکه همکاران من از مجموعه بازدید به عمل آورده و تایید کردند، با بازگرداندن خرس به باغ وحش به صورت مشروط موافقت کردیم و به مالک مهلت دادیم تا کار انتقال باغ وحش را پیگیری کرده و با توجه به دشواری هایی که در تهیه زمین مورد نیاز برای دایر کردن مجموعه‌ای جدید وجود دارد، از همکاری مسئولان محلی که وعده یاری داده‌اند بهره گرفته و در نهایت خواسته دوم ما یعنی برچیده شدن باغ وحش از مکان فعلی را به انجام برساند.

    مهردادی با تایکید بر اینکه نمی‌توان باغ وحش را بدون توجه به سرنوشت حیواناتی که در آن ساکن هستند، تعطیلی کرد، می‌افزاید: با بازرسی های منظمی که از مجموعه خواهیم داشت، تلاش خواهیم کرد تا شرایط حداقلی نگهداری حیوانات را تا مهلت داده شده حفظ کنیم و پس از آن اگر انتقال باغ وحش ممکن نشده بود، تدابیر لازم را اتخاذ کرده و چه بسا انتقال حیوانات به مجموعه های استاندارد را در دستور کار قرار دهیم اما آنچه فعلا در دستور کار است، همکاری با مالک باغ وحش برای حفظ باغ وحش با تکیه بر حداقل های مورد نیاز برای این امر است.

    بدین ترتیب درخواهیم یافت سرنوشت این باغ وحش نیازمند طرح و برنامه‌ای برای رسیدگی به تمامی باغ وحش های موجود در کشور خواهد بود که نه تصمیم گیری درباره آن نه در خور مقدورات محیط زیست استان مازندران است و نه حتی در توان سازمان محیط زیست کشور می‌گنجد، بلکه می‌بایست بسیار فراتر از ایشان مورد رسیدگی قرار گرفته و چاره جویی شود تا شاید با رسیدن به طرحی ملی مانند سافاری پارک، روزی فرا برسد که دیگر اسارتگاه حیوانات را «باغ» وحش لقب نداده و کسی از زجر کشیدن حیوانات برای خود منبع درآمد درست نکند!

    ___________________

    شرایط باغ وحش بابلسر پس از بازگشایی/ تصویری

    بازگشایی باغ وحش بابلسر در سکوت مشکوک خبری/ تصویر

    اعلام آمادگی سازمان محیط زیست برای نقل و انتقالات حیات وحش باغ وحش بابلسر

    شرایط بد نگهداری حیوانات دلیل تعطیلی باغ وحش بابلسر

    تشکیل تیمی ویژه برای بررسی اسارتگاه حیوانات بابلسر و دستگیری خاطیان

    سرنوشتی بدتر از قفس یک متری برای توله خرس گیلانی؛ توضیحات مهم دیده بان حقوق حیوانات در رابطه با دفاعیه جالب توجه اداره کل محیط زیست گیلان از مالک باغ پرندگان رشت/ تصاویری دیگر

    خرس باغ پرندگان رشت در اسارتگاه بابلسر!/ تصویر

    کشف بزرگترین محموله کشتار و تاکسیدرمی حیات وحش در بابلسر/ تصویری

    نمایش حیوان آزاری در سکوت مسوولان؛ معرکه‌گیری در ساحل بابلسر/ تصویری

    فروش غیر مجاز حیوانات تاکسیدرمی شده در بازارچه سنتی بابلسر/ تصویری

    پدر و مادر توله شیرهای تهران گرد در باغ وحش بابلسر/ تصویری

    مبدا توله شیرها: باغ وحش بابلسر؛ مقصد: اصفهان

    اسارتگاه حیوانات؛ حیوانات باغ‌وحش‌های ایران از کجا می‌آیند؟

    باغ‌وحش‌های ایران؛ آشنایی با حیوانات یا حیوان‌آزاری/ وبلاگ میهمان

    توضیحات مدیر کل سابق محیط زیست گیلان در مورد فروش یک قلاده خرس

    فروش غیرقانونی یک توله خرس به باغ وحش خصوصی/ اسناد

  • شلیک سگ کش های شهرداری به سه زن/ تصویر

    شلیک سگ کش های شهرداری به سه زن/ تصویر

    Animal-Rights-Watch-ARW-7588

    دیده بان حقوق حیوانات: «نصفه شب شلیک کنند، ایجاد وحشت می‌شود و در روز هم که نمی‌شود این کار را انجام داد؛ شما بگویید چه کنیم؟»؛ این چکیده پاسخ مسئولان شهرداری به پرسش‌های خبرنگار «تابناک» درباره این حادثه است.

    به گزارش «تابناک»، دست بردن مأموران شهرداری به سلاح گرم برای حذف سگ‌های ولگرد از سطح شهر که پیشتر هم دستمایه انتقادات فراوانی‌ شده بود (برای نمونه به اینجا بروید) در روزهای گذشته در اسلامشهر، موجبات خلق حادثه‌ای عجیب و غریب را فراهم آ‌ورد که در نوع خود بی‌سابقه است.

    سه شنبه گذشته‌ ساعتی به نیمه شب مانده، چند تن از اعضای شرکت پیمانکار شهرداری اسلامشهر ـ که برای شکار سگ‌های ولگرد با تفنگ‌های ساچمه‌‌‌‌زنی، راهی کوچه پس‌کوچه‌های شهر شده بودند، در همان آغاز کار حادثه دردناکی رقم زدند و سه زن جوان را مورد اصابت قرار دادند.

    یکی از زنانی که در این حادثه از ناحیه دست مجروح شده در تشریح رویداد رقم خورده در پارک ماهشهر اسلامشهر به روزنامه ایران گفته: شب همراه دو زن از بستگانمان برای پیاده‌روی به پارکی که کنار خانه‌مان است، رفتیم. هنوز نیم ساعت از رفتنمان نگذشته بود که صدای شلیک گلوله‌ای را شنیدیم. وقتی صدای سگ‌ شنیدیم، فهمیدیم مأموران شهرداری در حال کشتن سگ‌های ولگرد منطقه هستند، چون صدای تیرها نزدیک می‌شد، ترسیدیم که مبادا گلوله‌ای به ما بخورد. گام‌های بلندی برداشتیم تا به خانه برویم که همزمان هر سه با هم احساس سوزش شدیدی کردیم و با رفتن به روشنایی دیدیم که زخمی شده‌ایم.

    بدین ترتیب با صدای فریاد زنان، همسرانشان متوجه ماجرا شده و چهار مردی را که می‌خواستند با وانت‌نیسان منقش به آرم شهرداری فرار کنند، به دام انداخته، دستگیر می‌کنند و همزمان با انتقال مجروحان به درمانگاه، تحویل مأموران کلانتری چهاردانگه ‌می‌دهند تا در آنجا معلوم شود، پیمانکار شهرداری در سگ‌کشی و سه همراه وی این حادثه را رقم زده‌اند.

    زنان آن شب با پانسمان راهی منزل می‌شوند تا فردا‌ به کلینیک رفته و ساچمه‌ها با تیغ جراحی از بدنشان بیرون آورده شود؛ از پهلو و پای یکی، از دست دیگری و از پای سومی. البته برخی جراحات جراحی نمی‌شود، چون پزشکان می‌گویند که ساچمه به استخوان خرده و پودر شده و چیزی برای خارج کردن وجود ندارد.

    هم‌اکنون هر سه خانواده از شهرداری شکایت دارند که چرا در آن ساعت شب در منطقه مسکونی به هر دلیلی به سمتشان شلیک شده است و بر این باورند، چنین کاری در منطقه عمومی و مسکونی به کل خطاست؛ اما مسئولان شهرداری نظر دیگری دارند.

    شهبازی، مدیر روابط عمومی شهرداری اسلامشهر در این باره به «تابناک» می‌گوید: وقتی برای کشتن سگ‌های ولگرد در سطح شهر اقدام می‌شود، طبیعی است ‌باید شب را برای این کار در نظر بگیریم و نمی‌شود این کار را نیمه شب به بعد انجام داد، چون سگ‌های ولگرد با سلاح‌های ساچمه‌زنی از پا در‌می‌آیند و صدای شلیک در نیمه‌های شب، موجب ترس‌افکنی‌ می‌شود.

    وی می‌افزاید: به همین دلیل ساعات پایانی شب برای این کار انتخاب شده و این حادثه هم ناخواسته بوده و خطا شده است. البته شهردار از همان آغاز آگاهی از ماجرا، شخصا پیگیر‌ ماجرا ‌بوده و روند درمان این شهروندان در بهترین بیمارستان و پرداخت هزینه‌ها را پیگیری کرده است.

    او در پاسخ به اینکه آیا پیگیری درمان و پرداخت هزینه‌ها به معنای پذیرفتن قصور شهرداری در این ماجرا هست یا نه، می‌گوید: این کار را نه شهرداری و مأموران آن، که پیمانکار طرف حساب با ما انجام داده و بررسی شرایط حقوقی ماجرا با توجه به روند حقوقی قرارداد بسته شده میان شهرداری و پیمانکار در دستور کار است؛ اما آنچه از دید شهرداری اهمیت اول را داشته، سلامت شهروندان است، نه اینکه مقصر این رویداد کیست؛ همان گونه که مبارزه با سگ‌های ولگرد هم در راستای رفاه شهروندان است که به ما تکلیف شده.

    بدین ترتیب به رغم گذشت چند روز از رویداد، هنوز معلوم نیست ‌موضع شهرداری نسبت به این رویداد تلخ ـ که پیمانکارش رقم زده ـ چه خواهد بود؛ اما آنچه ورای این ماجرا قابل توجه است، دست یازیدن شهرداری به روش کشتار سگ‌های ولگرد برای رفع این معضل است که از اساس غیر قانونی و نکوهیده است. (مستندات غیرقانونی بودن این اقدام را اینجا بخوانید)

    شاید همین موضوع موجب شده که شهردار نسبت به این رویداد واکنش سریع نشان داده و از برخورد قاطع با پیمانکاری که بدون رعایت بدیهیات ایمنی، با جان عده‌ای بازی کرده، تا این لحظه خودداری کند.

    اما فارغ از اینکه فرجام ‌ماجرا چه خواهد شد، چه بسا رویداد اخیر موجب شود ‌یک بار برای همیشه، تکلیف سگ‌کشی‌های غیر قانونی ـ که تنها راهکار مسئولان شهرداری در شهرهای گوناگون برای مقابله با این حیوانات مزاحم زندگی شهرنشینی ماست ـ مشخص شود.

    _____________________

    طرح سگ کشی شهرداری رامسر به قتل زن جوان منجر شد

    سگ کشی وحشیانه و بدوی پیمانکاران شهرداری/ تصویر +۱۶

    ادامه سگ کشی شهرداری در تهران/ موش ها مسموم می شوند

    سه میلیارد تومان هزینه و ۶۱۰۰۰ سگ کشته شده، آمار بی نتیجه سگ کشی در مشهد

    کارتون: سگ کشی

    خبر فوری !سگ کشی بی‌رحمانه در تبریز!/ تصویری

    باز هم سگ کشی/ این بار در گیلان

    ورود دستگاه قضا به “سگ‌کشی‌” در تبریز

    آنها را نکشید، هیچ کس به آنها محبت نمی کند!/ آیا راه عالمانه کنترل حیوانات شهری کشتن است؟

    شبیخون به موشها با اشعه مادون قرمز

    ادعای عجیب شهرداری: پرونده سگ‌های ولگرد شهر تهران بسته شد

    پس از سالها حیوان کشی: اولین گام شهرداری در مسیر صحیح کنترل حیوانات شهری/ مانور آموزشی صنوف آلوده‌کننده شهری

    معرفی مناسبترین راهکار پیشگیری از هاری در سگهای ولگرد/ به مناسبت ۲۸ سپتامبر؛ روز جهانی هاری

    آغاز طرح “مرگ ترحم‌آمیز” سگ‌های ولگرد/ جمع اضداد: کشتن و ترحم

  • کشتار شنیع گونه در معرض خطر برای مصرف خوراکی/ تصویری +18

    کشتار شنیع گونه در معرض خطر برای مصرف خوراکی/ تصویری +18

    Animal-Rights-Watch-ARW-Warning18

    دیده بان حقوق حیوانات: سنجاب ایرانی یکی از زیستمندان با ارزش جنگل­های بلوط زاگرس می­باشد که در طول هزاران سال با اکوسیستم این ناحیه همزیستی ایجاد کرده است و با پنهان کردن دانه­ های بلوط در زیر خاک، شکاف سنگ­ها و سوراخ درختان نقش اساسی در زادآوری جنگل­های بلوط دارد. سنجاب ایرانی را می­توان به عنوان گونه کلیدی جنگل­های زاگرس دانست. زیرا علاوه بر نقش آن در زادآوری جنگل­های بلوط، طعمه بسیاری از پستانداران و پرندگان شکاری به حساب می­آید که با منقرض شدن این گونه زنجیره غذایی اکوسیستم این جنگل­ها که در سرتاسر زاگرس کشیده شده­اند دچار اختلال می­گردد. متاسفانه امروزه به دلایلی که می­توان آن­ها را به طور مستقیم به انسان مرتبط دانست، جمعیت سنجاب ایرانی در جنگل­های بلوط زاگرس در معرض تهدید می­باشد. تخریب زیستگاه، صید و زنده­ گیری سنجاب از دلایل عمده تهدید این گونه زیبا و با ارزش می­باشد.

    گفته می شود در جنگل­های شهرستانهای مریوان و بانه هر ساله در فصول پاییز و زمستان تعداد زیادی از سنجاب­ها جهت مصرف غذایی شکار می­شوند. همچنین گفته می شود تعداد سنجاب­های شکار شده طی دو فصل پاییز و زمستان تا 400 عدد سنجاب نیز می­رسد. این آمار تایید نشده فقط مختص به یک روستا می­باشد. با احتساب تمامی روستاهایی که در آن­ها شکار سنجاب صورت می­گیرد سالانه تعداد زیادی سنجاب ایرانی شکار می­شوند که جمعیت این گونه را به شدت در معرض تهدید قرار می­دهد. این امر علی رغم تلاشهای نهادهای زیست محیطی کشور ضرورت انجام فعالیت­های فرهنگی و پیشگیرانه جهت حفظ جمعیت پایدار سنجاب ایرانی را ملزوم می­کند.

    مردم بومی و روستایی ساکن در جنگل­های شهرستانهای بانه و مریوان عمدتا مشغول به فعالیت­های کشاورزی و دامداری سنتی می­باشند و در فصول پاییز و زمستان عمدتا بیکار می­باشند. شکار سنجاب نیز تنها در همین دو فصل یعنی فصول پاییز و زمستان صورت می­گیرد. یعنی فصولی که مردم بومی بیکار و خانه نشین می­باشند. هرچند که شکار سنجاب توسط مردم بومی عمدتا جهت مصرف غذایی می­باشد اما می­توان دلیل عمده شکار را سرگرمی دانست. به عبارتی مردم بومی اوقات بیکاری خود را با شکار کردن سنجاب به عنوان سرگرمی مهیج سپری می­کنند.

    Animal-Rights-Watch-ARW-7474

    Animal-Rights-Watch-ARW-7473

    Animal-Rights-Watch-ARW-7472

    Animal-Rights-Watch-ARW-7475

    عکس: نوید چمنی

    منبع: وببلاگ اسعد مهدوی

  • خطر سگ ها و گله ها در پارک ملی؛ کشته شدن بره آهو توسط سگ های گله در پارک ملی قمیشلو/ تصویری +16

    خطر سگ ها و گله ها در پارک ملی؛ کشته شدن بره آهو توسط سگ های گله در پارک ملی قمیشلو/ تصویری +16

      Animal-Rights-Watch-ARW-Warning16

    دیده بان حقوق حیوانات: طی گشت زنی محیط بان ها در پناهگاه حیات وحش و پارک ملی قمیشلو در ۲۰ خرداد ۹۳ به تجمع تعدادی سگ گله در یک نقطه برمی خورند که شوربختانه حادثه ای تلخ را در بر داشته است. سگ ها به یک بره آهو حمله ور شده و در حال خوردن آن بودند. اندک زمانی بعد با آهوی ماده که به دنبال بره اش در همان حوالی سرگردان بوده، برخورد می کنند ولی کاری از آن ها ساخته نبوده است. تنها یک تراژدی تلخ به بار آمده بود.

    به گزارش دیده بان حقوق حیوانات به نقل از فکر سبز طی اظهارات کارشناسان محیط زیست در دوران شیردهی، مرگ بره آهو ممکن است به خشک شدن شیر در پستان ماده بیانجامد و در خوشبینانه ترین حالت درد شدیدی را برای ماده به همراه دارد که همین امر سبب ضعیف شدن حیوان شده و مرگ یا افتادن به دام حیوانات شکارچی را به همراه دارد.

    پناهگاه حیات وحش قمیشلو در شمال غربی اصفهان در فاصله ۲۵ کیلومتری اصفهان و ۱۵ کیلومتری شهر تیران و در محدوده جغرافیاییE5127 تا E5100 و عرض جغرافیایی N3305 تا N3243 واقع است. این منطقه از غرب به روستاهای حسین آباد و تندران، از شرق به جهاد آباد و روستاهای دو شهر دهق و علویجه و از سمت جنوب به دربند و از شمال به جاده آسفالته اصفهان ـ علویجه منتهی می‌گردد. پناهگاه حیات وحش قمیشلو دارای آب و هوای معتدل متمایل به گرم بوده و در منطقه‌ای نیمه صحرایی واقع گردیده است.

    تعارضات و تهدیدات مهم
    • عبورکنار گذر غرب اصفهان  از منطقه و تقسیم آن به دوقسمت شرقی  و غربی
    • شهرک صنعتی بزرگ اصفهان در شمال شرق منطقه
    •  وجودمیدان تیر و زاغه مهمات ارتش در قسمت شرقی و جنوب شرقی منطقه
    • وجود دام در محدوده پارک ملی  به دلیل عدم تخصیص بودجه موردنیاز برای خریداری حقوق عرفی از سوی سازمان
    • -تعداد دام مازاد بر ظرفیت مراتع منطقه،چرا در خارج از فصل مجاز : رایزنیهایی با ادراه کل منابع طبیعی استان به منظور نظارت بیشتر بر اجرای قوانین ومقررات مربوط در حال انجام است
    • تصرفات و واگذاری های غیر قانونی از سوی ارگانهای ذیربط
    • شکار غیرمجاز

    Animal-Rights-Watch-ARW-7477

    Animal-Rights-Watch-ARW-7476

  • كشف و ضبط چهار جوجه پرنده شكاري از متخلفان در شهرستان برخوار/ تصویر

    Animal-Rights-Watch-ARW-7453

    دیده بان حقوق حیوانات: چهار بهله جوجه پرنده شکاری از متخلفی در شهرستان برخوار کشف و ضبط شد.

    در پی دریافت گزارش مردمی در خصوص نگهداری از پرندگان شکاری در منزلی در شهر کمشچه، محیط بانان شهرستان پس از اخذ حکم قضایی و با همکاری نیروی انتظامی در بازرسی منزل موفق به کشف و ضبط چهار بهله جوجه دلیجه شده و متخلف را به مراجع قضایی معرفی نمودند.

    پرندگان شکاری از عناصر مهم در زنجیره های غذایی طبیعت محسوب می شوند و با تغذیه از سایر جانوران در کنترل جمعیت آنان نقش دارند. پرندگان شکاری از سوی سازمان حفاظت محیط زیست حمایت شده هستند.

  • دستگیری صیادان خارجی در پارک ملی کلاه قاضی/ تصویر

    Animal-Rights-Watch-ARW-7452

    دیده بان حقوق حیوانات: متخلفین صید در پارک ملی کلاه قاضی دستگیر شدند.

    به گزارش پايگاه اطلاع رساني محيط زيست استان اصفهان از اداره پارک ملی کلاه قاضی، سه نفر متخلف از کشورهای همجوار که قصد زنده گیری یک بره آهو در این منطقه را داشتند توسط محیط بانان دستگیر و به مراجع قضایی معرفی شدند.

    بر اساس قوانین حفاظت از تنوع زیستی، شکار و صید جانوران وحشی بدون کسب مجوزهای قانونی جرم محسوب می شود.

  • فوری: مرگ یک پلنگ ایرانی در مازندران؛ احتمال مرگ با طعمه مسموم/ تصویر

    فوری: مرگ یک پلنگ ایرانی در مازندران؛ احتمال مرگ با طعمه مسموم/ تصویر

     Animal-Rights-Watch-ARW-7451

    دیده بان حقوق حیوانات: روز گذشته جسد یک پلنگ دیگر در جنگل های چمستان استان مازندران یافت شد.

    این جسد توسط یک دانشجوی جنگلداری رویت شده و دچار پوسیدگی جزیی شده است.

    گفته می شود زمان تقریبی مرگ حدود یک هفته قبل بوده و سن پلنگ کمتر از دو سال تخمین زده می شود.

    آثار تله بر جسد پلنگ رویت نشده و دلیل احتمالی مرگ خوردن طعمه مسموم براورد شده. رخدادی که در سالهای گذشته نیز در منطقه مسبوق به سابقه بوده است.Animal-Rights-Watch-ARW-7450

  • قوچ کشی در پروژه‌ی حفاظت از قوچ لارستان/ توضیح مؤسسه حیات وحش میراث پارسیان

    دیده بان حقوق حیوانات: موسسه حیات وحش میراث پارسیان با انتشار متنی در سایت اینترنتی این موسسه به برخی ابهامات در رابطه با قوچ کشی برای حفاظت از حیات وحش به این شکل پاسخ داد:

    «در پی برخی گفت و گوها در چند روز اخیر پیرامون فعالیت‌های مؤسسه حیات وحش میراث پارسیان، این مؤسسه برخود لازم دانست تا برای حفظ احترام کارشناسان و متخصصان همکار در پروژه‌ی حفاظت از قوچ لارستان توضیحاتی دراین باره ارائه کند.

    پروژه‌ی حفاظت از قوچ لارستان نیز همانند سایر پروژه‌های این مؤسسه بر پایه‌ی پژوهش کارشناسان متخصص در این حوزه تعریف شده است و مؤسسه حیات وحش میراث پارسیان در سال ۱۳۹۰ (سومین سال تأسیس)، وظیفه‌ی انجام

    یک پیمایش سریع با کمک مالی مؤسسه Persian Wildlife Foundation۱ و همچنین مؤسسه قوچ های وحشی  Wild Sheep Foundation را با همکاری سه گروه از کارشناسان قید شده در گزارش فاز اول پروژه به عهده داشته است. لازم به ذکر است که این پژوهش نخستین بررسی وضعیت گونه‌ی در خطر انقراض قوچ لارستان در ایران بود که نتیجه آن تخمین جمعیت حدود ۱۲۰۰ رأسی (۷۰۰ راس در مناطق حفاظت شده و ۵۰۰ راس در مناطق آزاد) این گونه در ایران بود۲.

    یکی از ‍پیشنهادهای کارشناسی ارائه شده در این گزارش، تعریف یک ذخیره‌گاه امن با مشارکت مردم محلی برای این گونه است که مؤسسه هم اکنون برای پیشبرد پروژه حفاظت از قوچ لارستان، و تعریف یک ذخیره‌گاه برای این گونه مشغول تکمیل اطلاعات منطقه از طریق مکاتبه با اداره کل محیط زیست استان هرمزگان و همچنین معرفی یک کارشناس محلی با هدف شناسایی ذخیره‌گاه مورد نظر و تشکیل گروه محلی متولی این ذخیره‌گاه است.

    هم زمان، مؤسسه با اعتقاد به استفاده از ابزار شکار محدود و مدیریت شده تروفه ـ به عنوان یکی از روش های مرسوم تأمین هزینه های سنگین حفاظت ـ مذاکراتی را برای کاهش تعداد پروانه سالانه‌ی قوچ لارستان به ترتیبی که در سال‌های گذشته انجام می‌شد و رساندن آن به حداکثر دو پروانه با بهای بالا، به جای چندین پروانه به بهای پایین، آغاز کرده است و موفق شده تا موافقت مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست را با فروش دو پروانه شکار در کشورهای خارجی با قیمت بالا و با همکاری مؤسسه قوچ‌های وحشی جلب نماید. بدیهی است که سازمان در این کار، پروانه مازاد صادر نکرده است بلکه تعداد آن را به تنها دو تروفه کاهش داده است. مراحل حراج پروانه‌ها توسط خود موسسات خارجی صورت می‌گیرد. علاوه بر این، مطابق توافق مؤسسه حیات وحش میراث پارسیان، مؤسسه حیات وحش پارسیان و مؤسسه قوچ‌های وحشی با سازمان حفاظت محیط زیست، درآمد حاصل از فروش این پروانه صرف حفاظت از ذخیره‌گاه مذکور توسط گروه مدیریتی و اجرایی محلی خواهد شد. سازوکار هزینه این درآمد نیز، خارج از سازوکار دولتی و از طریق تأسیس یک صندوق محلی توسط حاشیه نشینان ذخیره‌گاه مذکور و با نظارت سازمان حفاظت محیط زیست خواهد بود.

    در حال حاضر، یک خریدار خارجی تمایل خود را برای خرید این پروانه مشروط بر استفاده در حفاظت اعلام کرده است. با این حال به دلیل آنکه هنوز مذاکرات برای معرفی ذخیره‌گاه (مطابق قوانین مربوط به قرق‌های اختصاصی) و همچنین تشکیل صندوق محلی به نتیجه‌ی نهایی نرسیده است، فرایند فروش پروانه تکمیل نشده و هنوز مبلغی جا به جا نشده است.  از طرفی مؤسسه، هیچ گونه دخالت و منفعتی در درآمد حاصل از فروش  و اجرای برنامه شکار نخواهد داشت.

    لازم به ذکر است که این رقم، تنها قیمت پروانه شکار برای حفاظت از گونه است و هزینه‌های خدمات جانبی (مانند حمل و نقل، اقامت و راهنمایی شکار) در این قیمت منظور نشده است و ناگقته پیداست که این خدمات جانبی توسط آژانس‌های ارائه دهنده خدمات شکار عرضه می‌شود و ارتباطی با قیمت فروش پروانه ندارد.

    با این وجود، از آنجا که تمامی این فعالیت‌ها و اقدامات هنوز در مرحله مذاکره و گفت‌وگو است و اقدامی عملی انجام نشده است، (همانند هر پروژه دیگری) مؤسسه اقدام به انتشار عمومی مراحل این پروژه نکرده است. توضیحات بالا نیز تنها در جهت رفع ابهامات مطرح شده در چند روز اخیر ارائه شد.

    کارشناسان مؤسسه حیات وحش میراث پارسیان به لزوم ایجاد الگوی پایدار در استفاده از ابزارهای متداول حفاظت اعتقاد دارند. قابل پیش بینی است که هر روش نا‌آشنا با بازخورد‌های مثبت و منفی روبه‌رو خواهد بود. استفاده از شکار تروفه در حفاظت موضوعی است که علی رغم موفقیت در موارد قابل استناد و تایید جهانی، همواره مورد انتقاد بوده و خواهد بود.

    مؤسسه حیات وحش میراث پارسیان مطابق با اساسنامه خود حفاظت پایدار و تلاش در جهت آن را تنها هدف خود می‌داند و شکار محدود و مدیریت شده را به عنوان یکی از ابزارهای حفاظت می‌شناسد؛ شکاری که منافع جامعه محلی را تضمین و هزینه‌های حفاظت زیستگاه‌ها را تامین کند.

     ۱. این مؤسسه در سال ۲۰۱۰ (۱۳۸۹) در آمریکا توسط تنها یکی از پایه‌گذاران مؤسسه‌ی حیات وحش میراث پارسیان به ثبت رسیده است و این دو نهاد هویتی کاملاً مستقل از هم دارند.

    ۲. منطقه‌ی تحت پژوهش مهندس دره‌‌شوری غربی‌ترین محدوده‌ی پراکندگی قوچ لارستان بوده که جمعیت ذکر شده از جانب ایشان همین محدوده را شامل می‌شود و بیانگر مجموعه نتایج پژوهش که به وسیله‌ی دو گروه دیگر نیز انجام شد نیست.»

    ________________________

    تاملی در قوچ‌فروشی آن موسسه/ وبلاگ میهمان

    پول از شما قوچ از آنان؛ حفظ حیات با کشتار/ وبلاگ میهمان

  • احتمال کشتار خودسرانه گرگ ها توسط روستاییان/ هراس اهالی یک روستا از گرگ‌های گرسنه

    http://arw.ir/wp-content/uploads/2013/08/Animal-Rights-Watch-ARW-4334.jpg

    دیده بان حقوق حیوانات: هنوز مدت زیادی از واقعه دردناک حمله گرگ‌های گرسنه به ۶ کودک در زنجان نگذشته است که متأسفانه در چند روز گذشته، ساکنین روستای آتان، کلایه، یکی از روستاهای الموت شرقی شاهد حضور گرگ‌های گرسنه در نزدیکی منازلشان هستند که فضای رعب و وحشت را در روستا حاکم کرده است.

    به گزارش ‌ایلنا، مشکل گراز و خرس و صدمات جبران ناپذیر آنها سالیان درازی است که صبر اهالی روستای آتان-کلایه را لبریز کرده است، با ‌وجود این، اکنون گرگ‌ها آزادانه در روستاها حرکت می‌کنند و به دام‌ها حمله ‌و تعدادی از آنها را تلف کرده‌اند. بیم آن می‌رود با افزایش جمعیت فصلی این گرگ‌ها شاهد حوادث جبران ناپذیری از حمله گرگ‌های گرسنه به اهالی باشیم.

    از طرف‌ دیگر، حمله گرگ‌ها به دام‌ها سبب عصبانیت اهالی شده و در صورت عدم پیگری به موقع این مشکل احتمال آن می‌رود که اهالی آنها را مسموم یا با هر روش دیگر این گرگ‌های گرسنه را از بین ببرند.

    یکی از چوپانان این روستا با اشاره به اینکه شکارهای غیرقانونی سبب از بین رفتن بسیاری از طعمه‌ها شده است، گفت: «به نظر می‌رسد گراز هم طعمه‌ای‌ سخت و خطرناک برای گرگ است؛ از این رو گرگ‌ها به علت نیافتن طعمه‌های اصلی، علاقه بیشتری به شکار دام‌ها و انسان از خود نشان می‌دهند.

    این چوپان می‌گوید: روز گذشته اگر من به فریاد همکارم نمی‌رسیدم، گرگ‌ها قطعا به وی حمله می‌کردند و این عمل صدمات زیادی به این چوپان وارد می‌کرد. من بیشتر از بیست سال است که چوپانی می‌کنم. این اولین بار است که شاهد این حادثه ناخوشایند هستم‌».

    با آغاز فصل کشاورزی تعداد زیادی از اهالی محل از بیم حمله گرگ نمی‌توانند به راحتی به مزارع خود بروند و این مورد صدمات جبران ناپذیری به مزارع وارد کرده است. یکی از اهالی در این باره گفت: «گرگ‌های مشاهده شده با نسل‌های قبلی از نظر رنگ و اندازه تفاوت بسیار دارند. این گرگ‌ها از انسان‌ها نمی‌ترسند.» وی بر این باور بود که ترس نداشتن یک گرگ گرسنه از بسیاری جهات برای اهالی روستا خطر آفرین است.

    یکی دیگر از اهالی گفت: «مزرعه من در منطقه‌ای است که نمی توانم در روز آنجا را آبیاری کنم و باید شب به انجا بروم وجود این گرگ‌ها مانع حرکت بنده به مزرعه شده و صدمات جبران ناپذیری به مزرعه من وارد شده است‌».

    تعدادی از اهالی بر این باور هستند که این گرگ‌ها از جانب محیط زیست به نیت کنترل تعداد گراز‌ها به محل آورده شده است. این شایعه سبب نارضایتی بسیاری از اهالی از سازمان محیط زیست شده است. البته شایان ذکر است که بررسی‌های اولیه نشان می‌دهد هیچ سندی دال بر صحت این ادعا وجود ندارد.

  • کشتار دردناک توله خرس قهوه ای برای مصرف اجزای بدن در آذربایجان شرقی/ فیلم و عکس +21

    کشتار دردناک توله خرس قهوه ای برای مصرف اجزای بدن در آذربایجان شرقی/ فیلم و عکس +21

    Animal-Rights-Watch-ARW-7413

    دیده بان حقوق حیوانات: یک توله خرس قهوه ای در آذربایجان شرقی برای مصرف اجزای بدنش توسط به شکلی فجیع بشر از پای در آمد.

    خون خارج شده از گلوی این توله خرس احتمالا نشانه ذبح کردن برای مصرف اجزای بدن حیوان است. برخی افراد خرافه پرست و نا آگاه گمان می کنند مصرف بخشی از اعضای بدن خرس ها منجر به درمان بیماری ها یا تقویت قدرت مردانگی می شود.

    یابنده این خرس اعلام داشته است که در تفرجی برای کوه پیمایی با این صحنه مواجه شده و فردی مشغول کندن بخش هایی از پوست و بدن حیوان بوده است. برش های بدن در تصوییر نشان می دهد غیر از کندن پوست، هدف جدا کردن امعا و احشای حیوان نیز بوده است.

    به نظر می رسد پایین بودن میزان جرایم کشتار حیات وحش از یک سو نا آگاهی افرادی که در نزدیکی زیستگاه حیات وحش به سر می برند از دیگر سو مسبب اصلی فجایعی است که در حیطه شکار و کشتار حیات وحش رخ می دهد.

    لازم است مسوولان با اندیشیدن تمهیداتی به این کشتار پایان دهند.

    _______________________

    شلیک در کرمانشاه، مرگ در تهران/ خرس قهوه‎ای با بیش از ۱۵۰ ساچمه در بدن یوتانایز شد/ تصویر

    کشته شدن یکی از خرس های سیاه رودان در هرمزگان

    مرگ با گلوله، عیدی خرس قهوه ای در کلاردشت؛ کشتارچیان تعطیلی ندارند/ تصویری

    فوری: بازداشت مجدد قاتل خرس های سمیرم این بار با اسلحه جنگی/ تاثیر جرایم بر رفتار کشتارچیان هیچ است!

    نماینده مردم کهگیلویه: خرس نماد نفهمی است نه نماد کهگیلویه و بویراحمد!

    افتخار جاهلانه برای کشتن بزرگترین خرس گریزلی جهان/ تصویر

    کشته شدن خرس قهوه‌ای جوان با شلیک دو گلوله/ تصویری

    شکارچیان بیدار و مسئولان در خواب/ ۶ سکانس برای شکار خرس کوه نیر

    خرس سوزی در کوهرنگ/ تصویر +۱۶

    تلف شدن ۸قلاده خرس سیاه آسیایی طی ۹سال گذشته/ بیشترین تلفات توسط تله های سمی

    بریدن سر خرس، برگی از خاطرات یک فرد نا آگاه؛ آیا مسوولان از یافتن این فرد عاجزند؟/ تصویر

    عکسی دلخراش از شکار خرس در کردستان/ تصویر

    دوباره خرس خشمگین به جای بیهوشی کشته شد!

    قتل خرس قهوه ای در سراب توسط شکارچیان/ تصویری

    عضو فراکسیون محیط زیست: عملکرد محیط زیست در برخورد با حیوا‌ن‌ آزاری مطلوب نیست

    بیانیه گروه های زیست محیطی در رابطه با «روز مبارزه با خشونت علیه حیوانات»

    آزار حیوانات؛ از مرگ خرسها تا کشتن الاغ با پتک

    گیلان: در نبرد دو خرس یکی از آنها کشته شد

    درخواست پروانه شکار خرس از سوی اداره محیط زیست گیلان!

    قاتل خرس های سمیرم آزاد شد/ اجرای حکم بدون دستگیری متهم دوم ممکن نیست

    اقدام کنید! ضجه توله خرس ها را تا ابد تکرار خواهیم کرد

    جنایت در حق حیوانات/ بلوتوث های سیاه زیست محیطی، خطری جدی و بی سابقه برای حیات وحش/ فیلم و عکس

    کشتن الاغ با پتک در سمیرم/ فیلم

  • مرگ دردناک 21 گوسفند در استخر قیر/ تصویر +18

    مرگ دردناک 21 گوسفند در استخر قیر/ تصویر +18

    Animal-Rights-Watch-ARW-7409

    دیده بان حقوق حیوانات: بی تدبیری یک شرکت راهسازی در جمع آوری کارگاه آسفالت سازی اش در حوزه شهرستان مهر (MOHR)استان فارس، موجب سقوط و گرفتار شدن 40راس گوسفند در حوض قیر بجا مانده از این کارگاه که 21 راس جان دادند.

    به گزارش ایرنا، این تعداد گوسفند متعلق به دو نفر از دامداران روستای حاجی آباد از توابع بخش مرکزی شهرستان مهر بودند که در مسیر برگشت از چرا به درون حوض قیر یاد شده سقوط می کنند .

    براساس این گزارش با تلاش روستاییان و به کمک بیل مکانیکی در طول هفت ساعت به زحمت تعداد 19راس از گوسفندان از درون حوض قیر بیرون کشیده می شوند و مابقی غرق و تلف می شوند.

    محمدرضا زمانی بخشدار مرکزی مهر با تایید این خبر به خبرنگار ایرنا گفت : با توجه به وجود عشایر در این منطقه لازم است که پیمانکاران و شرکتهای راهسازی نسبت به جمع اوری کارگاههای راهسازی خود کمال دقت را بنمایند تا شاهد چنین حوادث ناگواری برای دامداران منطقه نباشیم .

    براساس این گزارش ،کارگاه متعلق به شرکت راهسازی راه ساحل بوده که پروژه راهسازی پارسیان-پارس جنوبی را انجام داده بود و پس از اتمام پروژه راهسازی کارگاه آسفالت سازی خود را جمع آوری کرده ولی هنوز قیر باقیمانده از دوران فعالیتش تخلیه کامل نشده بوده است .

    لازم به یاد آوری است دامداران روستای حاجی آباد هرساله در فصل تابستان با این مشکل روبرو هستند.

    شهرستان مهر در 424کیلومتری جنوب شیراز قرار دارد.

  • تاملی در قوچ‌فروشی آن موسسه/ وبلاگ میهمان

    تاملی در قوچ‌فروشی آن موسسه/ وبلاگ میهمان

    Animal-Rights-Watch-ARW-7410

    دیده بان حقوق حیوانات/ سام خسروی فرد*:مقاله «پول از شما، قوچ از آنان» هم در فضای مجازی و هم در فضای حقیقی، نقل محافل و مجالس محیط‌زیستی است؛ استادان دانشگاه، کارشناسان مستقل و معتبر حیات‌وحش، موافقان و مخالفان شکار، و در نهایت منتقدان و دوستداران موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان هر یک تاویل و تعبیری از آن مقاله ارائه کرده‌اند. بحث بسیار در این باره سبب شده کم و بیش موضوع اصلی به حاشیه برود.

    عده‌ای دانسته یا ندانسته با سو تعبیرهای‌شان اصل ماجرا را به انحراف می‌کشانند. موضوع مطرح شده را شخصی قلمداد می‌کنند، از دستاوردها و موفقیت‌های این موسسه می‌گویند و از همکاران و اعضای شریف آن دفاع می‌کنند. شماری تنها موضوع شکار قوچ لارستان را هدف قرار می‌دهد. برخی نیز نوشته‌های سابق نگارنده را ملاک می‌گیرند، به سرعت قضاوت می‌کنند که پیش‌تر موافق شکار بوده، اینک رنگ عوض کرده و مخالف شکار شده است. نکته تعجب‌آور این است که گروهی واقعا صورت مساله را نمی‌بینند یا می‌بینند و قرار است آگاهانه واقعیت را وارونه جلوه دهند. به هر حال انگیزه این نوشتار شفاف‌سازی بیشتر است برای کسانی که دنبال واقعیت هستند اما جریان‌سازی و حاشیه‌پردازی چنان فضا را غبارآلود کرده که نمی‌توانند سره را از ناسره تمیز دهند.

     در همان روز انتشار مقاله «پول از شما، قوچ از آنان»، خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایرنا (۱)، یک رپرتاژآگهی مفصل از آن موسسه روی خروجی خود قرار داد. این رپرتاژ آگهی سعی داشت نشان دهد آن بنگاه در شفاف‌سازی و اطلاع‌رسانی فعال است و درآمد و مخارجش نیز مشخص. تقریبا نکته جدیدی در این متن نیست و همه آنچه مطرح شده را می‌توان در وب‌سایت آن تشکیلات دید. با این حال در انشایی که ایرنا منتشر کرده تنها دو بار به «شکار غیرمجاز» اشاره شده است.

    شکی نیست بسیاری از اعضای موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان افرادی مطلع و فعال و پاک‌نیت هستند که جز حفاظت و مدیریت گونه‌ها و زیستگاه‌ها هدف دیگری ندارند. با این حال، شماری از مدیران و اعضای آن بنگاه، ید طولایی در صنعت شکار دارند (۲ و۳) و از دیگر سو نام این موسسه و خواهر آمریکایی‌اش به وضوح در کنار فروش قوچ لارستان خودنمایی می‌کند. در آگهی حراج پروانه شکار قوچ لارستان به این نکته اشاره شده است که در ایران بحث ادامه یا توقف شکار جریان دارد و در ادامه می‌افزاید: «موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان قادر است توضیح دهد چگونه بنیاد قوچ‌های وحشی (Wild Sheep Foundation) پروانه‌های قوچ‌های کمیاب را در داخل و خارج حوزه استحفاظی و اعمال قانون آمریکا با موفقیت به حراج گذاشته است و ثمره آن می‌تواند برای قوچ‌های در خطر لارستانی پر منفعت باشد» (۴).

    یکی از مدیران خوش‌نام و تا به امروز منزه موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان هومن جوکار است که به عنوان مدیر موفق پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی نیز فعالیت می‌کند. مهم نیست که جوکار با آن سابقه درخشان، از شکار پایدار خارج مناطق حفاظت شده سخن می‌گوید(۵)،مهم این است که سه ماه بعد یک آگهی، از مزایده مجوز شکار علفخواری خبر می‌دهد که بر اساس رده‌بندی IUCN آسیب‌پذیر است و در بطن خود نام موسسه‌ای را دارد که مدیر پروژه یوزپلنگ آسیایی نایب رییس هیات مدیره آن است. این توالی زمانی، بلادرنگ پرسشی ایجاد می‌کند که آیا جوکار نیز از فروش پروانه شکار قوچ لارستان با خبر بوده ؟ یا او نیز از ماجرا اطلاعی نداشته است؟ خبرنگاران ساکن در ایران شاید بتوانند برای این سوال‌ها پاسخی درخور پیدا کنند.

    بار دیگر باید تاکید کرد که هدف این نوشتار، بررسی درست یا غلط بودن شکار یا نقش آن در امر حفاظت نیست. همان‌طور که قرار نیست در این یادداشت، مشارکت و همکاری مردم محلی در یک مفهوم کلی، تایید یا نفی شود. نکته این است که تشکیلاتِ مدعیِ حفاظت از گونه‌ها و طبیعت در اقدامی تاسف‌برانگیز در فروش مجوز شکارِ جانوری کمیاب، همکاری داشته و تا امروز در هیچ یک از صفحات وب‌سایت خود درباره فعالیت در حوزه «توریسم شکار» سخنی به میان نیاورده‌است. موسسه‌ای که می‌گوید شفاف است چرا درباره همدستی و هم‌داستانی با فروش پروانه شکار قوچ لارستان اطلاعاتی منتشر نکرده است؟
    تنها یک بار، آن هم در گزارش عملکرد سال ۹۱ این موسسه نوشته شده است: «در یک پروژه جدید قصد داریم رابطه شکار و حفاظت را بررسی و ضوابط و شرایطی که به موجب آن شکار مدیریت شده می‌تواند در خدمت حفاظت از طبیعت قرار گیرد را مشخص کنیم. در حال حاضر بیشتر اطلاعات مورد نیاز جمع‌آوری شده‌اند ولی برای پردازش و حصول نتیجه به زمان بیشتری نیاز است» (۶). اما بیش از این اطلاعی در دست نیست که آن بنگاه چرا و چگونه در «توریسم شکار» همکاری داشته است.

    در گزارش منتشر شده توسط موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان درباه وضعیت قوچ لارستان (۷) به طور مستقیم و موکد به کاهش شدید جمعیت این علفخوار آسیب‌پذیر اشاره شده است، اما درباره شکار این زیرگونه نایاب به تناقض‌گویی می‌پردازد: «گزینه‌هایی مثل مشارکت با مردم محلی و ایجاد قرق اختصاصی را علاوه بر ممنوع کردن شکار و اعمال حفاظت فیزیکی با گارد مسلح از جمله روش‌هایی دانست که می‌توانند کارآیی زیادی داشته باشد. اگرچه پیشاپیش نباید درباره این روش‌هــا نظر قطعی داشــت. با توجه به نمونه‌های موفقی که امروزه از هر یک از این گونه روش‌های مدیریتی در حفاظت از حیات‌وحش وجود دارد (مثل روش مشارکت با مردم محلی در ایجاد قرق اختصاصی برای قوچ مارخور در پاکستان) باید به عنوان روش‌های قابل اتکا به هر یک توجه کرد و ممنوعیت شکار را تنها ابزار حفاظتی ندانست…»

    در این گزارش عکسی درج شده که اسرافیل شفیع‌زاده، فعال توریسم شکار را در کنار قوچ مرده لارستانی و شکارچی آن نشان می‌دهد. شفیع‌زاده همان کسی است که در «مناظره شکار» (۸) اعلام کرد سه پروانه شکار قوچ لارستان هر کدام به مبلغ ۱۰۰ هزار دلار در آمریکا به طور آزمایشی برای فروش عرضه کرده‌اند. خبرنگاران و انجمن‌های حامی حقوق حیوانات در ایران می‌توانند مسئولان سازمان محیط‌زیست را با این پرسش روبه‌رو کنند که چرا و برچه مبنایی برای جانوری آسیب‌پذیر سه پروانه شکار صادر کرده است؟

    توجیه طرفداران شکار این است که مبالغ به دست آمده از فروش پروانه شکار قوچ لارستان می‌تواند باعث اشتغال‌زایی در منطقه و بهبود وضعیت حفاظتی شود. این نکته کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد که به نظر نمی‌رسد مردم لار نیاز به چنین پول‌هایی داشته باشند. اهالی این بخش از ایران، برای خود بیمارستان فوق تخصصی، فرودگاه، جاده‌ و … می‌سازند و از قضا نسبت به همکاری و سرمایه‌گذاری در قرق خصوصی و حفاظت مناطق جدید ابراز تمایل کرده‌اند. سوالی که کمتر به آن توجه می‌شود این است که آیا زیرساخت‌های لازم برای جلب مشارکت اهالی محلی در لار بوجود آمده و تنها با فروش یک یا چند پروانه شکار مشکلات حل می‌شود؟

     همکاری موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان در فروش پروانه «شکار قوچ کمیاب لارستان»، می‌تواند به اعتماد مردم نسبت به سایر تشکل‌های زیست‌محیطی ضربه بزند. افکار عمومی این سوال را می‌پرسد که آیا می‌توان بعد از این به تشکل‌های حافظ طبیعت و حیات‌وحش اعتماد کرد که به راستی دنبال نجات گونه‌ها هستند یا آن پس و پشت دست‌ در فروش پروانه گونه‌های کمیاب و در معرض انقراض دارند؟ شایسته بود انجمن حیات‌وحش میراث پارسیان به عنوان سازمانی که داعیه حفاظت از حیا‌ت‌وحش دارد به جای همکاری در حراج مجوز شکار، سازمان منفعل محیط‌زیست را مجاب می‌کرد دست از صدور پروانه شکار این قوچ کمیاب بردارد.

    برای اطلاعات بیشتر

    ۱- رپرتاژ آگهی ایرنا (لینک).
    ۲- کامیل جعفری، رییس هیات مدیره موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان است که در وب‌سایت این موسسه «فعال در عرصه‌های طبیعت‌گردی و کمک[رسان] به حفظ حیات‌وحش» معرفی شده است. در وب‌سایت هانتینگ ریپورت نوشته شده او مدیر «شرکت ایران‌سافاری» و از مالکان شرکت «ایران شکار سافاری» در قبل از انقلاب بوده است (لینک). اطلاعات بسیار اندکی در اینترنت از کامیل جعفری وجود دارد. نام او در کتاب «نخجیران از آغاز تا امروز در ایران» (دارآباد، ۱۳۷۴) دو بار در بخش جدول مدال‌آوران شکار ذکر شده است. نخست، برای شکار قوچ البرز مرکزی در ۱۳۵۴ با امتیاز ۲۱۳/۵ و مدال طلا و دوم، برای شکار گراز در منطقه البرز شمالی در سال ۱۳۵۶ با امتیاز ۱۱۵/۱ و مدال نقره.
    ۳- مراد طاهباز در وب‌سایت موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان این گونه معرفی شده است: «عضو فعال در عرصه‌های محیط زیست و میراث فرهنگی». او در سال ۲۰۱۱ در سمیناری با عنوان «شکار در ایران: افسانه، واقعیت و عواقب» شرکت داشته و عضو پنل این سمینار بوده است. او همراه جمعی دیگر چنین معرفی شده است: «سایر کسانی که توافق کرده‌اند که بخشی از پنل باشند «شهروندان سابق» ایران هستند عبارتند از سودی گلابچی، رضا گلسرخی و مراد طاهباز» (لینک).
    ۴- در وب‌سایت قوچ‌های وحشی به فروش پروانه شکار قوچ لارستان با همکاری موسسه حیات‌وحش پارسیان به طور مستقیم اشاره شده است (لینک).
    ۵- مصاحبه جوکار و اشاره به شکار پایدار (لینک)
    ۶- گزارش عملکرد سال ۹۱ موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان (لینک)
    ۷- لینک گزارش بررسی سریع وضعیت قوچ لارستان (لینک)
    ۸- مناظره شکار (https://www.youtube.com/watch?v=ypBOZrfTpDY)

     * آتش‌نوشت – تاملی در قوچ‌فروشی آن موسسه.

  • پول از شما قوچ از آنان؛ حفظ حیات با کشتار/ وبلاگ میهمان

    پول از شما قوچ از آنان؛ حفظ حیات با کشتار/ وبلاگ میهمان

    Animal-Rights-Watch-ARW-7404برای دیدن تصویر بزرگ روی آن کلیک کنید.

    دیده بان حقوق حیوانات/ سام خسروی فرد*: موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان، بنیادی نوپاست که بر اساس اطلاعات وب‌سایتش در مدتی کوتاه تلاش‌های بسیاری در حوزه محیط‌زیست و حیات‌وحش ایران انجام داده است. به عنوان مثال مشارکت در راه‌اندازی سمپوزیمی در لندن با محوریت محیطزیست ایران و یا کمک مالی۱۰۰ هزار دلاری به فاز دوم پروژه حفاظت از یوز‌آسیایی. اما در کنار چنین فعالیت‌هایی به شکار فروشی و توسعه شکار تفریحی هم می‌پردازد.

    این موسسه که در اردیبهشت ۱۳۹۱ ثبت شده خواهری دارد که با نامی مشابه است در آمریکا به ثبت رسیده‌است. افراد کلیدی و مدیران هر دو موسسه کم‌وبیش مشترکند. این بنگاه غیرانتفاعی ایرانی-آمریکایی در اقدامی شگفت‌انگیز با بنیاد قوچ‌های وحشی (Wild Sheep Foundation)، همکاری کرده تا یک راس قوچ لارستان را به مبلغ ۱۰۰ هزار دلار به مزایده گذاشته شود. قوچ لارستان، زیرگونه‌ای آسیب‌پذیر و در خطر است که برخی آن را کوچکترین قوچ جهان می‌دانند.

    وقتی در زمستان سال ۱۳۹۰، یعنی حدود شش ماه قبل از ثبت رسمی موسسه میراث حیات‌وحش پارسیان در ایران گزارش بررسی قوچ لارستان منتشر شد کمتر کسی می‌توانست پیش‌بینی و باور کند که تنها دو سال بعد نام این بنگاه را که در جای‌جای وب‌سایتش از حفاظت سخن گفته در کنار تبلیغ پروانه شکار قوچ لارستان ببیند. به عبارت دیگر گزارشی تدوین شد به‌نام حفاظت و پژوهش اما به کام شکار و شکارچیان فرنگی. در گزارشی که این موسسه درباره وضعیت قوچ‌های در حال انقراض لارستان در ایران منتشر کرده آمده است ۷۰۰ راس از آنها در زیستگاه‌های حفاظت شده و ۵۰۰ راس در مناطق آزاد وجود زندگی می‌کنند. این گزارش فاقد روش‌شناسی مشخص است و البته نام بیژن فرهنگ دره‌شوری را به عنوان یکی از تهیه‌کنندگان بر پیشانی خود دارد. در گفت‌وگویی تلفنی با این اکولوژیست معتبر ایران، مشخص شد کارهای میدانی گزارش را او انجام داده و برآوردش از جمعیت قوچ لارستان در مناطقی که مورد بررسی قرار داده در خوش‌بینانه‌ترین حالت ۲۵۰ راس است.

    موسسه میراث حیات‌وحش پارسیان (Persian Wildlife Heritage Foundation) را در ایران و خواهر دوقلویش به نام بنیاد حیات‌وحش پارسیان (Persian Wildlife Foundation) را در آمریکا ثبت کرده‌اند. در وب‌سایت هر دو عنوان شده که چرخ اقتصادی آنها بر پایه کمک‌های مردمی و اعانه می‌گردد. وب‌سایت بنیاد حیات‌وحش پارسیان، رنگ و لعاب و تنوع صفحات خواهر ایرانی را ندارد و صفحاتش دیر به دیر به روز می‌شود.

    موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان، یا همان خواهر ایرانی، خود را در وب‌سایتش چنین توصیف می‌کند: «برای کمک به حفظ طبیعت و حیات وحش ایران و جلوگیرى از نابودى جانوران این کشور و زیستگاه‌هاى آنها، که به دلیل رشد جمعیت و توسعه محدوده‌هاى فعالیت انسانى بسیار آسیب‌پذیر شده‌اند، تشکیل شده است. ما بر این باوریم که پیشبرد اهداف حفاظتى جز از طریق همکارى مردم با مسولان امکان‌پذیر نیست. مردم به عنوان میراث‌داران این طبیعت کهن در نگه‌دارى از آن و تحویل بی‌کم و کاستش به نسل‌های آینده مسولند. به همین ترتیب، مسولان نیز وظیفه دارند تا از این میراث پرارزش به درستى امانت‌دارى کنند.» بر اساس آنچه در وب‌سایت این بنگاه آمده، هدف و ماموریت اعضای آن گسترش آگاهى‌هاى عمومى درباره ضرورت پاسدارى از طبیعت و حیات‌وحش ایران و ترویج ارزش‌های این میراث کم نظیر از یک سو و تعریف و اجراى طرح هاى علمى و سنجیده براى کمک به حفظ گونه‌هاى در معرض خطر و زیستگاه‌هاى شکننده حیات‌وحش است. ‌پیش از اجراى هر گونه طرحى پژوهش‌هاى دقیق صورت مى‌گیرد و عواملى که مسبب اصلى به خطر انداختن بقاى گونه‌های پرارزش این سرزمین است مشخص مى‌شود.»

    در هیچ‌یک از صفحات وب‌سایت این بنگاه از فعالیت در حوزه شکار سخنی به میان نیامده است. با این حال شماری از بنیانگذاران این موسسه شکارچیان شناخته شده و صاحبان شرکت‌های سافاری و شکار هستند. به علاوه، هومن جوکار، مدیر پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی و یکی از مدیران ارشد موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان بر لزوم اجرای طرح شکار پایدار تاکید کرده است. جوکار حدود حدود سه ماه پیش از تبلیغ فروش پروانه شکار ۱۰۰ هزار دلاری قوچ لارستان درباره ترویج شکار پایدار داد سخن داده است. به گزارش پایگاه دیده‌بان محیط‌زیست و حیات‌وحش ایران، جوکار ۱۳ مهرماه سال گذشته در همایش یوز آسیایی گفته است: «در فاز دوم پروژه حفاظت از یوز آسیایی، مدل مشارکتی دنبال می‌شود تا بتوانیم محصولات حفاظت را در اختیار مردم قرار دهیم که در سه سایت مختلف با رویکرد توسعه اکوتوریسم، چرای دام پایدار و اصولی و شکار پایدار اجرا می شود.» حمایت مدیر پروژه یوز از شکار پایدار برخی را متعجب کرد. اما اینک می‌توان دریافت که چرا یکی از مدیران موسسه‌ای که به فاز دوم پروژه یوز ۱۰۰ هزار دلار کمک کرده، در پی استقرار شکار به اصطلاح پایدار است.

    به نظر می‌رسد آنچه جوکار و شرکا در موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان دنبال می‌کنند همان مدلی است که سال‌ها پیش در کشورهای توسعه یافته و به ویژه آمریکا با موفقیت به اجرا درآمد. تجربه‌ای که پیش از انقلاب نیز در ایران پایه‌گذاری شد اما خیلی زود شکست خورد. شرکت‌های سافاری و شکار، مجالی برای بهره‌برداری و منتفع شدن مردم محلی باقی نگذاشتند و سود سرشار ناشی از شکار توریستی به جیب سهام‌داران آن شرکت‌ها سرازیر می‌شد. بدین‌ترتیب چندان دور از ذهن نیست که همان چرخه معیوب باز تولید شود.

    به دلیل روابطی که مدیران و اعضای موسسه میراث حیات‌وحش پارسیان با هنرمندان، دانشگاهیان و افراد ذی‌نفوذ دارد چهره‌ای موجه از خود ارائه کرده است. اما حضور کم‌رنگ این موسسه در رسانه‌ها، هر دلیلی که داشته باشد، نشانه‌ای است از عدم شفافیت در عملکرد آن. گرچه این موسسه می‌گوید با آگاه‌سازی مردم قصد دارد طبیعت را حفاظت کند اما در عرصه اطلاع‌رسانی عمومی کمتر ظاهر می‌شود. به عنوان مثال، این بنگاه با همکاری بنیاد میراث ایران سمپوزیمی در لندن برگزار کرد که کمتر بازتابی در رسانه‌های داخلی داشت و تنها بی‌بی‌سی فارسی، رادیو زمانه و کیهان لندن آن را پوشش دادند. بدین‌ترتیب چگونه می‌توان باور کرد که قصد و هدف‌ این تشکیلات آگاه‌سازی مردم و کمک گرفتن از میراث‌داران واقعی طبیعت ایران است؟

    از آنجایی که موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان خود را پاسخ‌گو و شفاف معرفی می‌کند، انجمن‌های حمایت از حیوانات و طرفداران محیط‌زیست شاید بتوانند ضمن تماس با این بنگاه نو‌پا از دلایل همکاری در فروش پروانه شکار پرده‌برداری کنند. تا پیش از آن همکاری در فروش پروانه ۱۰۰ هزار دلاری شکار قوچ لارستان، این زیرگونه در معرض انقراض، توسط موسسه‌ای که مدعی حفاظت، پژوهش و بهسازی مناطق تخریب‌شده است را می‌توان به مثابه بر ملا شدن اهداف پنهان بنیانگذارن آن ارزیابی کرد، اهدافی که خلاصه اش می‌شود: به نام حفاظت به کام شکار.

     آیا بعد از این می‌توان به تشکل‌های محیط‌زیستی اعتماد کرد؟ یا باید آنها را در ردیف شرکت‌های سافاری و شکار قرار داد؟

    * آتش‌نوشت
    ___________________________________

    چگونه سایه انقراض بر سر گونه‌های نادر ایرانی گسترده‌تر می‌شود؟ (۲)/ وقتی محافظان محیط زیست، مدافع «شکار» از نوع «تروفه» می‌شوند!

    انتقاد یک تورگردان حیوان کشی: شکار ضامن بقای حیوانات در خطر انقراض است!/ طرح ادعاهای واهی در رسانه ها برای پول خون حیوانات

    تمدید فاز جدید پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی / اجرای مدل مشارکت مردم در حفاظت از زیستگاه های یوزپلنگ آسیایی

    چرا تروفه؟/ توجیهاتی برای کشتن ارزشمندترین نمونه های جانوری

    کارتون: خودت خوشت میاد؟/ ۲- شکار تروفه

    مناظره با موضوع شکار و صید: دفاع از شکار نقض حقوق حیوانات است

     

  • قورباغه حرام گوشت هم به لیست کشتار کشور اضافه شد

    قورباغه حرام گوشت هم به لیست کشتار کشور اضافه شد

    دیده بان حقوق حیوانات: پایش پرس نوشت: باید به انواع کلاس های آموزشی که در کشور برگزار می شود، کلاس آموزش «پرورش قورباغه» را هم اضافه کنید، پرورش برای صادرات و فروش. کلاس هایی که با پرداخت 300 تا 400 هزار تومان در 10 جلسه به شما پرورش قورباغه را آموزش خواهند داد و شما با پرداخت 50 هزار تومان می توانید جزو آموزش این کار را نیز خریداری کنید. این کلاس ها بیشتر در تهران که هیچ گونه قورباغه و برکه ای برای پرورش قورباغه ندارد و چند شهر شمالی برگزار می شود. در تبلیغ یکی از این کلاس ها که تصور قورباغه ای سبز رنگی هم با دستکش قرمز رنگ بوکس در کنار آن کشیده شده، نوشته :« پرورش قورباغه راهی پر سود برای پول درآوردن.»

    قورباغه حیوانی است که شاید به صدایش در ایران مشهور باشد مخصوصا از نوع درختی اش که «داروک» خوانده می شود و در شمال کشور محلی ها معتقدند نوید باران را می دهد یا به خاطر ضرب المثل «آب که بالا می رود، قورباغه ابوعطا می خواند» به ادبیات روزمره زندگی ما راه یافته باشد اما برعکس کشور ما این حیوان جست چابک در بسیاری از کشورهای دیگر به دلیل « گوشت رانش» شهرت بسیاری برای خود دست و پا کرده است، گوشتی که در رستوران های بسیار گران قیمت به روش های مختلف از جمله خوراک پخته و سرو می شود و در بسیاری از کشورهای جهان به صورت کنسروی هم به فروش می رسد. البته همین موضوعات و به اضافه پوست قورباغه و کمپوست این حیوان باعث شده تا قورباغه و پرورش آن در جهان به تجارتی پر سود تبدیل شود و کشورهایی که شرایط آب و هوایی مناسبی برای پرورش این حیوان دارند برای پرورش و فروش و صادرات آن دست به کار شوند.

    در این بین شرایط آب و هوایی مناسب در ایران هم می تواند علتی باشد تا در سال های گذشته گروهی به فکر پرورش قورباغه در کشور و صادرات و فروش آن باشند. البته در این بین باید توجه داشت که به دلیل اینکه خوردن گوشت و تمام مشتقات حاصل از قورباغه در کشور از سوی علمای دینی حرام اعلام شده در کشور تنها امکان پرورش و صادرات گوشت و پوست قورباغه وجود دارد و نه فروش گوشت آن.

    ایران پیش از انقلاب یکی از کشورهای صادر کننده گوشت قورباغه به کشورهای دیگر مانند ترکیه، فرانسه، آلمان، ترکمنستان، آذربایجان، ارمنستان و بسیاری از کشورهای دیگر بود و در آن زمان تنها قورباغه کشور که گوشت آن قابلیت صادرات داشت ( قورباغه رانا) شکار، پرورش و صادر می شد ولی با پیروزی انقلاب و به دلیل فتوای علما پرورش و صادرات قورباغه از کشور ممنوع شد. باید این نکته را هم در نظر گرفت که به دلیل شکار بیش از اندازه قورباغه رانا نسل این نوع قورباغه به صورت کلی در کشور در حال انقراض قرار گرفت و این نوع قورباغه به شدت کمیاب و نادر شد. اما ممنوعیت پرورش قورباغه باتوجه به پتانسیل کشور برای پرورش این حیوان و اشتغال زایی بعد از پیگیری های بسیار از حدود سال 86 از سوی سازمان دامپزشکی کشور و با گرفتن فتوا از علمای دینی برداشته شد.

    مهرماه سال 86 سلطانی نماینده ولی فقیه در سازمان دامپزشکی اعلام کرد پرورش قورباغه از نظر شرعی اشکال ندارد اما مصرف گوشت آن مشکل شرعی دارد و پرورش آن تنها باید برای صادرات صورت گیرد. او گفت وقتی بخش خصوصی مراجعه می‌کند و آماده سرمایه‌ گذاری در بخش های این چنینی هستند نباید محدودیت شرعی برای آن ها قائل شد.

    بعد از این اعلام نظر سازمان دامپزشکی عده ای در کشور به فکر گرفتن مجوز برای احداث مزارع پرورش قورباغه و صادرات آن افتادند و در این بین اولین فردی که در کشور مجوز لازم را گرفت «رضا شفایی» کارشناس امور دامی بود. فردی که البته به دلیل زندگی در جنوب کشور هیچگاه فرصت راه اندازی مزرع پرورش قورباغه را پیدا نکرد اما باتوجه به تحقیق و تخصص در امور دامی در حال حاضر به مشاور طرح های پرورش قورباغه در کشور تبدیل شده است. او با سخت خواندن کار پرورش قورباغه به پایش می گوید:« مجوزهای لازم را باید از سازمان دامپزشکی و وزرات بهداشت، محیط زیست و سازمان هایی از این دست گرفت اما اولین قدمی که برای این کار باید برداشت داشتن طرحی توجیهی است که این موضوع هم تنها با بررسی های بسیار و تلاش به دست می آید؛ افرادی هستند که طرح توجیهی در کشور می نویسند اما تا خود فرد تلاش نکند امکان راه اندازی مزرع پرورش قورباغه را نخواهد داشت به خاطر اینکه پروش قورباغه کار بسیار سخت و طاقت فرسایی است و من معمولا به کسی پیشنهاد نمی کنم مگر اینکه حس کنم واقعا کننده است. راه اندازی مزرع قورباغه مثل پرورش قارچ نیست که هرکسی بعد از رفتن به کلاس بخواهد مزرعه پرورش قورباغه بزند.»

    پرورش قورباغه چقدر سرمایه می خواهد؟

    او با اشاره به اینکه خیلی از افراد در سال های گذشته خواسته اند این کار را انجام بدهند و معمولا هفته ای دو تماس برای مشاوره گرفتن درباره پرورش قورباغه دارد، می گوید:« تنها دو نفر در کشور توانسته اند مزرعه قورباغه بزنند که هر دو هم در شمال هستند. یک نفر از آن ها از پیش از انقلاب پدر بزرگش مزرعه قورباغه داشته است و نفر بعدی هم بعد از کلی تحقیق و بررسی اقدام به احداث مرزعه قورباغه کرده است.»

    زدن مزرعه قورباغه به جز مجوزهای لازم نیازمند سرمایه ای نسبتا زیاد است. بررسی های پایش نشان می دهد زدن هر مزرعه پرورش قورباغه به جز زمین ( بسته به تعداد قورباغه ها و گستردگی کار باید بین  یک تا سه هکتار باشد) نیازمند حداقل 200 تا 300 میلیون تومان بودجه برای تجهیز مزرعه، فنس کشی و خرید قورباغه مولد و وارد کردن آن به کشور است. هر جفت قورباغه مولد 3 تا 4 میلیون تومان قیمت دارد.

    باید این نکته را هم مورد توجه قرار داد که تنها تعداد محدودیتی از انواع قورباغه های جهان قابلیت مصرف گوشتی و پوستی را دارند و در بین انواع قورباغه ها، قورباغه های به شدت سمی هم وجود دارند، بنابراین پرورش قورباغه کاری به شدت تخصصی است و افرادی که در کشور قصد پرورش قورباغه را دارند باید باتوجه به شناسایی کشورهای دارند قورباغه خوراکی مولد ( قورباغه هایی که امکان زاد آوری دارند) مثل اندونزی و برزیل اقدام به خرید و واردات این قورباغه ها برای پرورش کنند. در حال حاضر قورباغه های دو مزرعه پرورش قورباغه کشور در شمال ایران از کشورهای برزیل و تایوان وارد شده اند و در ایران قورباغه هایی برای پرورش وجود ندارد.

    قورباغه های مولد خریداری شده باید با ضوابط و قرنطینه وارد کشور شوند و معمولا یک ماه در نقاط مرزی برای بررسی سلامت قرنطینه می شوند و بعد مجوز لازم برای واردات آن ها داده می شود و به مزرعه برای پرورش می روند. مزارع قورباغه باید در شرایطی خاص و دور از محیط زندگی عمومی مردم باشند و قورباغه ها هم در فنس کشی های مخصوص نگهداری می شوند.

    با ورد قورباغه ها به مزارع کار پرورش تازه شروع خواهد شد. هر قورباغه مولد بعد از 2 تا 3 ماه حداقل 300 هزار تخم خواهد گذاشت که درصد کمی از آن ها در نهایت قورباغه گوشتی خواهند شد زیرا هر قورباغه برای اینکه به قورباغه ای گوشتی تبدیل شود و تقریبا به اندازه یک مرغ برای مصرف برسد حداقل دو سال طول خواهد کشید. موضوعی که نشان می دهد بازگشت سرمایه پرورش قورباغه در چند سال ابتدایی خیلی سریع نخواهد بود. رضا شفایی دراین باره می گوید:« هر مزرعه دار حدودا بعد از دو تا سه سال می تواند تولید گوشت خود را شروع کند و حدود 3 تا 4 سال بعد صادرات گوشت شروع خواهد شد زیرا مشتری های خارجی شما حداقل میزانی خاص از گوشت را هز سال از شما می خواهند و برای اینکه به آن میزان از تولید برسید چند سال زمان نیاز است.»

    او می گوید:« یکی از مزارع پرورش قورباغه در شمال کشور که روی قورباغه های گوشتی کار می کند یکی، دو سال هست که به تولید گوشت رسیده ولی هنوز میزان تولید به اندازه کافی نرسیده بنابراین زیر نظر مشتری خارجی خود گوشت را در حال حاضر در سردخانه فریز کرده است و فکر کنم از سال دیگر با رسیدن حجم گوشت قورباغه به اندازه کافی، صادرات را شروع خواهد کرد.»

    او می گوید:« پرورش قورباغه بعد از رسیدن کار به نتبجه لازم و چندین سال زحمت تجارتی پر سود و پر مشتری خواهد بود و از بسیاری از کشورهای جهان از ترکیه و ارمنستان گرفته تا فرانسه و کشورهای اروپایی و غربی مشتری خوب دارد.»

    گوشت قورباغه کیلویی چند است؟

    گوشت قورباغه بسته به نوع مشتری و کشور سفارش دهنده و البته نوع گوشت و نوع  قورباغه متفاوت است اما پر طرفدارترین بخش بدن قورباغه که مشتری های پروپاقرص بسیاری در رستوران های جهان دارد، ران قورباغه است که بین 20 تا 30 دلار در هر کیلو قیمت دارد. بخش های دیگر گوشت بدن قورباغه هم بین 10 تا 20 دلار قیمت دارد. هر قورباغه گوشتی تقریبا بین 2 تا 3 کیلوگرم گوشت خواهد داشت و به این ترتیب فروش و صادرات هر قورباغه گوشتی می تواند به صورت میانگین بین 100 تا 120 هزار تومان ارزش افزوده داشته باشد.

    ______________________________

    پشت پرده صادرات قورباغه در ایران

    سرو قورباغه زنده در ژاپن/ تصویر

  • خودخوری یک مار!/ تصویر

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/2/13/369830_453.jpg

    دیده بان حقوق حیوانات: ماری در یک فروشگاه حیوانات پیش از اینکه به قیمت ۷۱۷ دلار فروخته شود نیمی از بدن خودش را خورد.

    به گزارش همشهری آنلاین، انتشار فیلم خودخوری مار توسط صاحب فروشگاه واکنش‌های گوناگونی را در شبکه اینترنت به همراه داشت.

    بسیاری انتقاد کردند که چرا صاحب فروشگاه جلوی کار این مار را نگرفته است.

    گفتنی است پاشیدن آب سرد به این خزنده موجب می‌شود او دمش را رها کند.

  • تفنگت را زمین بگذار

    دیده بان حقوق حیوانات/ سیدمحمد هاشمی*: سلام!

    من یک قوچ نرهستم . دریکی ازمناطق حفاظت شده میان کوه وصخره های بلند زندگی می کنم. دوستانم گفته اند برای توچیزی ننویسم . گفته اند بی فایده است . اما من نظردیگری دارم . می دانم بعضی ازشما آن قدرسنگ دل وبی رحم هستید که صدای ضجه های شکارهم بیدارتان نمی کند ؛ اما اگربتوانم با این نامه فقط تو را بیدارکنم تا تفنگت را زمین بگذاری ودیگرحیوانی را شکارنکنی به هدفم رسیده ام .

    این روزها آن قدرشکارچی ها زیاد شده اند که هرصبح وقتی ازخواب بیدارمی شویم وازلابه لای صخره ها بیرون می آییم ، نمی دانیم آیا تا شب زنده می مانیم یا نه . هرلحظه منتظریم تا لوله ی تفنگی ازپشت صخره ای بیرون بیاید وصدای گلوله ای را بشنویم . آن وقت یکی ازما غرق درخون روی سنگ ها می افتد. بعد تورا می بینیم که شاد وخندان نزدیک می شوی ولاشه را بردوش می گیری تا خانواده ات با گوشت آن غذایی درست کنند وساعتی را خوش بگذرانند .

    دراین لحظات ، بعد ازخدا ، تنها کسانی که با چشم های نگران مراقب ما هستند محیط بانانند . هرچند تعدادشان کم است ؛ اما همین مقدارهم غنیمت است . هروقت محیط بانی را دوروبرخود می بینیم ، آسوده خاطریم . تنها آن لحظه است که آسوده می چریم وبره هایمان بازی می کنند وازصخره ها بالا وپایین می پرند . محیط بانان خستگی نمی شناسند . درزمستان وقتی چند متربرف می بارد و هرلحظه ازگرسنگی درانتظارمرگ هستیم ، آن ها هستند که علوفه بردوش می گیرند وپای پیاده کیلومترها می آیند تا غذایی به ما برسانند . گاهی حتی جان خود را به خطرمی اندازند . همین چند روزپیش بود که یکی ازمحیط بانان منطقه ی من با شکارچیان درگیرشد . آن ها با تفنگ وتبروچاقو افتادند به جان محیط بان . من ازپشت صخره نگاه می کردم . کاری ازدستم برنمی آمد . آرزو کردم ای کاش پلنگ بودم .آن وقت می پریدم وگلویشان را به دندان می گرفتم وخفه شان می کردم . نمی دانم آن محیط بان زنده است یا نه .

    بارها تصمیم گرفتم ازاین جا بروم ؛ اما بعد پشیمان شدم . شکارچی همه جا هست . تازه اگربروم با خطرجاده ها چکارکنم ؟ کمی پایین ترجاده ای هست که به راحتینمی شود ازآن عبورکرد . ازیکی شنیدم هفته ی قبل یک پلنگ ویک شغال درهمین جاده با خودروهای عبوری تصادف کرده اند وکشته شده اند . همین جا بمانم بهتراست .

    این سال ها ما با خطرزاده می شویم . با خطرزندگی می کنیم وبا خطرمی میریم . ما حتی ازرفتن به آبگیری که همین نزدیکی هاست می ترسیم .حاضریم تشنگی را تحمل کنیم ؛ اما آن جا نرویم .آخرتو گاهی کنارآبگیرها تله های آهنی می گذاری . کافی ست پایمان به آن جا برسد ، حتماً گرفتارمی شویم .

    من مدت هاست دنبال یک جفت می گردم . گاهی با نرهای دیگرمبارزه می کنم وپیروزهم می شوم . اما الان طوری شده که ماده ها کمترمیل به باردارشدن دارند . فصل زاد و ولد که می شود ، تو با دوستانت کمین می کنی وبره های تازه متولد شده را جلوی چشم مادران شان می گیری وبا خود می بری . البته این کارهولناک بیشتربا کشتن مادران همراه است . بره ها چند ماهی هم بازی بچه هایت می شوند وبعد هم گوشت شان خوراک چند شب خانواده ات خواهد شد . من به ماده ها حق می دهم که ازباردارشدن بترسند . چون بارها اشک آن ها را دیده ام . بارها درفراق بره ها ، صدای ناله شان را تا خود صبح شنیده ام . تو ندیده ای ؟ نشنیده ای ؟ یاد مادرم افتادم که دوسال پیش شکارش کرده ای . می گفت شکارچی شکارچی های قدیم . لااقل آن قدرمعرفت داشتند که به قوچ های باردارشلیک نمی کردند . اما من این سال ها چندین باربه چشم خود شلیک شکارچی ها را به سمت قوچ های باردار [میش های باردار] دیده ام .

    خسته ات کردم . عین این نامه را چند تا نوشته ام وجایی در شاخ خودم وشاخ قوچ های دیگرپنهان کرده ام ، طوری که به راحتی آن را ببینی . شاید فردا هم بیایی ویکی ازقوچ ها را شکارکنی . اگرنامه به دستت رسید ، اول خوب آن را بخوان ، بعد تفنگت را زمین بگذارو بیدارشو .

    * تابناک: سیدمحمد هاشمی – ساری

  • نسل کشی ماهی ها با مواد منفجره!

    دیده بان حقوق حیوانات: یک لحظه انفجار رخ می دهد و دقایقی بعد لاشه ماهی ها روی آب شناور می شود؛ همین نزدیکی، جایی نزدیک شیراز؛ در دریاچه سد درودزن. برخی با انداختن مواد منفجره داخل آب، آبشش ماهی ها را پاره می کنند تا آنها را صید کرده و در بازار بفروشند. می گویند یک انفجار کافی است تا در چند دقیقه بتوان صدها کیلو ماهی را بار وانت کرد و برد.
    به گزارش خبر جنوب مدیر کیفیت آب منطقه ای فارس می گوید بارها از این که چنین اتفاقی برای ماهی ها رخ داده، خبردار شده است. او ادامه می دهد: «این جنایتی جبران ناپذیر در محیط جانوری است. البته گشت های محیط زیست نظارت می کند. ولی سودجویان می توانند در چند دقیقه صدها کیلو ماهی را به این شیوه صید کنند.»
    از قرار ماهی هایی چون قزل آلا و کپور در آب دریاچه سد زندگی می کند. فصل صید هم عمدتا از اواخر اردیبهشت شروع می شود و در طول تابستان ادامه دارد.
    آیا دریاچه سد درود زن آلوده می شود؟
    آنگونه که مدیر کیفیت آب منطقه ای فارس می گوید ورود فاضلاب های کشاورزی، صنایع کشاورزی، انسانی، روستایی و… به آب دریاچه تهدیداتی متوجه آن خواهد کرد. به گفته وی کشاورزی در بالادست سد با کود شیمیایی و همچنین نبود سیستم تصفیه فاضلاب در مرکزهای پرورش ماهی و ورود پساب این مرکزها به آب رودخانه کر خطر آلودگی آب دریاچه را بیشتر می کند. البته مدیر کیفیت آب منطقه ای فارس به این نکته هم اشاره می کند که هم اکنون نیترات آب سد عدد 3 است. به باور او کیفیت آب دریاچه را از آب معدنی هم بیشتر می کند.
    احمدرضا عیسایی با تاکید براینکه وضع آب دریاچه سد هم اکنون مطلوب است و باید این وضع را حفظ کرد، ادامه می دهد: «ما روزانه آب دریاچه را پایش می کنیم. خوشبختانه تاکنون هیچ مورد غیراستانداردی مشاهده نشده و به شهروندان با اطمینان می گویم که خیالتان راحت باشد آب سد درودزن کیفیتی با استاندارد جهانی دارد، ضمن اینکه این آب قبل از استفاده برای شرب به طور کامل تصفیه شده است.»
    20 درصد آب شرب مصرفی مردم شیراز از سد درودزن می آید. عملیات اجرایی خط دوم انتقال آب شیراز هم با سرعت در حال اجراست. به زودی این سد باید 40 درصد آب شرب مصرفی شهروندان شیرازی را تامین کند. سد درود زن بخشی از آب مصرفی روستاها و شهرهایی پایین دست خود را هم تامین می کند. بنابراین آلودگی آب دریاچه در دراز مدت می تواند امنیت آب شرب نزدیک به یک میلیون نفر را به خطر بیندازد. عیسایی هشدار می دهد که با ادامه خشکسالی و کمبود بارندگی غلظت مواد آلاینده ای که از زمین های بالادست سد وارد دریاچه می شود بیشتر خواهد شد، برای همین مدیریت بحران و شورای تامین استان باید برای جلوگیری از بروز این بحران فکری کند. او می افزاید: «در بالادست بیشتر سدها همواره تعدادی روستا و زمین کشاورزی وجود دارد که آب های برگشتی آنها به رودخانه ها وارد می شود. وقتی این آلودگی ها به رودخانه راه پیدا کند به نوعی با آب رودخانه خودپالایی می کند. در نهایت هم آلودگی های باقی مانده به پشت سد می رسد و مقدار زیادی از آن ته نشین شده و غلظت نیترات را کمتر می کند.»
    عیسایی ادامه می دهد: «تداوم خشکسالی و کاهش حجم آب پشت سد می تواند در بالاتر رفتن غلظت آلایندگی موثر باشد. به همین خاطر در سال های اخیر تلاش کرده ایم که از توسعه کاربری های فاضلاب زا در بالادست درودزن جلوگیری کنیم. باید راهکاری بیابیم که بیش از این پساب وارد رودخانه نشود.»
    سد درودزن نزدیک به یک میلیارد مترمکعب گنجایش دارد. در 8 سال اخیر هرگز ظرفیت این سد به طور کامل پر نشد. امسال اندکی بیشتر از 500 میلیون مترمکعب از حجم سد، آبگیری شد. با رهاسازی بخشی از آب پشت سد برای کشاورزی در روزهای آینده حجم آب سد به 300 میلیون مترمکعب کاهش می یابد که این هم باید برای پایداری سد نیاز است. عیسایی به تهدیداتی اشاره می کند که در بالادست سد وجود دارد: «پساب بیش از 90 درصد مرکزهای پرورش ماهی در سراسر کشور تصفیه نمی شود. در بالادست درودزن هم نزدیک به 10 مرکز پرورش ماهی وجود دارد.»
    او هشدار می دهد: «با این وضع و با توجه به اینکه خط دوم انتقال آب از درودزن هم دارد به سرعت اجرا می شود باید شورای تامین استان و مدیریت بحران برای این وضع فکری کرده و به هیچ وجه در حوزه آب ریز سد هیچ مجوز جدیدی صادر نشود. البته ما با همه این تفاسیر روزانه آب سد را پایش می کنیم و تاکنون مشکلی نبوده است.»
    زمین های بالادست چه بر سرِ آب ها می آورند؟
    آن طور که مدیر کیفیت آب منطقه ای فارس می گوید یکی از موارد مشاهده در آب سدها، فسفات است که از کود شیمیایی مصرفی در زمین های کشاورزی به رودخانه و سپس و دریاچه سدها راه پیدا می کند. چیزی که نتیجه استفاده بی رویه کشاورزان از کودهای شیمیایی است. این موضوع، شکوفایی جلبک و کاهش اکسیژن آب را به دنبال دارد و باعث می شود آب، رنگ و بو بگیرد. این تغییر طعم و بو طی چند سال گذشته در مواردی در فارس رخ داد. او ادامه می دهد: «از اکنون باید مدیریت ریسک را جایگزین مدیریت بحران کنیم. مدیریت آب را باید از سرچشمه شروع کرده و نباید گذاشت که سرچشمه های آب آلوده شود. جهاد کشاورزی وظیفه دارد که بر سم و کود نظارت کند.»
    عیسایی تاکید می کند: «برخی کودهای فسفات که از آفریقای جنوبی وارد می شود و کشاورزان از آن استفاده کردند به فلز کادمیوم آغشته بود. کادمیوم اگر وارد دانه برنج شود و غلظت آن بالا برود بیماری های بسیاری در پی دارد. مشابه این اتفاق سال ها پیش در ژاپن رخ داد و بسیاری به بیماری هایی چون سرطان و راشیتیسم دچار شدند و نوزادان هم اغلب عقب مانده زاده می شدند.»
    آن زمان این بیماری به «میامیا» معروف شد. هم اینک هم بخش عمده زمین های بالادست دریاچه سد درودزن، زمین های کشت برنج است. مدیر کیفیت آب منطقه ای فارس می افزاید: «یک سری از کودهای فسفات وارد شده از آفریقای جنوبی مشکوک به آلودگی کادمیوم بود. از این رو جهاد کشاورزی وظیفه دارد که کودهای بیولوژیک را جایگزین کودهای شیمیایی کند.»
    او با اشاره به اینکه کشاورزان هم باید از استفاده بی رویه کودهایی که از آفریقای جنوبی وارد می شود خودداری کنند ادامه می دهد: «کاربرد کودهای شیمیایی مشکوک به کادمیوم باعث ورود این فلز به آب می شود و نباید از آنها استفاده کرد. من به کشاورزان توصیه می کنم که از تجربه کارشناسان جهاد کشاورزی بهره گرفته و از استفاده بی رویه کودهای فسفاته و نیتراته خودداری کنند. این استفاده غیراصولی از انواع کودهای شیمیایی در نهایت به زیان کشاورزان هم هست زیرا بافت خاک را از هم می پاشاند و میزان محصولات را در سال های آینده کاهش می دهد. بسیاری از سمومی که امروزه از چین به کشور وارد می شود هم استاندارد نیست.»
    اینک به جز کمبود آب نگرانی دیگری هم پیش روی حیات در فارس هست؛ آلودگی منابع آب. چیزی که کارشناسان می گویند به صورت خزنده دارد در فارس گسترش پیدا می کند و می تواند فاجعه ای را رقم بزند.

    ______________________

    رفتار کثیف صیادان و صید ماهی با شوکر الکتریکی/ فیلم

  • صید کوسه‌ای نادر در جهان توسط ژاپنی‌ها/ تصویری

    دیده بان حقوق حیوانات: کوسه‌ای نادر در جهان به طول 4 متر و وزنی حدود 680 پوند با دهانی بسیار بزرگ در آب‌های ژاپن توسط ماهیگیران گرفته شد.

    به گزارش خبرگزاری فارس، در هفته گذشته کوسه‌ای نادر در جهان توسط ماهیگیران در آب‌های ژاپن گرفته شد که متاسفانه زنده نبود. از زمان کشف آن در سال 1976 تنها 50 نمونه از آن مشاهده شده است.

    مردم شهر «شیزوکا» در جنوب ژاپن بعد از گرفتن کوسه آن را کالبد‌ شکافی کردند چون تا به حال چنین کوسه‌ای مشاهده نکرده بودند؛ این کوسه به طول 4 متر، 680 پوند وزن دارد و دارای دهانی بزرگ با دندان‌هایی کوچک در عمق بین 300 تا 1100 متری آب‌ها زندگی می‌کند و در طول شب به سطح آب می‌آید تا غذایی پیدا کند؛ اندازه این گونه به 5 متر و نیم می‌رسد و برای انسان‌ها بی‌خطر است البته این کوسه در عمق 800 متر گرفته شده است.

    به گفته محققان این نوع کوسه در 23 میلیون سال پیش زندگی می‌کرده است که هنوز اطلاعات دقیقی در مورد مقدار غذای آن ندارند. این کوسه تاکنون در اقیانوس آرام، اقیانوس اطلس و اقیانوس هند مشاهده شده است و در این اواخر در ژاپن، فیلیپین و تایوان نیز مشاهده شده است.

  • کشتار بی رحمانه سوسمار در عربستان/ تصویری +16

    کشتار بی رحمانه سوسمار در عربستان/ تصویری +16

    Animal-Rights-Watch-ARW-Warning16

    دیده بان حقوق حیوانات: چند جوان عربستانی پس از شکار تعداد بی‌شماری سوسمار، تصاویری را از این اقدام بی‌رحمانه خود منتشر کردند.

    به گزارش شبکه خبر سایتها و شبکه‌های اجتماعی با انتشار تصاویری از وانت این جوانان عربستانی که از سوسمارهای شکار شده لبریز شده است، تأکید کردند که این کار تهدیدی برای این گونه از جانوران  است.

    فعالان در اینترنت با ابراز تعجب از شکار این جانوران، این کار را نوعی نسل کشی توصیف کردند که منجر به انقراض این گونه مشهور جانوری در صحرای عربستان می شود. برخی کاربران هم به این جوانان عربستانی یاد آور شدند که آنان هنوز در عربستان زندگی می کنند و نه سرزمینهایی از قاره آفریقا که از گرسنگی رنج می برند.

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/2/10/368656_746.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/2/10/368657_341.jpg