برچسب: تقابل

  • برای ابطال مجوز کشتار خرس، باید به کوه زد/ وقتی «بیانیه‌نویسی» برای مدافعان محیط زیست اولویت بالاتری دارد

    برای ابطال مجوز کشتار خرس، باید به کوه زد/ وقتی «بیانیه‌نویسی» برای مدافعان محیط زیست اولویت بالاتری دارد

    Animal-Rights-Watch-ARW-8338

    دیده بان حقوق حیوانات: از انتشار نامه سرگشاده پنجاه تشکل محیط زیستی به رئیس جمهور تا منتشر شدن جوابیه سی تشکل محیط زیستی در محکوم کردن آنچه استفاده غیرقانونی از لوگویشان در نامه خوانده شده، در روزهای گذشته آنقدر از سمن‌های محیط زیستی خبر منتشر شده که کارکرد این تشکل‌های پرشمارِ مردم نهاد برایمان سؤال برانگیز شود.

    این بار پیرمرد مجروح شد؛ دفعه بعد نوبت کیست؟

    به گزارش «تابناک»، در حالی که انبوه سمن‌های زیست محیطی مشغول نامه نگاری به رئیس جمهور و محکوم کردن تندروی‌های برخی هم‌قطاران، دعوت یکدیگر به اعتدال و البته جعلی خواندن مستندات و ادعاهای هم هستند، اخباری به گوش می‌رسد که اگر بگوییم کم‌کاری این سمن‌ها در پس آن‌ها آشکار است، سخنی به اغراق نگفته‌ایم.

    از جمله این اخبار، حمله حیواناتی چون خرس در مناطق کوهستانی نقاط ‌کشورمان به روستانشینان، ‌به ویژه چوپانان است که با توجه به سرمای هوا و کاهش منابع غذایی در طبیعت ـ که موجب نزدیک شدن ساکنان حیات وحش به محدوده زندگی انسان‌ها شده ـ همواره در فصول سرد سال بر شمارشان به شدت افزوده می‌شود.

    طی روزهای گذشته، زمانی که تیم‌های امدادی هلال احمر در شهرستان ایذه برای نجات سومین مصدوم حمله خرس، راهی روستای لنده شدند، شاید این فکر در ذهنشان بود که راه پیشگیری از بروز چنین حوادثی چیست؟ آیا براستی راهی برای جلوگیری از درگیری حیواناتی چون خرس و روستانشینان وجود ندارد؟!

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/11/5/465845_301.jpg

     

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/11/5/465846_296.jpg

     

    تماشای جنگ تن به تن حیاتِ وحش و مردم!

    این پرسش‌ها در حالی مطرح می‌شود که اخبار رسیده حکایت از آن دارد که پیرمرد مجروح، توسط تیم‌های امدادی اعزام شده به منطقه، پس از کمک‌های اولیه، به هر ترتیب بود به مراکز درمانی منتقل شده و خوش‌بختانه خطر جانی وی را تهدید نکرده، ولی آیا همیشه این گونه است؟

    پر واضح است که حتی اگر حمله هیچ خرسی به کشته شدن هیچ فردی منجر نشود، صرف بروز چنین رویدادهایی، علاوه بر آنکه خسارات جانی و مالی به برخی هم‌وطنانمان تحمیل می‌کند، منجر به شکل‌گیری تفکراتی چون درنده بودن خرس‌ها شده و احتمال کشتار آن‌ها در مواجهه‌های بعدی با شبانان و روستاییان را افزایش می‌دهد.

    بدین ترتیب به نظر می‌رسد، ‌گویی جنگ تن به تن حیوانات و مردم، اتفاقی غیرقابل گریز و لاجرم است که باید رخ دهد. به این صورت که گاهی از حمله حیوانات به مردم و مجروح شدن ایشان می‌شنویم و گاهی شاهد و ناظر اخبار تلافی این مردم زخم خورده هستیم که نتیجه آن، مجروح و کشته شدن حیوانات است؛ حیواناتی که ممکن است در معرض انقراض، ارزشمند و کمیاب هم باشند، ولی پیش از این‌ها، به عنوان حیوانات مهاجم و خطرناک معرفی و شناخته شده‌اند.

    بیانیه می‌دهم، پس هستم؟!

    ‌اگر کمی در ماجرا دقیق شویم، درخواهیم یافت که نه تنها مقابله با شکل‌گیری چنین اتفاقاتی ممکن است، بلکه وظیفه داریم برای مراقبت از جان عزیز هم‌وطنانمان و همچنین مراقبت از گونه‌های جانوری، هر چه سریع‌تر برای توقف وقوع این دست حوادث چاره‌ای بیندیشیم.

    ‌با این رویکرد، در وهله نخست کم‌کاری نهادهایی چون سازمان حفاظت از محیط زیست، رسانه ملی و امثال آن‌ها را می‌توان نتیجه گرفت که اگر در آموزش و اطلاع رسانی به وظایف خود عمل کنند، از شمار چنین حوادثی به شدت کاسته‌ و بعد به موازات ایشان، فقدان نقش‌آفرینی نهادهای مردم نهاد آشکار خواهد شد که ظاهرا هدف خود را گم کرده‌اند.

    شاهد این مدعا، بیانیه نویسی‌های اخیر سمن‌های محیط زیستی له و علیه یکدیگر است که از حضور استوار ایشان در پیگیری برخی دغدغه‌هایشان خبر می‌دهد؛ اما متأسفانه یا به عرصه آموزش عمومی و مراقبت عملی از این میراث ارزشمند تسری نیافته، یا آنقدر اثرگذاری اندکی در این زمینه‌ها از ایشان در یاد‌ها مانده که قابل اغماض به نظر می‌رسد!

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/11/5/465844_282.jpg

     

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/11/5/465843_448.jpg

     

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/11/5/465842_669.jpg

     

    محل کار سمن‌های محیط زیستی کجاست؟

    به عبارت بهتر، در حالی که از تشکل‌های زیست محیطی، به ویژه انواع مردمی آن‌ها توقع می‌رود ‌پرچمدار رفع چنین مشکلاتی بوده و حتی فرا‌تر از آن، چشم ناظر مردم بر نهادهای دولتی در این عرصه‌ها باشند، گویا همه توان خود را صرف پرداخت به کلیاتی فراگیر کرده و اینقدر در مسیر اشتباه گام برداشته‌اند که حالا فرسخ‌ها با آنچه خاستگاه شکل گیری سمن‌هاست، فاصله دارند.

    این فاصله زمانی پیدا می‌شود که بدانیم بسیاری از سمن‌های محیط زیستی در جهان، پیشرو در ارائه آموزش‌های محیط زیستی به مردمان مجاور حیات وحش بوده و مانع از رو در رو شدن ایشان با یکدیگر ـ که زیان هر دو و در ‌‌نهایت زیان به محیط زیست و کشور را در پی خواهد داشت ـ می‌شوند؛ اما متأسفانه چنین رویکردی را از سمن‌های ثبت شده در کشورمان سراغ نداریم.

    اینجاست که می‌توان به ایشان زنهار زد، ‌آیا با کارکردهایی که می‌توانند داشته باشند، اشنایی دارند که اینچنین محل کار خود را در ساختمان‌های‌ شهر‌ها یافته‌اند؟ آیا نمی‌شود با تدارک آذوقه برای حیوانات در فصول سرما و آموزش به روستانشینان، چوپانان و حتی شهرنشینانی که ممکن است با اطلاعات اندک، گذرشان به کوه و دشت‌ها افتاده و در مواجهه با حیوانات به مشکل بربخورند، از خطر حمله امثال خرس‌ها به انسان‌ها و پیرو آن، صدور مجوز کشتار این حیوانات درنده جلوگیری کرد؟!

  • حمله گرگ های گرسنه به دانشگاه آزاد خمین/ نجات گرگ ها با مدیریت صحیح امدادگران

    دیده بان حقوق حیوانات: سه گرگ گرسنه که بر اثر بارش برف و برودت هوا و با هدف دستیابی به غذا وارد محوطه خوابگاه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی خمین شده بودند، وحشت دانشجویان را برانگیختند.

    به گزارش ایرنا «مهدی کمانی » رییس خدمات ایمنی و آتش نشانی خمین در این زمینه اعلام کرد: نیروهای آتش نشانی در یک عملیات امدادی به همراه دو نفر از محیط بانان حفاظت محیط زیست شهرستان این گرگها را با مهارت از محوطه خوابگاه دانشجویان دور کرده و به محیط زیست برگرداندند.

    او گفت: تیم عملیاتی اعزامی به این ماموریت با ایجاد حفره ای در دیوار جنب دانشگاه و هدایت گرگها به این حفره همچنین محیط بانان با تیراندازی هوایی باعث گریختن گرگها از محوطه دانشگاه و برگشتن آنها به محیط زیست شدند.

    رییس خدمات ایمنی و آتش نشانی خمین ادامه داد: با بررسی انجام شده وحوش با بارش برف و کمبود غذا از لوله های مسیل های آب وارد محوطه شده بودند .

    دانشگاه آزاد اسلامی خمین با چهار هزار و500دانشجو در خارج از منطقه مسکونی شهر خمین واقع است.

    [این خبر پس از انتشار، از جانب روابط عمومی دانشگاه آزاد خمین تکذیب شده است. تحریریه

    تکذیبیه را اینجا ببینید.]

  • چند نکته در صورت مواجهه با پلنگ ازسوی مقام ارشد اداره کل محیط زیست استان خراسان شمالی

    دیده بان حقوق حیوانات: مدیر کل اداره کل حفاظت محیط زیست استان خراسان شمالی از پیگیری و اقدامات بعدی این اداره کل در خصوص موارد خسارات حیات وحش در این استان خبر داد.

    به گزارش روابط عمومی محیط زست خراسان شمالی سید اصغر مطهریگفت: کلیه موارد خسارات که توسط افراد بومی مناطق به این اداره کل اعلام می شود مورد بررسی و پیگیری قرار می گیرد. لذا، با نزدیک شدن فصل سرما، در صورت مشاهده حیوانات وحشی در اطراف روستا و یا مناطق مسکونی خود از نزدیک شدن به وحوش خود داری کرده و موضوع را در اسرع وقت به اداره حفاظت محیط زیست شهرستان خود و یا اداره کل حفاظت محیط زیست استان، اعلام نمایند.

    مدیر عامل موسسه تخصصی مطالعات پلنگ آسیایی که هفته گذشته برای برگزاری دوره دوم کارگاه های آموزشی مهارتی منطقه ای پلنگ ایرانی در استان خراسان شمالی حضور داشت، ضمن اشاره به موارد اخیر درگیری میان دام، انسان و پلنگ اعلام کرد: برخی از موارد حمله به انسان به دنبال کنجکاویهای افراد برای دیدن پلنگ و نزدیک شدن به طعمه آن اتفاق افتاده است بدیهیست که حتی حیوانات گوشتخوار اهلی نیز از غذای خود دفاع می کنند.

    آرزو صانعی گفت: در صورت مشاهده پلنگ حرکات سریع و هیجانی انجام ندهید. همچنین، در بیشتر مناطق ایران، پلنگ قادر به تشخیص اسلحه های موجود هست و در صورتیکه فرد به هنگام رو در رویی با حیوان بخواهد از اسلحه استفاده کند و یا آن را حرکت دهد، با مقابله حیوان مواجه می شود.

    وی افزود:موارد بازدیدی که از روستاهای با گزارش درگیری داشته ایم، بعضا نشان داده اند که فضای اطراف روستا برای حضور گونه در طول شب تاریک، ساکت و کاملا امن بوده است. لذا، با ایجاد سر و صدا (تکرار شونده و قابل پیشبینی نباشد) و روشن کردن چراغ و نور در محلهای مسکونی اطراف روستا، می توانید فضا را برای حضور حیوانات وحشی مانند پلنگ در این مکانها نا امن کنید.

    وی با بیان اینکه از خصوصیات رفتاری پلنگ آن است که با نا امن شدن مناطقی مانند اطراف روستا (از طریق صدا و نور) به سرعت از آنجا جا به جا می شود خاطر نشان کرد: در صورت مشاهده پلنگ و یا شکار حیوانات اهلی، به اداره محیط زیست شهرستان و یا استان خود گزارش دهید و از اقدامات هیجانی بپرهیزید.

  • تفنگ به دستان بیاموزند: محیط بان فداکار حاضر نشد برای حفظ جان خود خرس وحشی را هدف قرار دهد؛ جدال 10 دقیقه‌ای با خرس قهوه‌ای

    تفنگ به دستان بیاموزند: محیط بان فداکار حاضر نشد برای حفظ جان خود خرس وحشی را هدف قرار دهد؛ جدال 10 دقیقه‌ای با خرس قهوه‌ای

    Animal-Rights-Watch-ARW-7904

    دیده بان حقوق حیوانات: محیط‌بان منطقه حفاظت شده ارسباران که با حمله خرس قهوه‌ای مواجه شده بود با کنار گذاشتن سلاح با او گلاویز شد.در این حادثه «اکبر طالبی» محیط‌بان اهل روستای «کلاله سفلی» با نیش دندان‌های خرس قهوه‌ای مجروح و به بیمارستان کلیبر منتقل شد.
    این مرد 48 ساله که در عملیات مرصاد به اسارت نیروهای عراقی درآمده و 25 ماه در اردوگاه «صلاح‌الدین» اسیر بوده است درباره شروع فعالیت در محیط‌بانی منطقه ارسباران  گفت:‌ از آنجا که علاقه زیادی به حفاظت محیط زیست و بخصوص منطقه ارسباران دارم پس از پایان جنگ تصمیم گرفتم برای حفاظت از این منطقه بکر و سرسبز ایران گام بردارم. این علاقه باعث شد وارد سازمان حفاظت محیط‌زیست شوم و به عنوان محیط‌بان، مسئولیت حفاظت از منطقه ارسباران برعهده من گذاشته شد. از اینکه هر روز در جنگل‌های سرسبز ارسباران قدم می‌زدم و حیوانات جنگل را در آسایش می‌دیدم خیلی خوشحال بودم.
    در این مدت شبانه‌روز تلاش می‌کردم از گونه‌های مختلف حیوانی در این منطقه حفاظت کنم و در این راه نیز با شکارچیان متخلف بسیاری مواجه شدم.
    این محیط‌بان ادامه داد: در این سال‌ها شکارچیان متخلف بسیاری را که اقدام به شکـــار غیرمجاز کل و بز و یا خرس می‌کردند دستگیـر کرده و تحویـل مقامات قضایـی دادم. متأسفانــه شکارچیان در ایام مختلف سال به این منطقه می‌آیند و با شکار غیرمجاز حیوانات این جنگل نسل آنها را در خطر انقراض قرار می‌دهند.
    طالبی که پیش از این دوبار با خرس‌های وحشی‌ تن به تن درگیر شده بود درباره حمله مرگبار خرس قهوه‌ای گفت:‌ مثل همیشه با همکارم مشغول گشتزنی در منطقه ارسباران بودیم، ساعت نزدیک 11 ظهر بود که برای استراحت کنار رودخانه کلیبر نشستیم. در یک لحظه صدای مهیبی را از پشت سرم شنیدم.
    همکارم که متوجه خرس شده بود کمی از من فاصله گرفت. سعی کردم به پشت سرم نگاه کنم اما خرس بزرگ قهوه‌ای که بسیار هم عصبانی بود به من حمله کرد. دست راستم سلاح بود و می‌خواستم با شلیک گلوله‌ای خود را نجات بدهم اما در آن لحظه با خود گفتم من محیط‌بان هستم و باید از این حیوانات که خوی طبیعی آن‌ها حمله کردن به انسان است، دفاع کنم. سلاح را کنار انداختم و سعی کردم با دستانم خرس را کنار بزنم اما خیلی سنگین بود.
    در یک لحظه خرس وحشی پای چپم را گاز گرفت. همکارم که چند قدمی من بود با فریاد زدن سعی کرد خرس را فراری بدهد.
    درد زیادی حس می‌کردم ولی با این حال مقاومت کردم تا اینکه خرس رهایم کرد و به آن طرف رودخانه رفت.
    این محیط‌بان که این روزها به خاطر گاز خرس وحشی به سختی راه می‌رود، ادامه داد: پیش از این دوبار با خرس وحشی گلاویز شده بودم اما خوشبختانه آنها بدون اینکه آسیبی به من بزنند فرار کرده بودند. من 3فرزند دارم و بارها پسرانم را همراه خود به این منطقه می‌آورم و به آنها یادآوری می‌کنم حفظ محیط زیست و حفاظت از آن‌ها چقدر برای زندگی نسل‌های آینده با اهمیت است.
    به خاطر گازی که خرس از پای من گرفت و جای سه دندان آن کاملاً پیداست این روزها در خانه‌ام در روستا استراحت می‌کنم اما برای بازگشت دوباره به محل کار و دیدن دوباره حیوانات جنگل لحظه‌شماری می‌کنم.

  • کشتن دردناک یک پلنگ دیگر؛ حیوان آزاری در آخرین لحظات زندگی یک حیوان مصدوم و مظلوم/ فیلم و عکس +12

    کشتن دردناک یک پلنگ دیگر؛ حیوان آزاری در آخرین لحظات زندگی یک حیوان مصدوم و مظلوم/ فیلم و عکس +12

    دیده بان حقوق حیوانات: چه زمانی ایران برای پلنگ ها امن خواهد شد؟ این سووالی است که پس از انتشار فیلم و عکس مرگ هر پلنگ پرسیده می شود و بدون پاسخ فراموش می شود.

    به گزارش دیده بان حقوق حیوانات در یکی از آخرین نمونه ها و در فیلمی از آخرین لحضات عمر یک پلنگ در غرب کشور، مظلومیت عمیق این حیوان ارزشمند را شاهد هستیم. آیا این بار هم باید بپرسیم «چه زمانی ایران برای پلنگ ها امن خواهد شد؟» و بدون پاسخ درخور ماجرا را فراموش کنیم؟

    گفته شده این فیلم به روستای «گله دار» منطقه «کبیر کوه» در استان ایلام تعلق دارد و شکارچی حاضر در تصویر بومی منطقه «بدره» است.

    فیلمبردار از همراهانش می خواهد سکوت کنند تا از روی صدا قابل شناسایی نباشند تا تحت پیگرد قضایی قرار نگیرند.

    آن طور که از تصویر پیداست ران چپ پلنگ خون آلود است اما با توجه به حالت چشم ها، ضربه مغزی و مسمومیت این پلنگ نیز دور از ذهن نیست.

    یک بار در دقیقه 7:48 و یک بار هم در لحظه های پایانی فیلم، برای بهتر شدن صحنه های ناجوانمردانه ای که دوربین ضبط می کند، سنگی به صورت پلنگ کوبیده می شود که با عکس العمل دردناک حیوان بی نوا و بی رمق همراه می شود. این رفتار خوشحالی فیلمبردار و فرد پشت دوربین را به همراه دارد.

    Animal-Rights-Watch-ARW-7712

    Animal-Rights-Watch-ARW-7711

    Animal-Rights-Watch-ARW-7710

    Animal-Rights-Watch-ARW-7709

    ________________________________

    یکسال حبس و خدمت زیستی محیطی جریمه عاملان صید توله پلنگ/ تصویر

    معامله صوری شکارچیان پلنگ را به دام انداخت

    افشای راز کشتار یک قلاده پلنگ در معامله صوری/ تصویر

    فوری: مرگ یک پلنگ ایرانی در مازندران؛ احتمال مرگ با طعمه مسموم/ تصویر

    این خبر تکمیل می شود: آخرین ساعت های زمان طلایی برای یافتن توله پلنگ های مادر مرده/ عملیات پایش تا شب ادامه خواهد داشت

    ماده پلنگ تصادفی گلستان/ تصویری

    مرگ یک ماده پلنگ در تصادف با کامیون در گلستان/ ماده پلنگ توله‌های شیرخوار دارد/ تصویری

    کشف لاشه یک پلنگ ایرانی در پارک ملی گلستان/ تصویری

    افشای کشتن یک پلنگ بالغ در فیسبوک و سکوت دشمن انگارانه!

    سال ۹۲؛ سال شوم پلنگ

    شکارچی و پلنگ پانزدهم در سال پلنگ/ تصویر

    چوپان فداکار به جای گلوله، گوسفند به پلنگ داد

    کشف لاشه تاکسیدرمی شده یک پلنگ ایرانی در مرز پیرانشهر/ تصویری

    سال پلنگ کشی!

    نیوشا ضیغمی: برای حفظ قلاده‌های محدود پلنگ ایرانی تلاش کنیم

    این همه خشم از کجا می‌آید؟/ واکنش رامبد جوان به مرگ پلنگ تنکابن

    شناسایی عاملان شلیک به پلنگ تنکابن

    شکارشکارچیان پلنگ تنکابن

    کمیته بحران پلنگ ها فعال شد

    تحقیق در مورد علت کشتن و سوزاندن پلنگ در گچساران ادامه دارد

    تجمع دوستداران طبیعت برای حمایت از پلنگ ایرانی در مشهد

    مرگ دوازدهمین پلنگ این بار در گچساران؛ سوزاندن پلنگ توسط افراد ناشناس/ تصویر

    کشف لاشه سوخته یک قلاده پلنگ در گچساران/ تصویر

    دستگیری ۶ تن از کشتارچیان پلنگ در خراسان شمالی

    مرگ ۵ قلاده پلنگ در کمتر از ۶ ماه / شتاب کشتار پلنگ دو برابر شده است

    دستگیری شکارچی متخلف پلنگ در استان قزوین

    پلنگ کشان شنیع توسط سگ های شکاری؛ بزرگ ترین گربه سان کشور در معرض خطر جدی/ فیلم +۱۶

    یک پلنگ دیگر در رودبار با تیر شکارچی از پای در آمد/ تصویری

     شکار سومین پلنک در ۵ ماه/ یک عدد پلنگ ایرانی در هشتاد پهلوی لرستان با شلیک گلوله کشته شد

     

  • داستان رهایی 4 جوان از محاصره 11 گرگ/ حمل سلاح شکاری برای عکاسی از خورشید!

    Animal-Rights-Watch-ARW-7066

    دیده بان حقوق حیوانات: «دیگر امیدی به نجات نداشتیم و خودمان را برای مبارزه با گرگ‌ها و کشته و مجروح‌شدن آماده کرده بودیم.» این را رضا موسوی عکاس و خبرنگار جوانی می‌گوید که به همراه سه نفر از دوستانش برای عکاسی لحظه به لحظه طلوع خورشید به ارتفاعات قلعه بابک رفته بودند، اما نه‌تنها موفق به عکاسی نشدند که ناخواسته در چندقدمی مرگ قرار گرفتند.

    نفس در سینه هر چهار جوان حبس شده بود و هریک در خیالاتش به مرگ فکر می کرد. یکی به پسر کوچکش، دیگری به مادرش که چشم به راه او بود و… چرا با این که تمام کسانی را که می شناختند در جریان حادثه ای که برایشان اتفاق افتاده بود، قرار داده بودند، هیچ کس به کمک شان نمی آمد؟

    لحظات مرگباری بود. برق خوفناک نگاه گرگ ها آنها را به وحشت انداخته بود. آنها به دقایقی فکر می کردند که دندان های تیز و برنده گرگ ها، تن شان را تکه پاره می کرد و جز استخوان هایشان چیزی از آنها باقی نمی ماند.

    در محاصره گرگ ها

    روزنامه جام جم نوشت: آرش شادمند و پسر عمویش عباس به همراه رضا موسوی و محمد زارعی از یک ماه پیش با هم قرار گذاشته بودند برای عکاسی از طلوع زیبای خورشید به ارتفاعات قلعه بابک بروند، اما هر بار مشکلی پیش می آمد و برنامه شان عقب می افتاد تا این که بالاخره برنامه عکاسی جور شد و هر چهار جوان بعد از بستن بار و بنه سفر و برداشتن آذوقه ساعت هفت شب به سمت ارتفاعات موردنظرشان حرکت کردند. در طول مسیر ایلی به نام ایل بسطام لو زندگی می کرد که اعضای آن با منطقه آشنایی داشتند. هر چند این موقع از سال، زمان آمد و شد گرگ ها نیست، با این حال آرش که از همه بزرگ تر بود، محض احتیاط از یکی از ایلیاتی ها پرسید در منطقه گرگ هست یا نه؟ ایلیاتی هم جواب داد: «گرگی نیست. اگر هم باشند، سیر هستند و جای نگرانی نیست. چون سه راس از گوسفندان ما گم شده و احتمال دارد گرگ ها آنها را خورده باشند.» خیال چهار همسفر که راحت شد دوباره حرکت کردند. وقتی رسیدند، عقربه های ساعت دو بامداد را نشان می داد. مکان مسطحی را پیدا کردند و بعد از به پا کردن آتش، سه پایه و دوربین عکاسی را آماده کردند تا تصویر لحظه به لحظه طلوع زیبای خورشید را ثبت کنند.

    صدای زوزه گرگ از دور به گوش می رسید و این زوزه ها به معنی جمع شدن اعضای گروه حیوانات درنده دور هم بود. در همین لحظه عباس چشمش به حیواناتی افتاد که در تاریکی شب و به آرامی از دره عمیقی به سمت آنها حرکت می کردند.

    آرش می گوید: «هوا خیلی تاریک بود و معلوم نبود آنها چه نوع جانوری هستند. به عباس گفتم احتمالا گوسفندان گمشده ایلیاتی ها هستند. چند لحظه بعد که حیوانات نزدیک و نزدیک تر شدند، عباس با وحشت گفت اینها گوسفند نیستند، گرگ هستند. او شروع به شمردن کرد. یک… دو… سه… چهار… پنج… همین طور می شمرد و وقتی به عدد هشت و بعد هم یازده رسید، پاهایم شروع به لرزیدن کردند. گرگ ها وقتی به ما رسیدند، آرایش نظامی گرفتند. سه قلاده شان با حفظ فاصله حدود 80 متری از ما جلوی ما نشستند و بقیه گرگ ها در سمت چپ و راست کمین کردند. می دانستیم می خواهند از پشت به ما حمله کنند.»

    چهار جوان از روی بدشانسی درست جایی اتراق کرده بودند که قرق گرگ ها بود. آن گونه که آرش تعریف می کند، گرگ ها از آتش می ترسند و تا زمانی که آتش روشن باشد، جرات نزدیک شدن به انسان ها را ندارند. آتش کوچکی که آنها روشن کرده بودند مانع از حمله گرگ ها می شد، اما مشکل اینجا بود که در منطقه بوته زیادی برای آتش زدن وجود نداشت و بعد از سوزاندن چند بوته، آرش پتوها را تکه تکه کرد تا با آنها آتش را روشن نگه دارد. گرگ ها چشم در چشم چهار جوان دوخته بودند. سرکرده گرگ ها که بزرگ تر و جلوتر از همه بود، روبه روی چهار جوان نشسته بود و به دقت حرکات آنها را زیر نظر داشت. سوز هوا استخوان سوز شده و اگر قرار بود با همین روال و بدون مواد سوزاندنی سر کنند، خیلی طول نمی کشید آتش خاموش شود و گرگ ها از هر طرف به آنها حمله کنند. آرش با نیروی انتظامی و دوستانش در میراث فرهنگی و هلال احمر تماس گرفت. کریمی رئیس اداره میراث فرهنگی کلیبر وقتی در جریان موقعیت خطرناک او و دوستانش قرار گرفت، چون به منطقه بخوبی آشنا بود، به آرش گفت هر طور شده آتش را روشن نگه دارد تا او برسد. آرش توضیح می دهد: «منتظر بودیم تا آنها از راه برسند. عباس رفت بوته بکند و بیاورد. در همین لحظه یکی از گرگ هایی که پشت سرما کمین کرده بود، به سمت او حمله ور شد. با دیدن این صحنه چادر مسافرتی را از روی زمین کندم و روی آتش انداختم. با شعله ورشدن آتش، گرگ عقب کشید و دوباره به کمین گاهش برگشت. در مدتی که ما با بچه های میراث فرهنگی در ارتباط بودیم، صدای تیراندازی آمد. گرگ ها هم چون به صدای شلیک تیر حساس هستند، گاهی عقب نشینی می کردند.» اما این همه داستان نبود.

    اضطراب بی پایان

    تا کریمی و دوستانش از راه برسند، آتش باید روشن نگه داشته می شد. حول و حوش منطقه ای که آرش و دوستانش اتراق کرده بودند، دیگر بوته ای برای سوزاندن نمانده بود؛ اما آتش به هر قیمت باید روشن می ماند.

    رضا می گوید: «دیگر بوته ای برای سوزاندن نمانده بود. هر چیز سوختنی را که دم دستمان بود درون آتش انداختیم. چادر مسافرتی که سوخت، چهار کیسه خواب به اضافه لباس ها، زیر شلواری و.. همه چیز را سوزاندیم. محمد که حسابی ترسیده بود، جوراب هایش را درآورد و یکی یکی درون آتش انداخت. جز یک دست لباس با کاپشن چیز دیگری برای سوزاندن نداشتیم. یک نورافکن داشتیم و گاهی نور آن را به چشم گرگ هایی که روبه رویمان نشسته بودند می انداختیم و وقتی نور می افتاد عقب نشینی می کردند.»

    از طرف دیگر رئیس میراث فرهنگی با دو نفر از دوستانش، با اسلحه شکاری در حال حرکت به سمت مکانی بودند که آرش و دوستانش حضور داشتند. عقربه ها ساعت سه و نیم صبح را نشان می داد و هنوز از کمک خبری نبود. امیدهایی که بین گروه چهار نفره شکل گرفته بود، کم کم به یأس تبدیل می شد. معلوم نبود ناجیان چه زمانی از راه می رسند. ممکن بود زمانی بیایند که یکی دو کشته و مجروح روی دست نیروهای امدادی بماند. گرگ ها پا به پای آرش و دوستانش بیدار و مترصد وقتی بودند که آتش خاموش شود و سپس حمله کنند. چون آرش از سه دوستش خواسته بود او را در این سفر همراهی کنند، مسئولیت آنها هم با او بود و نباید آسیبی می دیدند. چه آتش خاموش می شد و چه نیروهای کمکی دیر از راه می رسیدند، برای مقابله با حمله گرگ ها باید چاره ای می اندیشید. او قبلا هم با گرگ رو در رو شده بود و می دانست چگونه با آنها مقابله کند. احتمال این که وارد نبرد تن به تن با گرگ ها شوند وجود داشت و باید به دوستانش هم راه مقابله را آموزش می داد. آرش می گوید: «به بچه ها گفتم آماده درگیری فیزیکی با گرگ ها باشید. کاپشن تان را دور دست چپ تان بپیچید و وقتی که به سمت تان حمله کردند، با چاقویی که در دست راست تان گرفته اید به آنها ضربه بزنید.»

    سه نفر دیگر که بی تجربه بودند، در ذهن شان به لحظه ای فکر می کردند که با گرگ های درنده تن به تن می جنگند. چاره دیگری نبود. عباس به لحظه دریده شدنش توسط گرگ ها فکر می کرد. به لحظه ای که طعمه شده و چیزی جز استخوان از او باقی نماند. گروه در تاریکی شب آماده نبرد بودند. ساعت 4 و 30 دقیقه صبح کریمی و گروهش که بلد راه بودند و موقعیت مکانی آرش و دوستانش را می شناختند، با شلیک تیر هوایی از راه رسیدند. با شلیک تیرهای هوایی چهار مرد جوان جانی تازه گرفتند و همه گرگ ها جز سه قلاده شان فرار کردند. آرش که از تنگنای به وجود آمده و نگاه های سرد و بی روح گرگ پیر گله بشدت عصبی شده بود، اسلحه شکاری یکی از همراهان کریمی را خواست تا این حیوان را با تیر بزند، اما او اجازه نداد و گفت که اگر این گرگ را بزنی کل گله به دلیل از هم پاشیده شدن گروه از بین می رود. رضا می گوید: «اصلا فکر نمی کردم نجات پیدا کنیم. البته تا دو ساعت اول فکر می کردیم کمک از راه می رسد، اما وقتی مدت زیادی گذشت و خبری نشد، خودمان را برای مبارزه با گرگ ها آماده کردیم. خدا را شکر بموقع رسیدند و کار به درگیری فیزیکی با گرگ ها نرسید. تنها چند قدم با مرگ فاصله داشتیم.»

    با این که آرش و دوستانش شب مرگبار و پر از ترس و وحشتی را پشت سر گذاشته اند، با این حال باز هم برای عکاسی به آن منطقه خواهند رفت، اما این بار با اسلحه شکاری.

  • گوسفندانی که قربانی گرگ ها شدند/ تصویری

    دیده بان حقوق حیوانات: حمله گرگ های گرسنه به گوسفندان در اصلاندوز به صاحب دام ها 120 میلیون ریال خسارت زد.

    به گزارش ارس تبار در پی حمله گرگ های گرسنه به قشلاق تولکلوی اصلاندوز تعدادی گوسفند تلف و تعدادی دیگر ناپدید شدند.

    بر اساس این گزارش، گرگ ها از ارتفاعات اطراف قشلاق تولکلو اصلاندوز شبانه خود را به این قشلاق رسانده و به محل نگهداری گوسفندان حمله کردند،که باعث رعب و وحشت اهالی ساکن در این قشلاق شد.

    گرگهای گرسنه 13راس گوسفند را تلف و دو راس را زخمی کردند و در جریان این حمله 12 راس دیگر نیز ناپدید شدند.

    به گفته صاحب این گوسفندان خسارت وارده بیش از 120 میلیون ریال بوده است.

    لازم به ذکر است که امکان جلوگیری از ورود گرگ ها به طویله و املاک روستاییبا تمهیدات ساده وجود دارد و معمولا کوتاهی افراد محلی در حفاظت از دام منجر به تقابل و تهدید جان گرگ ها می شود.

     

     

  • اتلاف 17 گوسفند در پی حمله گرگ/ تصویری

    دیده بان حقوق حیوانات: در حالی که با تمهیدات ساده امکان جلوگیری از ورود گرگ ها به طویله و املاک روستایی وجود دارد، کوتاهی افراد محلی در حفاظت از دام منجر به مرگ 17 گوسفند و تهدید جان گرگ ها شد.

    به گزارش خیاونیوز با حمله گرگ گرسنه به یک گله گوسفندان در روستای حاجیلو  ۱۷ راس گوسفند تلف و چندین راس زخمی شدند.

    صبحگاه  روز جمعه گرگ گرسنه در این روستا و بنابر اظهارات مالک و شواهد وارد طویله گوسفندان شده و با تلف کردن ۱۷ راس گوسفند و با متوجه شدن صاحب این دام فرار کرده و خساراتی را به بار آورده است.

    به گفته صاحب این گله این چندین مورد مشابهی است که در این روستا اتفاق افتاده و به گله سایر دامداران نیز خسارت وارد می کند.

    ماموران انتظامی پس از دریافت این خبر در محل حادثه حاضر شده و اقدامات قانونی را در این خصوص انجام دادند.

    http://khiav-news.com/wp-content/uploads/2013/10/IMG_9067.jpg

    http://khiav-news.com/wp-content/uploads/2013/10/IMG_9061.jpg

    http://khiav-news.com/wp-content/uploads/2013/10/IMG_9058.jpg

  • در تقابل بشر-پلنگ دو نفر از دامداران سوادکوه زخمی شدند

    Animal-Rights-Watch-ARW-5349
    تصویر تزیینی است

    دیده بان حقوق حیوانات: روز شنبه هفته جاری یکی از دامداران روستای کارمزد از توابع شهرستان سوادکوه مازندران، به منظور چرای دام وارد مناطق جنگلی حاشیه روستا شده که با حمله یک قلاده پلنگ به گوسفندانش مواجه می شود.
    رئیس اداره حفاظت محیط زیست سواد کوه در تشریح این ماجرا گفت: پس از حمله پلنگ و تلف شدن چند راس گوسفند، این دامدار به همراه چند سگ گله به تعقیب پلنگ می پردازد و پلنگ را تا اعماق جنگل تعقیب می کند که ناگهان مورد حمله پلنگ قرار می گیرد.
    پلنگ در ابتدا سگ های چوپان را تلف و زخمی کرده و سپس به خود او حمله می کند.
    مهندس ابراهیم فلاحی افزود: چوپان جوان حدودا ۲۲ ساله به شدت از ناحیه سر، صورت و دستها آسیب می بیند. با توجه به اینکه این دامدار جوان بسیار قوی هیکلی است پس از دقایقی گلاویز شدن، پلنگ او را رها کرده و فرار می کند و چوپان توسط اهالی به بیمارستان منتقل می شود.
    دو روز بعد مجددا یکی از دامداران اهل روستای کامزد در فاصله ای حدود ۲ کیلومتر از محل حمله نخست با پلنگی مواجه می شود که به احتمال فراوان همان پلنگی است که دو روز قبل به دامدار دیگری حمله ور شده بود.
    چوپان پلنگ را در فاصله چند متری خود مشاهده می کند اما قبل از هرگونه حرکتی پلنگ به او حمله می کند.
    پلنگ قصد کشیدن دامدار به دره ای با شیب زیاد را داشته که چوپان شاخه درختی را محکم گرفته و شروع به فریاد زدن می کند.
    پلنگ برای جدا کردن چوپان از شاخه درخت به شدت او را از ناحیه ران و پاشنه پا زخمی میکند که در این زمان بر اثر فریادهای چوپان پدر وی متوجه ماجرا شده و با ایجاد سر و صدا پلنگ را فراری می دهد.
    این دامدار جوان بلافاصله توسط عوامل اورژانس به بیمارستان شهدای زیرآب در سوادکوه منتقل شده و هم اکنون تحت درمان دارد.
    در حال حاضر وضعیت عمومی هر دو دامدار مناسب بوده و تحت مراقبت های پزشکی قرار دارند.
    به دنبال این دو حادثه اکیپی ۵ نفره از نیروهای محیط زیست سوادکوه در منطقه مستقر شده اند تا علاوه بر آموزش اهالی روستا جهت خودداری از هرگونه اقدام علیه پلنگ از تکرار احتمالی حمله پلنگ جلوگیری کنند.
    نیروهای محیط زیست دیشب و امروز با تیراندازی هوایی مستمر در مناطق جنگلی حاشیه روستا سعی در فراری دادن پلنگ به مناطق بالادست جنگلی نموده اند.
    همچنین یک تله حاوی طعمه زنده در حاشیه جنگل تعبیه شده تا در صورت نزدیک شدن احتمالی پلنگ به حاشیه روستا در تله گرفتار شده و بتوانیم آنرا به مناطق امن جنگل منتقل کنیم.
    رئیس اداره حفاظت محیط زیست سوادکوه در مورد دلایل این حادثه گفت: متاسفانه دامدار اول با اشتباه خود در تعقیب و قصد آسیب رساندن به پلنگ موجب خشمگین شدن و ایجاد استرس در حیوان شده است که این موضوع به عاملی برای حمله دوم پلنگ تبدیل شده است به نحوی که در حادثه دوم پلنگ به هیچ دام اهلی حمله نکرده و به دلیل خشم و استرس وارده مستقیما به چوپان حمله ور شده است.
    مهندس فلاحی معتقد است: شکار بیرویه گراز به عنوان مهمترین طعمه پلنگ در مناطق جنگلی و کاهش شدید منابع غذایی از عوامل مهم حمله پلنگ به دام های اهلی در این مناطق به شمار می رود.

    _________________

    تقابل باخت – باخت چوپان و پلنگ: هم چوپان مرد هم پلنگ

    پلنگ کشان شنیع توسط سگ های شکاری؛ بزرگ ترین گربه سان کشور در معرض خطر جدی/ فیلم +۱۶

    زخمی شدن دو چوپان درگزی در تقابل با گونه در خطر انقراض پلنگ/ تصاویر منتشر شده در شبکه های اجتماعی دروغین است/ تصویری ۲۱+

    دستگیری ۶ تن از کشتارچیان پلنگ در خراسان شمالی

    ختم تقابل ۶ گرگ و یک چوپان با شلیک هوایی

    چگونه سایه انقراض بر سر گونه‌های نادر ایرانی گسترده‌تر می‌شود؟ (۱)/ از ده شکارچی حتی یکی ارزش گونه در خطر انقراض را نمی‌داند!

    چگونه سایه انقراض بر سر گونه‌های نادر ایرانی گسترده‌تر می‌شود؟ (۲)/ وقتی محافظان محیط زیست، مدافع «شکار» از نوع «تروفه» می‌شوند!

    مرگ ۵ قلاده پلنگ در کمتر از ۶ ماه / شتاب کشتار پلنگ دو برابر شده است

  • حمله پلنگ به دام های اهلی در منطقه حفاظت شده بافق

    Animal-Rights-Watch-ARW-5802

    دیده بان حقوق حیوانات: عملیات جاده سازی در منطقه حفاظت شده بافق و همچنین ناکافی بودن طعمه در این منطقه موجب حمله پلنگ به دام های اهلی شده است.
    به گزارش روابط عمومی اداره کل حفاظت محیط زیست استان یزد،طی چند سال گذشته بدلیل متمرکز شدن جمعیتی از پلنگ در منطقه حفاظت شده کوه بافق و با توجه به وجود طعمه کافی( کل و بز و قوچ و میش) در این منطقه، گزارشات حمله پلنگ به دام های اهلی به حداقل رسیده بود ولی متأسفانه عملیات جاده سازی در محدوده امن منطقه حفاظت شده کوه بافق، موجب پراکنده شدن این گربه سان بزرگ به زیستگاه های آزاد اطراف منطقه شده و بدلیل ناکافی بودن طعمه در مناطق آزاد، بناچار به دام های اهلی حمله ور می شود.
    امیدواریم این عملیات جاده سازی (معروف به جاده گزوئیه) هر چه زودتر با حداقل تخریب های ممکن به پایان برسد و صرفاً در حد یک جاده خاکی برای دسترسی مردم محلی مد نظر باشد تا شاید امکان ایجاد امنیت کافی برای متمرکز شدن مجدد جمعیت پلنگ کوه بافق فراهم شود.
    گفتنی است منطقه حفاظت شده کوه بافق علاوه براینکه از شناخته شده ترین زیستگاه های پلنگ در نواحی ایران مرکزی است از زیستگاه های مطلوب یوز، کاراکال، کل و بز، قوچ و میش در گذشته بوده و مورد توجه کارشناسان محیط زیست است.