دیده بان حقوق حیوانات: در حالی که برای کنترل ازدیاد جمعیت حیوانات شهری، راه های غیر عامل، غیر تهاجمی و علمی موثر وجود دارد، پیمانکاران بدون توجه به اخلاق و علم روز به کشتن حیوانات شهری با انواع و اقسام روش ها مشغولند.
دیده بان حقوق حیوانات: در حالی که برای کنترل ازدیاد جمعیت حیوانات شهری، راه های غیر عامل، غیر تهاجمی و علمی موثر وجود دارد، پیمانکاران بدون توجه به اخلاق و علم روز به کشتن حیوانات شهری با انواع و اقسام روش ها مشغولند.
دیده بان حقوق حیوانات: معاون خدمات شهری شهردار زنجان جمعآوری حیوانات مزاحم از جمله سگهای ولگرد را از سطح خیابانهای شهر زنجان از اولویتهای شهرداری اعلام کرد.
علی محمدی در گفتوگو با خبرنگار فارس از فعالیت دو اکیپ در شهر زنجان برای جمعآوری سگهای ولگرد خبر داد و اظهار داشت: این اکیپها متشکل از یک میرشکار و ناظر است.
وی در پاسخ به سئوال خبرنگار فارس در مورد کشتن سگها در ملاء عام و جلوی چشم مردم گفت: شکار به هنگام روز انجام نمیشود و اگر موردی هم وجود داشته، اتفاقی بوده است.
معاون خدمات شهری شهردار زنجان شیوه فعلی معدومسازی را سریعترین شیوه با توجه به امکانات موجود اعلام کرد.
وی به تشکیل ستاد برفروبی در شهرداری زنجان اشاره و تصریح کرد: این ستاد خود را برای فصل زمستان آماده کرده است.
محمدی از افزایش 50 درصدی تجهیزات آماده شده در ستاد برفروبی خبر داد و گفت: بخشی از این تجهیزات از بخش خصوصی جمعآوری و بخشی از امکانات داخل مجموعه شهرداری فراهم شده است.
وی از پیگیری طرح تفکیک زباله از مبدأ در شهرداری خبر داد و اضافه کرد: شهرداری در حال انجام مذاکره با شرکتهایی است که توان اجرای این طرح را دارند، تا این طرح در موعد مقرر عملیاتی شود.
معاون خدمات شهری شهردار زنجان در پاسخ به سئوال خبرنگار فارس در مورد زمان اجرای طرح تفکیک زباله از مبدأ گفت: انشاءالله این طرح در سال آینده اجرا میشود.
________________________________
دیده بان حقوق حیوانات: مدت هاست که بحث حیوانات شهری در رسانه ها و مجامع گوناگون مطرح است و تا امروز نه دوستداران حیوانات راه حل معقولی برای مشکل افزایش جمعیت این حیوانات ارایه کرده اند و نه مسوولان شهری روش مناسب کنترلی اتخاذ کرده اند. در این گزارش موضوع حیوانات شهری از جهات مختلف بررسی شده و نهایتا بر اساس شرایط موجود و تجارب انجام شده داخلی و خارجی روش برخورد پیشنهادی ارایه می شود. دیده بان حقوق حیوانات برای کمک منطقی و علمی به ارگان های متولی کنترل حیوانات شهری با رعایت حقوق حیوانات و جلوگیری از هرگونه حیوان آزاری اعلام امادگی می کند.
علت یا معلول، مساله این است
شهری را مجسم کنید که شهروندانش عادت دارند از پنجره منازلشان آجر و سنگ به پایین پرتاب کنند. آمار سرهای شکسته مردمان شهر را مجسم کنید. عکس العمل شما هنگامی که ببینید مقامات چنین شهری آجر را به عنوان تهدید سلامت شهروندان شماتت میکنند چیست؟ و هنگامی که برای مبارزه با آجر وقت و مالشان را هزینه کنند چه؟
شهری یا ولگرد و موذی؟
مردم و مسوولان شهر آنها را موذی و ولگرد نام گذاشته اند؛ در صورتی که آنها نه اهل تفریح و ولگردیند و نه نیت موذیانه دارد. حیوانات شهری تنها به طبیعتشان عمل میکنند، طبیعتی که خالق در وجودشان به ودیعه نهاده و غریزه نامیده می شود. اگر ذره ای با طبیعت و شرایط زندگی حیوانات آشنا باشیم درک خواهیم کرد که تنها موجودی که توان «ولگردی» دارد بشر است! بجز بشر هیچ جانداری «ولگردی» نمی کند. هیچ رفتاری در زندگی حیوانات بیهوده نیست، از شکار کردن و جفت گیری تا غذا خوردن و استتار و رقص پیش از جفت گیری.
اگر منطقی رفتار کنیم، حیوانات شهری بدون هیچ تقابل آزارنده ای استفاده از شهر را با ما شریک خواهند بود.
موشهای کثیف، آدمهای تمیز
«آدمهای تمیز» تهرانی روزی ۶۰ تن زباله در جویهای آب میریزند[۱] و «موشهای کثیف» بخشی از آن را که طبیعتن قابل خوردن است به عنوان غذا مصرف میکنند. موشهای برای خوردن ساندویچ «فری کثیف» که در کیسه نایلونی پیچیده شده طراحی نشده اند، آدمهای تمیز هم برای خوردن مواد غذایی که به جوی آب سپرده شده. دانشمندان موشها را بسیار کثیف میدانند و داروهای آدمها را روی موشها آزمایش میکنند. ساندویچ و موش و پلاستیک در دستان بشر تمیز محسوب میشوند و در جوی آب کثیف با اینحال تمام جوی های شهر لبریز است از موش و پلاستیک و ساندویچ! جالب اینکه در چنین شرایطی همه موشها را مقصر می دانند، گویا اگر موشی نباشد و سگی و گربه ای، شهر پاکیزه خواهد بود!
موش های صد میلیارد ریالی!
گفته می شود یک عدد یک همراه با یازده عدد صفر: ۱۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ ریال هزینه سالانه مبارزه با موشهای تهران است! یعنی ده میلیارد تومان از مالیات آدمهای تمیز برای میهمانان چابک جویهای آب تهران، که جمعیتشان ۶ الی ۱۰ برابر جمعیت نفوس بر آورد شده. یعنی یک مبارزه بی حاصل.[2]
یک زوج موش خوشبخت در شرایط مناسب (بخوانید در جویهای شهرهای ما) بعد از ۱۹ الی ۲۱ روز با توجه به شرایط و دمای محیط صاحب خانوادهای با ۶ الی ۸ فرزند یک و نیم سانتیمتری میشوند. فرزندانی که فقط ۳ یا ۴ هفته بعد قابلیت تشکیل خانواده دارند و بعد از ۱۹ الی ۲۱ روز….[3] طول عمر اعضای خانواده حدود ۲ سال است. مادر خانواده ۲۴ ساعت بعد از زایمان قابلیت بارداری مجدد دارد. با احتساب ۷ روز مرخصی زایمان، زوج خوشبخت درست در میانه عمر یعنی جشن تولد یک سالگی، به شرط تامین غذا، خانوادهای خواهند داشت بالغ بر ۲۵ میلیون فرزند، نوه و نتیجه! خانوادهای که در مجاری شگفت انگیز زیرزمینی زندگی میکنند و بی شک حد اقل یک زوجشان از هر گلوله و سم و تله مهلکی خواهند گریخت. زوجی که یک سال بعد ۲۵ میلیون…، که ۱۰ میلیارد تومان…!
موش داخلی، موش خارجی
در اروپا و آمریکا، قیمت هر جفت موش به عنوان حیوان خانگی بین ۴۰ تا ۱۰۰ دلار است. از نظر هوش در حدی است که به شنیدن اسمش واکنش نشان میدهد و به خوبی دست آموز میشود. در قفسهای پر طمطراق زندگی می کند، محیط زیست را آلوده نمی کند و برای تفریح نگهداری میشود.
در شبه قاره هند گاه مورد پرستش قرار میگیرد و از در و دیوار معابدی که برایش ساخته اند بالا میرود. غذای پیشکش آدمها را میخورد و هیچ کس توان چپ نگاه کردن به او را ندارد.
در افریقا شرایط کمی متفاوت است. برخی قبایل آنها را شکار می کنند و از آن سوپ موش آب پز یا کباب موش تهیه می کنند.
در آسیای جنوب شرقی نیز مثل هر جنبنده دیگری، برای خوراک موش دستورهای مختلف آماده سازی و طبخ موش وجود دارد.
در ایران اما موش هم ردیف طاعون و وباست و اگر سفید باشد هم ردیف آزمایش و تشریح. مردم بعد از گذشت ده ها سال از ریشه کن شدن وبا، از آب لوله کشی به وبا مبتلا میشوند و موشها چه شهری و چه آزمایشگاهی، عاقبتی جز مرگ دردناک ندارند.
انسان، حیوان، طبابت
می گویند حیوانات ناقل بیماری هستند و از میان آنها، موش و سگ و گربه از سایرین ناقل تر. طاعون و وبا، کیست هیداتیک و هاری و توکسوپلاسموز برای موش، سگ و گربه اسطوره هایی غیر قابل تغییر شده اند و ما فراموش میکنیم که تمام بیماریهای انسانیمان با انسانهای دیگر مشترک است؛ از سرما خوردگی و طاعون و وبا… تا ایدز! از ماسک استفاده نمیکنیم، با دست نشسته غذا میخوریم، گوسفندی که تاییدیه دامپزشکی ندارد را به ضمانت چو بدار، سالمترین می پنداریم، آب آلوده میخوریم، خون گوسفند قربانی را با دست به قالپاق و پلاک ماشین جدید می مالیم تا از گزند بلایا دور باشیم و حتی گاه سرنگ مشترک استفاده میکنیم! عمده مردم نمی دانند این اعمال روزمره در انتقال بیماریهای اشاره شده از وجود موش در شهر موثرتر است، ولی به هنگام کشتار سگ و موش و گربه همگی تخصص و توجیهات علمی آنچنانی دارند. به این گونه حیوانات شهری را می کشیم و بیماریهای گوشت گوسفند را نیز به همان حیوانات منسوب میکنیم. ایدز و آنفلوانزای پرندگان، خوکی و بزی می سازیم و آنفلوانزای انسانی را فراموش میکنیم. بدون توجه به اینکه در کشورهای مسلمان خوک مصرف خوراکی ندارد، هنوز عامل انتقال آن را خوک میدانیم نه رعایت بهداشت انسانی.
سوسک ها، موش ها و حق حیات
موشها به لحاظ شباهت ژنتیکی در آزمایشگاه ها پیش مرگ ما میشوند و در جویهای آب، قربانی اشتباهات ما، بدون اینکه بدانیم اگر در شرایط کنونی در این شهر موشی نباشد، سوسکها چه غوغایی خواهند کرد؛ سوسکهایی که در خانه های ما خانه ای دارند بس آلوده تر از جوی های آب. در احکام مراجع تقلید کشتن جانوران موذی، در صورتی مجاز دانسته شده که راه دیگری برای دفع آنها نباشد و واضح است که چنین کشتنی حد اقل دو شرط دارد: اول اینکه موذی بودن حیوان اثبات شود و دوم اینکه راه دیگری برای دفعش نباشد. آزار هیچ حیوانی هم ولو موذی جایز نیست. حیوانات شهری حق حیات دارند، اما به تعداد قابل تحمل برای شهر و شهروندانش. هر حیوانی در صورت ازدیاد غیر قابل کنترل، انگل نام میگیرد و انگل نیازمند مبارزه است، ولی دلیل تبدیل موشهای شهری به انگل، اشتباهات واضح انسانی است.
طرح: آیدین ارجمندی
اشتباهات ما، کشتار آنها
افتادن و شکستن تنگ ماهی قرمز، کلیشهای است که در بسیاری از فیلمهای ایرانی تکرار شده، کلیشهای که حاکی از اضطراب یا شنیدن خبری است بد. بالا و پایین پریدن ماهی قرمز در میان شیشه خردهها مادام که هنرپیشه فیلم طبق فیلمنامه به دادش برسد برای سازنده احتمالاً صحنهای است که چندین بار برداشت شده تا اثرگذارتر باشد. فیلم آرواره ها، کوسههای سفید را جنایتکارانی تصویر کرده که بی دلیل به انسانها حمله می کنند و پاره پاره کردن انسان تفریح آنهاست. ژورنالها همواره کوسه را درنده خوی دریاها تبلیغ کرده اند و گروههای معدوم سازی کوسه تحت عنوان ایمن سازی دریا تشکیل میشود بدون اینکه اعلام شود آمار مرگ و میر سالانه توسط حمله کوسه سفید در جهان به عدد ۷ محدود میشود. این در حالیست که سالانه بالغ بر ده هزار نفر به دلیل شوک آنافیلاکتیک حاصل از گزش زنبور جان خود را از دست میدهند. خفاشها را خون آشام میدانیم در حالی که همین موشهای پرنده، روزانه چندین تن حشره را شکار می کنند و اگر نباشند، حشرات غوغایی خواند کرد.
شاید بهتر باشد بجای این اخبار، مردم بدانند در قلب تهران چرا موش زیاد است و چگونه کشته میشود. بدانند که سگها و گربهها چگونه اتلاف میشوند و شاید بهتر باشد مسوولان به جای ترساندن مردم از حیوانات شهری، راه صحیح زندگی در کنار آنها را آموزش دهند. مردم در فیلمهای راز بقا دیده اند که مجری فیلم به شیرهای در حال غذا خوردن نزدیک میشود و با صدای دست او، آنها به چندین متر دورتر میروند تا مجری طعمه آنها را به تصویر بکشد و شاید بد نباشد مردم خطرات ژورنالیستی حیوانات شهری را با رفتار سلطان حیوانات مقایسه کنند. بهتر است بدانیم به دلیل خطرات انسان، حیوانات ترس بیشتری از او دارند.
اغراق و راه حل بی حاصل
گاه ترسهای شایع انسانی(فوبیا) در نشریات و خبرها منتشر میشوند.[4] ترس از ارتفاع، ترس از آب، ترس از فضای بسته و ترس از حیوانات. این ترسها عمدتاً راه حلهای منطقی و روانشناسانه دارند اما در یک مورد و فقط همین یک مورد راه حل غریب است: ترس از حیوانات. تا به حال کسی برای آرامش همسرش اقدام به نابود کردن آسانسور، هواپیما و پرتگاه نکرده، اما برای ترس از حیوانات، همواره کشتن تجویز میشود. کشتنی که تا کنون موفق نبوده. خطر موش، سگ و گربه نیز کم و بیش چنین است هیچ موشی برای گزش انسان پیش قدم نمی شود و برای جلوگیری از چنین گزشی شاید بهتر باشد افراد کنجکاو را از دست کردن در لانه موش و برخی دیگر را از سنگ پرانی به سگ و گربه بر حذر داریم. درمان این افراد هزینه بسیار کم تری خواهد داشت تا کشتار پر تعداد و بی اثر حیوانات شهری.
ارگانهای مسوول تا کنون به چندین روش اقدام به اتلاف حیوانات شهری کرده اند که شاید صحنههای منزجر کننده آن را دیده باشید؛ از تیر اندازی تا تله گذاری و مسموم کردن آنها توسط پیمانکاران مربوطه. روشهایی که به گواه آمار یا نتیجهای نداشته یا نتیجه حاصل اندک بوده است.
روش های غیر انسانی و مضر
از یکی دو دهه قبل تا کنون برای اتلاف حیوانات شهری روشها و وسایل مختلفی به کار گرفته شده:
– تلههای کشنده فنری: این دامها با ضربه منجر به اتلاف جوندگان کوچک میشوند. برای شارژ و کار گزاری مجدد نیازمند تماس دست و شارژ فنر برای عمل مجدد هستند. اجساد متلاشی شده به این روش خود آلوده کننده محیط بوده و در صورت عدم جمع آوری به موقع، توسط سایر جانوران به عنوان منبع غذایی مورد استفاده قرار میگیرند که انتشار بیشتر آلودگی را در پی دارد.
– توزیع غذای کشنده یا مسموم: استفاده از طعمههایی که ترکیبی است از قطعات اسفنج، چربی و خرده شیشه باعث جلب موشها توسط بوی چربی شده و بعد از مصرف توسط موش، منجر به ایجاد زخم و خونریزی در مجرای گوارش حیوان میشود. حیوان مصدوم بعد از تحمل رنج و سختی فراوان با گذشت چندین ساعت تا چندین روز به دلیل خونریزی گوارشی از بین میرود.
طعمههای مسموم نیز علاوه بر آلوده سازی محیط زیست، منجر به فلج عصبی یا عضلانی شده، پس از گذشت مدت طولانی تحمل درد و رنج، انقباضات شدید عضلانی، تهوع و دل درد، حیوان را از پای در میآورد. در هر دوی این روشها جانور با احساس کسالت به خانه امن خود در سوراخهای زیرزمینی پناه میبرد و پس از مرگ متلاشی شده یا توسط سایر حیوانات خورده میشود. زجر آور بودن و آلودگی حاصل از این روش قابل چشم پوشی نیست. لازم به ذکر است که پس از مدتی حیوانات به سمهای به کار رفته ایمن شده یا با مصرف سبزیجات دارای ویتامین K سم را بی اثر می کنند. از طرفی به دلیل برخورداری از هوش و قوه بویایی مناسب، گاه از مصرف آنها خودداری می کنند. در سالهای گذشته ارگانها برای جمع آوری موشهای مرده اقدام به خرید کیلویی جسد موش از مردم می کردند که مشکلات بهداشتی آن برای مردم نیاز به توضیح ندارد.
– تلههای چسبی: این دامها با جذب حیوان به سمت سطوح چسبناک، سبب چسبیدن آن به سطح دام شده و تقلای هر چه بیشتر برای رهایی، باعث درگیری بیشتر خواهد شد که ماحصل شکستن انگشتان، دست و پا و گاها دم خواهد بود. جانور برای مدت طولانی در شرایط غیر قابل توصیف زنده خواهد ماند و در صورت عدم جمع آوری به موقع و معدوم سازی صحیح، از گرسنگی خواهد مورد. گزارشات شاهدان از نحوه جمع آوری و اتلاف آنها نیز گویای روشهای بدوی و شنیع اتلاف آنها به شکل له کردن توسط انسان یا ماشین است. این دام ها برای سایر موجودات و پرندگان نیز خطرناک بوده و لازم به ذکر است که تولید و فروش این گونه تله به دلیل زجر دادن خارج از حد حیوانات از طرف گروههای طرفدار حقوق حیوانات در کلیه کشورهای پیشرفته شدیدا مورد انتقاد و مبارزه قرار دارد.
– تیر اندازی مستقیم: این روش سالیان متمادی برای اتلاف سگ و گربه مورد استفاده بوده ظاهراً اخیرا توسط تفنگهای ساچمهای برای موشها نیز به کار میرود. فارغ از خطرات تیر اندازی در محیط شهری و آلودگی حاصل از متلاشی شدن و خونریزی، در موارد غیر قابل چشم پوشی حیوانات زخمی و نیمه جان به حال خود رها شده یا در مکانهای دیگر تلف شده و باعث آلودگی میشوند و یا با سختی فراوان به زندگی ادامه میدهند. تیر اندازان رغبتی برای صید حیوان مصدوم ندارند. در مقابله با موش و جوندگان کوچک به این روش، آمارهای ۳۰۰ الی ۱۵۰۰ تایی اتلاف روزانه هر شکارچی چندان اثرگذار نمینماید.
افزون بر مسایل فوق، چند سالی است که دوستداران حیوانات برای کمک به حیوانات تیر خورده و رها شده و یا صید آنها و جلوگیری از اتلاف آنها اقدام به راه اندازی پناهگاههایی کرده اند که ضمن تیمار حیوانات به عقیم سازی آنها نیز اقدام می کنند. چنین مراکزی تا کنون فقط در حیطه سگهای شهری فعال بوده اند و به دلیل مشکلات بیشمار سابقهای از اقدام مشابه برای گربهها یا ارایه راه کار برای موشها و دیگر حیوانات توسط این گروه ها موجود نیست.
عقیم سازی، تقلید اشتباه
در سالهای اخیر، بخشی از طرفداران حیوانات برای مقابله با تعداد زیاد برخی حیوانات خاص شهری، طرحی برای عقیم سازی آنها ارایه و تبلیغ می کنند. این طرح فارغ از غیر عملی و بی حاصل بودن مشکلات عدیدهای را یدک میکشد که به چند نمونه اشاره میشود.
اول اینکه طرح فوق تقلیدی است از اقدامات گروههای مشابه در کشورهای آمریکای شمالی. در چنین کشورهایی که در زمینه حقوق حیوانات بسیار پیشرو هستند، عملا سگ و گربه شهری وجود خارجی ندارد. موارد بسیار کم تعداد از فرار یا رهاسازی عمدی سگ های خانگی توسط فعالان حمایت از حیوانات زنده گیری و عقیم می شوند. حیوان پس از انجام این اقدامات، در قبال پرداخت مبلغی، به اشخاص علاقمند واجد صلاحیت واگذار میشود و در بازههای زمانی خاص جهت اطمینان از نگهداری اصولی و وجود شرایط مناسب زیستی برای حیوان، محل نگهداری مورد بازرسی قرار میگیرد. بودجههای گروههای مورد اشاره و امکانات آنها با موارد داخلی غیر قابل مقایسه است.
دوم اینکه عقیم سازی صرفاً زمانی منجر به کاهش تعداد و کنترل یک گونه میشود که شتاب عقیم سازی از شتاب تولید مثل حیوانات پیشی بگیرد. در شهری که آمار حد اقل یک میلیونی گربه داریم، سالانه ۲ الی ۳ میلیون گربه تولید میشود و بی شک عامل محدود کننده نه عقیم سازی که میزان غذای مورد نیاز آنهاست و جای خالی بچههای نمونه های عقیم شده توسط سایر بچهها پر میشود.
سوم هزینه هر عقیم سازی حدود هفتاد هزار تومان بر آورد میشود. عددی که در صورت محاسبه با حاصل آن میتوان اقداماتی بسیار موثرتر در کنترل نسل طبیعی حیوانات انجام داد.
چهارم تلاش های بی نتیجهای که تا کنون در این زمینه انجام شده بیانگر عدم توانایی گروههای طرفدار عقیم سازی انبوه در کنترل حیوانات شهری است. به علاوه به دلیل جراحی های آموزشی در این راه چندین مورد اشتباهات جراحی منجر به فلج شدن و قطع اعصاب سگ ها و گربهها شده است. گاه شنیده میشد که گربههای شهری به دلیل نداشتن حامی و متولّی خاص، صرفاً برای آموزش به دانشجویان مورد استفاده قرار میگیرند و مراقبت لازم از آنها به عمل نمیآید.
پنجم اینکه حیوانات به صورت طبیعی حق تولید مثل دارند. امکان زاد آوری توسط انسان به حیوان عطا نشده که توسط او گرفته شود. با تغییر منطقی شرایط بهداشتی شهر، جمعیت حیوانات شهری به صورت طبیعی و با زاد آوری کم تر بدون هر گونه مشکل و آزار کاهش خواهد یافت.
برخورد سایر کشورها با حیوانات شهری
در کشورهای اروپایی و آمریکایی تنوع و برخورد با حیوانات شهری با ایران تفاوت فاحش دارد و در شهرها تعداد کبوترهای شهری، کاکایی، سنجاب، راکون و مارموت غیر قابل باور است.
در بسیاری از پارکهای شهری و طبیعی مردم به عنوان تفریح به غذا دهی به آنها میپردازند و با آنها عکس میگیرند. در برخی مناطق مانند فضاهای خصوصی، آموزشی و دولتی، تابلوهای ممنوعیت غذا دهی به حیوانات نصب شده و حتی بدون برخورد قهر آمیز، کسی غذا دهی نمی کند.
شهرداری اطلاعیههایی را برای منازل توزیع می کند مبنی بر اینکه غذا دهی به گونه های مهاجر باعث تنبلی آنها شده و این کار باعث کوچ نکردن و مرگ آنها در سرمای زمستان میشود و اگر منعی اعلام شود، مردم می دانند که این منع نه از سر آزمون و خطا، بلکه بر اساس اصول علمی و تحقیقاتی به دست آمده است؛ در نتیجه به آن عمل می کنند. در رابطه با حیات وحش شهری نیز با اطلاع رسانی صحیح، خواسته می شود که از دادن غذاهای مضر مثل نان و تسنک به حیوانات خودداری شود تا آنها بتوانند غذای طبیعی خود را بیابند.
راکون، گونه شایع و خطرناک این کشور هاست که همه چیز خوار بوده و قادر به ورود به سطلهای زباله و تغذیه از زباله هاست. جثه بزرگ(بین سگ و گربه) و دندانهای خطرناک آن به راحتی به او امکان ایجاد خطر برای انسان را میدهد. با این اوصاف به دلیل طراحی خاص ظروف زباله، رعایت بهداشت، دفع و جمع آوری مناسب زباله و رعایت قانون توسط شهروندان، آمار گزش توسط این حیوان و گونه های دیگر نظیر سنجاب در گسترهٔ این کشورها نزدیک به صفر است و آمار تکثیر حیوانات شهری در حدی است که هیچ شهرونده را مجبور به دشمنی با حیوانات نمی کند.
چاره کار
شکی نیست که تعداد زیاد موش در شهری چون تهران، آن را تبدیل به انگل شهری ساخته. از طرفی اتلاف آنها به هر طریق و روشی، بدون در نظر گرفتن اصول انسانی و حقوق حیوانات، منطقی، علمی و مشروع نیست. راههای جاری نه احترامی برای حقوق حیوانات قایل است و نه اثر مناسب داشته است. با توجه به آهنگ تکثیر حیواناتی نظیر موش، روشهای مقطعی نه تنها کار ساز نیست، بلکه سبب هدر رفتن بخش زیادی از دارایی های ارگانهای مرتبط میشود.
جلوگیری از مزاحمتهای متقابل انسان و حیوان، به خصوص در مورد موشهای شهری که از حد بحران عبور کرده، میبایست با برنامه ریزی مناسب و دقیق، به صورت پیگیر و غیر مقطعی، در فازهای مختلف زمانی به توالی انجام گیرد.
اقدامات کوتاه مدت: در صورت وجود مناطق بحرانی، برای محدود سازی فعالیت موشها در سطح شهر در کوتاه مدت، میتوان کسری از بودجه کنونی را صرف تحقیق، طراحی و تولید وسایلی کرد که با تولید اصوات آزار دهنده، حضور آنها را در سطح شهر کم می کند. با توجه به اینکه آستانه شنوایی انسان زیر ۲۰ کیلو هرتز و آستانه شنوایی موشها تا ۳۵ کیلو هرتز میباشد، فرستندههای اولترا سونیک با تولید صدای بین ۲۵ الی ۳۵ کیلو هرتز و با شدت مناسب و آزارنده برای موش ها، قابلیت جلوگیری از حضور موش در مکانهای خاص را خواهند داشت. وسایل مشابه در کشورهای نام برده موجود است و با توجه به پیشگیری از مرگ حیوانات و عدم آلوده کنندگی محیط با سموم دفع آفات، در موارد محدود استفاده مورد حمایت حامیان حقوق حیوانات واقع میشود، مشروط به اینکه در فاز مطالعاتی عدم اثر گذاری مضر آن بر گونههای بی آزار شهری نظیر انواع پرندگان به اثبات برسد و استفاده از آن به جهت ایجاد استرس برای حیوانات به صورت موقت باشد .در این فاز میتوان به آگاهی رسانی عمومی و تجهیز جهت فازهای بعد اقدام کرد.
اقدامات میان مدت: شامل تجهیز شهر و تاسیسات شهری برای جلوگیری از دفع نا صحیح زباله در جوی ها، آغاز فرهنگ سازی عمومی و ارایه آمار و اطلاعات و دانش لازم به مردم و بارگذاری صحیح مساله در ذهن جامعه. در این مرحله میتوان ساز و کار بازیافت زباله شهری را به صورت علمی و قابل اجرا و همه جانبه آغاز کرد. همچنین ایجاد گشتها و اکیپهای بازرسی جهت برخورد با خاطیان و معرفی به مقامات مسوول، راه اندازی اکیپهای دائمی نظافت شهری در مناطق پر رفت و آمد، ضمن ترغیب مردم به همیاری در رعایت بهداشت شهری و هزینه کردن در راه درست، نتایج مناسبتری در بر خواهد داشت.
اقدامات بلند مدت: در این مرحله نیز میتوان ضمن تکمیل فازهای قبل، اقدام به طراحی و اصلاح تاسیسات زیربنایی شهری و بهسازی معابر و جویها کرد. تخریب و انسداد ورودی حفرههای زیر زمینی، مکانیزه کردن اصولی دفع زباله، بازرسی دائمی جهت توالی امور فوق، ضمن کمک به ارتقای محیط شهری از نظر بهداشتی و بصری، از ازدیاد نسل کنترل نشده حیوانات شهری خواهد کاست. این کار سبب جلوگیری از آزار و شکنجه حیوانات شهری خواهد بود چرا که کاهش منابع غذایی به صورت طبیعی کاهش و کنترل نسل را در پی دارد. در این صورت حیوانات شهری که امروز به عنوان انگل از آنها نام برده میشود، تبدیل به حیوانات شهری غیر مزاحم شده و تحت چنین شرایطی، عقیم سازی، درمان بیماریها و صید و نگهداری نمونههای معدود دچار بیماری توجیه منطقی دارد. در صورت اجبار به اتلاف تعداد بسیار محدودی که قابلیت زندگی سالم ندارند میتوان با تایید گروههای حامی حقوق حیوانات به اتلاف انسانی (خوابانیدن) و بدون درد و زجر حیوانات طبق روش های تایید شده و به روز جهان اقدام نمود (مشروط به اثبات ضرر و بیماری غیر قابل درمان و غیر قابل نگهداری). در چنین شرایطی مردم از دیدن تابلوهای ممنوعیت غذا دهی به حیوانات در برخی مناطق معدود، نه تنها متعجب نخواهند شد بلکه به دلیل رویت نتیجه مطلوب، به آن احترام خواهند گذاشت.
در حال حاضر با توجه به آموزههای دینی افراد بسیاری بخصوص در فصل سرما مبادرت به غذا دهی به حیوانات نیازمند مینمایند. با توجه به اینکه حیوانات با درک صحیح معمولاً از این افراد ترس کم تری دارند، میتوان با کمک آنها اقدام به دارو دهی و درمانهای انگلی حیوانات نمود و نمونههای مبتلا به بیماریهای حاد را به سرعت تشخیص داد. این افراد برای درمان احتمالی و یا اتلاف انسانی آنها بهترین کمک و گزینه خواهند بود.
نتیجه
مزاحمت متقابل انسان و حیوان شهری، مستقیماً معلول اشتباهات انسانی است. در صورت برخورد علمی، منطقی، شرعی و اخلاقی میتوان در کنار حیوانات شهری بدون مزاحمت زندگی کرد، چرا که آنها شرکای ما در شهرها هستند. به یاد داشته باشیم تبلیغ برای نابودی کامل یک گونه شهری در گامهای بعد تبدیل به تبلیغ آلودگی و بیماری گربه، کلاغ، قمری، کبوتر، گنجشک و بلبل خواهد شد و چه بسا پروانهها و درختان! این روش در آینده نتیجه ای جز زندگی در شهری از بتن، آهن و شیشه در بر نخواهد داشت. شهر بدون حیوان و گیاه، بی روح و کسل کننده است.
متاسفانه گویا ظاهراً حتی دوستداران حیوانات نیز موشها را دوست ندارند، موشهایی که در تمام برنامههای کودک، نمایه کامل شیطنت، بازیگوشی و مظلومیت هستند. حیوانات شهری انتظار محبت ندارند، لا اقل آنها را نکشید!
__________________________________
[1]- http://tabnak.ir/fa/pages/?cid=78945
[2]- http://tabnak.ir/fa/pages/?cid=78945
[3]- http://www.research.uci.edu/tmf/breeding.htm
[4] – http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=69972
__________________________________
دیده بان حقوق حیوانات: از آنجاييكه يكي از وظايف شهرداري ها جمع آوري حيوانات مزاحم و ولگرد [؟] در سطح شهرها مي باشد لذا بر اساس برنامه كميته اتلاف شهرستان رامسر،ماموران شهرداري كتالم و سادات شهر نيز اقدام به جمع آوري و معدوم نمودن حيوانات مزاحم و ولگرد مي نمودند كه در شب حادثه 10 مهرماه سالجاري حدود ساعت 11 شب يكي از ماموران شهرداري كتالم و ساداتشهر (م-ش) در برخورد با یک سگ با اسلحه شكاري ،تيري شليك نمود كه متاسفانه اين تير به قلب يك شهروند كتالمي به نام فاطمه جمالي مركيه 35 ساله اصابت نمود كه نامبرده پس از انتقال به بيمارستان احمد نژادكتالم رامسر به علت شدت جراحات وارده جان به جان آفرين تسليم كرد.
به گزارش شمال نیوز در رامسر، يك مقام مسول در شهرداري كتالم و ساداتشهردر گفتگو با خبرنگار ما گفت:ضارب مجوزهاي قانوني را در ايفاي ماموريت خويش از نهادهاي ذيربط اخذ نموده بود.
وي بيان داشت:ضارب به عنوان ميرشكار شهرداري بوده و در شب حادثه نيز در راستاي ايفاي وظايف محوله كميته اتلاف شهرستان اقدام نموده است.
ابراهيم جمالي مركيه پدر مقتول كه خود از نيروهاي شهرداري كتالم و ساداتشهر مي باشد، نيز در اين خصوص گفت:شب حادثه تا ساعت 10/30در ماموريت كاري بودم كه دقايقي پس از حادثه متوجه اين رويداد تلخ شدم.
وي در خصوص پيگيري هاي قضايي اين حادثه بيان داشت: شكايت رسيدگي به اين پرونده را به مقام محترم قضايي شهرستان تقديم وانتظار رسيدگي عادلانه داريم وهمچنين تابع قانون بوده و به راي قانوني تن مي دهيم .
درراستاي اطلاع رساني درست از اين حادثه به دادستاني شهرستان رامسر مراجعه و پيگير مراحل قانوني اين حادثه شديم كه سيف الله مهرابي دادستان دادسراي عمومي و انقلاب شهرستان رامسردر خصوص اين حادثه گفت:ضارب براي از بين بردن حيوانات مزاحم و خطرناك [؟] اقدام به تير اندازي نموده است.
وي افزود:ضارب كه ازكاركنان شهرداري كتالم و ساداتشهر مي باشد تا اين لحظه سهوآ تير شليك نمود كه به خانمي كه كنار پنجره منزل خود ايستاده بود اصابت مي نمايد.
وي بيان داشت:پس از وقوع حادثه مقتول به بيمارستان شهر انتقال داده مي شود كه متاسفانه معالجه موثر واقع نشد و منجر به فوت نامبرده شد..
وي در پايان گفت:تحقيقات در خصوص اينكه حادثه عمدي يا غير عمدي بوده ادامه دارد و ضارب هم اينك در بازداشت مي باشد.
لازم به ياد آوري است كه فاطمه جمالي مركيه(مقتول)داراي همسر ويك پسر مي باشد كه در مقطع سوم متوسطه مشغول به تحصيل مي باشد.
___________________________
دیده بان حقوق حیوانات/ کیانا گ.: با اینكه در دین اسلام قوانین و دستورهای جامع ، دقیق و مفصلی در زمینه حقوق حیوانات بیان شده است که نسبت به ادیان دیگر در نوع خود بیسابقهاند ولی متاسفانه درحال حاضر در كشور اسلامی مان كه با افتخار خود را یكی از بزرگترین كشورهای مسلمان نشین آن هم از فرقه شیعه در دنیا می دانیم كمترین توجهی به حقوق حیوانات، این مخلوقات زیبای خداوند نمی شود. آیا این سوال برای تك تك ایرانیان مسلمان پیش نمی آید كه با وجود این همه احادیث و سفارش های ائمه و پیامبران درخصوص احترام گذاشتن و آزار نرساندن به حیوانات، چرا باید هیچ گونه قانون تصویب شده ای دراین خصوص نداشته باشیم كه بتوان از طریق آن ازحقوق از دست رفته این بی دفاعان ، دفاع كرد. متاسفانه در شرایط كنونی ایران، هم ،مردم و هم ،سیستم حكومتی نسبت به ارزش نهادن و حمایت كردن حیوانات كوتاهی و گاه پا را از گلیم خود درازتر می كنند. ما اگر خود را به عنوان اشرف مخلوقات پروردگار بحساب می آوریم این تنها بدین معناست كه باید بعنوان یك موجود قدرتمند از موجودات ضعیف تر از خود حمایت و حتی تا جایی كه می توانیم برای رفاه و آسایش آنها تلاش كنیم. نه اینكه از این قدرت خود سوء استفاده كنیم و بی دلیل و بدون هیچ گونه جرمی آنها را از سر راه زندگی خود برداریم بدون آنكه به این نكته مهم توجه كنیم كه آنها را نیز خالق بزرگ و قدرتمندی كه خالق ما انسانها نیز می باشد ، خلق كرده است. اوست كه برای تك تك مخلوقاتش تصمیم می گیرد كه آنها را چه زمان بدنیا آورد و یا از دنیا ببرد. وقتی نهادهایی چون شهرداری ، با افتخار از معدوم كردن صدها سگ بی گناه فقط به جرم اینكه آواره بودن و راه رفتن روی زمین خدا سخن می گوید و مغرورانه از اتلاف هزاران موش كه بجای اینكه از آنها بخاطر خوردن بیش از نیمی از زباله های شهری مان و جلوگیری از انتشار آلودگی و میكروب ها در سراسر شهر تشكر كند، آنها را با حلیه و مكر با غذاهای آغشته به سم می كشند ،باز هم به این نكته بسیار مهم توجه نمی كنند كه بیماری طاعون صدها سال است كه در كل كرده زمین ریشه كن شده است و اگر موش ها برای حیات كره زمین مفید نبودند هیچ گاه آن عالم یكتا آنها را خلق نمی كرد، آنها نیز می خواهند زندگی كنند و خداوند به آنها نیز حق زیستن داده و ما چگونه به خود اجازه می دهیم در كار خداوند دخالت كنیم و حتی این كشتارها را با افتخار به همه اعلام كنیم. بقول سعدی شیرین سخن ،
میازار موری که دانه کش است / که جان دارد و جان شیرین خوش است. همانطور كه ما انسانها برای جان خود و عزیزانمان ارزش و احترام قائل هستیم، حیوانات نیز جان خود را دوست دارند و از كشته شدن همنوعان خویش اندهناك و گاه افسرده و دق مرگ می شوند.
چرا باید شاهد این باشیم كه عده ای اندك از مردم حیوان ستیز مان از قدرت بالای رسانه ملی ، روزنامه ها و مجله های پرتیراژ علیه گربه های ملوس و زیبای شهری سوء استفاده می كنند و تنها به دلیل اینكه آنها از این حیوانات متنفر هستند، به آنها توهین و هرگونه انگ و حرف نادرستی را در مورد آنها به مردم منتقل می كنند. آیا این یك نوع دخالت آشكار و توهین آمیز به خداوند نمی باشد. آنها با این اقدامات خود علیه حیوانات و بد جلوه دادن انها به مردم عام، بطور آشكار دست به گناهان بزرگی می زنند كه همه ی این اعمال بد انها در روز قیامت باید پاسخ داده شود.
امام باقر علیه السلام میفرمود:«هر کس بیجهت گنجشکی را بکشد، در روز قیامت، گنجشک میگوید:«خدایا، از این شخص بپرس که چرا مرا کشت؟»
از زمانی كه مركز نظارت همگانی شهرداری تهران و سایر شهرستان ها ، مسئولیت كشتن حیوانات شهری را بعهده گرفتند، دوستداران حیوانات به هر شكلی ، حضوری، تلفنی و كتبی راه كارهایی را بجای كشتن این حیوانات بی دفاع ارایه دادند و می دهند و هر بار قول هایی در این مورد از طرف آنها داده می شود ولی تابحال هیچ گونه اقدام مثبتی از آن نهاد در این مورد صورت نگرفته است. آیا این سرزمین تنها برای زیستن انسانها بوجود امده است یا اینكه مثل هر تكه زمین دیگری در دنیا همه ی موجودات زنده در آن بطور مسالمت آمیز و در كنار هم باید زنندگی كنند.
در اینجا چندین راهكار در مورد كنترل جمعیت حیواناتی نظیر موش، گربه و سگ كه هم مردم ایران و هم دولت آنها را مزاحم و دشمن خود می دانند از سوی دوستداران حیوانات ارایه می شود:
1- زنده گیری سگهای آواره توسط ماموران شهرداری و دوستدران حیوانات و عقیم كردن سگهای ماده. همه ی سگها، بیمار نیستند و بقول عام ،هار نمی باشند. همانطور كه كارشناسان محترم درخصوص بیماری هاری اطلاع دارند، سگ هار ، بعد از گذراندن روزهای سخت و زجرآوری به طرز دردناكی می میرد و بسیار از نزدیك شدن به انساها می ترسد . پس چرا باید بدون هیچ گونه تشخیص بیماری خاصی در سگها، اقدام به كشتن سگهای سالم و بدون خطر كرد. در بسیاری از موارد دیده شده كه ماموران شهرداری و یا افرادی كه در قبال كشتن هر سگ مبلغ جزئی از شهرداری منطقه دریافت می كنند، سگها را به اشكال غیر اخلاقی می كشند. بطور مثال مستقیم سگ را نمی كشند ، بلكه گلوله به قسمتی از بدن حیوان اصابت می كند و سگ نگون بخت را به حال خود رها می كنند تا با زجر و شكنجه فراوان همراه با خونریزی شدید بمیرد.
2- زنده گیری گربه های شهری باز هم توسط ماموران شهرداری و استفاده ازنیروهای كمكی دوستداران حیوانات و دامپزشكان محترم برای عقیم سازی انها.
3- مسدود كردن راه ها و سوراخ های گوشه و كنار شهر برای جلوگیری از ورود موش ها در انظار عمومی و نیز رعایت بهداشت محیط زندگی خود به طریقی كه زباله های خود را درون جوی ها و این گوشه و كنار شهر پرتاب نكنیم تا موش ها با خوردن آن زباله ها در آن ناحیه جمعیتشان زیاد نشود.
راهكارهای زیادی در این باره وجود دارد ، كه هم به نفع حیوانات می باشد و هم ترویج فرهنگ خشونت وكشتن حیوانات در جامعه این گونه در بین مردم باب نمی شود. متاسفانه بجای انكه درمراكز آموزشی به فرزندان این مرزو بوم اموخته شود كه با حیوانات با محبت و مهر رفتار كنندف آنها را تا حد ممكن از حیوانات می ترسانند و انها را برابر با انتقال بیماری و عامل میكروب معرفی می كنند. كودكان نیز كه آماده پذیرفتن هرگونه حرف درست و نادرستی هستند، از همان دوران كودكی شان حیوانات را مزاحم و دشمن خود می دانند و این گونه است كه در هر محله و منطقه ای از شهرها شاهد سنگ پرتاب كردن و كتك زدن و كشتن حیوانات بدست انها و یا بزرگ ترهایشان هستیم. حیواناتی كه همیشه این سوال را از ما می پرسند به چه گناه و جرمی اینگونه خشونت آمیز با من رفتار می كنید ؟ مگر نه اینكه ما نیز جزئی از ساكنان این زمین هسیم پس ما هم همانند شما حق زندگی كردن را داریم.به امید روزی كه انسانها برای همیشه خودخواهی خود را در قبال موجودات ضعیف تر از خود كنار بگذارند و انگاه بدون شك، دنیایی خواهیم داشت بدون هرگونه جنگ و خونریزی و كشتار.
_________________________
دیده بان حقوق حیوانات: جولان موشهای چاق و چله خارجی که از مردم هم نمیهراسند، در سطح شهر تهران به وفور به چشم میخورد.
به گزارش فارس این موشهای خارجی که به صورت قاچاقی از مرزها (به همراه کالاها)وارد کشور میشوند به سرعت رشد و تولید و مثل کرده و روز به روز بر تعداد آنها در شهر افزوده میشود.
موشها حیوانات زیرکی هستند همه چیز را میخورد؛ به همه جا میجهند و هر جا گرم و تاریک باشد برای زندگی انتخاب میکند.
موشها به صورت گروهی زندگی میکنند ریشه، ساقه، برگ درختان و محصولات غذایی داخل انبارها را میخورند.
موشهای پایتخت نشین تقریباً هر 3 ماه یک بار تولید مثل کرده و در هر بار 8 فرزند به دنیا میاورند. بچه موشها بعد از حدود 6 ماه به باروری رسیده و شروع به تولید مثل میکنند.
با گسترش شهرنشینی و تولید انبوه زباله؛ موش و انسان به ناچار به یک همزیستی مسالمت آمیز رسیده و مجبورند همدیگر را در شهر تحمل کنند.
در حال حاضر جمعیت تهران تا حدودی با تعداد موش ها برابری میکنند اگر شرایط همینطور ادامه یابد به نظر میرسد تعداد آنها در شهر پیشی بگیرد.
موش متعلق به راسته جوندگان و از رده بسیار بزرگ پستانداران است که بیش از هزار گونه و زیرگونه در آن وجود دارد.
وجود طعمههای مرطوب، زبالههای جمع شده در یک محل سر باز ، مکان مورد علاقه این جانور موذی را فراهم کرده و باعث میشود روز به روز تعداد آنها در شهر افزوده شود.
موشها یکی از مشکلات اساسی کلان شهر تهران هستند. تاکنون راههای متعددی برای از بین بردن این حیوان در نظر گرفته شده است ولی خروجی مناسبی نداشته است.
اعتبارات شهری برای از بین بردن موشها در سالجاری حدود 30 درصد افزایش پیدا کرده است.
مبارزات تلفیقی برای از بین بردن موشها در نظر گرفته شده که هم از سم و هم از دستگاههای دیگر برای از بین بردن این جانور موذی استفاده شود.
بر اساس این گزارش، از این پس برای از بین بردن موشها از تلههای مکانیزه که به صورت مبلمان شهری در سطح شهر هستند استفاده میشود.
این تلهها برای مردم خطری ندارد و به گونهای جانمایی شده تا مشکلی ایجاد نکند.
یکی از مباحثی که از گذشته برای از بین بردن موشها مطرح بود استفاده از امواج بود، در حال حاضر باید مراجع ذیصلاح مانند انیستیتو پاستور و وزارت بهداشت در این زمینه نظرات خود را اعلام کنند.
گفته میشود، این امواج برای سایر موجودات خطری ندارد و فقط باعث از بین بردن موشها میشود.
براساس این گزارش همچنین تعدادی مواد دور کننده که معطر هستیم در نقاطی که بخواهیم موش در آن حضور نداشته باشد قرار داده و موشها از این ماده دوری میکنند.
به گزارش فارس،بیشترین موشهایی که در سطح شهر تهران حضور دارند نروژی هستند و از طریق کالاهای خارجی از مرزها وارد کشور میشوند.
موشها کانون خطر را به یکدیگر اطلاع میدهند. این جانوران موذی یک لیدر دارند و به صورت شبکهای با هم در ارتباط هستند اگر سم جدیدی وارد سیستم شود بلافاصله به هم خبر داده و نزدیک سم جدید نمیشوند.
موش بعد از انسان باهوشترین موجودات هستند به همین دلیل بعضی از آزمایشهایی که بخواهند روی انسان انجام دهند قبلاً روی موش تست میکنند.
این جانوران موذی بهعلت انتشار گسترده و تطبیق با زندگی انسان یکی از زیانآورترین موجودات مزاحم برای انسان هستند. طاعون، تب راجعه، تیفوس، سالمونلوز، بیماریهای قارچی، تریشین و تب گاز گرفتگی موش، از جمله بیماریهایی هستند که از طریق انگلهای خارجی، فضولات و ترشحات جوندگان، بهصورت فیزیکی و تماس با موشهای آلوده و گاز گرفتگی حیوان به انسان منتقل میشوند.
در اکثر کلانشهرهای دنیا موش وجود دارد در تهران نیز تعداد موشهای چاق و چله به شدت زیاد است.
در تهران به دلیل کامل نبودن شبکه جمعآوری فاضلاب شهری محیط برای رشد و نمو موش فراهم شده در نتیجه تعداد آنها روز به روز افزایش مییابد. البته مسئولان شهری اعلام میکنند هیچ زمان تعداد موش ها به صفر نمیرسد بلکه فقط میتوان تعداد آنها را کنترل کرد تا بیش از این افزایش نیابند.
به گزارش فارس، بهترین راه حل برای از بین بردن موشها این است که شبکه فاضلاب شهری تکمیل شده و همچنین زبالهها به موقع از شهر جمع آوری شود. در صورتی که شرایط برای زندگی اشرافی آنها در شهر فراهم نشود استرس جمعیتی بر آنها وارد شده و خودشان جمعیت خودشان را از بین میبرند و این مشکل در سطح شهر تا حدودی بر طرف میشود و دیگر کمتر شاهد رژه این جانوارن موذی در خیابانهای تهران خواهیم بود.
دیده بان حقوق حیوانات: گربه ها از نظر بسیاری از انسانها موجوداتی دوست داشتنی اما بی استفاده هستند، نظریه ای که محققان با آن مخالف بوده و معتقدند اگر تمامی گربه های جهان در یک روز بمیرند، دنیا دچار مشکلات فراوانی خواهد شد.
به گزارش حکیم مهر شاید گربه های خانگی یا ولگرد (بدون صاحب) [گربه ها حیوانات شهری محسوب می شوند] این تصور اشتباه را به وجود آورند که موجوداتی ضعیف هستند و همواره به غذا و زباله های انسان برای بقا نیازمندند. اما به گفته “الن بک” استاد دامپزشکی دانشگاه پوردو، گربه ها شکارچیانی ماهر هستند که از رفتارهای سازشکارانه و انطباق پذیری برخوردارند.
به گفته بک، گربه ها شکارچیان اصلی حیوانات کوچک و گاه موذی هستند و می توانند در زمانی که شکار برایشان نایاب است، به عنوان یک حیوان تنها به خوبی بقای خود را حفظ کنند و در مقابل در زمان وفور شکار تعداد آنها نیز افزایش پیدا می کند.
این همان دلیلی است که وجود گربه ها را در زندگی انسانها الزامی می کند. گربه ها به واسطه کشتن موشها در انبارهای مواد غذایی و دانه های غذایی برای کنترل تعداد این آفتهای غذایی از اهمیت بالایی برخوردار بوده و حیاتی به شمار می روند.
برای مثال در هندوستان گربه ها در کاهش میزان اتلاف محصولات دانه های خوراکی به واسطه دستبرد جونده ها نقشی بسیار تاثیرگذار دارند. به بیانی دیگر شاید این درست باشد که انسان غذای گربه ها را تامین می کند، اما بدون گربه ها، اولین اتفاقی که خواهد افتاد کاسته شدن از میزان غذای انسان خواهد بود.
تصور اینکه در صورت ناپدیدی گربه ها تعداد جونده ها به چه اندازه افزایش پیدا خواهد کرد، چندان دشوار نیست. این رویداد تا به حال به اندازه ای رخ داده است که چندین مطالعه علمی توانسته اند تصویری کلی از آن ارائه کرده اند. یکی از این مطالعه ها که در سال 1997 در بریتانیا انجام گرفته نشان می دهد که یک گربه خانگی به صورت متوسط طی 6 ماه 11 جونده را می کشد، این به آن معنی است که 9 میلیون گربه ای که در بریتانیا زندگی می کنند سالانه 200 میلیون جونده وحشی را از بین می برند.
مطالعه ای دیگر در نیوزیلند که در سال 1979 انجام گرفته نشان می دهد با کاهش پیدا کردن شدید تعداد گربه ها در جزیره ای کوچک در نیوزیلند، تعداد جوندگان به صورت ناگهانی چهار برابر شد که این رویداد نیز تاثیرات بیولوژیکی دیگری در پی خواهند داشت. برای مثال در همین جزیره در نیوزیلند محققان مشاهده کردند با افزایش غیر قابل کنترل جوندگان، تعداد مرغهای دریایی به واسطه نابود شدن تخم این پرندگان توسط جونده های وحشی، به شدت کاهش پیدا کرد.
بر اساس گزارش لایو ساینس، از این رو در صورتی که 220 میلیون گربه خانگی که در سرتاسر جهان زندگی می کنند به صورت ناگهانی از بین بروند، اولین بازخورد آن کاهش شدید تعداد مرغهای دریایی است، و از سویی دیگر تعداد شکارچیانی به جز گربه ها که موشها را شکار می کنند نیز افزایش پیدا خواهد کرد.