دسته: وبلاگ

  • بازنشر: بی وفایی با یار با وفای انسان در گذر زمان/ مشکل سگ ها چیست؟!

    دیده بان حقوق حیوانات/ سپهر سلیمی: در حالیکه هنوز پیش نویس طرح نمایندگان مجلس برای مقابله با نگهداری از حیوانات نظیر سگ به تصویب نمایندگان نرسیده است و به عبارت دیگر قانونی برای مقابله با نگهداری از سگ وجود ندارد در خبرهای رسمی و غیر رسمی منتشر شده در رسانه ها شاهد برخوردهای مستقیم و غیر مستقیم با دارندگان سگ ها هستیم. در ادامه نگاهی داریم به برخی مسائل مرتبط با  موضوع سگ:

    اهمیت سگ در ایران باستان

    در نوشته آئینی زرتشتیان آمده است كه سگ نگهبان انسان و خانه او و گوسفندان است آنگاه كه كسی سگی را بیازارد و او را شكنجه و گزند دهد روان او در آخرت سخت آسیب و ستم خواهد دید و در زندگی رنجور و ناكام و در كارها شكت خورده می‌باشد، آیین مزدیسنا  آزردن سگ را به طور كلی در زمره گناهان بس بزرگ و غیر قابل بخشش می‌داند؛ از اینرو در اوستا از جانورانی كه به سگ آزار می‌رسانند به زشتی یاد می‌شود.

    در كیش مزدیسنا سگ ارج و مورد استفاده فوق العاده ای دارد. خواص و ویژگی‌های این جانور مانند وفاداری ، نگهبانی، هوشیاری ،حق و نمك شناسی و مخصوصاََ حس بویایی فوق العاده قوی و دیگر خواص او كه در بسیاری از مراحل آئینی و آداب و رسوم دینی برای زرتشتیان در برگزاری بسیاری از مراسم بایسته مذهبی مانند مراسم سوگواری و دیگر آئین‌های سنتی شاهد و مؤید ارزش این حیوان می‌باشند و او را به عنوان یك حیوان مقدس معرفی می‌نمایند.

    مهربانی با سگ در اسلام

    رسول خدا (ص) همیشه یاران خود را به برخورد خوب و مناسب حتی با حیوانات توصیه می فرمودند و از آنها می خواست تا به خوبی به آنها آب و علف داده و بیش از توان حیوانات از آنها کار نکشند و ترغیب ثواب و اجر اخروی را برای کسانی که با حیوانات نیکی می کنند وعده می داد. حضرت ابوهریره (رضی الله عنه) در این مورد می فرمایند: یکبار مردی تشنه از راهی می رفت که ناگهان چشمش به چاهی افتاد. وارد چاه شده آب خورده و خارج شد. در همین لحظه سگی را دید که از شدت تشنگی خاک کناره چاه را می لیسید. با دیدن این صحنه مرد با خود گفت این سگ از شدت تشنگی این کار را می کند. لذا دوباره داخل چاه شد و این بار موزه هایش را پر از آب کرده و آن را به دهان گرفته و از چاه بالا آمد و سگ را سیراب کرد. خدا در عوض این نیکی گناهان آن شخص را آمرزید».  [بخاری، کتاب المساقاة، حدیث: 2363]

    خاورمیانه و ایران خواستگاه سگ

    تحقیقات گروهی از دانشمندان بین المللی که تحت نظارت دانشگاهUCLA انجام شده است، نشان می دهد که به احتمال زیاد منشاء سگ ها خاورمیانه بوده است. این تحقیق حاکی است که خاستگاه سگ ها، اروپا و آسیا نبوده است. این بررسی نشان داد که سگ ها، بیشترین قرابت ژنتیکی را با گرگ های خاکستری خاورمیانه ای دارند. به گفته محققان این پژوهش، اجداد بسیاری از سگ های امروزی، گرگهای خاورمیانه بوده است. خاورمیانه خاستگاه گربه های اهلی و بسیاری دیگر از چارپایان می باشد. خاورمیانه محلی است که در آن کشاورزی برای نخستین بار آغاز و توسعه یافت. زیست شناسان در این مطالعه اطلاعات ژنتیکی بیش از 900 سگ ، 85 گونه عمده و بیش از 200 گرگ خاکستری وحشی (اجداد سگ های امروزی) را از سرتاسر جهان شامل آمریکای شمالی، اروپا، خاورمیانه و شرق آسیا بررسی نمودند. زیست شناسان نمونه هایی از ایران، اسرائیل و عربستان را در اختیار دارند.

    سگ غربی نیست، نخستین نژاد سگ اهلی اصالتی ایرانی دارد

    سالوکی اولین و اصیل ترین سگ در جهان است. طی تحقیقات انجام شده این نژاد از هزاران سال پیش وجود داشته و همیشه خالص باقی مانده. اصلیت این سگ ایرانیست و در زمان سومریان به مصر رفت و در آنجا به عنوان سگ سلطنتی مشهور شد، یعنی 2010 سال قبل از میلاد!

    این نژاد جد تمام هوندهاست. از خصوصیات این سگ هوش بالا و سرعت عمل زیادش است. این نژاد در شرق خصوصا خاور میانه طرفداران زیادی داشته است. در قرن 12 به اروپا رفت ولویی پنجم اولین اروپایی است که از این نژاد نگهداری کرده. در سال 1923 در انگلستان و سال 1927 در کلوپ امریکا ثبت شده است.

    استفاده از سگ در نیروی انتظامی ایران و حوادث طبیعی

    به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پلیس به نقل از پلیس مبارزه با مواد مخدر ناجا، سابقه استفاده از سگ در ماموریت های پلیس مبارزه با مواد مخدر به ابتدای دهه 60 باز می گردد، به طوری که برای اولین بار در سال 1361 با هماهنگی بعمل آمده میان کمیته انقلاب اسلامی سابق و نیروی هوایی 2 نفر از پرسنل آن نهاد جهت طی دوره آموزشی به پایگاه یکم شکاری نیروی هوایی معرفی شدند و در همان سالها با در اختیار گرفتن 6 قلاده سگ در گلوگاهها اقدام به استفاده از آنها جهت کشف جاسازی های مواد مخدر کردند.

    در سال 1379 با پیگیری های پلیس مبارزه با مواد مخدر ناجا با خرید باغی به وسعت 12000 هکتار در کمال شهر کرج مرکز آموزش مربی و تربیت سگ موادیاب ناجا به طور رسمی با حضور تعدادی از مسئولین بلند پایه افتتاح شد .به گفته سردار حسین آبادی رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر ناجا، در حال حاضر 50 قلاده سگ مواد یاب در کشور مورد استفاده پلیس در کشف مواد مخدر قرار می گیرد.

    سگهای تجسس در زلزله بم جان 67 نفر را نجات دادند

    معاون آمادگی و نگهداری سگ های تجسس سازمان امداد و نجات هلال احمر کل کشور گفت: سگ های تجسس در زلزله بم 67 نفر را از زیر آوار زنده ردیابی و پیدا کردند. امیر امیری در گفت و گو با خبرنگار مهر با بیان اینکه در زمان زلزله بم تنها 3 سال از آموزش سگ های تجسس و مربیان آنها گذشته بود، افزود: در زمان زلزله بم تنها 8 قلاده سگ تجسس آموزش کامل را دیده بودند و مربیان آنها نیز تحت تعلیم مربیان بین المللی بودند که زلزله اتفاق افتاد.

    معاون آمادگی و نگهداری سگ های تجسس سازمان امداد و نجات هلال احمر کل کشور اظهار داشت: کار تجسس سگ ها 5 روز به طول انجامید و این در حالی است که طبق عملیات امداد و نجات وقت طلایی برای نجات یک فرد بین 48 تا 72 ساعت است و در این مدت تیم های تجسس ایرانی 67 نفر را از زیر آوار نجات دادند.

    نقش حیوانات خانگی و سگ در کاهش استرس ها و افسردگی

    سگ به عنوان یکی از بهترین حیوانات خانگی نقش بسیار زیادی در کاهش بیماریهای روانی و درمان آنها دارد. این مساله وقتی اهمیت پیدا می کند که بدانیم آمار مبتلایان به بیماریهای روانی و افسردگی در میان ایرانیان رو به افزایش است. دکتر بهنام اوحدی، روانپزشک، برخی از مواردی را که حیوانات خانگی در درمان بیمارها موثر هستند را چنین آورده است:

    – تنظیم (کاهش) فشار و قند خون بالا – از طریق کاهش کورتیزول و افزایش اندورفین، اکسی توسین، پرولاکتین، فنیل اکتیک اسید و دوپامین

    – افزایش اجتماع گرایی و کاهش فشار خون ، ضربان قلب ، و کردارهای پس رونده ی نامتناسب در بیماران دچار آلزایمر و دیگر دمانس ها

    – افزایش اعتماد به خویشتن؛ یاری رساندن به سازگار شدن کودکان بستری شده با شرایط بیمارستان و بهبود خلق پایین آنان

    – کاهش تکان ها، کردار و جهش های تکراری، چرخیدن گرد اشیا، فریاد و هیاهو نمودن ها، وضعیت بخشی دست ها در کودکان اوتیستیک و افزایش پیوستن آن ها به درمانگر، و آغاز به انجام و باز انجام کنش های درمانی و پاسخ دهی مناسب به آن ها

    – کاستن از حواس پرتی، درماندگی آموخته شده، اخم و قشقرق، در عین افزایش تماس چشمی، و بهبود روابط هیجانی و رفتار با همسالان در کودکان دارای مشکلات هیجانی و کرداری

    – کاهش فشارخون، ضربان قلب و افسردگی،  و اجتماع گرایی، افزایش امید و رضایت مندی از زندگی و برهمکنش گفتاری در ساکنان خانه های نگه داری از سالمندان

    – افزایش کردارهای پیش اجتماعی در افراد دچار اختلالات روان پزشکی همانند اسکیزوفرنی، اختلال دو قطبی، روان پریشی های نا متمایز و افسردگی – با فراهم آوردن امکان رشد و تکامل شخصیتی و روانی برای بالا بردن و نگه داشتن مهارت های سازگاری و چیرگی در فشارهای اجتماعی و تجربه ی الکل و مواد خیابانی و مشکلات رفتاری و پرخاش گری های در پی آن

    کشتار سگهای ولگرد، صحنه ای آشنا از حیوان کشی

    از موارد عینی حیوان آزاری می توان به کشتار سگهای ولگرد توسط اسلحه در محیط های شهری و مسکونی اشاره کرد که اثرات به جا مانده از این کشتار دست کمی از حوادثی نظیر کشتن خرس ها ندارد. در صورتیکه برای مهار سگهای ولگرد راههای بهتر و موثرتری از کشتن توسط سلاح گرم وجود دارد متاسفانه باز هم شاهد کشتن حیوانات سگهای ولگرد به این شکل هستیم که این موارد بطور مستقیم و غیر مستقیم فرهنگ حیوان آزاری را ترویج می کند. لاشه های رها شده حیوانات، صدای شلیک اسلحه برای کشتن سگها و ضجه های سگهای تیر خورده همگی مواردی است که تصویری از حیوان آزاری در ذهن بیننده به وجود می آورد.

    برخورد با دارندگان سگهای خانگی بر اساس قانون نیست

    سوای اینکه نقد های جدی به طرح نمایندگان مجلس در خصوص مبارزه با نگهداری از سگ وجود دارد نکته مهم این است که هنوز پیش نویس طرح مبارزه با نگهداری از سگ به تصویب نمایندگان مجلس نرسیده است و قانون مشخصی در این خصوص وجود ندارد و به عبارت دیگر برخوردهای انجام شده فراقانونی و یا سلیقه ای است. با وجود این شرایط مشخص نیست علت برخوردهای آشکار و پنهان صورت گرفته با افرادی که از سگ ها نگهداری می کنند چیست؟

    یکی از دلایل عمده ای که برای مبارزه با سگ ها عنوان می شود، ایرانی نبودن و غربی بودن نگهداری از سگ است. در حالیکه مطالب ذکر شده به خوبی نشان می دهد که سگ اهلی ریشه ای ایرانی دارد و ایرانیان از نخستین نگهدارندگان سگ در بین جوامع بشری بوده اند.

    چه کسی باید از حقوق سگ ها و دارندگان سگ ها دفاع کند؟

    سگها به عنوان مخلوقات الهی بخشی از ساکنان زمین هستند که حق حیات دارند، بالطبع سگهایی که در کشور ایران هستند نیز همچون دیگر موجودات زنده از این حق برخوردار هستند و باید مورد حمایت قرار گیرند. سوال اینجاست که چه کسی باید از حق حیات این موجودات زنده دفاع کند؟ آیا این وظیفه بر عهده شهرداری، سازمان حفاظت از محیط زیست ، سازمان دامپزشکی کشور یا سازمانهای غیردولتی زیست محیطی است؟

    اگر بر فرض در هر جایی قانونی بر علیه این موجودات زنده وضع شود یا رفتاری بر علیه این مخلوقات خداوند صورت گیرد چه کسی باید اعتراض کند و این اعتراضات چه سرانجامی خواهد داشت؟!

    _________________

    سگهای شهری، حقوق حیوانات و رفاه حیوانات

    قدمت دوستی انسان و سگ ۳۱ هزار ساله شد

    اعتراض به بداخلاقی: از ونک سمیرم تا پارک ملت جام جم!

    جلوگیری از درمان سگ ها در گیلان/ نظارت نیروی انتظامی بر مالکین سگ های فانتزی

    فرهنگ نگهداری سگ های گله و سگ های خانگی

    باز هم سگ کشی/ این بار در گیلان

    قرارداد «سگ کشی» در منطقۀ پارس جنوبی

    اقدام کنید! برای مخالفت با کشتار سگ ها در ایران

    بیش از هزار قلاده سگ ولگرد معدوم شد/ معدوم سازی به روشی سخت

    موفقیت مخالفان کشتار سگ ها در رومانی

    حیوانات در اسلام از روایت حسن رحیم پور

    همه برای حمایت از حیوانات، پیش به جلو با سرعت لاک پشتی!

    تصمیم گیری برای مسموم کردن موش ها

    جانفشانی کارگر افغان برای نجات یک سگ از استخر

  • یک درس فراموش نشدنی از الاغ های جزیره هنگام/ تصویری

    یک درس فراموش نشدنی از الاغ های جزیره هنگام/ تصویری

    دیده بان حقوق حیوانات: / محمد درویش*: نامش هنگام است؛ یک جزیره زیبا با سواحل مرجانی استثنایی که کمتر از ۱۰ کیلومتر طول و ۵ کیلومتر عرض دارد و در مجموع، حدود ۲۵۰۰ نفر از ایرانیان را در خود جای داده است. سرزمین کوچکی که دست‌کم ۲۰۰ هزار سال از عمرش در هیبت یک جزیره در میان آب‌های نیلگون خلیج فارس می‌گذرد. با این وجود، می‌خواهم در باره‌ی رخدادی شگفت‌انگیز با شما سخن بگویم که در هنگام رخداده و هنگامه‌ای در دل و جانم برپا داشته است …

    ماه گذشته، فرصتی دست داد تا به بهانه‌ی حضور در یک کارگاه آموزشی برای جوامع محلی اطراف تالاب شور و شیرین و میناب به دیار مردم خونگرم و عزیز هرمزگان بروم. در جریان این سفر، با مردی آشنا شدم به نام حسین آقاخانی زنجانی، یک فعال محیط زیست و متخصص غواصی که چند سالی است در جزیره هنگام می‌کوشد تا هم به رونق گردشگری منطقه کمک کند و هم جذابیت‌های طبیعی هنگام را به نحوی از گزند رفتارهای غیرمسئولانه‌ی گردشگران درامان بدارد. از همین رو، تلاش می‌کند تا در کنار کسب و کار خود، به کاشت و مرمت مرجان‌ها، پاکسازی سواحل هنگام از زباله و امداد و نجات برای حیوانات و پرندگان آسیب‌دیده‌ی منطقه هم بپردازد. ماجرایی که در این نوشتار می‌خواهم به شرح آن بپردازم، حاصل یکی از مشاهدات و تجربه‌های باورنکردنی حسین آقاخانی زنجانی است …

    حسین آقاخانی در حال تیمار یک میش بره

    ماجرا برمی‌گردد به اواخر سال ۱۳۹۰، زمانی که حسین با وانت نیسان آبی‌رنگش – که یکی از معدود خودروهای موجود در جزیره است – مشغول عبور از جاده‌ی ساحلی موسوم به قیر بوده که ناگهان با الاغی روبرو می‌شود که در وسط جاده نشسته و راه را بر او سد کرده بود! انگار می‌خواست به او چیزی بگوید … وی پس از پیاده شدن از خودرو، درمی‌یابد که پای الاغ زخمی و متورم شده و قطعه‌ای فلز در آن فرو رفته است؛ فلزی که متعلق به یک قوطی کنسرو باز شده است که ظاهراً توسط گردشگران پس از مصرف در جزیره رها شده بود. البته حسین هر چقدر تلاش می‌کند، نمی‌تواند الاغ زخمی را بگیرد و آن حیوان بخت برگشته، لنگان لنگان از محل می‌گریزد (گفتنی آنکه سالهاست این الاغ‌ها – که زمانی برای کارکردهای ترابری و حمل و نقل به جزیره وارد شده بودند – به حال خود رها شده و به صورتی نیمه وحشی به زندگی خود ادامه می‌دهند).

    الاغ مجروح در حیاط مدرسه

    تا اینکه چند روز بعد به حسین اطلاع می‌دهند که الاغ زخمی خود را به محوطه‌ی حیاط مدرسه جزیره رسانده … او نیز بلافاصله به محل می‌رود و همان طور که در تصاویر می‌بینید با کمک همکارانش، الاغ مجروح را گرفته و پس از بیرون آوردن تکه‌های باقیمانده‌ی قوطی کنسرو و پانسمان پای مجروحش که متأسفانه از شدت جراحت کرم زده بود، او را به حال خود رها می‌کند …

    محل جراحت

    این ماجرا می‌گذرد تا حدود یکماه بعد … وقتی که حسین مشغول کار در دفتر خود بود و ناگهان متوجه صداهایی در محوطه‌ی بیرونی دفترش می‌شود … بله، صداها متعلق به همان الاغ بود که اینبار با چند هم‌نوع دیگرش خود را به محل کار حسین رسانده بودند! چرا که آنها هم جملگی دچار همان بلا شده و پای‌شان از وجود قطعه‌ای فلز دچار عفونت و درد شده بود و حالا آمده بودند به نزد انسانی که پیش‌تر برادری‌اش را برای الاغ‌ها ثابت کرده بود …

    ضدعفونی کردن زخم با بتادین

    نتیجه گیری اخلاقی:
    نخست: لابد خوانندگان وفادار این سطور، هنوز قصه‌ی ۲۵ دی ماه ۱۳۹۲ را به یاد دارند؟ انگار همچنان آن درس‌ها و شرمندگی‌ها ادامه دارد! ندارد؟

    Animal-Rights-Watch-ARW-8051دوم: هر چند از پرتاب‌کنندگان قوطی‌های کنسرو خالی در طبیعت ابراز انزجار می‌کنم و امیدوارم بازخوانی این روایت منجر شود تا خوانندگان عزیز این سطور هم، چنین کرده و اگر این قوطی‌ها را در طبیعت یافتند، بلافاصله به جمع‌آوری‌شان اقدام کنند؛ اما انگار اگر آنها نبودند، اینک ما درنمی‌یافتیم که زدن برچسب «نفهم» به الاغ‌ها تا چه اندازه نشان از نادانی خطاب‌کنندگان دارد! نه؟
    سوم: همان طور که بارها گفته‌ و نوشته‌ام، این کمال بی‌انصافی و نامهربانی است که پست‌ترین هم‌نوعان انسان‌نمای خویش را با القاب و صفت‌هایی حیوانی چون: گربه ‌صفت، جغد شوم، کفتار پیر، خفاش شب، خرس نفهم، سگ پدر، گراز بلا، گورخر مصیبت و … خطاب کنیم. اگر می‌خواهیم «خشونت» را در جامعه مهار کنیم، شاید نخستین گامش آن باشد تا از آن نوع رفتارها و گفتارهایی که ناخودآگاه به ترویج خشونت با حیوانات – به ویژه در نزد کودکان – می‌انجامد، پرهیز کنیم.

    دوست دارم حسین را ...

    و واپسین کلام آنکه
    دوست دارم حسین آقاخانی زنجانی را، هموطن فرزانه‌ای که بی‌منت بخشی از وقت و سرمایه‌ی خویش را نثار آن گروه از هموطنان‌مان می‌کند که هرگز نمی‌توانند به او بگویند: دست مریزاد …

    * پام/ مدیرکل آموزش ومشارکت های مردمی سازمان حفاظت محیط زیست

  • از رهاسازی 220 تمساح در آب نماهای تهران تا ممنوعیت شکار/ وبلاگ میهمان

    از رهاسازی 220 تمساح در آب نماهای تهران تا ممنوعیت شکار/ وبلاگ میهمان

    Animal-Rights-Watch-ARW-8041

    دیده بان حقوق حیوانات/ سپهر سلیمی*: روز گذشته پیامی در شبکه های اجتماعی منتشر شده بود که در آن خواسته شده بود عبارت “شکار ممنوع” را به شماره پیامگیر برنامه خندوانه (؟!) بفرستند  تا مجموع این پیامک ها به دست رئیس مجلس شورای اسلامی برسد و از ایشان خواسته شود شکار حیات وحش از سال 1393 تا 1400 ممنوع شود!
    با کمی جستجو متوجه شدم که در یکی از برنامه های خندوانه که با حضور حجت الاسلام شهاب مرادی، رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران بوده ایشان این پیشنهاد را مطرح کرده اند. همچنین در این برنامه تصاویری از طرح جنجالی آزاد سازی 110 بلبل خرما در تهران پخش شده است.
    طرح آزاد سازی بلبل خرما که هفته گذشته در فرهنگسراهای شهر تهران انجام شده بود با انتقاد گروه های حامی حیوانات، کارشناسان و کوشندگان محیط زیست همراه بود که این طرح را کارشناسی نشده و نمایشی اعلام کرده بودند.
    با توجه به این مساله، اکنون این پرسش پیش می آید که طرح عجیب ارسال پیامک به یک برنامه طنز برای مخالفت با شکار با هدف مخالفت با شکار بوده و یا ابزاری بوده برای لاپوشانی طرح کارشناسی نشده و نمایشی آزاد سازی پرندگان؟
    در میان حامیان حیوانات و محیط زیست کسی را پیدا نمی کنید که موافق شکار باشد اما آیا بهتر نیست برای مخالفت با این مساله به شیوه ای بهتر و از ابزاری منطقی تر استفاده کرد؟ فراموش نکنیم حفاظت از محیط زیست و حمایت از حیوانات برای حامیان واقعی محیط زیست، یک اصل اجتناب ناپذیر است که جنبه اعتقادی و قلبی دارد و پسندیده نیست به عنوان ابزاری برای طرح های تبلیغاتی و نمایشی مورد استفاده قرار گیرد.
    اینطور نشود که فردا بخواهند 220 تمساح در آب نماهای تهران رها سازی کنند و پس فردا در برنامه ای از مردم بخواهند برای مخالفت با شکار تا سال 1450 به فلان شماره پیامک بزنند!

    * دوستداران حیوانات و محیط زیست

    ________________________

    صفحه ویژه وبلاگ میهمان

    رئیس اداره محیط زیست شهرتهران: برای رهاسازی بلبل خرما در تهران مجوز ندادیم

    «دوستی خاله خرسه» در شهرداری تهران با رهاسازی نمایشی ۱۰۰ بلبل خرما در تهران اشتباه است/ لزوم اقدام عاجل ارگان های مسوول برای جلوگیری از رهاسازی غلط پرندگان

    برنامه رهاسازی نمایشی پرندگان در تهران بدون مجوز محیط زیست انجام شد!/ تصویری

    آزاد سازی پرندگان در فرهنگسراها یک برنامه مستمر است!

     

  • بیانیه شبکه سمن های زیست محیطی استان مازندران در رابطه با نسل کشی در فریدونکنار/ درخواست همراه شدن مسئولان محترم ارشد و نیروی انتظامی استان

    بیانیه شبکه سمن های زیست محیطی استان مازندران در رابطه با نسل کشی در فریدونکنار/ درخواست همراه شدن مسئولان محترم ارشد و نیروی انتظامی استان

    Animal-Rights-Watch-ARW-7958

    دیده بان حقوق حیوانات: شبکه سمن های زیست محیطی استان مازندران با انتشار بیانیه ای در رابطه با نسل کشی پرندگان مهاجر در منطقه فریدونکنار، ضمن تقدیر از مسوولان محیط زیست استان، خواستار ورود مسوولان بلندپایه استان و نیروی انتظامی استان شده است.

    متن کامل این بیانیه به این شرح است:

    «سالیان دوری است که محیط زیست با ناملایمات ما کنار آمده و در نگاهی که در آن خدمت بی مزدی نهفته است، از ما التماس و خواهش کوچکی دارد و آن انعطاف و مهربانی است در برابر این همه خدمت.

    استان مازندران از دیر باز به عنوان منطقه ای ویژه در حوزه محیط زیست مورد توجه مسئولان بلند پا یه کشور قرار داشته است.

    بدون شک تنوع و غنای جنگلی و جانوری مازندران این استان را به یکی از مدعیان جدی امانتداری میراث طبیعی کشور بدل ساخته است.

    وجود پناهگاه حیات وحش میانکاله که در کنوانسیون بین المللی رامسر و کنوانسیون Map در شمار زیستگاه های طبیعی جهان به ثبت رسیده است و هر ساله میزبان میلیون ها پرنده کوچنده ایست که آنجا را مأمن و مأوایی برای زمستان گذرانی و تولید مثل می دانند.

    میانکاله با داشتن 130 گونه پرنده آبزی که 40 گونه آن از اهمیت بین المللی برخوردار است، برای تمامی پرنده شناسان، پژوهشگران و علاقه مندان محیط زیست شناخته شده می باشد. و هر ساله پرنده شناسان و پژوهشگران از سراسر جهان برای بررسی و تحقیق به این منطقه سفر می کنند.

    همچنین قرارگیری این استان در مرکز یکی از اصلی ترین کریدورهای مهاجرت پرندگان (آسیا، اروپا، آفریقا) و حضور تالاب های متعدد بین المللی وحفاظت شده و زیستگاه های ارزشمندی از این دست نیز سبب توجه بیش از پیش متخصصان داخلی و بین المللی به این بخش از کشور عزیزمان ایران است.

    خشک شدن تالاب های کوچک و بزرگ در سراسر کشور به این تمرکز پرندگان در تالاب های استان بویژه منطقه فریدونکنار و سرخرود بیش از پیش افزوده است.

    بسیاری از پرندگان کوچنده که زمستان ها مهمان مازندران و این تالاب ها هستند، در فهرست گونه های حمایت شده و در خطر انقراض ملی و جهانی قرار دارند که درنای سیبری، قوی فریادکش، قوی گنگ، قوی کوچک، عروس غاز، غاز پیشانی سفید کوچک، غاز پا زرد، اردک مرمری، اردک بلوطی، اردک سر سفید، پلیکان خاکستری و . . . از جمله آنها هستند.

    نقش مهم و کلیدی حفاظت از حیات وحش در معرض تهدید کشور، در کنار حراست از آبروی ملی ایران درخصوص اجرای قوانین و تعهدات بین المللی چون کنوانسیون رامسر، کنوانسیون حفاظت ازگونه های مهاجر، تفاهم نامه پرندگان آبزی کریدور مهاجرتی اوراسیا – آفریقا و بسیاری دیگر از این دست تنها بخش کوچکی از وظیفه خطیر مسئولان محیط زیست و منابع طبیعی استان است.

    شبکه سمن های زیست محیطی استان مازندران به عنوان بخشی از پیکره جامعه بزرگ دوستداران محیط زیست استان، ضمن قدردانی از اقدام یگان حفاظت اداره کل حفاظت محیط زیست استان که در جهت اجرایی شدن قوانین مصوب سازمان محیط زیست کشور نسبت به جمع آوری دام های هوایی شکار در منطقه فریدونکنار اقدام نموده است، بدینوسیله همراهی و همکاری خود را اعلام داشته و خواستار تداوم این اقدامات می باشد.

    شبکه سمن های زیست محیطی استان مازندران از مسئولان محترم ارشد استان و نیروی انتظامی استان انتظار دارد که در این امر مهم و ملی از اداره کل حفاظت محیط زیست مازندران پشتیبانی جدی تری به عمل آورد.

    شبکه سمن های زیست محیطی استان مازندران»

    ________________________

    اعلام موجودیت «کمپین پرواز» همزمان با آغاز نسل کشی پرندگان مهاجر فریدونکنار/ درخواست همراهی

    سیاه چاله فریدونکنار آبروی ایران را نشانه گرفته است

    نامه سرگشاده تشکل های زیست محیطی به ابتکار؛ درخواست برخورد قانونی، عاجل و قاطع با نسل کشی پرندگان مهاجر در فریدونکنار

    هشدار یک حقوقدان نسبت به تخریب محیط زیست و کشتار گستردۀ پرندگان مهاجر در فریدونکنار

    در رخدادی تحسین بر انگیز ماموران برای حفاظت از پرندگان مهاجر در فریدونکنار مستقر شدند

    فریدونکنار: از کشتن گونه های در معرض تهدید جهانی با حشره کش تا فروش تاکسیدرمی آنها/ تصویری

    بازار پرندگان وحشی دامگاهی در فریدونکنار/ تصویری

    برگزاری جلسه ساماندهی و کنترل وضعیت شکار و صید در دامگاه های منطقه فریدونکنار

    خرید و فروش علنی پرندگان وحشی در فریدونکنار/ تصویری

    احداث اولین برج پرنده نگری ایران در فریدونکنار/ آگاه‌سازی جامعه محلی برای حفاظت از «امید»

    آغاز کشتار میهمانان در فریدونکنار/ فرود ۲۰۰۰ پرنده مهاجر در زمینهای کشاورزی

    باغ پرندگان در پارک لاله شهر فریدونکنار/ تصویری

    فاجعه سالیانه در فریدونکنار؛ نسل پرندگان مهاجر فریدون‌کنار و سرخ‌رود در خطر است

    تنهاترین پرنده ایران

    دامگاه فریدونکنار‍، قتلگاه میلیونی پرندگان مهاجر

    شکار ناموفق آخرین درنای سیبری ایران/ زندگی امید با شانس، محیط زیست به دنبال احیای شیر و ببر

    شیوه‌ای ایرانی برای صید پرندگان؛ خیانت اردک!

    حراج فلامینگو به قیمت ۵ هزار تومان در جاده‌های فریدون کنار! / تصویر

    دوما (دامگاه پرندگان وحشی)/ تصویری

    بازار پرندگان وحشی دامگاهی در فریدونکنار/ تصویری

    خیانت اردک؛ شیوه‌ای ایرانی برای صید+عکس

    جایگزین‌کردن طبیعت‌گردی به جای شکار

    آغاز کشتار میهمانان در فریدونکنار/ فرود ۲۰۰۰ پرنده مهاجر در زمینهای کشاورزی

    امید به طبیعت ایران بازگشت/ میهمان تنهای شمالی در دامگاه

    قوهای مهاجر شالیزارهای سرخ‌رود/ تصویری

    فرود ۳۰۰۰ قو در سرخ‌رود مازندران

    تنهاترین پرنده ایران

    تنها پرواز می کند اما امید ها را ناامید نمی کند

    ۲۷ تن ذرت برای تغذیه قوهای سرخرود به اتمام رسید.آنها را فراموش نکنیم.

  • حیوان آزاری، از خلاء قانونی تا خرافات/ وبلاگ میهمان

    حیوان آزاری، از خلاء قانونی تا خرافات/ وبلاگ میهمان

    Animal-Rights-Watch-ARW-7951

    دیده بان حقوق حیوانات/ سپهر سلیمی*: یک فوتبالیست معروف به شکار غیرمجاز رفته، با اسلحه کشیدن به روی محیط‌بان فرار کرده و بعد دوستانش محیط بان را به دلیل گزارش این موضوع در خیابان کتک زده و تهدید به آتش زدن خانه‌اش کرده‌اند! این خبر در کنار انتشار خبر ده‌ها مورد حیوان‌آزاری منجر به نقص عضو یا مرگ، شمایی از وضعیت بسیار نامناسب حیوانات در ایران است. سپهر سلیمی، فعال حقوق حیوانات در گفت‌وگو با روز، نبود قانون حمایت از حیوانات و خلا قانونی در برخورد با متخلفان را یک عامل موثر می‌داند و می‌گوید که دولت جدید هم اقدامی عملی در زمینه حقوق حیوانات انجام نداده است. همچنین به اعتقاد او، با تلاش بیشتر حامیان حقوق حیوانات، باید برای مردم افشا شود که در سیرک‌ها و باغ‌وحش‌ها چه بلایی بر سر حیوانات می آورند.

    حیوان‌آزاری؛ از خلاء قانونی تا باورهای خرافی

    نگهداری ۳۰ شیر در یک قفس کوچک در سیرکی در قشم، بستن یک خرس با زنجیری کوتاه در محوطه خاکی باغ وحش بابلسر در حالی که به علت شرایط بد نگهداری بسیار رنجور و ضعیف شده، چشم درد یک شیر پس از تحمل چهار ماه رنج عفونت و عاقبت کور شدن به علت تعلل دامپزشکان باغ وحش زابل، وضعیت اسفبار حیوانات باغ وحش بابلسر و… شماری از اخبار دلخراش مربوط به حیوانات است که حتی اگر پیگیر خبرهای حوزه محیط زیست هم نباشید در شبکه‌های اجتماعی به چشم‌تان خورده است؛ اخباری که به گفته بسیاری از کارشناسان تنها بخشی از حقیقت تلخ زندگی حیوانات در ایران را بیان می‌کند. اما دلایل بروز پر تعداد حیوان آزاری در کشور چیست؟ سئوالی که سپهر سلیمی، فعال حقوق حیوانات در پاسخش به این موارد اشاره می‌کند: “نبود قانون حمایت از حیوانات و خلا قانونی در برخورد با متخلفان، شکارچیان و حیوان‌آزاران، عدم توجه کافی رسانه‌ها، اشخاص و گروه‌های مرجع به مساله حمایت از حیوانات، تبلیغات نادرست رسانه‌ها در خصوص مشکلاتی که حیوانات به وجود می‌آورند، وجود تعداد زیادی اسلحه شکاری مجاز و غیرمجاز در کشور، مشکلات فرهنگی و وجود باورهای غلط و گاهاً خرافی نسبت به ایجاد بیماری از سوی حیوانات و خطرناک بودن حیوانات برای انسان‌ها.”

    شکار بی‌رویه و حیوان‌آزاری‌های متعدد در حالی ادامه دارد که پس از روی کار آمدن دولت یازدهم و تصدی پست ریاست سازمان حفاظت ازمحیط زیست توسط معصومه ابتکار، امید به بهبود شرایط درمیان فعالان این حوزه قوت گرفته بود. اما آیا با روی کار آمدن دولت جدید و تغییر مدیریت در سازمان محیط زیست پیشرفتی در زمینه حقوق حیوانات حاصل شده است؟ سپهر سلیمی می‌گوید که برای پاسخ گفتن به این سئوال کمی زمان لازم است: “قطعاً دولت جدید نگاه دلسوزانه و فراگیرتری نسبت به محیط زیست و حیات وحش دارد و این مساله را در رویکرد جدید مدیران می‌توان احساس کرد اما هنوز اقدام عملی قابل توجهی شاهد نبوده‌ایم. ضمن اینکه فراموش نکنیم که دولت‌ها مجری قانون هستند و وقتی قانون خاصی برای مقابله با حیوان‌آزاری و حمایت از حقوق حیوانات وجود نداشته باشد پس عملاً دست دولت در این خصوص بسته است.”

    از سوی دیگر نه تنها دولت نتوانسته کاری برای مقابله با حیوان‌آزاری انجام دهد بلکه نقش فعالان و گروه‌های حامی حیوانات نیز کمرنگ جلوه می‌کند؛ سلیمی در همین خصوص توضیح می‌دهد: “در خصوص تلاش گروه‌ها و فعالان هم باید بگویم که فشار و غیر فعال شدن سازمانهای غیردولتی زیست محیطی در سال‌های گذشته بر این مساله تاثیر داشته است. ولی اگر بخواهیم منصفانه به قضیه نگاه کنیم متوجه می شویم که به‌رغم همه مشکلات، مساله حمایت از حیوانات در بین عموم مردم فراگیرتر شده است و حساسیت بیشتری نسبت به این موضوع در سطح عموم مردم وجود دارد. ولی شوربختانه هنوز این حساسیت به لایه‌های بالای مدیریتی کشور منتقل نشده است و به همین خاطر است که می‌بینیم اقدام موثری در جهت حمایت و حفاظت از حیوانات و حیات وحش صورت نگرفته است.”

    به گفته او مردمی که درگیر روزمرگی های خود هستند و با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم می‌کنند، کمتر به حفظ محیط زیست و حمایت از حیوانات توجه دارند.

    سیرک‌ها و باغ‌وحش‌ها؛ جهنمی برای حیوانات

    به گفته کارشناسان، ده‌ها باغ وحش در ایران شرایط اسفباری دارند و در آنها حیوانات در وضعیت بدی نگهداری می‌شوند. نوک پیکان انتقادات فعالان حقوق حیوانات هم به سمت سازمان محیط زیست است. برخی از کارشناسان این حوزه می‌گویند تا یک خبر جنجالی نشود، محیط زیست به آن توجهی نشان نمی‌دهد. فعالان محیط زیست سیرک‌ها را نیز از دیگر شکنجه‌گاه‌های حیوانات می‌دانند.

    سپهر سلیمی فعال حقوق حیوانات در این زمینه می‌گوید: “اصولاً سیرک‌ها و باغ‌‌وحش‌ها برای منافع مادی گردانندگان آنها ایجاد شده‌اند و سود و زیان اقتصادی حرف اول را در مدیریت این مکان‌ها می‌زند. به‌‌رغم همه شعارهای فریبنده‌ای که در مورد سیرک‌ها و بخصوص باغ وحش‌ها مطرح می‌شود این مکان‌ها به عنوان انبار حیوانات، جایی هستند برای کسب در آمد مادی و حقوق حیوانات و حتی رفاه حیوانات در این مکان‍ها بی‌معنی است.”

    سلیمی معتقد است: “در شرایطی که در کشور ما قانونی برای حمایت از حیوانات وجود ندارد، آزار حیوانات در این مکان‌ها چند برابر خواهد شد و هیچ اهرم قانونی موثری هم برای مقابله با این مکان ها وجود ندارد.”

    به گفته او “شوربختانه هنوز نگاه عموم مردم به باغ وحش‌ها و سیرک‌ها نگاهی مثبت است و تصور می‌کنند این گردانندگان این محل‌ها از دوستداران حیوانات هستند. ولی باید با فرهنگ‌سازی بیشتر و تلاش حامیان واقعی حیوانات، پشت پرده این مکان‌ها برای مردم افشا شود تا مردم بدانند در سیرک‌ها و باغ‌وحش‌ها چه بلایی بر سر حیوانات می آورند. این مساله یک شبه اتفاق نمی افتد و قطعاً زمان خواهد برد.”

     روزی برای مبارزه با خشونت علیه حیوانات

    بیستم شهریور ماه سال ۱۳۹۰ فیلمی توسط دیده بان حقوق حیوانات منتشر شد که دو توله خرس را در کنار مادرشان که کشته شده بود شکنجه می دادند و در نهایت کشتند. انتشار این فیلم بازتاب وسیعی در میان شهروندان ایرانی داشت و به نوعی به نمادی از خشونت علیه حیوانات تبدیل شد. این را سپهر سلیمی فعال حقوق حیوانات در توضیح فلسفه نام‌گذاری روزی به نام “مبارزه با خشونت علیه حیوانات” می‌گوید و ادامه می‌دهد: “پس از آن به پیشنهاد جمعی از گروه‌های معتبر حامی حیوانات این روز به عنوان روز مبارزه با خشونت علیه حیوانات نامیده شد تا بهانه‌ای باشد برای توجه بیشتر به این مساله. کم و بیش در این روز برنامه‌هایی در سراسر کشور برگزار می‌شود. ضمن اینکه از سوی دیده بان حقوق حیوانات، نشان خرس قهوه ای به کوشاترین شخص، جوان و گروه حامی حقوق حیوانات در یکسال گذشته اهدا می‌شود.”

    سلیمی در تعریف خشونت علیه حیوانات هم توضیح می‌دهد: “تعریف عمومی خشونت، استفاده از نیروی فیزیکی برای مجبور کردن در وضعیتی بر خلاف میل است. برای حیوانات اشکال مختلفی را شامل می شود، از حیوانات به اسارت گرفته شده در باغ وحش ها و سیرک‌ها تا حیواناتی که در مزارع پرورش شیر، گوشت و پوست مورد استفاده قرار می گیرند، حیوانات کار، حیواناتی که برای آزمایش‌های پزشکی بیمار یا کشته می شوند تا شکار… به همراه موارد دیگر همگی از مصادیق خشونت علیه حیوانات هستند که در همه جای دنیا وجود دارد و با توجه به وضعیت فرهنگی هر کشور و وجود قوانین حمایت از حیوانات، زیاد و کم دارد.”

    * دوستداران حیوانات و محیط زیست

  • وقت آن است کتابی در مورد شکار محیط بانان نوشته شود/ وبلاگ میهمان

    Animal-Rights-Watch-ARW-7949

    دیده بان حقوق حیوانات/ سپهر سلیمی*: به تازگی کتابی با عنوان «طبیعت گردی، شکار و تیراندازی» منتشر شده است. کتابی که می کوشد چهره ای موجه از شکار و شکارچیان ارائه کند و به تبلیغ شکار بپردازد.
    در کشوری که رتبه اول را در نابودی حیات وحش دارد، در کشوری که رتبه سوم را در نابودی تنوع زیستی دارد، در کشوری که رتبه سوم را در قاچاق حیات وحش دارد، در کشوری که 90% حیات وحش خود را از دست داده  و در سراشیبی ویرانی زیست بوم و بی آبی قرار دارد تنها با ترکیب جنایت، حماقت و خیانت می توان چنین اثری پدید آورد.

    جنایت در حق حیات وحش و زیست بوم ناتوان ایران.

    خیانت در حق ایران، فرزندان این سرزمین و همه کسانی که در میراث طبیعی این سرزمین شریک هستند.

    و حماقت از بابت نادانی (و یا خود را به نفهمی زدن) نسبت به وضعیت فعلی زیست بوم و حیات وحش.

    راستی خوب می شود کتابی هم در مورد «شکار محیط بانان» نوشته شود، مگر نه این است که در چهار دهه گذشته 116 محیط بان به دست شکارچیان به شهادت رسیده اند. در حال حاضر تعداد محیط بانان از تعداد یوزپلنگ ها بیشتر است و با انقراض نسل این دو و از بین رفتن حیات وحش در مناطق حفاظت شده دیگر جنبنده ای جز محیط بانان در این مناطق باقی نمی ماند، خوب است روش های کشتن و فرار کردن، کور کردن و مجروح کردن محیط بانان نیز آموزش داده شود و از تجربیات دیگران استفاده کرد. حتی می توان توجیهی نظیر توجیهات شکار تروفه برای کشتن محیط بانان پدید آورد، مثلن گفته شود محیط بانان مسن باید کشته شوند تا محیط بانان جوان که چابک تر و تواناتر هستند جایگزین آنها شوند تا بهتر به حیات وحش کمک کنند! هر چه باشد باید شهوت سیری ناپذیر خون ریزی شکارچیان سیراب شود.

    و حرف آخر اینکه، براستی چه کسانی این کتاب 150 هزار تومانی را می خرند؟ بروید ببینید اسلحه شکاری اش چند ده میلیون تومان است؟ خودروی شکارش چند صد میلیون تومان است…

    * حیوانات و محیط زیست

    _________________________

    به جای افتخارکردن و چاپ کتاب از کشتارتان باید سرافکنده باشید!/ تبلیغ رسمی شکار تفریحی و حرام

  • ابهام‌هایی بیشتر در قوچ‌فروشی آن موسسه‌/ وبلاگ میهمان

    ابهام‌هایی بیشتر در قوچ‌فروشی آن موسسه‌/ وبلاگ میهمان

    Animal-Rights-Watch-ARW-7410

    دیده بان حقوق حیوانات/ سام خسروی فرد*: انتشار دو مقاله‌ در ایران‌وایر (ا و ۲) سبب شد موسسه‌ حیات‌وحش میراث پارسیان واکنش نشان دهد و در جوابیه‌ای که در وب‌سایتش منتشر کرد بنویسد در فروش پروانه شکار قوچ‌های کمیاب لارستان دست داشته است (۳).

    گرچه پاسخ‌گویی این موسسه اقدامی ستودنی است اما نمی‌توان از جوابیه آن به سهولت گذشت. زیرا باوجود آن که این پاسخ مُهر تاییدی است به آنچه در دو مقاله قبلی مطرح شده بود، ابهام‌های جدیدی را به همراه آورد. به عبارت دیگر، آن بنگاه با سربلندی اعتراف کرد که در فروش پروانه شکار قوچ لارستان همکاری داشته است. با این حال، به اصلی‌ترین سوال آن دو مقاله و پرسش افکار عمومی (که اثر آن را می‌توان در شبکه‌های اجتماعی هم دید) پاسخی درخور و قانع‌کننده نداده است: چرا موسسه‌ای که اهدافش حفاظتی است در حراج پروانه شکارِ قوچی دست دارد که بر اساس تقسیم‌بندی مهمترین مرجع‌بین‌المللی یعنی IUCN به عنوان جانوری آسیب‌پذیر ((Vulnerable و تهدید شده (Threatened) معرفی شده است؟ علاوه بر بی‌پاسخ ماندن این سوال، موارد دیگری نیز در جوابیه آن بنگاه مطرح شده که نیاز به تعمق بیشتری دارد. آنچه در پی‌ می‌آید پرتوافکنی به ابهام‌های جدید در جوابیه‌ موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان است تا شاید پرداختن و یافتن پاسخ برای آنها در سایه شفاف‌سازی بتواند راه حفاظت را هموار کند.

    ۱- جوابیه چنین آغاز می‌شود:‌ «در پی برخی گفت‌وگوها در چند روز اخیر پیرامون فعالیت‌های موسسه حیات وحش میراث پارسیان، این موسسه برخود لازم دانست تا برای حفظ احترام کارشناسان و متخصصان همکار در پروژه‌ حفاظت از قوچ لارستان توضیحاتی دراین باره ارائه کند.» معنی دیگر این مقدمه آن است که موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان نه برای روشنگری، نه برای احترام به افکار عمومی و نه برای پاسخگویی به سوالات طرفداران خود و دوستداران حیات‌وحش بلکه صرفا برای حفظ احترام به «همکاران پروژه قوچ لارستان» جوابی را منتشر کرده است. نادیده‌ گرفتن خواست مردم و افکار عمومی در همین دو خط هویداست. بدین ترتیب می‌توان از آن بنگاه سوال کرد که با این رویکرد مردم‌گریز چگونه می‌توان از مشارکت مردم برای حفاظت حیات‌وحش بهره جست؟ می‌توان از این نکته فروگذشت که بر اساس روال متعارف پاسخ باید در رسانه‌ای منتشر شود که به موضوع پرداخته است. آن بنگاه اما، با نادیده گرفتن این واقعیت که دو مقاله در این ارتباط نوشته شده و در چند وب‌سایت نیز بازتاب‌ داشته است آن را «برخی گفت‌وگوها» می‌نامد و بدین ترتیب بار دیگر اطلاعاتی غیردقیق به مخاطبانش می‌دهد.

    ۲- شکی نیست که گزارش بررسی سریع وضعیت قوچ لارستان همان است که در جوابیه آمده یعنی «نخستین بررسی وضعیت [زیر] گونه‌ در خطر انقراض قوچ لارستان در ایران». با نگاهی به صفحه اول آن گزارش نام چهار تشکل و سازمان قید شده است که عبارتند از: بنیاد حیات‌وحش پارسیان (ثبت شده در آمریکا)، انجمن طرح سرزمین، انجمن محیط‌بان، و سازمان محیط‌زیست. اگر موسسه قوچ‌های وحشی (آن چنان که در جوابیه آمده) جزو حمایت‌کنندگانِ مالی آن مطالعه بوده چرا علامت تجاری و نام آن در کنار چهار سازمان و تشکل فوق‌الذکر (چه در نسخه فارسی و چه در نسخه انگلیسی) وجود ندارد؟
    به علاوه، در گزارشی که بر علمی بودن آن تاکید می‌شود ضمن باز کردن فضا برای صدور پروانه شکار آمده است:«مثل روش مشارکت با مردم محلی در ایجاد قرق اختصاصی برای “قوچ مارخور” در پاکستان باید به عنوان روش‌های قابل اتکا به هر یک توجه کرد و ممنوعیت شکار را تنها ابزار حفاظتی ندانست». آنچه منظور نویسنده بوده کل‌مارخور (Capra falconeri) است. زیرا گونه‌ای به اسم قوچ مارخور وجود ندارد. در گزارشی که بر علمی بودن آن تاکید می‌شود چنین اشتباهی را چگونه می‌توان توجیه کرد؟

    ۳- در این جوابیه آمده است: «… موسسه با اعتقاد به استفاده از ابزار شکار محدود و مدیریت شده تروفه ـبه عنوان یکی از روش‌های مرسوم تامین هزینه‌های سنگین حفاظت‌ـ ‌مذاکراتی را برای کاهش تعداد پروانه سالانه‌ قوچ لارستان به ترتیبی که در سال‌های گذشته انجام می‌شد و رساندن آن به حداکثر دو پروانه با بهای بالا، به جای چندین پروانه به بهای پایین، آغاز کرده است و موفق شده تا موافقت مسولان سازمان حفاظت محیط‌زیست را با فروش دو پروانه شکار در کشورهای خارجی با قیمت بالا و با همکاری موسسه قوچ‌های وحشی جلب نماید. بدیهی است که سازمان در این کار، پروانه مازاد صادر نکرده است بلکه تعداد آن را به تنها دو تروفه کاهش داده است. مراحل حراج پروانه‌ها توسط خود موسسات خارجی صورت می‌گیرد.» این بخش از جوابیه دست کم پنج سوال ایجاد می‌کند که اگر خبرنگاران مستقل و بی‌غرض آن را خوانده باشند بی‌تردید برای یافتن جواب آنها تلاش خواهند کرد.
    نخست) در گزارش بررسی سریع وضعیت قوچ لارستان (به عنوان تنها منبع علمی و مطالعاتی این زیرگونه) نه تنها نسبت جنسی و سنی جمعیت قوچ‌های لارستان تعیین نشده (شاید به این دلیل که از دامنه مطالعه خارج بوده) که در آن به طور مشخص آمده است باید آنالیز جمعیت قابل برداشت صورت پذیرد. حال سوال این است که تعداد دو راس قوچ لارستانِ در معرض تهدید (Threatened) بر مبنای کدام مطالعه و بررسی تعیین شده است؟
    دوم) اسرافیل شفیع‌زاده که عکسی از او در گزارش موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان کنار قوچ لارستان شکار شده‌ای درج شده در مناظره شکار (۴) از فروش سه پروانه شکار قوچ لارستان پرده برمی‌دارد. صرف نظر از این که ارتباط این فعال توریسم شکار با موسسه چیست، کدامیک از این دو ادعا صحیح است؟ دو یا سه پروانه قوچ لارستان؟ آیا دو پروانه به موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان تعلق گرفته و سومی به موسسه‌ای دیگر؟ آیا فروش پروانه شکار با قیمت بالا (حراجی به مبلغ ۱۰۰ هزار دلار) با همکاری موسسه قوچ‌های وحشی انحصاری کردن پروانه شکار نیست؟
    سوم) چرا موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان به جای متقاعد کردن سازمان محیط‌زیست برای صادر نکردن پروانه شکارِ جانوری در معرض تهدید در شرایطی که امکان همکاری جامعه محلی و بهره‌مندی آنان وجود ندارد صرفا تلاش کرده است که تعداد پروانه‌های شکار آن کاهش یابد؟
    پنجم) آیا نمی‌شد در این مرحله (تا فراهم آمدن زیرساخت‌های لازم) هزینه‌های حفاظت و تکثیر قوچ‌های کم‌ياب لارستان از طریق دیگری به دست می‌آمد؟ (اخبار منتشر شده نشان می‌دهد، آن بنگاه تا کنون دو حراج آثار هنری راه انداخته و مبلغ قابل توجهی نیز از این راه به دست آورده است. فروش آثار پرویز تناولی از آن جمله است).

    ششم) آیا زیرساخت‌های لازم برای حفاظت، مهیا شده و تنها با فروش پروانه‌های شکار هزینه‌های سنگین حافظت تامین می‌شود؟

    ۴- در جوابیه آمده است: «مطابق توافق موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان [ثبت شده در ایران]، موسسه حیات‌وحش پارسیان [ثبت شده در آمریکا] و موسسه قوچ‌های وحشی با سازمان حفاظت محیط‌زیست، درآمد حاصل از فروش این پروانه صرف حفاظت از ذخیره‌گاه مذکور توسط گروه مدیریتی و اجرایی محلی خواهد شد. سازوکار هزینه این درآمد نیز، خارج از سازوکار دولتی و از طریق تاسیس یک صندوق محلی توسط حاشیه‌نشینان ذخیره‌گاه مذکور و با نظارت سازمان حفاظت‌محیط زیست خواهد بود.» سوال اینجاست که چرا چنین توافق‌نامه‌ای به اطلاع عموم نرسیده است؟ آیا این کارِ پنهانی، انحصاری کردن و مونوپلی فروش پروانه‌های شکار جانوران در خطر انقراض نیست؟

    ۵- جوابیه می‌افزاید: «در حال حاضر، یک خریدار خارجی تمایل خود را برای خرید این پروانه مشروط بر استفاده در حفاظت اعلام کرده است. با این حال به دلیل آن که هنوز مذاکرات برای معرفی ذخیره‌گاه (مطابق قوانین مربوط به قرق‌های اختصاصی) و همچنین تشکیل صندوق محلی به نتیجه‌ نهایی نرسیده است فرایند فروش پروانه تکمیل نشده و هنوز مبلغی جا به جا نشده است. از طرفی موسسه، هیچ گونه دخالت و منفعتی در درآمد حاصل از فروش و اجرای برنامه شکار نخواهد داشت.» نکته‌ای که آن بنگاه اشاره نمی‌کند این است که در فصل بهار، شکار انجام نمی‌شود. بنابراین می‌توان زنده بودن آن قوچ کم‌یاب لارستان را عجالتا مدیون فصل دانست. در عین حال سندی هم برای ادعای مطرح شده منتشر نمی‌کند. به علاوه، اگر آن بنگاه به کار خود اعتقاد راسخ دارد چرا موضوع را از روز نخست به طرفداران حیات‌وحش و دوستداران خود از طریق وب‌سایت و یا آن رپرتاژ آگهی در ایرنا (۵) اطلاع نداد؟

    ۶- بر اساس جوابیه، «کارشناسان موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان به لزوم ایجاد الگوی پایدار در استفاده از ابزارهای متداول حفاظت اعتقاد دارند. قابل پیش‌بینی است که هر روش نا‌آشنا با بازخورد‌های مثبت و منفی روبه‌رو خواهد بود. استفاده از شکار تروفه در حفاظت موضوعی است که علی‌رغم موفقیت در موارد قابل استناد و تایید جهانی، همواره مورد انتقاد بوده و خواهد بود.»
    آن بنگاه البته اشاره نمی‌کند که بحث شکار تروفه مطرح نیست. بلکه بحث شکار «تروفه در معرض تهدید» مورد نظر است. در متن «اصول شکار تروفه به عنوان ابزاری تشویقی برای حفاظت» که توسط IUCN در آگوست سال ۲۰۱۲ انتشار یافته (۶)، به شکار تروفه اشاره شده است که: «نوعی استفاده از حیات‌وحش است. اگر به درستی مدیریت شود ممکن است با ایجاد درآمد و انگیزه‌های اقتصادی بتواند به دستیابی اهداف حفاظتی و نیز معیشت محلی کمک کند. اما در صورت مدیریت ضعیف به دست آوردن آن منافع با شکست مواجه می‌شود. گرچه انواع گونه‌ها (بسیاری از آنها که جمعیت قابلی دارند) به عنوان تروفه شکار می‌شوند، برخی از گونه‌های در معرض تهدید نیز ممکن است در رده شکار تروفه به منظور استراتژی‌های حفاظت مکانی خاص به شمار آیند. یوزپلنگ و کرگدن سیاه در آفریقا جنوبی، کل مارخور در پاکستان از آن جمله‌اند. همه این گونه‌ها در ضمیمه یک کنوانسیون سایتس هستند (۷).» وقتی مرجعی معتبر چون IUCN با ۶۶ سال قدمت چنین با احتیاط از شکار تروفه و مدیریت مناطق سخن می‌گوید و به نقش مخرب آن در صورت مدیریت غلط اشاره می‌کند، چگونه موسسه تازه تاسیس حیات‌وحش میراث پارسیان می‌تواند تضمین کند اجرای پروژه شکار- حفاظت در ایران و به خصوص در ارتباط با قوچ کمیاب لارستان با موفقیت رو‌به‌رو خواهد شد؟

    ۷ – در بخشی از جوابیه آمده است: «موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان مطابق با اساسنامه خود حفاظت پایدار و تلاش در جهت آن را تنها هدف خود می‌داند و شکار محدود و مدیریت شده را به عنوان یکی از ابزارهای حفاظت می‌شناسد؛ شکاری که منافع جامعه محلی را تضمین و هزینه‌های حفاظت زیستگاه‌ها را تامین کند.» تا پیش از این به همکاری در فروش شکار با موسسات خارجی و حتی شکار محدود و مدیریت شده نه در اساسنامه آن بنگاه اشاره شده بود و نه در وب‌سایتش. آیا این، رویکرد جدید موسسه پارسیان است؟ یا این که از ابتدا هدف غایی، فعالیت در حوزه شکار بوده و پروژه‌های حفاظتی نیز برای دستیابی به هدف نهایی اجرایی شده است؟ چه رویکرد عوض شده و چه از ابتدا هدف، فعالیت در حوزه شکار بوده باشد، چرا هیچ‌وقت چنان اهدافی برای اطلاع عموم منتشر نشده بود؟

    موافقت یا مخالفت با شکار یا مدیریت و حفاظت مناطق با کمک مردم بحث دیگری است. اینجا سخن از همدستی و همکاری موسسه‌ای حفاظت‌گراست در فروش قوچی در معرض تهدید. آیا بعد از این می‌توان به سازمان‌های مردم‌نهاد اعتماد کرد که صادقانه و شفاف فعالیت می‌کنند و آن پس و پشت، خرید و فروش جانوران وحشی (به خصوص جانوران در حال انقراض) در جریان نیست؟ پاسخ درست، منطقی و علمی به سوال‌های مطرح شده در این مقاله می‌تواند در رفع فضای بدبینی و بی‌اعتمادی موثر باشد. تلاش برای مسکوت ماندن موضوع پیش‌آمده شاید چهره‌ای کریه نه تنها از موسسه‌ حیات‌وحش میراث پارسیان (که خدمات شایانی در حوزه حفاظت انجام داده) به نمایش بگذارد که وجهه سایر تشکل‌های زیست‌محیطی را نیز ممکن است خدشه‌دار ‌کند.

    پی‌نوشت: نام موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان بر روی بروشورهای دو گونه تازه خریداری شده ببر بنگال و کانگروی قرمز در باغ‌وحش تهران این سوال را برای برخی از فعالان حامی حیوانات به وجود آورده که آیا این موسسه در نقل و انتقال این گونه‌ها به باغ‌وحش تهران نیز نقش دارد یا نه؟

    _______________________
    ۱- پول از شما، قوچ از آنان (لینک)
    ۲- تاملی در قوچ‌فروشی آن موسسه (لینک)
    ۳- جوابیه موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان (لینک)
    ۴- مناظره شکار (لینک)
    ۵- رپرتاژ آگهی ایرنا (لینک)
    ۶- دستورالعمل IUCN برای شکار تروفه (لینک)

    ۷- عین متن دستورالعمل IUCN:

    “Trophy hunting is a form of wildlife use that, when well-managed, may assist in furthering conservation objectives by creating the revenue and economic incentives for the management and conservation of the target species and its habitat, as well as supporting local livelihoods. However, if poorly managed, it can fail to deliver these benefits. Although a wide variety of species (many of which are both common and secure) are hunted for trophies, some species that are rare or threatened may be included in trophy hunting as part of site-specific conservation strategies. Examples include Cheetah Acinonyx jubatus and Black Rhinoceros in southern Africa, and Straight-Horned Markhor Capra falconeri megaceros in the Torghar Valley of Pakistan, all of which are species listed on Appendix I of CITES.”

    * آتش نوشت

    ___________________

    یک تردید آزار دهنده؛ آیا مجوز شکار یوزپلنگ هم صادر شده یا می شود؟!/ وبلاگ میهمان

    قوچ کشی در پروژه‌ی حفاظت از قوچ لارستان/ توضیح مؤسسه حیات وحش میراث پارسیان

    تاملی در قوچ‌فروشی آن موسسه/ وبلاگ میهمان

    پول از شما قوچ از آنان؛ حفظ حیات با کشتار/ وبلاگ میهمان

  • یک تردید آزار دهنده؛ آیا مجوز شکار یوزپلنگ هم صادر شده یا می شود؟!/ وبلاگ میهمان

    http://arw.ir/wp-content/uploads/2013/03/Animal-Rights-Watch-ARW-5674.jpg

    دیده بان حقوق حیوانات/ سپهر سلیمی*: بی اغراق باید اعتراف کنم پس از مطالب افشاگرانه سام خسروی فرد در مورد فروش قوچ توسط یک موسسه زیست محیطی و پاسخ از سر اجبار آن موسسه در خصوص به مزایده گذاشتن دو قوچ لارستان، از دیروز به این فکر می کنم که آیا ممکن است مجوز شکار یوزپلنگ نیز برای برخی سازمانهای خاص صادر شده باشد؟!
    تردید در خصوص صدور مجوز شکار یوزپلنگ سه دلیل ساده دارد:

    یکم: روند صدور مجوز شکار برای قوچ لارستان اصلاً شفاف و عمومی نبوده است.(توضیح: تبلیغ برای فروش قوچ لارستان در یک موسسه ثبت شده در امریکا که برخی از موسسان آن در موسسه ایرانی نیز حضور دارند به زبان انگلیسی منتشر شده). قطعاً اگر روشنگریهای چند روز اخیر نبود این مساله هیچگاه عمومی نمی شد.

    دوم : جایگاه قوچ لارستان و یوزپلنگ آسیایی در رده بندی اتحادیه بین‌المللی حفاظت از طبیعت هر دو در جایگاه «تهدید شده»  (threatened)قرار دارند و از این نظر شبیه هم هستند.

    سوم: برخی از افرادی که در این سالها در پروژه های حفظ یوزپلنگ بوده اند در آن موسسه شکار فروش نیز حضور دارند و از کسانی هستند که مخالفت صد درصدی با شکار حیات وحش ندارند و در شرایطی آن را بلا اشکال می دانند.

    امیدوارم همه ی این تردید ها جز خیال باطل چیز دیگری نباشد و بزودی یقین پیدا کنم که هیچگاه مجوز شکار یوزپلنگ صادر نشده است. ای کاش هیچ موسسه زیست محیطی در ایران اقدام به شکار فروشی نمی کرد تا اینچنین شک و تردید نسبت به امانتداری پاسداران محیط زیست ایران به جان دوستداران حیات وحش و محیط زیست ایران نیفتد.

    * دوستداران حیوانات و محیط زیست.

    ___________________

    قوچ کشی در پروژه‌ی حفاظت از قوچ لارستان/ توضیح مؤسسه حیات وحش میراث پارسیان

    تاملی در قوچ‌فروشی آن موسسه/ وبلاگ میهمان

    پول از شما قوچ از آنان؛ حفظ حیات با کشتار/ وبلاگ میهمان

  • قوچ کشی در پروژه‌ی حفاظت از قوچ لارستان/ توضیح مؤسسه حیات وحش میراث پارسیان

    دیده بان حقوق حیوانات: موسسه حیات وحش میراث پارسیان با انتشار متنی در سایت اینترنتی این موسسه به برخی ابهامات در رابطه با قوچ کشی برای حفاظت از حیات وحش به این شکل پاسخ داد:

    «در پی برخی گفت و گوها در چند روز اخیر پیرامون فعالیت‌های مؤسسه حیات وحش میراث پارسیان، این مؤسسه برخود لازم دانست تا برای حفظ احترام کارشناسان و متخصصان همکار در پروژه‌ی حفاظت از قوچ لارستان توضیحاتی دراین باره ارائه کند.

    پروژه‌ی حفاظت از قوچ لارستان نیز همانند سایر پروژه‌های این مؤسسه بر پایه‌ی پژوهش کارشناسان متخصص در این حوزه تعریف شده است و مؤسسه حیات وحش میراث پارسیان در سال ۱۳۹۰ (سومین سال تأسیس)، وظیفه‌ی انجام

    یک پیمایش سریع با کمک مالی مؤسسه Persian Wildlife Foundation۱ و همچنین مؤسسه قوچ های وحشی  Wild Sheep Foundation را با همکاری سه گروه از کارشناسان قید شده در گزارش فاز اول پروژه به عهده داشته است. لازم به ذکر است که این پژوهش نخستین بررسی وضعیت گونه‌ی در خطر انقراض قوچ لارستان در ایران بود که نتیجه آن تخمین جمعیت حدود ۱۲۰۰ رأسی (۷۰۰ راس در مناطق حفاظت شده و ۵۰۰ راس در مناطق آزاد) این گونه در ایران بود۲.

    یکی از ‍پیشنهادهای کارشناسی ارائه شده در این گزارش، تعریف یک ذخیره‌گاه امن با مشارکت مردم محلی برای این گونه است که مؤسسه هم اکنون برای پیشبرد پروژه حفاظت از قوچ لارستان، و تعریف یک ذخیره‌گاه برای این گونه مشغول تکمیل اطلاعات منطقه از طریق مکاتبه با اداره کل محیط زیست استان هرمزگان و همچنین معرفی یک کارشناس محلی با هدف شناسایی ذخیره‌گاه مورد نظر و تشکیل گروه محلی متولی این ذخیره‌گاه است.

    هم زمان، مؤسسه با اعتقاد به استفاده از ابزار شکار محدود و مدیریت شده تروفه ـ به عنوان یکی از روش های مرسوم تأمین هزینه های سنگین حفاظت ـ مذاکراتی را برای کاهش تعداد پروانه سالانه‌ی قوچ لارستان به ترتیبی که در سال‌های گذشته انجام می‌شد و رساندن آن به حداکثر دو پروانه با بهای بالا، به جای چندین پروانه به بهای پایین، آغاز کرده است و موفق شده تا موافقت مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست را با فروش دو پروانه شکار در کشورهای خارجی با قیمت بالا و با همکاری مؤسسه قوچ‌های وحشی جلب نماید. بدیهی است که سازمان در این کار، پروانه مازاد صادر نکرده است بلکه تعداد آن را به تنها دو تروفه کاهش داده است. مراحل حراج پروانه‌ها توسط خود موسسات خارجی صورت می‌گیرد. علاوه بر این، مطابق توافق مؤسسه حیات وحش میراث پارسیان، مؤسسه حیات وحش پارسیان و مؤسسه قوچ‌های وحشی با سازمان حفاظت محیط زیست، درآمد حاصل از فروش این پروانه صرف حفاظت از ذخیره‌گاه مذکور توسط گروه مدیریتی و اجرایی محلی خواهد شد. سازوکار هزینه این درآمد نیز، خارج از سازوکار دولتی و از طریق تأسیس یک صندوق محلی توسط حاشیه نشینان ذخیره‌گاه مذکور و با نظارت سازمان حفاظت محیط زیست خواهد بود.

    در حال حاضر، یک خریدار خارجی تمایل خود را برای خرید این پروانه مشروط بر استفاده در حفاظت اعلام کرده است. با این حال به دلیل آنکه هنوز مذاکرات برای معرفی ذخیره‌گاه (مطابق قوانین مربوط به قرق‌های اختصاصی) و همچنین تشکیل صندوق محلی به نتیجه‌ی نهایی نرسیده است، فرایند فروش پروانه تکمیل نشده و هنوز مبلغی جا به جا نشده است.  از طرفی مؤسسه، هیچ گونه دخالت و منفعتی در درآمد حاصل از فروش  و اجرای برنامه شکار نخواهد داشت.

    لازم به ذکر است که این رقم، تنها قیمت پروانه شکار برای حفاظت از گونه است و هزینه‌های خدمات جانبی (مانند حمل و نقل، اقامت و راهنمایی شکار) در این قیمت منظور نشده است و ناگقته پیداست که این خدمات جانبی توسط آژانس‌های ارائه دهنده خدمات شکار عرضه می‌شود و ارتباطی با قیمت فروش پروانه ندارد.

    با این وجود، از آنجا که تمامی این فعالیت‌ها و اقدامات هنوز در مرحله مذاکره و گفت‌وگو است و اقدامی عملی انجام نشده است، (همانند هر پروژه دیگری) مؤسسه اقدام به انتشار عمومی مراحل این پروژه نکرده است. توضیحات بالا نیز تنها در جهت رفع ابهامات مطرح شده در چند روز اخیر ارائه شد.

    کارشناسان مؤسسه حیات وحش میراث پارسیان به لزوم ایجاد الگوی پایدار در استفاده از ابزارهای متداول حفاظت اعتقاد دارند. قابل پیش بینی است که هر روش نا‌آشنا با بازخورد‌های مثبت و منفی روبه‌رو خواهد بود. استفاده از شکار تروفه در حفاظت موضوعی است که علی رغم موفقیت در موارد قابل استناد و تایید جهانی، همواره مورد انتقاد بوده و خواهد بود.

    مؤسسه حیات وحش میراث پارسیان مطابق با اساسنامه خود حفاظت پایدار و تلاش در جهت آن را تنها هدف خود می‌داند و شکار محدود و مدیریت شده را به عنوان یکی از ابزارهای حفاظت می‌شناسد؛ شکاری که منافع جامعه محلی را تضمین و هزینه‌های حفاظت زیستگاه‌ها را تامین کند.

     ۱. این مؤسسه در سال ۲۰۱۰ (۱۳۸۹) در آمریکا توسط تنها یکی از پایه‌گذاران مؤسسه‌ی حیات وحش میراث پارسیان به ثبت رسیده است و این دو نهاد هویتی کاملاً مستقل از هم دارند.

    ۲. منطقه‌ی تحت پژوهش مهندس دره‌‌شوری غربی‌ترین محدوده‌ی پراکندگی قوچ لارستان بوده که جمعیت ذکر شده از جانب ایشان همین محدوده را شامل می‌شود و بیانگر مجموعه نتایج پژوهش که به وسیله‌ی دو گروه دیگر نیز انجام شد نیست.»

    ________________________

    تاملی در قوچ‌فروشی آن موسسه/ وبلاگ میهمان

    پول از شما قوچ از آنان؛ حفظ حیات با کشتار/ وبلاگ میهمان

  • تاملی در قوچ‌فروشی آن موسسه/ وبلاگ میهمان

    تاملی در قوچ‌فروشی آن موسسه/ وبلاگ میهمان

    Animal-Rights-Watch-ARW-7410

    دیده بان حقوق حیوانات/ سام خسروی فرد*:مقاله «پول از شما، قوچ از آنان» هم در فضای مجازی و هم در فضای حقیقی، نقل محافل و مجالس محیط‌زیستی است؛ استادان دانشگاه، کارشناسان مستقل و معتبر حیات‌وحش، موافقان و مخالفان شکار، و در نهایت منتقدان و دوستداران موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان هر یک تاویل و تعبیری از آن مقاله ارائه کرده‌اند. بحث بسیار در این باره سبب شده کم و بیش موضوع اصلی به حاشیه برود.

    عده‌ای دانسته یا ندانسته با سو تعبیرهای‌شان اصل ماجرا را به انحراف می‌کشانند. موضوع مطرح شده را شخصی قلمداد می‌کنند، از دستاوردها و موفقیت‌های این موسسه می‌گویند و از همکاران و اعضای شریف آن دفاع می‌کنند. شماری تنها موضوع شکار قوچ لارستان را هدف قرار می‌دهد. برخی نیز نوشته‌های سابق نگارنده را ملاک می‌گیرند، به سرعت قضاوت می‌کنند که پیش‌تر موافق شکار بوده، اینک رنگ عوض کرده و مخالف شکار شده است. نکته تعجب‌آور این است که گروهی واقعا صورت مساله را نمی‌بینند یا می‌بینند و قرار است آگاهانه واقعیت را وارونه جلوه دهند. به هر حال انگیزه این نوشتار شفاف‌سازی بیشتر است برای کسانی که دنبال واقعیت هستند اما جریان‌سازی و حاشیه‌پردازی چنان فضا را غبارآلود کرده که نمی‌توانند سره را از ناسره تمیز دهند.

     در همان روز انتشار مقاله «پول از شما، قوچ از آنان»، خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایرنا (۱)، یک رپرتاژآگهی مفصل از آن موسسه روی خروجی خود قرار داد. این رپرتاژ آگهی سعی داشت نشان دهد آن بنگاه در شفاف‌سازی و اطلاع‌رسانی فعال است و درآمد و مخارجش نیز مشخص. تقریبا نکته جدیدی در این متن نیست و همه آنچه مطرح شده را می‌توان در وب‌سایت آن تشکیلات دید. با این حال در انشایی که ایرنا منتشر کرده تنها دو بار به «شکار غیرمجاز» اشاره شده است.

    شکی نیست بسیاری از اعضای موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان افرادی مطلع و فعال و پاک‌نیت هستند که جز حفاظت و مدیریت گونه‌ها و زیستگاه‌ها هدف دیگری ندارند. با این حال، شماری از مدیران و اعضای آن بنگاه، ید طولایی در صنعت شکار دارند (۲ و۳) و از دیگر سو نام این موسسه و خواهر آمریکایی‌اش به وضوح در کنار فروش قوچ لارستان خودنمایی می‌کند. در آگهی حراج پروانه شکار قوچ لارستان به این نکته اشاره شده است که در ایران بحث ادامه یا توقف شکار جریان دارد و در ادامه می‌افزاید: «موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان قادر است توضیح دهد چگونه بنیاد قوچ‌های وحشی (Wild Sheep Foundation) پروانه‌های قوچ‌های کمیاب را در داخل و خارج حوزه استحفاظی و اعمال قانون آمریکا با موفقیت به حراج گذاشته است و ثمره آن می‌تواند برای قوچ‌های در خطر لارستانی پر منفعت باشد» (۴).

    یکی از مدیران خوش‌نام و تا به امروز منزه موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان هومن جوکار است که به عنوان مدیر موفق پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی نیز فعالیت می‌کند. مهم نیست که جوکار با آن سابقه درخشان، از شکار پایدار خارج مناطق حفاظت شده سخن می‌گوید(۵)،مهم این است که سه ماه بعد یک آگهی، از مزایده مجوز شکار علفخواری خبر می‌دهد که بر اساس رده‌بندی IUCN آسیب‌پذیر است و در بطن خود نام موسسه‌ای را دارد که مدیر پروژه یوزپلنگ آسیایی نایب رییس هیات مدیره آن است. این توالی زمانی، بلادرنگ پرسشی ایجاد می‌کند که آیا جوکار نیز از فروش پروانه شکار قوچ لارستان با خبر بوده ؟ یا او نیز از ماجرا اطلاعی نداشته است؟ خبرنگاران ساکن در ایران شاید بتوانند برای این سوال‌ها پاسخی درخور پیدا کنند.

    بار دیگر باید تاکید کرد که هدف این نوشتار، بررسی درست یا غلط بودن شکار یا نقش آن در امر حفاظت نیست. همان‌طور که قرار نیست در این یادداشت، مشارکت و همکاری مردم محلی در یک مفهوم کلی، تایید یا نفی شود. نکته این است که تشکیلاتِ مدعیِ حفاظت از گونه‌ها و طبیعت در اقدامی تاسف‌برانگیز در فروش مجوز شکارِ جانوری کمیاب، همکاری داشته و تا امروز در هیچ یک از صفحات وب‌سایت خود درباره فعالیت در حوزه «توریسم شکار» سخنی به میان نیاورده‌است. موسسه‌ای که می‌گوید شفاف است چرا درباره همدستی و هم‌داستانی با فروش پروانه شکار قوچ لارستان اطلاعاتی منتشر نکرده است؟
    تنها یک بار، آن هم در گزارش عملکرد سال ۹۱ این موسسه نوشته شده است: «در یک پروژه جدید قصد داریم رابطه شکار و حفاظت را بررسی و ضوابط و شرایطی که به موجب آن شکار مدیریت شده می‌تواند در خدمت حفاظت از طبیعت قرار گیرد را مشخص کنیم. در حال حاضر بیشتر اطلاعات مورد نیاز جمع‌آوری شده‌اند ولی برای پردازش و حصول نتیجه به زمان بیشتری نیاز است» (۶). اما بیش از این اطلاعی در دست نیست که آن بنگاه چرا و چگونه در «توریسم شکار» همکاری داشته است.

    در گزارش منتشر شده توسط موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان درباه وضعیت قوچ لارستان (۷) به طور مستقیم و موکد به کاهش شدید جمعیت این علفخوار آسیب‌پذیر اشاره شده است، اما درباره شکار این زیرگونه نایاب به تناقض‌گویی می‌پردازد: «گزینه‌هایی مثل مشارکت با مردم محلی و ایجاد قرق اختصاصی را علاوه بر ممنوع کردن شکار و اعمال حفاظت فیزیکی با گارد مسلح از جمله روش‌هایی دانست که می‌توانند کارآیی زیادی داشته باشد. اگرچه پیشاپیش نباید درباره این روش‌هــا نظر قطعی داشــت. با توجه به نمونه‌های موفقی که امروزه از هر یک از این گونه روش‌های مدیریتی در حفاظت از حیات‌وحش وجود دارد (مثل روش مشارکت با مردم محلی در ایجاد قرق اختصاصی برای قوچ مارخور در پاکستان) باید به عنوان روش‌های قابل اتکا به هر یک توجه کرد و ممنوعیت شکار را تنها ابزار حفاظتی ندانست…»

    در این گزارش عکسی درج شده که اسرافیل شفیع‌زاده، فعال توریسم شکار را در کنار قوچ مرده لارستانی و شکارچی آن نشان می‌دهد. شفیع‌زاده همان کسی است که در «مناظره شکار» (۸) اعلام کرد سه پروانه شکار قوچ لارستان هر کدام به مبلغ ۱۰۰ هزار دلار در آمریکا به طور آزمایشی برای فروش عرضه کرده‌اند. خبرنگاران و انجمن‌های حامی حقوق حیوانات در ایران می‌توانند مسئولان سازمان محیط‌زیست را با این پرسش روبه‌رو کنند که چرا و برچه مبنایی برای جانوری آسیب‌پذیر سه پروانه شکار صادر کرده است؟

    توجیه طرفداران شکار این است که مبالغ به دست آمده از فروش پروانه شکار قوچ لارستان می‌تواند باعث اشتغال‌زایی در منطقه و بهبود وضعیت حفاظتی شود. این نکته کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد که به نظر نمی‌رسد مردم لار نیاز به چنین پول‌هایی داشته باشند. اهالی این بخش از ایران، برای خود بیمارستان فوق تخصصی، فرودگاه، جاده‌ و … می‌سازند و از قضا نسبت به همکاری و سرمایه‌گذاری در قرق خصوصی و حفاظت مناطق جدید ابراز تمایل کرده‌اند. سوالی که کمتر به آن توجه می‌شود این است که آیا زیرساخت‌های لازم برای جلب مشارکت اهالی محلی در لار بوجود آمده و تنها با فروش یک یا چند پروانه شکار مشکلات حل می‌شود؟

     همکاری موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان در فروش پروانه «شکار قوچ کمیاب لارستان»، می‌تواند به اعتماد مردم نسبت به سایر تشکل‌های زیست‌محیطی ضربه بزند. افکار عمومی این سوال را می‌پرسد که آیا می‌توان بعد از این به تشکل‌های حافظ طبیعت و حیات‌وحش اعتماد کرد که به راستی دنبال نجات گونه‌ها هستند یا آن پس و پشت دست‌ در فروش پروانه گونه‌های کمیاب و در معرض انقراض دارند؟ شایسته بود انجمن حیات‌وحش میراث پارسیان به عنوان سازمانی که داعیه حفاظت از حیا‌ت‌وحش دارد به جای همکاری در حراج مجوز شکار، سازمان منفعل محیط‌زیست را مجاب می‌کرد دست از صدور پروانه شکار این قوچ کمیاب بردارد.

    برای اطلاعات بیشتر

    ۱- رپرتاژ آگهی ایرنا (لینک).
    ۲- کامیل جعفری، رییس هیات مدیره موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان است که در وب‌سایت این موسسه «فعال در عرصه‌های طبیعت‌گردی و کمک[رسان] به حفظ حیات‌وحش» معرفی شده است. در وب‌سایت هانتینگ ریپورت نوشته شده او مدیر «شرکت ایران‌سافاری» و از مالکان شرکت «ایران شکار سافاری» در قبل از انقلاب بوده است (لینک). اطلاعات بسیار اندکی در اینترنت از کامیل جعفری وجود دارد. نام او در کتاب «نخجیران از آغاز تا امروز در ایران» (دارآباد، ۱۳۷۴) دو بار در بخش جدول مدال‌آوران شکار ذکر شده است. نخست، برای شکار قوچ البرز مرکزی در ۱۳۵۴ با امتیاز ۲۱۳/۵ و مدال طلا و دوم، برای شکار گراز در منطقه البرز شمالی در سال ۱۳۵۶ با امتیاز ۱۱۵/۱ و مدال نقره.
    ۳- مراد طاهباز در وب‌سایت موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان این گونه معرفی شده است: «عضو فعال در عرصه‌های محیط زیست و میراث فرهنگی». او در سال ۲۰۱۱ در سمیناری با عنوان «شکار در ایران: افسانه، واقعیت و عواقب» شرکت داشته و عضو پنل این سمینار بوده است. او همراه جمعی دیگر چنین معرفی شده است: «سایر کسانی که توافق کرده‌اند که بخشی از پنل باشند «شهروندان سابق» ایران هستند عبارتند از سودی گلابچی، رضا گلسرخی و مراد طاهباز» (لینک).
    ۴- در وب‌سایت قوچ‌های وحشی به فروش پروانه شکار قوچ لارستان با همکاری موسسه حیات‌وحش پارسیان به طور مستقیم اشاره شده است (لینک).
    ۵- مصاحبه جوکار و اشاره به شکار پایدار (لینک)
    ۶- گزارش عملکرد سال ۹۱ موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان (لینک)
    ۷- لینک گزارش بررسی سریع وضعیت قوچ لارستان (لینک)
    ۸- مناظره شکار (https://www.youtube.com/watch?v=ypBOZrfTpDY)

     * آتش‌نوشت – تاملی در قوچ‌فروشی آن موسسه.