دسته: شکار و کشتار حیوانات

  • شکارچیان از چه مشکلات روانی رنج میبرند؟

    دیده بان حقوق حیوانات: / ایمان ابراهیمی*: شاید بار ها به این موضوع فکر کرده ایم که چه چیز در ذهن و روان یک فرد باعث میشود وی از کشتن و گرفتن جان موجود زنده ای دیگر لذت ببرد. چه چیز باعث میشود فردی کشتن موجودی دیگر را تفریح مفرح خود بداند و در حالی که خون از صورت آن موجود جاری شده، فرد با لبخندی حاکی از رضایت در کناره جنازه آن موجود عکس یادگاری بیاندازد. احتمالا همه ما در ارتباط با این افراد با لغاتی عامیانه مانند وحشی،روانی، سادیسم و …. مواجه شده ایم اما در این نوشته تلاش میکنیم از لحاظ علمی تفاوت نگرش و دید افراد عادی و شکارچیان را به این موضوع بررسی کنیم. گمان نگارنده بر این است که این شناخت میتواند باعث درک متقابل بهتر و کاهش تشنج ها در بحث های طولانی با شکارچیان خواهد شد و با بهره گیری از این مطلب میتوان به گونه ای موثر تر اقدام به تاثیر گذاری در این افراد کرد.
    ابتدا میپرسیم آیا میتوان شکار را رفتاری سلیقه ای بدانیم و فرض را در بهنجار بودن این رفتار در گروهی خاص از مردم و دسته ای به خصوص از افراد بدانیم؟ در پاسخ باید بگوییم در روانشناسی رفتاری بهنجار تلقی میشود که در راستای رفاه شخص و اجتماع شخصی و کلی باشد. بنابراین رفتار هایی مانند می بارگی، سو مصرف مواد، مشاغل نادرست و بی حسی عاطفی و…. همگی رفتار هایی نابهنجار شناخته میشود و به همین دلیل نیز از لحاظ آماری در یک جامعه عموم افراد این رفتار ها را غیر مفید و نابهنجار میدانند. آزار موجودات زنده دیگر که آزاری برای انسان ندارند نیز شامل همین دسته از رفتار ها میشود. البته لازم به ذکر است که در روانشناسی بهنجار بودن یا نبودن یک رفتار خاص در بسیاری موارد بستگی مستقیم و کامل با فرهنگ و شرایط دارد. بنابراین ممکن است در برخی شرایط رفتاری که از نظر تمامی افراد جامعه بشری نابهنجار تلقی میشود، در گروهی خاص و قبیله ای آن رفتار بهنجار باشد. مثلا ممکن است در یک قبیله در آفریقا سوراخ کردن لب در فرهنگ آن قبیله نشانه ای از زنانگی باشد و این رفتار برای زنان آن قبیله،برعکس دیگر مکان های دنیا بهنجار تلقی شود. بنابراین باید توجه داشته باشیم افرادی که در شرایط و فرهنگی بزرگ شده و زندگی میکنند که شکار و کشتن دیگر موجودات لازمه ی زندگی و امرار معاش یا لازمه ی نشان دادن مردانگی و شجاعت است لزوما دچار مشکل خاص روانی و ذهنی نیستند و میتوانند افرادی کاملا سالم از نظر روانی باشند.
    تمرکز این نوشتار بر سه عامل مهم شناخته شده در ارتباط با لذت بردن از آزار جانداران دیگر است. این سه عامل عبارت اند از اختلال سلوک، اختلال شخصیت ضد اجتماعی و استفاده بیجا و بیش از حد از مکانیسم دفاعی جا به جایی. البته باید توجه داشت مشکلات روانی که منجر به این رفتار نابهنجار میشوند به طور حتم بیش از این سه مورد است و بسنده کردن به توضیح این سه مورد به دلیل رعایت اختصار و درک بهتر و راحت تر بوده است

    اختلال سلوک
    تمرکز این اختلال بیشتر بر روی کودکان و نوجوانان زیر 18 سال است. مبتلایان به اختلال سلوک افرادی هستند پرخاشجو و خشن. این کودکان به صورت غیر عادی از آزار و شکنجه هر موجودی(چه حیوان چه انسان) که از خود ضعیف تر باشند لذت میبرند. این کودکان از ابتدای اختلال تمایل به دروغگویی،دزدی، اعمال بدجنسانه و بی قید و بندی دارند. اغلب همسالان خود را اذیت و شکنجه میکنند و پشگام در شروع درگیری های فیزیکی هستند.کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک نسبت به احساسات و افکار دیگران بی اعتنا هستند و قادر به درک دیگر موجودات یا احساس ترحم نسبت به آن ها نیستند. این افراد در مورد اعمال نابهنجار خود هیچ احساس پشیمانی نمیکنند یا پشیمانی اندکی از خود نشان میدهند و به زبان ساده فاقد حس عذاب وجدانند.
    دلیل این اختلال به نظر میرسد ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی است. به نظر میرسد اکثر افراد مبتلا به این اختلال زمینه ژنتیکی این اختلال را دارند که بر اثر عوامل محیطی تشدید شده است. مبتلایان به این اختلال در صورت درمان نشدن احتمالا نشانه ها و رفتار های خود را با خود به بزرگسالی میرند که زمینه ابتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی که در ادامه توصیف خواهد شد را فراهم میکنند

    اختلال شخصیت ضداجتماعی
    اصلی ترین نشانه این اختلال عدم وجود وجدان در ذهن و افکار فرد است. فرد مبتلا به این اختلال فاقد توانایی همدلی است، به این معنا که نمیتواند دنیا را از چشم دیگران یا دیگر موجودات ببیند و احساسات آن ها را درک کند. این بیماران اغلب آسوده خاطر و قابل اعتماد به نظر میرسند، معهذا در پس این روکش (یا اصطلاحا ماسک سلامت عقل hervey cleckley ) تنش و خشم نهفته است. این افراد اغلب با ظاهر عادی یا حتی در پوشش افراد تحصیل کرده و سطح بالا ظاهر میشوند،معهذا سوابق آن ها حاکی از اختلال عملکرد در بسیاری از زمینه های زندگی است. دروغگوئی، سومصرف مواد و الکل، نزاع و فعالیت های غیر قانونی تجربیات تیپیک این بیماران است. این افراد معمولا در برخورد با جنس مخالف رفتاری اغواگرانه و تاثیر گذار نشان میدهند و در برخورد با جنس موافق افرادی صحنه ساز و پرتوقع هستند. در این بیماران گفتن حقیقت چندان به چشم نمیخورد و اغلب در حال دروغگویی و بزرگنمایی هستند.

    استفاده نا به جا و بیش از حد از مکانیسم دفاعی جا به جایی
    برای درک این مورد ابتدا باید بدانیم مکانیسم دفاعی چیست. مکانیسم های دفاعی ابزارهایی ذهنی برای انطباق با محیط به شیوه ی آلوپلاستیک( تغییر دادن محیط) یا اتوپلاستیک(تغییر دادن خویشتن) هستند. به این معنی که هر فرد با استفاده از فرایند هایی ذهنی امیال و غرایز خود را با محیط منطبق میکند. مکانیسم های دفاعی بیش از 20 عدد هستند که بعضی از آن ها ابتدایی و بعضی از آن ها پیشرفته هستند. مثلا مکانیسم دفاعی سرکوب که یک مکانیسم دفاعی ابتدایی است فرایندی است که در آن فرد افکار و خاطرات دردناک خود را با جملاتی ذهنی مانند “نمیخواهم در موردش فکر کنم” آرام میکند. یا به طور مثال مکانیسم دفاعی والایش یک مکانیسم دفاعی پیشرفته است که فرد امیال خود را جامعه پسند میکند، مثلا امیال پرخاشگرانه اش را به سمت رقابت های ورزشی هدایت میکند. حال میرسیم به مکانیسم دفاعی جا به جایی که به نظر میرسد مکانیسمی غالب در افرادی است که اقدام به آزار یا کشتن حیوانات میکنند. در مکانیسم دفاعی جا به جایی فرد عاطفه یا عقده ای را که معطوف به یک منبع خطر آفرین یا غیر قابل دسترس است را به سمت منبعی بیخطر و قابل دسترس هدایت میکند. مثال ساده و همه فهم این مکانیسم فردی است که صبح در محل کار رئیسش بر سر او فریاد زده و او شب به خاطر ایجاد حس تعادل و آرامش در خود این فریاد را بر سر کودک خود میزند. در حقیقت او این خشم را جا به جا کرده است. این مثالی بسیار سطحی و ساده از این مکانیسم است. در حالتی که فرد بیش از حد و نا به جا از این مکانیسم استفاده کند مثلا فریاد ها و تحقیر هایی که در کودکی شده است را از طریق انتقال آن ها به کشتن و آزار حیوانات خنثی و آرام میکند. افرادی که بدون داشتن اختلال خاصی و صرفا به دلیل استفاده  بیش از حد از این مکانیسم به کشتن حیوانات رو آورده اند اغلب پس از کشتن و خالی شدن حس خشم خود احساس عذاب وجدان کرده و هشیار یا نا هشیار از رفتار خود پشیمان میشوند اما دوباره با زیاد شدن این خشم درون اقدام به کشتن میکنند. این افراد اغلب افرادی با شخصیت متغیر هستند که خود نیز قادر به تمایز احساساتشان نیستند. مثلا احساس عذاب وجدان خود را با عشق ورزیدن به حیوانی دیگر(مثلا حیوان خانگی خود) خنثی میکنند.
    در پایان نگارنده شما را دعوت میکند به تفکر در ارتباط با تاثیر متقابل عوامل یاد شده بر هم و تفکر و شناخت احساسات و نگاه شکارچیان از کودکی تا بزرگسالیشان. امیدوارم این بحث شما را راهنمایی کرده باشد که دلیل اینکه بحث های طولانی با شکارچیان به نتیجه نمیرسد این است که احساس و نگاه آن هاست که تفکرات و صحبت هایشان را هدایت میکند. در حقیقت اینکه از لحاظ منطقی و علمی موضوع شکار در این بحث ها رد بشود احتمالا تاثیر چندانی در نگاه شکارچیان ایجاد نخواهد کرد. تلاش نگارنده در بیان این موضوع بر این بود که افراد به جای رو آوردن به بحث ها و دعواهای بی پایان برای تغییر دیدگاه شکارچیان، با شناختی بهتر از مسائل روانی آن ها راه حل هایی خلاقانه تر و تاثیر گذار تر پیش گیرند. تلاش شد در این نوشتار خوانندگان با دلایل رفتار هایی مثل بددهنی و بی ادبی شکارچیان(اختلال سلوک)، با دلایل رفتار هایی چون عدم احساس عذاب وجدان یا دلسوزی برای حیوانات و همچنین دروغگویی و بزرگنمایی و خاطره سازی این افراد(اختلال شخصیت ضداجتماعی)، و احساسات متغیر و بیانات عجیب آن ها در ارتباط با اینکه آن ها عاشق طبیعت هستند و حیوانات را دوست دارند(مکانیسم دفاعی جا به جایی) آشنا شوند.
    منابع:
    کرینگ و دیگران، آسیب شناسی روانی،(1388)،ترجمه حمید شمسی پور،تهران،انتشارات ارجمند
    گنجی،مهدی،روان شناسی کودکان استثنایی بر اساس dsm-5،(1392)،ویراستار دکتر حمزه گنجی،تهران،انتشارات ساوالان
    آزاد،حسین،آسیب شناسی روانی یک،1381،تهران،دانشگاه پیام نور
    بایننفلد،دیوید،نظریه روان پویشی برای درمانگران،1391، ترجمه داوود عرب قهستانی و دیگران،تهران،نشر رشد
    سادوک و کاپلان،خلاصه روانپزشکی،1390،ترجمه دکتر نصرت الله پورافکاری،تهران،نشر شهر آّب
    * دانشجوی مشاوره دانشگاه تهران و فعال محیط زیست

  • هشدار یک حقوقدان نسبت به تخریب محیط زیست و کشتار گستردۀ پرندگان مهاجر در فریدونکنار

    هشدار یک حقوقدان نسبت به تخریب محیط زیست و کشتار گستردۀ پرندگان مهاجر در فریدونکنار

    Animal-Rights-Watch-ARW-7957

    دیده بان حقوق حیوانات/ محمدرضا زمانی درمزاری*: مهاجرت سالیانۀ پرندگان مهاجر به مازندران و شمال ایران و همراه بودنِ گونه های جانوری مهم،در معرض خطر و انقراض با آنها و کشتار بی رحمانه و غیرقانونی این میراث طبیعی ملی و بین المللی در تالاب های بین المللی منطقه، تاسف بار بوده و مستلزم عزم جدی ملی و بین المللی برای مهار آن و حفظ اساسی حقوق حیوانات و حیات وحش می باشد. پرندگان مهاجر با نسل کشی ،شکار بی رویه و پهن کردنِ تورهای هوایی و دام گذاری های گسترده، قربانی سودجویی ها و نبود مدیریت کارآمد در حفظ محیط زیست و حیات وحش می گردند و آخرین پرواز آنها نیز به ” مرگ در پرواز و اسارت”  می انجامد…!!!

    حقوق حیوانات در ایران
    حیوانات، بخشی از جامعه طبیعی و زیست محیطی را تشکیل می دهند و در برقراری توازن در نظام طبیعت، نقش موثر و غیرقابل انکاری دارند.حیوانات به مانند انسان ها از حقوق خاص خویش مانند حق حیات، حق درمان، حق آرامش، حق زیست جمعی، حق پرهیز از هر نوع خشونت، حق پرهیز از هرگونه نسل کشی، حق استفاده از حیات وحش و مانند آنها برخورداند و هرگونه تعدی و تفریط نسبت به آنها یا حقوق آنها، به منزلۀ نقض حقوق آنان محسوب شده و ضروری است، مستوجب مسئولیت باشد. شعر معروف سعدی بوستان با عبارت : ” میازار موری که دانه کش است،که جان دارد و جان شیرین خوش است”، نشان از نگاه ادبی و فرهنگی جامعۀ ایرانی نسبت به حقوق حیوانات و ضرورت احترام به حیات وحش و حفظ حقوق حیاتی و زیست محیطی آنها دارد و آموزه های دینی و مذهبی و انتساب ” ضامن آهو” به حضرت رضا(ع) نیز حکایت از مراتب یاد شده دارد.
    با این وجود،نظام حقوقی حیوانات در ایران و جهان سوم،برخلاف جوامع پیشرفته و کنوانسیون های بین المللی گسترده و متعدد و موجود،آغاز تحول و توجه خویش را نسبت به آنها گذرانده و قوانین و قواعد موضوعۀ مقرر در این نظام نسبت به حقوق حیوانات،رضایت بخش نبوده و تضمین کنندۀ حقوق طبیعی و قانونی آنها نمی باشد. همین مهم، یعنی؛ نبود نظام حقوقی و تقنینی مناسب و وجود خلاء های قانونگذاری و در نتیجه، فقدان نظام تضمینات حقوقی و قانونی موثر و همه جانبه، موجبات سوء استفاده هر چه بیشتر جامعه انسانی را نسبت به آنها فراهم آورد و اعمال هر نوع خشونت و بی مهری نسبت به حیات حیوانات، گویی طبیعی و مجاز به شمار می رود!.
    در همین ارتباط،به سبب تنوع فوق العاده اي پوشش گياهي و حيات جانوري ايران، سياست گذاري هاي زيست محيطي از اهميت به سزايي برخوردار است.متاسفانه، اين تنوع به سبب شکار و صيد هاي غيرقانوني و بي رويه شديداً، در معرض خطر قرار گرفته و يا قرار دارد. کشتار بي رحمانه گونه های جانوری مختلف از يک طرف و چراي بي رويه و تخريب جنگل ها و بيشه زارها از طرف ديگر، سبب ويراني پناهگاه و مامن آن ها شد که اين امر صدمه جبران ناپذيري به زيستگا ه هاي طبيعي ايران وارد کرده است!. با این وجود،اقدامات مقنن در زمینۀ حقوق حیات وحش و محیط زیست مرتبط با آن بسیار محدود و نوعاً به موارد ذیل بوده است :
    1-    مقررات مقرر در قانون مدنی ایران.
    2-    قوانين شکار مصوب 1335 ، شکار و صيد مصوب 1346 (همراه با اصلاحات بعدي آن ).
    3-    اصل پنجاهم قانون اساسی از حیث نقش و جایگاه محیط زیست و مسئولیت عمومی در حفظ و حراست از آن.
    4-    قانون حفاظت و بهره برداری از منابع آبزی، مصوب ۱۳۷۴ش.
    5-    قانون مجازات اسلامی(مواد ۲۰۲ تا ۲۰۵، ۳۵۷ تا ۳۶۲، ۶۷۹ و ۶۸۰ درباره جزای اتلاف حیوانات؛ ضمان خسارت های حیوان و دیه جنایت بر حیوان).
    6-    مصوبه جدید شورای عالی حفاظت محیط زیست در مورد تعیین بهای پروانه شکار و صید و بهای جانوران وحشی.
    7-    تعهدات بین المللی دولت ایران در قالب کنوانسیون های بین المللی :
    –    کنوانسیون مربوط به تالاب های مهم بین المللی، بویژه تالاب های زیستگاه پرندگان آبزی، رامسر، 2 فوریه 1971، معروف به معاهده یا کنوانسیون بین المللی تالابها/ رامسر و بازنگری و اصلاحیه مصوب آن در 3 دسامبر 1982 در پاریس و اصلاحیه مقرر در نشست فوق العاده اعضاء در رجینا(کانادا) در 1987.
    –     قانون الحاق ايران به كنوانسيون تجارت بين المللي گونه هاي حيوانات و گياهان وحشي كه در معرض نابودي قرار دارند(کنوانسيون مربوط به تجارت بين المللي گونه هاي جانوري و گياهي وحشي در معرض انقراض يا سايتِس؛معروف به کنوانسيون واشنگتن، 1973 با هدف حفاظت از گونه هاي نادر و حفاظت از زيستگاه آن ها).
    –    قانون الحاق به کنوانسیون حفاظت از گونه های مهاجر وحشی، مصوب 20/3/1386 مجلس شورای اسلامی.
    –    اسناد مصوب کنفرانس استکهلم و ریو. اسناد بين المللي مزبور، مهم ترين وسيله جهت حفاظت از گونه ها گیاهی و جانوری و زيستگاه هاي آن ها تلقي شود. (1)
    با وجود مقررات مهم مندرج در کنوانسیون های بین المللی موضوع تعهدات بین المللی ایران در زمینه گونه های جانوری و گیاهی وحشی، متاسفانه وضعیت اجرای تعهدات مزبور در کشور نسبت به حیات وحش و محیط زیست مربوطه بسیار تاسف بار می باشد و قوانین داخلی نیز به لحاظ خلاء قانونی و نبود ضمانت های اجرایی و حقوقی مربوطه از بازدارندگی مناسب در جهت حفظ حقوق محیط زیست و حیات وحش برخوردار نیستند. فهرست قرمز اتحاديه بين المللي براي حفاظت از طبيعت، مرتبط با وضعیت حیات وحش و محیط زیست ایران بسیار نگران کننده و تاسف بار است!.(2)

    نقض تعهدات بین المللی دولت ایران و نسل کشی پرندگان مهاجرِ در معرض خطر و انقراض
    پرندگان مهاجر،شکار غیرمجاز گونه های وحشی و تخریب مستمر محیط زیست و حیات وحش در تالاب های بین المللی میانکاله و فریدونکنار  و نواحی سرخرود در مازندران، از زمرۀ اخبار مکرر و مستمر در رسانه ها و سایت های مختلف طی سالیان اخیر می باشند. فهرست ارزشمندی از تالاب های بین المللی ایران در کنوانسیون بین المللی رامسر به ثبت رسیده و از اعتباری جهانی و بین المللی برخوردار بوده و از مهم ترین و اصلی ترین زیستگاههای پرندگان آبزی در ایران و جهان به شمار می روند و هرساله، نیز پذیرای میلیون ها پرندگان مهاجر و گونه های جانوری منحصر و در معرض خطر انقراض به منطقه می باشند.
    برخورداری زیستگاههای حیات وحش پرندگان و گونه های جانوری وحشی مزبور از منابع طبیعی و زیست محیطی فراوان ، زمینه ساز مهاجرت سالیانۀ حیوانات مزبور به پناهگاه های حیات وحش در شمال کشور و تقویت اکوسیستم منطقه ای و نقش آفرینی های زیبا و طبیعی از طبیعت مازندران بوده که چشم هر رهگذر و بیننده را خیره و به خود جذب می کند.
    حضور گسترده و میلیونی پرندگان مهاجر به تالابهای مزبور در هر سال می تواند مازندران و مناطق مزبور را به یکی از قطب های گردشگری و پرنده نگری در ایران و جهان تبدیل کرده و فرصت های متعددی اقتصادی و معیشتی را برای اهالی بومی و محلی آن در دنیای پُرتلاطم بیکاری و عدم اشتغال فراهم آورد. با این وجود،در سالهای اخیر، تعرض به حیات وحش و محیط زیست منطقه و تخریب عالمانه و عامدانۀ منابع طبیعی و زیست محیطی شمال کشور و تحمیل اسیب های جدی بر حیات تالابهای مزبور و حیات وحش حیوانات، همراه با شکار بی رویه و مخرّب گونه های جانوری مهاجر از سوی شکارچیان غیرمجاز و برخی از بومیان، به اشکال مختلف شکار و درنتیجه،از بین رفتن مستمر و فزایندۀ پرندگان در معرض خطر یا درحال انقراض؛ واقعیت تاسف بار بومی، ملی و بین المللی بوده که نیازمند تدبیری فوری، موثر و مناسب از سوی قوای سه گانه و سازمان ها و نهادهای مربوطه و نیز پیشگیری از ادامۀ هر نوع تعرض نسبت به حیات وحش حیوانات و رعایت و تضمینِ حقوق حیوانات و تعقیب جدی تعهدات بین المللی ایران در کنوانسیون های متعدد گونه های جانوری می باشد.
    واقعیات و حقایق موجود و مشهود در تالاب بین المللی فریدونکنار و ناحیه سرخرود،وضعیت دامگاه های انسانی مستقر در آنها و نسل کشی پرندگان مهاجر و گونه های جانوری در معرض خطر، دامنۀ فزایندۀ صیدها و تورهای بزرگ و گروهی در منطقه و شکار بی رویه گونه های جانوری حفاظت شدۀ ملی و پرندگانِ حمایت شدۀ جهانی، همراه با شیوه های نگاهداری غیرمجاز پرندگان به دام افتاده و سلاخی و کشتار بی رویه و بی رحمانۀ آنها و  نیز بازار پُر سود و کسب و کار فروش آنها، بدون هرگونه توجهی به اهمیت و جایگاه حیات وحش و نقش پرندگان مهاجر در معرض خطر و انقراض، را باید بعنوان یک ” فاجعۀ انسانی، زیست محیطی، جانوری و حیات وحش ملی و بین المللی در ایران”  تلقی کرد و آنرا با هزاران آه و تاسف نیز معرفی کرد؟!
    به راستی، این است درس های آموخته بومیان و شکارچیان غیرمجاز از آموزه های دینی ضامن آهو؟! این است شیوۀ تاسف بار اجرای تعهدات بین المللی دولت ایران و تعهد دولت یازدهم و دولتهای پیشین  به ” استفادۀ عاقلانه از تالاب ها”، در راستای مقررات مندرج در کنوانسیون بین المللی تالابها/ رامسر؟!
    بدیهی است هرگونه بی توجهی از سوی قوای مزبور و مدیران دولتی و رئیس جمهور نسبت به تداوم روند فزایندۀ تخریب محیط زیست و حیات وحش کشور و عدم تعقیب قانونی مرتکبین آنها و شکارچیان غیرمجاز منطقه ای و خارج از آن، مستوجب از بین رفتن تمامی گونه های جانوری وحشی در معرض خطر و انقراض، خروج ایران از دارندگان تالاب های بین المللی مزبور و دارندگان گونه های وحشی منحصر و مهاجر بوده و سبب بروز مسئولیت ناشی از تعهدات بین المللی دولت ایران و از بین رفتن زیستگاههای حیات وحش و امن پرندگان مزبور شده و در این رهگذر نیز، تقابل متعارف بین اهالی بومی و شکارچیان و محیط بانان و مسئولان حفاظت محیط زیست و تالاب های بین المللی مزبور، نیز امری عادی و روزمره خواهد بود.!
    دیده بان حقوق حیوانات و سایر فعالان زیست محیطی و حیات وحش ایران با برگزاری اولین همایش تخصصی حقوق حیوانات در 20 شهریور 1393، در روز ملی مبارزه با خشونت علیه حیوانات، در مرکز همایش های بین المللی سازمان حفاظت از محیط زیست بر لزوم رفع خلاهای قانونی مربوط به حقوق حیوانات و حیوان آزاری و لزوم تدوین و تثبیت نظام جامع حقوق حیوانات و حفظ حقوق محیط زیست و حقوق حیوانات و فرهنگ سازی توامانِ مردم و مسئولان در این باره تاکید نموده اند.(3).
    جای بسی تاسف است، با وجود دغدغه ها و تاکیدات برگزار کنندگان این همایش و دستاوردهای جدی و موثر آن، در کمتر از 20 روز از آن تاریخ، با تکرار تعرضات مستمر به حیات وحش و زیستگاههای امن پرندگان، شاهد کشتار بی رحمانه و گستردۀ پرندگان مهاجر و به روز رسانی بازار فروش غیرقانونی پرندگان صید شده در فریدونکنار و نواحی مشابه در شمال کشور بوده و علی رغم غیرمجاز بودنِ شکار آنها و صید گسترده و غیرقانونی گونه های جانوری در معرض انقراض و خطر، برخلاف تعهدات بین المللی دولت ایران و تلاش های نسبی و محدود به عمل آمده از سوی سازمان حفاظت از محیط زیست، دیده بان حقوق حیوانات و سایر فعالان زیست محیطی و حیات وحش ایران، در کمال تعجب و ناباوری، سکوت و مواضع غیرمسئولانه و منفعلانه مسئولان منطقه ای و کشوری و بی اثر ماندن اقدامات به عمل آمده از سوی سازمان و گروههای مزبور نیز مشهود است!.
    به گونه ای که دکتر ابتکار در یادداشت منتشره خویش در صفحه فیس بوک خود نیز، ضمن اذعان به مراتب یاد شده و اظهار تاسف از وضعیت موصوف و ناتوانی سازمان حفاظت از محیط زیست در برخورد با وضعیت مزبور!!!، بر لزوم اقدام جدی و موثر از سوی مسئولان منطقه ای و کشوری، به منظور نجات حیات وحش منطقه و تعرضات غیرقانونی به تالاب بین المللی فریدونکنار و مانند آن تاکید داشته است.(4)
    گزارش منتشره از سوی ریاست سازمان  مزبور و سایر فعالان حیات وحش و حقوق حیوانات، حکایت از ” قتل عام و نسل کشی گستردۀ پرندگان مهاجر به تالاب بین المللی فریدونکنار” و آسیب های جدی وارده به گونه های مهاجر در معرض خطر و انقراض، در اثر شکار بی رویه و غیرمجاز در منطقه و تداوم تجارت غیرقانونی پرندگان مهاجر از یکسو و تقابل و برخورد مسلحانۀ شکارچیان و اهالی بومی و منطقه ای ذینفع از شکار و دام های غیرقانونی منصوبه در منطقه و نیز کافی نبودنِ مساعی مسئولان منطقه ای و کشوری برای نجات حیات وحش و حفاظت از زیستگاه طبیعی مزبور دارد.!(5)
    دکتر ابتکار در یادداشت منتشره خویش به مانند حقوقدانان و فعالان محیط زیست و حیات وحش ایران بر لزوم توجه جدی و موثر به وضعیت موجود و حمایت قانونی و کارشناسی از گونه های جانوری مهاجر و رفع هرگونه تعرض و شکار بی رویه نسبت به آنها تاکید کرده و بدان  نیز هشدار داده است. دیده بان حقوق حیوانات نیز در مقام اعتراض به وضعیت تاسف بار مزبور نسبت به تشکیل ” کمپین پرواز” و جلب و جذب همیاران حیات وحش و محیط زیست در این باره اقدام کرده و در مقام تعقیب حقوقی و رسانه ای آن،به اشکال مختلف برآمده است. دیده بان محیط زیست و حیات وحش ایران نیز در اقدامی مشابه بر مخاطرات پیش روی حیات وحش و پرندگان مهاجر و لزوم رفع آن تاکید داشته است(6).
    صرفنظر از خلاء های قانونی موجود در قوانین نسبت به نظام حقوقی حیوانات، به ترتیب مطروحه در همایش مزبور و علی رغم لزوم تدوین و تصویبِ نظام جامع حقوق حیوانات در چهارچوب اصول و هنجارهای بین المللی مربوط به حفاظت از محیط زیست و گونه های جانوری حیات وحش و نیز در راستای تعهدات بین المللی دولت ایران در کنوانسیون های بین المللی مربوطه و تضمین کاملِ رعایت حقوق حیوانات و حیات وحش در ایران از سوی دولت، نمی توان و نباید به بهانۀ مزبور و تا قبل از حصول به نتایج نهایی تصویب قانون مذکور، دست روی دست گذاشت و شاهد تخریبِ روزافزون میراث طبیعی و زیست محیطی منطقه و از بین رفتن مستمر گونه های جانوری مزبور و آسیب های فزاینده و غیرقابل جبران به حیات وحش ایران و پرندگان مهاجر مزبور که از زمرۀ میراث طبیعی جهانی و بین المللی نیز به شمار می روند، بود.! هر یک از شهروندان، دولت و مردم نسبت به این تخریب و تعرضات مستمر و وحشتناک به محیط زیست و حیات وحش کشور، در راستای تکلیف قانونی، عقلی و منطقعی مقرر در اصل50 قانون اساسی تکلیف داشته و نسبت به فرزندان، کودکان و آیندگان نیز مسئول و متعهد خواهند بود.
    حقیقت تلخ بومیان و اهالی مازندران
    بسیاری از کشاورزان و بومیان مازندرانی با برداشت محصول شالی و زراعی خویش و پایان یافتن عملیات باغداری و مشاغل مربوطه، با سفر به مشهد، به زیارت ثامن الحج(ع) رفته و آن حضرت را با عنوان ” ضامن آهو” صدا می زند و به ظاهر، با مفاهیم مربوط به ” حقوق حیوانات و حیات وحش” نیز بیگانه نمی باشند.!، اما پس از زیارت و قرار گرفتن در کسوت زندگی و کار روزمره، گویی آنرا، به زودی به بوتۀ نسیان می سپارد و دست به تعرض در طبیعت و شکار بی رویۀ حیات وحش منطقه و عرضه و فروش آنها در بازارهای فریدونکنار و نواحی مجاور می زنند.!
    با این وجود، باید دغدغه های معیشت، اقتصاد و اشتغال سنتی و متعارف اهالی بومی و محلی منطقه را جدی گرفت و نسبت بدانها بی تفاوت نماند. بخشی از واقعیت بازار گرم شکار غیرمجاز و تجارت پرندگان مهاجر و صید شده در فریدونکنار و نواحی اطراف،ناشی از واقعیت مزبور بوده که برخورد و تقابل محیط بانان خدومِ با حداقل امکانات و مزایای قانونی مربوطه با اهالی مزبور، به ترتیب مندرج در یادداشت دکتر ابتکار و برخی از فعالان و مدیران محیط زیست و حیات وحش کشور؛چاره کار نخواهد بود.!
    بومیان منطقه و اهالی مجاور تالاب های بین المللی مزبور، بیش از هر کسی، حق برخورداری از طبیعت و زیبائی های مناطق اطراف خویش را، جدای از مالکیت آنها نسبت به اراضی و زمین های مورد کشت و کار خویش از حیث حقوقی و قانونی دارند و نباید از این موهبت الهی و طبیعی و حقوق قانونی و مکتسبۀ خویش نیز محروم بمانند، اما به هیچ وجه نیز مجاز به تخریب و تعرض غیرقانونی نسبت به آن و تهدید حیات وحش منطقه و گونه های پرندگان مهاجر آن نخواهند بود.
    ضروری است با فرهنگ سازی و آموزش علمی و عملی موثر و کارشناسی شده، زمینه افزایش و آگاهی آنها را نسبت به اهمیت و جایگاه زیستگاههای حیات وحش منطقه و محیط زیست آن فراهم آورد و با استفاده از ظرفیت های طبیعی، زیست محیطی و بومی منطقه، موجبات ایجاد فرصت های شغلی و معیشتی جایگزین و مستمر را برای آنها و فرزندانشان در منطقه فراهم ساخت.
    آموزش و فرهنگ سازی گردشگری و تاسیس زیر ساخت های آن و ترویج توریسم پرنده نگری در منطقه با جلب همکاری اهالی بومی منطقه و ایجاد فرصت های درآمدی حاصل از خدمات رفاهی و پشتیبانی گردشگری مزبور برای آنها، زمینه مناسب و سودمندی برای برقراری تعامل مشترک بین مردم و دولت در فریدونکنار و دیگر نواحی مجاور تالاب های بین المللی یاد شده می باشد، به گونه ای که بومیان منطقه ای، خود حامیان پرندگان مهاجر و ناجی آتی آنها  و ” همیار حیات وحش و محیط زیست”خواهند بود و این تدبیر، دیر، نخواهد بود.
    مخاطرات پیش روی محیط زیست جانوری و حیات وحش کشور :
    اهم خاطرات پیش روی محیط زیست و حیات وحش ایران عبارتند از :
    1-    از بین رفتن و انقراض مستمر و مکرر بسیاری از گونه های گیاهی و جانوری مهم در کشور و هر گونه اقدام جدی و موثر برای احیاء حیات آنها و بازگشت به گذشته.
    2-    ناکارآمدی نظام حقوقی و قانونی محیط زیست و حقوق حیوانات و نبودِ تضمینات حقوقی لازم و همه جانبه.
    3-    تضعیف روز افزون سلامت و امنیت محیط بانان و عدم تامین مالی، حقوقی، قانونی و بیم های لازم و نقش منفی ناشی از آن در روند حفاظت از طبیعت و محیط زیست! تعداد محیط‌بانان کشور 2 هزار و 688 نفر بوده که یک‌سوم نُرم بین‌المللی محسوب می‌شوند. بسیاری از آنها کشته یا مصدوم شده اند و یا فاقد تامین جانی و جسمی لازم در ایفای وظایف حرفه ای خویشند. در شرایطی که محیط ‌بان فاقد بنزین برای ریختن در موتور خود و ملزومات اولیه برای انجام وظایف خویش و فاقد تامینات معیشتی و درآمدی مناسب هستند، انتظار حفاظت از محیط زیست و حیات وحش، توهی تاسف بار و فریبنده بیش نخواهد بود!.
    4-    فقدان مدیریت و برنامه ریزی منسجم و کارآمد در حفاظت و صید حیات وحش.
    5-    تجارت سازمان یافته گونه های گیاهی و جانوری و مخاطرات ناشی از تهدید آنها به گونه های درمعرض خطر یا انقراض در کشور.
    6-    بی توجهی عینی و عملی گسترده نسبت به گونه های وحشی در حال انقراض یا منقرض شده.
    7-    شکار فزایندۀ غیرمجاز و تخریب روزافزون زیستگاه‌ها و عدم کارآمدی سیاست‌های نظارتی دولت در این باره.
    8-     از بین رفتن 90 درصد حیات وحش کشور در 40 سال اخیر و از دست رفتن تعداد 116 محیط بان  در ایران،زنگ خطری غیرقابل انکار نسبت به محیط زیست و حیات وحش ایران است.(7)

    نتیجه و دستاورد
    حفاظت از محیط زیست جهانی و نظام توسعه را باید بعنوان یک واحد مشترک در جهان و ایران پذیرفت و بر اهمیت و مراقبت از آن تاکید جدی و همیشگی داشت. باید ” کره زمین را بعنوان وطن خویش” تلقی کرده و جهانی پاک و بدور از هرگونه تخریب یا آسیب نسبت بدان برای همه و حتی، حیات وحش و حیوانات را مد نظر داشت. پیامدهای هرگونه بی توجهی نسبت به این موضوع، از آثار بی رویه تخریب محیط زیست و حیات وحش نیز کمتر نخواهد بود.
    باید دانست و دریافت که “… جانوران وحشی در اشکال بی‌شمارشان‌، بخش غیرقابل جایگزین سیستم طبیعی کره زمین را تشکیل می‌دهند که باید برای سعادت بشریت حفظ شوند….باید با آگاهی از ارزش در حال رشد جانوران وحشی ازنقطه نظرزیست محیطی‌، بوم‌شناسی‌، نسل‌شناسی‌، علمی‌، زیبایی‌شناسی‌، تفریحی‌، فرهنگی‌،آموزشی‌، اجتماعی و اقتصادی‌ و….” (8) در جهت حفظ حقوق حیات وحش و محیط زیست تلاش کرد.
    باید امروز، ” فاجعۀ نسل کشی پرندگان مهاجر مورد حمایت و حفاظت ملی و جهانی ” را درک و درمان کرد و دانست و دریافت که، فردا؛ دیر است….!! نجات محیط زیست و حیات وحش تاسف بار و در شُرف نابودی کامل آن نیازمند عزمی ملی و بین المللی و ارادۀ جدی، فوری، موثر و همه جانبۀ قوای سه گانه و مسئولان کشور و همکاری و همیاری مستمر مردم و شهروندان و کارشناسان ذیربط می باشد، والا باید به سان سرنوشت ” شیر ایرانی و ببر مازندرانی”، هزاران آه و تاسف و تاثر خورد که چرا، با نسل منقرض شده و در شُرف انقراض و غیرقابل جایگزین آنها به مانند بسیاری دیگر از گونه های جانوری ارزشمند و مورد توجه جهانی و حمایت های بین المللی مواجه شده ایم؟!.
    باید، چشمان را شست و طرحی نو در انداخت؛ تفنگ ها، قلاف شده، اندیشه ها به حرکت در آمده، قوانین به روز و موثر گشته، نظام اجرایی و مدیریتی حفاظت از محیط زیست و حیات وحش منطقه و کشور تقویت گشته، محیط بانان و فعالان محیط زیست و حقوق حیوانات مورد حمایت گسترده قرار گرفته و با مهر و احترام با طبیعت و حیات وحش برخورد کرد و حقوق ذاتی و طبیعی آنها را محترم شمرد و دستان یاری همان بومیان و اهالی محلی شاغل در کشتار بی رویسه پرندگان مهاجر را در جهت حفظ گونه های جانوری و میراث طبیعی منطقه، کشور و جهان فشرد و در جهت ” حفظ حقوق محیط زیست و حیوانات و تحقق توسعه پایدار” در منطقه و ایجاد فرصت های شغلی و اقتصادی جایگزین و راه اندازی ” گردشگری حیات وحش و پرنده نگری” با استفاده از ظرفیت های محلی و بومی منطقه اقدام کرد….
    هرگونه بی توجهی، بی احترامی و تخریب محیط زیست و کوتاهی در حفاظت و مراقبت درست و همه جانبه از آن و گونه های گیاهی و جانوری موجود در آن و بی توجهی به حقوق محیط زیست و حقوق حیوانات، به معنای نقض آشکار قانون طبیعت، قوانین مرتبط با حقوق بشر و محیط زیست و توهین و تجاوز نسبت به بشریت و حقوق آنها باید تلقی گشته و مورد برخورد جدی و حقوقی قرار گیرد.
    ضروری است؛ آموزش و اطلاع رسانی مستمر و موثر در این رابطه در سرفصل اصلی نظام آموزشی دانش آموزان،دانشجویان و فرهنگ سازی عموم شهروندان و مسئولان  در رسانه ها و مراجع علمی، فرهنگی، دانشگاهی، مدیریتی و تقنینی کشور قرار گیرد و بر آموزش، نظارت، حفظ و اجرای حقوق محیط زیست و حقوق حیوانات و تضمین رعایت آنها نیز در جامعه تاکید گردد.
    آموزش و فرهنگ سازی گسترده، مستمر و همه جانبه نسبت به محیط زیست و حقوق حیوانات، تدوین و تصویب نظام جامع حقوق حیوانات، تعامل مستمر و دو جانبه بین گروههای مردم نهاد و فعالان محیط زیست و دیده بان حقوق حیوانات و بر طرف کردن خلاء ها و نارسائی های مشهود و متعدد موجود در نظام حقوقی و تقنینی مربوط به محیط زیست و حقوق حیوانات، همراه با ایجاد مدیریتی هماهنگ و کارآمد در حوزه های مزبور، در راستای توسعۀ پایدار منطقه و کشور و حفاظت از حقوق محیط زیست و حیات وحش مازندران و سایر نقاط ایران، دستاوردهای غیرقابل انکار و مهمی را نسبت به حقوق محیط زیست و حقوق حیوانات با خود ، به همراه خواهد داشت….
    پی نوشت ها و منابع :
    1-    محمد رضا زمانی درمزاری( فرهنگ)، نظام حقوقی حیوانات در ایران، چالش ها، نیازها و ضرورتها، اولین همایش تخصصی حقوق حیوانات در ایران، سازمان حفاظت از محیط زیست، 20/6/1393(http://khabaronline.ir/detail/374924/weblog/zamanidarmazari  ).
    2-    همان.
    3-     حاشیه های جالب اولین همایش تخصصی حقوق حیوانات، http://khabaronline.ir/detail/374924/weblog/zamanidarmazari
    4-    47233http://khabaronline.ir/(X(1)S(4rzorha1cgyof5nsplqsd0tj))/detail/377800/society/environment
    5-    http://www.iew.ir/1393/07/04/29441
    6-     همان و 47233http://khabaronline.ir/(X(1)S(4rzorha1cgyof5nsplqsd0tj))/detail/377800/society/environment
    7-    حاشیه های جالب اولین همایش تخصصی حقوق حیوانات، پیشین.
    8-    مقدمه مندرج در کنوانسیون بین المللی حفاظت از گونه‌های مهاجر وحشی.برای اطلاعات بیشتر ر.ک : الکساندر کیس، پیتر اچ.سند وینفراید لانگ، حقوق محیط زیست، ترجمه دکتر محمد حسن حبیبی،چاپ اول، انتشارات دانشگاه تهران، 1386

    * واحد مطالعات حقوق محیط زیست موسسه حقوقی و بین المللی زمانی، محمد رضا زمانی درمزاری( فرهنگ) حقوقدان و وکیل پایه یک دادگستری

  • شوخی با ذبح گوسفند و مالیدن خون به بدن در تمرین استقلال/ تصویر

    شوخی با ذبح گوسفند و مالیدن خون به بدن در تمرین استقلال/ تصویر

    Animal-Rights-Watch-ARW-7953

    دیده بان حقوق حیوانات: انجام یک رفتار خرافی و شوخی در حین سر بریدن یک گوسفند، رفتاری بود که در تمرین روز گذشته تیم استقلال با واکنش هایی همراه شد.

    به گزارش شفاف تمرينات تيم استقلال امروز در حالي آغاز شد که تدارکات اين تيم گوسفند قرباني کردند.

    بازیکنان بعد از ذبح گوسفند خون آن را به خود زدند تا چشم زخم را از خود دور کنند. شوخی های بازیکنان در زمان قربانی گوسفند از نکات جالب (!) آن بود.
  • شکارچیان روستای سُهو سلاح شکاری خود را به خاک سپردند!

    شکارچیان روستای سُهو سلاح شکاری خود را به خاک سپردند!

    Animal-Rights-Watch-ARW-7950

    دیده بان حقوق حیوانات: شکارچیان روستای سهو از توابع شهرستان دشتی در استان بوشهر در اقدامی با شکوه و قابل تقدیر سلاح شکاری خود را برای حفاظت ، ماندگاری و کمک به تکثیر گونه های در حال نابودی حیات وحش منطقه به زمین گذاردند.

    به گزارش روابط عمومی اداره کل حفاظت محیط زیست استان بوشهر اهالی روستای سهو از توابع شهرستان دشتی استان بوشهر برای حفاظت از محیط زیست در اقدامی خودجوش کلیه سلاح های شکاری خود را بر زمین گذاردند.
    مدیر کل حفاظت محیط زیست استان بوشهر در این باره گفت: در این اقدام باشکوه اهالی محترم روستای سهو برای حفاظت ، ماندگاری و کمک به تکثیر گونه های در حال نابودی حیات وحش منطقه اقدام به چنین حرکت قابل تقدیری نمودند.
    حسین دلشب در ادامه ضمن اشاره به اینکه به دلیل شکار مداوم و غیر مجاز ، گونه هایی نظیر کبک ، تیهو، کل ، بز، قوچ ، میش و … در این منطقه به شدت با خطر انقراض مواجه شده بودند افزود:
    این اقدام بصورت کاملا مردمی و خودجوش انجام شد و اهالی این روستا یکی از اهداف مهم خود را اشاعه فرهنگ زیست محیطی و ارتقاء فرهنگ نسل حاضر عنوان نمودند.
    وی با تشکر از اهالی روستای سهو از کلیه شکارچیان دعوت نمود برای تداوم حیات، و دفاع از محیط زیست و طبیعت ایران سلاح های شکاری خود را زمین گذارده و همیار محیط زیست شوند.
    حسین دلشب تاکید کرد: این حرکت زیبا و با ارزش، در نوع خود بی نظیر و در دفتر ایام ثبت خواهد شد و همواره از این عزیزان به عنوان نمونه های تاثیر گذار، الگو و سرمشق دیگر فزرندان این آب و خاک ، در حفاظت از گونه های زیست محیطی یاد خواهد شد.

  • شکارچیان چطور از کمربندی غرب اصفهان گریختند؟/ سرنوشت پارک ملی گلستان در انتظار قمیشلو

    دیده بان حقوق حیوانات: بسیاری از مدیران، کارشناسان و فعالان محیط زیست، ساخت کمربندی غرب اصفهان در پناهگاه حیات وحـش قمیشلو را عامل اصلی دسترسی شکارچیان غیرمجاز و آتش سوزی در این پارک می‌دانند و معتقدند: اگر چاره‌ای نیندیشیم فاجعه پارک ملی گلستان تکرار می‌شود.

    به گزارش خبرگزاری  آنا از جزئیات بعد از انفجار پاسگاه محیط‌بانی پارک ملی «قمیشلو» : عصر روز چهارشنبه، ٢6 شهریور، دو محیط‌بان مستقر در پاسگاه قلعه‌یاور «پناهگاه حیات وحش قمیشلو» در جریان ورود شکارچیان متخلف به پارک، قرار گرفتند. محیط‌بانان عازم منطقه شدند و تمام شب را به تعقیب و ردزنی متخلفان در کوه‌های منطقه سپری کردند و آن شب به پاسگاه بازنگشتند. نیمه‌های شب در حالی‌ که محیط‌بانان در پاسگاه حضور نداشتند گروهی از شکارچیان غیرمجاز وارد محیط‌بانی شده و پس از سرقت دو موتورسیکلت، با پرتاب کوکتل مولوتوف و مواد منفجره دست‌ساز به درون پاسگاه، ساختمان محیط‌بانی قلعه‌یاور را به آتش کشیدند.

    رئیس اداره محیط زیست استان اصفهان با بیان این مطلب، در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری آنا از ساخت جاده در منطقه حفاظت شده قمیشلو انتقاد کرد و گفت: «اتوبان شهید کاظمی» که در انتهای اتوبان کاشان به زرین شهر اصفهان قرار دارد و از میان پارک ملی قمیشلو عبور می‌کند، 9 سال پیش یعنی در سال 1384 با پیگیری‌های بسیار وزارت راه و شهرسازی در این منطقه احداث شد.


    آنطور که منابع سرشماری حیات وحش در اصفهان می‌گویند؛ حدود 3هزار راس آهو در قمیشلو زیست می‌کنند

    حمید ظهرابی افزود: متاسفانه این اتوبان در سال‌های گذشته آسیب زیادی به منطقه قمیشلو وارد کرده است، چراکه اکنون بخش عمده‌ای از حیات وحش و زیستگاه‌های اطراف این اتوبان از بین رفته و آنچه باقی مانده فقط در اطراف محیط‌بانی قمیشلو و چندین نقطه کوچک است که مساحت زیادی ندارد.

    وی با بیان اینکه اکنون در اطراف محیط‌بانی قمیشلو تعداد زیادی قوچ و میش وجود دارد که به راحتی قابل مشاهده هستند، افزود: به همین علت هر فردی که اراده کند به راحتی و با قرار گرفتن در این اتوبان می‌تواند این حیوانات را شکار کند.

    یک کار‌شناس و فعال محیط‌ زیست نیز با تایید گفته‌های رئیس سازمان محیط زیست استان اصفهان در این باره به آنا توضیح داد: بررسی‌ها نشان می‌دهد که اتوبان گذر کرده از پارک ملی قمیشلو توانسته عبور و مرور شکارچیان را سهولت بخشد. آنها به آسانی به پارک می‌آیند و بعد هم خیلی ساده به اتوبان می‌زنند. بنابراین سهولت در رفت و آمد انگیزه شکار در این منطقه را بالا برده است.

    هومان خاکپور معتقد است: سرنوشت پارک گلستان برای قمیشلو در حال تکرار است و اتفاقا خطر بیشتری هم در این منطقه وجود دارد که ترانزیت جمعیتی بیشتری در این مسیر در رفت و آمد هستند.

    این در حالی است که به گفته ظهرابی تاکنون هیچ اقدام اساسی برای مقابله با از بین رفتن حیات وحش قمیشلو صورت نگرفته و به علت قطع گدارهای (محل گذر) حیات وحش در این منطقه، آسیب بسیاری به گونه‌های جانوری وارد شده است و بنابراین می‌توان گفت که جاده کمربندی که سال‌ها پیش در منطقه غربی اصفهان احداث شده ریشه همه مشکلاتی است که حیات وحش قمیشلو با آن مواجه شده‌اند.

    وی یادآور شد: این جاده بر خلاف مخالفت‌های سازمان محیط زیست سال‌ها پیش در این منطقه احداث شد و هر چند تاثیرات تخریبی آن در طول مراحل احداث به پایان رسیده اما در طول دوران بهره‌برداری کماکان تاثیرات مخرب آن بر منطقه حاکم است و قطعا همین اتوبان با دسترسی سریع و آسانی که ایجاد کرده باعث شده تا شکارچیان غیرمجاز محیط‌بانی منطقه را به آتش بکشند و فرار کنند.

    ظهرابی در پاسخ به این سوال که چطور می‌توان تاثیر منفی وجود کمربندی غرب در قمیشلو را کاهش داد یا از بین برد، گفت: با توجه به هزینه هنگفتی که برای ساخت این اتوبان صرف شده است نمی‌توان کاربری آن را تغییر داد یا جاده را مسدود کرد؛ بلکه باید به دنبال راهکار‌ها و اقدامات اصلاحی برای رفع اثرات مخرب آن باشیم.

    وی ایجاد مسیرهای گذر برای حیات وحش از این سو به آن سوی منطقه را از اساسی‌ترین اقدامات مواجه به مشکل کمربندی غرب در منطقه قمیشلو دانست و تصریح کرد: با ساخت و تعریض زیرگذر‌ها و روگذر‌ها برای جابه‌جایی حیات وحش و نصب سیستم‌های کنترلی مانند دوربین‌ها و محدود کردن دسترسی به منطقه از اتوبان می‌توان اثرات مخرب این جاده بر حیات وحش قمیشلو را کاهش داد.

    با این وجود رئیس سازمان محیط زیست استان اصفهان مدعی است که تاکنون هیچ کدام از این اقدامات برای حفاظت از منطقه قمیشلو صورت نگرفته و وزارت راه نیز تعهدات خود را در این خصوص اجرایی نکرده است که یکی از این تعهدات نصب تابلوهای آموزشی و ایجاد زیرگذر حیات وحش و تامین اقدامات حفاظتی برای بهبود حفاظت از منطقه بوده است.

    به گزارش آنا این اولین بار نیست که ساخت جاده یا اتوبانی در قلب مناطق حساس محیط زیستی کشور به از بین رفتن حیات وحش و تخریب اکوسیستم‌های شکننده منجر شده است. ساخت جاده میانگذر در پارک ملی گلستان که بزرگ‌ترین و اولین پارک ملی ایران است نیز باعث شد تا تخریب پارک و گونه‌های منحصربفرد آن از سال‌ها پیش آغاز شود. هزاران گونه گیاهی و جانوری اکنون در این پارک از بین رفته و کم‌کم پارک ملی و زیستگاه گونه‌های جانوری جزیره‌ای شده و کریدورهای گذر حیات وحش از بین رفته‌اند. به باور جانور‌شناسان، اختلالات ژنتیکی در گونه‌های جانوری، نتیجه جزیره‌ای شدن زیستگاه‌ها در پارک ملی گلستان خواهد بود و همه این مشکلات از تبعات ایجاد جاده در این منطقه ارزشمند اعلام شده است.

    پارک ملی و پناهگاه حیات وحش قمیشلو نیز که در 45 کیلومتری شمال غرب اصفهان واقع شده و وسعتی 29 هزار و 886 هکتاری دارد و وسعت پناهگاه حیات وحش آن نیز 83هزار و 888 هکتار برآورد شده اکنون به درد پارک ملی گلستان دچار شده است و به غیر از اصفهان، شهرهای تیران و نجف آباد نیز در همسایگی پارک ملی قمیشلو هستند.

    گفتنی است که شاخص‌ترین گونه جانوری پارک ملی قمیشلو آهو بوده که از تراکم جمعیتی مناسبی برخوردار است. طبق آخرین سرشماری سال 1389 حدود 3هزار راس آهو در قمیشلو شمارش شده و جمعیت قوچ و میش قمیشلو نیز مناسب و تقریبا برابر تعداد آهو در این منطقه بوده است. همچنین تعداد قابل توجهی گرگ خاکستری نیز در قمیشلو وجود دارد. پلنگ، کل و بز و کفتار سایر گونه‌های شاخص جانوری قمیشلو را تشکیل می‌دهند.

    این در حالی است که به گفته رئیس سازمان محیط زیست اصفهان طبق آخرین سرشماری‌ها اکنون 3 هزار و 782 علفخوار بزرگ در پارک ملی قمیشلو زندگی می‌کنند که از این تعداد 98 راس کل و بز، هزار و 545 راس آهو و هزار و 139 راس نیز قوچ و میش هستند. این آمار نشان‌دهنده آن است که تعداد این پستانداران نسبت به سال‌های گذشته کاهش یافته اشت.

    ظهرابی اما معتقد است که این سیر نزولی به عوامل متعددی بستگی دارد که یکی از مهم‌ترین آن‌ها ساخت جاده در میان منطقه حفاظت شده قمیشلو است. جاده‌ای که با ساختش بر تعداد گونه‌های ارزشمند این منطقه حفاظت اثر گذاشت و شرایط ژنتیکی گونه ها را نیز متاثر کرد.

  • شکار حیوانات چه لذتی دارد؟

    دیده بان حقوق حیوانات:شکار از دیرباز صرفاً به منظور تأمین نیاز اولیه بشر و منبع غذایی مطرح بوده و انجام می‌گرفته است اما، قرن‌هاست که این هدف اصلی شکار در جوامع تغییر کرده است و بعضاً به عنوان تفریح و سرگرمی از آن یاد شده و نسبت به آن اقدام می‌شود.

    به گزارش ایسنا، در اکثر کشورها شکار جنبه تفریحی پیدا کرده و این تغییر نگاه و رویه نسبت به اموری که صرفاً برای تأمین نیاز غذایی افراد مورد توجه بوده است، علاوه بر اینکه علامت سؤال بزرگی را نسبت به رویکرد برخی انسان‌ها به تفریح در ذهن ایجاد می‌کند، پای روانشناسان را نیز به بررسی روحیات و دلیل تبدیل شدن شکار یک حیوان به یک سرگرمی برای برخی مردم باز می‌کند.
    هرچند شکار برخی از حیوانات و پرندگان در نقاطی از کشور ممنوع شده است اما، همچنان شاهد کشتن حیوانات نه از سر نیاز بلکه به جهت تفریح هستیم.
    ایمان ابراهیمی روانشناس با تأکید بر اینکه شکار در گذشته برای تأمین نیاز غذایی انجام می‌گرفته است، اظهار کرد: با وجود اینکه امروز این نیاز از بین رفته، اما‌ هستند افرادی که شکار را کنار نگذاشته‌اند و علیرغم اینکه نیاز مالی و غذایی به گوشت شکار ندارند، از روی تفریح و سرگرمی دست به شکار می‌زنند.
    وی تصریح کرد: این عدم نیاز به گوشت حیوانات باعث می‌شود که به صورت طبیعی اقدام به شکار شکارچیان در جامعه منفور و غیر قابل قبول باشد و اینجاست که روانشناسی برای بررسی شخصیت و دیدگا‌ه‌های این افراد ورود می‌کند.
    ابراهیمی با تأکید بر اینکه روانشناسی هر رفتاری که ثبات جامعه را بر هم بزند و در جهت رفاه و امنیت جامعه صورت نگیرد را غیرطبیعی و ناهنجار محسوب می‌کند، گفت: برخی از این دست رفتارها ممکن است به خود فرد آسیب وارد کند و برخی، دیگران، جامعه و موجودات دیگر را متأثر کند.
    وی اظهار کرد: روانشناسی شکار را در زمره رفتارهایی می‌دانند که افراد سالم آن را انجام نمی‌دهند، بلکه این رفتارها، رفتارهایی غیر عادی است که افراد دارای عدم ثبات شخصیتی و مشکلات رفتاری مرتکب آن می‌شوند.
    این روانشناس با اشاره به DSM به عنوان معتبرترین منبع روانشناسی پزشکی گفت: طبق این منبع افرادی که مرتکب آزار و یا کشتن حیوانات می‌شوند، دارای دو اختلال سلوک و اختلال جابجایی هستند.
    وی افزود: البته در برخی جوامع مانند فرهنگ‌های بدوی که ارتباط زیادی با جوامع ندارند و شکار امری عادی و هنجار برای آنها محسوب می‌شود، این اقدام جزو اختلالات رفتاری تلقی نمی‌شود اما، در برخی از جوامع متمدن و امروزی امری کاملاً غیر عادی تلقی می‌شود.
    این فعال محیط زیست با بیان اینکه ممکن است فرد از نظر ظاهری عادی و حتی فریبننده جلوه کند اما، اقدام به شکار او ناشی از وجود اختلالاتی در شخصیت وی است، اضافه کرد: این افراد که دارای اختلال سلوک هستند، از دوران کودکی فقدانی را در زندگی خود داشته‌اند و از همان دوران متحمل فشارهایی بوده‌اند که امروز این فشارها به واسطه شکار تخلیه می‌شود و به راحتی بدون در نظر گرفتن حقوق افراد و حیوانات اقدام به اینکار می‌کنند.
    وی افزود: اختلال جابجایی در این افراد نیز به صورت مستقیم از خانواده به فرد منتقل می‌شود، به نحوی‌که در دروان کودکی، فرد شاهد رفتارهایی از خانواده و والدین خود بوده و در زمان بزرگسالی مشکلات خود را در فضایی دیگر مانند شکار حیوانات تخلیه می‌کند. انتقال عصبانیت محل کار به فضای خانه توسط والدین فشارهایی را بر کودک تحمیل می‌کند که در صورت پدید آمدن شرایط لازم در بزرگسالی این فشارها در فضای شکار تخلیه می‌شود.
    اختلال سلوک در اقشار ضعیف جامعه بیشتر است
    ابراهیمی با اشاره به اینکه اختلال سلوک پنج برابر بیشتر در قشر ضعیف جامعه رخ می‌دهد، چراکه توان کمتری برای انتقال امور تربیتی به کودک دارند، گفت: اختلال ضد اجتماعی به نوعی در ادامه اختلال سلوک خود را نشان می‌دهد و باعث می‌شود که افراد نتوانند دنیا را از دید دیگران ببینند و فاقد این توانایی ذهنی خواهند بود. البته در بسیاری از موارد اختلال‌هایی این چنین ناشی از اختلالات ژنتیکی است.
    وی ادامه داد: در بحث شکار حیوانات، اختلال شخصیت ضد اجتماعی عامل اصلی به شمار می‌رود و کنترل این افراد صرفاً به کمک قانون میسر خواهد بود. به واسطه اجرای قانون افراد ملزم به کاهش رفتارهای ضد اجتماعی خود خواهند شد.
    این روانشناس با تأکید بر اینکه نوع رفتارهای این چنینی باعث می‌شود که فرد بعضاً خود به دنبال درمان برود و با آموزش مکانیزم جابجایی در جامعه، این اختلالات کنترل و کاهش خواهند داشت، افزود: در مواردی با توجه به عمق اختلالات می‌توان از روان‌درمانی و یا درمان دارویی برای درمان بیماران بهره برد.
    ابراهیمی عنوان کرد: بررسی و مطالعات بسیاری در خصوص نوع شخصیت و اختلالات موجود در شکارچیان در خارج از کشور انجام شده است که همگی گواهی بر این مدعاست اما، تاکنون چنین تحقیقاتی در ایران به انجام نرسیده است.
    به گزارش ایسنا، شکارچیان به هرحال با پدیده‌ای به اسم کشتن درگیر هستند. اتفاقی که در نوع شخصیت و رفتارهای آنها تأثیر خواهد گذاشت. ریختن خون یک حیوان بی‌گناه و تصویری که از جان دادن آن در ذهن فرد باقی می‌ماند مسلماً آثار مخربی بر روح و روان بر جای می‌گذارد.
    با وجود اینکه در جوامع امروز کشتن حیوانات برای تأمین نیاز غذایی در فضایی مشخص و به صورت محدود انجام می‌شود اما، هستند افرادی که همچنان از کشتن حیوانات و آزار آنها احساس لذت می‌کنند و این امر طبعا امکان وجود مشکلات روانی و شخصیتی در این افراد را به ذهن متبادر می کند.
    هرچند نمونه‌هایی از درگیری شکارچیان با محیط‌بانان و زخمی یا کشته شدن محیط‌بانان بوسیله‌ی شکارچیان که بارها مشاهده شده نیز می‌تواند گواهی بر وجود اختلالی در این افراد باشد.
  • رئیس مجلس شورای اسلامی: لازم است هر گونه شکار ممنوع اعلام شود

    دیده بان حقوق حیوانات: رئیس مجلس شورای اسلامی با انتقاد از مغفول واقع شدن محیط‌زیست، گفت: سازمان حفاظت محیط‌زیست برای کشور یک سازمان تفننی نبوده، بلکه یک سازمان ضروری است که مسئولیت حفاظت از نظم طبیعی کشور را برعهده دارد.

    به گزارش خبرگزاری خانه ملت، دکتر علی لاریجانی امروز (دوشنبه 7 مهر) در مراسم گرامیداشت مقام محیط ‌بان با بیان اینکه محیط‌زیست به عنوان مسئله‌ای مهم در کشور مغفول واقع شده است، گفت: موضوع محیط‌زیست و توجه به آن یکی از نیازهای اساسی کشور است که باید به آن توجه بیشتری صورت گیرد.دکتر لاریجانی

    رئیس مجلس شورای اسلامی، با تاکید بر اینکه سازمان حفاظت محیط‌زیست برای کشور یک سازمان ضروری است و نه یک سازمان تفننی، تصریح کرد: مسئولان سازمان محیط‌زیست مسئولیت حفاظت از نظم طبیعی کشور را برعهده دارند، نظم طبیعی که خداوند در عالم قرار داده و انسان بخشی از آن است؛ در دوران جدید این نظم طبیعی با دخالت انسان دچار تغییر و تحول شده که سرعت گرفتن کارها و پیشرفت برخی امور از این مورد دخالت‌ها است اما برخی آسیب‌ها و صدمات مانند تغییر آب و هوا نیز بر محیط‌زیست تحمیل شده است.

    وی تصریح کرد: دخالت در طبیعت به قدری زیاد شده است که برخی از گونه‌های جانوری به کلی از بین رفته و این وضعیت شرایط زندگی و آرامش روانی انسان‌ها را تهدید می‌کند.

    دکتر لاریجانی با بیان اینکه انسان‌ها در صورت وجود نظم طبیعی در محیط‌زیست آرامش خواهند داشت، گفت: امروزه به واسطه برهم خوردن این نظم طبیعی و فاصله گرفتن انسان‌ها از طبیعت، اضطراب و ناآرامی بشر یکی از مشکلات جوامع است و به همین علت انسان‌ها بیشتر تمایل به سفر کردن و بودن در محیط‌زیست دارند.

    رئیس قوه مقننه با تاکید بر اهمیت وظیفه سازمان محیط‌زیست برای حفظ و فراهم کردن شرایط طبیعی زندگی انسان‌ها، ادامه داد: اگر این شرایط طبیعی حفظ نشود اضطراب و نگرانی بشر افزایش می‌یابد.

    وی با یادآوری اینکه مدل زندگی شهرنشینی و توسعه کشور به طبیعت تعدی می‌کند، تصریح کرد: در برخی موارد به منظور توسعه کشور چاره‌ای نیست و باید در طبیعت دستکاری شود و محیط‌زیست برای توسعه کشور باید هزینه‌هایی پرداخت کند.

    دکتر لاریجانی گفت: البته زمینه‌سازی برای توسعه کشور آدابی دارد که کشورهای توسعه‌یافته توانسته‌اند با به‌کارگیری این آداب و حداقل هزینه‌ها با حفظ محیط‌زیست، توسعه پایدار را رقم بزنند نه اینکه مانند شهر تهران، آلودگی هوا را تا حد بحرانی افزایش دهند.

    رئیس مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: بخش دیگر از تعدی‌هایی که به طبیعت و محیط‌زیست صورت می‌گیرد، غیرقانونی و غیرضروری است، اینکه افرادی چون سلاح دارند به جان گونه‌های گیاهی و جانوری بیفتند، دیگر ضرورت شهرنشینی و توسعه نیست، بلکه اینگونه رفتارها تعدی و سوءاستفاده است.

    محکوم شدن محیط بانان از نظر قضایی به دلیل درگیری با متخلفان قابل قبول نیست

    وی با تاکید بر ارج نهادن به خدمات ارزشمند محیط‌بانان به علت کار پرمشقتی که دارند، افزود: محیط‌بانان ضابطان قوه قضائیه محسوب می‌شوند، بر این اساس اگر در راستای انجام وظیفه خود با متخلفان درگیری پیدا کنند و از لحاظ قضایی دچار مشکل شوند، قابل قبول نیست.

    دکتر لاریجانی تصریح کرد: در این راستا اگر احتیاج به وضع قوانین جدیدی باشد، مجلس شورای اسلامی برای تصویب این قانون اعلام آمادگی می‌کند و رئیس سازمان محیط‌زیست پیشنهادات لازم را به مجلس ارائه کند.

    وی با یادآوری اینکه درخصوص حفاظت از محیط‌زیست باید با افرادی که محیط‌زیست را به مخاطره می‌اندازند برخورد جدی صورت گیرد، گفت: لازم است در این زمینه در برخورد با افراد خاطی و متخلف طبقه‌بندی صورت گیرد چرا که ما از لحاظ منابع طبیعی و جنگل‌ها با محدودیت بسیاری مواجه هستیم.

    رئیس نهاد قانونگذاری کشورمان ادامه داد: به منظور حفظ گونه‌های جانوری لازم است هر گونه شکار ممنوع اعلام شود، چرا که امروزه کمتر کسی برای معیشت خود شکار می‌کند و اکثر افراد برای تفنن، سرگرمی و تفریح شکار می‌کنند، اگر سازمان محیط‌زیست در این رابطه پیشنهادات خود را ارائه کند، ما در مجلس از این پیشنهادها حمایت خواهیم کرد.

    وی با یادآوری اینکه در شروع به کار خانم ابتکار در سازمان حفاظت محیط‌زیست بر حفظ جنگل‌ها و منابع طبیعی تاکید داشتم، تصریح کرد: درست است که بخشی از این منابع به مرور زمان پیر می‌شوند و از بین می‌روند اما باید با مراقبت دقیق مانع تخریب شدید جنگل‌ها شد.

    دکتر لاریجانی با بیان اینکه تعدی به طبیعت برای نسل‌های آینده بسیار مخرب است، گفت: وضع ضوابط مقطعی برای برخورد با مخربان محیط‌زیست ضروری است و برای حفظ محیط‌زیست باید سرمایه‌گذاری‌های لازم انجام گیرد، شاید این بحث در گذشته حاشیه‌نشین توسعه محسوب می‌شد اما امروز اگر به محیط‌زیست به‌عنوان متن توسعه نگاه نکنیم، به توسعه پایدار دست نخواهیم یافت.

    وی تاکید کرد: توسعه صنعتی برای رفع بیکاری و افزایش رونق اقتصادی، ضروری است، اما این اقدامات باید با رعایت ملاحظات زیست‌محیطی صورت گیرد.

    درآمدزایی یکی از اصول مهم برای حفظ محیط‌زیست است

    رئیس مجلس شورای اسلامی با یادآوری اینکه ما کشوری هستیم که دارای معادن غنی و ذخایر نفتی و گازی هستیم، بر لزوم توجه به معادن و بهره‌برداری صحیح از این منابع به منظور توسعه اقتصادی و ایجاد اشتغال تاکید کرد و گفت: درآمدزایی یکی از اصول مهم برای حفظ محیط‌زیست و حل مشکلات این بخش است، باید توجه داشت اگر نرخ رشد اقتصادی کشور افزایش نیابد، نمی‌توانیم چنین مشکلاتی را برطرف کنیم.

    دکتر لاریجانی با اشاره به اینکه گلایه شما محیط‌بانان نسبت به پایین بودن حقوق به علت کمبود بودجه به حق است، تصریح کرد: این موضوع ناشی از این می‌شود که وضع درآمدی کشور مناسب نیست و در حال حاضر بیشتر به درآمدها و بودجه‌های نفتی اتکا می‌شود، در حالی که باید بهره‌برداری از معادن با رعایت ملاحظات زیست‌محیطی مورد توجه مسئولان قرار گیرد.

    وی با بیان اینکه در بودجه سال 94 و برنامه ششم به معادن توجه خاصی خواهیم داشت، افزود: سازمان محیط‌زیست باید از این ظرفیت استفاده و در کنار رعایت نکات زیست‌محیطی بهره‌برداری از معادن را تسهیل کند.

    رئیس نهاد قانونگذاری با یادآوری اینکه در فصل بودجه‌ریزی قرار داریم و دولت لایحه‌هایی برای تبصره‌های مختلف بودجه به مجلس ارائه کرده است، گفت: شما می‌توانید با استفاده از ابتکاراتی صحیح، جهشی در بودجه سازمان محیط‌زیست ایجاد کنید و اگر در این رابطه پیشنهادهایی دارید، در طول روزهای آینده به مجلس شورای اسلامی ارائه کنید.

  • وقت آن است کتابی در مورد شکار محیط بانان نوشته شود/ وبلاگ میهمان

    Animal-Rights-Watch-ARW-7949

    دیده بان حقوق حیوانات/ سپهر سلیمی*: به تازگی کتابی با عنوان «طبیعت گردی، شکار و تیراندازی» منتشر شده است. کتابی که می کوشد چهره ای موجه از شکار و شکارچیان ارائه کند و به تبلیغ شکار بپردازد.
    در کشوری که رتبه اول را در نابودی حیات وحش دارد، در کشوری که رتبه سوم را در نابودی تنوع زیستی دارد، در کشوری که رتبه سوم را در قاچاق حیات وحش دارد، در کشوری که 90% حیات وحش خود را از دست داده  و در سراشیبی ویرانی زیست بوم و بی آبی قرار دارد تنها با ترکیب جنایت، حماقت و خیانت می توان چنین اثری پدید آورد.

    جنایت در حق حیات وحش و زیست بوم ناتوان ایران.

    خیانت در حق ایران، فرزندان این سرزمین و همه کسانی که در میراث طبیعی این سرزمین شریک هستند.

    و حماقت از بابت نادانی (و یا خود را به نفهمی زدن) نسبت به وضعیت فعلی زیست بوم و حیات وحش.

    راستی خوب می شود کتابی هم در مورد «شکار محیط بانان» نوشته شود، مگر نه این است که در چهار دهه گذشته 116 محیط بان به دست شکارچیان به شهادت رسیده اند. در حال حاضر تعداد محیط بانان از تعداد یوزپلنگ ها بیشتر است و با انقراض نسل این دو و از بین رفتن حیات وحش در مناطق حفاظت شده دیگر جنبنده ای جز محیط بانان در این مناطق باقی نمی ماند، خوب است روش های کشتن و فرار کردن، کور کردن و مجروح کردن محیط بانان نیز آموزش داده شود و از تجربیات دیگران استفاده کرد. حتی می توان توجیهی نظیر توجیهات شکار تروفه برای کشتن محیط بانان پدید آورد، مثلن گفته شود محیط بانان مسن باید کشته شوند تا محیط بانان جوان که چابک تر و تواناتر هستند جایگزین آنها شوند تا بهتر به حیات وحش کمک کنند! هر چه باشد باید شهوت سیری ناپذیر خون ریزی شکارچیان سیراب شود.

    و حرف آخر اینکه، براستی چه کسانی این کتاب 150 هزار تومانی را می خرند؟ بروید ببینید اسلحه شکاری اش چند ده میلیون تومان است؟ خودروی شکارش چند صد میلیون تومان است…

    * حیوانات و محیط زیست

    _________________________

    به جای افتخارکردن و چاپ کتاب از کشتارتان باید سرافکنده باشید!/ تبلیغ رسمی شکار تفریحی و حرام

  • نامه سرگشاده تشکل های زیست محیطی به ابتکار؛ درخواست برخورد قانونی، عاجل و قاطع با نسل کشی پرندگان مهاجر در فریدونکنار

    نامه سرگشاده تشکل های زیست محیطی به ابتکار؛ درخواست برخورد قانونی، عاجل و قاطع با نسل کشی پرندگان مهاجر در فریدونکنار

    دیده بان حقوق حیوانات: جمعی از تشکل های زیست محیطی با ارائه نامه ای به معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان محیط زیست خواستار جلوگیری از نسل کشی پرندگان مهاجر در فریدونکنار شدند.

    در این نامه با اشاره به وضعیت خاص منطقه فریدونکنار و با توجه به ورود گروههای پرندگان پیشرو، آغاز کشتار و نسل کشی پرندگان مهاجر مورد توجه قرار گرفته و 15 سووال ویژه از معاون رییس جمهور پرسیده شده است.

    متن نامه سرگشاده سمن های زیست محیطی به معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان محیط زیست به این شرح است:

    بنام خالق زیبایی ها

    سرکارخانم دکتر ابتکار

    ریاست محترم سازمان حفاظت محیط زیست

    با سلام و عرض ادب،

    بدون شک پس از گذشت یکسال از فعالیت دولت جدید از جمله خشنودی­های گروه­های مردمی دوستدار محیط­زیست، گسترش جایگاه مردمی و امکان اظهار نظر و تبادل اطلاعات این گروه­ها با مسئولان سازمان حفاظت محیط­زیست است. تغییر رویه در برخورد با بخش مردمی آنچنان آشکار است که نیاز به هیچ توضیح و تفسیر ندارد. دیدگاه والای شما در برخورد با مواردی چون آلودگی هوا و مقوله شکار حیات وحش نیز چنان تاثیر گذار بوده است که یقینا در تاریخ کشور به عنوان نقطه عطفی ثبت خواهد شد. ما همگی از شما صمیمانه سپاسگزاریم.

    همانگونه که مستحضر هستید مبحث صید پرندگان و دامگاه­های منطقه فریدونکنار سال­هاست در لیست مشکلات محیط زیست کشور قرار گرفته و دلسوزان زیادی را متوجه خویش ساخته است. چنین به نظر می­رسد علی رغم همه تلاش­های مردمی و دولتی، معضل کماکان برقرار است و با آغاز فصل مهاجرت می­رود با تکرار دردناک تاریخ دهه­های گذشته شاهد کشتار و نسل­کشی گونه­های بسیاری از پرندگان و حیات وحش در این منطقه باشیم. گروه­ها و موسسات مردمی امضا کننده این نوشتار ضمن سپاسگزاری از حسن نظر شما، درخواست خویش را جهت متوقف شدن روند غیرقابل توجیه کنونی با ارایه سوالاتی برای روشن تر شدن فاجعه مذکور، حضورتان تقدیم می­نمایند. هدف از این مجموعه سوالات، ایجاد موج اطلاع رسانی و همراهی سازمان حفاظت محیط زیست جهت سرعت بخشیدن به اقدامات قانونی موثر در تغییر نگرش برخی مسئولان و تسریع در اجرایی شدن تصمیمات آن سازمان محترم است.

     ­­­­سوالهای گروه­های مردمی از ریاست سازمان محیط زیست کشور در مورد دامگاه­های فریدونکنار:

    1- چرا قوانین جاری سازمان حفاظت ­محیط­ زیست در خصوص صید و شکار در بخش محدودی از کشور(فریدونکنار) متفاوت اجرا می­شود و یا بهتر بگوییم اجرا نمی­شود؟ آیا منطقه فریدونکنار و افراد حاضر تفاوتی با دیگر مناطق کشور دارند؟

    2- آیا بهانه کسب درآمد و معیشت برای عده­ای محدود، می­تواند دلیل قابل قبولی برای رها کردن روند غیرقانونی شکار و صید در محدوده فریدونکنار و در ادامه دست درازی متخلفان به میراث طبیعی کشور و بیت المال باشد؟

    3- آیا افراد دیگر نقاط کشور از جمله دیگر کشاورزان، اجازه دارند با ایجاد دامگاههای مشابه به صید نه تنها پرندگان که سایر گونه های حیات وحش اقدام کنند؟ چرا؟ آیا تفاوتی بین دامگاه­داران و دیگر شالی­کاران و یا کشاورزان کشور وجود دارد؟

    4- آیا سازمان حفاظت محیط زیست از ضمانت لازم جهت اجرایی شدن قوانین مصوبه خویش در خصوص دامگاه­ها و روش­های صید غیر مجاز برخوردار است؟

    5- چرا سازمان حفاظت محیط زیست با باند مافیایی شناخته شده در خصوص صید ، زنده­گیری و قاچاق پرندگان از جمله گونه­های حمایت شده کشوری و جهانی و فروش آن به مراکز نگهداری دولتی و خصوصی برخورد جدی نمی­کند؟ آیا ردپای برخی وابستگان سازمان حفاظت محیط زیست در این بخش احساس می­شود؟

    6- چرا گونه­های حمایت شده و در خطر انقراض جهانی و یا حفاظت شده کشوری آشکارا در انظار عمومی به حراج گذاشته می­شوند؟ چه سازمانی وظیفه نظارت و ایجاد محدودیت­های لازم را برعهده دارد؟

    7- چرا با روش­هایی که به نسل کشی و قتل عام دسته جمعی پرندگان منتهی می­شود با قاطعیت برخورد نمی­شود و موارد زیاده خواهی گروهی متخلف برای عموم مردم شفاف­سازی نمی­شود؟

    8- آیا تهدید به ضرب و جرح و ایجاد رعب و وحشت جهت صید و کشتار غیر قانونی پرندگان توسط عده­ای مشخص، خارج از چهارچوب امنیت ملی کشورمان نیست؟

    9- با توجه به تبدیل تالاب بین المللی کشور(فریدونکنار) و مناطق اطراف به سیاه چاله نسل­کشی پرندگان، تکلیف معاهدات بین المللی چون کنوانسیون رامسر(Ramsar Convention) ، کنواسیون گونه­های مهاجر(CMS)، تفاهم نامه حفاظت از پرندگان مهاجر آبزی اوراسیا-آفریقا(AEWA) و بسیاری دیگر از تعهدات و معاهدات بین المللی و منطقه­ای چیست؟ آیا سازمان حفاظت محیط زیست قصد خروج از این معاهدات را دارد؟ آیا روند کنونی حضور نمایندگان سازمان حفاظت محیط زیست در این معاهدات، سبز نمایی فاجعه جاری در دیدگاه بین المللی نیست؟

    10- آیا روند کنونی به آبروی ملی و وجهه جهانی کشور عزیزمان ایران لطمه ای وارد نمی­کند؟ آیا اینگونه عملکرد، مخالف با اخلاق محیط زیستی نیست؟

    11- آیا از دیدگاه اخلاقی و شرعی نسل کشی جانوران در معرض تهدید و یا در خطر انقراض و یا حتی غیر حمایت شده، مورد تایید است ؟ آیا این مورد باعث پایین آمدن رتبه زیست محیطی کشور در جهان نمیشود؟ آیا این به معنی دست درازی به حقوق مسلم نسل­های آتی نیست؟

    12- با توجه به تسری این ناهنجاری اجتماعی و تخلف آشکار به دیگر نقاط کشور، از جمله استان­های مجاور و یا بعضا دیگر استان­های کشور، مسئولیت این نسل کشی و عواقب بعدی آن با چه ارگان و یا سازمانی خواهد بود؟

    13- چرا قانون “از کجا آورده ای؟” در بخش نظارت سازمان حفاظت محیط زیست بر مراکز نگهداری حیوانات جایگاهی ندارد؟ چرا بسیاری از مراکز نگهداری حیات وحش اعم از نیمه دولتی و خصوصی، با خرید جانوران صید و زنده­گیری شده خصوصا در استان مازندران و دیگر استان­های اطراف، به راحتی مجوز لازم برای نگهداری دریافت می­کنند؟ آیا این سبزشویی بارز تخلفات انجام شده و دور زدن قوانین نیست؟

    14- در مصاحبه مدیر کل دفتر تنوع ­زیستی و حیات وحش با برخی رسانه­ها، در حاشیه همایش حقوق حیوانات، چنین اعلام شد که سازمان در یک برنامه چند ساله اقدام به تغییر وضعیت کنونی خواهد نمود. در همین راستا بنا به گفته ایشان امسال با اعلام رسمی به استان مازندران، با برپایی هرگونه دام هوایی بطور جدی برخورد خواهد شد. جدای از این مورد که قوانین گذشته و کنونی برپایی این دام­ها را از پایه غیر قانونی می­دانسته­است، آیا شما اجرایی شدن مصوبه قانونی سازمان حفاظت محیط زیست که سال­ها مهجور مانده است را در پاییز و زمستان جاری تضمین می­نمایید؟

    15- درخواست جنابعالی از گروه­های مردم نهاد در برخورد با نسل کشی حیات وحش در محدوده فریدونکنار چیست؟

    با احترام

    گروه پرنده نگری طرلان

    دیده بان حقوق حیوانات

    کانون محیط بان

    انجمن یوزپلنگ ایرانی

    مرکز بازپروری حیات وحش رها (رهاسازان همای آزادی)

    ______________________

    اعلام موجودیت «کمپین پرواز» همزمان با آغاز نسل کشی پرندگان مهاجر فریدونکنار/ درخواست همراهی

  • اعلام موجودیت «کمپین پرواز» همزمان با آغاز نسل کشی پرندگان مهاجر فریدونکنار/ درخواست همراهی

    اعلام موجودیت «کمپین پرواز» همزمان با آغاز نسل کشی پرندگان مهاجر فریدونکنار/ درخواست همراهی

    Animal-Rights-Watch-ARW-7946

    دیده بان حقوق حیوانات: کمپین پرواز جهت اقدامات ترویجی و قانونی برای کمک به مسوولان جهت توقف نسل کشی پرندگان مهاجر شمال کشور، به ویژه منطقه فریدونکنار اعلام موجودیت کرد.

    در بیانیه اعلام موجودیت این کمپین آمده است:

    «تالاب بین المللی فریدونکنار دارای جایگاه ثبت شده در کنوانسیون بین المللی رامسر، جزء یکی از ارزشمندترین زیستگاه پرندگان آبزی در ایران به شمار می رود.

    با توجه به اینکه سالانه این تالاب میزبان تعداد بی شماری از پرندگان مهاجر و همچنین گونه های در معرض خطر انقراض کشوری و جهانی است که از ارزش زیستی انکارناپذیری برخوردار هستند، از این رو بر آن شدیم تا برای حراست از حیات وحش کشوردر مقابل نسل کشی پرندگان آبزی تالاب بین المللی فریدونکنار توسط شکارچیان و صیادان غیر مجاز این منطقه اقدام کنیم.

    مناطق فریدونکنار، سرخرود و میانکاله از چنان غنای زیستی با ارزشی برخوردار هستند که می توانند به یکی از قطب های پرنده نگری در کشور تبدیل شوند اما در حال حاضر، نبض تعداد زیادی از گونه های در معرض خطر این مناطق توسط شکارچیان،به شماره افتاده است.

    از شما دعوت می کنیم تا ما را برای پایان دادن به کشتار، زنده گیری و قاچاق این پرندگان، همراهی و حمایت کنید تا از طریق مشارکت افراد متخصص، علاقه مند و طبیعت دوست این سرزمین، بتوانیم طی اقدامی به هنگام، وضعیت کنونی حیات وحش شمال این سرزمین را از حالت وخیم و شکننده خارج کرده و زمینه ای مناسب برای ارتقای سطح کیفی پاسداری از این گونه های ارزشمند را فراهم سازیم. با توجه به مباحث تخصصی انجام شده، هدف گذاری برای نخستین گام این کمپین، متوقف کردن تعبیه دام های هوایی در سال 1393 خواهد بود.

    امید آنکه بتوانیم اقدامات نقض کننده حقوق حیوانات که به صورت چشمگیری توسط صیادان و شکارچیان صورت می گیرد را متوقف سازیم و امنیت را به زیستگاه این پرندگان برگردانیم.

    در صورت تمایل به همراهی، برای تعیین زمینه فعالیت مشترک در اولین فرصت:

    1- لوگوی مجموعه مایل به همراهی

    2- تلفن تماس (ترجیحا شماره ای که برای تماس وایبری نیز تنظیم شده باشد.)

    3- ایمیلتان

    را به آدرس parvaz.campaign@gmail.com ارسال فرمایید.»

    دیده بان حقوق حیوانات همراه این کمپین خواهد بود.

  • نماینده IUCN در ایران خواستار شد: مشروط شدن واگذاری پناهگاه حیات‌وحش به شکارچیان

    دیده بان حقوق حیوانات: ‌نماینده IUCN (اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت) در ایران بر اجرای طرح واگذاری پناهگاه حیات‌وحش به شکارچیان با رعایت الزامات قانونی و حفاظتی تأکید کرد.

    حسین ظهوری، دکترای تنوع زیستی در گفت‌وگو با ایسنا در خصوص طرح واگذاری پناهگاه‌های حیات‌وحش به شکارچیان با اشاره به پیچیده بودن این طرح اظهار کرد: در دنیا واگذاری مناطق و پناهگاه‌های حیات‌وحش به بخش خصوصی امری طبیعی و متداول است اما براساس رعایت اصول و استانداردهایی این امر محقق می‌شود.

    وی با تأکید بر اینکه اجرای این طرح نیازمند این است که افراد از دانش فنی برخوردار باشند و یا از افرادی استفاده کنند که دانش لازم برای حفاظت از مناطق و حیات‌وحش را داشته باشند افزود: لازمه انتقال پناهگاه‌ها به شکارچیان داشتن رزومه‌ای در زمینه حفاظت از حیوانات است در غیر این صورت اجرای این طرح جز ایجاد مشکلات برای محیط زیست کشور چیز دیگری به دنبال نخواهد داشت.

    نماینده IUCN در ایران تصریح کرد: متأسفانه شکارچیان در ایران به نوعی جایگزین کارشناسان شده‌اند. در گذشته سازمان برای کنترل شکارچیان طرحی انجام داد و آنها را به عنوان محیط‌بان معرفی کرد و سپس در جایگاه کارشناس مسائل محیط‌زیست برآمدند؛ امروز نیز این روند ادامه دارد اما، صرفاً با تحقق الزامات و ملاک‌های اساسی می‌توان مناطق را به آنها واگذار کرد.

    وی اجرای این طرح را نیازمند بررسی بسیار دقیق و کارشناسی شده عنوان کرد و با اشاره به اینکه باید جزئیات قوانین، حتی زیرقوانین و ضمانت اجرایی این طرح از سوی متقاضیان تعیین شود، گفت: سازمان محیط زیست برای اجرای این طرح باید بررسی جدی از مناطق چهارگانه و مورد واگذاری داشته باشد. قبل از تحویل به شکارچیان باید تمام وضعیت مناطق را بررسی کند و همانگونه که تحویل می‌دهد، تحویل بگیرد. چنین نباشد که منطقه در زمان واگذاری شرایط مطلوبی داشته باشند اما، در زمان تحویل از شکارچیان عملاً چیزی از حیات‌وحش در مناطق باقی نمانده باشد.

    ظهوری اضافه کرد: اجرای این طرح باید منوط به کنترل نامحسوس بوده و طبق زمانبندی از سوی سازمان محیط زیست صورت بگیرد. بدون نگاه کارشناسی و مونیتورینگ، اجرای این طرح مسلماً عواقب نامطلوبی برای محیط زیست و حیات‌وحش خواهد داشت.

    وی لازمه این طرح را وجود سیستمی تعریف شده، تنظیم قراردادی محکم و اخذ ضمانت اجرایی دانست و گفت: در دنیا مشکلات زیست‌محیطی به شکلی دیگر است اما، در ایران شرایط کاملاً متفاوت است. ما در کشورمان محیط‌بان مورد نیاز را به اندازه کافی در اختیار نداریم، همین تعداد نیز توان کافی برای رصد همه مناطق ندارند و از طرفی برخورد محیط‌بان با متخلفان و شکارچیان قطعاً به ضرر محیط‌بان تمام می‌شود اما، اجرای این طرح فقط و فقط با رعایت استانداردها و تحقق الزامات مؤثر خواهد بود.

    این فعال محیط زیست عنوان کرد: ما در حال حاضر توان حفاظت مناطق خود را نداریم و ارائه‌ چنین طرحی نیز تنها نشان‌دهنده ضغف سیستم و سازمان محیط زیست کشور در رفع این مشکل است. این کار عملاً نشان می‌دهد که در واقع صورت‌مسئله را پاک می‌کنیم در صورتی که در کشورهای دیگر سازمان‌های محیط زیست سازمان‌های قدرتمندی هستند و اجرای این طرح‌ها صرفاً به جهت کارآفرینی، فرهنگ‌سازی و حتی ایجاد شکارگاه‌های خصوصی انجام می‌گیرد.

    وی با اشاره به اینکه اجرای طرح‌ها بدون داشتن سیستمی سازمان‌یافته و توجه به جزئیات، قطعاً منتج به شکست و بروز مشکلات دیگر خواهد بود، اظهار کرد: اگر این طرح با رعایت الزامات قانونی و با پیگیری و نظارت جدی و نامحسوس سازمان به انجام برسد می‌تواند طرح قابل قبولی باشد اما در صورتی که صرفاً به دنبال واگذاری و کسب درآمد باشیم اتفاقی در حیات‌وحش و مناطق خواهد افتاد که جبران آن امکانپذیر نخواهد بود.

    ظهوری تأکید کرد: در وهله اول و در صورت تحقق شرایط قانونی این طرح باید از مناطق حفاظت‌شده رده پایین اقدام شود چراکه کلید خوردن این طرح از مناطق حفاظت شده رده بالا آن را با شکست مواجه خواهد کرد.

  • خلعتبری: دو سلاح شکاری دارم و از محیط بانی شکایت می کنم!

    دیده بان حقوق حیوانات: رئیس اداره روابط عمومی حفاظت محیط زیست مازندران اعلام کرد یک فوتبالیست مازندرانی عضو باشگاه سپاهان اصفهان (م. خ) به همراه یکی از دوستانش با محیط‌بان یگان حفاظت محیط زیست رامسر درگیر و سپس متواری شده است.

    به گزارش خبرورزشی تنها فوتبالیست ملی‌پوش مورد اشاره رئیس اداره روابط عمومی حفاظت محیط زیست مازندران محمدرضا خلعتبری است که خانواده‌اش ساکن رامسر هستند و خلعتبری اهل شکار هم است.خلعتبری در همین خصوص با “ورزش سه” صحبت کرد و از شکایتش خبر داد.خبرنگار روزنامه “خبر ورزشی” نیز با او تماس گرفت که عین صحبت آن ها و خلعتبری را می خوانید:

    آقای خلعتبری، چرا با محیط‌بان جنگل‌های رامسر درگیر شدی؟

    چی؟ این حرف‌ها چیه؟

    رسماً اعلام شده!

    از طرف چه کسی؟

    رئیس روابط عمومی حفاظت محیط زیست مازندران!

    یعنی چه؟ من که اصفهانم. کی رفتم جنگل که دعوا بشه؟ دیگه چی گفته؟

    به هر حال این ادعای مسئول…

    ببین برای معروف شدن چه حرف‌هایی برای آدم درست می‌کنند، الان که صحبتم با شما تمام شود با وکیلم تماس می‌گیرم تا از آنها شکایت کند. حرف‌های این آقا بار حقوقی سنگینی دارد و باید ثابت کند. یعنی من روی محیط‌بان مملکتم اسلحه می‌کشم و فرار می‌کنم؟ اگر من اسلحه بکشم که او باید فرار کند. بعد گفته با دوستانم توی خیابان دیدمش و با رفقایم جلوی بچه سه ساله‌اش کتکش زده‌ام؟ مگر ما عضو گروه تروریستی داعش هستیم که یک نفر را جلوی بچه‌اش بزنیم؟ یک دفعه می‌گفت تو خیابان به او شلیک هم کرده‌ایم. این تهمت‌های دروغ واقعاً تأسف برانگیز است و آقایان بروند دنبال مدرک که این اتهامات را بتوانند در دادگاه ثابت کنند.

    تو کلاً اهل شکار هستی؟

    بنده هشت سال قبل از اداره اسلحه و مهمات نوشهر مجوز گرفته‌ام. دو قبضه سلاح شکاری دارم و خارج از فصل شکار اسلحه را نگاه هم نمی‌کنم، چه برسد به اینکه بگیرم دستم و بروم شکار. الان که اصفهان هستم و فصل شکار هم از یک ماه دیگر آغاز می‌شود.

    فصل شکار تا چه زمانی ادامه دارد؟

    تا برج 10.

    چه حیواناتی را شکار می‌کنی؟

    فقط کبک. آقایان حواس‌شان باشد نگویند خلعتبری آمده بود شکار فیل یا زرافه چون جنگل‌های مازندران فیل، زرافه، کانگرو یا پنگوئن ندارد.

    حالا که تو دو اسلحه داری باید به فوتبالیست‌هایی که اهل دعوا هستند، هشدار بدهیم تا با خلعتبری سرشاخ نشوند که خطرناک است!

    دست شما درد نکند، مگر من قاتل هستم که برای کسی اسلحه بکشم. من فقط برای کبک‌ها اسلحه می‌کشم آن هم زمانی که شکار آزاد اعلام می‌شود.

    اوضاع سپاهان چطور است؟

    خوب، فعلاً ذهنم مشغول تهمت ناپسند دوستان همشهری‌ام است؛ واقعاً که!

    همچنین محمد رضا خلعتبری مصاحبه ای نیز با سایت ورزش سه انجام داده است که آن را می توانید از اینجا مطالع نمایید. دیروز خبری در خصوص درگیری یک ملی پوش فوتبالیست با محیط بانی رامسر منتشر شده بود که بنا بر نشانه های صحبت هایی که زده شده بود دال بر این بود که این فوتبالیست مشهور محمد رضا خلعتبری است.

  • به جای افتخارکردن و چاپ کتاب از کشتارتان باید سرافکنده باشید!/ تبلیغ رسمی شکار تفریحی و حرام

    به جای افتخارکردن و چاپ کتاب از کشتارتان باید سرافکنده باشید!/ تبلیغ رسمی شکار تفریحی و حرام

    دیده بان حقوق حیوانات: انتشار کتابی درباره شکار توسط رکورددار شکار در ایران جایگاه و قدرت فعالان شکار را در ایران نشان می‌دهد به خصوص اینکه در راه انتشار آن دست‌کم رایزنی‌های جدی با مسوولان موزه حیات وحش دارآباد در تهران انجام شده بود.

    به گزارش ایسکانیوز روزی نیست که خبری از چندین شکار غیرمجاز حیات وحش در ایران منتشر نشود و این تازه نوک کوه یخی است که از آب بیرون زده چون باید به این اخبار، بی‌خبری از شکارهای غیرمجازی که گرفتار قانون نمی‌شوند و شکارهای مجاز را هم اضافه کرد. در این وضع و اوضاع انتشار کتابی درباره رکوردهای یک شکارچی ایرانی شگفتی بیشتری را به همراه دارد.

    انتشارات روزنه کار کتاب طبیعت‌گردی، شکار و تیراندازی و گزیده‌هایی از خاطرات نویسنده، رکوردها و رکوردداران شکار در ایران را به قلم فردی به نام امیرحسن مظهری منتشر کرده است. فردی که خود را با افتخار و نه سرافکندگی به عنوان رکورددار شکار حیات وحش ایران معرفی می‌کند.

    شهرام امیری شریفی، مدیر دیده‌بان حقوق حیوانات، درباره روحیه نویسنده این کتاب می‌گوید: «در این کتاب مفهوم مثبت و باارزشی مانند طبیعت‌گردی در کنار شکار حیات وحش قرار گرفته است و شکار کردن هم به شکل افتخارآمیزی مطرح شده که این درد بزرگی است. این کتاب تبلیغ شکار است.»

    چنین کتابی در شرایطی مجوز گرفته است که براساس قانون شرع نیز شکار حیوانات در شرایطی که نیاز غذایی انسان به آن وجود نداشته باشد حرام دانسته شده است و اینکه وزارت ارشاد مشکل حقوقی و شرعی چنین کتابی را مورد توجه قرار نداده است خود جای سوال دارد.


    عکسی از امیرحسن مظهری پس از شکار مرغابی مسیله قم. عکس مربوط به حدود چهل سال پیش است.

    شکار تروفه بهانه‌ای برای توجیه شکار

    یکی از مباحثی که نویسنده این کتاب و برخی از شکارچیان حیات وحش مطرح می‌کنند شکار تروفه است. شکار تروفه به معنی شکار حیوان نر مسن‌تر در میان گله حیواناتی چون کل و بز و میش است. این نظریه این مساله را مطرح می‌کند که در بعضی گونه‌ها مثل کل و بز، نر مسن‌تر به خاطر اندازه شاخ بزرگ‌ترش نسبت به نرهای جوان‌تر در رقابت برای تصاحب ماده‌های گله پیروز می‌شود اما به خاطر کهولت سن امکان بارور کردن همه ماده‌ها را ندارد و در نتیجه تعداد بره‌های گله کاهش پیدا می‌کند و آن گونه حیوان به خطر می‌افتد.

    اما این توجیه نیز مشکلات خاص خود را دارد. اینکه شکارچی‌ها تشخیص بدهند که کدام نر را باید شکار کنند و اینکه اصلا این کار با شرایط همه کشورهای جهان هماهنگ است یا خیر پرسش قابل تاملی است. شهرام امیری شریفی درباره ایده شکار تروفه‌ می‌گوید: «شکار تروفه علاوه بر موافقان مخالفانی هم دارد. هرس کردن گله‌های حیات وحش از ابتدای تاریخ توسط خود طبیعت انجام می‌شده و نیازی به دخالت شکارچی‌ها ندارد. حیوانات شکارچی برای شکار کمترین انرژی را مصرف می‌کنند و برای شکار سراغ حیوان کم قدرت‌تر می‌روند که نرهای مسن هم می‌تواند جزو آنها باشد. با این مکانیزم طبیعت میلیون‌ها سال است که با کمک گونه‌های شکارچی جلوی انقراض گونه‌های طعمه آنها را گرفته شده است. حال ما می‌خواهیم با تفنگ‌های مدرن خود و احساسات کم‌اهمیتی چون افتخار به کشتن حیوانات در جریان تکامل حیات وحش اثر مثبت داشته باشیم؟»

    جمعیت حیات وحش در ایران به حد قابل ملاحظه‌ای کاهش یافته است و بسیاری از گونه‌های حیوانات که در معرض شکار قرار دارند در خطر انقراض هم هستند. مدیر دیده‌بان حقوق حیوانات به شرایط انجام شکار ترفه نیز می‌پردازد: «شاید این کار در کشوری که محیط زیست و سازمان‌های مربوط به آن قدرتمند هستند و با رعایت اصول علمی به این شرط که شکارچیان سواد آن را هم داشته باشند، جواب مثبت داده باشد اما با شرایط کشور ما این کار ممکن نیست. می‌توانید نگاهی به رسانه‌های شکارچیان ایرانی بیاندازید تا درباره نگاه آنها و دانش‌شان هم اطلاعاتی به دست آورید.»

    او ایده شکار تروفه را محدود به طیفی از شکارچیان می‌کند که برای نیاز مالی شکار نمی‌کنند و به همین دلیل شکارچیان نیازمند را هم خارج از قاعده می‌داند و می‌افزاید: «شکار تروفه معمولا توسط شکارچیان مرفه انجام می‌شود. تروفه شکار تفریحی است. تجهیزات همین شکارچی که این کتاب را نوشته به همراه اتومبیل شکارش بسیار قیمتی هستند. اینها نیازی به گوشت شکارشان ندارند و طبق گفته خودشان گوشت شکار تروفه خوش‌مزه نیست و سفت است. اینکه آنها شکار را صرفا برای تفریح انجام می‌دهند و نیازی به گوشت آن ندارند از نظر شرع هم حرام است.»

    شهرام امیری شریفی به شکار از دیدگاه بیودموکراسی این گونه می‌پردازد: «این شکارچیان مرفه می‌توانند خسارت‌های مثلا یک میلیون تومانی برای شکار غیرمجاز خود را بپردازند. اما بیودموکراسی یا دموکراسی زیستی می‌گوید که حیات وحش و یا پدیده‌های طبیعی چون دریاچه ارومیه متعلق به همگان است و نمی‌توان با دریافت جریمه نابودی آنها را پذیرفت. حیات وحش ذخیره زیستی کوه‌ها، دشت‌ها و جنگل‌ها هستند.»

    موزه حیات وحش دارآباد و کتاب ضد حیات وحش

    اردیبهشت ماه سال گذشته دکتر مجید نواییان مدیر موزه حیات وحش دارآباد خبر داده بود که در جهت «فعال سازی بخش انتشارات این موزه و حمایت از اندیشمندان و بزرگان عرصه محیط زیست» کتابی که آن را «زیست محیطی» خواند با نام «طبیعت‌گردی، شکار و تیراندازی» منتشر خواهد کرد. اتفاقی که در نهایت روی نداد و انتشارات روزنه کار که ناشر کتاب‌های درباره طبیعت‌ ایران نیز هست آن را منتشر کرد.

    در جلسه‌ای که در آن زمان برای تصمیم‌گیری درباره این موضوع برگزار شد ایرج نواییان، رییس موزه دارآباد، و امیرحسن مظهری، نویسنده این کتاب، و محمدعلی اینانلو، مستندساز طبیعت و سردبیر نشریه شکار و طبیعت نیز حضور داشتند.

    مجید معماریان در گفتگوی کوتاهی با ایسکانیوز با تائید گفتگوی سال گذشته خود برای انتشار این کتاب از انصراف موسسه تحت مدیریت خود از انتشار آن خبر داد و اعلام کرد که این موزه «هیچگونه حمایت مادی و معنوی از چاپ این کتاب نداشته است.»

    تصویری از ملاقاتی که در موزه حیات وحش دارآباد برای انتشار کتاب طبیعت‌گردی، شکار و تیراندازی برگزار شده بود.

    از راست به چپ: هدایت الله تاجبخش (شکارچی و تاکسیدرمیست)، محمدعلی اینانلو (شکارچی و تئوریسین کشتار تفریحی)، مجید نواییان (رییس موزه دارآباد، تنها حامی پروژه احیای ببر سیبری و مدعی احیای شیر ایرانی)
    عکس: وب سایت شهرداری منطقه یک شهرداری تهران

    _______________________________

    آگهی همشهری برای خاطرات کشتارچی معروف/ تصویری

    چگونه سایه انقراض بر سر گونه‌های نادر ایرانی گسترده‌تر می‌شود؟ (۲)/ وقتی محافظان محیط زیست، مدافع «شکار» از نوع «تروفه» می‌شوند!

    چگونه سایه انقراض بر سر گونه‌های نادر ایرانی گسترده‌تر می‌شود؟ (۱)/ از ده شکارچی حتی یکی ارزش گونه در خطر انقراض را نمی‌داند!

    کارتون: خودت خوشت میاد؟/ ۵- شکار تروفه

    چرا تروفه؟/ توجیهاتی برای کشتن ارزشمندترین نمونه های جانوری

    کارتون: خودت خوشت میاد؟/ ۲- شکار تروفه

    پلنگ کشان شنیع توسط سگ های شکاری؛ بزرگ ترین گربه سان کشور در معرض خطر جدی/ فیلم +۱۶

    یک پلنگ دیگر در رودبار با تیر شکارچی از پای در آمد/ تصویری

    انتقاد یک تورگردان حیوان کشی: شکار ضامن بقای حیوانات در خطر انقراض است!/ طرح ادعاهای واهی در رسانه ها برای پول خون حیوانات

    تکذیب خبر خبرگزاری ایرن /تمایل شکارچیان خارجی به شکار تروفه زیباتر و درشت کل و بز

  • افاضات شکارچی پیر در رابطه با حمله همکیشانش با کوکتل مولتوف به محیط بانان: لجبازی است، شکار را ممنوع نکنید!

    افاضات شکارچی پیر در رابطه با حمله همکیشانش با کوکتل مولتوف به محیط بانان: لجبازی است، شکار را ممنوع نکنید!

    Animal-Rights-Watch-ARW-7249

    دیده بان حقوق حیوانات:/طهورا شهبازی: محمدعلی اینانلو نتیجه حمله های اخیر شکارچیان به حیوانات و محیط بانان را نتیجه سیاست های اشتباه مسوولان می داند که آنها را به این کارها وامی دارد.

    به گوش دو محیط بان مستقر در پاسگاه قلعه یاور پارک ملی قمیشلو می رسانند که شکارچیان متخلف به پارک وارد شده اند. دو محیط بان عازم منطقه می شوند و شب را در تعقیب و ردزنی متخلفین در کوه سپری می کنند.

    به گزارش خبرآنلاین نیمه های شب و در غیبت محیط بانان داخل پاسگاه گروهی از شکارچیان غیرمجاز وارد محیط بانی می شوند و پس از سرقت دو دستگاه موتورسیکلت تریل متعلق به دولت، با پرتاب کوکتل مولتوف و مواد منفجره دست ساز به درون پاسگاه، ساختمان محیط بانی قلعه یاور را به آتش می کشند.

    یک سال قبل از این اتفاق شکارچی دیگری تفنگ به دست گرفته از اتوبان همت گوزن زردی را نشانه گرفت. گوزنی که در داخل محوطه فنس کشی شده و بیخ گوش مسوولان سازمان محیط زیست مشغول گردش بود. ناگهان شکارچی تیر اول را به سمت گوزن زرد شکلیک کرد. از کسی خبری نشد. تیر دوم شلیک شد از کسی خبری نشد تا اینکه تیر سوم هم به بدن گوزن برخورد کرد و از پا درآمد. شکارچی هم فرار کرد.

    کینه شکارچیان روز به روز نسبت به طبیعت و محیط بانان افزایش یافت و برخوردهای فیزیکی و هجومی با حامیان طبیعت بیشتر شد. اوایل برخورد فیزیکی با محیط بان بعد شلیک به محیط بان بعد از آن پرتاب کوکتل مولتوف و از بین بردن حیوانات فقط با نیت لجبازانه.

    محمدعلی اینانلو، کارشناس محیط زیست یکی از مخالفان ممنوع کردن شکار و اعلان جنگ دادن به شکارچیان است. او بارها به این مساله تاکید کرده بود که دشمنی میان محیط بانان و شکارچیان و بیابانگردان طبیعت نتیجه ای جز پاشیدن بذر کینه و دشمنی در میان آنها نخواهد داشت که این کینه ها در نهایت بلای جانسوزی خواهد شد که به جان طبیعت و حیوانات آن خواهد افتاد که تا ریشه آن را خواهد سوزاند.


    خبر اخیر در مورد حمله شکارچیان با کوکتل مولتوف به پاسگاه محیط بانان را شنیده اید؟ شما قبلا در یادداشت هایتان اتفاقاتی مشابه این را پیش بینی می کردید ریشه این اتفاقات را در چه می دانید؟

    من مساله لجبازی و شکارکشی را پیش بینی کرده بودم، ولی واقعا کوکتل مولتوف را پیش بینی نکرده بودم چون واقعا پیشرفته است! این اتفاقاتی که در بیابان می افتد همه معلول است، علت نیست و ما به دنبال علت نباید در بیابان بگردیم. کشته شدن محیط بان معلول است، کشته شدن خرس بالای آهار معلول است، کشته شدن گوزن زرد پارک پردیسان معلول است، پرتاب کوکتل مولتوف به پاسگاه معلول است. متاسفانه جامعه خبرنگاران محیط زیستی ما زمانی که می خواهند دنبال علت بگردند به سراغ معلول می روند همانطور مسوولین هم هر وقت می خواهند به دنبال علت بگردند به سراغ معلول ها می روند در صورتی که علت جای دیگری است.

    معلول چه چیزی است؟

    من در سال 71 مطلبی نوشتم با عنوان امکان اجرای قانون. آن موقع تازه زمانی بود که قوانین خلق الساعه برای ممنوعیت شکار و محدودیت در این باره که یکی از علت های همین معلول هاست توسط غیر متخصصین به صورت قانون در می آمد. این قانون شکارچی و محیط‌بان را مقابل هم قرار می داد. خلاصه مطلب من این بود، قانونی که نمی توانید اجرا کنید وضع نکنید. به دلیل اینکه اگر بنا به اجرا باشد نیرویش را ندارید و اگر نخواهید اجرا کنید قانون را بی اعتبار کرده اید. دوم اینکه هنگامی که این قوانین را وضع می کنید چه کسی باید این قوانین را اجرا کند؟ محیط بان در بیابان در شرایط سختی مثل سرمای بیش از حد یا گرمای بیش از حد. یا اینکه از نظر پزشکی افت قند خون پیدا کرده این قوانین را باید اجرا کند، طرف مقابل هم یک انسان کم سوادی است که او هم همین حالت ها را دارد و مسلح هم هست، عرصه هم عرصه خشنی است این دو طرف به هم تیراندازی می کنند. زمانی من این را گفتم که حتی یک محیط بان هم شهید نشده بود و یک شکارچی هم کشته نشده بود.


    ریشه شکل گیری این کینه ورزی و لجبازی را از کجا می دانید؟

    آخرین مقاله ای که بنده دراین باره نوشتم با عنوان «بوی خون می آید» بعد از زمانی بود که شکارچی گوزن زرد را در پارک پردیسان هدف قرار داد (که سرگذشت نامعلومی هم داشت). در آن زمان مدیر کل محیط زیست سخنرانی احساساتی کرد که خلاصه سخنرانی اعلان جنگ دادن به یک گروه بود. گفتند که شکار را کلا ممنوع می کنند. من در آن زمان اعلام کردم که شما با چه نیرویی اعلان جنگ می کنید. به پنج، شش میلیون آدمی اعلان جنگ می دهید که همه مسلح هستند، لباسشان، ماشینشان معلوم نیست و اکثرا تفنگ های غیرمجاز پنهان کرده در کوه دارند. من از همان زمان اعلام کردم که این اعلان جنگ تبعات دارد. این اعلان جنگ باعث زنده شدن فرهنگی می شود که سال هاست به فراموشی سپرده شده بود. این فرهنگ، فرهنگ شکارهای لجبازانه بود. در دهه 30 که سازمان شکاربانی و نظارت بر صید تاسیس شد یک عده آدم قلچماق از ژاندارمری آوردند به عنوان نیروهای سازمان شکاربانی و نظارت بر صید، اینها با همان فرهنگ وکیل باشی خودشان شروع کردند به قلع و قمع و کتک زدن که نتیجه آن هم شکارهای لجبازانه شد. تقریبا شبی نبود که برای نشان دادن لجبازی شان سرو کله و دست و پای 10-20 آهو در گونی پر نشود و به داخل ساختمان های شکاربانی پرت نشود اتفاقا یکی از دلایلی که نسل آهو رو به انقراض رفت همین کارهای لجبازانه بود که دلیل آن هم مقررات و رفتارهای غلط بود. این روش مدت ها بود با آمدن محیط بان های تحصیلکرده و با تجربه ای مانند بیژن دره شوری و هوشنگ ضیایی اصلاح شد و رفتارها محترمانه شد. در نتیجه فرهنگ شکارهای لجبازانه به تدریج از بین رفت. اما با قوانین غلطی که در این مدت از 20 سال پیش همینطور به تدریج وضع شده و بیرون آمده و بین محیط بان و کسانی که به شکار می روند ایجاد دشمنی کرده باعث این اتفاقات شده است.

    پس علت را سیاستگذاری های غلط در دوره های قبل می دانید؟

    صد در صد. این حس لجبازی باعث تیراندازی به طرف محیط بان، حمله با کوکتل مولتوف و آتش زدن جنگل ها می شود. اینها تماما لجبازی هایی است که شکارچیان می کنند. مسوولان محیط زیست به کسانی اعلان جنگ دادند که این کارها را قادر هستند انجام دهند. علت را در بیابان نباید جست و جو کرد علت را در جای دیگری باید جست و جو کرد که تصمیم گیری های محیط زیستی انجام می شود. تصمیم هایی که غیر کارشناسانه است. کسانی راجع به بیابان تصمیم گیری می کنند که تا به حال یک شب در بیابان نخوابیده اند. برای کسانی که 2ماه پوتین از پایشان در نمی آید کسانی تصمیم می گیرند که تا به حال پوتین به پا نکرده اند. کسی که برای بیابان اندیشه می کند باید از جنس خود بیابان باشد.

    با این اوصاف چه تدبیری می توان اندیشید تا جلوی این لجبازی ها گرفته شود و محیط زیست بیشتر از این آسیب نبیند؟

    چاره کار یک مطلب بسیار طولانی می طلبد و بحث کاملا فنی است که باید به صورت یک میزگرد بررسی شود. اما به صورت خلاصه چاره کار هر چیزی که هست ایجاد دشمنی میان محیط بان و بیابانگردهای مسلح نیست. این دشمنی از هرجا جلویش گرفته شود خوب است. برای تصمیم گیری در این حوزه باید در بیابان خوابیده باشید و با محیط بان گذرانده باشید. روانشناسی بیابان چیز دیگری است. تا به حال ما یک درگیری فیزیکی با محیط بان داشتیم بعد شد تیراندازی به طرف محیط بان حالا شده کوکتل مولتف این واقعا خطرناک است چون اگر جلوی این کارها گرفته نشود شاهد اتفاقات بدتر هم خواهیم بود.

    در گذشته هم شاهد تصمیمات غلط اینچنینی بوده ایم. یکی از تصمیمات غلط سازمان محیط زیست آوردن دلبر و کوشکی به پارک پردیسان است. برای ازدیاد نسل یوزپلنگ تصمیم گرفته شده است که کوشکی و دلبر که سال ها در بیابان از هم جدا زندگی می کنند در پردیسان کنار هم قرار گیرند. به جای کنار هم قراردادن این دو در بیابان برای جفت گیری تصمیم گرفتند آنها را در هوای آلوده‌ای که ما قادر به تنفس نیستیم این دو حیوان جفت گیری انجام دهند. این پلنگ ها هم سرگذشت ببرهایی را پیدا خواهند کرد که مشمشه یکی یکی آنها را از پا درآورد. تصمیم نادرست دیگر سازمان ول کردن شیر در میانکاله است. این تصمیم به دلایلی اشتباه است. اولا که میانکاله دیگر از دست گاوداری ها و گوسفندداری ها جای سوزن انداختن ندارد بعد هم اگر مساله کمبود جا وجود نداشته باشد طبیعت آن طبیعت شیر نیست. شیر یک طبیعت دیگری دارد در صورتی که آنجا درخت انار وحشی قرار دارد که قاعدتا غذای شیر نیست.

    چاره مقابله با این لجبازی ها چیست؟

    چاره این کار، فعالیت های فرهنگی است. یعنی به جای بگیر وببند و زنجير و دشنه نشان دادن، مسوولان محیط زیست باید در رسانه ها با مردم حرف بزنند. همه را با یک چوب نرانند. اینهایی جنکل آتش می زنند، حیوانات را می زنند. کوکتل مولتوف می زنند، به چند دسته تقسیم می شوندو. انهایی که کاملا موجودات وحشی حیوان کش و وحشی که هیچ حرفی با انها نداری و با هیچ حرفی هم درست نمی شوند. نمونه اش آن کسی که شکم خرس را پاره می کنند. ما با اینها نه کاری داریم و نه به جایی می رسیم. یک دسته شکارچی های غیرمجازی هستند که در حاشیه شهرهای کوچک زندگی می کنند و برای خودشان شکار می کنند. می شود با اینها کار فرهنگی کرد و به آنها گفت با شما کاری نداریم. این طبیعت برای شماست. البته به این معنا نیست که اینها را اعمال قانون نکنیم.

    یک دسته هم شکارچی های تحصیل کرده و فهمیده هستند. نه فقط آنهایی که دکتر و مهندس هستند. علاوه بر اینها فردی که در فلان دهات زندگی می کند اما محیط زیست را می فهمد. کسی است که قانون را می شناسد و دلش می خواهد با قانون همکاری کنند. به شرطی که سازمان محیط زیست هم انها را به حساب بیاورد. اینها حافظان بالقوه محیط زیست هستند. هرچند که شکارچی هستند. (لطفا دوستان جوان احساساتی به من حمله نکنند که از شکارچی ها دفاع می کنی) اگر آدمهایی از جنس خودشان با اینها حرف بزنند، گوش می دهد. لزوما لفظ قلم حرف زدن و لباس شیک پوشیدن،‌ اینها را تحت تاثیر قرار نمی دهد. با اینها باید امیرخان آهنی حرف بزند. آقای کاوه از اصفهان صحبت کند. بیژن دره شوری و هوشنگ ضیایی و خسرو سریری حرف بزنند. این جماعت به آدم های اتوکشیده اطمینان نمی کنند. اگر با اینها به زبان خودشان حرف زده شود، در درجه اول خودشان شکار نمی روند. در درجه دوم خودشان حافظ محیط زیست می شوند. ما فراموش نکنیم مناطق چهارگانه ای که اکنون باقی مانده مثل پارک ملی گلستان، خوش ییلاق، میانکاله، توران، بمو، قمشلو، کلاه قاضی و ده‌ها منطقه دیگر، یادگار شکارچی هاست. شکارچی هایی نظیر اسکندر فیروز، گل سرخی، مرحوم منوچهر ریاحی و … لطفا دوستان پارک پردیسان و جوانان احساساتی همه شکارچی ها را به یک چوب نرانند.

    الان منهای آن ۵ میلیون نفری که اسلحه در دست دارند، چیزی در حدود یک میلیون نفر شکارچی مجاز داریم. یک دهم اینها را هم بتوانیم جذب این پیشنهاد کنیم، می شوند ۱۰۰هزار نفر. این عدد را تقسیم کنید به کل نیروی محیط زیست که ۳ هزار نفر است. ببینید چند نفر محیط بان علاقمند به طبیعت خواهیم داشت. دلسوز و طبیعت شناس که حاضرند از جیب خودشان هزینه بکنند، با ماشین شخصی خودشان با بنزین خودشان، بدون چشم‌داشت، مناطق را حفاظت کنند. در زمستان های سنگین، به حیوانات علوفه و دانه بدهند، کمااینکه همین الان هم می کنند. بنابراین لطفا کاری نکنید که بیش از این بوی خون بیاید. الان به کوکتل مولتوف رسیده ایم. به کشته شن گوزن زرد پردیسان رسیده ایم، خداوند آخر و عاقبت را بخیر کند

    قرق اختصاصی کمک نمی کند؟

    یکی از اصولی ترین راه های چاره، اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی است. سالهاست درمورد محیط زیست من فریاد می زنم که این کار را بکنید. خوشبختانه خانم دکتر ابتکار، به تازگی به این نتیجه رسیده و آن را عنوان کرده است؛ قرق اختصاصی. اما این کار شرط و شروط دارد. اولا باید دور از هرگونه رانت و رانت‌خواری باشد. به دور از هرگونه فامیل بازی و پارتی بازی باشد. مناطق به کسانی واگذار شود که چه از نظر اخلاقی و چه از نظر عشق و علاقه و چه از نظر مالی از پس این کار برآیند. تازه اگر این اتفاق هم بیفتد، سازمان حفاظت محیط زیست شق القمر نکرده است. و حق ندارد منتی بگذارد. چراکه طبق نص صریح قانون، یکی از وظایف عمده سازمان محیط زیست، تکثیر و رهاسازی گونه های جانوری است. اگر سازمان محیط زیست از ۲۰ سال پیش به این وظیفه قانونی خود عمل می کردُ اکنون بجای ۱۱۶ هزار چهارپای قابل شکار که خود سازمان آمار می دهد، یک میلیون ۱۶۰ هزار شکار داشتیم که در آن صورت، به دور از احساسات، و سانتینانتالیزم می توانستیم به رتحتی اجازه شکار بدهیم، برای مردم و جوامع محلی ایجاد درآمد و شکل بکنیم، برای مملکت ارز بیاوریم و اطمینان کامل داشته باشیم که این لجبازی های احمقانه بروز نخواهد کرد. کوکتل مولتوف که هیچ، ترقه ای هم در قمیش‌‌‌لو منفجر نمی شود.

    _________________________

    نامه ویژه عکاس حیات وحش به اینانلو در دفاع از سریال پایتخت/ مردم دیگر حیوان خونی را در زیر پای شما برنمیتابند

    نامه سرگشاده ی محمد تاجران به اینانلو؛ یادی از عباثی که یادش داغ بود/ وبلاگی میهمان

    غیرت، توصیه اسماعیل میرفخرایی برای آنان که پشت صحنه بدنبال کباب کردن گوشت شکارند!

    مناظره شکار/ فیلم

    مناظره تلویزیونی شکار/ تصویری

    رسانه ملی و آگهی رپرتاژ شکارچی پیر/ باز هم اینانلو خود را کارشناس خواند و منتقدان را به باد تمسخر گرفت

    ناصر کرمی هم تایید کرد اینانلو دروغ گفته است!

    اپورتونیست‌های زیست محیطی و شنگول و منگول وارونه!/ ادامه عکس العمل ها به دروغ گویی های شکارچی پیر

    باز هم خداوند این کشور را از دروغ و خشکسالی دور نگه دارد!/ در ادامه دروغ گویی های شکارچی پیر

    خوش خدمتی مجری نچسب «ورزش و مردم» به دروغگویی اینانلو/ مزاح کودکانه شفیع و اینانلو با «یوزپلنگ پلو»!

    آرش نورآقایی: آرام شویم!

    چقدر تو بزرگواری مَرد!/ خداحافظی ایده پرداز اصلی درج نشان یوز بر پیراهن تیم ملی بعد از دروغ شکارچی

    دروغ رسمی شکارچی پیر در برنامه فوتبالی ۹۰/ سوء استفاده علنی از نا آگاهی هوامل برنامه ۹۰

    سقوط آزاد «محمدعلی اینانلو» با دروغ شاخدار در برنامه نود! + اسناد

    شکارچی پیر به وقت عذرخواهی نیز پر مدعاست!

    حساسیت شکارچی خون ریز به بوی خون!/ پرده برداری شکارچی پیر از خوی ددمنشانه کشتن برای انتقام

    پاسخ دکتر فاضل به گستاخی های شکارچی پیر/ دشنه شکارچی و مدرسه دخترانه من!

    پاسخ گستاخانه شکارچی پیر به دکتر فاضل/ ما داریم اخته می‌شویم!

    خودبزرگ بینی شکارچی پیر با بیان نمایشی اقدامات خیر احتمالی/ استفاده از کارهای خیر به عنوان چماق!

    دلبری یک کارشناس از مرد سبیل کلفت و خشن!

    شکارچی پیر از «شرف ایرانیان» چه می داند؟/ تیغ و زنگی

    از «اینانلو»یی که می‌شناختیم تا «اینانلو»یی که نمی‌شناسیم!

    سرزمین‌مان را دوست داریم؛ پاسخی به محمد علی اینانلو

    می توانم ۱۰۰ یوز به مسوولان نشان بدهم!/ ادامه ادعاهای طنزگونه در رسانه های رسمی

    دفاع از شکار در غیاب مخالفان شکار در مقر سازمان حفاظت محیط زیست!/ برای حفاظت حیوانات باید آنها را به خاک و خون کشید

     آقای اینانلو، شفاف پاسخ دهید: شکارچی هستید یا طرفدار طبیعت؟!

  • گم شدن دو شکارچی در سد کرج

    http://media.isna.ir/content/1409653561301_isna-9.jpg/4

    دیده بان حقوق حیوانات: سخنگوی سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر از نجات دو شکارچی گرفتار در سد کرج خبر داد.

    حسین درخشان در گفت‌وگو با ایسنا در تشریح جزئیات این خبر گفت: در ساعت 20 شب گذشته (سه شنبه) از طریق تماس مردمی با مرکز فوریت‌های امدادی 112، امدادگران پایگاه چالوس در جریان گرفتار شدن دو تن قرار گرفتند.

    وی با بیان اینکه بلافاصله دو تیم جستجو به ضلع شرقی سد کرج واقع در محور کرج چالوس اعزام شدند گفت: امدادگران پس از ساعت‌ها توانستند دو شکارچی گرفتار در محل را بیابند.

    سخنگوی سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر با بیان اینکه این دو شکارچی به دلیل تاریکی هوا راه خود را گم کرده بودند، گفت: سرانجام امدادگران این دو نفر را نجات دادند.

  • اعلام جرم دیده بان حقوق حیوانات نسبت به مرگ ۱۲۰ هزار زیستمند رودخانه سزار/ احتمال تخلیه عمدی اسید در رودخانه

    http://media.ana.ir//Uploaded/Image/13930631100155468528014.jpg

    دیده بان حقوق حیوانات: مدیر انجمن دیده‌بان حقوق حیوانات با بیان اینکه هنوز علت دقیق مرگ ۱۲۰ هزار زیستمند در رودخانه سزار استان لرستان مشخص نیست از اعلام جرم این انجمن نسبت به این موضوع خبر داد و گفت: این موضوع باید در سازمان محیط زیست کشور بررسی شود.
    شهرام امیر شریفی در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری آنا، با تایید این خبر که در روز چهارشنبه گذشته 60 هزار لیتر سود سوز آور در رودخانه سزار استان لرستان تخلیه شده است از اقدام جدی سمن‌های زیست محیطی کشور برای پیگیری حقیقت ماجرا خبر داد و گفت: برای کشف حقیقت ماجرا چند تن از کارشناسان اکنون به این استان رفته‌اند و به زودی نتیجه تحقیقات آنان اعلام خواهد شد.

    با بروز این حادثه رئیس اداره نظارت و پایش اداره کل حفاظت از محیط‌زیست لرستان اعلام کرد که این قطار 7 واگن داشته که یک واگن آن به‌طور کامل در رودخانه تخلیه شده و هیدروکسید سدیم موجود در دو واگن دیگر هم به داخل رودخانه نشت کرده است. با این وجود گمانه‌زنی برخی از کارشناسان و گزارش‌های حاشیه‌ای که به خبرگزاری آنا رسیده حاکی از آن است که به علت وزن بالای واگن‌ها شرکت راه آهن برای خروج آنها از آب رودخانه اسید را عمدا در آب تخلیه کرده است.

    شریفی در این خصوص می‌گوید: هنوز اطلاعات دقیقی در این خصوص وجود ندارد و تا زمانی که تحقیق کارشناسان ما در منطقه به پایان نرسد نمی‌توانیم به طور دقیق بگوییم که واگن اسید خود به خود در آب تخلیه شده یا اینکه آن را تخلیه کرده‌اند. اما از آنجا که طبق اعلام سازمان محیط زیست استان لرستان 120هزار زیستمند ارزشمند از بین رفته است این اتفاق دیگر مانند مرگ ماهیان سد فشافویه فراموش نخواهد شد.

    مدیر انجمن دیده‌بان حقوق حیوانات از تشکیل جلسات متعدد با چندین حقوقدان خبر داد و گفت: کشتار هر کدام از این آبزیان جریمه داشته و بر همین اساس با مشخص شدن میزان دقیق کشتار و تخلف ما نسبت به این فاجعه اقدام خواهیم کرد. از آنجا که کشتار جمعی صورت گرفته است و بررسی این موضوع در مورد انسان در شورای عالی امنیت ملی پیگیری می‌شود. بنابراین بررسی از بین رفتن 120 هزار زیستمند رودخانه سزار نیز باید در سازمان محیط زیست کشور صورت گیرد.

  • داستان مرگ گوزن زرد در ابهام باقی ماند؛ مدرکی که تاکسیدرمی شد

    داستان مرگ گوزن زرد در ابهام باقی ماند؛ مدرکی که تاکسیدرمی شد

    Animal-Rights-Watch-ARW-7935

    دیده بان حقوق حیوانات: لاشه گوزن زرد خالداری که امرداد ماه سال جاری در باغ وحش کاسیت خرم آباد جان داده بود تاکسیدرمی شد تا این مدرک قابل بررسی درباره این حادثه به جای رفع ابهام در موزه‌های تاریخ طبیعی محیط زیست جای گیرد.

    به گزارش ایسکانیوز روی بدن این گوزن زرد جای سوراخی بود که به باور بعضی کارشناس‌ها بر اثر اصابت گلوله ایجاد شده بود. این گوزن زرد خال‌دار توسط اداره محیط زیست لرستان به عنوان امانت به باغ وحش کاسیت خرم آباد که تحت نظر دانشگاه علوم پزشکی لرستان است.

    اینکه یک گوزن در باغ وحشی که در مناطق کوهستانی شهر خرم آباد قرار دارد با شلیک گلوله کشته شده باشد آنقدر مساله مهمی بود که لاشه جانور برای بررسی بیشتر به تهران فرستاده شد. هرچند مسوولان دانشگاه علوم پزشکی لرستان پیش از آن روده این گوزن را از بدن آن خارج کرده بودند.

    سازمان محیط زیست پس از بررسی لاشه اعلام کرد که سوراخ روی بدن گوزن که باعث مرگ او نیز شده ازبرخورد شاخ یک حیوان دیگر به وجود آمده است.

    اما ایمان معماریان که لاشه گوزن را دیده نظر دیگری می‌دهد: «چیزی که من از علائم بالینی گوزن مشاهده کردم و همچنین صحبتی که با دامپزشکی که معاینه روی گوزن را انجام داده بود کردم برای من ثابت کرد که سوراخ جای گلوله بوده است.»

    معماریان نظریه ورود شاخ یک حیوان دیگر به بدن این گوزن زرد را رد می‌کند: «شاخ سوراخ نمی‌کند بلکه وارد بدن می‌شود و مستقیم هم بیرون نمی‌آید و پاره‌گی به وجود می‌آورد. به علاوه ضربه شاخ به نخاع نمی‌رسد در حالی که این گوزن از ضایعه نخاعی فلج شده بود.»

    مدیر روابط عمومی محیط زیست استان لرستان هم از مشاهدات همکارانش صحبت میکند: «چیزی که همکاران ما دیده بودند جای گلوله بوده است. شاید شکلی از لاپوشانی انجام شده است. مسوول باغ وحش تصویر رادیولوژی را به ما نشان داده است. این تصویر نشان می‌دهد که گلوله‌ای در کار نبوده اما در اینکه این تصویر واقعا مربوط به این گوزن باشد جای تردید است.»

    این گوزن زرد خالدار در منزل شخصی یک شهروند دوستدار محیط زیست تاکسیدرمی شد. آقای حسینی، شهروند دوستدار محیط زیست، بارها با هزینه از وقت و بودجه شخصی حیوانات را برای اداره محیط زیست تاکسیدرمی کرده است.
    این گوزن زرد خالدار در منزل شخصی یک شهروند دوستدار محیط زیست تاکسیدرمی شد. آقای حسینی، شهروند دوستدار محیط زیست، بارها با هزینه از وقت و بودجه شخصی حیوانات را برای اداره محیط زیست تاکسیدرمی کرده است.

    gavazn2

    gavazn3

  • در رخدادی تحسین بر انگیز ماموران برای حفاظت از پرندگان مهاجر در فریدونکنار مستقر شدند

    در رخدادی تحسین بر انگیز ماموران برای حفاظت از پرندگان مهاجر در فریدونکنار مستقر شدند

    Animal-Rights-Watch-ARW-7933

    دیده بان حقوق حیوانات: بیش از 70 مامور یگان حفاظت محیط زیست مازندران از چهارشنبه برای جمع آوری دام های هوایی شکار پرندگان مهاجر عازم منطقه فریدونکنار شدند.

    فرمانده یگان حفاظت محیط زیست مازندران در این باره به ایرنا گفت: اکنون ماموران در اداره محیط زیست بابلسر مستقر هستند و هنوز اقدامی صورت نگرفته است.

    مسلم آهنگری افزود: حدود 150 شکارچی با سلاح های خود برای صید پرندگان مهاجر در کنار دام های هوایی ایستاده اند.

    وی با اشاره به این که مهاجرت پرندگان وحشی با هدف زمستان گذرانی به استان مازندران آغاز شده است، اظهار کرد: شکار پرندگان با دام هوایی ممنوع بوده و این موضوع چندین بار به آنان اطلاع رسانی شده است.

    آهنگری با اشاره به این که شکار و صید پرندگان به صورت سنتی مشکلی ندارد، افزود: شماری از شکارچیان با استفاده از دام هوایی در حاشیه تالاب فریدونکنار اقدام به صید می کنند که این اقدام غیر قانونی است.

    وجود حدود یکصد واحد آب بندان به مساحت بیش از 500 هکتار و همچنین دو هزار و 500 هکتار تالاب در آمل و محمودآباد، این منطقه را به یکی از قطب های مهم مهاجرت گونه های مختلف پرندگان آبزی و کنار آبزی در کشور تبدیل کرده است.

    همه ساله با آغاز فصل سرما ده ها هزار قطعه پرنده مهاجر آبزی و کنار آبزی در قالب70 گونه از نیمکره شمالی بویژه سیبری وارد تالاب های این منطقه می شوند.

    امسال گونه های با ارزش «خوتکا» به عنوان پیشقراول مهاجرت زمستانه پرندگان مناطق سردسیری وارد تالاب ها و آببندان های آمل و محمودآباد شده اند و لانه سازی را آغاز کرده اند.

    پارسال حدود 200 هزار قطعه انواع پرندگان مهاجر شامل انواع مرغابی، چنگر، غاز، خوتکا و حواصیل و غوا برای زمستان گذرانی به تالاب ها، آب بندانها و آبگیرهای این شهرستان ها کوچ کرده بودند.

    بعضی از این پرندگان در فهرست جهانی گونه های در معرض خطر انقراض قرار دارند که دُرنای سیبری، خروس کولی، قوی فریادکش و کنگ، عروس غاز و پلیکان خاکستری از جمله آنها هستند.

    _______________________

    فریدونکنار: از کشتن گونه های در معرض تهدید جهانی با حشره کش تا فروش تاکسیدرمی آنها/ تصویری

    بازار پرندگان وحشی دامگاهی در فریدونکنار/ تصویری

    برگزاری جلسه ساماندهی و کنترل وضعیت شکار و صید در دامگاه های منطقه فریدونکنار

    خرید و فروش علنی پرندگان وحشی در فریدونکنار/ تصویری

    احداث اولین برج پرنده نگری ایران در فریدونکنار/ آگاه‌سازی جامعه محلی برای حفاظت از «امید»

    آغاز کشتار میهمانان در فریدونکنار/ فرود 2000 پرنده مهاجر در زمینهای کشاورزی

    باغ پرندگان در پارک لاله شهر فریدونکنار/ تصویری

    فاجعه سالیانه در فریدونکنار؛ نسل پرندگان مهاجر فریدون‌کنار و سرخ‌رود در خطر است

    تنهاترین پرنده ایران

    دامگاه فریدونکنار‍، قتلگاه میلیونی پرندگان مهاجر

    شکار ناموفق آخرین درنای سیبری ایران/ زندگی امید با شانس، محیط زیست به دنبال احیای شیر و ببر

    شیوه‌ای ایرانی برای صید پرندگان؛ خیانت اردک!

    حراج فلامینگو به قیمت ۵ هزار تومان در جاده‌های فریدون کنار! / تصویر

    دوما (دامگاه پرندگان وحشی)/ تصویری

    بازار پرندگان وحشی دامگاهی در فریدونکنار/ تصویری

    خیانت اردک؛ شیوه‌ای ایرانی برای صید+عکس

    جایگزین‌کردن طبیعت‌گردی به جای شکار

    آغاز کشتار میهمانان در فریدونکنار/ فرود ۲۰۰۰ پرنده مهاجر در زمینهای کشاورزی

    امید به طبیعت ایران بازگشت/ میهمان تنهای شمالی در دامگاه

    قوهای مهاجر شالیزارهای سرخ‌رود/ تصویری

    فرود ۳۰۰۰ قو در سرخ‌رود مازندران

    تنهاترین پرنده ایران

    تنها پرواز می کند اما امید ها را ناامید نمی کند

    ۲۷ تن ذرت برای تغذیه قوهای سرخرود به اتمام رسید.آنها را فراموش نکنیم.

  • ادامه کشتار زنبورخوارها: بیش از 80 پرنده زنبورخوار در آذربایجان غربی کشته شدند/ تصویر

    ادامه کشتار زنبورخوارها: بیش از 80 پرنده زنبورخوار در آذربایجان غربی کشته شدند/ تصویر

    Animal-Rights-Watch-ARW-7932

    دیده بان حقوق حیوانات: رییس اداره حفاظت محیط زیست اشنویه روز سه شنبه به ایرنا گفت: این حادثه در اطراف روستای ‘دوربه’ از توابع بخش مرکزی این شهرستان به وقوع پیوسته که برای کشتن پرندگان از تفنگ شکاری استفاده شده است.

    علیرضا بقالی گفت: با اطلاع تعدادی از ساکنان این روستا، اداره محیط زیست در جریان این امر قرار گرفت و تحقیقات برای شناسایی عاملان این حادثه اکنون در جریان است.

    وی اضافه کرد: در گفت و گو با شماری از روستاییان، آنها زنبوردارانی که در حاشیه این روستا وجود دارند را به دلیل زیانی که این پرنده ها به کندوهای عسل آنها وارد می کنند عامل این حادثه عنوان کرده اند.

    بقالی گفت: زنبورداران نیز روستاییان را عامل کشتار این پرنده ها دانسته و عنوان می کنند که آنها به دلیل نارضایتی از حضور کندوهای آنان در حاشیه روستایشان این اقدام را انجام داده و آن را به گردن آنها انداخته اند.

    روستای دوربه در محور ارومیه به اشنویه در 70 کیلومتری مرکز استان آذربایجان غربی واقع شده است.

    در حادثه مشابهی نیز که اخیرا در اطراف یکی از روستاهای ارومیه به وقوع پیوست حدود 500 قطعه از این نوع پرنده براثر مسمومیت از بین رفتند.

    زنبورخوار پرنده ای از خانوادهٔ زنبورخواران است که طول بدنشان به ۲۷ تا ۲۹ سانتی متر می رسد و معمولا از حشرات بویژه زنبور، زنبور وحشی و زنبور سرخ تغذیه می کند.

    __________________________

    مسمومیت و مرگ 500 پرنده زنبورخوار توسط کندو داران در ارومیه/ تصویر

    ا مسموم کنندگان زنبورخوارها برخورد می شود/ شهروندان ايلامي مراقب پرندگان مهاجر باشند

     

  • آگهی همشهری برای خاطرات کشتارچی معروف/ تصویری

    دیده بان حقوق حیوانات: «22 سال پیش وقتی صفحه ای به نام محیط زیست را در روزنامه همشهری گشودیم. اطلاعات ما در خصوص این مقوله بسیار ناچیز بود .اما وقتی نخستین دغدغه ها به زبان ساده در همشهری انتشار یافت بسیاری از کارشناسان محیط زیست به کمک ما آمدند و فرهنگ سازی در حوزه محیط زیست که به طور روز افزون دچار چالش بود به یک ضرورت حیاتی تبدیل شد».

    به گزارش زیست بوم، این حرف ها را اسماعیل عباسی روزنامه نگار پیشکسوت چندی پیش در گفتگویی با نیکی آزاد به زبان آورده بود. روزنامه ای که از آن به عنوان پیشرو در توجه به محیط زیست ایران یاد می شود حالا چند روزی است به اتهام بی توجهی به محیط زیست بین علاقمندان شماتت می شود.

    داستان از انتشار آگهی فروش یک کتاب در صفحه نخست ویژه نامه همشهری گلستان آغاز شد. کتاب « طبیعت گردی، شکار و تیراندازی» که در این آگهی عنوان شده «رحلی نفیس با کاغذ گلاسه و تمام رنگی» است و به موضوعات دانستنی های مهم پزشکی برای مقابله با حوادث و عوامل طبیعی، جانورشناسی پستانداران و پرندگان حائز اهمیت در ایران، فنون رانندگی با ماشین های بیابانی در شرایط مختلف و رف مشکلات فنی و اضطراری آنها و …. اشاره دارد.

    اما بخش بزرگی از این کتاب البته به آلبوم شخصی نگارنده اختصاص یاقته که عکس هایی با پلنگ، گراز، قرقاول و دیگر گونه های شکار شده در آن منتشر شده است.

    اهل فن می دانند که شکارچیان و شکار دوستان برای کاستن از بار انتقاد رفتار خود، همیشه عناوینی مثل «طبیعت گردی»، «طبیعت شناسی» و … را در کنار عنوان مجلات و کتاب های خود می آورند تا به نوعی از زهر شکار کم کنند. ترفندی که به نظر موفق هم آمده است که تکرار می شود اما انتظار نمی رفت روزنامه همشهری صفحه نخست خود – ولو ویژه نامه استانی- را به آگهی این کتاب و تصویری از صفحات شکار اختصاص بدهد.

    درک این موضوع که حیات روزنامه ها از گرفتن آگهی می گذرد دشوار نیست اما آیا هر آگهی را می توان منتشر کرد؟ آیا روزنامه ای که داعیه دار جریان سازی در عرصه محیط زیست نوشتاری است می تواند به بهانه جلب آگهی صفحه نخست خود را به کسانی بفروشد که شکار را ترویج می دهند؟ اصلاً چیزی برای شکار هم مانده است که اسلحه شناسی و رموز شکار با اسلحه و تیراندازی به حیوانات را آموزش دهیم!؟وقتی این همه طبیعت ایران زیر فشار کُشنده تخریب های روز افزون است و شکار پلنگ و خرس و جوجه تیغی و روباه در آن خوراک هر روزه گوشی های همراه است و جنگل را برای یک جوجه کباب آتش می زنند و الاغ را با پُتک می کشند، تبلیغی از این دست کمک به طبیعت و محیط زیست است یا راه و چاه نشان دادن برای نابودی بیشتر آن؟!

    جنگ و ستیز محیط بانان غیور با شکارچیانی که اسلحه به دست به مارمولک و سنجاب هم رحم نمی کنند تیتر هر روز رسانه هاست، جنگی تمام عیار که اخبار زخمی شدن محیط بانان و آتش زدن پاسگاه محیط بانی با کوکتل مولوتف!! در آن از فرط تکرار نخ نما شده است. در چنین عرصه ای که موجودی حیاتی آن شیب نزولی اش را طی می کند چه جای تبلیغ و ترویج کتاب و مجله شکار است؟ دستکم از روزنامه ای پرتیراژ که سالهاست به محیط زیست توجه ویژه نشان می دهد انتظار می رود هیزمی بر این آتش نگذارد و خون به جگر علاقمندان محیط زیست نکند.

    باور اینکه مجموعه عریض و طویل همشهری چنان گرفتار عدد و رقم هایی از این دست شده باشد که روزنامه پرتیراژش به تبلیغ شکار بپردازد آسان نیست و انتظار می رود نظارتی درست و دقیق بر عملکرد آن بخصوص در شهرستان ها صورت گیرد و پاسخی شایسته به افکار عمومی در این خصوص داده شود.

  • پناهگاه حیات وحش یا کشتارگاه حیات وحش؟ خبری صحیح یا غلط؟

    دیده بان حقوق حیوانات: پس از انتشار اخبار واگذاری برخی پناهگاه های حیات وحش به شکارچیان و تلاش برای تبدیل پناهگاه حیات وحش به کشتارگاه حیات وحش مسوولان خراسان رضوی در تماس تلفنی خبرنگار دیده بان خبر را به کل تکذیب کرده و قول انتشار تکذیبیه رسمی دادند، اما بد نیست تا انتشار تکذیبیه مورد اشاره، اصل خبر را فارغ از صحت شنجی بررسی کنیم.

    به گزارش «تابناک»، هر چه در آغاز دولت یازدهم مسئولان محیط زیست از ضرورت توقف شکار برای حفظ گونه‌های جانوری کشور گفتند، نشست کارشناسی برگزار کردند و وعده دادند، اکنون در سکوت ایشان، اخباری به گوش می‌رسد که ۱۸۰درجه متفاوت است!

    در شرایطی که شکار بی‌رویه، خشکسالی، آسیب‌های وارده به زیستگاه‌ها و مشکلات متعدد در سال های اخیر، موجب کاهش گونه‌های جانوری کشور شده و سایه انقراض را بر سر برخی گونه‌های منحصربفرد گسترده‌تر از پیش کرده، خبر واگذاری برخی مناطق ویژه محیط زیستی به شکارچیان، حکم شوکی بی‌سابقه دارد که نمی‌توان آن را ندید گرفت.

    این خبر را دیده‌بان حیات وحش و محیط زیست ایران منتشر کرد و در توضیح آن نوشت: «از چندی قبل، مذاکراتی مبنی بر واگذای بلندمدت تعدادی از مناطق چهارگانه محیط زیست از جمله «پناهگاه حیات وحش حیدری» نیشابور و «منطقه حفاظت شده ارس سیستان» (هزار مسجد) در شهرستان کلات به یک شرکت برگزارکننده تورهای شکار انجام شده است و این مذاکرات در حال حاضر مراحل پایانی خود را طی می‌کند».

    بر پایه این گزارش، قرار است این قرارداد پانزده ساله بسته شده و در قالب آن، حفاظت و بهره برداری از منطقه ـ به شکل صدور پروانه ویژه شکار برای شکارچیان داخلی و خارجی ـ به شرکت برگزار کننده تورهای شکار واگذار شود؛ حال آنکه وجود خالص‌ترین‌نژاد قوچ اوریال در منطقه، موجب شده که چند دهه پیشتر، این منطقه در شمار مناطق حفاظت شده کشور قرار گیرد.

    این قرارداد که احتمالا در ازای دریافت مبالغی هنگفت بسته خواهد شد، از یک سو تضاد آشکاری با وعده مسئولان سازمان محیط زیست برای توقف شکار دارد و از سوی دیگر، بر خلاف وظایف این سازمان به شمار می‌آید؛ وظایفی که «حفاظت» آن به نام سازمان حفاظت از محیط زیست سنجاق شده و اکنون قرار است به ازای دریافت مبالغی، برون سپاری شود!

    شاید اگر این برون سپاری برای حفاظت بهتر از حیات وحش رقم می‌خورد، توجیه شدنی بود؛ اما وقتی می‌بینیم به ازای دریافت مبالغی، قرار است منطقه حفاظت شده و پناهگاه حیات وحش به شکارچیان (بخوانید شرکتی که تور شکار برگزار می‌کند و در ازای دریافت مبالغی هنگفت از شکارچیان داخلی و خارجی، گونه‌های حفاظت شده را جلو لوله تفنگ‌هایشان قرار می‌دهد!) واگذار شود، هیچ حسن نیتی در این کار نمی‌توان دید.

    شاهین شفیعی، فعال محیط زیست در این باره به «تابناک» گفت: خدای ناکرده نمی خواهم به کسی انگ و برچسب بزنم، ولی اخبار و شواهد حکایت از آن دارند که قرار است منطقه منحصربفرد پناهگاه حیدری در بخش سرولایت (حدود هفتاد کیلومتری شمال غربی نیشابور) در قالب قراردادی به یک شرکت واگذار شود که در شکار تروفه فعالیت دارد و این موضوع نگرانی‌های بسیاری همراه آورده است.

    وی افزود: در بخش‌هایی که سخن از واگذاری شان مطرح می‌شود، گونه قوچ منحصربفرد اوریال زندگی می‌کنند که جذابیت شکارشان به حدی بالاست که از دیرباز شمار بسیاری حاضرند برای دریافت پروانه شکارشان، مبالغ گزافی بپردازند و به نظر همین، موجبات تصمیمات عجیب برای این پهنه ویژه چند ده هزار هکتاری را رقم زده است.

    این دوستدار محیط زیست در ادامه، گونه‌های شاخص گیاهی منطقه را از دیگر جذابیت‌های پناهگاه حیدری خواند و گفت: جز در تپه ماهوری‌های این منطقه، تقریبا از درخت‌های اُرس در دیگر نقاط پیرامون بینالود نشانی یافت نمی‌شود، ولی به رغم همه این جذابیت‌ها، گویا مسئولان ترجیح داده‌اند آخرین راه درآمدزایی از پناهگاه را برگزینند، وگرنه می‌شود اکوتوریسم منطقه را فعال و با جذب گردشگر، مشکلات مالی را مرتفع کرد.

    شفیعی افزود: هم اکنون دو پاسگاه محیط بانی و کمتر از انگشتان دو دست، محیط‌بان، حفاظت از این منطقه وسیع را عهده دارند و عجیب است که تأمین حقوق، مزایا و اضافه کاری همین تعداد اینقدر دشوار باشد که واگذاری در دستور کار قرار گیرد، ولی مشکل بزرگ‌تر هنگامی آشکار می‌شود که در این نکته بیندیشیم که براستی با کشتن گونه‌های حفاظت شده منطقه، پناهگاه تا چه زمانی باقی خواهد ماند؟ تا چند سال می‌توان قوچ‌های منطقه را به شکارچیان فروخت و متوقع بود «پناهگاه» حیات وحش حفظ شود؟ کدام حیات وحش؟!

  • مرگ بر محیط بان! نقدی بر یک عکس و یک فرهنگ/ تصویر

    مرگ بر محیط بان! نقدی بر یک عکس و یک فرهنگ/ تصویر

    دیده بان حقوق حیوانات: این روزها تصویری در گروه های مجازی دست به دست می شود که مایه خجالت هر ایرانی است. تابلوی یکی از مناطق حفاظت شده تحت اختیار سازمان حفاظت محیط زیست که آماج گلوله تفنگ به دستان و ولگردان طبیعت کشور شده است و تاسف بار تر اینکه کشتارچیان به همین حد هم بسنده نکرده اند و با وقاحت تمام  بر روی تابلو عبارت «مرگ بر محیط بان» را هم نوشته اند!

    ده سوراخ و یک جمله مرگ بار بر تن تابلوی یک ارگان دولتی (که طبق قانون صدمه زدن به آن مستوجب جرایم بسیار سنگین است.) تنها بخشی از فرهنگ کشتارچیانی را نمایش می دهد که «تئوریسین کشتار» در رسانه ها برایشان تبلیغ می کند و همواره در تلاش است تا آنها را مظلومانی قانون مدار و طبیعت شناس و حافظ محیط و زیستمندانش جلوه دهد. «تئوریسین کشتار» مکرر ادعا می کرد و می کند کشتارچیان عالِم ترین حافظان محیط زیست هستند؛ اما هنگام عیب یابی، همین حافظان عالِم را در صورت عدم صدور جواز شکار، خطری برای جان محیط بانان معرفی می کند. این ادعا که در صورت عدم صدور مجوز به ظن آقایان «شکارچی قانون مدار» به «شکارکش» تبدیل می شود، نه تنها نشان از منش والای کشتارچیان ندارد، بلکه بیش از هر چیز اعتراف صریح یک شکارچی پیر است بر اینکه کشتارچی در هر حال می کشد، خواه مجوز بدهید خواه نه!

    در سال های اخیر، یکی از توجیهات مضحک طرفداران کشتار در رسانه ها این بوده که بالا بردن جرایم کشتار، جان محیط بانان را به خطر می اندازد و عدم صدور مجوز کشتار، کشتارچیان قانون مدار را به حیطه تخلف  روانه می کند. آیا خودنمایی فرهنگی و گردنکشی در برابر قانون از این بیشتر سراغ دارید؟!

    http://arw.ir/wp-content/uploads/2013/08/Animal-Rights-Watch-ARW-6363.jpg

    پیش تر و در مطلبی در مورد تخریب تابلوهای محیط زیست با گلوله و اسپری نوشته بودیم که «آیا در ۱۲ سال مدرسه، مسجد محل، فروشگاه مهمات شکار، دفتر ثبت مالکیت خودرو و یا در خانه ایرانی ها جایی برای شرح این تخلف هست؟» و آیا اصولا آموزش لازم و کافی به عنوان پیش نیاز حمل سلاح به تفنگ داران ارایه می شود؟! در مطلبی دیگر نیز نوشته بودیم که آیا تفنگ داران از حداقل های سلامت روانی برخوردارند ولزوم نظارت حداقلی بر سلامت روان تفنگ به دستان  را تذکر داده بودیم. جالب اینکه «تئوریسین کشتار» در دفاع از کشتارچیان و تئوری سازی برای کشتار چنان شیپور را وارونه می نوازد که فراموش می کند به جای احساساتی خواندن حامیان حیوانات و مقایسه دنیای ذهنی آنها با دنیای کارتون های پلنگ صورتی، عاقلانه تر است کشتارچی تفنگ به دستی را احساساتی بخواند که غیرتی می شود و مزاحم همسرش را با گلوله می کشد، در مشکلات خانوادگی با اسلحه شکاری پدر و مادرش را می کشد، وقتی پدرش برایش ماشین نمی خرد، مادر را با گلوله شکار می کند، از فرط منطقی بودن(!) اعتیاد پسرش را با گلوله و مرگ درمان می کند، به خاطر اختلاف در شکل برگزاری مراسم ختم با شلیک سلاح شکاری منطقش را به رخ می کشد، سارق دامداری را با شلیک گلوله منجر به مرگ دفع می کند، به خاطر اختلافات خواهرزاده خود را می کشد، هنگام شوخی با اسلحه شکاری دخترخاله خود را می کشد، پلیسی که برای نجات جانش اقدام می کند را با گلوله می کشد، سر همسر 62 ساله اش را با اسلحه متلاشی می کند، در درگیری خیابانی وسط شهربا اسلحه شکاری قدرت نمایی می کند، به صورت ناخواسته گلوله ای از سلاحش خارج می شود و هم رکابش را می کشد، رییس یک پارک ملی را به گلوله می بندد، روی محیط بان اسلحه می کشد، با گلوله بر تن محیط بان یادگاری می نویسد، صورت محیط بان را آماج ساچمه های سربی قرار می دهد، بر سر شکار در ملک خصوصی مالک را می کشد، با سهل انگاری دختر شش ساله اش را می کشد، به خاطر شنا کردن قتل انجام می دهد،یا به ضابط رسمی قضایی 58 ساچمه عیدی می دهد.

     

    http://arw.ir/wp-content/uploads/2013/07/Animal-Rights-Watch-ARW-6324.jpg

    __________________________

    E.P و RZ چگونه شخصیت هایی دارند؟!/ تصویر

    عاقبت تابلوی هنری E.P و RZ/ تصویری

    جولان شکارچیان بدون حداقل صلاحیت روانی در کشور؛ قتل پدر و مادر با اسلحه شکاری!

    جنایت شکارچی احساساتی با اسلحه شکاری: قتل عروس با شلیک خواهر شوهر/ جولان شکارچیان بدون حداقل صلاحیت روانی در کشور

    قتل با اسلحه شکاری توسط نگهبان دامداری/ آیا تفنگداران صلاحیت نگهداری تفنگ دارند؟!

    آیا تفنگ به دستان روانی سالم دارند؟/ قتل خواهر زاده با سلاح ساچمه زن

    لزوم نظارت حداقلی بر سلامت روان تفنگ به دستان/ قتل مادر با اسلحه شکاری

    قتل دخترخاله با اسلحه شکاری/ آیا تفنگداران صلاحیت نگهداری تفنگ دارند؟!

    شهادت مامور پلیس با اسلحه شکاری/ تفنگ به دستانی که قاتلند!

    باز هم جنایات تفنگ به دستان: قتل مزاحم همسر با اسلحه شکاری!

    اسلحه شکاری باز هم بانی قتل شد/ آیا سلامت روانی مالکان سلاح شکاری مورد تایید است؟!

    شلیک با اسلحه شکاری در میدان قائمشهر!

    وقتی شکارچی شکارچی می کشد/ اسلحه های شکاری مسبب جنایات

    رئیس پارک ملی دنا توسط شکارچیان به گلوله بسته شد

    قتلی دیگر با اسلحه شکاری/ آیا تمام تفنگ داران فعلی صلاحیت نگهداری و حمل سلاح دارند؟

    دستگیری یک شکارچی با سه اسلحه!

    جزییات جدید پرونده حمله به محیط بان/ احتمال فلج شدن دست قربانی

    شکارچیان شلیک‌کننده به محیط بان دستگیر شدند

    یادگار شکارچیان بر تن محیط بان/ تصویری +۲۱

    وقتی شکارچی شکارچی می کشد/ اسلحه های شکاری مسبب جنایات

    رئیس پارک ملی دنا توسط شکارچیان به گلوله بسته شد

    آیا تفنگ به دستان روانی سالم دارند؟/ قتل خواهر زاده با سلاح ساچمه زنی

    شلیک شکارچی به صورت محیط بان در مازندران/ شکارچی در زندان و محیط بان در بیمارستان

    در مزرعه ذرت رخ داد: قتل به دست شکارچی های جانی/ سلاح شکاری بلای جان حیوان و انسان

    اسلحه شکاری در دست مجنونین/ پدری با اسلحه شکاری دخترش‌ را کشت و خودکشی کرد!

    نشانه روی سلاح شکاری رو به محیط بانان: دو کشتارچی با تهدید اسلحه گریختند

    باز هم قتل نفس به دست شکارچیان: جنایت در باغ «پاراقشلاق»

    کشتی‌گیر متهم به قتل با اسلحه شکاری تسلیم شد

    متلاشی کردن جمجمه همسر با اسلحه شکاری

    قتل پسر معتاد به دست پدر با اسلحه شکاری

    ضرب و شتم محیط بان پارک ملی توسط شکارچیان/ ورود اراذل و اوباش به مناطق حفاظت شده

    قتل یک محیط بان دیگر به دست شکارچی/ محیط بان عبداله یاری در اثر تیراندازی شکارچیان متخلف به شهادت رسید

    جنایت تفنگ داران در آغاز سال: ۵۸ ساچمه در شکم محیط بان پارک ملی گلستان

    محیط بان: زندگی در هراس/ کشتارچیان محیط بانان را مسخره می کنند!

    روز محیط بان را تبریک نمی گوییم!

    اسلحه‌ای که مجوز دفاع از خود محیط‌ بان را ندارد

    یاوران طبیعت با نثار خون خود مردانه درخشیدند/ ادامه عکس العمل ها به رفتار کشتارچیان قاتل

    میرسنجری: یاری قربانی مدیریت غیر اصولی شکار شد/ شکارچی جانگیر است.

    جزئیات عملیات شبانه برای دستگیری قاتلان محیط‌بان

    دختر پنج ساله ایلامی با اسلحه شکاری مادرش را کشت

    مسئولیت عواقب صدور مجوز سلاح شکاری به عهده مسئولان است

    جزییات شهادت ۴ محیط بان در کردستان

    شهادت یک محیط بان دیگر، صابر الله داد

    شهادت محیط بان به دست شکارچی جانی

    شکار محیط بانان، جنایت تفنگداران

    دستگیری و هلاکت قاتلان یک محیط‌ بان

    مرگ شکارچی با اسلحه غیر مجاز

    هلاکت قاتل ۴ مامور منابع طبیعی

  • باز هم شکارچیان به محیط بانان شلیک کردند!

    باز هم شکارچیان به محیط بانان شلیک کردند!

    دیده بان حقوق حیوانات: بامداد روز گذشته نیروهای یگان محیط زیست پارک ملی بمو متوجه حضور ۴ شکارچی غیرمجاز مجهز به سلاح و ادوات شکار درون پارک شدند.

    به گزارش «تابناک»، محیط بانان به تعقیب متخلفین پرداختند و پس از چندین ساعت تعقیب و گریز در کوه، شکارچیان اقدام به تیراتدازی به سوی مامورین نمودند.

    شکارچیان با اسلحه جنگی دو نوبت محیط بانان را به رگبار بستند که بر اثر آن محیط بان نصرت دهقان (رئیس پارک ملی بمو) از ناحیه پای چپ مورد اصابت گلوله قرار گرفت و محیط بان علیرضا جعفری از ناحیه پای چپ و سر و گردن بر اثر پرتاب سنگ ریزه های ناشی از برخورد گلوله ها به زمین به شدت آسیب دید.

    شکارچیان غیرمجاز پس از این حادثه با استفاده از تاریکی شب متواری شده و از منطقه گریختند.

    هر دو محیط بان پس از مجروح شدن توسط سایر نیروها به خارج از منطقه و سپس به بیمارستانی در شهر شیراز منتقل شدند.

    محیط بان نصرت دهقان که از ناحیه پای چپ نزدیک زانون هدف گلوله قرار گرفته است عصر روز گذشته تحت عمل جراحی قرار گرفت.

    دیده بان محیط زیست و حیات وحش ایران افزود: با توجه به خروج گلوله از پای محیط بان دهقان نوع اسلحه قابل تشخیص نیست اما با توجه به شلیک بصورت رگبار، مشخص است که شکارچیان از اسلحه خودکار جنگی استفاده کرده اند.

  • فریدونکنار: از کشتن گونه های در معرض تهدید جهانی با حشره کش تا فروش تاکسیدرمی آنها/ تصویری

    فریدونکنار: از کشتن گونه های در معرض تهدید جهانی با حشره کش تا فروش تاکسیدرمی آنها/ تصویری

    دیده بان حقوق حیوانات/ آرش حبیبی آزاد*: عقاب خالدار بزرگ (Great Spotted Eagle) یا عقاب تالابی از جمله گونه های در معرض تهدید جهانی است که تابستان ها در شمال روسیه و شمال شرق اروپا به سر برده و زمستان را در آب بندها و تالاب های می گذراند.
    این پرنده در رده آسیب پذیر (VU) فهرست قرمز سازمان جهانی حفاظت از محیط زیست (IUCN Red List) قرار دارد و از سوی سازمان حفاظت محیط زیست ایران نیز جزو گونه های حمایت شده است و شکار و صید آن به هر طریقی ممنوع است.
    هر سال در اواخر شهریور ماه اولین گروه عقاب های خالدار بزرگ وارد تالاب ها، آب بندها ، حاشیه رودخانه ها و نی زارهای شرق مازندران بخصوص تالاب های بین المللی فریدونکنار، میانکاله و سرخرود می شوند اما متاسفانه به جای حمایت و حفاظت با گلوله های شکارچیان و دام های صیادان جهت فروش یا تاکسی درمی مواجه می شوند.

    Animal-Rights-Watch-ARW-7924
    عکس از آرش حبیبی آزاد- شرق مازندران- سوادکوه – بیست و هفتم شهریور ماه 1393

    صیادان پس از صید زنده پرنده برای آنکه اثری از جای زخم یا گلوله روی بدن پرنده باقی نماند آن را به روش های دردناکی مانند استفاده از سموم حشره کش می کشند و سپس تاکسی درمی کرده و به بهای ناچیزی به مشتریان خود که اغلب از قبل سفارش داده اند می فروشند تا جسد بی جان پرندگان زیبا، کمیاب و در معرض تهدید، درگوشه ای از اطاق پذیرایی یا دفتر کار یا موزه تاریخ طبیعی خاک بخورد.

    البته معمولا تاکسی درمی شده این پرنده مستقیما به معرض فروش قرار نمی گیرد و وظیفه سفارش گرفتن گونه های کمیاب را همین دستفروشان یا فروشندگان صنایع دستی که جسد تاکسی درمی شده حیوانات اهلی یا پرندگان غیر حمایت شده را می فروشند بر عهده دارند.

    Animal-Rights-Watch-ARW-7925
    عکس از آقای منوچهر برون

    با وجود آن که طبق بند الف ماده 13 قانون شکار و صید شکار جانوران وحشی کمیاب و در معرض خطر انقراض بخصوص در مناطق حفاظت شده ای مانند تالاب بین المللی فریدونکنار با مجازات حبس و جزای نقدی روبروست اما به سبب فقدان ضمانت اجرایی دسترسی به زنده یا جسد این پرنده و سایر پرندگان مهاجر و کمیاب و حفاظت شده به سادگی در بازارهای غیر قانونی این منطقه امکان پذیر است.

    Animal-Rights-Watch-ARW-7926
    نمونه تاکسی درمی شده گونه ای عقاب که با دستمزد ناچیز 200 هزار تومانی تاکسی درمی می شود
    Animal-Rights-Watch-ARW-7927
    عقاب تالابی تاکسیدرمی شده در بین محموله کشف شده در قائمشهر

     * پرنده نگر

    ___________________

    برگزاری جلسه ساماندهی و کنترل وضعیت شکار و صید در دامگاه های منطقه فریدونکنار

    خرید و فروش علنی پرندگان وحشی در فریدونکنار/ تصویری

    احداث اولین برج پرنده نگری ایران در فریدونکنار/ آگاه‌سازی جامعه محلی برای حفاظت از «امید»

    آغاز کشتار میهمانان در فریدونکنار/ فرود 2000 پرنده مهاجر در زمینهای کشاورزی

    باغ پرندگان در پارک لاله شهر فریدونکنار/ تصویری

    فاجعه سالیانه در فریدونکنار؛ نسل پرندگان مهاجر فریدون‌کنار و سرخ‌رود در خطر است

    تنهاترین پرنده ایران

    دامگاه فریدونکنار‍، قتلگاه میلیونی پرندگان مهاجر

    شکار ناموفق آخرین درنای سیبری ایران/ زندگی امید با شانس، محیط زیست به دنبال احیای شیر و ببر

    شیوه‌ای ایرانی برای صید پرندگان؛ خیانت اردک!

    حراج فلامینگو به قیمت ۵ هزار تومان در جاده‌های فریدون کنار! / تصویر

    دوما (دامگاه پرندگان وحشی)/ تصویری

    بازار پرندگان وحشی دامگاهی در فریدونکنار/ تصویری

    خیانت اردک؛ شیوه‌ای ایرانی برای صید+عکس

    جایگزین‌کردن طبیعت‌گردی به جای شکار

    آغاز کشتار میهمانان در فریدونکنار/ فرود ۲۰۰۰ پرنده مهاجر در زمینهای کشاورزی

    امید به طبیعت ایران بازگشت/ میهمان تنهای شمالی در دامگاه

    قوهای مهاجر شالیزارهای سرخ‌رود/ تصویری

    فرود ۳۰۰۰ قو در سرخ‌رود مازندران

    تنهاترین پرنده ایران

    تنها پرواز می کند اما امید ها را ناامید نمی کند

    ۲۷ تن ذرت برای تغذیه قوهای سرخرود به اتمام رسید.آنها را فراموش نکنیم.