دسته: حیوان آزاری

  • «ماهی قرمز» نه ایرانی است، نه اخلاقی/ نگاهی به پیشینه مهمان ناخوانده سفره های هفت سین

    «ماهی قرمز» نه ایرانی است، نه اخلاقی/ نگاهی به پیشینه مهمان ناخوانده سفره های هفت سین

    Animal-Rights-Watch-ARW-3314

    دیده بان حقوق حیوانات/امیر هاشمی مقدم*: چند سالی می‌شود که ماهی قرمز به‌عنوان نماد نوروز و سفره هفت‌سین، جای خودش را در خانه‌های ایرانیان باز کرده‌است. رسانه‌هایی که وظیفه‌شان آگاهی‌رسانی است، عمدتاً خودشان دارند فرهنگی نادرست را ترویج می‌دهند و حاضر نیستند کمی خلاف جریان آب شنا کنند. چرا که ممکن است خلاف ذائقه مشتریان (یا همان مخاطبان) باشد و بنابراین مشتریان را از دست بدهند، اما چرا ماهی قرمز نباید خرید؟ ده‌ها دلیل برای این کار وجود دارد که در اینجا برخی از مهم‌ترین‌ها را در چهار دسته «ایرانی نبودن این سنت» «آسیب رساندن به محیط زیست» «بیماری‌زا بودن» و نهایتاً و مهم‌تر از همه، «غیراخلاقی بودن این عمل» مورد بررسی قرار خواهیم داد.

    ماهی قرمز سنتی ایرانی نیست
    در میان ده‌ها سند و مدرکی که در قالب نوروزنامه، سفرنامه و نقاشی از سده‌های گذشته درباره نوروز به دستمان رسیده‌است، هیچکدام اشاره‌ای به ماهی قرمز نداشته‌اند. آن هم در حالی‌که در برخی موارد سایر موارد را با دقت تشریح کرده‌اند. در این میان تابلویی که کمال‌الملک از هفت‌سین دوره قاجاری ترسیم کرد، نزدیک‌ترین سند است. البته منتقدان اشاره دارند به اینکه ماهی به‌طور کلی در داستان‌ها و اساطیر ایران جایگاه ویژه‌ای داشته و ماهی قرمز در نقوش ایرانی و قالی‌های قدیمی دیده می‌شود. همچنین سنت خوردن پلوماهی در شب عید را نشانه‌ای از ارتباط ماهی با نوروز می‌دانند. با وجود این هیچکدام نتوانسته‌اند توضیح بدهند خوردن ماهی چه ارتباطی دارد با نگهداشتن ماهی قرمز سر سفره؟ همچنین حیوانات بسیاری در اساطیر ایران جایگاه برجسته‌تری از ماهی قرمز دارند. اما چگونه از میان آن همه، ماهی قرمز را باید با نوروز مرتبط کرد؟ سنت ماهی قرمز کمتر از یک سده پیش از چین و به شیوه‌ای تحریفی وارد ایران شد. یعنی گویا آنان در لحظه سال تحویل‌شان، ماهی را رها می‌کردند و ما آن را زندانی می‌کنیم. منتقدان در پاسخ به این بخش هم مدعی می‌شوند که ماهی قرمز از ایران به چین رفت و در آنجا به صورت اصلاح نژاد شده، زنده مورد استفاده تزئینی قرار گرفت. باز هم اگر این ادعا درست باشد، خودش اشاره کرده که ماهی قرمز در چین اصلاح نژاد شد تا به‌صورت تزئینی مورد استفاده قرار بگیرد. هیچ مدرکی نشان نمی‌دهد که ماهی قرمز پیش از رفتن به چین (اگر واقعاً از ایران به آنجا رفته باشد)، استفاده تزئینی به‌صورت زنده داشته است. به هر ترتیب در این چند ساله هیچ‌کدام از منتقدان نتوانسته‌اند کوچكترین مدرکی درباره حضور تزئینی ماهی قرمز در سفره هفت‌سین ایران در طول تاریخ ارائه دهند. با وجود اين در برابر جنبشی که خواهان تحریم خرید ماهی قرمز است، با طرح اتهاماتی واهی و بی‌اساس همچون «اینان مخالف نوروز و سنن ایرانی هستند و از ماهی قرمز شروع کرده‌اند» تلاش می‌کنند تا پوششی بگذارند بر ناتوانی خودشان در پاسخ دادن.
    آسيب به چرخه محیط زیست
    بیشتر ماهی‌های خریداری شده برای سفره هفت‌سین، در همان یکی دو روز نخست می‌میرند. اما آن‌هایی که ندرتاً تا سیزده‌به‌در زنده می‌مانند، سرنوشت‌های متفاوتی خواهند داشت. در یکی از رایج‌ترین این سرنوشت‌ها، صاحبخانه‌ها (از اصطلاح «صاحبان ماهی قرمز» استفاده نمی‌کنم، چون هیچ موجود زنده‌ای نیاز به صاحب ندارد) ماهی قرمز را در نزدیک‌ترین رودخانه یا برکه رها می‌کنند تا به زعم خودشان ماهی را آزاد کرده باشند. فارغ از اینکه ماهی قرمز از انواع ماهی‌های تهاجمی است که به‌ویژه با خوردن تخم و نوزاد ماهی‌های دیگر، باعث کاهش جمعیت آن‌ها می‌شود. کارشناسان محیط زیست نسبت به این آسیب بارها هشدارهای لازم را داده‌اند.
    می‌تواند باعث انتقال بیماری شود
    نه تنها تماس دست کودک با بدن ماهی قرمز می‌تواند در انتقال بیماری به کودک موثر باشد، بلکه آلودگی‌هایی که از طریق فضولات ماهی وارد آب می‌شود نیز می‌تواند باعث ایجاد برخی از انواع بیماری‌های پوستی شود. باوجود اینکه موافقان خرید ماهی قرمز بر این نکته پافشاری می‌کنند که انتقال بیماری از ماهی قرمز به انسان در حد یک شایعه بی‌اساس است، اما همچنان هر ساله نزدیک ایام نوروز، پزشکان بسیاری هشدارهایشان را در این زمینه تکرار می‌کنند. همانگونه که امسال نیز بیان این هشدارها از نخستین روزهای اسفندماه آغاز شده است.
    خرید ماهی قرمز غیراخلاقی است
    اصلی‌ترین دلیلی که نویسنده برای نخریدن ماهی قرمز بر آن تأکید دارد، غیراخلاقی بودن خرید ماهی قرمز است که در اینجا به ابعاد مختلف آن اشاره خواهیم کرد. نخست اینکه بیشتر ماهی‌های قرمزی که خریداری می‌شوند، در همان یکی دو روز نخست می‌میرند  یا به عبارت بهتر و دقیق‌تر، از سوي ما انسان‌ها کشته می‌شوند. برآوردهای چند سال پیش نشان می‌داد که هر سال حدود هفت میلیون قطعه ماهی قرمز در ایام نوروز می‌میرند. اما اخیراً حتی آمارهای بسیار بالاتر و تکان‌دهنده‌تری بیان شده است. نکته دوم به برخی از دلایل مرگ ماهی‌ها اشاره دارد. پژوهش‌ها نشان می‌دهد که ماهی نسبت به تکان‌های شدید، گرم و سرد بودن آب و املاح آب حساس است و مثلاً تکان شدید و ضربه زدن به تُنگ می‌تواند باعث سکته این موجود ظریف شود. در حالی که می‌دانیم یکی از سرگرمی‌های عمده کودکان در نوروز، ضربه زدن به تنگ ماهی قرمز و دیدن تلاش و تقلای آن برای فرار کردن است. نکته بعدی در ارتباط با غیراخلاقی بودن خرید ماهی قرمز، شرایط نگهداری آن است. حتی اگر آنگونه که چندسالی است عده‌ای تلاش دارند تا به قول خودشان با فرهنگ‌سازی، شیوه مراقبت درست از ماهی قرمز را نشان دهند، بتوان این ماهی را زنده نگه داشت، زندانی کردن آن در تنگ بلورینی که اندازه و قطرش دو تا سه برابر طول بدن ماهی است، کاری است ناپسند. در بهترین حالت حتی اگر ماهی را پس از سیزده‌به‌در در برکه‌های مخصوص، حوض یا آکواریوم رها کنند، معنایش این است که برای مدت 13 روز این ماهی را در شرایطی اسفناک به اسارت گرفته‌اند. آیا حاضریم برای چند لحظه خودمان را به جای این موجوداتی که خداوند آنان را آزاد آفریده، تصور کنیم؟
    استدلال‌هاي نادرست
    از همه این‌ها اندوه‌بارتر، توجیهاتی است که برخی در برابر این استدلال‌ها بیان می‌کنند: عده‌ای آنچنان حق به جانب جمله «مگر جان انسان‌ها در این دنیا ارزشی دارد که جان ماهی ارزش داشته باشد؟» را بیان می‌کنند که گویی ماهی‌ها مقصر مرگ انسان‌ها بوده و هستند. عده‌ای دیگر اشاره می‌کنند که «گیرم بتوان جلوی خرید ماهی قرمز را گرفت؛ با این همه گاو و گوسفند و حتی ماهی خوراکی که روزانه کشته می‌شوند تا از آن‌ها تغذیه کنیم چه می‌توان کرد؟ آیا آنها گناه ندارند؟» در اینجا نیز بین دو مبحث خلط کرده‌اند: در حالی‌که کشتن ماهی خوراکی و دیگر جانوران حلال‌گوشت، برای تغذیه است و نیاز بدن به مواد پروتئینی را تأمین می‌کند (هرچند متخصصان تغذیه بارها اشاره کرده‌اند که سرانه مصرف گوشت ایرانیان زیاد است و مصرف بالای گوشت هم پیامدهای منفی دارد)، خرید ماهی قرمز هیچ سودی ندارد به جز فرو نشاندن حس همه‌چیز خواهِ انسان. بد نیست بدانیم برخی هم می‌گویند با نخریدن ماهی قرمز، عده‌ای محل درآمد و کسب و کارشان را از دست می‌دهند. خرید و فروش حیوانات زنده و تزئینی، بخشی از تجارت سیاه است که به بهای جان میلیون‌ها جاندار زنده تمام می‌شود. قرار نیست به بهای اسارت یا کشتن آن‌ها، ما انسان‌های سودجو به خواسته‌های سیری‌ناپذیرمان برسیم. همچنین اشاره می‌کنند به اینکه ماهی قرمز و برخی از گونه‌های حیوانی دیگر که در خانه‌ها نگهداری می‌شوند، جزو گونه‌های تزئینی هستند که نمی‌توانند در طبیعت زنده بمانند و باید آنان را در خانه نگه داشت.
    در واقع باید به این دسته یادآوری کرد که خداوند همه موجودات را زنده آفریده و در طبیعت رهایشان کرده است. این ما انسان‌ها بودیم که آنان را وابسته به خویش کرده و بعدها با تغییرات ژنتیکی در آن‌ها، گونه‌های جدیدی به وجود آوردیم که نظم طبیعت را بر هم زدند. خرید و فروش برخی گونه‌های نادر دیگر (همچون سمندر لرستانی، لاک پشت آبی و…) بهانه‌ای شده تا عده‌ای مدعی شوند تلاش برای غیرموجه نشان دادن خرید ماهی قرمز باعث کشیده شدن مردم به سوی حیوانات دیگر شده است. این ادعا که هیچ سند و مدرکی ندارد، کاملاً نادرست است. چرا که اگر مردم را از ابتدا نسبت به خرید ماهی قرمز برحذر می‌داشتیم، بازاری برای خرید موجودات زنده دیگر به وجود نمی‌آمد. بنابراین قابل پیش‌بینی است که اگر خرید ماهی قرمز تداوم یابد، هر سال موجودات تازه‌ای در سفره هفت‌سین دیده شود. آخرین پرسش این خواهد بود که «با بهانه‌های کودکان چه باید کرد؟ به جای ماهی قرمز چه چیزی را جایگزین کنیم؟». پاسخ این است: هیچ چیز! همانگونه که طرفداران برده‌داری با شگفتی می‌پرسیدند اگر قانون ممنوعیت برده‌داری تصویب شود، پس چه کسی کارهای ما را انجام دهد (و این سخن اکنون مضحک به نظر می‌رسد)، مردم هم باید آگاه شوند که قرار نیست برای خوشی کوتاه‌مدت آنان، میلیون‌ها موجود زنده اسیر و کشته شوند. اتفاقاً در برابر درخواست کودکان برای خرید ماهی قرمز، باید از همین کودکی به آنان آموخت که جای هر حیوانی در زادگاه طبیعی‌اش در دل طبیعت است و با این فرهنگ‌سازی بزرگ شوند تا فردا به حق زندگی پلنگ و یوزپلنگ هم با دیده احترام بنگرند. در پایان، همچون چند سال گذشته، پیشنهاد مناظره از سوی کسانی که با ادعای دفاع از سنت‌های ایرانی، خرید ماهی قرمز را ترویج می‌کنند، پاسخ مثبت می‌دهم و البته امیدوارم همانند گذشته، با امتناع آنان روبه‌رو نشوم!

    ___________________________

    هفت سین را به مرگ آلوده نکنیم/ تصویر

    حقوق حیوانات و ماهی قرمز سفره هفت سین

    اولین مناظره مستقیم با موضوع ماهی قرمز سفره هفت سین برگزار خواهد شد

    جوابیه ی گروه مخالفین گونه گرایی به مطلب «لطفاً نگویید ماهی قرمز نخرید!»

    پاسخ‌های کوتاه به پرسش‌های متداول درباره ماهی قرمز سفره هفت سین/ وبلاگ میهمان

    نقدی بر «لطفاً نگویید ماهی قرمز نخرید!»

    لطفاً نگویید ماهی قرمز نخرید!/ وبلاگ میهمان

    آزار ماهی های قرمز در آستانه نوروز/ تصویری

    ماهی قرمزی که نمی میرد؛ محصول جایگزین برای هفت سین/ تصویر و لینک خرید

    پسر ۷ ساله، از حیوان آزاری تا تجاوز به دختر ۱۸ ساله/ کشتن ماهی قرمز نوروز توسط متجاوز خردسال

    روایتی دیگر از تاریخچه ماهی قرمز

    سرنوشت سیاه ماهی قرمز/ تصویری

    ۱۰ میلیون ماهی قرمز، قربانی سفره هفت‌سین

    ماهی قرمز هفت سین در افغانستان/ تصویری

    تولید و خرید و فروش مقرون به آزار ماهی قرمز/ تصویری

    آیا طرح تحریم ماهی قرمز هفت سین مفید بوده است؟/ ۱۶ پرسش از تحریم کنندگان/ وبلاگ میهمان

    ماهی قرمز

  • فوری: بازداشت مجدد قاتل خرس های سمیرم این بار با اسلحه جنگی/ تاثیر جرایم بر رفتار کشتارچیان هیچ است!

    فوری: بازداشت مجدد قاتل خرس های سمیرم این بار با اسلحه جنگی/ تاثیر جرایم بر رفتار کشتارچیان هیچ است!

    Animal-Rights-Watch-ARW-1754
    دیده بان حقوق حیوانات: قاتل خرس های سمیرم با اسلحه جنگی بازداشت شد تا ثابت کند که جرایم قبلی و حکم بسیار خفیف قاضی محاکمه کننده وی هیچ تاثیری در اصلاح رفتار این فرد نداشته است!
    به گزارش دیده بان حقوق حیوانات انتشار فیلم و تصاویر سلاخی سه خرس در سمیرم که توسط پایگاه خبری دیده بان حقوق حیوانات منتشر شد، با بی سابقه ترین موج مخالفت با شکار از جانب ایرانیان مواجه شد؛ اما چندی بعد حکم سبک قاضی برای متهمان نه تنها برای متخلفان بازدارنده نبود که باعث شد این تخلف ها تکرار شود و در تعطیلات سال نو بار دیگر متخلفان این بار با سلاح جنگی به حیات وحش حمله ور شوند!

    فیلم و تصاویر این رفتار وحشیانه را اینجا ببینید (21+).

    فرمانده یگان حفاظت محیط زیست کهگیلویه وبویراحمد به ایرنا گفت:قاتل خرس های سمیرم اصفهان در پارک ملی دنا در استان کهگیلویه و بویراحمد دستگیر شد.
    جمشید عبدی پور افزود: این شکارچی متخلف عصر روز گذشته برای شکاربه پارک ملی دنا آمده بود که پس از تعقیب و گریز، محیط بانان این پارک او را قبل از اقدام به هرگونه شکار دستگیر کردند.
    وی افزود: از این فرد یک اسحله جنگی 30 تیر کشف و ضبط شد.
    عبدی پور بیان کرد: یک شکارچی متخلف همراه این شکارچی دستگیرشده بود که متواری شده است.
    فرمانده یگان حفاظت محیط زیست کهگیلویه وبویراحمد گفت: فرد دستگیر شده سال گذشته پس از شکار یک ماده خرس در منطقه سمیرم اصفهان، شکم دو توله خرس زنده را پاره کرده بود که پخش بلوتوث آن باعث جریحه دار شدن احساسات طرفداران محیط زیست شد.
    وی گفت: ورود این شکارچی به پارک ملی و داشتن سلاح جنگی غیرمجاز جرم این متهم خواهد بود که هم اکنون با حکم قاصی دادسرای سی سخت مرکز شهرستان دنا روانه زندان شده است.
    پارک ملی دنا دراستان کهگیلویه وبویراحمد با 93 هزارهکتار وسعت با داشتن بیش از دوهزار گونه گیاهی و 167گونه جانوری یکی از زیستگاه های کم نظیر حیات وحش است.
    لازم به ذکر است برای جلوگیری از فراموش شدن این فاجعه، به پیشنهاد دیده بان حقوق حیوانات و با همراهی گروه های معتبر زیست محیطی کشور، بیستم شهریور روز مبارزه با خشونت علیه حیوانات نامگذاری شد. بیانیه گروه های زیست محیطی در رابطه با «روز مبارزه با خشونت علیه حیوانات» را اینجا ببینید و اخبار آن را اینجا مشاهده کنید.

    __________________________

    جنایت در حق حیوانات/ بلوتوث های سیاه زیست محیطی، خطری جدی و بی سابقه برای حیات وحش/ فیلم و عکس

    اعتراض به بداخلاقی: از ونک سمیرم تا پارک ملت جام جم!

    رای قاتلان خرس‌های سمیرم قابل واخواهی است

    رای دادگاه سلاخان خرس‌های سمیرم و چند نکته/ متهمان در دادگاه حاضر نشده و تنها به هجده ماه حبس محکوم شدند!

    ردپای حیوان آزاری، از ونک سمیرم تا تورنتو کانادا/ وبلاگ میهمان

    خانم سکینه عمرانی به عنوان جایگزین نماینده فعلی سمیرم انتخاب شد

    قاتل خرس های سمیرم آزاد شد/ اجرای حکم بدون دستگیری متهم دوم ممکن نیست

    انتشار اخبار مشکوک در پرونده قاتل خرس های سمیرم/ افاضات نماینده سمیرم و تلاش برای تخفیف جرم!

    سابقه چاقوکشی قاتل خرس های سمیرم/ جریحه دار شدن احساسات سمیرمی ها

    تهدید رسانه ها توسط نماینده سمیرم/ آزادی قاتل خرس های سمیرم با قید وثیقه

    شکارچیان خرس های سمیرم دستگیر شدند / مجازات سنگین در انتظار متخلفان

    به کشتارچیان به جای ناسزا، آگاهی بدهید/ وبلاگ میهمان

    بـُکشی یا نکـُشی … می کـُشنت/ گزارشی از صدور حکم اعدام های متوالی برای محیط بانان

  • حقایق پنهان سیرک/ اینفوگراف

    حقایق پنهان سیرک/ اینفوگراف

    برای دیدن تصویر در اندازه واقعی روی آن کلیک کنید.

    Animal-Rights-Watch-ARW-Public-Awareness-Campaign-110

     

    __________________

    صفحه مخصوص اینفوگراف ها

    در تجمع مدنی در برابر اداره کل محیط زیست خراسان عنوان شد: مخالفت اکید مشهدی ها با هرگونه سیرک حیوانات/ تصویری

    سیرک حیوانات: آنچه شما می بینید و آنچه نمی بینید/ تصویری

    فیلی که به جرم قتل سیرک بان به دار آویخته شد/ تصویری

    استفاده از حیوانات وحشی در سیرک‎های هلند ممنوع شد

    تعقیب و گریز زرافه فراری از یک سیرک/ تصویری

    کارتون: خودت خوشت میاد؟/ ۱- سیرک

    تصاویر آزار حیوانات سیرک در خبرگزاری های داخلی/ سیرک مسکو و نقض حقوق حیوانات

    اعتراض نمادین طرفداران حقوق حیوانات با زدن ماسک در مقابل سیرک شهر ژوهانسبورگ در آفریقای جنوبی

    خلیل عقاب فیل هوا کرد!

    علی ضیاء: خانم ببره به سختی وارد استودیو شد ببر بنگال در برنامه‌ زنده تلویزیونی!

    هر محیط بان در برابر ۳۰۰ اسلحه شکاری/ پوستر

    ۲۹ حیوان در نهج البلاغه/ اینفوگراف

    راسوها و سگ‌های آبی ایران/ اینفوگراف

    اگزاتیک پت: آمار، خطرات و حقایق نگهداری حیوانات وحشی/ اینفوگراف

    آیا می دانید گورخر چه رنگی است؟/ باورهای اشتباه در مورد حیوانات/ تصویری

    همه پرنده‌های زمین از ۵۰ میلیون سال پیش تا امروز/ اینفوگراف

    بدترین کشورهای جهان برای زندگی فیل، کرگدن و ببر!/ اینفوگراف

    فیزیک و گربه ها: از گربه نورانی تا گربه نامرئی/ تصویری

    زندگی یک گاو شیری/ اینفوگراف

    کشتار فوک ها در کانادا به زبان آمار/ اینفوگراف

  • مرغ پیانیست در باغ‌وحش «هونولولو»/ تصویر

    دیده بان حقوق حیوانات: یک مرغ با استعداد در باغ وحش «هونولولو» علاوه بر خوابیدن روی تخم‌ها یا نوک زدن به دانه‌ها، استعداد منحصر به فردی در یادگیری و نواختن پیانو دارد.

    به گزارش ایسنا، مسئول باغ وحش هونولولو می‌گوید: تاکنون مرغ‌های زیادی را برای یادگیری امتحان کردم اما این یکی واقعا فرق دارد و برای یادگیری اشتیاق زیادی از خود نشان می‌دهد.

    مرغ پیانیست در باغ‌وحش «هونولولو»+عکس

    این مرغ باهوش که «هاک» نام دارد همچنین یاد گرفته که چگونه زنگ را به صدا درآورد، ذوق کند، از میان حلقه‌ها بپرد و حتی پیانو بنوازد.

    «میکی ناگاتوشی»، مسئول این باغ وحش که این مهارت‌ها را به «هاک» آموخته می‌گوید: تاکنون مرغ‌های زیادی را امتحان کردم اما به نظر می‌رسد هاک بیش از سایرین برای یادگیری مشتاق است.

    وی گفت: به دلیل اینکه همه فکر می‌کنند مرغ‌ها قادر به یادگیری نیستند استعدادهای این پرندگان اهلی همیشه دست‌کم گرفته می‌شوند.

    به نقل از خبرگزاری یونایتدپرس، ناگاتوشی افزود: همه فکر می‌کنند که مرغ‌ها فقط به درد خوابیدن روی تخم‌هایشان و نوک زدن به دانه می‌خورند اما در این باغ وحش خلاف این باور را ثابت کردیم.

    چهار ماه طول کشید تا هاک در نهایت یاد بگیرد که چگونه پیانو بنوازد و حتی رنگ‌ها را نیز تشخیص دهد.

    مرغ پیانیست در باغ‌وحش «هونولولو»+عکس

    ناگاتوشی گفت: با استفاده از تکنیک پاداش و جایزه به هاک آموزش داده شد و اکنون این مرغ بسیاری از کودکان را خوشحال می‌کند و این نشان می‌دهد که مرغ‌ها هم باهوشند و هم حیوانات خانگی خوبی هستند.

  • در تجمع مدنی در برابر اداره کل محیط زیست خراسان عنوان شد: مخالفت اکید مشهدی ها با هرگونه سیرک حیوانات/ تصویری

    در تجمع مدنی در برابر اداره کل محیط زیست خراسان عنوان شد: مخالفت اکید مشهدی ها با هرگونه سیرک حیوانات/ تصویری

    Animal-Rights-Watch-ARW-7216

    دیده بان حقوق حیوانات: جمعی از فعالان حقوق حیوانات مشهدی در اعتراض به شرایط اسف بار سیرک حیوانات در این شهر دست به تجمع زدند.

    در این تجمع که در برابر در اصلی اداره کل حفاظت محیط زیست استان خراسان برگزار شد، پلاکاردهایی در مخالفت بنیادی با سیرک های حیوانات در معرض دید رهگذران قرار گرفت.

    به گزارش دیده بان حقوق حیوانات تجمع کنندگان با بر شمردن تخلفات این سیرک و اعتراض به شرایط اسفناک نگهداری حیوانات در این سیرک، خواستار برخورد قاطع مسوولان محیط زیست استان با این سیرک شدند.

    در متن درخواست تجمع کنندگان از مسوولان آمده:

    «بسمه تعالی
    به عنوان جمعی از حامیان حیوانات، با توجه به شرایط نابسامان و اسفناک حیوانات در سیرک مشهد و ملاحظه موارد زیر:
    1_اعلام مسئولین سازمان حفاظت محیط زیست، مبنی بر اینکه در هر حال نگه داری حیوانات غیرخانگی بدون مجوز سازمان محیط زیست، خلاف قانون است و در صورت مشاهده با متخلقان برخورد قانونی می شود و آنها ممکن است جریمه نقدی و یا کیفری شوند و در نظرگیری اینکه حیوانات در سیرک مجبور به زندگی در زیستگاه ها و آب وهوای غیرطبیعی با آشیانه ی نامناسب و فضای ناکافی هستند و برای تعلیم امور به ظاهر سرگرم کننده در معرض رفتار نامناسب (مصداق آزار و اذیت) قرار می گیرند.
    2_دکتر محمد لطفی‌زاده، رییس مرکز مجازی پژوهش‌های راهبردی دامپزشکی کشور، با انتقاد از برگزاری سیرک حیوانات، که در برخی کشورهای غیراسلامی ‌ممنوع شده است، اعلام نظر نموده اند که سازمان حفاظت محیط زیست باید از صدور مجوز برگزاری چنین مراسمی ‌که مستلزم درد و رنج و گرسنگی حیوانات برای شادمانی انسان‌ها است، اکیداً پرهیز کند.
    3_اعلام نظر مراجع دینی همچون حضرت آیت الله هادوی تهرانی: آزار حیوانات برای انجام اموری که فایده ای بر آن مترتب نیست، مانند آنچه در سیرک ها اتفاق می افتد، جایز نمی باشد و از مصادیق منکر است.
    4_وضع قوانین بازدارنده برای استفاده از حیوانات در سیرک در کشور های مختلف و رانده شدن این سیرک ها از آن کشورها و برگزاری مذاکرات بین المللی در باب اخلاق و مسائل حقوقی مربوط به حیوانات
    اعلام میداریم به طور اکید مخالف فعالیت هرگونه سیرک حیوانات در مشهد و کشور هستیم.
    ماهاتما گاندي چه زیبا گفته است كه «عظمت يك ملت و ميزان پيشرفت اخلاقي آن را مي تواند از روي شيوه برخورد آن با حيوانات فهميد.» تلاش براي كاهش رنج آناني كه كاملاتحت سلطه قرار دارند و قادر به مقاومت و مبارزه نيستند، بي شك يكي از نشانه هاي جامعه متمدن است.»

    Animal-Rights-Watch-ARW-7215

    Animal-Rights-Watch-ARW-7217

    Animal-Rights-Watch-ARW-7218

    Animal-Rights-Watch-ARW-7219

    Animal-Rights-Watch-ARW-7220

  • خلیل عقاب فیل هوا کرد!

    خلیل عقاب فیل هوا کرد!

    دیده بان حقوق حیوانات/ مریم نوابی نژاد*: اسم خلیل عقاب در ۶۵ سالگی در گینس ثبت شد. کارهایی که همیشه مورد حیرت رسانه های خارجی قرار گرفته و هنوز هم بعد از این همه سال هیچکس نتوانسته رکوردش را بزند.

    برای خیلی ها سن و سال یعنی چند تا عدد میان صفحه اول شناسنامه. یعنی از یک جایی به بعد نشستن و نگاه به تقویم کردن و نسخه ها و آزمایش های جورواجور. اما برای خلیل عقاب پهلوانی که اسم ایران را در 65 سالگی وارد کتاب گینس کرد، زندگی حتی در 90 سالگی یعنی از حالا به بعد. تقدیر برای مادرش طور دیگری رقم خورده بود تا پسر اولش که سر حال و سالم جلوی چشمش بازی می کرد، در دوسالگی توی آب حوض خانه خفه بشود، اما آوازه فیل بلند کردن پسر دومش، که لاغر و سیاه و رنجور بود و هیچ امیدی به زنده بودنش نداشت، در دنیا بپیچد و اسم خلیل به ثبت جهانی گینس برسد. مردی که آرزوی همیشگی اش این بوده کارهایی را انجام بدهد که دیگران قادر به انجامش نباشند. کارهایی که همیشه مورد حیرت رسانه های خارجی قرار گرفته و هنوز هم بعد از این همه سال هیچکس نتوانسته رکوردش را بزند.
    نشستن پای صحبت های این پیرمرد 90 ساله شیرازی که پدر سیرک ایران هم لقب گرفته، خالی از لطف نیست:

    از یک فلاش بک کوچک شروع کنیم؟

    من متولد اول فروردین 1303 هستم. همسرم هم متولد اول فروردین بود.برایم خیلی عجیب است که هر دو یک روز و یک ماه به دنیا آمده ایم. پدرم زارع بود وبعد ها چون صدای خوبی داشت مداح هم می شود. سال های بعد هم، چند هزار زوار را جمع می کرده و از شیراز و کویر لوت به مشهد می برده. در چنین خانواده ای به دنیا آمدم. بچه تخسی بودم. درو همسایه و کاسب های محل از دستم عاجز بودند. بیچاره پدرم هر وقت به خانه برمی گشت می گفت: یک نفر نیست که در این محل گُل دست من بدهد. همه می آیند شکایت تو را به من می کنند که خلیل این جوری کرد و خلیل آن جوری کرد.همه اش را هم راست می گفتند.

    از بچگی هم پرزور و قوی بودی؟

    نه اصلا ! مادرم قبل از من پسری داشت که دوسال از من بزرگتر بود. پسری زیبا و قوی بوده و خیلی هم شیطان بوده. من خیلی ریزه و سیاه بودم. مادرم شیر مرا به پسر اولش می داد. وقتی هم مادربزرگم به او اعتراض می کرد، می گفت: این که زنده نمی ماند لااقل شیرم را به حسن بدهم که همین طور سالم و قوی بماند. من بی اندازه لاغر و سیاه ورنجور بودم. مادرم زنده نماند تا ببیند که آن بچه قوی دوسال بیشتر دوام نیاورد و توی حوض افتاد و خفه شد اما پسر لاغر مردنی اش در 63 سالگی فیل بلند کرد و گینسی شد.

    خلیل عقاب

    چطور گذارت از مشق و مدرسه به زورخانه و پهلوانی رسید؟

    در مدرسه همه از دستم شاکی بودند. آن قدر کف دستی و کف پایی خوردم که حد نداشت. اما دست بر نمی داشتم. یک بچه لاغر مردنی شر و شیطان. درس خواندن را هم دوست نداشتم. یک فامیلی داشتیم که اهل زورخانه بود و میل و کباده توی اتاقش داشت. پرسیدم  این ها چیه؟ گفت: میل و کباده و تخته شنا. می روم زورخانه. گفتم: می شود مرا هم ببری؟ گفت: نه زورخانه که جای بچه ها نیست. واقعا هم نبود. زورخانه شان و مقامی داشت. واقعا نمی شد هرکسی سرش را زیر بیندازد وبرود پا به حریم زورخانه بگذارد. بالاخره همین شد. آن قدر اصرار کردم که مرا برد و رفتم و پاگیر زورخانه شدم. دیپلم هم که گرفتم گفتم دیگر درس نمی خوانم. هر چه پدرم اصرار کرد، گفتم: نمی توانم. مغزم نمی کشد.

    پدرت پهلوانی ات را هم دید؟ نظرش چه بود؟

    یکبار در زمین حافظیه شیراز نمایش اجرا می کردم. پدرم برای اولین بار آمده بود نمایش مرا ببیند. بعد دامادمان می بیند که پدرم دارد گریه می کند. می گوید:چرا گریه می کنی؟ پدرم جواب می دهد: از دست این بچه! دست از این کارهایش برنمی دارد. می خواهد برود زیر این ماشین بخوابد! دامادمان آمد گفت: بیا پدرت را آرام کن. آمدم وگفتم: بابا نگران نباش. بعد که زیر ماشین خوابیدم و ماشین از رویم رد شد دیدم خوشحال است و می خندد. بعد شیر آوردم روی صحنه. پدرم صدایم زد و گفت: زیر ماشین خوابیدنت را تحمل کردم دیگر برای چی شیر آوردی؟ بنده خدا نگران بود نکند اتفاقی برایم بیفتد. اما بعد ازدیدن نمایش آن شب، خیلی تشویقم کرد.

    راه گذشتن از مسیر زورخانه تا کارهای منحصر به فرد ی که جهانی شد؟

    دیگر افتادم توی خط زورخانه و با بچه های محل زورخانه درست کردیم. بعد هم معروف شدم . آمدند مرا بردند تا زورخانه دیگری در شیراز را بچرخانم و آنجا بود که زورخانه مرشدی را یاد گرفتم.صدایم هم بد نبود. کم کم افتادم در مسیر نمایش پهلوانی. روزها ساعت ها خودم کار می کردم. بچه که بودم، از پدرم و دیگران زیاد شنیده بودم که یک پهلوانی بوده که دو تا اسب به دست هایش می بسته یا سینی مسی های بزرگی را که قدیم روی کرسی می گذاشتند با دست تا می کرده و گوش های بچگی ام تیز می شد که چه جوری؟ رفتم دنبالش و آن قدر زحمت کشیدم و سختی دیدم تا پیدایش کردم.

    چرا قانع نبودی؟ مدام تغییر جهت می دادی و مسیرهای دشوارتری را انتخاب می کردی؟

    همیشه از خدا می خواستم من بتوانم کارهایی را انجام بدهم که هیچ کس دیگری نتواند آن را انجام بدهد. در دنیا هیچکس نتوانسته فیل بلند کند و نخواهد توانست. می دانید فاصله خیلی زیاد است. مثلا کسی که وزنه بردار است کافی است یک کیلو بیشتر وزنه بلند کند تا رکورد قبلی را بزند ولی رکورد فیل بلند کردن من یکی از آن اتفاق های محال بود که ممکن شد. تا قبلش اسب بلند کرده بودم چند بار در ایتالیا ولی فیل بلند کردنم بود که تعجب دنیا را برانگیخت.

    اتفاقی که باعث شد تا به فراتر از مرزهای ایران فکر کنی؟

    دوستی داشتم فرانسوی بلد بود. آکروبات بود و زیاد سفر می کرد. او به من گفت که یک مجله ای در کپنهاک سوئد چاپ می شود به نام اکو و مخصوص سیرک هاست. هر کسی هر کاری در این زمینه بلد باشد ، اسم و عکسش را می دهد و بعد از این طریق به دنیا معرفی می شود و جاهای مختلفی در دنیا، از او دعوت می کنند. عکس هایت را بده برایشان بفرستم. خدا رحمتش کند خیلی دوست نازنینی بود. من هم عکس هایم را به او دادم و بعد از یک ماه که گذشت ، دیدم اولین درخواست برایم از فرانسه آمد. بگذارید این آلبوم را نشان تان بدهم:

    خلیل عقاب

    اینجا 450 کیلو وزنه را با دست ها و دندان هایم بلند کردم. اینجا دو تا ماشین جیپ را با هر دوست گرفته ام و خلاف جهت می کشم و نمی گذارم حرکت کنند. ماشین ها روشن هستند. نگاه کن ببین چه گرد و خاکی کرده اند! اینجا درشهر رم یک میدانی هست که به آن میدان فرنیزه می گفتند. من یازده تا آدم را روی الوار نشانده ام و با پا از زمین بلند شان کرده ام. 

    اینجا شصت و چند ساله که بودم که در انگلستان فیل بلند کردم. اینجا کویت است. من به سی و هفت کشور جهان سفر کرده ام.

     پای عکس ها خط شماست؟ چقدر خوش خط بودی!

    قدیم از کلیله و دمنه به ما دیکته می گفتند . تحصیلات و سواد ارزش و اعتباری داشت. الان شما کسی را می بینید که درس خوانده ی ادبیات است اما دیکته درستی ندارد. برای درس خواندن باید زحمت می کشیدیم. این طور نبود که یک سری چیزها را حفظ کنیم و بعد هم یادمان برود.

    از سختی های کار بگو

    خواستن توانستن است. اگر در کاری عشق باشد اصلا خستگی معنایی ندارد. من خیلی سختی کشیدم. عمل های جراحی زیادی کردم. توی ایتالیا رگ های پایم را شکافتند و چند بار هم به حال اغما رفتم. ریه ام پر از خون شده بود و داشتم تمام می کردم. اما تسلیم نشدم. وقتی هدفت برایت مهم باشد اصلا سختی معنایی ندارد.

    جایی بوده که نمایشی اجرا کنی. مثلا ترفندهایی که تماشاچی را به اشتباه بیندازد؟

    موقعی که فیل بلند می کردم آدم هایی از اسکاتلند می آمدند که من تا شانه شان بودم. من زیر 100 کیلو بودم. این ها یک هفته می آمدند و می نشستند و صحنه فیل بلند کردنم را می دیدند. یک بار مدیر سیرک صدایم زد و از میان پرده آن ها را نشانم داد. گفت: این ها پهلوان های اسکاتلند هستند و کارهای عجیب و غریبی انجام می دهند. این ها وقتی تو را می بینند مدام با هم پچ پچ می کنند. بعد برنامه آمدند و گفتند که ما چند روز پشت سرهم است که می آییم و برنامه تان را می بینیم. خیلی برنامه خوبی داری. یکی از آن سه نفر گفت: چرا فیل بلند می کنی؟ گفتم خب چکار کنم؟ گفت ما یک کارهایی یادت می دهیم که خیلی هم انرژی صرف نکنی و پول گیرت بیاید. گفتم این پول ها مال خودت. روزی که وارد این کار شدم از خدا خواستم کارهایی بکنم که هیچکس نتواند. گفت پس یک خواهشی داریم می شود این حمایلت را به ما بدهی؟ گفتم بیا مال شما. این حمایل نیست که فیل بلند می کند، زور بازوی من است.

    چطور به این توانایی ها رسیدی؟

    تمام این کارها تمرین است. آدم کسب می کند. یک وزنه بردار که از روز اول نمی تواند رکورد بزند .باید آن قدر تمرین کند کم کم وزنه ها را زیاد کند تا به آن توانایی برسد. مهارت من این بود که از روی زمین وزن سنگین بلند کنم. یادم هست در مراسم افتتاحیه ماشینی که قرار بود تولیدش آغاز بشود، در ایتالیا ، ماشین را از زمین بلند کردم و بعد همان ماشین را به عنوان جایزه به من دادند. توانایی هایم خود به خود بالا رفته بود کاری نمی کردم که در توانم نباشد. مثلا تیرآهن 14 را پشتم خم می کردم هشت نفر این طرف، هشت نفر آن طرف. تیرآهن 12 را روی سرم خم می کردم.

    خلیل عقاب

    تغذیه ات هم متفاوت بود؟

    خدا رحمت کند همسرم را. از نظر غذا به من می رسید. دست پختش هم خوب بود. خوب می دانید آدمی که فیل بلند می کند که غذایش معمولی نیست. من روزی یک کیلو گوشت می خوردم. مثلا سردست گاو را می گرفتیم و همسرم توی زودپز می پخت و چربی هایش را می گرفت و با سیب زمینی و سبزیجات می خوردم. از نظر خورد و خوراک عجیب بودم. از طرفی هم تمامش را می سوزاندم. مدام تمرین می کردم و نمایش اجرا می کردم. مثل ماشین سنگین که بنزین بیشتری لازم دارد، طبیعی بود آن همه بخورم و سیر نشوم.

     فکر می کنی چه تفاوتی میان تو و سایر پهلوان ها یی است که در این زمینه ها کار می کنند؟

    اگر تمام دنیا را بگردی وباز هم میان آن هایی که حرفه ای ورزش می کنند بگردی ، هیچ کدام نه اندازه ی من وزنه بلند کرده اند، نه اندازه ی من سختی های کار را کشیده اند و نه اندازه ی من به آن نتیجه ای که باید برسند رسیده اند. یک روز که در سیرک انگلیس کار می کردم مدیر سیرک گفت که من دیشب نشستم و درباره ی کار تو فکر کردم. اول می آیی با وزنه ها کار می کنی و بعد ده دوازده نفر آدم را روی الوار می نشانی وبلند می کنی. این طوری روزی یک تن وزنه بلند می کنی. فیلی که بلند کردم 800 کیلو گرم وزن داشت بعد ها فیلی بلند کردم که وزنش به 2 تن هم رسید.اینجاست! نگاه کن . در توضیحات کتاب گینس هم آمده. عکس را ببینید: می گفت نشسته ام حساب کرده ام که در سال بیشتر از سیصد تن وزنه بلند می کنی. به خاطر همین هم می گویم هیچ کس در دنیا قد من وزنه بلند نکرده.

    چطور فکر بلند کردن فیل به ذهنت رسید؟

    در سیرک انگلستان که بودم یک روز فیلبان سیرک گفت ما اینجا پنج تا فیل داریم. چهار تای آن ها 4 تن وزن دارند. یکی از آن ها که کوچکتر است 800 کیلو وزن دارد. ببین می توانی آن را بلند کنی؟ گفتم برو بیاور که با همان حرکت اول بلندش کردم و همین شد باعث رونق نان و آب من شد که پنج سال تمام در سیرک انگلستان کارم همین بود. روزنامه ها نوشتند اعجوبه ای از ایران فیل بلند می کند.

    خلیل عقاب

    الان هم حرکات نمایشی انجام می دهی؟

    هر وقت می خواهم نمایش اجرا کنم ابراهیم پسرم نمی گذارد. می گوید شما دیگر کارهایتان را کرده ای. حالا باید استراحت کنی. نمی گذارد. پسرم 50 سال از من جوان تر است طبیعی است که تازه نفس باشد اما به شما بگویم من هنوز خودم را بازنشست نکرده ام. روزی 4-3 ساعت آرام آرام ورزش می کنم. دکتر به من گفت:عجیب است که به این سن رسیدی و این کارها را هم انجام داده ای اما قلبت بزرگ نشده. حالا باید بیشتر مراقبش باشی. معلوم است روی دانایی کارکردی و بی گدار به آب نزدی. فقط مراقب باش.

    چرا این قدر دیر ازدواج کردی؟

    من مدام سفر بودم. درگیر تمرین های سفت و سخت و هرشب نمایش و هرشب اجرا . اصلا دلم نمی خواست ازدواج کنم.

    بعد چه شد که ازدواج کردی؟

    تا چهل سالگی زندگی رسم خودش را داشت اما از یک جایی به بعد احساس کردم با وجود تمام آدم هایی که هرشب برایم کف می زنند و سوت می کشند و با من عکس یادگاری می گیرند، به شدت تنها هستم. دیگر دوست و آشنا و فامیل و مردم جای این تنهایی را نمی گرفتند. نیاز به یک همدم یک همراه از چهل سالگی به بعد آزارم می داد. زندگی که فقط خوردن و خوابیدن و کار کردن نیست.

    همسرت را چطور انتخاب کردی؟

    پدرش شهردار یکی از مناطق تهران بود و خیلی هم آدم باسواد و فهمیده ای بود. همسرم مرا در فیلم هایی که بازی کرده بودم دیده بود و اخبار مرا دنبال می کرد. من با این خانواده رفت و آمد داشتم. دخترش گفته بود که می خواهد با من ازدواج کند. من روحم از این ماجرا خبر نداشت. پدرش گفته بود آخر تو 16 ساله ایی و خلیل از تو 30 سال بزرگتراست اما او گفته بود و اصرار کرده بود تا پدرش راضی شد. همسری بود که خدا برایم فرستاده بود. خیلی همراه ودلسوزم بود. بیست سال 37 کشور جهان او را گرداندم. خدا را شکر چیزی برایش کم نگذاشتم. هیچوقت هم به او خیانت نکردم. فکرش را بکنید من در اوج شهرت و محبوبیت بودم ولی یک بار هم فکر خیانت به سراغم نیامد. چون کارم برایم خیلی ارزشمند بود و می خواستم در اوج بمانم و مهم تراز آن وجدانم بود .هیچوقت کاری نکرده ام که پیش خودم شرمنده باشم. خدا را شکر مزدش را هم گرفته ام. الان خلیل پسر ابراهیم جزو تیزهوشان است، دخترش هم فوق العاده باهوش و زیباست. یا بچه های دخترم شهرزاد که با همسرش در خارج از ایران زندگی می کنند بچه های موفق و درسخوانی هستند. مگر آدم چه می خواهد؟ این ها نعمت های بزرگ زندگی هستند. کارهایی که پدر و مادر ها انجام داده اند تقدیر بچه ها را می سازد.

    خلیل عقاب

    زندگی شما با آدم های عادی خیلی فرق می کند؟

    از سال 1350 به این طرف عادت کرده ایم در سیرک ها و کاروان ها بخوابیم. شهرزاد که بزرگتر از ابراهیم بود در شیراز به دنیا آمد و از آن به بعد ما با بچه های سیرک، یک جور زندگی گروهی داشتیم. ابراهیم در چنین شرایطی به دنیا آمد. ما به این شیوه از زندگی عادت کرده ایم. خانه داریم ولی ما در این کاروان ها زندگی کرده ایم و خیلی خانه به شکل واقعی نداشتیم.

    چند تا زبان بلدی؟

    انگلیسی و ایتالیایی. عربی هم بلدم. ابراهیم علاوه بر این ها روسی و ایتالیایی هم بلد است چون عروسم روس است.

    بدترین اتفاقی که برایتان افتاده؟

    مرگ همسرم بود که چند سال قبل در جاده اصفهان تصادف کرد و کشته شد. خیلی حیف بود. من همیشه فکر می کردم چون سی سال از او بزرگ ترم ،خیلی زودتر از او می روم ولی قسمت این بود که چشم و چراغ و ستون خانه ام برود .

    آرزویی که هنوز به آن نرسیده ای؟

    ببینید الان کشورهای مشترک المنافع همجوار ما مثل قرقیزستان یا تاجیکستان با جمعیت های 4-3 ملیونی یک بنای سیرک ثابت دارند ولی ما در کل کشور که هیچ در همین تهران خودمان که 12-10 ملیون جمعیت دارد یک بنای سیرک ثابت نداریم. چرا ما باید مدام چادرمان را از این مکان به آن مکان و از این شهر به آن شهر ببریم در حالی که این نیاز برای مردم پایتخت وجود دارد و حتی خارجی ها و توریست هایی که به ایران می آیند طبق قاعده ی گردشگری سراغ این طور مکان های تفریحی را می گیرند. در حالی که شهرداری مکانش را هم دارد و می تواند برای مردم پایتخت یک جای ثابتی برای سیرک در نظر بگیرد.

    از نتیجه کارت راضی هستی؟
    گروهی که الان کنار من هستند، نتیجه سال ها کارو تجربه من است. پسرم، ابراهیم الان جای 6 تا هنرمند کار می کند. تمام آن هایی که مطرحند و از ایران به سیرک های بین المللی رفته اند و افتخارهای بزرگی نصیب شان شده ، همه همین جا تربیت شده اند. خوشحالم که دارم برای هموطنانم کار می کنم ودیگر شبیه آن 20 سالی که در کشورهای خارجی کار می کردم رفتار نمی کنم. بلیط های سیرک را هم گران نکرده ام که همه بتوانند بیایند. بلیط سیرک در خارج 80 دلار است ولی ما غیر از 80 صندلی جلو که 25 هزار تومان است، قیمت باقی بلیط ها 15 هزارتومان است. قیمت ها را در این مرز نگه داشته ام تا اگر خانواده ای 4 یا 5 نفری خواستند به تماشای سیرک بیایند، استطاعتش را داشته باشند.

    Animal-Rights-Watch-ARW-7193

    رقیب جدی هم داری؟

    من بنیان گذار سیرک ایران هستم . به من می گویند پدر سیرک ایران. بعضی وقت ها که می بینم در شهرستان ها با یک چادر نیمداری و دوتا سگ و یک میمون سیرک راه انداخته اند، خنده ام می گیرد. یکی آمده بود می گفت: ما سیرک شما را در مشهد دیدیم. گفتم: من تا به حال در مشهد چادر برپا نکرده ام. خیلی قدیم ها در سالن تربیت بدنی آنجا برنامه گذاشته ام ولی سیرک نداشتم. می گفت: خودم دیدم نوشته بود سیرک خلیل عقاب. خیلی سال پیش تر هم که پهلوانی می کردم خیلی ها خودشان را شبیه من می کردند و با چند حرکت ساده مردم را دور خودشان جمع می کردند و می گفتند که خلیل عقابند. می گفتم : عیبی ندارد کارشان نداشته باشید بگذارید آن ها هم یک لقمه نان در بیاورند. رقیب؟ حرف های بامزه ای می زنی.

    درآمد سیرک چطور است؟

    اینجا دست کم 40 نفر از من حقوق می گیرد به غیر از هزینه های دیگر مثل عوارض شهرداری و نیروی انتظامی و وزارت ارشاد. وقتی نگاه می کنم می بینم خیلی پولی برای خودمان نمی ماند ولی می گویم عیبی ندارد. چون می خواهم یک تفریح سالم فرهنگی برای مردم وجود داشته باشد. در جواب روزهایی که مرا سر دست هایشان بلند می کردند. برایم کف می زدندو هورا می کشیدند. این جبران مهربانی مردم است.

    این همه انرژی را در 90 سالگی از کجا می گیری؟

    فقط بیایید ببینید بعد از برنامه مردم چکار می کنند. سبقت می گیرند در عکس گرفتن. همه می گویند چه کار خوبی کرده اید! چه برنامه خوبی! لذت بردیم. بیشترشان می گویند بلیط هایتان ارزان نیست؟ برای خودتان می صرفد؟ اول که می آیند قیافه هایشان اخمو و عبوس است. برنامه که تمام می شود همه شاد و خوشحال از این چادر بیرون می روند. می دانیم کار خیر و ثوابی انجام می دهیم و به همین هم دلخوشیم. یادتان باشد شاد کردن مردم هنر کوچکی نیست.

    عکس‌ها: لیلا افشار

    * خبرآنلاین

  • معرکه گیری با حیوانات باغ وحش ارم به موازات نمایشگاه محیط زیست/ تصویر

    معرکه گیری با حیوانات باغ وحش ارم به موازات نمایشگاه محیط زیست/ تصویر

    Animal-Rights-Watch-ARW-7196

    دیده بان حقوق حیوانات: حیوانات باغ وحش ارم با معرکه گیری در نمایشگاه گردشگری نمایش داده شدند.

    همزمان با نمایشگاه محیط زیست، یکی از غرفه های نمایشگاه گردشگری با استفاده از حیوانات باغ وحش ارم  و استفاده آزارنده از این حیوانات اقدام به نمایش های مشابه معرکه گیران خیابانی کرد. از توله شیری که در قفس دو متری اسیر بود تا بینندگان با انواع و اقسام رفتارهای آزارنده به استقبالش بروند تا مار پیتونی که باعث تبلیغ نگهداری از اگزاتیک پت و کمک به قاچاقچیان این حیوانات شد. پس از شکایات متعدد به نحوه نمایش توله شیر در این نمایشگاه، مسوولان مجبور به برخورد یا این نمایش شدند اما جای این شیر با چند پرنده پر شد تا مشخص شود اسارتگاه های حیوانات نه تنها به فکر نگهداری اصولی حیوانات و کنترل میزان استرس وارده به حیوانات نیستند، بلکه با وارد آمدن استرس بیش از حد به حیوانات اسیر و قرار دادنشان در معرض تماس مستقیم با بازدید کنندگان پر تعداد تلاش می کنند افراد نا آگاه را جذب غرفه خود و همفکرانشان کنند.

    شکی نیست اسارتگاه های ایرانی حیوانات نیز هم تراز با تمام اسارتگاه های حیوانات که هدفی جز کسب مال بیشتر ندارند حرکت می کنند و آنچه با هر قیمتی برایشان مهم است پول است.

  • انتقال توله شیر از نمایشگاه گردشگری به باغ وحش ارم

    Animal-Rights-Watch-ARW-7186

    دیده بان حقوق حیوانات: در سالن گردشگری نمایشگاه بین المللی و در غرفه باغ وحش ارم، یک توله شیر شش ماهه در قفسی یک متر در دو متر در معرض دید عموم قرار گرفته است. این شرایط نگهداری از حیوان موجب اعتراض بسیاری از مردم و فعالان محیط زیستی شد و در پی آن مدیر کل محیط زیست استان تهران اعلام کرد که این شرایط نگهداری مورد قبول سازمان حفاظت محیط زیست نیست.

    به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سازمان حفاظت محیط زیست (پام): در جریان برگزاری هفتمین نمایشگاه بین المللی خدمات و تجهیزات صنعت گردشگری و هتلداری مسئولان باغ وحش ارم یک توله شیر شش ماهه را از باغ وحش به نمایشگاه انتقال داده اند و در یک قفس یک متر در دو متر از این حیوان نگهداری می کنند. معاون باغ وحش ارم مدرکی را دال بر داشتن مجوز از اداره کل حفاظت محیط زیست استان تهران ارائه داد که در تاریخ 23 بهمن ماه صادر شده بود و در آن تاکید شده بود که در صورت نصب میکروچیپ در بدن حیوان مجاز به انتقال آن هستند و غرفه داران ادعا کردند که میکروچیپ در بدن حیوان نصب شده است.

    اما حیدرزاده در این مورد به پایگاه اطلاع رسانی سازمان حفاظت محیط زیست گفت: امسال پنجمین سال نمایش شیر در نمایشگاه گردشگری است.

    وی ادامه داد: اما شرایط نگهداری این حیوان مورد تایید سازمان حفاظت محیط زیست نیست و به همین دلیل باید تا آخر وقت اداری امروز به باغ وحش برگردانده شود.

    شرایط نگهداری این توله شیر اعتراض بسیاری از فعالان عرصه محیط زیست و مردم دوستدار حیوانات شده است و به همین دلیل مدیرکل محیط زیست استان تهران در پایان تاکید کرد که این حیوان تا پایان وقت امروز منتقل خواهد شد.

  • مسابقات بهترین سگ‌ها در آمریکا/ تصویری

    دیده بان حقوق حیوانات: این همایش که پیشینه آن به نزدیک ۱۴۰سال پیش بر‌می‌گردد، Westminster Kennel Club Dogٌ Show معتبر‌ترین مسابقات نمایش سگ در آمریکاست. در این همایش دو روزه (دهم تا دوازدهم فوریه) ۲۵۰۰ سگ از ۱۵۰‌نژاد‌ از سرتاسر جهان گردهم می‌آیند تا بر‌ترین سگ‌های هر‌ نژاد برگزیده شوند.

    در تصاویر تزیین کردن حیوانات و لباس پوشاندن به آنها را می بینید که محصول خودخواهی نوع بشر است.

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1392/11/23/342874_999.jpg

    یک سگ تزئین شده در حال رفتن به باشگاه مسابقات وستمینستر
    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1392/11/23/342875_628.jpg
    نژاد یورکشایر تریر از اردن
    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1392/11/23/342876_811.jpg
    بولداگها در صف اختصاص امتیاز از سوی داوران
    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1392/11/23/342877_682.jpg
    نژاد شیتزو منتظر تیم داوری برای قضاوت
    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1392/11/23/342878_616.jpg
    نژاد پاپی لون، با چابکی مسیر روی پیست را می‌پیماید.
    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1392/11/23/342879_437.jpg
    یکی از صاحبان سگ‌ها نشسته در کنار سگ خود و در انتظار نوبتش به بازی با آی پد مشغول است.
    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1392/11/23/342880_547.jpg
    نگاه ترسناک سگ شکاری تازی به یکی از داوران و یا صاحبش!
    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1392/11/23/342881_920.jpg
    کنترل دندان‌های سگ باست هاند در روز ابتدایی مسابقات توسط یکی از داوران
    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1392/11/23/342888_610.jpg
    سگ تازی افغانی در حال تماشای پیست مسابقه
    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1392/11/23/342887_629.jpg
    سگ مسابقه در حال دویدن برای کسب امتیاز در ماده سرعت و دقت
    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1392/11/23/342886_893.jpg
    سگ نژاد کریستد یا کراس تریر چینی آماده نمایش توانایی‌های خود پیش از آغاز مسابقه
    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1392/11/23/342885_576.jpg
    نژاد ترکیبی استرالیا شِپِرد، در حال عبور از موانع در نظر گرفته شده.
    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1392/11/23/342883_382.jpg
    نژاد پومرانیا در حال عبور از حلقه
    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1392/11/23/342884_804.jpg
    تابناک