دیده بان حقوق حیوانات: دوشنبه هفته گذشته لاشه پلنگی در کنار امامزاده نقره عباس جواهردشت سیاهکلرود پیدا شد. شواهد و ظاهر این لاشه پلنگ نشان می دهد که شکارچیان چندروز پیش این پلنگ را زخمی کرده اند.
عکس: احمد وفا/ خبرآنلاین
دیده بان حقوق حیوانات: دوشنبه هفته گذشته لاشه پلنگی در کنار امامزاده نقره عباس جواهردشت سیاهکلرود پیدا شد. شواهد و ظاهر این لاشه پلنگ نشان می دهد که شکارچیان چندروز پیش این پلنگ را زخمی کرده اند.
عکس: احمد وفا/ خبرآنلاین
دیده بان حقوق حیوانات: شکارچیان در آفریقای جنوبی از ابتدای سال تاکنون 558 کرگدن را سلاخی کردهاند که این رقم نسبت به مدت مشابه سال گذشته میلادی (2013) حدود 100 راس بیشتر است.
به گزارش سرویس «محیط زیست» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، سال گذشته میلادی شاهد یک رکورد خونین در کشتار کرگدنها در آفریقای جنوبی بودیم. این کشور که 75 درصد از جمعیت کل کرگدنهای جهان را در خود جای داده سال گذشته شاهد مرگ 1004 کرگدن بوده است. با این حال اگر روند کشتار کرگدنها در نیمه دوم امسال نیز مانند نیمه نخست سال ادامه پیدا کند با 100 مورد مرگ بیشتر نسبت به سال گذشته شاهد یک رکورد جدید خواهیم بود.
پارک جنگلی «کروگر» که بزرگترین منطقه حفاظت شده در این کشور محسوب میشود همچنان از سوی شکارچیان به شدت مورد تهدید قرار میگیرد. تا به امروز 62 درصد از کل کرگدنهای کشته شده در آفریقایجنوبی در این پارک شکار شدهاند.
به گزارش ایسنا به نقل از مونگابی، کرگدنها برای شاخشان کشته میشوند. شکارچیان بعد از بریدن شاخ کرگدنها آنها را پودر کرده و به کشورهایی نظیر ویتنام و چین ارسال میکنند که آن را برای درمان بیماریها مفید میدانند. با این حال محققان میگویند خوردن شاخ کرگدن مثل این است که ناخن خود را بخورید بنابراین هیچ خاصیتی ندارد. شاخ کرگدن هیچ خاصیت درمانی ندارد و در واقع چیزی جز کراتین نیست. با این حال ارزش شاخ کرگدن هنوز هم در حال افزایش است به طوری که با افزایش تقاضا برای این کالای قاچاق، طی سالهای اخیر قیمت آن از طلا نیز بالاتر رفته است. در حال حاضر از مجموع پنج گونه از کرگدنها، سه گونه در فهرست به شدت در معرض خطر قرار دارند که از این سه گونه، در دو گونه کمتر از 100 راس کرگدن باقی مانده است.
آفریقای جنوبی زیستگاه یکی از فراوانترین گونههای کرگدن در جهان موسوم به کرگدن سفید با نام علمی Ceratotherium simum است که در فهرست قرمز اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت (IUCN) به عنوان در معرض تهدید معرفی میشود. این کشور همچنین زیستگاه کرگدنهای سیاه است که جزو گونههای به شدت در معرض خطر هستند.
دیده بان حقوق حیوانات: چه زمانی ایران برای پلنگ ها امن خواهد شد؟ این سووالی است که پس از انتشار فیلم و عکس مرگ هر پلنگ پرسیده می شود و بدون پاسخ فراموش می شود.
به گزارش دیده بان حقوق حیوانات در یکی از آخرین نمونه ها و در فیلمی از آخرین لحضات عمر یک پلنگ در غرب کشور، مظلومیت عمیق این حیوان ارزشمند را شاهد هستیم. آیا این بار هم باید بپرسیم «چه زمانی ایران برای پلنگ ها امن خواهد شد؟» و بدون پاسخ درخور ماجرا را فراموش کنیم؟
گفته شده این فیلم به روستای «گله دار» منطقه «کبیر کوه» در استان ایلام تعلق دارد و شکارچی حاضر در تصویر بومی منطقه «بدره» است.
فیلمبردار از همراهانش می خواهد سکوت کنند تا از روی صدا قابل شناسایی نباشند تا تحت پیگرد قضایی قرار نگیرند.
آن طور که از تصویر پیداست ران چپ پلنگ خون آلود است اما با توجه به حالت چشم ها، ضربه مغزی و مسمومیت این پلنگ نیز دور از ذهن نیست.
یک بار در دقیقه 7:48 و یک بار هم در لحظه های پایانی فیلم، برای بهتر شدن صحنه های ناجوانمردانه ای که دوربین ضبط می کند، سنگی به صورت پلنگ کوبیده می شود که با عکس العمل دردناک حیوان بی نوا و بی رمق همراه می شود. این رفتار خوشحالی فیلمبردار و فرد پشت دوربین را به همراه دارد.
دیده بان حقوق حیوانات: انتشار تصاویر کشتار حیات وحش در شبکه های اجتماعی فزونی یافته است.
این روز ها کشتارچیان بی باک بدون هیچ واهمه ای از برخورد مسوولان، تصاویر یادگاری خود از کشتار حیات وحش را در شبکه های اجتماعی منتشر می کنند و «لایک می گیرند»! در آخرین نمونه یک کفتار راه راه سوژه نادانی فردی شده که احتمالا قطار فشنگش نشانه قدرت است و لاشه کفتاری که آویزان کرده نشانه مردانگی!
باید دید بعد از فروکش کردن جو رسانه ای یک سال اول روی کار آمدن دولت جدید، آیا تغییر عملی در برخورد مسوولان با این ناهنجار ها رخ می دهد یا خیر.
دیده بان حقوق حیوانات: به دار آویختن یک بزمجه بیابانی در جهادآباد شهرستان برخوار و میمه و انتشار تصویر آن در فضای مجازی به عنوان یک حیوان عجیب واکنشهای مختلفی را در پی داشته است. انتشار تصویر کشتار حیوانات در سالهای اخیر موجب شده تا حمایت از گونههای جانوری به ویژه مواردی که در خطر انقراض قرار دارند بیشتر مورد توجه مردم و حتی مسئولان قرار گیرد اما این بار فضای مجازی شاهد انتشار تصاویر خزندهای است که مردم کمتر با آن آشنایی دارد.
به گزارش ایسنا تصاویر به دار آویختن یک حیوان عظیم جثه در حالی منتشر شده است که بزمجه بیابانی گونهای خزنده است که حداکثر 1.5 متر طول دارد و بیشتر در نواحی بیابانی و نیمه بیابانی زندگی میکند و غذای آن پستانداران کوچک، خزندگان، پرندگان، تخم پرندگان و خزندگان، عقربها، حشرات بزرگ و و وزغها است.
شهرام امیری شریفی، فعال حقوق حیوانات در خصوص انتشار خبر و تصاویر به دار آویختن بزمجه بیابانی در فضای مجازی به خبرنگار ایسنا گفت: این بزمجه نسبت به بزمجههای بیابانی بزرگتر است اما مطالبی مبنی بر اینکه این خزنده غول پیکر است در فضای مجازی منتشر شده که واقعیت ندارد، این بزمجه یک سوسمار معمولی محسوب میشود.
وی ادامه داد: عمدتا بزمجه برای انسان خطری ندارد و با کوچکترین عکسالعملی از سوی انسان فرار میکند اما اگر در شرایطی قرار بگیرد که محدود شود و به صورت اشتباهی به اتاق، انبار، شهر و محل زیستی ورود پیدا کند و مورد آزار قرار گیرد طبیعتا عکسالعمل نشان میدهد.
امیری شریفی افزود: اگر فردی قصد گرفتن آن را داشته باشد، این حیوان قطعا سعی میکند خودش را نجات دهد و عکسالعمل خود را با تکانهای شدید دم و گاز گرفتن نشان میدهد که ممکن است خطرساز شود بنابراین اگر مردم این حیوان را در محل زندگی خود مشاهده کردند باید به مسئولان محیط زیست و آتشنشانی اطلاع دهند و یا آن را دفع کنند.
راه حل دفع خطر، کشتن حیوان نیست
این فعال حقوق حیوانات با بیان اینکه حتی اگر مطمئن هستند که این حیوان به آنها صدمه خواهد زد نباید برای کشتن حیوان اقدام کنند، تصریح کرد: راه حل دفع خطر، کشتن حیوان نیست، نباید به آن نزدیک شوند بلکه باید با ایجاد راه فرار حیوان را از منطقه فراری دهند.
امیری شریفی افزود: برای دفع حیوانات باید از کم آزارترین راه ممکن استفاده کرد و قطعا آن راه، دار زدن و آویزان کردن حیوان نیست.
وی به ناآگاهی و شاید ترس مردم روستایی در مواجهه با بزمجه بیابانی اشاره کرد و گفت: محدود کردن، گرفتن و یا هدایت حیوانات به سمتی که خطر رفع شود در تمام دنیا دارای متخصص خاص خود است و در ایران هم بعضی از گروههای مردمی، سازمان محیط زیست و آتشنشانی در این خصوص آموزش دیدهاند و در این مواقع کمک خواهند کرد.
این فعال حقوق حیوانات اظهار کرد: متاسفانه به دلیل ناآگاهی، ترس و یا هر دلیل دیگری یک بزمجه کشته شده است اما به قدری این موضوع در فضای مجازی و رسانهها بزرگ و بزمجه، خطرناک نشان داده شده که میتواند به عنوان یک آموزش نادرست باشد و اگر دوباره مردم این حیوان را ببینند، فکر میکنند این حیوان بسیار خطرناک است و حتما باید آن را کشت.
وی با بیان اینکه اسیر، صید و محدود کردن حیوانات از نظر قانونی ممنوع است، تاکید کرد: اگر مردم با بزمجه و یا هر گونه بسیار بزرگتر از آن روبرو شوند باید بلافاصله به آتشنشانی، محیط زیست و یا پلیس اطلاع دهند، این ارگانها با یکدیگر در ارتباط هستند و اقدام لازم را انجام میدهند.
آشنایی با ارگانهای مسئول سادهترین آموزش به مردم است
امیری شریفی با بیان اینکه مردم باید ارگانهایی که به این گونه موارد رسیدگی میکنند را بشناسند، اضافه کرد: این آموزش سادهترین و عامترین آموزشی است که باید انجام شود.
وی با بیان اینکه راه رفع تقابل با حیوانات اقدام خودسرانه و یا کشتن آنها نیست، گفت: وقتی مردم خودسرانه به این مسائل ورود پیدا میکنند، به خود و حیوانات آسیب خواهند رساند، به خصوص در برخورد با خزندگان و پستانداران عظیم جثه که خطرات جبرانناپذیر جانی بسیار زیادی را به همراه خواهد داشت.
مدیر مسؤل پایگاه خبری دیده بان حقوق حیوانات با بیان اینکه این پایگاه جلساتی را پیرامون امداد و نجات حیوانات با مسئولان سازمان محیط زیست داشته است، افزود: دیده بان حقوق حیوانات در کنار مسئولان محیط زیست فعالیتهایی را پیرامون حفظ حقوق حیوانات انجام میدهد که این فعالیتها به رفع تقابل، نجات حیوانات و جلوگیری از خطرات تهدید کننده مردم منجر خواهد شد.
امیری شریفی با بیان اینکه بزمجه بیابانی جزء حیوانات حمایت شده است و برای کشتن این حیوان مجوز صادر نمیشود، خاطرنشان کرد: شخصی که این حیوان را کشته است، متخلف محسوب و بر اساس قانون جریمهای برای ضرر رساندن به طبیعت از متخلف دریافت میشود.
قاتلهای سریالی سابقه حیوان آزاری دارند
وی با اشاره به حیوان آزاری به صورت آگاهانه تصریح کرد: حیوان آزاری از نمونههای مسلم مشکلات روانی است و انسان سالم از آزار دادن حیوانات خوشحال نمیشود.
وی افزود: این موضوع در ابتدا به کنترل اجتماعی و آموزش نیاز دارد و در کنار کنترل اجتماعی برخورد اجتماعی و یا قضایی در برخی موارد نیز نیاز است و حتی برخی از متخلفان نیاز به درمان دارند.
امیری شریفی با بیان اینکه بسیاری از قاتلهای سریالی، سابقه حیوان آزاری دارند، اظهار کرد: این قضیه به طور مستند ثابت شده است، فردی که حیوان آزاری میکند، نه تنها برای حیات وحش و حیوانات که برای جامعه انسانی نیز خطرناک است.
وی ادامه داد: این فرد وقتی به حیوان رحم نمیکند ممکن است با همجنس و همنوع خود نیز درگیر شود و در نوع بسیار حاد ممکن است به یک قاتل تبدیل شود و به همنوع خود صدمات جانی وارد کند و حتی در برخی موارد به قاتل سریالی تبدیل خواهد شد برای مثال خفاش شب نمونهای از قاتلهای سریالی است که در ابتدا سگ و گربه دار میزد.
این فعال حقوق حیوانات به کیفرهای حیوان آزاری و کشتن حیوانات اشاره و تصریح کرد: در ایران حیوان آزاری، جرم انگاری نشده است، قوانین عام موجود هم قوانین زیست محیطی هستند.
واژه “حیوان آزاری” در قوانین وجود ندارد
امیری شریفی ادامه داد: اگر فردی، یک گونه وحشی را آزار دهد یا بکشد و یا محدود کند طبق ضوابط باید ضرر و زیان وارد شده به طبیعت را بپردازد و دادگاه آن فرد را جریمه خواهد کرد.
وی با بیان اینکه واژه حیوان آزاری در قوانین وجود ندارد، خاطرنشان کرد: در حال حاضر چند پروژه پایاننامه در خصوص جرمانگاری حیوان آزاری با همکاری چند دانشجوی حقوق و حمایت دیدهبان حقوق حیوانات در حال انجام است، بسیاری از کشورهای پیشرفته حیوان آزاری را فی نفسه یک جرم قضایی میدانند.
مسؤل پایگاه خبری دیدهبان حقوق حیوانات با بیان اینکه در حدود 30 سال گذشته تنها در چند مورد با حیوان آزاری برخورد شده است، گفت: مواردی وجود داشته که فردی که اقدام به زنده آتش زدن یک الاغ کرده بود در ابتدا به 50 ضربه شلاق و سپس با اختیارات قاضی به حفظ 50 روایت و حدیث در خصوص محبت به حیوانات محکوم شد.
امیری شریفی ادامه داد: در سال گذشته نیز شخص دیگری که اقدام به حیوان آزاری کرده بود، به دلیل برخی نقایص در سیستم قضا و نبود قانونی در این راستا، به مجازات مشابهی محکوم شد، در چنین شرایطی، حکم قضایی به رویه قضایی تبدیل میشود یعنی قاضی میتواند مستند به این رویه احکام مشابه صادر کند.
وی با بیان اینکه در سالهای اخیر فعالیتهایی انجام شده تا حیوانآزاری، جرم انگاری و به حیطه جرایم وارد شود، اضافه کرد: هیچ کس اجازه ندارد، هیچ حیوانی حتی گنجشک، کلاغ، قمری، سگ و گربه را از طبیعت حذف کند مگر اینکه مجوز داشته باشد.
مسؤل پایگاه خبری دیدهبان حقوق حیوانات خاطرنشان کرد: مردم هر حیوانی از جوجه کوچک پرندگان تا پستانداران بزرگی مانند خرس و پلنگ را مشاهد کردند حتما به محیط زیست و یا آتشنشانی اطلاع دهند.
امیری شریفی اظهار کرد: در حال حاضر محیط زیست دارای شماره خاص و ویژهای مانند آتش نشانی و پلیس نیست اما قرار است در آینده، یک شماره ملی به سازمان محیط زیست اختصاص داده شود و تا زمانی که این موضوع اجرایی شود مردم میتوانند از 118 شماره نزدیکترین اداره محیط زیست به منطقه خود را بگیرند و یا موضوع را به آتشنشانی و یا پلیس 110 اطلاع دهند.
دیده بان حقوق حیوانات: مرگ یک قلاده پلنگ دیگر، این بار در سمنان و دستگیری دو شکارچی غیرمجاز که به نظر میرسد عامل کشتار آن بودهاند، یکی تلخ و دیگری نسبتا تلخ و شیرین است؛ از این رو که ممکن است کشتن این پلنگ هیچ سرانجام سختی برای شکارچیانش به همراه نیاورد!
به گزارش «تابناک»، سرهنگ حمید رضا خیلدار، فرمانده یگان حفاظت محیط زیست کشور از دستگیری دو شکارچی غیرمجاز حین فروش پوست پلنگ در منطقه پرور، ۶۰ کیلومتری شمال سمنان ـ مهدی شهر ـ خبر داد.
خیلدار در این باره به مهر گفت: مأموران یگان حفاظت استان سمنان پس از آگاهی از فروش پوست پلنگ در معاملهای صوری، فروشندگان را به دام انداختند.
وی افزود: مأموران یگان استان در قالب خریدار همراه با پول و چک برای خرید پوست پلنگ در محل حاضر شده و در حین خرید دو شکارچی غیر مجاز را دستگیر کردند.
فرمانده یگان حفاظت محیط زیست کشور در ادامه گفت: پس از دستگیری از محل مورد نظر یک رأس مرال، یک رأس کل تاکسیدرمی شده، پوست و سر پلنگ به همراه یک قبضه سلاح گلولهزنی بدون مجوز کشف و ضبط شد.
خیلدر در پایان با اشاره به جریمه ۵۰میلیون ریالی کشتن پلنگ خاطرنشان کرد: دو شکارچی غیرمجاز که از متخلفان سابقهدار استان هستند، پس از تشکیل پرونده به مراجع قضایی بازگردانده شدند.
دیده بان حقوق حیوانات: سنجاب ایرانی یکی از زیستمندان با ارزش جنگلهای بلوط زاگرس میباشد که در طول هزاران سال با اکوسیستم این ناحیه همزیستی ایجاد کرده است و با پنهان کردن دانه های بلوط در زیر خاک، شکاف سنگها و سوراخ درختان نقش اساسی در زادآوری جنگلهای بلوط دارد. سنجاب ایرانی را میتوان به عنوان گونه کلیدی جنگلهای زاگرس دانست. زیرا علاوه بر نقش آن در زادآوری جنگلهای بلوط، طعمه بسیاری از پستانداران و پرندگان شکاری به حساب میآید که با منقرض شدن این گونه زنجیره غذایی اکوسیستم این جنگلها که در سرتاسر زاگرس کشیده شدهاند دچار اختلال میگردد. متاسفانه امروزه به دلایلی که میتوان آنها را به طور مستقیم به انسان مرتبط دانست، جمعیت سنجاب ایرانی در جنگلهای بلوط زاگرس در معرض تهدید میباشد. تخریب زیستگاه، صید و زنده گیری سنجاب از دلایل عمده تهدید این گونه زیبا و با ارزش میباشد.
گفته می شود در جنگلهای شهرستانهای مریوان و بانه هر ساله در فصول پاییز و زمستان تعداد زیادی از سنجابها جهت مصرف غذایی شکار میشوند. همچنین گفته می شود تعداد سنجابهای شکار شده طی دو فصل پاییز و زمستان تا 400 عدد سنجاب نیز میرسد. این آمار تایید نشده فقط مختص به یک روستا میباشد. با احتساب تمامی روستاهایی که در آنها شکار سنجاب صورت میگیرد سالانه تعداد زیادی سنجاب ایرانی شکار میشوند که جمعیت این گونه را به شدت در معرض تهدید قرار میدهد. این امر علی رغم تلاشهای نهادهای زیست محیطی کشور ضرورت انجام فعالیتهای فرهنگی و پیشگیرانه جهت حفظ جمعیت پایدار سنجاب ایرانی را ملزوم میکند.
مردم بومی و روستایی ساکن در جنگلهای شهرستانهای بانه و مریوان عمدتا مشغول به فعالیتهای کشاورزی و دامداری سنتی میباشند و در فصول پاییز و زمستان عمدتا بیکار میباشند. شکار سنجاب نیز تنها در همین دو فصل یعنی فصول پاییز و زمستان صورت میگیرد. یعنی فصولی که مردم بومی بیکار و خانه نشین میباشند. هرچند که شکار سنجاب توسط مردم بومی عمدتا جهت مصرف غذایی میباشد اما میتوان دلیل عمده شکار را سرگرمی دانست. به عبارتی مردم بومی اوقات بیکاری خود را با شکار کردن سنجاب به عنوان سرگرمی مهیج سپری میکنند.
عکس: نوید چمنی
منبع: وببلاگ اسعد مهدوی
دیده بان حقوق حیوانات: طی گشت زنی محیط بان ها در پناهگاه حیات وحش و پارک ملی قمیشلو در ۲۰ خرداد ۹۳ به تجمع تعدادی سگ گله در یک نقطه برمی خورند که شوربختانه حادثه ای تلخ را در بر داشته است. سگ ها به یک بره آهو حمله ور شده و در حال خوردن آن بودند. اندک زمانی بعد با آهوی ماده که به دنبال بره اش در همان حوالی سرگردان بوده، برخورد می کنند ولی کاری از آن ها ساخته نبوده است. تنها یک تراژدی تلخ به بار آمده بود.
به گزارش دیده بان حقوق حیوانات به نقل از فکر سبز طی اظهارات کارشناسان محیط زیست در دوران شیردهی، مرگ بره آهو ممکن است به خشک شدن شیر در پستان ماده بیانجامد و در خوشبینانه ترین حالت درد شدیدی را برای ماده به همراه دارد که همین امر سبب ضعیف شدن حیوان شده و مرگ یا افتادن به دام حیوانات شکارچی را به همراه دارد.
پناهگاه حیات وحش قمیشلو در شمال غربی اصفهان در فاصله ۲۵ کیلومتری اصفهان و ۱۵ کیلومتری شهر تیران و در محدوده جغرافیاییE5127 تا E5100 و عرض جغرافیایی N3305 تا N3243 واقع است. این منطقه از غرب به روستاهای حسین آباد و تندران، از شرق به جهاد آباد و روستاهای دو شهر دهق و علویجه و از سمت جنوب به دربند و از شمال به جاده آسفالته اصفهان ـ علویجه منتهی میگردد. پناهگاه حیات وحش قمیشلو دارای آب و هوای معتدل متمایل به گرم بوده و در منطقهای نیمه صحرایی واقع گردیده است.
تعارضات و تهدیدات مهم
• عبورکنار گذر غرب اصفهان از منطقه و تقسیم آن به دوقسمت شرقی و غربی
• شهرک صنعتی بزرگ اصفهان در شمال شرق منطقه
• وجودمیدان تیر و زاغه مهمات ارتش در قسمت شرقی و جنوب شرقی منطقه
• وجود دام در محدوده پارک ملی به دلیل عدم تخصیص بودجه موردنیاز برای خریداری حقوق عرفی از سوی سازمان
• -تعداد دام مازاد بر ظرفیت مراتع منطقه،چرا در خارج از فصل مجاز : رایزنیهایی با ادراه کل منابع طبیعی استان به منظور نظارت بیشتر بر اجرای قوانین ومقررات مربوط در حال انجام است
• تصرفات و واگذاری های غیر قانونی از سوی ارگانهای ذیربط
• شکار غیرمجاز
دیده بان حقوق حیوانات: هنوز مدت زیادی از واقعه دردناک حمله گرگهای گرسنه به ۶ کودک در زنجان نگذشته است که متأسفانه در چند روز گذشته، ساکنین روستای آتان، کلایه، یکی از روستاهای الموت شرقی شاهد حضور گرگهای گرسنه در نزدیکی منازلشان هستند که فضای رعب و وحشت را در روستا حاکم کرده است.
به گزارش ایلنا، مشکل گراز و خرس و صدمات جبران ناپذیر آنها سالیان درازی است که صبر اهالی روستای آتان-کلایه را لبریز کرده است، با وجود این، اکنون گرگها آزادانه در روستاها حرکت میکنند و به دامها حمله و تعدادی از آنها را تلف کردهاند. بیم آن میرود با افزایش جمعیت فصلی این گرگها شاهد حوادث جبران ناپذیری از حمله گرگهای گرسنه به اهالی باشیم.
از طرف دیگر، حمله گرگها به دامها سبب عصبانیت اهالی شده و در صورت عدم پیگری به موقع این مشکل احتمال آن میرود که اهالی آنها را مسموم یا با هر روش دیگر این گرگهای گرسنه را از بین ببرند.
یکی از چوپانان این روستا با اشاره به اینکه شکارهای غیرقانونی سبب از بین رفتن بسیاری از طعمهها شده است، گفت: «به نظر میرسد گراز هم طعمهای سخت و خطرناک برای گرگ است؛ از این رو گرگها به علت نیافتن طعمههای اصلی، علاقه بیشتری به شکار دامها و انسان از خود نشان میدهند.
این چوپان میگوید: روز گذشته اگر من به فریاد همکارم نمیرسیدم، گرگها قطعا به وی حمله میکردند و این عمل صدمات زیادی به این چوپان وارد میکرد. من بیشتر از بیست سال است که چوپانی میکنم. این اولین بار است که شاهد این حادثه ناخوشایند هستم».
با آغاز فصل کشاورزی تعداد زیادی از اهالی محل از بیم حمله گرگ نمیتوانند به راحتی به مزارع خود بروند و این مورد صدمات جبران ناپذیری به مزارع وارد کرده است. یکی از اهالی در این باره گفت: «گرگهای مشاهده شده با نسلهای قبلی از نظر رنگ و اندازه تفاوت بسیار دارند. این گرگها از انسانها نمیترسند.» وی بر این باور بود که ترس نداشتن یک گرگ گرسنه از بسیاری جهات برای اهالی روستا خطر آفرین است.
یکی دیگر از اهالی گفت: «مزرعه من در منطقهای است که نمی توانم در روز آنجا را آبیاری کنم و باید شب به انجا بروم وجود این گرگها مانع حرکت بنده به مزرعه شده و صدمات جبران ناپذیری به مزرعه من وارد شده است».
تعدادی از اهالی بر این باور هستند که این گرگها از جانب محیط زیست به نیت کنترل تعداد گرازها به محل آورده شده است. این شایعه سبب نارضایتی بسیاری از اهالی از سازمان محیط زیست شده است. البته شایان ذکر است که بررسیهای اولیه نشان میدهد هیچ سندی دال بر صحت این ادعا وجود ندارد.
دیده بان حقوق حیوانات: یک توله خرس قهوه ای در آذربایجان شرقی برای مصرف اجزای بدنش توسط به شکلی فجیع بشر از پای در آمد.
خون خارج شده از گلوی این توله خرس احتمالا نشانه ذبح کردن برای مصرف اجزای بدن حیوان است. برخی افراد خرافه پرست و نا آگاه گمان می کنند مصرف بخشی از اعضای بدن خرس ها منجر به درمان بیماری ها یا تقویت قدرت مردانگی می شود.
یابنده این خرس اعلام داشته است که در تفرجی برای کوه پیمایی با این صحنه مواجه شده و فردی مشغول کندن بخش هایی از پوست و بدن حیوان بوده است. برش های بدن در تصوییر نشان می دهد غیر از کندن پوست، هدف جدا کردن امعا و احشای حیوان نیز بوده است.
به نظر می رسد پایین بودن میزان جرایم کشتار حیات وحش از یک سو نا آگاهی افرادی که در نزدیکی زیستگاه حیات وحش به سر می برند از دیگر سو مسبب اصلی فجایعی است که در حیطه شکار و کشتار حیات وحش رخ می دهد.
لازم است مسوولان با اندیشیدن تمهیداتی به این کشتار پایان دهند.
_______________________
دیده بان حقوق حیوانات: چند جوان عربستانی پس از شکار تعداد بیشماری سوسمار، تصاویری را از این اقدام بیرحمانه خود منتشر کردند.
به گزارش شبکه خبر سایتها و شبکههای اجتماعی با انتشار تصاویری از وانت این جوانان عربستانی که از سوسمارهای شکار شده لبریز شده است، تأکید کردند که این کار تهدیدی برای این گونه از جانوران است.
فعالان در اینترنت با ابراز تعجب از شکار این جانوران، این کار را نوعی نسل کشی توصیف کردند که منجر به انقراض این گونه مشهور جانوری در صحرای عربستان می شود. برخی کاربران هم به این جوانان عربستانی یاد آور شدند که آنان هنوز در عربستان زندگی می کنند و نه سرزمینهایی از قاره آفریقا که از گرسنگی رنج می برند.
دیده بان حقوق حیوانات/ سجاد عسگری*: ماهیگیری با برق و شوکرهای الکتریکی روشی به جا مانده از ارتش صدام در هشت سال جنگ تحمیلی است که همچنان ادامه دارد و اکوسیستم رودخانهها و تالابهای استانی مانند استان خوزستان را به هم ریخته است. با تداوم این روند، این استان از وجود هرگونه آبزی و گونههای نادر خزنده مانند لاک پشت فراتی عاری خواهد شد.
استان خوزستان بهدلیل قرارگیری در کرانه خلیج فارس و رودخانه اروند یکی از مهمترین زیستگاههای آبزیان و خرندگان در کشور محسوب میشود. گونههای مختلف آبزی ازجمله انواع ماهی، لاکپشت، مار ماهی و گونههای نادر همچون لاکپشت فراتی در رودخانهها و تالابهای این استان وجود دارند. صید ماهی به صورت غیرمجاز یکی از معضلات این استان از دیرباز تاکنون بوده است و روزبهروز شیوههای این شکار نیز فاجعهبارتر میشود.
در زمان جنگ تحمیلی نظامیان رژیم بعث عراق برای پیدا کردن غواصان ایرانی و جلوگیری از ورود آنها به آبهای این کشور، به وسیله اتصال برق ولتاژ بالا در داخل آب، غواصان ایرانی را دستگیر میکردند و تعداد زیادی از آنها بر اثر برقگرفتگی به شهادت رسیدند. این رویه و تجهیزات این کار به مرور زمان وارد مناطقی همچون خوزستان و کردستان شد. در حال حاضر این روش دست مایهای برای شکارچیان غیرمجاز این استانها شده تا به وسیله این تجهیزات به شکار ماهیان و آبزیان بپردازند. در این روش به وسیله باتری یا موتور برق و سیمپیچ که باعث افزایش قدرت برق تا هزار برابر میشود، برق را به وسیله دو سر سیم وارد آب میکنند. شعاع عمل این دستگاه بستگی به ولتاژ موتور برق یا باتری دارد. براساس ولتاژ مولد برق، در شعاعی معلوم، همه ماهیها و جانداران زنده در آب مانند لاکپشتها و مارماهیها بهدلیل برقگرفتگی فلج شده و به سطح آب میآیند و تلف میشوند. سپس ماهیگیران غیرمجاز ماهیان را به وسیله تور و دستههای چوبی ای که عایق نارساناست، از سطح آب جمعآوری میکنند. این کار علاوهبر اینکه به جمعیت ماهیها ضربه میزند، به دیگر جانداران در آب و گونههای نادری مانند لاکپشت فراتی که تنها زیستگاهش استان خوزستان است، آسیب بسیار جدی وارد میکند و باعث منقرض شدن گونههای آبزی در این استان میشود. اینگونه صید به این خاطر است که ماهیگیران غیرمجاز سود و صید بیشتری میخواهند. یکی دیگر از آسیبهای این شکار، وارد کردن خسارت به منابع ماهی در رودخانهها و صید در زمان تخمریزی ماهی است، زیرا در زمان تخمریزی اگر از روش صید غیرمجاز با الکتریسیته استفاده شود، تمامی تلاش ماهیها برای تخمریزی از بین میرود و بچه ماهیها نابود میشوند و در نتیجه نسل آنها منقرض میشود یا در شرایط هشدار قرار میگیرد.
جدال ماهیان با برق
آرمین صارمیفر، فرمانده یگان حفاظت اداره کل محیطزیست استان خوزستان در این باره میگوید: «در این روش شکار، باتری 12 ولت یا موتور برق به سیمپیچ وصل میشود و در نتیجه قدرت برق چندصد یا چند هزار برابر میشود و سپس با دو سیم که به چوبی بسته شده تا صیاد دچار برقگرفتگی نشود، داخل آب میرود. در نتیجه هر جاندار زنده دچار شوک آنی و سپس تلف شدن میشود و سپس با یک چوب که به انتهای آن تور بسته شده، ماهیان از سطح آب جمعآوری میشوند.»
او با اشاره به روشهای صید غیرمجاز آبزیان در استان خوزستان میافزاید: «زمانی صیادان غیرمجاز از سمهای گیاهی برای صید استفاده میکردند. در مقاطعی از دینامیت و در حال حاضر از الکتریسیته و شوکرهای الکتریکی استفاده میشود. این روش چون برای صیادان ساده است و آنها به سود فراوانی به دلیل همین سهولت، دست پیدا میکنند، بیش از پیش رواج یافته است. به طور قطع و یقین این افراد را نمیتوانیم صیاد بنامیم زیرا صیاد به فکر امرار و معاش خود و تداوم این کار برای آیندگان و فرزندان خود است. غالبا اینگونه شکارچیان صیادنما هستند که به صورت سراسری در تمام رودخانهها مانند رودخانه کرخه، کارون و دز و تالابهای استان همانند شادگان و حورالعظیم به شکار غیرمجاز ماهی میپردازند.»
فرمانده یگان حفاظت اداره کل محیطزیست استان خوزستان توضیح میدهد: «در بحث صید و شکار ماهی قوانین مدونی از سوی سازمان محیطزیست تدوین شده است. روزانه مجوزهای مشخصی به صیادان میدهیم و حتی در روزهایی اجازه صید نمیدهیم. براساس قوانین موجود صیادان موظف هستند هر گونه حیوانی به غیر از ماهی را که در تور گرفتار شده است مانند لاکپشت یا مارماهی را آزاد کنند، اما در این روش همه چیز بر اثر یک شوک برق تلف میشود و ذخیره آبزیان از بین میرود.»
او معتقد است در ماهیگیری با برق محدودیت مکانی و زمانی وجود ندارد و صیاد میتواند در هر رودخانه یا تالاب استان و در هر ساعتی از روز حتی در بامداد، به شکار آبزیان بپردازد. در این روش دو تا سه برابر تورهای معمولی صیادان، ماهی صید میکنند.
صارمیفر خاطرنشان میکند: «هزینه شکار با برق بیشتر از هزینه شکار عادی صیادان با تور خواهد بود. در هر دو روش قیمت استفاده از قایق و موتور مساوی است. صیاد معمولی از تور استفاده میکند که هزینه بالایی ندارد و از آن میتواند سه تا چهار سال استفاده کند. در روش صید با الکتریسیته از یک یا دو باتری استفاده میشود که هزینه هر کدام از باتریها 150 تا 200 هزار تومان است و اگر از موتور برق استفاده شود، هزینه بنزین نیز وجود دارد که این هزینهها بیشتر از تور است، اما چون سود شکار ماهی با برق بیشتر از حالت عادی آن است، بنابراین با وجود هزینههای بالا شکار با الکتریسیته، صیادان این هزینه را به جان میخرند و بعدها با سود فراوانی که حاصلشان میشود، آن هزینهها را جبران میکنند.»
تلفات انسانی بر اثر شکار ماهی با برق
صارمیفر، فرمانده یگان حفاظت اداره کل محیطزیست استان خوزستان در پاسخ به این پرسش که آیا این نوع شکار به انسانها نیز آسیب میرساند، میگوید: «زمانی که در صید ماهی از موتور برق استفاده شود، قطعا در شعاع اتصال برق به آب رودخانه اگر انسانی در آب باشد، دچار برق گرفتگی میشود و میمیرد، حتی اخباری نیز مبنیبر مرگ صیادان بر اثر برقگرفتگی موتور برق از طریق این روش گزارش شده است.»
جستوجو در اخبار رسانهها نشان میدهد که این روش امروزه در همه نقاط ایران همهگیر شده و این موضوع جان انسانهای زیادی را در استانهای مختلف همچون آذربایجان غربی، لرستان و کردستان تاکنون گرفته است.
به گفته این مقام مسئول در 9 ماهه اول سال 1392، 76 دستگاه شکار غیرمجاز ماهی با برق ضبط شده است.
اکوسیستم خوزستان در خطر
هانیه غفاری، دکترای محیطزیست و متخصص خزندگان نیز در اینباره میگوید: «صید ماهی با استفاده از موتور برق توسط افراد سودجو و در مناطق مختلف استان خوزستان همانند اندیمشک، شوش، شوشتر، دزفول، دشت آزادگان، شادگان و اهواز صورت میگیرد و متاسفانه این نوع از صید غیرقانونی حتی در زمانهای ممنوعیت صید نیز انجام میشود.»او با اشاره به اینکه استفاده از این روش غیرمجاز باعث کاهش چشمگیر تعداد ماهیهای مناطق مختلف خوزستان شده، میافزاید: «صید ماهی با برق روشی غیرقانونی و غیرمجاز است و در مدت زمان بسیار کوتاهی و بدون زحمت صیاد تعداد بیشماری ماهی را صید میکند که متاسفانه استفاده از این روش باعث آسیب دیدن ماهیها، سایر آبزیان و کل اکوسیستم رودخانه میشود.»عضو هیاتمدیره انجمن خزندهشناسان پارس معتقد است شاخص آبزیان استان خوزستان صیادان هستند و به گفته ماهیگیران محلی در مناطقی همچون دزفول، از زمانی که ماهیگیری با برق در این منطقه رایج شده تعداد ماهیهای رودخانهها بهشدت کاهش یافته است و درصورت ادامه این روند، هیچ ماهی در رودخانهها باقی نخواهد ماند. او با اشاره به تاثیرات منفی شکار ماهیان با الکتریسیته، اظهار میکند: «استرس، جراحات و گاهی مرگومیر ازجمله پیامدهای اجتنابناپذیر صید ماهی با استفاده از برق است. در مطالعهای روی ماهیهای قزلآلای رنگینکمان که توسط برق صید شده بود، مشاهده شده 44 تا 67 درصد ماهیها دچار آسیبدیدگی ستون فقرات و خونریزی ناشی از این آسیبدیدگی شدهاند. بسیاری از آسیبدیدگیهای ماهیها ناشی از صید با استفاده از این روش غیرقانونی بدون بررسی با استفاده از اشعه ایکس غیرقابل تشخیص است، زیرا در اغلب ماهیها حتی جراحات شدید نیز از ظاهر حیوان قابل تشخیص نیست. همچنین صید با برق بر تولید مثل و مراحل ابتدایی زندگی ماهی تاثیرگذار است.»
صید ماهی برخلاف موازین اسلامی
ماهی ازجمله جاندارانی است که در شرع اسلام برای صید آن احکام ویژهای عنوان شده است براساس موازین اسلامی باید صیاد ماهی را زنده از آب بیرون بیاورد و اگر به خودى خود از آب بیرون افتاده باشد، قبل از تلف شدن آن؛ چه با دست و چه با وسایلی مانند تور و امثال آن، صیاد آن را باید بگیرد.
تنها در این صورت ماهی حلال گوشت است و در غیر این صورت گوشت آن ماهی حرام خواهد بود. امام خمینی(ره) در جلد سوم کتاب تحریرالوسیله درباره صید ماهی میگوید: «اگر ماهی در آب مرده باشد، حرام است و اگر شخصى زهر را در آب بریزد و ماهیها آن را ببلعند و روى آب بیفتند بهطورى که گریز از آنها سلب شود، اگر مقصود آن شخص شکار ماهى بوده، دیگر نمىتواند آن ماهیان را مالک شود.» مقام معظم رهبری نیز درباره احکام صید ماهی میگویند: «صید ماهی عبارت است از زنده از آب گرفتن و بیرون آب جان دادن ماهی. اگر با اتصال برق به حوضچههای پرورش ماهی، ماهی در آب بمیرد، حرام است.»
در استفتائی نیز که از آیات عظام سیدعلی سیستانی و مرحوم محمدفاضل لنکرانی درباره حکم صید ماهی با برق گفته شده است، همه آنها تاکید بر زندهگیری ماهی در موقع صید داشته و گفتهاند اگر ماهی زنده در تور گرفتار یا صید شود، اشکالی ندارد اما در این روش ماهی براثر شوک برق تلف و مرده آن صید میشود که براساس این استفتا، این نوع ماهی حرام گوشت خواهد بود.
* فرهیختگان
دیده بان حقوق حیوانات/ هومان خاکپور*: موسیقی محلی و آهنگهای فولکوریک، بیشک بیان کننده پیشینه فرهنگی و اخلاقی اقوام ایرانی هستند که نشان از فرهنگ بالای دوستی با طبیعت در نزد مردمانی دارد که صدها سال پیش در این زیستبومها زندگی میکردند. در بسیاری از این اشعار و آوازهای کهن محلی، مردم به پاسداری از مواهب طبیعی و مهربانی با جانوران و مواهب طبیعی فراخوانده شدهاند. اضافه بر آهنگهای فولکوریک که حکایت از عجین بودن دوستی با طبیعت در زندگی و فرهنگ ایلی دارد، در شاهنامه فردوسی هم که از جایگاه منحصر بهفردی در میان اهالی زاگرس – بهویژه مناطق کهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال و بختیاری – برخوردار است، به نگه داشتن حرمت زیستمندان تأکید کرده و اینکه همه موجودات و جانوران باید از حق زندگی و امنیت روانی و جانی درخور بهرهمند باشند؛ به زیبایی مخاطبانش را هشدار داده است.
در گذشته دیار بختیاری نیز به مانند دیگر مناطق زاگرس، بهلحاظ فرهنگ ایلیاتی و برخورداری از تنوع زیستی جانوری غنی و فراوانی حیاتوحش، شکارچیگری و شکار کردن یکی از شیوههای معیشتی جوامع محلی آن روزگار بود، اما باید بپذیریم که حالا شرایط بسیار متفاوت است و به لحاظ تخریب شدید زیستگاهها و شکار بیرویه که متأسفانه در سالهای اخیر منجر به درگیریهای ناگواری بین محیطبانان و شکارچیان نیز شده است، جمعیت حیاتوحش کشور بهشدت کاهش یافته تا جاییکه بر اساس آمار ارایه شده از سوی مسئولان سازمان حفاظت محیطزیست، شمار چهارپایان وحشی در کل کشور به مرز ۱۰۰ هزار رأس نزدیک شده است. جمعیتی که در کمتر از ۴ دهه پیش فقط در یکی از مناطق حفاظت شده و یا زیستگاهها زندگی میکردند.
در چنین شرایطی انتظار است که تمامی ظرفیتهای فرهنگی کشور همسو شده و با گسترش آموزههای محیط زیستی در میان جوامع محلی تلاش شود تا با ایجاد تغییر در رفتارهای اجتماعی، از کشتار وحوش و فرهنگ شکار و شکارچیگری اظهار انزجار شده و دیگر کسی شکار و شکارچیگری را افتخار ندانسته و دوربینهای عکاسی و لذت بردن از خرامیدن آهو و پلنگ در طبیعت جایگزین تفنگ و جانگرفتنها شود.
در حالیکه موج تفنگکشی و انهدام دهها قبضه اسلحهی شکاری، از سوی جوامع محلی زاگرس شمالی مانند کردستان و کرمانشاه و آذربایجان غربی از ماههای پایانی سال ۱۳۹۲ آغاز شده است، صدور مجوز برای تولید و پخش آلبومهای موسیقی محلی که ترویج فرهنگ شکار و شکارچیگری در میان جوانان جوامع محلی را بهدنبال خواهد داشت، گواه این حقیقت تلخ است که هنوز در خصوص شاخصهای تمیز هنجارها و ناهنجارهای اجتماعی، شکاف بسیار عمیق و شگفتآوری بین نگاههای نهادهای دولتی در کشور ما وجود دارد! صدور مجوز تولید و پخش موسیقیهای محلی و فولکوریک مانند «آلبوم کُرصیاد» با محتوای ترویج فرهنگ صیادی و شکارچیگری در میان جوامع محلی بختیاری، بدون شک رخدادی نابخردانه و حیرتانگیز و تأسفآور است که توسط دستاندکاران بخش موسیقی وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی کشور صورت گرفته است.
انتظار است اینگونه اقدامات ضدفرهنگی در حوزه فرهنگ محیط زیستی، مورد توجه دستاندرکاران فرهنگی و محیط زیستی کشور قرار گرفته و سازمان حفاظت محیط زیست بهعنوان متولی اصلی، با حساسیت درخور نسبت به این ناهنجاریها واکنش نشان داده و در راستای همسوسازی نگاههای نهادهای فرهنگیاجتماعی و محیط زیستی کشور گامهای اساسی بردارد. همچنین سازمان حفاظت محیط زیست کشور با همکاری سازمانهای غیردولتی، جذب خوانندگان و دستاندرکاران حوزه موسیقی محلی و فولکوریک کشور را در شمار برنامههای آموزشی و مشارکتی اولویتدار خود قرار داده تا با افزایش دانش محیط زیستی و آگاهی این قشر اثرگذار از شرایط فعلی حاکم بر تنوع زیستی و جمعیت حیاتوحش کشور، بهجای ترویج فرهنگ شکار و شکارگری که حالا خیانتی بزرگ در حق همهی زیستمندان این سرزمین بهحساب میآید، فرهنگ دوستی با طبیعت و زیستمندانش در میان جامعه گسترش داده شود.
و کلام آخر اینکه اگر کلاه خویش را قاضی کنیم؛ یقینا” قبول خواهیم داشت که شکار تفریحی و ورزشی ناجوانمردانهترین رفتار بر علیه جانداران ارزشمند طبیعت وطن است که با هیچ یک از موازین و آموزههای اخلاقی و محیطزیستی سازگاری ندارد.
دیده بان حقوق حیوانات: مسئولان باغ وحش کپنهاکِ دانمارک به بهانه فراهم کردن فضای بیشتر برای شیرهای تازه متولد شده در اقدامی بیرحمانه چهار قلاده شیر سالم این باغ وحش را کشتند.
به گزارش ایسنا، این چهار شیر جزو گوشتخوارانی بودند که ماه گذشته از بقایای زرافهای که در همین باغ وحش کشته شد، تغذیه کردند. اکنون این چهار شیر قربانی تغییر نسلها در این باغ وحش شدند. این چهار قلاده شیر کشته شده یک شیر نر 16 ساله، یک ماده شیر 16 ساله و دو ماده شیر جوانتر بودند. ماه گذشته نیز وقتی مسئولان این باغ وحش یک زرافه 18 ماهه را که «ماریوس» نام داشت، به دلیل ناتوانی تولیدمثلی کشتند، رسانههای خبری جهان شدیدا به این اقدام اعتراض کردند اما مسئولان باغ وحش با کشتن این چهار شیر نشان دادند که توجهی به این اعتراضها ندارند.
«استفن استراد»، مدیر باغ وحش کپنهاک دراینباره گفت: تصور میکنم مردم پس از ماجرای «ماریوس» آگاهتر شدهاند.
وی افزود: این شیرها باید نابود شده و از زاد و ولد آنها با خویشاوندان جلوگیری شود.
استراد تاکید کرد: کشتن ماریوس برای ما نگرانی کمی ایجاد کرد زیرا معتقدیم بهترین تصمیم را در این زمینه گرفتیم.
وی افزود: یک توله شیر جدید سه ساله طی روزهای آینده تحویل خانواده شیرها میشود.
به نقل از خبرگزاری شینهوا، «ماریا اوانس» یک فعال حمایت از حیات وحش با انتقاد از مسئولان باغ وحش کپنهاک میگوید: این توله شیر در این باغ وحش متولد شده و مسئولان باغ وحش خودشان مسئول یافتن محل زندگی برای آن هستند. فرقی نمیکند چند روز طول میکشد اما آنها حق ندارند آسانترین راه حل را انتخاب کنند و به راحتی حیوانات را سلاخی کنند.
دیده بان حقوق حیوانات: تجارت غیرقانونی عاج فیل در سالهای اخیر بسیار گسترش پیدا کرده و منجر به افزایش کشتار آنها شده است.
به گزارش باشگاه خبرنگاران به نقل از سیانان، قاچاقچیان عاج فیل در کشورهایی همانند جمهوری کنگو به صورت غیرقانونی به شکار فیل میپردازند.
چین بزرگترین خریدار عاج فیل است و افزایش شمار جمعیت طبقه متوسط در چین سبب شده تقاضا برای عاج فیل که مصارف خوراکی و درمانی دارد افزایش یابد.
آمریکا پس از چین، دومین بازار بزرگ عاج فیل در جهان است. ارزش تجارت عاج فیل در جهان سالانه حدود 10 میلیارد دلار است.
چین در سالهای اخیر حضور خود را در کشورهای آفریقایی افزایش داده است؛ با این اوصاف، طبیعی است که چین بتواند خودش نیز شبکه تامین غیرقانونی عاج فیل را در آفریقا گسترش بدهد.
سالانه حدود 30 هزار فیل در آفریقا به کشتار میروند تا این نیاز فزاینده به عاج فیل برآورده شود.
فعالان محیط زیست درباره ادامه این روند به شدت هشدار دادهاند. آنها تاکید دارند دولتها باید برای مقابله با شکارچیان غیرقانونی فیل وارد عمل شوند.
دیده بان حقوق حیوانات: محمدعلی اینانلو که در یکی دو ماه گذشته شایعاتی درباره شکار غیرمجاز او منتشر شده بود، امروز در یک برنامه تلویزیونی به تصمیم اخیر سازمان محیط زیست برای منع شکار برای ۵ سال واکنش نشان داد.
به گزارش خبرآنلاین؛ روز گذشته احمدعلی کیخا، معاون محیط طبیعی سازمان محیط زیست از تصمیم این سازمان برای منع شکار در ۵ سال آینده خبر داد. (اینجا و اینجا) او دلیل این تصمیم را روبه انقراض بودن ۷۴ گونه جانوری در ایران اعلام کرده است.
امروز اما محمدعلی اینانلو، مستندساز و کارشناس محیط زیست و حیات وحش به این تصمیم واکنش نشان داد. البته در یک برنامه تلویزیونی. او همچنین خبری که چند روز پیش درباره یک چوپان و بخشیدن سه گوسفند به یک پلنگ و دو توله اش منتشر شده بود را غیرواقعی دانست.
او سخنانش را دربرنامه صبح بخیر ایران چنین شروع کرد: من مرده شما زنده، ۵ سال دیگر درباره حرف های امروز من قضاوت کنید و بگویید فردی بود به اسم محمدعلی اینانلو که از چنبره هجوم های احساساتی جسته و اظهار عقیده می کند. ما در فضای صورتی رنگ کارتنهای والتدیزنی زندگی نمی کنیم. طبیعت به همان اندازه که زیباست، به همان اندازه هم خشن است. مثل بامزی و خرس مهربان و پدر پسر شجاع نیست که ببر بیاید. ببر و پلنگ که هویج نمی خورد. در طبیعت روزی را شاهد نیستید که دندان های یک پلنگ، گلوی یک بره را ندرد. کسی که می خواهد بر طبیعت مدیریت کند، باید همه اینها را بداند تا بتواند مدیریت کند. با احساسات لطیف نمی شود مدیریت کرد.
گوسفند بخشیدن به پلنگ، کار غلطی است
اینانلو در ادامه گفت: هراز چندگاهی یک چیزی مد می شود. می دانید الان چی مد است؟ الان یکی یوزپلنگ مد شده، پورشه مد شده، چوپان مهربان مد شده. یک چوپان مهربان چند وقت پیش مد شده بود که گفتند ۴۰ گوسفند را دریده. حالا کاری نداریم به اینکه پلنگ عادت ندارد به ۴۰ تا گوسفند حمله کند.
او گفت: یکی از خبرگزاری ها گزارش داده که یک پلنگ با دو تا توله نزدیک گله چوپان می شود و این چوپان مهربان، سه تا گوسفند به این پلنگ می دهد. یعنی اینها قشنگ نزدیک می شوند و این چوپان مهربان می گوید مادر پلنگ بیا جلو، آن میش قهوه ای برای تو. بچه پلنگ بیا جلو، آن ببعی سفیده مال تو. بچه دوم پلنگ هم می آید جلو و می گوید آن بره سیاه برای تو، بردار ببر! انگار که سبد کالا می دهد. چنین چیزی در طبیعت امکان ندارد. اگر چنین اتفاقی هم افتاده باشد، یک مادر می آید و یک پلنگ را با خودش می برد و با توله هایش می خورد.
این مستندساز گفت: اگر چنین اتفاقی هم افتاده باشد، بسیار حرکت غلطی کرده آن چوپان و بسیار حرکت غلطی کردند آنهایی که این چوپان را تشویق کرده اند؛ پلنگ نزدیک گله شده، یعنی اتفاقی که نباید پیش بیاید. یعنی خرق عادت. اگر پلنگ نزدیک گله شده، صحیح ترین حرکت این بوده که چوپان که گویا مسلح هم بوده، تیراندازی هوایی می کرده. به اطراف پلنگ تیر می زده، پلنگ را می ترسانده و فراری می داده. چون پلنگ عادت می کند به این کار و دفعه بعد سراغ گله دیگری می رود. پلنگ باید بداند خطرناک است نزدیک شدن به انسان.
او از رسانه ها خواست خبرهای این چنینی را با دقت و وسواس بیشتری منتشر کنند: چنین اتفاقاتی اگر نیفتاده است، باید رسانه ای ها بیشتر توجیه شوند. وگرنه می شود همان اتفاقی که روز گذشته در نشست خبری معاون محیط طبیعی سازمان محیط زیست افتاد؛ در آنجا برحسب عادت من را بی نصیب نگذاشتند از الطاف خودشان.
اشاره اینانلو به سخنان تعدادی از خبرنگاران در نشست خبری معاون سازمان محیط زیست بود که خواستند سازمان محیط زیست درباره شایعه شکار غیرمجاز اینانلو و همچنین حواشی نقش بستن تصویر یوزپلنگ روی پیراهن تیم ملی در جام جهانی، موضع گیری کند.
منع شکار، مدیریت نیست
اینانلو که خود زمانی شکارچی بوده است، اما به موضوع دیگری که در نشست خبری روز حیات وحش مطرح شد، اشاره کرد و گفت: دراین جلسه گفته اند سازمان قصد دارد شکار را به مدت ۵سال ممنوع کند. حالا دوباره نیایند بگویند اینانلو می خواهد حیوانکشی را ترویج کند. من میگویم باید علمی حرف زد، علمی کارشناسی کرد و علمی مدیریت داشت. تعطیل کردن کار راحتی است. سازمان محیط زیست باید مدیریت کند. جایگاه سازمان محیط زیست با جایگاه انجمن حمایت از حیوانات اشتباه شده. حمایت از حیوانات در هر مملکتی هم هست. نظرشان درست. اما سازمان محیط زیست علاوه بر حفاظت و حراست، وظایف دیگری هم دارد. آن هم مدیریت است. یعنی باید حفاظت کند برای بهره برداری. حفاظت کند برای هدفی. نه اینکه فقط برای اینکه حیوان کشته نشود. حیوان کشته می شود، سازمان محیط زیست چه بخواهد چه نخواهد. سازمان محیط زیست باید مدیریت کند.
او گفت: می دانید در سال چند حیوان حلال گوشت چهارپا کشته می شود؟ غیرقابل باور است؛ بالای ۱۰۰ هزار راس در سال کشته می شود. هرکسی مخالف است بیاید و خلافش را ثابت کند. آمار هست در سازمان محیط زیست که ۱۰ سال پیش ۱۱۶ هزار شکار چهارپا (قوچ و میش، کل و بز و گوزن و آهو) وجود داشته، الان هم ۱۱۶ هزارتاست.
اینانلو گفت: من با عدد و رقم ثابت می کنم ۱۱۶ هزار تا در هرسال اگر ۴۰ درصد زاد و ولد داشته باشد، در ۱۰ سال می شود دو میلیون و ۸۰۰ هزارتا. یعنی در ۱۰ سال گذشته حدود دو میلیون و ۷۰۰ هزار حیوان چهارپای حلال گوشت در ایران کشته شده. اما چقدر پروانه شکار داده اند؟ سالی ۴۰۰ تا. یعنی ۴هزار جواز در ۱۰ سال و فقط همین تعداد مجاز کشه شده اند. بقیه غیرمجاز بوده. می دانید چه کسی این شکار غیرمجاز را زده؟ آن کسی که خانه اش در کوه است. تفنگش را هم مخفی کرده. و مانند اینها. با تعطیلی شکار بخشی از همان تعداد شکارچی مجاز هم می رود متخلف می شود.
به عقیده اینانلو، ممنوع کردن ها راه مقابله با انقراض حیوانات نیست: البته بگویم در ۱۰ سال که دو میلیون و ۸۰۰ هزار تا حیوان باقی نمی ماند به هر حال، چون طبیعت جمعیت را کنترل می کند. همان اتفاقی که چند سال پیش در سیاه کوه به مرگ دسته جمعی دچار شدند. این خلاف موازین طبیعت است. اما سازمان محیط زیست با این قدغن کردن فقط شکار مجاز را تعطیل می کند. وگرنه که بقیه همینطوری ممنوع هستند. چه چیزی را می خواهد سازمان ممنوع کند؟ ممنوعیت، مدیریت نیست. حفاظت هدف دار مدیریت است.
او در پایان چنین پیشنهاد داد: سازمان محیط زیست به جای اینکه برود بالا، تهدید کند و بگیر و ببند کند، بیاید پایین، حرف بزند با شکارچی ها. حرف بلدند و حرف دارند برای زدن. با شکارچی باید رفیق شد. مدیریت سازمان محیط زیست فقط با تهدید و بگیر و ببند و با کارهای غیرکارشناسی پیش می رود. به همین دلیل است که مجلس دو تا طرح داده؛ یکی انحلال سازمان حفاظت محیط زیست و دیگری تحقیق و تفحص از این سازمان. انحلال فوق العاده کار خطرناکی است. من از دوستان مجلس درخواست می کنم امضاهای این طرح را پس بگیرند. چون بودن همین سازمان نصفه و نیمه هم بهتر از نبودنش است. اما تحقیق و تفحص کار خوبی است.
در ایالت مینه سوتای آمریکا هرسال هزاران ماهیگیر آماتور دور هم جمع میشوند تا در دمای زیر صفر درجه، در مسابقه «بزرگترین ماهی زیر یخ» شرکت کنند. امسال این مراسم با حضور بیش از 9500 ماهیگیر در هوایی برگزار شد که در گرم ترین زمان خود به 2درجه بالای صفر می رسید. رقابت، یک روز کامل طول کشید و برنده می توانست یک خودروی وانت جایزه بگیرد اما خیلی ها نه تنها برنده وانت نشدند، که حتی ماهی هم گیرشان نیامد! بزرگترین ماهی گرفته شده در این مسابقه 57 سانتی متر طول و حدود 2100گرم وزن داشت.
دیده بان حقوق حیوانات: مظنونان کشتار 7 قلاده روباه در کمشچه اصفهان شناسایی شدند.
با پیگیریهای به عمل آمده از سوی محیط بانان حفاظت محیط زیست استان اصفهان خوشبختانه پس از چهل روز، مظنونان کشتار 7 قلاده روباه شناسایی و به مراجع قضایی شهرستان برخوار معرفی شدند.
اداره کل حفاظت محیط زیست استان پس از قطعیت موضوع و طی مراحل تحقیق و تکمیل پرونده، اشد مجازات پیش بینی شده در قانون را برای عاملان این اقدام بی رحمانه،خواستار خواهد شد.
به گزارش خبرگزاری مهر، از شهرستان کمشچه در حاشیه شهر اصفهان خبر می رسد، شب گذشته، افرادی ناشناس ۷ قلاده روباه را با شلیک گلوله کشته و پس از بریدن دم آنها، اجساد این حیوانات را شبانه در حاشیه جاده در کنار هم ردیف کرده اند تا رهگذران، صبح روز بعد شاهد این کشتار بی رحمانه باشند.
بروز چنین کشتاری از حیات وحش کشور اگرچه بسیار تلخ، ولی کم سابقه و غیرمنتظره نیست اما معمولا شکارچیان غیرمجاز به منظور عدم پیگرد قانونی پس از کشتار جانوران سعی در مخفی یا معدوم نمودن باقیمانده لاشه، آثار و هرگونه ردی از بروز تخلف خود دارند.
لذا چیدن لاشه حیوانات کشته شده در کنار هم توسط متخلفین، در مکانی در معرض دید همگان، عملی عجیب، بی سابقه و از ابعاد مختلف قابل بررسی و بسیار بحث برانگیز است.
هویت و انگیزه عاملین این کشتار قبیح و ناپسند مشخص نیست و اداره کل حفاظت محیط زیست استان اصفهان و سازمان محیط زیست تاکنون در این باره اظهار نظری انجام نداده اند.
دیده بان حقوق حیوانات: چند تن با چوب و چماق و چنگک کشاورزی و همراهی چند سگ به جان حیوان گرفتار در تله افتادهاند و آنچنان بر سر و گردنش میکوبند که دیدن تصاویر رویداد، زجرآور است. اگر این توصیف برایتان کفایت کرد، لطفا فیلم پیوست به مطلب را نبینید، چراکه به شدت دردناک و دلخراش است.
به گزارش «تابناک»، در تازهترین تصاویر منتشره از کشتار حیات وحش و در شرایطی که بی اخلاقی در پاسداشت میراث طبیعی کشور حتی به کشتار یگ گونه در خطر انقراض بیخ گوش ساختمان مرکزی سازمان محیط زیست هم رسیده، فیلمی در فضای مجازی منتشر شده که واکنشهای گوناگونی به همراه داشته است.
جمعی چند نفره حیوان نادری را که با زنجیر به دام انداختهاند، زیر ضربات سنگین و مرگبار خود قرار داده و به سگها فرمان دریدن میدهند و آنچنان خشونتی به کار میگیرند که صدای خودشان هم در میآید؛ هر چند تکرار چندباره جمله «نزنش گناه دارد»، با اجازه دادن به سگها برای گرفتن جان حیوان بی پناه همراه شده و کشتار در قالب نوعی حیوان آزاری متجلی میشود.
آن گونه که از لهجه افراد حاضر در فیلم پیداست، ظاهرا محل رویداد جایی در استان اصفهان است؛ فضایی بیابانی شبیه به مناطق حفاظت شده متعددی که در این استان کشورمان واقع است و انواع گونههای بومی کشورمان را در خود جای داده، ولی به دلیل برخی باورهای نادرست و در سایه آموزش داده نشدن ارزش گنجینه واقع در منطقه، رویدادهایی از این دست در آن به چشم میخورد.
نه زمان حادثه معلوم است و نه انگیزه افراد از کشتن این گونه در خطر انقراض؛ اما گویا جزئیات فیلم برای پیگیری ماجرا کمک بزرگی باشد؛ هرچند در پایان نمیتوان انتظار داشت که بازداشت این مجرمان و مجازات ایشان، مانع از شکلگیری اتفاقات مشابه باشد، مگر اینکه بر آموزش افراد پیرامون زیستگاه حیوان به انجام رسیده و عوامل بازدارندهای مانند کنترل مناطق حفاظت شده و مجازاتها تشدید شود.
گفتنی است، کفتار راه راه تنها عضو خانواده کفتارسانان در ایران است که جز در ناحیه خزری، در دیگر نقاط کشورمان میزیسته، ولی اکنون در بسیاری از مناطق منقرض شده و دردناکتر اینکه آماری از شمار بازماندگان و مناطق زیست آنها در دست نیست.
تأکید بر نبود آمار (ولو تخمینی) از شمار این پستاندار نادر و در خطر انقراض شاید گویای همه چیز باشد؛ اما اگر بدانیم که این گوشتخوار استثنایی، به رغم حضور در رأس هرم غذایی، به جهت آنکه لاشهخواری میکند، در پاکسازی طبیعت نقش کارسازی داشته و مانع شیوع بیماریهای مسری میشوند، درخواهیم یافت که حذف این گونه، سوای دردهای انقراض یک گونه، میتواند توازن و تعادل اکولوژیکی اکوسیستم را برهم بزند.
به عبارت بهتر، دیدن این گونه در هر منطقه میتواند نوید آیندهای روشن برای همه گونههای جانوری موجود در آن منطقه و حتی اکوسیستم موجود در آنجا را داده و معرف بهبود روابط طعمه و طعمهخواری در اکوسیستم و به تعبیری برقراری نسبی توازن اکولوژیک در منطقه باشد.
کفتار راه راه شب زی است و کمتر در روز دیده میشود و بیشتر به صورت یک جفت نر و ماده زندگی میکند و محل سکونتش، غارها یا حفرههای طبیعی و یا لانه سایر حیوانات است. این پستاندار اغلب از رو درو شدن با دیگر حیوانات گریزان است و حتی اگر توسط سگهای گله در تنگنا قرار گیرد، خود را به مردن میزند تا فرصتی برای فرار بیابد.
سوای ویژگیهای عمومی کفتارها، یال بلند کفتار راه راه از ویژگیهای انحصاری آن است که برای ارتباط از آن بهره گرفته و در مواقع خطر، عاملی است که به کمک ترسناکتر کردن حیوان میآید اما همه این مکانیزمهای طبیعی که تهدیدات را از کفتار در طبیعت دور کرده، در رویارویی با انسان سودی ندارد!
هیچ مستندی بر وقوع حمله این حیوان به انسان گزارش نشده؛ اما ظاهر ترسناک و عادت مردار خواری کفتار موجب شده که از قدیم، برخی کفتار را آفت بدانند. البته علاقه این گونه به صیفیجات هم در دشمنی کشاورزان با آن بیتأثیر نبوده تا در نهایت عامل انسانی به واسطه طعمهگذاری مسموم، تصادفات جادهای، شکار و تخریب غارهایی که کفتار در آنها سکونت دارد، بزرگترین عامل تهدید کننده نسل این پستاندار نادر به شمار آید.
در این دو فرش که در موزه ملی فرش ایران نگهداری میشوند، کفتار در قامت اژدها تصویر شده؛ تصویری که هنوز در اذهان بسیاری پر رنگ است
جدای اینها، رواج رسوم نادرستی مانند “کله گرگی” در برخی مناطق و یا باورهای خرافاتی مردمان برخی مناطق دیگر، مبنی بر اینکه آلت تناسلی کفتار ماده برای دارنده آن بخت و اقبال به همراه داشته و سبب خوش شانسی میشود، در رقم خوردن صحنههای دردناکی مانند آنچه در فیلم فوق دیده میشود، بی تأثیر نیست.
جدای از عامل انسانی، کمبود منابع غذایی و لاشهها که به دلیل کمبود جمعیت و گاه انقراض گوشتخوارانی مانند شیر، ببر، پلنگ، یوز و گرگ رقم خورده، یکی دیگر از تهدیدکنندگان نسل کفتارهای بومی کشورمان به شمار میآید که ثابت میکند حال محیط زیست کشورمان خوب نیست.
دیده بان حقوق حیوانات: مقامات آفریقای جنوبی در گزارش جدیدی اعلام کردند که سال گذشته میلادی (2013) بیش از 1000 راس کرگدن در این کشور به طور قاچاقی شکار شدهاند و این رقم در مقایسه با سال 2012 میلادی 50 درصد افزایش یافته است.
به گزارش سرویس «محیط زیست» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، مقامات حفاظت از حیات وحش آفریقای جنوبی تاکید کردند که عامل اصلی رسیدن به این آمار تکاندهنده، رشد بازار سیاه شاخ این حیوان با هدف مصارف پزشکی است.
وزارت محیط زیست این کشور در بیانیهای اعلام کرد: در سال 2013 میلادی تعداد کلی کرگدنهایی که قاچاقی در این کشور شکار شدند به 1004 راس رسید.
در این بیانیه تاکید شد: باور غلط آسیاییها مبنی بر تاثیرات درمانی شاخ کرگدن، انگیزه شکارچیان غیرقانونی را برای سلاخی کردن این حیوانات بیش از گذشته افزایش داده است.
به گزارش ایسنا به نقل از سایت اینترنتی نیوز، آفریقای جنوبی زیستگاه حدود 80 درصد از کل جمعیت کرگدنهای جهان است و حدود بیش از 25 هزار راس از کل کرگدنهای دنیا در این کشور زندگی میکنند.
به گفته مقامات زیستمحیطی آفریقای جنوبی در سال 2007 میلادی به طور کلی 13 راس کرگدن به طور غیرقانونی در این کشور شکار شدهاند اما این آمار هر سال به میزان چشمگیر رو به افزایش است و سالانه بر تعداد کرگدنهای سلاخی شده افزوده میشود.
دیده بان حقوق حیوانات: نوع خاصی از قدرت و مردانگی فقط با خرید یک تفنگ به دست می آید و محصول آن چیزی نیست جز تصاویری حقیرانه.
مدت ها است که انتشار تصاویر کشتار حیات وحش مظلوم کشور توسط کشتارچیان در سایت های مختلف بدون واهمه از برخورد صورت می گیرد. تا کنون تلاش بر این بود تا با انتشار موردی تصاویر و گزارش به مسوولان مقدمات برخورد با جرایم کشتار حیات وحش در دنیای مجازی به عنوان تخلف سایبری شناخته شود و مورد برخورد قرار گیرد که متاسفانه تا کنون نتیجه مناسبی در بر نداشته است.
تصاویری مشابه آنچه در این گزارش مشاهده می کنید، علنا به عنوان افتخار در سایت های مورد علاقه کشتارچیان و تفنگ به دستان تشنه خون منتشر می شود و به نظر می رسد مسوولان از برخورد با این سایت ها و افراد عاجزند.
مشخصات افرادی که در تصویر می بینید، هفته گذشته به مسوولان استان مازندران اعلام شده و علاقمندان منتظر شنیدن خبر برخورد با این افراد هستند.
از انتشار این تصاویر متاسفیم.
دیده بان حقوق حیوانات: بزرگترین محموله کشتار و تاکسیدرمی حیات وحش شامل لاشه بیش از ۷۰۰ عدد انواع جانوران وحشی از جمله برخی گونه های نادر و در معرض انقراض در بابلسر کشف گردید.
رئیس اداره محیط زیست بابلسر در گفت و گو با خبرنگار دیده بان محیط زیست گفت: بر اساس گزارش واصله مبنی بر فعالیت یک کارگاه غیرمجاز تاکسیدرمی در یک منزل شخصی و بررسی های مامورین اجرایی این اداره، نیروهای یگان محیط زیست، این منزل شخصی را که متعلق به فردی به نام م.ر بود در محله میاندشت بابلسر شناسایی نمودند.
ناصر کیایی افزود: پس هماهنگی با دادستان شهرستان بابلسر و اخذ حکم قضایی ورود به منزل، نیروهای محیط زیست به همراه مامورین نیروی انتظامی جهت بازرسی به کارگاه مربوطه وارد شدند.
نیروهای یگان محیط زیست پس از ورود به کارگاه متوجه شدند متخلف به همراه یک قلاده پلنگ تاکسیدرمی شده قصد فرار از روی دیوار را دارد که متهم با مشاهده مامورین پلنگ تاکسیدرمی شده را رها کرده و متواری شد.
در بازرسی از این کارگاه غیرمجاز از داخل سه یخچال صنعتی و خارج از آن لاشه بیش از ۷۰۰ عدد انواع جانوران وحشی اعم از پرندگان و پستانداران نادر و حمایت شده کشف و ضبط گردید.
گونه های تاکسیدرمی شده در این کارگاه عبارتند از:
یک پلنگ ایرانی، یک خرس قهوه ای، یک گرگ خاکستری، ۳ گربه وحشی، ۲ قرقاول، ۳ کبک، ۱۱۲ کاکایی و یک قطعه قو
لاشه گونه های جانوری کشف شده عبارتند از:
لاشه چندین گربه جنگلی، تعدادی شغال، تعدادی خرگوش، یک بز کوهی، ۱۷ بزغاله وحشی، سر یک شوکا، تعدادی سنجاب و لاشه تعداد زیادی از پرندگان از جمله لاشه یک عقاب طلایی، یک قطعه درنای خاکستری، تعدادی حواصیل ارغوانی و خاکستری، ۲ کبک، تعداد زیادی زنبورخوار و سلیم، ۳۷۰ کاکائی، تعدادی پری شاهرخ، هدهد دو اردک سرحنایی و اردک ارده ای، یک ابیا و یک کفچه نوک.
همچنین در جریان بازرسی از کارگاه حدود ۴ هزار فشنگ تراپ ورزشی و دو قبضه اسلحه دولول کشف و ضبط گردید.