دیده بان حقوق حیوانات: چطور میشود که برخی انسانها که برای یک حیوان زنده حق زندگی قائل نیستند و برای جذب تماشاچی و کسب پول بیشتر حیوان را شکنجه میدهند.
به گزارش ایسنا چندی پیش خبرنگار ایسنا در بازدید از باغ وحش وکیلآباد مشهد شاهد نمایش اسبی بود که به طرز وحشتناکی دهانش برای جلوگیری از حرکات سر با تسمه بسته شده بود.
لذت بردن از تماشای اسب سربه زیر و نجیب و آرام به قیمت شکنجه شدید حیوان تمام میشد. این یکی از هزاران صحنهای است که اگر شما یکبار در حال حیوانات باغ وحش دقت کرده باشید بسیار خواهید دید.
متاسفانه تذکر خبرنگار ایسنا و حتی سایر تماشاچیان بیفایده بود و با بیتوجهی صاحب اسب روبهرو شدند.
دوباره برای پیگیری وضعیت اسب نجیب راهی باغ وحش شدم و در باغ وحش اسب را دیدم اما بدون آن تسمههای آزاردهنده و حال سوال این است که اگر شکنجه این حیوان رسانهای نمیشد آیا او رها میشد یا مثل بسیاری از حیوانات دیگر این باغ وحش باز هم شکنجهاش ادامه مییافت؟
دیده بان حقوق حیوانات: سیرک ها اسارتگاه های همراه با فعالیت نمایشی آزارنده هستند که با هدف کسب در آمد فعالیت می کنند
گردانندگان سودجوی سیرک ها گاه خود را حیوان دوست و حامی حیوانات معرفی می کنند و گاه آموزش های آزارنده حیوانات را آموزش هایی نمایش می دهند که خود حیوان متمایل به آموختنش بوده!
شاید در دهه های قبل مردم از حقیقت چنین سخنان کذبی مطلع نمی شدند اما امروز دیگر اغفال مردم با چنین ادعاهایی که بیشتر به شوخی شباهت دارد ممکن نیست.
در این فیلم می تونانید رفتار طبیعی یک خرس اسیر در برابر بشر و عکس العمل بشر را در برابر این رفتار ببینید.
رفتن به سیرک، حمایت از رذالت های اخلاقی و رفتاری گردانندگان سیرک است.
دیده بان حقوق حیوانات: آنچه در سیرک های حیوانات رخ می دهد، نمایش رفتار غیر طبیعی است که حیوانات نگون بخت با شکنجه به انجامش وادار می شوند. تصاویر حاضر نمونه هایی از این آزار است.
دیده بان حقوق حیوانات: آقای محمد صافدل از حامیان حیوانات نقدی بر مطلب «لطفاً نگویید ماهی قرمز نخرید!» ارسال کرده و به نکاتی اشاره کرده اند که در زیر می خوانید. همچنین نگارنده مطلب مورد نقد، با ارسال ایمیلی از آمادگی مناظره با منتقدان در مورد مطالب طرح شده خبر داده اند که رسما اعلام وصول خواهد شد.
بیماری زا بودن ماهی قرمز
با مروری بر سایتهای تخصصی پرورش ماهی و آکواریوم حتما مطالبی در زمینه های بیماریهای مشترک انسان و ماهی پیدا خواهید کرد. از آن گذشته آبی که ماهی در آن زندگی می کند به سبب فعالیتهای حیاتی ماهی حتما برای انسان آلوده خواهد بود. البته بیماری هایی که از ماهی به انسان منتقل می شوند به اندازه بیماریهای دامهایی که در تماس مستقیم با انسان هستند حاد نیست ولی باز هم دور از ذهن نیست مخصوصا با ماهی هایی که خودتان بطور ضمنی در مقاله اعتراف کردید که تولید کننده ها و توزیع کننده ها نگران و مراقب سلامتی آنها نیستند!
ایرانی نبودن ماهی قرمز
آیا مدرکی برای اثبات ایرانی بودن ماهی قرمز و سنت قرار دادن آن روی سفره هفت سین در طی هزاران سال سنت هفت سین وجود دارد؟ قرار دادن ماهی قرمز بر سفره هفت سین حتی اگر رسمی ایرانی باشد باز هم دلیل بر تاییدش نیست. تصور کنید که همه دوستداران محیط زیست در دنیا در تلاش برای براندازی رسم دلفین کشی در دانمارک هستند، بعد گروهی اعلام کنند که این یک رسم دانمارکی است و “لطفا نگویید دلفین ها را نکشید”.
در زمینه مقایسه بیماری زا بودن ماهی قرمز با سگ و گربه و دیگر حیوانان خانگی خوشبختانه بطور ضمنی در مقاله جواب درست داده شده! سگها و گربه ها و حتی Exotic Pet ها [1] دارای پزشکان متخصص و تجهیزات لازم برای نگهداری و مداوا هستند و قتل عام آنها به جز سوء مدیریت و عدم رعایت حقوق حیوانات چیز دیگری نیست. فکر می کنید چند نفر متخصص ماهی های زینتی در ایران وجود دارد؟ چند نفر از این متخصص ها در دسترس مردم هستند؟ چند نفر از این متخصصین دستگاه اکو یا سونوگرافی مخصوص ماهی ها را در اختیار دارند و یا با آن کار کرده اند؟ متخصصین ماهی های زینتی در کشور ما چند بار تا حالا شاهد جراحی تومور حلقی یک ماهی زینتی بوده اند؟ اصلا مهمتر از اینها با فرض وجود چنین درمانگاهی چند نفر را می شناسید که برای مداوای یک ماهی قرمز ارزان قیمت به چنین درمانگاهی مراجعه کند؟ (البته من چند نفری را می شناسم)
نگارنده مصلب مورد بحث از شباهت طرح مبارزه با حیوانات خانگی با طرح مبارزه با خرید ماهی قرمز سفره هفت سین گفته بودند و اینها شباهتهایی بود که برشمردند: – ایرانی نبودن و عدم سازگاری فرهنگی: در مورد ایرانی نبودن ماهی قرمز که قبل تر صحبت شد ولی در مورد فرهنگ نگهداری سگ نزد ایرانیان چه کسی تردید دارد؟ برای اثبات آن کافی است به نقاشی ها، شرح شکارهای ذکر شده در تاریخ، سفرنامه ها مراجعه کنید. در بسیاری از آنها تصاویر و یا ذکر نژاد سالوکی یا تازی ایرانی را می توانید بیابید. عشایر خوزستان با قدمت هزاران سال از بهترین نژادهای سالوکی یا تازی ایرانی نگهداری می کنند. در مورد سگها مسئله ایرانی نبودن در واقع بحث فرهنگی نیست بلکه از نظر قانونگذار، اسلامی نبودن آن محل بحث است که گفتگو در مورد آن خارج از موضوع ما است. – بیماری زا بودن: در مورد بیماری زا بودن هم که در سطور پیشین نظرات ارائه شد. در صورتی که کافی نیستند با ذکر مثالهایی در داخل و خارج از کشور می توان این موضوع را اثبات کرد. – نارضایتی افراد جامعه: ابتدا باید موضع مخالفین فروش ماهی قرمز سفره هفت سین کمی شفاف سازی شود. در مطلب مورد نقد دلیل فعالیت مخالفین به ناراحتی اعضای خانواده از مرگ ماهی قرمز نسبت داده شده که این برداشت اشتباه است! دلیل مخالفین فروش ماهی قرمز شب عید، نگرانی برای خود ماهی و برای مرگ و میر و جان دادن یک موجود زنده به دلایل واهی و خرافه های رایج است. ضمن اینکه در کشورهایی که نگهداری از سگ و گربه هیچ منع قانونی ندارد باز هم قوانینی برای رعایت حقوق مردم و همسایه ها وضع شده است و این مختص نگاه قانونگذاران ما نیست.
اشاره شده که “لاک پشت و سمندر جایگزین ماهی قرمز شده اند”. در واقه نه تنها لاک پشت و سمندر جایگزین ماهی قرمز نشده اند بلکه همسایه و مجاور آنها در بساط سودجویان شده اند. ماهی قرمز در حال حاضر از بازار جمع آوری نشده که موجود دیگری جایگزین آن شده باشد! دلیل اصلی این مجاورت این است که وقتی سودجوها پس از این همه اجحاف در حق ماهی قرمز هیچ جلوداری نمی بینند عرصه را برای فروش موجودات بخت برگشته دیگری مانند لاک پشت و سمندر و مار و انواع موجودات دیگر باز می بینند و آنها را دستمایه دخل شب عید خود می کنند! البته هیچکس این موجودات را برای قرار دادن روی سفره هفت سین نمی خرد و این خرید های هوسی و احساسی صد البته به ضرر محیط زیست و طبیعت و حیوانات خواهد بود. آیا تاکنون با خود اندیشیده ایم که به خاطر خودخواهی بشر عید نوروز که موسم شادی و سرور ماست بدترین زمان ممکن برای این موجودات نگون بخت است؟
اشاره شده است که “راه نجات در حل مشکل سیستم تولید و توزیع است” من هم تا حدی موافقم. یکی از اقدامات باید رفع مشکلات سیستم تولید و توزیع باشد؛ ولی فرض کنیم سیستم تولید و توزیع بهترین باشد. وقتی خریداری که ماهی را خریداری می کند آن را فقط برای یک روز سفره هفت سین می خواهد چه چیزی را باید اصلاح کرد؟ مخالفین فروش ماهی قرمز سفره هفت سین میدانند که برچیدن یک رسم اشتباه نیاز به زمان دارد و برای اینکه در این مدت زمان نیز به ماهی هایی که به هر دلیل در این بند گرفتار شده اند در حد توان کمک کنند چندین سال است که راهنمایی برای صاحبان آنها تهیه کرده اند تا حداقل از شدت رنج آنها کاسته شود.
بروشور راهنمای نگهداری و مراقبت از ماهی قرمز را که برای اولین بار در ایران توسط نگارنده مطلب مورد نقد تهیه شده است را دیدم. خط اول آن را نقل قول می کنم: “در شرایط مناسب ماهی قرمز 15 تا 40 سال عمر می کند” . با استناد به همین یک خط این را عرض می کنم که چرا باید موجودی که بطور طبیعی بین 25 تا 40 سال عمر می کند با انداختن درون یک حباب شیشه ای در حالت بسیار خوش بینانه حداکثر 2 تا 3 سال عمر کند البته با ذکر این نکته که بسیاری از آنها حتی پایان تعطیلات نوروز را هم نخواهند دید! ماهی قرمز یک ماهی Pond به حساب می آید و این بدین معنی است که باید آن را در فضای بسیار بزرگ مانند حوض یا استخر یا آکواریومهای بزرگ نگهداری کرد. قطعا فقط در چنین شرایطی می توان انتظار عمر طولانی برای این ماهیان داشت.
در نهایت حرف ما این است که فروش و نگهداری ماهی قرمز به نیت سفره هفت سین اشتباه است و نگهداری آن به عنوان حیوان خانگی و در شرایط ایده آل را نه تنها حمایت می کنیم بلکه سالهاست که مقاله و راهنما در این زمینه تهیه کرده ایم و هر سال مشاوره تلفنی و اینترنتی و … هم در این زمینه داده ایم و انشاالله امسال هم کما فی السابق چنین خواهیم کرد.
و اما اوج دلایل واهی این مقاله قسمت مقایسه مرگ و میر مسافران نوروزی و ماهی های نوروزی است. مرگ و میر مسافران نوروزی و مرگ و میر ماهی های نوروزی هر دو فاجعه هستند و می توان از هر دو فاجعه تا حد ممکن جلوگیری کرد و اقدامات اصلاحی در هر کدام از این زمینه ها منافاتی با دیگری ندارد و باعث اختلال در آن نخواهد شد.
هر مشکلی راه حل خودش را دارد؛ گاهی باید دافعه ایجاد کرد و گاه جاذبه. مسلما نیازی نیست که پلیس برای منع سفر شهری بیانیه بدهد ولی بیانیه هایی در رابطه با بهتر شدن شرایط را قطعا اعلام خواهد کرد با ذکر این نکته که حق اعلام بیانیه منع سفر شهری برای پلیس محفوظ است! حتما گاهی در رسانه ها بیانیه منع تردد برخی از انواع خودرو در مسیرهای پر تردد و در زمانهای شلوغ را شنیده اید و شنیده اید که پلیس قانونی صادر کرده است مبنی بر اینکه رانندگان دارای گواهینامه های جدید که زیر یک سال از صادر شدن گواهینامه آنها گذشته است حق رانندگی در خارج از شهر (بخوانید سفر شهری) را ندارند؟
ما هیچ وقت نخواسته ایم و انتظار نداشته ایم که با دادن بیانیه ای مردم خرید ماهی قرمز را رها کنند و واقعا امیدواریم که هیچ وقت هم چنین روزی نرسد که با دادن یک بیانیه مردم رای عوض کنند، چون به زعم ما این یعنی فقدان تفکر در اجتماع. ما فقط دنبال یک روشن بینی هستیم. اینکه ماهی را بدون فکر نخرید، بدون دانش نخرید، بدون مطالعه نخرید، برای چند دقیقه سفره هفت سین نخرید! اجازه ندهید با خرید شما فقط برای چند لحظه یا حداکثر چند روز استفاده روی سفره هفت سین در حق این مخلوقات اجحاف شود.
حرف آخر اینکه نه تنها هر کسی که توانایی نگهداری از ماهی قرمز را ندارد نباید ماهی قرمز بخرد، بلکه هیچ کس نباید به صرف استفاده در هفت سین ماهی قرمز خریداری کند. این هیچ ربطی به آجیل هم ندارد چون آجیل موجود زنده نیست! اگر کسی توانایی خرید آجیل نداشته باشد هیچ اتفاق غم انگیزی نخواهد افتاد اما اگر کسی توانایی نگهداری ماهی قرمز را نداشته باشد و بخرد، یک زندگی از روی کره زمین محو خواهد شد. دوستداران حیوانات و محیط زیست حتما معنی گرفتن زندگی یک حیوان را خوب میدانند!
انشااله در امر آموزش موفق باشید
_______________________
[1] نگهداری از اگزاتیک پت از دید تمام مراجع جهانی فعال حقوق حیوانات نقض حقوق حیوانات محسوب می شود و مورد تایید دیده بان نیست.
دیده بان حقوق حیوانات: بنرهای بزرگ برگزاری اولین نمایشگاه جهان و طبیعت در روزهای اخیر سراسر شهر بوشهر را اشغال نموده است؛ اما در هنگام ورود به این نمایشگاه که در خیابان ساحلی بوشهر برپا شده است، از آنچه مشاهده می کنید، تعجب زده می شوید.
به گزارش وبسایت خبری خلیج فارس نمایشگاه جهان و طبیعت در بوشهر تبدیل شده به مکانی برای حیوان آزاری خشن که تاسف بسیاری از بازدید کنندگان را به همراه دارد.
باغ وحش کثیف و غیر استانداردی که در آن حیوانات خسته و عصبی را برای دیدن بازدید کنندگان در قفس نموده اند. قفس هایی که حیواناتی از قبیل شیر و خرس در آنها نگهداری می شوند بقدری کوچک است که انسان را به یاد بندهای انفرادی می اندازد.
در یکی از این قفس ها که ابعاد آن حدود 8 متر مربع است، خرس بزرگی نگهداری می شود که به زور توانسته است در این قفس دراز بکشد.
در قفس کوچک دیگری که به نظر می رسد قفس پرندگان بوده، دو شیر قوی هیکل قرار گرفته اند که از فرط عصبی شدن، دهها دقیقه ایستاده فقط سرهای خود را به چپ و راست، تکان می دهد.
خرس بزرگ هیکلی از فرط عصبی شدن، در قفسی که حدود 6 مترمربع است، خود را به میله های قفس می زند و می خواهد زنجیر خود را پاره کند.
برخی از حیوانات خسته و عصبی نیز در قفس، بی حال افتاده اند تا تعدادی از بازدید کنندگان در نبود نگهبان کافی، با چوبهایی که از اطراف پیدا کرده اند، به بدن آنها فشار وارد آورند، تا شاید اندکی از جای خود تکان بخورند.
در حالی که برای هر بازدید کننده، بلیط 2 هزار تومانی طلب می شود، اما تاریکی محیط و عدم روشنایی لازم در محوطه، باعث شده تا بازدید کنندگان برای اطمینان از زنده بودن حیواناتی که در قفس های بسیار کثیف گرفتار شده اند، به سوی آنها اشیایی را پرتاب نمایند.
در قسمت دیگری از نمایشگاه که به مارهای سمی اختصاص یافته است، به قدری قفس های شیشه ای محل نگهداری مارها کوچک است که بازدید کنندگان تعجب می کنند که چگونه این مارها در آنجا جای داده شده اند. در صحنه ای نادر و وحشیانه، پرنده زنده کوچکی که از ترس به خود می لرزد، در محل نگهداری ماری عظیم الجثه قرار داده شده تا بازدید کنندگان شاهد خورده شدن آن پرنده زیبا توسط این مار باشند.
اولین نمایشگاه طبیعت و جهان در بوشهر محلی شده تا بازدید کنندگان از نزدیک شاهد آزار حیوانات زبان بسته ای باشند که مثلا متولیان برگزاری این نمایشگاه، می خواهند آنها را با طبیعت آشنا کنند.
سهل انگاری نهادهای مربوطه در اجازه برگزاری این نمایشگاه حیوان آزاری در بوشهر، و سکوت دستگاههای متولی همانند اداره حفظ محیط زیست و نهادهای نظارتی همانند شورای شهر بوشهر و… جای تاسف بسیار دارد.
انتظار می رود بزودی به اولین نمایشگاه حیوان آزاری در بوشهر خاتمه داده و بیش از این زمینه دشمنی انسانها را با حیوانات و طبیعت فراهم نسازند.
دیده بان حقوق حیوانات: یک فعال محیط زیست گفت: باغ وحش مشهد از لحاظ تنوع گونهای بهترین باغ وحش ایران است اما مثل تمام باغ وحش ها در ایران از همان شیوهی بدوی که خلاصه میشود در نگهداری چند حیوان بینوا کنج قفسهای کوچک با کف سیمانی و دیوارهای میله ای پیروی میکند.
مرضیه ناظری در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان این مطلب افزود: در باغ وحش مشهد به جز یک اسم که نوشته شده روی پلاکاردی کوچک، هیچ اطلاعاتی راجع به حیوانات به بازدیدکننده ها داده نمی شود و اگر نگه داری گاه به گاه از حیوانات آسیب دیده ای که از حیات وحش گرفته شده و برای مداوا به این جا منتقل می شوند را به حساب نیاوریم، می شود گفت که هیچ کمکی به محیط زیست نمی کند.
به گفته وی، مفاهیمی مانند پروژه های تحقیقاتی علمی و کمک به حفظ گونه های در خطر که در اغلب باغ وحش های دنیا مرسوم است، در چهارگوشه ی آهنی پر از قفس باغ وحش مشهد نمی گنجد.
ناظری اظهار داشت: این باغ وحش هیچ گونه امکان توسعه ای در آینده ندارد و احتمالا برای سالها به همین وضع می ماند.
این فعال محیط زیست با اشاره به یکی از خاطرات دوران کودکی اش گفت:با دیدن عقابی پشت میله های قفس با نگاههای بی رمق و سکوت مرموزحس می کردم پشت آن میله ها این پرنده با شکوه احساس میکند غرورش شکسته و بیشتر از اینکه برای تنهایی و اسارت و وضعیت فلاکت بارش پشت آن میله ها ناراحت باشم، دل نگران غرورش بودم که پیش چشم مردمی که می آمدند برای دیدنش و در نهایت سبک بالی می خنیدند و می رفتند، می شکست.
به اعتقاد وی، وقتی شانس نوازش آهوها، پلنگ ها و قوچ و میش ها برای بازدید کنندگان باغ وحش وجود ندارد جای تعجب است که دیدن باغ وحش احتمالا چه لذتی برایشان دارد.
ناظری تأکید کرد: باغ وحش ها زمانی می توانند برای مردم و به ویژه آموزنده باشند که جلوه های طبیعی حیات وحش را بتوانند از نزدیک ببیند به عنوان مثال مردم باید عقاب ها را به شکل آزاد و چرخ زنان در اوج آسمان در حالیکه صدای جیغ وحشیانه شان همه جا را پر می کند ببیند تا با طبیعت آن آشنا شوند نه پشت میله ها ی قفس که همه آن ابهت سلطه گرانه فرو می ریزد و غرورشان می شکند.
بیانیه گروه های زیست محیطی و فرهنگی در رابطه با اعلام
«روز مبارزه با خشونت علیه حیوانات»
دیده بان حقوق حیوانات: انتشار خبر دردناک کشتار خرس های قهوه ای در یکی از شهرهای مرکزی ایران موجی از اعتراضات مردمی را نسبت به این عمل شنیع، ضد اخلاقی و غیر انسانی برانگیخت. در تاریخ ایران زمین این نخستین بار است که شاهد چنین حجمی از اعتراضات مردم، فعالان حقوق حیوانات و حامیان محیط زیست نسبت به کشتار، آزار و اذیت حیوانات کشورمان هستیم.
حیوان آزاری و نامهربانی با حیوانات رخدادی نادر نیست اما گاه برخی رخدادها جریان ساز می شود و می تواند برای همیشه در ذهن انسان های با وجدان جای بگیرد.
باور داریم در کنار پیگیریهای قضایی که برای مجازات و تنبیه متخلفان صورت می گیرد باید فضایی ایجاد شود تا بهترین بهره برداری فرهنگی از این حوادث دردناک صورت گیرد. خرس ها مردند و خاطیان دیر یا زود و کم یا زیاد مجازات خواهند شد و رسانه ها چون همیشه مساله را به فراموشی می سپرند. برای ما مجازات یک فرد هدف نیست، بلکه وظیفه ماست که نگذاریم حوادثی نظیر این حادثه دردناک بار دیگر رخ دهد.
ما گروه های فعال حقوق حیوانات و محیط زیست، سازمان ها و گروههای زیست محیطی و فرهنگی به همراه شخصیت های حقیقی این عرصه خواستاریم که فاجعه مرگ خرس ها برای همیشه در تاریخ ایران ثبت و ضبط شود.
بدینوسیله روز 20 شهریورماه را «روز مبارزه با خشونت علیه حیوانات» می نامیم. 20 شهریورماه 1390 روزی است که مرگ خرس ها برای بار نخست از رسانه ها منتشر شد و باعث ایجاد خشم عمومی و موج گسترده انزجار مردمی از این فاجعه دردناک گشت.
این روز به واسطه نزدیکی به فصل پاییز و ورود مهاجران طبیعی به کشور به عنوان میهمان طبیعت ایران زمین و آغاز فصل شکار و صید از اهمیت بالایی برخوردار است. بی تردید نزدیکی این روز با فصل شکار می تواند بر اثرگذاری این نامگذاری بیفزاید.
رویکرد برخورد با «روز مبارزه با خشونت علیه حیوانات» گسترده و پر دامنه خواهد بود. به جای اینکه هراز گاهی با مرگ شیرها، یوزپلنگ ها، خرس ها، آهوها و دیگر حیوانات ایران زمین به یاد زیستمندان این سرزمین بیفتیم، می توان با نامگذاری این روز، این دغدغه را همیشگی کرد. در این روز می توان به مسایلی پرداخت برای توجه دادن بیشتر فعالان حقوق حیوانات، دوستداران محیط زیست، ادارت و سازمانهای دولتی و مسئولان محترم در قوای مقننه و قضائیه به مقوله حقوق حیوانات و همچنین ایجاد حساسیت عمومی به کشتار و آزار حیوانات.
پیشنهاد می شود در این روز موارد زیر مورد توجه خاص قرار گیرد:
– «کشتار و آزار حیوانات»: مسایل قانونی، فرهنگی، آموزشی و اجتماعی مرتبط با پيشگيري و مقابله با آن
– “شکار”: اصلاح و به روزسازی قوانین شکار و صید، جرایم و ضرر و زیان وارده به طبیعت
– “حمل سلاح”: اجرايي كردن قوانین و احکام قضایی حمل و استفاده غیر مجاز از سلاح
– “حقوق حیوانات”: به رسميت شناختن حقوق حيوانات و رایزنی با ارگان های مرتبط برای تصویب ضوابط و قوانین در زمینه حقوق حیوانات
بیستم شهریورماه به حق باید روز ملی مبارزه با حیوان آزاری و کشتار حیوانات باشد، چرا که بی سابقه ترین برخورد عمومی و اجتماعی با پدیده کشتار و آزار حیوانات در این روز آغاز گشته است؛ رخدادی که سبب ساز آن، قتل شنیع ماده خرسی مظلوم و آزار منجر به مرگ دو توله کوچکش به دست فردی نا آگاه بود. مسوولیت اجتماعی و فرهنگی مرگ این سه خرس بیش از آنکه به عهده قاتل خرس ها باشد، بر دوش فعالان حقوق حیوانات و محیط زیست سنگینی می کند که پس از سال ها تلاش هنوز شاهد چنین رخداد هایی هستیم.
امیدواریم با نامگذاری «روز مبارزه با خشونت علیه حیوانات»، مادام که حیوانی مورد آزار و اذیت قرار می گیرد ضجه نمادین توله خرس ها در گوشمان طنین افکند و سکوتمان را بشکند.
دیده بان حقوق حیوانات: باز هم خبر از خرس قهوه ای است و باز هم از ونکِ سمیرم، اما این بار خبر خوش نجات یک خرس به دست باغداران منطقه.
انتشار حساب شده خبر قتل خرس های سمیرم و ایجاد موج رسانه ای پس از آن در کمتر از یک ماه باعث نجات یک خرس قهوه ای شد. شاید این اتفاق را بتوان اولین اثر مثبت ضجه توله خرسهای کشته شده دانست، خبری که بی شک این باغداران به هنگام مواجهه با این خرس جدید، به یاد آورده اند: وسیع ترین برخورد اجتماعی در برابر قتل و آزار خرس های سمیرم.
باغداران شهر «ونك» از توابع سميرم واقع در استان اصفهان يك قلاده خرس قهوه اي را كه به داخل يك استخر بزرگ افتاده بود،نجات دادند.
به گزارش ايرنا، «غلام اميري» همراه تعدادی از كارگران كه دريك باغ سيب مشغول سيب چيني بودند پس از مشاهده دست و پا زدن يك قلاده خرس قهوه اي در درون استخر، پس از دو ساعت تلاش، توانستند اين خرس را نجات دهند.
آنها پس از ريختن تعدادي الوار و سنگ بزرگ به داخل استخر، امكان حركت خرس روي الوارها و بالا رفتن از آن را براي او فراهم كردند تا خرس بتواند با رهايي از درون استخر به جفتش كه در ارتفاعات منطقه «شمس آباد» منتظر او بود، بپيوندد.
منطقه «شمس آباد» و «چشمه ناز» ونك با وجود تعداد زياد حيوان وحشي از جمله خرس قهوه اي و تنوع پوشش گياهي و مرتعي بسيار عالي، هنوز بعنوان يكي از مناطق چهارگانه زيست محيطي محسوب نشده است. منطقه جنگلي شمس آباد و شهر ونك در 33كيلومتري غرب سميرم قرار دارد و هم مرز با استان چهارمحال و بختياري است.
شهرستان سميرم در جوار زاگرس مركزي و دنا، با 105 هزار نفر جمعيت در دو بخش پادنا و مركزي در 160 كيلومتري جنوب اصفهان واقع است.
دیده بان حقوق حیوانات: به گزارش سرویس بین الملل شبکه خبری آتی نیوز، یکی از نگهبانان تمساح های باغ وحش تایلند با قرار دادن سر خود به مدت یک ساعت در میان دو آرواره بزرگترین تمساح های این باغ وحش، صحنه ای حیرت آور و ترسناک در شهر “باتایا” واقع در جنوب شرق تایلند به نمایش گذاشت.
به گزارش پایگاه خبری النخیل، “برونیک کامنسکی” عکاسی که از نزدیک شاهد این صحنه خطرناک بود، می گوید: قبل از این که این جوان تایلندی سر خود را در داخل دهان بزرگترین تمساح این باغ وحش قرار دهد، چوب محکمی را در دهان آن قرار دادند. به گفته این عکاس، این تمساح چوب را کمتر از 30 ثانیه جوید و آن را بلعید. گفتنی است که در این باغ وحش بیش از 10 هزار تمساح وجود دارد.
توله خرس از درد سر بر سینه مادر می گذارد؛ چرا که باور ندارد مادر دیگر نیست. کودک مهر مادری طلب می کند از مادری که …
دیده بان حقوق حیوانات: بلوتوث سیاه! این بار نه برای ناموس و خانواده و جامعه، که برای حیات وحش و طبیعت ایران زمین؛ نه توسط فریب خوردگان ماهواره و شبکه های ضد فرهنگی و شیطان پرست و رمال، که توسط پاک ترین اقوام و ساده ترین مردمان کشور؛ نه از سر لذت و کامیابی و نیاز، که از نادانی و بی اطلاعی و مدیریت غلط.
سالهاست به مدد تکنولوژی و موبایل های با قابلیت فیلمبرداری، جنایات خاموش، قابل رویت و استناد شده اند. همانطور که متجاوزین به ناموس جامعه، از اقدامات شنیع خود فیلمبرداری می کنند، متجاوزین به حق حیات وحش این مرز و بوم نیز تصاویری را بر حافظه تلفن های خود ثبت می کنند که رعشه بر تن بیننده می اندازد. اگر در حیطه تجاوز به عنف، رهگیری و شناسایی سریع انجام می شود، در حیطه حیوانات و حیات وحش و محیط زیست شرایط دقیقا بر عکس است. اینجا نه تنها برخورد ها به کاهش جنایت ختم نشده، که باعث جری تر شدن جانیان طبیعت نیز شده است.
ضجه های معنی دار توله خرسی معصوم
اگر توان دیدن فیلم را داشتید، در جای جای فیلم ضجه های توله خرس هایی را شنیده اید که مادرشان به قتل رسیده و شکم کوچکشان با قساوت دریده شده؛ اما هنوز خون آلود و با روده هایی بیرون آمده راه می روند و در جستجوی حمایتی ناممکن دور مادر می گردند. می گردند و ضجه می زنند و مِهر رفته اش را طلب می کنند. ضجه هایی انسانی از توله هایی که سهم اندکشان از دنیای نامردی ها، چند بار دیدن خورشید است و شکمی دریده و مادری مرده.
جریمه های چند صد هزار تومانی برای جنایات میلیونی
اگر قرار باشد باز هم به رسم گذشته عمل شود، این بار هم سه جانی جریمه 700 هزار تومانی خواهند داد و خواهند رهید. تفنگشان باز پس داده خواهد شد و آماده خواهند بود برای جنبنده بعدی، جنبنده ای که پوست قاچاقش میلیون میلیون خرید و فروش می شود. آیا این شکل برخورد جنایتی اینچنین را تبدیل به فعالیتی سود ده نمی کند؟ وقتی قنداق تفنگ قاتل، از جریمه این جنایت قیمتی تر است، هر تفنگ به دستی با دیدن حیوانی که پوستی گران بها به تن دارد ترغیب به شلیک خواهد شد. بهانه نجات رمه و گاو و گوسفند هم که تا کنون محکمه پسند بوده و رهاننده جانی از زندان.
ثبت حد اقل مجازات برای اکثر جنایات
جنایتی بدتر از آنچه در این فیلم سیاه دیده می شود برای حیات وحش متصور نیست. آیا واژه «حداکثر مجازات» اینجا کاربردی خواهد داشت؟ یا طبق روال مرسوم، با درخواست تجدید نظر و پیگیری و مظلوم نمایی و فراموشی رسانه ها، خاطی به حداقل مجازات محکوم خواهد شد؟ اصولا آیا چنین فردی باید حق بازگشت به طبیعت را داشته باشد؟ و باید بتواند گاو و گوسفندش را در مناطق حفاظت شده و ممنوعه بچراند؟ و تفنگ به دست بگیرد؟ و بکشد؟ و خاطرات مردانگی اش را در برخورد با خرس و رهایی از دادگاه و محاکمه برای دیگران تعریف کند؟ و از جثه بزرگ خرس مادر بگوید؟ و از جذابیت کشتن خرس داستان ها بسازد؟
جریمه نقدی، غیر آموزنده و ناتوان از بازدارندگی
تا امروز نه جریمه ای باعث کاهش کشتار حیات وحش شده و نه حتی باعث شده تفنگ به دستان رها شده در طبیعت، جمله ای به اطلاعاتشان بیافزایند. وقتی قاتل خرسی در مرکز ایران، آن را با خرس قطبی اشتباه می گیرد، تمام سیستم آموزشی و زیست محیطی و ارگان های مسوول حیات وحش و محیط زیست باید نگاهی خاص به پشت سر بیاندازند! آیا تمام آنچه باید می شد را انجام داده ایم؟ آیا این فیلم مختصر آموزش، پرورش، اخلاق، قانون، انسانیت، شعور و دانش آموزش داده شده را زیر سووال نمی برد؟
نیت جریمه: کسب مال ناچیز به سود دولت یا اصلاح مجرم؟
شاید وقت آن است که بپرسیم نیت اصلی محکمه و محاکمه چیست؟ واریز مال اندک به خزانه دولت؟ اخذ ضرر و زیان وارده به طبیعت از سوی سازمان حفاظت محیط زیست؟ تنبیه مجرم؟ آگاه کردن جامعه؟ یا… پیشگیری از تکرار جرم؟
مبالغ اندک جریمه و تنبیهات قابل صرف نظر کردن در حیطه محیط زیست و حیات وحش، نه هدف است و نه برای رسیدن به هدف، مفید. نه مجرمی با پرداخت چنین جرایمی اصلاح خواهد شد و نه سایرین درس عبرت خواهند گرفت. شرایط فعلی همه را برای تجاوز به حقوق حیوانات و محیط زیست جری تر خواهد کرد.
داشتن اسلحه عادی تر از چوبدستی!
حداکثر مجازات حمل و نگهداری سلاح گرم به عنوان محاربه اعدام است. افراد زیادی مجوز حمل سلاح دارند و بسیاری هم بدون چنین مجوزی مسلحند. در موارد متعددی، حتی افراد مجاز که از نظر روانی هم تست شده اند، به خاطر مسایل ناموسی اسلحه می کشند و همسر و فرزند خویش را به گلوله می بندند. ضاهرا دسترسی به اسلحه چندان هم سخت نیست. رسیدن به سن قانونی و پایان خدمت سربازی شاید سخت ترین شرایط آن باشند. هرچند که خواندن صفحه حوادث روزنامه ها، شرایط راحت تری را برای خرید قاچاق اسلحه معرفی می کند.
بی اطلاعی از اسلحه های موجود
سالها پیش قرار بود اسلحه های غیر مجاز تحویل شوند و هیچ سلاح بی مجوزی باقی نماند. اخبار رسانه ها از عدم موفقیت این طرح می گوید و البته اتفاقات شنیع زیست محیطی نیز موید این مطلب است. سلاح به دستانی که از شلیک به ارزشمند ترین حیوانات نیز باکی ندارند و هیچ بانک اطلاعاتی دقیقی هم از اعمال آنها در دست نیست.
و آخر اینکه جریمه فرهنگی موثرتر از جرایم بی اثر مالی
برای فردی که نمی داند، جریمه مادی دانایی به ارمغان نخواهد آورد. راه حل ندانستن، آموزش است و تقدیم دانش. اگر این قاتل خرس ها سفری به تهران داشته باشد و یک هفته میهمان گروه های فعال حقوق حیوانات و محیط زیست باشد، ارزش حیواناتی که جانشان را گرفته بهتر درک کند. حیواناتی که طبیعت گردان برای دیدنش حاضرند بیش از جریمه این کشتار نابخردانه هزینه کنند تا صاحب فقط یک عکس آنها شوند و خاطره دیدارش را در زیستگاه طبیعی، عمری به دوش کشند. در کنار جرایم قانونی و جبران ضرر و زیان وارده به طبیعت، محکوم شدن نادان به دانستن مفیدترین کاری است که برای جلوگیری از تکرار این جنایت می توان انجام داد.
شاید جالب ترین حکم قضایی در این زمینه، حکم دادگاه شیراز باشد برای مجرمی که الاغی را به جرم خوردن محصولات جالیزش آتش زده بود: حفظ کردن 50 حدیث در زمینه حقوق حیوانات و قبول شدن در امتحان آن!
دیده بان حقوق حیوانات، جهت آموزش این فرد و مجرمین مشابه اعلام آمادگی می کند و سایر گروه های فعال حیات وحش و حقوق حیوانات را نیز جهت اعلام آمادگی فرا می خواند.
پیکر ماده خرس کشته شدهشکارچی در حال فیلمبرداری…… و کارگردانی صحنه.که بچه های زخمی کدام طرف باشند که بهتر در فیلم دیده شوند… و دیگری برای فیلم و عکس یادگاری چگونه سر خرس را بالا بگیرد.که این افتخار بزرگ چگونه بهتر(!) در فیلم دیده شودقطاری از فشنگ نشان دهنده میزان مردانگی شکارچی استنفر دوم در گرفتن فیلم و عکس یادگاری وارد تر استمی داند چطور یک حیوان زخمی را به دست بگیرد…و زخم افتخار آمیزش را به دوربین نمایش دهد…می داند چطور خرسی را از گوش بلند کند…کنترل کند…بچرخاند…نمایش دهد…و…پرتاب کند.
خدایی هست که این دست های رو به آسمان را می بینداین پیکر خونین…و این مظلومیت بی حد را.و بی شک، این صحنه را نیز خواهد دید. طلب مظلومانه مهر مادری…با فشردن سری کودکانه به سینه ای ستبر و بی جان…