دسته: ویژه ها

  • متوقف کردن یکی متوقف کردن همه است، پوسترهای زیبای کمپین WWF بر علیه قاچاق حیات وحش/ تصویری

    متوقف کردن یکی متوقف کردن همه است، پوسترهای زیبای کمپین WWF بر علیه قاچاق حیات وحش/ تصویری

    دیده بان حقوق حیوانات: بنیاد جهانی طبیعت اعلام کرده که میزان جنایات حیطه حیات وحش به حدی گسترش یافته که در 50 سال گذشته سابقه نداشته است. این جنایت ها در حال حاضر یمهم ترین چالش حفاظت از سه گونه دوست داشتنی ترین و معروف حیوانات در معرض خطر انقراض یعنی فیل ها، کرگدن ها و ببر ها است.

    برای دیدن پوستر در ابعاد بزرگ روی تصاویر کلیک کنید.

    Animal-Rights-Watch-ARW-7622

    Animal-Rights-Watch-ARW-7623

    Animal-Rights-Watch-ARW-7621

  • فرانس 24: ایران، بهشت حیوانات قاچاق

    فرانس 24: ایران، بهشت حیوانات قاچاق

    Animal-Rights-Watch-ARW-7526

    دیده بان حقوق حیوانات: هر بار که نامی از قاچاق حیوانات وحشی و کمیاب به گوش می‌خورد، ناخودآگاه بسیاری از ایرانی‌ها به یاد قاچاق گسترده حیوانات به خصوص پرندگان شکاری کمیاب ایرانی به شیخ‌نشین‌های جنوب خلیج فارس می‌افتند.

    به گزارش ایسنا، فرانس 24 ادامه داد: با اینکه این مساله واقعیتی تلخ است اما این فقط نیمی از واقعیت تلخ قاچاق حیوانات در ایران است. ایران خود نیز یکی از قطب‌های جذب حیوانات قاچاق، کمیاب و حتی حیوانات در حال انقراض از سرتاسر دنیا به خصوص از آفریقا و آمریکای جنوبی است.

    فقط کافی است که در اینترنت جست‌وجوی کوتاهی کنید؛ با صدها سایت، صفحه و وبلاگ با آدرس و شماره تلفن برای یافتن تقریبا بسیاری از حیواناتی که اسمشان را شنیده و نشنیده باشید رو‌به‌رو می‌شوید. این در حالی است که طبق قوانین ایران و کنوانسیون‌های بین‌المللی‌ای که ایران به آنها متعهد شده است، ورود و خرید و فروش بسیاری از گونه‌های حیوانات به صورت رسمی و مسلما به صورت قاچاق، ممنوع است.

    اما به گفته ناظران ما در ایران و کارشناسان، عملا نظارت چندانی بر این بازار بزرگ که به قولی پس از مواد مخدر و قاچاق انسان یکی از بزرگ‌ترین تجارت‌های غیرقانونی بین‌المللی است، صورت نمی‌گیرد.

    شهرداری تهران در اقدامی دست به ساخت مرکزی برای فروش قانونی پرندگان تزئینی زده است اما حالا در اطراف این مرکز، واسطه‌ها تقریبا هر حیوانی را به فروش می‌رسانند؛ از عقاب و شاهین که خرید فروش آنها کاملا ممنوع است گرفته تا انواع و اقسام سگ‌ها و حیوانات عجیب و غریب دیگر.

    در ایران هم مانند همه کشورهای دنیا بازار حیوانات خانگی یا «پت» به دو دسته تقسیم می‌شود؛ حیوانات خانگی معمولی و اگزوتیک. حالا چند سالی است که بازار حیوانات خانگی اگزوتیک در ایران بسیار داغ شده است. یکی از دلایل آن، مساله مد و خاص بودن است. مثلا داشتن یک ایگوانای سبز شاید برای بسیاری حالا جذاب‌تر از داشتن یک سگ شیانلو باشد.

    بازار حیوانات اگزوتیک هم دو مبداء دارد؛ یکی طبیعت خود ایران و دیگری کشورهای خارجی که با توجه به گونه‌های مختلفی که در بازار زیرزمینی و آنلاین ایران دیده می‌شود، منبع اکثر آنها از آفریقا و آمریکای مرکزی و جنوبی است. در این میان نه مردم و خریداران، نه قاچاقچی‌ها و نه مسئولان توجهی به حفظ حیات وحش و به خصوص گونه‌های در حال انقراض ندارند و می‌توان بسیاری از گونه‌های در حال انقراض را در تهران یافت و خرید.

    الان بازار میمون رزوس و ماکاک در کنار بسیاری از حیوانات اگزوتیک دیگر حسابی داغ است یا مثلا یافتن شیر و یا توله شیر در تهران بسیار کار راحتی است یا کروکودیل. در ایران شما اگر پول داشته باشید تقریبا حیوانی نیست که نتوان به آن دست پیدا کرد، البته قاچاقچی‌های حیوانات گاهی در کارشان غلو می‌کنند ولی تقریبا با پول، همه چیز حل است. توله شیر، توله خرس حتی، از سه تا چهار میلیون تومان پیدا می‌شود تا ۱۵ الی ۲۰ میلیون تومان.

    با نگاهی به سایت‌ها، وبلاگ‌ها و صفحات فیسبوک می‌توان حیوانات زیادی اعم از کمیاب و در حال انقراض را با قیمت‌های مختلف یافت؛ از چینچیلا گرفته تا مار پیتون و شیر و کروکودیل … .

  • وقتی گونه‌ای در معرض انقراض سر از سیرک درآورده و رنج می‌کشد! قانون ایراد دارد یا ضعف از مسئولان است؟/ تصویری

    وقتی گونه‌ای در معرض انقراض سر از سیرک درآورده و رنج می‌کشد! قانون ایراد دارد یا ضعف از مسئولان است؟/ تصویری

    دیده بان حقوق حیوانات: هر بار که طناب کشیده می‌شود و شلاق در هوا می‌چرخد، خرس جستی می‌زند و تماشاچیان را به وجد می‌آورد، چرا که باور نمی‌کردند خرس هم بتواند بجهد! حیف که نمی‌توانند از آن فاصله باقی ماجرا را هم ببینند!

    به گزارش «تابناک»، از جمله رنج‌هایی که همواره دوستداران و فعالان حیات وحش با آن روبه‌رو بوده و هستند، تکلیفشان با گونه‌هایی است که زنده از دستان شکارچیان و سودجویان بیرونشان می‌کشند، چراکه بیشتر این حیوانات به دلایل متعددی نمی‌توانند به زندگی آزاد خود در طبیعت بازگردند.

    اما این ماجرا وجهه عذاب آورتری هم دارد؛ هر چقدر تعیین تکلیف کردن حیوانات اسیر شده دشوار است، این وضعیت برای آن دسته از گونه‌هایی که رسما برای نمایش و سودآوری اسیر شده‌اند دشوار‌تر می‌شود. حیواناتی که در مجموعه‌های شخصی یا باغ وحش‌ها اسیرند یا آن دسته که اوضاعشان وخیم‌تر است و جدای اسارت، باید تازیانه خوردن را هم تحمل کنند.

    منظور خطای دیدی است که بیشتر ما به آن مبتلا هستیم و با دیدن هنرنمایی‌های انسان‌وار از حیوانات زیر چادر سیرک یا از دریچه تلویزیون و رسانه‌های دیداری، گمان می‌کنیم که همه این ادا و اطوار‌ها با خوراندن قند و شرطی کردن حیوان حاصل آمده، نه ضرب و زور و تحت فشار گذاردن حیوان با روش‌های وحشیانه!

    اما هرچه از این رنج و محنت وارده به حیوانات بگوییم و خواستار ورود مسئولان برای پایان دادن به استفاده از نمایش حیوانات چه در اسارت و در قالب باغ وحش و چه همراه با شکنجه در سیرک باشیم، باز به کلیتی بزرگ‌تر اشاره کرده‌ایم که به نظر رتق و فتق آن به زمان زیادی نیاز خواهد داشت، ولی اوضاع و احوال سیرک‌ها و مجموعه‌های نگهداری حیوانات در کشور، نشان می‌دهد که از این موضوعات مهم‌تر و اساسی‌تر هم وجود دارند که می‌توان و باید به سرعت رفع و رجوعشان کرد.

    از جمله این موضوعات، استفاده از گونه‌های حفاظت شده و بومی ایرانی است که‌ گاه به قفس مجموعه‌داران راه می‌یابند و حتی به رغم نمایش عمومی، کسی پیگیر چرایی اسارت آن‌ها نیست؛ انگار اتفاقی قانون رقم خورده و دستمایه مقابله با افرادی که خود را مالک این حیوانات معرفی می‌کنند وجود ندارد.

    برای نمونه، با یادآوری ‌ماجرای خرس مفلوک باغ وحش بابلسر ‌که وضعیت وخیم نگهداری‌اش، آن باغ وحش را به شهرت جهانی رساند، از یکسو بیاد می‌آوریم ‌مسئولان محیط زیست که برای نجات خرس رفته و آن را از باغ وحش گرفته بودند، از وابستگی شدید حیوان به مالکش سخن می‌گفتند که نگهداری از آن را برایشان دشوار و تقریبا ناممکن کرده بود و از سوی دیگر می‌بینیم که ‌کسی به دنبال پاسخ این سوال نگشت که چرا خرس ایرانی که باید آزاد در جنگل‌ها زندگی کند، مهر مالکیت یک باغ وحش‌دار را بر پیشانی دارد؟

    از آن بد‌تر، حکایت خرس سیاه یقه داری است که در سیرک قهرمانی جست می‌زند و برای مالکان سیرک درآمدزایی می‌کند؛ خرسی که با نام خرس سیاه بلوچی شناخته می‌شود و از گونه‌های در معرض انقراض ایرانی است و اینقدر اوضاعش وخیم توصیف می‌شود که حتی برخی بر این باورند پروژه‌ای مشابه یا حتی سنگین‌تر از پروژه حفاظت از یوز را باید برای نگهداری از آن تعریف و اجرا کرد.

    اگر بدانیم حتی برآوردی از شمار خرس‌های سیاه بلوچی باقی مانده در کشور در دست نیست و حتی محل زیست این حیوان ‌کامل شناسایی نشده است، آنگاه درخواهیم یافت که جست زدن‌های یکی از این خرس‌های ‌مانده در سیرک، یعنی تمایل دیگر مجموعه‌داران و مالکان زیست به داشتن نمونه مشابه آن، یعنی دست انداختن به سرمایه ملی همه ایرانیان جلو چشمان همه، یعنی ظلمی تاریخی به حیات وحش کشور و حتی جهان در سکوت مسئولان و… .

    Animal-Rights-Watch-ARW-7618

    Animal-Rights-Watch-ARW-7619

    Animal-Rights-Watch-ARW-7620

     

    در این باره باید گفت، هر چه این اوضاع دردناک و نگران کننده به نظر می‌رسد، زمانی حکایت این خرس سیاه اسیر در سیرک قهرمانی می‌تواند دلمان را ریش کرده و احساس انزجار را در وجودمان فعال کند که به روایات تصاویر و گزارش‌های رسیده درخواهیم یافت همه نمایش‌های این خرس‌های اسیر، به کمک حلقه‌های فلزی درشتی رقم می‌خورد که از میان پوزه حیوان گذشته و طنابی به آن متصل شده که مالک سیرک انتهای آن را گرفته و می‌کشد؛ طنابی که از لب و بینی حیوان عبور کرده و درد حاصل از آن حیوان را مجبور می‌کند بپرد، بجهد، غلت بزند و هر کاری که می‌خواهند انجام دهد، چرا که در غیر این صورت شاید به سرنوشت همتایش مبتلا شود که در قفسی محقر درد می‌کشد.

    آن گونه که تلاش فعالان محیط زیست از پشت پرده این سیرک نشان می‌دهد، جایی نزدیک به محل نمایش و سوت و کف زدن مردم، خرس سیاه دیگری در قفس کوچک خود مرگ را انتظار می‌کشد، زیرا دیگر نمی‌تواند در نمایش‌ها نقش داشته باشد؛ نمی‌تواند چون حلقه را محکم کشیده‌اند و لبش پاره شده و دهانش باز مانده است. خرس سیاهی که اگر اجازه می‌دادند به آن نزدیک شویم، شاید متوجه می‌شدیم از نوع خرس سیاه بلوچی است و راز انقراض قریب‌الوقوع این گونه برایمان سر به مهر نمی‌ماند!

  • افشای راز کشتار یک قلاده پلنگ در معامله صوری/ تصویر

    افشای راز کشتار یک قلاده پلنگ در معامله صوری/ تصویر

    Animal-Rights-Watch-ARW-7617

    دیده بان حقوق حیوانات: مرگ یک قلاده پلنگ دیگر، این بار در سمنان و دستگیری دو شکارچی غیرمجاز که به نظر می‌رسد عامل کشتار آن بوده‌اند، یکی تلخ و دیگری نسبتا تلخ و شیرین است؛ از این رو که ممکن است کشتن این پلنگ هیچ سرانجام سختی برای شکارچیانش به همراه نیاورد!

    به گزارش «تابناک»، سرهنگ حمید رضا خیلدار، فرمانده یگان حفاظت محیط زیست کشور از دستگیری دو شکارچی غیرمجاز حین فروش پوست پلنگ در منطقه پرور، ۶۰ کیلومتری شمال سمنان ـ مهدی شهر ـ خبر داد.

    خیلدار در این باره به مهر گفت: مأموران یگان حفاظت استان سمنان پس از آگاهی از فروش پوست پلنگ در معامله‌ای صوری، فروشندگان را به دام انداختند.

    وی افزود: مأموران یگان استان در قالب خریدار همراه با پول و چک برای خرید پوست پلنگ در محل حاضر شده و در حین خرید دو شکارچی غیر مجاز را دستگیر کردند.

    فرمانده یگان حفاظت محیط زیست کشور در ادامه گفت: پس از دستگیری از محل مورد نظر یک رأس مرال، یک رأس کل تاکسیدرمی شده، پوست و سر پلنگ به همراه یک قبضه سلاح گلوله‌زنی بدون مجوز کشف و ضبط شد.

    خیلدر در پایان با اشاره به جریمه ۵۰میلیون ریالی کشتن پلنگ خاطرنشان کرد: دو شکارچی غیرمجاز که از متخلفان سابقه‌دار استان هستند، پس از تشکیل پرونده به مراجع قضایی بازگردانده شدند.

  • ابهام‌هایی بیشتر در قوچ‌فروشی آن موسسه‌/ وبلاگ میهمان

    ابهام‌هایی بیشتر در قوچ‌فروشی آن موسسه‌/ وبلاگ میهمان

    Animal-Rights-Watch-ARW-7410

    دیده بان حقوق حیوانات/ سام خسروی فرد*: انتشار دو مقاله‌ در ایران‌وایر (ا و ۲) سبب شد موسسه‌ حیات‌وحش میراث پارسیان واکنش نشان دهد و در جوابیه‌ای که در وب‌سایتش منتشر کرد بنویسد در فروش پروانه شکار قوچ‌های کمیاب لارستان دست داشته است (۳).

    گرچه پاسخ‌گویی این موسسه اقدامی ستودنی است اما نمی‌توان از جوابیه آن به سهولت گذشت. زیرا باوجود آن که این پاسخ مُهر تاییدی است به آنچه در دو مقاله قبلی مطرح شده بود، ابهام‌های جدیدی را به همراه آورد. به عبارت دیگر، آن بنگاه با سربلندی اعتراف کرد که در فروش پروانه شکار قوچ لارستان همکاری داشته است. با این حال، به اصلی‌ترین سوال آن دو مقاله و پرسش افکار عمومی (که اثر آن را می‌توان در شبکه‌های اجتماعی هم دید) پاسخی درخور و قانع‌کننده نداده است: چرا موسسه‌ای که اهدافش حفاظتی است در حراج پروانه شکارِ قوچی دست دارد که بر اساس تقسیم‌بندی مهمترین مرجع‌بین‌المللی یعنی IUCN به عنوان جانوری آسیب‌پذیر ((Vulnerable و تهدید شده (Threatened) معرفی شده است؟ علاوه بر بی‌پاسخ ماندن این سوال، موارد دیگری نیز در جوابیه آن بنگاه مطرح شده که نیاز به تعمق بیشتری دارد. آنچه در پی‌ می‌آید پرتوافکنی به ابهام‌های جدید در جوابیه‌ موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان است تا شاید پرداختن و یافتن پاسخ برای آنها در سایه شفاف‌سازی بتواند راه حفاظت را هموار کند.

    ۱- جوابیه چنین آغاز می‌شود:‌ «در پی برخی گفت‌وگوها در چند روز اخیر پیرامون فعالیت‌های موسسه حیات وحش میراث پارسیان، این موسسه برخود لازم دانست تا برای حفظ احترام کارشناسان و متخصصان همکار در پروژه‌ حفاظت از قوچ لارستان توضیحاتی دراین باره ارائه کند.» معنی دیگر این مقدمه آن است که موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان نه برای روشنگری، نه برای احترام به افکار عمومی و نه برای پاسخگویی به سوالات طرفداران خود و دوستداران حیات‌وحش بلکه صرفا برای حفظ احترام به «همکاران پروژه قوچ لارستان» جوابی را منتشر کرده است. نادیده‌ گرفتن خواست مردم و افکار عمومی در همین دو خط هویداست. بدین ترتیب می‌توان از آن بنگاه سوال کرد که با این رویکرد مردم‌گریز چگونه می‌توان از مشارکت مردم برای حفاظت حیات‌وحش بهره جست؟ می‌توان از این نکته فروگذشت که بر اساس روال متعارف پاسخ باید در رسانه‌ای منتشر شود که به موضوع پرداخته است. آن بنگاه اما، با نادیده گرفتن این واقعیت که دو مقاله در این ارتباط نوشته شده و در چند وب‌سایت نیز بازتاب‌ داشته است آن را «برخی گفت‌وگوها» می‌نامد و بدین ترتیب بار دیگر اطلاعاتی غیردقیق به مخاطبانش می‌دهد.

    ۲- شکی نیست که گزارش بررسی سریع وضعیت قوچ لارستان همان است که در جوابیه آمده یعنی «نخستین بررسی وضعیت [زیر] گونه‌ در خطر انقراض قوچ لارستان در ایران». با نگاهی به صفحه اول آن گزارش نام چهار تشکل و سازمان قید شده است که عبارتند از: بنیاد حیات‌وحش پارسیان (ثبت شده در آمریکا)، انجمن طرح سرزمین، انجمن محیط‌بان، و سازمان محیط‌زیست. اگر موسسه قوچ‌های وحشی (آن چنان که در جوابیه آمده) جزو حمایت‌کنندگانِ مالی آن مطالعه بوده چرا علامت تجاری و نام آن در کنار چهار سازمان و تشکل فوق‌الذکر (چه در نسخه فارسی و چه در نسخه انگلیسی) وجود ندارد؟
    به علاوه، در گزارشی که بر علمی بودن آن تاکید می‌شود ضمن باز کردن فضا برای صدور پروانه شکار آمده است:«مثل روش مشارکت با مردم محلی در ایجاد قرق اختصاصی برای “قوچ مارخور” در پاکستان باید به عنوان روش‌های قابل اتکا به هر یک توجه کرد و ممنوعیت شکار را تنها ابزار حفاظتی ندانست». آنچه منظور نویسنده بوده کل‌مارخور (Capra falconeri) است. زیرا گونه‌ای به اسم قوچ مارخور وجود ندارد. در گزارشی که بر علمی بودن آن تاکید می‌شود چنین اشتباهی را چگونه می‌توان توجیه کرد؟

    ۳- در این جوابیه آمده است: «… موسسه با اعتقاد به استفاده از ابزار شکار محدود و مدیریت شده تروفه ـبه عنوان یکی از روش‌های مرسوم تامین هزینه‌های سنگین حفاظت‌ـ ‌مذاکراتی را برای کاهش تعداد پروانه سالانه‌ قوچ لارستان به ترتیبی که در سال‌های گذشته انجام می‌شد و رساندن آن به حداکثر دو پروانه با بهای بالا، به جای چندین پروانه به بهای پایین، آغاز کرده است و موفق شده تا موافقت مسولان سازمان حفاظت محیط‌زیست را با فروش دو پروانه شکار در کشورهای خارجی با قیمت بالا و با همکاری موسسه قوچ‌های وحشی جلب نماید. بدیهی است که سازمان در این کار، پروانه مازاد صادر نکرده است بلکه تعداد آن را به تنها دو تروفه کاهش داده است. مراحل حراج پروانه‌ها توسط خود موسسات خارجی صورت می‌گیرد.» این بخش از جوابیه دست کم پنج سوال ایجاد می‌کند که اگر خبرنگاران مستقل و بی‌غرض آن را خوانده باشند بی‌تردید برای یافتن جواب آنها تلاش خواهند کرد.
    نخست) در گزارش بررسی سریع وضعیت قوچ لارستان (به عنوان تنها منبع علمی و مطالعاتی این زیرگونه) نه تنها نسبت جنسی و سنی جمعیت قوچ‌های لارستان تعیین نشده (شاید به این دلیل که از دامنه مطالعه خارج بوده) که در آن به طور مشخص آمده است باید آنالیز جمعیت قابل برداشت صورت پذیرد. حال سوال این است که تعداد دو راس قوچ لارستانِ در معرض تهدید (Threatened) بر مبنای کدام مطالعه و بررسی تعیین شده است؟
    دوم) اسرافیل شفیع‌زاده که عکسی از او در گزارش موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان کنار قوچ لارستان شکار شده‌ای درج شده در مناظره شکار (۴) از فروش سه پروانه شکار قوچ لارستان پرده برمی‌دارد. صرف نظر از این که ارتباط این فعال توریسم شکار با موسسه چیست، کدامیک از این دو ادعا صحیح است؟ دو یا سه پروانه قوچ لارستان؟ آیا دو پروانه به موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان تعلق گرفته و سومی به موسسه‌ای دیگر؟ آیا فروش پروانه شکار با قیمت بالا (حراجی به مبلغ ۱۰۰ هزار دلار) با همکاری موسسه قوچ‌های وحشی انحصاری کردن پروانه شکار نیست؟
    سوم) چرا موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان به جای متقاعد کردن سازمان محیط‌زیست برای صادر نکردن پروانه شکارِ جانوری در معرض تهدید در شرایطی که امکان همکاری جامعه محلی و بهره‌مندی آنان وجود ندارد صرفا تلاش کرده است که تعداد پروانه‌های شکار آن کاهش یابد؟
    پنجم) آیا نمی‌شد در این مرحله (تا فراهم آمدن زیرساخت‌های لازم) هزینه‌های حفاظت و تکثیر قوچ‌های کم‌ياب لارستان از طریق دیگری به دست می‌آمد؟ (اخبار منتشر شده نشان می‌دهد، آن بنگاه تا کنون دو حراج آثار هنری راه انداخته و مبلغ قابل توجهی نیز از این راه به دست آورده است. فروش آثار پرویز تناولی از آن جمله است).

    ششم) آیا زیرساخت‌های لازم برای حفاظت، مهیا شده و تنها با فروش پروانه‌های شکار هزینه‌های سنگین حافظت تامین می‌شود؟

    ۴- در جوابیه آمده است: «مطابق توافق موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان [ثبت شده در ایران]، موسسه حیات‌وحش پارسیان [ثبت شده در آمریکا] و موسسه قوچ‌های وحشی با سازمان حفاظت محیط‌زیست، درآمد حاصل از فروش این پروانه صرف حفاظت از ذخیره‌گاه مذکور توسط گروه مدیریتی و اجرایی محلی خواهد شد. سازوکار هزینه این درآمد نیز، خارج از سازوکار دولتی و از طریق تاسیس یک صندوق محلی توسط حاشیه‌نشینان ذخیره‌گاه مذکور و با نظارت سازمان حفاظت‌محیط زیست خواهد بود.» سوال اینجاست که چرا چنین توافق‌نامه‌ای به اطلاع عموم نرسیده است؟ آیا این کارِ پنهانی، انحصاری کردن و مونوپلی فروش پروانه‌های شکار جانوران در خطر انقراض نیست؟

    ۵- جوابیه می‌افزاید: «در حال حاضر، یک خریدار خارجی تمایل خود را برای خرید این پروانه مشروط بر استفاده در حفاظت اعلام کرده است. با این حال به دلیل آن که هنوز مذاکرات برای معرفی ذخیره‌گاه (مطابق قوانین مربوط به قرق‌های اختصاصی) و همچنین تشکیل صندوق محلی به نتیجه‌ نهایی نرسیده است فرایند فروش پروانه تکمیل نشده و هنوز مبلغی جا به جا نشده است. از طرفی موسسه، هیچ گونه دخالت و منفعتی در درآمد حاصل از فروش و اجرای برنامه شکار نخواهد داشت.» نکته‌ای که آن بنگاه اشاره نمی‌کند این است که در فصل بهار، شکار انجام نمی‌شود. بنابراین می‌توان زنده بودن آن قوچ کم‌یاب لارستان را عجالتا مدیون فصل دانست. در عین حال سندی هم برای ادعای مطرح شده منتشر نمی‌کند. به علاوه، اگر آن بنگاه به کار خود اعتقاد راسخ دارد چرا موضوع را از روز نخست به طرفداران حیات‌وحش و دوستداران خود از طریق وب‌سایت و یا آن رپرتاژ آگهی در ایرنا (۵) اطلاع نداد؟

    ۶- بر اساس جوابیه، «کارشناسان موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان به لزوم ایجاد الگوی پایدار در استفاده از ابزارهای متداول حفاظت اعتقاد دارند. قابل پیش‌بینی است که هر روش نا‌آشنا با بازخورد‌های مثبت و منفی روبه‌رو خواهد بود. استفاده از شکار تروفه در حفاظت موضوعی است که علی‌رغم موفقیت در موارد قابل استناد و تایید جهانی، همواره مورد انتقاد بوده و خواهد بود.»
    آن بنگاه البته اشاره نمی‌کند که بحث شکار تروفه مطرح نیست. بلکه بحث شکار «تروفه در معرض تهدید» مورد نظر است. در متن «اصول شکار تروفه به عنوان ابزاری تشویقی برای حفاظت» که توسط IUCN در آگوست سال ۲۰۱۲ انتشار یافته (۶)، به شکار تروفه اشاره شده است که: «نوعی استفاده از حیات‌وحش است. اگر به درستی مدیریت شود ممکن است با ایجاد درآمد و انگیزه‌های اقتصادی بتواند به دستیابی اهداف حفاظتی و نیز معیشت محلی کمک کند. اما در صورت مدیریت ضعیف به دست آوردن آن منافع با شکست مواجه می‌شود. گرچه انواع گونه‌ها (بسیاری از آنها که جمعیت قابلی دارند) به عنوان تروفه شکار می‌شوند، برخی از گونه‌های در معرض تهدید نیز ممکن است در رده شکار تروفه به منظور استراتژی‌های حفاظت مکانی خاص به شمار آیند. یوزپلنگ و کرگدن سیاه در آفریقا جنوبی، کل مارخور در پاکستان از آن جمله‌اند. همه این گونه‌ها در ضمیمه یک کنوانسیون سایتس هستند (۷).» وقتی مرجعی معتبر چون IUCN با ۶۶ سال قدمت چنین با احتیاط از شکار تروفه و مدیریت مناطق سخن می‌گوید و به نقش مخرب آن در صورت مدیریت غلط اشاره می‌کند، چگونه موسسه تازه تاسیس حیات‌وحش میراث پارسیان می‌تواند تضمین کند اجرای پروژه شکار- حفاظت در ایران و به خصوص در ارتباط با قوچ کمیاب لارستان با موفقیت رو‌به‌رو خواهد شد؟

    ۷ – در بخشی از جوابیه آمده است: «موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان مطابق با اساسنامه خود حفاظت پایدار و تلاش در جهت آن را تنها هدف خود می‌داند و شکار محدود و مدیریت شده را به عنوان یکی از ابزارهای حفاظت می‌شناسد؛ شکاری که منافع جامعه محلی را تضمین و هزینه‌های حفاظت زیستگاه‌ها را تامین کند.» تا پیش از این به همکاری در فروش شکار با موسسات خارجی و حتی شکار محدود و مدیریت شده نه در اساسنامه آن بنگاه اشاره شده بود و نه در وب‌سایتش. آیا این، رویکرد جدید موسسه پارسیان است؟ یا این که از ابتدا هدف غایی، فعالیت در حوزه شکار بوده و پروژه‌های حفاظتی نیز برای دستیابی به هدف نهایی اجرایی شده است؟ چه رویکرد عوض شده و چه از ابتدا هدف، فعالیت در حوزه شکار بوده باشد، چرا هیچ‌وقت چنان اهدافی برای اطلاع عموم منتشر نشده بود؟

    موافقت یا مخالفت با شکار یا مدیریت و حفاظت مناطق با کمک مردم بحث دیگری است. اینجا سخن از همدستی و همکاری موسسه‌ای حفاظت‌گراست در فروش قوچی در معرض تهدید. آیا بعد از این می‌توان به سازمان‌های مردم‌نهاد اعتماد کرد که صادقانه و شفاف فعالیت می‌کنند و آن پس و پشت، خرید و فروش جانوران وحشی (به خصوص جانوران در حال انقراض) در جریان نیست؟ پاسخ درست، منطقی و علمی به سوال‌های مطرح شده در این مقاله می‌تواند در رفع فضای بدبینی و بی‌اعتمادی موثر باشد. تلاش برای مسکوت ماندن موضوع پیش‌آمده شاید چهره‌ای کریه نه تنها از موسسه‌ حیات‌وحش میراث پارسیان (که خدمات شایانی در حوزه حفاظت انجام داده) به نمایش بگذارد که وجهه سایر تشکل‌های زیست‌محیطی را نیز ممکن است خدشه‌دار ‌کند.

    پی‌نوشت: نام موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان بر روی بروشورهای دو گونه تازه خریداری شده ببر بنگال و کانگروی قرمز در باغ‌وحش تهران این سوال را برای برخی از فعالان حامی حیوانات به وجود آورده که آیا این موسسه در نقل و انتقال این گونه‌ها به باغ‌وحش تهران نیز نقش دارد یا نه؟

    _______________________
    ۱- پول از شما، قوچ از آنان (لینک)
    ۲- تاملی در قوچ‌فروشی آن موسسه (لینک)
    ۳- جوابیه موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان (لینک)
    ۴- مناظره شکار (لینک)
    ۵- رپرتاژ آگهی ایرنا (لینک)
    ۶- دستورالعمل IUCN برای شکار تروفه (لینک)

    ۷- عین متن دستورالعمل IUCN:

    “Trophy hunting is a form of wildlife use that, when well-managed, may assist in furthering conservation objectives by creating the revenue and economic incentives for the management and conservation of the target species and its habitat, as well as supporting local livelihoods. However, if poorly managed, it can fail to deliver these benefits. Although a wide variety of species (many of which are both common and secure) are hunted for trophies, some species that are rare or threatened may be included in trophy hunting as part of site-specific conservation strategies. Examples include Cheetah Acinonyx jubatus and Black Rhinoceros in southern Africa, and Straight-Horned Markhor Capra falconeri megaceros in the Torghar Valley of Pakistan, all of which are species listed on Appendix I of CITES.”

    * آتش نوشت

    ___________________

    یک تردید آزار دهنده؛ آیا مجوز شکار یوزپلنگ هم صادر شده یا می شود؟!/ وبلاگ میهمان

    قوچ کشی در پروژه‌ی حفاظت از قوچ لارستان/ توضیح مؤسسه حیات وحش میراث پارسیان

    تاملی در قوچ‌فروشی آن موسسه/ وبلاگ میهمان

    پول از شما قوچ از آنان؛ حفظ حیات با کشتار/ وبلاگ میهمان

  • صدور حکم بازداشت برای شکارچیان در کرج/ تصویر

    صدور حکم بازداشت برای شکارچیان در کرج/ تصویر

    Animal-Rights-Watch-ARW-7606

    دیده بان حقوق حیوانات: به گزارش روابط عمومی اداره حفاظت محیط زیست شهرستان کرج با توجه به دستگیری دو نفر ازشکارچیان غیر مجاز که اقدام به شکار یک راس بز وحشی کرده بودند، از سوی مقام محترم قضایی حکم بازداشت موقت صادر و متخلفین تا زمان رسیدگی به پرونده ، در بازداشتگاه بسر خواهند برد.
    گفتنی است این دو نفر شکارچی به صورت غیر مجاز، اقدام به شکار یک راس بز وحشی کرده بودند که با حضور به موقع مامورین یگان حفاظت اداره کرج، در دام قانون گرفتار شدند.

  • دستگيري شكارچيان هوبره در دامغان/ تصویری

    دستگيري شكارچيان هوبره در دامغان/ تصویری

    Animal-Rights-Watch-ARW-7616

    دیده بان حقوق حیوانات: با تلاش شبانه روزی محيط بانان يگان حفاظت محیط زیست دامغان و عوامل انتظامی کلانتری قهاب  تعداد 2 نفر از یک باند ماهر با سابقه 4 بار دستگیری و مجازات در منطقه جنوب دامغان که با مهارت خاص اقدام به  تله گذاری در یک منطقه وسیع بطول 6 کیلومتر و با استفاده از تعداد 500 تله، نموده بودند به دام افتادند. لازم بذکر است متخلفین دستگیر شده برای بار چهارم در طی 2 سال اخیر و برای بار دوم در طی 3 هفته اخیر به اتهام شکار پرندگان کمیاب دستگیر شده اند که متاسفانه بدلیل عدم بازدارندگی مجازات های تعیین شده، متخلفین مرتکب تخلف مجدد و نبود قوانین جزایی مناسب موجب جریتر شدن آنها گردیده است .
    پرنده هوبره در لیست قرمز iucn قرار داشته و در معرض خطر انقراض میباشد که عمدتاً توسط شکارچیان از مناطق جنوبی کشور به این امر اشتهار داشته و گوشت آنها جهت خوشگذرانی شیوخ حاشیه خلیج فارس در كشورهاي عربي به فروش می رسد.

    Animal-Rights-Watch-ARW-7609

    Animal-Rights-Watch-ARW-7610

    Animal-Rights-Watch-ARW-7611

    Animal-Rights-Watch-ARW-7612

    Animal-Rights-Watch-ARW-7613

    Animal-Rights-Watch-ARW-7614

    Animal-Rights-Watch-ARW-7615

  • کشتن یک جفت شیر و دو توله برای باز شدن جا!؛ کپنهاگ و جنایتی دیگر در یک باغ وحش با استاندارد اروپا/ فیلم

    کشتن یک جفت شیر و دو توله برای باز شدن جا!؛ کپنهاگ و جنایتی دیگر در یک باغ وحش با استاندارد اروپا/ فیلم

    Animal-Rights-Watch-ARW-7607

    دیده بان حقوق حیوانات: دوباره باغ وحش کپنهاک، باغ وحشی با استاندارد اروپا، جنایتی دیگر رقم زد. در باغ وحش کپنهاک یک جفت شیر نر و ماده و دو توله ١٠ ماهه کشته شدند تا جا برای گروه جدید شیر باز شود.
    مسئول باغ وحش میگوید: ما خیلی وقت است که میدانستیم باید نسل جدید از شیر در باغ وحش به قدرت برسد، این دو شیر پیر بودند و باید جای خود را به نسل جدید میدادند اگر این شیرها در طبیعت بودند شیرهای جوان شیر پیر را میراندند و خود جای آنها را میگرفتند ولی ما در باغ وحش جای چنین مانوری را نداریم و باغ وحش دیگری هم جا برای آنها نداشت؛ پس دو شیر قدیمی و دو توله 10 ماهه آنها خوابانده میشوند. وی همچنان اضافه کرد: اگر ما آنها را نمیکشتیم آنها خود شان را تکه میکردند.
    باغ وحش های دیگر اروپا از این عمل کپنهاک شوکه هستند ودلایل کپنهاک را رد میکنند.

    _________________________

    اقدام بی رحمانه باغ وحش: کمبود جا، بهانه‌ای برای کشتن چهار عدد شیر؛ بر ملا شدن حقایق اسارتگاه های حیوانات/ تصویر

    تلاش باغ وحش تهران برای افزایش گونه های اسیر: دو کانگورو در باغ وحش تهران/ تصویری

    اعتراف مدیر باغ وحش ارم به حیوان فروشی به باغ وحش های کوچک/ ادعای ورود شیر ایرانی به کشور بعد از ۱۲۰ سال

    معرکه گیری با حیوانات باغ وحش ارم به موازات نمایشگاه محیط زیست/ تصویر

    مرگ ببر بنگال در باغ وحش ارم و سووال های بی پاسخ/ نگرانی شدید از مخفی نگه داشتن شرایط زیستی ببر بیوه سیبری

    انتقال توله شیر از نمایشگاه گردشگری به باغ وحش ارم

    فشارها به نتیجه رسید! توله شیر مفلوک باغ وحش ارم از نمایشگاه خارج شد/ تصویر

    تایید دردناک یک خبر: شرایط نگهداری ببر سیبری در قرنطینه باغ وحش ارم نامناسب است

    باغ وحش داران بدتر از شکارچیان هستند؛ سازمان حفاظت از محیط زیست کوتاهی می کند/ وبلاگ میهمان

    شرایط نگهداری گونه در معرض خطر انقراض در باغ وحشی که بازگشایی شد/ تصویر

    چرا باغ وحش بابلسر به جای برچیده شدن، بازگشایی شد؟!/ از اعمال فشار و تهدید مسئولان محلی تا وعده و وعیدهای مالک

    شرایط باغ وحش بابلسر پس از بازگشایی/ تصویری

    بازگشایی باغ وحش بابلسر در سکوت مشکوک خبری/ تصویر

    کاستاریکا در مسیر تعطیلی تمام باغ وحش های عمومی؛ برخی حیوانات رهاسازی خواهند شد

    باغ وحش و سووال های بچه شتر!

    اعتراف مدیر باغ وحش ارم به حیوان فروشی به باغ وحش های کوچک/ ادعای ورود شیر ایرانی به کشور بعد از ۱۲۰ سال

    فقط ۳۷ باغ وحش، باغ پرندگان و مراکز نگهداری حیوانات مجوز فعالیت دارند!

    اعلام آمادگی سازمان محیط زیست برای نقل و انتقالات حیات وحش باغ وحش بابلسر

    پس از حدود ۴ ماه درد و آزار؛ چشم شیر باغ وحش زابل تخلیه شد/ تصویر